اثبات کنید مصداق مهم واژه‌ی «مؤمنین» در قرآن، اهل البیت علیهم السلام هستند

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اثبات کنید مصداق مهم واژه‌ی «مؤمنین» در قرآن، اهل البیت علیهم السلام هستند

باسلام و خسته نباشید

از کتب معتبر اهل سنت (که وهابی قبول کنه) اثبات کنید که مصداق مهم واژه‌ی «مؤمنین» که در قرآن به کار رفته قرآن ائمه علیهم السلام اند

به خصوص من تأکید دارم که از کتب اهل سنت اثبات کنم که ائمه (ع) مصداق مؤمنین این آیه

فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون

هستند.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صدرا

با سلام و عرض ادب

الف) شکی نیست که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برترین خلق خدا بعد از رسول اکرم صلی الله علیه وآله می باشند و جایگاه ایشان با احدی از امت قابل مقایسه نبوده و نخواهد بود.[1]

فضائل آنحضرت در متون عامه بقدری است که نام بردن آنها خود به درازا می انجامد؛ اما از باب نمونه شان نزول آیاتی که در مورد آنحضرت بوده و یا اینکه آنحضرت یکی از مصادیق منحصره بوده اند را ذکر می نمائیم:

1)‌ آیه ی تطهیر که بنابر تصریح نص روایت و گفتار علمای عامه در مورد خمسه ی طیبه نازل شده و احدی غیر ازعترت داخل در آن نبوده است.[2]

2) آیه ی مباهله که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برترین افراد را برای مباهله به همراه خویش بردند و در این جریان نیز کسی جز خمسه ی طیبه در مقابل اهل کتاب قرار نگرفتند.

3) آیه ی ولایت که در شان امیر المومنین علیه السلام نازل شده است.

4) آیه مودت و دهها آیه ی دیگر که بنابرنقل ابن مردویه اصفهانی(م:410)، در کتاب «مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل من القرآن فی علی»، 300 آیه از آیات قرآن در شان امیر المؤمنین علیه السلام نازل شده است.[3]

یکی از روایاتی که ابن مردویه روایت نموده؛ روایتی است که بیانگر آن است که درتمام خطابات آیات قرآن به مؤمنین، امام علی علیه السلام امیر و شریف آنان می باشد: «ابن مردويه، عن ابن عباس، قال: ما نزلت‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا؛ إلّا و عليّ‏ أميرها و شريفها»؛[4] وی از ابن عیاس روایت می کند که نازل نشده این خطاب: ای کسانی که ایمان آوردید؛ الا اینکه علی علیه السلام امیر و شریف آنان می باشد. و این بدان معنا است که امام علی علیه السلام دربالاترین رتبه ی ایمان پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله قرار گرفته است.

ب) با توجه به آیات قرآن و روایات اهل سنت؛ پس از جایگاه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت صدیقه ی طاهره علیها السلام، کسی به رتبه ی امام حسن و امام حسین علیهما السلام نخواهد رسید؛ و آنان مصداق دیگر آیه ی تطهیر و مباهله و هل اتی و...بوده؛ و احدی غیر از خمسه ی طیبه این ویژگی را نداشته و نخواهند داشت.

ج) در حدیث ثقلین که سفارش جاوید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امت خویش می باشد، آنحضرت مردم را به تمسک به قرآن و عترت فرا خوانده اند و بیان فرمودند: تا زمانی که به آن دو تمسک جسته اید هرگز گمراه نخواهید شد وآن دو نیزهرگز از هم جدا نمی گردند تا بر حوض کوثر بر آنحضرت وارد گردند: «إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما» .[5] بر اساس حدیث ثقلین که حدیثی متواتر بوده، همواره باید در کنار قرآن یکی از عترت حضور داشته باشد و معیت با عترت جز با معصومیت سازگاری نخواهد داشت.

مسلم در صحیح خود روایت نموده است:«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»؛[6] کسی که بمیرد و بر گردن وی بیعت امامی نبوده باشد به مرگ جاهلی مرده است.

«ملا علی قاری»، در شرح این حدیث می نویسد:(وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ) أَيْ لِإِمَامٍ (مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً) وَهُوَ مَعْنَى مَا اشْتُهِرَ عَلَى الْأَلْسِنَةِ، وَذَكَرَهُ السَّعْدُ فِي شَرْحِ الْعَقَائِدِ مِنْ حَدِيثِ (مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً) (رَوَاهُ مُسْلِمٌ) .[7] مراد از بیعت، بیعت با امام می باشد و این معنای آنچیزی است که بر زبانها جاری و مشهور است که کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.

د) بر اساس روایات صحیح اهل سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در خطبه ی غدیر به آمدن دوازده خلیفه بشارت دادند که به نقل سه روایت صحیح اکتفاء می گردد:[8]

1. مسلم به سندش از جابر بن سمرة نقل می کند که وی گفت: با پدرم بر پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وارد شديم، شنيديم که مي فرمود:«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حَتَّى يَمْضِيَ فِيهِمِ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً»، قَالَ: ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلَامٍ خَفِيَ عَلَيَّ، قَالَ: فَقُلْتُ لِأَبِي: مَا قَالَ؟ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»؛[9] اين امر منقضی نمي‏ شود تا آن‏که دوازده خليفه در ميان آنان بگذرد. آن‏گاه تکلّم به کلامی نمود که بر من مخفی ماند، از پدرم سؤال کردم رسول خدا چه فرمود: پدرم در جواب گفت: همه آن‏ها از قريش می باشند.

2. و نيز مسلم از جابر نقل کرده که از رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيدم که مي‏ فرمود:«لَا يَزَالُ أَمْرُ النَّاسِ مَاضِيًا مَا وَلِيَهُمُ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا»، ثُمَّ تَكَلَّمَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِكَلِمَةٍ خَفِيَتْ عَلَيَّ، فَسَأَلْتُ أَبِي: مَاذَا قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ (وآله)وَسَلَّمَ؟ فَقَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»،[10] دائماً امر مردم گذرا است تا آن‏که دوازده مرد متولّي آنان گردند. آن‏گاه تکلم به کلمه ‏ای فرمود که بر من مخفی ماند. از پدرم سؤال کردم که رسول خدا صلي الله عليه وآله چه فرمود: گفت: فرمود: همه آن‏ها از قريش می باشند.

3. ودر روایت دیگری از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می کند:«قَالَ عَبْدُ اللَّهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه(وآله) وسلم:« لاَ يَزَالُ هَذَا الأَمْرُ فِى قُرَيْشٍ مَا بَقِىَ مِنَ النَّاسِ اثْنَانِ»؛[11]برای همیشه این امر(خلافت) در میان قریش باقی خواهد ماند؛ ما دامی که از انسانها دو نفر در روی زمین باقی مانده باشند.

ابن کثیر در مورد این روایت می نویسد:«وَمَعْنَى هَذَا الْحَدِيثِ الْبِشَارَةُ بِوُجُودِ اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً صَالِحًا يُقِيمُ الْحَقَّ وَيَعْدِلُ فِيهِمْ... والظاهر أن مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الْمُبَشَّرُ بِهِ فِي الْأَحَادِيثِ الْوَارِدَةِ بِذِكْرِهِ...»؛[12] و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه ی صالح است که قیام به حق می نمایند و عدل را بر پا می دارند...و ظاهر آن است که مهدی که بشارت آن در احادیث داده شده است یکی از آنان باشد.

خلیل احمد سهارنفوری(م:1346هـ)، در کتاب«بذل المجهود فی حل ابی داود»،‌ در توضیح این حدیث می نویسد:«...و آخرهم الامام المهدی علیه السلام و عندی هذا هوالحق»،[13] برخی معتقدند آخرین خلفای دوازده گانه امام مهدی علیه السلام می باشد و این قول در نزد من قول حق می باشد.

ه) ائمه ی شیعه علیهم السلام به اتفاق امت اسلامی اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بوده اند وکسی چنین امری را انکار ننموده است و در هیچ عصری از اعصار زندگانی امامان علیهم السلام کسی یافت نشد که خود را برتر از آنان از نظر حسب و شرف و پاکی و علم و صداقت و بزرگی ...بداند؛ لذا با مجموع مطالب فوق بیان می داریم که همه ی امامان شیعه علیهم السلام در راس همه ی مؤمنین و امام و مقتدای آنان خواهند بود.

موفق باشید.


[/HR] [1]. ابن الجوزی که خود از امامان جرح و تعدیل می باشد در کتاب«صفة الصفوة»، در باب مناقب امبر المؤمنین علیه السلام روایت می کند: وعن هبيرة قال: خطبنا الحسن بن علي فقال: لقد فارقكم رجل بالأمس لم يسبقه الأولون بعلْمٍ، ولم يدركه الآخرون. كان رسول الله صلى الله عليه وسلم يبعثه بالراية، جبريل عن يمينه وميكائيل عن شماله، لا ينصرف حتى يُفتح له رواه أحمد.(صفوة الصفوة، ج1، ص117، دار الحديث، القاهرة، مصر).

[2] . شرح مشكل الآثار، أبو جعفر أحمد بن محمد بن سلامة بن عبد الملك بن سلمة الأزدي الحجري المصري المعروف بالطحاوي (المتوفى: 321هـ)، ج2، ص235، مؤسسة الرسالة:‌»وأن المرادين بما فيها هم رسول الله صلى الله عليه(وآله) وسلم، وعلي، وفاطمة، وحسن، وحسين عليهم السلام دون من سواهم».

[3] . مناقب علی بن ابی طالب علیه السلام و ما نزل من القرآن فی علی، الامام الحافظ ابی بکر احمد بن موسی ابن مردویه الاصبهانی(المتوفی:4140هـ)، ح300، دارالحدیث قم:«ابن مردویه، عن ابن عباس: نزلت فی علی ثلاثمئة آیة».

[4] . همان،‌ص219، ح309-303.

[5] . صحيح الجامع الصغير وزياداته، البانی، ج1، ص482، ح: 2458، المكتب الإسلامي. البانی حکم به صحت این حدیث داده است: (صحيح) ... [حم طب] عن زيد بن ثابت. الروض النضير 977، 978.

[6] . صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيري النيسابوري (المتوفى: 261هـ)، باب الأَمْرِ بِلُزُومِ الْجَمَاعَةِ عِنْدَ ظُهُورِ الْفِتَنِ وَتَحْذِيرِ الدُّعَاةِ إِلَى الْكُفْرِ، ح:4899.

[7] . مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، علي بن (سلطان) محمد، أبو الحسن نور الدين الملا الهروي القاري (المتوفى: 1014هـ)، ج6، ص2674، دار الفكر، بيروت – لبنان.

[8] . كشف المشكل من حديث الصحيحين، جمال الدين أبو الفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد الجوزي (المتوفى: 597هـ)، ج1، ص449، دار الوطن – الرياض:« «يكون بعدِي اثْنَا عشر أَمِيرا كلهم من قُرَيْش» وَفِي رِوَايَة:«لَا يزَال أَمر النَّاس مَاضِيا مَا وليهم اثْنَا عشر رجلا كلهم من قُرَيْش». وَفِي رِوَايَة:«لَا يزَال الدّين قَائِما حَتَّى تقوم السَّاعَة أَو يكون عَلَيْكُم اثْنَا عشر خَليفَة كلهم من قُرَيْش». وَفِي رِوَايَة:«لَا يزَال هَذَا الدّين عَزِيزًا منيعا إِلَى اثْنَي عشر خَليفَة كلهم من قُرَيْش».

[9] . صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيري النيسابوري (المتوفى: 261هـ)، بَابُ النَّاسُ تَبَعٌ لِقُرَيْشٍ، وَالْخِلَافَةُ فِي قُرَيْشٍ، ح:4809، دار الجيل بيروت + دار الأفاق الجديدة ـ بيروت.

[10] . همان، ح:4810.

[11] . همان، 4807.

[12] . تفسير القرآن العظيم، أبو الفداء إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي البصري ثم الدمشقي (المتوفى: 774هـ)، ج3، ص65، دار طيبة للنشر والتوزيع.

[13] . بذل المجهور فی حل ابی داود،‌العلامة المحدث خلیل احمد السهارنفوری، ج17، ص95، دارالکتب العلمیة.

user;675492 نوشت:

به خصوص من تأکید دارم که از کتب اهل سنت اثبات کنم که ائمه (ع) مصداق مؤمنین این آیه

فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون هستند.



بنابرنظر اهل سنت مراد از مؤمنین در این آیه ی 105، سوره ی توبه:«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ»،[1] عموم مؤمنین می باشد؛ لذا در روایات اهل سنت روایاتی وجود دارد که اعمال زندگان به درگذشتگان از نزدیکان و خویشان آنها عرضه می گردد.

احمد بن حنبل در مسند خویش از طریق انس بن مالک از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله روایت می کند که آنحضرت فرمودند:«إِنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَى أَقَارِبِكُمْ وَعَشَائِرِكُمْ مِنَ الْأَمْوَاتِ، فَإِنْ كَانَ خَيْرًا اسْتَبْشَرُوا بِهِ، وَإِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ، قَالُوا: اللهُمَّ لَا تُمِتْهُمْ، حَتَّى تَهْدِيَهُمْ كَمَا هَدَيْتَنَا»؛[2]

همانا اعمالتان بر اموات از خویشان و نزدیکانتان عرضه می گردد؛ پس اگر این اعمال خیر باشد به واسطه ی آن شادمان می گردند و اگر غیر از این باشد می گویند: پروردگارا آنان را نمیران تا اینکه هدایتشان فرمایی، چنانکه ما را مورد هدایت خویش قرار دادی.

بنابراین دیدگاه می توان بیان نمود، که اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این امر اولی بر دیگر انسانها بوده و آنان شاهدان بر اعمال خواهند بود.

موفق باشید.

[/HR] [1] . و بگو: « [هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد، كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست.

[2]. مسند الإمام أحمد بن حنبل، أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني (المتوفى: 241هـ)، ح: 12683، شعيب الأرنؤوط - عادل مرشد، وآخرون، مؤسسة الرسالة.

user;675492 نوشت:
باسلام و خسته نباشید

از کتب معتبر اهل سنت (که وهابی قبول کنه) اثبات کنید که مصداق مهم واژه‌ی «مؤمنین» که در قرآن به کار رفته قرآن ائمه علیهم السلام اند

به خصوص من تأکید دارم که از کتب اهل سنت اثبات کنم که ائمه (ع) مصداق مؤمنین این آیه

فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون

هستند.

به نام خدا

با سلام:

آنها اثبات کنند که نیست!

ما مدعای خویش را با همه ی وجود قبول داریم

آنکه رد می کند باید دلیل ردَش را بگوید!

صدرا;683417 نوشت:
با سلام و عرض ادب

الف) شکی نیست که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برترین خلق خدا بعد از رسول اکرم صلی الله علیه وآله می باشند و جایگاه ایشان با احدی از امت قابل مقایسه نبوده و نخواهد بود.[1]

فضائل آنحضرت در متون عامه بقدری است که نام بردن آنها خود به درازا می انجامد؛ اما از باب نمونه شان نزول آیاتی که در مورد آنحضرت بوده و یا اینکه آنحضرت یکی از مصادیق منحصره بوده اند را ذکر می نمائیم:

1)‌ آیه ی تطهیر که بنابر تصریح نص روایت و گفتار علمای عامه در مورد خمسه ی طیبه نازل شده و احدی غیر ازعترت داخل در آن نبوده است.[2]

2) آیه ی مباهله که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله برترین افراد را برای مباهله به همراه خویش بردند و در این جریان نیز کسی جز خمسه ی طیبه در مقابل اهل کتاب قرار نگرفتند.

3) آیه ی ولایت که در شان امیر المومنین علیه السلام نازل شده است.

4) آیه مودت و دهها آیه ی دیگر که بنابرنقل ابن مردویه اصفهانی(م:410)، در کتاب «مناقب علی بن ابی طالب و ما نزل من القرآن فی علی»، 300 آیه از آیات قرآن در شان امیر المؤمنین علیه السلام نازل شده است.[3]

یکی از روایاتی که ابن مردویه روایت نموده؛ روایتی است که بیانگر آن است که درتمام خطابات آیات قرآن به مؤمنین، امام علی علیه السلام امیر و شریف آنان می باشد: «ابن مردويه، عن ابن عباس، قال: ما نزلت‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا؛ إلّا و عليّ‏ أميرها و شريفها»؛[4] وی از ابن عیاس روایت می کند که نازل نشده این خطاب: ای کسانی که ایمان آوردید؛ الا اینکه علی علیه السلام امیر و شریف آنان می باشد. و این بدان معنا است که امام علی علیه السلام دربالاترین رتبه ی ایمان پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله قرار گرفته است.

ب) با توجه به آیات قرآن و روایات اهل سنت؛ پس از جایگاه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت صدیقه ی طاهره علیها السلام، کسی به رتبه ی امام حسن و امام حسین علیهما السلام نخواهد رسید؛ و آنان مصداق دیگر آیه ی تطهیر و مباهله و هل اتی و...بوده؛ و احدی غیر از خمسه ی طیبه این ویژگی را نداشته و نخواهند داشت.

ج) در حدیث ثقلین که سفارش جاوید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امت خویش می باشد، آنحضرت مردم را به تمسک به قرآن و عترت فرا خوانده اند و بیان فرمودند: تا زمانی که به آن دو تمسک جسته اید هرگز گمراه نخواهید شد وآن دو نیزهرگز از هم جدا نمی گردند تا بر حوض کوثر بر آنحضرت وارد گردند: «إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما» .[5] بر اساس حدیث ثقلین که حدیثی متواتر بوده، همواره باید در کنار قرآن یکی از عترت حضور داشته باشد و معیت با عترت جز با معصومیت سازگاری نخواهد داشت.

مسلم در صحیح خود روایت نموده است:«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»؛[6] کسی که بمیرد و بر گردن وی بیعت امامی نبوده باشد به مرگ جاهلی مرده است.

«ملا علی قاری»، در شرح این حدیث می نویسد:(وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ) أَيْ لِإِمَامٍ (مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً) وَهُوَ مَعْنَى مَا اشْتُهِرَ عَلَى الْأَلْسِنَةِ، وَذَكَرَهُ السَّعْدُ فِي شَرْحِ الْعَقَائِدِ مِنْ حَدِيثِ (مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً) (رَوَاهُ مُسْلِمٌ) .[7] مراد از بیعت، بیعت با امام می باشد و این معنای آنچیزی است که بر زبانها جاری و مشهور است که کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است.

د) بر اساس روایات صحیح اهل سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در خطبه ی غدیر به آمدن دوازده خلیفه بشارت دادند که به نقل سه روایت صحیح اکتفاء می گردد:[8]

1. مسلم به سندش از جابر بن سمرة نقل می کند که وی گفت: با پدرم بر پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وارد شديم، شنيديم که مي فرمود:«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا يَنْقَضِي حَتَّى يَمْضِيَ فِيهِمِ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً»، قَالَ: ثُمَّ تَكَلَّمَ بِكَلَامٍ خَفِيَ عَلَيَّ، قَالَ: فَقُلْتُ لِأَبِي: مَا قَالَ؟ قَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»؛[9] اين امر منقضی نمي‏ شود تا آن‏که دوازده خليفه در ميان آنان بگذرد. آن‏گاه تکلّم به کلامی نمود که بر من مخفی ماند، از پدرم سؤال کردم رسول خدا چه فرمود: پدرم در جواب گفت: همه آن‏ها از قريش می باشند.

2. و نيز مسلم از جابر نقل کرده که از رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيدم که مي‏ فرمود:«لَا يَزَالُ أَمْرُ النَّاسِ مَاضِيًا مَا وَلِيَهُمُ اثْنَا عَشَرَ رَجُلًا»، ثُمَّ تَكَلَّمَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِكَلِمَةٍ خَفِيَتْ عَلَيَّ، فَسَأَلْتُ أَبِي: مَاذَا قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ (وآله)وَسَلَّمَ؟ فَقَالَ: «كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ»،[10] دائماً امر مردم گذرا است تا آن‏که دوازده مرد متولّي آنان گردند. آن‏گاه تکلم به کلمه ‏ای فرمود که بر من مخفی ماند. از پدرم سؤال کردم که رسول خدا صلي الله عليه وآله چه فرمود: گفت: فرمود: همه آن‏ها از قريش می باشند.

3. ودر روایت دیگری از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می کند:«قَالَ عَبْدُ اللَّهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه(وآله) وسلم:« لاَ يَزَالُ هَذَا الأَمْرُ فِى قُرَيْشٍ مَا بَقِىَ مِنَ النَّاسِ اثْنَانِ»؛[11]برای همیشه این امر(خلافت) در میان قریش باقی خواهد ماند؛ ما دامی که از انسانها دو نفر در روی زمین باقی مانده باشند.

ابن کثیر در مورد این روایت می نویسد:«وَمَعْنَى هَذَا الْحَدِيثِ الْبِشَارَةُ بِوُجُودِ اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً صَالِحًا يُقِيمُ الْحَقَّ وَيَعْدِلُ فِيهِمْ... والظاهر أن مِنْهُمُ الْمَهْدِيُّ الْمُبَشَّرُ بِهِ فِي الْأَحَادِيثِ الْوَارِدَةِ بِذِكْرِهِ...»؛[12] و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه ی صالح است که قیام به حق می نمایند و عدل را بر پا می دارند...و ظاهر آن است که مهدی که بشارت آن در احادیث داده شده است یکی از آنان باشد.

خلیل احمد سهارنفوری(م:1346هـ)، در کتاب«بذل المجهود فی حل ابی داود»،‌ در توضیح این حدیث می نویسد:«...و آخرهم الامام المهدی علیه السلام و عندی هذا هوالحق»،[13] برخی معتقدند آخرین خلفای دوازده گانه امام مهدی علیه السلام می باشد و این قول در نزد من قول حق می باشد.

ه) ائمه ی شیعه علیهم السلام به اتفاق امت اسلامی اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بوده اند وکسی چنین امری را انکار ننموده است و در هیچ عصری از اعصار زندگانی امامان علیهم السلام کسی یافت نشد که خود را برتر از آنان از نظر حسب و شرف و پاکی و علم و صداقت و بزرگی ...بداند؛ لذا با مجموع مطالب فوق بیان می داریم که همه ی امامان شیعه علیهم السلام در راس همه ی مؤمنین و امام و مقتدای آنان خواهند بود.

موفق باشید.

سلام

شما بیان کردید با این روایات که که امامان شیعه برترین مومنین هستند
ولی چگونه می توانید نشان دهید که واژه مومنین انحصار به امامان دارد ؟

user;675492 نوشت:
باسلام و خسته نباشید

از کتب معتبر اهل سنت (که وهابی قبول کنه) اثبات کنید که مصداق مهم واژه‌ی «مؤمنین» که در قرآن به کار رفته قرآن ائمه علیهم السلام اند

به خصوص من تأکید دارم که از کتب اهل سنت اثبات کنم که ائمه (ع) مصداق مؤمنین این آیه فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون هستند.

باسلام خدمت شما

منظور از مومنین در آیه مذکور بطور خاص، ائمه هستند نه مومنین حقیقی (اولیای الهی)!

علت اینکه منظور از مومنون، ائمه اند اینست که ایشان در هر دوره زمانی بعنوان انسان کامل حضور دارند و انسان کامل همانطور که در عرفان اسلامی شیعه و سُنی هست یک نفر است نه چند نفر! و دیگر مومنین به انسان کامل قرب معنوی دارند!

وقتی انسان کامل یک نفر است پس به یک نفر اعمال در هر دوره ای عرضه میشود چون بالاترین مقام را دارد و اعمال دیگر مومنین هم به ایشان عرضه میشود! و ائمه در روز قیامت میزانِ اعمال انسانها هستند!

دلیل دیگر اینکه اگر منظور از مومنون،علاوه بر ائمه، مومنین حقیقی یعنی اولیای الهی هم باشند خب اولیای الهی دارای مراتب هستند و هر ولیّ بر اعمال ولی درجه پایینتر از خود اطلاع دارد و چون در مراتب ولایت، انسان کامل که امام هست در بالاترین مقام قرار دارد پس وی شاهد و مطلع اعمال همه انسانها حتی جمیع اولیای الهی (مومنین حقیقی) هست

موضوع قفل شده است