ازدواج مدرن بهتر است یا ازدواج سنتی؟

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"]
[/TD]


کارشناس بحث: استاد همدل

[TD][/TD]

موضوعی که پرسشگر محترم مطرح کرده اند، در حد یک مقالۀ علمی ترویجی یا علمی پژوهشی قابل تحقیق و پژوهش می باشد و می توان با انجام تحقیق میدانی به نتایج شگرفی در این زمینه دست یافت.

باید توجه داشت در گذشته شناخت افراد نسبت به یکدیگر کم هم نبود و افراد چشم و گوش بسته و بدون شناخت قبلی اقدام به ازدواج نمی کردند؛ چراکه زندگی ها مثل حالا گسترش نیافته بود، جمعیت زیاد نبود و ارتباطات هم گسترده نبود و معمولاً خانواده ها با هم محلی ها و فامیل وصلت می کردند و از دوران کودکی همدیگر را می شناختند و از خلق و خوی هم مطلع بودند.

از سوی دیگر به نظر می رسد در گذشته خصوصاً در خانواده های سنتی تعهد و پایبندی بیشتری به زندگی مشترک وجود داشت و زن و شوهر خویشتن را ملزم به حفظ و حراست از زندگی مشترک و انجام وظایف و تکالیف ازدواج می دانستند و کمتر در فکر خیانت می بودند، اما امروزه با فراوانی روابط آزاد و بی ضابطه در بین نامحرمان، میل به تنوع طلبی، بی قیدی، رهایی از قید و بندها، تأثیرپذیری منفی از برنامه‌های مخرّب ماهواره و دیگر رسانه‌های جمعی و... بنیان خانواده ها را سست کرده و از میزان تعهد و پایبندی به تعهدات ازدواج کاسته است؛ در نتیجه میزان رضایتمندی از زندگی زناشویی نسبت به گذشته پایین آمده است.

ادامه دارد... .

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب
ازدواج مدرن یه ویژگی خوبی داره اینه که تا یه حدی از طرف مقابل اشنایی داری .به همدیگه علاقه مند شدند و برای به همدیگه رسیدن و زیر یک سقف رفتن لحظه شماری میکنند
ازدواج سنتی مثل یه هندونه ی در بسته اس .گاهی خوب و شیرینه .گاهی خراب و گندیده .بستگی به شانس و انتخاب درست خود ادم بستگی داره

مهر...;1008710 نوشت:
ازدواج سنتی مثل یه هندونه ی در بسته اس .گاهی خوب و شیرینه .گاهی خراب و گندیده .بستگی به شانس و انتخاب درست خود ادم بستگی داره

باسلام خداقوت

تو برخی از همین مدرنش هم انقدر ظاهر سازی و احساسات بیخودی که کلا عقل تعطیل میشه و کم از همین سنتی نداره تو هندونه در بسته بودن و گندیده بودن اینا ;)):-?:>

[="Tahoma"]در ازدواج سنتی گاهی نظر پدر و مادر ها تحمیل میشه در حالی که در ازدواج مدرن اینگونه نیست

ترکیب منطقی از هر دو بهتر است

مهر...;1008710 نوشت:
سلام و عرض ادب
ازدواج مدرن یه ویژگی خوبی داره اینه که تا یه حدی از طرف مقابل اشنایی داری .به همدیگه علاقه مند شدند و برای به همدیگه رسیدن و زیر یک سقف رفتن لحظه شماری میکنند
ازدواج سنتی مثل یه هندونه ی در بسته اس .گاهی خوب و شیرینه .گاهی خراب و گندیده .بستگی به شانس و انتخاب درست خود ادم بستگی داره

به نظر می رسد قبل از هر چیز باید یک تعریف نسبتاً جامعی از «ازدواج سنتی» و «ازدواج مدرن» به عمل آید.

ازدواج سنتی به این معنا که برخی از خانواده‌ها به جای دختر و پسرشان تصمیم می‌گرفتند و همسر متناسب آنها را نه به سلیقه خود دختر و پسر، بلکه به سلیقه خودشان بدون در نظر گرفتن خواست و نظر دختر و پسر انتخاب می‌کردند و به نوعی ازدواج را بر دختر و پسر تحمیل می‌کردند. این نوع شیوه همسرگزینی کاملاً از لحاظ دینی مردود است. ضمن اینکه این نوع ازدواج بدترین نوع همسرگزینی به شمار می‌رود و می تواند همانند هندوانه سربسته باشد.

ازدواج سنتی به این معنا که دختر و پسر مستقیماً از یکدیگر خواستگاری نمی‌کنند و یا به تنهایی و با روابط دوستانه پیش از ازدواج اقدام به آشنایی، خواستگاری و ازدواج نمی‌کنند؛ بلکه موضوع را از طریق خانواده ها و نیز رعایت تناسب در ملاک ها و معیارهای ازدواج پیگیری می نمایند، مورد تأیید است.
در ازدواج به شیوه سنتی، خانواده در رأس امور قرار دارد و خانواده ها از همان ابتدا در جریان همۀ امور قرار دارند و خالصانه و دلسوزانه دختر و پسر را در امر مقدس ازدواج یاری می‌کنند.

ازدواج مدرن به این معنا که دختر و پسر بدون مشورت و کمک گرفتن از خانواده ها و استفاده از تجارب ارزشمند آنان اقدام به ازدواج نمایند و با برقراری روابط دوستانه قبل از ازدواج در صدد شناخت از یکدیگر بربیایند، می تواند مخاطره انگیز باشد؛ چون روح حاكم در اين روابط عشق ورزي كورکورانه است، نه خرد ورزی.

اين نوع روابط و آشنایی ها چون در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي گيرد، به دليل عدم شناخت عميق و واقع بينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي سازد. شناخت پیدا کردن لزوماً به این معنا نیست که دختر و پسر، قبل از ازدواج روابط دوستانه برقرار کنند که در بسیاری از مواقع، هدف اصلی که شناخت باشد، نه تنها تأمین نمی شود، بلکه چه بسا شناخت کاذبی به وجود می آید که آثار آن در آینده وقتی ازدواج صورت گرفت، ظاهر می شود.
با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه داشته اند بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آنکه معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمی دهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد و گاهی آن را خوب و مثبت ارزیابی می کند. ضمن اینکه بیشتر رفتارها در آشنایی های و ارتباط های قبل از ازدواج به شکل های تصنعی ابراز می شود و این فرایند شناخت را از مسیر اصلی خود منحرف می سازد.

ازدواج مدرن به این معنا که دختر و پسر با کمک و پشتیبانی خانواده ها خود مستقلاً و با آگاهی و شناخت کامل در ازدواج تصمیم گیری می کنند و با انجام مشاوره های پیش از ازدواج(Pmc) از صحت و سلامت ازدواجشان مطمئن می گردند، مورد تأیید است و می تواند موفقیت و پایداری ازدواج را تضمین کند.

[="Teal"]سلام
به نظر من ازدواجی که ابتداش سنتی هست و با در جریان قرار گرفتن خانواده و خواستگاری رسمی (ترجیحا بدون آشنایی قبلی چون تاثیر گذاره) و در ادامه بحث وگفتگو و ادامه دادن جلسات و رفتن به جلسات مشاوره ترکیبی میشه از سنتی و مدرن :)[/]

ماه تی تی;1008280 نوشت:
قدیمی ها خوشبخت تر بودن که بدون اینکه از همدیگه شناخت کاملی داشتند به زیر یک سقف میرفتند
یا امروزی ها که با شناخت قبلی و اشنایی بیشتر با همدیگه ازدواج میکنند ؟

دلیل خوشبخت تر بودن قدیمی ها (یا ماندگار بودن بیشتر) این نبود که صرفاً از هم شناخت کاملی نداشتند. بعد شما هم نتیجه بگیرید که شناخت بشتر عامل منفی در رابطه ازدواج است!!!
شما یک جامعه کوچک روستایی و سنتی را در نظر آورید . در چنین جامعه ای به دلیل محدودیت های موجود اکثر غریب به اتفاق مردان و زنان دغدغه ها، کمبود و نقصانها ، آمال و آرزوها و ...در نتیجه افکار بسیار مشابهی داشتند. ضمن آنکه ازدواج ها محدود به همان جامعه بود که اکثرا شناخت کافی نسبت به هم داشته اند. حتی اگر ازدواج بدون هیچ بررسی و شناختی هم انجام میشد ، به دلیل دیدگاههای مشابه که عرض کردم اکثر این ازدواجها دلیلی برای اختلاف شدید پیدا نمیشده است. بقای این ازدواجها را علاوه بر این عامل اصلی، مواردی همچون عدم وقوف زنان به حقوقشان، یا تمایلات مردسالارانه تضمین میکرد.

در حالی که در جامعه مدرن شما تقریبا هیچ یک از فاکتورهای فوق الذکر را ندارید! افراد در جامعه محدودی ملزم به انتخاب افراد محدود (و غالبا هم فکر) نیستند ، افراد بیشتر به حقوقشان واقفند و ....

با این توضیحات بهتر میتوانید بگویید کدام ازدواج بهتر است!!

ترگل;1008758 نوشت:
به نظر من ازدواجی که ابتداش سنتی هست و با در جریان قرار گرفتن خانواده و خواستگاری رسمی (ترجیحا بدون آشنایی قبلی چون تاثیر گذاره) و در ادامه بحث وگفتگو و ادامه دادن جلسات و رفتن به جلسات مشاوره ترکیبی میشه از سنتی و مدرن :)

باسلام خداقوت الان دقیقا کدوم قسمت شد مدرن همون بخش مشاوره رو میفرمایید دیگه

خب قدیمها چون مشاور نبود از بزرگترها کمک میگرفتن از ریش سفیدها و... اونا هم مشورت میکردن به روش خودشون

همدل;1008757 نوشت:
نه به سلیقه خود دختر و پسر

فقط این قسمت از سنتی مشکل داره که اونم یه علتش این بود که دختر پسر تو سن پایین ازدواج نمیکردند بلکه براشون زن میگرفتن و شوهرشون میدادن درواقع اصلا اینا تا بیان خودشون بفهمند که دوست دارند ازدواج کنند یا نه براشون شرایط رو فراهم میکردن تو سن پایین

که از این لحاظ هم به نظرم بهتر از این اختیار و سلیقه ای که دختر پسر رو میبره به مرز پیری بوده انقدر که میگه این چش و چالش این شکلی نیست که من دوست دارم laughinglaughinglaughing

الان با اين وضع جامعه بهترين كار اينه:

دختر و پسر كه اكثرا شاغلن و مشغول كارن..
همون خونه پدر و مادرشون بمونند بعد از ازدواج، هر از گاهي با همسرشون قرار بزارن برن بيرون و پيش هم باشن و موارد غيره..
امار طلاقم مياد پايين..ارتباطشونم بيشتر از طريق فضاي مجازي باشه ديگه خيلي دلشون واسه هم تنگ شد يه ديداري تازه كنند..
اصلا نه هر روز برن بيرون خوش باشن با هم..

اين مدل ازدواج به سبك دوستيه كه دوامش ظاهرا بيشتره..
ديده شده طرف 5 سال دوست بوده تا ازدواج كردن سره يك سال طلاق گرفتن..

پس شد 3 مدل ازدواج:
سنتي
مدرن
فوق مدرن;))

[="Teal"]

اللیل والنهار;1008762 نوشت:
باسلام خداقوت الان دقیقا کدوم قسمت شد مدرن همون بخش مشاوره رو میفرمایید دیگه

خب قدیمها چون مشاور نبود از بزرگترها کمک میگرفتن از ریش سفیدها و... اونا هم مشورت میکردن به روش خودشون

laughinglaughinglaughing

بله دیگه
در ازدواج سنتی اکثرا نظر خانواده ها تحمیل میشده در حالی که مشاور چنین کاری نمیکنه تناسب رو می سنجه و میگه به درد هم میخورن یا خیر
و اینکه زیر نظر خانواده ها شناخت صورت بگیره هم رسمیه خیال دو طرف راحته هم زمینه شناخت فراهم میشه و به قول معروف هندونه سربسته نیس[/]

نورالزهراء;1008766 نوشت:
اين مدل ازدواج به سبك دوستيه كه دوامش ظاهرا بيشتره..

باسلام

بفرمایید فرزند گرامی نزد پدر خواهد ماند یا مادر :-/L-)بچه ای که برای

نورالزهراء;1008766 نوشت:
ديداري تازه

پدر مادر میتونه این دو رو در کنار هم ببینه چه شود فرزند فوق مدرن 8-x

ترگل;1008767 نوشت:
در ازدواج سنتی اکثرا نظر خانواده ها تحمیل میشده در حالی که مشاور چنین کاری نمیکنه تناسب رو می سنجه و میگه به درد هم میخورن یا خیر

همون قدیمش هم ریش سفید ها کار مشاور رو انجام میدادن دیگه بابا فقط فرقش اینکه الان بره پیش مشاوره بگه نه میگه مهم نیست من دوستش دارم ولی در زمانهای قدیم این مرحله رو نداشتیم یعنی اگه یکی بی توجهی میکرد به نظر کارشناسان محترم تاوان سنگینی رو باید می پرداخت :_loool::jangjoo:

بعله

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1008769 نوشت:
باسلام

عليك سلام:x (من همش سلاممو تو دلم ميدم);))

اللیل والنهار;1008769 نوشت:
بفرمایید فرزند گرامی نزد پدر خواهد ماند یا مادر

اينا خودشون بچه ان، بچه ميخوان چه كار.. مگه خبر نداري قراره در آينده نسل ها منقرض بشه..

اللیل والنهار;1008769 نوشت:
پدر مادر میتونه این دو رو در کنار هم ببینه چه شود فرزند فوق مدرن

اره ديگه فعلا فرزند فوق مدرن رو نميتونم تصور كنم.. ولي احتمالا طبق پيش بيني "انيميشن بچه رييس" هااااپوهااا" قراره جاي فرزند انسان رو بگيرن8-}[/]

[="Teal"]

اللیل والنهار;1008770 نوشت:
همون قدیمش هم ریش سفید ها کار مشاور رو انجام میدادن دیگه بابا

گفتم که تفاوتش رو ....
چند درصد واقعا خبره بودن؟!!
چند درصد مرد سالار نبودن؟!!
چند درصد به فکر منافع خودشون نبودن؟!
چند درصد خیرخواه و اینده نگر بودن؟!!
چند درصد نظر عاقلانه میدادن؟!
چند درصد تحمیل نمیکردن عقایدشونو؟!!
چند درصد تخصصی داشتن در این زمینه؟!!

دانسته های پدر بزرگ ها و ریش سفیدا رو با یک متخصص علم روانشناسی یکی میدونید؟![/]

ترگل;1008772 نوشت:
گفتم که تفاوتش رو ....
چند درصد واقعا خبره بودن؟!!
چند درصد مرد سالار نبودن؟!!
چند درصد به فکر منافع خودشون نبودن؟!
چند درصد خیرخواه و اینده نگر بودن؟!!
چند درصد نظر عاقلانه میدادن؟!
چند درصد تحمیل نمیکردن عقایدشونو؟!!
چند درصد تخصصی داشتن در این زمینه؟!!

دانسته های پدر بزرگ ها و ریش سفیدا رو با یک متخصص علم روانشناسی یکی میدونید؟!

از انجایی که این بچه ها هم زیاد باسواد نبودن و تخصص نداشتند که الان تو هر خونه حداقلش یدونه دکتر مهندس هست همین سطح تصمیم گیری هم کفایت میکرد البته برای اون دو نوجوان نه ببخشیددو x_x
میدونید دیگه هر چه قدر سن میره بالاتر انعطاف پذیری هم کمتر میشه و...
بعله

نورالزهراء;1008771 نوشت:
اينا خودشون بچه ان، بچه ميخوان چه كار.. مگه خبر نداري قراره در آينده نسل ها منقرض بشه..

برای آشنایی این راهکار خوبه تای مدت که میخواهند هم دیگه رو بشناسن ولی دیگه بخواهند ازدواج کنند بهتره که خرج مخارج رو که خونه پدر دارند بدن بهشون اینا برن زیر یه سقف

یعنی تا اینا بیان کاری دست و پا کنند و خودشون خرج مخارج رو تامین کنند پدر مادر لطف کنند خرج اینا رو بدن

قدیما هم این شکلی بود با این تفاوت که دیگه تو یه خونه بودن یه اتاق میدادن بهشون

که الان ماشاءالله جوانان نمی تونند مادر شوهر اینا رو تحمل کنند بهتره بیرون باشه خونشون پیششون نباشه

بعله

اين همه از گذشته ميگيد..
چند درصد از زندگي هاي گذشته موفق بوده؟
فقط ادماي اون نسل صبر و حوصله شون بيشتر بوده، گذشتشون بيشتر بوده (البته خيليا مجبور بودن كه صبر كنند)
تربيت اون نسل طوري بوده كه شوهره اگرم كتك ميزده لام تاكام چيزي نميگفتن و ميساختن..
فكر ميكنيد اگر علم و اگاهي امروز رو زنان اون زمان داشتند چي ميشد؟

بچه ها نسل پدر و مادرشونو رو ديدن، نميخوان كه مثل اونا باشن، در واقع الگو برداري كردن از اشتباهات خانواده، نميخوان دچار اون اشتباهات بشن
به همين علت الان نسل جوان توي آزمون و خطاس...
شايد نسل بعدي اشتباهات اين نسل رو تكرار نكنه...

علاوه بر اون ابزار و وسايلي كه الان هست اون زمان نبود، مردم اينقدر سر و گوششون نمي جنبيد
الان تو اين دوره زمونه همه چي فراهمه... فقط كافيه دستت به دهنت برسه..

حيا بين مرد و زن كمتر شده، در واقع كمتر كردنش.. روي مرد و زن به هم باز شد، احترام ها كم تر شده
شوخي ها ركيك بيشتر شده.. كلا دور و زمونه عوض شده

وقتي دختر ابتدايي به پسر ها تيكه بندازن حساب كارو بايد دستتون بياد تا اخرش..

[="Teal"]

اللیل والنهار;1008778 نوشت:
از انجایی که این بچه ها هم زیاد باسواد نبودن و تخصص نداشتند که الان تو هر خونه حداقلش یدونه دکتر مهندس هست همین سطح تصمیم گیری هم کفایت میکرد البته برای اون دو نوجوان نه ببخشیددو x_x

بعله

نه نمیکرد
اکر اینطور بود زمان قدیم نباید هیچ طلاقی رخ میداد
در حالیکه اکثرا ازدواجا اجبار بوده و یا بدون هیچ شناختی،تصور کنید با مردی که حتی یکبار باهاش حرف نزدین برید زیر یک سقف،اونوقت عمق فاجعه رو می فهمید !
ولی در ازدواج های الان لااقل اصل شناخت (با تکیه بر رسم و رسوم) رعایت شده کاری ندارم بعضیا زیادی مته به خشخاش میزارن ولی به طور کل انکار کردنشم صحیح نیس!!![/]

نورالزهراء;1008781 نوشت:
اين همه از گذشته ميگيد..
چند درصد از زندگي هاي گذشته موفق بوده؟
فقط ادماي اون نسل صبر و حوصله شون بيشتر بوده، گذشتشون بيشتر بوده (البته خيليا مجبور بودن كه صبر كنند)
تربيت اون نسل طوري بوده كه شوهره اگرم كتك ميزده لام تاكام چيزي نميگفتن و ميساختن..
فكر ميكنيد اگر علم و اگاهي امروز رو زنان اون زمان داشتند چي ميشد؟

بچه ها نسل پدر و مادرشونو رو ديدن، نميخوان كه مثل اونا باشن، در واقع الگو برداري كردن از اشتباهات خانواده نميخوان دچار اونا بشن
به همين علت الان نسل جوان توي آزمون و خطاس...
شايد نسل بعدي اشتباهات اين نسل رو تكرار نكنه...

علاوه بر اون ابزار و وسايلي كه الان هست اون زمان نبود، مردم اينقدر سر و گوششون نمي جنبيد
الان تو اين دوره زمونه همه چي فراهمه... فقط كافيه دستت به دهنت برسه..

حيا بين مرد و زن كمتر شده، در واقع كمتر كردنش.. روي مرد و زن به هم باز شد، احترام ها كم تر شده
شوخي ها ركيك بيشتر شده.. كلا دور و زمونه عوض شده

وقتي دختر ابتدايي به پسر ها تيكه بندازن حساب كارو بايد دستتون بياد تا اخرش..

خب به جایی اینکه کل صورت مسئله رو حذف کنند بهتر نبود با همون صبر و حوصله میومدن پیش میرفتن

علت همه این مشکلات هم بر میگرده به اون میدون دادن به جوونا که اونا هم از اینور بوم افتادن

ترگل;1008782 نوشت:
اکر اینطور بود زمان قدیم نباید هیچ طلاقی رخ میداد

بفرمایید الان که میرن پیش مشاوره اینا اصلا طلاق نداریم

ترگل;1008782 نوشت:
ولی در ازدواج های الان لااقل اصل شناخت (با تکیه بر رسم و رسوم) رعایت شده کاری ندارم بعضیا زیادی مته به خشخاش میزارن ولی به طور کل انکار کردنشم صحیح نیس!!!

بله الانم انقدر هفت خط شدن که نمیشه اصلا شناختشون البته بلا نسبت خیلی ها

البته اگه تونستید ببریدشون مشاوره

حداقل قدیمش یه حرمت بزرگتری چیزی بود که یه حرف حساب بشه سرشون

پستهای خودمو خوندم یه لحظه فکر کردم یکی از اینا داره صحبت میکنه :chakeretim:

Lol

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1008780 نوشت:
برای آشنایی این راهکار خوبه تای مدت که میخواهند هم دیگه رو بشناسن ولی دیگه بخواهند ازدواج کنند بهتره که خرج مخارج رو که خونه پدر دارند بدن بهشون اینا برن زیر یه سقف

یعنی تا اینا بیان کاری دست و پا کنند و خودشون خرج مخارج رو تامین کنند پدر مادر لطف کنند خرج اینا رو بدن

قدیما هم این شکلی بود با این تفاوت که دیگه تو یه خونه بودن یه اتاق میدادن بهشون

که الان ماشاءالله جوانان نمی تونند مادر شوهر اینا رو تحمل کنند بهتره بیرون باشه خونشون پیششون نباشه

بعله

بنده خدا پدر و مادر..
ديگه چه قدر و تا كي بايد حمايت كنند..
والا ديگه وضعيت مردم مشخصه، اون دختري كه توقع زيادي داشته باشه رو بايد انداخت تو هاون كوبيدش..
يه سري چيزا واقعا الكيه نميدونم كي قراره برخي دختر يا پسر ها به اين مساله برسن و درك كنند. (منظورم تجملات و ...)

اللیل والنهار;1008785 نوشت:
خب به جایی اینکه کل صورت مسئله رو حذف کنند بهتر نبود با همون صبر و حوصله میومدن پیش میرفتن

صبر و حوصله از سمت كي؟ جوان ها؟

اللیل والنهار;1008785 نوشت:
علت همه این مشکلات هم بر میگرده به اون میدون دادن به جوونا که اونا هم از اینور بوم افتادن

هر چيزي تا يه موقعي امكان پذير هست..
شايد نسل قديم رو پدر و مادر روش كنترل داشت يا اينقدر نوع و شيوه تربيت عالي بود كه حرف پدر و مادر رو روي چشمشون ميزاشتن..
ولي با پيشرفت علم و آگاهي، نسل جوان، ديگه خيلي نميشه كنترل كرد.. الان ديگه اينقدر جوان ها "منم منم" ميكنند ديگه حرف والدين رو نميخونند..
هر كي واسه خودش يه پروفسوري شده.. هر كي واسه خودش ديدگاهی داره و خودش رو عقل کل میدونه! کسی دیگه به تجربیات اهمیت نمیده به مشورت کردن توجهی نمیکنه..
تا یه ذره تحصیلاتشون میره بالا، فکر میکنند خبریه.. در صورتی که همیشه تجربه برتر بوده..[/]

نورالزهراء;1008789 نوشت:
والا ديگه وضعيت مردم مشخصه، اون دختري كه توقع زيادي داشته باشه رو بايد انداخت تو هاون كوبيدش..
يه سري چيزا واقعا الكيه نميدونم كي قراره برخي دختر يا پسر ها به اين مساله برسن و درك كنند. (منظورم تجملات و ...)

شما پیشنهاد دادید خوب

نورالزهراء;1008766 نوشت:
همون خونه پدر و مادرشون بمونن

فقط من یکم چکش کاری شده تحویل دادم همین

نورالزهراء;1008789 نوشت:
صبر و حوصله از سمت كي؟ جوان ها؟

مادر شوهر که مادر شوهره همیشه قدیم جدید نداره بنده خدا ها اسمشون بد در رفته معلومه دیگه جوونا

نورالزهراء;1008789 نوشت:
ولي با پيشرفت علم و آگاهي، نسل جوان، ديگه خيلي نميشه كنترل كرد.. الان ديگه اينقدر جوان ها "منم منم" ميكنند ديگه حرف والدين رو نميخونند..

والا اینو باید اسمشو گذاشت پسرفت نه پیشرفت

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1008790 نوشت:
والا اینو باید اسمشو گذاشت پسرفت نه پیشرفت

همون..
تا الان که هر چی پیشرفت کردیم باعث پسرفتمون شده..
دور از جون جمع، خیلی از ماها فکر نمیکنیم، فقط تقلید میکنیم..
از نظر فکری هنوز مستقل نشدیم و نمیدونیم تو زندگی دنبال چی هستیم.. فقط تقلید کور کورانه از همه چی و همه جا...

اللیل والنهار;1008790 نوشت:
فقط من یکم چکش کاری شده تحویل دادم همین

اونو که شوخی کردم ولی در کل مشکل همین زیر سقف رفتنه هست..
تا میرن زیر یه سقف کار خراب میشه.. ;)) گفتم خونه پدر و مادر بمونند که خیلی چشم تو چشم هم نباشن مشکلات پیش نیاد
پدر و مادر با همه ی بدی های ما میسازن ولی یک ادم غریبه نه! انتظارات دیگه ای داره از ادم و مشکلات دقیقا از همینجا شروع میشه..[/]

نورالزهراء;1008791 نوشت:
پدر و مادر با همه ی بدی های ما میسازن ولی یک ادم غریبه نه! انتظارات دیگه ای داره از ادم و مشکلات دقیقا از همینجا شروع میشه..

حالا دیدید قدیمی ها بهتر بودن حداقل تا زیر یه سقف میرفتن بعد صبروحوصله به خرج میدادن

اینا چی پدرمادر هم تحملشون کنند و از زیر سقف پرتشون نکنند بیرون جای شکر داره انقدر که کنگر خوردن لنگر انداختن :ar! :kharej:

البته بلانسبت خیلی ها

[="Tahoma"][="Blue"]

اللیل والنهار;1008793 نوشت:
اینا چی پدرمادر هم تحملشون کنند و از زیر سقف پرتشون نکنند بیرون جای شکر داره انقدر که کنگر خوردن لنگر انداختن

=d>=d> چسبید این جمله..[/]

[="Tahoma"]

ترگل;1008772 نوشت:
گفتم که تفاوتش رو ....
چند درصد واقعا خبره بودن؟!!
چند درصد مرد سالار نبودن؟!!
چند درصد به فکر منافع خودشون نبودن؟!
چند درصد خیرخواه و اینده نگر بودن؟!!
چند درصد نظر عاقلانه میدادن؟!
چند درصد تحمیل نمیکردن عقایدشونو؟!!
چند درصد تخصصی داشتن در این زمینه؟!!

با سلام
:reading:طبق اماری که بنده در دست دارم .خیلی کم .خیلی

manmehdiam;1008761 نوشت:
دلیل خوشبخت تر بودن قدیمی ها (یا ماندگار بودن بیشتر) این نبود که صرفاً از هم شناخت کاملی نداشتند. بعد شما هم نتیجه بگیرید که شناخت بشتر عامل منفی در رابطه ازدواج است!!!
شما یک جامعه کوچک روستایی و سنتی را در نظر آورید . در چنین جامعه ای به دلیل محدودیت های موجود اکثر غریب به اتفاق مردان و زنان دغدغه ها، کمبود و نقصانها ، آمال و آرزوها و ...در نتیجه افکار بسیار مشابهی داشتند. ضمن آنکه ازدواج ها محدود به همان جامعه بود که اکثرا شناخت کافی نسبت به هم داشته اند. حتی اگر ازدواج بدون هیچ بررسی و شناختی هم انجام میشد ، به دلیل دیدگاههای مشابه که عرض کردم اکثر این ازدواجها دلیلی برای اختلاف شدید پیدا نمیشده است. بقای این ازدواجها را علاوه بر این عامل اصلی، مواردی همچون عدم وقوف زنان به حقوقشان، یا تمایلات مردسالارانه تضمین میکرد.

در حالی که در جامعه مدرن شما تقریبا هیچ یک از فاکتورهای فوق الذکر را ندارید! افراد در جامعه محدودی ملزم به انتخاب افراد محدود (و غالبا هم فکر) نیستند ، افراد بیشتر به حقوقشان واقفند و ....

با این توضیحات بهتر میتوانید بگویید کدام ازدواج بهتر است!!

ازدواج سنتی چند تا ایراد بزرگ داشت و داره
اول-گاهی فرد انتخابی پدر و مادر ها یه دنیا با معیار های فرزندشون فاصله داره
دوم-گاهی نظر پدر و مادر تحمیل میشد .شاید به فرد دیگه ای علاقه مند بودند اما به خاطر شرم و حیا نتونستند حرف دلشون و بزنند
سوم -بدون هیچ علاقه ای به زیر یک سقف میرفتند .و این علاقه ای که میگن بعد از ازدواج ایجاد میشه هم بعد از به دنیا اومدن چهار تا بچه ایجاد که نشد هیچ .تبدیل به نفرت شد

همدل;1008757 نوشت:
ازدواج سنتی به این معنا که برخی از خانواده‌ها به جای دختر و پسرشان تصمیم می‌گرفتند و همسر متناسب آنها را نه به سلیقه خود دختر و پسر، بلکه به سلیقه خودشان بدون در نظر گرفتن خواست و نظر دختر و پسر انتخاب می‌کردند و به نوعی ازدواج را بر دختر و پسر تحمیل می‌کردند. این نوع شیوه همسرگزینی کاملاً از لحاظ دینی مردود است. ضمن اینکه این نوع ازدواج بدترین نوع همسرگزینی به شمار می‌رود و می تواند همانند هندوانه سربسته باشد.

این نوع بد ازدواج سنتی است
همدل;1008757 نوشت:
ازدواج سنتی به این معنا که دختر و پسر مستقیماً از یکدیگر خواستگاری نمی‌کنند و یا به تنهایی و با روابط دوستانه پیش از ازدواج اقدام به آشنایی، خواستگاری و ازدواج نمی‌کنند؛ بلکه موضوع را از طریق خانواده ها و نیز رعایت تناسب در ملاک ها و معیارهای ازدواج پیگیری می نمایند، مورد تأیید است.
در ازدواج به شیوه سنتی، خانواده در رأس امور قرار دارد و خانواده ها از همان ابتدا در جریان همۀ امور قرار دارند و خالصانه و دلسوزانه دختر و پسر را در امر مقدس ازدواج یاری می‌کنند.

این هم یه نوع ازدواج سنتی خوب است

همدل;1008757 نوشت:
ازدواج مدرن به این معنا که دختر و پسر بدون مشورت و کمک گرفتن از خانواده ها و استفاده از تجارب ارزشمند آنان اقدام به ازدواج نمایند و با برقراری روابط دوستانه قبل از ازدواج در صدد شناخت از یکدیگر بربیایند، می تواند مخاطره انگیز باشد؛ چون روح حاكم در اين روابط عشق ورزي كورکورانه است، نه خرد ورزی.

اين نوع روابط و آشنایی ها چون در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي گيرد، به دليل عدم شناخت عميق و واقع بينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي سازد. شناخت پیدا کردن لزوماً به این معنا نیست که دختر و پسر، قبل از ازدواج روابط دوستانه برقرار کنند که در بسیاری از مواقع، هدف اصلی که شناخت باشد، نه تنها تأمین نمی شود، بلکه چه بسا شناخت کاذبی به وجود می آید که آثار آن در آینده وقتی ازدواج صورت گرفت، ظاهر می شود.
با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه داشته اند بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آنکه معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمی دهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد و گاهی آن را خوب و مثبت ارزیابی می کند. ضمن اینکه بیشتر رفتارها در آشنایی های و ارتباط های قبل از ازدواج به شکل های تصنعی ابراز می شود و این فرایند شناخت را از مسیر اصلی خود منحرف می سازد.

این یه نوع ازدواج مدرن است که بده

همدل;1008757 نوشت:
ازدواج مدرن به این معنا که دختر و پسر با کمک و پشتیبانی خانواده ها خود مستقلاً و با آگاهی و شناخت کامل در ازدواج تصمیم گیری می کنند و با انجام مشاوره های پیش از ازدواج(Pmc) از صحت و سلامت ازدواجشان مطمئن می گردند، مورد تأیید است و می تواند موفقیت و پایداری ازدواج را تضمین کند

این یه نوع از ازدواج مدرن و فوق العاده خوب است که متاسفانه فقط در حد حرف و مقاله هاس و هیچ وقت یا خیلی کم به مرحله ی اجرا در اومده
سه مثال اولی که گفتید بیشتر در جامعه ما رخ داده

ویزگی های ازدواج مدرن
[=iransans]-دو طرف می توانند بدون نگرانی از طولانی شدن پروسه ی آشنایی از طرف مقابل شناخت پیدا کنند.
[=iransans]2- حضور در محیط های مشترک، علایق مشترک زیادی در طرفین ایجاد می شه اهداف مشترک و آینده ی مشترکی را می توان با چنین فردی رقم زد.
[=iransans]3- ازدواجی که شکل میگیرد از روی علاقه ی قلبی بوده و اجباری در کار نیست.

ماه تی تی;1008913 نوشت:
این یه نوع از ازدواج مدرن و فوق العاده خوب است که متاسفانه فقط در حد حرف و مقاله هاس و هیچ وقت یا خیلی کم به مرحله ی اجرا در اومده

جنابعالی با استفاده از کدام تحقیق میدانی و علمی به این نتیجه رسیدید که این نوع ازدواج در حد حرف و مقالس و در عمل هیچ کس این کار رو نکرده
پسر دایی بنده دقیقا این مدلی ازدواج کرد
خودمم اشناشون کردم
خانواده ها هم در جریان بودن
چند نفر رو دور و برم نام ببرم که اینجوری ازدواج کردند چندین ساله ؟
ازدواج هایی که در خانواده های مذهبی داره انجام میشه به این سمت پیش میره

Ali407;1008944 نوشت:
کدام تحقیق میدانی و علمی به این نتیجه رسیدید که این نوع ازدواج در حد حرف و مقالس و در عمل هیچ کس این کار رو نکرده

گفتم یا هیچ وقت یا خیلی کم

[=arial black]باسلام و احترام
ازدواج اگر با مقدمه امروزی و ادامه سنتی باشه به نظرم حداقل برای خانمها بهتره.
خانمی که قبلا از طریق محل کار یا دانشگاه یا محیطی که تعامل سالمی با آقایون دارن مثل مراکز فرهنگی و... با آقایی آشنا شده و تا حدودی نسبت به هم شناخت پیدا کردند
این نگرانی برای خانم وجود نداره که خانواده پسر همراه پسرشون بیان و خانم را بخاطر مثلا ظاهرش پسند نکنند. ممکنه در جلسه اول خواستگاری دختر و پسر به دل هم ننشینند.
اما اگر قبلا شرایط آشنایی را داشته باشند حداقل مطمئن میشن که میتونن به این شخص به عنوان یک مورد فکر کنند و تا حدودی همدیگر را پسند کرده اند. بقیه اش هم که مشخصه
بزرگترها وارد عمل میشن و آشنایی عمیقتر و بهتری صورت میگیره.

ماه تی تی;1008913 نوشت:
ازدواج مدرن به این معنا که دختر و پسر بدون مشورت و کمک گرفتن از خانواده ها و استفاده از تجارب ارزشمند آنان اقدام به ازدواج نمایند و با برقراری روابط دوستانه قبل از ازدواج در صدد شناخت از یکدیگر بربیایند، می تواند مخاطره انگیز باشد؛ چون روح حاكم در اين روابط عشق ورزي كورکورانه است، نه خرد ورزی.

بدون شک، آشنایی و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج آسیب ها و پیامدهای منفی بسیاری به دنبال دارد و در امر مهم ازدواج به شدت نقش منفی بازی می کند و این یكی از بزرگترین آفت های ازدواج جوانانی است كه بدون در نظر گرفتن ضوابط مدتی باهم دوستی می كنند و موقعی تصمیم به ازدواج می گیرند كه معیارهای اساسی یك ازدواج موفق را ندارند و چون در نتیجۀ دوستی چند ساله به همدیگر وابسته شده اند علی رغم نبود تناسب بین آنها و از روی احساسات تصمیم به ازدواج می گیرند كه بعداً تاوان این تصمیم غیر منطقی را می دهند.
با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه با همسرشان داشته اند بالاتر است.

زن و شوهر بعد از ازدواج همواره با این سئوالات اساسی روبرو هستند:
آیا شریک زندگیشان که قبلاً با هم دوست بوده اند شریک قابل اعتمادی است؟ یا ممکن است با چندین نفر دیگر مثل من ارتباط داشته باشد؟
آیا می توان به چنین شخصی اعتماد نمود و نقش مادری و پدری فرزندان را به او سپرد؟

این سئوال ها که در بعضی موارد منشا وسواس گونه نیز دارد باعث بدبینی، سوء ظن و عدم آرامش روانی که یکی از اهداف اصلی ازدواج است می شود که زمینۀ اصلی بسیاری از دعواها و مشاجرات خانوادگی و نهایتاً طلاق و جدایی می گردد.

ارتباطات دوستانه با جنس مخالف قبل از ازدواج حتی اگر به قصد و انگیزۀ جدی ازدواج باسد، علاوه بر این که تخطی آشکار از چارچوب های دینی، ضوابط عقلی و ملاحظات عرفی است در ازدواج و فرایند همسرگزینی به شدت نقش منفی بازی می کند و باعث شکل گیری ازدواج های احساسی پشیمان کننده می گردد که طبق تحقیقات انجام گرفته در این زمینه و گزارشاتی که سازمان های مختلف اعلام می کنند، معمولاً شکست در ازدواج را به همراه دارد.

آسیب های ازدواج های که با روابط دوستانه آغاز شده به حدی است که خود روانشناسان غربی بر این باورند که اساساً هرگز نباید دوست دختر و دوست پسر باهم ازدواج كنند، زیرا دوستی یكی از انواع ارتباط است و ازدواج نیز یك نوع دیگری از آن كه هر كدام ویژگی ها و قوانین خاص خود را دارد و اگر دو دوست با هم ازدواج كنند ویژگی ها و قوانین دو نوع خاص از ارتباط با هم تداخل می كند و موجب آسیب زائی، عدم موفقیت و ناپایداری ازدواج می گردد.

پرسش:
ازدواج مدرن بهتر است یا ازدواج سنتی؟
آیا قدیمی ها خوشبخت تر بودن که بدون اینکه از همدیگه شناخت کاملی داشتند با همدیگر ازدواج می کردند یا امروزی ها که با شناخت قبلی و آشنایی بیشتر با همدیگه ازدواج می کنند؟

پاسخ:
موضوعی که پرسشگر محترم مطرح کرده اند، در حد یک مقالۀ علمی ترویجی یا علمی پژوهشی قابل تحقیق و پژوهش می باشد و می توان با انجام تحقیق میدانی به نتایج شگرفی در این زمینه دست یافت.

کالبد شکافی ازدواج ها در گذشته!
باید توجه داشت که در گذشته شناخت افراد نسبت به یکدیگر کم و محدود هم نبود و افراد چشم و گوش بسته و بدون شناخت قبلی اقدام به ازدواج نمی کردند؛ چراکه زندگی ها مثل حالا گسترش نیافته بود، جمعیت زیاد نبود و ارتباطات هم گسترده نبود و معمولاً خانواده ها با هم محلی ها و فامیل وصلت می کردند و از دوران کودکی همدیگر را می شناختند و از خلق و خوی هم مطلع بودند؛ بنابراین نمی توان پذیرفت که همسران در ازدواج های گذشته هیچ گونه شناختی نسبت به هم نداشته اند.

از سوی دیگر به نظر می رسد در گذشته خصوصاً در خانواده های سنتی تعهد و پایبندی بیشتری به زندگی مشترک وجود داشت و زن و شوهر خویشتن را ملزم به حفظ و حراست از زندگی مشترک و انجام وظایف و تکالیف ازدواج می دانستند و کمتر در فکر خیانت و بی وفایی می بودند، اما امروزه با فراوانی روابط آزاد و بی ضابطه در بین نامحرمان، میل به تنوع طلبی، بی قیدی، رهایی از قید و بندها، تأثیرپذیری منفی از برنامه های مخرّب ماهواره و دیگر رسانه های جمعی و... بنیان خانواده ها سست شده و از میزان تعهد و پایبندی به تعهدات ازدواج کاسته شده است؛ در نتیجه میزان رضایتمندی از زندگی زناشویی نسبت به گذشته پایین آمده است.

مقایسۀ عادلانه ازدواج ها در گذشته و حال
برای مقایسۀ ازدواج های گذشته و حال و قضاوت درست و عادلانه دربارۀ آن به نظر می رسد قبل از هر چیز باید یک تعریف نسبتاً جامعی از «ازدواج سنتی» و «ازدواج مدرن» به عمل آید.

ازدواج سنتی غیرارزشی(جاهلانه و متحجرانه)
ازدواج سنتی به این معنا که برخی از خانواده ها به جای دختر و پسرشان تصمیم می گرفتند و همسر متناسب آنها را نه به سلیقۀ خود دختر و پسر، بلکه به سلیقۀ خودشان بدون در نظر گرفتن خواست و نظر دختر و پسر انتخاب می کردند و به نوعی ازدواج را بر دختر و پسر تحمیل می کردند. این نوع شیوه همسرگزینی کاملاً از لحاظ دینی و یافته های روانشناختی مردود است. ضمن اینکه این نوع ازدواج بدترین نوع همسرگزینی به شمار می رود و می تواند همانند هندوانه سربسته باشد.(1)

ازدواج سنتی ارزشی(عالمانه و مقتضی زمان)
ازدواج سنتی به این معنا که دختر و پسر مستقیماً از یکدیگر خواستگاری نمی کنند و یا به تنهایی و با روابط دوستانۀ پیش از ازدواج اقدام به آشنایی، خواستگاری و ازدواج نمی کنند؛ بلکه موضوع را از طریق خانواده ها و نیز رعایت تناسب در ملاک ها و معیارهای ازدواج پیگیری می نمایند، مورد تأیید است.
در ازدواج به شیوه سنتی ارزشی، خانواده ها در رأس امور قرار دارد و خانواده ها از همان ابتدا در جریان همۀ امور قرار دارند و خالصانه و دلسوزانه دختر و پسر را در امر مقدس ازدواج یاری می کنند.(2)

ازدواج مدرن به معنای اول
ازدواج مدرن به این معنا که دختر و پسر بدون مشورت و کمک گرفتن از خانواده ها و استفاده از تجارب ارزشمند آنان اقدام به ازدواج نمایند و با برقراری روابط دوستانۀ قبل از ازدواج در صدد شناخت از یکدیگر بربیایند، می تواند بسیار مخاطره انگیز و آسیب زا باشد و باعث شکل گیری ازدواج های احساسی پشیمان کننده گردد؛ چون روح حاکم در این روابط عشق ورزی کورکورانه است، نه خردورزی و تعقل عالمانه.(3)

این نوع روابط و آشنایی ها چون در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام می گیرد، به دلیل عدم شناخت عمیق و واقع بینانه، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار می سازد. شناخت پیدا کردن لزوماً به این معنا نیست که دختر و پسر، قبل از ازدواج روابط دوستانه برقرار کنند که در بسیاری از مواقع، هدف اصلی که شناخت باشد، نه تنها تأمین نمی شود، بلکه چه بسا شناخت کاذبی به وجود می آید که آثار آن در آینده وقتی ازدواج صورت گرفت، ظاهر می شود.

با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه داشته اند بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آنکه معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمی دهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد و گاهی آن را خوب و مثبت ارزیابی می کند. ضمن اینکه بیشتر رفتارها در آشنایی های و ارتباط های قبل از ازدواج به شکل های تصنعی ابراز می شود و این فرایند شناخت را از مسیر اصلی خود منحرف می سازد.

بدون شک، آشنایی و دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج آسیب ها و پیامدهای منفی بسیاری به دنبال دارد و در امر مهم ازدواج به شدت نقش منفی بازی می کند و این یکی از بزرگترین آفت های ازدواج جوانانی است که بدون در نظر گرفتن ضوابط مدتی باهم دوستی می کنند و موقعی تصمیم به ازدواج می گیرند که معیارهای اساسی یک ازدواج موفق را ندارند و چون در نتیجۀ دوستی چند ساله به همدیگر وابسته شده اند علی رغم نبود تناسب بین آنها و از روی احساسات تصمیم به ازدواج می گیرند که بعداً تاوان این تصمیم غیر منطقی را می دهند.
با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق بین کسانی که قبل از ازدواج ارتباط های دوستانه با همسرشان داشته اند بالاتر است.

زن و شوهر بعد از ازدواج همواره با این سئوالات اساسی روبرو هستند:
آیا شریک زندگیشان که قبلاً با هم دوست بوده اند شریک قابل اعتمادی است؟ یا ممکن است با چندین نفر دیگر مثل من ارتباط داشته باشد؟
آیا می توان به چنین شخصی اعتماد نمود و نقش مادری و پدری فرزندان را به او سپرد؟
این سئوال ها که در بعضی موارد منشا وسواس گونه نیز دارد باعث بدبینی، سوء ظن و عدم آرامش روانی که یکی از اهداف اصلی ازدواج است می شود که زمینۀ اصلی بسیاری از دعواها و مشاجرات خانوادگی و نهایتاً طلاق و جدایی می گردد.

ارتباطات دوستانه با جنس مخالف قبل از ازدواج حتی اگر به قصد و انگیزۀ جدی ازدواج باسد، علاوه بر این که تخطی آشکار از چارچوب های دینی، ضوابط عقلی و ملاحظات عرفی است در ازدواج و فرایند همسرگزینی به شدت نقش منفی بازی می کند و باعث شکل گیری ازدواج های احساسی پشیمان کننده می گردد که طبق تحقیقات انجام گرفته در این زمینه و گزارشاتی که سازمان های مختلف اعلام می کنند، معمولاً شکست در ازدواج را به همراه دارد.

آسیب های ازدواج های که با روابط دوستانه آغاز شده به حدی است که خود روانشناسان غربی بر این باورند که اساساً هرگز نباید دوست دختر و دوست پسر باهم ازدواج کنند، زیرا دوستی یکی از انواع ارتباط است و ازدواج نیز یک نوع دیگری از آن که هر کدام ویژگی ها و قوانین خاص خود را دارد و اگر دو دوست با هم ازدواج کنند ویژگی ها و قوانین دو نوع خاص از ارتباط با هم تداخل می کند و موجب آسیب زایی، عدم موفقیت و ناپایداری ازدواج می گردد.(4)

ازدواج مدرن به معنای دوم
ازدواج مدرن به این معنا که دختر و پسر با کمک و پشتیبانی خانواده ها بدون اینکه از چارچوب های شرعی، ضوابط عقلی و ملاحظات عرفی تخطی کنند، خود مستقلاً و با آگاهی و شناخت کامل در ازدواج تصمیم گیری می کنند و با انجام مشاوره های پیش از ازدواج(Pmc) از صحت و سلامت ازدواجشان مطمئن می گردند، مورد تأیید است و می تواند موفقیت و پایداری ازدواج را تضمین کند.

لُب کلام!
با بررسی ازدواج سنتی و مدرن به این نتیجه می رسیم که تلفیقی از ازدواج سنتی ارزشی(عالمانه و مقتضی زمان) و ازدواج مدرن به معنای دوم می تواند ضامن موفقیت و پایداری ازدواج گردد و خوشبختی و شادکامی را به زندگی همسران جوان به ارمغان آورد.

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:


  1. پیری بنیادی، منصور، ازدواج سنتی ازدواج مدرن، تبریز: منصور پیری بنیادی، 1388.
  2. افروز، غلامعلی ، روانشناسی ازدواج و شکوه همسری، تهران: دانشگاه تهران، 1394.
  3. گلزاری ، محمود، در جستجوی همسر ایده آل: تبیین روان شناختی ملاک ها و روش های انتخاب همسر، تهران: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، موسسه نشر شهر، 1391.
  4. طاهرنژاد، امید، ازدواج آسان در قرآن، تهران: شبنما، 1397.
  5. حامدی، محمد، روابط دختران و پسران پیش از ازدواج، سنندج: آراس، 1393.
  6. بیات، سعید، دختران مهتاب و پسران آفتاب: آسیب‌شناسی دوستی‌های دختران و پسران، قم: موسسه بوستان کتاب، 1395.
  7. افراسیابی، فاطمه و صغری افراسیابی، روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، قم: وثوق، 1390.

پی ‌نوشت ها:

  1. پیری بنیادی، منصور، ازدواج سنتی ازدواج مدرن، تبریز: منصور پیری بنیادی، 1388، ص30.
  2. همان، ص31.
  3. همان، ص32.
  4. یونسی، سیدجلال، مدیریت روابط زناشویی: آسیب‌ها و راه‌حل‌ها در روابط زناشویی، تهران: قطره، 1391، ص26.

موضوع قفل شده است