جمع بندی الله یا شیطان؟

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
الله یا شیطان؟

با سلام، شبه ای ذهن منو درگیر کرده و نیازمند پاسخی قانع کننده برای آن هستم، آن شبه این است، از کجا بفهمیم که الله همان شیطان نیست، یعنی شیطان با نام الله سعی ندارد ما را وادار به پرستش خود کند ؟ از کجا بدانیم او واقعا قادر مطلق و دانای هر چیز است ؟ از کجا بدانیم او ما را خلق کرده ؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد هادی

به من بیاموز;784074 نوشت:
با سلام، شبه ای ذهن منو درگیر کرده و نیازمند پاسخی قانع کننده برای آن هستم، آن شبه این است، از کجا بفهمیم که الله همان شیطان نیست، یعنی شیطان با نام الله سعی ندارد ما را وادار به پرستش خود کند ؟ از کجا بدانیم او واقعا قادر مطلق و دانای هر چیز است ؟ از کجا بدانیم او ما را خلق کرده ؟


با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسش زیبای شما

انسان موجودی است که دارای دو بعد مادّی و روحانی می باشد؛«و بدأ خلق الانسان من طين‏أ ثم سوّاه و نفخ فيه من روحه» خداوند آفرينش انسان را ازگل آغاز كردأ سپس او را سازمان هماهنگ بخشيد و از روح خود در او دميد. (سجده: 9 و 7) پس انسان آميخته‏اى است از (گل) عنصرى زمينى و نامقدس، و از (روح) مخلوق الهى و مقدس.
باتوجه به اینکه دنیای حاضر دنیای مادی است، بُعد مادی انسان غالب بوده و نمی تواند برخی از حقایق ماورائی را مشاهده و یا درک کند، به همین جهت خداوند عزیز راهنمایی از بیرون و راهنمایی از درون برای انسان ارسال فرمود تا انسان از برخی حقایق آشنا شده و از این طریق دشمن و خودی را شناسایی و در جهت تحقق آرمان های انبیاء الهی قدم بر دارد. بنابراین برای رسیدن به پاسخ خود بایستی به راهنمای بیرون و رهنمای درون مراجعه فرمایید تا شبهه ای که حصرت عالی را درگیر خود کرده برطرف گردیده و بتوانید حقیقت را آنگونه که هست دریابید.
برای رسیدن به پاسخ، قران کریم را ورق می زنیم و در لابلای آیات نورانی به آیه ای می رسیم که اینگونه بیان می کند:« ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَاعْبُدُوهُ» اين است خدا، پروردگار شما: هيچ معبودى جز او نيست، آفريننده هر چيزى است. پس او را بپرستيد، و او بر هر چيزى نگهبان است.
در این آیه نورانی، خداوند متعال خود را به عنوان خالق و معبود معرّفی می فرماید، دوباره به آیه دیگری می رسیم که فرمود:« هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ»(فاطر:3) آيا جز خداوند آفريدگاري هست؟ این حقیقت را کتابی می گوید که نقطه به نقطه اش وحی است، «ذلک الکتاب لاریب فیه»(بقره:1) شکی نیست که از جانب خداست.
خداوند راهنمایی هم از درون برای انسان قرار داد تا انسان بتواند به یاری راهنمای درون و بیرون، به مجهولات خود رسیده و خود را به کمال لایقش ارتقاء دهد. راهنمای درون هم می گوید: آیا جز خدا آفریدگاری هست؟ می گوید فقط خداوند خالق است و هیچ موجودی غیر از او نمی تواند خالق باشد. استدلال عقل چگونه است؟
آفریدن یعنی وجود دادن. و کسی می تواند وجود دهد، که خودش وجود باشد نه ماهیّت. شیطانی که خداوند در قرآن از او سخن گفته جنّ است. و جنّ، از سنخ مخلوق بوده و ماهیّت است؛ لذا نمی تواند خالق باشد چون وجود نیست؛ تنها وجود می تواند به دیگری وجود دهد. به فرمایش فلاسفه اسلامی ماهیت در ذات خود لا اقتضاء نسبت به وجود و عدم است یعنی ماهیت زمانی وجود پیدا می کند که کسی به او وجود ببخشد و الا عدم خواهد بود. بنابراین شیطان که ماهیت است نمی تواند خالق باشد. (برای مطالعه بیشتر ر.ک: بدایه الحکمه بخش 5)
مطلب دبگر اینکه خالقيت از صفات خداوند است، اين صفت مقتضای براهين اثبات وجود خداست، زيرا مفاد آن براهين، اين است كه خداوند مبدأ و علة العلل موجودات است؛ بنابراين همه موجودات مخلوق و آفريده اويند. (برای مطالعه بیشتر ر.ک: براهین اثبات خدا . آیت الله جوادی آملی)

در ارتباط با دانای مطق بودن خداوند علیم نیز، چاره ای جز این ندایم که از راهنمای درون و بیرون برای اثبات این مطلب بهره ببریم در قرآن کریم آیات فراوانی بیان شده که خداوند را عالِم مطلق و دانای حکیم معرفی فرموده است.« أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» (حج:70) آیا نمی‌دانی که خدا آنچه را در آسمان‌ها و زمین است را می‌داند؟
«عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ» (59) كليدهاى غيب، تنها نزد اوست؛ و جز او، كسى آن‌ها را نمى ‏داند. او آنچه را در خشكى و درياست مى‏‌داند؛ هيچ برگى (از درختى) نمى‏ افتد، مگر اينكه از آن آگاه است؛ و نه هيچ دانه‏ اى در تاريكی هاى زمين، و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد، جز اينكه در كتابى آشكار ثبت است‏.

اما در ارتباط با اینکه از کجا بفهمیم که شیطان با نام الله سعی ندارد ما را وادار به پرستش خود کند! دانستن چنین موضوعی بسیار آسان است، اگر انسان در مسیر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام گام بردارد، با قرآن کریم انس داشته و رهنمودهای قرآن و اهلبیت (علیهم السلام) را به گوش جان سپرده و عامل به آن ها باشد یقینا در مسیر صحیح پرستش قرار گرفته و شیطان نمی تواند در چنین انسانی نفوذ کند.
خداوند سبحان در قران کریم شیطان را دشمن انسان دانسته که از فرصتی برای فریب انسان بهره می برد لذا انسانی که راه های نفوذ دشمن را شناخته و این راه ها ببندد شیطان راهی برای نفوذ نخواهد داشت. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:«الشیطان جاثم علی قلب ابن آدم، فاذا ذکر الله تعالی خنس، و إذا غفل وسوس» : شیطان بر قلب آدمیزاد چسبیده است پس هرگاه ذکر و یاد خدا را بنماید دور می شود و اگر از یاد خدا غافل ماند او را وسوسه می کند.
لذا تا زمانی که انسان در مسیر حق قرار گرفته است و عامل به دستورات دین مبین است یقینا شیطان راه نفوذ ندارد و انسان می تواند یقین پیدا کند که در این حالت خداوند را پرستش می کند. اما وقتی از مسیر دستورات دین مبین فاصله گرفت راه برای نفوذ شیطان باز می شود.

هادی;784798 نوشت:

اما در ارتباط با اینکه از کجا بفهمیم که شیطان با نام الله سعی ندارد ما را وادار به پرستش خود کند! دانستن چنین موضوعی بسیار آسان است، اگر انسان در مسیر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام گام بردارد، با قرآن کریم انس داشته و رهنمودهای قرآن و اهلبیت (علیهم السلام) را به گوش جان سپرده و عامل به آن ها باشد یقینا در مسیر صحیح پرستش قرار گرفته و شیطان نمی تواند در چنین انسانی نفوذ کند.

انگار شما بگین اگر انسان دستورات شیطان را مو به مو اجرا کند خداوند او را از اشتباهاتش آگاه نخواهد کرد، خب حالا که میبینیم شده ، نفوذ کرده حالا چطوری قانع کنم خودمو ؟ اصولا قرآن برای حرفایی که میزنه مدرک ارائه میکنه ؟ اون مدرک چی هستش اون رو میخوام بدانم.

با سلام

به راستی در بین تبلیغگران ادیان، نمی توان گروهی غیر از تبشیرگران مسیحیت را یافت که مردم را آشکارا به سوی جهل و ظلمت و بی فکری، دعوت می کنند. در ظاهر به سوی مسیح دعوت می کنند، ولی از سوی دیگر جار می زنند که مسیحیت دین نیست(!) لذا یک بیدینی خداباورانه را به مردم پیشنهاد می دهند!! گویی خدایی که اینها شناخته اند، پس از بعثت صدها نبی، از دین خسته شده است و تصمیم به اتخاذ راهی جدید گرفته است. از طرف دیگر، ادعاهای کشیشهایشان مبنی بر ارتباط با روح القدس و شفا دادن و نمایشهای مضحکی که در این زمینه به اجرا در می آورند، قابل توجه است. یکی از کشیشهایشان که در برنامه های ماهواره ای ادعا می کند که افرادی را که در مقابل تلویزیون نشسته اند و به برنامه اش نگاه می کنند، شفا می دهد! و به راستی چه جاهلند، کسانی که فریب این بیخردها را می خورند!! جدیداً مطلب دیگری از یکی دیگر از این تبشیرگران شنیدم، که می گوید کلمۀ الله شبیه یکی از نمادهای شیطان پرستی است، و در نتیجه الله همان شیطان است!!! به راستی افسوس می خورم از این همه جهل و بیخردی که دامن جامعۀ مسیحیت را گرفته است. اینها به راستی نمی دانند که الله نام اختصاصی خدا در اسلام نیست، بلکه در زبان عربی مترادفِ واژۀ خدا در فارسی، الله است و حتی در ترجمه های عربی کتاب مقدسشان که توسط خود مسیحیان صورت گرفته است، واژه های یهوه، الوهیم و تئوس، همگی به الله ترجمه می شوند:ترجمه شدن الوهیم به الله، در ترجمۀ عربی کتاب مقدس:فِي البَدءِ خَلَقَ اللهُ السَّماواتِ وَالأرْضَ.(پیدایش1:1) ترجمه شدن یهوه به الله، در ترجمۀ عربی کتاب مقدس:يَقُولُ اللهُ القَدِيرُ: ‹عِندَما خَرَجَ بَنُو إسْرائِيلَ مِنْ مِصْرَ، حاوَلَ عَمالِيقُ مَنْعَهُمْ مِنَ الدُّخُولِ إلَى كَنْعانَ. وَرَأيتُ ما فَعَلَهُ عَمالِيقُ.(اول سموئیل2:15) ترجمه شدن تئوس به الله، در ترجمۀ عربی کتاب مقدس:فِي البَدْءِ كانَ الكَلِمَةُ مَوْجُوداً، وَكانَ الكَلِمَةُ مَعَ اللهِ، وَكانَ الكَلِمَةُ هُوَ اللهَ.منبع: کتاب مقدس عربی erv-ar مسئله اینجاست که تبشیرگران مسیحیت، به دلیل سواد ناچیزی که دارند، نمی دانند که در جهان عرب، الله صرفاً همان خداست، و از سوی مسیحیان و یهودیان و صابئین و حتی ملحدین نیز برای اشاره به خدا، از واژۀ الله استفاده می شود، چنانکه قرآن نیز وقتی از مسیحیان و یهودیان نقل قول می کند، می بینیم که آنها نیز خدا را الله نامیده اند(سوره توبه، آیه 30) و وقتی تبشیگران مسیحیت، این حقیقت را نمی دانند، هر حرف بی اساس و ناصوابی را در مورد الله مطرح می کنند. یک روز می گویند الله نام یک بت بوده است، و روزی دیگر می گویند الله نام شیطان است. باید ببینیم این جاهلین، فردا چه می خواهند بگویند!! و البته بسیار بیخردانه است که به دلیل شباهت ادعاییِ روش نوشتن اسم خدا در یک زبان با یک نماد شیطانی، بگوییم خدا همان شیطان است، و حتی به فرض چنین تطابقی، چه بسا این نقشۀ خود شیطان باشد که یکی از نمادهای خود را شبیه نام خدا قرار بدهد، تا انسانهای جاهلی مثل اینها را گمراه کند. بیایید از دست این افراد خشمگین نباشیم، بلکه برایشان دعا کنیم، که شاید خدا قلوب بیمارشان را شفا دهد و بر مغزهایشان نور خرد را بتاباند.

yalda solimani;784864 نوشت:
با سلام
بیایید از دست این افراد خشمگین نباشیم، بلکه برایشان دعا کنیم، که شاید خدا قلوب بیمارشان را شفا دهد و بر مغزهایشان نور خرد را بتاباند.

ظاهرا شما منظور مرا متوجه نشدید ، من این شبه برایم پیدا شده است که نکند اصلا این جریان پرستش و اینها کار شیطان است و مثلا خداوند حقیقی ما را آزاد آفریده و جانشین خود کرده است ؟ یا در حال انجام آزمایش برای این کار است ؟

ویکی پدیا تو یه پاراگراف خلاصه ش می کنه:

«شیطان فریبکار یک آزمایش فکری در زمینهٔ شک‌گرایی است که توسط رنه دکارت در کتاب تأملات در فلسفه اولی در سال ۱۶۴۱ میلادی مطرح شد. دکارت در کتاب خود این فرض را مطرح می‌کند که ممکن است شیطانی فریبکار در حال فریب‌دادن انسان‌ها باشد به طوری که نمی‌گذارد هیچ حس و دریافت حقیقی‌ای به ایشان برسد و حتی گفته می‌شود که می‌تواند هر هنگام که خواست آن‌ها را در انجام هرگونه عملیات انتزاعی مانند یک محاسبهٔ ریاضی نیز فریب دهد. سؤالی که مطرح می‌شود این است که انسان چگونه می‌تواند با وجود جنین شیطان فریبکاری به هرگونه حقیقتی دست یابد یا از درستی امور مطمئن شود؟ با وجود اینکه خود دکارت بر این باور بود که راهی برای باطل‌دانستن این فرض وجود دارد، اما این نظریه و سؤال‌های پیرامون آن همچنان در میان فلاسفه باقی‌مانده است و خوش‌بینی دکارت در حل مسئلهٔ شک‌گرایی میان فلاسفهٔ چندان دیده نمی‌شود.»

خداباوری حاصل خوشبینی فلسفی و شیطانباوری حاصل بدبینی فلسفیه؛ شما فقط اتنخاب می کنید که خوشبین باشید یا بدبین.

به من بیاموز;784074 نوشت:
با سلام، شبه ای ذهن منو درگیر کرده و نیازمند پاسخی قانع کننده برای آن هستم، آن شبه این است، از کجا بفهمیم که الله همان شیطان نیست، یعنی شیطان با نام الله سعی ندارد ما را وادار به پرستش خود کند ؟ از کجا بدانیم او واقعا قادر مطلق و دانای هر چیز است ؟ از کجا بدانیم او ما را خلق کرده ؟

با سلام
همین که دستورات الله ( بندگی الله ) در مسیر سعادت واقعی انسان هست دلیلی بر این هست که الله خالق ماست و سعادت واقعی مخلوقش رو برنامه ریزی کره و در اختیار مخلوقش قرار داده

____________

شیطان خودش مخلوق هست و در جهت گراهی انسان میکوشد

و اگر انسان از شیطان پیروی کنه به سعادت و ارامش نمیرسه و این اشکار هست

به من بیاموز;784813 نوشت:
انگار شما بگین اگر انسان دستورات شیطان را مو به مو اجرا کند خداوند او را از اشتباهاتش آگاه نخواهد کرد، خب حالا که میبینیم شده ، نفوذ کرده حالا چطوری قانع کنم خودمو ؟ اصولا قرآن برای حرفایی که میزنه مدرک ارائه میکنه ؟ اون مدرک چی هستش اون رو میخوام بدانم.


با سلام مجدد
بزرگوار، حقیر در ابتدای عرایض عرض کردم خداوند برای شناساندن خود دو راهنما برای انسان فرستاد: راهنمای بیرون و راهنمای درون. راهنمای بیرون همان کتاب خدا و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله هست که آنچه گفتنش لازم بود گفته شود آمده است. اما راهنمای درون یعنی عقل به کمک راهنمای بیرون آمده و با امتزاج این دو، انسان می تواند خدای راستین را از خدای دروغین تمییز دهد.
چه مدرکی بالاتر از قرآن که حضرت عالی برای ان دنبال مدرک هستید! قرآن کریم کتابی است که آیاتش وحی الهی است و کم ترین تردیدی نیست که از جانب خدای متعال است. اگر به وجود خدای متعال ایمان دارید و با استدلال عقلی به باور رسیده اید در مورد صفات خداوند مطالعه مُکفی داشته باشید. در فلسفه اسلامی مطرح می شود که خداوند باید خالق باشد، باید عالِم مطلق، قادر مطلق و حکیم مطلق باشد و ... (اگر لازم شد تک به تک این ها را با دلیل عقلی اثبات می کنیم) خداوندی که خالق انسان و جهان است با توجه به حکمت مطلقه اش یقینا هدفی برای خلقت داشته و آن چیزی جز رسیدن به کمال نهایی انسانیّت نیست. کمال انسان هم رسیدن به مقام عبودیت و بندگی است.
برای اینکه انسان بتواند به کمال لایق خود برسد نیازمند راهنماست تا دستورات لازم را برای رسیدن به هدف اتّخاذ کند، خداوند این دستورات را در قالب قرآن کریم و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله به دست انسان رسانده است. باز حکمت خداوند ایجاب می کند که این کتاب سالم و بدون تحریف به دست ما برسد، قرآن کریم بر اساس فرمایش بزرگان دین به طور متواتر نقل شده است لذا هیچ تردیدی در صحت این قران وجود دارد. چنانکه خیلی از مردم دنیا مثلا برج ایفل را ندیده اند اما اینقدر نام برج ایفل برده شده و نقل شده که مردم جهان شکی ندارند که برجی با این نام در کشور فرانسه موجود است. قران کریم هم به صورت متواتر از محدثین و حافظین قرآن کریم به دست مسلمین رسیده است لذا هیچ تردیدی نیست که این قرآن همان قرآنی است که 1400 سال پیش بر قلب نازنین رسول الله صلی الله علیه و آله نازل گردید.

بنابراین تک به تک آیات قرآن برای ما حجّت است، قرآن خود می شود حجّت، دلیل و مدرک. چه مدرکی از این بالاتر که سخن خدای حکیم و عالِم باشد. (اگر در علم، قدرت و حکمت خدا شکّ دارید بفرمایید اثبات کنیم)
مطلب دیگر اینکه اگر طالب حقیقت هستید و ما را به عنوان کسی که سال هاست با قرآن و روایات سر و کار دارد قبول دارید، سخنان ما را به عنوان شاگرد مکتب اهل بیت علیهم السلام بپذیرید و بدان ها عمل کنید، کافی است با دوری از وسوسه های شیطان ملعون ذرّه ای از نور قران به قلب انسان بتابد و دل و جان انسان با نور قران منوّر گردد، در این صورت انسان برای قرآن بی تابی می کند، طبق فرمایش خود قران کریم شیطان کارش وسوسه و فریب دادن انسان است، وقتی ببیند انسانی راه خدا را در پیش گرفته با وسوسه و نیرنگ سدّ راهش می شود و به شکّ و تردیدش می اندازد.
ما به تجربه به شما می گوییم این شکّ و تردید کار شیطان است، شیطان با حلیه و فریب قصد دارد شما را از راه حقّ بازدارد لذا به توصیه ما عمل کنید و ضمن مطالعه کافی و وافی در مورد خدا، قرآن ، پیامبر و ائمه (علیهم السلام) و مطالعه کتاب های عقلی که در ارتباط با اثبات وجود خداوند و اثبات صفاتش نوشته شده اند کسب معرفت نمایید. وقتی از این طریق به خداوند شناخت پیدا کردید به حقانیت قرآن و صحت گفته هایش ایمان می آورید و از دام شیطان رها می شوید.

در کنار مطالعه کتاب های عقلی و نقلی به توصیه های ذیل عمل کنید که به فرمایش بزرگان یقینا مثمر ثمر خواهد بود :
نمار را اوّل وقت و حدّ الامكان با جماعت به جا آوريد.
ـ موقع وضو، در مصرف آب، اسراف نكنيد؛ و با توجّه وضو بگيريد.
ـ غسل جنابت را به تأثير نيندازيد و در اوّلين فرصت انجام دهيد.
ـ هر روز حدّ اقلّ ده آيه قرآن بخوانيد؛ اگر بتوانيد پنجاه آيه بخوانيد، بهتر است.
ـ به موسيقي گوش نكنيد، حتّي موسيقي مجاز.
ـ به فيلم و تصاوير نامشروع نگاه نكنيد.
ـ شبها ايستاده و روزها نشسته آب نخوريد.
ـ موقع ورود به دستشويي، با پاي چپ وارد شويد و موقع خروج، برعكس.
ـ روزي چند بار به امام زمان(عج) سلام كنيد و خود و امور خود را تسليم ايشان كنيد.
ـ روزي چند بار به شيطان و دشمنان اهل بيت(ع) لعن كنيد.
ـ غذا را با بسم الله شروع كنيد و با الحمد لله پايان دهيد و بين غذا حرف نزنيد! اگر حرف زديد دوباره بسم الله بگوييد.
ـ ريش را نزنيد و موي سبيل را دراز نكنيد.
ـ از زينت آلات طلا استفاده نكنيد.
ـ ذكر لا اله الّا الله را فراوان بگوييد.
و باقي امور شرعي را هر چه بيشتر عمل كنيد، به همان اندازه از شرّ شياطين بيشتر در امان خواهيد بود.


معرفی کتب خداشناسی

1- معارف قرآن (3 - 1، خداشناسي، كيهان شناسي، انسان شناسي)، مصباح يزدي، محمدتقي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (بخش نخست اين كتاب درباره خداشناسي است).
2- خدا از ديدگاه قرآن، بهشتي، محمد، بعثت تهران
3- خدا در نهج البلاغه، گرامي، محمد علي، الفتح تهران
4 - خدا و صفات جمال و جلال ، سبحاني، جعفر، دفتر تبليغات اسلامي قم
5- آفريدگار جهان، آيت الله مكارم شيرازي
6- راه خداشناسي، استاد جعفر سبحاني
7- راه شناخت خدا، محمدي ري شهري
8- خدا را چگونه بشناسيم، آيت‏الله مكارم شيرازى
9- اصول عقايد، استاد محسن قرائتي
10- خدا در قرآن، شهيد بهشتي
11- دوره پنج جلدي مقدمه اي بر جهان بيني توحيدي، استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)
12- توحيد، شهيد دستغيب شيرازي
13- تبيين براهين اثبات خدا، آيت الله جوادي آملي، مركز نشر اسراء قم.
14- توحيد ، استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)

معرفی کتب قرآن شناسی:

آشنایی با قرآن . استاد شهید مرتضی مطهری
قرآن شناسی . آیت الله مصباح«حفظه الله»

ابوالفضل;784972 نوشت:
با سلام
همین که دستورات الله ( بندگی الله ) در مسیر سعادت واقعی انسان هست دلیلی بر این هست که الله خالق ماست و سعادت واقعی مخلوقش رو برنامه ریزی کره و در اختیار مخلوقش قرار داده

____________

شیطان خودش مخلوق هست و در جهت گراهی انسان میکوشد

و اگر انسان از شیطان پیروی کنه به سعادت و ارامش نمیرسه و این اشکار هست

آیا سعادت و هدف غایی انسان بندگی الله است ؟ آرامش میتواند نتیجه تسلیم شدن باشد .

هادی;785084 نوشت:

معرفی کتب خداشناسی

1- معارف قرآن (3 - 1، خداشناسي، كيهان شناسي، انسان شناسي)، مصباح يزدي، محمدتقي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (بخش نخست اين كتاب درباره خداشناسي است).
2- خدا از ديدگاه قرآن، بهشتي، محمد، بعثت تهران
3- خدا در نهج البلاغه، گرامي، محمد علي، الفتح تهران
4 - خدا و صفات جمال و جلال ، سبحاني، جعفر، دفتر تبليغات اسلامي قم
5- آفريدگار جهان، آيت الله مكارم شيرازي
6- راه خداشناسي، استاد جعفر سبحاني
7- راه شناخت خدا، محمدي ري شهري
8- خدا را چگونه بشناسيم، آيت‏الله مكارم شيرازى
9- اصول عقايد، استاد محسن قرائتي
10- خدا در قرآن، شهيد بهشتي
11- دوره پنج جلدي مقدمه اي بر جهان بيني توحيدي، استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)
12- توحيد، شهيد دستغيب شيرازي
13- تبيين براهين اثبات خدا، آيت الله جوادي آملي، مركز نشر اسراء قم.
14- توحيد ، استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)

معرفی کتب قرآن شناسی:

آشنایی با قرآن . استاد شهید مرتضی مطهری
قرآن شناسی . آیت الله مصباح«حفظه الله»

حالا به قرض چنین خداوندی وجود دارد، از کجا بدانیم الله همان خداوند است ؟


سلام

شيطان موجوديست مخلوق خدا كه خداي سبحان براي آزمايش بندگانش او ر ابسوي ايشان ميفرستد و....

أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا {مريم/83}

آیا الله قرآن، ابلیس است؟

مسیحیان و یهودیان، از ابتدای کار اسلام، به روشهای گوناگون به مبارزه با اسلام پرداخته اند، گاهی ادعای مسلمانی میکردند و در بین مسلمین تفکرات باطل خود را نشر میدادند(مانند کعب الاحبار)، گاهی برای نبرد تبلیغاتی صبح مسلمان میشدند و عصر از اسلام استعفا میکردند و میگفتند مسلمان شدیم و دیدیم به درد نمیخورد و آنرا رها کردیم، گاهی با دسیسه سعی در نابودی مسلمانان داشتند مثل تحریک اعراب به آغاز جنگ احزاب و جنگهای صلیبی، گاهی سعی کردند با وحشی و تروریست نامیدند مسلمانان آنها را از اسلام دلسرد کنند مثل امروز، و گاهی هم سعی کرده و میکنند با نقدهای عجیب و غریب و دادن نسبتهای زشت به اسلام و قرآن و پیامبر، به مسلمانان این باور را بدهند که دینشان دینی شیطانی است. در زیر تلاش یک مسیحی را برای اینکه ثابت کند دین اسلام، شیطان پرستی است را میبینیم:

شبهه افکن: در کتاب مقدس(اول پادشاهان18: 28-27) آمده است که «و بعل(شیطان) پرستان» به آواز بلند میخواندند و موافق عادت خود، خویش را با تیغها و نیزه ها مجروح میساختند، به حدی که خون بر ایشان جاری میشد...

پاسخ:

در پاسخ به این شبهه باید چند نکته را عرض کنیم:

1.شبهه افکن آشکارا دروغ میگوید. بعل شیطان نبوده است بلکه یکی از خدایان دروغین در جوامع باستانی بین النهرین بوده است که به خصوص توسط کنعانیان پرستش میشده است. اساساً بعل را برای هر خدا یا هر انسان صاحب مقامی نیز به کار میرفته است چنانکه توسط اهل کتاب و آن هم پس از حضرت موسی(ع) پرستش شده است(کتاب مقدس،داوران7:3) حال چه شده است که این فرد شبهه افکن بعل را شیطان دانسته است و بعل پرستان را شیطان پرست میداند؟ خدا داند!

2. قرآن نیز در سورۀ الصافات(37) در آیۀ 125 کسانی را که بعل را صدا میزدند، مذمت میفرماید، پس این فرد چگونه دچار این خیالپردازی شده است که قرآن به سوی بعل که از دیدگاه او همان شیطان است، دعوت میکند؟

3. احتمالاً منظور شبهه افکن این است که کاری که بعل پرستان میکردند را افرادی که قمه زنی میکنند، نیز انجام میدهند، در پاسخ به سخن نیز باید عرض کنیم، اولاً کسانی که قمه میزنند هنگام این کار کسی را به عنوان خدا یا هر عنوان دیگری صدا نمیزنند(چنانکه بعل پرستان میکردند) ثانیاً کسانی که قمه میزنند با هدف عملی عبادی این کار را انجام نمیدهند، بلکه به سبب غم ناشی از عزاداری این کار را میکنند، دوستان مسیحی بد نیست، به یاد بیاورند که خود در سالگرد مصلوب شدن مسیح چه بلایی به سر خود میاورند، بعد به ما خورده بگیرند! ثالثاً کاری که اقلیتی از شیعیان هستند، که انجام میدهند و حتی از دیدگاه بسیاری از شیعیان هم این عملشان محکوم است، چه ربطی به کل جهان اسلام دارد؟

دریغا که غرضورزی چشمان این افراد را بسته است.

شبهه افکن: -الله خود را ستاره میخواند(نور:35)

-مسیح ابلیس را ستاره درخشان میخواند(لوقا18:10)

پاسخ:

شبهه افکن آشکارا دروغ میگوید! قرآن هرگز ادعا نکرده است که الله ستاره است. قرآن در سورۀ نور و آیۀ 35 که شبهه افکن مطرح میکند، میفرماید که الله نور آسمان و زمین است و بعد میفرماید نور خدا مانند چراغدانی است، که چراغی در آن باشد و آن چراغ در حبابی باشد درخشان همچون ستاره باشد. پس این چراغ داخل حباب مانند ستاره درخشان است و نه خدا.

بد نیست بدانید که کتاب مقدس مسیحیان نیز خدا را نور میداند(اول یوحنا5:1)

از تمام این حرفها که بگذریم در لوقا18:10 حضرت عیسی(ع) چنین نگفته که شیطان ستاره درخشان است بلکه میفرماید:«شیطان را دیدم که همچون برق از آسمان فرو میاید.»

شبهه افکن: -الله خود را منشأ موت میداند(شصت و یکمین نام نیکوی الله)

-مسیح ابلیس را منشأ موت میداند(عبرانیان4:2)

پاسخ:

این از اشتباه کتاب مقدس مسیحیان است که مرگ را به شیطان نسبت میدهد. چگونه جانی که خدا به ما داده است را شیطان از ما میگیرد؟ مسلم است که جان را همان کسی میگیرد که به ما میدهد. البته این سخن عبرانیان4:2 با بخشهای دیگر کتاب مقدس که منشأ مرگ را خدا میداند، در تناقض است. کتاب مقدس مسیحیان نیز منشأ مرگ را در جاهای مختلفی خدا میداند، چنانکه در پیدایش6:6و7 میگوید خداوند پشیمان شد که انسان را بر زمین ساخته بود، و در دل خود محزون گشت پس خداوند فرمود من انسان را که خودم خلق کردم از روی زمین محو میکنم و حیوانات و پرندگان و خزندگان را نیز از بین میبرم! پس میبینیم که مرگ و نابودی جانداران را در اینجا به خدا نسبت میدهد.

پس ایراد از اسلام نیست که منشأ مرگ را خدا یا الله میداند، بلکه ایراد از کتاب مقدس متناقض خود مسیحیان است.

شبهه افکن: -الله خود را گمراه کنند میداند(نساء:157)

-مسیح ابلیس را گمراه کننده میداند(یوحنا44:8)

پاسخ:

این از ناآگاهی شبهه افکن است که فرق گمراهی توسط خدا و گمراهی توسط شیطان را درک نمیکند و همچنین اگر کتاب مقدس خودشان را میخواند این ایراد را نمیگرفت زیرا خدا در کتاب مقدس هم بارها افراد را گمراه میکند.

شیطان از راه وسوسه انسانها را گمراه میکند و هدفش هم همین گمراه کردن است و این از قرآن نیز آمده است.(بقره:36و268، نساء:60و120، مائده:91و...) ولی خداوند قصد گمراه کردن بشر را ندارد و همیشه بشر را هدایت میکند و عقل را در نهاد هر انسانی قرار میدهد(و اگر کسی فاقد عقل باشد از او بازخواستی نمیفرماید) همچنین خداوند این هدایت را با ارسال پیامبران تکمیل فرمود ولی وقتی خود بشر با اختیار خود هدایت را قبول نمیکند و گناهان را بر روی هم تلنبار میکند، از او صلب توفیق میشود و البته این صلب توفیق به طور کامل نیست و هدایت همچنان هست ولی هر چه فرد بیشتر به هدایت الهی پشت کند، هدایت کمتری نسیبش میشود.

اما کتاب مقدس مسیحیان نیز گمراهی توسط خدا را تأیید میکند. در خروج21:4، 3:7و4، 1:10 و10:11، از سخت شدن دل فرعون(و بندگانش) توسط خدا سخن میگوید تا با دیدن معجزات و کرامات عبرانیان را رها نکند. در تثنیه باب 29، آیۀ 4، حضرت موسی(ع) به بنی اسرائیل میگوید:«خداوند دلی را که بدانید و چشمی را که ببینید، و گوشی را که بشنوید تا امروز به شما نداده است.» در اشعیا10:6، خدا از پیامبر خود میخواهد که دل قوم را فربه و سخت سازد و گوشهایشان را سنگین نماید و چشمهایشان را ببندد، تا مبادا با چشم خود ببینند و با گوش خود بشنوند و با دل خود درک کنند و بازگردند تا شفا یابند (آیا همچین آیه ای در قرآن دیده میشود؟؟) انجیل یوحنا در باب 12، آیات 39و40 و رومیان8:11 به همین آیه از کتاب اشعیا اشاره دارند. در حزقیال9:14 گفته شده است که اگر یک پیامبر فریب بخورد، خدا او را فریب داده است.(در هیچ کجای قرآن نداریم که بگوید خدا پیامبری را فریب داده است) در اول پادشاهان، باب 22، آیات 20 به بعد، میبینیم که خداوند میپرسد چه کسی هست که اخاب را اغوا کند و روح پلیدی آمده گفت که من در دهان تمام انبیایش روح کاذب خواهم بود. حتی در انجیل متی25:11، به نقل از حضرت عیسی میگوید که او خدا را شکر کرد که این امور بر دانایان و خردمندان پنهان داشته است و بر کودکان آشکار کرده است. در دوم تسالونیکیان11:2 گفته میشود که خداوند گروهی را دچار توهمی بزرگ میکند تا دروغ را باور کنند. اشعیا17:63، میگوید «پس ای خداوند ما را از طریقهای خود چرا گمراه ساختی و دلهای ما را سخت گردانیدی تا از تو نترسیم...»

پس گمراهی انسان توسط خدا در کتاب مقدس هم وجود دارد بسیار بی حساب و کتابتر از آن چیزی است که قرآن و اسلام قبول دارد.

پس این شبهه هم وارد نبود

به من بیاموز;784904 نوشت:
ظاهرا شما منظور مرا متوجه نشدید ، من این شبه برایم پیدا شده است که نکند اصلا این جریان پرستش و اینها کار شیطان است و مثلا خداوند حقیقی ما را آزاد آفریده و جانشین خود کرده است ؟ یا در حال انجام آزمایش برای این کار است ؟

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا هُوَ اللَّهُ وَ الشَّيْطَانُ وَ الْحَقُّ وَ الْبَاطِلُ وَ الْهُدَى وَ الضَّلَالَةُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَيُّ وَ الْعَاجِلَةُ وَ الْآجِلَةُ وَ الْعَاقِبَةُ وَ الْحَسَنَاتُ وَ السَّيِّئَاتُ فَمَا كَانَ مِنْ حَسَنَاتٍ فَلِلَّهِ وَ مَا كَانَ مِنْ سَيِّئَاتٍ فَلِلشَّيْطَانِ لَعَنَهُ اللَّهُ.


اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد است و گمراهى، دنياست و آخرت، خوبى هاست و بدى ها. هر چه خوبى است از آنِ خداست و هر چه بدى است از آنِ شيطان ملعون است.


إِذَا رَأَيْتُمُ الْعَبْدَ مُتَفَقِّداً لِذُنُوبِ النَّاسِ نَاسِياً لِذُنُوبِهِ فَاعْلَمُوا أَنَّهُ قَدْ مُكِرَ بِه‏


هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده است بدانید که او فریب شیطان را خورده است.



اِذا رَاَیتُم الرَّجُل لایُبالی ما قال و لا ما قِیلَ لَهُ فَهُوَ شِرکُ الشَّیطان؛


هرگاه دیدید که مردی باکی ندارد که چه می گوید و چه درباره اش گفته می شود،چنین کسی شریک شیطان است


إِنَّ الشَّيْطَانَ لَيَطْمَعُ فِي عَالِمٍ بِغَيْرِ أَدَبٍ أَكْثَرَ مِنْ طَمَعِهِ فِي عَالِمٍ بِأَدَبٍ فَتَأَدَّبُوا وَ إِلَّا فَأَنْتُمْ أَعْرَاب‏


شيطان ، در عالِمِ بى بهره از ادب بيشتر طمع مى كند تا عالِمِ برخوردار از ادب . پس ادب داشته باشيد و گرنه شما، بيابانى (فاقد تمدّن) هستيد.

به من بیاموز;785102 نوشت:
آیا سعادت و هدف غایی انسان بندگی الله است ؟ آرامش میتواند نتیجه تسلیم شدن باشد .

شما دقیقا منظور منو متوجه نشدید .

ببینید یه فردی رو در نظر بگیرید و تحقیق کنید که در مسیر الله حرکت کرده . یه فردی رو در این مسیر پیدا کنید که خالصانه حرکت کرده و به گمراهی و ذلالت برسه و کارهای غیر انسانی انجام بده !
امکان داره ؟

______________

یه مثال ملموس میزنم .

همین کامپیوتر به قولی بنده ی یه انسان متفکر هست و از دستورات انسان پیروی میکنه .

فرض کنید یه شامپانزه میخواد این کامپیوتر رو بنده ی خودش کنه و خودش رو افریدگار کامپیوتر جا بزنه .

100 درصد یه بلایی سر این سیستم خوواهد اورد چون دقیقا نمیدونه که چی به چیه !
کامپیوتری که بره و بنده ی شامپانزه باشه قطعا اسیب خواهد دید .

از این طریق میتونه پی ببره که خالق اصی کیه و جعلی کیه !

به من بیاموز;785110 نوشت:
حالا به قرض چنین خداوندی وجود دارد، از کجا بدانیم الله همان خداوند است ؟


سلام علیکم

ببینید بزرگوار اگر کسی خدا را باور نداشته باشد، شیطان برای او مفهومی ندارد چون او آزاد است و هر کاری دلش خواست انجام می دهد مثل حیوانی که از قیود بندگی رها و آزاد است. اما کسی که به وجود خدای رحمان و رحیم ایمان و باور داشته باشد با شناخت و معرفت نسبت به اوصاف خداوندی در می یابد که خداوند حکیم انسان را بدون راهنما رها نمی کند، لذا در مجهولات خود به راهنما مراجعه کرده و کسب تکلیف می کند.
خداوند سبحان در قرآن کریم معیارهای تشخیص خطوات شیطانی را بیان کرده، برای شناسایی خطوات شیطانی چاره جز رجوع به قرآن کریم نیست؛ قرآن در این رابطه می فرماید:« الشيطان يعدكم الفقر ويأمركم بالفحشاء والله يعدكم مغفرة منه وفضلا والله واسع عليم »(بقره:268) شيطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهيدستى مى‏دهد؛ و به فحشا و زشتي ها امر مى‏كند؛ ولى خداوند وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مى‏دهد؛ و خداوند، قدرتش وسيع، و به هر چيزداناست. به همين دليل، به وعده ‏هاى خود، وفا مى‏كند.
اين آيه بهترين معيار براي تشخيص الهام از وسوسه ارائه مي كند. اگر با پرستش خداوند، انسان رغبت به کارهای خیر داشت معلوم می شود وی همان الله را پرستش می کند، اما اگر به کارهای شرّ بیشتر راغب است معلوم می شود به حقیقت پرستش راه پیدا نکرده؛ برادر گرامی! معیار شناسی أفکار شیطانی، در درجۀ أول، شناخت صحیح محرمات و واجبات اسلام است؛ و در درجۀ دوم، به کارگیری این أعمال به صورتی که مورد رضایت پروردگار باشد، است.
توصیه این است که حضرت عالی از تجربه دیگران بهره ببرید تا خدای نکرده در دام وسوسه شیاطین جنّ و انس نیافتید. نگاه کنید و ببینید کسانی که راه قرآن و اهلبیت را در پیش گرفته اند در چه مقامی هستند و کسانی که راه شیاطین را در پیش گرفته اند در چه مقامی! کسانی که راه قرآن را رفته اند محبوب دل ها شدند مانند علامه طباطبایی، آیت الله بهجت و ... . اما کسانی که راه شیاطین را در پیش گرفتند منفور دل ها شدند مانند فرعون، یزید، صدام و ... .
حقيقت پرستش چيزي جز حبّ نيست. لذا اهل بيت(علیهم السلام) فرمودند: « هل الدّين الّا الحبّ ــ آيا دين چيزي جز دوست داشتن است.»(ميزان الحكمه، ج 2، ص 944) پرستش يك چيز يعني حالت شيفتگي نسبت به آن چيز.
بر اين اساس، اگر كسي شيفته ي خود باشد، خود پرست است. اگر شيفته ي ثروت باشد، مال پرست است. اگر شيفته ي شهرت باشد، شهرت پرست است. اگر شيفته ي مقام باشد، مقام پرست است. اگر شیفته شیطان و افعال شیطانی باشد شیطان پرست است و ... .

چگونه مي‌توان از بند شیطان رها و عاشق خدا شد؟

1- بندگی
امام سجاد (علیه السلام) می‌فرمايد: «العبودية جوهرة کنهها ربوبية؛بندگي گوهری است که باطنش خدايی و خداوندگاری است».
کسی که عبد خدا گشت و مشمول خطاب يا عبادی قرار گرفت، بنده شيطان و انسان يا هوای نفس نمی‌شود. پس جادة عشاقی، جادة عبوديت و بندگي است. راه و رسم بندگی آموز تا عاشق شوی. سير و حرکت زمانی ميسّر است که در اثر معرفت و آگاهی بيداری دل حاصل گردد و چراغ ايمان در دل روشن شود. روغن چراغ ايمان، عمل صالح و ترک گناه است.

2- پيروی از پيامبر
ايمان به خدا، و تنفر و بيزاري از فسق و کفر و گناه در نهاد هر انسانی بالفطره وجود دارد. وقتی از درون سر برآورد و در عرصه عمل صالح تجلّی پيدا کرد، گل عشق که علامت کمال و رشد يافتگی است، شکوفه می‌زند.عاشق مهجور، چشم به راه پيام معشوق است و به هر چيزی که به معشوق تعلق دارد يا نماينده و پيام رسان او است، عشق می‌ورزد. قرآن کريم می‌فرمايد:
«اي پيامبر! به مردم بگو: اگر خدا را دوست می‌داريد(و به او عشق مي‌ورزيد)، از من پيروی کنيد، تا خدا هم شما را دوست داشته باشد و لغزش‌های گذشته شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است».
انسان هنگامی می‌تواند به اوج ايمان برسد که نيرومند‌ترين علاقه او يعني عشق به خويشتن را تحت الشعاع عشق به ذات خدا و نمايندگان او قرار دهد. پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمايد: «سوگند به کسي که جانم در دست او است! هيچ يک از شما به حقيقت ايمان نمی‌رسد مگر زمانی که من نزد او محبوب‌تر از خودش و مالش و فرزندش و تمام مردم باشم».

3-خود شناسي
عشق يک ميل دروني است که براي ظهور و فعليت يافتن، مانند همه اميال درونی نيازمند فضايی مناسب است تا پرورش يابد و شکوفه و گل دهد.
اگر چه عشق ريشه در آفرينش انسان دارد ليکن تجلی و ظهور آن وابسته به ميزان شناختی است که عاشق از کمال معشوق دارد. پس شدت عشق و زياد و کم شدن شعله آتش درون سوز عشاق به دو عامل بستگی دارد:
1‌‌- ميزان کمال که در معشوق نهفته است و جلوه‌هايی که از آن بروز می‌کند.
2‌‌- ظرفيت فکري عاشق و ميزان شناختی که از معشوق و تجليات او دارد.
بنابراين نخستين گام در شعله‌ور شدن، آتش عشق، داشتن شناخت درست از کمال و جلوه‌های معشوق است. تحصيل شناخت خدا، براي اکثر افراد بدون خودشناسی و شناخت تجليات خدا ميسر نيست.
از اين رو خودآگاهي و خودشناسی برترين شناخت‌ها دانسته شده است.
علي(علیه السلام) مي‌فرمايد: «افضل المعرفة، معرفة الانسان نفسه؛ برترين آگاهی ومعرفت آن است که انسان نفس خود را بشناسد». علامت اين که انسان خودآگاه گشته و خود را شناخته است، خداشناسي او است که پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: «اعرفکم بنفسه، اعرفکم بربّه؛ داناترين شما در خودشناسی، خداشناس‌ترين شما است».

4- ترک گناه
انسانی که می‏خواهد عاشق خدا شود، بايد براي خود بنايی محکم بسازد و اين بنا از اجزايی تشکيل می‏شود که عبارت است از: خودشناسی، تحکيم مباني اعتقادی، مطالعه در مبدأ و معاد، پرهيز کامل از گناهان، توبه بعد از هر گناه، اطاعت از باری تعالی، انجام واجب و ترک محرم مانند:غيبت، دروغ، تهمت، بدزبانی، کينه و ديگر گناهان کبيره. اينها مصالحی هستند که اگر در کنار يکديگر قرار گيرند، به دژ محکمی تبديل می‏شوند که جز عشق نامی ندارد و صاحبش ميزبان معشوقي به نام خدا که خالق هستی است، خواهد شد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «قلب حرم خدا است. در حرم خدا غير خدا را ساکن نکنيد».
انسان وقتی می تواند عاشق خدا شود که از حصار خودپرستی و دنياپرستی بيرون آيد، جاذبه‏های دنيا آن قدر زياد است که گاهي از حد شمارش خارج می شود، ولی همه آن‌ها به يک حصار بسته است و آن چيزی جز تعلق نيست و اگر اين جذبه فروکش کرد، جذبه اصلی نمايان می‌شود.

ابوالفضل;785151 نوشت:
شما دقیقا منظور منو متوجه نشدید .

ببینید یه فردی رو در نظر بگیرید و تحقیق کنید که در مسیر الله حرکت کرده . یه فردی رو در این مسیر پیدا کنید که خالصانه حرکت کرده و به گمراهی و ذلالت برسه و کارهای غیر انسانی انجام بده !
امکان داره ؟

______________

یه مثال ملموس میزنم .

همین کامپیوتر به قولی بنده ی یه انسان متفکر هست و از دستورات انسان پیروی میکنه .

فرض کنید یه شامپانزه میخواد این کامپیوتر رو بنده ی خودش کنه و خودش رو افریدگار کامپیوتر جا بزنه .

100 درصد یه بلایی سر این سیستم خوواهد اورد چون دقیقا نمیدونه که چی به چیه !
کامپیوتری که بره و بنده ی شامپانزه باشه قطعا اسیب خواهد دید .

از این طریق میتونه پی ببره که خالق اصی کیه و جعلی کیه !

افرادی که در راه الله حرکت کردند همش چشماشون گریونه ، ایران ، عراق و یمن

افرادی که در راه خودشون حرکت کردن بیشتر به سعادت نائل شدن حداقل در دنیا مانند آمریکا، انگلیس، آلمان

کجارو نگاه کنم ؟

هادی;785374 نوشت:

سلام علیکم

ببینید بزرگوار اگر کسی خدا را باور نداشته باشد، شیطان برای او مفهومی ندارد چون او آزاد است و هر کاری دلش خواست انجام می دهد



ولی شاید شخصی به شیطان اعتقاد داشته باشد ولی اقرار کند که خدا را درک نمیکند و قلبا در صورت وجود خالقی با صفات تعریف شده او را دوست دارد اما مشکلش این باشد که این خالق، اون خالق نیست، این اون چیزی که ادعا میکنه نیست، این شیطانه، این فریب هستش

هادی;785374 نوشت:

خداوند سبحان در قرآن کریم معیارهای تشخیص خطوات شیطانی را بیان کرده، برای شناسایی خطوات شیطانی چاره جز رجوع به قرآن کریم نیست؛ قرآن در این رابطه می فرماید:« الشيطان يعدكم الفقر ويأمركم بالفحشاء والله يعدكم مغفرة منه وفضلا والله واسع عليم »(بقره:268) شيطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهيدستى مى‏دهد؛ و به فحشا و زشتي ها امر مى‏كند؛ ولى خداوند وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مى‏دهد؛ و خداوند، قدرتش وسيع، و به هر چيزداناست. به همين دليل، به وعده ‏هاى خود، وفا مى‏كند.

برای همین امثال کشور عراق با اینکه منابع ملی فراوان مانند نفت دارند همواره در فقر و وضعیت اسفناک زندگی میکنند در حالی که کشور هایی مانند انگلیس و آلمان هر روز بیشتر پیشرفت میکنند ؟ میخوام بدانم این موجودی که ادعا میکند خداوند ماست چرا هیچ کاری نمیکند ؟

به من بیاموز;787215 نوشت:
برای همین امثال کشور عراق با اینکه منابع ملی فراوان مانند نفت دارند همواره در فقر و وضعیت اسفناک زندگی میکنند در حالی که کشور هایی مانند انگلیس و آلمان هر روز بیشتر پیشرفت میکنند ؟ میخوام بدانم این موجودی که ادعا میکند خداوند ماست چرا هیچ کاری نمیکند ؟


سلام علیکم
ببنید برادر گرامی
نباید به خود اجازه بدهیم مظاهر دنیای غرب ما را فریب دهد یکی از حربه های شیطان ملعون فریب انسان از راه مظاهر و زینت های دنیاست، باید دید هدف از خلقت انسان چه بوده است آیا هدف فقط پیشرفت در زمینه های دنیوی است، نباید به این مطلب هم بیاندیشیم که ممکن است برای خلقت، اهداف بزرگی در نظر گرفته شده است؟ البته قصد ندارم پیشرفت در زمینه های دنیوی را انکار کنم! خیر اتفاقا مسلمانان باید در تمامی زمینه ها از غیر مسلمانان پیشرفته تر و مدرن تر باشند؛ منتهی عوالم متعددی دست در دست هم داده و اجازه حرکت و پیشرفت به مسلمانان داده نشده، مسلمانان باید این عوامل را بررسی کرده و در اتاق فکر خود برنامه ریزی دقیقی در ارتباط با این مسائل نیز داشته باشند. هدف از ذکر این نکته این بود که متذکر شوم هدف از خلقت، رسیدن به مظاهر دنیا نیست؛ هدف این است که انسان با تأسّی به فرستادگان خداوند، به مقامات معنوی نائل آید که بزرگ ترین مقام برای انسان مقام بندگی حضرت حق است.
اینکه فرمودید چرا خداوند هیچ کاری نمی کند؟ در پاسخ عرض می کنم شما با چه دلیلی و مدرکی می گویید خداوند هیچ کاری نمی کند مگر خداوند برای انسان رسول و راهنما ارسال نفرمود؟ مگر کتابی برای راهنمایی و پیشرفت انسان ارسال نفرمود؟ پس این همه ارسال رسول برای چه بود؟ جز برای این است که انسان راه درست را فرا گرفته و طبق همین روش طیّ طریق کند؟!
باید بدانیم این دنیا، دار امتحان است و انسان فقط وفقط برای امتحان پس دادن به این دنیا آمده است، تا در اثر ابتلائات متعدد پخته شده و به کمال نهایی خودش برسد. افعال این عالَم بر اساس اسباب و علل صورت می گیرد، در این عالَم همه افعال با اسباب و علل صورت می پذیرند؛ اگر انسان بخواهد چراغ اتاق را روشن کند باید کلید برق را بزند تا روشن شود و الّا با صدا کردن خدا چراغ روشن نمی شود، لازمه چنین عالَمی این است که افعال انسان ها با اسباب و علل خاصّ خود باشد.
دنیای مادّه یعنی همین، لازمه دنیای مادّی همین است؛ اگر قرار بود خداوند در هر کاری امدادهای غیبی برساند ائمه (علیهم السلام) اولی تر از ما بودند پس چرا امدادهای غیبی برایشان نازل نفرمود، دلیلش این است که هر فعلی در این دنیا صورت می پذیرد بر اساس همین قاعده و اسلوب است، یکی از بهترین بندگان خدا امام حسین علیه السلام بود که با آن وضع به شهادت رسید اگر قرار بر امداد غیبی بود خداند وی را یاری می کرد.
اساسا امتحان چیزی جز این نباید باشد، استادی که از دانش آموزش امتحان می گیرد قاعده این است که دانش آموز، باید خود بر اساس معلوماتش ورقه امتحانی را پر کند و الا اگر قرار بود استاد جواب امتحانات را به دانش آموز بگوید چه نیازی به امتحان بود!
امتحان برای این است که دانش آموز در کوره های گرم امتحان پخته شده و به مدارج علمی بالاتری صعود پیدا کند، انسان نیز جز برای امتحان به این دنیا نیامد، پس لازمه صعود به مدارج بالاتر این است که امتحان شود و امتحان هم این نیست که خداوند خود جواب را بگوید! خداوند ورقه امتحان را در اختیار انسان قرار داد تا بر اساس معلومات خود جواب دهد.
کشورهایی مثل عراق و ...که با وجود منابع غنیّ و معادن زیر زمینی در فقر به سر می برند دلیلش تنها عدم برنامه ریزی مناسب برای رهایی از این بحران است، قرار نیست خداوند در برنامه ریزی تک تک انسان ها دست داشته باشد، چون عالَم، عالَم اسباب است. مشکل کشورهایی چون عراق و ... فقط باید به دست خودشان حلّ شود نه به دست دیگری و نه به دست خداوند. چنانکه مشکل علمی دانش آموز فقط باید با تلاش خود دانش آموز حل گردد. چرا که خداوند از قبل، راهنمایانی فرستاد تا انسان با تمسّک به آن ها راه خود را پیدا کند.
مطلب دیگر اینکه کشورهای مسلمان همواره در طول تاریخ زیر ظلم ابرقدرت ها بوده اند و فرصت نفس کشیدن به آن ها داده نشده. الحمد لله ایران، امروزا ین فرصت را بدست آورده و با شتاب تمام پلّه های ترقّی را می پیماید؛ البته این در صورتی است شیاطین بیرون و درون اجازه این پیشرفت را بدهند و مسلمانان نیز هشیار و اگاه بوده و فریب این شیاطین را نخورند. در ثانی اگر شما تاریخ مسلمانان را مطالعه کنید در قرن هفتم، هشتم و نهم میلادی مسلمانان به پیشرفت های علمی مهمی دست یافته بودند در طول این دوره طلایی، جهان اسلام تبدیل به قطب دانش، پژوهش و روشنفکری گردید و علوم و فنونی نظیر زراعت، هنر، اقتصاد، موسیقی، معماری، صنعت، حقوق، تاریخ، جامعه شناسی، زیست شناسی، ریاضیات، ادبیات، دریانوردی، فلسفه، شیمی، فیزیک، پزشکی، نجوم، علوم دینی، اخلاق، منطق و غیره گسترش داده شد.
خلاصه مطلب اینکه اگر کشورهایی مثل عراق و ... در فقر به سر می برند حقیقتا تقصیر خودشان است، این عالَم، دار امتحان است در جلسه امتحان دانش پژوه خودش باید تلاش کند تا امتحانش را به نحو احسن پر کند. خداوند همه امکانات عالَم را به دست انسان سپرد تا با استفاده از این امکانات به رشد و تعالی رووحی برسد حال اگر کسی کم کاری کرده و از این امکانات بهره نبود تقصیر خود اوست، چنانکه اگر دانش پژوه، از امکانات مدرس بهره نبرد و مردود شد مقصّر خودش است نه استاد ...

مشکل اینجاست که برا گرفتن وام کلی ازت سند و مدرک میخوان که مطمئن بشن پولشون رو برمیگردونی، اون وقت خداوند از ما انتظار دارد بی هیچ ضمانتی، با اتکا به چند تا آیات قرآن هست و نیستمون رو بزاریم پاش اونم وقتی که بارها فریب خوردیم و سرمون کلاه گذاشتن، این چه انتظاری است که خداوند از ما دارد که حتی اگر آن را بر اورده نکنیم جواب ما را با آتش خواهد داد ؟

در پاسخ به جناب به من بیاموز، ضمن تشکر از مواردی که نوشته اید، البته این گروه که می فرمایید از دستشان خشمگین نباشیم و برایشان دعا کنیم شاید واقعا از روی جهل چنین نمی کنند، بلکه عمدا وبرای گمراه کردن سایر انسان ها دست به چنین تبلیغاتی زده اند که البته در این مورد هم بنده برایشان آرزو دارم به راه راست هدایت شوند.

arex_decor;787631 نوشت:
در پاسخ به جناب به من بیاموز، ضمن تشکر از مواردی که نوشته اید، البته این گروه که می فرمایید از دستشان خشمگین نباشیم و برایشان دعا کنیم شاید واقعا از روی جهل چنین نمی کنند، بلکه عمدا وبرای گمراه کردن سایر انسان ها دست به چنین تبلیغاتی زده اند که البته در این مورد هم بنده برایشان آرزو دارم به راه راست هدایت شوند.


عصبانی شدن نداره، من احتمالو مطرح کردم شما اگه مدرکی بر خلافش دارید ارائه کنید، چرا خداوند مدرک نمیده ؟ اگه جهل هستش شما علمو به من هدیه کن

به من بیاموز;787623 نوشت:
مشکل اینجاست که برا گرفتن وام کلی ازت سند و مدرک میخوان که مطمئن بشن پولشون رو برمیگردونی، اون وقت خداوند از ما انتظار دارد بی هیچ ضمانتی، با اتکا به چند تا آیات قرآن هست و نیستمون رو بزاریم پاش؟


علی الظاهر شما عرایض بنده رو نمی خونید، کمی به خود زحمت خواندن مطالب را بدهید مسئله حلّ می شود، وقتی پدر به کودک خود امر می کند دست به کتری آب جوش نزن می سوزی! کودک از پدرش مدرک میخواد؟! چه مدرکی بالاتر از سخن پدر و مادر که به این حقیقت رسیده است که آب جوش می سوزاند و به فرزند خود هشدار می دهد که دست نزن. خداوند هم به ما هشدار می دهد که نزدیک گناه و معصیت نشو، معصیت آتش است و نتیجه نزدیک شدن به آتش سوختن ...
در پست های گذشته عرض کردیم بازهم می گوییم که قرآن کریم عین سخن خداست و سخن خداوند نیز عین حقیقت است و آنچه فرموده محقق خواهد شد، حالا شما چه مدرکی بالاتر از قرآن می خواهید! چه مدرکی بالاتر از سخن معصومین علیهم السلام می خواهید؟ مگر از اعجاز پیامبران الهی بی خبرید! اعجاز برای افرادی همچون شماست که دنبال مدرک می گردند.
زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی، سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره و در نهایت معجزه جاوید قرن کریم که در طول تاریخ کسی نتوانست همانند آن را بیاورد. خب شما دیگر دنبال چه مدرکی می گردید، مگر رجز خوانی قرآن کریم را نشنیده اید که فرمود چه کسی می تواند یک سوره همانند قرآن را بیاورد؟

بک سوال از شما دارم
آیا تا بحال در مورد اهداف خلقت تفکّر کرده اید، هست و نیستتان برای چیست؟ آیا امکان دارد عالم با این عظمت فقط برای خوردن و خوبیدن و لذت های زودگذر باشد؟

هادی;788264 نوشت:

علی الظاهر شما عرایض بنده رو نمی خونید، کمی به خود زحمت خواندن مطالب را بدهید مسئله حلّ می شود، وقتی پدر به کودک خود امر می کند دست به کتری آب جوش نزن می سوزی! کودک از پدرش مدرک میخواد؟! چه مدرکی بالاتر از سخن پدر و مادر که به این حقیقت رسیده است که آب جوش می سوزاند و به فرزند خود هشدار می دهد که دست نزن. خداوند هم به ما هشدار می دهد که نزدیک گناه و معصیت نشو، معصیت آتش است و نتیجه نزدیک شدن به آتش سوختن ...
در پست های گذشته عرض کردیم بازهم می گوییم که قرآن کریم عین سخن خداست و سخن خداوند نیز عین حقیقت است و آنچه فرموده محقق خواهد شد، حالا شما چه مدرکی بالاتر از قرآن می خواهید! چه مدرکی بالاتر از سخن معصومین علیهم السلام می خواهید؟ مگر از اعجاز پیامبران الهی بی خبرید! اعجاز برای افرادی همچون شماست که دنبال مدرک می گردند.
زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی، سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره و در نهایت معجزه جاوید قرن کریم که در طول تاریخ کسی نتوانست همانند آن را بیاورد. خب شما دیگر دنبال چه مدرکی می گردید، مگر رجز خوانی قرآن کریم را نشنیده اید که فرمود چه کسی می تواند یک سوره همانند قرآن را بیاورد؟

بک سوال از شما دارم
آیا تا بحال در مورد اهداف خلقت تفکّر کرده اید، هست و نیستتان برای چیست؟ آیا امکان دارد عالم با این عظمت فقط برای خوردن و خوبیدن و لذت های زودگذر باشد؟

استاد مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد، ما این شیطون لعنتی سرمون کلاه گذاشته دیگه نمیخوایم بیشتر از این شرمنده بشیم برای همینم سخت باوریم عوضش عقایدمون ریشه دار میشه ، کمی که به ضرورت ارسال انبیا و این مسائل فکر کردم دیدم احتمالش زیاد نیست که خداوند مارو بدون راهنما رها کرده باشد ، پس این احتمال برای من قویتر شد که خداوند پیامبری فرستاده تا مارو راهنمایی کنه در غیر این صورت حتی اگر شیطان را میپرستیدیم چیزی برای سرزنش کردن ما نبود، استاد ببخشید که سوالاتم کمی شیطانی به نظر میاد، راستش چند روزی خودمو گم کرده بودم الان بهترم، متشکر از پاسخگویی شما.

به من بیاموز;788308 نوشت:
استاد مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد، ما این شیطون لعنتی سرمون کلاه گذاشته دیگه نمیخوایم بیشتر از این شرمنده بشیم برای همینم سخت باوریم عوضش عقایدمون ریشه دار میشه ، کمی که به ضرورت ارسال انبیا و این مسائل فکر کردم دیدم احتمالش زیاد نیست که خداوند مارو بدون راهنما رها کرده باشد ، پس این احتمال برای من قویتر شد که خداوند پیامبری فرستاده تا مارو راهنمایی کنه در غیر این صورت حتی اگر شیطان را میپرستیدیم چیزی برای سرزنش کردن ما نبود، استاد ببخشید که سوالاتم کمی شیطانی به نظر میاد، راستش چند روزی خودمو گم کرده بودم الان بهترم، متشکر از پاسخگویی شما.


سلام علیکم

همواره دعایمان این است که خداوند ما را از شرّ شیاطین جنّی و انسی محفوظ بدارد، برادر عزیز تقاضا می کنم حتما هر روز فرصتی را برای مطالعه کتب دینی بالاخص اعتقادی اختصاص بدهید، کتاب هایی در این زمینه معرفی شد ان شاء الله مفید واقع خواهد شد.
در ضمن هر روز بعد از نماز صبح 70 بار استغفار کنید برای امان ماندن از شرّ شیطان مفید است (مفاتیح الجنان شیخ عبّاس قمی)

موفق و موید باشید

پرسش:
از کجا بفهمیم که الله همان شیطان نیست، یعنی شیطان با نام الله سعی ندارد ما را وادار به پرستش خود کند ؟ از کجا بدانیم او واقعا قادر مطلق و دانای هر چیز است ؟ از کجا بدانیم او ما را خلق کرده ؟

پاسخ:

انسان دارای دو بعد مادّی و روحانی است؛« وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ * ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ » خداوند آفرينش انسان را ازگل آغاز كرد* سپس ( اندام ) او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمی. (سجده: 9 و 7) پس انسان آميخته‏اى است از (گل) عنصرى زمينى و نامقدس، و از (روح) مخلوق الهى و مقدس.
باتوجه به اینکه دنیای حاضر دنیای مادی است، بُعد مادی انسان غالب بوده و نمی‌تواند برخی از حقایق ماورائی را درک کند؛ به همین جهت خداوند سبحان، راهنمایی از بیرون و راهنمایی از درون برای انسان ارسال فرمود تا انسان از برخی حقایق آشنا شده و از این طریق دشمن و خودی را شناسایی و در جهت تحقق آرمان های انبیاء الهی قدم بر دارد.
برای رسیدن به پاسخ، بایستی به راهنمای بیرون و رهنمای درون مراجعه فرمایید تا شبهه‌ای که حصرت عالی را درگیر خود کرده برطرف گردد. برای رسیدن به پاسخ، قران کریم را ورق می زنیم و در لابلای آیات نورانی به آیه ای می‌رسیم که اینگونه بیان می‌کند:« ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَاعْبُدُوهُ» اين است خدا، پروردگار شما: هيچ معبودى جز او نيست، آفريننده‌ی هر چيزى است. پس او را بپرستيد، و او بر هر چيزى نگهبان است.
در این آیه نورانی، خداوند متعال خود را به عنوان خالق و معبود معرّفی می‌فرماید، دوباره به آیه دیگری می‌رسیم که فرمود:« هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ»(فاطر:3) آيا جز خداوند آفريدگاري هست؟ این حقیقت را کتابی می‌گوید که نقطه به نقطه‌اش وحی است، «ذلک الکتاب لاریب فیه»(بقره:1) شکی نیست که از جانب خداست.
خداوند راهنمایی هم از درون برای انسان قرار داد تا انسان بتواند به یاری راهنمای درون و بیرون، به مجهولات خود رسیده و خود را به کمال لایقش ارتقاء دهد. راهنمای درون هم می‌گوید: فقط خداوند خالق است و هیچ موجودی غیر از او نمی‌تواند خالق باشد. استدلال عقل چیست:
عقل این‌گونه استدلال می‌کند:
آفریدن یعنی وجود دادن. و کسی می‌تواند وجود دهد، که خودش وجود باشد نه ماهیّت. شیطانی که خداوند در قرآن از او سخن گفته جنّ است. و جنّ، از سنخ مخلوق بوده و ماهیّت است؛ لذا نمی‌تواند خالق باشد چون وجود نیست؛ تنها وجود می‌تواند به دیگری وجود دهد. به فرمایش فلاسفه اسلامی ماهیت در ذات خود لا‌اقتضاء نسبت به وجود و عدم است، یعنی ماهیّت زمانی وجود پیدا می‌کند که کسی به او وجود ببخشد و الا عدم خواهد بود. بنابراین شیطان که ماهیّت است نمی‌تواند خالق باشد. (1)
مطلب دیگر اینکه خالقيّت از صفات خداوند است، اين صفت مقتضای براهين اثبات وجود خداست، زيرا مفاد آن براهين، اين است كه خداوند مبدأ و علة العلل موجودات است؛ بنابراين همه‌ی موجودات مخلوق و آفريده‌ی اويند. (2)
در ارتباط با دانای مطلق بودن خداوند علیم نیز، چاره‌ای جز این نداریم که از راهنمای درون و بیرون برای اثبات این مطلب بهره ببریم در قرآن کریم آیات فراوانی بیان شده که خداوند را عالِم مطلق و دانای حکیم معرفی فرموده است.« أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» (حج:70) آیا نمی‌دانی که خدا آن‌چه را در آسمان‌ها و زمین است را می‌داند؟
«عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ» (انعام:59) كليدهاى غيب، تنها نزد اوست؛ و جز او، كسى آن‌ها را نمى‌داند. او آن‌چه را در خشكى و درياست مى‏‌داند؛ هيچ برگى (از درختى) نمى‏‌افتد، مگر اينكه از آن آگاه است؛ و نه هيچ دانه‏‌اى در تاريكی‌هاى زمين، و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد، جز اينكه در كتابى آشكار ثبت است‏.
اما در ارتباط با اینکه از کجا بفهمیم که شیطان با نام الله سعی ندارد ما را وادار به پرستش خود کند! دانستن چنین موضوعی بسیار آسان است، اگر انسان در مسیر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام گام بردارد، با قرآن کریم انس داشته و رهنمودهای قرآن و اهلبیت (علیهم السلام) را به گوش جان سپرده و عامل به آن‌ها باشد یقینا در مسیر صحیح پرستش قرار گرفته و شیطان نمی‌تواند در چنین انسانی نفوذ کند.
خداوند سبحان در قران کریم شیطان را دشمن انسان دانسته که از هر فرصتی برای فریب انسان بهره می‌برد، لذا کسی که راه‌های نفوذ دشمن را شناخته و این راه‌ها را ببندد، شیطان راهی برای نفوذ نخواهد داشت. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می‌فرماید: «إِنَّ الشَّيْطَانَ وَاضِعٌ خَطْمَهُ عَلَى قَلْبِ ابْنِ آدَمَ فَإِذَا ذَكَرَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ خَنَسَ وَ إِنْ نَسِيَ الْتَقَمَ قَلْبَهُ فَذَلِكَ الْوَسْوَاسُ الْخَنَّاس‏» شیطان پوزش را روی دل آدمی‌زاده نهاده و چون او یاد خدا کند واگیرد و نهان شود و چون خدا را فراموش کند دلش را به کام فروبرد و اینست وسواس خناس.(3)
بنابراین تا زمانی که انسان در مسیر حقّ قرار گرفته و عامل به دستورات دین مبین است یقینا شیطان راه نفوذ ندارد و انسان یقین پیدا می‌کند که در این حالت خداوند را پرستش می‌کند. اما وقتی از مسیر دستورات دین مبین فاصله گرفت راه برای نفوذ شیطان باز می‌شود.
در انتها چند توصیه برای رهایی از دام شیطان ارائه می‌گردد:
در کنار مطالعه کتاب‌های عقلی و نقلی به توصیه‌های ذیل عمل کنید که به فرمایش بزرگان یقینا مثمر ثمر خواهد بود :
نمار را اوّل وقت و حدّ‌الامكان با جماعت به جا آوريد.
ـ موقع وضو، در مصرف آب، اسراف نكنيد؛ و با توجّه وضو بگيريد.
ـ غسل جنابت را به تأثير نيندازيد و در اوّلين فرصت انجام دهيد.
ـ هر روز حدّ‌اقلّ ده آيه قرآن بخوانيد؛ اگر بتوانيد پنجاه آيه بخوانيد، بهتر است.
ـ به موسيقی گوش نكنيد، حتّی موسيقی مجاز.
ـ به فيلم و تصاوير نامشروع نگاه نكنيد.
ـ شبها ايستاده و روزها نشسته آب نخوريد.
ـ موقع ورود به دستشويی، با پای چپ وارد شويد و موقع خروج، برعكس.
ـ روزي چند بار به امام زمان(عج) سلام كنيد و خود و امور خود را تسليم ايشان كنيد.
ـ روزي چند بار به شيطان و دشمنان اهل بيت(ع) لعن كنيد.
ـ غذا را با بسم الله شروع كنيد و با الحمد لله پايان دهيد و بين غذا حرف نزنيد! اگر حرف زديد دوباره بسم الله بگوييد.
ـ ريش را نزنيد و موي سبيل را دراز نكنيد.
ـ از زينت آلات طلا استفاده نكنيد.
ـ ذكر لا اله الّا الله را فراوان بگوييد.
و باقی امور شرعی را هر چه بيشتر عمل كنيد، به همان اندازه از شرّ شياطين بيشتر در امان خواهيد بود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت
1. برای مطالعه بیشتر ر.ک: بدایه الحکمه بخش 5
2. برای مطالعه بیشتر ر.ک: براهین اثبات خدا، آیت الله جوادی آملی
3. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏60، ص: 196

موضوع قفل شده است