در ازدواج سفید ، تعهدی از نظر شرعی و عرفی و قانونی وجود ندارد
ابوالفضل;956494 نوشت:
اگر نرخ توقعات در ازدواج رسمی پایین بیاد بیشتر مشکلات در این زمینه حل میشه
دو پرسش:
پرسش 1: چرا بجای آنکه بگوئیم در ازدواج سفید تعهد کم است ، نگوئیم توقعات کم است؟
پرسش 2: چرا افراد (زن یا مرد) حاضرند در ازدواج سفید با کمترین توقع زندگی کنند ، اما در ازدواج رسمی توقعات پایین نمیآید؟
همان پرسش 2 (به شکلی دیگر): چرا بی بند و بارهایی فلان فلان شده که ازدواج سفید میکنند کم توقع هستند ولی مومنین باحیاهای پاکدامن حاضر نیستند توقعشان را کم کنند؟
چرا بی بند و بارهایی فلان فلان شده که ازدواج سفید میکنند کم توقع هستند ولی مومنین باحیاهای پاکدامن حاضر نیستند توقعشان را کم کنند؟
یه مرضی که بعضی از ما مسلمان ها دچارش هستیم "عیب یابی برای گناه هست."
اگر اسلام بگوید "خوردن شراب حرام هست. زیرا فقط و فقط نور چشم را کم می کند."
یک عده رگ غیرتشون میزنه بالا که این چه وضعشه؟ و خودشون دست به کار میشن و میگن:
"خوردن شراب باعث بی غیرتی می شود."
"خوردن شراب باعث عقیم شدن می شود."
"خوردن شراب باعث همگروه شدن ایران با پرتغال و اسپانیا در جام جهانی می شود."
و...
الانم برای ازدواج سفید هم همینطور هست. ازدواج سفید حرام هست و قطعا به زندگی انسان آسیب میزند.
ولی شاید در 90% موارد همان ازدواج اسلامی خودمونه که خطبه عقدی خونده نشده و فقط 10 درصدش مشکل داره.
در پاسخ به سوال شما باید بگم که اگر شما یه سوپر مارکت داشته باشی هر مشتری بیاد باید بابت جنسی که بر میداره به شما پول بده.
چون اونجا شما کاسب هستی و در ازای جنس پول میگیری. ولی اگر پسرت بیاد توی مغازه چی؟
از در و دیوار بالا میره. قفسه ها رو بهم میریزه. بستنی می خوره. پفک می خوره. در یخچالها رو نیمه باز میزاره.
یک ریالی هم نمیده. آخر سر هم قربون صدقه اش میری.
وقتی کسی رو دوست داشته باشی و پای عشق وسط باشه همه ی سرویس ها رایگانه.
ولی وقتی کاسب باشی از پول یه آدامس خرسی هم نمی گذری.
دو پرسش:پرسش 1: چرا بجای آنکه بگوئیم در ازدواج سفید تعهد کم است ، نگوئیم توقعات کم است؟
پرسش 2: چرا افراد (زن یا مرد) حاضرند در ازدواج سفید با کمترین توقع زندگی کنند ، اما در ازدواج رسمی توقعات پایین نمیآید؟
همان پرسش 2 (به شکلی دیگر): چرا بی بند و بارهایی فلان فلان شده که ازدواج سفید میکنند کم توقع هستند ولی مومنین باحیاهای پاکدامن حاضر نیستند توقعشان را کم کنند؟
با سلام وعرض ادب
اولا این ازدواج با کمترین توقع شروع نمیشه ؟
چرا؟
واسه ی اینکه هر کدوم از این زوجا تو خونه ی خودشون
زندگی میکنن خرج ومخارج ومسئولیت پذیری نه زن ونه
مرد هیچکدوم به عهده ندارن .میخوان چکار کنن ؟
اینا مال ایرانه .اگر هم حقیقتا هم رو دوست دارن
فقط بخاطر توقعات بالای خانواده هاست که نمیتونن رسما ازدواج کنن خب
با جدیت تمام روی حرفشون بمونن وازدواج کنن .
به نظر من که مردی که نتونه ازپس همچین مشکلی
بر بیاد هیچ امیدی بهش نیست وباید از خیرش گذشت
و دختری هم که حاضر به همچین ازدواجی بشه معلومه
هیچ عقل نداره .وبه این دختر هم امیدی نیست .
تو کشورهای خارجی هم که دست به همچین ازدواجی میزنند .خب یا اعتماد صددر صدی به هم ندارن
[="Times New Roman"][="Black"]
یه مرضی که بعضی از ما مسلمان ها دچارش هستیم "عیب یابی برای گناه هست."
اگر اسلام بگوید "خوردن شراب حرام هست. زیرا فقط و فقط نور چشم را کم می کند."
یک عده رگ غیرتشون میزنه بالا که این چه وضعشه؟ و خودشون دست به کار میشن و میگن:
"خوردن شراب باعث بی غیرتی می شود."
"خوردن شراب باعث عقیم شدن می شود."
"خوردن شراب باعث همگروه شدن ایران با پرتغال و اسپانیا در جام جهانی می شود."
و...
الانم برای ازدواج سفید هم همینطور هست. ازدواج سفید حرام هست و قطعا به زندگی انسان آسیب میزند.
ولی شاید در 90% موارد همان ازدواج اسلامی خودمونه که خطبه عقدی خونده نشده و فقط 10 درصدش مشکل داره.
در پاسخ به سوال شما باید بگم که اگر شما یه سوپر مارکت داشته باشی هر مشتری بیاد باید بابت جنسی که بر میداره به شما پول بده.
چون اونجا شما کاسب هستی و در ازای جنس پول میگیری. ولی اگر پسرت بیاد توی مغازه چی؟
از در و دیوار بالا میره. قفسه ها رو بهم میریزه. بستنی می خوره. پفک می خوره. در یخچالها رو نیمه باز میزاره.
یک ریالی هم نمیده. آخر سر هم قربون صدقه اش میری.
وقتی کسی رو دوست داشته باشی و پای عشق وسط باشه همه ی سرویس ها رایگانه.
ولی وقتی کاسب باشی از پول یه آدامس خرسی هم نمی گذری.
که بیشتر ازدواج هایی که ما می بینیم کاسبیه.
[/]
ازدواج سفید یعنی من به تو اعتمادی ندارم زندگی هم که بخواد اینطوری
شکل بگیره .جهنمه .
اگه دختر وپسر ی هم واقعا هم رو دوست دارن وهم کفو
همن قاطعانه بمونن روی حرفشون و با کمترین هزینه ازدواج کنن .
مطمئن باشید دختر وپسری که مطمئن هستن با هم خوشبخت میشن
همچین کار ی میکنند منتها دختر وپسر مطمینا به همدیگه اعتماد ندارن که
همه چی رو میسپرن به خیلیها ....
ازدواج با شناخت واعتماد باید سر بگیره.متاسفانه جوونا خیلی راحت
بسم الله السلام
چیزی که در ازدواج سفید هست و باعث میشه مورد تمایل بعضی افراد باشه اینه که هر وقت خواستن میتونند دیگه نباشند.یعنی در واقع در ابتدای امر هر کدام از زن و مرد دارند به همدیگر میگویند هر وقت نخواستم دیگه نخواهم بود.مشکلی با این موضوع نداری؟
بالاخره دو نفر تا مدتی برای هم جاذبه دارند .چیزی که باعث میشه تا اون مدت کنار همدیگر بمونند عشق نیست. یک سری تمایلات فیزیولوژیک و احساس کاذب است.
کسی نمی تونه به کس دیگه ای بگه تا هر وقت که عاشقت بودم کنارت می مونم. این جمله اصولا خود متناقض است.
[="Arial"]واقعا مردها اینجوری فک میکنن....ادم اینجا میاد افسردگی میگیره....ادم دوس داره بره تنها تو بیابون تو یه کلبه زندگی کنه ولی مردش اینجوری از ازدواج رسمی ناله نکنه...و به هیچ مردی تکیه نکنی...اه اه
[="Arial"][=arial]سلام
یادمه چندسال پیش یکی از اقوام خیلی یهویی گفت پسرم داماد شد
گفتیم یعنی چی؟ چه بی خبر؟ عروسی نگرفتن؟
گفتش نه فقط یه روز اومد خونه و گفت یه دختری دیدم میخوامش
اگه تا هفته بعد نریم زیر یه سقف خودمو میکشم
بابای پسره وضعش حسابی خوب بود یه خونه واسشون خرید با همه وسایل و فرستاد اروپا ماه عسل و تشریف بردن خونه خودشون
اما
تبه که خوابید
خیلی راحت طلاق توافقی گرفتن و برگشتن خونه والدین گرامی
صبح تا شب میرن خونه خودشون و پیش همدیگه شبا برمیگردن خونه باباجون اینا
پدران گرامی هم همه هزینه های فرزندانشون رو تقبل میکنن
و پز روشنفکری میدن که بچه هامون ازدواج سفید کردن
خیالمون راحته که زنجیری به پاشون نیست ...
اگه بحث توقع و خرج زندگی و غذا پختن و مسئولیت بود
باباها که داشتن
نمیتونستن خدمتکار بگیرن و خرج کنن که اینا به طلاق نرسن؟؟؟
مطمئنا میتونستن
ولی درد اینا اون چهارکلمه عربیه بود که نمیذاشت توی جمع شوهرشو یه ورش بشونه دوست پسرشو یه ور دیگه اش
درد اینا اتاق خوابی بود که به گلستان بودن عادت داشت
و با ازدواج باید به یکی بسنده میکرد
درد اینا یه کلام هرزگی بود که ازدواج سفید تائیدش میکنه همین.
درد اینا اون چهارکلمه عربیه بود که نمیذاشت توی جمع شوهرشو یه ورش بشونه دوست پسرشو یه ور دیگه اش
سلام
بزرگوار همین الان خیلیها هستند که آن چهارکلمه عربی را خوانده اند ولی علاوه بر شوهرشان(یا زنشان) یا چند نفر دیگر هم رابطه دارند
سوء استفاده از یک موضوع که نمیتواند دلیل بر اشتباه بودن آن موضوع باشد
بالاخره دو نفر تا مدتی برای هم جاذبه دارند
چیزی که باعث میشه تا اون مدت کنار همدیگر بمونند عشق نیست. یک سری تمایلات فیزیولوژیک و احساس کاذب است
سلام
مگر آنچه زنها و شوهرها را کنار هم نگاه داشته لزوماً عشق است؟!
خیلی از ازدواجها نیز همین داستان را دارد. یعنی طرفین بخاطر جبرهای بیرونی مانند حرف مردم ، زشت بودن طلاق ، بچه ها ، عادت به طرف مقابل ، آخه گناه داره و.... کنار هم میمانند
همای رحمت;956598 نوشت:
در هر صورت این نوع ازدواج فقط وفقط به ضرر دختر تمام میشه
نمیدونم اینا چه دخترهایی هستن که راضی به این نوع ازدواج میشن
سلام
شاید تعریف آنها از سود و ضرر متفاوت باشد
شاید سود را در اینکه موقع طلاق مهریه و نفقه را از چشم طرف در بیاورند تعریف نمیکنند
اکثر آنچه که ما به عنوان "ضرر دختر" میشناسیم عواملی بیرونی و مربوط به نوع تربیت و عرف جامعه هستند ، نه ضرری فی نفسه
پ.ن: کاش یک خانم این معما را برایم حل میکرد که چرا خانمها از ابتدای ازدواج مدام به فکر سود و زیان آیندشان هستند
اما از مردها انتظار دارند فقط از عشق سخن بگویند؟!
سلام
مگر آنچه زنها و شوهرها را کنار هم نگاه داشته لزوماً عشق است؟!
خیلی از ازدواجها نیز همین داستان را دارد. یعنی طرفین بخاطر جبرهای بیرونی مانند حرف مردم ، زشت بودن طلاق ، بچه ها ، عادت به طرف مقابل ، آخه گناه داره و.... کنار هم میمانند
سلام بر شما
باز هم میرسیم به جمله ی تکراری"اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند".
فرموده بودند خوبی ازدواج سفید اینه که با عشق کنار هم اند.عرض کردم خیر بخاطر عشق نیست.
پس این نمیتونه حسن باصطلاح ازدواج سفید باشه در مقابل ازدواج رسمی.
وگرنه که کاملا مشهوده که در همه ی ازدواج ها بخاطر عشق نیست که زن و مرد کنار همدیگر میمانند.
کاش یک خانم این معما را برایم حل میکرد که چرا خانمها از ابتدای ازدواج مدام به فکر سود و زیان آیندشان هستند
اما از مردها انتظار دارند فقط از عشق سخن بگویند؟!
سلام
به نظرم همه خانوم ها نیاز به پشتوانه دارند شاید ترس از آینده هست که مبادا اتفاقی در رابطشون ایجاد بشه و پشتوانه ای نداشته باشن و بخاطر همین موضوع به فکر سود و زیان آینده هستن.
پرسش 1:
چرا بجای آنکه بگوئیم در ازدواج سفید تعهد کم است ، نگوئیم توقعات کم است؟
تعهد = پیمان بستن ، کاری را بر عهده گرفتن
توقع = انتظار داشتن
به نظر من هر دو در سطح پایین و کم هستند .
مثلا دیگه اینجا زن از مرد توقع خرید طلای ان چنانی را ندارد ! => پایین بودن توقع
مثلا زن و مرد یقینا قرار نیست و محتمل هست با هم باشند یا نه => عدم تعهدی خاص
Reza-D;956593 نوشت:
پرسش 2:
چرا افراد (زن یا مرد) حاضرند در ازدواج سفید با کمترین توقع زندگی کنند ، اما در ازدواج رسمی توقعات پایین نمیآید؟
خب چون در ازدواج رسمی صحبت از یک عمر زندگی هست بنابراین توقعات و تعهداتی مطرح میشه و طبیعی هست !
منتها نباید حالت افراطی داشته باشه
مثلا هر کسی در حد توان خودش مراسمش رو برگزار کنه و حالت عرفی نداشته باشه !
مثلا فلانی که مراسمش رو در تالار سلطنتی شیشه ای برگزار کرد !
نیازی نیست اقای ایکس که توان مالیش نمیرسه در انجا برگزار کنه .
مشکل اینه در ازدواج رسمی با یه سری هنجارهایی که عرفی شده اند باید سرو کله بزنیم
Reza-D;956593 نوشت:
همان پرسش 2 (به شکلی دیگر):
چرا بی بند و بارهایی فلان فلان شده که ازدواج سفید میکنند کم توقع هستند ولی مومنین باحیاهای پاکدامن حاضر نیستند توقعشان را کم کنند؟
چون بی بند و بارهای فلان شده میگن بریم ببینیم این توی بساطش چی داره ؟ اگه نشد میریم سراغ اون یکی :-s
_________________
خب یه مساله ی شخصی هست و باید توقعاتاتشون در حد طبیعی باشه
برخی توقعات سازنده و برخی ناسازنده هستند .
اینکه مثلا بتول خانم توقع داره شوهر اینده اش معتاد نباشه یه توقع بجا هست
ولی اینکه بلقیس خانم توقع داره که شوهر اینده اش براش 750 گرم طلا بخره معقول نیست !
سلام
قرار نیست دنبال مقصر بگردیم!
در حال بررسی علل این نوع از ازدواج هستیم، و در خصوص چرایی پذیرفتن این ازدواج از طرف خانمها.
دلایل زیادی میتواند افراد را به این ازدواج سوق دهد، یک مورد آن بی بند وباری است که شما منهای آن خواستید بقیه موارد مطرح شود.
بی بند باری که حال ممکنه منشاء وارداتی و گرفته شده از خارج از کشور، رسانه ها و فضا مجازی باشد،
ممکنه عدم پای بندی به تقیدات عرفی، دینی، اجتماعی، فرهنگی باشد که مربوط به داخل است. که چرا و چگونگی هرکدام خود بحث جداگانه می طلبد.
انچه بنده عرض کردم و مرد را آقا بالا سر دانستم، واقعیت جامعه بود و در حال حاضر هم تا حدودی در جامعه بخصوص در روستاها دیده می شود!، که این مورد نیز وابسته به عوامل گوناگون از جمله برداشت بد و غلط از احکام دین در مورد حقوق زن، فرهنگ مردسالاری، برتری جنسیت، و....موجب شد تا زن خود را اسیر و برده و کنیز مرد بداند. و استقبال از بستر آماده ازدواج سفید بعید به نظر نمی رسد.
پ.ن.
توجه داشته باشید این موارد برای زنهایی است که وارد این ازدواج شده اند توصیه به خانمها تلقی نشود.
Reza-D;956591 نوشت:
عشق که قطعاً باید دارای این سه فاکتور باشد
اما ازدواج لزوماً این سه تا را ندارد
سه فاکتور گفته شده به مثلث عشق معروف است، چیزی که شما بیان کردید کاملا درست است و در یکی از انواع این مثلث یا انواع عشق در این دیدگاه جا دارد، بنده از واژه "عشق کامل" استفاده کردم ، یعنی زمانی یک عشق(ازدواج) کامل است که این سه ضلع (فاکتور) را در یک اندازه مساوی داشته باشند.
ازدواج موفق لزوما باید این سه ضلع را داشته باشد .[SPOILER]
[/SPOILER]
و منظور از تعهد به بخشی از آنکه حقوقی است و قابل ثبت بر می گردد و بخش دیگر آن که میتوان گفت بخش مهم آن که موجب تحکیم عشق (ازدواج) است تعهد عاطفی طرفین است که بارفتار طرفین ثبت می شود و با تفاهم و تعامل اجرا می شود.
با توجه به اینکه در در ازدواج سفید تعهدی نیست و یا اگر هست بصورت موقتی است و اثر گذار نیست. یعنی تعهدات عاطفی و حقوقی نیست.
زن در بند احکام دین نمی باشد که اجازه خروج از منزل را از همسر لازم داشته باشد و تمکین واجبی در کار نیست،
همچنین از نظر عرف بسوز و بساز ندارد،
از نظر اجتماعی هم جدای از ساختار اجتماعی به میل و رغبت خود رفت و آمد خواهد داشت.
طبق معمول باید گریزی به فاصله حقیقت تا واقعیت موجود نیز زد. اگر یک نمونه عینی در این تاپیک داشتیم و مستقیم از زبان خودشان علل و انگیزه این ازدواج بررسی می شد، می توانستیم بحثها را به واقعیت نزدیک تر کرد.
کاش یک خانم این معما را برایم حل میکرد که چرا خانمها از ابتدای ازدواج مدام به فکر سود و زیان آیندشان هستند
اما از مردها انتظار دارند فقط از عشق سخن بگویند؟!
منظور از سود و زیان فقط مسائل مادی نیست، بیشتر مسائل عاطفی مد نظر است و در حقیقت از مادیات به عنوان دستاویزی برای رسیدن به مسائل عاطفی استفاده می کنند. اتفاقا از ابتدا به این قضیه اصلا فکر نمی کنند بیشتر از مردها، خانمها می گویند مهریه رو کی گرفته کی داده! بعدها که با مشکلی مواجه می شوند و از آنجائیکه مهارت لازم برای حل مسئله و تعارض ندارند به حقوق مادی خود آویزان می شوند.
انتظار شنیدن سخن عشق از مردها هم یک نیاز عاطفیست. (البته نمیدونم چند درصد از زنان موفق به شنیدن آن خواهند بود)و یا (چند درصد از مردان متوجه این انتظار خواهند شد)
نکته بعدی اینکه اصلا با این نظر که دختر بیشترین ضرر می کند موافق نیستم، به نظر من مرد هم در یک رابطه به اندازه زن سهم دارد. سود و زیانی باشد هر دو سهیمند.نه اینکه باید باشند؛ هستند
سلام
مگر آنچه زنها و شوهرها را کنار هم نگاه داشته لزوماً عشق است؟!
خیلی از ازدواجها نیز همین داستان را دارد. یعنی طرفین بخاطر جبرهای بیرونی مانند حرف مردم ، زشت بودن طلاق ، بچه ها ، عادت به طرف مقابل ، آخه گناه داره و.... کنار هم میمانند
پ.ن: کاش یک خانم این معما را برایم حل میکرد که چرا خانمها از ابتدای ازدواج مدام به فکر سود و زیان آیندشان هستند
اما از مردها انتظار دارند فقط از عشق سخن بگویند؟!
ولی من میگم اگه کسی بخاطره بچه(یا هر بهونه ) طلاق نگرفته مطمئن باش یا نمیتونه چن سال بیشتر دووم بیاره یا داره دروغ میگه.
نمیدونم شما یه جایی از ذهنت باید توجیح بشه که چی؟چرا با زنی(مردی) که عشق ندارم بهش باید زندگی کنم..اگه اشتبا نکنم یه همچین مسئله ای باید حل شه
من زیاد نمیتونم منظورمو برسونم فقط اینکه یا باید عاشق بشی یا قید زندگیو باید بزنی...فکره یه زن(مرد)دیگه هم نباشید از کجا معلوم این همون عشق ابدی شما خواهد بود..
باید عاشق همون زنی(مردی) باشی که باهاش زندگی میکنی...باید عاشق شی اگه نباشی....(..)
منظور از سود و زیان فقط مسائل مادی نیست، بیشتر مسائل عاطفی مد نظر است و در حقیقت از مادیات به عنوان دستاویزی برای رسیدن به مسائل عاطفی استفاده می کنند. اتفاقا از ابتدا به این قضیه اصلا فکر نمی کنند بیشتر از مردها، خانمها می گویند مهریه رو کی گرفته کی داده! بعدها که با مشکلی مواجه می شوند و از آنجائیکه مهارت لازم برای حل مسئله و تعارض ندارند به حقوق مادی خود آویزان می شوند.
انتظار شنیدن سخن عشق از مردها هم یک نیاز عاطفیست. (البته نمیدونم چند درصد از زنان موفق به شنیدن آن خواهند بود)و یا (چند درصد از مردان متوجه این انتظار خواهند شد)
نکته بعدی اینکه اصلا با این نظر که دختر بیشترین ضرر می کند موافق نیستم، به نظر من مرد هم در یک رابطه به اندازه زن سهم دارد. سود و زیانی باشد هر دو سهیمند.نه اینکه باید باشند؛ هستند
سلام
اولا رابطه دارن ولی نمیتونن تو جمع هردو بذارن کنار هم
ثانیا خیلی ببخشید فکر کردم بحثمون روی افرادیه که فارغ از دین و مذهب آدم هستند
که عرض کردم چهارتا کلمه دست و بالشون رو بسته
وگرنه اونی که با وجود شوهر شرعی و عرفی و قانونی دوست پسرم داره
سگ بهش شرف داره چون خیلی وقته از اون چهارتا کلمه عبور کرده
سلام
اولا رابطه دارن ولی نمیتونن تو جمع هردو بذارن کنار هم
ثانیا خیلی ببخشید فکر کردم بحثمون روی افرادیه که فارغ از دین و مذهب آدم هستند
که عرض کردم چهارتا کلمه دست و بالشون رو بسته
وگرنه اونی که با وجود شوهر شرعی و عرفی و قانونی دوست پسرم داره
سگ بهش شرف داره چون خیلی وقته از اون چهارتا کلمه عبور کرده
Im_Masoud.Freeman;956906 نوشت:
[=Times New Roman]
باید خودمون رو با ناتوانی ها و نقاط ضعف شخصیت طرف مقابل تصور کنیم.
اونوقت ببینیم اگر ما جای طرف مقابل بودیم چه عکس العملی نشون می دادیم.
نه اینکه خودمون رو با خوشبختی الانمون ببریم بزاریم توی مشکل فعلی طرف مقابل.
خوب معلومه که در این شرایط فشاری رو احساس نمی کنیم و دست به خیلی کارها نمی زنیم.
ببینین..حالا من اصن از ادم هایی که شوهر و دوس پسر دارن اصن و ابدا و به هیچ وجه حمایت و طرفداری نمیکنم..ولی اگر از روانشناسان پرسیه شه اونها به شدت شما به اون سگ نمیگن..چون..خیلی از ادم هایی که همچین کاری میکنن..حالا شاید تو یه مدت کوتاه..از ترس اینه که شوهرش بمیره و اون تنها بمونه..پس از اضطراب زیاد میره دنبال یه مرده دیگه تا اگه یه روز شوهرش تنهاش گذاشت حالا یا مرگ یا طلاق یا خیانت..کسی باشه که تنها نمونه..خیلی هاش از اضطراب عزیز نه هوا و هوس ..حالا بازم نظره شما محترمه.
فرض کنید دختر و پسری میخواهند ازدواج کنند
دختر دختر اعتقادی به مهریه ندارد پس مهریه ای هم طلب نمیکند ؛ و مرد هم قصد ازدواج با زن دیگری را ندارد
به هم قول میدهند که درآمدشان را با هم خرج کنند که چنین تعهدی در احکام ازدواج اسلامی نیست
همچنین متعهد میشوند کارهای بیرون بر عهده مرد و کارهای داخل برعهده زن باشد که این تعهد نیز در احکام ازدواج اسلامی وجود ندارد
از طرفی تعهد میکنند مثلاً برای 3 سال کنار هم باشند که این میشود همان تعهد عقدموقت در اسلام
یا تعهد میکنند تا زمانی که تفاهم دارند کنار هم بمانند که این هم میشود همان تعهد عقددائم در اسلام
ولی خطبهء عقد را به عربی یا هر زبان دیگری نمیخوانند و هیچ دفتر ثبتی را هم امضاء نمیکنند
حالا:
1 - میبینید که اگر دو نفر تعهدات خواسته شده در شرع اسلام را نمیپذیرند ، به این معنا نیست که کلاً بی تعهد هستند
2 - مرد مهریه زن را متعهد نشده و زن اجازه ازدواج مجدد مرد را ، که عملاً 80 درصد ازدواجهای اسلامی همینطورند اما کسی نمیگوید این ازدواجها باطلند!
3 - دو تعهد به هم داده اند
"درآمد هم را با هم خرج کردن" و "تقسیم کار" ؛ که در احکام اسلامی نیست اما در اخلاق اسلامی هست و بسیار هم پسندیده است
4 - از نظر مدت نیز اختلاف چندانی با ازدواج اسلامی ندارد
5 - در ازدواج بالا سه تفاوت با ازدواج اسلامی وجود دارد: عدم تعیین مهریه ، عدم اجازه برای ازدواج مجدد مرد ، و خوانده نشدن خطبه عقد
جدای از بحث یک خط خطبهء عربی
بفرمائید چرا خانمها نگران تعیین نشدن مهریه هستند؟ از فردای طلاق میترسند ، درست است؟
چرا آقایان از عدم اجازه برای ازدواج مجدد نگران میشوند؟ از فردایی که کافی ارضا نشدند نگرانند ، درست است؟
آیا اینها بیشتر نشان دهندهء عدم اعتماد به هم در ازدواج سفید است یا در ازدواج اسلامی؟
ابوالفضل;956652 نوشت:
مثلا زن و مرد یقینا قرار نیست و محتمل هست با هم باشند یا نه => عدم تعهدی خاص
ابوالفضل عزیز ، آنها با هم هستند!
مشکل اینجاست که ما و خیلی دیگر از کاربران برای نقد ازدواج سفید از ابتدا آن را اشتباه فرض گرفته اید که این شیوه صحیح نقد نیست
وقتی میگوئید "قرار نیست با هم باشند" در واقع دارید میگوئید "قرار نیست ازدواج اسلامی داشته باشند"
در حالیکه آنها همین با هم بودن را ازدواج تعریف میکنند برادر و ازدواج مورد قبول آنهاست
باز هم میرسیم به جمله ی تکراری"اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند".
فرموده بودند خوبی ازدواج سفید اینه که با عشق کنار هم اند.عرض کردم خیر بخاطر عشق نیست.
پس این نمیتونه حسن باصطلاح ازدواج سفید باشه در مقابل ازدواج رسمی.
وگرنه که کاملا مشهوده که در همه ی ازدواج ها بخاطر عشق نیست که زن و مرد کنار همدیگر میمانند
عرض بنده هم همین بود که با اثبات اینکه ازدواج سفید لزوماً بخاطر عق نیست ، نمیتوان اثبات کرد که ازدواج رسمی بخاطر عشق است
و توضیح شما هم صحیح بوده و برعکس این موضوع هم صادق است. در نتیجه در این بخش به یک برتری "خنثی" میرسیم
یعنی صرفاً از روی ظاهر هیچ یک از این دو نوع ازدواج نمیشود اثبات کرد که عشقی در کار هست یا اثبات کرد که نیست
ریحــانه الــنبی;956725 نوشت:
بی بند باری که حال ممکنه منشاء وارداتی و گرفته شده از خارج از کشور، رسانه ها و فضا مجازی باشد،
ممکنه عدم پای بندی به تقیدات عرفی، دینی، اجتماعی، فرهنگی باشد که مربوط به داخل است. که چرا و چگونگی هرکدام خود بحث جداگانه می طلبد
نمیشود با قاطعیت اسم بی بند و باری روی آن گذاشت
اگر منظور از بی بند و باری رعایت نکردن چهارچوبهای اخلاقی و تعهدات دوطرفه باشد ، بله بی بند و باری است
اما مشکل اینجاست که بی بند و باری را به عواملی بیرونی مثل "خوانده نشدن خطبه ، عرف اجتماع و....." اطلاق میکنیم!
در واقع اینگونه است که میپرسیم چرا ازدواج سفید بد است؟
و جواب میگیریم:
- چون ازدواج نکرده اند
- چون معلوم نیست ازدواج کنند یا نه
- چون ممکنه پسره بزنه زیرش - چون ازدواجشون جایی ثبت نشده
- چون ممکنه باباهاشون بفهمن آبروشون بره
آیا اگر عرف و خانواده ها موافق باشند دیگر مشکل حل است؟
آیا ازدواج سفید برای کسانی که دین ندارند اما پایبند به اخلاق هستند مناسب است یا نامناسب است؟
عرض من این است که ایراد و نقد باید به عملکرد خودِ این نوع ازدواج باشد
ریحــانه الــنبی;956725 نوشت:
با توجه به اینکه در در ازدواج سفید تعهدی نیست و یا اگر هست بصورت موقتی است و اثر گذار نیست
یعنی تعهدات عاطفی و حقوقی نیست
حقوقیش را قبول دارم اما ممنون میشوم توضیح بفرمائید بر چه اساسی میفرمائید تعهد عاطفی نیست
ریحــانه الــنبی;956725 نوشت:
منظور از تعهد به بخشی از آنکه حقوقی است و قابل ثبت بر می گردد
و بخش دیگر آن که میتوان گفت بخش مهم آن که موجب تحکیم عشق (ازدواج) است
اولاً بارها در این تاپیک عنوان شد که یکی از دلایل روی آوردن به ازدواج سفید ، عدم اعتماد به طرف مقابل است
در حالیکه میبینیم در ازدواج رسمی است که طرفین از یکدیگر امضا میگیرند
ثانیاً در ازدواج رسمی/دینی ، وزنهء تعهد حقوقی بسیار بسیار سنگینتر است
همان گونه که خود اشاره فرمودید که:
ریحــانه الــنبی;956725 نوشت:
زن(یا مرد) در بند احکام دین نمی باشد که....
از نظر عرف بسوز و بساز ندارد.....
به عبارتی اینکه کسی تن به ازدواج رسمی میدهد لزوماً نشانه این نیست که آدم متعهدی است (آنطور که در این تاپیک گفته میشود)
بلکه ما گزینه دیگری نداریم که اگر داشتیم ، خیلیها از گزینه های دیگر استفاده میکردند و نه از ازدواج رسمی
نمونه اش دوستیهای دختر و پسر ، ازدواج سفید و......
فرض کنید دختر و پسری میخواهند ازدواج کنند
دختر دختر اعتقادی به مهریه ندارد پس مهریه ای هم طلب نمیکند ؛ و مرد هم قصد ازدواج با زن دیگری را ندارد
به هم قول میدهند که درآمدشان را با هم خرج کنند که چنین تعهدی در احکام ازدواج اسلامی نیست
همچنین متعهد میشوند کارهای بیرون بر عهده مرد و کارهای داخل برعهده زن باشد که این تعهد نیز در احکام ازدواج اسلامی وجود ندارد
از طرفی تعهد میکنند مثلاً برای 3 سال کنار هم باشند که این میشود همان تعهد عقدموقت در اسلام
یا تعهد میکنند تا زمانی که تفاهم دارند کنار هم بمانند که این هم میشود همان تعهد عقددائم در اسلام
ولی خطبهء عقد را به عربی یا هر زبان دیگری نمیخوانند و هیچ دفتر ثبتی را هم امضاء نمیکنند
حالا:
1 - میبینید که اگر دو نفر تعهدات خواسته شده در شرع اسلام را نمیپذیرند ، به این معنا نیست که کلاً بی تعهد هستند
2 - مرد مهریه زن را متعهد نشده و زن اجازه ازدواج مجدد مرد را ، که عملاً 80 درصد ازدواجهای اسلامی همینطورند اما کسی نمیگوید این ازدواجها باطلند!
3 - دو تعهد به هم داده اند
"درآمد هم را با هم خرج کردن" و "تقسیم کار" ؛ که در احکام اسلامی نیست اما در اخلاق اسلامی هست و بسیار هم پسندیده است
4 - از نظر مدت نیز اختلاف چندانی با ازدواج اسلامی ندارد
5 - در ازدواج بالا سه تفاوت با ازدواج اسلامی وجود دارد: عدم تعیین مهریه ، عدم اجازه برای ازدواج مجدد مرد ، و خوانده نشدن خطبه عقد
جدای از بحث یک خط خطبهء عربی
بفرمائید چرا خانمها نگران تعیین نشدن مهریه هستند؟ از فردای طلاق میترسند ، درست است؟
چرا آقایان از عدم اجازه برای ازدواج مجدد نگران میشوند؟ از فردایی که کافی ارضا نشدند نگرانند ، درست است؟
آیا اینها بیشتر نشان دهندهء عدم اعتماد به هم در ازدواج سفید است یا در ازدواج اسلامی؟
ابوالفضل عزیز ، آنها با هم هستند!
مشکل اینجاست که ما و خیلی دیگر از کاربران برای نقد ازدواج سفید از ابتدا آن را اشتباه فرض گرفته اید که این شیوه صحیح نقد نیست
وقتی میگوئید "قرار نیست با هم باشند" در واقع دارید میگوئید "قرار نیست ازدواج اسلامی داشته باشند"
در حالیکه آنها همین با هم بودن را ازدواج تعریف میکنند برادر و ازدواج مورد قبول آنهاست
با سلام وعرض ادب
ببینید اگر همچین ازدواجی (سفید)آشکارا صورت بگیره
وسه سال به همین منوال ادامه بدن وببینن که به درد هم
نمیخورن ومیبایست جدا بشن اینجا به ضرر زن تموم میشه .چرا که دیگه شرایط مجردیش رو نداره
و کمتر پسری حاضر میشه با اون ازدواج کنه .
بعد هم هیچ پشتوانه ایی نداره برا ادامه زندگی و.....
ولی اگه این ازدواج مخفیانه باشه اولا سختیهای متاهلا
بیشتر از مردها، خانمها می گویند مهریه رو کی گرفته کی داده!
میگویند اما همهشان هم تعیین میکنند و بعضاً هم به مقدار قابل توجه نگران نبودن از حقی که دیگری قرار است پرداخت کند که کار بزرگی نیست
آیا خانمها حاضرند حق 4 همسری را برای آقایان به رسمیت بشناسند و در دفتر ازدواج نیز ثبت کنند ، بعد بگویند: حالا کی چهارتا زن گرفته کی داده؟
ریحــانه الــنبی;956729 نوشت:
انتظار شنیدن سخن عشق از مردها هم یک نیاز عاطفیست
بله درست است ، اما بنده گفتم چرا خانمها این انتظار را از مردها دارند اما درمورد خودشان به دنبال سود و زیان هستند؟
مهریه ، خانه داشتن مرد ، شاغل بودن مرد و مواردی از این دست میشود نشانهء عاقل بودن و آینده نگری ، و عدم پرداختن به آنها نشانه نادان بودن
اما پرداختن به ازدواج مجدد ، عقدموقت ، دیدن اندام دختر قبل از ازدواج و.... میشود نشانه بوالهوس بودن و بی عاطفگی مرد ، و عدم پرداختن به آنها نشانه عاشق بودن
از این بابت گفتم وگرنه حقی که فرمودید برای خانمها محفوظ و محترم است
ریحــانه الــنبی;956729 نوشت:
نکته بعدی اینکه اصلا با این نظر که دختر بیشترین ضرر می کند موافق نیستم
به نظر من مرد هم در یک رابطه به اندازه زن سهم دارد. سود و زیانی باشد هر دو سهیمند
@};-
سوء تفاهم نشود ولی باور شنیدن چنین حرفی از یک خانم برایم بسیار دشوار است
اگر همچین ازدواجی (سفید)آشکارا صورت بگیره وسه سال به همین منوال ادامه بدن
و ببینن که به درد هم نمیخورن و میبایست جدا بشن
اینجا به ضرر زن تموم میشه . چرا که دیگه شرایط مجردیش رو نداره
و کمتر پسری حاضر میشه با اون ازدواج کنه
سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر گرامی
مگر در ازدواج اسلامی پیش نمیآید دو نفر ازدواج کنند و بعد از 3 سال (یا حتی کمتر) طلاق بگیرند؟
یعنی میفرمائید وقتی زن و شوهری فهمیدند به درد هم نمیخورند ، باید به زور کنار هم بمانند؟
همای رحمت;956981 نوشت:
بعد هم هیچ پشتوانه ایی نداره برا ادامه زندگی و.....
اولاً در ازدواج اسلامی هم قرار نیست الزاماً زن پشتوانه مالی داشته باشد
ما در صدر اسلام ازدواجهایی داشته ایم که مهریه زن آموزش قرآن بوده
ثانیاً دقیقاً منظور من همین بود وقتی پرسیدم چرا خانمها در ازدواج سفید از خیلی حقوق خود میگذرند ، اما در ازدواج رسمی نه؟
این را بعداً توضیح خواهم داد انشاالله
اگر بنا بر این است که فردی باب میل خود ازدواج کند مطمئنا هر آنچه با شرایط و به نفع خودش تمام خواهد شد را در نظر خواهم گرفت
چهار چوب ازدواجش خواسته و میلی که دارد خواهد بود نه چهار چوب اسلامی ...
در این نوع ازدواج حالا هر طور که میخواهند ازدواج کنند ملاک و اصل برای طرفین چیست ؟
اگر اشتباهات عرفی وجود دارد به پای اسلام ننویسید بعد بگویم این ازدواج دردسر دارد فلان است بهمان است تک به تک موارد مطرح شده با در نظر گرفتن روحیه زن و مرد بوده اگر ریشه ای به موضوع پرداخت شود
مردی یا زنی که نمی خواهد زیر بار تعهد برود چطور می تواند بگوید که در فلان ازدواج متعهدانه عمل خواهد کرد پس این فرد دنبال آزادی بی قید و شرط است چه زن چه مرد
سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر گرامی
مگر در ازدواج اسلامی پیش نمیآید دو نفر ازدواج کنند و بعد از 3 سال (یا حتی کمتر) طلاق بگیرند؟
یعنی میفرمائید وقتی زن و شوهری فهمیدند به درد هم نمیخورند ، باید به زور کنار هم بمانند؟
اولاً در ازدواج اسلامی هم قرار نیست الزاماً زن پشتوانه مالی داشته باشد
ما در صدر اسلام ازدواجهایی داشته ایم که مهریه زن آموزش قرآن بوده
ثانیاً دقیقاً منظور من همین بود وقتی پرسیدم چرا خانمها در ازدواج سفید از خیلی حقوق خود میگذرند ، اما در ازدواج رسمی نه؟
این را بعداً توضیح خواهم داد انشاالله
خب همین اگه مهریه رو بشه گرفت خوبه به هر حال میتونه پشتوانه ی مالی داشته ولی اگه مهریه نگیره
نه دیگه شرایط مجردیش رو داره که بتونه یه انتخاب
مناسب وباب میلش داشته باشه ونه پشتوانه مالی که
حداقل بتونه خرج ومخارج خودش رو دربیاره .بماند
مابقی مشکلات روحی وجسمی دیگه .
راجع به بند دوم صحبتهاتون بله اگه شرایط ازدواج مثل
زمان پیامبر آسون بود .بله میشد از مهریه گرفتن گذشت
اگر اشتباهات عرفی وجود دارد به پای اسلام ننویسید بعد بگویم این ازدواج دردسر دارد
............
Reza-D;956978 نوشت:
حرف من هم این است که ازدواج سفید از برخی جهات بسیار بیشتر شبیه به ازدواج اسلامی است تا ازدواجهای ما!!!
هدف آسیب شناسی و چرایی تغییر رویه جوانان است و پاسخ به این سوال که چرا جوانان بجای ازدواج معمول ، سراغ این نوع ازدواج رفته اند
اینکه بگوئیم این ازدواج بد است ، زشت است ، این افراد بی بند و بار هستند ، بی تعهد هستند و..... تاثیر چندان مثبتی ندارد
باید هر دو طرف موضوع را دید. بخشی از این تغییر رویه بخاطر راحت طلبی است ، قبول
اما آیا تنها دلیلش همین است؟
به نظرم شما یا مطالب بنده را نخواندید یا سرسری رد شدید
لطف بفرمائید یک مروری کنید و بعد هر موردی را سزاوار نقد دیدید ، بگوئید تا گفتگو کنیم
بحث دارد میرود سمت مهریه
البته بی راه هم نیست چون یکی از تفاوتهای ازدواج رسمی با ازدواج سفید همین است
واقعاً چرا یک دختر که همجنس شماست از این حق مهم که پشتوانه آینده اش هست میگذرد؟
راحت ترین پاسخ این است که بگوئیم احمق است!
شما در تصویری که از ازدواج ترسیم میکنید ، تمام دختران را متعهد اما بی دفاع که قرار است طلاق داده شوند در نظر میگیرید
و از آن طرف تمام مردها را بی تعهد و بی قید که هر لحظه میخواهند زنشان را طلاق بدهند
1 - دخترانی را تصور کنید که از ابتدا یادگرفته اند که برای خودشان درآمد داشته باشند و الان شاغل هستند و از این نظر بی نیازند
چنین دختری عاشق مردی است و میخواهد کنارش زندگی کند و آینده اش را هم (در صورت بروز اتفاق) خودش با همت خودش تامین میکند ، نه با پول مهریه که از مرد میگیرد!
2 - فرض کنیم تمام زوجها ، صحبت شما را مد نظر قرار داده و بخاطر آینده دختر مهریه ای تعیین کنند که پشتوانه قابل قبولی باشد
حال از بین این دخترها ، عده ای هم هستند که به دلایل مختلف میخواهند زندگی را به هم بزنند
خب اینجا حق آن مردی که متعهد است و میخواهد زندگی کند چه میشود؟ چرا باید متضرر بشود؟
آیا این مردها حق ندارند از ترس اینکه فردا همسرشان زندگی را به هم نزند ، بگویند مهریه نمیدهیم؟
1 - دخترانی را تصور کنید که از ابتدا یادگرفته اند که برای خودشان درآمد داشته باشند و الان شاغل هستند و از این نظر بی نیازند
چنین دختری عاشق مردی است و میخواهد کنارش زندگی کند و آینده اش را هم (در صورت بروز اتفاق) خودش با همت خودش تامین میکند ، نه با پول مهریه که از مرد میگیرد!
درسته این شرایط ایده آل هست اگر خانمی خودش مستقل باشه دیگه نیازی به پشتوانه مالی به اسم مهریه نداره. ولی در حال حاضر همه ی خانم ها شاغل نیستند و حتی ممکن است خانواده ی فقیری داشته باشند و این ترس و بی اعتمادی براشون وجود داره. واقعا واقعا خیلی سخت هست یک خانم به یک آقا و برعکس اعتماد کنند.
از طرف دیگه افرادی هستند که با اشتغال خانم ها موافق نیستند تاپیکش در همین سایت هم موجود هست و فکر می کنند اگر خانم ها سرکار نرند مردها سرکار می رند و ازدواج می کنند و آمار مجردها پایین میاد و مشکلات حل میشه. انگار شده یک کلاف پیچ در پیچ. ولی مستقل شدن خانم ها از نظر مالی خیلی خوبه. حتی اگر بی اعتمادی هم باشه و خدای نکرده اتفاقی هم بیوفته، آسیب کمتری می بینند.
هدف آسیب شناسی و چرایی تغییر رویه جوانان است و پاسخ به این سوال که چرا جوانان بجای ازدواج معمول ، سراغ این نوع ازدواج رفته اند
اینکه بگوئیم این ازدواج بد است ، زشت است ، این افراد بی بند و بار هستند ، بی تعهد هستند و..... تاثیر چندان مثبتی ندارد
باید هر دو طرف موضوع را دید. بخشی از این تغییر رویه بخاطر راحت طلبی است ، قبول
اما آیا تنها دلیلش همین است؟
به نظرم شما یا مطالب بنده را نخواندید یا سرسری رد شدید
لطف بفرمائید یک مروری کنید و بعد هر موردی را سزاوار نقد دیدید ، بگوئید تا گفتگو کنیم
باسلام بنده بخش زیادی از پستها رو نخوندم برای همین هم نقل قول نکردم عرض بنده کلی بود
کجای اسلام نگاه خودخواهانه به موضوع دارد؟
اگر مهریه ای حق زن ازدواج مجدد حق مرد و.... زن و مرد تابع خواست خودنیستند بلکه چیز دیگری حکم فرماست
بنده عرضم اینه شما به معایب این ازدواج بپردازدید آن وقت به محاسن ازدواج اسلامی خواهید رسید
البته باز این موضوع رو با زندگی روز مره ما مقایسه نکنید زن و مردی که اسلام رو وفتی میشناسند که میخواهند مهریه بگیرند یا ازدواج دوم داشته باشند منظورم نیست اسلامی که اگر حق و حقوقی در نظر گرفته نکات اخلاقی هم براش داره
از طرف دیگه افرادی هستند که با اشتغال خانم ها موافق نیستند تاپیکش در همین سایت هم موجود هست و فکر می کنند اگر خانم ها سرکار نرند مردها سرکار می رند و ازدواج می کنند و آمار مجردها پایین میاد و مشکلات حل میشه. انگار شده یک کلاف پیچ در پیچ. ولی مستقل شدن خانم ها از نظر مالی خیلی خوبه. حتی اگر بی اعتمادی هم باشه و خدای نکرده اتفاقی هم بیوفته، آسیب کمتری می بینند.
بنده واقعا متاسف هستم که این تایپک رو شما ازش اینگونه برداشت کردید
اسلام نه مخالف کار کردن زن هست نه میخواهد زن وابسته به مرد باشد از نظر مالی
عرض بنده هم در آن تایپک اینها نبود بنده عرض کردم اینهمه کار که ویژه خانم ها میباشد و آقایان دارند انجامش میدند و یا اصلا کسی نیست که حق حق کند و بخواهد کاری بکند و این همه کار که سازگار و مناسب با آقایان که خانمها تصاحب کردند
هر کسی در جایگاه خودش درست قرار بگیره مطمئنا برای بقیه هم مشکل پیش نخواهد آورد
بحث دارد میرود سمت مهریه
البته بی راه هم نیست چون یکی از تفاوتهای ازدواج رسمی با ازدواج سفید همین است
واقعاً چرا یک دختر که همجنس شماست از این حق مهم که پشتوانه آینده اش هست میگذرد؟
راحت ترین پاسخ این است که بگوئیم احمق است!
شما در تصویری که از ازدواج ترسیم میکنید ، تمام دختران را متعهد اما بی دفاع که قرار است طلاق داده شوند در نظر میگیرید
و از آن طرف تمام مردها را بی تعهد و بی قید که هر لحظه میخواهند زنشان را طلاق بدهند
1 - دخترانی را تصور کنید که از ابتدا یادگرفته اند که برای خودشان درآمد داشته باشند و الان شاغل هستند و از این نظر بی نیازند
چنین دختری عاشق مردی است و میخواهد کنارش زندگی کند و آینده اش را هم (در صورت بروز اتفاق) خودش با همت خودش تامین میکند ، نه با پول مهریه که از مرد میگیرد!
2 - فرض کنیم تمام زوجها ، صحبت شما را مد نظر قرار داده و بخاطر آینده دختر مهریه ای تعیین کنند که پشتوانه قابل قبولی باشد
حال از بین این دخترها ، عده ای هم هستند که به دلایل مختلف میخواهند زندگی را به هم بزنند
خب اینجا حق آن مردی که متعهد است و میخواهد زندگی کند چه میشود؟ چرا باید متضرر بشود؟
آیا این مردها حق ندارند از ترس اینکه فردا همسرشان زندگی را به هم نزند ، بگویند مهریه نمیدهیم؟
نه موضوع فقط مهریه نیست .شرایط زن ومرد مثل نیست .
اولا اگه زن هم شاغل باشه پس باید نیمی از بارداری رو
مرد قبول کنه و بچه داری و کارهای خونه .همه و همه باید نصف بشه .تازه نیروی جسمی ما هم ضعیفتر ه
پس حقوق بیشتری هم باید ما خانمها بگیریم .
والا برادر بزرگوار من هر چی به این قضیه نگاه میکنم
درسته این شرایط ایده آل هست اگر خانمی خودش مستقل باشه دیگه نیازی به پشتوانه مالی به اسم مهریه نداره
ولی در حال حاضر همه ی خانم ها شاغل نیستند و حتی ممکن است خانواده ی فقیری داشته باشند و این ترس و بی اعتمادی براشون وجود داره
شما که قبول دارید بی اعتمادی دو طرفه هست ، کاش مورد 2 را هم پاسخ میدادید:
Reza-D;956996 نوشت:
2 - فرض کنیم تمام زوجها ، صحبت شما را مد نظر قرار داده و بخاطر آینده دختر مهریه ای تعیین کنند که پشتوانه قابل قبولی باشد
حال از بین این دخترها ، عده ای هم هستند که به دلایل مختلف میخواهند زندگی را به هم بزنند
خب اینجا حق آن مردی که متعهد است و میخواهد زندگی کند چه میشود؟ چرا باید متضرر بشود؟
آیا این مردها حق ندارند از ترس اینکه فردا همسرشان زندگی را به هم نزند ، بگویند مهریه نمیدهیم؟
zahra*;956997 نوشت:
از طرف دیگه افرادی هستند که با اشتغال خانم ها موافق نیستند تاپیکش در همین سایت هم موجود هست و فکر می کنند اگر خانم ها سرکار نرند مردها سرکار می رند و ازدواج می کنند و آمار مجردها پایین میاد و مشکلات حل میشه
من نیز چنین عقیده ای دارم (بخش بولد شده) و محکم پای حرفم ایستاده ام
اما نه دقیقاً به این شکلی که شما خواهر محترم نوشتید و نتیجه گیری کردید
من با شاغل شدن خانمها مخالف نیستم
بلکه با شاغل شدن خانمها
و انتظار اینکه همچنان مردها نان آور اصلی خانه باشند مخالفم
در واقع زمانی مخالفت میکنم که خانمها اصطلاحاً هم خدا را میخواهند هم خرما را (جسارت نباشد ، مثال است)
یعنی میخواهند مشاغل بصورت مساوی تقسیم بشود اما مخارج زندگی بطور کامل یا اکثرش به دوش مردها باشد
دوباره بخشی از صحبتم که به آن پاسخ دادید را نگاهی بیندازید:
Reza-D;956996 نوشت:
1 - دخترانی را تصور کنید که از ابتدا یادگرفته اند که برای خودشان درآمد داشته باشند و الان شاغل هستند و از این نظر بی نیازند
چنین دختری عاشق مردی است و میخواهد کنارش زندگی کند و آینده اش را هم (در صورت بروز اتفاق) خودش با همت خودش تامین میکند ، نه با پول مهریه که از مرد میگیرد!
در همان تاپیکهایی که به بحث عدم اشتغال خانمها پرداخته شده از خانمها پرسیدم: آیا شما میپذیرید به خواستگاری مردها بروید؟
آیا میپذیرید مهریه و نفقه بر عهده شما باشد یا 50 - 50 تقسیم شود؟
آیا میپذیرید خرج عروسی و خرید طلا و اجاره تالار و ماشین عروس و.... 50 - 50 تقسیم شود؟
آیا حاضر هستید در خرید یا اجارهء خانه ، نیمی از مبلغ را قبول کنید؟
آیا قبول میکنید در تهیه خوراک و پوشاک و مخارج متفرقه ، نیم هزینه ها بر دوش شما باشد؟
شما که قبول دارید بی اعتمادی دو طرفه هست ، کاش مورد 2 را هم پاسخ میدادید:
من نیز چنین عقیده ای دارم (بخش بولد شده) و محکم پای حرفم ایستاده ام
اما نه دقیقاً به این شکلی که شما خواهر محترم نوشتید و نتیجه گیری کردید
من با شاغل شدن خانمها مخالف نیستم
بلکه با شاغل شدن خانمها و انتظار اینکه همچنان مردها نان آور اصلی خانه باشند مخالفم
در واقع زمانی مخالفت میکنم که خانمها اصطلاحاً هم خدا را میخواهند هم خرما را (جسارت نباشد ، مثال است)
یعنی میخواهند مشاغل بصورت مساوی تقسیم بشود اما مخارج زندگی بطور کامل یا اکثرش به دوش مردها باشد
دوباره بخشی از صحبتم که به آن پاسخ دادید را نگاهی بیندازید:
در همان تاپیکهایی که به بحث عدم اشتغال خانمها پرداخته شده از خانمها پرسیدم: آیا شما میپذیرید به خواستگاری مردها بروید؟
آیا میپذیرید مهریه و نفقه بر عهده شما باشد یا 50 - 50 تقسیم شود؟
آیا میپذیرید خرج عروسی و خرید طلا و اجاره تالار و ماشین عروس و.... 50 - 50 تقسیم شود؟
آیا حاضر هستید در خرید یا اجارهء خانه ، نیمی از مبلغ را قبول کنید؟
آیا قبول میکنید در تهیه خوراک و پوشاک و مخارج متفرقه ، نیم هزینه ها بر دوش شما باشد؟
اگه حق خوری توش نباشه بله همه ی این شرایط رو قبول میکنم به عنوان یه خانم .
ثانیاً دقیقاً منظور من همین بود وقتی پرسیدم چرا خانمها در ازدواج سفید از خیلی حقوق خود میگذرند ، اما در ازدواج رسمی نه؟
این را بعداً توضیح خواهم داد انشاالله
.
همای رحمت;957007 نوشت:
اگه زن هم شاغل باشه پس باید نیمی از بارداری رو
مرد قبول کنه و بچه داری و کارهای خونه .همه و همه باید نصف بشه
آن وقت ما مردها هم میگوئیم اگر بچه دار نشدی طلاقت میدهم
و این گروکشیها مانند زنجیر ادامه پیدا خواهد کرد تا اینکه هر دوی ما (زنها و مردها) از این ازدواج که بر پایه حق و حقوق استوار شده دلزده شویم
و روی به ازدواجی بیاوریم که لااقل از نظر ظاهری عشق در آن جریان دارد ، نه گروکشی بابت حق و حقوق!
به عبارتی همان ازدواج سفید
بله بزرگوار ، یکی از دلایلی که باعث میشود جوانان و حتی خانمها به این نوع ازدواج روی بیاورند این است که دنبال عشق میگردند
اما با کمال تاسف در ازدواج رسمی پیدایش نمیکنند. از بس که میشنوند حق و حقوق ، حق و حقوق ، حق و حقوقو باز حرف قبلیم را تکرار میکنم که ازدواج سفید در بخشهایی از خصوصیاتش ، بسیار بیشتر شبیه به ازدواج اسلامی است تا ازدواجهای ما
منتهی ما فکر میکنیم چون چهارتا بزرگتر دورمان جمع میشوند ، عاقد خطبه میخواند ، دو نفر قند میسابند ، و چندتا برگه را امضا میکنیم
پس داریم اسلامی ازدواج میکنیم
آن وقت ما مردها هم میگوئیم اگر بچه دار نشدی طلاقت میدهم
و این گروکشیها مانند زنجیر ادامه پیدا خواهد کرد تا اینکه هر دوی ما (زنها و مردها) از این ازدواج که بر پایه حق و حقوق استوار شده دلزده شویم
و روی به ازدواجی بیاوریم که لااقل از نظر ظاهری عشق در آن جریان دارد ، نه گروکشی بابت حق و حقوق!
به عبارتی همان ازدواج سفید
بله بزرگوار ، یکی از دلایلی که باعث میشود جوانان و حتی خانمها به این نوع ازدواج روی بیاورند این است که دنبال عشق میگردند
اما با کمال تاسف در ازدواج رسمی پیدایش نمیکنند. از بس که میشنوند حق و حقوق ، حق و حقوق ، حق و حقوق
و باز حرف قبلیم را تکرار میکنم که ازدواج سفید در بخشهایی از خصوصیاتش ، بسیار بیشتر شبیه به ازدواج اسلامی است تا ازدواجهای ما
منتهی ما فکر میکنیم چون چهارتا بزرگتر دورمان جمع میشوند ، عاقد خطبه میخواند ، دو نفر قند میسابند ، و چندتا برگه را امضا میکنیم
پس داریم اسلامی ازدواج میکنیم
والا این عشق نیست این فریب دادن خانمهاست .
چرا که اگه جدا بشن دختره میفهمه چه کلاه بزرگی سرش رفته وخودش خبر نداره .
واسه ی اینکه شرایط زن ومرد با هم فرق داره .زن بعد از
بیوه شدن اصلا وابدا شرایط مجردیش رو نداره .
به نظر من جوونها تا جایی که میتونن مدت زمان شناختشون
رو میبایست بیشتر طول بدن تا با این مشکلات بر نخورن .حتی من ازدواج موقت رو توصیه میکنم .
اگه حق خوری توش نباشه بله همه ی این شرایط رو قبول میکنم به عنوان یه خانم
یعنی در مقابل دریافت عدالت و عشق (یا هرچه که برایتان اهمیت دارد) ، از حق مهریه و نفقه میگذرید
خب خواهر گرامی ، آن خانمی که روی به ازدواج سفید آورده هم که دقیقاً همین کار را کرده!
همای رحمت;957017 نوشت:
به نظر من جوونها تا جایی که میتونن مدت زمان شناخت رو نسبت به هم بالا ببرن خیلی خوب میشه
حتی من ازدواج موقت رو توصیه میکنم
خب اگر راه ازدواج موقت بسته بود چه؟
چاره اش ازدواج سفید است یا مانند آن. درست است؟
یعنی در مقابل دریافت عدالت و عشق (یا هرچه که برایتان اهمیت دارد) ، از حق مهریه و نفقه میگذرید
خب خواهر گرامی ، آن خانمی که روی به ازدواج سفید آورده هم که دقیقاً همین کار را کرده!
خب اگر راه ازدواج موقت بسته بود چه؟
چاره اش ازدواج سفید است یا مانند آن. درست است؟
ببینید برادرم الان زنای غربی مگه این روش رو انتخاب
نکردن؟خب آیا واقعا موفق شدن ؟من که نرفتم وندیدم
باید رفت ودید .
ولی احکام اسلام چطور؟والا با مجوز چند همسری دادن برای مرد ها پذیرشش واسه ی خانمها خیییلی سخته .
از اونور هم مهریه های سنگین خانمها واسه ی مردا .
که این هم خوب نیست وجوابگوی عشق زن وشوهر نسبت به هم نیست .
2 - فرض کنیم تمام زوجها ، صحبت شما را مد نظر قرار داده و بخاطر آینده دختر مهریه ای تعیین کنند که پشتوانه قابل قبولی باشد
حال از بین این دخترها ، عده ای هم هستند که به دلایل مختلف میخواهند زندگی را به هم بزنند
خب اینجا حق آن مردی که متعهد است و میخواهد زندگی کند چه میشود؟ چرا باید متضرر بشود؟
آیا این مردها حق ندارند از ترس اینکه فردا همسرشان زندگی را به هم نزند ، بگویند مهریه نمیدهیم؟
جوابم مشخص بود دیگه. وقتی مهریه معقول باشه دیگه طرفین ضرر نمی کنند. منظور بنده این بود که بی اعتمادی هست برای هر دو طرف. پس پسر هم نمی تونه اعتماد کنه و مهریه بالا بگیره و مطمئن باشه که عاقبت خوش هست و اگر هم اعتماد کرد اصلا معلوم نیست در نهایت چی بشه.
وقتی یک خانم توانمند باشه دیگه نیازی اصلا به مهریه سنگین نیست. مهریه کم باشه مشکل نیست. مثلا 14 تا سکه یا اصلا 5 تا یا کلا هیچی. هیچ کدوم ضرری نمی کنند. اگر مشکلی پیش آمد که جدا میشند و خانم هم با توجه به توانمند بودنش آسیب زیادی نمی بینه. خودش از پس زندگی خودش برمیاد. مرد هم قرار نیست مهریه ی آنچنانی پرداخت کنه و مهریه هم ضامن خوشبختی و دست آویزی برای طلاق نگرفتن و جدا نشدن اون ها نخواهد بود. مگر اینکه منظور شما رو درست متوجه نشده باشم.
بنده واقعا متاسف هستم که این تایپک رو شما ازش اینگونه برداشت کردید
اسلام نه مخالف کار کردن زن هست نه میخواهد زن وابسته به مرد باشد از نظر مالی
عرض بنده هم در آن تایپک اینها نبود بنده عرض کردم اینهمه کار که ویژه خانم ها میباشد و آقایان دارند انجامش میدند و یا اصلا کسی نیست که حق حق کند و بخواهد کاری بکند و این همه کار که سازگار و مناسب با آقایان که خانمها تصاحب کردند
هر کسی در جایگاه خودش درست قرار بگیره مطمئنا برای بقیه هم مشکل پیش نخواهد آورد
من چنین برداشتی از صحبت های شما نکردم. هنوز هم فکر می کنم منظور شما همون ها بود که ابتدا در همین جا نوشتم و قبلا که در همون تاپیک نوشته بودم. هنوز هم به چیزهایی که در اون تاپیک نوشتم معتقد هستم و قبول دارم.
اسلام پس از چندین سال به ما رسیده و دوره های مختلفی رو طی کرده و شرایط مختلفی رو دیده و مطمئنا با توجه به همان شرایط چیزهایی اضافه شده و اینکه شرایط این زمان قابل مقایسه با شرایط آن زمان نیست. همان طور که برده داری مثل آن زمان در زمان ما به همون شکل قدیمی دیگه قابل پذیرش نیست.
وگرنه چیزهایی که شما اینجا گفتید که هر کسی جای خودش رو بگیره واضحه و اصلا نیازی به تاپیک زدن نبوده. هر کسی باید با توجه به علاقه مندی هاش سر جای خودش باشه و یک خانم ممکنه علاقه داشته باشه خلبان هواپیما بشه و نه یک خیاط.
هیشکی جواب سوال منو نداد چرا؟
اگر ازدواج معاطاتی شرایط تعیین مهر و...داره...پس چطور فرزندان اهل کتاب حلال زاده هستن ؟
به نظر من که ازدواج سفید همون معاطاتی هست. منتهی از لحاظ حقوقی و ثبت مشکل داره.
یعنی شما میگید اگه یه دختر و پسر برن با هم فرار کن به یه شهر دیگه و زندگی کنن، رابطه حرام هست؟
فرقش با ازدواج به سبک اسلامی اینه که تو میتونی بعدا طلبکار حق و حقوق بشی اما اینجا اگه با هم نساختن سرشان بی کلاه هست.
درواقع ازدواج های رسمی حمایت شده از طرف قانون هستن ولی سفید نه
وگرنه آدم بی دین با یه صیغه عقد میکنه و ثبت میشه اما حقوق زن رو در نظر نمیگیره، اما قانون میتونه حق زن رو بهش بده و حق مرد
ولی آدم با اخلاق چه ثبت بشه چه نشه حق ضایع نمیکنه نیازی هم به قانون نیست
میشه اینجوری نتیجه گرفت به دلیل اینکه همه آدم خوبی نیستن
پس ازدواج رسمی بهتره
یعنی صرفاً از روی ظاهر هیچ یک از این دو نوع ازدواج نمیشود اثبات کرد که عشقی در کار هست یا اثبات کرد که نیست
اول باید بگویید شما ازدواج را چیزی میدانید که حتما درش عشق باشد یا خیر؟این را میگویم برای اینکه در پاسخ بنده نفرمایید در ازدواج اسلامی هم عشق نیست چون مرد حق دارد باز هم ازدواج کند.
اگر عشق در ازدواج سفید هست و اگر شما مدعی هستید که بخاطر عشق است که جوانان این نوع ازدواج را میپسندند،عشق یعنی اینکه تو مرا به نحوی مجذوب کرده ای که من دیگر دنبال چیز دیگری نمیگردم.عشق یعنی تو مرا پر میکنی.یعنی من نمی توانم و اصلا نمی خواهم به هیچ کس دیگر حتی فکر کنم.
اما وقتی در ازدواج سفید میگویند تا وقتی تفاهم داشتیم کنار هم میمانیم ،یعنی عاشق نیستیم که هیچ،حتی توهم عشق هم نداریم.چون حتی توهم عشق هم داشته باشند فعلا در زمان حال تصورشان این است که عاشقند و بنابراین معنی نخواهد داشت که بگویند تا هر وقت تفاهم داشتیم.به صورت پیش فرض برای همیشه شروع میکنند اگر بعدا اتفاقی افتاد راه باز است.نه اینکه به صورت پیش فرض بگویند من ممکن است فردا حس کنم با دیگری خوشبخت تر از اکنونم.بدرود.و چون یک چنین احتمالی هست پس این را به صورت اصلی ترین اصل در قرارمان منظور میکنیم.
ازدواج سفید نه تنها بویی از عشق نبرده است بلکه بویی از انسانیت هم نبرده است.بچه ای که در این ازدواج متولد میشود تکلیفش چیست؟باید از ابتدا بداند که چیزی به نام کانون خانواده ،اصلا موضوعیتی ندارد.تعلق به هیچ مامنی ندارد.پدرش روزی فکر میکرده که با مادرش خوشبخت است. بعدا حس کرده که با دیگری خوشبخت تر است.مادرش هم همینطور.باید بداند که این اصلا انسانی نیست که او بخواهد جلوی غرق شدن پدر یا مادرش را در خوشبختی بگیرد. ببینید برادر لطفا نفرمایید که تمام اینها در ازدواج اسلامی هم هست. مرد اگر از سر تفریح همسرش را طلاق دهد میداند که نزد خدا منفور است.مرد و زن اگر تلاش برای اصلاح زندگیشان نکردند و از سر راحت طلبی طلاق گرفتند میدانند که منفورترین حلال را انجام داده اند.اما در این سفیدی ها اصل و پایه ی مورد قبول اینست که هر وقت نخواستیم نخواهیم بود.و آب هم از آب تکان نخورده است.
دو پرسش:
پرسش 1:
چرا بجای آنکه بگوئیم در ازدواج سفید تعهد کم است ، نگوئیم توقعات کم است؟
پرسش 2:
چرا افراد (زن یا مرد) حاضرند در ازدواج سفید با کمترین توقع زندگی کنند ، اما در ازدواج رسمی توقعات پایین نمیآید؟
همان پرسش 2 (به شکلی دیگر):
چرا بی بند و بارهایی فلان فلان شده که ازدواج سفید میکنند کم توقع هستند ولی مومنین باحیاهای پاکدامن حاضر نیستند توقعشان را کم کنند؟
[="Times New Roman"][="Black"] Reza-D;956593 نوشت:
یه مرضی که بعضی از ما مسلمان ها دچارش هستیم "عیب یابی برای گناه هست."
اگر اسلام بگوید "خوردن شراب حرام هست. زیرا فقط و فقط نور چشم را کم می کند."
یک عده رگ غیرتشون میزنه بالا که این چه وضعشه؟ و خودشون دست به کار میشن و میگن:
"خوردن شراب باعث بی غیرتی می شود."
"خوردن شراب باعث عقیم شدن می شود."
"خوردن شراب باعث همگروه شدن ایران با پرتغال و اسپانیا در جام جهانی می شود."
و...
الانم برای ازدواج سفید هم همینطور هست. ازدواج سفید حرام هست و قطعا به زندگی انسان آسیب میزند.
ولی شاید در 90% موارد همان ازدواج اسلامی خودمونه که خطبه عقدی خونده نشده و فقط 10 درصدش مشکل داره.
در پاسخ به سوال شما باید بگم که اگر شما یه سوپر مارکت داشته باشی هر مشتری بیاد باید بابت جنسی که بر میداره به شما پول بده.
چون اونجا شما کاسب هستی و در ازای جنس پول میگیری. ولی اگر پسرت بیاد توی مغازه چی؟
از در و دیوار بالا میره. قفسه ها رو بهم میریزه. بستنی می خوره. پفک می خوره. در یخچالها رو نیمه باز میزاره.
یک ریالی هم نمیده. آخر سر هم قربون صدقه اش میری.
وقتی کسی رو دوست داشته باشی و پای عشق وسط باشه همه ی سرویس ها رایگانه.
ولی وقتی کاسب باشی از پول یه آدامس خرسی هم نمی گذری.
که بیشتر ازدواج هایی که ما می بینیم کاسبیه.[/]
با سلام وعرض ادب
اولا این ازدواج با کمترین توقع شروع نمیشه ؟
چرا؟
واسه ی اینکه هر کدوم از این زوجا تو خونه ی خودشون
زندگی میکنن خرج ومخارج ومسئولیت پذیری نه زن ونه
مرد هیچکدوم به عهده ندارن .میخوان چکار کنن ؟
اینا مال ایرانه .اگر هم حقیقتا هم رو دوست دارن
فقط بخاطر توقعات بالای خانواده هاست که نمیتونن رسما ازدواج کنن خب
با جدیت تمام روی حرفشون بمونن وازدواج کنن .
به نظر من که مردی که نتونه ازپس همچین مشکلی
بر بیاد هیچ امیدی بهش نیست وباید از خیرش گذشت
و دختری هم که حاضر به همچین ازدواجی بشه معلومه
هیچ عقل نداره .وبه این دختر هم امیدی نیست .
تو کشورهای خارجی هم که دست به همچین ازدواجی میزنند .خب یا اعتماد صددر صدی به هم ندارن
ویا مادیات براشون مهمتر از عشق و ازدواجه .
در هر صورت این نوع ازدواج فقط وفقط به ضرر دختر
تمام میشه و نمیدونم اینا چه دخترهایی هستن که راضی
به این نوع ازدواج میشن .
ازدواج سفید یعنی من به تو اعتمادی ندارم زندگی هم که بخواد اینطوری
شکل بگیره .جهنمه .
اگه دختر وپسر ی هم واقعا هم رو دوست دارن وهم کفو
همن قاطعانه بمونن روی حرفشون و با کمترین هزینه ازدواج کنن .
مطمئن باشید دختر وپسری که مطمئن هستن با هم خوشبخت میشن
همچین کار ی میکنند منتها دختر وپسر مطمینا به همدیگه اعتماد ندارن که
همه چی رو میسپرن به خیلیها ....
ازدواج با شناخت واعتماد باید سر بگیره.متاسفانه جوونا خیلی راحت
از این مسئله میگذرن .
در کل نظر من اینه تو همچین ازدواجی یه جای کار میلنگه .
یا از طرف دختر یا از طرف پسر یا هردو .
میگن هر که پر طاووس خواهد جور هندوستان کشد .
ازدواج سختیهای خودش رو داره ولی ازدواج سفید
بنیاد خانواده ها رو سست میکنه .اعتماد رو از بین میبره .چرا ضعف خودمون رو پای رسم ورسوم ازدواج میگذاریم
والا تقصیر بزرگتر ها هم نیست این رسم ورسوم رو گذاشتن .خیلی هاشون به جووناشون اعتماد ندارن .
قبول دارم خیلی از پدرو مادر ها هم عقده ها وضعفهای
شخصی خودشون رو میخوان با رسم ورسوم سختگیرانشون خالی کنن ولی همیشه هم اینطور نیست .
بسم الله السلام
چیزی که در ازدواج سفید هست و باعث میشه مورد تمایل بعضی افراد باشه اینه که هر وقت خواستن میتونند دیگه نباشند.یعنی در واقع در ابتدای امر هر کدام از زن و مرد دارند به همدیگر میگویند هر وقت نخواستم دیگه نخواهم بود.مشکلی با این موضوع نداری؟
بالاخره دو نفر تا مدتی برای هم جاذبه دارند .چیزی که باعث میشه تا اون مدت کنار همدیگر بمونند عشق نیست. یک سری تمایلات فیزیولوژیک و احساس کاذب است.
کسی نمی تونه به کس دیگه ای بگه تا هر وقت که عاشقت بودم کنارت می مونم. این جمله اصولا خود متناقض است.
[="Arial"]واقعا مردها اینجوری فک میکنن....ادم اینجا میاد افسردگی میگیره....ادم دوس داره بره تنها تو بیابون تو یه کلبه زندگی کنه ولی مردش اینجوری از ازدواج رسمی ناله نکنه...و به هیچ مردی تکیه نکنی...اه اه
[="Arial"][=arial]سلام
یادمه چندسال پیش یکی از اقوام خیلی یهویی گفت پسرم داماد شد
گفتیم یعنی چی؟ چه بی خبر؟ عروسی نگرفتن؟
گفتش نه فقط یه روز اومد خونه و گفت یه دختری دیدم میخوامش
اگه تا هفته بعد نریم زیر یه سقف خودمو میکشم
بابای پسره وضعش حسابی خوب بود یه خونه واسشون خرید با همه وسایل و فرستاد اروپا ماه عسل و تشریف بردن خونه خودشون
اما
تبه که خوابید
خیلی راحت طلاق توافقی گرفتن و برگشتن خونه والدین گرامی
صبح تا شب میرن خونه خودشون و پیش همدیگه شبا برمیگردن خونه باباجون اینا
پدران گرامی هم همه هزینه های فرزندانشون رو تقبل میکنن
و پز روشنفکری میدن که بچه هامون ازدواج سفید کردن
خیالمون راحته که زنجیری به پاشون نیست ...
اگه بحث توقع و خرج زندگی و غذا پختن و مسئولیت بود
باباها که داشتن
نمیتونستن خدمتکار بگیرن و خرج کنن که اینا به طلاق نرسن؟؟؟
مطمئنا میتونستن
ولی درد اینا اون چهارکلمه عربیه بود که نمیذاشت توی جمع شوهرشو یه ورش بشونه دوست پسرشو یه ور دیگه اش
درد اینا اتاق خوابی بود که به گلستان بودن عادت داشت
و با ازدواج باید به یکی بسنده میکرد
درد اینا یه کلام هرزگی بود که ازدواج سفید تائیدش میکنه همین.
سلام
بزرگوار همین الان خیلیها هستند که آن چهارکلمه عربی را خوانده اند ولی علاوه بر شوهرشان(یا زنشان) یا چند نفر دیگر هم رابطه دارند
سوء استفاده از یک موضوع که نمیتواند دلیل بر اشتباه بودن آن موضوع باشد
سلام
مگر آنچه زنها و شوهرها را کنار هم نگاه داشته لزوماً عشق است؟!
خیلی از ازدواجها نیز همین داستان را دارد. یعنی طرفین بخاطر جبرهای بیرونی مانند حرف مردم ، زشت بودن طلاق ، بچه ها ، عادت به طرف مقابل ، آخه گناه داره و.... کنار هم میمانند
سلام
شاید تعریف آنها از سود و ضرر متفاوت باشد
شاید سود را در اینکه موقع طلاق مهریه و نفقه را از چشم طرف در بیاورند تعریف نمیکنند
اکثر آنچه که ما به عنوان "ضرر دختر" میشناسیم عواملی بیرونی و مربوط به نوع تربیت و عرف جامعه هستند ، نه ضرری فی نفسه پ.ن:
کاش یک خانم این معما را برایم حل میکرد که چرا خانمها از ابتدای ازدواج مدام به فکر سود و زیان آیندشان هستند
اما از مردها انتظار دارند فقط از عشق سخن بگویند؟!
سلام بر شما
باز هم میرسیم به جمله ی تکراری"اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند".
فرموده بودند خوبی ازدواج سفید اینه که با عشق کنار هم اند.عرض کردم خیر بخاطر عشق نیست.
پس این نمیتونه حسن باصطلاح ازدواج سفید باشه در مقابل ازدواج رسمی.
وگرنه که کاملا مشهوده که در همه ی ازدواج ها بخاطر عشق نیست که زن و مرد کنار همدیگر میمانند.
سلام
به نظرم همه خانوم ها نیاز به پشتوانه دارند شاید ترس از آینده هست که مبادا اتفاقی در رابطشون ایجاد بشه و پشتوانه ای نداشته باشن و بخاطر همین موضوع به فکر سود و زیان آینده هستن.
تعهد = پیمان بستن ، کاری را بر عهده گرفتن
توقع = انتظار داشتن
به نظر من هر دو در سطح پایین و کم هستند .
مثلا دیگه اینجا زن از مرد توقع خرید طلای ان چنانی را ندارد ! => پایین بودن توقع
مثلا زن و مرد یقینا قرار نیست و محتمل هست با هم باشند یا نه => عدم تعهدی خاص
خب چون در ازدواج رسمی صحبت از یک عمر زندگی هست بنابراین توقعات و تعهداتی مطرح میشه و طبیعی هست !
منتها نباید حالت افراطی داشته باشه
مثلا هر کسی در حد توان خودش مراسمش رو برگزار کنه و حالت عرفی نداشته باشه !
مثلا فلانی که مراسمش رو در تالار سلطنتی شیشه ای برگزار کرد !
نیازی نیست اقای ایکس که توان مالیش نمیرسه در انجا برگزار کنه .
مشکل اینه در ازدواج رسمی با یه سری هنجارهایی که عرفی شده اند باید سرو کله بزنیم
چون بی بند و بارهای فلان شده میگن بریم ببینیم این توی بساطش چی داره ؟ اگه نشد میریم سراغ اون یکی :-s
_________________
خب یه مساله ی شخصی هست و باید توقعاتاتشون در حد طبیعی باشه
برخی توقعات سازنده و برخی ناسازنده هستند .
اینکه مثلا بتول خانم توقع داره شوهر اینده اش معتاد نباشه یه توقع بجا هست
ولی اینکه بلقیس خانم توقع داره که شوهر اینده اش براش 750 گرم طلا بخره معقول نیست !
عکس قضیه هم توقعات بجا و نابجا مردها از خانم هاست
سلام
قرار نیست دنبال مقصر بگردیم!
در حال بررسی علل این نوع از ازدواج هستیم، و در خصوص چرایی پذیرفتن این ازدواج از طرف خانمها.
دلایل زیادی میتواند افراد را به این ازدواج سوق دهد، یک مورد آن بی بند وباری است که شما منهای آن خواستید بقیه موارد مطرح شود.
بی بند باری که حال ممکنه منشاء وارداتی و گرفته شده از خارج از کشور، رسانه ها و فضا مجازی باشد،
ممکنه عدم پای بندی به تقیدات عرفی، دینی، اجتماعی، فرهنگی باشد که مربوط به داخل است. که چرا و چگونگی هرکدام خود بحث جداگانه می طلبد.
انچه بنده عرض کردم و مرد را آقا بالا سر دانستم، واقعیت جامعه بود و در حال حاضر هم تا حدودی در جامعه بخصوص در روستاها دیده می شود!، که این مورد نیز وابسته به عوامل گوناگون از جمله برداشت بد و غلط از احکام دین در مورد حقوق زن، فرهنگ مردسالاری، برتری جنسیت، و....موجب شد تا زن خود را اسیر و برده و کنیز مرد بداند. و استقبال از بستر آماده ازدواج سفید بعید به نظر نمی رسد.
پ.ن.
توجه داشته باشید این موارد برای زنهایی است که وارد این ازدواج شده اند توصیه به خانمها تلقی نشود.
سه فاکتور گفته شده به مثلث عشق معروف است، چیزی که شما بیان کردید کاملا درست است و در یکی از انواع این مثلث یا انواع عشق در این دیدگاه جا دارد، بنده از واژه "عشق کامل" استفاده کردم ، یعنی زمانی یک عشق(ازدواج) کامل است که این سه ضلع (فاکتور) را در یک اندازه مساوی داشته باشند.
ازدواج موفق لزوما باید این سه ضلع را داشته باشد .[SPOILER]
[/SPOILER]
و منظور از تعهد به بخشی از آنکه حقوقی است و قابل ثبت بر می گردد و بخش دیگر آن که میتوان گفت بخش مهم آن که موجب تحکیم عشق (ازدواج) است تعهد عاطفی طرفین است که بارفتار طرفین ثبت می شود و با تفاهم و تعامل اجرا می شود.
با توجه به اینکه در در ازدواج سفید تعهدی نیست و یا اگر هست بصورت موقتی است و اثر گذار نیست. یعنی تعهدات عاطفی و حقوقی نیست.
زن در بند احکام دین نمی باشد که اجازه خروج از منزل را از همسر لازم داشته باشد و تمکین واجبی در کار نیست،
همچنین از نظر عرف بسوز و بساز ندارد،
از نظر اجتماعی هم جدای از ساختار اجتماعی به میل و رغبت خود رفت و آمد خواهد داشت.
طبق معمول باید گریزی به فاصله حقیقت تا واقعیت موجود نیز زد. اگر یک نمونه عینی در این تاپیک داشتیم و مستقیم از زبان خودشان علل و انگیزه این ازدواج بررسی می شد، می توانستیم بحثها را به واقعیت نزدیک تر کرد.
منظور از سود و زیان فقط مسائل مادی نیست، بیشتر مسائل عاطفی مد نظر است و در حقیقت از مادیات به عنوان دستاویزی برای رسیدن به مسائل عاطفی استفاده می کنند. اتفاقا از ابتدا به این قضیه اصلا فکر نمی کنند بیشتر از مردها، خانمها می گویند مهریه رو کی گرفته کی داده! بعدها که با مشکلی مواجه می شوند و از آنجائیکه مهارت لازم برای حل مسئله و تعارض ندارند به حقوق مادی خود آویزان می شوند.
انتظار شنیدن سخن عشق از مردها هم یک نیاز عاطفیست. (البته نمیدونم چند درصد از زنان موفق به شنیدن آن خواهند بود)و یا (چند درصد از مردان متوجه این انتظار خواهند شد)
نکته بعدی اینکه اصلا با این نظر که دختر بیشترین ضرر می کند موافق نیستم، به نظر من مرد هم در یک رابطه به اندازه زن سهم دارد. سود و زیانی باشد هر دو سهیمند.نه اینکه باید باشند؛ هستند
ولی من میگم اگه کسی بخاطره بچه(یا هر بهونه ) طلاق نگرفته مطمئن باش یا نمیتونه چن سال بیشتر دووم بیاره یا داره دروغ میگه.
نمیدونم شما یه جایی از ذهنت باید توجیح بشه که چی؟چرا با زنی(مردی) که عشق ندارم بهش باید زندگی کنم..اگه اشتبا نکنم یه همچین مسئله ای باید حل شه
من زیاد نمیتونم منظورمو برسونم فقط اینکه یا باید عاشق بشی یا قید زندگیو باید بزنی...فکره یه زن(مرد)دیگه هم نباشید از کجا معلوم این همون عشق ابدی شما خواهد بود..
باید عاشق همون زنی(مردی) باشی که باهاش زندگی میکنی...باید عاشق شی اگه نباشی....(..)
کدوم سود و زیان...اینو درک نمیکنم پس بیخیال
سلااااام خواهر م
چقدر زیبا وجامع وکامل توضیح دادید .
به قول سرکار حبیبه احسنت .
مممنننون .@};-
پس اهل کتاب چطور ازدواجشان صحیح هست؟...مهریه و دائم و موقت تعیین نمیکنند که
[="Arial"]
[=arial].......
سلام
اولا رابطه دارن ولی نمیتونن تو جمع هردو بذارن کنار هم
ثانیا خیلی ببخشید فکر کردم بحثمون روی افرادیه که فارغ از دین و مذهب آدم هستند
که عرض کردم چهارتا کلمه دست و بالشون رو بسته
وگرنه اونی که با وجود شوهر شرعی و عرفی و قانونی دوست پسرم داره
سگ بهش شرف داره چون خیلی وقته از اون چهارتا کلمه عبور کرده
[="Times New Roman"][="Black"] رهگذر آسمان;956846 نوشت:
وقتی میگن خودتو بزار جای طرف.
همه ی ما با حال الانمون خودمون رو توی موقعیت طرف مقابل تصور میکنیم و میگیم اینکارو می کردم.
در حالی که اگر بخوایم منصفانه قضاوت کنیم.
باید خودمون رو در مشکلات روحی طرف مقابل تصور کنیم.
باید خودمون رو در مشکلات خانوادگی طرف مقابل تصور کنیم.
باید خودمون رو در تربیت غلط پدر و مادر طرف مقابل و آسیب هایی که از این تربیت غلط دیده تصور کنیم.
باید خودمون رو با ناتوانی ها و نقاط ضعف شخصیت طرف مقابل تصور کنیم.
اونوقت ببینیم اگر ما جای طرف مقابل بودیم چه عکس العملی نشون می دادیم.
نه اینکه خودمون رو با خوشبختی الانمون ببریم بزاریم توی مشکل فعلی طرف مقابل.
خوب معلومه که در این شرایط فشاری رو احساس نمی کنیم و دست به خیلی کارها نمی زنیم.
ببینین..حالا من اصن از ادم هایی که شوهر و دوس پسر دارن اصن و ابدا و به هیچ وجه حمایت و طرفداری نمیکنم..ولی اگر از روانشناسان پرسیه شه اونها به شدت شما به اون سگ نمیگن..چون..خیلی از ادم هایی که همچین کاری میکنن..حالا شاید تو یه مدت کوتاه..از ترس اینه که شوهرش بمیره و اون تنها بمونه..پس از اضطراب زیاد میره دنبال یه مرده دیگه تا اگه یه روز شوهرش تنهاش گذاشت حالا یا مرگ یا طلاق یا خیانت..کسی باشه که تنها نمونه..خیلی هاش از اضطراب عزیز نه هوا و هوس ..حالا بازم نظره شما محترمه.
فرض کنید دختر و پسری میخواهند ازدواج کنند
دختر دختر اعتقادی به مهریه ندارد پس مهریه ای هم طلب نمیکند ؛ و مرد هم قصد ازدواج با زن دیگری را ندارد
به هم قول میدهند که درآمدشان را با هم خرج کنند که چنین تعهدی در احکام ازدواج اسلامی نیست
همچنین متعهد میشوند کارهای بیرون بر عهده مرد و کارهای داخل برعهده زن باشد که این تعهد نیز در احکام ازدواج اسلامی وجود ندارد
از طرفی تعهد میکنند مثلاً برای 3 سال کنار هم باشند که این میشود همان تعهد عقدموقت در اسلام
حالا:یا تعهد میکنند تا زمانی که تفاهم دارند کنار هم بمانند که این هم میشود همان تعهد عقددائم در اسلام
ولی خطبهء عقد را به عربی یا هر زبان دیگری نمیخوانند و هیچ دفتر ثبتی را هم امضاء نمیکنند
1 - میبینید که اگر دو نفر تعهدات خواسته شده در شرع اسلام را نمیپذیرند ، به این معنا نیست که کلاً بی تعهد هستند
2 - مرد مهریه زن را متعهد نشده و زن اجازه ازدواج مجدد مرد را ، که عملاً 80 درصد ازدواجهای اسلامی همینطورند اما کسی نمیگوید این ازدواجها باطلند!
3 - دو تعهد به هم داده اند
"درآمد هم را با هم خرج کردن" و "تقسیم کار" ؛ که در احکام اسلامی نیست اما در اخلاق اسلامی هست و بسیار هم پسندیده است4 - از نظر مدت نیز اختلاف چندانی با ازدواج اسلامی ندارد
5 - در ازدواج بالا سه تفاوت با ازدواج اسلامی وجود دارد: عدم تعیین مهریه ، عدم اجازه برای ازدواج مجدد مرد ، و خوانده نشدن خطبه عقد
جدای از بحث یک خط خطبهء عربیبفرمائید چرا خانمها نگران تعیین نشدن مهریه هستند؟ از فردای طلاق میترسند ، درست است؟
چرا آقایان از عدم اجازه برای ازدواج مجدد نگران میشوند؟ از فردایی که کافی ارضا نشدند نگرانند ، درست است؟
آیا اینها بیشتر نشان دهندهء عدم اعتماد به هم در ازدواج سفید است یا در ازدواج اسلامی؟
ابوالفضل عزیز ، آنها با هم هستند!
مشکل اینجاست که ما و خیلی دیگر از کاربران برای نقد ازدواج سفید از ابتدا آن را اشتباه فرض گرفته اید که این شیوه صحیح نقد نیست
وقتی میگوئید "قرار نیست با هم باشند" در واقع دارید میگوئید "قرار نیست ازدواج اسلامی داشته باشند"
در حالیکه آنها همین با هم بودن را ازدواج تعریف میکنند برادر و ازدواج مورد قبول آنهاست
احسنت به شما @};-
و این اصلاً خوب نیست. قبول
اما بفرمائید در ازدواج اسلامی چگونه است؟ اگر "این" نشد باید چه کرد؟ دیگر نباید رفت طرف "آن یکی"؟
حرف من هم این است که ازدواج سفید از برخی جهات بسیار بیشتر شبیه به ازدواج اسلامی است تا ازدواجهای ما!!!
عرض بنده هم همین بود که با اثبات اینکه ازدواج سفید لزوماً بخاطر عق نیست ، نمیتوان اثبات کرد که ازدواج رسمی بخاطر عشق است
و توضیح شما هم صحیح بوده و برعکس این موضوع هم صادق است. در نتیجه در این بخش به یک برتری "خنثی" میرسیم
یعنی صرفاً از روی ظاهر هیچ یک از این دو نوع ازدواج نمیشود اثبات کرد که عشقی در کار هست یا اثبات کرد که نیست
نمیشود با قاطعیت اسم بی بند و باری روی آن گذاشت
اگر منظور از بی بند و باری رعایت نکردن چهارچوبهای اخلاقی و تعهدات دوطرفه باشد ، بله بی بند و باری است
اما مشکل اینجاست که بی بند و باری را به عواملی بیرونی مثل "خوانده نشدن خطبه ، عرف اجتماع و....." اطلاق میکنیم!
در واقع اینگونه است که میپرسیم چرا ازدواج سفید بد است؟
- چون ازدواج نکرده اندو جواب میگیریم:
- چون معلوم نیست ازدواج کنند یا نه
- چون ممکنه پسره بزنه زیرش
- چون ازدواجشون جایی ثبت نشده
- چون ممکنه باباهاشون بفهمن آبروشون بره
آیا اگر عرف و خانواده ها موافق باشند دیگر مشکل حل است؟
آیا ازدواج سفید برای کسانی که دین ندارند اما پایبند به اخلاق هستند مناسب است یا نامناسب است؟
عرض من این است که ایراد و نقد باید به عملکرد خودِ این نوع ازدواج باشد
حقوقیش را قبول دارم اما ممنون میشوم توضیح بفرمائید بر چه اساسی میفرمائید تعهد عاطفی نیست
اولاً بارها در این تاپیک عنوان شد که یکی از دلایل روی آوردن به ازدواج سفید ، عدم اعتماد به طرف مقابل است
در حالیکه میبینیم در ازدواج رسمی است که طرفین از یکدیگر امضا میگیرند
ثانیاً در ازدواج رسمی/دینی ، وزنهء تعهد حقوقی بسیار بسیار سنگینتر است
همان گونه که خود اشاره فرمودید که:
به عبارتی اینکه کسی تن به ازدواج رسمی میدهد لزوماً نشانه این نیست که آدم متعهدی است (آنطور که در این تاپیک گفته میشود)
بلکه ما گزینه دیگری نداریم که اگر داشتیم ، خیلیها از گزینه های دیگر استفاده میکردند و نه از ازدواج رسمی
نمونه اش دوستیهای دختر و پسر ، ازدواج سفید و......
با سلام وعرض ادب
ببینید اگر همچین ازدواجی (سفید)آشکارا صورت بگیره
وسه سال به همین منوال ادامه بدن وببینن که به درد هم
نمیخورن ومیبایست جدا بشن اینجا به ضرر زن تموم میشه .چرا که دیگه شرایط مجردیش رو نداره
و کمتر پسری حاضر میشه با اون ازدواج کنه .
بعد هم هیچ پشتوانه ایی نداره برا ادامه زندگی و.....
ولی اگه این ازدواج مخفیانه باشه اولا سختیهای متاهلا
رو ندارن چرا که هنوز مسئولیتی رو به عهده نگرفتن
وبعد هم دختر خیلی راحت بتونه باز خودش رو دختر
جا بزنه وخواستگاراش رو هم داشته باشه و.....
اما فقط سود و زیان عاطفی هم نیست
میگویند اما همهشان هم تعیین میکنند و بعضاً هم به مقدار قابل توجه
نگران نبودن از حقی که دیگری قرار است پرداخت کند که کار بزرگی نیست
آیا خانمها حاضرند حق 4 همسری را برای آقایان به رسمیت بشناسند و در دفتر ازدواج نیز ثبت کنند ، بعد بگویند: حالا کی چهارتا زن گرفته کی داده؟
بله درست است ، اما بنده گفتم چرا خانمها این انتظار را از مردها دارند اما درمورد خودشان به دنبال سود و زیان هستند؟
مهریه ، خانه داشتن مرد ، شاغل بودن مرد و مواردی از این دست میشود نشانهء عاقل بودن و آینده نگری ، و عدم پرداختن به آنها نشانه نادان بودن
اما پرداختن به ازدواج مجدد ، عقدموقت ، دیدن اندام دختر قبل از ازدواج و.... میشود نشانه بوالهوس بودن و بی عاطفگی مرد ، و عدم پرداختن به آنها نشانه عاشق بودن
از این بابت گفتم وگرنه حقی که فرمودید برای خانمها محفوظ و محترم است
@};-
سوء تفاهم نشود ولی باور شنیدن چنین حرفی از یک خانم برایم بسیار دشوار است
اما اگر شرایط ازدواج بعد از جدایی برای هر دو جنس
یکسان باشه اونوقت حرف شما درسته .میشه همچین ازدواجهای آسونی داشت .
سلام و عرض ادب خدمت شما خواهر گرامی
مگر در ازدواج اسلامی پیش نمیآید دو نفر ازدواج کنند و بعد از 3 سال (یا حتی کمتر) طلاق بگیرند؟
یعنی میفرمائید وقتی زن و شوهری فهمیدند به درد هم نمیخورند ، باید به زور کنار هم بمانند؟
اولاً در ازدواج اسلامی هم قرار نیست الزاماً زن پشتوانه مالی داشته باشد
ما در صدر اسلام ازدواجهایی داشته ایم که مهریه زن آموزش قرآن بوده
ثانیاً دقیقاً منظور من همین بود وقتی پرسیدم چرا خانمها در ازدواج سفید از خیلی حقوق خود میگذرند ، اما در ازدواج رسمی نه؟
این را بعداً توضیح خواهم داد انشاالله
باسلام
ازدواج سفید رو با ازدواج اسلامی مقایسه می کنید؟
اگر بنا بر این است که فردی باب میل خود ازدواج کند مطمئنا هر آنچه با شرایط و به نفع خودش تمام خواهد شد را در نظر خواهم گرفت
چهار چوب ازدواجش خواسته و میلی که دارد خواهد بود نه چهار چوب اسلامی ...
در این نوع ازدواج حالا هر طور که میخواهند ازدواج کنند ملاک و اصل برای طرفین چیست ؟
اگر اشتباهات عرفی وجود دارد به پای اسلام ننویسید بعد بگویم این ازدواج دردسر دارد فلان است بهمان است تک به تک موارد مطرح شده با در نظر گرفتن روحیه زن و مرد بوده اگر ریشه ای به موضوع پرداخت شود
مردی یا زنی که نمی خواهد زیر بار تعهد برود چطور می تواند بگوید که در فلان ازدواج متعهدانه عمل خواهد کرد پس این فرد دنبال آزادی بی قید و شرط است چه زن چه مرد
خب همین اگه مهریه رو بشه گرفت خوبه به هر حال میتونه پشتوانه ی مالی داشته ولی اگه مهریه نگیره
نه دیگه شرایط مجردیش رو داره که بتونه یه انتخاب
مناسب وباب میلش داشته باشه ونه پشتوانه مالی که
حداقل بتونه خرج ومخارج خودش رو دربیاره .بماند
مابقی مشکلات روحی وجسمی دیگه .
راجع به بند دوم صحبتهاتون بله اگه شرایط ازدواج مثل
زمان پیامبر آسون بود .بله میشد از مهریه گرفتن گذشت
ولی واقعا تو این زمونه ازدواج به این راحتیه ؟
سلام
............
هدف آسیب شناسی و چرایی تغییر رویه جوانان است و پاسخ به این سوال که چرا جوانان بجای ازدواج معمول ، سراغ این نوع ازدواج رفته اند
اینکه بگوئیم این ازدواج بد است ، زشت است ، این افراد بی بند و بار هستند ، بی تعهد هستند و..... تاثیر چندان مثبتی ندارد
باید هر دو طرف موضوع را دید. بخشی از این تغییر رویه بخاطر راحت طلبی است ، قبول
اما آیا تنها دلیلش همین است؟
به نظرم شما یا مطالب بنده را نخواندید یا سرسری رد شدید
لطف بفرمائید یک مروری کنید و بعد هر موردی را سزاوار نقد دیدید ، بگوئید تا گفتگو کنیم
بحث دارد میرود سمت مهریه
البته بی راه هم نیست چون یکی از تفاوتهای ازدواج رسمی با ازدواج سفید همین است
واقعاً چرا یک دختر که همجنس شماست از این حق مهم که پشتوانه آینده اش هست میگذرد؟
راحت ترین پاسخ این است که بگوئیم احمق است! شما در تصویری که از ازدواج ترسیم میکنید ، تمام دختران را متعهد اما بی دفاع که قرار است طلاق داده شوند در نظر میگیرید
و از آن طرف تمام مردها را بی تعهد و بی قید که هر لحظه میخواهند زنشان را طلاق بدهند
1 - دخترانی را تصور کنید که از ابتدا یادگرفته اند که برای خودشان درآمد داشته باشند و الان شاغل هستند و از این نظر بی نیازند
چنین دختری عاشق مردی است و میخواهد کنارش زندگی کند و آینده اش را هم (در صورت بروز اتفاق) خودش با همت خودش تامین میکند ، نه با پول مهریه که از مرد میگیرد!
2 - فرض کنیم تمام زوجها ، صحبت شما را مد نظر قرار داده و بخاطر آینده دختر مهریه ای تعیین کنند که پشتوانه قابل قبولی باشد
حال از بین این دخترها ، عده ای هم هستند که به دلایل مختلف میخواهند زندگی را به هم بزنند
خب اینجا حق آن مردی که متعهد است و میخواهد زندگی کند چه میشود؟ چرا باید متضرر بشود؟
آیا این مردها حق ندارند از ترس اینکه فردا همسرشان زندگی را به هم نزند ، بگویند مهریه نمیدهیم؟
درسته این شرایط ایده آل هست اگر خانمی خودش مستقل باشه دیگه نیازی به پشتوانه مالی به اسم مهریه نداره. ولی در حال حاضر همه ی خانم ها شاغل نیستند و حتی ممکن است خانواده ی فقیری داشته باشند و این ترس و بی اعتمادی براشون وجود داره. واقعا واقعا خیلی سخت هست یک خانم به یک آقا و برعکس اعتماد کنند.
از طرف دیگه افرادی هستند که با اشتغال خانم ها موافق نیستند تاپیکش در همین سایت هم موجود هست و فکر می کنند اگر خانم ها سرکار نرند مردها سرکار می رند و ازدواج می کنند و آمار مجردها پایین میاد و مشکلات حل میشه. انگار شده یک کلاف پیچ در پیچ. ولی مستقل شدن خانم ها از نظر مالی خیلی خوبه. حتی اگر بی اعتمادی هم باشه و خدای نکرده اتفاقی هم بیوفته، آسیب کمتری می بینند.
[="Times New Roman"][="Black"]من به یه نتایجی رسیدم.
1- عامل اصلی که باعث میشه جوانان به سمت ازدواج سفید برن اینه که 90% ازدواج سفید اسلام ناب محمدی هست ( مهریه کم و معقول، آسان بودن ازدواج)
که اگر در ازدواج رسمی رعایت میشد شاید کمتر کسی به سمت چنین زندگی هایی می رفت.
2- دلیل اینکه خانواده ها چه پسر چه دختر در ازدواج سخت گیر هستند به بیشعوری خانواده ها بر می گرده.
خانواده ها از اونجایی که درک درستی از زندگی ندارند می خوان همه چیز رو با زور و جبر کنترل کنند.
مثلا حاضر نیستن با محبت و احترام و داماد/عروسشون ترغیب و تشویق به زندگی سالم کنند و اینجوری کنترلش کنند
فقط می خوان با زور کنترلش کنند. اگر به دخترم از گل نازک تر بگی مهریه شو میزارم اجرا پدرتو در میارم.
خب این یعنی دقیقا بیشعوری.
خب نمیشه بگی "توهم مثل پسرم هستی و ما به داشتن دامادی مثل تو افتخار میکنیم چون نجیب هستی و مرد زندگی هستی"
اگر اینجوری بگی تا قطب شمال واست سینه خیز میره و بر می گرده. این مدل حرف زدن از مثبت اندیشی و نگرش مثبت در میاد که اسلام خیلی روش تاکید کرده.
ولی ما فقط به ده درصد اسلام عمل میکنیم و نتایج صد در صی می خوایم.
یک خانواده ای رو میشناسم که یک عروس حاضر جواب گیرشون اومده.
میگن "اگر بخاطر نوه مون نبود تا الان صد بار طلاقش داده بودیم بره گمشه بی تربیت نفهم زبون دراز."
خوب این آدم عادت نداره با زبان محبت حرف بزنه. فقط با زور کارهاشو راه میندازه.
"مهریه شو میدیم طلاقش میدیم"
"نوه مونو ازش میگیریم طلاقش میدیم"
- چرا طلاقشو نمیگیرید؟
+اگه طلاقشو بگیریم بچه ام افسرده میشه.
یعنی یا به زور فشار میاره یا به زور تحمل میکنه.
تنها چیزی که این وسط وجود نداره انصاف و وجدان و انسانیته.
خوب اگر طرف محبت ببینه. احترام ببینه. برای شخصیتش ارزش قائل بشید. مگه شمره که روش اثر نزاره و تغییر نکنه.
یک خانواده ای رو هم میشناسم که می خوان عروسشونو طلاق بدن.
به عروسشون گفتن: بیا مهریه تو ببخش، نوه مونو هم بده. گورتو گم کن برو پیش خانواده ات.
حالا می دونید چی شده؟
عروس که یه دختر ساده و مظلوم بود راه و چاه رو یاد گرفته و تبدیل به یه گرگ شده و تمام خاندانشون حریفش نمیشن.
در حالی که اگر همون اول با زبان محبت باهاش حرف میزدن خیلی راحت رام میشد چون به شدت دختر خوبی بود و هست.
حقیقتش من خیلی خیلی از رفتارهای جدید عروسشون خوشم میاد و وقتی بهش فکر میکنم ته دلم قنج میره از اینکه یه نفری همشونو می چرخونه.
چون اینها خودشون زبون آدمیزاد حالیشون نمیشه و حقشونه همچین بلایی سرشون بیاد. نوش جونشون. happy[/]
باسلام بنده بخش زیادی از پستها رو نخوندم برای همین هم نقل قول نکردم عرض بنده کلی بود
کجای اسلام نگاه خودخواهانه به موضوع دارد؟
اگر مهریه ای حق زن ازدواج مجدد حق مرد و.... زن و مرد تابع خواست خودنیستند بلکه چیز دیگری حکم فرماست
بنده عرضم اینه شما به معایب این ازدواج بپردازدید آن وقت به محاسن ازدواج اسلامی خواهید رسید
البته باز این موضوع رو با زندگی روز مره ما مقایسه نکنید زن و مردی که اسلام رو وفتی میشناسند که میخواهند مهریه بگیرند یا ازدواج دوم داشته باشند منظورم نیست اسلامی که اگر حق و حقوقی در نظر گرفته نکات اخلاقی هم براش داره
بنده واقعا متاسف هستم که این تایپک رو شما ازش اینگونه برداشت کردید
اسلام نه مخالف کار کردن زن هست نه میخواهد زن وابسته به مرد باشد از نظر مالی
عرض بنده هم در آن تایپک اینها نبود بنده عرض کردم اینهمه کار که ویژه خانم ها میباشد و آقایان دارند انجامش میدند و یا اصلا کسی نیست که حق حق کند و بخواهد کاری بکند و این همه کار که سازگار و مناسب با آقایان که خانمها تصاحب کردند
هر کسی در جایگاه خودش درست قرار بگیره مطمئنا برای بقیه هم مشکل پیش نخواهد آورد
نه موضوع فقط مهریه نیست .شرایط زن ومرد مثل نیست .
اولا اگه زن هم شاغل باشه پس باید نیمی از بارداری رو
مرد قبول کنه و بچه داری و کارهای خونه .همه و همه باید نصف بشه .تازه نیروی جسمی ما هم ضعیفتر ه
پس حقوق بیشتری هم باید ما خانمها بگیریم .
والا برادر بزرگوار من هر چی به این قضیه نگاه میکنم
زنها خیلی بهشون ظلم میشه .
چرا مردا اینقدر میخوان حق خوری کنن .نمیدونم .
شما که قبول دارید بی اعتمادی دو طرفه هست ، کاش مورد 2 را هم پاسخ میدادید:
من نیز چنین عقیده ای دارم (بخش بولد شده) و محکم پای حرفم ایستاده ام
اما نه دقیقاً به این شکلی که شما خواهر محترم نوشتید و نتیجه گیری کردید
من با شاغل شدن خانمها مخالف نیستم
و انتظار اینکه همچنان مردها نان آور اصلی خانه باشند مخالفمبلکه با شاغل شدن خانمها
در واقع زمانی مخالفت میکنم که خانمها اصطلاحاً هم خدا را میخواهند هم خرما را (جسارت نباشد ، مثال است)
یعنی میخواهند مشاغل بصورت مساوی تقسیم بشود اما مخارج زندگی بطور کامل یا اکثرش به دوش مردها باشد
دوباره بخشی از صحبتم که به آن پاسخ دادید را نگاهی بیندازید:
در همان تاپیکهایی که به بحث عدم اشتغال خانمها پرداخته شده از خانمها پرسیدم:
آیا شما میپذیرید به خواستگاری مردها بروید؟
آیا میپذیرید مهریه و نفقه بر عهده شما باشد یا 50 - 50 تقسیم شود؟
آیا میپذیرید خرج عروسی و خرید طلا و اجاره تالار و ماشین عروس و.... 50 - 50 تقسیم شود؟
آیا حاضر هستید در خرید یا اجارهء خانه ، نیمی از مبلغ را قبول کنید؟
آیا قبول میکنید در تهیه خوراک و پوشاک و مخارج متفرقه ، نیم هزینه ها بر دوش شما باشد؟
اگه حق خوری توش نباشه بله همه ی این شرایط رو قبول میکنم به عنوان یه خانم .
حالا بخشی که قول داده بودم را توضیح میدهم:
.
آن وقت ما مردها هم میگوئیم اگر بچه دار نشدی طلاقت میدهم
و این گروکشیها مانند زنجیر ادامه پیدا خواهد کرد تا اینکه هر دوی ما (زنها و مردها) از این ازدواج که بر پایه حق و حقوق استوار شده دلزده شویم
و روی به ازدواجی بیاوریم که لااقل از نظر ظاهری عشق در آن جریان دارد ، نه گروکشی بابت حق و حقوق!
به عبارتی همان ازدواج سفید بله بزرگوار ، یکی از دلایلی که باعث میشود جوانان و حتی خانمها به این نوع ازدواج روی بیاورند این است که دنبال عشق میگردند
اما با کمال تاسف در ازدواج رسمی پیدایش نمیکنند. از بس که میشنوند حق و حقوق ، حق و حقوق ، حق و حقوق و باز حرف قبلیم را تکرار میکنم که ازدواج سفید در بخشهایی از خصوصیاتش ، بسیار بیشتر شبیه به ازدواج اسلامی است تا ازدواجهای ما
منتهی ما فکر میکنیم چون چهارتا بزرگتر دورمان جمع میشوند ، عاقد خطبه میخواند ، دو نفر قند میسابند ، و چندتا برگه را امضا میکنیم
پس داریم اسلامی ازدواج میکنیم
والا این عشق نیست این فریب دادن خانمهاست .
چرا که اگه جدا بشن دختره میفهمه چه کلاه بزرگی سرش رفته وخودش خبر نداره .
واسه ی اینکه شرایط زن ومرد با هم فرق داره .زن بعد از
بیوه شدن اصلا وابدا شرایط مجردیش رو نداره .
به نظر من جوونها تا جایی که میتونن مدت زمان شناختشون
رو میبایست بیشتر طول بدن تا با این مشکلات بر نخورن .حتی من ازدواج موقت رو توصیه میکنم .
یعنی در مقابل دریافت عدالت و عشق (یا هرچه که برایتان اهمیت دارد) ، از حق مهریه و نفقه میگذرید
خب خواهر گرامی ، آن خانمی که روی به ازدواج سفید آورده هم که دقیقاً همین کار را کرده!
خب اگر راه ازدواج موقت بسته بود چه؟
چاره اش ازدواج سفید است یا مانند آن. درست است؟
ببینید برادرم الان زنای غربی مگه این روش رو انتخاب
نکردن؟خب آیا واقعا موفق شدن ؟من که نرفتم وندیدم
باید رفت ودید .
ولی احکام اسلام چطور؟والا با مجوز چند همسری دادن برای مرد ها پذیرشش واسه ی خانمها خیییلی سخته .
از اونور هم مهریه های سنگین خانمها واسه ی مردا .
که این هم خوب نیست وجوابگوی عشق زن وشوهر نسبت به هم نیست .
در کل احکام اسلامی چه برای زن چه برای مرد سخت هستن
و ازداوج سفید به نظر صد برابر سختتر .
جوابم مشخص بود دیگه. وقتی مهریه معقول باشه دیگه طرفین ضرر نمی کنند. منظور بنده این بود که بی اعتمادی هست برای هر دو طرف. پس پسر هم نمی تونه اعتماد کنه و مهریه بالا بگیره و مطمئن باشه که عاقبت خوش هست و اگر هم اعتماد کرد اصلا معلوم نیست در نهایت چی بشه.
وقتی یک خانم توانمند باشه دیگه نیازی اصلا به مهریه سنگین نیست. مهریه کم باشه مشکل نیست. مثلا 14 تا سکه یا اصلا 5 تا یا کلا هیچی. هیچ کدوم ضرری نمی کنند. اگر مشکلی پیش آمد که جدا میشند و خانم هم با توجه به توانمند بودنش آسیب زیادی نمی بینه. خودش از پس زندگی خودش برمیاد. مرد هم قرار نیست مهریه ی آنچنانی پرداخت کنه و مهریه هم ضامن خوشبختی و دست آویزی برای طلاق نگرفتن و جدا نشدن اون ها نخواهد بود. مگر اینکه منظور شما رو درست متوجه نشده باشم.
من چنین برداشتی از صحبت های شما نکردم. هنوز هم فکر می کنم منظور شما همون ها بود که ابتدا در همین جا نوشتم و قبلا که در همون تاپیک نوشته بودم. هنوز هم به چیزهایی که در اون تاپیک نوشتم معتقد هستم و قبول دارم.
اسلام پس از چندین سال به ما رسیده و دوره های مختلفی رو طی کرده و شرایط مختلفی رو دیده و مطمئنا با توجه به همان شرایط چیزهایی اضافه شده و اینکه شرایط این زمان قابل مقایسه با شرایط آن زمان نیست. همان طور که برده داری مثل آن زمان در زمان ما به همون شکل قدیمی دیگه قابل پذیرش نیست.
وگرنه چیزهایی که شما اینجا گفتید که هر کسی جای خودش رو بگیره واضحه و اصلا نیازی به تاپیک زدن نبوده. هر کسی باید با توجه به علاقه مندی هاش سر جای خودش باشه و یک خانم ممکنه علاقه داشته باشه خلبان هواپیما بشه و نه یک خیاط.
هیشکی جواب سوال منو نداد چرا؟
اگر ازدواج معاطاتی شرایط تعیین مهر و...داره...پس چطور فرزندان اهل کتاب حلال زاده هستن ؟
به نظر من که ازدواج سفید همون معاطاتی هست. منتهی از لحاظ حقوقی و ثبت مشکل داره.
یعنی شما میگید اگه یه دختر و پسر برن با هم فرار کن به یه شهر دیگه و زندگی کنن، رابطه حرام هست؟
فرقش با ازدواج به سبک اسلامی اینه که تو میتونی بعدا طلبکار حق و حقوق بشی اما اینجا اگه با هم نساختن سرشان بی کلاه هست.
درواقع ازدواج های رسمی حمایت شده از طرف قانون هستن ولی سفید نه
وگرنه آدم بی دین با یه صیغه عقد میکنه و ثبت میشه اما حقوق زن رو در نظر نمیگیره، اما قانون میتونه حق زن رو بهش بده و حق مرد
ولی آدم با اخلاق چه ثبت بشه چه نشه حق ضایع نمیکنه نیازی هم به قانون نیست
میشه اینجوری نتیجه گرفت به دلیل اینکه همه آدم خوبی نیستن
پس ازدواج رسمی بهتره
اول باید بگویید شما ازدواج را چیزی میدانید که حتما درش عشق باشد یا خیر؟این را میگویم برای اینکه در پاسخ بنده نفرمایید در ازدواج اسلامی هم عشق نیست چون مرد حق دارد باز هم ازدواج کند.
اگر عشق در ازدواج سفید هست و اگر شما مدعی هستید که بخاطر عشق است که جوانان این نوع ازدواج را میپسندند،عشق یعنی اینکه تو مرا به نحوی مجذوب کرده ای که من دیگر دنبال چیز دیگری نمیگردم.عشق یعنی تو مرا پر میکنی.یعنی من نمی توانم و اصلا نمی خواهم به هیچ کس دیگر حتی فکر کنم.
اما وقتی در ازدواج سفید میگویند تا وقتی تفاهم داشتیم کنار هم میمانیم ،یعنی عاشق نیستیم که هیچ،حتی توهم عشق هم نداریم.چون حتی توهم عشق هم داشته باشند فعلا در زمان حال تصورشان این است که عاشقند و بنابراین معنی نخواهد داشت که بگویند تا هر وقت تفاهم داشتیم.به صورت پیش فرض برای همیشه شروع میکنند اگر بعدا اتفاقی افتاد راه باز است.نه اینکه به صورت پیش فرض بگویند من ممکن است فردا حس کنم با دیگری خوشبخت تر از اکنونم.بدرود.و چون یک چنین احتمالی هست پس این را به صورت اصلی ترین اصل در قرارمان منظور میکنیم.
ازدواج سفید نه تنها بویی از عشق نبرده است بلکه بویی از انسانیت هم نبرده است.بچه ای که در این ازدواج متولد میشود تکلیفش چیست؟باید از ابتدا بداند که چیزی به نام کانون خانواده ،اصلا موضوعیتی ندارد.تعلق به هیچ مامنی ندارد.پدرش روزی فکر میکرده که با مادرش خوشبخت است. بعدا حس کرده که با دیگری خوشبخت تر است.مادرش هم همینطور.باید بداند که این اصلا انسانی نیست که او بخواهد جلوی غرق شدن پدر یا مادرش را در خوشبختی بگیرد. ببینید برادر لطفا نفرمایید که تمام اینها در ازدواج اسلامی هم هست. مرد اگر از سر تفریح همسرش را طلاق دهد میداند که نزد خدا منفور است.مرد و زن اگر تلاش برای اصلاح زندگیشان نکردند و از سر راحت طلبی طلاق گرفتند میدانند که منفورترین حلال را انجام داده اند.اما در این سفیدی ها اصل و پایه ی مورد قبول اینست که هر وقت نخواستیم نخواهیم بود.و آب هم از آب تکان نخورده است.