جمع بندی احساس مردان در برابر غیرت زنان!

تب‌های اولیه

316 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Navy"]

همای رحمت;729279 نوشت:
با سلام ..ولی این موضوع هم در مورد خانمها هم صدق میکنه ..من از لحاظ فطرت میخواستم بدونم که پاسخهای قبلی شما روکه فرمودید قبول دارم

در مورد فطرت و اینا که صحبت کردیم
اگه چیز دیگه ای تو ذهنتونه بفرمایید . عقلامونو میذاریم رو هم یه نتیجه ای میگیرم
کارشناس محترم هم ان شاالله نظر کارشناسی میدن

ضمنا این بحث فکر نمیکنم بی ربط به تاپیک باشه . به نظرم دقیقا در راستای بحث غیرت زنان هست[/]

شروین;729282 نوشت:
اگه چیز دیگه ای تو ذهنتونه بفرمایید . عقلامونو میذاریم رو هم یه نتیجه ای میگیرم
خب ..سوالهایی که از جناب صفا پرسیدم ..اگه میشه از لحاظ فطرت جواب بدید لطفا

[="Navy"]

همای رحمت;729253 نوشت:
وچرا مرد نمیتونه عاشق دوهمسرش بشه .وبه قول جناب شروین فقط دوسشون داره وعاشقشون نمیتونه باشه

جوابش خیلی سادس
وقتی من کسی را دوست دارم ، بخاطر خودم دوست دارم
پس برایم مهم نیست همسر اول ناراحت شود
پس میروم با دونفر . حالا میخواهند راضی باشند یا نباشند

ولی اگر من عاشق باشم ، توان دیدن ناراحتی عشقم را ندارم
و چون محال است زنی از ازدواج مجدد شوهرش ناراحت نشود
هیچ وقت اینکار را نمیکنم که موجب ناراحتی اش شوم

پس من چطور میتوانم عاشق دو نفر باشم در حالی که این عاشق دو نفر بودن موجب ناراحتی هردو آنها میشود
پس در واقع من عاشق هیچکدام نیستم و پیرو دل خودم هستم

از طرف دیگر کسی که عاشق میشود جز معشوق خودش را نمیبیند
تمام عیب های او را حسن میبیند و در نظر او ، معشوقش برترین دنیاست

پس چطور میتواند وقتی چنین حس و اعتقادی دارد برود و عاشق فرد دیگری شود ؟ در واقع اینها با هم در تضاد هستند[/]

شروین;729296 نوشت:
ولی اگر من عاشق باشم ، توان دیدن ناراحتی عشقم را ندارم
و چون محال است زنی از ازدواج مجدد شوهرش ناراحت نشود
هیچ وقت اینکار را نمیکنم که موجب ناراحتی اش شوم
یعنی اگر عشق مرد راضی باشه .دیگه مشکلی نداره

[="Navy"]

همای رحمت;729298 نوشت:
یعنی اگر عشق مرد راضی باشه .دیگه مشکلی نداره

منظورتون اینه که اگر زن کاملا و قلبا راضی باشه و اصلا ناراحت نشه ؟

یک مشکل که ناراحت نکردن عشقش هست حل میشه

ولی این قضیه که کسی که عاشقه جز معشوقش کسی رو نمیبینه چی میشه ؟

اینجوری بگم . به نظر من محاله مردی واقعا عاشق زنش باشه و به هر دلیلی برود با کس دیگری

مگر در مواقعی که امر مهمتری مثل دین و تقوایش در خطر باشد که قبلا عرض کردم بحث آن موارد را نمیکنیم[/]

شروین;729303 نوشت:
اینجوری بگم . به نظر من محاله مردی واقعا عاشق زنش باشه و به هر دلیلی برود با کس دیگری
خب پس چرا آیه در قرآن داریم که میگه زن وشوهر عاشق همند امااحادیث میگن که مردها چندین همسر دارند

[="Navy"]

همای رحمت;729306 نوشت:
خب پس چرا آیه در قرآن داریم که میگه زن وشوهر عاشق همند امااحادیث میگن که مردها چندین همسر دارند

میشه آیه قرآنی که فرمودید رو بگذارید ؟[/]

شروین;729309 نوشت:
میشه آیه قرآنی که فرمودید رو بگذارید ؟
عربااترابا..معناش هم این میشه ..شوهر دوست ولی آیه های دیگه هم خوندم اگه پیدا کردم میگم

همای رحمت;729253 نوشت:
با سلام ..اینکه چرا اگر مرد بخواد ازدواج مجدد بکنه خیلی به همسرش بر میخوره وچرا همسرش از شوهرش اینقدر دلسرد میشه .وچرا مرد نمیتونه عاشق دوهمسرش بشه .وبه قول جناب شروین فقط دوسشون داره وعاشقشون نمیتونه باشه.اگر با فطرت مرد تضاد ی نداره خیلی حرف دارم وفکر میکنم یه تاپیک دیگه ای میخواد..

:hamdel:به نام خدا:hamdel:

سلام .نظر شما اینه که ناراحت شدن همسر فطریه یا طبق فرهنگ و آداب و رسوم ایجاد شده؟(من الان نظرمو نمیگم فقط سوال پرسیدم)

در مورد زنان عرب نظرتون چیه؟

در مورد اینکه گفتین چرا مرد نمیتونه عاشق دو همسرش بشه نظرم اینه که خب مرد طبق نیازش میره زن میگیره ..

یعنی کسی که اشباع شده باشه از هر نظر و زنش خوب بهش توجه داشته باشه فک نمیکنم نیاز به زن دیگه ای پیدا کنه .. (پس اگر عاشق باشه و اشباع شده هیچ وقت نمیره زن دیگه بگیره.)

و کسانی که میرن یه زن دیگه میگیرن دو حالت داره : یا اینکه طرف از روی عادت به تنوع و هوس و... میره زن میگیره (که بحثمون با این افراد نیست) .. یا اینکه طرف

زنش نتونسته اشباعش کنه و یه مشکلی خلاصه این وسط هست که طرف اگه زن دیگه نگیره یا به گناه میفته یا اینکه کمبود محبت و ... هستش که فکر میکنم

نظر دین به همین افراد هستش که متعه یا ازدواج مجدد کنن...:Gol:

من تو دوستان حدودا سه نفر میشناسم که پدرشون دو تا زن داره .. متاسفانه نشده ازشون بپرسم چرا پدرشون دو تا زن گرفته .. فقط از یکیشون که داییش دو تا زن داشت پرسیدم

چرا داییت دو تا زن گرفته؟ گفتش زن اولش براش غذا درست نمیکرده و اذیتش میکرده اینم از لجش رفته زن دوم گرفته .. الان با هردوشون زندگی میکنه ولی ظاهرا زن دومشو بیشتر دوس داره ..

خلاصه این دلیل زن گرفتنش این بوده دیگه:Nishkhand:

[="Navy"]

همای رحمت;729312 نوشت:
عربااترابا..معناش هم این میشه ..شوهر دوست ولی آیه های دیگه هم خوندم اگه پیدا کردم میگم

در تفاسیر اینگونه آمده که عربا یعنی زنی که شوهرش را دوست دارد
اترابا یعنی همانند هستند حالا از نظر سن و سال و ...
حرفی از
عشق شوهر به زنش نزده
هرچند شوهر هم عاشق زنش هست
چون این آیه از توصیفات بهشته

و شما نباید اون رو ملاک این دنیا بگیرید[/]

*صفا*;729324 نوشت:
سلام .نظر شما اینه که ناراحت شدن همسر فطریه یا طبق فرهنگ و آداب و رسوم ایجاد شده؟(من الان نظرمو نمیگم فقط سوال پرسیدم)
با سلام ..بزرگوار چند بار بگم چرا اگر مرد برای زن کم بزاره و زن بره خیانت کنه خودش رو خائن میدونه یا خیانت هم نکرد میتونه طلاق بگیره ولی مرد خدا بهش حق داده بره زن دیگه ای بگیره یا طلاقش بده منظورم اینه نباید زن دیگه ای سرش بگیره اونم باید طلاقش بده

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

سـردرگـم;721785 نوشت:
سلام

میخواستم بپرسم احساس آقایون نسبت به حس مالکیت و غیرت زنانه که بعضا با عنوان "حسادت" یاد میشه چیه؟

آیا مثل خانم ها که از "غیرت مردانه" لذت میبرن و میذارنش به حساب توجه و عشق ، آقایون هم همچین احساسی دارند یا براشون ناخوشاینده؟

با تشکر

زن و مرد تفاوتهای زیادی از نظر جسمی و روانی با همدیگه دارن.
اما اون احساس مورد سؤال شما، برای هر دو طرف خوشاینده به شرطی که همواره و از جانب طرفین ، بر طریق اعتدال باشه.

خیر الامور اوسطها.

همای رحمت;729333 نوشت:
با سلام ..بزرگوار چند بار بگم چرا اگر مرد برای زن کم بزاره و زن بره خیانت کنه خودش رو خائن میدونه یا خیانت هم نکرد میتونه طلاق بگیره ولی مرد خدا بهش حق داده بره زن دیگه ای بگیره یا طلاقش بده منظورم اینه نباید زن دیگه ای سرش بگیره اونم باید طلاقش بده

:hamdel:به نام خدا:hamdel:

سرکار علّیّه اول اینکه من در ادامه ی پستم جواب رو تا حدودی دادم دوباره مطالعه کنین ...

دوم اینکه کلا سوالتون اشتباهه ... من ازتون یه سوال کردم اما شما سوال رو جواب ندادین و خودتون سوالتون رو مطرح کردین ..

((((چه کسی گفته زن خیانت کنه خودشو خائن میدونه؟اتفاقا تو همین سایت یه تاپیکی ایجاد شده بود و

زن همسردار با یه پسر دیگه رابطه داشت و شوهرشو مقصر میدونست نه خودشو ... خیلیا همینطورین .. ))))

همینطور بگم که خودتون دارین میگین مرد خدا بهش حق داده بره زن دیگه ای بگیره .. خب حق داده خدا دیگه .. همونطور که یه حق هایی به زن ها داده یه حق هایی هم

به مردا داده ... خودش از خلقتش با خبره و خلقت مرد و زن با هم تفاوت داره... خدا گفته میتونین زن دیگه ای بگیرین بدون اینکه قبلی رو طلاق بدین .. شما در اصل دارین از خدا میپرسین که

خدایا چرا مردا میتونن بدون طلاق زن بگیرن ولی زنا نمیتونن بگیرن؟ ... من جواب قرآنی براتون میزارم :

إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ .. من چیزی میدانم که شما نمی دانید
:Gol:

*صفا*;729324 نوشت:
سلام .نظر شما اینه که ناراحت شدن همسر فطریه یا طبق فرهنگ و آداب و رسوم ایجاد شده؟(من الان نظرمو نمیگم فقط سوال پرسیدم)

در مورد زنان عرب نظرتون چیه؟

ببخشید سوالتونو ندیدم ..من که زندگی زنان عرب رو از نزدیک ندیدم ولی فکر نمی کنم این مشکلات براشون به وجود نیومده باشه .شایدم مجبورا . در مورد سوال خودمم میخواستم از شما چیزهایی دستگیرم بشه ولی فهمیدم شما هم عین ما فکر میکنید .ولی جناب شروین در مورد مردها پاسخهای دیگه ای هم گفتند ..گفتند که عشقو قبول ندارند ومردها ..

من میتونم در آن واحد عاشق صدتا دختر بشم وخیلی لذت بخشه، ولی زن نمیتونه بغسر شوهرش به کس دیگه ای دل ببنده واینم خیلی خوبه

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما کاربر گرامی و محترم

بنده از مطالب بسیار خوب استاد گرامی و شما بزرگواران( همه بزرگورانی که صبورانه دارند مباحث را دنبال میکنند و پاسخ میدهند) در این تاپیک بهره بردم که لازم است ازهمه شما تشکر و قدردانی نمایم،اجرکم عندالله

حقیر مایلم در بحث شرکت نمایم زیرا مباحثه خوبی دارد صورت میگیرد( به لطف الهی تا حدودی بدون حاشیه) امامتاسفانه موضوع اصلی بحث تاپیک این موضوع نیست! هرچند این مباحث از مبانی سوال این تاپیک است ،یعنی اگر کسی برایش این موضوعات حل شود شاید بهتر متوجه شبهه سوال شود

حال بنده از مدیر گرامی و همکاران محترم این انجمن تقاضا دارم تاپیکی با عنوان فرض عشق در مردان و زنان و ازدواج مجدد ایجاد نمایند و مباحث را به آنجا منتقل کنند تا به راحتی بشود بحث نمود و دیگر تاپیک نیز خارج از عنوان ادامه نیابد

شروین;729296 نوشت:
پس من چطور میتوانم عاشق دو نفر باشم در حالی که این عاشق دو نفر بودن موجب ناراحتی هردو آنها میشود
پس در واقع من عاشق هیچکدام نیستم و پیرو دل خودم هستم

ببخشید از محضرتان سوالی داشتم
خب اکثر تصورات در مثالها تا کنون مربوط به مردی بود که عاشق زن دیگری میشود و ازدواج مجدد دارد
حال بنده مثال دیگری دارم
فرض بفرمایید خانمی همسرش عاشقانه دوستش دارد، وظایفش را هم در حد توانش انجام میدهد ،و هیچ مشکلی هم در زندگی ندارند، اما این خانم فرض خانم متدینی را میشناسد که بیوه است و نیاز به ازدواج دارد، خب می آید با شوهرش صحبت میکند و از شوهرش درخواست میکند تا بااین خانم ازدواج کند و او را نیز تحت حمایت های مادی و عاطفی خودش قرار دهد، این آقا قبول هم میکند و ازدواج میکند!

الان حس این آقا نسبت به این دو زن چگونه است؟! آیا نمیتواند هردو این خانم ها را به عنوان همسرش دوست داشته باشد(هرکس را مطابق خوش) و به هردو به صورت قلبی محبت کند؟!

یازهرا(س)

یارب;729378 نوشت:
فرض بفرمایید خانمی همسرش عاشقانه دوستش دارد، وظایفش را هم در حد توانش انجام میدهد ،و هیچ مشکلی هم در زندگی ندارند، اما این خانم فرض خانم متدینی را میشناسد
ضمن عرض سلام به شما خانم یا رب ...در کمک به سوال شما یا این خانمی که عاشقش هست بچه دار نمیشه ..اون موقع نظر آقایون چیه؟؟

*صفا*;729324 نوشت:
:hamdel:به نام خدا:hamdel:

سلام .نظر شما اینه که ناراحت شدن همسر فطریه یا طبق فرهنگ و آداب و رسوم ایجاد شده؟(من الان نظرمو نمیگم فقط سوال پرسیدم)

در مورد زنان عرب نظرتون چیه؟

در مورد اینکه گفتین چرا مرد نمیتونه عاشق دو همسرش بشه نظرم اینه که خب مرد طبق نیازش میره زن میگیره ..

یعنی کسی که اشباع شده باشه از هر نظر و زنش خوب بهش توجه داشته باشه فک نمیکنم نیاز به زن دیگه ای پیدا کنه .. (پس اگر عاشق باشه و اشباع شده هیچ وقت نمیره زن دیگه بگیره.)

و کسانی که میرن یه زن دیگه میگیرن دو حالت داره : یا اینکه طرف از روی عادت به تنوع و هوس و... میره زن میگیره (که بحثمون با این افراد نیست) .. یا اینکه طرف

زنش نتونسته اشباعش کنه و یه مشکلی خلاصه این وسط هست که طرف اگه زن دیگه نگیره یا به گناه میفته یا اینکه کمبود محبت و ... هستش که فکر میکنم

نظر دین به همین افراد هستش که متعه یا ازدواج مجدد کنن...:Gol:

من تو دوستان حدودا سه نفر میشناسم که پدرشون دو تا زن داره .. متاسفانه نشده ازشون بپرسم چرا پدرشون دو تا زن گرفته .. فقط از یکیشون که داییش دو تا زن داشت پرسیدم

چرا داییت دو تا زن گرفته؟ گفتش زن اولش براش غذا درست نمیکرده و اذیتش میکرده اینم از لجش رفته زن دوم گرفته .. الان با هردوشون زندگی میکنه ولی ظاهرا زن دومشو بیشتر دوس داره ..

خلاصه این دلیل زن گرفتنش این بوده دیگه:Nishkhand:


باسلام از نظر بنده یه بخشی از این حساسیت زنان در فرهنگ نهفته و بخشی در عدم اجرا شدن حقوق هست
همین زنان عرب که مثال زدید زن اول چرا ناراحت بشه از ازدواج همسرش حداقل به یک نیاز حال که چقدر مهم هست یا نه کاری ندارم ولی در کل پرداخته شده این هست که به میزان طلایی که به زن دوم خریداری میشه به زن اول همون میزان دوباره طلا خریداری میشه و همین طور در زن سوم و ...
وقتی به نیاز عاطفی زن که فکر نکنم برای آقایان خرج زیادی داشته باشه هم توجه نمیشه خودکار جبهه گیری از طرف زن نسبت به نیاز مرد گرفته میشه
فرزندی که تو طول زندگی بی مهری پدر رو نسبت به مادرش می‌بینه مطمئنا در آینده این عقده رو سر همسرش خالی خواهد کرد چیزی که به چشم زیاد دیدم
پس رعایت نکردن حقوق هم دیگه یک سیکل معیوب ایجاد میکنه و نتیجه این میشه یعنی اگر زنان مردان عادل می‌دیدند مطمئنا مخالف نبودند
متاسفانه مردان در کوچکترین بی توجهی همسر به فکر پر کردن خلل هستند بدون توجه به این موضوع که شاید علت این بی توجهی رفتار خود اونها باشه
منظور بنده اینه خدا اجازه ازدواج دوم رو برای در اوردن لج همسر و چشم زهر گرفتن از اون قرار نداده
یعنی در همه موارد به روحیه حساس زن توجه کرده
و علت قرار دادن شرط برای زن دوم میتونه به نظر بنده همین باشه یعنی در شرایط عادی نیازی بر ازدواج دوم ددیده نشده و اگر مردی احتمال این رو بده ازدواج دوم مشکلی در زندگی با همسر اولش ایجاد میکنه نباید اقدام کند
حال بماند مردانی که با در نظر نگرفتن مسائل مطرح شده در شرط اقدام به ازدواج دوم کردن که نتیجه شده این که کل دیدگاه زنان نسبت به ازدواج دوم بد باشه
در گل بخش زیادی از این مشکل به بی توجهی آقایان به نیاز همسر در زندگی مشترک برمیگرده چون ذاتا زن با محبت و مهر آفریده شده
و ضعف در بروز آن به تربیت یک زن از دوران کودکی برمیگرده مثل مثالی که زدم
در کل اینها همه نظر شخصی هست و با موضوع تایپک شاید غیر مستقیم در ارتباط باشه
و حرف آخر رو کارشناس محترم خواهند زد

اللیل والنهار;729386 نوشت:
باسلام از نظر بنده یه بخشی از این حساسیت زنان در فرهنگ نهفته و بخشی در عدم اجرا شدن حقوق هست
همین زنان عرب که مثال زدید زن اول چرا ناراحت بشه از ازدواج همسرش حداقل به یک نیاز حال که چقدر مهم هست یا نه کاری ندارم ولی در کل پرداخته شده این هست که به میزان طلایی که به زن دوم خریداری میشه به زن اول همون میزان دوباره طلا خریداری میشه و همین طور در زن سوم و ...
وقتی به نیاز عاطفی زن که فکر نکنم برای آقایان خرج زیادی داشته باشه هم توجه نمیشه خودکار جبهه گیری از طرف زن نسبت به نیاز مرد گرفته میشه
فرزندی که تو طول زندگی بی مهری پدر رو نسبت به مادرش می‌بینه مطمئنا در آینده این عقده رو سر همسرش خالی خواهد کرد چیزی که به چشم زیاد دیدم
پس رعایت نکردن حقوق هم دیگه یک سیکل معیوب ایجاد میکنه و نتیجه این میشه یعنی اگر زنان مردان عادل می‌دیدند مطمئنا مخالف نبودند
متاسفانه مردان در کوچکترین بی توجهی همسر به فکر پر کردن خلل هستند بدون توجه به این موضوع که شاید علت این بی توجهی رفتار خود اونها باشه
منظور بنده اینه خدا اجازه ازدواج دوم رو برای در اوردن لج همسر و چشم زهر گرفتن از اون قرار نداده
یعنی در همه موارد به روحیه حساس زن توجه کرده
و علت قرار دادن شرط برای زن دوم میتونه به نظر بنده همین باشه یعنی در شرایط عادی نیازی بر ازدواج دوم ددیده نشده و اگر مردی احتمال این رو بده ازدواج دوم مشکلی در زندگی با همسر اولش ایجاد میکنه نباید اقدام کند
حال بماند مردانی که با در نظر نگرفتن مسائل مطرح شده در شرط اقدام به ازدواج دوم کردن که نتیجه شده این که کل دیدگاه زنان نسبت به ازدواج دوم بد باشه
در گل بخش زیادی از این مشکل به بی توجهی آقایان به نیاز همسر در زندگی مشترک برمیگرده چون ذاتا زن با محبت و مهر آفریده شده
و ضعف در بروز آن به تربیت یک زن از دوران کودکی برمیگرده مثل مثالی که زدم
در کل اینها همه نظر شخصی هست و با موضوع تایپک شاید غیر مستقیم در ارتباط باشه
و حرف آخر رو کارشناس محترم خواهند زد

:hamdel:به نام خدا:hamdel:
بله درسته .. . متاسفانه یا خوشبختانه بازم رسیدیم به اینکه هر عیب هست از مسلمانی ماست ... نه دین اسلام ... (الان خانوم ها دارن روی حکم بحث میکنن بهتره روی درست اجرا نشدن عدالت یا تغییر فرهنگی که باعث شده دیدمون بد شده صحبت کنیم بنظرم)

خوب اجرا نشدن عدالت از سوی برخی مردان و از طرفی تغییر فرهنگ ما و دید ما نسبت به افرادی که از روی داشتن شرایط میخوان متعه کنن یا

بخاطر شرایطی مجبورن همسر دوم اختیار کنن باعث شده مردم دید بدی نسبت به این افراد داشته باشن ...

حضرت علی(ع) میفرمایند: [ لـَولا أنَّ عُمَرَ نـَهیٰ عَنِ المُتعَةِ ما زَنـیٰ إلاّ شقیّ ٌ] اگر عمر(لع) متعه را حرام نمیکرد هیچ کس زنا نمیکرد مگر شَقِیّ (انسان پست وبدبخت

چرا ما دنبال این هستیم که حلال خدا رو حرام کنیم یا جلوشو بگیریم؟

خداوند میفرماید:
[= قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْق‏ - سورۀ اَعراف / آیۀ32].
«بگو چه کسی حرام کرده زینتهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و نعمت های گوارا و پاکیزه را؟!»

قرآن کریم می فرماید:
[ما یَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ] (سورۀ فاطر/ آیۀ 2).
«دری که خداوند از روی رحمت به روی بندگان باز کرده کسی نمیتواند ببندد»

سلام ...
بابا ملت کی میخوان تیزبازی یاد بگیرن ...
مرد اگه منطقی باشه و خانوم هم اگه مردانگی مردش رو قبول داشته باشه با یه صحبت منطقی خانوم کاملا ب همسرشون حق میدن ک در موارد ک خب مکان مناسب نیس یا هرچیز دیگه ای باشه همسرشون غیرت رو استفاده کنه و من ب شخصه در اینگونه موارد کاملا مطیع همسرم میشم چون میفهمم ک این مواقع جای چونه زدن نداره ...
و اما خانوما .... بابا شما یه چیزی دارین ب اسم زبون ک آقایون خیلی نمیتونن درست ازش استفاده کنن اصلا لازم نیس غیرت از خودتون نشون بدین ک طرف مقابل هم جبهه بگیره میتونین از پیچوندن استفاده کنین مثلا جایی ک دوست ندارین همسرتون باشه رو بپیچونین یا یه جایی ک دو نفره میرین رو پیشنهاد بدین و اینجور چیزها ...
خانوما هیچ احتیاجی ب غیرت ورزیدن ندارن اگه جنس خودشونو خوب بشناسن و از نعمت های الهی استفاده کنن :khaneh:
همه چی رو ک اینجا نمیشه گف بالاخره یه وقت دیدین آقایون سواستفاده کردن :Khandidan!:

*صفا*;729404 نوشت:
به نام خدا
بله درسته .. . متاسفانه یا خوشبختانه بازم رسیدیم به اینکه هر عیب هست از مسلمانی ماست ... نه دین اسلام ... (الان خانوم ها دارن روی حکم بحث میکنن بهتره روی درست اجرا نشدن عدالت یا تغییر فرهنگی که باعث شده دیدمون بد شده صحبت کنیم بنظرم)
با سلام ..بزرگوار من حکم خدا رو قبول دارم .دارم فلسفه ای بحث میکنم خارج از چهار چوب دین اسلام..میخوام ببینم فطرت مرد وزن از لحاظ عشق ودوست داشتن با هم فرق داره یا نه:help:

همای رحمت;729416 نوشت:
با سلام ..بزرگوار من حکم خدا رو قبول دارم .دارم فلسفه ای بحث میکنم ..

:hamdel:با نام و یاد خدا:hamdel:

فلسفه ای در مورد چی بحث میکنین؟

در مورد حکم خدا دارین بحث میکنین دیگه ... حکم خدا مشخصه . تو قرآن هم اومده کلی حدیث و روایت داریم .. من آخرش نفهمیدم شما با حکم مشکل دارین یا نه؟

اوونطور که الان گفتین مشکل ندارین .. پس چرا دارین میگین چرا شما مردا باید بدون طلاق میتونین زن بگیرین اما ما نه ... اگر حکم رو قبول دارین پس بیاین راجع به

تغییر فرهنگ و دیدمون صحبت کنیم که چرا فرهنگ ما طوری شده که اگر کسی متعه کنه یا بره ازدواج مجدد کنه با دید بد بهش نگاه میکنیم؟

*صفا*;729423 نوشت:
فلسفه ای در مورد چی بحث میکنین؟

همای رحمت;729416 نوشت:
میخوام ببینم فطرت مرد وزن از لحاظ عشق ودوست داشتن با هم فرق داره یا نه
خب بزرگوار من تاجایی که باشما بحث کردم فهمیدم شما هم مثل ما خانمها فکر میکنید

همای رحمت;729429 نوشت:
خب بزرگوار من تاجایی که باشما بحث کردم فهمیدم شما هم مثل ما خانمها فکر میکنید

:Moteajeb!: :Gig: میشه بیشتر توضیح بدین یعنی من چطور فکر میکنم؟


همای رحمت;729416 نوشت:
خارج از چهار چوب دین اسلام..میخوام ببینم فطرت مرد وزن از لحاظ عشق ودوست داشتن با هم فرق داره یا نه

:hamdel:به نام خدا:hamdel:

البته چهار چوب دین اسلام کاملا موافق فطرت هستش .. اگه خلافش بود باید شک میکردیم ... همون کسی که فطرت رو در انسان به ودیعه نهاده یک دین کامل

برای درست زندگی کردن و بهتر زندگی کردن انسان آورده .. پس فطرت و دین با هم یکین و مخالف نیستن ..

دوم اینکه ما نمیدونیم واقعا چی به نفعمونه ممکنه بعضی منفعتاشو سال ها بعد بفهمیم در حالی که خدا منفعت همه ما رو میدونه و حکم داده چرا الکی وقتمونو صرف کنیم

به اینکه آیا این به نفعمونه یا نه ...

یکی از دوستان حرف قشنگی زدش .. شما یک دکتر حاذقی رو همه جوره میشناسیش و بهش اعتماد داری .. وقتی دارویی براتون تجویز میکنه شما سوال پیچش میکنی؟

مثلا این قرص شما از چه موادی ساخته شده؟ برای چی به هرکس سرما خوردگی میگیره و گلوش درد میکنه مثلا شربت گلودرد تجویز میکنین؟ و...

[="Navy"]

یارب;729378 نوشت:
ببخشید از محضرتان سوالی داشتم
خب اکثر تصورات در مثالها تا کنون مربوط به مردی بود که عاشق زن دیگری میشود و ازدواج مجدد دارد
حال بنده مثال دیگری دارم
فرض بفرمایید خانمی همسرش عاشقانه دوستش دارد، وظایفش را هم در حد توانش انجام میدهد ،و هیچ مشکلی هم در زندگی ندارند، اما این خانم فرض خانم متدینی را میشناسد که بیوه است و نیاز به ازدواج دارد، خب می آید با شوهرش صحبت میکند و از شوهرش درخواست میکند تا بااین خانم ازدواج کند و او را نیز تحت حمایت های مادی و عاطفی خودش قرار دهد، این آقا قبول هم میکند و ازدواج میکند!

الان حس این آقا نسبت به این دو زن چگونه است؟! آیا نمیتواند هردو این خانم ها را به عنوان همسرش دوست داشته باشد(هرکس را مطابق خوش) و به هردو به صورت قلبی محبت کند؟!

همونطور که در پست قبلی عرض کردم بنده موارد خاص مانند همین مورد شما را کنار گذاشتم

بحث من مردی بود که بدون اینکه شرایط ویژه ای داشته باشد به سمت همسر دوم میرود
یعنی فقط و فقط برای دل خودش
کسی برای دل خودش همسر اول را آزرده میکند نمیتواند ادای عشق به همان همسر را هم داشته باشد

به هر حال در این موردیکه فرمودید
تصور بنده این است که باز فرقی در اصل قضیه ایجاد نمیکند حداقل برای یک مرد معمولی

چون ازدواج به هر حال محبت می آورد ، شکی نیست که بخشی از احساسات مرد به همسر دوم تعلق میگیرد

که از نظر شخص بنده این در تضاد با عشق است

هرچند هردو را واقعا دوست داشته باشد
و یا همسر اول را خیلی دوست داشته باشد

ولی ادعای عشق دیگر از نظر من منتفی است

اگر در متن توجه بفرمایید من بارها گفتم از نظر من
یعنی این مطالب را فقط بعنوان نظر شخصی من بخوانید
و فکر نکنید من دارم حکم میدهم[/]

شروین;729439 نوشت:
اگر در متن توجه بفرمایید من بارها گفتم از نظر من
یعنی این مطالب را فقط بعنوان نظر شخصی من بخوانید
و فکر نکنید من دارم حکم میدهم

بله کاملا متوجه هستم و از پاسخگویی شما سپاسگزارم، اتفاقا بنده نمیخواهم حکم را بفرمایید میخواهم از دید یک جنس مخالف (مرد ) پاسخ دهید و احساس حقیقی یک آقا را در آن شرایط بیان نمایید

شروین;729439 نوشت:
هرچند هردو را واقعا دوست داشته باشد

پس یک مرد میتواند هم زمان دو نفر را به صورت حقیقی دوست داشته باشد درست است؟ ( کاری به کمتر یا بیشتر ش ندارم چون لازم نیست مساوی باشد بلکه باید هرکس را مطابق خودش دوست بدارد) و میتواند هم زمان به هردوی آنان محبت کند ، برای هردوی آنان تکیه گاه باشد، از هردوی آنان مراقبت کند، نسبت به آینده هردوی آنان نگران باشد و غیره...(منظورم از هم زمان در یک لحظه و ثانیه نیست ! در یک برهه از زمان است ،)یعنی در عین اینکه زن اول را دوست دارد زن دوم را هم دوست داشته باشد و نیازهای عاطفی هردوی آنان را تامین نماید ،درست است؟

یازهرا(س)

[="Navy"]

یارب;729450 نوشت:

بله کاملا متوجه هستم و از پاسخگویی شما سپاسگزارم، اتفاقا بنده نمیخواهم حکم را بفرمایید میخواهم از دید یک جنس مخالف (مرد ) پاسخ دهید و احساس حقیقی یک آقا را در آن شرایط بیان نمایید

پس یک مرد میتواند هم زمان دو نفر را به صورت حقیقی دوست داشته باشد درست است؟ ( کاری به کمتر یا بیشتر ش ندارم چون لازم نیست مساوی باشد بلکه باید هرکس را مطابق خودش دوست بدارد) و میتواند هم زمان به هردوی آنان محبت کند ، برای هردوی آنان تکیه گاه باشد، از هردوی آنان مراقبت کند، نسبت به آینده هردوی آنان نگران باشد و غیره...(منظورم از هم زمان در یک لحظه و ثانیه نیست ! در یک برهه از زمان است ،)یعنی در عین اینکه زن اول را دوست دارد زن دوم را هم دوست داشته باشد و نیازهای عاطفی هردوی آنان را تامین نماید ،درست است؟

یازهرا(س)


بله کاملا شدنی است . حتی بیشتر از 2 همسر
بدور از مسائل زناشویی عرض میکنم

یک مرد واقعا علاقه دارد برای تعداد بیشتری زن تکیه گاه باشد و آنها را دوست داشته باشد
همانطور که دوست دارد تعداد زیادی فرزند داشته باشد و برای آنها تکیه گاه باشد
همانطور که زن دوست دارد تعداد زیادی فرزند داشته باشد و برای همه آنها مادری کند
البته منظورم این نیست که نقش زن برای مرد مثل فرزند است
فقط جهت مثال عرض کردم

هرچند عملا امکانش میسر نباشد ولی این از اصل قضیه چیزی کم نمیکند

شاید یک دلیل اینکه در آیات قرآن هم از پاداش های بهشتی تعداد زیاد همسران هست همین میل ذاتی آقایان باشد
که متاسفانه برخی خانم ها به چشم یک بیماری روحی به آن نگاه میکنند که اصلا اینطور نیست[/]

شروین;729453 نوشت:
بله کاملا شدنی است . حتی بیشتر از 2 همسر
بدور از مسائل زناشویی عرض میکنم

یک مرد واقعا علاقه دارد برای تعداد بیشتری زن تکیه گاه باشد و آنها را دوست داشته باشد
همانطور که دوست دارد تعداد زیادی فرزند داشته باشد و برای آنها تکیه گاه باشد
همانطور که زن دوست دارد تعداد زیادی فرزند داشته باشد و برای همه آنها مادری کند
البته منظورم این نیست که نقش زن برای مرد مثل فرزند است
فقط جهت مثال عرض کردم

هرچند عملا امکانش میسر نباشد ولی این از اصل قضیه چیزی کم نمیکند

شاید یک دلیل اینکه در آیات قرآن هم از پاداش های بهشتی تعداد زیاد همسران هست همین میل ذاتی آقایان باشد
که متاسفانه برخی خانم ها به چشم یک بیماری روحی به آن نگاه میکنند که اصلا اینطور نیست

احسنت،دقیقا خداوند هم که چنین حکمی صادر نموده به همین دلیل بوه است ، اما متاسفانه ما زنان به خوبی مردان را نمیشناسیم

واما اکنون بنده با اجازه ازخانمها خصوصا سرکار محترم همای رخمت میخواهم از مکالملاتی که بین آنان و شما و کاربر محترم Reza-Dو بزرگواران دیگر انجام شد بهره برده و توضیحی عرض نمایم
مکالمات خوب و بدور از حاشیه ای صورت پذیرفت
اگر گفتگو را مرور نمایید و به سوالات خانمها دقت بفرمایید اکثریت سوالاتشان این دغدغه را داشت که مردی زن دیگری را بیشتر از زن اولش دوست بدارد و اگر اینگونه باشد خیانت است و غیره...
این دقیقا اتفاقی است که در وجود زنان می افتد و آن را با غیرت اشتباه میگیرند! زن وقتی شوهرش ازدواج مجدد دارد به دنبال این نیست که آیا حقوقش رعایت میشود یا نه ! آیا از نظر عاطفی تامین میشود یا نه به دنبال این است که نکند شوهرش زن دومش را بیشتر دوست داشته باشد! این حس غیرت نیست نیاز عاطفی هم نیست بلکه حسادت است!! اصلا مربوط به زن دوم به تنهایی هم نیست در مورد هر نفر سومی اتفاق می افتد! کافی است زن احساس کند شوهرش مادرش را بیشتر دوست دارد چراغ حسادتش روشن میشود!! حتی بعضا پیش آمده زنی چندین ماه غصه خورده تا حدی که بیمار شده وقتی پرس و جو شده معلوم شده شوهرش خواهر زاده 4 ساله اش را خیلی دوست میدارد و این خانم برایش زجر آور است!!! و دائم با شوهرش بحث دارد که تو او را بیشتر از من دوست داری!!
دقت کنید زنان وقتی چراغ حسادتشان روشن میشود نمیپرسند مرا دوست داری یا نه!! میگویند آیا فلان فرد را بیشتر از من دوست داری؟! در واقع زن میخواهد تمام و کمال قلب همسر را به دست آورد که این اشتباه است ، ربطی به همسر مجد هم ندارد کلا با این حس در طول زندگی خیلی جاها به مشکل برمیخورد ، این یک نوع زیاده خواهی است!
مرد وقتی ازدواج میکند در بین مجموعه ای از افراد قرار دارد ،پدر،مادر ،خواهر و برادر و دوست و رفیق و غیره ...پس تا حدودی قسمتهایی از قلبش به آنان نیز تعلق دارد و به نوعی متانسب با هرکدام محبت میکند
اگر زن به دنبال به دست آوردن محبت و دوست داشتن شوهر باشد نه به دنبال اینکه جز او کسی را دوست نداشته باشد، نود درصد مشکلاتش در این زمینه ها حل میشود و اصلا دیگر مشکلی با ازدواج مجدد شوهش هم نخواهد داشت ، یعنی دنبال این نباشد که در قلب همسرش نسبت به دیگران چه میگذرد دنبال این باشد در قلب همسرش نسبت به او چه میگذرد ، اینجا دیگر فرض اگر شوهرش به مادرش محبت کرد ناراحت نمیشود چونکه خودش آن مقدار که باید از مجبت شوهر داشته باشد را دارد ، و عاشقانه هم شوهرش را دوست دارد و تمام زندگیش را هم به پای شوهرش میگذارد و سعادت شوهرش برایش مهم میشود

غیرت زن نتها وقتی معنا پیدا می کند که مانع از خطراتی شود که سعادت خودش و شوهرش را تهدید می کند که آن هم چیزی جز غیرت دینی نخواهد بود مابقی هرچه باشد ریشه در حسادت دارد

از آن طرف مردان در ایجاد این حس حسادت و بیشتر شدن یا کمتر شدن آن نقش فوق العاده ای دارند! یعنی یک مرد می تواند سه تا زن بگیرد و ده تا هم صیغه کند و با حداقل مشکل مواجه باشد از آنطرف هم ممکن است مردی به خاطر دوست داشتن فرض حتی یک کودک 5 ساله مثلا خواهر زاده اش هروز با همسرش بحث و دعوا داشته باشد

پس در مسائل عاطفی بین زن و شوهر نیاز است هردو یک خودسازی داشته باشند ، زن حس حسادت را در وجودش ریشه کن کند ،مرد هم تقسیم عواطفش را مدیرت نماید

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

[="Navy"]

یارب;729484 نوشت:

احسنت،دقیقا خداوند هم که چنین حکمی صادر نموده به همین دلیل بوه است ، اما متاسفانه ما زنان به خوبی مردان را نمیشناسیم

واما اکنون بنده با اجازه ازخانمها خصوصا سرکار محترم همای رخمت میخواهم از مکالملاتی که بین آنان و شما و کاربر محترم

Reza-Dو بزرگواران دیگر انجام شد بهره برده و توضیحی عرض نمایم
مکالمات خوب و بدور از حاشیه ای صورت پذیرفت
اگر گفتگو را مرور نمایید و به سوالات خانمها دقت بفرمایید اکثریت سوالاتشان این دغدغه را داشت که مردی زن دیگری را بیشتر از زن اولش دوست بدارد و اگر اینگونه باشد خیانت است و غیره...
این دقیقا اتفاقی است که در وجود زنان می افتد و آن را با غیرت اشتباه میگیرند! زن وقتی شوهرش ازدواج مجدد دارد به دنبال این نیست که آیا حقوقش رعایت میشود یا نه ! آیا از نظر عاطفی تامین میشود یا نه به دنبال این است که نکند شوهرش زن دومش را بیشتر دوست داشته باشد! این حس غیرت نیست نیاز عاطفی هم نیست بلکه حسادت است!! اصلا مربوط به زن دوم به تنهایی هم نیست در مورد هر نفر سومی اتفاق می افتد! کافی است زن احساس کند شوهرش مادرش را بیشتر دوست دارد چراغ حسادتش روشن میشود!! حتی بعضا پیش آمده زنی چندین ماه غصه خورده تا حدی که بیمار شده وقتی پرس و جو شده معلوم شده شوهرش خواهر زاده 4 ساله اش را خیلی دوست میدارد و این خانم برایش زجر آور است!!! و دائم با شوهرش بحث دارد که تو او را بیشتر از من دوست داری!!
دقت کنید زنان وقتی چراغ حسادتشان روشن میشود نمیپرسند مرا دوست داری یا نه!! میگویند آیا فلان فرد را بیشتر از من دوست داری؟! در واقع زن میخواهد تمام و کمال قلب همسر را به دست آورد که این اشتباه است ، ربطی به همسر مجد هم ندارد کلا با این حس در طول زندگی خیلی جاها به مشکل برمیخورد ، این یک نوع زیاده خواهی است!
.
.
.
خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

بسیار عالی توضیح دادید و دقیقا اصل مطلب را بیان کردید

یکی از مشکلاتی که وجود دارد و در خانم ها بیشتر است این است که دنبال این هستیم حس طرف مقابل را نسبت به فرد دیگری بدانیم
ولی واقعا این مسئله چه فایده ای دارد ؟

مگر احساسات قابل کنترل است ؟ من اگر برفرض به کسی احساس علاقه کنم آیا حسادت و رفتار همسرم میتواند این مسئله را تغییر دهد ؟
یا باعث مسکوت ماندن آن در دل من میشه ؟ که این مسکوت ماندن همیشه با بزرگتر شدن اون حس همراهه

یکبار همسرم من را در مورد حسم نسبت به کسی که قبلا با من بود سوال پیچ میکرد
هرچند سعی میکرد سوالاتش خیلی منطقی به نظر بیاید و بگوید حس حسادت نیست و فقط میخواهم بدانم

جواب من به ایشون این بود

آیا جواب من فایده ای برای تو دارد ؟ گفت نه فقط میخواهم بدانم
گفتم اگر بگویم هنوز دوستش دارم ناراحت میشوی
گفت خیلی

گفتم پس جواب من اینه که دوستش ندارم
حالا یک سوال
الان من راست گفتم یا دروغ ؟
گفت نمیدانم

گفتم من به تو جواب دادم ولی دو سوال جدید در ذهنت ایجاد شد
که آیا شروین راست گفت ؟ یا دروغ گفت ؟
پس تو هیچ وقت به جواب سوالت نمیرسی
پس چرا در مورد حس من به دیگران مرا بازخواست میکنی ؟

گفتم اصولا سوالی نپرس که از صحت جوابی که میشنوی نمیتوانی مطمئن باشی

من اگر به کسی حسی داشته باشم تو نمیتوانی کاری کنی
بهترین کاری که میتونی بکنی اینه که کاری کنی من تورو از همه دنیا بیشتر دوست داشته باشم و این برای تو باید از همه چیز مهمتر باشد
همانطور که برای من هم همینطوره

باور کنید از اون روز به بعد تا الان چند سال میگذره دیگه همسرم از من سوالی نکرد

البته من نمیخوام این رو القا کنم که خانم ها بگذارند شوهرشان با چند نفر باشد . ابدا اینطور نیست[/]

ممممممممممم،بوی پاییز میاد برید بیرون باد به کلتون بخوره،به عشق پاییز زنده ام، پاییز فصل عشاق هستش برید تو حیاط توی این هوای پاییزی به عشق ایندتون فکرکنید

شروین;729504 نوشت:
یکی از مشکلاتی که وجود دارد و در خانم ها بیشتر است این است که دنبال این هستیم حس طرف مقابل را نسبت به فرد دیگری بدانیم
ولی واقعا این مسئله چه فایده ای دارد ؟
جناب شروین وخواهر خوبم سرکار یا رب من میگویم همانطور که من عاشقانه همسرم را دوست دارم او نیز مرا دوست بدارد ومن فکر میکنم این عشق واقعی بین زن وشوهر میباشد

[="Navy"]

همای رحمت;729511 نوشت:
جناب شروین وخواهر خوبم سرکار یا رب من میگویم همانطور که من عاشقانه همسرم را دوست دارم او نیز مرا دوست بدارد ومن فکر میکنم این عشق واقعی بین زن وشوهر میباشد

مطمئن باشید اگر تمام آرامش رو همسرتون در وجود شما و خانه ای که شما در اون هستید پیدا کنه همینطور هم خواهد بود . ان شاالله[/]

یارب;729484 نوشت:
احسنت،دقیقا خداوند هم که چنین حکمی صادر نموده به همین دلیل بوه است ، اما متاسفانه ما زنان به خوبی مردان را نمیشناسیم

واما اکنون بنده با اجازه ازخانمها خصوصا سرکار محترم همای رخمت میخواهم از مکالملاتی که بین آنان و شما و کاربر محترم Reza-Dو بزرگواران دیگر انجام شد بهره برده و توضیحی عرض نمایم

با سلام ..از نظر شما عشق بین زن وشوهر چیه ؟من فکر نمیکنم فرق حسادت وعشق وعلاقه را ندانم..من میگم همیشه نباید عشق وعلاقه رو با حسادت اشتباه گرفت

همای رحمت;729248 نوشت:
با سلام وعرض ادب خدمت برادران بزرگوار جناب شروین وجناب رضا ..اول اینو بگم واقعا من قصدم این بود که از شما دو بزرگواروهمینطور کاربران محترم دیگه اطلاعاتی در زمینه ی تفاوت فطرت زن ومرد بدست بیارم نه این که با شما جدل به اصطلاح کل کل کنم .اگر شما رو ناراحت کردم لطفا من رو ببخشید.

((یک مرد میتونه 2 یا چند زن رو دوست داشته باشه و این کاملا امکان پذیره
ولی نمیتونه همزمان عاشق دو زن باشه))

حالا که نمیتونه عاشق دو تا شون بشه پس چرا باهاشون ازدواج میکنه.

((و اگر واقعا احساس علاقه به زن دیگری رو در خودش پیدا کنه و واقعا به این نتیجه برسه که هوس نیست پس دیگه عاشق زنش نیست))

خب اینجا چه جوری یه مرد میتونه عدالت رو بینشون برقرار کنه قبلا هم گفتم این اگر این خانمی رو که دوسش نداره اگر طلاقش نده وبخواد باهاش اینجوری زندگی کنه ودوسش نداشته باشه از عذاب جهنم هم بدتره

عرض ادب و سلام
ای کاش تمام مخالف ها مثل شما بودن
شما به هیچ وجه حتی ذره ای باعث رنجش من نشدید و تا هر وقت که بتونم ، در حد اطلاعات خودم پاسخگوی نظرات شما هستم

1 - اولاً چرا شما تنها مانع ازدواج دوم رو ((فقط عشق)) درنظر گرفتید؟
مگه خانمها لزوماً عاشق یه مرد میشن و باهاش ازدواج میکنن؟ به قول جناب "شروین" اکثر ازدواجها بدون عشقِ شدید شروع و بعضاً ادامه پیدا میکنن
خب شمای زن (نوعی) چرا وقتی عاشق مردی نشدید باهاش ازدواج میکنید؟
مرد هم به همو دلایل مشابه (اما متناسب با جنسیت خودش) با زن دوم یا حتی سوم و چهارم ممکنه ازدواج کنه

پس اولین نکته اینه:
((مانع)) ازدواج مجدد برای زنها هم لزوماً ((عشق)) به مرد اول نیست ، بلکه عدم توانایی ((دوست داشتن)) همزمان دو مرد هست
اما مرد این محدودیت رو نداره و حس مالکیت و قدرت طلبیش بهش اجازهء دوست داشتنِ بیش از یک زن رو میده

2 - پس در حالت کلی میتونه اصلاً عشقی وجود نداشته باشه
اما حالت دوم اینه که مرد عاشق زن اولش باشه و بره زن دیگه ای بگیره

این برمیگرده به اینکه درک این موضوع برای خانمها دشواره و باورش براشون سخته که یک مرد بتونه عاشق یه زن دیگه باشه و زن دیگه ای رو هم دوست داشته باشه. دلیلش هم اینه که خود خانمها (با شروطی که گفتم) اینطوری نیستن. اما واقعیت اینه که مرد میتونه چنین کاری کنه. یعنی درحالیکه عاشق زنش هست ، به زن دیگه ای هم علاقه مند بشه و بخواد باهاش ازدواج کنه ، درحالیکه عاشقش نیست. از دلایلی مثل کمک به یک زن تنها ، رضای خدا و..... که بگذریم ، دو دلیل مهم برای این کار وجود داره که همینا هم پاسخ سردرگم شدن شماست

الف) نیاز جنسی
یک موضوع بسیار مهم درمورد مردها اینه که برخلاف زنها ، نیاز جنسیشون لزوماً ارتباطی با عشق نداره!!
فقط لطفاً دقت کنید عرض کردم ، نیاز جنسی ، نه کشش جنسی
اینطور فرض کنید که یک مرد بسیار تشنه ست. همسرش رو هم خیلی دوست داره ، اما تمام تشنگیش رفع نمیشه
پس ممکنه اقدام به گرفتن آب از زن دیگه ای کنه (ازدواج مجدد) اما همچنان عاشق زنش هم هست

ب) دوست داشتن جنبی
قلب مرد کاملاً این توانایی رو داره که چندین زن رو دوست داشته باشه ، ولو اینکه عاشق یک زن باشه
مثلاً ممکنه از زیبایی زنی خوشش بیاد ، یا رفتار زنی به دلش بشینه و باهاش ازدواج کنه
اما (خیلی دقت کنید) نیاز نیست برای ایجاد این علاقه ، از عشقش به زن اول کم کنه
بلکه از میزان علاقهء اضافه ای که تو دلش هست برای زن دوم خرج میکنه

موارد 3 و 4 در تاپیک بعد

:Nishkhand:

همای رحمت;729382 نوشت:
نظر آقایون چیه؟؟

3 - حالت دیگه ای که ممکنه پیش بیاد ، اینه که ازدواج اول بدون عشق بوده و مرد بعداً عاشق زن دیگه ای بشه
خب اینو دیگه کاریش نمیشه کرد و توضیحی هم نداره. عاشق شده دیگه :Nishkhand:
(البته توضیح داره ولی خیلی به بحث ما مربوط نیست)

4 - نوع آخر اینه که ازدواج اول همراه با عشق بوده ، ولی بعدها این عشق کمرنگ شده و مرد بعداً عاشق زن دیگه ای میشه
اینجا هم خیلی کاری به این نداریم که چرا چنین اتفاقی افتاده ، فقط به این نکته اشاره میکنم که مرد برخلاف زن ، سریع دل میبنده و سریع هم دل میکنه
برای همین اگر یک زندگی سرد بشه ، زن به راحتی عاشق مرد دیگه ای نمیشه (با وابستگی اشتباه نگیرید)
اما مرد ممکنه مثل خوردن یه کاسه ماست عاشق یکی دیگه بشه :Moteajeb!:

خانمهای گرامی ، تا اینجا هر سؤال یا ابهامی هست بفرمایید

Reza-D;729519 نوشت:
قلب مرد کاملاً این توانایی رو داره که چندین زن رو دوست داشته باشه ، ولو اینکه عاشق یک زن باشه
با سلام ..این با کلام جناب شروین به نظرم تناقض داشت .جناب شروین گفتن اگر یه مرد عاشق زنش باشه غیر ممکنه به زن دیگه ای فکر کنه

همای رحمت;729514 نوشت:
با سلام ..از نظر شما عشق بین زن وشوهر چیه ؟

سلام علیکم خواهر خوبم

بین زن و شوهر عشق به معنای گسترده اش وجو ندارد!! بلکه محبت و موت وجود دارد

عشق یعنی تسخیر تمام قلب طرف مقابل ،یعنی ابراز شدید ترین محبت ها یعنی وقتی عاشق به وصال معشوق رسید از همه چیز بی نیاز شود و خودش را محو در وجود معشوق میبیند..این چنین چیزی هرگز بین زن و شوهر اتفاق نخواهد افتاد!

عشق معنای خیلی گسترده ای دارد که وقتی از آن در رابطه بین زن و شوهر استفاده میشود توقع افراد از همدیگر زیاد میشود در حالی که عملا امکان پذیر نیست!

آنچه بین زن و شوهر وجود دارد مودت و محبت است، یعنی زن و مرد همدیگر دیگر را دوست بدارند و این دوست داشتن را هم نشان دهند و بیان کنند و غیره...

پس وقتی از عشق بین زن و شوهر صحبت میشود منظور محبت و مودت است نه آن واژه عشق با معنای گسترده اش

یازهرا(س)

همای رحمت;729527 نوشت:
با سلام ..این با کلام جناب شروین به نظرم تناقض داشت .جناب شروین گفتن اگر یه مرد عاشق زنش باشه غیر ممکنه به زن دیگه ای فکر کنه

البته من هم نگفتم حتماً چنین کاری میکنه. ولی با احترام به نظر برادرم "شروین" ، فکر میکنم ایشون فقط از نگاه خودشون بررسی کردن
اما در اکثر موارد حرف ایشون صدق میکنه و اگر مردی واقعاً عاشق زنش باشه ، بعیده که به زن دیگه ای فکر کنه
(یا لااقل بعیده که فکرش رو حتی در قالب حرف ، ظاهر کنه ، چه برسه به عمل)

اما یه نکتهء خیلی مهم هم بگم خواهر گرامی:
به اندازهء انسان های روی کرهء زمین ، عقیده ، رفتار ، خصوصیت و عملکرد وجود داره ، حتی اگر از یک جنس باشن (همهء مردها و یا همهء زنها). یکی از مسائلی که من خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم اینه که هرگز نمیشه یک نسخه رو برای حتی دو نفر پیچید ، چه برسه به چندین ملیون نفر!!!

دشمنی هم که من با کتاب "مردان مریخی زنان ونوسی" ، و همینطور کتاب های باربارا دی آنجلیس دارم ، دقیقاً به همین دلیل هست که در این کتاب ها تمام مردها و زنهای روی کرهء زمین مثل هم فرض شدن البته این کتاب ها نکات مثبت هم دارن). به شخصه اگر قرار باشه کتابی از نویسندهء خارجی به زنها معرفی کنم که این ویژگی (نپیچیدن نسخه برای همهء مردان) رو در نظر گرفته باشه ، کتاب "زن کامل" نوشتهء مارابل مورگان هست. کتابی هم که این ویژگی رو درمورد زنها رعایت کرده باشه ، به شخصه ندیدم

یارب;729535 نوشت:
بین زن و شوهر عشق وجو ندارد!! بلکه محبت و موت وجود دارد
علیک السلام ..اگر تمام بحثهایی که کردیم به این کلام شما ختم میشود پس من هم قانع شدم

همای رحمت;729542 نوشت:
علیک السلام ..اگر تمام بحثهایی که کردیم به این کلام شما ختم میشود پس من هم قانع شدم

خداوند عزیز میفرماید

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (روم/21)

در اینجا خداوند از کلمه مودت و رحمت استفاده میکند، البته دیگر بین افراد مرسوم شده که میگویند عشق ، خودمان هم بارها گفته ایم عشق بین زن و شوهر ، اما منظور از عشق همین رحمت و مودت است
معنای مودت و محبت هم معنای زیبایی است و به نوعی یک انتظار معقول از طرف مقابل در فرد ایجاد میکند ، در آن ابراز علاقه به همسر وجود دارد،از خود گذشتی به خاطر همسر وجود دارد،تلاش برای پیشرفت و خوشحالی همسر وجود دارد،کمک به همسر به خاطر رسیدن به عشق الهی و سعادت ابدی وجود دارد و غیره...

یازهرا(س)

یارب;729535 نوشت:
بین زن و شوهر عشق وجو ندارد!! بلکه محبت و موت وجود دارد

سلام
البته ماها چون از ابتدا توافق واحدی روی بحث عشق نداشتیم ، تصمیم گرفتیم یک تعریف پیش فرض از عشق داشته باشیم
بدون توجه به درست و غلط بودن این تعریف و صرفاً برای بیان تفکر و تفکیک حالت مورد نظر از دوست داشتن معمولی

به این صورت:
دوست داشتن = علاقهء کاملاً معمولی که در اکثر ازدواج ها وجود داره
عشق = علاقهء بسیار شدید که دوری از طرف مقابل یا زندگی بدون اون ، همچنین فکر کردن به شخص دیگه رو بسیار دشوار کنه

یعنی در تعریف ما ، اون عشق مطلق و بی کم و کاست که فقط مختص ذات الهی هست مد نظر نبوده
از طرفی دوست داشتن معمولی که آتشین نیست هم مد نظر نبوده

یارب;729484 نوشت:
احسنت،دقیقا خداوند هم که چنین حکمی صادر نموده به همین دلیل بوه است ، اما متاسفانه ما زنان به خوبی مردان را نمیشناسیم

واما اکنون بنده با اجازه ازخانمها خصوصا سرکار محترم همای رخمت میخواهم از مکالملاتی که بین آنان و شما و کاربر محترم Reza-Dو بزرگواران دیگر انجام شد بهره برده و توضیحی عرض نمایم
مکالمات خوب و بدور از حاشیه ای صورت پذیرفت
اگر گفتگو را مرور نمایید و به سوالات خانمها دقت بفرمایید اکثریت سوالاتشان این دغدغه را داشت که مردی زن دیگری را بیشتر از زن اولش دوست بدارد و اگر اینگونه باشد خیانت است و غیره...
این دقیقا اتفاقی است که در وجود زنان می افتد و آن را با غیرت اشتباه میگیرند! زن وقتی شوهرش ازدواج مجدد دارد به دنبال این نیست که آیا حقوقش رعایت میشود یا نه ! آیا از نظر عاطفی تامین میشود یا نه به دنبال این است که نکند شوهرش زن دومش را بیشتر دوست داشته باشد! این حس غیرت نیست نیاز عاطفی هم نیست بلکه حسادت است!! اصلا مربوط به زن دوم به تنهایی هم نیست در مورد هر نفر سومی اتفاق می افتد! کافی است زن احساس کند شوهرش مادرش را بیشتر دوست دارد چراغ حسادتش روشن میشود!! حتی بعضا پیش آمده زنی چندین ماه غصه خورده تا حدی که بیمار شده وقتی پرس و جو شده معلوم شده شوهرش خواهر زاده 4 ساله اش را خیلی دوست میدارد و این خانم برایش زجر آور است!!! و دائم با شوهرش بحث دارد که تو او را بیشتر از من دوست داری!!
دقت کنید زنان وقتی چراغ حسادتشان روشن میشود نمیپرسند مرا دوست داری یا نه!! میگویند آیا فلان فرد را بیشتر از من دوست داری؟! در واقع زن میخواهد تمام و کمال قلب همسر را به دست آورد که این اشتباه است ، ربطی به همسر مجد هم ندارد کلا با این حس در طول زندگی خیلی جاها به مشکل برمیخورد ، این یک نوع زیاده خواهی است!
مرد وقتی ازدواج میکند در بین مجموعه ای از افراد قرار دارد ،پدر،مادر ،خواهر و برادر و دوست و رفیق و غیره ...پس تا حدودی قسمتهایی از قلبش به آنان نیز تعلق دارد و به نوعی متانسب با هرکدام محبت میکند
اگر زن به دنبال به دست آوردن محبت و دوست داشتن شوهر باشد نه به دنبال اینکه جز او کسی را دوست نداشته باشد، نود درصد مشکلاتش در این زمینه ها حل میشود و اصلا دیگر مشکلی با ازدواج مجدد شوهش هم نخواهد داشت ، یعنی دنبال این نباشد که در قلب همسرش نسبت به دیگران چه میگذرد دنبال این باشد در قلب همسرش نسبت به او چه میگذرد ، اینجا دیگر فرض اگر شوهرش به مادرش محبت کرد ناراحت نمیشود چونکه خودش آن مقدار که باید از مجبت شوهر داشته باشد را دارد ، و عاشقانه هم شوهرش را دوست دارد و تمام زندگیش را هم به پای شوهرش میگذارد و سعادت شوهرش برایش مهم میشود

با سلام خدمت خواهر خوبم ..من با تمام این فرمایشات شماموافق نیستم زیرا خودمن فرق حسادت وعلاقه را کاملا ازهم تشخیص میدم وحسادت نمیتونه تنها دلیل باشه ویک سوال دیگه اینکه نظر شخصیتون درمورد عشق حضرت فاطمه به علی علیه السلام چیه؟

*صفا*;729324 نوشت:
در مورد اینکه گفتین چرا مرد نمیتونه عاشق دو همسرش بشه نظرم اینه که خب مرد طبق نیازش میره زن میگیره ..

یعنی کسی که اشباع شده باشه از هر نظر و زنش خوب بهش توجه داشته باشه فک نمیکنم نیاز به زن دیگه ای پیدا کنه .. (پس اگر عاشق باشه و اشباع شده هیچ وقت نمیره زن دیگه بگیره.)

با سلام ..منظورم همین نظرهای شما بود فقط با این تفاوت که زن وشوهر ازهم طلاق بگیرند نه به همدیگه خیانت کنند..راجع به سوال دومتون هم میخواستم همین موضوع رو اثبات کنم که دین با فطرت مغایرت نداره ..

همای رحمت;729582 نوشت:
ن با تمام این فرمایشات شماموافق نیستم زیرا خودمن فرق حسادت وعلاقه را کاملا ازهم تشخیص میدم

سلام علیکم

خوب اینکه خیلی خوب است،میشود با مثال فرق حسادت و علاقه را بفرمایید؟

یازهرا(س)

حسادت یعنی خوبی وخوشی وراحتی وپیشرفت شخص را نمیخوای ولی عشق خوبی وخوشی وراحتی وپیشرفت شخص رو میخوای یعنی کاملا با هم درتضادند

یارب;729589 نوشت:
خوب اینکه خیلی خوب است،میشود با مثال فرق حسادت و علاقه را بفرمایید؟

[="Navy"]

Reza-D;729539 نوشت:
البته من هم نگفتم حتماً چنین کاری میکنه. ولی با احترام به نظر برادرم "شروین" ، فکر میکنم ایشون فقط از نگاه خودشون بررسی کردن
اما در اکثر موارد حرف ایشون صدق میکنه و اگر مردی واقعاً عاشق زنش باشه ، بعیده که به زن دیگه ای فکر کنه
(یا لااقل بعیده که فکرش رو حتی در قالب حرف ، ظاهر کنه ، چه برسه به عمل)

اما یه نکتهء خیلی مهم هم بگم خواهر گرامی:
به اندازهء انسان های روی کرهء زمین ، عقیده ، رفتار ، خصوصیت و عملکرد وجود داره ، حتی اگر از یک جنس باشن (همهء مردها و یا همهء زنها). یکی از مسائلی که من خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم اینه که هرگز نمیشه یک نسخه رو برای حتی دو نفر پیچید ، چه برسه به چندین ملیون نفر!!!

دشمنی هم که من با کتاب "مردان مریخی زنان ونوسی" ، و همینطور کتاب های باربارا دی آنجلیس دارم ، دقیقاً به همین دلیل هست که در این کتاب ها تمام مردها و زنهای روی کرهء زمین مثل هم فرض شدن البته این کتاب ها نکات مثبت هم دارن). به شخصه اگر قرار باشه کتابی از نویسندهء خارجی به زنها معرفی کنم که این ویژگی (نپیچیدن نسخه برای همهء مردان) رو در نظر گرفته باشه ، کتاب "زن کامل" نوشتهء مارابل مورگان هست. کتابی هم که این ویژگی رو درمورد زنها رعایت کرده باشه ، به شخصه ندیدم

البته همونطور که گفتید همه مثل هم نیستن
و البته تعریف از عشق هست که باعث بروز این اختلاف نظر ها میشه
ولی
حتی در تعریف عامیانه از عشق میشه این معنی رو دید که کسی که عاشقه توجهش به غیر قطع میشه و فقط به معشوق خودش توجه داره و از طرفی تحمل دیدن ناراحتی معشوق رو نداره
پس کسی که عاشقه به نظر من نمیتون فرد دیگه ای رو دوست داشته باشه
میشه بجای عشق بگیم خیلی دوست داره
درواقع اصلا با تعریف عشق در تضاده

البته کلا یه بحث دو دو تا چهارتایی نیست که بشه خیلی دقیق نتیجه گیری کرد[/]

شروین;729628 نوشت:
البته کلا یه بحث دو دو تا چهارتایی نیست که بشه خیلی دقیق نتیجه گیری کرد
موافقم ، خیلی ریزه کاری داره
حتی باید قبلش چندین مبحث دیگه تکلیفش مشخص بشه ، تا تازه بشه به این بحث ورود صحیح پیدا کرد (فقط ورود! پی بردن به همهء ابعاد که هیچی دیگه)

شروین;729628 نوشت:
از طرفی تحمل دیدن ناراحتی معشوق رو نداره
این هم باز خودش خیلی جای بحث داره. نه فقط "شروین" عزیز ، که تمام عزیزانی که می بینن توجه بفرمایند لطفاً
اینکه ازدواج دوم مرد باعث رنجش زن اول میشه ، یه اتفاق ثانویه هست ، نه یک اصل (از نظر رخ دادن میگم نه از نظر اهمیت)
یعنی اصل موضوع اینطور بوده که ازدواج دوم مرد چیز بدی از نظر زن اول نبوده و یه اتفاق کاملاً عادی بوده ، لذا محلی برای ناراحتی نبوده که در نتیجهء اون مرد بخواد از ازدواج دوم بخاطر عشق به همسر اول (و اینکه تحمل ناراحتیش رو نداره) چشم پوشی کنه

در واقع این موضوع در اصل خودش نباید باعث رنجش زن اول میشده (طبق طبیعتی که خدا قرار داده) اما به مرور زمان و به دلایل مختلف نگاه زنها تغییر کرده
و این مطلبی که جناب "شروین" گفتن ، در این زمان موضوعیت داره ، اما یک اصل نیست

خوبه یه مطلب جالب هم برای کاربران تعریف کنم:
ما تو اهواز یه همسایهء عرب داشتیم که خیلی خانوادهء خوب و مهربانی بودن (خیلی هم شوخ بودن). این همسایه ما (مرده) دو تا زن داشت. یه روز به اتفاق پدر و مادرم از بازار اومدیم خونه ، دیدیم مرده دم در خونه ایستاده و داره به زن اولش میگه: بابا اشتباه کردم ، حالا بذار بیام تو با هم حرف میزنیم....!!!
زنش هم میگفت: نخیر ، تا خودت باشی دیگه از این کارها نکنی!!
زن کوچیکه هم پشت سر زن بزرگه ایستاده بود و میخندید
(کلاً صحبتشون همراه با محبت بود. یعنی ناز و نازکشی :ok:)

پدر و مادرم پرسیدن موضوع چیه؟
مرده گفت:
بابا خواستم یعنی کار مثبت کنم ، رفتم یه خونه دیگه گرفتم که زن کوچیکه رو ببرم اونجا. حالا بیرونم کردن که چرا میخواستی ما رو از هم جدا کنی؟!! :moteajeb:

زن بزرگه هم گفت:
خب معلومه که این کارو میکنم. اولاً عمراً ما دو تا از هم جدا بشیم ، خواب دیدی خیر باشه
بعدشم این (اشاره به هووش) مثل من زبون دار نیست ، ساکته. میترسم از من دور باشه یه وقت چیزی بهش بگی یا اذیتش کنی!!! :Gig:

یعنی هنوز هم فکر میکنم این اتفاق رو تو خواب دیدم :Nishkhand:

همای رحمت;729582 نوشت:
ویک سوال دیگه اینکه نظر شخصیتون درمورد عشق حضرت فاطمه به علی علیه السلام چیه؟

ابتدا عرض نمایم بنده جمله چند پست گذشته را تصحیح نمودم، چونکه اصولا دیگر در بین افراد مودت و دوستی بین زوجین به عشق معنا میشود ممکن بود فردی آن پست را بخواند و منظور بنده را متوجه نشود، پس بهتر است بگویم عشق به آن معنای گسترده اش بین زن و شوهر وجود ندارد ،

و اما در مورد حضرت علی (روحی فداه) و حضرت زهرا (روحی فداه) باید خدمتتان عرض کنم که بین این دو بزرگوار نهایت مودت و علاقه و دوستی وجود داشته است و عاشقانه ترین زندگی را این دو بزرگوار داشتند زیرا وقتی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا(س) به همدیگر عشق میورزیدند در واقع تجلی عشق خداوند را در یک دیگر میدیدند و چون این عشق در طول عشق خداوند بود میشد عین عشق بازی با خداوند...

در کل هرچه افراد به عشق الهی نزدیک تر باشند عشق بین زن شوهر نیز بیشتر میشود و به حد اکثر مودت و رحمت نزدیک میشود

یازهرا(س)

یارب;729535 نوشت:
عشق یعنی تسخیر تمام قلب طرف مقابل ،یعنی ابراز شدید ترین محبت ها یعنی وقتی عاشق به وصال معشوق رسید از همه چیز بی نیاز شود و خودش را محو در وجود معشوق میبیند..این چنین چیزی هرگز بین زن و شوهر اتفاق نخواهد افتاد!

عشق معنای خیلی گسترده ای دارد که وقتی از آن در رابطه بین زن و شوهر استفاده میشود توقع افراد از همدیگر زیاد میشود در حالی که عملا امکان پذیر نیست!

عشق به معنای شدت حب و افراط در محبت است و یک لغت عربی می‌باشد که عرب از قدیم آن را در مورد محبت شدید مردان نسبت به زنان استفاده می‌کرده.
اما اینکه شما این مطالب را از کجا استخراج کرده‌اید مورد سوال است و حتما منبع کلامتان را به اطلاع اعراب برسانید تا لغتشان را در معنی غلط استعمال نکنند!


باسلام
کاربران محترم در صورت مشاهده توهین، تمسخر ...
طبق قوانین برخورد خواهد شد
لطفا رعایت فرمایید
باتشکر
:Gol:
یاحق
موضوع قفل شده است