جمع بندی احترام به پدر و مادر یا حفظ جان؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
احترام به پدر و مادر یا حفظ جان؟
سلام  توی خونه ما مودم اینترنت توی اتاق من هست و همیشه وای-فای wifi آن روشن هست که جدیدا متوجه شدم امواج خطرناکی دارد حالا خاموشش کردم و فقط خودم استفاده میکنم اما مادرم همش مجادله و دعوا میکنه میگه روشن کن اشکال نداره / چیزی نمیشه و ... منم عصبانی شدم و سرش داد کشیدم و گفتم کسی حق نداره wifi را روشن کنه حالا سوال من اینجاست در دین اسلام چرا همش میگن به پدر مادر احترام بگزارید؟ یعنی من جان خودم به خطر بیاندازم تا احترام گذاشته باشم؟ این اصلا با عقل جور در نمیاد؟ نظر شما چیه؟
برچسب: 
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد کافی
سوالات من said in احترام به پدر و مادر یا حفظ جان؟
سلام  توی خونه ما مودم اینترنت توی اتاق من هست و همیشه وای-فای wifi آن روشن هست که جدیدا متوجه شدم امواج خطرناکی دارد حالا خاموشش کردم و فقط خودم استفاده میکنم اما مادرم همش مجادله و دعوا میکنه میگه روشن کن اشکال نداره / چیزی نمیشه و ... منم عصبانی شدم و سرش داد کشیدم و گفتم کسی حق نداره wifi را روشن کنه حالا سوال من اینجاست در دین اسلام چرا همش میگن به پدر مادر احترام بگزارید؟ یعنی من جان خودم به خطر بیاندازم تا احترام گذاشته باشم؟ این اصلا با عقل جور در نمیاد؟ نظر شما چیه؟
باسمه تعالی با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات در اسلام عزیز، احترام به پدر و مادر و احترام به فرزند، طرفینی است، و هم فرزندان باید نسبت به پدر و مادر احترام بگذارند و هم پدر و مادر نسبت به فرزندان. بر همین اساس امام سجاد (علیه السلام) در «رساله حقوق» به حقوق پدر و مادر و حقوق فرزندان اشاره می فرمایند و همچنین دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه، از دعای های صحیفه سجادیه امام سجاد (علیه السلام)، که در ۱۳ فراز تنظیم شده، موضوع اصلی آن دعا برای فرزندان است  و دعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه، که  در ۱۵ فراز تنظیم شده، موضوع اصلی آن دعا برای پدر و مادر است. پس حقوق ها و احترام ها یک طرفه نیست. شما در این مساله ای که مطرح نمودید، به جای داد زدن و... اگر دلیل علمی متقن، برای این جریان وجود دارد، به مادرتان ارائه بدهید و سعی کنید محترمانه و مودبانه مادر را توجیه نمایید، اگر قانع نشدند، از یک واسطه کمک بگیرید، تا با مادر صحبت نماید. اگر با خاموش کردن وای فای، مادر به مشکل اینترنت بر می خورد، طریقه اتصال به نت، را مدیریت نمایید و از طرق دیگر وصل شوید.
 این مسئله که چرا احترام به پدر و مادر مورد تاکید بیشتری قرار گرفته امری است که می توان برای آن دلایلی برشمرد: 1-برهان عقلی: می دانیم بعد از خداوند که آفر یننده و ایجادکننده هستی است نخستین عامل مادی که در به وجودآوردن انسان نقفش دارند پدر و مادرهستند (همان گونه که در سخن سیدالساجدین(علیه السلام) بود.) و در این خصوص هیچ شبهه عقلی وجود ندارد اما به تعبیر اهل معقول «شکرمنعم» وجوب عقلی دارد. اگر کسی بر گردن ما حقی دارد عقل حکم می کند که از او سپاسگزاری کنیم. بزرگترین حق در وجود انسان متعلق به پدر و مادر است و بیشترین تشکر را براساس حکم عقل باید نسبت به آنها روا سازیم کگر آنکه نخواهیم عقل را امیر و حاکم وجودمان کنیم و آن را حجت ندانیم و مانند کسانی باشیم که: «وَ کَم من عقل اسیر تحت هوای امیر»(1)و هوای نفس امیر و حاکم وجودمان گردد. 2-تمرین محبت و احساس پاک: خداوند سبحان در وجود انسان حال و هوایی قرار داده است که از نابترین حالات وجودی می باشد که انسان دلداده دوست داشتن و دوستی ورزیدن است و این ارزش والا خواسته یا ناخواسته در جان آدمی به ودیعت گذارده شده است. خداوند خمیرمایه انسان را با عشق و محبت عجین کرده است این محبت دوسویه است یعنی هم دوست می داریم که مورد علاقه باشیم و زمزمه محبتی را بشنویم . هم کسی را دوست داشته باشیم و این احساس را به دیگری منتقل کنیم. این احساس عاطفی مبارکی می باشد که باید در وجود انسان تقویت شود. خطرناکترین انسان ها در طول تاریخ گسانی بوده اند که از این احساس طبیعی بهره ناچیزی داشته اند. خلاهای وجودی که در فضای کمبود و فقدان محبت در وجود انسان ایجاد می گردد، تاوان سنگینی را در طول تاریخ برای جامعه بشری به میراث و ارمغان آورده است اغلب جنایتکاران کسانی بوده اند که در دوران طفولیت، نوجوانی، و جوانی از این عواطف محروم گردیده اند. پی نوشت 1.نهج البلاغه، حکمت 211
سهم خانواده در تربیت انسان از سایر عوامل بسیار مهمتر، گسترده تر، و فراوانتر است زیرا اصولی که انسان در محیط خانواده فرا می گیرد در جانش می نشیند و با جان سرشته می شود و برای اثرپذیری و تربیت جان را مستعد می کند زیرا مجلس وعظ چون کلبه عطار است آنجا تا نقدی نبری بضاعتی نستانی، در اینجا نیز تا ارادتی نیاوری سودی حاصل نمی گردد. به تعبیر سعدی: تربیت جان را مستعد می کند، زیرا وقتی افاقه و اثر می کند که بسترسازی شده باشد و هیچ چیز مثل محبت این زمینه را فراهم نمی کند؛ مانند اساتیدی که چون روی شاگردانشان تاثیر عاطفی داشتند آنچنان دلهای آنان را تسخیر می کردند که از سویدای دل تا پایان عمر بگویند. با محبت می توان الفبای تربیت را صحیح و کامل نگارش نمود. اگر در محیط خانواده ارتباط عاطفی و محبت آمیز و رعایت حقوق و حدود بین فرزندان و والدین شکل بگیرد زمینه تکوین شخصیت انسان به نابترین صورت فراهم می گردد همچنین باعث می شود انسان به سرمایه های اصلی وجودی تربیتی دست پیدا کند زیرا در تشکیل شخصیت پس از سهم وراثت بخش دیگر مربوط به محیط تربیت خانواده می باشد که منوط به حسن ارتباط است و اگر ایجاد نشود تربیتی هم به بار نمی نشیند.
    
3و4. عوامل تربیتی، رعایت اصول اجتماعی و حقوقی: به تعبیر جامعه شناسان خانواده اولین واحد اجتماعی است و بقاء جامعه بشری در گرو وجود آن می باشد. اگر خانواده متزلزل شود نسل انسان به مخاطره می افتد زیرا بقا و جاودانگی انسان در ر وی زمین منوط به این پیوند است که دو پایه اصلی آن عبارت از پدر و مادر و حاشیه های آن فرزندان هستند. حال اگر روزی برسد که بنیاد خانواده دچار لرزش شود و مردم بگوبند : «محکوم شدن به مجازات های سنگین بهتر و آسانتر از عیالواری و فرزندداری است.»اولین چیزی که مورد مخاطره و تهدید قرار می گیرد حیات اجتماعی انسان در روی زمین است اگر زمانی انیس والدین به جای فرزندان سگ و گربه باشد مخاطره عظیم، تهدید جدی و بحران بزرگی برای انسان و جامعه بشری روی خواهد داد. در نتیجه از چهار عامل که برای توجیه خداوند بر احسان به والدین برشمردیم اول برهان عقل بود که خداوند عقلا توصیه می کند. زیرا بیشترین سهم را در وجود ما پدر و مادر دارند و شکر منعم عقلا واجب است دوم پاسخ گویی به احساس و عواطف درونی است زیرا ما از همان ابتدای تربیت نیاز به ارتباط تنگاتنگ عاطفی و همدلی و همزبانی داریم و نباید در وجودمان خلاء ایجاد گردد سوم عامل تربیتی و چهارم عامل حقوقی و اجتماعی است.
در اینجا این سوال پیش می اید که چرا خداوند یک دهم مقداری که به فرزندان نسبت به پدر و مادر توصیه می کند به پدر و مادر برای احسان به فرزندان توصیه نمی کند؟ چرا ما بالاولاد احسانا نداریم و چرا سفارشات دین یک سویه است پاسخ این است که خداوند به والدین هم چه در قرآن و چه در متون دینی توصیه کرده است لیکن این عدم توازن چند دلیل دارد: 1-رابطه فرزند و والدین رابطه جزء و کل است در نظام هستی قاعده این است که اجزا به سوی کل شدن در حال حرکتند: هر جزئی طبق قواعد فلسفی، حکمی و اصول خلقت الهی در حال حرکت به سمت کل و متمایل به ان است و کل همیشه تمایل دارد تا اجزا خودش را از دست ندهد این یک خاصیت کلی در خلقت ماده و معنا است. والدین کل و فرزندان جزء هستند زیرا فرزندان پاره تن و جگرگوشه والدین و اجزاء وجودی آنها هستند بنابراین والدین نیاز به توصیه ندارند زیرا آنها لحظه به لحظه به دنبال حفظ اجزاء وجودی خود می باشند لیکن فرزندان، آن به آن به سوی استقلال و کل شدن می روند و می خواهند مستقل باشند و از شعاع کلیت خارج گردند این گریز و آن جذب در روابط والدین با فرزندان جوان مشهودتر است آنجا که جوان با بر زبان آوردن جملاتی نظیر دست از سر من بردارید من در اجتماع کسی شده ام این حالت را از خود نشان می دهند.  
سلام دوست گرامی به نقل از گاردین، تخمین زده می شود که میزان امواج دریافتی با یک سال بودن در معرض امواج وای فای، معادل با بیست دقیقه صحبت با تلفن همراهه: https://amp.theguardian.com/technology/askjack/2012/sep/27/wi-fi-health-risks ضمن این که در تنظیمات مودم می تونید قدرت امواج خروجیش را مشخص کنید و کاهشش بدید.   امواجی با فرکانس کمتر از ماوراء بنفش B امواج غیر یونیزه کننده اند و برخوردشان به مواد معمولی باعث تغییر شیمیایی نمیشه. جدای از این، خواهی نخواهی شما در معرض امواج دیگری مثل امواج فرستنده های رادیو و تلویزیون و فرستنده های تلفن همراه هم قرار دارید.  پ.ن:جهت  حفظ یکپارچگی فرمایشات کافی گرامی نوشته جابجا گردید
شخصی خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و گفت: یابن رسول الله من به خودم شک دارم حضرت فرمودند: چرا؟ گفت برادری داشتم که فوت شد پدرم تا لحظه آخر عمر سوخت و اشک ریخت من شاهد چنین وضعیتی بودم اما وقتی پدرم را از دست دادم چند روزی ناراحت بودم و بعد از چند روز حالت عادی و روال طبیعی زندگی خودم را پیدا کردم و زندگی ام مختل نشد آیا من بی احساس و بی عاطفه ام؟ حضرت فرمود اشتباه نکن از تو سوال می کنم ؛ پدر و مادر پاره وجود تو هستند یا تو پاره ای از وجود پدر و مادر هستی؟ گفت من پاره و بخشی از وجود پدر و مادرم هستم. فرمودند آنها وقتی فرزند از دست می دهند بخشی از وجودشان بریده شده و از سوز آن می سوزند اما تو که چیزی و بخشی از وجودت را از دست نداده ای این قانون الهی است زیاد نگران مباش. این تفاوت جایگاه والدین است در نتیجه اگر خداوند به آنها توصیه نمی کند دلیلش این است که والدین خود وظیفه شان را می دانند و نیاز به توصیه ندارند.
2-هر مقداری که فرزند بزرگتر می شود نیاز به وابستگی او به والدین کمتر می گردد و از طرف دیگر نیاز و وابستگی والدین به او فزونتر می شود گویی در یک معادله نسبت مستقیم، تناسب معکوس ایجاد می گردد یعنی فرزندان در حال گریزند اما والدین دنبال آنها در حرکتند که این حالت باعث ایجاد خلاء عاطفی می شود و باید آن را پر کرد و لازمه اش توصیه به فرزندان است تا این فاصله کم شود. 3-مساله قابل تامل دیگر، زیباتر، جذابتر شدن روز به روز فرزندان در مقابل خمیده تر و پژمرده تر شدن پدر و مادر می باشد لذا جاذبه آنان برای فرزندان کمتر می شود و جاذبه فرزندان برای آنها افزون می گردد. در نتیجه باید به فرزندان گفت: نگاهتان به فقدان جاذبه ها نباشد بلکه نگاهی محسنانه و محبت آمیز به والدین خود داشته باشید ولی نیازی نیست به پدر و مادر چنین توصیه ای شود چون آنها لحظه به لحظه نسبت به فرزندانشان عاشق تر می شوند و این محبت آنها گاه چنان افراطی می شود که باید مورد کنترل و تذکر قرار بگیرد.. «إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ ۚ؛ به حقیقت، اموال و فرزندان شما اسباب فتنه و امتحان شما هستند.»(1) بنابراین به شکل طبیعی و منطقی فرزندان نیازمند توصیه اند ولی والدین نیاز به تذکر آنچنانی ندارند زیرا خود به خود نسبت به فرزندان مهر می ورزند و احسان می کنند.. پی نوشت 1.تغابن/15  
  جمع بندی پرسش: چرا همیشه در دین اسلام توصیه شده به پدر مادر احترام بگذارید؟ پاسخ: در اسلام عزیز، احترام به پدر و مادر و احترام به فرزند، طرفینی است، هم فرزندان باید نسبت به پدر و مادر احترام بگذارند و هم پدر و مادر نسبت به فرزندان. بر همین اساس امام سجاد (علیه السلام) در «رساله حقوق» به حقوق پدر و مادر و حقوق فرزندان اشاره می فرمایند، همچنین دعای 25 صحیفه سجادیه، امام سجاد (علیه السلام)، که در ۱۳ فراز تنظیم شده، موضوع اصلی آن دعا برای فرزندان است، و دعای 24 آن که در ۱۵ فراز تنظیم شده، موضوع اصلی آن دعا برای پدر و مادر است. پس حقوق ها و احترام ها یک طرفه نیست. البته جای شکی نیست که در اسلام، احترام به پدر و مادر مورد تاکید بیشتری قرار گرفته، و این امری است که می توان برای آن دلایلی برشمرد: 1-رابطه فرزند و والدین رابطه جزء و کل است. در نظام هستی قاعده این است که اجزاء به سوی کل شدن در حال حرکتند؛ هر جزئی طبق قواعد فلسفی، حکمی و اصول خلقت الهی، در حال حرکت به سمت کلّ، و متمایل به آن است، و کلّ، همیشه تمایل دارد تا اجزاء خودش را از دست ندهد. این یک خاصیت کلی در خلقت ماده و معنا است. والدین کلّ، و فرزندان جزء هستند، زیرا فرزندان پاره تن و جگرگوشه والدین و اجزاء وجودی آنها هستند، بنابراین والدین نیاز به توصیه ندارند، زیرا آنها لحظه به لحظه به دنبال حفظ اجزاء وجودی خود می باشند، لیکن فرزندان، آن به آن به سوی استقلال و کل شدن می روند و می خواهند مستقل باشند، و از شعاع کلّیت خارج گردند، این گریز و آن جذب در روابط والدین با فرزندان جوان مشهودتر است، آنجا که جوان با بر زبان آوردن جملاتی نظیر «دست از سر من بردارید» و یا «من در اجتماع کسی شده ام» این حالت را از خود نشان می دهد. 2-هر مقداری که فرزند بزرگتر می شود، نیاز به وابستگی او به والدین کمتر می گردد، و از طرف دیگر نیاز و وابستگی والدین به او فزونتر می شود، گویی در یک معادله نسبت مستقیم، تناسب معکوس ایجاد می گردد، یعنی فرزندان در حال گریزند، اما والدین دنبال آنها در حرکتند، که این حالت باعث ایجاد خلاء عاطفی می شود، و باید آن را پر کرد، و لازمه اش توصیه به فرزندان است تا این فاصله کم شود. 3-مساله قابل تأمل دیگر، زیباتر، جذابتر شدن روز به روز فرزندان در مقابل خمیده تر و پژمرده تر شدن پدر و مادر می باشد، لذا جاذبه آنان برای فرزندان کمتر می شود، و جاذبه فرزندان برای آنها افزون می گردد. در نتیجه باید به فرزندان تاکید شود: نگاهتان به فقدان جاذبه ها نباشد، بلکه نگاهی محسنانه و محبت آمیز به والدین خود داشته باشید، ولی نیازی نیست به پدر و مادر چنین تأکیدی صورت گیرد؛ چون آنها لحظه به لحظه نسبت به فرزندانشان عاشق تر می شوند، و این محبت آنها گاه چنان افراطی می شود که باید مورد کنترل و تذکر قرار بگیرد: «إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ ۚ (1) به حقیقت، اموال و فرزندان شما اسباب فتنه و امتحان شما هستند.» بنابراین به شکل طبیعی و منطقی فرزندان نیازمند توصیه اند، ولی والدین نیاز به تذکر آنچنانی ندارند، زیرا خود به خود نسبت به فرزندان مهر می ورزند و احسان می کنند.(2) پی نوشتها: 1.تغابن/15. 2.انصاری، محمد علی،تفسیر سوره لقمان، مشهد، بیان هدایت نور،1391،صص98-103.      
موضوع قفل شده است