امير المؤمنين(ع) و اصحاب سرّ

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
امير المؤمنين(ع) و اصحاب سرّ

سلام و عرض ادب خدمت دوستان اسکی:Gol:
سوال:
آيا ائمه اطهار (ع) هم چون امير المؤمنين (ع) داراي «اصحاب سرّ» بوده اند؟
پاسخ
در جواب اين سؤال مقدمتاً بايد ديد اولاً «اصحاب سرّ» به چه كساني گفته مي شود؟
«اصحاب سرّ» كساني بوده اند كه ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ برخي از معارف الهي را در سطحي فراتر از آنچه براي عموم مردم بيان مي كردند به اين افراد تعليم مي نمودند و يا برخي از اخبار غيبي را براي آنها بيان مي كردند. اين افراد عموماً در سطحي بالاتر از ديگران و فراتر از ديگران در وادي معرفت الهي قدم مي زدند. لذا ائمه معصومين چون آنها را مستعدتر و يا مطمئن مي ديدند، اسراري را براي آنها بيان مي كردند و يا اخبار غيبي به آنها مي دادند. به عنوان نمونه در مورد «ميثم تمّار» يكي از اصحاب امام علي ـ عليه السّلام ـ آمده است كه: «حضرت علي ـ عليه السّلام ـ او را بر اسرار خفيّه و اخبار غيبيّه مطلع فرموده بود».[1] تذكر اين نكته نيز در مقدمه لازم است كه اصحاب سرّ بيشتر به تعدادي از صحابه خاص امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ گفته شده است، اما در مورد ائمه ديگر يا اين گونه افراد كه صاحب سرّ ائمه باشند، كم بوده اند و يا شرايط سياسي اجتماعي به گونه اي بوده است كه حتي نام آنها هم به واسطه پنهان كاري و تقيّه فاش نشده است‌. «شيخ عباس قمي» سه نفر از اصحاب امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ را به عنوان محرم اسرار معرفي مي كند،[2] كه اخبار غيبي را براي يكديگر بيان مي كنند و از نحوه شهادت يكديگر خبر مي دهند.[3
]
بنابراين اصحاب سرّ در بين «صحابه خاص» ائمه معصومين بوده اند. و هر يك از ائمه معصومين گروهي از اين ياران خاص را در بين خود داشته اند.
امام حسن ـ عليه السّلام ـ : امام حسن ـ عليه السّلام ـ صحابي و ياران زيادي داشتند كه برخي از آنها افتخار صحابي بودن امام علي ـ عليه السّلام ـ را هم داشته اند و بعضاً صاحب سرّ آن حضرت نيز بوده اند. از ميان اين افراد مي توان به «حجر بن عدي»، «رشيد هجري»، «عمرو بن حمق»، «رفاعة بن شداد»، «كميل بن زياد»، «قيس بن سعد». «جابر بن عبدالله»، «حبيب بن مظاهر»[4] و... را نام برد.
امام حسين ـ عليه السّلام ـ : در مورد امام حسين ـ عليه السّلام ـ فرد خاصي به عنوان صاحب سرّ آن حضرت ذكر نشده است. هر چند آن حضرت اصحابي داشتند كه بعضاً به عنوان محرم اسرار پدرش امام علي ـ عليه السّلام ـ و يا برادرش امام حسن ـ عليه السّلام ـ بودند، مانند حبيب بن مظاهر و شايد بتوان طبق بياني كه در تعريف اصحاب سرّ گفته شد، اصحاب با وفاي آن حضرت كه در كربلا به شهادت رسيدند، و حضرت در شب عاشورا خبر شهادت ايشان را بيان فرمودند و يا طبق برخي از روايات جايگاههاي آنها را در بهشت به ايشان نشان دادند، جزء اصحاب سرّ آن حضرت بدانيم.
امام سجاد ـ عليه السّلام ـ : در مورد امام سجاد ـ عليه السّلام ـ نيز بايد گفت، فرد خاصي به عنوان صاحب سرّ ايشان بيان نشده است، اما شايد بتوان افرادي چون «جابر بن عبدالله انصاري» و «ابوحمزه ثمالي» كه فرد اخير، امام سجاد ـ عليه السّلام ـ دعاي شريف «ابو حمزه» را به ايشان تعليم دادند،[5] جزء اصحاب سرّ آن حضرت بدانيم.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد:‌ «ابوحمزه در زمان خودش مانند سلمان در زمان خودش بوده است».[6]
امام باقر ـ عليه السّلام ـ : شخصيت هايي هم چون «محمد بن مسلم، زرارة بن اعين، ابوبصير، بريد بن معاويه» از اصحاب خاص امام باقر ـ عليه السّلام ـ بودند. در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ است كه: اگر اينها نبودند كسي از تعاليم دين و مكتب پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بهره اي نمي برد...».[7] در مورد «جابر بن يزيد يكي ديگر از اصحاب امام باقر ـ عليه السّلام ـ آمده است: «حامل اسرار علوم اهل بيت طاهرين بود.»[8] امام صادق ـ عليه السّلام ـ : ايشان علاوه بر اين كه شاگردان عمومي داشتند، بعضاً شاگردان و اصحاب خصوصي داشتند، همانند «مفضل بن عمر» كه امام ـ عليه السّلام ـ برخي از معارف الهي را به طور خصوصي به ايشان تعليم كردند. از ديگر صحابه برجسته آن حضرت مي توان به «محمد بن مسلم، بريد بن معاويه، ليث البختري و زراره نام برد. كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ آنها را اوتاد دين و اعلام دين و نجباء امت و امناء‌ الهي مي داند.[9]
امام كاظم ـ عليه السّلام ـ از ياران خاص و مورد علاقه اين امام بزرگوار مي توان به «عبدالرحمن بن حجاج» و عبدالله بن يحيي كاهلي نام برد.[10] «علي بن يقطين» نيز از شيعيان امام كاظم ـ عليه السّلام ـ بود » او با موافقت امام كاظم ـ عليه السّلام ـ وزارت هارون را پذيرفت».[11] او به صورت مخفيانه در دستگاه حكومت عباسي به شيعياني كه به او مراجعه مي كردند به سفارش امام كاظم ـ عليه السّلام ـ كمك مي كرد.[12]
امام رضا ـ عليه السّلام ـ : از صحابه خاص امام رضا ـ عليه السّلام ـ مي توان به «دعبل خزائي»، «حسن بن علي بن زياد»، «حسن بن علي بن فضال»، «حسن بن محبوب»، «زكريا بن آدم»، «صفوان بن يحيي»، «محمد بن اسماعيل» و «نصر بن قابوس» را نام برد.
امام جواد ـ عليه السّلام ـ : در بين اصحاب محدود امام جواد ـ عليه السّلام ـ افراد برجسته اي چون «علي بن مهزيار»، «بزنطي»، «زكريا بن آدم» و... وجود داشتند.[13] امام هادي ـ عليه السّلام ـ : «امام هادي ـ عليه السّلام ـ در بين اصحابش وكلايي داشت كه مخفيانه با آن حضرت ارتباط داشتند. از اين گونه صحابه خاص مي توان به «علي بن جعفر»، «ابراهيم بن محمد» و «علي بن بلال» نام برد.»[14]
امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ : «عثمان بن سعيد عَمري از نزديكترين و صميمي ترين ياران امام بود و زير پوشش روغن فروشي، فعاليت مي كرد».[15] «ابوهاشم جعفري» نيز از نزديكان و ياران امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ بود».[16]
امام مهدي ـ عليه السّلام ـ : نايبان خاص حضرت مهدي (عج) در دوران غيبت صغري چهار تن از اصحاب با سابقه امامان پيشين و از علماي پارسا و بزرگ شيعه بودند كه به نام «نواب اربعه» ناميده شده اند.
نتيجه گيري: ائمه معصومين با ياران و اصحاب خود روابط متفاوتي داشته اند، برخي از اين افراد كه مورد وثوق و اعتماد ائمه بوده اند، به عنوان محرم اسرار ايشان بوده اند. و بعضاً امامان بزرگوار ما به اين قبيل افراد مطالبي را بيان مي كردند كه به افراد ديگر اين مطالب و اسرار گفته نمي شد. اين افراد در سطحي بالاتر از سايرين بوده اند و بعضاً معارف الهي فقط به اين گونه افراد گفته شده است. و به واسطه بعضي مخفي كاريها شايد تعدادي از همين افراد در تاريخ نامي از آنها برده نشده باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
________________________
1. منتهي الآمال؛ شيخ عباس قمي
2. رجال كشي؛ كشي
3. رجال شيخ طوسي
_______________________
[1] . قمي، عباس، منتهي الآمال، قم، نشر هجرت، چاپ اول، 1365، ج1، ص400.
[2] . ميثم تمار، رشيد هجري، حبيب بن مظاهر.
[3] . قمي، شيخ عباس، همان، ج 1، ص 370.
[4] . كمپاني، فضل الله، حسن كيست، موسسه انتشارات فراهاني، چاپ سوم، سال 1354، ص 298 ـ 299، ذاكري، سيماي كارگزارن علي، قم، انتشارات دفتر تبليغات، چاپ چهارم، 78، ص 352 و 27.
[5] . اين دعا در سحرهاي ماه مبارك رمضان خوانده مي شود و به دعاي «ابوحمزه ثمالي» معروف است.
[6] . طوسي، رجال طوسي، قم، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411 هـ ، ص 84.
[7] . طوسي، اختيار معرفة الرجال، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1382، ص 136.
[8] . قمي، عباس، پيشين، ج 2، ص 194.
[9] . همان، ص 309.
[10] . طوسي، اختيار معرفة الرجال، پيشين، ص 435.
[11] . همان، ص 433.
[12] . قمي، عباس، پيشين، ج 2، ص 439.
[13] . پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، قم، موسسه تحقيقاتي امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، چاپ 5، 1376، ص 562.
[14] . همان، ص 573.
[15] . همان، ص 637.
[16] . همان، ص 637.

برچسب: