استفاده از نقاط ضعف به عنوان نقاط قوت

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
استفاده از نقاط ضعف به عنوان نقاط قوت

کودکی ده ساله كه دست چپش در یك حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود
برای تعلیم فنون رزمی جودو به یك استاد سپرده شد

پدر كودك اصرار داشت استاد ازفرزندش یك قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت
و به پدر كودك قول داد كه یك سال بعد می‌تواند فرزندش را در مقام قهرمانی كل باشگاه‌ها ببیند

در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی كودك كار كرد و در عرض این شش
ماه حتی یك فن جودو را به او تعلیم نداد

بعد از شش ماه خبررسید كه یك ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می‌شود

استاد به كودك ده ساله فقط یك فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط
روی آن تك فن كار كرد

سر انجام مسابقات انجام شد و كودك توانست در میان اعجاب همگان با آن تك فن
همه حریفان خود را شكست دهد

سه ماه بعد كودك توانست در مسابقات بین باشگاه‌ها نیز با استفاده از همان تك فن
برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات كشوری، آن كودك یك دست موفق شد تمام
حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری كشور انتخاب گردد

وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، كودك از استاد رازپیروزی‌اش را پرسید

استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بود كه اولاً به همان یك فن به خوبی مسلط بودی
ثانیاً تنها امیدت همان یك فن بود، و سوم اینكه راه شناخته شده مقابله با این فن،
گرفتن دست چپ حریف بود كه تو چنین دستی نداشتی

یاد بگیر كه در زندگی، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده كنی

راز موفقیت در زندگی، داشتن امكانات نیست، بلكه استفاده از "بی امكانی"
به عنوان نقطه قوت است

داستان تامل برانگیزی بود. شما نمونه دیگری سراغ دارید؟