احكام تقليد

تب‌های اولیه

93 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

باسلام اصولا در مذهب حقه شيعه معيار اهل بيت پيامبر ص هستند واين شيوه متداول اجتهاداز زمان اين بزرگواران به ما رسيده لذا از پيش خود نمي توان نظر داد ثانيا فقهاي بزرگ در زمانهاي مختلف از ارائ ونظرات ساير فقها استفاده ميكردند واين خود باعث پيشرفت اين دانش شده است وثالثا وظيفه مكلف رجوع به اعلم است واعلم كسي است له در اين رشته از بقيه مهارت بيشتري دارد وديگر نيازي به شورا نيست چو صد امد نود هم پيش ماست

فراری;28990 نوشت:
سلام شبهه، شبهه است اشكال به نوع كار نهاد سا سازمان نيست.

غرض روشن شدن بحث است نه اينكه بخواهيم جدلي داشته باشيم
شبهه شما كه شبهه بود ما جواب شما راداديم چون شما در پستهاي مختلف اشاره كرديد كه چرا در بحث شركت نمي كنيد بخاطر كلام شما است كه گفتيد
(سئوال زیر را اگر بزرگان حوزه جامعه مدرسین یا مراجع جواب داده اند جواب ایشان را به من بدهید و اگر نداده اند اگر ممکن است از ایشان جواب مرا مستند بدهید)چون خودتان گفتيد از ايشان (جامعه مدرسين و..)جوابي يافتيد ارسال كنيد بخاطر همين دست شركت كنندگان در بحث را بستيد.

فراری;28990 نوشت:
يعني شورا اعلم محور است اما اعلميت هميشه روي يك فرد تعيين ندارد گاهي ممكن است چند نفر نظر شان با آن فرد يكي باشد. پس شوراي اعلم اين جا مطرح است.


اولاً؛مجدد وكوتاه عرض مي كنم از نظر شرعي بايد مقلد اعلم باشيد نه شوراي اعلم واتفاقاًاعلم از افعل تفضييل است ومعنايش در فرد منصرف ومتعين است
ثانياً؛ از نظر مباني نظراتش را نمي شود در يك جا جمع كرد به عنوان مثال ايات عظام سيستاني تبريزي و وحيد خراساني هرسه شاگرد ايت الله خوئي هستند هر سه اين بزرگوار هرچه دارند از اون استاد بزرگوار است ولي شما به رساله اشان رجوع مي كنيد اختلاف زيادي در موضوعات وحكم دارندشما سه نفر از يك استاد را نمي توانيد در يك نظر ببينيند چه جور مي خواهيد نظر همه مراجع در يك نظر جمع كنيد بخاطر همين است كه مسائل مثل پزشكي قابل مقايسه با مباحث فقهي نيست.

فراری;28990 نوشت:
وقتي هر كسي خود را اعلم معرفي مي كند طبيعي است كه دفتر او بر اساس نظر او تحقيقاتي را انجام دهند و...در ثاني توليد علم درش تخته نمي شود چون شير و خط نمي شود و شورا بحث هاي علمي سخت خود را دارند


لطفاً متن را دوباره بخوانيد كلام شما ناظر به كلام بالاي ما نيست

فراری;28990 نوشت:
اما شهريه اين را خود گفتيد به نظر مي رسد امروزه طلاب بحث حرمت نگه داشتن را با بيان اشكال مخلوط كرده اند اگر وضع شهريه شما چنين است چرا اشكالي نمي شود.


عبارتي كه در مورد شهريه عرض كرديم هم عقيده با شما هستيم متن را دوباره بخوانيد(گفته شد كه اين پيشنهادهارا به اهلش بسپاريد تا اجرا شود)

فراری;28990 نوشت:
همين اشكالي كه من دارم بيان مي كنم به توليد علم كمك مي كند. و حتما سبب رشد من و ديگران مي شود چه بسا دليل قانع كننده اي بيابم و زين پس مطمئن تر تقليد كنم و كنيم.

عبارت بنده در پست شماره 8هم همين بودوعبارت اين بود(واتفاقا اين اختلاف موجب سلامت ورشد علم مذكور است)
موفق باشيد


اسراء;29814 نوشت:

[=courier new]غرض روشن شدن بحث است نه اينكه بخواهيم جدلي داشته باشيم
[=courier new]شبهه شما كه شبهه بود ما جواب شما راداديم چون شما در پستهاي مختلف اشاره كرديد كه چرا در بحث شركت نمي كنيد..........مجدد وكوتاه عرض مي كنم از نظر شرعي بايد مقلد اعلم باشيد نه شوراي اعلم واتفاقاًاعلم از افعل تفضييل است ومعنايش در فرد منصرف ومتعين است


[=courier new]سلام من كي در پست هاي مختلف چنين گفتم؟ اتفاقا تآكيد من اين بود كه كسي كه اطلاع ندارد وارد بحث نشود.

[=courier new]يكي از مراجع در انتخابات رياست جمهوري فرمودند اگر يكي ولو اين كه برنده باشد به نفع انقلاب كنار برود اين كار را بكند تا انقلاب آسيب نبيند. به نظرم اگر اغلب مراجع براي اين كه به دين ضربه اي نخورد به نفع دين كنار بروند كار ارزنده اي كرده اند
[=Courier New]من بعيد مي دونم تعين مرجعيت در يك فرد عادل متعادل و.. چيزي باشد كه نياز به توضيح داشته باشد و باز مي دانم كه ضررهاي تعدد مراجع از جهات مختلف چيزي نيست كه بشود انكار كرد.آسيد ابوالحسن اصفهاني قدرت فرهنگي اقتصادي رهبري و...بيشتري داشت يا مراجع فعلي.


[=courier new]
[=Courier New]كي اين حرف را فرموده آيا افعل تفضيل انصراف به فرد دارد نمي شود گفت اين امت برترين امت ها هستند.به نظرم قاصر من قرآن جاهايي فرموده است و علم نحو هم همين رو ميگه
[=Courier New]درفارسي هم مي توانيم چنين بگوييم
[=Courier New]-من اعلم هستم
[=Courier New]-تو اعلمي
[=Courier New]- ما اعلم هستيم از بقيه(مثلا شيعه برترين مذاهب است
[=Courier New]راستي گيرم فرمايش شما صحيح آيا براي جلوگيري از فرقه فرقه شدن ها (آيت الله ايكس و ايگرگ و مقلدان ايشان و جبهه گيري مقلدان دربرابر هم) ارزش ندارد دست از تكثرگرايي برداريم:Gol:
[=Courier New]راستي باب علم با اين فرقه گرايي ها باز مي شود؟:Sham:
[=Courier New]اعلميت يك ايده عقلايي
[=Courier New]عقل مي گويد اعلم نظرش صواب يا اصوب است. اما راستي آيا اعلميت چيزي واقعي است در زمان ما يا نسبي ؟ از گروه تا گروه از رشته حوزوي تا جوزوي و حتي بين متخصصان فقه و اصول اعلميت ها شناورند.
[=Courier New]فراموش نشود كه شورا اعلم محور است چون با شور با خبر و برتر و برترين ها به نتيجه مي رسد چكش كاري هايي كه در شورا مي شود در كار فردي نمي شود(شكي نيست)
[=Courier New]علي اي حال
[=Courier New]aاعلم بودن با گروه منافات ندارد
[=Courier New]bنظر جمع از فرد به واقع نزديك تر است
[=Courier New]cپس اعلميت گروهي بهتر است
[=Courier New]
[=Courier New]افسانه اعلميت درتمام ابواب فقهي
[=Courier New]اعلميت يعني چه؟
[=Courier New]راستي اعلميت در زمان گسترش علوم مفهومي نسبي دارد اعلم در چه چيز؟
[=Courier New]واقع شما قبول مي كنيد يك مرجع بتواند در تمام ابواب فقهي بتواند اعلم از همه باشد مثل اين است كه يك نفر در اين زمان در تمام حوزه هاي پزشكي از همه حاذق تر باشد (شما اين را قبول مي كنيد)
[=Courier New]اعلم در حج
[=Courier New]اعلم در طهارت
[=Courier New]اعلم در زكات و خمس
[=Courier New]اعلم در ديه و قصاص
[=Courier New]اعلم در نماز
[=Courier New]اعلم در روزه
[=Courier New]اعلم در ازدواج و طلاق اعلم
[=Courier New]به نظر مي رسد اعلميت در هر يك از ابواب هم اگر شورايي شود بهتر از تكثر گرايي است
[=Courier New]مشورت ادراك هشياري دهد
[=Courier New]عقل ها را مر عقل ها ياري دهد
[=Courier New]
[=Courier New]ما به اعلم ها نياز داريم داستان اعلميت پرونده اش مختومه است.

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بیا تا مونس هم ، یار هم ، غمخوار هم باشیم
انیس جان هم ، فرسوده و بیمار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]شب آید ، شمع هم گردیم و بهر یکدگر سوزیم
شود چون روز ، دست و پای هم ، در کار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]دوای هم ، شفای هم ، برای هم ، فدای هم
دل هم ، جان هم ، جانان هم ، دلدار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بهم یک تن شویم و یک دل و یکرنگ و یک پیشه
سری در کار هم آریم و دوشِ بارِ هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]جدایی را نباشد زَهره ای تا در میان آید
بهم آریم سَر ، بر گِرد هم ، پَرگار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]حیات یکدگر باشیم و بهر یکدگر میریم
گهی خندان زِهم ، گه خسته و افگار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]به وقت هوشیاری عقل کُل گردیم بهر هم
چو وقتی مستی آید ، ساغرِ سرشارِ هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]شویم از نغمه سازی عندلیبِ غم سُرای هم
به رنگ و بوی یکدیگر ، گل گلزار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]به جمیعت پناه آریم از بادِ پریشانی
اگر غفلت کند آهنگِ ما ، هشیار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]برای دیده بانی خواب را بَر خویشتن بندیم
زِ بهر پاسبانی ، دیده بیدار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]جمال یکدگر گردیم و عیب یکدگر پوشیم
قَبا و جُبّه و پیراهن و دَستارِ هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]غم هم ، شادی هم ، دین هم ، دنیای هم گردیم
بلای یکدگر را چاره و ناچار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بلاگردان هم گردیده ، گِردِ یکدگر گردیم
شده قربان هم از جان و مِنّت دار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]یکی گردیم در گفتار و در کردار و در رفتار
زبان و دست و پا ، یک کرده ، خدمتکار هم باشیم

[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]نمی بینم بجز تو همدمی ای "فیض" در عالم
بیا دمساز هم ، گنجینه اسرار هم باشیم

[=Courier New]
[=Courier New]
[=Courier New]

ممنون از حوصله شما
اسرا جان:Gol:


به نظر شما بهترین مرجع تقلید کیست؟ امیدوارم دلایلتان هم بگید.

سلام
مقام معظم رهبری
دلیل: رعایت زهد تقوی عدالت و ادامه تحصیل و تدریس در عین انجام وظایف سنگین رهبری

بهترین مرجع مقام معظم رهبری می باشد.
دلیل:123456789.......هزار......

سلام،
آیت الله جوادی آملی، تقوا دارن و علمشان در حال حاظر از همه بیشتر است.:Gol:

سلام
همه مراجع خوب هستند و هر کسی به نظر خودش دارای بهترین مرجع تقلید
می باشد...انتخاب مرجع تقلید یک امر شخصیه و نمیشه گفت کدوم بهتره...

سلام
اگر منظورتان از بهتر بودن همان اعلم بودن است با احترام به نظر دوستان باید بگم به نظر من شناخت مرجع اعلم چندان هم آسان نیست.
من هم دنبال جواب این سوال بودم ولی به این نتیجه رسیدم که اعلم بودن یکی از مراجع نسنت به دیگران را نمی توان 100٪ تایید کرد.

سلام
چند وقتي است که براي برادرم از بزرگان در اين علم سوال مي کنيم روي دو گزينه تاکيد مي کنند:
آيت الله سيستاني و آيت الله خامنه اي

mj na;31383 نوشت:
به نظر شما بهترین مرجع تقلید کیست؟ امیدوارم دلایلتان هم بگید.

سلام، به نظر من ، ما نمی تونیم در این مورد نظر بدیم، چون ملاکهای لازم برای بهترین بودن رو نمی دونیم و همچنین علم لازم رو برای برآورد علم مراجع رو نداریم... البته می تونیم نظر شخصی و سلیقه ای بدیم ولی نظر علمی و دقیق خیر

اگر منظور از تقلید پیروی کردن باشد بهترین ،ماندگار ترین و مرجع اقوم قرآن است

وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(الأنعام/155)

و اين خجسته کتابي است که ما آن را نازل کرديم پس از آن پيروي کنيد و پرهيزگاري نماييد باشد که مورد رحمت قرار گيريد

سلام
باید همه چیز رو به غلام علی یاد بدم
بابا جان ایشون دنبال مرجع می گرده نه منبع

سلام .من هم با نظر لبيك يا حسين و توبه موافقم چون اولا ما نمي دانيم ملاك چيست ثانيا به نظر من همه خوب هستند زيرا همه خون دل خوردند،‌زحمت كشيدند و شب زنده داري و تحقيق در بين قرآن و حديث و سنت كردند تا درسترين و معتبرترين احكام را خلاصه و روان در اختيار ما قرار بدهند. بايد قدر شناس همه اين اساتيد عزيز بود.درود خدا و رسول و ملائكه بر ايشان باد.

سلام
خوب راه های شناخت اعلم مشخصه والان با توجه به اون راهها چند نفر رو اعلم معرفی کردند شما رو هر کدوم از این علما دست بزاری در واقع گزینه درست همونه
ولی رهبری علاوه بر مرجعیت رهبری رو هم داره که در کنار زهد و تقوا بنظر این کمترین گزینه بهتریه
هر چند خاک پای همه این علما رو با افتخار و تیمنا میبوسم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

اونچه که حائز اهیمیته اینه که وظیفه هر شیعه در دوران غیبت در مورد احکام دین عمل کردن به اجتهاده !

یعنی همه ما باید در اصول دین تحقیق کنیم و در فروع دین تقلید !

اما . . .

برخلاف تصور نادرست در جامعه ، خیلی ها معنای تقلید را نوعی تقلید خاص ( درست نیست ذکر شود ) برداشت میکنند و از این رو تصور میکنند تقلید کار بیهوده ایست ،

باید بگم در فقه شیعی تقلید یعنی مسئولیت امری را به دیگری واگذار کردن ، یعنی به ما گفته شده دراحکام دین مسئولیت کار خود را به فقهای جامع الشرائط بسپارید ، همونهایی که امام صادق علیه السلام راجع بهشون فرمودن :

من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً علی هوئه مطیعاً لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه

هر کسی ازفقیهان ، که :
1. دارای صیانت نفس باشد
2 . ازدین خود محافطت نماید
3 . غالب بر هوای نفس باشد
4 . همواره مطیع پروردگار خویش باشد
دارای این 4 ویژگی باشه ، پس بر مردم عادی است که از او تقلید کنند

عزیزان من این ویژگی ها ویژگی های کمی نیست که من و شما بخوایم در موردش نظر بدیم ،

پس همه فقهاء جامع الشرائط حداقل صلاحیت برای مرجع تقلید شدن ( که ازحداکثر من و امثال من بصورت نجومی بالاتره ) رو داره و این یک امتیاز بزرگه !

اما . . .

چرا خداوند خواسته که ما در فروع دین خود به تکلف و سختی نیفتیم ؟؟؟

آیا دلیل آن ایجاد زمینه و وقت بیشتر برای درک راحت تر اصول دین و صاحب بصیرت شدن در آن نیست ؟

پس با یه تحقیق اجمالی مرجع تقلید خودمون رو انتخاب کنیم ، و با تقلید درست و آگاهانه به سمت بصیرت در اصول حرکت کنیم !

Mj na;31383 نوشت:
به نظر شما بهترین مرجع تقلید کیست؟ امیدوارم دلایلتان هم بگید.

باسلام وتشكر از كاربر محترم جنابِ Mj naباتشكراز كاربران ديگر

همانطور كه مطلعيد يكي از ضوابط اين سايت اين است كه روي شخصيت كسي صحبتي نبايد بشود انچه كه اين كاربر محترم سوال كرده سوال از ملاك ومعيار انتخابِ مرجع است كه در همين تاپيك در چندين پست به صورت مكرر جواب داده شده است وسعي شود از سوال تكراري پرهيز شود.

احتراماً بخاطر قلم زني بعضي از كاربران محترم جواب را تكرار مي كنم
م /3 از رساله مراجع/: مجتهد واعلم را از سه طریق می توان شناخت:
اول :خود انسان یقین کند مثل انکه خود ش از اهل علم (
(علميتي كه تخصصي از فقه واصول داشته باشداصطلاحاً مجتهد يا قريب مجتهد باشد و..) باشدوبتواند مجتهد واعلم را بشناسد.
دوم. ان که دو نفر عالم که میتوانند مجتهد واعلم را تشخیص دهند مجتهد واعلم بودن کسی را تصدیق کنند به شرط انکه دو عالم عادل دیگر با گفته انان مخالفت نکنند
سوم .ان که عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد واعلم را تشخیص دهند واز گفته انان اطمینان پیدا شود.
در هر قسمتي كه اشكال داشتيد اشاره كنيد تا پاسخ گوي شما باشيم البته اول كل تاپيك را ملاحظه كنيد تا سوال تكراري نباشد.
رساله مراجع/م/3



مهربانی;31478 نوشت:
سلام
باید همه چیز رو به غلام علی یاد بدم
بابا جان ایشون دنبال مرجع می گرده نه منبع

سلام خوب اینکه کاری نداره

خدایی که بر هر چیز قادره منبع را مرجع نیز می تونه قرار بده

مگر همه از خدا نیستیم ( منبع= خدا) پس بسوی اونیز باز می گردیم

إِلَى اللَّهِ [="red"]مَرْجِعُكُمْ[/] وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ(هود/4)

[="red"]مرجع شما [/](حرکت) به سوي خداست و او بر هر چيزي تواناست

پس ما هم اگر در جاده ی مستقیم ( صراط مستقیم )از قرآن پیروی کنیم به منبع و مرجع مان می رسیم

دیگه

چرا پیرو پیرو پیرو..... پیروقرآن باشیم

بهتره که مستقیم وزنده و بسادگی پیرو قرآن باشیم و حلقه های واسط را حذف کنیم

کوتاه ترین و ساده ترین اتصال بین دو نقطه خط (صراط) مستقیمه دیگه

نه خط مواج و نوساندار واسطه دار

غلامعلی نوری *;31522 نوشت:
سلام خوب اینکه کاری نداره خدایی که بر هر چیز قادره منبع را مرجع نیز می تونه قرار بده
سلام
عجب خدا میتونه اینکار رو انجام بده ولی نمی تونه اون کار رو انجام بده؟
چه خدای قادری
بله حرف شما رو تصحیح میکنم انسان می تواند مجتهد بشه و دیگه از کسی تقلید نکنه اصلا مجتهد نمی تونه تقلید کنه فتحصل
اگر مجتهدی تقلید نکن اما اگه مجتهد نیستی باید بری سراغ مجتهد تا به وظیفه شرعیت دست پیدا کنی و این رو عقل سلیم حکم میکنه درسته داداش من ؟؟؟

بشارت;31537 نوشت:
سلام
عجب خدا میتونه اینکار رو انجام بده ولی نمی تونه اون کار رو انجام بده؟
چه خدای قادری
بله حرف شما رو تصحیح میکنم انسان می تواند مجتهد بشه و دیگه از کسی تقلید نکنه اصلا مجتهد نمی تونه تقلید کنه فتحصل
اگر مجتهدی تقلید نکن اما اگه مجتهد نیستی باید بری سراغ مجتهد تا به وظیفه شرعیت دست پیدا کنی و این رو عقل سلیم حکم میکنه درسته داداش من ؟؟؟

آقا من تسلیم ولی دیگه چرا اینقدر خشن حرف میزنی من می ترسم

سلام
شکسته نفسی تا اینحد
نوری و ترس ، سبحان الله

سلام مرجعی که عالم باشه تقوا داشته باشه نظریه هاش به روز باشه که همه مراجع ما این خصوصیات رو دارن ولی انتخاب بهترین کار ساده ای نیست

غلامعلی نوری *;31522 نوشت:
بهتره که مستقیم وزنده و بسادگی پیرو قرآن باشیم و حلقه های واسط را حذف کنیم کوتاه ترین و ساده ترین اتصال بین دو نقطه خط (صراط) مستقیمه دیگه


يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِ
ي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵﴾ سوره مائده

اي كساني كه ايمان آورده‏ايد پرهيزگاري پيشه كنيد و وسيله‏اي براي تقرب به خدا انتخاب نمائيد و در راه او جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد.

باسلام خدمت كاربر محترم
جائي كه خود قران مي فرمايدوسيله به سوي او اتخاذ كنيد معنا ندارد كه بگوئيم كه حلقه هاي واسطه را حذف كنيد
اون مهندسي كه ساختار من و شما را ساخته دستور به وسيله داده ،شما كه با قران مانوسيدقران خط مستقيم را در ايجاد واسطه تلقي كرده وتاكيد كرده كه رستگاري شما در تقوا وانتخابِ وسيله است اگر تقوي به تنهائي كامل بود در ادامه دستور به تعيين وسيله نميداد؛فتامل
قرار نيست كه همه دكتر باشند بعضي به دكتر بايد رجوع كنند يا دكتر باش يا به دكتر براي درمان رجوع كن =يا مجتهد باش يا به مجتهد براي مشكلات شرعي خود رجوع كن؛
ايا عقل سليمي وجود دارد كه اين حرف معقول را نپذيرد.

رساله مراجع م/ 1

يکى از غرايز انسان که وى را مدد مى کند و راه و رسم زندگى و کمال و سعادت را به روى او مى گشايد، «اقتباس » و «تقليد» است . روشن است که کودک نيز بر اثر همين غريزه يعنى «تقليد» به تدريج حرف زدن و آداب نشست و برخاست را از پدر و مادر ياد مى گيرد و هر روز مرحله اى از مراحل زندگى را طى مى کند و هر چه بزرگ تر مى شود، به فرا گرفتن علوم و افکار ديگران و پيروى از آنان توجه بيشترى مى کند تا رفته رفته با وظايف خود آشنا شود. مهم ترين دليل در تقليد جاهل از عالم ، سيره عقلاست که اجازه مى دهد اشخاص از فقهايى که ساليان دراز زحمت کشيده اند و به درجه اجتهاد رسيده اند پيروى نمايند. در قرآن کريم نيز آياتى بر جواز تقليد دلالت مى کند که عبارتند از:
1) «وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ کَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَة مِّنْهُمْ طَـآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّينِ وَ لِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ; (توبة، 122) شايسته نيست ، مؤمنان همگى ]به سوى ميدان جهاد[ کوچ کنند; چرا از هر گروهى ، طايفه اى از آنان کوچ نمى کند ]و طايفه اى بماند[ تا در دين ]و معارف و احکام اسلام[ آگاهى پيدا کنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آن ها را انذار نمايند تا ]از مخالفت فرمان پروردگار[ بترسند و خودارى کنند.»
2) «وَ مَآ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِى إِلَيْهِمْ فَسْـَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ; (نحل، 43 و انبياء، 7) ما پيش از تو جز مردانى که به آن ها وحى مى کرديم نفرستاديم ، اگر نمى دانيد از اهل اطلاع سؤال کنيد»1; افزون بر آن ، عقل انسان حکم مى کند در هر موضوعى در زندگى به متخصص آن حرفه مراجعه کند با در نظر گرفتن اين اصل عقلايى ، تقليد از مجتهد در امرِ دين ، عين تحقيق است ; چون پيروى از عقل است .

1. ر.ک : تفسير نمونه ، آيت الله مکارم شيرازى و ديگران ، ج 8، ص 193; ج 11، ص 244;

از انجائي كه مقام بزرگ مرجعيت به عنوان يك متخصص در استنباط احكام خداست كسي بايد اورا انتخاب كند كه خود متخصص باشد چرا كه چون عقلا در صورتی که تخصص داشته باشیم باید تخصص افراد را محک بزنیم وفرض براین است که ما تخصص مذکور را نداریمولذا در مساله /3 از رساله مراجع اشاره شدانتخاب مرجع؛
يابايد خودت اهل علم(علمي كه تخصص در فقه واصول داشته باشيد )
ويابه دو عالم(كه خود متخصص در اين فن هستند ) رجوع شود
وشيوه سوم اينكه نظر جمي از متخصصين درفن ر ااستخباركنيد(واين جمع فعلاً جامعه مدرسين قم است كه افرادي را انتخاب كرده وگفته اين چند نفر در يك سطح هستند وشما به اختيار مي توانيد از دريچه جامعه مدرسين كه متخصصين در فن هستند يكي راانتخاب كنيد البته اگر شيوه سوم را نمي خواهيد داشته باشيد مي توانيد به شيوه دوم كه اسخبار از دو عالم باشد انتخاب كنيد ) وبه اعتماد اونها مرجع را انتخاب كنيد
علي اي حالٍ به هركدام از اين سه شيوه اتخاذ كنيد انتخاب از نوع كمك گرفتن از يك متخصص است وبدون متخصص نمي توان مرجع را انتخاب كرد.ولذا بهترين مرجع براي هر كس (كه در سوال سائل امده) همان مرجعي است كه از طريق شرعي مذكور انتخاب مي كند.
رساله مراجع م/3

با سلام
من كل صفحات اين موضوع رو خوندم . دو تا سوال دارم
گفته شد كه مراجع تقليد احكام رو بعد از جلسات شور و مشورت نوشتن .ايااعضاي اين جلسات مراجع مختلف بودن ؟ يعني با هم مشورت كردن و بعد حكم دادن ؟

و اگه ممكنه بفرماييد استفتاء يعني چه ؟

t4h9r1;31827 نوشت:
اگه ممكنه بفرماييد استفتاء يعني چه ؟

استفتاء به چه معناست؟
یعنی سوال از فتوی کردن و طلب فتوی نمودن

t4h9r1;31827 نوشت:
گفته شد كه مراجع تقليد احكام رو بعد از جلسات شور و مشورت نوشتن .ايااعضاي اين جلسات مراجع مختلف بودن ؟ يعني با هم مشورت كردن و بعد حكم دادن ؟

باسلام وتشكر از حضور شما در انجمن احكام
مراجع تقليد ممكن است در استنباط احكام شرعي نظرات ديگر مراجع همراه با ادله در كتابهايشان ببينند ولي د ربيان احكام شرعي با كسي مشورت نمي كنند ولي اين بحث را در درس خارج به شاگردان تدريس مي كنند، وشيوه استنباط احكام را به شاگردان از طريق روايات وايات ياد ميدهند.

t4h9r1;31827 نوشت:
و اگه ممكنه بفرماييد استفتاء يعني چه ؟

استفتاء=سوال شرعي از مرجع تقليد

[=&quot]با سلام و تشكر از پاسخ شما [/]
[=&quot] [/]
[=&quot]سوالي كه هميشه توي ذهن من بوده اينه كه كسي كه مجتهد ميشه بايد خيلي مراحل رو طي كنه تا به همچين جايي برسه . حالا اشكالي داره اين اقايون با علم بالا يه شورا تشكيل بدن و اختلافات موجود رو اگه شد كمترش كنن .[/]
[=&quot] [/]
[=&quot]اصل اين شورا اشكال داره ؟ چون من يه جايي خوندم تقليد يه مجتهد از مجتهد ديگه حرام است [/]
[=&quot] [/]
[=&quot]ولي بحث شورا قبل از صدور حكم اشكال داره [/]
[=&quot] [/]

t4h9r1;31950 نوشت:
سوالي كه هميشه توي ذهن من بوده اينه كه كسي كه مجتهد ميشه بايد خيلي مراحل رو طي كنه تا به همچين جايي برسه . حالا اشكالي داره اين اقايون با علم بالا يه شورا تشكيل بدن و اختلافات موجود رو اگه شد كمترش كنن . اصل اين شورا اشكال داره ؟ چون من يه جايي خوندم تقليد يه مجتهد از مجتهد ديگه حرام است ولي بحث شورا قبل از صدور حكم اشكال داره


با سلام وتشكر از سوال شما
جواب اين سوال را مي توانيد در همين تاپيك بيابيد

http://http://www.askdin.com/showthread.php?t=5686
در صورتي كه لازم است بفرمائيد تا توضيح بيشتري به شما بدهم

سلام

يكي از اساتيد ما مي گفت شك از من است شهيد مطهري در مجموعه آثار ج20 يا 22 از شورايي شدن نظر فقها حمايت كرده اند
آيا اين درست است؟

كسي جواب منو نمي ده؟

سلام
شهيد مطهري در
كتاب ده گفتار، اصل اجتهاد در اسلام
بر شورايي بودن اجتهاد تاكيد دارند و آن را رفع كننده بسياري از مشكلات مي دانند نمي دانم چرا مساله به اين روشني توسط برخي كارشناسان رد مي شود

سلام
من پرسیده بودم چی میشه همه مراجع علمشونو بریزند تو یه کاسه و یه رساله بیرون بدهند تا جامعه از فواید بسیار این کار بهره مند شوند و از ضررهای بسیار زیادی تعدد رساله ها که برهیچ کس مخفی نیست در امان باشدو بیان داشتم که ظاهرا شهید مطهری هم موافق یک کاسه شدند بودند
بالاخره کارشناسان محترم
سخن شهید مطهری را برای من تحلیل نکردند که آیا من درست فهمیده بودم
راستی شما کارشناسان حوزه قم می توانید نظر مراجع را به من بگویید
این پریشانی نظرات حاصل چیست( امتیاز است یا ضعف)

ممنونم از پاسخ قانع کننده شما

دوست عزیز
سلام
بزودی كارشناسان پاسخ شما را خواهند داد .

فراری;45420 نوشت:
سلام
من پرسیده بودم چی میشه همه مراجع علمشونو بریزند تو یه کاسه و یه رساله بیرون بدهند تا جامعه از فواید بسیار این کار بهره مند شوند و از ضررهای بسیار زیادی تعدد رساله ها که برهیچ کس مخفی نیست در امان باشدو بیان داشتم که ظاهرا شهید مطهری هم موافق یک کاسه شدند بودند
بالاخره کارشناسان محترم
سخن شهید مطهری را برای من تحلیل نکردند که آیا من درست فهمیده بودم
راستی شما کارشناسان حوزه قم می توانید نظر مراجع را به من بگویید
این پریشانی نظرات حاصل چیست( امتیاز است یا ضعف)

به نام خدا

باسلام خدمت دوستان گرامی


با پوزش از تاخیر در ارسال جواب از جناب فراری عزیز

در جواب این سوال باید گفت چنین پیشنهادی اگر چه به ظاهر جذاب و پر طرفدار و شدنی ،می نماید اما با اصل تقلید و فلسفه رجوع به علما منافات دارد

برای روشن تر شدن موضوع ،باز کردن سوال و بال و پردادن به آن ،کمک کار می باشد

ما می بینیم در مواردی در امور عرفی مانند معالجه بیمار، ساخت و ساز ، عمران و آبادی و خیلی از مسایل دیگر وقتی نظرات جمع ملاحظه می شود نظری که بیشترین اتفاق بر آن رفته باشد به واقع نزدیک تر است

وقتی به یک بیماری ناشناخته بر می خوریم قطعا تشخیصی که نظر عده بیشتری از پزشکان باشد با واقعیت مطابق تر است و نیز در موارد مختلف دیگر .
چرا در بحث تکالیف شرعی اینگونه نباشد و حکمی که مورد اتفاق بیشتر عالمان دینی است به واقع نزدیک تر نباشد ؟و چرا رساله ای مشتمل بر احکام مورد اتفاق اغلب مراجع جمع آوری نمی شود که همه گان از آن تقلید کنند " تا جامعه از فواید بسیار این کار بهره مند شوند و از ضررهای بسیار زیاد تعدد رساله ها که برهیچ کس مخفی نیست در امان باشد"؟؟

همانگونه که گفتیم چنین کاری با اصل و فلسفه تقلید سازگار نیست زیرا دلیل رجوع فرد عامی به مجتهد از باب تخصص و قدرت مجتهد در استنباط حکم شرعی است و شریعت اسلامی در زمان غیبت امام عصر عج عامی را برای بدست آوردن وظیفه شرعیش به عالم اهل استنباط ارجاع داده است و برای کامل تر بودن این دریافت او را موظف به رجوع به اعلم در استنباط ،نموده است

همانگونه که میبینید ملاک،رجوع به حکم مورد اتفاق نیست بلکه رجوع به اعلم در استنباط است یعنی قدرت نفسانی مجنهد در امر استنباط مهم است نه اتفاق نظر بر حکم خاص ؛ ممکن است در جمعی 10 نفره از علما 9 نفر بر حکمی اتفاق کنند و یکی که اعلم از دیگران است حکم دیگری صادر کند در اینجا نمی شود گفت واقع مطابق نظر آن 9 نفر است چون ممکن است نظر اعلم به واقع نزدیک تر باشد

از طرف دیگر جمع از این نظر که جمع است،واقعیت خارجی ندارد بلکه حقیقت وجود جمع ،همان وجود افراد است

به هر واحد از نیروی جنگی سرباز گفته می شود به تعداد مثلا 100 نفر از سربازان،گردان گفته می شود آیا وقتی گفته می شود یک گردان سرباز،وجود گردان چیزی جز وجود همان 100 سرباز است ؟

منظور اینکه جمع ملاک ارجاع ندارد چون وجود خارجی ندارد و آنچه جمع از آن تشکیل می شود همین آحادی است که جمع را اعتبار نموده است

نکته دیگر قابل توجه این است که واقعیتی که به حکم مجتهد اعلم به آن می رسیم ،مانند واقعیات عرفی متداول نیست بلکه از نوع ملازمات واقعیات دیگرند که به صرف اتفاق به دست نمی آیند بلکه هر چه دقت ذهنی و قدرت استنباطی عالم قوی تر باشد رسیدن به آن آسانتر می نماید

مثلا اگر مساله ای را تعدادی فیزیک دان معمولی گفته باشند و حرف دیگری را یک فیزیک دان نابغه مانند انیشتین گفته باشد آیا می شود گفت که نظر آن فیزیک دانان به خاطر اتفاق آنان درست تر است ؟و بیاییم انیشتین را وادار کنیم کنار دیگران بنشیند و نظر بدهد بعد ما نظرات مورد اتفاق را قواعد درست و واقعی فیزیک بدانیم یا باید به فیزیک دانی چون انیشتین اعتماد بیشتری نموده و حل مسائل را از او بخواهیم

فراری;33549 نوشت:
سلام

يكي از اساتيد ما مي گفت شك از من است شهيد مطهري در مجموعه آثار ج20 يا 22 از شورايي شدن نظر فقها حمايت كرده اند
آيا اين درست است؟

به نام خدا

با سلام خدمت دوست عزیز فراری

شهید مطهری در بحث اصل اجتهاد در اسلام دو پیشنهاد را مطرح می کنند

1- تخصصی شدن اجتهاد

2- شورای فقهی

مطلب اول که مرحوم مطهری در بحث اصل اجتهاد در اسلام به آن اشاره کردند، سخن مرحوم حاج شیخ عبد الکریم یزدی ،موسس حوزه علمیه قم بوده که ایشان در کلامشان مطرح کردند و آن تخصصی شدن اجتهاد بوده بر مبنای تقسیم کار تخصصی و این با بحث شورایی شدن اجتهاد که به آن اشاره کردید متفاوت است

منظور از تخصصی شدن اجتهاد این است که طلاب علوم دینی بعد دیدن یک دوره فقه عمومی در ابواب خاصی از فقه که رغبت و استعداد بیشتری در آن دارند به تحقیق و مطالعه بپردازند و در همان یک باب مثلا طهارت یا تقلید یا نماز یا روزه ،حج،جهاد،حدود،بیع و ....متخصص شوند مانند رشته پزشکی که با گسترش آن ،رشته های تخصصی در آن پیدا شد مثل چشم و گوش ،قلب ،اعصاب،داخلی و غیره

با این حساب دیگر مردم از یک شخص تقلید نمی کنند بلکه در هر باب از اعلم در همان باب تقلید کنند در نماز از آقای الف در روزه از آقای ب،در طهارت از آقای ج،در حج از آقای د،و همین طور در هر قسمتی از یک مرجع تقلید کنند و این موضوع همچنان که می بینید کار را بر مردم سخت تر خواهد کرد و بر علما آسان تر خواهد نمود

آنوقت شما باید در خانه 20 یا 30 یا 40 و شاید بیشتر رساله از مراجع مختلف می داشتید در حالی که شما دوست دارید مراجع یک کاسه کنند و شما راحت بشید

مطلب دوم : شورای علمی درفقاهت

ایشان در این پیشنهاد بحث همفکری و همکاری بین دانشمندان و علمای طراز اول را طرح می کنند و اینکه از تک روی کاری ساخته نیست در نتیجه این همکاری و همفکریها و تبادل نظر بین طراز اولها اگر نظریه مفید و صحیحی پیدا شود زود تر منتشر شده و جا باز می کند و اگر نظریه باطلی پیدا شود زود تر بطلانش روشن می شود و محو می گرددو دیگر شاگردانشان در اشتباه باقی نمی مانند . این سخن مرحوم مطهری بود

چیزی که از سخن ایشان بر می آید شورایی کردن فقاهت است نه فتوی یعنی فقیه برای خود گروه تحقیقاتی و لجنه داشته باشد نه اینکه در مقام فتوی با هم یک دست فتوی دهند و این با آنچه شما و استادتان فرمودید متفاوت است
.
.

با تشكر از پاسخ شما

شما نظريات استاد مطهري رو روشن فرموديد و از شما تشكر ميكنم اما اينكه با هم اختلافات موجود رو كم كنن بدون پاسخ موند.

اينكه 100 تا رساله هم تويه خونه داشته باشيم واقعا اصلا مشكل نيست .مثلا هر كدوم از مباحث مگه چند صفحه ميشه . همه رساله ها رو رو هم بذاري ميشه اندازه همون يه رساله كه الان تو خونه داريم.ولي انتخاب چند مرجع تقليد مشكل ميشه و متفاوت بودن نظرها در يك زمينه همچنان وجود داره . و تازه كار رو هم خيلي پيچيده تر ميكنه .

خود من رساله رو ميخونم بعد يه جايي كه ميرم كسي واسش سوال شرعي پيش مياد همون موقع هم دسترسي به منابع نيست نظر مرجع خودم رو ميدونم ولي نميتونم به اون شخص كمك كنم چون مرجع تقليدمون يكي نيست اين مسئله زيادي بارها اتفاق افتاده ضمن اينكه واقعا در بسياري از موارد تفاوت بسيار جزيي بين نظر فقها وجود داره .يعني با وجود سطح بالايه علمشون نميتونن به يه نظر برسن ؟

t4h9r1;47755 نوشت:
با تشكر از پاسخ شما

شما نظريات استاد مطهري رو روشن فرموديد و از شما تشكر ميكنم اما اينكه با هم اختلافات موجود رو كم كنن بدون پاسخ موند.

اينكه 100 تا رساله هم تويه خونه داشته باشيم واقعا اصلا مشكل نيست .مثلا هر كدوم از مباحث مگه چند صفحه ميشه . همه رساله ها رو رو هم بذاري ميشه اندازه همون يه رساله كه الان تو خونه داريم.ولي انتخاب چند مرجع تقليد مشكل ميشه و متفاوت بودن نظرها در يك زمينه همچنان وجود داره . و تازه كار رو هم خيلي پيچيده تر ميكنه .

خود من رساله رو ميخونم بعد يه جايي كه ميرم كسي واسش سوال شرعي پيش مياد همون موقع هم دسترسي به منابع نيست نظر مرجع خودم رو ميدونم ولي نميتونم به اون شخص كمك كنم چون مرجع تقليدمون يكي نيست اين مسئله زيادي بارها اتفاق افتاده ضمن اينكه واقعا در بسياري از موارد تفاوت بسيار جزيي بين نظر فقها وجود داره .يعني با وجود سطح بالايه علمشون نميتونن به يه نظر برسن ؟

به نام خدا

دوست عزیز

اختلافات در فتوی از سر چشم و هم چشمی و کلاس گذاشتن برای مکلفین نیست این اختلافات بر اثر شدت احتیاط و توجه به مبانی حاصل می شود گرچه این اختلافات برای مکلفین مشکلاتی فرا روی می آورد و نبود این اختلافات کار را بر مکلفین آسان می کند اما همانگونه که سابق بیان شد و جود اختلاف از شدت دقت و احتیاط مراجع در استنباط احکام است که به نهایت این دقت و شدت احتیاط سفارش شدند و نیز آنگونه که سابق گفته شد آنچه به واقع و حقیقت نزدیک ترمان می کند همین شدت توجه و دقت مرجع است نه اتفاق و وحدت در فتوی

باز هم به شما توجه می دهم :سخن شهید مطهری این نیست که علما هم فکری کنند تا اختلاف فتوی را کم کنند

سخنشان این است که اگر این کار،گروهی انجام شود بسیاری از اختلاف فتوی ها کم می شود و همانطور که گفته شد منظور از شوری شورای تحقیق و فقاهت است نه شورای فتوی

به فرق این دو توجه کنید

از طرفی همانگونه که شما رساله را مطالعه می کنید دوستتان هم رساله خودش را مطالعه کند شما که مسئول مطالعه رساله او نیستید برای دینش بیشتر ارزش قائل شود
اتفاقا حسن این کار این است که کسی در کار دیگری سرک نمی کشد و از دیگری غلط املایی نمی گیرد و سر هرکس در واجب و تکلیف خود می رود
.
.

ممنون از اينكه وقت ميذاريد

قضيه اختلاف در فتوا كه مشخصه از سر چشم و هم چشمي كه نيست .اگه از نوشته هايه من اينو برداشت كرديد ظاهرا من منظورمو بد رسوندم.سوال من نظر شهيد مطهري نيست.

يه چيزي رو اصلا متوجه نميشم .هر مرجع تقليدي درجه علمي بالايي داره .يعني راجع به اون فتوايي كه داده اطلاعات زيادي داره . حالا اين مراجع تقليد با انواع تخصص هاشون چرا دور هم جمع نميشن اختلافاتشون رو تا حد امكان كم كنن؟ضمن اينكه تفاوت زيادي بين نظر فقها وجود نداره . مثلا من كم ديدم كه يه مجتهد بگه اشكال داره يكي ديگه بگه اشكال نداره .البته شايد هم من كم ديدم

اصل اين جلسات اشكال داره ؟ چون من يه جايي خوندم تقليد يه مجتهد از مجتهد ديگه حرام است .

ولي بحث جلسه و مشورت با هم قبل از صدور حكم اشكال داره؟

بحث ومناظره علمی هیچ اشکالی ندارد وخللی وارد نمی آورد .آنچه مهم است یقین مجتهد به صحت حکم است .اگر مجتهد یقین به یک حکم یافت ،همان حجیت شرعی داشته ووظیفه ،عمل بر طبق آن است والبته یک فقیه با نظرات مراجع گذشته و حال آشنا می شود واجماع فقها ونظرات مشهور را بررسی نموده وپس از غور در نظرات متفاوت وبررسی ادله موافق ومخالف ،نظر اجتهادی را بیان می دارد.
البته تفاوت در مبانی ومشرب اصولی ،خود سبب پیدایش تفاوتهایی قهری است که بازهم با این وجود ،هر کدام در جای خود متین ومحکم بوده وحجت شرعی است.

موضوع قفل شده است