اظهار بندگی به محضر حضرت دوست در اینجا

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

الهی! همه گويند خدا كو ، حسن گويد جز خدا كو.
الهی! همه از تو دوا خواهند ، و حسن از تو درد .
الهی! آن خواهم كه هيچ نخواهم.
الهی! ما را يارايِ ديدن خورشيد نيست ، دم از از ديدار خورشيد آفرين چون زنيم ؟
الهی! همه گويند بده ، حسن گويد بگير .
الهی! همه سرِ آسوده خواهند ، و حسن دلِ آسوده .
الهی! همه آرامش خواهند ، و حسن بي تابي ؛ همه سامان خواهند ، و حسن بي ساماني.
الهی! به فضلت سينه‌ي بي كينه ام دادي ، به جودت شرح صدرم عطا بفرما.
الهی! عقل گويد « الحَذَر الحَذر ! » عشق گويد «العَجَل العَجَل!» ؛ آن گويد دور باش ، و اين گويد زود باش.
الهی! ضعيف ظَلوم و جهول كجا ، و واحد قهّار كجا؟
الهی! اگر چه درويشم ، ولي دارا تر از من كيست ، كه تو داراييِ مني.
الهی! در ذات خودم متحيّرم تا چه رسد در ذات تو .
الهی! روزم را چون شبم روحاني گردان، و شبم را چون روز نوراني.
الهی! حسنم كردي، اَحسنم گردان.
الهی! دندان دادي، نان دادي ، جان دادي، جانان بده.
الهی! گويند كه بُعد، سوز و گداز آورد؛ حسن را به قرب سوز و گداز ده .
الهی! خودت گفته اي ( و لا تَيْأسوا من رَوْحِ الله ) ( سوره يوسف ، آيه 87 ) ، نا اميد چون باشم ؟
الهی! انگشتري سليماني ام دادي، انگشت سليماني ام ده.
الهی! سرمايه‌ي كسبم دادي، توفيق كسبم بده.
الهی! اگر ستّار العيوب نبودي، ما از رسوايي چه مي كرديم؟
الهی! ذوق مناجات كجا و شوق كرامات كجا ؟
الهی! اثر و صُنع توام، چگونه به خود نبالم .

الهی! كلمات و كلامت كه اين قدر شيرين و دلنشين اند ، خودت چوني؟
الهی! داغ دل را نه زبان مي تواند تقرير كند و نه قلم يارد به تحرير رساند؛ الحمدلله كه دلدار به ناگفته و نانوشته آگاه است.
الهی! چون است كه چشيده ها خاموش اند و نچشيده ها در خروش؟
الهی! از شياطين جن بريدن دشوار نيست ، با شياطين انس چه بايد كرد؟
الهی! خوشدلم كه از درد مي نالم ، كه هر دردي را درماني نهاده اي.
الهی! ديده را به تماشاي جمال خيره كرده اي ، دل را به ديدار ذوالجمال خيره گردان.
الهی! پيشاني بر خاك نهادن آسان است ، دل از خاك برداشتن دشوار است .
الهی! تو پاك آفريده اي ، ما آلوده كرده ايم.
الهی! اگر گلم يا خارم از آنِ بوستانِ يارم.
چگونه دعوي بندگي كنم كه پرندگان از من مي رمند و ددان رامم نيستند الهی !
الهی! گرگ و پلنگ را رام توان كرد ، با نفس سركش چه بايد كرد ؟
الهی! چگونه ما را مراقبت نباشد ، كه تو رقيبي ؛ و چگونه ما را محاسبت نباشد كه تو حسيبي
ظاهر ما اگر عنوان باطن ما نباشد ، در « يوم تُبْلَي السَّرائر » ( سوره طارق ، آيه 9 ) چه كنيم ؟ الهی !
الهی! شكرت كه كورِ بينا و كرِ شنوا و گنگِ گوياييم
الهی! درويشان بي سر و پايت در كنج خلوت ، بي رنج پا سير آفاق عوالم كنند ، كه دولتمندان را گامي ميسّر نيست
الهی! حقّ محمّد و آل محمّد بر ما عظيم است ؛ « اللّهمّ صلّ علي محمّد و آل محمّد »
الهی! نهرْ بحر نگردد ، ولي تواند با وي پيوندد و جدولي از او گردد
الهی! چون در تو مي نگرم ، رعشه بر من مستولي مي شود ؛ پشه با باد صرصر چه كند ؟
ديده از ديدار جمال لذّت مي برد و دل از لقاي ذوالجمال الهی !
انسان را قسطاس مستقيم آفريده اي ، افسوس كه ما در ميزان طغيان كرده ايم الهی !
شكرت كه نعمت صفت ايثارم بخشيدي الهی !
نعمت ارشادم عطا فرموده اي ، توفيق شكر آن را هم مرحمت بفرما الهی !
به سوي تو آمده ام ؛ به حقّ خودت مرا به من برمگردان الهی !

الهی! اگر بخواهم شرمسارم ، و اگر نخواهم گرفتار.
الهی! ظاهر كه اين قدر زيباست ، باطن چگونه است ؟
الهی! آخرِ خودت را درحقّ ما اوّل بفرما ، كه آخرين شفاعت را اَرحم الرّاحمين فرمايد
دلِ بي حضور ، چشمِ بي نور است ، نه اين صورت بيند و نه آن معنا الهی !
الهی! فرزانه تر از ديوانه‌ي تو كيست.
الهی! دولت فقرم را مزيد گردان.
الهی! شكرت كه فهميدم نفهميدم.
الهی! گريه زبان كودك بي زبان است ، آن چه خواهد از گريه تحصيل مي كند . از كودكي راه كسب را به ما ياد داده اي ، قابل كاهل را از كامل مكمّل چه حاصل ؟
الهی! يك شوريده ، جهاني را مي شوراند ؛ اين شوخ ديده را شوريده تر كن. والحمدلله رب العالمین

فرازهايي از الهی نامه آيت الله حسن زاده آملي


الهی!

گر زارم در تو زاریدن خوش است

ور نازم به تو نازیدن خوش است.

الهی!شاد بدانم که بر درگاه تو می زارم

بر آن امیـــد آن که روزی در میـــدان فضل بتو نازم تو!من بپذیری و من با تو پردازم ـ

یک نظر در من نگری و دو گیتی به آب انـــدازم.

:Sham:

سلام
با تشکر از همه دوستانی که اینجا به محضر قدوسی حضرت دوست اظهار بندگی کرده و می کنند
بنده یک توضیحی بدهم و آن در رابطه با بیانات متفاوت و گاهی متضاد اهل دل در مناجات با خداست
که مثلا گاهی درد می خواهند و گاهی درمان گاهی آرامش می طلبند و گاهی غوغا
این تفاوت بیان به جهت تفاوت حالات بنده ای است که به هر طریق می خواهد کلامی با حضرت دوست داشته باشد
گاهی جمال بر آنان جلوه می کند و ناز می کنند ، گاهی جلال تجلی می فرماید و دست نیاز بلند می فرمایند
والله الموفق

الهی اگر خامم پخته ام کن و اگر پخته ام سوخته ام کن
الهی از کشته تو خون نیاید و از سوخته تو دود،کشته تو به کشتن شاد است و سوخته تو به سوختن خوشنود(1
1-خواجه عبدالله انصاری

الهی به حرمت ذاتی که تو آنی،به حرمت صفاتی که چنانی،وبه حرمت نامی که تو دانی،به فریاد رس که می توانی
الهی مکش این چراغ افروخته را ومسوز این دل سوخته را و مدر این پرده دوخته را ومران این بنده نو اموخته را(1
1- خواجه عبد الله انصاری

یا لطیف انا عبدک الضعیف الذلیل الحقیر المسکین المستکین

الهی قبله عارفان خورشید روی تو است ومحراب جانها طاق ابروی تو است ومسجد اقصی دلها حریم کوی تو است،نظری به سوی ما فرما که نظر ما به سوی تو است(1
1-خواجه عبدالله انصاری

الهی تو موسی کلیم را وهارون عزیز را به نزدیک فرعون ظالم کافر باغی ،فرستادی و گفتی سخن با او آهسته ونرم گویید،
الهی این لطف توست با کسی که دعوی خدایی می کند،خود لطف تو چگونه بود با کسی که تو را از جان ودل خدمت کند؟
الهی لطف و حلم تو با کسی که انا ربکم الاعلی گوید این است،پس لطف تو با کسی که سبحان ربی الاعلی گوید کی داند کسی که چه خواهد بود؟1)
پی نوشت:
1-تذکره الولیاء/عطار

خدایا به شناخت تو زندگانیم،به نصرت تو شادانیم،به کرامت تو نازانیم،به عزت تو عزیزانیم،خداوندا ما که به تو زنده ایم هرگز کی میریم؟
ما که به تو شاد مانیم کی اندوهگین شویم؟
ما که به تو نازانیم ،چون بی تو به سر آریم؟،
ما که به تو عزیزیم،هرگز چون ذلیل شویم؟1)
پی نوشت:
1-خواجه عبد الله انصاری

خدایا برا بودنت شکر
نمی دونم اگه نبودی چی می شد؟؟؟؟!!!!!!!!

یا زهرا

من هروقت دعای عهدرو میشنوم مخصوصاباصدای استادفرهمندفر خیلی حالم خوب میشه.ترجمه اش هم حس میکنم بیشترنزدیکم میکنه بخدا میذارم تاهمه لذت ببرن:ok:

آدم وقتی میخوندش حس میکنه همونیه که یه عمر دنبالش بوده تابخدا بگه.خدایا دوستت دارم:hamdel:

این صفحه سومه