جمع بندی الگو بودن اعراب در اجرای احکام اسلامی !!!!!

تب‌های اولیه

291 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

*عارف*;520778 نوشت:
سرکار دل آرام شما دارید زنا را با ازدواج اسلامی برابر می کنید؟

سلام

اقای عارف نقدهاتون از نوشته های من پر از غلط و مغالطه و بی عداتیست
البته احتمال می دهم دچار سوئ تفاهم شده اید

خیر من زنا را با ازدواج اسلامی مقایسه نمی کنم و بلکه گفتم در ایران ازادی جنسی بصورت متعه برای زنان مجرد و مردان مجرد و متاهل
وجود دارد

کجای این حرف مقایسه است ؟ یا کجایش اشتباه است ؟

*عارف*;520778 نوشت:
مثال شما خیلی شبیه اینه که :گوشت گوسفند را همه جای دنیا دارن میخورن و متاسفانه در ایران هم قانونی و هم اسلامیست منتهی با یک "بسم الله" گفتن!

افرین همه دارند گوشت گوسفند می خورند ولی ما یک بسم لله اول کشتن گوسفند می گوییم تا حلال شود
ولی نفس عمل یکیست هر دو گوشت می خورند یکی بسم الله نمی گوید و یکی می گوید
ایا می توانید منکر نخوردن گوشت گوسفند در ایران شوید ؟

*عارف*;520778 نوشت:
خوب طبق نظر خودتان اسلام امر چند همسری بودن مردان را مجاز دانسته. حالا مشکل شما چیست؟ که در اینهمه تاپیک پر کرده اید که فلان و بهمان!
میشه خیلی شفاف بفرمائید که مشکلتان دقیقاً کجاست؟
یه بار می فرمائید این قانون اسلامه ولی قدیمی شده
یه بار می فرمائید این حکم قرآن و اسلام نیست ولی شیعیان دارن به نفع مردان از حکم خدا سوء استفاده میکنن.
یه بار دیگه میفرمائید این حکم اسلامه ولی هیچ زنی حاضر نیست ببینه که شوهرش دوتا زند داره (که آخرش هم ما نفهمیدیم اگر هیچ زنی حاضر نیست به این موضوع, پس اون مرده چطوری 0 تا بینهایت زن داره!)
یه بار میگید که اصلا مگر کسی میتونه اینهمه زن داشته باشه؟!
یه بار میگید مگر واقعا الآن مشکل جامعه چند همسری و صیغه هستش که آدم اینهمه وقت بزاره و درباره اش حرف بزنه؟!
واقعا مایه بسی خرسندی هستش که موضع خودتون را روشن کنید که آیا فقط هدفتون اینه که یه صحبتی کرده باشید, اگرچه در این بین کلی شبه ایجاد کنید و به دین خدا ایراد بگیرید؟!
با توجه به شناختی که از شما دارم بعید می دانم که چنین هدفی داشته باشد, ولی جای دیگر هم عرض کردم که مراقب افکار شیطانی باشید و بدانید که انسان د رمحضر خدا مسئول سخنانش می باشد !

عارف بزرگوار
من نمی دانم مشکل شما با حرفهای من چیست ؟!! چرا از بین این همه مخالف در این سایت و در کل ایران مرا مورد انتقاد قرار داده اید ؟
ایا خبر ندارید که با حذف لزوم اجازه زن برای ازدواج مجدد مرد انقدر خانواده ها متلاشی شد و نا هنجاریها ایجاد شد که بعد از حدود ده سال
به این نتیجه رسیدند که باید اجازه زن را در قانون بگنجانند ؟ ما که ان موقع اصلا نبوده ایم و حرفی هم نزده ایم و نه سر پیاز هستیم و نه ته پیاز

*عارف*;520778 نوشت:
خوب طبق نظر خودتان اسلام امر چند همسری بودن مردان را مجاز دانسته. حالا مشکل شما چیست؟ که در اینهمه تاپیک پر کرده اید که فلان و بهمان!

حرف ما این است که برای این مجاز شرط گذاشته

کجای این حرف اشتباه است ؟

*عارف*;520778 نوشت:
یه بار می فرمائید این قانون اسلامه ولی قدیمی شده

وقتی می گوییم این قانون اسلامه ولی قدیمی شده بخاطر اینکه در ان زمان صد درصد رواج داشته ولی اکنون مورد پسند نیست
درست مثل قطع انگشتان دست دزد

کجای این حرف اشتباه است ؟

*عارف*;520778 نوشت:
یه بار می فرمائید این حکم قرآن و اسلام نیست ولی شیعیان دارن به نفع مردان از حکم خدا سوء استفاده میکنن.

کجا چنین چیزی گفتم نقل قول بیاورید ؟

*عارف*;520778 نوشت:
یه بار دیگه میفرمائید این حکم اسلامه ولی هیچ زنی حاضر نیست ببینه که شوهرش دوتا زند داره (که آخرش هم ما نفهمیدیم اگر هیچ زنی حاضر نیست به این موضوع, پس اون مرده چطوری 0 تا بینهایت زن داره!)
یه بار میگید که اصلا مگر کسی میتونه اینهمه زن داشته باشه؟!

کجای این حرف اشتباه است ؟
زنانی که در همین تاپیک از این حکم دفاع می کردند صادقانه گفتند نمی توانند هوو را تحمل کنند !!!!

*عارف*;520778 نوشت:
واقعا مایه بسی خرسندی هستش که موضع خودتون را روشن کنید که آیا فقط هدفتون اینه که یه صحبتی کرده باشید, اگرچه در این بین کلی شبه ایجاد کنید و به دین خدا ایراد بگیرید؟!

من شبه ایجاد می کنم یا کسانی که می گویند مرد می تواند بی نهایت زن موقت بگیرد و در این کار اسرافی نیست ؟؟؟!!!!

اگر امثال من جلوی این حرفها را نگیریم الان کلی از همین خانمهای سایت نسبت به دین اسلام بدبین می شدند

شما همه چیز را برعکس می بینید

*عارف*;520778 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط دل ارام نمایش پست ها
الان مزد خدمتکار روزانه 25000 تومان است و یک زن باید برای یک ماه کار کردن در خانه از شوهرش تقریبا هفتصد هزار تومان بگیرد
واقعا کدام مرد است که بتواند ماهی هفتصد هزار تومان فقط به زنش برای کار خانه حقوق بدهد

بر این مبنا حداقل حقوق مرد برای اداره یک زندگی نزدیک دو میلیون تومان می باشد

و بسیاری از مردان حتی یک زن هم نمی توانند بگیرند چه برسد به چهارتا
خوب ایا این قوانین واقعی و ضمانت اجرایی دارند ؟
حقیر که فکر می کنم در جایی که بسیاری از جوانان به چهل سالگی رسیده اند و توانایی یک بار ازدواج هم ندارند

*عارف*;520778 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط دل ارام نمایش پست ها
مرد در ایران می تواند در حین داشتن همسر با هزاران زن دیگر رابطه جنسی بر قرار کند
واقعا تناقضی در قسمتهای قرمز نیست؟!

هیچ تناقضی بین قسمتهای قرمز نیست

در جمله اول منظورم از لحاظ اقتصادی است که واقعا الان عدم تمایل به ازدواج ان هم برای یک بار بیداد می کند
در همین اطرافیان خودم چه بسیار مردانی که دارند به چهل می رسند و ازدواج گریزان هستند

و در جمله دوم قانون و شرع را گفتم

اقای عارف شما قانون و انچه در اجتماع و عرف جریان دارد را خلط کرده اید

بله در جامعه بسیاری از مردان .وافعا یک بار هم به سختی ازدواج می کنند ولی همین مردان قانونا حق دارند بی نهایت ازدواج متعه بکنند

کجای این حرفها تناقض است ؟!

*عارف*;520778 نوشت:
واقعا تناقضی در قسمتهای قرمز نیست؟!
از اینکه مطالبتان را اینگونه نقد کردم پوزش می خواهم ولی خواهر من بینی و بین الله , الآن در میان همکاران, همسایگان و فامیلهای شما چند تا مرد هستش که (طبق فرمایش شما و همفکرانتان) دها یا صدها زن صیغه داره و به قول شما از این امکاناتی که اسلام بهش داده داره نهایت لذت را میبره و زنهای آنها دارند در برابر این حکم ظالمانه اسلام میسازن و میسوزن؟!

خلط بین قانون و واقعیت می کنید

*عارف*;520778 نوشت:
یا مثلا با افتخار می فرمایند که به فلانی گفتم :شما که از این حکم خدا (صیغه) طرفداری میکنی و آن را قبول داری امید وارم که خدا سر خودت بیاره....بعدش فلانی را از خودتون می رنجانید و وقتی که ایشان ابراز ناراحتی می کنه انگار که قله اورست را فتح کرده اید....می فرمائید : چی شد؟ مرگ خوبه ولی برای همسایه؟!
این چه منطقی هستش؟!
فرض کنیم که در پزشکی قانونی داریم که مثلا اگر شخصی که مرض قند داره و شرایطش به حدی برسه که پای راستش اینطوری بشه و فشارش اونطوری باشه و ....باید پایش را قطع کنیم وگرنه صدمات شدیدتری بهش وارد میشه.
حالا اگر یکنفر به این سخن ایمان داشته باشه و آن را عقلانی بدونه , شما بهش بگید که اگر این حرف خوبه و شما قبولش دارید امید وارم سر خودت یا یکی از عزیزانت بیاد!
بعد ایشون ناراحت بشهو شما هم بگی چی شد؟! مرگ خوبه ولی برای همسایه؟!
متاسفانه , واقعا سخنان برخی جای تامل و گاهی هم تاسف داره؟!

دیدید حرفهاتون از بی دقتی و درست نخوندن مطالب من است

اصلا صحبت ان کاربر از دفاع از صیغه و دعای من در این رابطه نبود

لطفا بر گردین و دوباره دقیق بخونین و بعد قضاوت بفرمایین

و بعد اگر باز هم مشکلی داشتید بفرمایید تا جواب دهم

*عارف*;520778 نوشت:
متاسفانه , واقعا سخنان برخی جای تامل و گاهی هم تاسف داره؟!

واقعا جای بسی تاسف هست که مطالب را دقیق نمی خوانید و اقدام به شکوه و شکایت و گله می کنید

من واقعا از شما انتظار چنین بی دقتی و کج فهمی را نداشتم

موفق و موید باشید

*عارف*;520778 نوشت:
یا مثلا با افتخار می فرمایند که به فلانی گفتم :شما که از این حکم خدا (صیغه) طرفداری میکنی و آن را قبول داری امید وارم که خدا سر خودت بیاره....بعدش فلانی را از خودتون می رنجانید و وقتی که ایشان ابراز ناراحتی می کنه انگار که قله اورست را فتح کرده اید....می فرمائید : چی شد؟ مرگ خوبه ولی برای همسایه؟!
این چه منطقی هستش؟!
فرض کنیم که در پزشکی قانونی داریم که مثلا اگر شخصی که مرض قند داره و شرایطش به حدی برسه که پای راستش اینطوری بشه و فشارش اونطوری باشه و ....باید پایش را قطع کنیم وگرنه صدمات شدیدتری بهش وارد میشه.
حالا اگر یکنفر به این سخن ایمان داشته باشه و آن را عقلانی بدونه , شما بهش بگید که اگر این حرف خوبه و شما قبولش دارید امید وارم سر خودت یا یکی از عزیزانت بیاد!
بعد ایشون ناراحت بشهو شما هم بگی چی شد؟! مرگ خوبه ولی برای همسایه؟!

سلام
دوباره باید این حرف شما رو جواب بدهم چون بسیار جالب است

وقتی یک کاربری دارد از یک حکمی دفاع می کند و ان را عین عدالت می داند

چرا باید از اینکه من بگویم انشالله این عدالت نصیب خودت شود ناراحت شود ؟؟؟!!!!

ایا این تضاد بین اعتقاد و عمل نیست ؟

حدیث مشهوری هست که می گوید
ای مردم چرا چیزی را می گویید که عمل نمی کنید

یا حدیث دیگری می گوید

انچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

چگونه است که کاربر فوق چیزی را برای خود نمی پسندد ولی برای دیگران باید بپسندد ؟؟؟!!!

کریم;520799 نوشت:
در آیین مسیحیت کسانی که مقید به آن باشند بله بیش از یک زن نمی توان گرفت ولی این سخن که در مورد غرب میگویید با کدام دلیل است. مگر همین رئیس جمهور فرانسه در عرض این چند سال سه همسر به خاطر روابط جنسی پنهانی که علنی شد عوض نکرده است. که بیچاره همسر دوم موقع شنیدن روابط او از حال رفت. دیدن تاپیک زیر هم خالی از لطف نیست. تا ببینید که غرب آنطور هم که می گویید نیست.
http://سیاستمداران غربی و پیشتازی در فساد اخلاقی + عکس

سلام استاد گرامی

بزرگوار شما قانون را با روابط پنهانی خلط کرده اید

قانون بیشتر از یک زن را مجاز نمی داند و زنا را نیز

و این روابط پنهانی خلاف قانون و عرف جریان دارد همچنانکه در ایران هم این روابط پنهانی جریان دارد

کریم;520799 نوشت:
غربی که از او صحبت می کنید یک مورد احترام به زنش این است که کرامت وارزشی که زا آن دم می زند را می توانی ببینی.

بزرگوار من طرفدار غرب نیستم و همه چیز انها را قبول ندارم ولی در زمینه زنان در بعضی موارد از ما جلوتر هستند
همینکه یک زن می تواند رهبر و رییس جمهور شود بسیار ارزش و اهمیت دارد
ولی متاسفانه در ایران حتی با نامزد شدن زن برای ریاست جمهوری مخالفت می شود و عقل زنان را کامل برای این امور نمی دانند
از 400 نماینده مجلس حدود پنج نفر خانم هست در حالیکه در انجا سعی در برابری تعداد دارند
بسیاری از مقامهای عالیرتبه و قضاوت در اختیار زنان است
در بعضی از کشورها دادستان کل کشور یک خانم است در حالی که در ایران زن حتی در یک روستا هم نمی تواند قاضی شود
...................

موفق باشید

سلام و عرض ادب

کریم;520799 نوشت:
غربی که از او صحبت می کنید یک مورد احترام به زنش این است که کرامت وارزشی که زا آن دم می زند را می توانی ببینی.

فکر میکنم بجث بر سر حقوق و شخصیت زنان در حانواده است و شامل افراد خیابانی نمبشود که شما چنین مثالی را مطرج کردید.
البته جامعه ایران هم از این مشکلات کم ندارد. متاسفانه..

یله گاهی به این نیاز مرد بیش از حد بها داده میشود و اسلام تا آنجا پیش میرود که خیانت را در قالب ازدواج موقت و مجدد برای فردی که به دلایلی از خانه اش دور شده مجاز میداند یعنی نیار لحظه ای فرد چنان مهم شمرده و ارزشگذاری میشود که به سست شدن پایه های زندگی خانوادگی و لطمات روحی همسر و رنج فرزندان و سایر آسیب های مربوطه میچربد . به عبارتی میتوان با یک حکم دینی صراحتا اخلاقیات جوامع انسانی را که در هر نظام و فرهنگی ،وفاداری به همسر و خانواده را ارزش میداند به سادگی زیر پا گذاشت و زخم زد و محق بود چون این نیاز خیلی مهم است ،مهمتر از وجدان و تعهد و انتظارات شریک زندگی...
( بعضی از احادیث عملا به استحباب برای متاهلین تاکید دارند)

. اسماعیل هاشمی گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمودند:
آیا از وقتی كه از كنار همسر خود بیرون آمده ای متعه كرده ای؟ عرض كردم: با زنانی چند که در کنارم هستند خدا مرا از آن بی نیاز نموده، حضرت فرمودند: اگر چه بی نیاز هستی امّا من دوست دارم كه سنت رسول الله را زنده بداری.

ممکن است در جوامع دیگر چنین روابطی خارج از چهارچوب خانواده شکل بگیرد و رواج هم داشته باشد ولی باید توجه کنیم که همانطور که دوستان اشاره کردند این روابط از لحاظ حقوقی هرگز مورد تایید مراجع دینی و قانونی آنها واقع نخواهد شد چرا که فعل خیانت و بیوفایی از اساس غیر اخلاقی و جرم محسوب میشود.

در خصوص تاثیر چنین روایاتی یک سئوال ساده میپرسم: تصور کنید که یک مرد متاهل که در زندگی با مشکل سردمزاجی همسرش مواجه میشود شاید به فکرش خطور کند که با همسرش پیش مشاور برود و از روشهای درمانی استفاده کنند ویا در برخی رفتارهای خود برای جلب محبت و جذب همسرش تغییراتی بدهد ولی وقتی چشمش به چنین حدیثی که ذکرشد افتاد آیا فکر نمیکند که اگر از این راه برود و مشکل را با متعه حل کند کار درستی انجام داده است که سنت پیامبر را زنده کرده!؟ مسئله حس این است که کاری که کرده درستتر بوده.. یا مثلا وقتی با همسر خود به خاطرهمین امور قهر کرد وسپس متوسل به تنبیه بدنی شد آیا خود را با این فکر تسلی نمیدهد که به امر کتاب خدا عمل کرده است؟!!

به نظر شما وقتی دو نفر با هم پیمان میبندند و یکی در میانه راه به سراغ نفرسوم میرود (که البته عملی غیر اخلاقی است) آیا محبت همسر(زن) نسبت به او و زندگیش کمتر نمیشود؟من در هیچ مشاوره ای ندیدم که زنی که همسرش را دوست دارد با این مسئله کنار بیاید. آیا کمتر شدن مهر و محبت در زندگی به پایه های آن آسیب نمیزند؟

بد نبست بدانیم که از دید برحی حقوق دانان منرلت زنان صیغه ای در جامعه چگونه است.
خبر آنلاین - کارشناسان اجتماعی و حقوقدانان از مطرح بودن قانون ازدواج موقت در قانون مدنی ایران انتقاد می کنند. این کارشناسان معتقدند اصولا در این نوع رابطه نگاه به زن ابزاری و شیء انگارانه است و روشن است که چنین نگاهی سبب افزایش خشونت بر زنان و کاهش منزلت اجتماعی آنان می شود. چنین رابطه ای موقعیت زنان را چه زنانی که ازدواج دائم کرده اند، وچه زنانی که تن به چنین روابطی می دهند ،شکننده تر می کند.
ارزنی، حقوقدان و فعال مسائل زنان معتقد است حق زن در ازدواج موقت تضییع می شود. او معتقد است که این مساله برای زنان سه مشکل عمده به همراه دارد؛ اول اینکه در ازدواج موقت زنان از مردان ارث نمی برند، مرد ملزم به پرداخت نفقه نیست و علاوه بر اینها هر وقت بخواهد می تواند «بذل مدت» کند. یعنی اگر هنگام اجرای صیغه توافق کرده بودند این ازدواج 5 سال طول بکشد و مرد ناگهان تصمیم گرفت مدت این ازدواج را به دو ماه برساند زن هیچ کاری نمی تواند انجام دهد.
ارزنی از زاویه حقوقی نیز به این مساله می پردازد و می گوید:«ازدواج موقت را از نظر حقوقی قبول ندارم. چون این ازدواج در ایران فقط در اسناد عادی ثبت می شود که انکار یا معدوم کردنش خیلی راحت است. بیشتر مردان هم برای زنگ تفریح خودشان از این مساله استفاده می کنند و چون نمی خواهند به شأن و اعتبارشان خدشه ای وارد شود آن را مخفی نگه می دارند.»
«نعمت احمدی» وکیلی است که اعتقاد دارد راهکار ازدواج موقت برای حل مشکل ازدواج جوانان مناسب نیست.
او می گوید:«ازدواج موقت مساله ای قانونی است که در مذهب شیعه هم آمده است. با این حال نتیجه ای که ترویج آن در جامعه به بار می آورد آن نتیجه ای نیست که هدف شارع بود. نتیجه این ترویج جز بی بندوباری برای مردان متمکن نیست.» به گفته او، این کار باعث سستی ارکان خانواده ها می شود. او به آمارهای طلاق اشاره می کند و می گوید که بر اساس این آمارها، اعتیاد نخستین دلیل و خیانت، که ناشی از ازدواج موقت مردان است، دومین دلیل طلاق در ایران است.
احمدی تاکید می کند: «اگر جوانی موقعیت ازدواج داشته باشد که نمی رود ازدواج موقت کند. این طرح نه تنها تاثیری در ازدواج جوانان ندارد، بلکه به ابزاری قانونی برای سودجویی مردان هوسران تبدیل می شود و بنیان خانواده ها را متزلزل می کند.»

هدف ازدواج علاوه بر بقای نسل ،کسب هویت مستقل و شراکت و همفکری و محبت و رفاقت با شریک زندگی است که چنین امری در نظام تفکر دینی و مرد سالار چندان شدنی نیست.
در نظام خانوادگی اسلامی زن دوست و مشاور و شریک مرد نیست بلکه حکم زیر دست و فرمانبردار را دارد. اسلام زن را مکلف به کسب درآمد نمیکند و مرد میتواند مانع کار کردن او باشد بنابراین او همواره محتاج مرد خواهد بود ،پس به ازای نانی که میخورد و هزینه ای که به دوش مرد میگذارد بایدمطیع و تسلیم باشد و اگر نتواند این گونه باشد آنوقت کلی حقوق و تکلیف بر گردنش میماند که حکم گناهان را دارد و اینجا دیگر با خداوند طرف است!
اگر زن نتواند به همسرش علاقمند شود ویا بدلبل بی وفایی وخیانت از او متنفر شد نمیتواند مثل یک انسان کامل و مستقل اقدام کند و خود را از یک زندگی پر از رنج نجات دهد ، او برای جدایی بسیار مشکل دارد و مرد میتواند با استفاده از امتیازاتی که دارد همسرش را حداقل تا پنج شش سال دردادگاهها سرگردان کند و فرزندش را از او بگیرد و دهها مشکل ایجاد کند . ( مواردی که از نزدیک در جریانشان بودم).
زن میتواند برای کاری که میکند اجرت المثل دریافت کند (البته هیچ حکمی نداریم پس الزامی برای آن نیست) ولی از آنطرف حق مهمتر دیگری از او براحتی پایمال میشود، مثلا اعتراض او به خیانت همسر در هیچ محکمه ای به نتیجه نمیرسد در حالی که مرد میتواند در صورت عکس این قضیه همسرش را حتی به قتل هم برساند ! بنده اصلا قصد ندارم وارد چرایی این احکام شوم بلکه فقط میخواستم بگویم این رابطه در نهایت ودر دور نما یک رابطه کاملا نابرابر بین دو انسان است که میخواهند در کنار هم زندگی کنند. در واقع بیشتر به اسارتی میماند که یک زن در آن خیلی چیزها را از دست میدهد و آنچه بدست میآورد تنها داشتن فرزند است.
واقعا اگر زنی بحاطر روابط حرام و نامشروع همسرش از او متنفر شد و خواست از او جدا شود باید چکار کند ؟ حق انتخابی که در ابتدا هر دو نفر در آن شریک بوده اند در انتها به امتیازی یک جانبه تبدیل میشود. از حق مهریه و حضانت فرزند و سایر حقوق بگذرد و در صورت لجاجت همسر سالها در دادگاها وقت و پول صرف کند و نهایتا مبلغ هنگفتی پول دستی چندین میلیونی به آن مرد پرداخت کند تا شاید مرد خطاکار رهایش کند.....!

او که دراین رابطه گناهی نکرده تا کجا باید تاوان و خسارت بدهد؟

خوب اینها حاصل همین احکام است و ایکاش به این موارد هم توجه میشد.

و ایکاش بررسی آسیب شناسی مشکلاتی که افراد با آنها درگیرند را با بحث "حلال است ولا غیر" خلط نمیشد.

یا حق.

دل ارام;520888 نوشت:
سلام

بلکه گفتم در ایران ازادی جنسی بصورت متعه برای زنان مجرد و مردان مجرد و متاهل
وجود دارد

کجای این حرف مقایسه است ؟ یا کجایش اشتباه است ؟

با سلام
کجا شما دراحکام اسلامی متوجه این شده اید که متعه یک آزادی جنسی است !
از کدام حوزه فارغ التحصیل شده اید که با احکام خدا وند مبارزه میکنید آنهم ناعادلانه؟؟؟؟؟؟
آیا به درجه ای از تحقیق رسیده اید که مطلق سخن میگوید؟و احکام اسلامی را زیر سوال میبرد؟

.
.

دل ارام;520899 نوشت:

ولی در زمینه زنان در بعضی موارد از ما جلوتر هستند

موفق باشید

با سلام
منتظر اسناد شما در چهار چوب مکاتب اخلاقی جهانی هستیم که این سخنتان را ثابت کنید
تابعد به نقد ان مکتب بپردازم که کجا میچرخد !!!!!

.

دل ارام;520888 نوشت:
افرین همه دارند گوشت گوسفند می خورند ولی ما یک بسم لله اول کشتن گوسفند می گوییم تا حلال شود
ولی نفس عمل یکیست هر دو گوشت می خورند یکی بسم الله نمی گوید و یکی می گوید
ایا می توانید منکر نخوردن گوشت گوسفند در ایران شوید ؟

بزگواران اطلاع دارند که از نظر علم یهم ثابت شده است که گفتار واعمال انسان در عالم هستی وزشتی وزیبایی آن تاثیر گذار است واین عالم نظام هماهنگ ومنسجمی دارد که همه چیز آن به هم ربط دارند که می توانید برنامه شهادت آب را نگاه کنید. گفن یک بسم الله ویا خطبه عقد واین کلماتی که اداء می شود در عالم تکوین اثر گذار است. که اثبات شده وقتی نامحرمی از جایش بلند می شود بلافاصله در آن مکان ننشینید چون اثیرا منفی دارد .حال با یک خطبه عقد ویا با یک بسم الله این آثار منفی از بین می رود. لذا این کلمات از نظر تکوینی موثر است.

دل ارام;520899 نوشت:
بزرگوار شما قانون را با روابط پنهانی خلط کرده اید

قانون بیشتر از یک زن را مجاز نمی داند و زنا را نیز

و این روابط پنهانی خلاف قانون و عرف جریان دارد همچنانکه در ایران هم این روابط پنهانی جریان دارد


لطف می کنید منبع این قانون را ذکر کنید، چون طبق قوانین برخ یاز همین کشورهای اروپایی همجنس بازی هم آزاد است یعن یاین قانون برای غیر متاهل هاست؟ در عین حلی که منشور حقوق بشر که نوشته همین دول است اجازه هر نوع لذت جنسی را می دهد وآزاد می گزارد پس این قانونی که می فرمایید در قانون اساسی ویا قوانین رسمی کدام کشورها وجود دارد؟

دل ارام;520899 نوشت:
بزرگوار من طرفدار غرب نیستم و همه چیز انها را قبول ندارم ولی در زمینه زنان در بعضی موارد از ما جلوتر هستند
همینکه یک زن می تواند رهبر و رییس جمهور شود بسیار ارزش و اهمیت دارد
ولی متاسفانه در ایران حتی با نامزد شدن زن برای ریاست جمهوری مخالفت می شود و عقل زنان را کامل برای این امور نمی دانند
از 400 نماینده مجلس حدود پنج نفر خانم هست در حالیکه در انجا سعی در برابری تعداد دارند
بسیاری از مقامهای عالیرتبه و قضاوت در اختیار زنان است
در بعضی از کشورها دادستان کل کشور یک خانم است در حالی که در ایران زن حتی در یک روستا هم نمی تواند قاضی شود

خواهر من متاسفانه مشکل ینجاست که ما در سایه تبلیغات فمینیستی ارزشها را جابجا کرده ایم ومعیار ارزش برای ما مناصب ومقامات دنیوی شده است. همین دنیا ومناصب آن چیزی بود که اولیاء الهی از آن فرار می کردند وصرفا از باب وظیفه بود که به این اور می پرداختند. در صدر اسلام زنان مدینه جمع شدند ودغدغه آنها این بود که چرا مردان به جهاد می روند وشهید می شوند وما نمی توانیم این فضایل ا بدست آوریم که رسول خدا فرمود: نه ماه بارداری شما برابر است با تمام اجرها وثوابهایی که اینها می برند، یا در روایت دیگری حسن شوهرداری زنان برابر تمام ثوابها وبلکه بیشتر از ثواب مردان است.
هر چند شاید اینها الان خنده دار به ذهن بیاید که غرب از ریاست ووکالت زنان صحبت می کند وما در بچه داری زن مانده ایم. چون وقتی ارزشهای غربی در سایه رسانه به ما تحمیل شده باشد قبول اینه سخت است. قبول اینکه خداوند برای زن آنقدر ارزش قائل بوده که او را درگیر کارهای طاقت فرسا وخسته کننده دنیوی نکرده ودر عوض چنان جایگاهی در خانه وبه او داده است که هیچ مکتب ومذهبی چنین کاری تا بحال انجام نداده.
شما تصو رکنید در صدر اسلام دغدغه زنان ما اجر بیشتر وثواب بیشتر بود چون عقل معاد بر عقل معاش غلبه داشت اما زمانی که عقل معاش غلبه کند وما ارزش را صرفا در مناصب ومساوات دنیوی ببینیم همین افکار هم پیش خواهد آمد.
بنده قبلا گفتم که آلکسیس کارل در کتاب انسان موجود ناشناخته بر این فعالیتها ی فمینیستی اعتراض می کند که اصلا این ادعاها دفاع از حقوق زنان نیست بلکه ظلم به زن است چون ساخار وجود یزن غیر از مرد است. وقنتی در سایه این تبلیغات امر مقدس ومهمی چون خانه داری وتربیت فرزند را که هیچ ارزشی بالار از آن نیست وهیچ مرد یمثل زن نمی تواند در این زمینه موفق باشد، بد وکسر شان زنان بدانیم وآنهم فقط در سایه تبلیغات وشعارهای زیبا وقشنگ. دیگر شما می خوایهد این دین مظلوم چکار انجام دهد. دینی که برای دنیا پشیزی ارزش قائل نیست. واصل وبقا را آخرت می داند وآنوقت اصل برنامه ریزی وهدف گزاری هم بر اساس آخرت است ودنیا محلی برای توشه جمع کردن می باشد ودر این زمینه شرایط برای زن به مراتب بهتر از مردان است.

سلام بر خواهر گرامی

دل ارام;520730 نوشت:
استاد ازادی جنسی در غرب قبل از ازدواج هم برای زن و هم مرد وجود دارد و بعد از ازدواج برای هیچ کدام مجاز نیست و غیر قانونی
و خلاف اخلاق محسوب می شود

ولی در ایران ازادی جنسی فقط برای مرد چه قبل از ازدواج و چه بعد از ازدواج متاسفانه وجود دارد و قانونی و اسلامیست منتهی با متعه


دل ارام;520888 نوشت:
خیر من زنا را با ازدواج اسلامی مقایسه نمی کنم و بلکه گفتم در ایران ازادی جنسی بصورت متعه برای زنان مجرد و مردان مجرد و متاهل
وجود دارد
کجای این حرف مقایسه است ؟ یا کجایش اشتباه است ؟

مشخصه که شما دارید متعه (ازدواج موقت) را با آزادی جنسی (ارتباط جنسی موقت) مقایسه می کنید و غرب را هم با ایران.
آزادی جنسی یعنی انسان آزاد است با هر موجودی اعم از همجنس , جنس مخالف , حیوان, محارم درجه یک و دو ....فقط به شرط اینکه شاکی خصوصی نداشته باشد, ارتباط جنسی داشته باشد ولی در متعه قوانین و شرایطی طی احکام اسلامی وجود دارد ولی شرط رضایت زن در مورد شوهرش وجود ندارد, حالا این دو قابل مقایسه هستند؟
رانندگی یک انسان در جزیره ای که هیچ قانون راهنمائی و رانندگی , هیچ خط کشی عبور و مرور , هیچ علائم رانندگی و .....در آن وجود ندارد با رانندگی در پایتخت یک شهر بزرگ و پیشرفته یکی است؟ فقط به صرف اینکه در هر دو مورد شخصی راننده گی می کند؟
اگر من این دو راننده و رانندگی آنها را یکی بدانم آیا این منطقی است؟
از نظر شما :
مقایسه چیست؟
آزادی جنسی چیست؟
دل ارام;520888 نوشت:
افرین همه دارند گوشت گوسفند می خورند ولی ما یک بسم لله اول کشتن گوسفند می گوییم تا حلال شود
ولی نفس عمل یکیست هر دو گوشت می خورند یکی بسم الله نمی گوید و یکی می گوید
ایا می توانید منکر نخوردن گوشت گوسفند در ایران شوید ؟

مگر در این سایت مخالفین شما منکر حکم متعه در مذهب تشیع هستند؟!!!:Moteajeb!:
خیر خواهر گرامی نه من و نه کسی دیگر منکر نیست....ولی بحث سر این است که یکی حرام و دیگری حلال است.
مگر ما دنبال نفس عمل هستیم ؟!
خود شما حاضرید که ازدواجتان را بدون خواندن صیغه دائم و طبق دستورات مذهب تشیع آغاز فرمائید؟!
نفس عمل مسلمان دوری از محرمات است و رضای خدا ولی نفس عمل دیگران رضایت هوای نفسشان است.
وقتی کسی از حمام یا استخر بیرون بیاید یا همینطوری دست و روی خود را (با آزادی مطلق!) بشوید, آیا می تواند بدون نیت و بدون رعایت دستورات وضو ساختن نماز بخواند؟! فقط به صرف اینکه نفس هر دو عمل یکیست و آن پاکیزکیست؟!
اگر اینطور باشد یک ازدواج هم با یک زنا برابر است , چرا که در هر دو نفس عمل یکیست!
دل ارام;520888 نوشت:
عارف بزرگوار
من نمی دانم مشکل شما با حرفهای من چیست ؟!! چرا از بین این همه مخالف در این سایت و در کل ایران مرا مورد انتقاد قرار داده اید ؟

چون به شما اردات ویژه دارم:ok:

دل ارام;520888 نوشت:
ایا خبر ندارید که با حذف لزوم اجازه زن برای ازدواج مجدد مرد انقدر خانواده ها متلاشی شد و نا هنجاریها ایجاد شد که بعد از حدود ده سال
به این نتیجه رسیدند که باید اجازه زن را در قانون بگنجانند ؟

منظور از حذف چیست؟منظور اینه که در شرع بوده و جدیداً حذف شده؟
یعنی فقط در همان 10 سال حذف شده و فقط در همان ده سال بر خلاف میل شما سروران گرامی بوده؟
و اگر الآن حاکم شرع یا قانونگذار به این نتیجه رسیده که باید اجازه زن در قانون گنجانده شود , پس دیگر مشکل شما کجاست؟
دل ارام;520888 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط *عارف* نمایش پست ها
خوب طبق نظر خودتان اسلام امر چند همسری بودن مردان را مجاز دانسته. حالا مشکل شما چیست؟ که در اینهمه تاپیک پر کرده اید که فلان و بهمان!
حرف ما این است که برای این مجاز شرط گذاشته
کجای این حرف اشتباه است ؟

اگر گذاشته که حرف شما اشتباه نیست ولی نمی دانم الآن مشکل کجاست؟
اگر هم شرع و هم قانونگذار حرف شما را تایید می کنند , ضمن آوردن مستندات خود , بفرمائید الآن دقیقاً مشکل کجاست؟
دل ارام;520888 نوشت:
زنانی که در همین تاپیک از این حکم دفاع می کردند صادقانه گفتند نمی توانند هوو را تحمل کنند !!!!

کدام حکم؟
ببینید خواهر گرامی هر خواسته و میل شخصی را که نمیتوان حکم نامید.
در ضمن همیشه یادتان باشد که که اگر یک مرد با ده ها زن متعه کند (طبق فرمایش شما که تا حالا خیلی دیده اید و مشکلات زیادی را در جامعه ایجاد کرده) و یا اصلا یک مرد در کل زنگیش با 10 زن متعه کرده باشد, اینجا یک مرد خطا کرده و 10 زن و اگر به قول فرمایش شما هیچ زن عاقلی حتی مخالفین شما که کلام و عملشان با هم یکی نیست, حاضر به انجام متعه نیستند, پس این آزادی جنسی (!) که اسلام به مردها داده چه ممشکلی را ایجاد میکند؟
مثل اینکه به فلانی بگویند تو این شهر از هر درب رستورانی بخواهی آزادی وارد شوی و هر چه خواستی بخوری ولی وقتی ایشان بخواهد وارد شود, ببیند که 2 نفر با چوب ایستاده اند جلوی در و پول می خواهند و یا اصلا همه رستورانها بسته است یا اصلا رستورانی در شهر نیست.البته این مثال ساده لوحانه ای است و فقط خواستم تناقض در سخنانتان را بیشتر نشان دهم.

دل ارام;520888 نوشت:
من شبه ایجاد می کنم یا کسانی که می گویند مرد می تواند بی نهایت زن موقت بگیرد و در این کار اسرافی نیست ؟؟؟!!!!

ببینید خوهر گرامی این روش مباحثه منطقی و عادلانه نیست.
اگر شخصی حدیثی را بیان کرده شما خیلی راحت میتوانید منبع حدیث را بخواهید و یا حتی از کارشناسان کمک بگیرید.که 2 حالت دارد یا حدیث معتبر هست یا خیر...ولی این دلیل نمی شود که بحث از منطق خارج گردد.
در مورد این که دیگران به خاطر حدیثی نسبت به دین بدبین می شوند,بله باید با تحریف, بدعت,کج فهمی و ....مقابله کرد, ولی با چه منطقی؟ با دلیل و منطق و حدیث و روایت یا با امیال و نظرات شخصی؟!
اتفاقاً اگر کسی بدون دلیل و مدرک و از روی هوا و هوس صحبت کنه مردم عاقل بیشتر دفع میشن تا جذب سخنانش شوند ,از باب نمونه همان مقایسه ای که در مورد ذبح اسلامی با ذبح غیر اسلامی دارید و می فرمائید نفس عمل یکی است! یا .....

دل ارام;520888 نوشت:
هیچ تناقضی بین قسمتهای قرمز نیست

در جمله اول منظورم از لحاظ اقتصادی است که واقعا الان عدم تمایل به ازدواج ان هم برای یک بار بیداد می کند
در همین اطرافیان خودم چه بسیار مردانی که دارند به چهل می رسند و ازدواج گریزان هستند

و در جمله دوم قانون و شرع را گفتم

اقای عارف شما قانون و انچه در اجتماع و عرف جریان دارد را خلط کرده اید


من خلط کرده ام؟
قانون جوازی را داده و برخی هم توان یک ازدواج را ندارند...کجای این نقص قانون یا خلط کلام است؟!
شرع گفته هر کس بتواند هر سال حج واجب یا عمره برود خیلی هم خوب هست حالا اگر من نمیتونم تا عبدلعظیم هم برم , باید همه چی رو ببیرم زیر سوال و شروع کنم به ایراد گرفتن از شرع و قانون؟!(ضمن اینکه طبق فرمایش شما شرع و قانون اجاز زن برای متعه همسرش را داده و 10 سال حذف شد...که ما منتظر مستندات شما هستیم)
یا شرع گفته به دنبال علم باشید حتی اگر در چین باشد...خوب الآن خیلی ها در شهر خودشان هم نمیتونن برن دانشگاه و برخی هم در بهترین دانشگاههای دنیا در حال کسب علم هستند...اشکال شرع در کجاست؟!
دل ارام;520888 نوشت:
بله در جامعه بسیاری از مردان .وافعا یک بار هم به سختی ازدواج می کنند ولی همین مردان قانونا حق دارند بی نهایت ازدواج متعه بکنند
کجای این حرفها تناقض است ؟!

دل ارام;520888 نوشت:
خلط بین قانون و واقعیت می کنید

تشکر

دل ارام;520888 نوشت:
واقعا جای بسی تاسف هست که مطالب را دقیق نمی خوانید و اقدام به شکوه و شکایت و گله می کنید

من واقعا از شما انتظار چنین بی دقتی و کج فهمی را نداشتم


خوب شما قضاوت کنید , کج فهمی در کلام چه کسی هست!

*عارف*;520778 نوشت:
فرض کنیم که در پزشکی قانونی داریم که مثلا اگر شخصی که مرض قند داره و شرایطش به حدی برسه که پای راستش اینطوری بشه و فشارش اونطوری باشه و ....باید پایش را قطع کنیم وگرنه صدمات شدیدتری بهش وارد میشه.
حالا اگر یکنفر به این سخن ایمان داشته باشه و آن را عقلانی بدونه , شما بهش بگید که اگر این حرف خوبه و شما قبولش دارید امید وارم سر خودت یا یکی از عزیزانت بیاد!
بعد ایشون ناراحت بشهو شما هم بگی چی شد؟! مرگ خوبه ولی برای همسایه؟!

فکر کنم باید بیشتر توضیح دهم:
خداوند طلاق را مباح دانسته است ولی بسیار آن را منفور می داند.
دو حالت دارد :
1-مریم این حکم را قبول ندارد و میگوید اصلاً امکان ندارد , این حرف نه شرعی و نه قانونی است و به نظر من زنو شوهر تحت هر شرایطی نباید طلاق بگیرند و هر کسی با لباس سفید میره خونه شوهر باید با کفن هم خارج بشه,این چه حکمی است که به بدبخت شدن زن و شوهر و آواره شدن فرزندان رضایت بده؟ چرا باید به مرد و زن این اجازه ظالمانه داده بشه ؟ کجای این حکمت و عدالت داره و......
ولی همینجا هم اگر زهرا (بند دوم مثال) به مریم بگه اگه به حرفت ایمان داری ,امیدوارم سر خودت بیاد و شرایط زندگیت اونقدر سخت بشه که به طلاق نیاز داشته باشی ولی اون کار رو نکنی و تا اخر عمرت بسوزی و بسازی چون تو خودت حکم طلاق را دوست نداشتی تو بفهمی یه من ماست چقدر کره داره و اگر مریم ناراحت بشه زهرا میگه چی شد؟ مرگ برای همسایه خوبه؟!
2- زهرا حکم طلاق را قبول دارد و آن را منطقی (منطبق بر حکمت و عدالت خدا) , شرعی و قانونی می داند...حالا باز اگر مریم به ایشان بگه امیدوارم سر خودت بیاد و ایشان ناراحت بشه , نباید چنین استنباط بشه که زهرا اعتقادات اشتباهی دارهو حرف و عملش با هم فرق داره!
در واقع در هر دو مورد بالا نباید چنین استنباط کرد مریم یا زهرا دورو هستند یعنی اعتقاد و عملشان فرق داره.
ازدواج مکرر هم فی البداهه امری مطلوب نیست ولی شرع مقدس اسلام با توجه باینکه شرایط (کلا عرض می کنم جنسی, عاطفی, ضرورت اقتصادی ,اجتماعی و....) امکان نیاز مرد و زن به آن هست, از روی حکمت و عدالت و برای جلوگیری از ترویج فساد و تحت شرایطی آن را مباح و گاهی مستحب دانسته و هر کسی با توجه به شرایطش نزد خدا مسئول اعمال خود است.
همان حج عمره ای که مستحب است ممکنه گاهی موجب گناه شود!
فرض کنید شخصی خانواده ای دارد و یا عروس و دامادی دارد که به دلایل اقتصادی مشکلات عدیده ای دارند و چه بسا نزدیک است که به فعل حرام بیفتند و پدر شاهد این ماجراست , ولی این پدر به خاطر شهوت اشتهار و شهوت ریا هر سال ده ها میلیون تومان صرف زیارات به اتبات عالیات کند , و به قولی چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.....مسلمآ هر آدم عاقلی با زیارت و حج رفتن ایشان مخالفه ..ولی این دلیل نمیشه که آن حکم الهی را زیر سوال ببریم و یا بگوئیم مطلقا کسی حق ندارد به حج و زیارت برود.
ولی ممکنه مثلا سرکار (نگین) اینجا بگه ما مخالف حج نیستیم ولی باید با اجازه عروس و داماد و ...باشه,
هر کسی از ظن خود شد یار من****** از درون من نجست اسرار من
در واقع اگر با دو دو تا کردن امثال منه حقیر بخواهیم احکام دین و قانون را فقط از یک نقطه نظر تدوین کنیم که دیگه چیزی از دین نمیمونه!
فکر کنم کج فهمی ها برطرف شد:Gol:
این هم یک مورد دیگه:
دل ارام;520890 نوشت:
حدیث مشهوری هست که می گوید
ای مردم چرا چیزی را می گویید که عمل نمی کنید

یا حدیث دیگری می گوید

انچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

چگونه است که کاربر فوق چیزی را برای خود نمی پسندد ولی برای دیگران باید بپسندد ؟؟؟!!!


[SPOILER]اگر آنها نیستند, خدای آنها که هست!
(البته هیچکس اینجا نیست و همه هستند -نوشته هاشون هست:Cheshmak:- [/SPOILER]
کسی اینجا برای دیگران چیزی را نخواست و حکم جدیدی را از خود صادر نکرده..و هر چه از سوی مخالفین شما مطرح شده "اعلام تبعیت از حکم شرع و قانون بوده" و نه اینکه دوست داشته باشن برای دیگران این اتفاق بیفته ولی گفتند که ما دوست نداریم این موضوع را ولی با حکم خدا مخالفتی نداریم چرا که به حکمت و عدالت او ایمان داریم ولی برخی هم که اطلاعات روانشناسی , جامعه شناسی و پزشکیشون هم بالاست عملا به دلیل این حکم آگاهی دارند.مثل حکم ربا یا خمس و زکات که ممکنه نظر افراد غیر متخصص و متخصص در علم اقتصاد(صرف نظر از حکم شرعی اون) با هم فرق کنه.
ولی یک نفر ممکنه تخصصی نداره و با منطق خودش میگه پول خودمه و دارم سودشو میگیرم به کسی هم مربوط نیست و یکی هم ممکنه علم اقتصاد نداشته باشه ولی به جهالت خودش آگاهی داره و حکم شرع را قبول میکنه و یکی هم ممکنه هم متشرع باشه و هم از نظر اقتصادی دلیل تحریم ربا براش حل و فصل شده باشه.
موفق باشید.
امیدوارم این آخرین پیام حقیر در این مقوله باشه

رضا;520939 نوشت:
با سلام
کجا شما دراحکام اسلامی متوجه این شده اید که متعه یک آزادی جنسی است !!؟
از کدام حوزه فارغ التحصیل شده اید که با احکام خدا وند مبارزه میکنید آنهم ناعادلانه؟؟؟؟؟؟
آیا به درجه ای از تحقیق رسیده اید که مطلق سخن میگوید؟و احکام اسلامی را زیر سوال میبرد؟
.

سلام

گویا شما برای دعوا امده اید :Moteajeb!:
من با کسی دعوا ندارم اشتباه تشریف اورده اید :ok:

موفق باشید

کریم;520987 نوشت:
بزگواران اطلاع دارند که از نظر علم یهم ثابت شده است که گفتار واعمال انسان در عالم هستی وزشتی وزیبایی آن تاثیر گذار است واین عالم نظام هماهنگ ومنسجمی دارد که همه چیز آن به هم ربط دارند که می توانید برنامه شهادت آب را نگاه کنید. گفن یک بسم الله ویا خطبه عقد واین کلماتی که اداء می شود در عالم تکوین اثر گذار است. که اثبات شده وقتی نامحرمی از جایش بلند می شود بلافاصله در آن مکان ننشینید چون اثیرا منفی دارد .حال با یک خطبه عقد ویا با یک بسم الله این آثار منفی از بین می رود. لذا این کلمات از نظر تکوینی موثر است.

سلام

این مساله ای که فرمودید فقط یکی از دلائل است و دلائل دیگری هم دارد
اما این مساله در اصل مطلب تاثیری ندارد
چرا که با خوندن خطبه عقد نمی توان مدعی شد تمام اثار منفی متعه و یا ازدواج مجدد از بین می رود
بلکه همانطور که خودتان تا به حال فرموده اید برای از بین بردن اثار منفی متعه تمهیدات وسیعی باید از جانب مرد صورت بگیرد و تنها خواندن
خطبه اثار منفی را از بین نمی برد

پس نمی توان صرف خواندن خطبه گفت همه چیز تمام است و کار الهی است

کریم;520987 نوشت:
لطف می کنید منبع این قانون را ذکر کنید، چون طبق قوانین برخ یاز همین کشورهای اروپایی همجنس بازی هم آزاد است یعن یاین قانون برای غیر متاهل هاست؟ در عین حلی که منشور حقوق بشر که نوشته همین دول است اجازه هر نوع لذت جنسی را می دهد وآزاد می گزارد پس این قانونی که می فرمایید در قانون اساسی ویا قوانین رسمی کدام کشورها وجود دارد؟

بزرگوار این قانون که متاهلین چه زن و چه مرد پس از ازدواج حق گرفتن زن دیگری یا ارتباط جنسی با غیر را ندارند
از قوانین انهاست و بسیار معروف است و همه از ان اطلاع دارند
منظورتان از منبع چیست ؟ یعنی بروم از سایتهای حقوقی خانواده انها منبع بیاورم ؟ متاسفانه به انها دسترسی ندارم
ولی این اطلاع را از فردی که سالها در غرب زندگی کرده و با قوانین انها اشنا است دارم و برای من منبعی موثق تر از کسیکه سالیان سال
در اجتماع انها زندگی کرده وجود ندارد

شما اگر شک دارید می توانید در صحت ان تحقیق کنید

در ضمنی که ازدواج همجنس گرایان فقط در یکی از ایالتهای امریکا قانونی است و هنوز در اروپا و دیگر ایالات قانونی نیست
ارتباط جنسی قبل از ازدواج ازاد است و این در حالیست که تشویق به ان نمی شود قانونا و رسما
و بعد از ازدواج که کلا غیر قانونی است مگر اینکه پنهانی باشد که در ایران هم نمی توان منکر این پنهان کاریها شد

در حالیکه احادیث متعه را مستحب و گاهی تشویق به انجام ان می کنند حتی برای مرد متاهل !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

کریم;520987 نوشت:
خواهر من متاسفانه مشکل ینجاست که ما در سایه تبلیغات فمینیستی ارزشها را جابجا کرده ایم ومعیار ارزش برای ما مناصب ومقامات دنیوی شده است. همین دنیا ومناصب آن چیزی بود که اولیاء الهی از آن فرار می کردند وصرفا از باب وظیفه بود که به این اور می پرداختند. در صدر اسلام زنان مدینه جمع شدند ودغدغه آنها این بود که چرا مردان به جهاد می روند وشهید می شوند وما نمی توانیم این فضایل ا بدست آوریم که رسول خدا فرمود: نه ماه بارداری شما برابر است با تمام اجرها وثوابهایی که اینها می برند، یا در روایت دیگری حسن شوهرداری زنان برابر تمام ثوابها وبلکه بیشتر از ثواب مردان است.
هر چند شاید اینها الان خنده دار به ذهن بیاید که غرب از ریاست ووکالت زنان صحبت می کند وما در بچه داری زن مانده ایم. چون وقتی ارزشهای غربی در سایه رسانه به ما تحمیل شده باشد قبول اینه سخت است. قبول اینکه خداوند برای زن آنقدر ارزش قائل بوده که او را درگیر کارهای طاقت فرسا وخسته کننده دنیوی نکرده ودر عوض چنان جایگاهی در خانه وبه او داده است که هیچ مکتب ومذهبی چنین کاری تا بحال انجام نداده.
شما تصو رکنید در صدر اسلام دغدغه زنان ما اجر بیشتر وثواب بیشتر بود چون عقل معاد بر عقل معاش غلبه داشت اما زمانی که عقل معاش غلبه کند وما ارزش را صرفا در مناصب ومساوات دنیوی ببینیم همین افکار هم پیش خواهد آمد.
بنده قبلا گفتم که آلکسیس کارل در کتاب انسان موجود ناشناخته بر این فعالیتها ی فمینیستی اعتراض می کند که اصلا این ادعاها دفاع از حقوق زنان نیست بلکه ظلم به زن است چون ساخار وجود یزن غیر از مرد است. وقنتی در سایه این تبلیغات امر مقدس ومهمی چون خانه داری وتربیت فرزند را که هیچ ارزشی بالار از آن نیست وهیچ مرد یمثل زن نمی تواند در این زمینه موفق باشد، بد وکسر شان زنان بدانیم وآنهم فقط در سایه تبلیغات وشعارهای زیبا وقشنگ. دیگر شما می خوایهد این دین مظلوم چکار انجام دهد. دینی که برای دنیا پشیزی ارزش قائل نیست. واصل وبقا را آخرت می داند وآنوقت اصل برنامه ریزی وهدف گزاری هم بر اساس آخرت است ودنیا محلی برای توشه جمع کردن می باشد ودر این زمینه شرایط برای زن به مراتب بهتر از مردان است.

بزرگوار اگر دنیا اینقدر بد است چرا مردان ان را رها نمی کنند ؟!!!!
چرا در مقابل حق متعه با سروجان دفاع می کنند ؟؟؟!!! حتما یک خبر هایی هست وگرنه اینقدر دفاع از مردان برای چیست ؟
چرا برای این شهوت کثیف و بی ارزش که یازده دقیقه طول می کشد دلها می شکنند و قتلها می کنند و زندگیها ویران می کنند ؟؟؟!!!

فقط برای یازده دقیقه لذت این همه فساد !!!!!!!!!!!!!!!

چرا مردی با قساوت هر چه تمام تر به زنش می گوید یا بمیر یا تحمل کن !!!
حتما خبری هست وگرنه این کارها چه معنا دارد ؟!

owari;520932 نوشت:
منظورتان از روابط حرام و نامشروع همسرش زناست یا چندهمسری و متعه؟ اگر دومی باشد یعنی شما اسلام با قرائت آمریکایی را دارید که احکامش را از اصول حقوق بشر تدوین شده توسط حامیان اسرائیل گرفته است، در غیر این صورت ان شاء الله می‌شود هنوز فرض کرد که شیعه هستید و با این فرض باز دین را در مقابل ارزش‌های انسانی معرفی کرده‌اید که باز تناقضی آشکار است، پس شما یا به دینی اعتقاد دارید که انسانی نمی‌دانیدش و یا به دینی اعتقاد دارید که به آن اعتقادی ندارید. فقط یک احتمال خوب در این بین می‌بینم و آن اینکه شما معتقد هستید که دین اشتباه برداشت شده است، اعتقادی که برخی دیگر از خانم‌های این انجمن هم دارند، در این صورت منتظر می‌مانیم که اعتقادات خود را با قرآن و روایات و عقل و اجماع اثبات نمایید ...

در هر صورت یک مسلمان وقتی با مطلبی برخورد کند که متوجه نمی‌شود قبل از اینکه خود را واکاوی کند که حقیقت چیست به سراغ واکاوی کردن خداوند نمی‌رود، حداقل آنقدر که برای خودش درک و شعور قائل است که باید برای خداوند هم باشد، اگر این مسأله به ذهن او رسیده خداوند این مسأله و ذهن او هر دو را خلق کرده است. یک مسلمان نباید در نفهمیدن‌ها خدا را نفی کند بلکه باید تعبداً تسلیم خدا باشد و بعد تلاش کند تا حکمت‌های احکام خدا را بفهمد. آیا اینکه از شما بخواهند به نسخه‌ی دکتری که با عقلانیت به او رسیده‌اید باور داشته باشید نفی عقلانیت است؟ اگر پذیرش اصول‌الدین توسط شما واقعاً از راه عقلی صورت پذیرفته باشد و نه تقلیدی (که مجاز هم نیست)، در این صورت باید راحت بتوانید به خدا و احکام خداوند اعتماد کنید و اگر نمی‌توانید نظر شخصی حقیر (که حداکثر هم برای خودم قابل اعتناست) این است که شما اصول‌الدینتان تقلیدی است یا ارثی یا عرفی، بخاطر همین تمامی فروع‌الدین را می‌خواهید خودتان متوجه شوید و معیارتان در این کار هم باز خودتان هستید و لازم باشد خود خدا و عدالت خدا را هم با همین معیار که ارزش‌های خودتان است به نقد می‌کشید. به این پاسخ هم اگر وقت یا حوصله داشتید بد نیست دقت کنید که این ارزش‌ها چگونه شکل می‌گیرد و اینکه چقدر قابل اعتنا هستند و اصیل.

سلام
کاش به جای اینهمه قضاوت و پیش فرض راجع به مبانی اعتقادی من و اینکه چگونه باید باشم! پست مورد نظر را با دقت بیشتری مطالعه میکردید. از امضای من مشخص است که قصد دارم این دین را بیشتر بشناسم. نه تنها من ،بلکه تمام کسانیکه در این سایت شرکت میکنند میخواهند بیشتر بدانند یا اگر اشکالی میبینند قانع شوند. اما افرادی مثل شما متاسفانه با برخی پیش فرض ها و برچسب زدن ها وارد میشوند که روش پسندیده ای به نظر نمیرسد.
برادر عزیز قبول کنید که اینکه در شیعه اصل بر پذیرش و تعبد احکام است ،ذهن پرسشگری را که با بازخوردها و معضلات خانوادگی و اجتماعی روبرو میشود اقناع نمیکند . همانطور که در جمله آخر عرض کردم ایکاش باب تحلیل و آسیب شناسی پیامدهای برخی قوانین و احکام را با این استدلال تکراری که :اگه شیعه هستی باید بپذیری ،تخته نمیکردیم.

در ضمن منظور من از روابط نا مشروع همان روابط نامشروع است . شما به بد ترینش فکر کن. اوج بی بندوباری یک مرد ،ولی باز وضع حقوقی زنی که اکراه دارد و قصدش جدایی است در دادگاهها فرقی نمیکند.. چرا که همان حدی که شما فکر میکنید اسلام محدودش کرده است از آنجا که به این نیاز مرد بیش از حد یک نفر بها داده است زمینه را بطور غیر مستقیم ایجاد کرده است که مرد حتی در صورت ارتکاب زنا هم چیزی را از دست نمیدهد و شرایط برایش فرقی نمیکند یعنی جرمش اصلا قابل اثبات هم نخواهد بود مگر با زن شوهر دار....
اما زن این مرد اگر نتواند خطای او را ببخشد و خواهان رهایی باشد باید از فرزند و همه چیز زندگی خود بگذرد و تاوان دهد در حالیکه در این میان بیگناه است.

این زمینه سازی ذهنی در مورد تنبیه هم وجود دارد . در جوامعی که تنبیه بدنی و خشونت علیه همسر کاملا ممنوع است ، ضرب و شتم خفیف حتی خشونت کلامی هم میتواند دلیل موجهی برای جدایی سا احقاق حقوق باشد ولی وقتی در یک کتاب آسمانی ، زدن ( هر چند بسیار خفیف )مجاز شود و برای فرهنگ مردمی امری آشنا تلقی شود نتیجه اش میشود اینکه در دادگاههای ما ضرب و شتمی که طول درمان آن کمتر از 3 ماه باشد جزء مصادیق سوء خلق به حساب نمیآید تا زن بواسطه آن خود را مطلقه نماید . این طول درمان معادل دو سه بار شکستگی عضو است. بحث بر سر زمینه سازی ظلم است حالا اینکه قوانین ما دقیقا مطابق اسلام نیست و یا همه اش اسلامی است و لی راه سوء استفاده هاباز است هم بحثی دیگر و البته قابل اعتناست.

تارک دنیا;521187 نوشت:
سلام
کاش به جای اینهمه قضاوت و پیش فرض راجع به مبانی اعتقادی من، پست مورد نظر را با دقت بیشتری مطالعه میکردید. از امضای من مشخص است که قصد دارم این دین را بیشتر بشناسم. نه تنها من ،تمام کسانیکه در این سایت شرکت میکنند میخواهند بیشتر بدانند یا اگر اشکالی میبینند قانع شوند. اما افرادی مثل شما متاسفانه با پیش فرض ها و برچسب زدن ها وارد میشوند و ...
برادر عزیز قبول کنید که اینکه در شیعه اصل بر پذیرش و تعبد احکام است ،ذهن پرسشگری را که با بازخوردها و معضلات خانوادگی و اجتماعی روبرو میشود اقناع نمیکند . همانطور که در جمله آخر عرض کردم ایکاش باب تحلیل و آسیب شناسی پیامدهای برخی قوانین و احکام را با این جمله نخ نما که اگه شیعه هستی باید بپذیری تخته نمیکردیم.
در ضمن منظور من از روابط نا مشروع همان روابط نامشروع است . شما به بد ترینش فکر کن. اوج بی بندوباری یک مرد ،ولی باز وضع حقوقی زنی که اکراه دارد و قصدش جدایی است در دادگاهها فرقی نمیکند.. چرا که همان حدی که شما فکر میکنید اسلام محدودش کرده است از آنجا که به این نیاز مرد بیش از حد یک نفر بها داده است زمینه را بطور غیر مستقیم ایجاد کرده است که مرد حتی در صورت ارتکاب زنا هم چیزی را از دست نمیدهد و شرایط برایش فرقی نمیکند یعنی جرمش اصلا قابل اثبات هم نخواهد بود مگر با زن شوهر دار....
اما زن این مرد اگر نتواند خطای او را ببخشد و خواهان رهایی باشد باید از فرزند و همه چیز زندگی خود بگذرد و تاوان دهد در حالیکه در عمل بیگناه است.
این زمینه سازی ذهنی در مورد تنبیه هم وجود دارد . در جوامعی که تنبیه بدنی و خشونت علیه همسر کاملا ممنوع است ، ضرب و شتم خفیف حتی خشونت کلامی هم میتواند دلیل کاملی برای جدایی باشد ولی وقتی در یک کتاب آسمانی ، زدن ( هر چند بسیار خفیف )مجاز شود و برای فرهنگ مردمی امری آشنا تلقی شود نتیجه اش میشود اینکه در دادگاههای ما ضرب و شتمی که طول درمان آن کمتر از 3 ماه باشد جزء مصادیق سوء خلق به حساب نمیآید تا زن بواسطه آن خود را مطلقه نماید . این طول درمان معادل دو سه بار شکستگی عضو است. بحث بر سر زمینه سازی ظلم است حالا اینکه قوانین ما دقیقا مطابق اسلام نیست و یا همه اش اسلامی است و لی راه سوء استفاده هاباز است هم بحثی دیگر و البته قابل اعتناست.

سلام،
قضاوت نکردم، نمی‌دانستم شیعه هستید یا خیر، فرض را گذاشتم بر اینکه هستید بعد نظراتم را دادم و البته این هم دیگر عیان است و قضاوت نمی‌خواهد که شما متأثر از ارزش‌های غربی دین اسلام را واکاوی می‌کنید. یعنی مثل کسی که اصلاً شیعه نیست و با ارزش‌های غربی حالا آمده اسلام را بشناسد، تا به او بگویند حکم زن و مرد چنین و چنان است می‌گوید چرا؟ چرا به مرد آزادی بیش از حد داده شده و چرا زن را به سختی انداخته؟ این عبارات فقط وقتی بیان می‌شوند که شما در ذهنتان یک حد و حدود ا قبل تعریف شده باشد. «بیش از حد» را کسی می‌گوید که قبلا حدی از جای دیگر برایش تعیین شده باشد. کسی که ذهنش خالی باشد یا با عقاید شیعه بزرگ شده باشد نمیگوید بیش از حد بلکه می‌گوید چرا حقوق این دو صنف زن و مرد برابر نیستند، چرا یکی نیستند. شما از ابتدا با ذهنیت غربی وارد بحث شده‌اید که حقیر هم متذکر شدم به اینکه هیچ لزومی ندارد که آن اعتقادات شما درست باشد، آیا دلیلی برایشان دارید یا همینطوری و به عنوان اصل پذیرفته‌اید؟
شما می‌گویید اینها بدیهی و فطری هستند، آزادی بیان حق مسلم ماست، آزادی پوشش، آزادی‌های دیگر اینها جزء حقوق ابتدایی هر انسان است ولی ما با راه عقل به جوابی متفاوت رسیده‌ایم. خدا را که اثبات کردیم و نبوت و امامت و ... را که عقلاً پذیرفتیم و قابل تبعیت تشخیص دادیم دیدیم که ایشان حقوق انسان را متفاوت از کتاب‌ها و فیلم‌ها و سبک‌زندگی‌ها و قوانین غربی معرفی کرده‌اند. حالا می‌شود یک اختلاف که باید دید درست کدام است، برداشت از دین خدا اشتباه بوده یا تلقی غرب از انسانیت اشتباه بوده است.
اینکه یک نفر بیاید بگوید برای یاد گرفتن آمده‌ام ولی شما چرا حق من و دیگران را خورده‌اید؟ این می‌شود شروع یک بحث منطقی یا یک جنگ فرسایشی؟ شما بنا دارید که اگر برهانی برایتان آورده شد بپذیرید یا از ابتدا قصد انکار دارید و تا به حرف شما در نیاییم خرسند نخواهید شد؟ در همین سایت برخی بوده‌اند که گفته‌اند بنده هرگز نخواهم پذیرفت که مردان چنین حقی داشته باشند. به نظر شما وارد شدن با ایشان در بحث چه نتیجه‌ای خواهد داشت؟ خود پیامبر هم که بیاید و معجزه برای صدق دعوتش بیاورد خواهد گفت نه این یک خواب است، نه این جادو است، نه این نمی‌تواند حقیقت داشته باشد ... تازه اگر خدا و پیامبر را در کل انکار نکند ...
شما هم اگر با این موضع وارد بحث شوید لااقل حقیر از بحث با شما معذورم که البته بسی سعادت برای شما و سایر دوستان.
یا علی

کریم;520801 نوشت:
خواهر من الان هم قانونا باید با اجازه همسر اول باشد.

درود بر شما

اگر قانون را زیر پا بگذارند که بسیار هم پیش آمده ، یعنی به طور پنهانی ازدواج بکنند ، و زن اول بعدش بفهمد چه ؟

من بعدش را میگویم. طبق معمول هیچ اتفاقی نمی افتد اینطور که من دیدم. مردی کارمند بود . سه روز غیبت کرد ، گفت میروم ماموریت ! زن دارد و 5 بچه ی کوچک . دیدند 2 هفته شد و برنگشت. پی گیر شد و همکارانش گفتند ماموریت کجا بود ؟ بالاخره مرد زنگ زد و گفت در شهر دیگر زن گرفتم و آن چند روز مراسم عروسی بنده بود ! میخواهی بمان ، نمیخواهی طلاق بگیر و برو با بچه هایت زندگی جدید بساز . زن جز سکوت چه میتوانست بکند ؟ هیچ کسی هم کاری با آن مرد ندارد . پس چه شد قانون اجازه همسر اول؟ ازدواجش را کرد و تمام! به همین راحتی چپ و راست میشود از دین سوء استفاده کرد ؟ ذهن پرسشگر بنده آیا نباید بپرسد چه شد که خداوند اینهمه راه سوء استفاده در دینش گذاشته ؟ و اینهمه حق زایل میشود ؟ عدالتی که بنده از خداوند سراغ دارم کجا ، این اتفاق ها کجا !

در مورد دومی که میشناسم ، مرد دو همسر دائم داشت. هیچکدام مطلع نبودند از وجود دیگری . مرد به قولی در مسجد میخوابد اکنون . چرا که دو همسر مطلع شدند و هیچکدام حاضر به پذیرش مرد نیستند و او را از خانه شان بیرون کردند . چه شد آن قانون اجازه همسر اول ؟

owari;521204 نوشت:
شما از ابتدا با ذهنیت غربی وارد بحث شده‌اید که حقیر هم متذکر شدم به اینکه هیچ لزومی ندارد که آن اعتقادات شما درست باشد، آیا دلیلی برایشان دارید یا همینطوری و به عنوان اصل پذیرفته‌اید؟
شما می‌گویید اینها بدیهی و فطری هستند، آزادی بیان حق مسلم ماست، آزادی پوشش، آزادی‌های دیگر اینها جزء حقوق ابتدایی هر انسان است ولی ما با راه عقل به جوابی متفاوت رسیده‌ایم. خدا را که اثبات کردیم و نبوت و امامت و ... را که عقلاً پذیرفتیم و قابل تبعیت تشخیص دادیم دیدیم که ایشان حقوق انسان را متفاوت از کتاب‌ها و فیلم‌ها و سبک‌زندگی‌ها و قوانین غربی معرفی کرده‌اند. حالا می‌شود یک اختلاف که باید دید درست کدام است، برداشت از دین خدا اشتباه بوده یا تلقی غرب از انسانیت اشتباه بوده است.

من اینها را گفتم!

من تنها به پیامد هایی بدیهی که در زندگیها پیش آمده اشاره کردم که شما برایش جوابی نداشتید. البته انتظار پاسخ از جانب شما را هم نداشتم.
با اینحال احسنت بر شما با این تحلیل و گروهبندی دقیق! خوب است که بنده در پست اول خود دیدگاههای حقوقدانان و وکلای خودمان را از سایت خبر عنوان کردم ،ما به غرب چکار داریم؟

بنده هم از ادامه بحث با جنابعالی معذورم چون تحمل اینهمه پیشفرض و قضاوت ناحق راندارم.

خداحافظ

owari;521204 نوشت:
سلام،
قضاوت نکردم، نمی‌دانستم شیعه هستید یا خیر، فرض را گذاشتم بر اینکه هستید بعد نظراتم را دادم و البته این هم دیگر عیان است و قضاوت نمی‌خواهد که شما متأثر از ارزش‌های غربی دین اسلام را واکاوی می‌کنید. یعنی مثل کسی که اصلاً شیعه نیست و با ارزش‌های غربی حالا آمده اسلام را بشناسد، تا به او بگویند حکم زن و مرد چنین و چنان است می‌گوید چرا؟ چرا به مرد آزادی بیش از حد داده شده و چرا زن را به سختی انداخته؟ این عبارات فقط وقتی بیان می‌شوند که شما در ذهنتان یک حد و حدود ا قبل تعریف شده باشد. «بیش از حد» را کسی می‌گوید که قبلا حدی از جای دیگر برایش تعیین شده باشد. کسی که ذهنش خالی باشد یا با عقاید شیعه بزرگ شده باشد نمیگوید بیش از حد بلکه می‌گوید چرا حقوق این دو صنف زن و مرد برابر نیستند، چرا یکی نیستند. شما از ابتدا با ذهنیت غربی وارد بحث شده‌اید که حقیر هم متذکر شدم به اینکه هیچ لزومی ندارد که آن اعتقادات شما درست باشد، آیا دلیلی برایشان دارید یا همینطوری و به عنوان اصل پذیرفته‌اید؟
شما می‌گویید اینها بدیهی و فطری هستند، آزادی بیان حق مسلم ماست، آزادی پوشش، آزادی‌های دیگر اینها جزء حقوق ابتدایی هر انسان است ولی ما با راه عقل به جوابی متفاوت رسیده‌ایم. خدا را که اثبات کردیم و نبوت و امامت و ... را که عقلاً پذیرفتیم و قابل تبعیت تشخیص دادیم دیدیم که ایشان حقوق انسان را متفاوت از کتاب‌ها و فیلم‌ها و سبک‌زندگی‌ها و قوانین غربی معرفی کرده‌اند. حالا می‌شود یک اختلاف که باید دید درست کدام است، برداشت از دین خدا اشتباه بوده یا تلقی غرب از انسانیت اشتباه بوده است.
اینکه یک نفر بیاید بگوید برای یاد گرفتن آمده‌ام ولی شما چرا حق من و دیگران را خورده‌اید؟ این می‌شود شروع یک بحث منطقی یا یک جنگ فرسایشی؟ شما بنا دارید که اگر برهانی برایتان آورده شد بپذیرید یا از ابتدا قصد انکار دارید و تا به حرف شما در نیاییم خرسند نخواهید شد؟ در همین سایت برخی بوده‌اند که گفته‌اند بنده هرگز نخواهم پذیرفت که مردان چنین حقی داشته باشند. به نظر شما وارد شدن با ایشان در بحث چه نتیجه‌ای خواهد داشت؟ خود پیامبر هم که بیاید و معجزه برای صدق دعوتش بیاورد خواهد گفت نه این یک خواب است، نه این جادو است، نه این نمی‌تواند حقیقت داشته باشد ... تازه اگر خدا و پیامبر را در کل انکار نکند ...
شما هم اگر با این موضع وارد بحث شوید لااقل حقیر از بحث با شما معذورم که البته بسی سعادت برای شما و سایر دوستان.
یا علی

سلام

بزرگوار این روش بحث شما بسیار ناجوانمردانه و غیر منطقی است
همان اول می پرسید شیعه ای یا نه ؟ اگر شیعه نیستی و انتقاد داری پس غربی هستنی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
راه هرگونه انتقادی را می بندید
اگر انتقاد داری پس غربی هستی
این دیگر چه نوع بحث کردن است ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
سریع انگ و تهمت می زنید
خوب شما که هر گونه انتقادی و نظری را بر نمی تابید و سریع انگ غربی می زنید وارد بحث نشوید
تا افراد دیگر وارد شوند و جواب قانع کننده بدهند
شما جلوی دهان انتقاد کننده را می بندید و می گویید یا شیعه هستی پس خفه شو و بپذیر و اگر انتقاد داری غربی هستی !!!!!!!!!!

یک مثال می زنم
گروهی سرخ پوست در جنگلهای امازون عقیده دارند طبق مذهبشان که خدا گفته که هرکس سفید پوستی را سرخ کند و بخورد به بهشت می رود
حالا اگر یک سرخ پوست به این حکم انتقاد کند ایا باید از طرف قبیله متهم به امریکایی بودن شود ؟
باید به او بگویند اگر مخالف کشتن سفید پوستان هستی پس امریکایی هستی و مقایل احکام خداوند ایستاده ای !!!!!

این چه نوع طرز تفکر است ؟!!!

سلام علیکم و رحمة‌الله،
آن پست اولیه را پاک کردم چون درش نصیحت بود که افاقه نکرد، اما فرمودید:

تارک دنیا;521222 نوشت:
من تنها به پیامد هایی بدیهی که در زندگیها پیش آمده اشاره کردم که شما برایش جوابی نداشتید.

الحمد لله تمامی آن حرفها جواب دارند، اما اگر جوابی به شما داده نشد بخاطر این است که:
تارک دنیا;521222 نوشت:
البته انتظار پاسخ از جانب شما را هم نداشتم.

شما دنبال جواب نیستید و اگر هستید نحوه‌ی پرسیدنتان درست نیست. در این نحوه‌ی بیان شما که خدا دستور اشتباهی، افراطی، خارج از انصاف، ناعادلانه و ... داده است توهین است به خداوندی که خودتان هم به او معتقد هستید. رعایت ادب برای سؤال پرسیدن در مورد احکام خدا لازم است. چاپلوسی همه جا اشکال دارد مگر چند جا و یکی در مقابل عالمی است که می‌خواهیم از او علم یاد بگیریم. شما در این سایت و کلا از علمای اسلام سؤال دارید چاپلوسی هم نمی‌خواهید بکنید نکنید ولی دیگر با نگاه عاقل‌اندر‌سفیه که نباید وارد بحث شوید ...
با این حال اگر قضاوت اشتباهی کردم ببخشید، از ابتدا هم دارم سعی می‌کنم بگویم که شأن موضوع مورد بحث شما اگر مربوط به خداست باید رعایت شود .... بالاتر از خدا نه ما کسی را داریم و نه شما که ادب جلوی او پسندیده‌تر از ادب در مقابل خداوند باشد.
یا علی

سلام بر شما

owari;521357 نوشت:
آن پست اولیه را پاک کردم چون درش نصیحت بود که افاقه نکرد

owari;521357 نوشت:
ولی دیگر با نگاه عاقل‌اندر‌سفیه که نباید وارد بحث شوید

درست است پس تشکر از اینکه شما پست نصیحت آمیزتان را حذف کردید تا با نگاه عاقل اندر سفبه وارد بحث نشوید. جایی هم برای نصیحت نیست .

owari;521357 نوشت:
که خدا دستور اشتباهی، افراطی، خارج از انصاف، ناعادلانه و ... داده است توهین است به خداوندی که خودتان هم به او معتقد هستید. رعایت ادب برای سؤال پرسیدن در مورد احکام خدا لازم است.
به خداوند توهینی نشده است . اما برداشت انسانها از کلام خداوند میتواند اشتباه باشد که منجر به صدور حکمی شود که ناعادلانه باشد یا درست اجرا نشود. در ضمن اینجا سایت گفتگو است و افراد با هر زویکردی حتی آتئیست ها هم پست میگذارند اما از سوی کارشناس توبیخ نمیشوند و نصیحتی در کار نیست چون چنین روشی کمتر جواب میدهد . نظرات ما حاصل جهان بینی و تجربیات فردیمان است پس میتواند متفاوت باشد`بنده دلیلی نمیبینم که نقد یک مسئله و یا اعتراض به پیامدهای جاری آن بی ادبی به خدا تلقی شود و موجب رنجش فرد دیگری شود.

در پناه خق

*عارف*;521015 نوشت:
مشخصه که شما دارید متعه (ازدواج موقت) را با آزادی جنسی (ارتباط جنسی موقت) مقایسه می کنید و غرب را هم با ایران.
آزادی جنسی یعنی انسان آزاد است با هر موجودی اعم از همجنس , جنس مخالف , حیوان, محارم درجه یک و دو ....فقط به شرط اینکه شاکی خصوصی نداشته باشد, ارتباط جنسی داشته باشد ولی در متعه قوانین و شرایطی طی احکام اسلامی وجود دارد ولی شرط رضایت زن در مورد شوهرش وجود ندارد, حالا این دو قابل مقایسه هستند؟
رانندگی یک انسان در جزیره ای که هیچ قانون راهنمائی و رانندگی , هیچ خط کشی عبور و مرور , هیچ علائم رانندگی و .....در آن وجود ندارد با رانندگی در پایتخت یک شهر بزرگ و پیشرفته یکی است؟ فقط به صرف اینکه در هر دو مورد شخصی راننده گی می کند؟
اگر من این دو راننده و رانندگی آنها را یکی بدانم آیا این منطقی است؟
از نظر شما :
مقایسه چیست؟
آزادی جنسی چیست؟

سلام

من یک بار جواب پست شما رو نوشتم تا امدم ارسال کنم قطع شد و همه پرید برای همین
که دیگه این بلا سرم نیاد در چند پست جداگانه جواب رو می نویسم

منظور من از اصطلاح ازادی جنسی ازادی ارتباط بین دو انسان از جنس مخالف است
و به گونه های دیگه کاری ندارم
اینکه ارتباط بین یک انسان با حیوان در غرب گناه است یا جرم از این چیزها خبری ندارم

در مورد ازادی جنسی بین دو جنس مخالف فرق متعه با انچه در غرب هست تفاوتش فقط در خواندن یک خطبه است
البته انجا هم اگر چه خطبه نمی خوانند ولی رضایت طرفین شرط است وگرنه تجاوز محسوب شده و باز غیر قانونی است و مجازات دارد

متعه را من می گویم ازادی جنسی قانونمند برای زنان مجرد و مردان متاهل و مجرد

که البته اگر رعایت قانون ملاک درستی ان باشد می شود گفت اگر قانونی وجود نداشته باشد و یا قانون در حداقل باشد مثلا رضایت طرفین
باز هم بی قانونی صورت نگرفته

البته همانطور که قبلا گفتم ارتباط برای مردان و زنان متاهل غیر قانونی است

*عارف*;521015 نوشت:
نفس عمل مسلمان دوری از محرمات است و رضای خدا ولی نفس عمل دیگران رضایت هوای نفسشان است.

همین کلمه رضایت خدا رو که اوردین خیلی معنا دار و گسترده می شود بهش نگاه کرد

ایارضایت خدا در اذیت و ازار دیگران می تواند باشد ؟
ایا اگر مردی برای هوای نفس و شهوتش ازدواج مجدد و یا متعه کند و با این کار موجبات اذیت و ازار خانواده را فراهم کند ایا می شود گفت رضای خدا در ان است ؟

من همینجا یک سوال از شما دارم
ایا به نظر شما به گناه افتادن مرد که اخر ان زنا است گناه بیشتری دارد یا اذیت و ازار خانواده ؟

*عارف*;521015 نوشت:
چون به شما اردات ویژه دارم

حقیر هم متقابلا به شما و مطالب خوبتان ارادت دارم

....

*عارف*;521015 نوشت:
منظور از حذف چیست؟منظور اینه که در شرع بوده و جدیداً حذف شده؟
یعنی فقط در همان 10 سال حذف شده و فقط در همان ده سال بر خلاف میل شما سروران گرامی بوده؟
و اگر الآن حاکم شرع یا قانونگذار به این نتیجه رسیده که باید اجازه زن در قانون گنجانده شود , پس دیگر مشکل شما کجاست؟

سلام مجدد

اگر قانون اجازه همسر اول را گذاشته باشد و برای خاطی مجازات تایین کرده باشد ما مشکلی نداریم

ولی به نظر حقیر دقت کنید یک نظر شخصی است باید در حکم اسلامی هم این رضایت همسر برای شرط حلال بودن ازدواج مجدد
رعایت شود که دلائل ان را قبلا مفصل گفته ام

*عارف*;521015 نوشت:
ببینید خوهر گرامی این روش مباحثه منطقی و عادلانه نیست.
اگر شخصی حدیثی را بیان کرده شما خیلی راحت میتوانید منبع حدیث را بخواهید و یا حتی از کارشناسان کمک بگیرید.که 2 حالت دارد یا حدیث معتبر هست یا خیر...ولی این دلیل نمی شود که بحث از منطق خارج گردد.
در مورد این که دیگران به خاطر حدیثی نسبت به دین بدبین می شوند,بله باید با تحریف, بدعت,کج فهمی و ....مقابله کرد, ولی با چه منطقی؟ با دلیل و منطق و حدیث و روایت یا با امیال و نظرات شخصی؟!

خوب جالب اینجاست با اینکه خودشان می گویند حدیث مرسل و ضعیف است ولی باز با هزار بهانه دیگر ونظرات شخصی می گویند
حدیث درست است

خوب ما هم با همان نظرات شخصی و عقل و منطق گفتیم حدیث ممکن است درست نباشد جالبه که
حتی کتابی را که ان حدیث در ان بود نقد کرده که دارای احادیث غلط و نادرست هم می باشد و سند حدیث هم ضعیف است
و با عقل و منطق هم سازگار نیست

ولی انها با نظرات شخصی می گویند حدیث درست است

*عارف*;521015 نوشت:
اتفاقاً اگر کسی بدون دلیل و مدرک و از روی هوا و هوس صحبت کنه مردم عاقل بیشتر دفع میشن تا جذب سخنانش شوند ,از باب نمونه همان مقایسه ای که در مورد ذبح اسلامی با ذبح غیر اسلامی دارید و می فرمائید نفس عمل یکی است! یا .....

بله هیچ شکی نیست که نفس عمل یکیست ایا مخالف این هستید که نفس عمل یکیست ؟!
ولی یکی با تکیه بر مذهب می شود مجاز و حلال و دیگری با استناد بر همین مذهب می شود غیر مجاز

البته شاید همان ذبح غیر اسلامی در مذهب خودشان مجاز و حلال باشد

پس ببینید یک عمل در مذاهب مختلف صورتهای ظاهری مختلف می گیرد

....

*عارف*;521015 نوشت:
در واقع در هر دو مورد بالا نباید چنین استنباط کرد مریم یا زهرا دورو هستند یعنی اعتقاد و عملشان فرق داره.
ازدواج مکرر هم فی البداهه امری مطلوب نیست ولی شرع مقدس اسلام با توجه باینکه شرایط (کلا عرض می کنم جنسی, عاطفی, ضرورت اقتصادی ,اجتماعی و....) امکان نیاز مرد و زن به آن هست, از روی حکمت و عدالت و برای جلوگیری از ترویج فساد و تحت شرایطی آن را مباح و گاهی مستحب دانسته و هر کسی با توجه به شرایطش نزد خدا مسئول اعمال خود است.

سلام

با این قسمت که من مخالفتی ندارم

تمام مخالفت ما بر سر این است که بعضی ها می گویند مرد حتی برای هوا و هوس و شهوت هم می تواند ازدواج و متعه کند

*عارف*;521015 نوشت:
همان حج عمره ای که مستحب است ممکنه گاهی موجب گناه شود!

کاملا موافقم مثلا شخصی نمی تواند برای رسیدن به ثواب حج دزدی کند یا خانواده را در مضیقه قرار دهد

دقیقا این مثال منطبق می شود با مورد مورد بحث
و اینکه فردی نمی تواند برای ثواب و هوا و هوس ظلم و ستم بر خانواده را روا بدارد
و مثلا بگوید یا تحمل کن یا بمیر

درمورد مساله ایجاد شده و دعای عدالت خواهی برای ان کاربر اصلا موضوع متعه و ازدواج نبود

ایشان می گفتند قانون اسلامی این است که زن برای کارهای خانه حقوق از شوهرش بگیرد و اگر کار بیرون هم می کند درامدش متعلق به خودش است

و من گفتم در ان سر دنیا قانون این است که هر نوع درامدی چه از ناحیه زن و چه مرد پس از ازدواج متعلق به هردو می باشد
و این به عدالت نزدیک تر است و ایشان گفتند نخیر قانون اسلامی که ما می گوییم عین عدالت است

و من این عدالت را برای او ارزو کردم

ایا ارزوی عدالت اسلامی برای یک نفر بد است ؟ اگر بد است چرا عدالت است ؟

موفق و موید باشید :Gol:

سلام
گفتنی ها را گفتیم شنفتنیها را هم شنفتیم.
والسلام علی من اتبع الهدی
[SPOILER]راستی بامعرفتها خوب دوره هم جمع شدید و نوشابه برای هم باز می کنید و تند تند برای هم صلوات میزنید
جناب دل آرام و RAIN وتارک دنیا وشبنم
باشه نوبته ما هم می رسه یه جا تنها گیرتون بیاریم:_loool:
[SPOILER]:Gol::Gol::Gol:مهم اینه که همه مسلمانیم و خواهر و برادر بقیش همه حرفه......عید مبعث بر همگیتون مبارک باشه:Gol::Gol::Gol::Gol:[/SPOILER][/SPOILER]

*عارف*;521731 نوشت:
مهم اینه که همه مسلمانیم و خواهر و برادر بقیش همه حرفه......عید مبعث بر همگیتون مبارک باشه

سلام و احسنت :Gol:

ما که 55 پست در اینجا نوشتیم و وقت هدر دادیم در حد بوندس لیگا
اینم 56 امین پست که بشه در حد المپیک :khandeh!:

براین باورم که عبادت به جز خدمت خلق نیست

اگر انچه نوشتیم باعث بشه حتی یک دل کمتر بشکنه
یک خانواده کمتر متلا شی بشه

خدمت به خلق و عبادت و در راستای هدف دین است نه به پندار بر خی ها
مقابله با احکام خداوند

موفق باشید

استوار;521756 نوشت:
برادر بزرگوار، اینگونه سخن گفتن را از شما در یک مبحث عمومی انتظار نداشتم: بی معرفتهائی که برای هم نوشابه باز می‌کنند ؟؟!!!!!

بارها صحبت شده در مورد علل فشردن دکمه صلوات و اینکه صلوات ذیل هر پست، معانی مختلفی می‌تواند داشته باشد.


آقا شما درست میگی من اشتباه کردم.:Gol:

دل ارام;521111 نوشت:
این مساله ای که فرمودید فقط یکی از دلائل است و دلائل دیگری هم دارد
اما این مساله در اصل مطلب تاثیری ندارد
چرا که با خوندن خطبه عقد نمی توان مدعی شد تمام اثار منفی متعه و یا ازدواج مجدد از بین می رود
بلکه همانطور که خودتان تا به حال فرموده اید برای از بین بردن اثار منفی متعه تمهیدات وسیعی باید از جانب مرد صورت بگیرد و تنها خواندن
خطبه اثار منفی را از بین نمی برد

پس نمی توان صرف خواندن خطبه گفت همه چیز تمام است و کار الهی است


بنده محضر شما عرض کردم که از نظر علمی هم ثابت شده کلمات واعمال روی تکوین تاثیر گذار است وارتباط با نامحرم سوای بحث حلال وحرام مضرات جسمی وروحی زیادی دارد. عقد وازدواج کاری که انجام می دهد این مضرات را تبدلی به فائده می کند وزنی که قبلا نشستن د رمحل جلوس او برای برای سلولهای بدن شما مضر بود حال در حین ازدواج این امر به فائده تبدیل می شود لذا ارتباط زناشویی شرعی از نظر جسمی وروحی هم مفید است عکس زنا که ضررهای جسمی هم دارد.
لذا مقایسه کردن ازدواج شرعی با زنا فکر نکنم عقلا ومنطقا درست باشد. سوای اینکه اسلام ازدواج موقت را برای کسب در آمد نگذاشته است بلکه خیلی وقتها انسانهایی شرایط ازدواج را ندارند بخاطر مشکلات مالی ویا طلاق وویا اینکه اصلا زنی دلش نمی خواهد ازدواج دائم کند ولی نیاز جنسی دارد. اسلام در چنین مواردی راه حل گذاشته است. به نظر شما الان که مساله دوست دختر وپسر اینقدر رواج پیدا کرده واز طرف دیگر پدران ومادران نیز در خیلی بی تفاوت هستند. ومشکلی با این مساله ندارند ویا شکا نامزدی فعلی که الان در برخی مناطق از جمله تهران افراد مدتها بدون عقد نامزد هستند.
همه این موارد اگز با عقد موقت باشد چه ایرادی دارد ومشخصا با تاسف تمام در خیلی ا زاین روابط تماس جنسی ودر برخی موارد ارتباط جنسی هم وجود دارد. ولی خانواده ها این روابط را بر عقد موقت ترجیح می دهند. اگر همین موارد با عقد باشد بهتر نیست؟ در عین اینکه همین روابط است مرتکب گناه هم نمی شوید. با توجه به اینکه شما در عقد موقت می توانید حدود تعیین کنید که این روابط صرفا گفتگو ویا دست دادن فقط وشرط کنید که باید دخول نباشد.

بله مسلمانها از احکام اسلام بد استفاده می کنند نباید به پای اسلام نوشته شود ویا اینکه طبق گفته خود شما وقتی آمریکا از حقوق بشر به نفع منافع خود استفاده می کند نباید آنرا به پای حقوق بشر ومنشور آن نوشت. استفاده وتوجیه غلط مسلمانان از احکام اسلامی نباید به پا یاسلام نوشته شود وعمده بحثها واشکالاتی که مثل همین تاپیک بر اسلام واحکام آن گرفته می شود مربوط به رفتار غلط مسلمانان است نه اسلام.
اسلام برای مسائل زناشویی چارچوب درست کرده است وحدودی قرار داده اما متاسفانه آزادی افسار گسیخته ای که غرب در باب روابط جنسی داده وقانونی کردن هم جنس بازی دنیار امروز را به لجن کشیده است. اینکه شما در دنیای امروز به طور علن یزمینه را برای زنای افراد درست کنی وامری علنی باشد دنیا مثل الان می شود کثافت بازار وروابط از حدود آن خارج شده واز زنان انواع سوء استفاده ها می شود که نمونه آنرا در فیلم مذکوردیدید. بنده قبول دارم که متاسفانه در مورد ازدواج موقت ظلم هایی بر زنان می شود وبرخی افراد انواع سوء استفاده ها رار می کنند ولی این ایراد بر مسلمانی این افراد است نه احکام اسلامی چرا که احکام اسلام مبتنی بر عقلانیت وتعقلی است.


دل ارام;521111 نوشت:
بزرگوار این قانون که متاهلین چه زن و چه مرد پس از ازدواج حق گرفتن زن دیگری یا ارتباط جنسی با غیر را ندارند
از قوانین انهاست و بسیار معروف است و همه از ان اطلاع دارند
منظورتان از منبع چیست ؟ یعنی بروم از سایتهای حقوقی خانواده انها منبع بیاورم ؟ متاسفانه به انها دسترسی ندارم
ولی این اطلاع را از فردی که سالها در غرب زندگی کرده و با قوانین انها اشنا است دارم و برای من منبعی موثق تر از کسیکه سالیان سال
در اجتماع انها زندگی کرده وجود ندارد

شما اگر شک دارید می توانید در صحت ان تحقیق کنید


من در غلط بودن این مساله شک ندارم بلکه یقین دارم چنین چیزی نیست. آنچیزی که می فرمایید تک همسری قانون کلیسا است که الان خریداری ندارد چنانچه مخالفت کلیسا با هم جنس بازی نیز نتیجه ای جز فرار افراد از کلیسا نداشته است. در تایید همین مساله کافی است بدانید که خیلی از همین سیاستمداران آمریکا واروپا با اینکه همسر دارند همجنس بازی وروابط نامشروعشان زبانزد عام وخاص است وکسی هم در رد آنها نگفته که این عمل خلاف قانون است وهمین افراد براحتی رئیس جمهور ووزیر می شوند که از معروفین آنها هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا ونگاه کردن به لینک های زیر در وضوح مساله کمکتان می کند.

http://www.shafaf.ir/fa/pages/?cid=40162

در باب قانونی بودن همجنس بازی فقط مراد آمریکا نیست وبهتر است بدانید الان غیر از آن یک ایالت سه ایالت دیگر هم مجوز همجنس بازی گرفته اند ودیگر ایالت ها هم پیگیر هستند وتقریبا در تمام دولتهای اروپایی همجنس بازی قانونی است وبرخی کشورهای آفریقایی آسیایی که جدول قانونی بودن وعدم آنرا ومنابع سایر سخنان را می توانید در لینکهای زیر ببینید.
http://majid-xx.blogfa.com/
http://susanhekmat.blogfa.com/post-42.aspx
شما حداقل سایت ومنبع مجازی پیدا کنید که گفته باشد هم جنس بازی وروابط جنسی برای متاهلین خلاف قانون است. ما هر قدر تلاش کردیم چیزی نیافتیم. به هر حال این قانون معروف ومشهور باید جایی بیان شده باشد.
این هم جنس بازی ها وروابط نامشروع در غرب نه تنها پنهان نیست بلکه علنی است ویک شاهد دیگر اینکه در همین سینمای هالیوود که بازیگران با انواع واقسام زنها علنی ودر فیلم روابط جنسی دارند آیا متاهل نیستند هیچ کدام؟ یا این فیلم ها بر خلاف قانون ساخته وپخش می شود.
در مورد ایران هم ما ادعا نداریم در ایران همه چیز درست وپاک است ومتاسفانه اعمال گناه وشنیع زیادی اتفاق می افتد وبه طو رعلنی دختر وپسر نامحروم می گردند وکارهای گناهی که اتفاق می افتد. ما در اینجا در مقام تبیین ارزش احکام اسلامی هستیم. والبته قانون کشو رما بحمد الهی در باب خانواده ومسائل خانوادگی که مقبس از احکان اسلام است بسیار عالی وخوب است. ولی همیشه در هر جایی قانون شکن وجود دارد. ویا مجریان قانون پایبند به اجرای قانون نیستند.

دل ارام;521111 نوشت:
بزرگوار اگر دنیا اینقدر بد است چرا مردان ان را رها نمی کنند ؟!!!!
چرا در مقابل حق متعه با سروجان دفاع می کنند ؟؟؟!!! حتما یک خبر هایی هست وگرنه اینقدر دفاع از مردان برای چیست ؟
چرا برای این شهوت کثیف و بی ارزش که یازده دقیقه طول می کشد دلها می شکنند و قتلها می کنند و زندگیها ویران می کنند ؟؟؟!!!

فقط برای یازده دقیقه لذت این همه فساد !!!!!!!!!!!!!!!

چرا مردی با قساوت هر چه تمام تر به زنش می گوید یا بمیر یا تحمل کن !!!
حتما خبری هست وگرنه این کارها چه معنا دارد ؟!


احسنت، ما هم دلمان از این افکار غلط وپایین خون است ولی چه ربطی به حکم اسلامی دارد. بنده توصیه می کنم بحث علامه در المیزان را در مورد ازدواج وفلسفه آن ذیل آیه دوم سوره نساء از ص178تا 194 ج6 مطالعه شود تا جایگاه ازدواج وحکمت آن در اسلام مشخص شود. وایشان در آنجا در جواب به همین سخنان می فرمایند این رفتار غلط وروش غلط ما مسلمانها بوده واینکه با همسران خود خوب رفتار نکرده ایم در حالی که قرآن می فرماید: وعاشروهن بالمعروف(نساء/19)، با زنان خود به نیکی رفتار کنید.
اگر کسی با همسر خود رفتار خوب ونیک ندارد نباید به پای اسلام نوشته شود.

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;521212 نوشت:
اگر قانون را زیر پا بگذارند که بسیار هم پیش آمده ، یعنی به طور پنهانی ازدواج بکنند ، و زن اول بعدش بفهمد چه ؟

من بعدش را میگویم. طبق معمول هیچ اتفاقی نمی افتد اینطور که من دیدم. مردی کارمند بود . سه روز غیبت کرد ، گفت میروم ماموریت ! زن دارد و 5 بچه ی کوچک . دیدند 2 هفته شد و برنگشت. پی گیر شد و همکارانش گفتند ماموریت کجا بود ؟ بالاخره مرد زنگ زد و گفت در شهر دیگر زن گرفتم و آن چند روز مراسم عروسی بنده بود ! میخواهی بمان ، نمیخواهی طلاق بگیر و برو با بچه هایت زندگی جدید بساز . زن جز سکوت چه میتوانست بکند ؟ هیچ کسی هم کاری با آن مرد ندارد . پس چه شد قانون اجازه همسر اول؟ ازدواجش را کرد و تمام! به همین راحتی چپ و راست میشود از دین سوء استفاده کرد ؟ ذهن پرسشگر بنده آیا نباید بپرسد چه شد که خداوند اینهمه راه سوء استفاده در دینش گذاشته ؟ و اینهمه حق زایل میشود ؟ عدالتی که بنده از خداوند سراغ دارم کجا ، این اتفاق ها کجا !


ببینید مطلب دوباره همان است سوء استفاده وعدم پایبندی به قانون واخلاق اسلامی در حالی که خداوند می فرماید: وعاشروهن بالمعروف، خداوند واولیائش اینهمه در باب رفتار صحیح با همسرتوصیه کرده اند. حال کسی رعایت نمی کند باید به پای اسلام نوشته شود؟ مورادی که می فرمایید درست وما هم کم وبیش از این رفتارهای غیر اخلاقی وغیر منصفانه خبر داریم ولی اینها عدم پایبندی ما به اسلام است.
خداوند عادل اینهمه توصیه کرده ودر باب تکریم زنان قانون گذاشته خوب دیگر چکار کند واولیاء الهی اینقد ربا همسران خود به خوب یرفتار می کردند که شما می بینید همسران آنها عاشقشان بودند، چه حضرت زهرا ودیگرا همسران امیرالمومنین با ایشان وچه باقی ائمه که نمونه بارز آن رباب همسر امام حسین علیه السلام است که یک سال تمام از آفتاب به سایه نرفت بخاطر اینکه می گفت مولای من زیر آفتاب شهید شده وجنازه اش در برابر آفتاب مانده است. ودر تذکرة الخواص سبط بن جوزی اشاره میکند که گفته اند رباب بعد یکسال مرد بخاطر شدت غم وغصه ای که در فراق اباعبدالله داشت. وحضرت در شعری می فمایند: من رباب وسکینه(دخترشان) را دوست دارم وهر چه در توانم بادش برای آنها خرج می کنم واگر کسی هم می خواهد ملامت(مهم نیست) شما اینهمه عشق وعلاقه وارتباط عاطفی را بین کدام زن وشوهر سراغ دارید در حالی که این حضرات چند همسر داشتند ولی همه عاشقشان بودند. چون رفتارشان درست بود وطرز برخورد با همسر را بلد بودند. اگر می خواهیم در باب اسلام صحبت کنیم رفتار این اولیاء وائمه باید ملاک ما باشد. نه هر کسی که اسم اسلام دارد وپایبند به احکام ومعارف آن نیست.

کریم;522114 نوشت:
ببینید مطلب دوباره همان است سوء استفاده وعدم پایبندی به قانون واخلاق اسلامی در حالی که خداوند می فرماید: وعاشروهن بالمعروف، خداوند واولیائش اینهمه در باب رفتار صحیح با همسرتوصیه کرده اند. حال کسی رعایت نمی کند باید به پای اسلام نوشته شود؟ مورادی که می فرمایید درست وما هم کم وبیش از این رفتارهای غیر اخلاقی وغیر منصفانه خبر داریم ولی اینها عدم پایبندی ما به اسلام است.
خداوند عادل اینهمه توصیه کرده ودر باب تکریم زنان قانون گذاشته خوب دیگر چکار کند واولیاء الهی اینقد ربا همسران خود به خوب یرفتار می کردند که شما می بینید همسران آنها عاشقشان بودند، چه حضرت زهرا ودیگرا همسران امیرالمومنین با ایشان وچه باقی ائمه که نمونه بارز آن رباب همسر امام حسین علیه السلام است که یک سال تمام از آفتاب به سایه نرفت بخاطر اینکه می گفت مولای من زیر آفتاب شهید شده وجنازه اش در برابر آفتاب مانده است. ودر تذکرة الخواص سبط بن جوزی اشاره میکند که گفته اند رباب بعد یکسال مرد بخاطر شدت غم وغصه ای که در فراق اباعبدالله داشت. وحضرت در شعری می فمایند: من رباب وسکینه(دخترشان) را دوست دارم وهر چه در توانم بادش برای آنها خرج می کنم واگر کسی هم می خواهد ملامت(مهم نیست) شما اینهمه عشق وعلاقه وارتباط عاطفی را بین کدام زن وشوهر سراغ دارید در حالی که این حضرات چند همسر داشتند ولی همه عاشقشان بودند. چون رفتارشان درست بود وطرز برخورد با همسر را بلد بودند. اگر می خواهیم در باب اسلام صحبت کنیم رفتار این اولیاء وائمه باید ملاک ما باشد. نه هر کسی که اسم اسلام دارد وپایبند به احکام ومعارف آن نیست.

با سلام
جناب کریم موضوع ائمه با مردم عادی فرق میکنه خانمی که خواسته به همسری این بزرگوارن درآید از این موضوع مطلع بوده که ایشان رهبر جامعه هستند و به تبع بجز ایشان همسران دیگری رو هم اختیار می کنند درست مثل پادشاهان و سلاطین که بدون استثنا دارای همسران زیادی بودند و زنانی هم که به دربار وارد میشدند از این موضوع مطلع بودند که تنها عشق همسرشون نیستند در واقع حضور زنان دیگه رو به راحتی می پذیرفتند ازدواج در ازای مقامی که بدست میاورند عادلانه است . حضرت علی علیه اسلام تا زمانی که حضرت زهرا زنده بودند و مسئولیتی چون رهبری متوجه ایشان نبود همسر دیگه ای اختیار نکرد با این که ضرورت تعدد زوجات با توجه به جنگ های صدر اسلام خیلی بیشتر از الان ایجاب میکرد مومنان به تعدد روی آورند ولی حضرت این کار رو نکردند ( حالا به هر دلیلی !!!) یا همسر حضرت زینب. من خیلی گشتم همه جا از این فرد بعنوان همسر حضرت زینب اسم برده شده اصلا اشاره نشده ایشان همسران دیگه ایی هم داشته اند یا نه ؟
این چیزی ساده ای نیست که انتظار دارید زنان بپذیرند و قبول کنند شوهرشون چند زن دیگه رو وارد زندگی کنه حتی خانمهای مذهبی هم درسته با اصل حکم مشکلی ندارند بقول خودشان، ولی هیچ کدوم حاضر نیستند چنین مشکلی برای زندگیشون پیش بیاد اگر چندهمسری مردان بقول برخی از دوستان خواست خداست نص صریح قرآن بر اجازه این حکم به همه مردان است چرا هیچ یک از زنان باطناً توان پذیرش این حکم رو ندارند خیلی تعجب آوره. خدا حکمی رو صلاح بدونه ولی اقلیت زنان هم راضی نباشند به این حکم تن دهند حالا بگذریم وجود تعدادی از محرومیت ها باعث میشه برخی زنان چاره ایی جز قبول آن نداشته باشند در ظاهر می پذیرند ولی در باطن خودشون یک عمر زجر میکشند . خدا چرا خواسته فقط زنان رو امتحان کنه؟ ولی مردان نیازی به این امتحان ندارند هر زمانی نیازی احساس کردند راه براشون باز باشه این حکم به این شکلی که میگید اصلا قابل قبول نیست

کریم;522114 نوشت:
ببینید مطلب دوباره همان است سوء استفاده وعدم پایبندی به قانون واخلاق

سلام
خوب اگر این قوانین جزو بهترین قوانین در تمام دوران هستند چرا باید باعث نارضایتی زنان و زمینه سوء استفاده خیلی ها شود؟
اگر هم این قوانین اشکال دارد چرا نباید قوانین بهتری جایگزین آن شود؟

شبـنم;522175 نوشت:
با سلام
جناب کریم موضوع ائمه با مردم عادی فرق میکنه خانمی که خواسته به همسری این بزرگوارن درآید از این موضوع مطلع بوده که ایشان رهبر جامعه هستند و به تبع بجز ایشان همسران دیگری رو هم اختیار می کنند درست مثل پادشاهان و سلاطین که بدون استثنا دارای همسران زیادی بودند و زنانی هم که به دربار وارد میشدند از این موضوع مطلع بودند که تنها عشق همسرشون نیستند در واقع حضور زنان دیگه رو به راحتی می پذیرفتند ازدواج در ازای مقامی که بدست میاورند عادلانه است . حضرت علی علیه اسلام تا زمانی که حضرت زهرا زنده بودند و مسئولیتی چون رهبری متوجه ایشان نبود همسر دیگه ای اختیار نکرد با این که ضرورت تعدد زوجات با توجه به جنگ های صدر اسلام خیلی بیشتر از الان ایجاب میکرد مومنان به تعدد روی آورند ولی حضرت این کار رو نکردند ( حالا به هر دلیلی !!!) یا همسر حضرت زینب. من خیلی گشتم همه جا از این فرد بعنوان همسر حضرت زینب اسم برده شده اصلا اشاره نشده ایشان همسران دیگه ایی هم داشته اند یا نه ؟

سلام علیکم،
حضرت علی علیه‌آلسلام زمانی اقدام به چندهمسری کردند که از حکومت کنار گذاشته شدند، یعنی بعد از رحلت رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله و این در حالی بود که تا ۲۵ سال بعد هم به حکومت بازنگشتند، از این گذشته سایر ائمه‌ی شیعه که در رأس حکومت نبودند هم برخی چند همسر همزمان داشتند، لازم نیست به دنبال همسر حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بگردید که چند همسر داشته‌اند ...

شبـنم;522175 نوشت:
این چیزی ساده ای نیست که انتظار دارید زنان بپذیرند و قبول کنند شوهرشون چند زن دیگه رو وارد زندگی کنه حتی خانمهای مذهبی هم درسته با اصل حکم مشکلی ندارند بقول خودشان، ولی هیچ کدوم حاضر نیستند چنین مشکلی برای زندگیشون پیش بیاد اگر چندهمسری مردان بقول برخی از دوستان خواست خداست نص صریح قرآن بر اجازه این حکم به همه مردان است چرا هیچ یک از زنان باطناً توان پذیرش این حکم رو ندارند خیلی تعجب آوره. خدا حکمی رو صلاح بدونه ولی اقلیت زنان هم راضی نباشند به این حکم تن دهند

خداوند دنیاطلبی را هم منع کرده است و مردم را به تقوا دعوت کرده است اما اکثر مردم راضی نیستند ... زیادی و کمی حجت شرعی نیست، آمارگیری هم حجت شرعی نیست.

راستش بعد از این همه بحث هنوز نفهمیده‌ام حرف حساب شما چیست؟
می‌خواهید بگویید که این حکم خدا نیست و در حکم اصلی خداوند مثلاً اجازه‌ی همسر اول شرط است؟ اگر بله خوب ما حجت شرعی برای این کار پیدا نکردیم و ای کاش پیدا می‌کردیم که لااقل شما راضی می‌شدید، شما حجت شرعی برای این کار دارید بفرمایید. اما اینکه ادعای شما با قرآن و حدیث موافق نباشد تا کجا بر این ادعای خود اصرار خواهید کرد؟ مگر کارشناس محترم این حکم را گذاشته‌اند که به ایشان اعتراض کنیم؟ اگر خدا حکم گذاشته خوب خدایی خودش را کرده و از اختیاراتی که داشته استفاده کرده است و اوست که می‌بخشد قبل از آنکه استحقاقی برای این بخشش باشد ...
یا می‌خواهید بگویید این حکم خدا هست و شما هم با تمام ویژگی‌های آن تسلیم خدا هستید و فقط می‌خواهید درستی آن را متوجه شوید که پایه‌های ایمانتان قوی‌تر شود و ...؟

فقط متوجه شدم یه حکمی هست که به نفع مردهاست که هرگز حاظر نمیشن از این حق بگذرن
انتظار اشتباهیه اگر فکر میکنید تا با این بحث ها اقایان راضی میشوند از حقشون بگذرن
شاید اگر زنان هم چنین حقی داشتند الان به ندرت کسی حاضر بود از حقش بگذره
ولی شما هیچ حقی ندارید هر حرفی هم که بزنید چون زن متولد شدید گناهکارید
زن از نظر اینان یعنی تسلیم مطلق مرد بودن

owari;522245 نوشت:
سلام علیکم،
حضرت علی علیه‌آلسلام زمانی اقدام به چندهمسری کردند که از حکومت کنار گذاشته شدند، یعنی بعد از رحلت رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله و این در حالی بود که تا ۲۵ سال بعد هم به حکومت بازنگشتند، از این گذشته سایر ائمه‌ی شیعه که در رأس حکومت نبودند هم برخی چند همسر همزمان داشتند،

با سلام و عرض ادب
دوست عزیز کناره گیری حضرت علی از حکومت به منزله کناره گیری ایشان از امامت و ولایت که نبوده، در زمان خانه نشینی نیز شیعیان حضرت علی رو ولی و امام خود میدانستند و همچنان بار مسئولیت هدایت شیعه به عهده حضرت بوده تا آنجا که خلفا نیز در خیلی از موارد از ایشان نظرخواهی کردند.

owari;522245 نوشت:
لازم نیست به دنبال همسر حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بگردید که چند همسر داشته‌اند ...

تعجب میکنم از این حرفتون، ایشان الگوی زنان مسلمان هستند اگر نخواهیم از ایشان الگو بگیریم باید سراغ کی بریم
واقعا جالبه در موضوعات دیگه مرتب حضرت زینب و حضرت زهرا رو برای ما مثال میزنید ، حجابه، حجاب حضرت میشه الگو، همسرداریه، همسرداری حضرت میشه الگو، فرزند داریه، تربیت و بچه بزرگ کردن ایشان باید الگو قرار بگیره حالا که نوبت به تعدد زوجات مردان رسید و دست بر قضا هیچ یک از این دو بانو هوویی نداشتند دیگه نباید الگو قرار گیرند.!!!!!!!! واقعا توقع دارید حرفتون مقبول شه
جناب کریم هم همین رو گفته بودند چرا بجای حضرت زهرا ما دیگر زنان مولا رو که جزء زنان نام آور اسلام هستند الگو قرار نمیدیم اگر این زنان بر حضرت برتری داشتند پس لقب بانوی دو عالم چطور به ایشان داده شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من دوست دارم بدونم حضرت زهرا و حضرت زینب چطور با این قضیه کنار اومدند چرا جوابی برای این ندارید

owari;522245 نوشت:
راستش بعد از این همه بحث هنوز نفهمیده‌ام حرف حساب شما چیست؟
می‌خواهید بگویید که این حکم خدا نیست و در حکم اصلی خداوند مثلاً اجازه‌ی همسر اول شرط است؟

تعدد زوجات مردان برای شرایط خاص و زمانی خاصی بوده در همه زمانها مصداق پیدا نمیکنه شامل همه مردان نمیشه، حتی به مرور زمان این حکم کم اثر شده اجازه زن اول نه تنها لازم بلکه واجبه، غیر از این عدالتی وجود نداره

شبـنم;522261 نوشت:
من دوست دارم بدونم حضرت زهرا و حضرت زینب چطور با این قضیه کنار اومدند چرا جوابی برای این ندارید

سلام علیکم،
چرا جواب نداریم، تا جایی که یادم هست یک بار در این باره برایتان نوشتم. اما یک سؤال دارم از شما که امیدوارم کلاهتان را قاضی کنید و بعد جواب دهید:
فرض کنید حضرت فاطمه سلام‌الله علیها رفته بودند و جایی کار می‌کردند و حقوق می‌گرفتند، به نظر شما در روابط اداری مثلاً رشوه می‌دادند؟ بدیهی است که با شناختی که از ایشان داریم این کار را نمی‌کردند. حالا فرض کنید که حضرت علی علیه‌السلام در زمان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها یک همسر دیگر هم می‌گرفتند، به نظر شما با شناختی که از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها دارید خانمی که جز برای خدا خوشحال نمیشه و جز برای خدا خشم نمی‌گیره شوهرش را برای کار حلالی که کرده مورد خشم یا کینه یا نفرین قرار می‌دهد؟ یا آن زن دیگر را که هووی او شده؟ به نظر شما ایشان حسادتی که مذموم است بروز پیدا می‌کرده و شوهرشان را فقط برای خودشان می‌خواستند و نمی‌توانستند کس دیگری را با او ببینند؟ کسی که در همه کار دنبال رضایت خداست این ابتلائات برایشان پیش می‌آمد؟
برای حقیر مثل روز مشخص است که ازدواج نکردن رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله با همسر دوم در زمان حضرن خدیجه سلام‌الله‌علیها و ازدواج نکردن امام‌المتقین علیه‌السلام با همسر دوم در زمان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حتماً بخاطر این نبوده که این کارشان کوچکترین ظلمی به همسران اولشان بوده است که اگر کمترین ظلمی بود برای زنان بعدی خود هم آن را نمی‌پسندیدند، مگر اینکه شما فکر کنید اپسیلون ظلم در مورد ایشان ممکن بوده که آنطور که حقیر شناخت پیدا کرده‌ام به ایشان شدیداً دون شأن ایشان است.
حضرت خدیجه‌ای که تمام ثروتشان را به پای رسول خدا گذاشتند اگر بعد از چند سال سختی در شعب ابی‌طالب و ... تا مدینه هم رسول خدا را همراهی می‌کردند بدون شک مانع از ازدواج‌های بعدی همسرشان نمی‌شدند، حتی اگر همسرشان در جایگاه خاص نوبت و امامت و حکومت هم نبودند. شما دنیا را با نگاه زنان برگزیده نگاه کنید ببینید فقط رضایت خدا مد نظر است نه با نگاه خودمان و مثل خودمان.

شبـنم;522261 نوشت:
تعدد زوجات مردان برای شرایط خاص و زمانی خاصی بوده در همه زمانها مصداق پیدا نمیکنه شامل همه مردان نمیشه، حتی به مرور زمان این حکم کم اثر شده اجازه زن اول نه تنها لازم بلکه واجبه، غیر از این عدالتی وجود نداره

همین را اثبات کنید تا ما هم از این جهالت بالغ بر هزار ساله بیاییم بیرون، مد نظر هم داشته باشید که احکام اسلام از چه منابعی باید استخراج شوند (اصول حقوق بشر و صحبت روان‌شناسان و جامعه‌شناسان و ... جزء منابع دینی به حساب نمی‌آیند). اینکه بفرمایید غیر از این عدالتی وجود نداره صحبتی احساسی است و نه عقلانی، بنده دیگر حرفی ندارم مگر اینکه: «قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین». ولی اگر برهانی ندارید قبول بفرمایید که اینکه با این جدیت بفرمایید «اجازه زن اول نه تنها لازم بلکه واجبه، غیر از این عدالتی وجود نداره» خوب حرف زور است دیگر خواهر من. حکم خدا اگر قرار بود نسخ بشه باید برای شما برهانی خداوند قرار می‌داد یا نه؟ همینطوری روی هوا که نمیشه؟ اصلاً ما میخواهیم اعتقاد شما را داشته باشیم چطور برایمان تضمین می‌کنید که بعداً گیر نیفتیم؟ خوب بدون دلیل که نمیشه چیزی رو پذیرفت؟

کریم;522103 نوشت:
بنده محضر شما عرض کردم که از نظر علمی هم ثابت شده کلمات واعمال روی تکوین تاثیر گذار است وارتباط با نامحرم سوای بحث حلال وحرام مضرات جسمی وروحی زیادی دارد. عقد وازدواج کاری که انجام می دهد این مضرات را تبدلی به فائده می کند وزنی که قبلا نشستن د رمحل جلوس او برای برای سلولهای بدن شما مضر بود حال در حین ازدواج این امر به فائده تبدیل می شود لذا ارتباط زناشویی شرعی از نظر جسمی وروحی هم مفید است عکس زنا که ضررهای جسمی هم دارد.

سلام

بزرگوار من تاثیر خطبه خواندن را رد نکردم ولی گفتم اینگونه نیست که با خواندن خطبه تمام اثرات منفی از بین بروند
اگر این طور است چرا بسیاری از ازدواجها حتی با خواندن خطبه باعث درد و رنج بسیار می شود

کریم;522103 نوشت:
لذا مقایسه کردن ازدواج شرعی با زنا فکر نکنم عقلا ومنطقا درست باشد. سوای اینکه اسلام ازدواج موقت را برای کسب در آمد نگذاشته است بلکه خیلی وقتها انسانهایی شرایط ازدواج را ندارند بخاطر مشکلات مالی ویا طلاق وویا اینکه اصلا زنی دلش نمی خواهد ازدواج دائم کند ولی نیاز جنسی دارد. اسلام در چنین مواردی راه حل گذاشته است. به نظر شما الان که مساله دوست دختر وپسر اینقدر رواج پیدا کرده واز طرف دیگر پدران ومادران نیز در خیلی بی تفاوت هستند. ومشکلی با این مساله ندارند ویا شکا نامزدی فعلی که الان در برخی مناطق از جمله تهران افراد مدتها بدون عقد نامزد هستند.
همه این موارد اگز با عقد موقت باشد چه ایرادی دارد ومشخصا با تاسف تمام در خیلی ا زاین روابط تماس جنسی ودر برخی موارد ارتباط جنسی هم وجود دارد. ولی خانواده ها این روابط را بر عقد موقت ترجیح می دهند. اگر همین موارد با عقد باشد بهتر نیست؟ در عین اینکه همین روابط است مرتکب گناه هم نمی شوید. با توجه به اینکه شما در عقد موقت می توانید حدود تعیین کنید که این روابط صرفا گفتگو ویا دست دادن فقط وشرط کنید که باید دخول نباشد.

ازدواج موقت برای مردان و زنان مجرد حقیر تا به حال مخالفتی نکرده ام و به نظرم بد نیست

بلکه تمام مخالفت ما با مردانیست که با داشتن زن باز سروگوششون می جنبد و بدنبال زنان دیگر هستند
این از نظر اخلاقی هم خوب نیست که مردی متاهل مثل مردان مجرد دنبال زن دیگر باشد
پس ان زن اولیه بوق است ؟!!
به نظر حقیر و انچه در اجتماع می بینم مرد با این کار ابروی یک انسان را هم می برد
و بردن ابروی یک مومن بسیار عقوبت دارد

کریم;522103 نوشت:
بله مسلمانها از احکام اسلام بد استفاده می کنند نباید به پای اسلام نوشته شود ویا اینکه طبق گفته خود شما وقتی آمریکا از حقوق بشر به نفع منافع خود استفاده می کند نباید آنرا به پای حقوق بشر ومنشور آن نوشت. استفاده وتوجیه غلط مسلمانان از احکام اسلامی نباید به پا یاسلام نوشته شود وعمده بحثها واشکالاتی که مثل همین تاپیک بر اسلام واحکام آن گرفته می شود مربوط به رفتار غلط مسلمانان است نه اسلام.

بزرگوار قانون هم کاستی زیاد دارد
قانون نباید انگونه باشد که مردان اینقدر سوئ استفاده کنند

چرا قانون گذار نباید قانون را بر اساس احکام اسلام بنویسد تا این همه سوئ استفاده مردان از ان نکنند ؟
چرا احکام اسلام را وارد قانون نمی کنند ؟

کریم;522103 نوشت:
اسلام برای مسائل زناشویی چارچوب درست کرده است وحدودی قرار داده اما متاسفانه آزادی افسار گسیخته ای که غرب در باب روابط جنسی داده وقانونی کردن هم جنس بازی دنیار امروز را به لجن کشیده است. اینکه شما در دنیای امروز به طور علن یزمینه را برای زنای افراد درست کنی وامری علنی باشد دنیا مثل الان می شود کثافت بازار وروابط از حدود آن خارج شده واز زنان انواع سوء استفاده ها می شود که نمونه آنرا در فیلم مذکوردیدید. بنده قبول دارم که متاسفانه در مورد ازدواج موقت ظلم هایی بر زنان می شود وبرخی افراد انواع سوء استفاده ها رار می کنند ولی این ایراد بر مسلمانی این افراد است نه احکام اسلامی چرا که احکام اسلام مبتنی بر عقلانیت وتعقلی است.

بزرگوار ازادی جنسی در غرب مال قبل از ازدواج است و باز هم در این باره تاکید می کنم
بزرگوار متاسفانه انقدر در باره غرب سیاه نمایی می شود که این قوانین خوب را جایی عنوان نمی کنند
مثال ان هم رابطه خارج از ازدواج بیل کلینتون با منشیش بود که پس از اشکار شدن
کلینتون را محاکمه کردند ؟
اگر ازادی جنسی پس از ازدواج هم وجود دارد و قانونیست پس بفرمایید محاکمه کلینتون برای چه بود ؟

به این لینک نگاه کنید به طور ضمنی اشاره به این قانون شده است
http://zananpress.com/archives/19261

انجا که می گوید پس از ازدواج با یک دختر باید چشم از دختران دیگر برگیری
و بخاطر یک دختر از دختران دیگر بگذری

کریم;522103 نوشت:
من در غلط بودن این مساله شک ندارم بلکه یقین دارم چنین چیزی نیست. آنچیزی که می فرمایید تک همسری قانون کلیسا است که الان خریداری ندارد چنانچه مخالفت کلیسا با هم جنس بازی نیز نتیجه ای جز فرار افراد از کلیسا نداشته است

متاسفانه اطلاعاتتان در این باره کم است
کاش نمی گفتید یقین دارید ؟؟!!!
باز هم سوال بالا را تکرار می کنم اگر رابطه جنسی پس از ازدواج ازاد است چرا بیل کلینتون را با همین جرم محاکمه کردند ؟

کریم;522103 نوشت:
در تایید همین مساله کافی است بدانید که خیلی از همین سیاستمداران آمریکا واروپا با اینکه همسر دارند همجنس بازی وروابط نامشروعشان زبانزد عام وخاص است وکسی هم در رد آنها نگفته که این عمل خلاف قانون است وهمین افراد براحتی رئیس جمهور ووزیر می شوند که از معروفین آنها هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا ونگاه کردن به لینک های زیر در وضوح مساله کمکتان می کند.

تا وقتی پنهانی باشد و شاکی خصوصی نداشته باشند کسی کار بکارشان ندارد

کریم;522103 نوشت:
در باب قانونی بودن همجنس بازی فقط مراد آمریکا نیست وبهتر است بدانید الان غیر از آن یک ایالت سه ایالت دیگر هم مجوز همجنس بازی گرفته اند ودیگر ایالت ها هم پیگیر هستند وتقریبا در تمام دولتهای اروپایی همجنس بازی قانونی است وبرخی کشورهای آفریقایی آسیایی که جدول قانونی بودن وعدم آنرا ومنابع سایر سخنان را می توانید در لینکهای زیر ببینید.
http://majid-xx.blogfa.com/
http://susanhekmat.blogfa.com/post-42.aspx
شما حداقل سایت ومنبع مجازی پیدا کنید که گفته باشد هم جنس بازی وروابط جنسی برای متاهلین خلاف قانون است. ما هر قدر تلاش کردیم چیزی نیافتیم. به هر حال این قانون معروف ومشهور باید جایی بیان شده باشد.
این هم جنس بازی ها وروابط نامشروع در غرب نه تنها پنهان نیست بلکه علنی است ویک شاهد دیگر اینکه در همین سینمای هالیوود که بازیگران با انواع واقسام زنها علنی ودر فیلم روابط جنسی دارند آیا متاهل نیستند هیچ کدام؟ یا این فیلم ها بر خلاف قانون ساخته وپخش می شود.

ممکن است جدیدا همجنس بازی را در ایالتهای بیشتری مجاز کرده باشند من منکر نمی شوم
اما مقوله هم جنس بازی هم خودش بحث جدایی دارد
همجنس بازی یک بیماری و اختلال جسمی و اجتماعیست که باید افراد درمان شوند
و نمی توان گفت جرم یا گناه است
البته فعلا بی خیال بحثش شوید چون بحثی مفصل است

کریم;522103 نوشت:
احسنت، ما هم دلمان از این افکار غلط وپایین خون است ولی چه ربطی به حکم اسلامی دارد. بنده توصیه می کنم بحث علامه در المیزان را در مورد ازدواج وفلسفه آن ذیل آیه دوم سوره نساء از ص178تا 194 ج6 مطالعه شود تا جایگاه ازدواج وحکمت آن در اسلام مشخص شود. وایشان در آنجا در جواب به همین سخنان می فرمایند این رفتار غلط وروش غلط ما مسلمانها بوده واینکه با همسران خود خوب رفتار نکرده ایم در حالی که قرآن می فرماید: وعاشروهن بالمعروف(نساء/19)، با زنان خود به نیکی رفتار کنید.
اگر کسی با همسر خود رفتار خوب ونیک ندارد نباید به پای اسلام نوشته شود.

:Gol:
مشکل این است که این به نیکی رفتار کردن را فقط در نفقه و هم خوابی خلاصه می کنید
و احساس و حق زندگی و مال همسر را در نظر نمی گیرید ؟

موفق باشید

شبـنم;522175 نوشت:
جناب کریم موضوع ائمه با مردم عادی فرق میکنه خانمی که خواسته به همسری این بزرگوارن درآید از این موضوع مطلع بوده که ایشان رهبر جامعه هستند و به تبع بجز ایشان همسران دیگری رو هم اختیار می کنند درست مثل پادشاهان و سلاطین که بدون استثنا دارای همسران زیادی بودند و زنانی هم که به دربار وارد میشدند از این موضوع مطلع بودند که تنها عشق همسرشون نیستند در واقع حضور زنان دیگه رو به راحتی می پذیرفتند ازدواج در ازای مقامی که بدست میاورند عادلانه است . حضرت علی علیه اسلام تا زمانی که حضرت زهرا زنده بودند و مسئولیتی چون رهبری متوجه ایشان نبود همسر دیگه ای اختیار نکرد با این که ضرورت تعدد زوجات با توجه به جنگ های صدر اسلام خیلی بیشتر از الان ایجاب میکرد مومنان به تعدد روی آورند ولی حضرت این کار رو نکردند ( حالا به هر دلیلی !!!) یا همسر حضرت زینب. من خیلی گشتم همه جا از این فرد بعنوان همسر حضرت زینب اسم برده شده اصلا اشاره نشده ایشان همسران دیگه ایی هم داشته اند یا نه ؟
این چیزی ساده ای نیست که انتظار دارید زنان بپذیرند و قبول کنند شوهرشون چند زن دیگه رو وارد زندگی کنه حتی خانمهای مذهبی هم درسته با اصل حکم مشکلی ندارند بقول خودشان، ولی هیچ کدوم حاضر نیستند چنین مشکلی برای زندگیشون پیش بیاد اگر چندهمسری مردان بقول برخی از دوستان خواست خداست نص صریح قرآن بر اجازه این حکم به همه مردان است چرا هیچ یک از زنان باطناً توان پذیرش این حکم رو ندارند خیلی تعجب آوره. خدا حکمی رو صلاح بدونه ولی اقلیت زنان هم راضی نباشند به این حکم تن دهند حالا بگذریم وجود تعدادی از محرومیت ها باعث میشه برخی زنان چاره ایی جز قبول آن نداشته باشند در ظاهر می پذیرند ولی در باطن خودشون یک عمر زجر میکشند . خدا چرا خواسته فقط زنان رو امتحان کنه؟ ولی مردان نیازی به این امتحان ندارند هر زمانی نیازی احساس کردند راه براشون باز باشه این حکم به این شکلی که میگید اصلا قابل قبول نیست

البته می دانم عمدی در کار نبوده ولی مقایسه ائمه با سلاطین اصلا درست نیست. وبهتر است بدانید از قضا در حرمسرای پادشاها بین زنان رقابت بوده ومشکلات هم پیش می آمد و در عین حال زنانی که به حرمسرا می آوردند نوعا بر اساس اصول شرعی نبوده وآنها اصلا پایبند به شرع نبودند چنانچه نوعا اهل شراب بودند. اما ائمه زنان آنچنان زیادی مثل پادشاها نداشتند ودر عین حال همانطو رکه اشاره کردید این ازدواجها بنا به ضروریات وشرایط بوده وهدف مانند سلاطین خوش گذرانی نبوده است.
بهتر است بدانید که تا قبل از همین مسائل فمینیستی زنان نوعا حتی در ایران مشکل یبا مساله تعدد زوجات نداشتند وبعد از همین مساله حقوق زنان که در اروپا برپا شد وتساوی زن ومرد این مشکلات بوجودآمد. بنده توصیه می کنم به شما وسایر کاربران که در این رابطه بحث ازدواج وتعدد زوجات تفسیر آیه 2سوره نساء را در تفسیر المیزان مطالعه کنید بالاخص از صفحه 178تا 194جلد شش را مطالعه کنید وبر محور آن بحث کنیم.
سخن در این نیست که مردان حتما باید چند زن بگیرند واسلام هم زیا در این رابطه توصیه نکرده بلکه بنا به مصالحی این جواز را داده که کسانی که شرایطش را داشتند بتوانند انجام دهند. از جمله رفتار نیک با همسران که آیه 19 سوره نساء این مطلب را بیان می کند ودر عین حال رعایت عدالت در بین آنها.

(نگین);522206 نوشت:
خوب اگر این قوانین جزو بهترین قوانین در تمام دوران هستند چرا باید باعث نارضایتی زنان و زمینه سوء استفاده خیلی ها شود؟
اگر هم این قوانین اشکال دارد چرا نباید قوانین بهتری جایگزین آن شود؟

به هر حال انسانموجود مختاری است ونمی توان مجبورش کرد.قوانین راهنمایی ورانندگی برای همه خوب است ولی خیلی ها هم انجام نمی دهند. این مساله در تمام قوانین است. خود قوانین سازمان ملل ومنشورهای حقوق بشر آن وسایر موارد چیزهایی است که خیلی از کشورها طبق آن دیگران را محکوم می کنند ولی در عین حال خود نیز پایبند به آن نیستند.
اینکه خیلی از خانمها راضی نیستند بخاطر تبلیغات ضد اسلام وبحث حقوق زنان وتساوی آنها با مردان است که توسط رسانه ها به آن دامن زده می شود واین امور باعث شده این نارضایتی ها به وجود آورد چرا 13 قرن عمده زنها با این مساله مشکلی نداشتند ونوعا با هووی خود به خوبی ودر آرامش هم زندگی می کردند.

دل ارام;522306 نوشت:
بزرگوار من تاثیر خطبه خواندن را رد نکردم ولی گفتم اینگونه نیست که با خواندن خطبه تمام اثرات منفی از بین بروند
اگر این طور است چرا بسیاری از ازدواجها حتی با خواندن خطبه باعث درد و رنج بسیار می شود

الان دادگاههای شما پر است از زوجهای جوانی که نمی توانند با همزندگی کنند واصلا سخن از زن دوم واینها هم نیست. برخی وقتها مردها مقصرند وبرخی وقتها زنها پس این مشکلات از کجا آمده است. متاسفانه در ازدواجهای امروز به خاطر تجمل گرایی، رفاه طلبی، عدم پایبندی به زندگی این مشکلات وجود دارد. الان متاسفانه در جامعه زنانی هستند که بعد از ازدواج نیز از ارتباط خود با دوست پسرهای قبلی دست بر نمی دارند ودر عین حال مردانی که به رابطه خود با دوست دخترهایشان ادامه می دهند. خوب این مشکلا از کجا آمده است که به مراتب شیوع آن وکثرتش از تعدد ازدواج وصیغه بیشتر است وعامل خیلی از طلاقها همین امور است. غیر از این است که منشا اکثر این مشکلات رسانه ها وسیتم زندگی مدرن وجدید ودوری از احکام واخلاق اسلامی است. چرا 50 سال پیش این مشکلات نبود در عین سادگی که همه زندگی ها داشتند.
دل ارام;522306 نوشت:
بزرگوار قانون هم کاستی زیاد دارد
قانون نباید انگونه باشد که مردان اینقدر سوئ استفاده کنند

چرا قانون گذار نباید قانون را بر اساس احکام اسلام بنویسد تا این همه سوئ استفاده مردان از ان نکنند ؟
چرا احکام اسلام را وارد قانون نمی کنند ؟


الان اینهمه قوانی مختلف است مثل قانون راهنمایی رانندگی، قوانی بانکی، محیط زیست و... چقدر مردم ومسئولین خودشان پایبند به این قوانین هستند؟

دل ارام;522306 نوشت:
زرگوار ازادی جنسی در غرب مال قبل از ازدواج است و باز هم در این باره تاکید می کنم
بزرگوار متاسفانه انقدر در باره غرب سیاه نمایی می شود که این قوانین خوب را جایی عنوان نمی کنند
مثال ان هم رابطه خارج از ازدواج بیل کلینتون با منشیش بود که پس از اشکار شدن
کلینتون را محاکمه کردند ؟
اگر ازادی جنسی پس از ازدواج هم وجود دارد و قانونیست پس بفرمایید محاکمه کلینتون برای چه بود ؟

ما بر اساس شنیده ها حرف نمی زنیم بلکه دلایل خود را نیز بیان می کنیم واینها سخنانی است که خود غربی ها هم می گویند وانسانهای با شخصیت از این روابط جنسی افسار گسیخته موجود در غرب ناله می کنند که می توانید به کتاب دختران عفاف را ب رمی گزینند از یک خانم آمریکایی مراجعه کنید وببینید چه خبر هست.
سوای اینکه این هم جنس بازی وفساد اخلاقی فقط در کلینتون نیست بلکه خیلی از آنها در این وادی هستند که نمو.نه هایش قبلا آوردم. در باب کلینتون نیز چون رئیس جمهو ربود محاکمه شد ودر واقع این عمل از یکرئیس جمهور موجب بی ارزشی کشور می شد. در عین حالی که پشت صحنه قضیه دلایل دیگر ینیز بوده است.

دل ارام;522306 نوشت:
تا وقتی پنهانی باشد و شاکی خصوصی نداشته باشند کسی کار بکارشان ندارد

اگر پنهانی بود که اینقد رعلنی نمی شد وهمه نمی دانستند که مردی که با خانم رایس رابطه دارد کیست؟ وسایر موارد ودر واقع اصلا مشکلی با این امور ندارند ودر مثل کلینتون چون در برخی موارد خلاف سیاستهای آنها رفار می کرد نیاز به گوش مالی داشت که این ماجرا را راه انداختند. وبهتر است بدانید که طبق پروتکل های صهیونیستی اینها افرادی را سر کار می آورند که مساله دار باشند وفساد اخلاقی داشته باشند ا اگر از گفته آنها تخطی کرد با این فساد اخلاقی جلوی او را بگیرند که در مورد لینتون هم این ماجرا اتفاق افتاد.

دل ارام;522306 نوشت:
ممکن است جدیدا همجنس بازی را در ایالتهای بیشتری مجاز کرده باشند من منکر نمی شوم
اما مقوله هم جنس بازی هم خودش بحث جدایی دارد
همجنس بازی یک بیماری و اختلال جسمی و اجتماعیست که باید افراد درمان شوند
و نمی توان گفت جرم یا گناه است
البته فعلا بی خیال بحثش شوید چون بحثی مفصل است

شما کلمه ای بیان می کنید وبعد می فمایید بی خیال شوید. اینکه هم جنس بازی اختلال روانی است امری است که طرفداران این مساله وقانونی قرار دادن این امر درست کرده اند واصلا از این خبرها نیست.
همجنس بازی گناه نیست؟ پس بفرمایید گناه چیست؟ این همان عملی است که بخاطر آن خداوند بر سر قوم لوط آتش ریخت وهمه را بجز حضرت لوط ودخترانش نابود کرد. پس اینها بدون گناه مرده وهلاک شده اند؟

دل ارام;522306 نوشت:
مشکل این است که این به نیکی رفتار کردن را فقط در نفقه و هم خوابی خلاصه می کنید
و احساس و حق زندگی و مال همسر را در نظر نمی گیرید ؟

ما اشتباه می کنیم اگر چنین خلاصه ای انجام داده باشیم وسخن خدا را تفسیر به رای کرده باشیم وبنده به یاد ندارم چنین خلاصه ای انجام داده باشم. بلکه سخن عام است وشامل همه رفارها می شود.

شبـنم;522261 نوشت:
ایشان الگوی زنان مسلمان هستند اگر نخواهیم از ایشان الگو بگیریم باید سراغ کی بریم
واقعا جالبه در موضوعات دیگه مرتب حضرت زینب و حضرت زهرا رو برای ما مثال میزنید ، حجابه، حجاب حضرت میشه الگو، همسرداریه، همسرداری حضرت میشه الگو، فرزند داریه، تربیت و بچه بزرگ کردن ایشان باید الگو قرار بگیره حالا که نوبت به تعدد زوجات مردان رسید و دست بر قضا هیچ یک از این دو بانو هوویی نداشتند دیگه نباید الگو قرار گیرند.!!!!!!!! واقعا توقع دارید حرفتون مقبول شه
جناب کریم هم همین رو گفته بودند چرا بجای حضرت زهرا ما دیگر زنان مولا رو که جزء زنان نام آور اسلام هستند الگو قرار نمیدیم اگر این زنان بر حضرت برتری داشتند پس لقب بانوی دو عالم چطور به ایشان داده شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من دوست دارم بدونم حضرت زهرا و حضرت زینب چطور با این قضیه کنار اومدند چرا جوابی برای این ندارید

حدیث را کامل آنطوری که در منبع شیعی هست، نقل می کنیم:"حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ وَ زِيَادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالا أَتَى رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ هَلْ تُشَيَّعُ الْجَنَازَةُ بِنَارٍ وَ يُمْشَى مَعَهَا بِمِجْمَرَةٍ أَوْ قِنْدِيلٍ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ مِمَّا يُضَاءُ بِهِ قَالَ فَتَغَيَّرَ لَوْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ ذَلِكَ وَ اسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ جَاءَ شَقِيٌّ مِنَ الْأَشْقِيَاءِ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهَا أَ مَا عَلِمْتِ أَنَّ عَلِيّاً قَدْ خَطَبَ بِنْتَ أَبِي جَهْلٍ فَقَالَتْ حَقّاً مَا تَقُولُ فَقَالَ حَقّاً مَا أَقُولُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَدَخَلَهَا مِنَ الْغَيْرَةِ مَا لَا تَمْلِكُ نَفْسَهَا وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَتَبَ عَلَى النِّسَاءِ غَيْرَةً وَ كَتَبَ عَلَى الرِّجَالِ جِهَاداً وَ جَعَلَ لِلْمُحْتَسِبَةِ الصَّابِرَةِ مِنْهُنَّ مِنَ الْأَجْرِ مَا جَعَلَ لِلْمُرَابِطِ الْمُهَاجِرِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ فَاشْتَدَّ غَمُّ فَاطِمَةَ مِنْ ذَلِكَ وَ بَقِيَتْ مُتَفَكِّرَةً هِيَ حَتَّى أَمْسَتْ وَ جَاءَ اللَّيْلُ حَمَلَتِ الْحَسَنَ عَلَى عَاتِقِهَا الْأَيْمَنِ وَ الْحُسَيْنَ عَلَى عَاتِقِهَا الْأَيْسَرِ وَ أَخَذَتْ بِيَدِ أُمِّ كُلْثُومٍ الْيُسْرَى بِيَدِهَا الْيُمْنَى ثُمَّ تَحَوَّلَتْ إِلَى حُجْرَةِ أَبِيهَا فَجَاءَ عَلِيٌّ فَدَخَلَ حُجْرَتَهُ فَلَمْ يَرَ فَاطِمَةَ فَاشْتَدَّ لِذَلِكَ غَمُّهُ وَ عَظُمَ عَلَيْهِ وَ لَمْ يَعْلَمِ الْقِصَّةَ مَا هِيَ فَاسْتَحَى أَنْ يَدْعُوَهَا مِنْ مَنْزِلِ أَبِيهَا فَخَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ يُصَلِّي فِيهِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ جَمَعَ شَيْئاً مِنْ كَثِيبِ الْمَسْجِدِ وَ اتَّكَأَ عَلَيْهِ فَلَمَّا رَأَى النَّبِيُّ ص مَا بِفَاطِمَةَ مِنَ الْحُزْنِ أَفَاضَ عَلَيْهَا مِنَ الْمَاءِ ثُمَّ لَبِسَ ثَوْبَهُ وَ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَلَمْ يَزَلْ يُصَلِّي بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ كُلَّمَا صَلَّى رَكْعَتَيْنِ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُذْهِبَ مَا بِفَاطِمَةَ مِنَ الْحُزْنِ وَ الْغَمِّ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا وَ هِيَ تَتَقَلَّبُ وَ تَتَنَفَّسُ الصُّعَدَاءَ فَلَمَّا رَآهَا النَّبِيُّ ص أَنَّهَا لَا يُهَنِّيهَا النَّوْمُ وَ لَيْسَ لَهَا قَرَارٌ قَالَ لَهَا قُومِي يَا بُنَيَّةِ فَقَامَتْ فَحَمَلَ النَّبِيُّ ص الْحَسَنَ وَ حَمَلَتْ فَاطِمَةُ الْحُسَيْنَ وَ أَخَذَتْ بِيَدِ أُمِّ كُلْثُومٍ فَانْتَهَى إِلَى عَلِيٍّ ع وَ هُوَ نَائِمٌ فَوَضَعَ النَّبِيُّ ص رِجْلَهُ عَلَى رِجْلِ عَلِيٍّ فَغَمَزَهُ وَ قَالَ قُمْ يَا أَبَا تُرَابٍ فَكَمْ سَاكِنٍ أَزْعَجْتَهُ ادْعُ لِي أَبَا بَكْرٍ مِنْ دَارِهِ وَ عُمَرَ مِنْ مَجْلِسِهِ وَ طَلْحَةَ فَخَرَجَ عَلِيٌّ فَاسْتَخْرَجَهُمَا مِنْ مَنْزِلِهِمَا وَ اجْتَمَعُوا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهَا فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي كَانَ كَمَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي وَ مَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي كَانَ كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي قَالَ فَقَالَ عَلِيٌّ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَمَا دَعَاكَ إِلَى مَا صَنَعْتَ فَقَالَ عَلِيٌّ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا كَانَ مِنِّي مِمَّا بَلَغَهَا شَيْ‏ءٌ وَ لَا حَدَّثَتْ بِهَا نَفْسِي فَقَالَ النَّبِيُّ صَدَقْتَ وَ صَدَقَتْ فَفَرِحَتْ فَاطِمَةُ ع بِذَلِكَ وَ تَبَسَّمَتْ حَتَّى رُئِيَ ثَغْرُهَا فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ لَعَجَبٌ لِحِينِهِ مَا دَعَاهُ إِلَى مَا دَعَانَا هَذِهِ السَّاعَةَ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ النَّبِيُّ ص بِيَدِ عَلِيٍّ فَشَبَّكَ أَصَابِعَهُ بِأَصَابِعِهِ فَحَمَلَ النَّبِيُّ ص الْحَسَنَ وَ حَمَلَ الْحُسَيْنَ عَلِيٌّ وَ حَمَلَتْ فَاطِمَةُ أُمَّ كُلْثُومٍ وَ أَدْخَلَهُمُ النَّبِيُّ بَيْتَهُمْ وَ وَضَعَ عَلَيْهِمْ قَطِيفَةً وَ اسْتَوْدَعَهُمُ اللَّهَ ثُمَّ خَرَجَ وَ صَلَّى بَقِيَّةَ اللَّيْلِ"۱

حديث كرد ما را على بن احمد، گفت: حديث كرد ما را ابو العباس احمد بن محمّد بن يحيى از عمرو بن مقدام و زياد بن عبد اللَّه، گفتند: مردى خدمت امام صادق عليه السّلام آمد و به او گفت: خدا رحمت كند، آيا مى‏شود جنازه را در نور آتش تشييع كرد و يا با آتش و قنديل و يا چيز ديگرى كه روشنايى مى‏دهد، همراه جنازه رفت؟ گفت: رنگ امام صادق عليه السّلام از اين سخن دگرگون شد و مرتّب نشست، و سپس گفت: شقيّى از اشقيا به نزد فاطمه دختر پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله آمد و به او گفت: آيا مى‏دانى كه على عليه السّلام از دختر ابو جهل خواستگارى كرده است؟ فاطمه گفت:حقيقت را مى‏گويى؟ آن مرد سه بار گفت: آنچه مى‏گويم حقيقت است. پس غيرت فاطمه تحريك شد به طورى كه نتوانست مالك احساسات خود شود و اين بدان جهت بود كه خداوند براى زنان غيرت و براى مردان جهاد را نوشته است و براى زنانى كه خويشتن دارى و صبر كنند پاداش كسى را كه نگهبان مرزها و مهاجر در راه خدا باشد نوشته است. گفت: اندوه فاطمه از اين جريان بيشتر شد و او در انديشه بود، تا اينكه شب شد و او شبانه حسن را در شانه راست و حسين را در شانه چپ خود قرار داد و دست چپ ام كلثوم را به دست خود گرفت و به خانه پدرش رفت، و پس على عليه السّلام آمد و وارد خانه شد و فاطمه عليها السّلام را نديد و از اين جهت به شدّت اندوهگين شد و بر او گران آمد، در حالى كه نمى‏دانست كه قضيّه از چه قرار است. او از اينكه فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند، خجالت مى‏كشيد، پس به مسجد در آمد و به تعدادى كه خدا مى‏خواست نماز خواند و پس از آن مقدارى از ريگ‏هاى مسجد را جمع كرد و بر آن تكيه داد. چون پيامبر اندوه فاطمه را ديد قدرى آب به او داد، سپس لباسش را پوشيد و وارد مسجد شد، او همچنان نماز مى‏خواند و در حال ركوع و سجود بود و هر گاه كه‏ دو ركعت نماز مى‏خواند، از خدا مى‏خواست كه اندوه فاطمه را برطرف كند، چون وقتى از پيش او بيرون آمد او بسيار ناراحت بود.زيرا پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فاطمه را ديد كه خواب به چشمش نمى‏رود و آرام و قرار ندارد، به او گفت: دخترم برخيز و او برخاست و پيامبر حسن را برداشت و فاطمه حسين را برداشت و دست ام كلثوم را گرفت تا اينكه نزد على عليه السّلام رسيدند، پيامبر پاى خود را روى پاى على گذاشت و او را بيدار كرده و گفت: برخيز اى ابو تراب كه دل آرامى را بى‏قرار ساخته‏اى. ابو بكر را از خانه‏اش و عمر را از مجلسش و نيز طلحه را صدا بزن، على (ع) بيرون رفت و آنها را از منزل‏هايشان صدا زد و همگى نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله گرد آمدند. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گفت: اى على! آيا نمى‏دانى كه فاطمه پاره تن من است و من از او هستم؟ هر كس او را اذيّت كند مرا اذيّت كرده و هر كس مرا اذيّت كند خدا را اذيّت كرده و هر كس او را پس از مرگ من اذيّت كند مانند اين است كه در حال حيات من اذيّت كرده است و هر كس او را در حال حيات من اذيّت كند مانند اين است كه او را پس از مرگ من اذيّت كرده است.مى‏گويد: على عليه السّلام گفت: آرى، اى پيامبر خدا. پيامبر گفت: پس چه چيزى باعث شد كه آن كار را كردى؟ على گفت: سوگند به كسى كه تو را به حقّ به پيامبرى برگزيد آنچه به او رسيده، هرگز از من واقع نشده است و حتى فكر آن را هم به خود راه نداده‏ام. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: راست گفتى، راست گفتى. پس فاطمه عليها السّلام خوشحال شد و تبسّمى كرد، به طورى كه دندان‏هايش ديده شد. پس يكى از آن دو نفر به رفيقش گفت: جاى تعجّب است، ما را در اين وقت براى چه خواسته بود؟سپس پيامبر دست على را گرفت و انگشتانش را به انگشتان او چسبانيد و پيامبر حسن را برداشت و على حسين را و فاطمه ام كلثوم را و پيامبر آنها را به خانه خود آورد و قطيفه‏اى انداخت و آنها را به خدا سپرد و بيرون آمد و بقيه شب را به نماز ايستاد.

منابع -علل الشرایع شیخ صدوق
بحارالانوار

سلام
با عرض معذرت یه پیشنهاد دارم.:Gol:
بحثها در چند تاپیک مشابه خیلی مفصل شدند و اگر کارشناس محترم و کاربران (یعنی کلا موافقین و مخالفین موضوع مورد بحث)موافق هستند, به صورت تیتر وار محاسن و معایب حکم متعه را بیان کنند و جدای از بحث شرعی و دیدگاه قرآنی اون بیایم منصفانه ببینیم که واقعا مجموع محاسن یا معایب اون امروز باعث کم شدن مشکلات جامعه ما میشه یا باعث افزایش مشکلات میشه.
اگر موافقید یکی از دوستان موافق زحمت لیست کردن محاسن و یکی از کاربران محترم هم لیست معایب و مضرات متعه را در دو پیام ایجاد کنند و برای کم و زیاد کردن آیتمها هم فقط اون دو پیام ویرایش بشه و اگر کاربری هم خواست آیتمی اضافه کنه بصورت خصوصی به هر دو عزیز مذکور اعلام کنه تا ایشان لیست را ادیت کنه.
با توجه به تعداد پیامهای سرکار دل آرام که تا این لحظه 57 پیام مخالف و جناب owari با 34 پیام موافق و جناب کریم هم 28 رای موافق
اگر عزیزان (یا کسی دیگر که خودش داوطلبانه اعلام کنه) فرصت دارند این کار را بکنند تا منصفانه و عاقلانه روی تک تک موارد بحث بشه تا نهایتاً هم به یک نتیجه مفید برسیم و از این همه وقت که گذاشته میشه نهایت استفاده بشه.
موفق باشید:Gol:

با سلام خدمت دوستان بزرگوار
تایپیک جاری بخاطر طولانی شدن بحث و و بالطبع مشکلاتی که در جمع بندی رخ خواهد داد
تا بررسی محتوایی و جمع بندی نهایی قفل و به محضر مبارک مدیر محترم تدوین تقدیم می گردد
موفق باشید
:Gol:


با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب خدمت کاربران فهیم انجمن گفتگوی دینی :ok:

با کسب اجازه از کارشناس محترم جناب استاد کریم نکته ای را متذکر می شوم


تارک دنیا;522482 نوشت:

حدیث را کامل آنطوری که در منبع شیعی هست، نقل می کنیم:"حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ وَ زِيَادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالا أَتَى رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ هَلْ تُشَيَّعُ الْجَنَازَةُ بِنَارٍ وَ يُمْشَى مَعَهَا بِمِجْمَرَةٍ أَوْ قِنْدِيلٍ أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ مِمَّا يُضَاءُ بِهِ قَالَ فَتَغَيَّرَ لَوْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ ذَلِكَ وَ اسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ جَاءَ شَقِيٌّ مِنَ الْأَشْقِيَاءِ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهَا أَ مَا عَلِمْتِ أَنَّ عَلِيّاً قَدْ خَطَبَ بِنْتَ أَبِي جَهْلٍ فَقَالَتْ حَقّاً مَا تَقُولُ فَقَالَ حَقّاً مَا أَقُولُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَدَخَلَهَا مِنَ الْغَيْرَةِ مَا لَا تَمْلِكُ نَفْسَهَا وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَتَبَ عَلَى النِّسَاءِ غَيْرَةً وَ كَتَبَ عَلَى الرِّجَالِ جِهَاداً وَ جَعَلَ لِلْمُحْتَسِبَةِ الصَّابِرَةِ مِنْهُنَّ مِنَ الْأَجْرِ مَا جَعَلَ لِلْمُرَابِطِ الْمُهَاجِرِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ فَاشْتَدَّ غَمُّ فَاطِمَةَ مِنْ ذَلِكَ وَ بَقِيَتْ مُتَفَكِّرَةً هِيَ حَتَّى أَمْسَتْ وَ جَاءَ اللَّيْلُ حَمَلَتِ الْحَسَنَ عَلَى عَاتِقِهَا الْأَيْمَنِ وَ الْحُسَيْنَ عَلَى عَاتِقِهَا الْأَيْسَرِ وَ أَخَذَتْ بِيَدِ أُمِّ كُلْثُومٍ الْيُسْرَى بِيَدِهَا الْيُمْنَى ثُمَّ تَحَوَّلَتْ إِلَى حُجْرَةِ أَبِيهَا فَجَاءَ عَلِيٌّ فَدَخَلَ حُجْرَتَهُ فَلَمْ يَرَ فَاطِمَةَ فَاشْتَدَّ لِذَلِكَ غَمُّهُ وَ عَظُمَ عَلَيْهِ وَ لَمْ يَعْلَمِ الْقِصَّةَ مَا هِيَ فَاسْتَحَى أَنْ يَدْعُوَهَا مِنْ مَنْزِلِ أَبِيهَا فَخَرَجَ إِلَى الْمَسْجِدِ يُصَلِّي فِيهِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ جَمَعَ شَيْئاً مِنْ كَثِيبِ الْمَسْجِدِ وَ اتَّكَأَ عَلَيْهِ فَلَمَّا رَأَى النَّبِيُّ ص مَا بِفَاطِمَةَ مِنَ الْحُزْنِ أَفَاضَ عَلَيْهَا مِنَ الْمَاءِ ثُمَّ لَبِسَ ثَوْبَهُ وَ دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَلَمْ يَزَلْ يُصَلِّي بَيْنَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ كُلَّمَا صَلَّى رَكْعَتَيْنِ دَعَا اللَّهَ أَنْ يُذْهِبَ مَا بِفَاطِمَةَ مِنَ الْحُزْنِ وَ الْغَمِّ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا وَ هِيَ تَتَقَلَّبُ وَ تَتَنَفَّسُ الصُّعَدَاءَ فَلَمَّا رَآهَا النَّبِيُّ ص أَنَّهَا لَا يُهَنِّيهَا النَّوْمُ وَ لَيْسَ لَهَا قَرَارٌ قَالَ لَهَا قُومِي يَا بُنَيَّةِ فَقَامَتْ فَحَمَلَ النَّبِيُّ ص الْحَسَنَ وَ حَمَلَتْ فَاطِمَةُ الْحُسَيْنَ وَ أَخَذَتْ بِيَدِ أُمِّ كُلْثُومٍ فَانْتَهَى إِلَى عَلِيٍّ ع وَ هُوَ نَائِمٌ فَوَضَعَ النَّبِيُّ ص رِجْلَهُ عَلَى رِجْلِ عَلِيٍّ فَغَمَزَهُ وَ قَالَ قُمْ يَا أَبَا تُرَابٍ فَكَمْ سَاكِنٍ أَزْعَجْتَهُ ادْعُ لِي أَبَا بَكْرٍ مِنْ دَارِهِ وَ عُمَرَ مِنْ مَجْلِسِهِ وَ طَلْحَةَ فَخَرَجَ عَلِيٌّ فَاسْتَخْرَجَهُمَا مِنْ مَنْزِلِهِمَا وَ اجْتَمَعُوا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهَا فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي كَانَ كَمَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي وَ مَنْ آذَاهَا فِي حَيَاتِي كَانَ كَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِي قَالَ فَقَالَ عَلِيٌّ بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَمَا دَعَاكَ إِلَى مَا صَنَعْتَ فَقَالَ عَلِيٌّ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا كَانَ مِنِّي مِمَّا بَلَغَهَا شَيْ‏ءٌ وَ لَا حَدَّثَتْ بِهَا نَفْسِي فَقَالَ النَّبِيُّ صَدَقْتَ وَ صَدَقَتْ فَفَرِحَتْ فَاطِمَةُ ع بِذَلِكَ وَ تَبَسَّمَتْ حَتَّى رُئِيَ ثَغْرُهَا فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ لَعَجَبٌ لِحِينِهِ مَا دَعَاهُ إِلَى مَا دَعَانَا هَذِهِ السَّاعَةَ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ النَّبِيُّ ص بِيَدِ عَلِيٍّ فَشَبَّكَ أَصَابِعَهُ بِأَصَابِعِهِ فَحَمَلَ النَّبِيُّ ص الْحَسَنَ وَ حَمَلَ الْحُسَيْنَ عَلِيٌّ وَ حَمَلَتْ فَاطِمَةُ أُمَّ كُلْثُومٍ وَ أَدْخَلَهُمُ النَّبِيُّ بَيْتَهُمْ وَ وَضَعَ عَلَيْهِمْ قَطِيفَةً وَ اسْتَوْدَعَهُمُ اللَّهَ ثُمَّ خَرَجَ وَ صَلَّى بَقِيَّةَ اللَّيْلِ"۱

حديث كرد ما را على بن احمد، گفت: حديث كرد ما را ابو العباس احمد بن محمّد بن يحيى از عمرو بن مقدام و زياد بن عبد اللَّه، گفتند: مردى خدمت امام صادق عليه السّلام آمد و به او گفت: خدا رحمت كند، آيا مى‏شود جنازه را در نور آتش تشييع كرد و يا با آتش و قنديل و يا چيز ديگرى كه روشنايى مى‏دهد، همراه جنازه رفت؟ گفت: رنگ امام صادق عليه السّلام از اين سخن دگرگون شد و مرتّب نشست، و سپس گفت: شقيّى از اشقيا به نزد فاطمه دختر پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله آمد و به او گفت: آيا مى‏دانى كه على عليه السّلام از دختر ابو جهل خواستگارى كرده است؟ فاطمه گفت:حقيقت را مى‏گويى؟ آن مرد سه بار گفت: آنچه مى‏گويم حقيقت است. پس غيرت فاطمه تحريك شد به طورى كه نتوانست مالك احساسات خود شود و اين بدان جهت بود كه خداوند براى زنان غيرت و براى مردان جهاد را نوشته است و براى زنانى كه خويشتن دارى و صبر كنند پاداش كسى را كه نگهبان مرزها و مهاجر در راه خدا باشد نوشته است. گفت: اندوه فاطمه از اين جريان بيشتر شد و او در انديشه بود، تا اينكه شب شد و او شبانه حسن را در شانه راست و حسين را در شانه چپ خود قرار داد و دست چپ ام كلثوم را به دست خود گرفت و به خانه پدرش رفت، و پس على عليه السّلام آمد و وارد خانه شد و فاطمه عليها السّلام را نديد و از اين جهت به شدّت اندوهگين شد و بر او گران آمد، در حالى كه نمى‏دانست كه قضيّه از چه قرار است. او از اينكه فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند، خجالت مى‏كشيد، پس به مسجد در آمد و به تعدادى كه خدا مى‏خواست نماز خواند و پس از آن مقدارى از ريگ‏هاى مسجد را جمع كرد و بر آن تكيه داد. چون پيامبر اندوه فاطمه را ديد قدرى آب به او داد، سپس لباسش را پوشيد و وارد مسجد شد، او همچنان نماز مى‏خواند و در حال ركوع و سجود بود و هر گاه كه‏ دو ركعت نماز مى‏خواند، از خدا مى‏خواست كه اندوه فاطمه را برطرف كند، چون وقتى از پيش او بيرون آمد او بسيار ناراحت بود.زيرا پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فاطمه را ديد كه خواب به چشمش نمى‏رود و آرام و قرار ندارد، به او گفت: دخترم برخيز و او برخاست و پيامبر حسن را برداشت و فاطمه حسين را برداشت و دست ام كلثوم را گرفت تا اينكه نزد على عليه السّلام رسيدند، پيامبر پاى خود را روى پاى على گذاشت و او را بيدار كرده و گفت: برخيز اى ابو تراب كه دل آرامى را بى‏قرار ساخته‏اى. ابو بكر را از خانه‏اش و عمر را از مجلسش و نيز طلحه را صدا بزن، على (ع) بيرون رفت و آنها را از منزل‏هايشان صدا زد و همگى نزد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله گرد آمدند. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله گفت: اى على! آيا نمى‏دانى كه فاطمه پاره تن من است و من از او هستم؟ هر كس او را اذيّت كند مرا اذيّت كرده و هر كس مرا اذيّت كند خدا را اذيّت كرده و هر كس او را پس از مرگ من اذيّت كند مانند اين است كه در حال حيات من اذيّت كرده است و هر كس او را در حال حيات من اذيّت كند مانند اين است كه او را پس از مرگ من اذيّت كرده است.مى‏گويد: على عليه السّلام گفت: آرى، اى پيامبر خدا. پيامبر گفت: پس چه چيزى باعث شد كه آن كار را كردى؟ على گفت: سوگند به كسى كه تو را به حقّ به پيامبرى برگزيد آنچه به او رسيده، هرگز از من واقع نشده است و حتى فكر آن را هم به خود راه نداده‏ام. پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: راست گفتى، راست گفتى. پس فاطمه عليها السّلام خوشحال شد و تبسّمى كرد، به طورى كه دندان‏هايش ديده شد. پس يكى از آن دو نفر به رفيقش گفت: جاى تعجّب است، ما را در اين وقت براى چه خواسته بود؟سپس پيامبر دست على را گرفت و انگشتانش را به انگشتان او چسبانيد و پيامبر حسن را برداشت و على حسين را و فاطمه ام كلثوم را و پيامبر آنها را به خانه خود آورد و قطيفه‏اى انداخت و آنها را به خدا سپرد و بيرون آمد و بقيه شب را به نماز ايستاد.

منابع -علل الشرایع شیخ صدوق
بحارالانوار

در پست 286 به روایتی استناد شده که قبلا در تاپیک زیر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است:

http://www.askdin.com/thread2356.html

خواهشمندم در یک تاپیک از هرگونه قضاوت عجولانه خودداری نموده

و با دیده انصاف و به دور از هرگونه پیش داوری بنگرید

همچنین فقط در موضوع اصلی تاپیک مطالب خود را ارسال نمایید:please:

با تشکر از همکاری شما بزرگواران :Kaf:

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

جمع بندی: الگو بودن اعراب در اجرای احکام اسلامی یا حقوق زنان در اسلام
سوال: چرا در اسلام بین زن ومرد تمایز وجود دارد؟
جواب: تفاوت بین زن ومرد مربوط به اسلام نیست بلکه در سایر مکاتب وادیان نیز وجود داشته است. وجناب آلکسیس کارل از دانشمندان غربی در در فمینیسم ومساوی انگاشتن زن ومرد در کتاب معروف خودش انسان موجود ناشناخته می گوید:
اختلافیکه بین زن ومرد موجود است تنها مربوط به شکل اندامهای جنسی آنها وانجام زایمان نزد زن وطرز تعلیم خاص آنها نیست بلکه نتیجه علتی عمیق تر است که از تاثیر مواد شیمیایی مترشحه غدد تناسلی در خون ناشی می شود.
بعلت عدم توجه به این نکته اصلی ومهم است که طرفداران نهضت زن فکر می کنند که هر دو جنس می توانند یک قسم تعلیم وتربیت یابند ومشاغل واختیارات ومسئولیت های یکسانی به عهده بگیرند. زن از جهات زیادی با مرد متفاوت است. یکایک سلولهای بدنش همچنین دستگاههای عضو ی ومخصوصا سلسله عصبی نشانه جنس او را بر روی خود دارندو.....(آلکسیس کارل،انسان موجود ناشناخته، ص100، ترجمه پرویز دبیری، ناشر، کتابفروشی تأئید اصفهان، 1362)

اینها سخنان یک عالم اسلامی نیست بلکه نتیجه مطالعات یک متخصص زیست شناسی وجراح است که در سال 1912 جایزه نوبل فیزیولوژی وپزشکی را به دست آورده است، می باشد که در زمانی که مساله برابری زن ومرد در غرب در اوج خود بوده است این تذکر را می دهد. والان خیلی از زنان غربی به همین نتیجه رسیده اند.
همانطور که از سخنان کارل هم به دست می آید برابری زن ومرد در همه چیز از ایداعات فمنیست ها است که ضربه اساسی را به شخصیت زن وخانواده زد وآثار منفی آن الان در خانواده ها هویدا است. آنها خواستند ابرو را درست کنند زدند چشمش را در آوردند. زن را از چاله در آورده ودر چاه انداختند.
با توجه به همین تفاوت جسمی زن ومرد است که اسلام برای زن تکالیف ووظایفی غیر از مرد تعیین کرده است وعلم هم همین مساله را ثابت می کند. والا از نظر روحی مرد وزن یکسان هستند وزن هم می تواند به مقامات معنوی که مرد دست می یاید دست پیدا کند.

تناسب نه نقص:
شهید مطهری چه خوب می فرماید: تفاوتهای زن و مرد تنساب است نه نقص وکمال، قانون خلقت خواسته است با این تفاوتها تناسب بیشتری میان زن ومرد که قطعا برای زندگی مشترک ساخته شده اند ومجرد زیستن انحراف از قانون خلقت بوجود می آورد.( مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات حکمت، 1357چاپ هشتم )
وچه خوب است در تکمیل این سخنان سخن آلکسیس کارل را ذکر کنیم که می گوید: زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت ومسیر سرشت خاص خویش

بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند. وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت خیلی بزرگتر از مردهاست ونبایستی آنرا سرسری گیرند ورها کنند.(انسان موجود

ناشناخته، همان، ص101)

کاش در همان دوره زنان حرفهای کارل این دانشمند فرانسوی را جدی می گرفتند تا امروز در پاریش از خیایان زنان ویترینی خبری نبود. در هالیووود وسنیماهای دنیا

زنان را به کالای جنسی تبدیل نمی کردند واینطور نمی شد که در کتابی که خانم وندی شیلت نوشته بنام دختران عفاف را بر می گزینند اکثر آنها از اینکه بخاطر

همین فضای فمنیستی وجنسی وجود دارد بخاطر حرف دیگران عفت خود را از دست نمی دادند.

سوال: خانواده وهمسر چه جایگاهی در اسلام دارند؟

جواب: خانواده مهمترین رکن در اجتماع از نظر اسلام می باشد. خداوند متعال در قرآن کریم انواع مختلف خانواده ها را برای ما مثال می زند. در سوره تحریم از خانواده فرعون مثال می زند که همسر خوب بود ولی شوهر طاغوت ونااهل واین همسر بود که از اعمال ورفتار شوهر تبری می جست. نمونه دیگر خانواده حضرت نوح ولوط بودند که شوهرها از بهترین وبرگزیده ترین انسانها بودند ولی همسران آنها انسانهای نااهلی بودند که در خط وجبهه مقابل آنها ایستاده بودند. وخانواده ای که شوهر وهمسر هر دو از بدترین انسانها بودند وآنها خانواده ابولهب عموی پیامبر(ص) بود که هر دو با آنحضرت مقابله می کردند.(سوره مسد)

باز در سوره انسان خانواده ای را مثال می زند که هم شوهر وهم همسر خوب بوده وبهترین خانواده روی زمین را تشکیل داده بودند ویکی از کارهای نیک آنها را مثال می زند. آن دو بزرگوار با اینکه نذر کرده بودند همراه با فرزندان وخادم خود فضه افطاری خود را در سه روز متوالی یه مسکین ویتیم واسیر بخشیدند وگرسنه خوابیدند. آنها اهل وفای به نذر(یوفون بالنذر)، انفاق(ویطعمون الطعام)، اخلاص(إنما نطعمکم لوجه الله)، باور به قیامت (إنا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا)بودند.

بطوری که در شان این خانواده سوره انسان نازل شد.

این اهمیت خانواده است که خداوند متعال انواع مختلف خانواده ها را مثال می زند تا انسانها هوشیار باشند وراه خانواده درست را ادامه دهند.

اسلام آنقدر برای ازدواج ارزش قائل است که در سوره نور می فرماید: وأنکحوا الایامی منکم والصالحین من عبادکم وإمائکم وإن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم(نور/32)، بی همسران خود وکنیزان وغلامان درستکارتان را همسر دهید واگر فقیر باشند خداوند از فضل خود آنها را بی نیاز خواهد کرد که خداوند گشایشگر داناست.

آنقدر این ازدواج مهم است که خداوند دستور می دهد حتی فقراء خود را ازدواج دهید واین بخاطر اهمیت این امر مقدس است. یا در مورد فلسفه ازدواج وتشکیل خانواده می فرماید: ومن آیاته إن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها(روم/21)، از نشانه های الهی این است که برای تان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا با آنها آرامش پیدا کنید.

بنابراین هدف از ازدواج وتشکیل خانواده آرامش است که برای این امر هم خداوند می فرماید: مودت ورحمتی که بین همسران است از آیات الهی

است.( وجعل بینکم مودة ورحمة إن فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون، روم/21) وقتی در بین این همسران دوستی ورحمت قرار داده شده واز طرف دیگر خداوند متعال در سوره انسان وسوره تحریم ومسد نمونه خانواده های مختلف را همراه با صفاتشان بیان کرده است اگر کسی در این آیات خوب تامل کرده وراه درست را انتخاب کند هم آرامش مورد نظر در ازدواج را به دست خواهد آورد وهم در زندگی موفق خواهد شد.

باز خداوند در مورد انسانهای خوب یعنی حضرت اسماعیل صادق الوعد بیان داشته است که او خانواده خود را به نماز وزکات توصیه میکرد(سوره

مریم/آیه 55) وبه پیامبر خدا(ص) دستور می دهد که خانواده خود را به نماز فرمان ده(طه/132)

در مورد همسرداری هم ما روایات زیادی داریم که فقط یک نمونه آن را عرض می کنم که رسول خدا فرمود: قول الرجل للمراة إنی أحبک لایذهب من قلبها أبدا، سخن مرد به همسرش که تور ا دوست دارم هر گز از قلبش محو نمی گردد.(وسائل الشیعة، حر عاملی، المکتبة الاسلامیة، ج14، ص9)

اینها همه نشان می دهد که چیزی به اهمیت ازدواج وخانواده در اسلام وجود ندارد.

سوال: چرا وضعیت زن در کشورهای اسلامی بد است؟

جواب: ما باید بین اسلام وعملکرد مسلمانان فرق بگزاریم وعمل غلط مسلمانان را به پای اسلام ننویسم. در برخی کشورهای اسلامی الان دولتها سکولا رهستند

وووضعیت زن چندان فرقی با غرب ندارد وچه بسا زمینه برای فساد وفحشاء بیشتر است مثل امارات، ودر برخی کشورها هم آنچنان زن را در حصار وسختی قرار داده اند که اسلام هیچوقت چنین عمل نمی کرد مثل قوانینی که وهابیها در عربستان قرار داده اند وبه زنان حق تعلیم وحضور در مراکز اجتماعی ار نمی دهند.

این دو رویه غلط است بلکه اسلام دین اعتدال است. اولا اسلام هیچوقت جلوی تعلیم را برای زن نگرفته است بلکه نبی مکرم اسلام می فرماید: طلب العلم فریضة علی کل مسلم ومسلمة، طلب علم برای هر مرد وزن مسلمان واجب است.(امام صادق(ع)، مصباح الشریعة، ص22، باب9، انتشارات اعلمی، 1400، چ اول)

(س) وزینب(س) بزرگترین نقش اجتماعی را ایفا کرده اند.

زن را نباید آنقدر آزاد گذاشت که مثل دبی به لجن وفساد کشیده شود واسم کشورش را هم اسلامی بگذارد ونه آنقدر محدود کرد که از حقوق ابتدایی خود محروم بماید.

جمع بندی 2: حقوق زن در اسلام
سوال: قوانین غربی حقوق زن را بیشتر رعایت کرده است یا اسلام؟
جواب: در جواب این سوال دقت به چند مساله لازم است. در مکاتب غیر اسلامی تا قبل از قرن20 دیدگاه در مورد زن این بود که زن از ماده ای پست از مایه مرد آفریده شده، ویا اینکه به زن جنبه طفیلی داده وگفته اند همسر حضرت آدم از اعضاء طرف چپ او آفریده شده ، یا اینکه می گفتند زن مایه گناه است، شیطان اول حوا را فریفت وبه واسطه او آدم را فریفت(این دیدگاهها د رکتاب مقدس هم وجود دارد) یا می گفتند زن نمی تواند به بهشت برود ومقامات معنوی را طی کند، به ریاضت جنسی وتقدس تجرد وعزوبت در برخی آیین ها مثل مسیحیت فرمان داده اند، زن را از نظر مرد مایه شر وبلای اجتناب ناپذیر می دانستند.
اما از این سخنان تحقیر آمیز نسبت به زن در قرآن واسلام خبری نیست، نسبت به سرشت وطینت زن دیدگاه تحقیر آمیزی نیست، بلکه در مورد همه آدمیان می فرماید: خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید.(یا أیها الناس إتّقوا ربّکم الّذی خلقکم من نفس واحدة وخلق منها زوجها وبثّ منهما رجالا کثیرا ونساء،...آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید وهم از آن جفت اورا خلق کرد...، نساء/1)
این مضمون در آیات زیادی مثل آیه 189اعراف، 6سوره زمر ودیگر سور آمده است.یا اینکه خداوند متعال وسوسه شیطان را به آدم وحوا هر دو نسبت می دهد نه اینکه اول به حوا نسبت داده باشد، فوسوس لهما الشیطان(اعراف/20) فدلاهما بغرور(اعراف/22) وقاسمهما إنی لکما من الناصحین(اعراف/21)، شیطان آن دو را وسوسه کرد آن دو را به فریب راهنمایی کرد وقسم خورد که جز خیر آنها را نمی خواهد.
یا در باب مقامات معنوی قرآن اصلا جنسیت را مطرح نمی کند بلکه ملاک را عمل قرار داده است خواه از طرف زن باشد یا مرد. خداوند متعال می فرماید: أنّي لا أضیع عمل عامل منکم من ذکر أو أنثی(آل عمران/195) من عمل هیچکدام از شما را چه مرد باشد وچه زن تباه نمی کنم.
یا اینکه اسلام برخلاف مسیحیت تحریفی وحتی فرقه های جدید مثل شیطان پرستی که به زن با حقارت می نگرند ازدواج را امری مقدس وتجرد را پلید می شمرد، ودوست داشتن زن را زء اخلاق انبیاء می شمارد. من أخلاق الأنبیاء حب النساء، از اخلاق انبیاء دوست داشتن زنان(همسرانشان) است.(کلینی، اصول کافی، انتشارت دارالکتب اسلامیه، ج5، ص320، 1407، چ چهارم)
وبه قول مثل معروف الفضل ما شهدت به الاعداء، فضیلت آن است که دشمن به آن شهادت دهد. برتراند راسل می گوید: در همه آئینها نوعی بدبینی به علاقه جنسی یافت می شود مگر در اسلام ، اسلام از نظر مصالح اجتماعی حدود ومقرراتی برای این علاقه وضع کرده اما آنرا پلید نشمرده است.( مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص119)
اسلام می گوید: هر یک از مرد وزن برای یکدیگر آفریده شده اند: هنّ لباس لکم وأنتم لباس لهنّ(بقره/187)، زنان زینت وپوشش شما هستند وشما زینت وپوشش آنها.
از نظر اسلام وجود زن خیر است ومایه آرامش وسکون دل مرد است(سوره روم/21).
اینها بخشی از سخنان شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات حکمت، چاپ هشتم، سال1357 ، از ص114تا 120 است.
اما غرب ا قبل از قرن 20 هیچ حقوقی برای زن قائل نبود، نه حقوق مساوی ونه حقوق مشابه در حالی که اسلام با تشابه حقوق زن ومرد مخالف است وآنهم بخاطر تفاوتهای جسمی که دارند وقبلا نیز سخن کارل گذشت، والا اسلام برای زن ومرد حقوق مساوی قائل است که آیات مربوطه بیان شد.
اما این غربی ها بودند که تازه در قرن 20 وبعد از اعتراضات ونهضتهایی که زنان بخاطر ظلم بر آنها بر پا کردند تازهه در سال 1948 منشور حقوق بشر را تصویب کردند وبعد از آن خیلی از کشورهای اروپایی حاضر به قبول حقوق زنان نبودند. د رحالی که اسلام از 1400سال قبل این حقوق را برای زن قرار داده بود.
توجه به این نکات واینکه امروز در جامعه غربی زن رد چه وضعیتی قرارداده شده واز او بیشتر از اینکه با کرامت برخورد کنند به عنوان کالای جنسی استفاده می کنند اما اسلام چه جایگاهی برای زن قائل است که برای حفظ او وکرامت وارزشش دستور حجاب داده است تا در معرض دید مردان هوس باز ونگاههای آلوده آنها نباشد تا اینکه دچار وضعیت زن غربی نگردد که دز جامعه او امروز ازدواج هم جنس بازی قانون شده است. مردان بجای مراجعه به زنان با مردان ازدواج می کنند واین همان کرامتی است که غرب به زن داده است.

سوال: فلسفه تعدد زوجات در اسلام چیست؟
جواب: مساله تعدد زوجات از ابداعات اسلام نبوده است بلکه قبل از اسلام وجود داشت واسلام برای آن قوانین قرارداده وچون قبل از اسلام مردان هر قدر زن که دلشان می خواست می گرفتند بدون اینکه حق وحقوقی برای آنها قائل باشند . اسلام این امر را به چهار زن محدود کرد با حفظ عدالت بین آنها که قبل از اسلام از این امور خبری نبود.
شهید مطهری در بخش11کتاب نظام حقوق زن در اسلام از صفحه329به بعد به طور مشروح این مساله را توضیح داده است.

موضوع قفل شده است