امکان تحصیل طب اسلامی در حوزه وجود داره؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امکان تحصیل طب اسلامی در حوزه وجود داره؟

امکان تحصیل طب اسلامی در حوزه وجود داره؟

سلام علیکم

biocardiolog;209613 نوشت:
امکان تحصیل طب اسلامی در حوزه وجود داره؟

کسی که طب میخوانه باید به امورات بدن انسان و نیازهای اون اشراف کامل و درک درستی داشته باشه.

پس این مسله کاملا از سیستم درسی حوزه خارج هست. عین این هست که شما از حوزه توقع داشته باشید معماری اسلامی هم در اون تدریس بشه.

طب اسلامی یک رشته ی دانشگاهی ست. چون همانطور که عرض کردم باید علم پزشکی که درباره بدن انسان هست خوانده بشه تا نیازها و علاج های بدن هم دانسته بشه

سلام

خانم مریم درست می فرمایند ام شاید منظور شما این باشه چیزهایی در مورد طب یاد بگیرید بله احادیثی در مورد پزشکی هست اما اینها در فرع حوزه است شما با اینها بعنوان پزشک تلقی نمیشی باید از بدن انسان سر در بیاری
موفق باشی

با سلام و احترام

اگر چه در زمان حال روحانیون و حوزویان ما بیشتر روی دروس اعتقادی و اخلاقی و احکام و... تمرکز دارند ولی در گذشته علمای بزرگ و روحانیون به صورت مبتدی یا پیشرفته بر علوم طب و بدن‌شناسی واقف بودند.

چرا که یادگیری «علم الابدان» نیز در روایات اشاره و توصیه شده.

به عنوان مثال آیت الله سید مرتضی ابطحی از علمایی بودند که در طب بسیار توانمند و آگاه بودند و در این زمینه معالجات گوناگون و شگفتی نیز داشتند و در این زمینه تدریس هم می‌کردند...


در مصاحبه زیر اطلاعات بسیار مفیدی هست.

مصاحبه با آية الله حاج سيد مرتضى موحد ابطحى اصفهانى

گمنام زيست و گمنام چهره در نقاب خاك دَركشيد
هرچندگاه شاهد فروافتادن برگى از درخت تنومند حوزه هستيم. هر برگى سندى و هر سندى حكايتگر دوران پرافتخار حوزه.
احياى سندها احياى ارزشهاست.
در گذشته افزون بر همه ستمهايى كه بر حوزويان رفت نگذاردند چهره هاى علمى حوزه كه سابقه ديرين دانش و ارتباط تنگاتنگ آن را با دين در اين سرزمين روشن مى كردند جلوه كنند. هريك را به بهانه اى به انزوا كشاندند.
اكنون كه خورشيد انقلاب اسلامى خوش مى درخشد بايد شخصيتهاى علمى حوزه را به درستى شناساند و پاس منزلت آنان را داشت و نگذاشت غبار گذشت زمان بر اين چهره ها بنشيند و دانش دوستان ما دست تكدى به سوى ديگران دراز كنند.
آية اللّه ابطحى از شخصيتهاى علمى بود كه قدرش ناشناخته ماند. او افزون بر فقه اصول تفسير و… آشنايى عميق با علومى چون: طب قديم رياضيات هيئت و… داشت. در طب نوآوريهاى شگفتى داشت. بسيارى از بيماران لاعلاج را درمان كرده بود. درمانهاى دقيق و عالمانه او تعجب بسيارى از متخصصان اين رشته رابرانگيخته بود.
آرى تلاش علمى و زندگى زاهدانه و پارسايانه او امروزه مى تواند الگوى مناسبى باشد براى تحول در حوزه.
علم و عمل خلوص وپاكى نيّت عشق به ائمه اطهار(ع) پرهيزاز نام و نان روش او در تعليم و تربيت بويژه تعليم وتربيت فرزندان كه به گفته خود همه عناوين ظاهرى را فداى آن كرده و شكر خداى امروزه در زيّ روحانيت و خدمتگزار اسلام عزيزند و دهها ويژگى ديگر آن بزرگ به شايستگى مى تواند راهگشاى طالبان علم باشد.
آنچه در پيش روى داريد گفتگويى است با آن بزرگوار. امّا دريغ كه در زمان حيات آن مرحوم توفيق
رفيقمان نشد كه اين تحفه ارزنده را تقديم دوستداران دانش كنيم.
اينك به ياد وى در اولين سالگرد رحلت آن بزرگوار اين گفتگو را كه به همّت و همكارى صميمانه فرزندزاده ايشان حجة الاسلام سيد محمّد ابطحى تقديم عزيزان خواننده مى كنيم. به اميد آن كه زندگى سراپا خلوص و تلاش علمى اين سلاله پاك زهرا(س) چراغى باشد فراراه ما و ديگر حوزويان.

شروع و ادامه‌ی مصاحبه در اینجا



با سلام و احترام

جهت آگاهی نسبی پیرامون مباحث و ویژگی‌های طب اسلامی میتونین مقاله موجود در تاپیک زیر رو مطالعه کنید:




با سلام و احترام

در بین مباحث علوم طب اسلامی یکی از بهترین، کاربردی‌ترین و مهم ترین آنها علم مزاج‌شناسی هست که دامنه‌ای بسیار وسیع و گسترده‌ای داره و بحثی بسیار شیرین و کاربردی در تمامی صحنه‌های زندگی هست.
که پزشک و غیر پزشک، پیر و جوان میتونن استفاده کنند.

مزاج‌شناسی جزء علومی هست که از دیرزمانمورد توجه عام و خاص بوده و همه انسان‌هاصرف نظر از میزان سواد و رشته تحصیلی و گرایشات اجتماعی، نسبت به مفاهیم مزاج شناسی واقف بوده‌اند و هر فردی به تناسب میزان فهمی که از آن داشته در تمامی شئون زندگی از این علم بهره می‌بردند.

حتی یک مادر خانه‌دار در زمینه امور خانه داری، آشپزی، همسرداری، تربیت فرزند، پرستاری و.... میتونه به بهترین وجه از این علم بسیار مفید استفاده کنه.

جهت آگاهی نسبی و بالا بردن اطلاعات میتونین فایل‌های صصوتی تاپیک زیر رو دانلود کرده و گوش نمایید:

بخش از مصاحبه فصلنامه حوزه با ایشان، که بسیار جالب و خواندنی هست رو میذارم، ادامه رو میتونید در لینک مربوطه بالا مطالعه کنید:

حوزه: حضرت عالى چه انگيزه اى در تحصيل طب داشتيد؟
* در گذشته روحانيون در همه رشته ها ازجمله طب تحصيل مى كردند. سرآمد علوم مختلف بودند. نفس دانستن علم طب مورد توجه بود. نجات نفوس محترمه انگيزه كسانى بود كه به دانش طب روى مى آوردند.هدف من از فراگيرى علم طب طبابت نبود. گرچه اگر مى خواستم مى توانستم. زيرا اگر كسى مى خواست طبابت كند يا بايد در طب قديم مدرك مى داشت يا در طب جديد.


استادما ميرزا ابوالقاسم حكيم از ممتحنين طب قديم بود. با توجه به سابقه تحصيل بنده پيش ايشان به آسانى مى توانستم جواز طبابت بگيرم. حتى زمانى بنا شد از تمامى شاگردان استاد ميرزا ابوالقاسم حكيم امتحان بگيرند. من و مرحوم طبيب زاده به واسطه شبهه شرعى كه در مدرك منتسب به رضاخان داشتيم از شركت در امتحان خوددارى كرديم. علاوه هدف من از فراگيرى طب بهره گيرى از آن در علم اخلاق بود. اگر كسى بخواهد در اخلاقيات به جايى برسد بايد به مسائل طب آشنا باشد.
مثلاً قواى نفسانى مانند: غضب شهوت شجاعت و … هر كدام در صورتى كه تحت كنترل درآيند نقش بس مهمى در ترقى و تعالى اخلاقيات انسان دارند. كنترل اين قوا با دانستن مسائل طب بسيار در ارتباط است. اين كه علماى ما در گذشته نوعاً طب فرا مى گرفته اند بيشتر به اين خاطر بوده است.
فقه نيز با طب ارتباط دارد. تعيين مقدار ديه جروح بدون تشخيص مقدار جراحت و زخم وارده ممكن نيست.

مطالعه ادامه مصاحبه در اینجا

maryam;209905 نوشت:
پس این مسله کاملا از سیستم درسی حوزه خارج هست. عین این هست که شما از حوزه توقع داشته باشید معماری اسلامی هم در اون تدریس بشه. طب اسلامی یک رشته ی دانشگاهی ست. چون همانطور که عرض کردم باید علم پزشکی که درباره بدن انسان هست خوانده بشه تا نیازها و علاج های بدن هم دانسته بشه

فک کنم واقعا جای بعضی از دروس در حوزه خالی هست. مثل معماری و طب سنتی.
واسه ی معماری میشود استعداد یابی کرد که کسانی توانایی درند بروند...به هر حال معماری هم یکی از رشته های اصیل ایرانی اسلامی هست که این چند ساله مورد هجمه های فراوان قرار گرفته...
در قدیم بعضی از بزرگان تو این علم ها تبحر داشتند مثل علامه طباطبایی (ره). اگه این رشته ها وارد حوزه ها بشند یا حوزه باید این رشته رو تئوریزه اسلامی بکنه خیلی خوب میشه و الان وضع ساختمان سازی اینجوری نبود که همه خونه همدیگه رو ببینند و دید داشته باشد و در آخر آسایش روانی همه خراب بشه.
ولی طب اسلامی اگه پیشرفته شو نگیم ولی فک کنم لازمه به صورت مقدماتی حتما یاد بگیرند...چون واقعا همانطور که پیامبر فرمودن علم ابدان خیلی مهم هست و ما ازش غافل هستیم...حداقل واسه خانوم ها حوزوی باید اجباری باشه...چون فرزندان در این زمانه در هجمه های زیاد غذاهایی هستند که رنگ و چهره و مزه ی ان ها زیباست ولی دست های اسراییل پشت این غذا ها وجود دارد....
لذا مادران میتوانند نقش مهمی رو در این زمینه ایفا کنند.
یاحق.

سلام
ممنونم از همه شما
و تشكر از همكارم سركار خانم آذر بانو كه در بحث شركت كرديد و لينك هاي مفيدي را معرفي كردند.
با همه اين اوصاف يه سئوال باقي مي ماند كه بالاخره امكان تحصيل در طب اسلامي در حوزه علميه وجود دارد يا خير؟
در پاسخ به اين سئوال توجه به نكات زير مهم است.
1-
حکمت در نزد دانشوران اسلامی به معنی دانستن چیزهاست چنانکه باشند. در لغت به معنی فرزانگی‌است و معمولاً آن را معادل شرقی/اسلامی فلسفهٔ اروپایی می‌گیرند. حکمت را به دو شاخهٔ حکمت نظری و حکمت عملی بخش کردندی. هر شاخه زیربخش‌های کوچکتر می‌دارد. چنان که در زیر می‌آید:

  • حکمت نظری: در دانستن موجوداتی‌است که وجود آنها وابسته به حرکات ارادی افراد بشر نباشد.
    • علم مابعدالطبیعه: در شناخت موجوداتی‌است که آمیختگی ماده شرط وجود آنها نباشد.
    • علم به موجوداتی که بی آمیختگی ماده ممکن نباشند خود دو شاخه می‌دارد
      • ریاضی: آمیختگی ماده در تعقل و تصور آن شرط نیست.
      • علم طبیعی: جز با مخالطت ماده معلوم نباشد.
  • حکمت عملی: در دانستنِ صلاحِ اموری‌است که به اراده و کردارهای انسان وابسته‌است.
    • تهذیب اخلاق به امور انفرادی مربوط است.
    • به جماعت و مشارکت وابسته‌است. خود دو شاخه می‌دارد:
      • تدبیر منازل: مربوط است به مشارکت در منزل و خانه
      • سیاست مدن مربوط است به مشارکت در اجتماعات بزرگ‌تر
[=&quot]حکمت نظری
[=&quot]در نزد دانشوران اسلامی حکمت نظری در دانستن موجوداتی‌است که وابسته به حرکات ارادی اشخاص بشر نیستند. با توجه به اقسام موجودات این علم به سه شاخهٔ مابعدالطبیعه ریاضی و طبیعی تقسیم می شود. هر یک از این علم‌ها اصولی ‌دارند و فروعی.
[=&quot]مابعدالطبیعه
[=&quot]مابعدالطبیعه در نزد دانشوران اسلامی در شناخت موجوداتی‌است که بودنشان وابسته به آمیختگی با ماده نباشد. که آن را علم برین، علم پیشین و یا به تازی علم اعلی می‌خوانند.
[=&quot]اصول مابعدالطبیعه خود به دو فن تقسیم شدی یکی علم الهی که شناختن خدا و عقل و نفس و امثال آن است و دیگری فلسفهٔ اولیٰ. در این دومی بحث از وحدت و کثرت و وجوب و امکان و حدوث و قدم می‌شود.
[=&quot]فروع مابعدالطبیعه شامل دانستن نبوت و شریعت و معاد و آنچه بدان مانند است می شود.
[=&quot]ریاضی
[=&quot]در ریاضی بحث از موجوداتی‌ است که تصورکردن آنها نیاز به ماده ندارد. پیشینیان ریاضی را به فارسی انگارش می‌گفتند. و آن را علم میانگین یا به تازی علم اوسط هم می‌خواندند.
[=&quot]اصول علم ریاضی چهار نوع است: یکی هندسه، دوم علم عدد یا حساب یا شمار، سوم نجوم (احکام تنجیم و ستاره‌بینی بخشی از آن نیست)، چهارم علم تألیف. به سبب آنکه در علم تألیف سخن از نسبت و زمان سکنات در آوازها می‌رود آن را موسیقی هم می‌خوانند.
[=&quot]فروع ریاضی شامل جبر و مقابله، مناظر و مرایا، جر اَثقال و علم حیل و جز آن می‌شود.
[=&quot]طبیعی
[=&quot]در علم طبیعی سخن از موجوداتی بود که جز به‌آمیختگی با ماده ممکن نباشند. مر آن را علم زیرین یا به تازی علم اسفل هم می خواندند.
[=&quot]اصول علم طبیعی هشت نوع است. یکی سماع طبیعیاست. در آن سخن از «مبادی متغیرات» است: زمان و مکان و حرکت و سکون و نهایت و بی‌نهایت و جز آن. دوم سماء و عالم است. این در شناخت جسم‌های مرکب و احکام اجسام بسیط است چه در آسمان (علوی) و چه در زمین (سفلی). سوم کون و فساد است. این علم در شناختن ارکان، عناصر (چهار آخشیچ) و گونه‌گون شدن صورت‌های ماده‌است. چهارم علم آثار علوی است. در شناختن علت رویدادهای طبیعی‌است چون آذرخش و باران و برف و زلزله و آنچه بدان ماننده‌است. پنچم علم معادن است. در کیفیت و ترکیب مواد (بیجان) است. ششم علم نبات یا گیاهشناسی‌است. هفتم علم حیوان یا جانورشناسی‌است. هشتم علم نفس است که به انسان باز می‌گردد.
[=&quot]فروع علم طبیعی پرشمار است: پزشکی، احکام نجوم و کشاورزی سه نمونه‌ از آنهاست.
[=&quot]حکمت عملی
[=&quot]حکمت عملی آن شاخه از حکمت است که به کنش‌های انسانی باز بسته‌است و به اعتقاد دانشوران مسلمان هدفش نظام‌گرفتن و اصلاح معاش انسان (به‌اصطلاحْ این‌جهانی یا ناسوتی) و همچنین نظام‌گرفتن و اصلاح معاد انسان (به‌اصطلاحْ آن‌جهانی یا لاهوتی) است. حکمت عملی خود دو گونه‌است یا علم تدبیر خود است یا علم تدبیر اجتماعات که باز دو نوع است یا تدبیر خانه است یا تدبیر عام مردم. پس در کل سه نوع است. اولی را تهذیب اخلاق هم گفته‌اند و سومی را سیاست مدن هم.
حكيم كسي بود به به حكمت نظري و عملي اشراف داشت. بسياري از دانشمندان اسلامي حكماي بودند كه به علوم منقول و معقول نيز تسلط داشتند. سهروردي، شيخ اشراق، ابن سينا و شيخ بهايي و....از اين گروه هستند.

اما بشنويم از شيخ بهايي :
ايشان فرموده بودند من سرآمد همه بودم ولي وقتي با دانشمندي كه در يك رشته خاص كار كرده بود رو برو مي شدم علمم از او كمتر بود.
زمان تخصص ها
در زمان ما به دليل رشد تكنولوژي و ارتباطات و ابزارهاي شناخت علوم از مادرشان ، فلسفه، جدا شد. و افراد متناسب با علاقه و ذوق و استعداد و فرصت خود در يك رشته خاص ( يا چند رشته) تخصص مي‌گيرند.
در قديم فقهاي اسلامي در 17-18 علم تخصص داشتند مثل كلام، تفسير، رجال،‌درايه، معاني بيان، ادبيات عرب(صرف و نحو)، تجويد، فقه و اصول و.....ولي امروزه با تخصصي شدن علوم اگر يك كارشناس شبانه روز در يكي از اين رشته ها هم تلاش علمي (پژوهش، تدريس و تحصيل) كند باز هم وقت كم مي آورد.

علم
روايات ما علم را به دو دسته تقسيم مي كنند علم ابدان (پزشكي) و علم اديان. و احاديث و روايات زيادي داريم كه به مسائل پزشكي پرداخته اند. به عنوان نمونه كتاب دو جلدي از نشر دارالحديث به نام احاديث پزشكي از اين نوع اند. دانشمندان اسلامي قبلا كه علوم توسعه و رشد نيافته بودند به هر دو مشغول بودند ولي الان اين امكان وجود ندارد. همان گونه كه براي يك پزشك اين امكان وجود ندارد كه واقعا در حوزه درس بخوانند و به سطوح عالي حوزه برسند.

اين كه امروزه در حوزه به طور رسمي به علم طب پرداخته نمي شود به دليل بي اهميت شمردن آن نيست به دليل حجيم شدن هر رشته و تخصصي شدن حتي تخصص ها است. همان گونه كه قبلا يك روان شناس به طور عمومي روان شناس بود الان رشته هاي مختلفي داريم باز هر روان شناس در حوزه خاص كار مي كند امروزه ما از بين روان شناسان مثلا رشته باليني به روان شناسي رجوع مي كنيم كه باز در يك حوزه مثلا افسردگي يا وسواس كار كرده باشد.
اما به هرحال علوم اسلامي به هر علمي گفته مي شود كه به نوعي به عموم مسلمانان خدمت مي كند و نيازهاي فكري و مادي و رفاهي و جسمي و معنوي آنها را برطرف مي كند ولي علومي كه به مبدء‌(خدا) و معاد مرتبط هستند چون پاسخگويي بنيادي ترين سئوالات بشر هستند و هدف ما را در اين جهان ترسم مي كنند از قداست ويژه برخوردارند و افرادي كه عملا در اين مسير گام بر داشته اند مقدس ترند مثل انبيا و عرفا و عالمان رباني نه عالمان جسماني.

سطح و عمق علوم
يكي از اساتيد حوزه كه دكتراي علوم تربيتي خود را از كانادا گرفته بودند مي‌گفتند در آمريكا افراد خيلي روي تخصص ها عنايت دارند. در ايران يك فيلسوف بايد همه چيز راجع به فلسفه بدانند ولي ما در آمريكا با افرادي روبرو بوديم كه مثلا تخصص در ملاصدرا داشت حتي محل زندگي او را مي دانست مسافرت كرده بود ديده بود. سير تحصيلات او و اساتيد او را مي شناخت و مي دانست در چه زماني ازدواج كرده است. اين افراد اگر چه سطح علمي يشان محدود است ولي واقعا عميق اند.
در ايران ما اغلب با دانشمنداني مواجه هستيم كه مانند اقيانوس هستند از نظر سطح ولي عمق محدودي دارند.

يك روز پزشكي به من گفت:
اي كاش روحاني ما اين قدر دگم نبود. گفتم چه طور؟
گفت:روحاني ما وقتي موفق است كه در همه رشته ها وارد شود اگر روحاني مكانيك، روحاني بنا، روحاني پزشك، روحاني ......داشته باشيم در تبليغ دين موفقيت بيشتري خواهند داشت.
خوب به سخنانش كه از سر دلسوزي بود گوش دادم
بعد به او گفتم. راستي چرا شما نمي رويد حوزه علميه درس بخوانيد. با تعجب به من نگاهي كرد و گفت من شبانه روز اگر بدوم وقت هم كم مياورم.
گفت حوزه علميه هم همين طور است چه طور از يك استاد در حوزه يا مبلغ ديني توقع داريد پزشك يا بنا هم باشد؟

حامی;218128 نوشت:
گفت حوزه علميه هم همين طور است چه طور از يك استاد در حوزه يا مبلغ ديني توقع داريد پزشك يا بنا هم باشد؟

آیا رسالت یک طلبه با یک پزشک برابر است؟
جایگاه ها و موقعیت های متفاوت این احساس مسئولیت را در انسان بوجود می آورد که باید در بعضی جاها حوزه علمیه ورود کنه... حال مشغله داشته باشد یا نه! باید کار شود!

حوزوي رسالت خود را دارد. يك حوزوي اگر در حيطه كاري خود
چه در تحقيق
جه در تدريس
چه در تبليغ
تلاش كند وقت هم كم مي آورد.
بله عيب جايي است كه ما در حيطه كاري خودمان سست عمل كنيم.
البته
من ديده ام روحانيوني كه همه فن حريف مي شوندولي حاشا و كلا كه بتوانند به شكل روحانيون اهل مطالعه باشند و پاسخگو.
آقاي قرائتي مي فرمودند
براي خلبانان سخنراني داشتم قبل از آن رفتم با خلبان گفت و گو كردم تا به كارشان آگاهي داشته باشم تا بتوانم سخنان كاربردي ديني برايشان بگويم.
در مورد معماري و....همين طور اگر روحاني اي بخواهد درباره معماري اسلامي كار كند به جاي اين كه برود رشته معماري بخواند بايد از متخصصان كار كشته و حاذق اين رشته مدد بگيرد.
در پناه حق باشيد

موضوع قفل شده است