اسلام ناب محمدی

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسلام ناب محمدی

منظور از اسلام ناب محمدی که امام خمینی(ره)هم تاکید زیادی بر آن داشتند چیست؟

اسلام ناب محمدی یعنی شیعه علوی نه شیعه امریکائی

سلام علیکم
منظور از اسلام ناب محمدی آن اسلامی است که بر پایه قرآن و سنت پیامبر انجام بپذیرد.
و ما میدانیم که پیامبر برای بعد از خودشان به فرمان الهی جانشینان بر حقی معرفی کردند که پیروی از آنها همطراز پیروی از رسول اکرم است . به استناد آیه:
اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم

همچنین از دیگر مؤلفه های اسلام ناب محمدی جاری و ساری بودن دین در تمام ارکان زندگی اعم از اجتماعی ، فردی، سیاسی ، فرهنگی و غیره میباشد.
امام رحمه الله علیه این واژه رادر مقابل اسلام امریکایی مطرح کردند.
یعنی در مقابل اسلامی که به قرائت امریکاییها باشد.
دشمن با نماز و روزه و عبادات ما به تنهایی مشکل ندارد. وقتی دشمن با مسلمان شدن ما مشکل پیدا میکند که دین در راس همه امور قرار بگیرد و روحیه دین مداری در جای جای مملکت اسلامی ریشه بدواند.
مردم مسلمان ، مسئولین مسلمان ، قانون اسلامی و از همه مهمتر اجرای صحیح قوانین در جامعه اسلامی.
این تعریفی از اسلام ناب است که مردم در پشت امام و رهبر خود به همه قوانین اسلام بطور کامل عمل کنند.

اسلام ناب محمدی (ص) ظلم ندارد فقیر ندارد علم آموختن آسان و کامل است . خلیفه دزد و تروریست و اسلام نمای منافق منحرف ندارد (فلان ) مردم به ولایت الله مراجعه میکنند(یعنی ولی الله حضور دارد) نه خلیفه ولایت می کند . دزد و رشوه خور نیست چون دستشان قطع شده . فاحشه و بد حجاب نیست چون شلاق میخورن . مجرد زیست کننده نیست زیراهر دختر جوان چادری نکاح کرده و متعه دارد(یعنی ازدواج موقت بغیر آنها مربوط نمیشه). چادر برای دختر نشانه اطاعت از آیه" زنان شوهردار بر شما حرام شده است" یعنی مردان دیگر از تمتع زن شوهر دار ناکام بشن //////////////(دیدن موی بد حجاب و مانتوی بد نوعی تمتع حرام است طبق آیه 24 مبارکه نساء حرام است)
دیگه چی میخواید عمر هزار ساله و 54 رکعت نماز شب و روز و لذت عبادت و پرستش الله در نماز جماعت فکر نکنم ناموق باشید برای آنها در ولایت الله.

طبق حدیثی از امام صادق (ع)تعاملات انسان در چهار محور خلاصه می شوند که در حقیقت می توان با شناسسایی جزئیات این محورها به شاخصه ها و ویژ گی های اسلام ناب محمدی پی برد:
الف- تعامل انسان با خدا :جوهره اصلی این تعامل را عبودیت و تسلیم محض در پیشگاه خداوند تشکیل می دهدلذا می توان گفت که هر آن چیزی که مغایر با روح عبودیت وتسلیم در برابر خداوند باشد با اسلام ناب محمدی منافات دارد.
ب-تعامل انسان با انسان های دیگر:در این تعامل بایستی با مراجعه به عقل و رهنمودهای اجتماعی دین الهی با انسان های دیگر رفتار مسالمت آمیز داشت و در واقع این توصیه ای است که از سوی شرع ما رسیده است چرا که انسا ن موجودی اجتماعی است و همواره در بستر اجتماع رشد و نمو می نماید.عدالت و انصاف و ایثار را می توان شاه بیت های اصلی روابط اجتماعی انسان ها خواندزیرا بدون این خصائص هیچ جامعه ای نمیتواند نیازهای اولیه و اساسی مردم را که برگرفته از فطرت آن هاست برآورده سازد.بنابراین موضوعاتی که با این اصول و هررابطه اجتماعی دیگر که مورد تایید عقل و فطرت آدمی باشد مغایرت داشته باشند از حیطه اسلام ناب محمدی خارج است .
ج-تعامل انسان با طبیعت :انسان بایستی محیط زیست و طبیعتی که در آن زندگی می کند را محافظت کرده و برای بقای خود ونسل های آتی به عمران و آبادانی آن بپردازد و هماره به پاسداشت آن همت گمارد از این رو هر چیزی که با این اصل کلی در تضاد باشد نمی تواند در دایره اسلام ناب محمدی بگنجد.(به طور نمونه اگر کسی خانه سازی و احیای یک زمین مرده را غیر اسلامی تلقی کند طبق این اصل سخنی مردود و مغایر با روح اسلام ناب بیان کرده است)
د-تعامل انسان با خویش:اهمیت به خویش چه از جنبه جسمانی و چه از جنبه روحانی و روانی همواره مورد تاکید قرآن کریم، روایات و عقل سلیم بوده است .توصیه های فراوان معصومین (ع) به رعایت پاکیزگی ونظافت و نیزتهذیب نفس و مباحث شریعت پیرامون طهارت و نجاست و اخلاقیات در همین راستا می گنجد.
به همین خاطر تعالیمی که در نقطه مقابل این موارد باشند در اسلام ناب محمدی بودنشان تردیدی جدی وجود دارد.

امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است. (1)

از جمله دستاوردهای انقلاب اسلامی، دستاورد فرهنگی آن است که همراه خود واژه های نوین و بدیعی را برای مردم مسلمان ایران و دیگر ملل مسلمان جهان به ارمغان آورد. این واژه ها که بیانگر فرهنگ غنی انقلاب اسلامی است اسلام حقیقی و غیر حقیقی را به جهانیان معرفی کرد. یکی از این واژه ها که یادگار رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی قدس سره است، واژه «اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله» است، رهبر عزیز و گرامی انقلاب اسلامی نیز در این باره می فرمایند:
طبیعت اسلام ناب، طبیعتی پرجاذبه است و دلهایی را که آلوده غرض ورزی و کینه توزی نباشند به خود جلب می کند و این همان است که انقلاب ما و امام ما دوباره در جهان مطرح کردند و بر دلها و چشمهای نیازمند و جستجوگر عرضه داشتند. در مدرسه انقلاب که امام ما بنیان گذارد، بساط اسلام سفیانی و مروانی، اسلام مراسم و مناسک میان تهی، اسلام در خدمت زر و زور و خلاصه اسلام آلت دست قدرتها و آفت جان ملتها برچیده شد و اسلام قرآنی و محمدی صلی الله علیه و آله، عقیده و جهاد، اسلام خصم ظالم و عون مظلوم، اسلام ستیزنده با فرعونها و خلاصه، اسلام کوبنده جباران و برپاکننده حکومت مستضعفان سریر کشیده است. (2)

ویژگیهای اسلام ناب محمدی

اسلام ناب محمدی دارای ویژگیهایی است که آن را از اسلام تهی از ارزشهای واقعی و به تعبیر امام راحل (ره) اسلام آمریکایی جدا می کند. لازمه شناخت اسلام ناب، آشنایی با ویژگیهای آن است. برخی از این ویژگیها از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی به قرار زیر است.

1 امید محرومان و مدافع مستضعفان

اسلام ناب ما... آن اسلامی است که اگر طبقات مستضعف و محروم به آن امید نبندند و دل ندهند، اسلام نیست و باید در اسلامی که نتواند آرزوهای خفته و فروگشته قشرهای محروم در دنیا را احیا کند شک کرد. (3)
اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله ... اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است . (4)

2 دشمن مستکبران

اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله اسلام جهاد با دشمنان و سازش ناپذیری با زورگویان و فتنه گران است. (5)
اسلام ناب ما، آن اسلامی است که ابوجهلها و ابوسفیانها باید از آن بترسند. اگر نترسند باید در آن اسلام شک کرد. (6)
بدیهی است که اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله که ظلم و فساد و انحطاط اخلاقی را در محیط زندگی بشر تحمل نمی کند برای نظامهایی که بر پایه ظلم و فساد و انحطاط بنا شده اند خطری حقیقی است. (7)

3 تأمین کننده استقلال ملتها

دولتهای اسلامی اگر به کشور و ملت خود علاقه مندند باید بدانند اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله آن چیزی است که زندگی و شرف و استقلال ملتها و قدرت دولتها را تأمین می کند. (8)

4 آیین جهاد و شهادت

اسلام ما، اسلام جهاد و شهادت است، ملت ما با آمادگی کامل پا در این راه نهاده و ما نیز امیدواریم در راه این اسلام، خدا را ملاقات کنیم. (9)

5 نظام عدل و قسط

اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله اسلام عدل و قسط ا ست. (10)

6 تفکیک ناپذیری از سیاست

اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله، سیاست را بخشی از دین و غیر قابل جدایی از آن می داند و همه مسلمین را به درک و عمل سیاسی دعوت می کند. (11)
بدیهی است که نفخه شوم جدایی دین از سیاست، ساخته دشمنان پلیدی است که از اسلام زنده و در صحنه سیلی خورده و با این ترفند خواسته اند صحنه زندگی را از حضور دین فارغ کرده و خود زمام امور دنیای مردم را به دست گیرند و بی دغدغه بر سرنوشت انسانها تسلط یابند؛ اما تلخ و تأسف انگیز آن است که کسانی به نام دین و در کسوت علمای دین همین سخن را تکرار کنند و در ترویج آن سعی و تلاش کنند. (12)

مرز بین اسلام ناب با اسلام آمریکایی

در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت جایگزین اسلام خرافه و بدعت، اسلام جهاد و شهادت جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت، اسلام تعبد و تعقل جایگزین اسلام التقاط و جهالت، اسلام دنیا و آخرت جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت، اسلام علم و معرفت جایگزین اسلام تحجر و غفلت، اسلام دیانت و سیاست جایگزین اسلام بی بند و باری و بی تفاوتی، اسلام قیام و عمل جایگزین اسلام بی حالی و افسردگی، اسلام فرد و جامعه جایگزین اسلام تشریفاتی و بی خاصیت، اسلام نجاتبخش محرومین جایگزین اسلام بازیچه دست قدرتها و خلاصه اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله جایگزین اسلام آمریکایی گردید و مطرح شدن اسلام بدین صورت و با این واقعیت و جدیت است که موجب خشم سراسیمه و دیوانه وار کسانی شده است که دل به زوال اسلام در ایران و در همه کشورهای اسلامی بسته بودند و یا از اسلام فقط نامی بی محتوا و وسیله ای برای تحمیق و اغفال مردم را می پسندیدند. لذا از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز هیچ فرصتی را برای تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهی نسبت به جمهوری اسلامی و کانون حرکت جهانی اسلام؛ یعنی ایران از دست نداده اند. (13)

بازگشت به اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله

راه نجات کشورهای اسلامی از زورگویی، اشغال و سلطه گری استکبار جهانی، بازگشت به اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و بصیرت کامل نسبت به دشمن واقعی است.
اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله تنها سنگر مستحکم و یگانه نقطه اتکاء انسانهای حق طلب است و امروز در برابر قدرت نمایی مستکبرین بپا ایستاده و ملتها را به سوی خود جذب می کند. (14)
بنابراین، اسلام ناب، تنها سنگر مطمئن و مستحکم در برابر استکبار جهانی است گرچه:
هر کسی که به خط انقلاب و اسلام ناب محمدی نزدیکتر است، به ضربات و حملات و تهمتها و هوچی گری ها و سوء قصدها و بدجنسی ها و موذی گری های جناح استکبار هم نزدیکتر است. (15)
اما:
دولت و ملت ایران، زندگی در سایه اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله را در هیچ شرایطی از دست نخواهند داد. (16)
پی نوشت ها:
.1 صحیفه نور، امام خمینی (ره)، ج 20، ص .236
.2 روزنامه اطلاعات، 13/3/ .1369
.3 روزنامه رسالت، 12/12/ .1368
.4 روزنامه اطلاعات، 15/4/ .1368
.5 همان.
.6 روزنامه رسالت 12/12/ .1368
.7 پیام مقام معظم رهبری به مناسبت هفته بسیج، 2/9/ .1368
.8 روزنامه جمهوری اسلامی، 29/3/ .1370
.9 رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با گروههای مسلمان از چند کشور اسلامی، 5/7/ .1369
.10 روزنامه اطلاعات، 15/4/ .1368
.11 همان.
.12 پیام حج مقام معظم رهبری، تیر ماه .1368
.13 پیام مقام معظم رهبری به مناسبت اولین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، 10/3/ .1369
.14 روزنامه جمهوری اسلامی، 26/6/ .1370
.15 همان، 7/1/ .1369
.16 روزنامه کیهان، 8/3/ .1372

پیام حضرت آیةاللّه جوادی آملی به چهارمین کنفرانس سالانه اسلام ناب محمدی در دالاس آمریکا
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم اللّه الرحمن الرحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاة والسلام علی جمیع الأ نبیاء و المرسلین والأ ئمة الهداة المهدیین سیما خاتم الأ نبیاء و خاتم الأ وصیاء علیهماآلاف التحیة والثناء بهم نتولی ومن أ عدائهم نتبرّء الی اللّه. مقدم حضّار محترم، علما و اندیشمندان و برادران ایمانی را گرامی می داریم. از برگزارکنندگان این همایش وزین حق شناسی می کنیم. امیدواریم خدای سبحان به همه ما توفیق فراهم کردن علم صائب و عمل صالح را عطا کند. موضوع این همایش تبیین اسلام ناب محمدی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و پیوند ناگسستنی آن با ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم الصلاة و علیهم السلام است. مطلب اول این است که مبدأ اسلام، ذات اقدس الهی است و خداوند، هستی خالص است و حقیقت ناب، نه جهل علمی در حرم امن الهی راه دارد، نه جهالت عملی را آنجا باری است و نه سهو و نسیان و عصیان را آنجا راهی، ذلک بان اللّه هو الحق1. اگر خدا حقّ محض است و جهل و سهو و نسیان در آن بارگاه راه ندارد، اسلام هم که دین الهی است، ان الدین عنداللّه الاسلام 2 از طرف خدای خالص، دین خالص و محض نازل می شود؛ ان الدّین عند اللّه الاسلام اگر خدا نور محض است که اللّه نور السّماوات والارض3 و اسلام هم از ناحیه ذات اقدس اله است که ان الدّین عند اللّه الاسلام آنچه از خدای سبحان به عنوان اسلام تجلّی می کند نور خواهد بود، چه اینکه درباره قرآن کریم آمده است قد جاءکم من اللّه نور وکتاب مبین4 و درباره عترت طاهرین علیهم الصلاة و علیهم السلام هم وارد شده است که اینها نور واحدند. اسلام ناب آن است که در حرم او جهل، سهو، نسیان، خطا، خطیئه، خرافات راه نداشته باشد. اگر دینی — معاذ اللّه — آلوده با جهل بود، با خطا و خطیئه همراه بود، این اسلام ناب نیست و ذات اقدس اله ما را به دین خالص فرا خوانده است که أ لا للّه الدّین الاخالص5 خالصاً و مانند آن. چون خودش خالص محض است و دینی که از او نازل شده است خالص محض است، از ما هم اخلاص طلب کردند، یعنی از ما اسلام ناب خواستند. اسلام چون منزّه از خطا و سهو و نسیان و خرافه و امثال اینهاست، خالص است. مسلمان چون منزّه از هوا و هوس است و ریا و سمعه است، این خالص است. اگر کسی اسلام او آمیخته با تسامح و تساهل بود، آمیخته با خرافات بود، آمیخته با هوس و هوا بود، آمیخته با ریا و سمعه بود، این اسلام ناب نیست، اسلامی نیست که از طرف خدای سبحان آمده باشد. بنابراین اگر ما خواستیم مسلمان خالص باشیم، هم در عرب توحید باید اخلاص را رعایت کنیم که معرفت الهی، آغاز دین داری است و کمال معرفت او، تصدیق و توحید اوست و کمال توحید، اخلاص اوست. اخلاص در توحید آن است که صفات را زائد بر ذات ندانیم عین ذات بدانیم، هستی را محدود نکنیم، خدا را هستی نامتناهی بدانیم؛ در حرم ذات اقدس اله، نه نقصی راه داشته باشد و نه عیبی و نه کثرتی؛ قهراً مسئله تثلیث و مسئله تثنیه آنها که گفتند ان اللّه ثالث ثلاثة6 آنها که گفتند عزیر ابن اللّه7؛ اینها توحید خالص ندارند؛ و چون توحید خالص ندارند، اسلام خالص و ناب ندارند و موحّد خالص هم نخواهند بود و مسلم راستین هم نیستند. ذات اقدس اله برای اینکه ما را به اسلام ناب آشنا کند، خود را معرّفی کرد که حقّ محض است، کتاب خودش را معرّفی کرد که حقّ صرف است، فرمود این کتاب لا یأتیه الاباطل من بین یدیه ولا من خلافه8 اولیای خود را وجود مبارک حضرت ختمی نبوّت را، وجود مبارک پیامبراسلام علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء و هم چنین اهل بیت عصمت و طهارت را معرفی کرده است که اینها انسان های کامل اند. انسان کامل معصوم، معلّم فرشته هاست؛ اگر فرشته ها از گزند خطا و آسیب خطیئه مصون اند، اگر از آفت جهل و افت جهالت معصوم اند، معلّم اینها که انسان کامل است، یقیناً از این خطا و خطیئه و خطرها و آفت ها و افت ها مصون است و اگر خدای سبحان درباره تعلیم اسما به فرشتگان فرمود: أ نبئونی بأسماء هؤلاء9 منظور قضیه شخصی وشخص حضرت آدم نیست، منظور مقام منیع آدمیت است؛ یعنی انسان کامل مقام والای انسانیت، معلّم فرشته هاست؛ و این مقام والا را به صورت انبیا و مرسلین و به صورت ائمه هدای مهدیین به ما معرفی کرده است؛ اینها می شوند مسلمانان خالص، و اسلام ناب در اختیار اینهاست که نه اهل ظلم پذیری اند، نه اهل ظلم کردن که لا تظلمون ولا تظلمون10 نه در برابر ستم ستمگران آرام می نشینند، نه در برابر عصیان تبهکاران ساکت اند، نه در برابر جهل خرافات و خرافت زدگان آرام اند؛ اینها دوّار به طبّ اند، اینها طب را در هر جایی که لازم باشد به کار می برند، مردم را دعوت می کنند به بهداشت، به درمان جهل و جهالت. پس خدا، خالص محض است چون حقّ صرف است؛ قرآن، خالص محض است چون لایأتیه الاباطل من بین یدیه ولا من خلافه11 انبیا و انسان های کامل خالص اند چون معلّم ملائکه اند و ملائکه لا یعصون اللّه ما أ مرهم12 هستند، آنجا خرافات و جهل نیست، آنجا تعلیمش تعلیم ناب است، معلّمان آنها هم معلّمان ناب. در نشئه طبیعت، خدای سبحان از همه ما دینداری خالصانه را خواسته است، فرمود: خالصاً دین را بپذیرید و خدا را عبادت کنید. مردان الهی مخصوصاً اولیای الهی بالأ خص اهل بیت عصمت و طهارت علیهم الصلاةو علیهم السلام مخلص اند که در همه موارد چیزی که از هوا و هوس سهمی برده یا از ریا و سمعه طرفی بسته باشد، از حرم امن اینها دور است، اینها می شوند مخلصین له الدّین13 در بین مخلصین که کم نیستند، خدای سبحان عده ای را برچین می کند اینها می شوند مجتبی، اینها می شوند مصطفی، اینها می شوند معتام، اینها می شوند مختار، که اینها به عنوان مخلص اند که استخلصهم اللّه لنفسه اهل بیت عصمت و طهارت که دارای مقام منیع ولایت اند، اینها جزء مخلصین اند؛ یعنی خدای سبحان اینها را برای خود به عنوان عبد محض انتخاب کرده است. در بیانات نورانی سید الأ ولیاء و الأ صفیاء، امیرالموحّدین علی بن ابی طالب علیه أ فضل صلوات المصلّین چنین آمده است که وقتی پیامبر را معرفی می کند، می فرماید: الامعتام لشرح حقائقه14 اعتیام یعنی اختیار و انتخاب، یعنی ذات اقدس اله، وجود مبارک پیامبر علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء را اختیار کرده است که حقایق خود را به دست او شرح کند و او شارح حقایق الهی است. از اینجا روشن می شود که جنبه بشری وجود مبارک پیامبر، سهمی در وحی یابی ندارد؛ فرمود: انما أ نا بشر مثلکم اما یوحی إلی15 یا واتّبع ما یوحی إلیک16 و مانند آن. آن جنبه بشری که دیگران هم آن را دارند یأکل الطّعام ویمشی فی الاأسواق17 و مانند آن است، آ ن جنبه ملکوتی او تابع محض است. وقتی یک انسان کاملی به مقام فنا می رسد حرف، برای آن باقی است نه برای فانی؛ اگر وجود مبارک رسول گرامی وحی را در حال فنا یافت، اگر به مقام فنا رسید، دنا فتدلّی18 شد، فکان قاب قوسین أ و أ دنی19 شد، حرف، برای او نیست؛ کلام، برای او نیست؛ وحی، برای او نیست؛ زیرا فانی حرفی برای گفتن ندارد. آنکه حرفی برای گفتن دارد باقی است نه فانی، فانی فقط تابع است و مستمع است و شنونده، آن باقی است که متکلّم، گوینده و رساننده است و مانند آن؛ این چنین نیست که پیامبر معاذاللّه — به جایی برسد که حرف های او بشود حرف خدا، اگر به مقام فنا رسید دیگر حرفی ندارد، معنا ندارد که کسی به مقام فنا برسد داعیه و دعوت داشته باشد، حرف، فکر و شهودی داشته باشد، چه علم حصولی، چه علم حضوری، چه گفتن، چه نوشتن، چه رفتار. عبد محض وقتی به مقام فنا بار یافت، فقط مستمع محض است؛ در آنجا ذات اقدس اله فرمود: فأوحی إلی عبده ما أ وحی20 این حدوثاً و بقائاً عبد بود، سبحان الّذی أ سری بعبده لیلاً من الامسجد الاحرام إلی الامسجد الاأقصی21 این برای اسرا که در سوره اسراء است. آنچه مربوط به معراج است که در سوره نجم است، فرمود: فأوحی إلی عبده ما أ وحی. خب اگر عبد است و فانی است، حرفی برای گفتن ندارد؛ نه می توان گفت او مستقل است، نه می توان گفت حرفی دارد و خدا آن حرف را امضا می کند، بنابراین هر چه را وجود مبارک رسول گرامی دارد، از ناحیه ایحای الهی است و تعلیم الهی؛ و این می شود مستمع محض. نتیجه آنکه اولا، انسان کامل همتای قرآن کریم است برابر با حدیث شریف ثقلین ؛ و ثانیا، قرآن مصون از هر گزند است، پس اولیای الهی، معصومین و اهل بیت، منزّه از هر جهل و از خطا هستند؛ زیرا ممکن نیست بر اساس إنی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه وعترتی22 قرآن معصوم باشد و اینها معصوم نباشند، قرآن لا یأتیه الاباطل23 باشد اینها یأتیه الباطل باشند، قرآن حق و صدق محض باشد، اینها احیاناً اشتباه بکنند؛ ممکن نیست یک انسان خطاکار را با قرآن معصوم همتا قرار بدهند. نتیجه آنکه ولایت، هم سنگ قرآن است یعنی قرآن اگر بخواهد پیاده بشود، وجود عینی قرآن می شود اهل بیت عصمت و طهارت، اهل بیت عصمت و طهارت علیهم الصلاة و علیهم السلام بخواهند به صورت یک کتاب تدوینی دربیایند، می شوند قرآن حکیم و قرآن کریم، و اینها هستند که معلّم ملائکه اند، اینها هستند که اسوه و قدوه ما هستند، اینها هستند که اگر ما به اسلام ناب آشنا بشویم و نزدیک بشویم نه ظلمی را امضا بکنیم نه زیر بار ظلم برویم و جهانی را که به سمت ظلم دارد حرکت می کند او را به جهت عدل هدایت بکنیم اگر این کار را کردیم امیدواریم همان پیام درست و امیدبخشی یا جایزه امیدبخشی که اهل بیت علیهم السلام درباره سلمان رضوان اللّه علیه دادند که سلمان منّا اهل البیت24 چنین امید و نویدی هم نصیب ما بشود که ما را هم جزء اهل بیت بدانند. من مجدّداً مقدم شما علما و اندیشمندان مغرب زمین را و برادران ایمانی این منطقه را گرامی می دارم و از برگزارکنندگان این همایش وزین حق شناسی می کنم. امیدوارم ذات اقدس اله همه ما را به اسلام ناب محمدی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بیش از گذشته آشنا بفرماید و امام راحل را که پرچمدار نشر اسلام ناب بود، با اولیای خود محشور بفرماید و همه علما و بزرگواران و شهدای در راه دین را با اولیای خود هم حشر قرار بدهد.
غفر اللّه لنا و لکم والسلام علیکم ورحمة اللّه وبرکاته
پی نوشت:

1– سوره حج، آیه2.6– سوره آل عمران، آیه19.
3– سوره نور، آیه 4.35– سوره مائده، آیه 15.
5– سوره مائده، آیه 6.73– سوره مائده، آیه 73.
7 – سوره توبه، آیه 8.30– سوره فصلت، آیه 42.
9– سوره بقره، آیه 10.31– سوره بقره، آیه 279.
11 –سوره فصلت، آیه 42. 12 –سوره تحریم، آیه 6.
13 –سوره اعراف، آیه 29. 14 –نهج البلاغه، خطبه/ 178.
15- سوره کهف، آیه 16.110– سوره یونس، آیه 109.
17– سوره فرقان، آیه 18.7– سوره نجم، آیه 8.
19– سوره نجم، آیه 20.9– سوره نجم، آیه 10.
21– سوره اسراء، آیه 22.1– مستدرک الوسائل/3 /355.
23– سوره فصلت، آیه 24.42– بحارالأ نوار، ج /2، /189.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی موسسه تحقیقاتی اسراء

mohammad+ali;285340 نوشت:
. دزد و رشوه خور نیست چون دستشان قطع شده . فاحشه و بد حجاب نیست چون شلاق میخورن . مجرد زیست کننده نیست زیراهر دختر جوان چادری نکاح کرده و متعه دارد(یعنی ازدواج موقت بغیر آنها مربوط نمیشه). چادر برای دختر نشانه اطاعت از آیه" زنان شوهردار بر شما حرام شده است" یعنی مردان دیگر از تمتع زن شوهر دار ناکام بشن //////////////(دیدن موی بد حجاب و مانتوی بد نوعی تمتع حرام است طبق آیه 24 مبارکه نساء حرام است) دیگه چی میخواید عمر هزار ساله و 54 رکعت نماز شب و روز و لذت عبادت و پرستش الله در نماز جماعت فکر نکنم ناموق باشید برای آنها در ولایت الله.

با این وصفی که شما از اسلام ناب کردید اسلامی که پیامبر آن آورد هم اسلام ناب محمدی نبود.چون نه کسی شلاق خورد،نه دست کسی قطع شد نه همه مردان متإهل شدند نه همه زنان محجبه
تا آنجا که من میدونم به جامعه آن عصر میگفتند مدینه فاضله .یعنی شهری که در آن از جرم و جنایت خبری نبود و نه جامعه ای که در آن شلاق میزنند و دست و پا میبرند