جمع بندی ادعای 2 تناقض در قرآن

تب‌های اولیه

57 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

mir@;521690 نوشت:
به فرض که خدا میدانسته که نطفه از منی و تخمک تشکیل شده و به قولی آلیاژ هست اما این آلیاژ شامل 10 ماده نیست که خدا فقط یکی را نام ببرد بلکه فقط از 2 ماده تشکیل شده و خدایی که فراتر از زمان هست و میداند روزی چنین شبهه ای شکل پیدا میکند چرا اسم هر 2 را نیاورده؟!

چطور ادعا مي كنيد كه خداوند فقط يكي از دو عنصر تشكيل دهنده نطفه را نام برده در حاليكه به وضوح تصريح نموده است كه : أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى(قيامت/37) آيا او نطفه‏ اى از منى كه در رحم ريخته مى ‏شود نبود
يا صريح تر از آن اينكه در آيه 2 سوره مباركه دهر فرموده است : إِنَّا خَلَقْنَا الانسنَ مِن نُّطفَةٍ أَمْشاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَهُ سمِيعَا بَصِيراً
ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم و او را مى ‏آزماييم بدين جهت او را شنوا و بينا قرار داديم

mir@;521693 نوشت:
چرا انقدر قضیه را میپیچانید؟! با پیچوندن قضیه که نمیشود تناقض را از بین برد! خدایی که قرآن را برای همه و من بیسواد درست کرده چرا صریحا در هر 2 مورد حرف از آسمانها نزده؟!

mir@;521796 نوشت:
این 2 تناقض بدیهی هستند ولی ظاهرا برای اینکه ایمان مومنین کم نشود باید روی بدیهیات هم بحث کنیم! ببینید اینکه قرآن به زبان ساده نوشته شده تا حتی بیسوادها (مثل خود پیامبر) اونو بفهمن یک چیزی هست که در خود قرآن هم آمده:
و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرده‏ ايم پس آيا پندگيرنده‏ اى هست (سوره القمر آیات 17 و 22 و 32 و 40)
4 بار توی یک سوره اش تکرار کرده این مسئله رو!!! متوجه شدید؟!

mir@;521796 نوشت:
خدایی که قرآن را برای من بیسواد آسان ساخته انقدر تو لفافه سخن نمیگه که من نیاز به یک آخوند محلل (منظور تحلیل گر هست!) پیدا کنم تا تفسیری متناقض با متن بهم ارائه بده!

[=&quot]
[=Calibri]1- [=&quot]قرآن كريم داراي سطوح و مراتب مختلفي است . فهم سطحی از این معارف، برای عموم آسان و دلالت آیات بر آن، آشكار و بیّن است و هر كسی در صورتی كه به زبان عربی و یا با مطالعه ترجمه صحیح آن آشنا باشد، بدون نیاز به تفسیر می‌تواند، آن معارف را از قرآن فرا بگیرد.[=&quot] فهمیدن بخش عمده‌ای از معارف بلند این كتاب عظیم كه در سطحی فراتر از فهم توده مردم است، و برای بسیاری از افراد، بدون تفسیر میسّر نیست. بنابراین انسان یا باید خود مقدمات لازم برای توانایی بر تفسیر را طی كند و دانش و شرایط لازم برای تفسیر را كسب نماید و به تفسیر آیات بپردازد، و یا از تفاسیر معتبر مفسّران مورد اعتماد بهره گیرد.
[=&quot]افزون بر دو بخش یاد شده بخش دیگری از معارف این كتاب عظیم كه در مرتبه‌ای بالاتر قرار دارد با كمك تفسیر مفسران و یا تحصیل مقدمات تفسیر و كسب شرایط و دانش‌های لازم نیز، قابل دسترسی نیست و فهم آن ویژه راسخان درعلم (نبی اكرم و ائمة طاهرین ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ) است و تنها راه پی‌بردن به آن معارف بلند، رجوع به راسخان در علم، و تفسیری است كه از آنان نقل شده است.[=&quot] بنابراين نبايد توقع داشت هر يك از ما با هر سطح و مرتبه اي بتوانيم به تمامي معارف قرآن دست يافته و با قرائت ظاهر آيات ، به فهم عميق آن دست يازيم . لذا با انكار مراتب و سطوح مختلف افراد و نيز ميزان بهره برداري هر كس به فراخور سطحش از قرآن كريم و توسل به همه فهم بودن قرآن هم نمي شود فهم عميق و دقيق آن كتاب شريف را منكر شد .
[=Calibri]2- [=&quot]قرآن كريم كتابي است كه از صنايع ادبي بديع برخورداربوده و فصاحت و بلاغت را به غايت ، واجد است لذا اينكه يكبار اسلوب جمع را به يك صورت بيان نمايد و بار ديگر با اسلوبي جديد ، نبايد مورد اعتراض واقع گردد زيرا اين خود از صنايع ادبي است .
[=Calibri]3- [=&quot]مطلبي كه جناب محي الدين در توضيح آيه فوق فرمودند نيز يكي ديگر از تفاسير و توضيحات مربوطه اين آيه شريفه است و مي تواند مورد استفاده قرار گيرد .

mir@;521690 نوشت:
نکته دیگر هم که تکمیل کننده تناقض های علمی قرآن است این است که قرآن در آیات 5 تا 7 سوره طارق میگوید آب منی از پشت سینه و ستوان فقرات میاید اما حقیقت این است که آب منی در جایی بسیار پایین تر در قسمتی از لگن خاصره شکل پیدا میکند.

مباحث مربوط به "صلب و ترائب" را در تاپيك ديگري پيگير باشيد زيرا خود اين بحث جداي از اينكه موضوعي مجزاست ، نياز به بيان نظرات مختلف در باب صلب و ترائب دارد ، مع هذا پاسخي اجمالي عرض مي شود ، اگر نيازمند بحث بيشتري بوديد عنايت بفرماييد در تاپيك ديگري مطرح شود:
"یخرج من بین الصلب و الترائب:از میان صلب و ترائب خارج می شود.در آیه قبل و این آیه، مراحل آغازین و انتهایی خلقت انسان را بیان كرده است:نطفه را كه مرحله ابتدائی است، ذكر می كند و بقیه مراحل را اشاره نمی كند و برمی گردد به مرحله پایانی و آن شكل گیری كامل انسان است، جنینی كه می خواهد متولد شود، از فضائی خارج می شود كه بین استخوانهای تیره پشت( صلب) و استخوانهای سینه( ترائب) است.قرآن كریم در برخی سوره ها از جمله سوره حج آیه 5، به طور كامل مراحل خلقت انسان را شرح می دهد اما در این سوره، با توجه به آیه بعد، كه بحث معاد است، فقط به مرحله آغازین و انتهایی خلقت اشاره می كند و " رجع" را از آن نتیجه می گیرد."(1)

(1)- ر.ك: تفسير مراغي ، ذيل آيات 5-7 سوره مباركه طارق، به نقل از تبيان

ادعاي 2 تناقض در قرآن
پرسش: تناقضاتي در قرآن وجود دارد:

خدا در سوره نجم آیات 45 و 46 میگوید از نطفه جنس های نر و ماده را میسازد اما در سوره قیامت آیات 37 تا 39 میگوید در مرحله خونبسته جنس های نر و ماده را میسازد.(البته در اینجا یک تناقض علمی را هم شاهد هستیم در جایی که خدا نطفه را از منی میداند اما علم امروز میگوید نطفه از منی و تخمک است)
پاسخ: هيچ تناقضي در ميان اين آيات وجود ندارد :
وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى ﴿1﴾ و هم اوست كه دو نوع مى‏آفريند نر و ماده
مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ( 2) از نطفه‏اى چون فرو ريخته شود
أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِيٍّ يُمْنَى (3) آيا او نطفه‏اى از منى كه در رحم ريخته مى‏شود نبود
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى(4) سپس بصورت خون‏بسته در آمد و خداوند او را آفريد و موزون ساخت
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى(5) و از او دو زوج مرد و زن آفريد
در هيچ يك از دو آيه ، خلقت انسان را به مني صرف ، نسبت نداده است بلكه آنرا مقيد به "تمني " يا "يمني" نموده است يعني مني هنگامي كه در رحم ريخته مي شود .در تفسير الميزان آمده است :
"(و امناء منى )به معناى ريختن آن در رحم است، مى فرمايد: مگر او نطفه اى نبود از منى اى كه در رحمش مى ريزند."( 6)
يعني نفرموده مگر او از مني نبود بلكه فرموده مگر او از مني ايي كه در رحم ريخته مي شود نبود . و اين يعني نطفه را حاصل مني و تخمك دانستن.
در ثاني با توجه به مراحل خلقت انسان ، كه ابتدا نطفه ي حاصل از اسپرم و تخمك و سپس خون بسته يا علقه و سپس مضغه و ... است ، هر مرحله نسبت به مراحل بعديش حكم زير بنا و ساختار بنيادين را دارد و مي توان ساختار نهايي رابه اين اعتبار به هر يك از مراحل زير بنايي قبلي نسبت داد . يعني خلقت انسان را هم مي توان به نطفه ي حاصل از اسپرم و تخمك نسبت داد و هم به آن خون بسته ي پس از انعقاد نطفه و اين بيان مراحل ، با اعتبارات مختلف است و تناقض نيست . در امور روزمره هم از اين نوع بيانات زياد بكار مي بريم مثلا در ساخت يك سازه اي كه از يك آلياژ ويژه درست شده و آن آلياژ ، ماده اصليش فرضا الومينيوم است ، شما هم مي گوييد اين سازه از آلومينيم است و هم مي توانيد بفرماييد از فلان آلياژ است و اين تناقض گويي نيست بلكه در هر بار اعتبارات مختلفي لحاظ شده است كه صحيح هم مي باشد .

پرسش : تناقض در آیات مشخص است یکی تعیین جنسیت را بعد از نطفه شدن میداند و دیگری تعیین جنسیت را بعد از مرحله خون بسته میداند.
پاسخ: جداي از اعتبارات مختلفي كه به مراحل بنيادين تشكيل جنين و جنسيت او باز مي گردد ، توجه به ضمير "منه" در آيه 39 :" فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى‏" نشاندهنده اين است كه اين ضمير به انسان باز مي گردد (7) در غير اينصورت بايد "منها" مي بود . يعني در بازگشت ضمير "ه" كه به انسان باز مي گردد يا به خون بسته اختلاف است و اغلب مفسرين يا متعرض آن نشده اند و يا مانند مرحوم علامه معتقدند كه ضمير به انسان باز مي گردد .
در ثاني ، در صورتي هم كه ضمير به خون بسته باز گردد آيا اگر تعيين جنسيت بعد از خون بسته شده باشد يعني بعد از نطفه شدن نيست ؟ !!!! ثالثا مي دانيم در همان زمان تشكيل نطفه جنسيت تعيين مي گردد ( زيرا جنسيت با استفاده از ژنهاي حامل آن به نطفه منعقد شده منتقل مي شود ) اما قابل تشخيص نيست و ممكن است نسبت دادن آن به مرحله ي خون بسته دليل بر قابل تشخيص بودن آن در اين مرحله باشد –الله اعلم- اما در هر صورت هيچگونه تناقضي نه وجود دارد و نه قابل اثبات است بويژه اينكه شما در گام اول بايد از بازگشت ضمير ، به خون بسته اطمينان حاصل نماييد كه تازه در آنصورت نيز عرض شد كه تناقضي وجود ندارد .
شما با مطالعه آيات سوره حج و نيز سوره مومنون و علق كه در خصوص تشكيل نطفه و مراحل مختلف جنيني است ، مي توانيد قبل از ادعاي متناقض بودن آيات ، به نوع نگاه قرآن كريم نسبت به مراحل جنيني ، احاطه بيشتري پيدا كنيد .

پرسش: تناقض دوم اينكه خدا در سوره آل عمران آیه 133 میگوید پهنای بهشت به اندازه آسمانها و زمین است اما در سوره حدید آیه 21 میگوید پهنای بهشت به اندازه آسمان و زمین است.

پاسخ: به اين سوال پاسخ هايي داده شده است يكي از پاسخ ها اين است كه در اين آيه يك معنا با دو اسلوب بيان شده است . در زبان عربي يك اسلوب جمع داريم و يك بيان جنس ، كه آن هم جمع است و افاده عموم يك جنس را مي كند مثلا كلمه ي " بحار" يعني درياها همچنين كلمه "البحر" كه داراي ال جنس باشد نيز همين معناي درياها را مي دهد يعني تمامي انواع دريا كه خود ، درياها مي شود .پس از اين مقدمه وارد سوال شما مي شويم : در آيه 133 سوره مباركه آل عمران از يكي از اسلوبهاي بيان جمع استفاده شده است يعني وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضهَا السمَوَت وَ الاَرْض أُعِدَّت لِلْمُتَّقِينَ
شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان ؛ و بهشتى كه وسعت آن ، آسمانها و زمين است ؛ و براى پرهيزگاران آماده شده است
ودر آيه 21 سوره مباركه حديد ، اسلوب ديگر بيان جمع ، آمده است يعني كلمه "السماء" داراي "ال" جنس است و افاده ي عموم مي كند يعني تمام آسمانها را شامل مي شود : سابقوا الى مغفرة من ربكم و جنة عرضها كعرض السماء و الارض ؛ به پيش تازيد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است )).
در تفسير نمونه آمده است :"در اين آيه ((سماء)) به صورت مفرد با الف و لام جنس آمده كه در اينجا معنى عموم مى دهد، و از ((كاف تشبيه )) استفاده شده است . به اين معنى كه در آيه مورد بحث صريحا مى گويد: ((وسعت بهشت همان وسعت آسمانها و زمين است )) ولى در آيه سوره حديد مى گويد: ((وسعت آن مانند وسعت آسمان و زمين مى باشد))، و هر دو تعبير يك معنى را مى رساند".(8)

پاسخ ديگري كه داده شده است اين است كه بهشت به حسب افراد مختلف است چه بسا فردی که گستره بهشت او یک آسمان را بگیرد و دیگری که بهشتش تمام آسمانها را شامل میشود

(1)- نجم /۴۵
(2)- نجم/46
(3)- قيامت/37
(4)- قيامت/38
(5)- قيامت/39
(6)- الميزان ، ج 20، ص 184
(7)- الميزان ، همان

(8)- با تلخيص،ر.ك: تفسير نمونه ، ج 3، ص112



كليد واژه ها : ادعاي تناقض در قرآن ، نطفه ، جنسيت جنين، پهناي بهشت

موضوع قفل شده است