جمع بندی ازدواج با کفار در قرآن

Abdolhossein said in ازدواج با کفار در قرآن

بسم الله الرحیم با عرض سلام خدمت مسئولین اسک دین در دین اسلام ازدواج با کفار چه موقت چه دائم حرام شده است ولی چطور در قرآن سوره ی هود آمده است که حضرت لوط به قومش فرمود با دخترانم ازدواج کنید که آنها برای شما بهترند؟ یاعلی

سلام و عرض ادب   در پاسخ به چند نکته توجه فرمایید: 1.  لزومي ندارد احكام الهي در همة اديان حكم واحد و يكساني داشته باشد. از اين رو در آئين لوط (عليه السّلام) همانند آغاز اسلام تحريم چنين ازدواجي وجود نداشت، لذا پيامبر(صلّي الله عليه و آله) دختر خود زينب را به ازدواج ابي العاص قبل از آنكه اسلام را بپذيرد در آورد، ولي بعداً اين حكم منسوخ شد. 2. اينكه منظور حضرت لوط (عليه السّلام) پيشنهاد ازدواج مشروط بود (مشروط به ايمان)؛ يعني اين دختران من است، بيائيد ايمان آوريد تا آنها را به ازدواج شما در آورم‌، از اينجا روشن مي‌شود كه ايراد بر حضرت لوط پيامبر كه چگونه دختران پاك خود را به جمعي از اوباش پيشنهاد كرد نادرست است؛ زيرا پيشنهاد او مشروط و براي اثبات نهايت علاقه به هدايت آنان بود. البته اين احتمال كه قوم لوط (عليه السّلام)  قومي كافر از لحاظ اعتقاد به خدا نبوده؛ بلكه موّحدان عاصي و تبهكار بوده باشند نيز منتفي نيست؛‌ زيرا با مراجعه به آيات قرآني، اثري از دعوت آنان به يگانه پرستي و اعتقاد به خدا و مسائل اعتقادي ـ همچون ساير قومهاي پيامبران ـ ديده نمي‌شود و پيامبر آنان (لوط)،‌ تنها در زمينه فساد اخلاقي با آنان گفتگو كرده است. لذا از لحاظ حرمت شرعي، مسأله به كلّي منتفي مي‌شود و اين مسأله، امري كاملاً عقلاني خواهد بود. بنابراین، واکنش حضرت لوط (عليه السّلام) به سوء قصد قوم او جنبه تربيتي بسيار دقيقي دارد؛ زيرا ضمن نهي آنان از منكر و معصيت؛ راه حل مبارزه با نفس اماره را نيز پيشنهاد می كند و حاضر می شود كه دختران خود را نيز در معرض ازدواج شرعي با مردم هدايت يافته قرار دهد تا با اين فداكاري، جامعه اصلاح شود.(1)   پی نوشت ها 1. تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي،چاپ دوازدهم، سال 1371. ج  9، ص 184 ـ 178. 

جمع بندی پرسش: در دین اسلام ازدواج با کفار چه موقت چه دائم حرام شده است، ولی چطور در قرآن سوره ی هود آمده است که حضرت لوط به قومش فرمود با دخترانم ازدواج کنید که آنها برای شما بهترند؟ پاسخ : در پاسخ به چند نکته توجه فرمایید: 1.  لزومي ندارد احكام الهي در همة اديان حكم واحد و يكساني داشته باشد. از اين رو در آئين لوط (عليه السّلام) همانند آغاز اسلام تحريم چنين ازدواجي وجود نداشت، لذا پيامبر(صلّي الله عليه و آله) دختر خود زينب را قبل از بعثت به ازدواج ابي العاص در آورد، ولي بعداً اين حكم منسوخ شد. 2. اينكه منظور حضرت لوط (عليه السّلام) پيشنهاد ازدواج مشروط بود (مشروط به ايمان)؛ يعني اين دختران من است، بيائيد ايمان آوريد تا آنها را به ازدواج شما در آورم‌، از اينجا روشن مي‌شود كه ايراد بر حضرت لوط پيامبر كه چگونه دختران پاك خود را به جمعي از اوباش پيشنهاد كرد نادرست است؛ زيرا پيشنهاد او مشروط و براي اثبات نهايت علاقه به هدايت آنان بود.(1) البته اين احتمال كه قوم لوط (عليه السّلام)  قومي كافر از لحاظ اعتقاد به خدا نبوده؛ بلكه موّحدان عاصي و تبهكار بوده باشند نيز منتفي نيست؛‌ زيرا با مراجعه به آيات قرآني، اثري از دعوت آنان به يگانه پرستي و اعتقاد به خدا و مسائل اعتقادي ـ همچون ساير قومهاي پيامبران ـ ديده نمي‌شود و پيامبر آنان (لوط)،‌ تنها در زمينه فساد اخلاقي با آنان گفتگو كرده است. لذا از لحاظ حرمت شرعي، مسأله به كلّي منتفي مي‌شود و اين مسأله، امري كاملاً عقلاني خواهد بود. بنابراین، واکنش حضرت لوط (عليه السّلام) به سوء قصد قوم او جنبه تربيتي بسيار دقيقي دارد؛ زيرا ضمن نهي آنان از منكر و معصيت؛ راه حل مبارزه با نفس اماره را نيز پيشنهاد می كند و حاضر می شود كه دختران خود را نيز در معرض ازدواج شرعي با مردم هدايت يافته قرار دهد تا با اين فداكاري، جامعه اصلاح شود.(2)     پی نوشت ها   1. تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي،چاپ دوازدهم، سال 1371. ج  9، ص 184 ـ 178.  2.برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر المیزان، علامه محمد حسین طباطبایی، قم، انتشارات اسلامی، ج10، ص338-339.