جمع بندی از من بپرسند چرا دوست دختر نداشتی، چی بگم ؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از من بپرسند چرا دوست دختر نداشتی، چی بگم ؟

درود
سوالی منو اذیت میکنه دارم میرم توی 20 سال ولی هیچ رابطه جنسی رو تجربه نکردم سر به زیر رفتم و اومدم.
نه دوست دختری ، نه صیغه ای نه رابطه نامشروعی و نه ....
دوست دختر چیزی که بین جوونایی مثل من چیز عادی و پیش پا افتاده ای هست خیلی ها یا دارن یا قبلاً داشتن.
منم یک سری نیازهایی دارم ، میشه آسیب های داشتن دوست دختر رو بیشتر از فوایدش دونست و به کل رد میشه اینو من خوب میفهمم.
ولی یک چیزی که منو آزار میده اینه ؛ اگر فردا روزی یکی از من بپرسه فلانی چرا تا الان دوست دختر نداشتی چی بگم ؟
بگم نخواستم یا عرضه اش رو نداشتم ؟
نخواستن با عرضه نداشتن خیلی توفیر داره ، اون یکی قیافه داره ولی نداره ، ولی فلانی قیافه نداره پس دوست دختر نداره ! در همین یک جمله در مورد شخص اول و شخص دوم چه ذهنیتی برای شما ایجاد میشه ؟
گناه نکردن با توجه به خط بالا دو تعریف متفاوت داره یکی برای شخص اول که خیلی ارزش داره هم برای شخص و هم برای وجدانش ولی شخص دوم .....
متوجه شدید که حرف من چی هست !
اما اینها رو گرفتم برای چی ؟!
نظرم اینه که برای این که کاری که انجام میدم برای خودم و وجدانم ارزش زیادی داشته باشه ، با یک دختر رابطه برقرار کنم مثل بقیه دوستان و تا مرحله حساس پیش برم و موقعی که به قسمت خوبش رسید , همه چیز رو تموم کنم.
بعد از این ماجرا میشه گفت به رضایت مورد نظر وجدانم میرسم.
ولی نظر شما چیه ؟
به این هم فکر نکنید که دنبال توجیه میگردم که کاری رو که میخوام انجام بدم ، امیدوارم حرف اصلی من رو فهمیده باشید !
دوستی که نیت هوس نیست و برای اثبات شخص به خودش هست.

خیلی ممنون


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
اینکه فرد در مسیر عبودیت الهی حرکت کند این کمال است،اینکه بفهیم راه کج چیست،این معرفت است،این عزت است.
مرتکب شدن به کار حرام ذلت است،عرضه و لیاقت نمی خواهد فقط ذره ای نترس بودن در مقابل خدا می خواهد.
از این رو دوست خوبم ؛این لطف خداست که شما پاکید و در این مسیر انحراف نیافاتید،باید به این فکر کنید که راه عزت، راه بندگی است،مهم رضایت خداست.
همین که نفس خودتان را نگه داشتید این افتخار بندگی است ،و الا راه دیگر (گناه آلود) انسان را به بیراهه می کشاند.
عزت نفس خودتان را با این بیان و معرفت رشد دهید که من بنده خدایم و رضایت او برای من از همه جیز مهم تر است.
یقیننا مرحله امتحان الهی و بندگی او در این مراحل خوب روشن می شود.
اینکه فکر کنید شما دوست دختری ندارید،حالا یک فرد ضعیفی هستید،به نظر می رسد این تفکر اشتباهی هست، چرا که انسان با مسیر گناه به کمال نمی رسد،و باید بپذیرید که راه، همان راه امام حسین علیه السلام است،یعنی بندگی الهی و دور بودن از گناه و معصیت.

وسواس;740522 نوشت:
درود
گناه نکردن با توجه به خط بالا دو تعریف متفاوت داره یکی برای شخص اول که خیلی ارزش داره هم برای شخص و هم برای وجدانش ولی شخص دوم .....
متوجه شدید که حرف من چی هست !
اما اینها رو گرفتم برای چی ؟!
نظرم اینه که برای این که کاری که انجام میدم برای خودم و وجدانم ارزش زیادی داشته باشه ، با یک دختر رابطه برقرار کنم مثل بقیه دوستان و تا مرحله حساس پیش برم و موقعی که به قسمت خوبش رسید , همه چیز رو تموم کنم.
بعد از این ماجرا میشه گفت به رضایت مورد نظر وجدانم میرسم.
ولی نظر شما چیه ؟
به این هم فکر نکنید که دنبال توجیه میگردم که کاری رو که میخوام انجام بدم ، امیدوارم حرف اصلی من رو فهمیده باشید !
دوستی که نیت هوس نیست و برای اثبات شخص به خودش هست.

خیلی ممنون


صحبت و منظورت رو کامل درک میکنم چون یه زمانی خودم هم دقیقا این افکار به ذهنم میومد.

ولی صحبت از وجدان کردید و اینکه با یه دختر دوست بشم و وقتی که رابطه کاملا صمیمی شد، یهو کات کنم و همه چیز رو تموم کنم!!!!

فکر می کنید بعد این قطع رابطه، عذاب وجدان نمی گیرید که یه دختر رو الکی به یه رابطه ( و یا رابطه به قصد ازدواج) دلخوش کردید و بعد با این قطع رابطه چه ضربه روحی و عاطفی ای به اون دختر وارد میشه!؟؟ اون دختر چقدر نسبت به خودش و جنس مخالف بدبین میشه؟؟!!

درسته که کسی که توانایی انجام یک گناه رو داشته باشه ولی اون رو انجام نده خیلی با ارزشه، ولی به نظرم این روش هم اصلا درست نیست که بخاطر اینکه به خودمون ثابت کنیم که توانایی انجام کاری یا گناهی رو داریم،، به احساسات، عواطف و افکار یک نفر دیگه ضربه وارد کنیم.

پرسش:
سن 20 ساله ای دارم، تا بحال موردی از رابطه با جنس مخالف را تجربه نکرده ام، آیا این عدم رابطه با جنس مخالف ، دلیل بر بی عرضه بودن من هست، یا عدم توانایی؟

پاسخ:
اینکه فرد در مسیر عبودیت الهی حرکت کند این کمال است، اینکه بفهیم راه کج چیست، این معرفت است، این عزت است.
مرتکب شدن به کار حرام ذلت است، عرضه و لیاقت نمی خواهد فقط ذره ای نترس بودن در مقابل خدا می خواهد.
از این رو؛ این لطف خداست که شما پاک هستید و در مسیر انحراف نیفتاید، باید به این فکر کنید که راه عزت، راه بندگی است، مهم رضایت خداست.
همین که نفس خودتان را نگه داشتید این افتخار بندگی است، و الا راه دیگر (گناه آلود) انسان را به بیراهه می کشاند.
عزت نفس خودتان را با این بیان و معرفت رشد دهید که من بنده خدایم و رضایت او برای من از همه چیز مهم تر است.
یقینا مرحله امتحان الهی و بندگی او در این مراحل خوب روشن می شود.
اینکه فکر کنید شما دوست دختری ندارید، حالا یک فرد ضعیفی هستید، به نظر می رسد این تفکر اشتباهی هست، چرا که انسان با مسیر گناه به کمال نمی رسد، و باید بپذیرید که راه، همان راه امام امامان معصوم (علیهم السلام) است، یعنی بندگی الهی و دور بودن از گناه و معصیت.(1)

______________
(1) سايت انجمن گفتگوي ديني، انجمن مشاوره، كارشناس: نشاط : تاريخ: 19/9/94.

موضوع قفل شده است