اعتقاد به تثلیث در مسیحیت و دلایل رد آن !!؟؟!!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اعتقاد به تثلیث در مسیحیت و دلایل رد آن !!؟؟!!

اعتقاد به تثلیث در مسیحیت چیست و و دلایل رد آن کدامند ؟

:Gol::Gol:

باسلام خدمت شما
در مورد عقیده به تثلیث مسیحیت باید عرض کنم که آنها از يك سو خداوند را واحد مي داند و از سوي ديگر, براي ذات او سه ((اقنوم )) (جلوه وجود) قائل است :
1- خداي پدر, كه خالق جهان است ,
2- خداي پسر, كه همان مسيح است ,
3- خداي روح القدس , كه خداي فعال است و در دل هاي بندگان حيات مي دمد.

مسيحيت پس از اسلام , سعي كرده است خود را از شرك و تثليث پاك و پيراسته معرفي كند و براي سه گانگي - در عين يگانگي خدا - توجيهاتي بياورد. اما اين توجيهات هرگز شرك را از عقايد آنان نزدوده است . بخشي از اين توجيهات , به يگانگي ذات و سه گانگي در خاصيت و آثار اشاره دارد و بخشي از آنها, وحدت را در وحدت هر يك از سه خدا مي داند و... از آنجا كه اين توجيهات راه به جايي نمي برد; در نهايت مي گويند: راز سه گانگي خداوند, با عقل توجيه نمي شود و قابل فهم نيست . با الفاظ بشري نيز قابل بيان نيست و فقط بايد به آن ايمان آورد.

براي مطالعه بيشتربه کتب زیررجوع کنید :
- اسلام شناسي , دين تطبيقي , دكتر منوچهر خدايار محبي , انتشارات توس
- كلام مسيحي , توماس ميشل , حسين توفيقي , مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب
- تحقيقي در دين مسيحي , جلال الدين آشتياني , نشر نقاش
- سر التثليث و التوحيد, قمص فليمون الانبا بيشوي , دار نوبار
- مقارنه الاديان (المسيحيه ) احمد شلبي , مكتبه لنهضه المصريه

دلایل رد در ادامه...

اما در مورد ابطال عقیده مسیحیت باید بگویم که آنچه در مسيحيت كنوني وجود دارد، مبتني بر نوعي نگرش اعتقادي؛ يعني، آموزه تثليث است كه اساساً باطل و محال مي باشد و تاكنون بسياري از انديشمندان مسيحي براي توجيه عقلي آن به تكاپو افتاده و كتاب هايي به نگارش درآورده اند؛ ولي همه اين تلاش ها با بن بست مواجه شد و همواره كلام مسيحي از اين جهت آسيب مند است. در نگرش مسيحي حضرت عيسي خدا است (خداي پسر) و خداوند متعال خداي پدر است. اما آيا از نظر كاركرد شناختي و فونكسيونولوژيك چنين ترسيمي از رابطه خدا وانسان بهتر است يا شيوه هاي جايگزين؟
به نظر مي رسد چنين ترسيمي اشكالات عديده اي دارد. در ادبيات اسلامي روش هاي بديل بهتري به جاي آن وجود دارد.
اشكالاتي كه در ترسيم مسيحي وجود دارد عبارت است از:
1- نگرش انسان به خداوند را تنزل مي دهد و خداوند را موجودي جسماني و «انسان وار» مي نماياند و اين با تنزه و تعالي خداوند بزرگ ناسازگار است.
2- «پدر» از جنس مذكر است و نماد ارتباط با جنسيت خاصي است و از عوارض نگرش پدرسالارانه تهي نيست، در حالي كه رابطه انسان و خدا عاري از چنين شوائبي مي باشد.
3- كلمه «پدر» بالاترين واژه براي بيان لطف و مهر در مناسبات انساني نيست و واژه هاي ديگري مانند «مادر» بار عاطفي افزون تري دارد.
ازاين رو حتي برخي از متكلمان مسيحي برآنند كه واژه پدر را حذف و به جاي آن كلمه «مادر» را جايگزين كنند. جالب است بدانيد اخيراً نحله اي كلامي به نام «خداشناسي زن گرا» در غرب پديد آمده است كه معتقد است در همه جاي اناجيل بايد كلمه «پدر» را به «مادر» تبديل كرد و برخي از كشيشان نيز چنين اجازه اي داده اند و چاپ هاي جديدي از اناجيل با اين تغيير توليد و توزيع شده است. آري وقتي كه قرار باشد نصوص ديني براساس سليقه هاي بشري تنظيم شود، اين گونه دگرگوني ها و تحريفات به سادگي امكان پذير است؛ يعني، همان طور كه به جاي «خدا»، «پدر» به دست بشر وارد نصوص ديني شد، همان بشر هم مي تواند چند روزي «مادر» را جايگزين خدا سازد و چند سالي ديگر خواهر و خاله و عمه و... .
4- پدر در ادبيات مسيحي به معناي پدر انسان ها نيست، بلكه پدر حضرت عيسي(خداي پدر، پدر خدا) مي باشد. بنابراين چنين واژه اي فاقد ترسيم رابطه انسان ها و آفريدگار هستي است.
5- واژگاني كه درباره رابطه انسان و خدا به كار مي رود بايد افزون بر توصيف پيوند صميمي و دوستانه بيانگر جايگاه منيع الهي، مالكيت، ربوبيت، احاطه قيومي و معيت دائمي و صاحب اختياري خداوند بر انسان نيز باشد. از نظر كاركرد شناختي چنين واژگاني هم پيوند محبت آميز بين انسان و خدا ايجاد مي كند و هم جايگاه انسان را در پيشگاه خدا يادآور مي شود و مي فهماند با كسي روبروست كه همه كاره او است، صاحب اختيار او است، بنابراين هم بايد در برابر او كرنش و تواضع كند و هم در همه امور به او توكل نمايد. چنين واژگاني دو چراغ «عشق و هيبت» و دو مشعل «اميد و رجا» را در دل آدمي برمي افروزد. ازاين رو در ادبيات اسلامي از واژه هاي ديگري استفاده شده است؛ از جمله واژه «ولي». چنان كه در قرآن مجيد آمده است:
اَللَّهُ وَلِيُّ اَلَّذِينَ آمَنُوا. ولي به معناي نزديكي، دوستي و زمامداري است. چنين واژه اي هيچ يك از اشكالات وارد بر واژه «پدر» را دارا نيست و از مزيت هايي نيز برخوردار است.

حال ببینیم قرآن کریم چگونه اعتقاد به تثلیث را رد می کند:

قرآن کریم به چند نكته كه هركدام در حكم دليلي بر ابطال تثليث و الوهيت مسيح(ع) است اشاره مي كند:
1- عيسي(ع) فقط فرزند مريم(ع) بود. اين تعبير (ذكر نام مادر عيسي در كنار نام او) كه در شانزده مورد از قرآن مجيد آمده است، خاطر نشان مي سازد كه مسيح(ع) همچون ساير افراد انسان در رحم مادر قرار داشت و دوران جنيني را گذراند و همانند ساير افراد بشر متولد شد، شير خورد و در آغوش مادر پرورش يافت، يعني تمام صفات بشري در او بود چگونه ممكن است چنين كسي كه مشمول و محكوم قوانين طبيعت و تغييرات جهان ماده است خداوندي ازلي و ابدي باشد.
2- عيسي(ع) فرستاده خدا بود (رسول الله). اين موقعيت نيز تناسبي با الوهيت او ندارد، قابل توجه اينكه سخنان مختلف مسيح(ع) كه در اناجيل كنوني نيز قسمتي از آن موجود است همگي حاكي از نبوت و رسالت او براي هدايت انسانها است، نه الوهيت و خدائي او.
3- عيسي(ع) «كلمه» خدا بود كه به مريم القا شد. در چند آيه قرآن از عيسي(ع) تعبير به «كلمه» شده است و اين تعبير به خاطر آن است كه اشاره به مخلوق بودن مسيح(ع) كند، همانطور كه كلمات مخلوق ما است، موجودات عالم آفرينش هم مخلوق خدا هستند، و نيز همانطور كه كلمات اسرار درون ما را بيان مي كند و نشانه اي از صفات و روحيات ما است، مخلوقات اين عالم نيز روشنگر صفات جمال و جلال خدايند، به همين جهت در چند مورد از آيات قرآن به تمام مخلوقات اطلاق «كلمه» شده است، منتها اين كلمات با هم تفاوت دارند،‎ بعضي بسيار برجسته و بعضي نسبتاً ساده و كوچكند، و عيسي(ع) مخصوصاً از نظر آفرينش (علاوه بر مقام رسالت) برجستگي خاصي داشت زيرا بدون پدر آفريده شد.
4- عيسي روحي است كه از طرف خدا آفريده شد. اين تعبير كه در مورد آفرينش آدم و به يك معني آفرينش تمام بشر نيز در قرآن آمده است اشاره به عظمت آن روحي است كه خدا آفريد و در وجود انسانها عموماً و مسيح و پيامبران خصوصاً قرار داد. شگفت انگيز است كه مسيحيان تولد عيسي(ع) را از مادر بدون وجود پدر دليلي بر الوهيت او ميگيرند در حالي كه فراموش كرده اند كه آدم(ع) بدون پدر و مادر وجود يافت و اين خلقت خاص را هيچكس دليل بر الوهيت او نمي داند!

قصه هاي قرآن حضرت آيت الله مكارم شيرازي.

SOocoOT;57251 نوشت:
اعتقاد به تثلیث در مسیحیت چیست و و دلایل رد آن کدامند ؟

:Gol::Gol:

کتکیزم کلیسای کاتولیک، تثلیث را چنین تعریف میکند:

[=&quot][=&quot]تثليث واحد است. ما به سه خدا اعتراف نمي­کنيم بلکه به خداي واحد در سه اقنوم[=&quot]. پس اقانيم تثليث در يک الوهيت سهيم نيستند بلکه هر يک از آنها کامل خدا هستند. اقانيم ثلاثه واقعاً از هم متمايز هستند. آنها از نظر شما با هم تفاوت دارند وحدت الهي سه گانه است(کتکیزم کلیسای کاتولیک، ص60).

[=&quot]

در یک کلام تثلیث میگوید در ذات واحد خدا سه اقنوم وجود دارد که هر سه مساوی با خدا، ولی متمایز از هم هستند.

ولی دلایل ردّ تثلیث:

دلایل کتاب مقدّسی:

1.در کتاب مقدّس توحید به خوبی آموزش داده شده است، ولی هیچیک از انبیاء کتاب مقدّس، در هیچ برگی از این کتاب تثلیث را آموزش نداده است. البته مسیحیان به تفسیرهای عجیب و غریب از برخی آیات میپردازند، ولی اگر این آیات را هم بپذیریم به معنای آموزش تثلیث نیستند، بلکه باید به منزلۀ اشاره های دور از ذهن تلقی شوند. اگر تثلیث درست بود، پیامبران کتاب مقدّس آنرا مانند توحید آموزش میدادند.

2.در کتاب مقدّس، تمایز اقانیم به خوبی قابل اثبات نیست. یعنی سه گانگی، غیر قابل استنتاج است.

3.در خدا بودن اقنوم پسر از دیدگاه کتاب مقدّس مناقشات زیادی وارد است، و ردّ الوهیت این اقنوم یعنی ردّ تثلیث. در مورد اقنوم روح القدس نیز، دلایل کافی برای خدا بودن او در کتاب مقدّس وجود ندارد، بلکه مسیحیان برای اثبات ادعاهای خود هر جا اسم روح میاید آنرا روح القدس میگیرند، تا جایی که روح خدا را نیز روح القدس فرض میکنند، تا بدین وسیله بگویند او خداست، عدم اثبات الوهیت این اقنوم نیز باعث ردّ کل تثلیث میشود، زیرا خدا بودن دو مورد از اقانیم زیر سؤال رفته است.

جهت اطلاعات بیشتر از این مطلب دیدن کنید: http://ngoic.ir/forum/showthread.php?goto=newpost&t=388

دلایل عقلانی در ردّ تثلیث:

1.تمایز حقیقی، باعث تعدّد خواهد شد، و نظر به اقانیم هر یک به تنهایی خدا هستند، و از هم متمایز هستند، پس سه خدا خواهیم داشت، و این امر با واحد بودن خدا ناسازگار است و لذا تعریف تثلیث دچار تناقض درونی میشود. همچنین نظر به اینکه خدا موجودی نامحدود است، وجود بیش از یک موجود نامحدود عقلاً محال است، پس وجود بیش از یک خدا محال است، و در نتیجه تثلیث باطل است.

2.طبق تعریف مسیحیان از تثلیث، پسر از پدر زاده(مولود) شده است و روح القدس از پدر صادر شده است، این یعنی اینکه پسر و روح القدس هستی خود را از پدر میگیرند، لذا نمیتوانند خدا باشند، زیرا خدا هستی خود را از دیگری نمیگیرد.

3.تمایز حقیقی نیازمند وجه تمایز است، این وجه تمایز چیست؟ یک امر کمالی است و یا چیزی است که کمال نمیباشد؟ اگر کمال نیست، پس در یکی از این اقانیم چیزی هست که کمال نیست، و لذا خدا نخواهد بود. اگر وجه تمایز در یک کمال است، این یعنی اینکه کمالی را یکی از اقانیم دارد و دو اقنوم دیگر ندارند، و نداشتن یک کمال برای خدا محال است، پس دو اقنوم دیگر خدا نخواهند بود.

4.بخاطر همذاتی و تمایز حقیقی، اقانیم از داری وجه اشتراک و وجه تمایز خواهند بود، پس هر سه مرکّب از وجه اشتراک و وجه تمایز خواهند بود. میدانیم که خدا نمیتواند مرکّب از چیزی باشد زیرا در این صورت نیازمند اجزایش خواهد بود و نیازمندی برای خدا معنی ندارد. با این حساب هیچیک از اقانیم خدا نیستند.

5.آیا اگر یکی از اقانیم بخواهد کاری را بکند، اقنوم دیگر میتواند مانع او شود؟ اگر آری پس اقنوم اوّل خدا نیست، زیرا قدرتش از اقنوم دوم کمتر است و قدرت هیچکس از خدا بیشتر نیست، و اگر خیر، پس اقنوم دوّم خدا نیست زیرا قدرتش از اقنوم اوِل کمتر است و قدرت هیچکس از خدا بیشتر نیست.

6.آیا یکی از اقانیم میتواند امری را از سایر اقانیم پنهان کند؟ اگر آری پس دو اقنوم دیگر دانش ناقصی دارند، و در نتیجه خدا نیستند، زیرا خدا همه چیز را میداند؛ اگر خیر پس این اقنوم ناتوان است و ناتوانی در خدا راه ندارد، پس این اقنوم خدا نیست.

7.آیا یکی از این اقانیم برای ادارۀ جهان کافی است؟ اگر آری، پس دو اقنوم دیگر خدا نیستند زیرا وجودش عبث است ولی خدا واجب الوجود است. اگر خیر، پس هیچیک نمیتوانند خدا باشند، زیرا هر سه محتاج یکدیگر هستند و خداوند محتاج کسی نیست.

در نقد تثلیث بحثهای دیگری همچون وجود چنین باورهایی بین قومهای کافر، آموزۀ تجسد خدا در مسیح و ... نیز قابل توجه است، که به علّت زائد بودن مطرح نمیکنم، ولی فقط سایتهای زیر را برای تحقیق در مورد مسیحیت توصیه میکنم:

http://ngoic.com

http://ngoic.ir/forum/index.php

http://kelisa.blogfa.com

http://realchristian.blogfa.com

و...

به امید ظهور

SOocoOT;57251 نوشت:
اعتقاد به تثلیث در مسیحیت چیست و و دلایل رد آن کدامند ؟

:Gol::Gol:

[=Century Gothic]
با سلام
دوست گرامی قبل از تاپیک جدید
[=Century Gothic]لطفا[=Century Gothic] جستجو کنید که تاپیک تکراری نزنید
این تاپیکها در همین مورد میباشد!!

پیروز باشد

ستون تثليث مقدس چيستست؟!

آيا تثليث از نظر عقل مورد پذيرش است؟!

و در این تاپیک مناظره ای [=Century Gothic]است [=Century Gothic]که خواندن ان خالی از لطف نیست!!
کاملا جواب سوال خود را پیدا میکنید!!:Sham:

مناظره مسیحی-مسلمان: آیا تثلیث منطقی است؟

موضوع قفل شده است