جمع بندی احساس می کنم همسرم مجبور است با من زندگی کند

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد شفیق
چرا مردها حق دارند چندین بار عاشق بشوند و ازدواج کنند در عین اینکه همسر قبلی را دارند خونه زندگی فرزند موقعیت اجتماعی خوب دارند اما زنان اگه کس دیگه دوست داشته باشند حتما باید زندگی اولیه شون منفجر بشه کامل از همسر اول جدابشوند و موقعیت اجتماعی شون سقوط کنه و نابود بشوند تا شاید بتونند یه زندگی مطابق میل قلب شون بسازند تازه بچه هاشون هم به احتمال قوی نابود میشمند و اسیب طلاق می بینند؟چرا عفت و حیا فقط برای زن تعریف شده؟
    هوالمحبوب با سلام خدمت شما خواهر گرامی: با تشکر از اطمینانی که به مرکز کرده اید و مسأله خود را مطرح نموده اید؛ همچنین جای قدردانی هم هست از اینکه به دنبال حل مسأله و مشکلات خود هستید. مسأله شما از دو جهت جای بررسی دارد: یکی به لحاظ کلامی که لازم است در تاپیک دیگری توسط کارشناسان محترم کلام، پاسخ داده شود. دیگری بحث شخصی خودتان و تفکراتتان درباره شماست. اولین نکته ای که به ذهن بنده از مطالبی که راجع به خودتان گفته اید؛ می رسد، احساس خودکم بینی شماست. تا این مسأله در شما درست نشود اگر بهترین چهره و پوست و اندام را هم داشته باشید باز از خودتان راضی نیستید.
البته مدل گفتار همسرتان درباره شما هم اشتباه و نادرست است. به هرترتیب شاید ایشان زیادی رّک و پوست کنده صحبت می کنند که می شود نشانه صداقت زیادی در ایشان باشد که مطمئنا برای شما خوشایند نیست. اما اگر شما به یک باور درست از خود برسید، این صحبت ها هم کمتر در شما اثر می گذارد. همسرتان به شما بیان می دارد که شما را دوست می دارد ولی عاشقتان نیست، این کلام، سخن درستی است؛ چراکه عشق، کور و کر است و با یک عیب و ایراد به تنفر تبدیل می گردد. همسرتان به شما علاقه مند است بر اساس واقعیات؛ و به نظر بنده این مسأله، موضوع خوشایندی است نه ناراحت کننده. شما، همانی را به دست می آورید که به آن می اندیشید، چه آن را بخواهید و یا که نه. شما مداوم به جوش های صورت و لاغری خود می اندیشید و آنها را نیز جذب می کنید.    
قانونی در روان شناسی وجود دارد که اگر تصویری از خود دلخواهتان را در ذهن شکل دهید و آن تصویر را به مدت کافی پیگیر بوده و حافظ باشید بزودی دقیقا همانی خواهید شد که به آن اندیشیده اید. اما شما کاملا بالعکس عمل کرده و به آن تصویری از خود می اندیشید که دوستش ندارید و همان را جذب می کنید. اندام لاغر، جوش صورت، می تواند نشانه ای از اضطراب درونی در شما باشد که مدام با آن درگیر هستید و ذهن شما را پر کرده اند. اگر اضطرابتان را درمان کنید ممکن است این مسائل هم تا حدودی بهبود یابد. هر انسانی آزاد است که ارتقا یابد تا به هر آنجا که می تواند یا مشتاق است، اما فقط مرتبه ای که به آن می اندیشد تعیین کننده درجه ای است که به آن ارتقا خواهد یافت. وقتی باور ندارید که برای جریان یافتن رفاه و رونق به زندگیتان ارزشمند هستید، بنابراین دقیقا آنچه را که به طور حتم باور دارید را جذب خواهید نمود. وقتی مداوم می ترسید که نکند همسرم زن زیبای دیگری را ببیند و به او دل ببندد؛ چرا که خودتان را لایق این دل بستن نمی دانید، کم کم از خود بیزار شده و برای ارتقای خود تلاشی نمی کنید. احتمالا خودتان هم کاستی های خود را بر زبان می آورید و همسرتان هم آن را بازگو می کند. با موشکافی ظلمت نمی توان به نور راه یافت
نقش همسری و مادری را سعی نمایید به بهترین شکل اجرا کنید، قیافه و اندام نیست که نقش را خوب ایفا می کند این تفکرات شماست که می تواند مادر و همسر خوب را رقم بزند. اگر قیافه ملاک و معیار خوش بختی و همسر خوب بودن بود، سری به دادگاههای خانواده بزنید تا ببینید چه زنان و مردان زیبایی در حال متارکه هستند. ویژگی های شخصیتی و توانمندی های ذهنی و مهارتی خود را بشناسید و پیشرفت دهید. به نظر می رسد شما بسیار درگیر قیافه و ظاهرتان هستید و نشانه هایی از افسردگی با روان بنه های نقص و شرم در شما دیده می شود که نیاز است به یک روان شناس بالینی مراجعه نموده و به یک تفکر منطقی برسید. همچنین از همسر خود بخواهید که راحت این مطالبی که باعث ناراحتی شما می شود را به زبان نیاورد و بیان احساس کنید که این مسائل باعث ناراحتی شما می گردد؛ حال که با هم زندگی می کنیم پس تا جایی که می شود خوبتر و بهتر زندگی کنیم.    
  انسانها دو نوع خود دارند: خودپنداره و خودپنداشت خودپنداره یعنی آن خودی که من از خود در ذهنم ساخته ام و به آن می اندیشم و خودم را آنگونه می بینم. خودپنداشت یعنی خود به معنای واقعی، آنچه که در عالم خارج از من وجود دارد. می گویند هرگاه خودپنداره و خودپنداشت انسانها به هم نزدیک باشد، فرد در سلامت روانی است و واقعیات را همانگونه که هست می بیند و تصمیمات درست برای زندگی می گیرد. مثلا فردی که قطع نخاع شده است براساس خودپنداره درست خود را قطع نخاع تصور می نماید اما به توانمندی های دیگری که دارد هم توجه دارد و به شکوفایی آنها می پردازد. برای مثال فردی که با قطع نخاعی که دارد قهرمان وزنه برداری المپیک می شود. اگر خودپنداره کمتر از خودپنداشت باشد فرد دچار خودکم بینی است و اگر بیشتر باشد فرد دچار اعتماد به نفس کاذب است که هر دو مسأله انحراف از تعادل است و مسائلی ایجاد می کند.  
  اینها را گفتم که با خود بیندیشید آیا در عالم واقع هم، همین قدر  که شما فکر می کنید دچار نقص هستید و به نسبت افراد دیگر اطرافتان بسیار پایین ترید. اگر بخواهید در یک پیوستار به خود نمره بدهید؛ چه نمره ای می دهید. 100........................................................................................................................0 اگر انسانها به لحاظ زیبایی و جذاب بودن از صفر تا صد نمره بگیرند. شما در ابتدا به خود چه نمره ای می دهید؟ در مرحله بعد تصور کنید خانمی را که پوست صورتش سوخته است، نمره او چند است و حالا با نمره ای که به خودت داده ای مقایسه کن. آیا منصفانه نمره داده ای؟ خانمی را تصور کن یک انگشت ندارد، خانمی را تصور کن که یک چشم ندارد. اگر درست و منصفانه به خود امتیاز بدهی، می بینی که در مرحله اول، نمره ای که به خودت دادی، خیلی کمتر از آن هست که در عالم واقع می شود نمره داد. به این بیندیشید که زمانی است که شما دیگر لاغر نیستید و جوش صورت هم ندارید، آیا خوش بخت هستید؟ این همه خانمی که جوش صورت ندارند و لاغر هم نیستند؛ آیا خوش بخت هستند؟ خودگویی­های مثبت و هدایت­ شده در ذهن خود داشته باشید. برای نمونه، احساسات منفی نسبت به خود نداشته باشد و اگر دارید در جهت مثبت هدایت کنید. مقابله با خودسرزنشگری داشته باشید و در هنگام اشتباه به این قضیه فکر کنید، که آیا همه چیز در حیطه اختیارم بوده و من صددرصد مقصرم
مطلب دیگر اینکه ممکن است باز هم همسرتان از شما تعریف و تمجید نکند. شما همین گونه خلق شده اید، مطمئنا شما ویژگی های خوب زیادی دارید که همسرتان به شما علاقه مند است. به این مسأله هم توجه داشته باشید که شما نمی توانید قلب و فکر همسرتان را کنترل نمایید. ممکن است ایشان به زیبایی زنان دیگر توجه کنند، شما نمی توانید این مسأله را مدیریت کنید. بلکه وظیفه شما، خوب همسرداری کردن است. شما مالک فکر و قلب همسرتان نیستید؛ شما وظایفی دارید که لازم است آنها را به خوبی ادا نمایید.
برای اینکه بتوانید با همسرتان ارتباط بهتری برقرار نمایید و محبتشان را جلب نمایید. جدولی تهیه نموده و روزانه تکالیفی که در آن ثبت شده را انجام دهید و برای انجام آن به خود نمره دهید و هر روز سعی نمایید به شیوه بهتر و مناسبتری آن را عملی کنید   رفتارها                            انجام داده ام                       انجام نداده ام رفتارهای متواضعانه                                                                    سبک گفتاری ملایم                                                                    حالت چهره(گشاده رو برخورد کردن)                                                تکریم و تعریف و سپاسگزاری                                                        عفت ورزی                                                                              قناعت ورزی                                                                            هنردل ربایی                                                                             آراستگی و نظافت                                                                         ظرافت های کلامی                                                                       رفتارهای جلوه گرانه                                                                     روابط جنسی                                                                              امید است مطالبی که بیان شد راهگشای مسأله شما باشد
سلام بقیه هم میتونن نظر بدن؟ بااجازه... ببین خانم عزیز منم همجنس تو و دغدغه هام مث تو هست. اومدم فقط چندتا نکته رو بگم نامزدم قبل ازدواج میگفت از ظاهرم خوشش نمیاد و دوس داره کسی دیگه زنش میشد به این تابلویی... اما الان نظرش برگشته و بارها شده اقرار کرده باهمین شرایط دوستم داره و حاضر نیست به کسی دیگه فکر کنه.. اینو گفتم عمق فاجعه مو بدونی و اینو هم بدونی که شرایط زندگی تو هم ممکنه با تلاش و توکل برگرده و لذتبخش بشه... البته من بیشتر مدیون لطف خدا هستم که اوضاعم به سامان شد تا تلاش خودم.   بگذریم یه نکته که از روانشناسی شنیدم: مردها اول تورو می بینن انتخاب میکنن چکن حس میکنن از بین تموم کیس ها تو بهشون نزدیکتری بعد تو زندگی هرچی بیشتر زن کنار و همراه شوهرش باشه از هرنظر که فکر کنی، مرد اون حس نزدیکی اولیه اش رو از دست نمیده و نیاز به انتخاب مجدد نمیبینه برعکس زنی که فاصله بگیره از شوهرش دوباره میره کنار بقیه کیس ها و مرد به خودش دوباره حق انتخاب میده. اینکه تلاش میکنی دلخواه شوهرت باشی یه لطف خدادادیه که با فطرتت هماهنگ داری پیش میری، به چشم اینکه توسط شوهرت استثمار شدی نگاهش نکن.   دوم اینکه خیلی از حرفایی که گفتی شوهرت زده شاید تو اوضاع بد روحی و عصبی بوده. اگه اینطوره خواهرانه گوش کن به من اون حرفا رو قلم بگیر بنداز دور اصلا منظورش اون چیزی نبوده که تو رو مدت ها زجر داده... من و همسرم یه بار دعوای بدی کردیم و حرفایی زد که مغزم سوت کشید بعد اینکه جو آروم شد ازش پرسیدم جدی گفتی خیلی رک گفت نه تو عصبانیت گفتم و راحت پذیرفت حرف دلش نبوده. احتمالا برای شوهر شمام همینه. اگه اینطور حس میکنی درباره اون حرفها خودازاری نکن حرف دل شوهرت چیزی نیست که تو عصبانیت میگه
جمع بندی پرسش: چرا مردها حق دارند چندین بار عاشق بشوند و ازدواج کنند در عین اینکه همسر قبلی را دارند اما خانم ها اگر بخواهند با کس دیگری باشند باید اول زندگی سابق خود را از بین ببرند تا بتوانند با کسی که دوستش دارند ازدواج کنند. بچه هایشان هم آسیب طلاق را می بینند. چرا عفت و حیا فقط برای زن تعریف شده است؟  من دوست ندارم همسرم مجبور باشد با من زندگی کند دوست ندارم همه اش نگران باشم اگه یک زنی را ببیند که نقص های ظاهر و باطن مرا نداشته باشد و او عاشقش بشود. خسته شدم از بس در فکر تغییر خودم مطابق میل همسرم باش. جوش های صورتم را نتوانستم درمان کنم نتوانستم چاق تر بشوم و جذابتر بشوم. نتوانستم آنقدر جاذبه معنوی در کلام و رفتارم داشته باشم که همسرم حتی دلش نخواهد نگاهی به کسی بیندازد. وقتی نیستم همسرم طوری وانمود می کنه که هیچ اتفاقی نیفتاده چون خودش به تنهایی از عهده بچه داری و آشپزی برآمده است. گفته است دلم میخواهد دوباره مزه عشق را بچشم چون فقط دوستت داشتم عاشقی گذراست و فقط قشنگی ها را می بینی ولی من عاشقت نبودم چون بدی های تو را هم می بینم. گاهی می گوید آزادی مجبور نیستی با من زندگی کنی استقلال مالی پیدا کن تا بخاطر نیاز مالی پیش من نمونی نگران بچه ها هم نباش. شوهرم آدم حساسی است شاید من چیزی گفتم که برایش غیرمنتظره بود و ناراحتش کردم. وقتی همسرم می گه من حتما زن دیگه می گیرم حق منه. یا وقتی میگوید چه زمانی جوش صورتت خوب می شود و یا اینکه اندامت از نوجوانی در می آید. یا وقتی می گوید حالم از صورتت به هم میخوره چه قدر صورت و دستهایت زشت است. چرا او حق دارد به هر زنی نگاه کند و عاشق بشود ولی من باید سرم را زیر بیندازم و به مردهای زیباتر و مهربانتر حتی فکر هم نکنم. پاسخ:  مسأله شما از دو جهت جای بررسی دارد: یکی به لحاظ کلامی که لازم است در تاپیک دیگری توسط کارشناسان محترم کلام، پاسخ داده بود. دیگری بحث شخصی خودتان و تفکراتتان درباره شماست. اولین نکته ای که به ذهن بنده از مطالبی که راجع به خودتان گفته اید؛ می رسد، احساس خودکم بینی شماست. تا این مسأله در شما درست نشود اگر بهترین چهره و پوست و اندام را هم داشته باشید باز از خودتان راضی نیستید. البته مدل گفتار همسرتان درباره شما هم اشتباه و نادرست است. اما اگر شما به یک باور درست از خود برسید، این صحبت ها هم کمتر در شما اثر می گذارد. شما، همانی را به دست می آورید که به آن می اندیشید، چه آن را بخواهید و یا که نه. شما مداوم به جوش های صورت و لاغری خود می اندیشید و آنها را نیز جذب می کنید.  قانونی در روان شناسی وجود دارد که اگر تصویری از خود دلخواهتان را در ذهن شکل دهید و آن تصویر را به مدت کافی پیگیر بوده و حافظ باشید بزودی دقیقا همانی خواهید شد که به آن اندیشیده اید. اما شما کاملا بالعکس عمل کرده و به آن تصویری از خود می اندیشید که دوستش ندارید و همان را جذب می کنید. اندام لاغر، جوش صورت، می تواند نشانه ای از اضطراب درونی در شما باشد که مدام با آن درگیر هستید و ذهن شما را پر کرده اند. اگر اضطرابتان را درمان کنید ممکن است این مسائل هم تا حدودی بهبود یابد. . نقش همسری و مادری را سعی نمایید به بهترین شکل اجرا کنید، قیافه و اندام نیست که نقش را خوب ایفا می کند این تفکرات شماست که می تواند مادر و همسر خوب را رقم بزند. اگر قیافه ملاک و معیار خوش بختی و همسر خوب بودن بود، سری به دادگاههای خانواده بزنید تا ببینید چه زنان و مردان زیبایی در حال متارکه هستند. به نظر می رسد شما بسیار درگیر قیافه و ظاهرتان هستید و نشانه هایی از افسردگی با روان بنه های نقص و شرم در شما دیده می شود که نیاز است به یک روان شناس بالینی مراجعه نموده و به یک تفکر منطقی برسید. همچنین از همسر خود بخواهید که راحت این مطالبی که باعث ناراحتی شما می شود را به زبان نیاورد و بیان احساس کنید که این مسائل باعث ناراحتی شما می گردد؛ حال که با هم زندگی می کنیم پس تا جایی که می شود خوبتر و بهتر زندگی کنیم. انسانها دو نوع خود دارند: خودپنداره و خودپنداشت خودپنداره یعنی آن خودی که من از خود در ذهنم ساخته ام و به آن می اندیشم و خودم را آنگونه می بینم. خودپنداشت یعنی خود به معنای واقعی، آنچه که در عالم خارج از من وجود دارد. می گویند هرگاه خودپنداره و خودپنداشت انسانها به هم نزدیک باشد، فرد در سلامت روانی است و واقعیات را همانگونه که هست می بیند و تصمیمات درست برای زندگی می گیرد. مثلا فردی که قطع نخاع شده است براساس خودپنداره درست خود را قطع نخاع تصور می نماید اما به توانمندی های دیگری که دارد هم توجه دارد و به شکوفایی آنها می پردازد. برای مثال فردی که با قطع نخاعی که دارد قهرمان وزنه برداری المپیک می شود. اگر خودپنداره کمتر از خودپنداشت باشد فرد دچار خودکم بینی است و اگر بیشتر باشد فرد دچار اعتماد به نفس کاذب است که هر دو مسأله انحراف از تعادل است و مسائلی ایجاد می کند. اینها را گفتم که با خود بیندیشید آیا در عالم واقع هم، همین قدر  که شما فکر می کنید دچار نقص هستید و به نسبت افراد دیگر اطرافتان بسیار پایین ترید. اگر بخواهید در یک پیوستار به خود نمره بدهید؛ چه نمره ای می دهید. 100........................................................................................................................0 اگر انسانها به لحاظ زیبایی و جذاب بودن از صفر تا صد نمره بگیرند. شما در ابتدا به خود چه نمره ای می دهید؟ در مرحله بعد تصور کنید خانمی را که پوست صورتش سوخته است، نمره او چند است و حالا با نمره ای که به خودت داده ای مقایسه کن. آیا منصفانه نمره داده ای؟ خانمی را تصور کن یک انگشت ندارد، خانمی را تصور کن که یک چشم ندارد. اگر درست و منصفانه به خود امتیاز بدهی، می بینی که در مرحله اول، نمره ای که به خودت دادی، خیلی کمتر از آن هست که در عالم واقع می شود نمره داد. به این بیندیشید که زمانی است که شما دیگر لاغر نیستید و جوش صورت هم ندارید، آیا خوش بخت هستید؟ خودگویی­ های مثبت و هدایت­ شده در ذهن خود داشته باشید. برای نمونه، احساسات منفی نسبت به خود نداشته باشد و اگر دارید در جهت مثبت هدایت کنید. مطلب دیگر اینکه ممکن است باز هم همسرتان از شما تعریف و تمجید نکند. شما همین گونه خلق شده اید، مطمئنا شما ویژگی های خوب زیادی دارید که همسرتان به شما علاقه مند است. به این مسأله هم توجه داشته باشید که شما نمی توانید قلب و فکر همسرتان را کنترل نمایید. ممکن است ایشان به زیبایی زنان دیگر توجه کنند، شما نمی توانید این مسأله را مدیریت کنید. بلکه وظیفه شما، خوب همسرداری کردن است. شما مالک فکر و قلب همسرتان نیستید؛ شما وظایفی دارید که لازم است آنها را به خوبی ادا نمایید برای اینکه بتوانید با همسرتان ارتباط بهتری برقرار نمایید و محبتشان را جلب نمایید. جدولی تهیه نموده و روزانه تکالیفی که در آن ثبت شده را انجام دهید و برای انجام آن به خود نمره دهید و هر روز سعی نمایید به شیوه بهتر و مناسب تری آن را عملی کنید   رفتارها                            انجام داده ام                       انجام نداده ام رفتارهای متواضعانه                                                                    سبک گفتاری ملایم                                                                   حالت چهره(گشاده رو برخورد کردن)                                               تکریم و تعریف و سپاسگزاری                                                        عفت ورزی                                                                             قناعت ورزی                                                                           هنردل ربایی                                                                            آراستگی و نظافت                                                                        ظرافت های کلامی                                                                        رفتارهای جلوه گرانه                                                                     روابط جنسی                                                                            
موضوع قفل شده است