اصلاح صورت و ابرو برای دختر مجرد (از دیدگاه فقهی و اجتماعی)

تب‌های اولیه

277 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام علیکم

بانوي بهاري;656258 نوشت:
به نظر مي رسه شما اصلا پست بنده رو مطالعه نكرديد چون بنده هيچ جا صحبت از فرزند داري و همسر داري نكردم حرف من در مورد جامعه است

خواهر محنرم،بنده کامل پست شما را مطالعه نمودم ، شما درپستهای قبل فرمودید
بانوي بهاري;654973 نوشت:
من به عنوان زن مسلمان وظايف مهمتري دارم در قبال جامعه در قبال فرزندم كه قراره در اين جامعه زندگي كنه پس مسائل مهمتري هم هست.

و بنده هم درجواب گفتم
احسنت برشما،یک زن مسلمان باید به تمام وظایفش عمل کند ،خب حال اینها چه ربطی به پوشیه دارد؟ آیا یک خانم پوشیه ای نمیتواند به تمام وظایفش عمل نماید؟ نمیتواند به بهترین شکل همسر داری و فرزندداری کند؟!

و درمورد ادامه مطالبتان مشکل شما اینجاست که فکر میکنید پوشیه لباس شهرت است یا افراط است! در حالی که پوشیه نه لباس شهرت است نه افراط !! بنده که در همان پستهای نخستین گفتم تنها چیزی که در آن افراط راه ندارد حجاب است!!
پس فرهنگ پوشیه در میان خانمها رواج یابد به رشد و تعالی افراد کمک خواهد کرد

متاسفانه خیلی چیزها کم کم شده فرهنگ در حالی که اشتباه است و خیلی چیزها شده ضد فرهنگ درحالی که برخواسته از دل اسلام است!!

ادامه دارد....

سلام علیکم

بانوي بهاري;656258 نوشت:
اگر اينطور بود ما بايد دخترانمون رو ۹ سالگي شوهر بديم اما آيا اين واقعا شدنيه؟ يا مردان بگويند ما هم بايد چند همسر داشته باشيم حتما مستحبه ديگه چون پيامبر ما چند همسر داشتند.

قطعا دختران بعد از سن بلوغ اگر به رشد اجتماعی و عقلی هم رسیده باشند ازدواج کنند بهتر است!! بالارفتن سن ازدواج یکی از آسیب های بزرگ جامعه است
در مورد چند همسری آقایان هم اگر شرایطش ایجاد شود و فردی شرایطش را داشته باشد و مصلحت باشد چه اشکال داردچند همسر اختیار کند؟!(بنده قبلا در تاپیک های دیگر در این خصوص دفاعیاتم را از این حکم الهی بیان نموده ام)
بانوي بهاري;656258 نوشت:
امام علی(ع) می‌فرماید: «خداوند، تکالیفی را بر شما واجب نمود، بنابراین آنها را ضایع نکنید و حدودی برایتان مقرّر داشت، پس از آنها تجاوز ننمایید، و از اموری بر حذرتان داشت، آنها را مرتکب نشوید و اموری را مسکوت گذاشت، نه از روی فراموشی، لذا آنها را بر خود تکلیف ننمایید».

این احادیث بسیار درست ومنطقی است اما ربطی به پوشیه ندارد چون پوشیه زدن خارج شدن از حالت تعادل نیست!!
بانوي بهاري;656258 نوشت:
ستاد شهيد مطهری ، حضرت علی را انسان کاملی می داند به جهت آن که ارزش های مختلف و به ظاهر متضادی در وجودش جمع شده و به تعادل و توازن رسیده بود . وی معتقد است برخی شخصیت علی را دوست دارند به خاطر زوایای خاص عظمت آن حضرت ولی اگر زوایای دیگر و چهره کامل و متعادل مولای متقیان برایشان معرفی شود در صف دشمنان علی قرار خواهند گرفت .

باز هم میگویم اسلام دین تعادل و میانه روی است ،اما زدن پوشیه خارج شدن از حالت تعادل و میانه روی نیست!!( آیا شما میتوانید به کسی که نماز شب میخواند بفرمایید که از حالت تعادل خارج شده ای؟ )
بانوي بهاري;656258 نوشت:
بعضي از خواهران مذهبي همه مسائل دینی را تنها در حجاب خلاصه می کنند و حجاب را هم منحصر به چادر کاملا سیاه به همراه پوشیه می دانند هر نوع ارتباط با نامحرم هرچند ارتباط ضروری و علمی و اقتصادی و اجتماعی رو کاملا در چارچوب شرع هم که باشد انحراف دانسته و خلاف قداست و تقوای خاص خودشان تصور می کنند .

این خواهران مذهبی که توصیف نمودیدیا مذهبی نیستند یا مذهبی بودنشان ناقص است!

بانوي بهاري;656258 نوشت:
اسلام دين ميانه روي است

قطعا اینگونه است ،اما خانمی که پوشیه میزند از این میانه روی خارج نشده است(البته ممکن است امور دیگرش خارج از اعتدال باشد که دیگر آنها ربطی به پوشیه ندارد )
بانوي بهاري;656258 نوشت:
وششهايي كه با افکار عمومي و با فرهنگ عمومي ما در تضاد است تبعات منفي در جامعه خواهد داشت . حجاب و پوشش بايد عادي باشد و خارج از سلیقه مرجعیت حمل بر بدعت می شود. به ازاي هر رفتاري كه باعث سخت گير و عقب مونده جلوه دادن اسلام بشه بايد نزد خداي متعال پاسخگو باشيم.

میشود بفرمایید کجا مراجع فرمودند پوشیه افراط است ؟یا اینکه بدعت است؟ یا اصلا گفته باشند بهتر است پوشیه زده نشود؟!! به نظر مراجع دقت بفرمایید

امام خمینی (ره)

س: 1

- باز بودن گردى صورت و دست زن تا مچ در برابر نامحرم چه صورت دارد؟

ج

- در صورت عدم مفسده مانع ندارد.


س 2

- آيا واجب است كه زن وجه و كفّين خود را بپوشاند؟

ج

- واجب نيست مگر در صورت مفسده.


س 3

- اگر واجب نيست آيا اولويّت دارد يا نه؟

ج

- خوب است.
........................................
حضرت آیت الله بهجت ره :

1. پوشاندن دست و صورت زن [پوشیه] حتى بنابر عدم وجوب آن آيا از نظر شرع مقدس اسلام امرى مطلوب و پسنديده به شمار مى‌رود؟

ج. بله امرى راجح و مطلوب است؛ بلكه احتياط واجب در پوشاندن صورت و دست‌ها از نامحرم است.

.............................

آیت الله تبریزی ره :


(1615)

آيا پوشاندن صورت [پوشیه] و مچ دست و پاها بر زن واجب است؟

[جواب]

باسمه تعالى؛ بر زن واجب است بدن خود را از نامحرم بپوشاند، و در وجه و كفّين هم احتياط مستحبپوشاندن آن است، و الله العالم

.......................................

حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:

س 1696‌

- آيا پوشيدن دستها تا مچ و پاها و صورت [پوشیه] براى زنها لازم است، يا خير؟ توضيح دهيد.

ج‌

- پاها بايد پوشيده شود و نسبت به دست و صورت بنابر احتياط واجب بايد پوشيده شود. و اللّٰه العالم‌


س 1698‌

- نظر حضرتعالى در مورد مباح بودن يا كراهت يا استحباب نقاب زدن (روبند) براى بانوان در جامعه امروز چيست؟

ج‌

- حفظ حجاب براى زن از امور واجبه است و احتياط واجب براى زن، مستور نمودن صورت است با هر وسيله‌اى كه ممكن است. و اللّه العالم.
.............

امام خامنه ای (روحی فداه)

اگر پوشیه در جایی استفاده شود که معمول نیست ، لباس شهرت محسوب نمی شود و استفاده از آن جایز است
...................

پس اکثر مراجع نه تنها نگفتند اشکال دارد بلکه داشتن آن را ارجحیت داده اند، و حتی مراجعی مانند آیت الله خویی پوشاندن وجه کفین و صورت را احتتیاط واجب داده اند یعنی خانمهایی که مقلد این بزرگوار و امثال ایشان هستند زدن پوشیه برایشان واجب است مگر اینکه به مرجع دیگری رجوع کنند که احتیاط واجب نداده باشد!!

استاد سجاد گرامی نیز در همین سایت در پاسخ به سوال یکی از کاربران چنین فرمودند

س
:سلام در روایتی از امام صادق علیه السلام که در مورد نذر آمده حضرت می فرمایند : من دوست ندارم کسی چیزی را که خدا بر او واجب نکرده بر خود واجب کند
با توجه به عدم وجوب روبنده انجام این کار وجهی ندارد .

ج:روبنده فی نفسه واجب نیست (گرچه به نظر برخی از مراجع احتیاطا واجب است) اما همانطور که در فتاوای نقل شده آمده است بسیاری از مراجع اعتقاد به رجحان آن دارند بنابراین اینطور نیست که اگر چیزی واجب نبود انجام دادن آن وجهی نداشته باشد مثل مورد ما شاید مستحب باشد که خود وجهی وجیه است .

ناگفته نماند که گاهی اوقات روبنده هم واجب می شود و آن هم در مواردی است که صورت آرایش شده باشد و یا به نحوی باشد که ایجاد مفسده کند در اینجا هم مراجعی فتوا به وجوب پوشاندن صورت دارند که برخی از آنها در فتاوای نقل شده در پست های گذشته موجود بود .

...................
و در آخر به شما خواهر بزرگوار توصیه میکنم نظر اساتید گرامی در این تاپیک را مطالعه بفرمایید

http://www.askdin.com/thread42180.html#post555165

(در ضمن سوال این تاپیک درمورد پوشیه نیست! و بنده فقط یک جمله جواب یکی از کاربران را دادم! و بنا نبوده بر روی این موضوع در این تاپیک مباحثه شود و اگر همچنان شبهات در این زمینه برایتان باقی است ان شاءالله ادامه آن را به پروفایل حقیر منقل بفرمایید تا در آنجا بحث را (درحد توانم) ادامه دهیم)

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

حق پذیر;193129 نوشت:
سلام
وقت تون بخیر باشه
من دختری 25 ساله و از خانواده ای مذهبی هستم.
جدیدا میبینم اکثریت دختران اصلاح می کنند، یا حداقل سبیل رو برمیدارن، و همچنین مدل ابرو رو به صورت دخترونه برمیدارند.

افرادی که خانواده معمولی دارند که این موارد رو واجب میدونند و اگر انجام نشه میگن بهداشت رعایت نشده! ولی احتمال دادم تو این سایت دختران مذهبی بیشتر باشند، نظر شما در این موارد چیه؟

آقایون مذهبی هم لطفا نظر بدن: آیا اگر ببینند دختری مذهبی چنین کاری کرده حمل بر بی حیایی و پررویی دختر می کنند یا نه مشکلی نداره؟

پیشاپیش از نظرات تون متشکرم. :Gol:

بسم الله
فطرتتون به شما چی میگه ؟ همون درسته
حدیث از پیامبر = دین بعد از فطرت انسان قرار میگیره
من به هیچ مرجعی اعتقاد ندارم اگه شما دارید دیگه چرا سوال میکنید کتاب فرد مورد نظر رو بگیرید همه چی هست
:Gol:

حق پذیر;193129 نوشت:
سلام
وقت تون بخیر باشه
من دختری 25 ساله و از خانواده ای مذهبی هستم.
جدیدا میبینم اکثریت دختران اصلاح می کنند، یا حداقل سبیل رو برمیدارن، و همچنین مدل ابرو رو به صورت دخترونه برمیدارند.

افرادی که خانواده معمولی دارند که این موارد رو واجب میدونند و اگر انجام نشه میگن بهداشت رعایت نشده! ولی احتمال دادم تو این سایت دختران مذهبی بیشتر باشند، نظر شما در این موارد چیه؟

آقایون مذهبی هم لطفا نظر بدن: آیا اگر ببینند دختری مذهبی چنین کاری کرده حمل بر بی حیایی و پررویی دختر می کنند یا نه مشکلی نداره؟

پیشاپیش از نظرات تون متشکرم. :Gol:

سلام
شما دینتون و راه و رسم زندگی تون از امام معصوم عقل و پیامبر و قرآن میگیرین یا نظر سنجی؟

بسیار جالب هستش

با سلام

شما دین و راه و رسم زندگیتون رو از قرآن پیامبر امام معصوم و عقل میگیرید یا نظر سنجی ؟

بسیار جالب هستش

سلام به همه
بهتره این شکل شروع کنم.
باید آدم سعی کنه حواسش به اونایی که باید همیشه مواظبشون باشه جمع باشه...
یکی خداست و حرفاش و قولاش...
( مثلا زنان و مردان پاک فقط برای همند و ناپاک هم همچنین (البته با مقداری تلخیص که البته خودم متخصص نیستم بدونم با این تلخیص چه ضربه ای زدم) )
دومی عقل آدمی هست که حجت نهان خدا بر ماست و قدرت و نیرویی که ما را به انتخاب و یافتن راه صحیح و مسیر ائمه (ع) میکنه
پس اگه کاملا عاقلانه رفتار کنی اصلا اشتباه نکردی
سومی نیز پیامبران ، ائمه علیهم السلام و سنت و سیره این بزرگواران
که همیشه مشعل ضلالت و گمراهی های مان

خوب حالا برگردیم و تیکه تیکه نظر هامو بگم:

Reza-D;652923 نوشت:
سلام
فکر میکنم موضوع شما گر چه به نوعی با موضوع تاپیک ارتباط داره ، اما بخاطر عوض شدن جهت بحث بصورت کلی ، بهتر باشه یه تاپیک جداگونه براش بزنید تا انشاالله هم کارشناس و هم سایر دوستان نظر بدن

خوب موافقم

نقل قول:
سلام
آقا "محسن" عزیز و همچنین جناب "m.r226" با بخش زیادی از صحبت های شما عزیزان موافقم و با بخش زیادی از صحبت های خانم "لایرا" مخالف. اما به نظرم حتی اگر مطمئن باشیم فرضاً 99 درصد حرفهای کسی اشتباست باز هم 1 درصد باقی مونده رو نباید بدون بررسی اشتباه بدونیم

اینجا هم عاقلانه به نظرم نمیرسه که باهاتون موافق باشم ، میدونید چرا ؟
یه مثلا میزنم :
فرض کنید که شما در جنگ شناخت حق و باطل باشید و یک طرف پیامبر (ص) باشند و یک طرف شیطان
پیامبر میفرمایند که فلانی به این دلیل به این دلیل و ... بیا تو خط تسلیم شدن و خدا و اینا بعد از اون طرف شیطان یه مش چرت و پرت استلال میکنه و میگه بیا این ور عزیز دلم بعد بهش میگین که تو استدلالت چرت بود و اونم جواب بده من هنوز استلال نهاییمو نکردم تو که هنوز استدلال نهایمو نشنیدی که
حالا حالتی رو فرض کن هی داره عمرتو تلف میکنی تا بتونی اون استدلال نهایی شیطان رو ببینی چیه که متاسفانه در این حین ملک الموت فرا میرسند...

این جریان رو گفتم تا اشاره ای ساده لوحانه کنم به اون کلمه ی ( کسی ) که فرمودید و بگم که فرق داره که کی...
البته قصد هیچ توهینی ندارم صرفا برای مزاح بود ، وگرنه مطلع هستم که خطابات شما به چه بچه های گلی بوده...


نقل قول:

آقا "محسن" عزیز ، طلاق ها بخشیش بخاطر عشقولانه های بدون عقله ، بخشیش هم بخاطر عقلانه های بدون عشقه!

اینجا نیز متاسفانه نمیتونم زیاد با شما همراه باشم چرا که هیچ بخشی از طلاق نمیتونه بخاطر عقلانه های بدون عشق باشه...
لطفا با جریان زیر با من همراه بشین:

عقل و عاقلانه را حتی اگه به همون معنای سبک سرانه اش هم که بهش نگاه کنیم هیچ منافاتی به عشق ( دوباره البته به همون معنای سبک سرانه اش ، چراکه این حرفا فقط محبته چون عشق فقط میتونه به خدا معنی داشته باشه و کلمه عشق بسی مقدس تر از این حرف هاست...) نداره. عقل میگه عشقی انتخاب کن بتونه برای همیشه عشقت بمونه ، عقل میگه عشق بورز تا بتونی شرایط حفاظت صحیح ، شرایط شادکامی خودت و اون ، شرایط ... رو فراهم کنی و شاید بخاط همین همین هم هست که حدیثی دیدم که فرموده بودند اون مردی از همه مردا خردمند تره که همسرش بیشتر بگه دوستت دارم و ابراز محبت کنه و این جریانات (البته بازم با تلخیص ( دعا کنید این تلخیص ها آخرش منو هلاک نکنه))


نقل قول:
درست میفرمایید ، زندگی فقط این چیزا نیست ، ولی جدای از این چیزا هم نیست

خوب صحیح بنظرم میاد ولی یه کوچولو دقت کنیم اون آقا محسن عزیز هم گون معتقد بودند که جدای از چیزا هم نیست بوده که اون حرفو زدند . خوب ایشونم معتقد بودند که زندگی به این چیزا ها گره داره و برخورد نا صحیح با این چیزا موجب تاثیر گرفتن زندگی و اتفاقات ناگوار برای اون میشه...

نقل قول:
سلام برادر
کلمات دوستی و بی عفتی رو در کنار هم آوردید!

عرض کنم که:
1 - دوستی لزوماً به معنای بی عفتی نیست
2 - هر علاقه و عشقی لزوماً اسمش دوستی نیست
3 - هر دوست نشدنی هم لزوماً به معنای عفت داشتن نیست

خوب کلمات دوستی و بی عفتی به خودیه خود که در مقابل هم نیست ولی این فقط به این معنیه که به خودیه خود در تضاد نیستند و نه بیشتر ...
یعنی چی ؟ یعنی اینکه اگه جایی در مقابل هم نبودند نمیشه سریعا استقرا زد که هیچ در مقابل هم نیستند.
اتقاقا دوستی دختر با پسر کاملا بی عفتی ( یا حداقل ضعف در عفت و حیا) هست حتی اون عشقای پاکه پاکه شومبس گمبل مامانی...
در قران و سیره ( دوباره تا تلخیص) اومده که با نا محرم رابطه نداشته باشیم و همکلام شدن هم فقط و فقط در حد شرعی اونم فقط در صورت لزوم که واقعا از هم کلام شدن ناگزیر هستیم و دیگه واقعا راهی نداره مثلا من که یه پسرم وقتی میخام یه آدرس بپرسم وقتی میبینم 2 متریم یه دختر هست و 100 متریم یه پسر باید 100 متر برم از اون بپرسم و در حد لزوم از صحبت ساده ی ساده با یه دختر نا محرم هم پرهیز کنم . بعد از این بیان می فرماند که بی عفتی نکنینا ، بی حیایی نکنینا ...


نقل قول:
بنده هم میتونم مثال های زیادی از دخترها و حتی زنهایی که خیلی تریپ مذهبی داشتن بزنم که.... بعله....

منم میتونم مثال بزنم ولی حداقل تو محیط اطراف من که تعداد اونایی که غیر مذهبی هستن و بعله به بسیار بیشتر و بیشتر و توی مثال زدن بسیار راحت ترم...


نقل قول:
اما هیچ وقت نمیام توی مثالم بگم: دختری که تن به مذهبی بودن و بی عفتی نداد!!! (مذهبی و بی عفت رو کنار هم به کار ببرم)

یکم موضوع بحث داره عوض میشه. همونطور که گفتم با بخش زیادی از فرمایش شما موافقم. اما در مورد دو جملهء زیر که خانم "لایرا" گفتند هم حرف دارم. نه بطور کامل ، اما تا حد قابل توجهی این دو جمله میتونه درست باشه

الحمد لله نظر خاصی ندارم که وقتتون رو بگیرم

نقل قول:
جملهء اول:این جمله ، جملهء کاملی نیست ، اما اگر اینطور گفته بشه قابل تأمل میشه:
خیلی مطمئن نباش اولین مردِ زندگیِ دختری هستی که داره زنت میشه

خوب چن تا سوال : حتی اگه قول خدا باشه چی ؟ بازم خیلی مطمئن نباشم ؟ مگه خدا قول نداده تو سالم باش چشاتو بگیر ، پاک باش ، خودم یکی مثل خودتو واست جور میکنم ؟ ( سوره نور و ...)

نقل قول:

دقت بفرمایید ما در مورد یک یا چند نمونه حرف نمیزنیم که ممکنه مثال نقض حرف بنده باشن. داریم کلاً جامعه رو میگیم ، حتی قشر مذهبی. اینکه من و شما از یک سری روابط بی اطلاع هستیم ، دلیل بر عدم وجود اون روابط نیست


یه سوال : شما میرین سراغ یکی که قبلا رابطه داشته ؟ یجور بهتر بپرسم - آیا برای شما فرقی نمیکند طرفتان قبلا رابطه داشته یا نداشته ، چون مثلا به قول خودتان اونم که نداره معلوم نیست نداشته باشه ؟

نقل قول:

جملهء دوم:این جمله خیلی جای بحث زیادی داره و چون از موضوع تاپیک خارجه ترجیح میدم درصورت نیاز درموردش حرف بزنم. فقط عرض کنم که:
همونطور که اگر دو نفر با هم دوست بشن و بعدش طلاق بگیرن ، افراد مذهبی بلافاصله دلیل طلاق رو دوستی بیان میکنن
وقتی هم که دو نفر سنتی ازدواج کنن و بعدش طلاق بگیرن ، افراد غیرمذهبی دلیل طلاق رو ازدواج سنتی بیان میکنن

چیزی که عوض داره گله نداره

خوب اگه جریان کری خوندن و اینا باشه که همیشه حرف واسه زدن هست ، شما لازم نیست دنبال حرفش بگردین - کری رو همیشه میشه خوند چه چیزی واقعا تو چنته آدم باشه و چه نباشه
جریان کری خوندن نیست ، استدلال باید بتونه بدون مغالطه ( مقالته - مقالطه - مغالته ) با حرف ما همراهی کنه...

این که دوستی دلیل طلاق هست بسیار واضح و قابل استدلال هست
یکی دو جمله میگم و بس:
اولا طبق آماری که از مرکزی آماری ذیربطی که از خود ایران متنشر شده بود و دیدم جریان یه همچین چیزی وحشتناک بود که از هر 4 ازدواج 2 مورد طلاق میگیرن ( چرا نگفتم از هر 2 تا یکی ؟ -- خخخخ جریان داره) خوب حالا جوونای ما ازدواجاشون سنتیه بیشتر یا دوستی قبل ازدواج ؟ به قول خودتون منظورم اون موردای خاص نیستا ، اکثیرت قشر جامعه رو عرض میکنم
قبلا که اکثریت ازدواج سنتی بود طلاق چقدر بود ؟
پس سیستم قبل کمتر طلاق وجود داشت حالا یه بخاطر تحمل زوری هم دیگه یا سنگینی وقبح طلاق یا هر چیز دیگه ای --- در سیستم قبلی طلاق کمتر بوده...

البته ازدواج سنتی از ازدواج اسلامی جداست - تو سیستم اسلامی که هیچ وقت دو طرف یکدیگر را تحمل نمی کنند و البته طلاق هم نمی گیرند ( چطوری ؟ اینم جریان داره)

ثانیا دوستی قبل از ازدواج به دلایل مشخصی موجبات تزلزل و پاشیدگی خانواده رو باعث میشه
1- بخاطر وابسته شدن یا درگیر شدن دو طرف به هیکل و زیبایی هم دیگه بی خیال ملاک هاشون میشن و عاشقانه ی معصومانه با هم ازدواج می کنن که ای دل غافل کل اون خوشگلی ها و خوش تیپی ها همون هفته یا حداکثر ماه اول دیگه عادی میشن و به چشم نمیان - خوب ! حالا چی به چشم میاد ؟ اونایی که بی خیالشون شده بوده و یهو چشمتو باز میکنی می بینی یکی کنارته که هیچ چیزی باهات هماهنگ نیست ، دقیقا همین موقع اگه طرف دوباره ازت بپرسه آیا منو دوس داری ؟
تو مجبور میشی بگی آره عزیزم چرا ؟ چون خیلی ضایع است آخه همین یه ماه پیش بود قربون صدقه هم می رفتین
حالا اگه ادامه بده بگی چرا دوسم داری چی ؟ خوب اگه آدم تا حدی صادق باشی دروغ نمیگی که بگی من تو رو بخاطر این دوست دارم که خانومیییییی آقاییییییی طبعت لطیف و بلندهههههه خیلی خیلی فهمیده هستیییییییییی و از این آسمون ریسمون بافتنا... ولی عوضش دروغ میگی و میگی من تو رو بخاطر خودت دوس دارم و نه ویژگی هات ( یه دروغ محضه - ما فقط عاشق ویژگی های هم میشیم این ویژگی ها هستن که میگن یه آدم رو چقدر دوس داشته باش) ...
این دروغ رو میگی چون روت نمیشه بگی بهش که آقا یا خانوم بهت مردد شدم ... همینطور جریان پیش میره تا بهونه گیری ها شروع بشه ، پرده ها پاره بشه و این وسط یهو وسط عصبانیت حرف دلتو بزنی و بگی اصلا ازدواجمون اشتباه بود... :crying:
تاکید کنم شهوات و میل های بدنی ما واقعا وجود دارند و بیشترین اثرات را روی دوستی ها قبل از ازدواج دارند...

2. این دوستی باعث به وجود اومدن یه بیماری روانی در طرفین مخصوصا پسر ها و مخصوصا بعد از ازدواج میشه...
بی اعتمای
هر چقدر که سعی میکنه اعتماد کنه بهش نمی تونه . وقعا دیگه توان نداره ، واقعا نمی تونه اعتماد کنه و این اتفاقیه که شک نکن می افته - طرف هیچ خطایی نکرده ها ولی این بشر هرچقدر که زور میزنه نمیتونه اعتماد کنه - ( برای اینکه درکش کنی خودتو بذار جاششش )

متاسفانه بخش اعظم حرفهایی که خدمتتون گفتم از روی تجربه بود
خدا به روز هیچ کسی نیاره هیچ کسی که واقعا طرفشو از ته دل دوس داره اما بعد میبینه ...
مگه اینکه از قبل رو خودت کار کرده باشی که زیاد روی زنت یا مردت غیرت نداشته باشی و واست مهم نباشه تا بتونی به زندگیت ادامه بدی

والسلام و علیکم و رحمت الله و برکاته

kavoshgar02;656417 نوشت:
اینجا هم عاقلانه به نظرم نمیرسه که باهاتون موافق باشم ، میدونید چرا ؟
یه مثلا میزنم :
فرض کنید که شما در جنگ شناخت حق و باطل باشید و یک طرف پیامبر (ص) باشند و یک طرف شیطان
پیامبر میفرمایند که فلانی به این دلیل به این دلیل و ... بیا تو خط تسلیم شدن و خدا و اینا بعد از اون طرف شیطان یه مش چرت و پرت استلال میکنه و میگه بیا این ور عزیز دلم بعد بهش میگین که تو استدلالت چرت بود و اونم جواب بده من هنوز استلال نهاییمو نکردم تو که هنوز استدلال نهایمو نشنیدی که
حالا حالتی رو فرض کنهی داره عمرتو تلف میکنی تا بتونی اون استدلال نهایی شیطان رو ببینی چیه که متاسفانه در این حین ملک الموت فرا میرسند...

این جریان رو گفتم تا اشاره ای ساده لوحانه کنم به اون کلمه ی ( کسی ) که فرمودید و بگم که فرق داره که کی...


سلام به شما

1 - متاسفانه در فرضی که شما تعریف کردید ، تمام عناصر به شکلی چیده شد که مطلوب شما فراهم بشه ، درحالیکه فرض و مثال درسته که فقط برای بیان بهتر موضوع مطرح میشه ، اما لازمه که بین مثال و موضوع تناسبی باشه

مثال شخص معصوم در برابر یک فرد عادی که احتمال خطا و گناه داره بدون شک
مثال شیطان در برابر کسی که شهادتین رو قبول داره
مثال دلایل کامل در برابر دلایلی قابل نقد
مثال دلایل چرت و پرت! در برابر دلایل قابل بحث (ولو اشتباه)
مثال معطل ماندن در نتیجه در برابر مهطل ماندن در بخشی از اصل بحث

کلاً مثال و فرض شما هیچ تناسبی با اصل موضوع نداشت

2 - فرمودید اینکه چه کسی مطلب رو بگه مهمه. خب بفرمایید معصوم رو بین اون سه دوست عزیز به ما معرفی کنید

kavoshgar02;656417 نوشت:
عقل و عاقلانه را حتی اگه به همون معنای سبک سرانه اش هم که بهش نگاه کنیم هیچ منافاتی به عشق ( دوباره البته به همون معنای سبک سرانه اش ، چراکه این حرفا فقط محبته چون عشق فقط میتونه به خدا معنی داشته باشه و کلمه عشق بسی مقدس تر از این حرف هاست...) نداره. عقل میگه عشقی انتخاب کن بتونه برای همیشه عشقت بمونه ، عقل میگه عشق بورز تا بتونی شرایط حفاظت صحیح ، شرایط شادکامی خودت و اون ، شرایط ... رو فراهم کنی و شاید بخاط همین همین هم هست که حدیثی دیدم که فرموده بودند اون مردی از همه مردا خردمند تره که همسرش بیشتر بگه دوستت دارم و ابراز محبت کنه و این جریانات
بحث ما بر سر واژه ها نیست چون اگر قرار باشه بر سر واژه ها بحث کنیم اول از همه باید عرض کنم همونطور که قبلاً هم گفتم اصلاً جملهء: عشق(احساس) یا عقل ، از اساس غلطه!

اما درمورد فرمایش شما
خودتون میفرمایید عقل میگه عشقی انتخاب کن.....

منم که همین رو گفتم! عقل و عشق در کنار هم. آیا حرف من چیزی غیر از این بود؟ :Gig:

kavoshgar02;656417 نوشت:
اتقاقا دوستی دختر با پسر کاملا بی عفتی ( یا حداقل ضعف در عفت و حیا) هست حتی اون عشقای پاکه پاکه شومبس گمبل مامانی...

خیر ، دقیقاً همون "ضعف در حیا" ست ، که شما توی پرانتز و با قید "یا" نوشتید!
(دقیقاً شما هم همون کار رو کردید که دوست قبلی انجام دادن)

خیلی فرق هست بینِ:

بفرما ، بشین و بتمرگ!

همچنین خیلی فرق هست بینِ:

ابراز علاقهء شومبس گمبل مامانی
با ، با هم بیرون رفتن شومبس گمبل مامانی
با ، همخوابی شومبس گمبل مامانی!

به شومبس گمبل مامانیِ اول میگن بی توجهی و ضعف در رفتار
و به شومبس گمبل مامانیِ آخر میگن بی عفتی و نانجیبی

مطمئناً شما ادعا ندارید که صددرصد انسان بی گناهی هستید و به عنوان یه انسانِ غیرمعصوم حتماً گناهی (ولو کوچک) از شما سر زده
خب شیطان هم گناه کرده. طبق دیدگاه شما گناه گناهه و صغیره و کبیره هم نداره ، پس
طبق حرف خودتون شما الان شیطان محسم هستید!

ضمناً شما فقط به مورد اول توجه کردید و دو مورد بعد رو نخوندید. بنده گفتم:
1 - دوستی لزوماً به معنای بی عفتی نیست
2 - هر علاقه و عشقی لزوماً اسمش دوستی نیست
3 - هر دوست نشدنی هم لزوماً به معنای عفت داشتن نیست

یعنی گاهی رابطه ای نیست ، بیرون رفتنی نیست ، صحبت کردنی نیست
فقط علاقه ای هست که شروع شده و حالا دو نفر میخوان که از راه شرعی بهش سامان بدن
اما عرف (که هر چی میکشیم از دست همین عرف میکشیم) یه اسم دوستی روش میذاره و کلاً نابودش میکنه میره پی کارش!

kavoshgar02;656417 نوشت:
خوب چن تا سوال : حتی اگه قول خدا باشه چی ؟ بازم خیلی مطمئن نباشم ؟ مگه خدا قول نداده تو سالم باش چشاتو بگیر ، پاک باش ، خودم یکی مثل خودتو واست جور میکنم ؟
شما ابتدا ببینید من این جمله رو خطاب به چه شخصی و در پاسخ به چه موضوعی عنوان کردم
متاسفانه باز هم حرفی زدید که ارتباط با موضوع نداشت (مثل مثال اول شما)

پست های مربوط به این جملهء بنده رو دوباره بخونید ، اگر باز هم حرف داشتید ، بفرمایید تا خودم توضیح بدم

kavoshgar02;656417 نوشت:
یه سوال : شما میرین سراغ یکی که قبلا رابطه داشته ؟ یجور بهتر بپرسم - آیا برای شما فرقی نمیکند طرفتان قبلا رابطه داشته یا نداشته ، چون مثلا به قول خودتان اونم که نداره معلوم نیست نداشته باشه ؟
برادرم ما اینجا جمع نشدیم برای یکی از اعضای سایت زن بگیریم که میفرمایید شما سراغ چه کسی میرین!
ما داریم آسیب شناسی اجتماعی میکنیم ، داریم جامعه رو بررسی میکنیم (هر کدوم به اندازهء ظرفیت خودمون)

عجیب اینکه همین مطلب که الان دارم میگم دقیقاً توی همون بخشی که از بنده نقل قول کردید هم وجود داره!!! ببینید:

kavoshgar02;656417 نوشت:
دقت بفرمایید ما در مورد یک یا چند نمونه حرف نمیزنیم که ممکنه مثال نقض حرف بنده باشن. داریم کلاً جامعه رو میگیم ، حتی قشر مذهبی. اینکه من و شما از یک سری روابط بی اطلاع هستیم ، دلیل بر عدم وجود اون روابط نیست
خواهش میکنم پست ها رو با دقت بیشتری بخونید بعد پاسخ بدید

kavoshgar02;656417 نوشت:
خوب اگه جریان کری خوندن
خیر جریان کری خوندن نیست. باز هم ظاهر واژه ها رو نگاه کردید
اونجا که نوشتم چیزی که عوض داره گله نداره ، منظور کری خوندن نیست
منظور اینه که همونطور که شما رفتار اشتباهی با گروه مقابل کردید ، امروز هم داره رفتار اشتباهی با شما میشه

kavoshgar02;656417 نوشت:
اولا طبق آماری که
واقعاً جالبه برادر
برای رد حرف بنده به آمار استدلال میکنید (بگذریم که آمارها اکثراً مطمئن و دقیق نیستن)
اون وقت برای ارتباط دادن آمارطلاق به دوستی ها ، بجای ارائهء آمار از حدس خودتون استفاده میکنید!!! ببینید:
kavoshgar02;656417 نوشت:
خوب حالا جوونای ما ازدواجاشون سنتیه بیشتر یا دوستی قبل ازدواج ؟
آیا شما خودتون آمار گرفتید که بیشتر ازدواج ها از طریق دوستیه؟!

جدای از این ، لطفاً دقت کنید که دوستی های زیاد ، به معنای وجود ازدواجهای بیشتر از طریق دوستی نیست
چون هیچ قطعیتی نداره که دوستی ها همه به ازدواج ختم بشه. اتفاقاً اکثر دوستی ها به ازدواج ختم نمیشه!

اما یک نکته که به عمد تا الان مطرح نکردم. بنده دقیقاً کجای حرفهام از ابتدا تا اینجا ، دوستی رو تایید کردم که این همه از ایرادهای دوستی برای من گفتید؟!

kavoshgar02;656417 نوشت:
دعا کنید این تلخیص ها آخرش منو هلاک نکنه

شخصی از بزرگی پرسید:
موقع وضو باید بین انگشت ها رو هم خیس کنیم؟ چقدر باید خیس بشه؟ همین که نم بگیره خوبه یا باید آب چکه کنه؟

عالم گفت:
به فلان روش عمل کن

پرسید:
دقیقاً باید تمام موهای سر که زیر انگشتان قرا میگیره خیس بشه؟ تا ریشهء مو کافیه یا باید مقداری بالاتر از ریشه هم خیس بشه؟

عالم گفت:
به فلان روش عمل کن

پرسید:
باید دقیقاً از روی آرنج باشه ، یا چند میل بالاتر ، یا چند میل پایین تر (فرض کنیم اون موقع میلیمتر بوده :Nishkhand:)

عالم گفت:
به فلان روش عمل کن

و همینطور پرسید و پرسید و پرسید و پرسید......

تا اینکه عالم گفت:
برادر ، شما دروغ نگو ، غیبت نکن ، ربا نگیر ، نزول نده ، چشمت رو نگه دار ، زبانت رو حفظ کن ، به کسی تهمت نزن ، باعث آزار مردم نشو ، زورنگو ، کم فروشی نکن ، با ادب باش ، حق رو ناحق نکن ، واجباتت رو بجا بیار و......

اون دنیا وضوت با من

Reza-D;656419 نوشت:
سلام به شما

1 - متاسفانه در فرضی که شما تعریف کردید ، تمام عناصر به شکلی چیده شد که مطلوب شما فراهم بشه ، درحالیکه فرض و مثال درسته که فقط برای بیان بهتر موضوع مطرح میشه ، اما لازمه که بین مثال و موضوع تناسبی باشه

مثال شخص معصوم در برابر یک فرد عادی که احتمال خطا و گناه داره بدون شک
مثال شیطان در برابر کسی که شهادتین رو قبول داره
مثال دلایل کامل در برابر دلایلی قابل نقد
مثال دلایل چرت و پرت! در برابر دلایل قابل بحث (ولو اشتباه)
مثال معطل ماندن در نتیجه در برابر مهطل ماندن در بخشی از اصل بحث

کلاً مثال و فرض شما هیچ تناسبی با اصل موضوع نداشت

سلام اگه قبول کنی دوست عزیزم
ببینید دو تا مجموعه داریم و دو عمل - عمل اول روی مجموعه اول تعریف شده و عمل دوم روی مجموعه دوم - دو مجموعه همریختند ( یعنی هر رخدادی و هر ساختار و رفتاری در یکی دیده میشه ، میشه عینا در مجموعه دوم شبهش رو پیدا کرد که دقیقا مثل هم ولی هر کدوم تو مجموعه های خودشون کار میکنند مثلا مجموعه اعداد که مثلا عمل جمع توش هست و مجموعه سیب ها که عمل گذاشتن کنار هم توش هست یا مثلا اعداد که عمل منها توش هست (البته منها اصالت نداره) و مجموعه سیب ها که عمل خوردن توش هست).
عبارت مثال زدن چیزی نیست غیر از اینکه شما از مجموعه پیچیده تر واقعی که واقعا با اون سروکار دارید در واقعیت یک پرواز بکنید به یک مجموعه ساده تر که از قبل ثابت کردید که این دو همسان ( به اصلاح تخصصی ترش همریخت) هستند. بعد از کار و نتیجه گیری دوباره نتیجه رو با عمل تعمیم انتقال بدیم به مجموعه اصلی و واقعی...
مثلا شما توی اول ابتدایی وقتی میخای جمع و منها رو یاد بدی نمیای همون اول با مجموعه اعداد و مفهوم انتزاعی جمع و منها کار کنی بلکه برای بچه میای از مجموعه سیب ها و مفهوم شهودی کنار هم گذاشتن و خوردن استفاده میکنی - اینطوری میتونی بجای کار با اعداد با سیب ها کار کنی و بعد نتیجه کارمون در سیب ها رو دوباره به اعداد تعمیم (انتقال) بدیم.

خوب با این مقدمه بله حرف شما درسته من یه اشتباه کردم قبل از مثال زدن باید ثابت می کردم که این مجموعه دوم همریختند بعد شروع میکردم به پرواز...

جریان این بود که شما یک عبارت فرمودید که اون عبارت یک جمله کامل بود و من صرفا ادعا کردم اون کلمه (کسی) رو باید مقداری درش تجدید نظر کرد و به صورت عام کسی ننوشت. چون انسان عمر و وقت محدودی دارد. همین...

Reza-D;656419 نوشت:
بحث ما بر سر واژه ها نیست چون اگر قرار باشه بر سر واژه ها بحث کنیم اول از همه باید عرض کنم همونطور که قبلاً هم گفتم اصلاً جملهء: عشق(احساس) یا عقل ، از اساس غلطه!

اما درمورد فرمایش شما
خودتون میفرمایید عقل میگه عشقی انتخاب کن.....

منم که همین رو گفتم! عقل و عشق در کنار هم. آیا حرف من چیزی غیر از این بود؟

ببخشید متوجه اون قسمت پر رنگ شده نمیشم - البته خیلی جاهاشو متوجه نمیشم شاید ولی خوب اینو دیگه خداییش کجفهمی هم نمی تونم بکنم.

Reza-D;656420 نوشت:
خیر ، دقیقاً همون "ضعف در حیا" ست ، که شما توی پرانتز و با قید "یا" نوشتید!
(دقیقاً شما هم همون کار رو کردید که دوست قبلی انجام دادن)

خیلی فرق هست بینِ:
بفرما ، بشین و بتمرگ!

همچنین خیلی فرق هست بینِ:

ابراز علاقهء شومبس گمبل مامانی
با ، با هم بیرون رفتن شومبس گمبل مامانی
با ، همخوابی شومبس گمبل مامانی!

به شومبس گمبل مامانیِ اول میگن بی توجهی و ضعف در رفتار
و به شومبس گمبل مامانیِ آخر میگن بی عفتی و نانجیبی

مطمئناً شما ادعا ندارید که صددرصد انسان بی گناهی هستید و به عنوان یه انسانِ غیرمعصوم حتماً گناهی (ولو کوچک) از شما سر زده
خب شیطان هم گناه کرده. طبق دیدگاه شما گناه گناهه و صغیره و کبیره هم نداره ، پس طبق حرف خودتون شما الان شیطان محسم هستید!

ضمناً شما فقط به مورد اول توجه کردید و دو مورد بعد رو نخوندید. بنده گفتم:
1 - دوستی لزوماً به معنای بی عفتی نیست
2 - هر علاقه و عشقی لزوماً اسمش دوستی نیست
3 - هر دوست نشدنی هم لزوماً به معنای عفت داشتن نیست

یعنی گاهی رابطه ای نیست ، بیرون رفتنی نیست ، صحبت کردنی نیست
فقط علاقه ای هست که شروع شده و حالا دو نفر میخوان که از راه شرعی بهش سامان بدن
اما عرف (که هر چی میکشیم از دست همین عرف میکشیم) یه اسم دوستی روش میذاره و کلاً نابودش میکنه میره پی کارش!

خوب البته بسیار با شما موافقم - من باید بیشتر در مورد این موضوع صحبت می کردم - باید عرض میکردم که دوستی ولو اون پاک ترنش هم منافی عفت و حیاست ولی همخوابی مرتبه بسیار بسیار بالاتری داره - بیشتر باید میگفتم و این باعث شد شما فکر کنید من این دو نفر رو کنار هم میگذارم که صددرصد اینطور نیست و پر واضح و بدیهی هست که این دو کنار هم نیستند.

ولی باید حواسمان را جمع کنیم که اونی که دوستی نمیکنه هم اصلا کنار اونی که دوستی میکنه حتی اون پاک ترینش ، نیست...

در مورد اون قسمت پر رنگه:
اولا عرف چجوری اسمشو میذاره دوستی ؟
دوما این دوتا که با هم حرف نزدن و هیچ ارتباطی هم با هم ندارن پس چجوری فهمیدن همو دوس دارن؟

عرف به دیدن دختری و بدون هم کلام شدن باهاش و یا حداکثر فقط در حد یک آدرس خونه گرفتن و بعد بدون هیچ رابطه مستقیما رفتن خواستگاری میگه دوستی؟

یا اصلا یه چیز دیگه ، این دوتا چجوری با هم علاقه مند شدن ؟ با یه نگاه ؟ اونم یه نگاه اتفاقی بدون خیره شده یا قصد ؟

جل الخالق

Reza-D;656420 نوشت:
شما ابتدا ببینید من این جمله رو خطاب به چه شخصی و در پاسخ به چه موضوعی عنوان کردم
متاسفانه باز هم حرفی زدید که ارتباط با موضوع نداشت (مثل مثال اول شما)

پست های مربوط به این جملهء بنده رو دوباره بخونید ، اگر باز هم حرف داشتید ، بفرمایید تا خودم توضیح بدم

بله اشتباه کردم بدون پیگیری بیاناتتون صرفا از طریق ظاهر جملات شروع به نظرپراکنی کردم

چون اینطوری فقط جملات ساده و ظاهری تون رو میبینم و برداشتم ازش مطابق میل خودم خواهد بود ولی اگر مطالب قبلی شما رو دنبال میکردم احتمال زیاد برداشتم مقداری میتونست به منظور واقعی شما نزدیکتر بود

ولی بیایم یه کمم سعی کنیم طوری حرف بزنیم که جملات خودشون به اندازه کافی گویا شکیل و خودپایه باشند که ...

Reza-D;656421 نوشت:
برادرم ما اینجا جمع نشدیم برای یکی از اعضای سایت زن بگیریم که میفرمایید شما سراغ چه کسی میرین!
ما داریم آسیب شناسی اجتماعی میکنیم ، داریم جامعه رو بررسی میکنیم (هر کدوم به اندازهء ظرفیت خودمون)

عجیب اینکه همین مطلب که الان دارم میگم دقیقاً توی همون بخشی که از بنده نقل قول کردید هم وجود داره!!! ببینید:

مگه من اون حرفا رو برا چی زدم ؟

Reza-D;656421 نوشت:
واقعاً جالبه برادر
برای رد حرف بنده به آمار استدلال میکنید (بگذریم که آمارها اکثراً مطمئن و دقیق نیستن)
اون وقت برای ارتباط دادن آمارطلاق به دوستی ها ، بجای ارائهء آمار از حدس خودتون استفاده میکنید!!! ببینید:

نقل قول نوشته اصلی توسط kavoshgar02 نمایش پست ها
خوب حالا جوونای ما ازدواجاشون سنتیه بیشتر یا دوستی قبل ازدواج ؟
آیا شما خودتون آمار گرفتید که بیشتر ازدواج ها از طریق دوستیه؟!

جدای از این ، لطفاً دقت کنید که دوستی های زیاد ، به معنای وجود ازدواجهای بیشتر از طریق دوستی نیست
چون هیچ قطعیتی نداره که دوستی ها همه به ازدواج ختم بشه. اتفاقاً اکثر دوستی ها به ازدواج ختم نمیشه!

خوب البته مگه شما جامعه رو آسیب شناسی نمی فرمودین ؟ خوب این آمار از جامعه هست - مگه نباید به آمارها نگاه کرد؟

میشه یه کم شبیه خودتون حرف بزنم ؟
شما گفتین من خودم رفتم آمار گرفتم که بیشترش سنتیه یا دوستی - بعد چجوری حکم کردین که ( اتفاقاً اکثر دوستی ها به ازدواج ختم نمیشه! ) ؟ بسیار جالب هستش
اون آمار که خوندم مال سازمان ذی ربط بود که مسئول تو یکی از خبرگزاری ها گفته بود و منم خوندم البته برای یک کشور ( یا مسئول) زشته که بگه طلاق زیاد داریم پس احتمال زیاد اون خبر که آمار تکان دهنده ای بود و توش دیدم احتمال زیاد قرین واقعیت باشه . در مورد دوستی های قبل از ازدواج هم این مشکلات رو آفریده یه چنتایی مقاله خوندم که البته به سند شناسیش زیاد توجه نکردم. شما اگه امکانش هست یه تحقیق کوچیک بفرمایید

باسلام
خداقوت
اصلاح صورت و ابرو برای دختر مجرد (از دیدگاه فقهی و اجتماعی)
ممنون از اینکه به موضوع و عنوان تایپک توجه کردید.
بهتره یه تایپک به عنوان عرف آری یا نه
بعد اونجا هر مورد دوست داشتید مطرح کنید.
باتشکر
:Gol:
یاحق

Reza-D;656421 نوشت:
اما یک نکته که به عمد تا الان مطرح نکردم. بنده دقیقاً کجای حرفهام از ابتدا تا اینجا ، دوستی رو تایید کردم که این همه از ایرادهای دوستی برای من گفتید؟!

نمی دونم خوب

Reza-D;656422 نوشت:
شخصی از بزرگی پرسید:
موقع وضو باید بین انگشت ها رو هم خیس کنیم؟ چقدر باید خیس بشه؟ همین که نم بگیره خوبه یا باید آب چکه کنه؟

عالم گفت:
به فلان روش عمل کن

پرسید:
دقیقاً باید تمام موهای سر که زیر انگشتان قرا میگیره خیس بشه؟ تا ریشهء مو کافیه یا باید مقداری بالاتر از ریشه هم خیس بشه؟

عالم گفت:
به فلان روش عمل کن

پرسید:
باید دقیقاً از روی آرنج باشه ، یا چند میل بالاتر ، یا چند میل پایین تر (فرض کنیم اون موقع میلیمتر بوده )

عالم گفت:
به فلان روش عمل کن

و همینطور پرسید و پرسید و پرسید و پرسید......

تا اینکه عالم گفت:
برادر ، شما دروغ نگو ، غیبت نکن ، ربا نگیر ، نزول نده ، چشمت رو نگه دار ، زبانت رو حفظ کن ، به کسی تهمت نزن ، باعث آزار مردم نشو ، زورنگو ، کم فروشی نکن ، با ادب باش ، حق رو ناحق نکن ، واجباتت رو بجا بیار و......

اون دنیا وضوت با من

دوست عزیزم تلخیص نابجا گاهی اوقات میشه دروغ بستن به خدا و پیغمبر و البته پر واضح هست که مسئله با مسئله وضو و این جریانات که مثلا سه تار مو خیس بشه یا چارتا (که البته حساس بودن روی دستورات بسیار مهمه و بزرگترین اشتباهات اینکه که یه دستور خدا رو کوچیک بشماری) فرق میکنه...:Gol:

[=comic sans ms]

Reza-D;656420 نوشت:
ابراز علاقهء شومبس گمبل مامانی
[=comic sans ms]با ، با هم بیرون رفتن شومبس گمبل مامانی
[=comic sans ms]با ، همخوابی شومبس گمبل مامانی!
[=comic sans ms]به شومبس گمبل مامانیِ اول میگن بی توجهی و ضعف در رفتار
[=comic sans ms]و به شومبس گمبل مامانیِ آخر میگن بی عفتی و نانجیبي

[=comic sans ms]اينها فارسي هستند يا زبا ن و شيوه خاصي از فارسي؟ فقط پرسيدم كه بدونم ايراد نگرفتم ها!
[=comic sans ms]

[=comic sans ms]

یارب;655270 نوشت:
خیلی چیزها در اسلام فی نفسه اشکال ندارد اما وقتی مصلحتها را در نظر میگیریم میبینیم انجام ندهیم بهتر است ،
[=comic sans ms]همسر دوم شدن فی نفسه اشکال ندارد اما کدام خانمی می آید بگوید :خب همین کافیه دیگه....بذارید راحت باشیم...

[=comic sans ms]
یارب;656376 نوشت:
در مورد چند همسری آقایان هم اگر شرایطش ایجاد شود و فردی شرایطش را داشته باشد و مصلحت باشد چه اشکال داردچند همسر اختیار کند؟!

[=comic sans ms]من كه بالاخره نفهميدم همسر دوم مي شه گرفت يا نه؟
[=comic sans ms]
یارب;656376 نوشت:
این احادیث بسیار درست ومنطقی است اما ربطی به پوشیه ندارد چون پوشیه زدن خارج شدن از حالت تعادل نیست!!

[=comic sans ms]پس افراط چيه؟ افراطي ها شاخ و دم كه ندارن. شورش كه دربياد ميشه افراط ديگه.
[=comic sans ms]

[=comic sans ms]

یاس...;655699 نوشت:
این همه حرف زدن سر ی سلام دادن مشکل داشتن!!!!!!!!!!!!! عجب!!

[=comic sans ms]خوب اومدي .

سلام علیکم
باتشکر از شما کاربرگرامی

jillwest;656511 نوشت:
من كه بالاخره نفهميدم همسر دوم مي شه گرفت يا نه؟

بله میشود گرفت،از نظر شرعی حلال است و هیچ مشکلی ندارد اما بهتر است یک سری شرایط در نظر گرفته شود (در این مورد در این سایت زیاد بحث شده میتوانید به تاپیکهای مربوطه مراجعه نمایید)

jillwest;656511 نوشت:
پس افراط چيه؟ افراطي ها شاخ و دم كه ندارن. شورش كه دربياد ميشه افراط ديگه.

ببینید کارهایی که انسان در مسیر رشد و کمالش انجام دهد افراط نیست!

در حجاب اصلا افراط وجود ندارد یعنی یک خانم هر اندازه بیشتر بخواهد خودش را از نامحرم بپوشاند نه تنها افراط نیست بلکه پسندیده هم است! افراط آن جایی است که یک خانم بخواهد فرض نزد همسرش هم حجاب یا حیای بیجا داشته باشد!! یا نزد محارم هم بخواهد مانند نامحرمان حجاب بگیرد و غیره اما اینکه یک خانم در برابر نامحرم پوشیه بزند افراط نیست بلکه رعایت بیشتر حجاب است

یازهرا(س)

[=arial narrow]اونيكه از شوهرش حجاب بگيره كه ديگه ديوانه است نه افراطي.آخه مي دونين يكي كه پوشينه پوشيده معلوم نيست كه اون زير مرده يا زن. بچه ها هم كه مي ترسن. حالا مگه مجبورين بدون اينكه خدا ازتون بخواد بچه هاي بيچاره رو بترسونين. خب اين هم گناهه ديگه. ببخشيد ها رك گفتم.:khaneh:

[=arial narrow]خب ابرو رو دخترونه ورداشتن مگه چه ايرادي داره؟ اين ديگه آرايش نيست كه. موهاشو بذاره تو متين لباس بپوشه ابروشم مرتب و صورتشم تميز باشه مگه كار بدي مي كنه؟ مگه خدا از بنده هاش مي خواد كه همه اش جلو ديگران معذب باشن به خاطر ظاهر بدشون؟

کاربران بزرگوار
سرکار خانم فیزیکدان خاطره ای از همسر امام (ره ) نقل فرمودند که:

[quote=نقل قول نوشته اصلی توسط فیزیکدان نمایش پست ها
یه نکته آموزنده: از همسر امام خمینی نقل شده که امام زمانی که در تبعید بودن ( حالا دقیق یادم نیست که تبعید بودن یا این که برای کار دیگه ایی منزل نبودن) ، آیت الله پسندیده برادر ایشون برای کاری به درب خانه امام در قم مراجعه می کنند. همسر امام بعد از بازکردن در بروی آیت الله پسندیده به ایشون میگن که والا حاج آقا من نمیدونم که آقا ( منظور حضرت امام هست) راضی هستند که من به شما سلام بدم یا نه ( چون شما نامحرمی و درب منزل آمدی)!

بعد درجواب این پست برخی بزگوران فرمودند:

یاس...;655699 نوشت:
این همه حرف زدن سر ی سلام دادن مشکل داشتن!!!!!!!!!!!!! عجب!!

jillwest;656511 نوشت:
خوب اومدي .

خواستم به اطلاع بزگوران برسانم داستانی که خواهر بزرگوار فیزیکدان نقل فرموده بودند اشتباه بود(احتمالا این خواهر در جایی شنیده اند که آن فرد اشتباه گفته یا ایشان درست درخاطرشان نبوده و اشتباه نقل و قول کردند که البته باید در بیان خاطرات اینچنینی خصوصا درمورد شخصیتهای مذهبی دقت لازم را داشته باشم) که گویا خودشان هم متوجه شده اند و لطف نموده بودند و مطلب را پاک کرده بودند اما برای اینکه سوءتفاهم برای عزیزان حل شود بنده خاطره اصلی را برایتان آورده ام

زهرا مصطفوی شاهد بانوان ش 149 :
"آقا در ارتباط با نامحرم خیلی سخت گیرند. الآن پسرهای من و احمد آقا 15 16 ساله اند . ما یک روز اگر منزل آقا برای ناهار دعوت شویم، پسرها حق آمدن ندارند. یا اگر هم بیایند مثلا ما خانه خانم می نشینیم و سفره می اندازیم و آنها منزل احمد آقا. آنهم برای اینکه پسرها و دخترهای اهل فامیل و خانه با هم غذا نخورند، نه فقط سر سفره، بلکه حتی سلام هم با هم نکنند چون واجب نیست. من خودم پانزده ساله بودم که آقای اشراقی با خواهرم ازدواج کرده و داماد ما شده بودند. یک روز ما دعوت داشتیم منزل ایشان، همین جور که من و آقا با هم وارد شدیم، دیدم آقای اشراقی دارند می آیند استقبال در یک باغچه ای بود که ما داشتیم جلو می رفتیم من به امام گفتم: «سلام بکنم؟»
امام گفتند: «واجب نیست!»من هم رویم نشد که سلام نکنم. زدم و از باغچه رد شدم که با آقای اشراقی روبرو نشوم و یا حتی مادر من، وقتی آقا را گرفتند و بردند ترکیه، یعنی چهل سال بعد از زندگیشان، اولین سلام را به برادر شوهرشان کردند! ماجرا هم این بود که وقتی عمویم می خواستند بروند ترکیه خدمت آقا، آمدند از پشت در گفتند: من می خواهم با خود خانم صحبت کنم اگر بخواهند پیغامی بدون واسطه برای آقا داشته باشند، که مادرم ناچار شدند سلام کنند! و بعد یادم است آمدند و گفتند ناراحتند، چون که اولین سلام را در نبودن آقا کرده اند آن هم با این لفظ که «اگر آقا راضی نباشند چه؟» من گفتم «نه دیگه حالا دیگر شما سنی ازتان گذشته و مجبور بودید.» البته امام در مورد کار واجب و ضروری حرفی ندارند، الان مثلا نمی گویند چون استاد مرد است دانشگاه نروید و یا برای خرید بیرون نروید و تاکسی یا اتوبوس سوار نشوید. اینها را نه خیر، اما جدی ! با نامحرم باید جدی صحبت کرد نه اینکه دور هم بی خود بنشینند و سلام علیک کنید. اگر کار دارید، بفرمایید با هزار مرد هم حرف بزنید اشکال ندارد. به هر حال در مورد این مهمانی رفتن خانمها و آقایان و با هم و دور هم نشستن در مهمانیها ایشان همه را حرام می دانند که زنها با مردها و دخترها با پسرها صحبت کنند فقط در مورد کار ایرادی نمی گیرند . البته ایشان آدم خشکی نیستند و مطابق روز زندگی می کنند و متعادل. و اصلا همه کارشان و برخوردشان و حتی لباس پوشیدنشان متعادل است"

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)


kavoshgar02;656439 نوشت:
اولا عرف چجوری اسمشو میذاره دوستی ؟
دوما این دوتا که با هم حرف نزدن و هیچ ارتباطی هم با هم ندارن پس چجوری فهمیدن همو دوس دارن؟
عرف به دیدن دختری و بدون هم کلام شدن باهاش و یا حداکثر فقط در حد یک آدرس خونه گرفتن و بعد بدون هیچ رابطه مستقیما رفتن خواستگاری میگه دوستی؟
یا اصلا یه چیز دیگه ، این دوتا چجوری با هم علاقه مند شدن ؟ با یه نگاه ؟ اونم یه نگاه اتفاقی بدون خیره شده یا قصد ؟

برادر عزیز ، ابتدا یه توضیح خدمت شما عرض میکنم ، بعد سؤال های شما رو پاسخ میدم

اشتباهی که اکثر ماها انجام میدیم (خود من هم گاهی برام پیش میاد) اینه که وقتی حرفی موافق با عقاید ماست ، سعی میکنیم هرجور شده دلیلی براش پیدا کنیم. برای نمونه به این ماجرا دقت بفرمایید:

شما روایتی می شنوید و وقتی درموردش فکر میکنید می بینید که با عقل جور درنمیاد!
میاین و اون رو در یک سایت مذهبی مطرح میکنید
بعد عده ای از اعضا میان و سعی میکنن با هر دلیلی که شده شما رو قانع کنن که حرف معصوم درسته و اشتباه از فهم شماست
یک دفعه کارشناس سایت میاد و روایت رو بررسی میکنه و میگه: اصلاً این روایت سندیت نداره و قابل قبول نیست!
اینجا تازه مشخص میشه که اصلاً معصوم همچین حرفی نزده بوده!

اون اعضا که از روایت دفاع کردن قصد بدی نداشتن ، میخواستن از دین دفاع کنن. اما دفاع متعصبانه کردن
چرا متعصبانه؟ چون از ابتدا طرف مقابل رو غلط فرض گرفتن و نظر خودشون رو درست
به چه دلیل چنین دیدی داشتن؟ به این دلیل که جمله ای که شنیده بودن با عقاید خودشون هم جهت بوده

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

حالا موضوعی که شما میفرمایید
من از شما میپرسم وقتی به خواستگاری دختری میرین چقدر ازش شناخت دارید؟
یا دختری که خواستگار رو میپذیره چقدر از اون شناخت داره؟
اصلاً مگه با هم حرف زدن که فهمیدن طرف آدم خوبیه؟

پاسخ اینه که علاقهء ابتدایی در ازدواج بر مبنای یک سری آیتم های کلی پیش میاد
و بعد با رفت و آمد و آشنایی بیشتر مشخص میشه که آیا در سایر موارد هم تناسب و علاقه وجود داره یا خیر

نکته:
در هر دو نوع آشنایی (سنتی و آشنایی خود دختر و پسر) ، روال کار به همین شکله ، اما طرفداران هر کدوم از دو روش اعتقاد دارن که فقط روش اونهاست که کامله و روش مقابل پر از ایراده

درمورد دوستی (اسم عرفیش رو عرض میکنم) گاهی به این شکله که دو هم دانشگاهی ، دو همکار ، دو فامیل ، در اثر برخوردهای مکرری که بطور طبیعی با هم دارن ، آشنایی کلی با هم پیدا میکنن و به هم علاقه مند میشن
حالا ممکنه ابتدا با هم مطرح کنن و بعد با خانواده ها ، یا اینکه از همون ابتدا با خانواده مطرح میکنن

پس می بینید که میشه شناخت نسبی پیدا کرد ، علاقه مند هم شد ، اما رابطه هم نداشت

یک نکتهء مهم دیگه:
بیایم ازدواج سنتی - اسلامی رو بررسی کنیم
بزرگترها دختری رو به پسری پیشنهاد میدن و خانوادهء دختر رو هم در جریان میذارن که ما دخترتون رو به پسری پیشنهاد دادیم
هماهنگی ها صورت میگیره و در تارخ مشخص شده خانوادهء پسر به خواستگاری میره
و در این جلسه دختر و پسر
برای اولین بار همدیگه رو می بینن

خب یک سری کلیات مطرح میشه و فرض میگیریم که در کلیات توافق حاصل میشه

حالا اینجا چی میشه؟
آیا غیر از اینه که دختر و پسر باید یک صحبت ابتدایی با هم داشته باشن؟
آیا غیر از اینه که باید با هم نشست و برخواست داشته باشن تا همدیگه رو بشناسن؟

پس:
آیا غیر از اینه که این دختر و پسر که هنوز محرم نیستن باید با هم حرف بزنن و رفت و آمد کنن؟

در واقع اگر شما واقعاً دنبال ازدواج اسلامی هستید و حتی یک نگاه رو هم حرام میدونید
راهش اینه که کلاً همه چیز رو خانواده برن ببینن و شما سر سفرهء عقد برای اولین بار همسرتون رو ببینید

kavoshgar02;656442 نوشت:
ولی بیایم یه کمم سعی کنیم طوری حرف بزنیم که جملات خودشون به اندازه کافی گویا شکیل و خودپایه باشند که ...

پست های من در صفحه 6 - 7 بود و پاسخ شما در صفحه 25 - 26 !!! طبیعیه که موضوع کمی گم بشه :ok:

kavoshgar02;656443 نوشت:
مگه من اون حرفا رو برا چی زدم ؟

شاید نیت شما از طرح اون سؤال بررسی مسائل اجنماعی بوده ، اما نوع سؤال ، موضوع رو بصورت شخصی منحصر میکنه

kavoshgar02;656446 نوشت:
خوب البته مگه شما جامعه رو آسیب شناسی نمی فرمودین ؟ خوب این آمار از جامعه هست - مگه نباید به آمارها نگاه کرد؟
میشه یه کم شبیه خودتون حرف بزنم ؟
شما گفتین من خودم رفتم آمار گرفتم که بیشترش سنتیه یا دوستی - بعد چجوری حکم کردین که ( اتفاقاً اکثر دوستی ها به ازدواج ختم نمیشه! ) ؟ بسیار جالب هستش

داداشم ، ایراد در دوگانه گویی زمانی وارده که کسی درمورد حرفهای خودش دوگانه گویی کرده باشه

شما یک جا آمار ارائه دادید به این معنا که معیار شما اون اماره ، ولی جای دیگر آمار ندادید ، لذا این ایراد به شما وارده
اما من جایی نگفتم که آمارهای اعلام شده معیار من هستن که الان بخوام به عدم ارائهء اون متهم بشم

اللیل والنهار;656447 نوشت:
باسلام
خداقوت
اصلاح صورت و ابرو برای دختر مجرد (از دیدگاه فقهی و اجتماعی)
ممنون از اینکه به موضوع و عنوان تایپک توجه کردید.
بهتره یه تایپک به عنوان عرف آری یا نه
بعد اونجا هر مورد دوست داشتید مطرح کنید.
باتشکر
یاحق

الان کاملاً مشخصه که خانم "اللیل و النهار" عصبانی هستن! (حق هم دارن بخدا)
با توجه به شناختی که از ایشون دارم میدونم که خیلی مدارا کردن وگرنه تا الان کل پست های ما پاک میشد :Nishkhand:

من از بابت اینکه خارج از موضوع حرف زدم عذرخواهی میکنم
چشم دیگه خارج از موضوع چیزی نمیگم

موضوع قفل شده است