جمع بندی ازدواج با اطفال در قرآن کریم

تب‌های اولیه

58 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

باتشکر از پاسخ دوستان:hamdel:(هر چند من هنوز قانع نشدم ولی برای کش نیامدن بیش از حد بحث فعلا میریم سراغ مبحث بعدی:Cheshmak:)
حالا بر فرض که ما قبول کنیم که هنوز ثابت نشده این کار برای کودک مضر هستش(فرض کردیم وگرنه من هر جور حساب می کنم حتی بوسیدن(از روی شهوت)هم مشکل داره چه برسه به تمتعات دیگر.)
در مورد ازدواج اولا همون طور که محمد خان هم یه جورایی فرمودن به نظر شما اینجا کودک مثل یک کالا در نظر نگرفته نشده؟!!(کودک که هنوز درک درستی نداره و نمیتونه انتخاب کنه.)
دوما تا اونجایی که من می دونم(حداقل طبق فتوای آیه الله بهجت)کودک(مونث) بعد از بلوغ هم حق فسخ عقد رو نداره(مگر مواردی که برای فسخ عقد به طور کلی اومده نه به طور خاص)...به نظر شما اینجا حقی از کودک گرفته نشده و ظلمی در حقش نشده؟!
احتمالا دوستان میگن این ازدواج برای موارد خاص هستش....خب اسلام میتونست برای این موارد خاص راهکار خاص در نظر بگیره تا کسی نتونه از حکم الهی سوءاستفاده کنه(مثلا می شد از حکم عقد موقت برای محرمیت ازدواج کرد یا .... به هر حال به نظر من راه برای سودجویان هموار گذاشته شده)

muhammad-aga;158483 نوشت:

پس مشکل آقای sosmeبیشتر به خاطر تفاوت سنی این دو نفر است و نه انجام اعمال جنسی.
حال اگر کودک 5 ساله خودش از اینکار لذت ببرد و حاضر باشد با یک مرد بزرگتر ارتباط داشته باشد گمان نکنم از لحاظ ماهیت عمل جنسی فرقی داشته باشد.
درود.
اولا من آقا نيستم! دوما نخير من تو پستهاي قبلي نظرمو نوشتم و روي ارتباط جنسي طفل شيرخوار!!!!و صغير با اون مسلموني كه اين كار براش حرام نشده!مخالفت دارم!

هر کس باید برای خودش تصمیم بگیره
کودک که هنوز خوب رو از بد تشخیص نمیده چرا به زور به عقد کسی درش میارن Fool
اصلا پدر چه حقی داره که دخترش رو به زور به یکی بده
شما خودت رو بزار جای اون بچه
از 3 سالگی سپردنت دست یه مرد کج و کوله بد شکل بد قواره بد اخلاق
هر بلایی هم سرت آورده
اصلا من قبول ندارم دختر نابالغ حتی با رضایت خودش هم که باشه به عقد کسی در بیاد
و بعد اون هم دختر چه بالغ و چه نابالغ به زور به ازدواج تن بده

با سلام و تشکر از توضیحات استاد ولی حالا که این تاپیک ادامه پیدا کرد به نظر میرسد که جواب سئولات این دوستمان که موضوع اصلی تاپیک است و برای من و خیلیها همچنان مبهم است نیز ضروری باشد چون ظاهرا به نتیجه نرسیده است.

novice.amin;157066 نوشت:
:Cheshmak::Nishkhand:)

آیا این حکم درست است؟!
"سایر کام گیریها از قبیل لمس بشهوت,آغوش گرفتن و تفخیذ اشکال ندارد هر چند شیرخواره باشد،"
دوستان احتمالا باز میخوان بگن این کار حرام نشده ولی بهتره مسلمانان انجامش ندن!!!!!!!!!!!!!
خب چرا حرام نشده؟!!!یعنی حتی یک مورد هم پیدا میشه که این حکم(دقت کنید..ازدواج منظورم نیست.فقط تمتع جنسی منظورمه)برای یک نوزاد شیرخوار مشکلی نداشته باشه؟!!!!!!!(سود داشتن به کنار)
اگر یک مورد هم پیدا نمیشه پس چرا حرام نشده؟!!!!!!!!!!!!!!!
اگر برای کودک شیرخوار ضرر داره(که داره)چرا حرام نشده؟!!!!!!
فعلا شما به این حکم جواب بدین تا بریم سروقت بقیه موضوعات(می ترسم دوباره دوستان مباحث رو با هم قاطی کنن و بگن چرا سوال تکراری می پرسی.)

با سلام

لطفا به معنی کلمات دقت کنید ، از کجا ثابت میکنید یا ثابت شده که ضرر داره ؟

QUOTE=novice.amin;157526]1به نظر شما ضرر نداره؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همه چیز که نیاز به اثبات ریاضی نداره...خیلی عذر می خوام ولی شما یه لحظه تصور همچین صحنه ای رو بکن.....(من که از عصبانیت خونم به جوش میاد:Narahat:)
اگه ضرر نداشت همه جوامع و فرهنگ ها اون رو مذموم نمی دونستن.(فکر نکنم حتی قوم مغول هم بگن این کار پسندیده باشه.)
از اینها گذشته..من فقط از شما یه سوال دارم:
به نظر شما این کار(حتی کوچکترین بهره جنسی از کودک)هیچگونه ضرری بر روح و جسم او ندارد؟!
پ.ن:من به کلماتم خیلی دقت می کنم.اگه جلوی خودمو نگرفته بودم..........:Cheshmak::Narahat:

novice.amin;157526 نوشت:
1.من هم منظورم همبستری نیست...حتی کوچکترین استفاده جنسی از کودک رو هم شما در نظر بگیر...به نظر شما جایز هستش؟!!!
اسلام غیر از همبستری فکر نکنم چیز دیگه ای رو جایز ندانسته باشه...فقط گفته همبستری(اونم اگه آسیب ببینه)
حالا ما اصلا فرض رو بر بهره جنسی حداقلی میزاریم.(تو رو خدا دقت کنید دباره نیاید بگید اسلام همبستری رو جایز ندونسته)
2.بر فرض که همه ادیان و انسان ها و کل بشریت بر این عقیده باشن...مگه اسلام باید به اونها نگاه کنه..مگه اسلام نیومده "راه درست"و"کامل" رو نشون بده..حالا ادیان دیگه هر چی می خوان بگن..اصلا همه ادیان بد و منحرف...ما داریم در مورد اسلام و عقاید و اندیشه های اسلامی صحبت می کنیم نه دین دیگه ای
3.هر چیزی عرف بود اسلام باید امضا کنه؟!!!!..مگه بت پرستی عرف نبود؟!!!..مگه زنده به گور کردن عرف نبود؟!!!!..مگه شراب عرف نبود؟!!!!...فقط این یه حکم رو باید امضا می کرد؟!!!!
4.باز هم تکرار می کنم(تو رو خدا دقت کنید.)فعلا بحث بر سر تمتع جنسی(به غیر از همبستری) از کودک هستش و لا غیر.(به بحث های بعدی هم خواهیم رسید...شما فعلا تمرکزتون رو بزارید روی این موضوع)
5.کام گیری بدون مفسده؟!!!!!!!!!!!!!....خیلی خیلی خیلی عذر می خوام ولی میشه این رو توضیح بدین....به نظر من هر نوع کام گیری از کودک غیر از مفسده هیچ چیز دیگه ای نیست.(شاید برای طرف مقابل مفسده نباشه ولی برای کودک مفسده خالیه.)
6.اسلام هر جا سکوت کرد این فقهای عزیز هم باید سکوت کنن یا برن با استفاده از عقلشون فتوا بدن؟!!!...من موندم اگه اسلام نمی گفت دزدی حرام است این فقهای عزیز حتما میگفتن "دزدی لزومی نداره ولی بهتره انجام نشه"یا اینکه "بایدی در دزدی وجود نداره"
به خدا از هر صد نفر که شما سوال کنی 50 نفر یه سیلی محکم می زنن تو گوشت 20 نفر لطف می کنن یه فحشی بهت میدن میرن20 نفر اخم می کنن میزن 8 نفر سرشون رو میندازن پایین میرن 1 نفر یکم فکر می کنه میره و 1 نفر شاید بگه "جایز هستش ولی بهتره انجام نشه"
باز هم سوالم رو یه بار دیگه واضح میگم:
چرا با وجود مفسده حتمی(اگه کسی مخالف این قسمت هستش بیاد بگه...شما که از صحبت در مورد این موضوع هم شرمتون میشه چه جور جایز میدونید؟!!)این کار(تمتع از کودک)حرام نشده است؟!
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته:hamdel:1

نقل
نوشته اصلی توسط : muhammad-aga

پس مشکل آقای sosmeبیشتر به خاطر تفاوت سنی این دو نفر است و نه انجام اعمال جنسی.
حال اگر کودک 5 ساله خودش از اینکار لذت ببرد و حاضر باشد با یک مرد بزرگتر ارتباط داشته باشد گمان نکنم از لحاظ ماهیت عمل جنسی فرقی داشته باشد.


sosme; نوشت:
1درود.
اولا من آقا نيستم! دوما نخير من تو پستهاي قبلي نظرمو نوشتم و روي ارتباط جنسي طفل شيرخوار!!!!و صغير با اون مسلموني كه اين كار براش حرام نشده!مخالفت دارم!

من فکر می کنم درک بعضی آیات قرآنی و احادیث ولو به صرف برداشت شخصی کار ساده ای نباشد و در برخی شرایط حتی امکان پذیر نیز نمی باشد . از آنجائیکه من شخصا ذات اسلام را قبول دارم و به این معتقدم که در کتاب آسمانی قران کلامی به اشتباه نیامده است و اینکه بخواهم آیه ای را به طور کامل رد کنم منتفی است لذا حتی با وجود اینکه خواندن آیه ای چون " از میان زنانتان آنهایی که از حیض مایوسند و آنانی که هنوز حیض نشده اند " شوکه کننده و غیرقابل تصور می باشد اما همان طور که در بالا اشاره کردم ایراد بر آن از نظر من منتفی است و تفاصیر و توضیحات زیادی در پس آن نهفته است که علمای دینی و اسلام شناسان از عهده برآمده اند و پاسخ داده اند . از طرف دیگر در جامعه ی ما و حتی جوامع غربی این امر به تکرر رخ می دهد که مردی با زنی نابلغ بنا بر دلایلی غیر از صرفا برقرار کردن زندگی زناشویی ازدواج کرده است. بنابراین هیچ بعید نیست که در میان اعراب آن زمان مردان بنابر دلایلی از جمله تحت تکلف قراردادن زنی ولو نابالغ و از آنجائیکه در فرهنگ جامعه ی آن زمان که فرزند خواندگی میسر نبوده است جهت ثواب و یا مصلحت این کار را می کرده اند .همان طور که می دانیم رسول اکرم زنان زیادی را به زنی خود در آورده بود که ازمیان آنها تنها عایشه زنی زیبا و جوان و زیبا بود و باقی همه تنها جهت حمایت بوده اند.
و آخرین نکته ای به ذهنم می رسد این است که در بعضی قوم و قبیله ها حتی در ایران خودمان این مسئله رایج است ، به خصوص در میان قبایل کرد که مردی زنی نابالغ را به زنی می گیرد و صبر می کند تا آن زن به بلغ برسد و با او رابطه ی زناشویی برقرار می کند.
در نهایت هر چه که باشد مطمئنا بحث کودک آزاری و توصیه و مجاز بودن آن در اسلام از نظر اینجانب غیر ممکن و منتفی است .

با سلام
وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا.
ترجمه:... و همچنين زنانى كه حيض نديده باشند (و در سال زنانى‏اند كه حيض مى‏بينند) عدّه‏شان (مانند زنانى كه حيض از آنها قطع شده) سه ماه است‏...(فیض الاسلام)
نکاتی راجع به این آیه شریفه با توجه به شبهات مطرح شده عرض می کنم.
1-اولین نکته این است که در این آیه شریفه از ازدواج با نابالغان سخنی به میان نیامده است.
ظاهرا منشا اشتباه برخی کاربران عبارت"وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ "می باشد. مطابق نظر اکثر مفسران منظور از این عبارت،زنانی هستند که با اینکه در سن حیض دیدن هستند(بالای 9 سال) اما حیضی نمی بینند.عده چنین زنانی بعد از طلاق 3ماه است.
علامه طباطبایی در المیزان می نویسد:«" وَ اللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ"- اين جمله عطف است بر جمله" وَ اللَّائِي يَئِسْنَ ..."، و معنايش اين است كه زنانى كه در سن حيض ديدن حيض نديدند نيز عده طلاقشان سه ماه است».( ترجمه الميزان، ج‏19، ص: 530)

شریف لاهیجی از مفسران شیعی قرن 11 نیز در این رابطه می نویسد:
«وَ اللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ‏ محذوفست بقرينه خبر اول و عطف جمله است بر جمله يعنى و آن زنانى كه حائض نشده باشند ليكن در سن من تحيض باشند پس عدت ايشان نيز سه ماهست و ميتواند كه «وَ اللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ» باين تقدير باشد كه «و كذلك اللائى لم يحضن» يعنى و همچنين عده سه ماهست زنى را كه حيض نه بيند اما در سن من تحيض باشد مخفى نماند كه مذهب اكثر اصحاب ما بنا بر روايات معتبره اينست كه يائسه و صغيره عده ندارند(تفسير شريف لاهيجي، ج‏4، ص: 502 )

چنانکه اشاره گردید بسیاری از فقها و محققین چنین نظری دارند( رک: زبدة البيان في أحكام القرآن، ص: 594-تفسير الكاشف، ج‏7، ص: 352- التفسير المبين، ص: 749- تفسير القرآن الكريم (شبر)، ص: 521- تفسير منهج الصادقين في إلزام المخالفين، ج‏9، ص: 319- تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏13، ص: 310- تفسير اثنا عشري، ج‏13، ص: 211- تبيين القرآن، ص: 572- البلاغ في تفسير القرآن بالقرآن، ص: 558-أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏13، ص: 56- تفسير عليين، ص: 558-تفسير من وحي القرآن، ج‏22، ص: 294-حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، ج‏7، ص: 38-الجديد في تفسير القرآن المجيد، ج‏7، ص: 180- الوجيز في تفسير القرآن العزيز، ج‏3، ص: 335)
بنابراین ،موضوع ازدواج با طفل و کودک ربطی به آیه مورد نظر ندارد.

2- ازدواج با دختر صغیره (بدون وطی)بر مبنای روایات ،جایز بوده و بنابر حکمتهایی انجام میگرفته و میگیرد .از آنجا که در خانواده ها بخصوص خانواده های قدیمی که چند خانواده با همدیگر زندگی می کردند بناچار برخی زنان و مردان فامیل اما نامحرم در ارتباط با یکدیگر بودند برای ایجاد محرمیت طفل نوزادرا به عقد این افراد در میآوردند تا ایجاد محرمیت با مادر طفل صورت گیرد و روابط در چارچوب شرع انجام بگیرد.

خواندن عقد ازدواج با دختر بچه کوچک براي ايجاد محرميت ، با اجازه ولي او در صورتي که ازدواج براي دختر مصلحت داشته باشد و موجب اذيت دختر نباشد ،جايز است. البته نزديکي با دختر پيش از سن بلوغ حرام است.
اين امر به خاطر مصلحت صورت مي گيرد ،مثلا براي ايجاد محرميت با مادر دختر بچه با اذن ولي او اين عقد خوانده مي شود تا مادر دختر به عنوان مادر زن محرم باشد يا موارد مشابه اين مورد اگر مصلحت باشد، راه حل آن از اين طريق شرعا قرار داده شده است.

3- مقصود از «جواز استمتاع با صغیره» اين است كه دليلی بر حرمت آن نيست يعنی فقيه، دليل و حجت شرعی بر فتوا دادن به حرمت نيافته است و نه اينكه اين عمل شرعاً مطلوب و نيكو باشد و اين چيزی است كه بسياری از فقها از مذاهب اسلامی می‌گويند،موارد زيادی از مسائل است كه در عين جايز بودن و دليلی بر حرمت آن نبودن، كسی آن را مرتكب نشده است.

4-اصل بحث فقهی طرح شده در سؤال این است که اگر کسی با دختری در قبل از سن بلوغ ازدواج کند، حق همبستری با او را ندارد ولی آیا بقیه استمتاعات(بهره برداری های) جنسی جایز است یا نه؟

فقهاء از این جهت که نهی و منعی از طرف شارع در این باره نرسیده است(نه آن که روایتی در جواز این امر داشته باشیم)، گفته اند که بقیه استمتاعات جنسی از صغیره جایز است. با توجه به این که حکم جواز بقیه استمتاعات جنسی را فقهاء از برخی عمومات و عدم وجود نهی از طرف شارع، استفاده کرده اند،(سبزوارى، سید عبد الأعلى،مهذب الأحکام ، ج‌24، ص 73)

طبیعتاً عده ای از فقهاء با این حکم مخالفت کرده اند. شهید ثانی از جمله این فقیهان است که در دختر صغیره، همه استمتاعات جنسی را از او، ممنوع می داند.(مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج8، ص 443)

برخی از فقهاء معاصر شیعه نیز اصل چنین بهره برداری های جنسی نسبت به صغیره، خصوصاً نسبت به شیرخوار، را در مقام تحقق خارجی آن، قبیح دانسته و رد می کنند.

حضرت آیت الله شبیری زنجانی در این باره می گویند:« البته اگر اینها(این گونه استمتاعات) موجب ضرر شود، نباید آنها را هم جایز دانست». نک: نکاح ج‌5، ص 1499

حضرت آیت الله مکارم نیز در این باره می گویند:« جمعى از متأخرین و معاصرین به جواز سایر استمتاعات تصریح کرده‌اند، صاحب جواهر مى‌فرماید: للاصل السالم من المعارض، که منظور از اصل، اصالة الاباحة یا عموماتى است که مطلقاً اجازه استمتاعات را مى‌دهد و وطى(جماع) با دلیل خارج شده است. و لکن الانصاف: این حکم را با این عمومیّتى که گفته‌اند نمى‌پذیریم، چون بعضى از استمتاعات نسبت به صغیر السن قبح عقلائى دارد، مانند استمتاع از رضیعه. پس حسن و قبح در اینجا حاکم است و لذا عمومات استمتاع زوج از زوجه منصرف است بما یتعارف عند العقلاء و شامل این گونه موارد نمى‌شود.» نک:کتاب النکاح،ج‌2، ص 135

پرسش:
قرآن کریم در آیه 4 سوره طلاق می فرماید از میان زنانتان آنان که هنوز حیض نشده اند عده ی آنها سه ماه است؛ این یعنی قرآن ازدواج با کودکان که حیض نشده اند را جایز شمرده است؛ آيا ارتباط جنسي با دختر بچه هاي 5 ساله و نظير آن معقول و پسنديده است؟


پاسخ

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

قطعا منظور از زنانی که حیض نمیشوند در آیه شریفه ای که فرمودید کودکان نیستند، بلکه منظور زنانى هستند كه در سن حيض هستند اما حيض نمی­بینند.(1)
آیه چنین می فرماید: «وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ»؛ اگر در ترديد هستيد ، از ميان زنانتان آنهايی که از حيض مايوس شده اند و آنهايی که هنوز حيض نشده اند عده شان سه ماه است»(2)

از آنجا که رابطه جنسی با کودکان ولو در قالب عقد ازدواج قطعا در اسلام حرام است، و از طرف دیگر زنی که با او رابطه جنسی برقرار نشده باشد هم که اصلا عده ندارد، پس «وَ اللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ» در این آیه شریفه یقینا شامل کودکان نمیشود.

نکته دوم:

در اسلام با توجه به شاخصه ها و فاکتورهای مختلفی که وجود دارد سن ازدواج تعیین نشده است، اما با این حال از ازدواج خردسالان نهی شده است:
«مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ قِیلَ لَهُ إِنَّا نُزَوِّجُ صِبْیَانَنَا وَ هُمْ صِغَارٌ قَالَ فَقَالَ إِذَا زُوِّجُوا وَ هُمْ صِغَارٌ لَمْ یَکَادُوا یَتَأَلَّفُوا»؛ به سندی صحیح نقل شده است که شخصی به امام صادق یا امام رضا علیهما السلام عرض کردکه ما فرزندانمان را در حالیکه خردسال هستند به ازدواج دیگران در می آوریم. امام پاسخ دادند: در این حالت بعید است با هم انس بگیرند و با آرامش زندگی کنند.(3)

امروزه با توجه به شرایط، و اینکه عمدتا چنین ازدواج هایی به مصلحت دختران خردسال نیست برخی مراجع مانند آیت الله مکارم آن را جز در موارد بسیار نادر جایز نمی دانند(4) و اخیرا برخی از مصاحبه ها با ایشان گویای این است که در شرایط فعلی ایشان مطلقا ازدواج خردسالان را جایز نمی دانند؛ همچنین برخی مراجع دیگر جواز آن را متوقف بر این میدانند که مصلحت سنجی کودک در آن رعایت شده باشد، در غیر این صورت این ازدواج جایز نیست.

نکته سوم:

طبق قاعده «لا ضرر» اسلام از هر چیزی که برای خود یا دیگری ضرر قابل توجهی داشته باشد نهی کرده است، بنابراین در جواز ازدواج خردسالان، و چه در جواز کامجویی این اصل را باید لحاظ کرد، و ضرر داشتن چنین ازدواجی برای کودک موجب ممنوعیت آن خواهد شد، و هیچ دلیلی ندارد که این ضرر را در ضررهای جسمی خلاصه کنیم، بلکه اگر این ازدواج یا هر گونه کامجویی ضرر روحی برای کودک دارد، این ضرر داشتن نیز در سنجش مصالح و مفاسد این ازدواج لحاظ خواهد شد.

آرامش روحی و روانی زن برای اسلام فوق العاده اهمیت دارد، حکم اعدام متجاوز به عنف گویای اهمیت آرامش روانی زن در نگاه اسلام است، در حالی که از نظر بسیاری از حقوقدانان دنیا حکم اعدام برای چنین جرمی حکمی خشن و نامتناسب با جرم است، می گویند چرا جان انسان را در برابر تجاوز بگیریم، مگر آسیب جانی زده است؟ مگر جان زن را گرفته است؟
در حالی که اسلام چون از جانب خالق بشر آمده میداند این رفتار چه آسیبی به روان زن میزند، می داند زن را از درون نابود کرده و تا مرز خودکشی پیش خواهد برد؛ این حکم اسلام اتفاقا نشان میدهد که این آیین روحیات زن را خوب درک کرده و نسبت به آن بی تفاوت نیست.

نکته چهارم:

تمامی فقها اتفاق نظر دارند که حتی بر فرض مصلحت داشتن ازدواج و وقوع چنین ازدواجی، رابطه جنسی در آن تا پیش از بلوغ دختر ممنوع است، و در صورتی که این حکم نادیده گرفته شده، و موجب آسیب دیدن کودک شود جریمه سنگینی خواهد داشت، همان طور که امام خمینی(ره) می فرمایند:
«اگر مرد با همسر خود قبل از تمام شدن سن نه سالگی او نزدیکی کند و او را «افضاء»(5) نماید، زناشویی با این همسر بر او برای همیشه حرام خواهد شد و باید دیه کامل او را بپردازد و کلیّه ی مخارج او را نیز تا آخر عمرش بر عهده بگیرد و همچنین باید مهر او را نیز تماماً بپردازد»(6)

اما بر فرض پذیرش ازدواج نمی توان هر گونه لذت بردن را ممنوع کرد، چرا که دلیلی بر ممنوعیت آن وجود ندارد، ازدواج مساوی است با محرمیت، و یکی از فلسفه های آن کامجویی است، مگر آنکه برای یکی از طرفین ضرر داشته باشد؛ اگرچه عادتا ممکن است چنین چیزی اتفاق نیفتد ولی در مقام بیان احکام باید حکم آن تبیین و روشن گردد.

با این اوصاف روشن میشود اگر در برخی کتب فقهی به جواز لذت بردن از همسر خردسال اشاره شده، اولا توصیه ای در کار نیست، ثانیا این جواز، برفرض جواز اصل ازدواج خردسال است، و ثالثا: مشروط بر اینکه این لذت بردن برای کودک ضرری نداشته باشد؛ و رابعا: این یک نظر فقهی تخصصی است، برخی مراجع دیگر موافق نیستند، مثلا آیت الله مکارم در کتاب النکاح معتقد هستند:
«اين حكم را با اين عموميّتى كه گفته‌اند نمى‌پذيريم، چون بعضى از استمتاعات نسبت به صغير السن قبح عقلائى دارد، مانند استمتاع از رضيعه(7) پس حسن و قبح در اينجا حاكم است و لذا عمومات استمتاع زوج از زوجه منصرف است بما يتعارف عند العقلاء(8) و شامل اين گونه موارد نمى‌شود»(9)

نکته پنجم:

اسلام برای این ازدواج دو فیلتر بسیار قوی که ترکیبی از عاطفه و عقل هستند گذاشته است:
اول: مصلحت سنجی از دید پدر است، یعنی کسی که نزدیک ترین رابطه عاطفی با دختر را دارد و طبیعتا این محبت پدر و دختری و این عاطفه شدید تا حد بسیار زیادی مانع از ظلم به دختر و تصمیم گیری های ظالمانه خواهد شد.

و دوم: دادگاه صالح که با نگرش عقلانی و منطقی به این مسئله نگاه میکند و بر مصلحت سنجی پدر، و إعمال ولایت او نظارت میکند همان طورکه در ماده 1041 قانون مدنی جمهوری اسلامی چنین آمده است:
«عقد نكاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح»
ضمیمه شدن این دو به یکدیگر فیلتری میسازد که تقریبا ممکن نیست ازدواجی بر علیه دختر اتفاق بیفتد.

نکته ششم:

یکی از عوامل مخالفت شدید با احکام اسلامی آن است که منتقدین به جای نگاه به خود حکم، به سوء رفتار عمل کنندگان استناد می کنند، در حالی که همواره ممکن است از هر قانونی سوء استفاده شود، اما این اشکال به عمل کنندگان بر می گردد، نه خود آن قانون! قانون را باید به خودی خود سنجید.
به عنوان نمونه بسیاری از مخالفین با شنیدن این حکم ناخودآگاه ذهنشان میرود روی بدترین حالت مثل ازدواج یک مرد 40 ساله با دختر خردسال، یا یک پیرمرد 65 ساله با یک دختر کوچک! در حالی که قطعا اسلام چنین ازدواجی که هرگز مصلحت دختر در آن رعایت نشده را به جایز نمیداند. چرا که تناسب سنی بین زن و شوهر یکی از مواردی است که عدم رعایت آن موجب ضرر به دختر خواهد بود و جایز نیست...!

یا کسانی که به خاطر اعتیاد یا هر مشکل دیگری دختر خردسالشان را به عقد یک مردی در می آورند که به صلاحش نیست، از نظر شرعی کارشان صحیح نبوده و اسلام اصلا چنین کاری را جایز نمیداند، که بگوییم چرا اسلام چنین اجازه ای داده است! اینها به خاطر حکم اسلام چنین نکردند! اینها اگر تقیّدی به دین اسلام داشتند می دانستند از نظر دین این کار جایز نیست؛ پس خیلی ساده لوحانه است که گمان کنیم اگر این حکم در اسلام وجود نمیداشت میگفتن آخ، پس حرامه و چنین نمی کردند؟!

بنابراین باید به خود قوانین نگاه کرد، وگرنه یک پدر حتی میتواند دختر بزرگش را هم به اجبار و از روی ظلم به عقد دیگری در بیاورد! این اختصاصی به دختر خردسال ندارد.

پی نوشت ها:
1. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، ترجمه موسوى همدانى سيد محمد باقر، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ پنجم، 1374ش، ج19، ص530.
2. طلاق:4/65.
3. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج 5 ص 398.
4. ر.ک: انوار الفقاهة،(کتاب النکاح)، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، قم، چاپ اول، 1432ق، ج1، ص320.
5. افضاء یعنی پاره شدن بافت بین واژن و مقعد.
6. امام خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسة دار العلم‏، چاپ اول‏، قم، ج‏2، ص: 242، مسألة 12.
7. لذت بردن از شیرخواره.
8. آنچه نزد عقلا متعارف و پذیرفتنی است.
9. مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، مدرسة الامام علی بن ابیطالب(ع)، قم، چاپ اول، 1424ق، ج2، ص135.

موضوع قفل شده است