استعانت از دانشمندان سایت

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام و درود :Gol:

میشه فارسی اینها رو هم بفرمایید:khandeh!:

من عربی ام خوب نیست!!!!:Ghamgin:

سیاوش بزرگمهر;76384 نوشت:
«بحثت عن الشيخ المسمى بالسيد روح الله الموسوي الخميني...لم يعجبني كلامه بالخصوص في قوله أن "لو ظهر علي قبل النبي لآظهر الشريعة ولكان نبيا مرسلا"... كلام هذا الشيخ يشعرني بالحسرة على أتباعه...» با بررسی کلامی که از مرحوم امام بیان شده بود، دریافتم که منظور این شخص، مطلبی در صفحه ی 153 از کتاب «مصباح الهداية إلى الخلافة والولاية» ایشان بوده که نقلی است از مرحوم آقای شاه آبادی به این ترتیب: « لو کان علی علیه السلام ظهر قبل رسول الله صلی الله علیه و آله لأظهر الشریعة کما أظهر النبی صلی الله علیه و آله و لکان نبیاً مرسلاً و ذلک لإتحادهما فی الروحانیة و المقامات المعنویة و الظاهریة » آنچه اکنون در این مورد به ذهنم می رسد را ذیلاً عرض می کنم و برای تکمیل و اصلاح پاسخ لازم، از همه ی دوستان اندیشمند و آگاه یاری می جویم: أولاً: لیست العبارة له قدس سره، بل حدّثها و رواها السید الخمینی عن أستاذه العارف "شاه آبادی". ثانیاً: و ممّا قیل فی معانی حرف "لو"، أنها إمتناع الشيء لإمتناع غيره، و يتضمّن معنى الشرط، إو بعبارة أخری: إذا دخلت على ثبوتين كانا منفيّين؛ تقول لو جاءني لأكرمته (فما جاءني و لا أكرمته‏) أو قوله تبارک و تعالى "قل لو انتم تملکون خزائن رحمة ربی إذا لأمسكتم خشية الإنفاق...". و بهذا المعنى ، يمكن تأویل ذلك أو توجیهه. (و أشهد أنک أعلم منی باللغة العربیة!!) ثالثاً: إن السید الخمینی فی کتابه هذا، قد اتبع آراء صدرالمتألهین الشیرازی الحکمیة و الفلسفیة فی"الأسفار الأربعة"، و لذا أنه فی مقام تبیین مراتب هذه الأسفار التی یبحث عنها فی العرفان، و ربما نقل هذه الجملة فی شرح السفر الرابع علی سبیل المثال (و من الواضح أن لا مناقشة فی الأمثال). پیشاپیش از مهر و یاری شما سپاسگزارم

سلام :Gol:
الامام روح الله الموسوی الخمینی کان من عارفی هذا العصر و اقواله ره نشات من عین العلم والیقین و المعرفه و کلام امثاله لیس صرف بحث ذهنی علمی بل هو اخبار ما فی متن الوجود
نعم ما قال العارف الرومی :
بر هر چه نظر کردم و دیدم در جمله آنها همه مشهود علی بود
فالکلام الامام الخمینی کان من جوهر الشهود و من لم یصل الی ذروه هذه المقام الاسنی عنین عن فهم کلامه الا بتوفیق الهی و ایمان قلب خالی من بغض اولیائه بل ممتلئ من حبهم علیهم السلام
و اما عمده قول الامام ره ان :
الامام علی ع فی طهاره النفس و قوتها و شده اتصالها بحقیقه الوجود کان فی مقام ان لو ما ظهر محمد صلی الله علیه و آله لاصدار الشریعه المقدسه الاسلامیه له هذا الشان ان یصدرها بامر الله تبارک و تعالی لا من عند نفسه
فالکلام فی عظمه شان امیر المومنین و شده قوه نفسها و طهارتها
و اما فی قول امیر المومنین ع اشاره الی هذا المقام الاسنی اذ قال ( فی نهج البلاغه ) وقال(النبی ص ) لی :
یا علی انک تسمع مااسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی و انت علی خیر
بعد ان اخبر علیٌ النبی عن استماعه رنه الشیطان حین نزول الوحی
خذ واغتنم و تفکر و لا تستبعد الی یوم تلقاه
والسلام علی من اتبع الهدی:Gol:

po0neh;76411 نوشت:
سلام و درود :gol:

میشه فارسی اینها رو هم بفرمایید:khandeh!:

من عربی ام خوب نیست!!!!:ghamgin:

[=arial][=&quot]درود بر شما[/][/]
[=arial][=&quot]
[/]
[/]

[=arial][=&quot]کاملا حق به جانب شماست. درست این بود که به دور از شتابزدگی، و با صرف وقت کافی، ترجمه ی مطالب را نیز ارائه می کردم. برای جبران این کوتاهی، به ارائه ی خلاصه ی مطلب می پردازم و ضمن پوزش مجدد، در انتظار یاری همه ی دوستان خواهم بود.[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]اعتراض این دوست عرب بنده که شیعه نیست، به این جمله از کتاب مصباح الهدایة مرحوم امام است:
[/]
[/]
[=arial][=&quot]«اگر علی(ع) پیش از رسول خدا(ص) ظهور می کرد، او بود که شریعت اسلام را ظاهر می کرد؛ به همان صورتی که پیغمبر(ص) اظهار فرمود. و علی، نبی مرسل می شد. و این بدان سبب است که آن دو در روحانیت و مقامات معنوی و ظاهری با هم یکی بودند»[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]آنچه به عنوان پاسخ به ذهنم رسید – آنچنان که نه چندان مستقیم و قاطع باشد و نه به مشکلات اصولی عقیدتی دچار گردد – به این ترتیب بود:[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]اولاً این جملات مربوط به خود مرحوم امام نیست، بلکه به نقل از استاد خود، مرحوم شاه آبادی ذکر فرموده اند.[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]ثانیاً با توجه به یکی از معانی حرف "لو" که مفهوم امتناع را می رساند ممکن است بتوانیم جمله را به صورت "فرض محال" در نظر بگیریم.[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]ثالثاً با توجه به اینکه مرحوم امام در مقام بیان سفرهای معنوی چهارگانه (اسفار اربعه) به پیروی از ملاصدرا هستند، به منظور ارائه ی نمونه ای برای سفر چهارم، جمله ی فوق را ذکر کرده اند که از این حیث جای مناقشه ندارد.[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]در ادامه، دوست عزیزم حامد گرامی به یاری بنده شتافتند که خلاصه ی مضمون مطالب ارزنده ی ایشان بدین شرح است (و ان شاءالله نقد آن در پست بعدی خواهد آمد):[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]امام خمینی از عرفای این روزگار بودند و سخنانشان ناشی از علم، یقین و معرفت بود، نه بحث ذهنی علمی صرف. کسی که به نقطه ی اوج مقام رفیع شهود نائل نشده باشد از فهمیدن سخنانِ از جنس شهودِ او، ناتوان خواهد بود و این مهم جز به توفیق الهی و ایمان قلبی سرشار از مهر به اولیاء الله و خالی از بغض ایشان میسر نمی شود.[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]امام علی در پاکی و قدرت نفس و اتصال آن به حقیقت وجود به درجه ای بود که اگر محمد(ص) ظهور نمی کرد، چنان شأنی داشت که به امر خدا شریعت مقدس اسلام را ارائه کند.[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]شاهد این مدعا را در کلام خود علی(ع) در نهج البلاغه می یابیم؛ هنگامی که به پیامبر فرمودند در هنگام وحی صدای ناله ی شيطان را می شنوند، پیامبر در پاسخ فرمودند: یاعلى، تو آنچه را من مى‏شنوم، مى‏شنوى، و آنچه را كه من مى‏بينم، مى‏بينى، جز اينكه تو پيامبر نيستى، و به راه خير مى‏روى[/][/]

[=arial][=&quot]
[/]
[/]
[=arial][=&quot]با سپاس[/][/]

[=arial][=&quot]با سپاس ویژه از حامد گرامی برای این یاری سریع و در عین حال ارزنده[/][/]
[=arial][=&quot]
[/]
[/]

نقل قول:
الامام علی ع فی طهاره النفس و قوتها و شده اتصالها بحقیقه الوجود کان فی مقام ان لو ما ظهر محمد صلی الله علیه و آله لاصدار الشریعه المقدسه الاسلامیه له هذا الشان ان یصدرها بامر الله تبارک و تعالی لا من عند نفسه
فالکلام فی عظمه شان امیر المومنین و شده قوه نفسها و طهارتها

[=arial][=&quot]

آیا از مقتضیات و لوازم این استدلال، قول به برابری فضل و مراتب پیامبر(ص) با علی(ع) بر نمی آید؟ (یا به نقل امام از مرحوم شاه آبادی:"یکی بودن ایشان در روحانیت و مقامات معنوی و ظاهری") [/]

[/]
[=arial][=&quot]به عبارت دیگر آیا مسأله ی برتربودن محمد بن عبدالله(ص) بر علی بن ابی طالب(ع) منتفی خواهد بود؟[/][/]

[=arial][=&quot]
اگر پاسخ مثبت است - که دست کم بر مبنای مطالب پیش گفته، ظاهراً هست- آیا با مبانی اصول اعتقادی شیعه به طوراخص، و اسلام به طور اعم مغایرت پیدا نمی کند؟[/]
[/]

[=arial][=&quot]
چند نکته ی پراکنده:

[/]

[/]

[=arial][=&quot]- حقیر معتقدم در پاسخ به پرسشهای مخاطبینی از این دست باید حتی المقدور جمیع جوانب احتیاط و دقت را درنظر گرفت و با عنایت به فصول مشترک یا حداقل، در سطح آگاهی وی اقدام به پاسخگویی کنیم. لذا استناداتی از قبیل عارف بودن آقای خمینی، یا اینکه کلام او ناشی از علم و یقین و معرفت و از جنس شهود است، شاید از سوی مخاطب ما، شعارگونه [/][=&quot]و برخواسته از احساسات تلقی[/][=&quot] شود و در واقع برای او پاسخ مسأله به نظر نرسد. خاصه اگر فهم سخنانی از این دست را هم متوقف به رسیدن به نقطه ی اوج این مقام بلند بدانیم. آنچه در اینجا برای مخاطب ما قابل ارزش است، بحث ذهنی علمی است نه کشف و شهود.[/][/]

[=arial][=&quot]
- ظاهراً شعر مورد اشاره از مولانا نیست.[/]
[/]

[=arial][=&quot]
- در "مصادر نهج البلاغة و أسانیده" مطلبی حاکی از نقل بدون سند خطبه ی مورد اشاره می خوانیم:[/]
[/]

[=arial][=&quot]«و قد حصلت نسخة عند السيد رضي الدين علي بن طاوس و نقل عنها في «اليقين» ... و قال: وجدتها منضمة- يعني هذه الخطبة- مع أخبار في فضل اهل البيت عليهم السلام قد جمعها الأقدمون و كان تاريخ كتابتها سنة ثمانين و مائتين و نقلها الشريف الرضي بدون إسناد. »[/][/]

[=arial][=&quot]
علاوه بر اشکال سندی، به نظر می رسد مفاد خطبه هم برای اثبات مدعای مورد بحث در برابری پیامبر(ص) و علی(ع) کفایت نکند.[/]
[/]

[=arial][=&quot]
باز هم از بزرگواری حامد گرامی و راهنمایی ایشان سپاسگزارم و چشم انتظار نظرات اصلاحی ایشان و سایر دوستان هستم[/]
[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
ماجرای مباهله به خوبی نشان می دهد که امیر مومنان علیه السلام نفس پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند.

من دانشمند و اهل علم نیستم که اینجا بخواهم صحبتی داشته باشم که مفید حال اهل علم واقع شود اما چون ادعای ارادت به اقا امیر المومنین علی علیه السلام را دارم در حد خودم یه نکته را ذکر میکنم از باب یاداوری برای دوستان

کتاب الغدیر علامه امینی در ذکر فضایل و ادله جانشینی اقا است از زبان اهل سنت و با مدارک موثق و قابل قبول از اهل سنت یعنی همه مطالب این کتاب را اهل سنت با مدارک موثق تایید می کنند

سیاوش بزرگمهر;76637 نوشت:
آیا از مقتضیات و لوازم این استدلال، قول به برابری فضل و مراتب پیامبر(ص) با علی(ع) بر نمی آید؟ (یا به نقل امام از مرحوم شاه آبادی:"یکی بودن ایشان در روحانیت و مقامات معنوی و ظاهری") به عبارت دیگر آیا مسأله ی برتربودن محمد بن عبدالله(ص) بر علی بن ابی طالب(ع) منتفی خواهد بود؟ اگر پاسخ مثبت است - که دست کم بر مبنای مطالب پیش گفته، ظاهراً هست- آیا با مبانی اصول اعتقادی شیعه به طوراخص، و اسلام به طور اعم مغایرت پیدا نمی کند؟ چند نکته ی پراکنده: - حقیر معتقدم در پاسخ به پرسشهای مخاطبینی از این دست باید حتی المقدور جمیع جوانب احتیاط و دقت را درنظر گرفت و با عنایت به فصول مشترک یا حداقل، در سطح آگاهی وی اقدام به پاسخگویی کنیم. لذا استناداتی از قبیل عارف بودن آقای خمینی، یا اینکه کلام او ناشی از علم و یقین و معرفت و از جنس شهود است، شاید از سوی مخاطب ما، شعارگونه و برخواسته از احساسات تلقی شود و در واقع برای او پاسخ مسأله به نظر نرسد. خاصه اگر فهم سخنانی از این دست را هم متوقف به رسیدن به نقطه ی اوج این مقام بلند بدانیم. آنچه در اینجا برای مخاطب ما قابل ارزش است، بحث ذهنی علمی است نه کشف و شهود. - ظاهراً شعر مورد اشاره از مولانا نیست. - در "مصادر نهج البلاغة و أسانیده" مطلبی حاکی از نقل بدون سند خطبه ی مورد اشاره می خوانیم: «و قد حصلت نسخة عند السيد رضي الدين علي بن طاوس و نقل عنها في «اليقين» ... و قال: وجدتها منضمة- يعني هذه الخطبة- مع أخبار في فضل اهل البيت عليهم السلام قد جمعها الأقدمون و كان تاريخ كتابتها سنة ثمانين و مائتين و نقلها الشريف الرضي بدون إسناد. » علاوه بر اشکال سندی، به نظر می رسد مفاد خطبه هم برای اثبات مدعای مورد بحث در برابری پیامبر(ص) و علی(ع) کفایت نکند. باز هم از بزرگواری حامد گرامی و راهنمایی ایشان سپاسگزارم و چشم انتظار نظرات اصلاحی ایشان و سایر دوستان هستم

سلام
اگر کسی از مقامی برخوردار باشد که بواسطه آن شایسته احراز مقام نبوت شود به معنای برتری بر پیامبر خاتم ص نیست چه اینکه تمام پیامبرانی که پیش از حضرت آمده اند در عین برخورداری از مقام نبوت از حضرت ایشان پایینتر بوده اند . این عقیده همه مسلمین در مورد افضلیت پیامبر اکرم ص است .
و اما شعر جناب مولوی صحیحش این است :
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود
دیگر اینکه
کتابی که مطلب از آن نقل شده ( مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه ) یک کتاب عرفانی است و مدعی باید از عرفان و اهل معرفت چیزکی بداند تا بتواند نقدی برآن بنویسد بلکه انسان غیر مطلع شایسته اظهار نظر در این وادی نیست .
و اما کلام نهج
اسناد نهج را بزرگان بسیاری زحمت کشیده اند و جمع آوری کرده اند و تکیه به کلام یک نسخه و یا یک نفر کافی نیست
کلام حضرت و ادعای حقیر هم مبتنی بر برابری نیست بلکه مبتنی بر همان قوت و طهارت محضی است که حضرت را شایسته دیدن نور وحی و شنیدن کلام وحی و همچنین ضجه شیطان می کند .
در نهج کلماتی ویژه امیر المومنین که هیچکس مدعی یا منکر آن نیست بسیار است از جمله :
ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر
سلونی قبل ان تفقدونی .... ان هاهنا علما جما
بلکه در روایات پیامبر ص فضایلی بی نظیر برای آن حضرت در مصادر سنی و شیعه هست که بر مطلع پنهان نیست
بنده همیشه خود را متعهد به بیان حقیقت می دانم نه متعهد به هدایت دیگران که :
ان هدی الله هوالهدی
موفق در پناه حق

حامد;76683 نوشت:
سلام
اگر کسی از مقامی برخوردار باشد که بواسطه آن شایسته احراز مقام نبوت شود به معنای برتری بر پیامبر خاتم ص نیست چه اینکه تمام پیامبرانی که پیش از حضرت آمده اند در عین برخورداری از مقام نبوت از حضرت ایشان پایینتر بوده اند . این عقیده همه مسلمین در مورد افضلیت پیامبر اکرم ص است .
و اما شعر جناب مولوی صحیحش این است :
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود
دیگر اینکه
کتابی که مطلب از آن نقل شده ( مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه ) یک کتاب عرفانی است و مدعی باید از عرفان و اهل معرفت چیزکی بداند تا بتواند نقدی برآن بنویسد بلکه انسان غیر مطلع شایسته اظهار نظر در این وادی نیست .
و اما کلام نهج
اسناد نهج را بزرگان بسیاری زحمت کشیده اند و جمع آوری کرده اند و تکیه به کلام یک نسخه و یا یک نفر کافی نیست
کلام حضرت و ادعای حقیر هم مبتنی بر برابری نیست بلکه مبتنی بر همان قوت و طهارت محضی است که حضرت را شایسته دیدن نور وحی و شنیدن کلام وحی و همچنین ضجه شیطان می کند .
در نهج کلماتی ویژه امیر المومنین که هیچکس مدعی یا منکر آن نیست بسیار است از جمله :
ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر
سلونی قبل ان تفقدونی .... ان هاهنا علما جما
بلکه در روایات پیامبر ص فضایلی بی نظیر برای آن حضرت در مصادر سنی و شیعه هست که بر مطلع پنهان نیست
بنده همیشه خود را متعهد به بیان حقیقت می دانم نه متعهد به هدایت دیگران که :
ان هدی الله هوالهدی
موفق در پناه حق

درود بر حامد گرامی و سایر یاران همراه


بسیار از مطالب همه ی شما عزیزان بهره بردم و این یاری شما را ارج می نهم (اجرکم عند الله)


برای پرهیز از اطناب، جنبه های دیگری که به نظرم همچنان قابل بحث و نقد اند وامی گذارم و به طرح این پرسش ها از حامد عزیز اکتفا می کنم تا با توضیحات راهگشای خود، آگاهی بیشتری از زوایای بحث در اختیار همه ی ما قراردهند:


- عدم برابری پیامبر(ص) و علی(ع) را چگونه می توان با "
ذلک لإتحادهما فی الروحانیة و المقامات المعنویة و الظاهریة" که ایشان را در روحانیت و مقامات معنوی و ظاهری یکی معرفی می کند، جمع کرد و توضیح داد؟


-بیت اخیر را هم نتوانستم در آثار حضرت مولانا بیابم. لطفاً در صورت امکان نشانی آن و همین طور آدرس سند بخش مورد نظر از خطبه ی قاصعه را نیز بیان بفرمایید.


پیشاپیش از ابراز لطف شما ممنونم

سلام علیکم جمیعا

جالب بود. وهابی کابالائیست شده مدعی دین داری.

نوشت:
دیگر اینکه
کتابی که مطلب از آن نقل شده ( مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه ) یک کتاب عرفانی است و مدعی باید از عرفان و اهل معرفت چیزکی بداند تا بتواند نقدی برآن بنویسد بلکه انسان غیر مطلع شایسته اظهار نظر در این وادی نیست .

دقیقا. لذا به این عرب بگوئید اینجا خانه پدر شوهرش نیست که ایمیل عربی میزند.

کلماتی که بیان کننده مقام و منزلت علی علیه السلام است که او را لایق جانشینی پیامبر کرده با این مثالها بیان میگردد :

1 - اگر پیامبر نبود علی برای نبوت شایسته بود.
2- اگر قبل از پیامبر علی بود و اگر مقدر الهی ایجاب میکرد علی لایق آن مقام بود.
3- بعد از او کسی که لایق است علی است چراکه شان جانشینی پیامبر را دارد.

ضمنا به آن شخص بگوئید حداقل ابتدا بپرسد بعد داعیه دار شود.

یاحق

نقل قول:

[=arial][=arial][=arial]«اگر علی(ع) پیش از رسول خدا(ص) ظهور می کرد، او بود که شریعت اسلام را ظاهر می کرد؛ به همان صورتی که پیغمبر(ص) اظهار فرمود. و علی، نبی مرسل می شد. و این بدان سبب است که آن دو در روحانیت و مقامات معنوی و ظاهری با هم یکی بودند»

[=arial]با سلام

[=arial]سخن امام خمینی رحمه الله دقیقا تفسیرحدیثی است که رسول الله (ص) فرمودند:

[=arial][=times new roman]روي البخاري في الصحيح و مسلم في الصحيح و في السنن الاربع و غيره قال رسول الله (ص) لعليانت منی بمنزلة هارون من موسي الا انه لا نبي بعدي

[=arial][=times new roman]( بخاري و مسلم عن سعد و احمد وابن ماجه عن سعد و احمد و البزاز عن ابي سعيد و الطبراني عن اسماء و ام سلمه و امام علي الرضا عن اسماء بنت عميس في المسند و اورده السيوطي في الاحاديث المتواترة)

[=times new roman]در این حدیث متواتر وصحیح ، منظور رسول خدا (ص) همین است : یعنی اگر بعد از من پیامبری بود قطعا تو بودی ای علی .

اگر حدیث منزلت را با حدیث زیر با هم ببینید :

[=times new roman]-روي البخاري في الصحيح و مسلم في الصحيح و النسايي عن البراء و الترمذي عن عمران والبراءو عن حبشي و ابن ماجه و احمد عن علي و الطبراني عن ابي رافع قال رسول الله (ص) لعليانت منی وانا منک

همچنین :

[=times new roman]عن أنس رفعه: إن الله اصطفاني على الأنبياء فاختارني واختار لي وصيا واخترت ابن عمي وصيي يشد [ به ] عضدي كما يشد عضد موسى بأخيه هارون، وهو خليفتي ووزيري، ولو كان بعدي نبيا لكان علي نبيا، ولكن لا نبوة بعدي .ینابیع المودة

[=times new roman]همچنین حافظ خطیب بغدادی درتاریخش آورده :

[=times new roman]حدثنا محمد بن المنكدر حدثنا جابر قال قال رسول الله صلى الله عليه و سلم لعلي اما ترضى ان تكون منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبي بعدي ولو كان لكنته.

جمله : ولو كان لكنته . دقیقا مصداق سخن امام خمینی (رحمه الله ) است.

[=times new roman]همچنین :

[=times new roman][=arial]العلامة الذهبي في (( ميزان الاعتدال )) ج 1 ص 274 ط القاهرة قال : محمد بن حميد ، حدثنا سلمة ، عن ابن إسحاق ، عن حكيم بن جبير ، عن ابن سفيان ، عن عبدالعزيز بن هارون ، عن أبي هريرة ، عن سلمان ، قلت : يا رسول الله إن الله لم يبعث نبياً إلا بيّن له من يلي بعده ، فهل بيّن لك ؟ قال : نعم عليّ .

وحافظ ابن حجر در شرح البخاری :

عن أبي هريرة عن سلمان أنه قال قلت يا رسول الله إن الله لم يبعث نبيا إلا بين له من يلي بعده فهل بين لك قال نعم على بن أبي طالب.

همچنین : ابن ابى الحديد در «شرح نهج البلاغة‏» در خطبه قاصعه، در ذيل گفتار حضرت:
انا وضعت فى الصغر بكلاكل العرب، و كسرت نواجم قرون ربيعة و مضر آورده است كه از حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السلام روايت است كه مى‏گفت:
كان على عليه السلام يرى مع رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم قبل الرسالة الضوء و يسمع الصوت، و قال له صلى الله عليه و آله: لو لا انى خاتم الانبياء لكنت‏شريكا فى النبوة! فان لا تكن نبيا فانك وصى نبى و وارثه! بل انت‏سيد الاوصياء و امام الاتقياء!
«حال على عليه السلام قبل از رسالت پيغمبر، چنين بود كه: با رسول خدا صلى الله عليه و آله نور مى‏ديد، و صدا مى‏شنيد.و رسول خدا به او گفت: اگر من خاتم پيامبران نبودم، هر آينه تو با من در نبوت شريك بودى!

[=times new roman][=arial]بنابراین این چند حدیث صحیح ، مشتی نمونه خروار بود وگرنه آیات وروایات بسیاری در این باب موجود است وامام خمینی ره بر اساس همین مستندات چنین سخنی گفته اند.

http://hojjah.googlepages.com/f.azael.zip

سیاوش بزرگمهر;76814 نوشت:
- عدم برابری پیامبر(ص) و علی(ع) را چگونه می توان با "ذلک لإتحادهما فی الروحانیة و المقامات المعنویة و الظاهریة" که ایشان را در روحانیت و مقامات معنوی و ظاهری یکی معرفی می کند، جمع کرد و توضیح داد؟ -بیت اخیر را هم نتوانستم در آثار حضرت مولانا بیابم. لطفاً در صورت امکان نشانی آن و همین طور آدرس سند بخش مورد نظر از خطبه ی قاصعه را نیز بیان بفرمایید.

سلام
به آن جمله شریف باید این کلمه اضافه شود : سوی النبوه التشریعیه التی من مقامات الظاهریه و من آثاره تنزیل الکتاب من عندالله العزیز الحکیم علی لسانه صلی الله علیه و آله دون غیره و ابلاغه الناس
این نظر بعض بزرگان است که بر اساس واقع است .
یعنی همین اندازه که پیامبر ص صاحب نبوت تشریعیه شدند و 114 سوره مبارکات از مخزن علم الهی دریافت و ابلاغ فرمودند در تفضیل کفایت می کند . در روایات مربوط به مقامات اخروی حضرات هم پله اول را به پیامبر ص و پله دوم را به علی مرتضی ع مختص شمرده اند که دلیل بر اختلاف مرتبه در همین دنیاست . البته این مقامات شامخه چنان عظیم است که برای ما جای جر و بحث در آن نیست .
مقام مقام صادر اولی است و مراتب آن که از طور تصور بلکه تعقل خارج است .
و اما آدرسها
جمله حضرت امیر در خطبه قاصعه در اواخر این خطبه است آنجا که می فرمایند :
و لقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحی علیه ص فقلت یا رسول الله ما هذه الرنه ؟ فقال هذا الشیطان قد ایس من عبادته . انک تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی و لکنک لوزیر و انک لعلی خیر ( خطبه 236 زمانی ص 621)
و شعر جناب مولوی شعر معروفی است که چنین آغاز می شود :
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تانقش زمین بود و زمان بود علی بود
...
مرجع ما ( کتاب در خلوت علی ع ص 79 انتشارات حافظ نوین )
موفق در پناه حق

حامد;76903 نوشت:
سلام
به آن جمله شریف باید این کلمه اضافه شود : سوی النبوه التشریعیه التی من مقامات الظاهریه و من آثاره تنزیل الکتاب من عندالله العزیز الحکیم علی لسانه صلی الله علیه و آله دون غیره و ابلاغه الناس
این نظر بعض بزرگان است که بر اساس واقع است .
یعنی همین اندازه که پیامبر ص صاحب نبوت تشریعیه شدند و 114 سوره مبارکات از مخزن علم الهی دریافت و ابلاغ فرمودند در تفضیل کفایت می کند . در روایات مربوط به مقامات اخروی حضرات هم پله اول را به پیامبر ص و پله دوم را به علی مرتضی ع مختص شمرده اند که دلیل بر اختلاف مرتبه در همین دنیاست . البته این مقامات شامخه چنان عظیم است که برای ما جای جر و بحث در آن نیست .
مقام مقام صادر اولی است و مراتب آن که از طور تصور بلکه تعقل خارج است .
و اما آدرسها
جمله حضرت امیر در خطبه قاصعه در اواخر این خطبه است آنجا که می فرمایند :
و لقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحی علیه ص فقلت یا رسول الله ما هذه الرنه ؟ فقال هذا الشیطان قد ایس من عبادته . انک تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی و لکنک لوزیر و انک لعلی خیر ( خطبه 236 زمانی ص 621)
و شعر جناب مولوی شعر معروفی است که چنین آغاز می شود :
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تانقش زمین بود و زمان بود علی بود
...
مرجع ما ( کتاب در خلوت علی ع ص 79 انتشارات حافظ نوین )
موفق در پناه حق

درود بر حامد گرامی

باز هم از لطف شما ممنونم

پس چنانچه برای جمع جمله ی مرحوم شاه آبادی با عدم برابری پیامبر(ص) و علی(ع) باید دخل و تصرف کنیم و با اضافه کردن توضیح، نبوت تشریعی را استثنا کنیم، تاحدودی باید به این دوست "مالکی" مذهب بنده – که در این سایت مورد بی مهری برخی دوستان قرار گرفت – هم حق دهیم؛ چراکه ما با توجه به شناختی که از مرحومان امام و شاه آبادی داریم، به این نتیجه می رسیم که مطلب مورد بحث، کما هو ظاهره، حداقل شفاف نیست و نیاز به توضیح دارد. اگر کسی - مثلا به دلیل ایرانی شیعه نبودن- پیش فرض ما را نداشت و جمله ی مورد بحث را خواند و از آن برداشت "غلو" کرد، شاید چندان جای ملامت نباشد. (مادامی که توضیح مطلب را نشنیده باشد)

- ظاهراً ابیات منتسب به حضرت مولانا، در آثار چاپ شده ی وی نیست.

- منظور بنده از آدرس سند خطبه ی قاصعه، سلسله روات آن بود؛ چنانکه ادعا شده بود سید رضی آن را بدون اسناد نقل فرموده است ولی شما در این قول اشکال کرده بودید.

از همراهی شما سپاسگزارم

[=arial]پس چنانچه برای جمع جمله ی مرحوم شاه آبادی با عدم برابری پیامبر(ص) و علی(ع) باید دخل و تصرف کنیم و با اضافه کردن توضیح، نبوت تشریعی را استثنا کنیم، تاحدودی باید به این دوست "مالکی" مذهب بنده – که در این سایت مورد بی مهری برخی دوستان قرار گرفت – هم حق دهیم؛ چراکه ما با توجه به شناختی که از مرحومان امام و شاه آبادی داریم، به این نتیجه می رسیم که مطلب مورد بحث، کما هو ظاهره، حداقل شفاف نیست و نیاز به توضیح دارد. اگر کسی - مثلا به دلیل ایرانی شیعه نبودن- پیش فرض ما را نداشت و جمله ی مورد بحث را خواند و از آن برداشت "غلو" کرد، شاید چندان جای ملامت نباشد. (مادامی که توضیح مطلب را نشنیده باشد)
سلام :Gol:
بنده هم برخی برخوردها را تایید نمی کنم و نمی دانم بر چه مبنایی صورت گرفته است . اگر قرار باشد هر سوالی را با کم حوصلگی جواب دهیم همه از ما فراری می شوند
و اما جناب بزرگمهر عزیز
به برادر مالکی مذهب ما بفرمایید انبیاء و اولیاء خیلی برتر از این هستند که بتوان آنها را توصیف کرد . و خدای را شکر که انبیاء و اولیاء آمدند تا قله های رفعت انسان را نشان بدهند و به ما بگویند چه عظمتهایی در پیش داریم . اوصاف اولیاء و انبیاء و قصه زندگی آنها وصف و قصه راه نوع انسانی است که هر فردی از آن باید به اندازه خود این راه را طی کند بلکه همه آن را که فرمود : و الی ربک المنتهی
لذا نباید با کوته نظری و کم همتی این مقامات را انکار نمود چه اینکه نتیجه انکار محرومیت است و قرآن فرمود :
ولا تکونوا اول کافر به
در سایه بلند نظری و همت والاست که انسان به این مقامات والا می رسد . نه خدا بخیل است و نه اولیاء بزرگوارش بلکه ایشان جز برای حرکت دادن انسانیت بسوی این قله ها نیامده اند .
ان هدی الله هوالهدی
موفق در پناه حق:Gol:

سلام بنده فکر می کنم اگر عزیزان حدیث معروف به نورانیت رو مطاله بکنند خیلی از این شبهات رفع میشه چرا که در این روایت پیامبر عظیم الشان اسلام به صراحت بیان می کنند که من وعلی یک نور واحد بودیم....

علی اللهی ها میگن تو معراج هرجا پیامبر میرفت امام علی قبلش اونجا بود
یه بارش بصورت شیر بوده

دلیلای علی اللهیا:Gig::
اونا میگن امام علی خودش به عصمت رسید ولی پیامبرو خدا حفظ کرد

اون موقعم امام علی در خیبرو بلند کرد و کارای شگفت انگیز انجام میداد،در خیبر دو تن وزنش هست تو موزه لوور پاریس نگهداری میشه

جرج جرداق که فیلسوفه مسیحیه امام علی رو برتر از پیامبر میدونه،چون مسلمون نیست

کتاباش اینان:
علی،صدای عدالت انسانی
علی و حقوق بشر
یه کتابم نوشته بود درباره اینکه تو قرون وسطی تو اروپا تو کلیساهاشون امام علیو به عنوان قدیس پرستش میکردن و حاجت میگرفتن
یه عکس تو یه کلیسای ایتالیایی هست که مال امام علیه اونو تو کتابش اورده

بیشتر عمرشو صرف تحقیق و زندگینامه امام علی کرده
http://www.askdin.com/showthread.php?t=12564
اینا یه تیکه از حرفای جرق جرداق تو یکی از کتاباشه:

نقل قول:
کتاب: علی صدای عدالت انسانی

  • انسانیت دارای تاریخ دراز و شگفت و واحدی است.
  • علی بن ابیطالب ،بزرگ بزرگان عالم، بی همتا نسخه ایست که شرق و غرب نه در گذشته و نه امروز صورتی بر طبق آن ندیده‌است.
  • نخستین سجده اولین مسلمانان بر خدایان قریش بود! و نخستین سجدهٔ علی بر خدای محمد بود.
:Gig:
نشست پنجاه و سوم: چهره مولا علی علیه السلام در آثار عالمان غیرمسلمان دیروز و امروز

موضوع قفل شده است