از خواسته تا عمل (مصاحبه ،ازدواج آسان) **مصاحبه با کاربر گرامی سرکار یارب**

تب‌های اولیه

77 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اللیل والنهار;1003996 نوشت:
چه سالی ازدواج کردید؟ آیا بایستی باور کنیم که در سال 96یا97 هزینه ی حلقه های دو طرف روی هم 100هزارتومان شده است؟!

بنده به لطف الهی آذر 96 ازدواج کردم

بله ممکن است، چونکه حلقه های ما نقره بود نه طلاhappy

اللیل والنهار;1003996 نوشت:
خب میرم سراغ طلا از هرچه بگوییم سوال طلا خوش تر است

هزینه خرید عروسیتون چقدر شد ؟ (طلا، خرید لباس و...)

هزینه های عروسی ما دو بخش بود،یک بخش مربوط به خرید عروسی بود،و بخش دیگر مربوط به هزینه های مراسم عروسی

هزینه های خرید عروسی

خرید خیلی خاصی نداشتیم!
یک جفت کفش مجلسی سفید خریدم حدود پنجاه تومان، یک دسته گل مصنوعی و ساده خریدم که شد حدود 35 هزار تومان، و یک سری خورده ریزه های ضروری دیگر که حدود صد تومانی شد ، یعنی روی هم چیزی حدود دویست هزار تومان شد
برای آقا داماد هم یک دست کت و شلوار و کفش و چند خورده ریزه دیگر

حلقه هم که برای عقد خریده بودیم و داشتیم و دیگر نیازی به خریدش نبود، همانها را مجدد به همدیگر هدیه دادیم happy

خرید خاص دیگری نداشتیم


قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:

اکثر اهل النار العزاب.


پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

بیشترین اهل جهنم انسانهای بی همسر هستند.



من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 251

عروسی گرفتید؟

چه ایده ای برای کم خرج شدن مراسم عروسی و یا ابتدای شروع زندگی داشتید؟

چه ایده ای برای شاد برگزار شدن و آموزنده بودن مراسم عروسی داشتید؟

لطفا درباره هزینه ها بیشتر توضیح بدید. مثلا هزینه لباس اگه نداشتید چرا نداشتید، هزینه آرایشگاه، شام،هزینه تالار و...؟

[SPOILER]سوال یکی از کاربران محترم[/SPOILER]

اللیل والنهار;1004113 نوشت:
عروسی گرفتید؟

روی این موضوع خیلی فکر کردم،اینکه آیا مراسم عروسی بگیریم یا نه

اگر نظر خودم به تنهایی ملاک بود، ترجیح میدادم عروسی نگیریم، و مستقیم برویم سر خانه و زندگیمان، و هزینه عروسی را هم خرج کارهای مهم تر کنیم
اما اینجا یک موضوع خیلی مهم وجود داشت و آن هم دیدگاه اقوام به من به عنوان یک فرد مذهبی و طلبه بود

اکثریت اقوام بنده مذهبی نیستند،و کارهای مرا به حساب اسلام میگذارند و مرا با همه خطا ها و روسیاهیم یک جورایی الگو و نماد دین میبینند( متاسفانه تکلیف خیلی سنگینی است)
خب اگر من هیچ مراسمی نمیگرفتم ممکن بود اینگونه در ذهن اقوام بیاید که افراد مذهبی نمیتوانند شادی حلال داشته باشند،در نتیجه کلا مراسم نمیگیرند، یا اینکه به ذهنشان برسد که اصلا شادی حلال نداریم !پس نمیشود مذهبی بود و شادی کرد!

در نتیجه تصمیم گرفتم مراسم بگیرم، و جالب اینجاست که اکثریت اقوام ما اولین دفعه بود که در مراسم مذهبی شرکت میکردند

ادامه دارد...

اللیل والنهار;1004113 نوشت:
چه ایده ای برای کم خرج شدن مراسم عروسی و یا ابتدای شروع زندگی داشتید؟

ما نشستیم حساب کردیم اگر بخواهیم مراسم بگیریم و همه اقوام و دوست و آشنا را دعوت کنیم تعداد خیلی زیادی میشود که طبیعتا در توان مالی ما نبود ،پس بین نگرفتن مراسم، با گرفتن مراسم اما برای افراد محدود باید یکی را اتتخاب میکردیم، در نتیجه دومی را انتخاب کردیم ، و فقط اقوام خیلی نزدیک و یک سری از دوستان و همسایه های نزدیک را دعوت کردیم ، در نتیجه خیلی کم دعوتی داشتیم( حدود 150 نفر بیشتر دعوتی نداشتیم)، بعدها هرکس بنده را میدید و گله مند میشد که چرا دعوتشان نکردم،عذرخواهی میکردم و میگفتم کم سعادتی از من بود که مراسممان کوچک و خودمانی بود و نتوانستم در خدمت همه عزیزان باشیم

ادامه دارد...

اللیل والنهار;1004113 نوشت:
چه ایده ای برای شاد برگزار شدن و آموزنده بودن مراسم عروسی داشتید؟

بنده از یک مدت قبل از مراسم اعلام کرده بودم که مراسمم مولوده خوانی است ، و موقع دعوت این موضوع بیان میشد

خب با توجه به شناختی که از مراسمات اقوام داشتم ، و اینکه افراد از عروسی انتظار بزن و بکوب و ...غیره دارند، کمی کار سخت و نگران کننده بود، اینکه اگر نشود کنترلشان کرد چه کنیم...

اما به خدا توکل کردم و پیش رفتیم
برای مجلسمان مولوده خوان (خانم و آقا ) دعوت کردیم،
با مولوده خوان خانم از قبل دوست بودم و مرا میشناختند، و همه سفارشات و هماهنگی های لازم را کرده بودیم
برای طرف آقایان هم به برادرم و همسرم و پدرم و غیره سفارش کردم که مراقب باشند

اقوام ما که برای اولین بار بود به مراسم عروسی مذهبی می آمدند فکر میکردند خیلی خشک و بی روح است
اما بعد از مراسم، اینقدر خوششان آمده بود که میگفتند تا حالا اینقدر به ما خوش نگذشته بودhappy

بدون اینکه کوچکترین آهنگی پخش شوذ، یا خدایی نکرده رقصی اتفاق بیفتد، با نظر خود اهل بیت علیهم السلام مجلس فوق العاده شادی برگزار شد، مدعوین خیلی خوب با مولده خوان همراهی میکردند، دست میزدند و هله میکردند و شادی میکردند، برخی اقوام هم با شوخی و مزاح مجلس را گرم تر کردند،
اواسط مجلس که شد ، خودم میکروفن را از مولوده خوان گرفتم ،و از اقوام تشکر کردم که کمک کردن و همکاری کردند تا مجلسی شاد و بدون گناه برگزار شود،قبل از شروع صحبت گفتم نمیشود جایی طلاب باشند و یک دهن منبر نروندhappy و بعد جند دقیقه کوتا هم تشکر کردم و هم گفتم اهل بیت علیهم السلام را به این مجلس دعوت کردیم، و قطعا مجلسی که گناهی در آن اتفاق نیفتد و نام این بزرگوران آورده شود حضور خواهند داشت

در کل آن شب هم خودم هم دیگران شوخی و مزاح میکردیم و به لطف الهی مجلس خیلی خوبی برگزار شد

بعضی از دختران فامیل با خنده میگفتند، برویم در ازدواجمان تجدید نظر کنیم و مجدد مراسم مذهبی بگیریمhappy

یکی از قشنگی هایش برایم این بود که همه افراد آن شب حرمت مجلس را نگه داشتند و کاملا با ما همراهی کردند، و من هم قلبا برای همه آنها دعا کردم

در تحقق این امر خواهرهایم خیلی خوب با ما همراهی کردند، و با وجود اختلاف نظرهایی که داریم خیلی آن شب در برگزاری مراسمی مطابق خواست و میل من، کمک کردند

ادامه دارد...

اللیل والنهار;1004113 نوشت:
لطفا درباره هزینه ها بیشتر توضیح بدید. مثلا هزینه لباس اگه نداشتید چرا نداشتید، هزینه آرایشگاه، شام،هزینه تالار و...؟

کل هزینه عروسی ما( میوه و شیریی و شام وظروف یکبار مصرف و آرایشگاه و لباس عروس و غیره ) چیزی حدود سه ملیون و پانصد شد، که با هدایایی که به ما دادن کل هزینه به ما برگشت happy

بنده بین خرید لباس مجلسی با پوشیدن لباس عروس مردد بودم، یعنی میتوانستم یک لباس مجلسی بخرم که بعد ها هم بتوانم استفاده کنم، اما چونکه رسالتم در این مراس تبلیغ یک مراسم عروسی مذهبی وشاد بود، صلاح دانستم لباس عروس را بپوشم، که یک موقع افراد فکر نکنند اگر بخواهند مراسم بدون گناه داشته باشند نمیتوانند دیگر لباس عروس بپوشند، یا پوشیدن لباس عروس با شادی حلال منافاتی دارد

جاهای مختلف را سر زدیم تا اینکه یه لباس عروس مناسب پیدا کردم،خانم فرشنده گفت این برای دو سه سال پیش است،و چونکه قدیمی شده کمتر میبرند،گفتم برای من مهم نیست برای ده سال پیش باشد یا الان،مهم این است در شان یک فرد مذهبی باشد و به تن من هم بیاید که به لطف الهی همیگونه شد ، خلاصه همان را کرایه کردم که با تور و شنل پوشیده چیزی حدود 170 تومان شد،

با آرایشگاه هم صحبت کردیم، و گفتم نمیخواهم زیاد خودتان را اذیت کنیدhappyو آرایشگاه هم قبول کرد ساده و کم هزینه بگیرید،که هزیه اش چیزی حدود سیسصد تومان شد

و جالب اینجاست که با اینکه من کمترین هزینه را در این دو مورد کردم، همه از از این دو مورد تعریف میکردند و وقتی هزینه ها را میگفتم باور نمیکردندhappy

برای ولیمه هم از رستون یکی از اقوام سفارش دادیم که با تخفیف برایمان حساب کردند،موادش را خودمان خریدیم و دادیم برایمان زحمت پختش را کشیدند( چلو مرغ سفارش دادیم)
مراسم را داخل خانه پدرم گرفتیم، زنانه منزل پدرم بود و مردانه منزل برادرم که به همدیگر نزدیک بود

داخل منزل هم یک تزئین ساده و شاد انجام شد

ما آن شب ماشین گل نزدیم، پدرم و همسرم با یک ماشین ،بدون سر و صدا آمدن مرا از آریشگاه به خانه آوردند،یکی از کارهایی که همیشه مخالف بودم، این بود که عروس را میگذارند داخل ماشین و دور شهر میچرخانند و یک عده هم پشت سرش بوق بوق راه می اندازند ، که از قبل گفته بودم برای من اینکار را انجام ندهید

در نهایت به لطف الهی و عنایت معصومین علیهم السلام و همراهی خوب خانواه، مجلسی مذهبی و شاد برگزار شد

یا زهرا سلام الله علیها

یارب;1003820 نوشت:
یکی ازاین مسیرها وام ازدواج بود تا آمدیم تحقیق و برسی کنیم که مطمین شویم حلال است مدتی طول کشید، بعد هم که یک مدت سایت ثبت نام بسته بود و خلاصه چند ماه شد تا توانستیم وام را بگیریم

از تحقیق درباره ”وام ازدواج“فرمودید.اگر امکانش هست لطفا در صورت امکان درباره نتیجه تحقیقات خودتان برای وام ازدواج توضیحاتی رو بفرمایید (حدالامکان بفرمایید با نظر کدام مرجع تقلید محترم پیش رفتید)

از آنجایی که اهل علم و فضل هستید و اگر اشتباه نکنم در حوزه مشغول درس ، ازدواج در ادراک و فهم مفاهیم چه تاثیری داشته؟(متنی از شخصی خواندم به این مضمون که: در مجردی مطالعه ام از زمان متاهلی بیشتر بود ولی در دوران متاهلی فهمیدن و تحلیل مطالب بهتر و بیشتر از زمان مجردی) نظرتون چیه؟

[SPOILER]سوال یکی از کاربران محترم[/SPOILER]

اللیل والنهار;1004394 نوشت:
از تحقیق درباره ”وام ازدواج“فرمودید.اگر امکانش هست لطفا در صورت امکان درباره نتیجه تحقیقات خودتان برای وام ازدواج توضیحاتی رو بفرمایید (حدالامکان بفرمایید با نظر کدام مرجع تقلید محترم پیش رفتید)

نظرات و توصیه های عما و بزرگان در این مورد متفاوت بود، تا حدی که گاهی به این نتیجه میرسیدم که این وام نگرفتنش بهتز از گرفتنش است، تا اینکه یکی از بزرگواران به بنده فرمودند چرا جلو تر از مرجع تقلیدتان حرکت میکنید؟ نیت شمامیتواند کار را خراب کند،وقتی مرجع میگوید این مقدار کارمزد حلال است و وام مشکلی ندارد، شما باید با همین نیت وام را بگیرید،والا برای خودتان مشکل ایجاد میکنید
خلاصه در نهایت تصمیم گرفتیم با استناد به فتوای رهبری حفظه الله( مرجع تقلیدمان) و با یقیین به حلال بودن آن وام را بگیریم

یا زهرا سلام الله علیها

اللیل والنهار;1004394 نوشت:
از آنجایی که اهل علم و فضل هستید و اگر اشتباه نکنم در حوزه مشغول درس ، ازدواج در ادراک و فهم مفاهیم چه تاثیری داشته؟(متنی از شخصی خواندم به این مضمون که: در مجردی مطالعه ام از زمان متاهلی بیشتر بود ولی در دوران متاهلی فهمیدن و تحلیل مطالب بهتر و بیشتر از زمان مجردی) نظرتون چیه؟

اگر میخواهید این پاسخ را از فردی که اهل علم و فضل است بشنوید، بنده معذورم، زیرا اهل هیچکدام از این موارد نیستم

اما به عنوان یک فردمعمولی و متاهل میتوانم نظرم را بگویم

به نظر بنده بعد از تاهل تمرکز انسان بیشتر میشود، و شاید یکی از دلایل درک بهتر مسایل همین باشد، انگار یک جورایی قسمتهای بسته فکر آزاد میشود و انسان بهتر و راحت تر میتواند تفکر کند و به نتیجه برسد

یا زهرا سلام الله علیها

برای مراسم فیلم بردار و کارت عروسی و آتلیه هم داشتید؟

خلعت برای خانواده عروس یا داماد، مادرزن سلام، از اینا چی داشتید؟

[SPOILER]سوال یکی از کاربران محترم[/SPOILER]

اللیل والنهار;1004849 نوشت:
برای مراسم فیلم بردار و کارت عروسی و آتلیه هم داشتید؟

خلعت برای خانواده عروس یا داماد، مادرزن سلام، از اینا چی داشتید؟

خیر،هیچکدام از این موارد را که فرمودید نداشتیم

کارت دعوت ندادیم، زنگ زدیم و مهمانان گرامی را دعوت کردیمhappy البته قصد داشتم یک کارت دعوت به صورت عکس نوشته رایانه ای درست کنم و از طریق فضای مجازی( ایتا و سروش وتلگرام و غیره) برای مدعوین ارسال کنم که فرصت نشد

عکاس و فیلمبردار و غیره هم نداشیم، آتلیه هم نرفتیم، یکی از خواهر زاده هایم را مسئول گرفتن عکس و فیلم کردم ، که برای تجدید خاطرات و یادگاری همین هایی که ایشان گرفتند کفایت میکندhappy

مراسمات مادر زن سلام و خلعت برای خانواده عروس و داماد و ...غیره را هم در اقوام شنیده بودم ، اما ما هیچکدام از این مراسمات را اجرا نکردیم، یک مراسم کوچک و شاد و مذهبی گرفتیم و زندگی مشترک را با توکل بر خدا آغاز کردیم

یازهرا سلام الله علیها


ماه عسل رفتید؟

مهمترین مشکل ازدواج های دیر هنگام را چه میدانید؟

علت ترس جوانان از ازدواج چیست/ چه باید کرد؟

[SPOILER]سوال یکی از کاربران محترم[/SPOILER]




width: 95% align: center

[TD="align: center"]محمد را نکو همسر خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]عزیز قلب پیغمبر خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]پناه امتی بود و نبی را[/TD]
[TD="align: center"]به روز بی کسی یاور خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]گهی غمخوار او هنگام سختی[/TD]
[TD="align: center"]صفابخش دل شوهر خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]زنی چون حوریان، مجذوب شوهر[/TD]
[TD="align: center"]همه آسایش همسر خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]وجود رحمت للعالمین را[/TD]
[TD="align: center"]پرستار و نوازش گر، خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]گرفته با ادب، چون هاله نور[/TD]
[TD="align: center"]چراغ وحی را در بر، خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]به طوفان بلا چون کوه محکم[/TD]
[TD="align: center"]به کشتی امان لنگر خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]توان بخش صفوف مؤمنان بود[/TD]
[TD="align: center"]به تنهایی چو یک لشگر خدیجه[/TD]
[TD="align: center"]چه خوش باشد غلام خود بخواند[/TD]
[TD="align: center"](حسان) را در صف محشر، خدیجه[/TD]



عشق پیامبر صلی الله علیه و آله به خدیجه (س)



یکی از همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید: «با این که هیچ گاه حضرت خدیجه را ندیدم؛ اما به هیچ زنی چون او رشک نبردم؛ چون هیچ روزی نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله از خانه خارج شود و نام و یاد خدیجه را نبرد و اگر گوسفندی را سر می بریدند، برای دوستان خدیجه می فرستادند. روزی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتم: آیا او جز پیرزنی نبود؟ خداوند بهتر از او را به تو داده است. آن گاه پیامبر به شدت ناراحت شدند و فرمودند: سوگند به خدا! پروردگار بهتر از او را به من عوض نداد. او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کفر ورزیدند و هنگامی که همه مرا طرد می کردند او مرا یاری می کرد و خداوند به او فرزندی اعطا نمود، در حالی که از بقیه بچه ای باقی نمانده است.

[SPOILER]https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3282/4763/39203/%D8%A2%D8%A8-%D9%88-%D8%A2%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D9%88-%D8%A2%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%AE%D8%AF%DB%8C%D8%AC%D9%87[/SPOILER]



اگه سوالی از مهمان محترم دارید خصوصی برای بنده ارسال کنید .
باتشکر
@};-

اللیل والنهار;1004940 نوشت:
ماه عسل رفتید؟

خیر، ماه عسل نرفتیم
بنده هنوز نمیدانم دقیقا این ماه عسل چه مفهومی دارد، یعنی قرار است در زندگی فقط یک ماهش شیرین باشد؟یعنی برای شیرین شدن این ماه باید حتما بروند مسافرت و حتما هم دراین ماه بروند؟ یعنی اگر نروند ماه عسل ،بقیه زندگی تلخک میزند؟happy

امام علی علیه السّلام فرمودند:

کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ یَومُ عیدٍ؛
هر روزی که در آن گناه نشود همان روز، روز عید است.

حالا هم به نظر بنده اگر زن و شوهر با هم بسازند و خوب زندگی کنند هرروزشان شیرین و عسلی استhappy اگر هم با هم نسازند و خوب زندگی نکنند و به اختلافات و مشکلات دامن بزنند، اگر بهترین مناطق دنیا هم برود هر روزشان تلخ و ناراحت کننده است

یا زهرا سلام الله علیها

اللیل والنهار;1004940 نوشت:
مهمترین مشکل ازدواج های دیر هنگام را چه میدانید؟

عذرخواهی میکنم بابت تاخیر در پاسخگویی

پاسخ به این سوال خودش یک تاپیک جدا میخواهد

طبیعتا یک علت وجود ندارد و مجموعه ای از عوامل دست به دست هم داده اند و باعث بالا رفتن سن ازدواج ها شده اند که به نظر بنده شاید موارد زیر نیز جزئی از این عوامل باشد

یکی از موارد تغییر سبک زندگی ها از زندگی دینی و اسلامی به سمت فرهنگ غربی است،این موضوع باعث میشود نگاه و دید افراد عوض شود،مثلا پسرهایی که در گذشته بیشتر دنبال نجابت و پاکی و حیای دختر بودند الان بیشتر بروند دنبال ملاکهای ظاهری رایج در جامعه! یا خانواده هایی که دنبال دختر پاک و نجیب و مومن بودند ،الان بیشتر دنبال دختر زیبا با تحصیلات بالا ، کارمند ،تک دختر ،پدر ثروتمند و غیره اند، ( البته نجیب و پاک بودن هم مغایرتی با زیبایی و تحصیلات و بالا وغیره ندارد) یا دخترانی که در قدیم دنبال مرد پر تلاش و غیور بودند الان دنبال مردی باشند که لقمه آماده داشته باشد

زیاد شدن چشم و هم چشمی، تجمل گرایی شدید، هزینه های زیاد برای مقدمات ازدواج( عقد و عروسی و مسکن و غیره)

در گذشته مشکل مسکن و کار کمتر بود،چونکه جوانها برای شروع زندگی به یک اتاق در خانه پدری هم راضی بودند، به یک کار آبرومند ولو با درآمد کم راضی بودند، اما الان یک جوان موقع خواستگاری باید خانه و ماشین و همه رفاهیات زندگیش آماده باشد!

در گذشته اینقدر حراج عشق نبود! الان یک نفر با ده تا رفیق میشود،(چه دختر چه پسر) و دیگر احساس نیازی نمیماند که ازدواج کند

در گذشته اینقدر تنوع نبود! الان واقعا تنوع طلبی زیاد شده است، فضاهای مجازی و انواع ابتذال ها،حتی در فضای حقیقی هم دست کمی از مجازی ندارد، جامعه پر شده از مانکهایی که هروز خودشان را به یک نوع در می آوردند و به نمایش میگذارند، و این باعث میشود مردان در ذهنشان الگوی ظاهری بسازند و دخترانی که به خواستگاریشان میروند را با آنها بسنجند و انتظارات زیادی داشته باشند

الان خیلی از ارزش ها با ضد ارزش ها جابه جا شده ،متاسفانه الان ضد ارزش ها شده ارزش! حتی این موضوع بعضا به مذهبی ها هم سرایت کرده و متاسفانه الان با مشکل مذهبی مدرن! مذهبی باکلاس! مذهبی امروزی! و غیره مواجه هستیم!

در گذشته همراهی خانواه ها بیشتر بود،الان بعضا این همراهی کمتر شده، از طرفی فرزندان هم الان مستقل عمل میکنند و انتخاب میکنند

و دها دلیل دیگر که همه دست به دست هم داده تا متاسفانه سن ازدواج ها بالا برود

اللیل والنهار;1004940 نوشت:
علت ترس جوانان از ازدواج چیست/ چه باید کرد؟

تمام مواردی که در بالا گفتم باعث میشود جوانان بترسند بروند سمت ازدواج

باید هرکس در حد توانش سعی کند زندگی ها را به سبک دینی و اصیل خودش برگرداند،همه باید تلاش کنند همه

یازهراسلام الله علیها


بعضی از جوانان خجالت میکشند موضوع ازدواج را با پدر و مادرشان مطرح کنند چه توصیه های با انان دارید؟


واسطه گری در ازدواج را چه قدر مهم میدانید؟ تا حالا واسطه گری کردید؟


اللیل والنهار;1005183 نوشت:
بعضی از جوانان خجالت میکشند موضوع ازدواج را با پدر و مادرشان مطرح کنند چه توصیه های با انان دارید؟

خجالت نکشند و مطرح کنندhappy

اگر خیلی برایشان سخت است ابتدا با شوخی بگویند کم کم جدی اش کنند، اگر در این حد هم خجالت میکشند با یکی از اقوام یا دوستان که با او راحتند موضوع را بیان کنند وقتی در جمع هستند و او هم هست موضوع را مطرح کند و ایشان هم تایید کنند،

البته به نظر بنده در این زمینه باید خانواده ها را آگاه کرد که خود والدین این موضوع را مطرح کنند و منتظر نباشند تا فرزندانشان بگویند

یا زهرا سلام الله علیها

اللیل والنهار;1005183 نوشت:

واسطه گری در ازدواج را چه قدر مهم میدانید؟ تا حالا واسطه گری کردید؟


بسیار بسیار مهمبه نظرم یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج ،همین کم شدن واسطه هاست

بله به لطف الهی در حد توانم واسطه بودم چه قبل از ازدواج چه بعد از ازدواج

یازهراسلام الله علیها

عاشق کسی بودن به انسان قدرت و نیرو میبخشد

و معشوق کسی بودن به انسان شجاعت

پس ازدواج به شما هم قدرت میدهد هم شجاعت.

پیوندتان مبارک


نظرتون در مورد این جمله بالا چیه؟


جوانان در ابتدای شروع زندگی چه چیزهایی را بایدو چه چیزهایی را نباید انجام دهند؟

حرف آخر:

نظرتان راجع به این کلمات را در قالب چند کلمه یا یک جمله بیان کنید:

مهریه:

فرزند:

ازدواج اسان:

مادر شوهر/مادر زن:

فضای مجازی:

بالا شهر:

اللیل والنهار;1005288 نوشت:
عاشق کسی بودن به انسان قدرت و نیرو میبخشد

و معشوق کسی بودن به انسان شجاعت

پس ازدواج به شما هم قدرت میدهد هم شجاعت.

پیوندتان مبارک

نظرتون در مورد این جمله بالا چیه؟

میتواند درست باشد، بستگی به آن عاشق و معشوق داردhappy

اللیل والنهار;1005290 نوشت:
جوانان در ابتدای شروع زندگی چه چیزهایی را بایدو چه چیزهایی را نباید انجام دهند؟

این سوال در یک یا چند جمله خلاصه نمیشود، زیرا باید ها ونباید های زندگی زیاد است

اینها را اول به خودم میگویم بعد به دیگر بزرگواران
اگر بخواهم خلاصه بگویم،باید خدامحوری در زندگی و هدف اصلی از زندگی را فراوش نکنیم،انتظارات و توقعات نامعقول از یکدیگر نداشته باشیم،همدیگر را درک کنیم و انتظار نداشته باشیم همان اول زندگی همه چیز خوب باشد ،زیاد گذشت داشته باشیم،زن و شوهر هرکدام نفش خود را در زندگی فراموش نکنند
و از همه مهمتر صبور باشیم صبور باشیم ،صبور باشیم

اللیل والنهار;1005290 نوشت:
نظرتان راجع به این کلمات را در قالب چند کلمه یا یک جمله بیان کنید:

مهریه: هدیه ،پیشکش

فرزند: عشق و یکی از آزمونهای خداوند برای والدینhappy

ازدواج اسان: اصلی که فراموش شده است

مادر شوهر/مادر زن: مادرم واسطه خلقت من و با لاترین نعمت زندگیمان، مادر شوهرم واسطه خلقت شوهرم وبالاترین نعمت زندگیمان

فضای مجازی: چاقوی دو لبه

بالا شهر: یک قسمت از شهر که نسبت به منطقه ای بالا محسب میشود و نسب به مطنقه دیگر پایین

اللیل والنهار;1005290 نوشت:
حرف آخر:

از اینکه این فرصت را در اختیار بنده حقیر قرار دادید تا بتوانم در ترویج ازدواج آسان قدمی هرچند ناچیز بردارم،سپاسگزارم

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها


باسلام و عرض ادب

مهمان محترم سرکار خانم یارب از اینکه لطف کردید و وقتتون رو در اختیار ما قرار دادید کمال تشکر رو دارم .


ان شاء الله سال های سال در کنار هم زندگی پر از عشق ، محبت ، خیر و برکت داشته باشید.


باتشکر از همراهی شما

یاحق

موضوع قفل شده است