سلام و عرض ادب
دوستان بزرگوار با تشکر از شرکت شما در مباحث و گفتگوهای دینی لطفا قوانین سایت و آداب گفتگو و مناظرات علمی و دینی را رعایت کنید و از بحث های دو طرفه خود داری کنید تا شاهد حذف و ویرایش پست های خود نباشید
با تشکر
جالب است بنده فتوا از ابن تيميه مي آورم باز من محكوم مي شوم
ابن تيميه مي گويد عالمان ما الاغ را زنده كرده اند باز من محكوم مي شوم
ابن تميمه مي گويد بنده لوح محفوظه دارم و خدا مي گويد كسي جز انبياء علم غيب ندارد و ابن تيميه خود را وارد دايره انبياء مي كند باز من محكوم مي شوم
ابن تيميه خود را وارد دايره انبياء مي كند و مي گويد انبياء مي توانند مرده زنده كنند باز من محكوم مي شوم
ابن تيميه مي گويد صالحان مي توانند مرده زنده كنند در صورتي كه خودش را بالاتر از صالحان و در مرتبه انبياء مي داند باز من محكوم مي شوم
اين ديگر چه سيره و روش علمي هست كه شما دوستان داريد بنده در ان متحير هستم
هر چه دليل از كتب هاي ديگر ابن تيميه مي اورم باز مي گوييد من اشتباه مي كنم
شما در پست اول گفتید :
ونحن لا نحس من أنفسنا عجزا عن إبراء الأکمه والأبرص وإحیاء الموتى ونحو هذه الامور
دلیل آوردم که این سخن ابن تیمیه نیست جواب ندادید.
شما ثابت کن ابن تیمیه می گوید من این کار ها را می توانم انجام دهم چیز دیگری را نمی خواهد ثابت کنی.
و یا یکی از این ها را ثابت کن:
kheymegahabalfazl;364825 نوشت:
ابن تميمه مي گويد بنده لوح محفوظه دارم
kheymegahabalfazl;364825 نوشت:
ابن تيميه خود را وارد دايره انبياء مي كند
kheymegahabalfazl;364825 نوشت:
در صورتي كه خودش را بالاتر از صالحان و در مرتبه انبياء مي داند
kheymegahabalfazl;364825 نوشت:
ين ديگر چه سيره و روش علمي هست كه شما دوستان داريد بنده در ان متحير هستم
تهمت زدن هم بسیار راحت شده شما حرف بی منطق می زنی انتظار داری قبول کنیم؟
kheymegahabalfazl;364825 نوشت:
هر چه دليل از كتب هاي ديگر ابن تيميه مي اورم باز مي گوييد من اشتباه مي كنم
تو دلیل می آوری آسمان ابری است بعد می گویی پس ابن تیمیه دروغگو است!!!!
یک چیز بی ربط می آوری که ابن تیمیه می گوید انبیا و صالحان کراماتی داشتند بعد می گویی ابن تیمیه گفته این ها کرامات من بود!!!!
شما همان چیز هایی را که گفتم ثابت کن کرامات انبیا پیش کش!
نمی دانم چرا این تاپیک را مدام باز و بسته می کنند!!!!
ونحن لا نحس من أنفسنا عجزا عن إبراء الأکمه والأبرص وإحیاء الموتى ونحو هذه الامور
سایت ولیعصر و آقای قزوینی و ... همه متوجه شدند این سخن ابن تیمیه نیست! اما شما مدام اصرار می ورزید در حالی که چندین دلیل ارایه شد و به هیچ یک جوابی ندادید:
هذا كلام القاضي أبي بكر، ومن وافقه یعنی چه و کدام کلام کلام قاضی ابوبکر است؟؟؟ اینکه بعد از آن نوشته شده رد شیخ الاسلام علیهم ابن تیمیه چه چیزی را رد می کند؟؟؟ حرف خودش را؟؟؟
ask;364816 نوشت:
به شما گفتم این سخن قاضی ابوبکر باقلانی است.و ابن تیمیه آن را نقل کرده
می توانی به کتاب البیان ابوبکر باقلانی ص 12 مراجعه کنی و این متن را ببینی!
دیگه وقت توضیح ندارم چون من هر چه می گم تو یک چیز دیگر برداشت می کنی
العاقل یکفیه الاشاره.
اما چون جوابی در این موارد نداری بحث را عوض کردی!!!!
شما در پست اول گفتید :
ونحن لا نحس من أنفسنا عجزا عن إبراء الأکمه والأبرص وإحیاء الموتى ونحو هذه الامور
دلیل آوردم که این سخن ابن تیمیه نیست جواب ندادید.
شما ثابت کن ابن تیمیه می گوید من این کار ها را می توانم انجام دهم چیز دیگری را نمی خواهد ثابت کنی.
و یا یکی از این ها را ثابت کن:
ask;364869 نوشت:
تهمت زدن هم بسیار راحت شده شما حرف بی منطق می زنی انتظار داری قبول کنیم؟
جناب اسك كسي با هياهو نتاونسته حقانيتي را اثبات كنه شما هم نمي تواني و به جاي فرار از بحث و نشر مطالب بي مورد و بي ارتباط مطالب بنده را به صورت علمي نقد كن و نه اينكه بيايي و فقط ادعا كني بنده كلي روايت از ابن تيميه اورده ام كه اين تيميه مي گويد چه كساني الاغ و اسب و غيره زنده كرده اند و شما مي اييد مطالبي به بنده ارائه مي دهي كه اساس علمي ندارد
ask;364869 نوشت:
شما ثابت کن ابن تیمیه می گوید من این کار ها را می توانم انجام دهم چیز دیگری را نمی خواهد ثابت کنی.
بنده ثابت كردم آيا شما تمكين مي كنيد و دست از شيخ الاسلامتان بر مي داريد جناب اسك؟
مشخص است به ايشان بسيار علاقه داريد كه اينگونه براي عدم مندراورديهايش مي كوشيد
همين ترجمه هاي غلط شما براي ما كفايت مي كند كه بدانيم شما چقدر دركلام خود صادق نيستيد
واقعا من در این همه ادعاهای شما مانده ام، خجالت نمی کشید تهمت می زنید؟؟
شما که از اول بحث یک متن آوردید با ترجمه غلط و من اشتباهتان را به شما یاد آور شدم آنوقت می گویید من غلط ترجمه کردم؟ما لکم کیف تحکمون؟
kheymegahabalfazl;364764 نوشت:
و من أصول أهل السنة و الجماعة التصديق بكرامات الأولياء و ما يجري الله علي أيديهم من خوارق العادات و أنواع القدرة و التأثيرات.
از عقايد أهل سنت و جماعت اين است كه كرامات أولياء را تصديق مي‌كنند و معتقدند كه آنها ولايت تكويني داشتند و در جهان تأثير مي‌گذاشتند.
ابن تيميه - مجموع فتاوي، جلد 3، صفحه 156
من ترجمه غلط می کنم یا شما؟؟ ما لکم کیف تحکمون؟
کدام کلمه معنی ولایت تکوینی می دهد؟ چشممان روشن شد که ابن تیمیه از ولایت تکوینی صحبت می کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهشا تهمت نزید،من دیگر با شما که تعصب دارید و تهمت می زنید حرفی ندارم. حرف آخر را هم از زبان کارشناس سایت نقل می کنم:
صدرا;363357 نوشت:
با سلام و عرض ادب
ابن تیمیه در این کلام دو مقدمه را از سوی اشاعره نقل می نماید که مقدمه ی دوم را شما آوردید. سپس ابن تیمیه در پاسخ می گوید این کلام قاضی ابی بکر باقلانی است و هر دو مقدمه ادعایی بدون دلیل است.
موفق باشید.
صدرا;363275 نوشت:
با سلام و عرض ادب
چنین نسبتی به ابن تیمیه وارد نمی باشد؛ و وی چنین ادعایی برای خویش ننموده است؛ زیرا وی در این کتاب در صدد بیان حقیقت اعجاز و راههای تشخیص آن و بیان اقوال پیرامون آن است و در این سطور وی به نقل کلام اشاعره و نقد سخن قاضی ابی بکر باقلانی از بزرگان اشاعره پرداخته است.
پاره اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرا مى دهند; ولى بر دلهاى آنان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند; و در گوش هاى آنها، سنگينى قرار داده ايم. و اگر هر نشانه اى را ببينند، ايمان نمى آورند;تا آن جا كه وقتى به سراغ تو مى آيند با تو مجادله مى كنند; و كافران مى گويند: «اينها فقط افسانه هاى پيشينيان است.»
کدام کلمه معنی ولایت تکوینی می دهد؟ چشممان روشن شد که ابن تیمیه از ولایت تکوینی صحبت می کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهشا تهمت نزید،من دیگر با شما که تعصب دارید و تهمت می زنید حرفی ندارم. حرف آخر را هم از زبان کارشناس سایت نقل می کنم:
جناب برو خدا روزيت را جاي ديگر حواله دهد
انتظار ما از شما اين بود كه به جاي صحبت هايي كه بنيه و اساس علمي ندارد مي رفتيد تحقيقي مي كرديد تا به نتيجه مي رسيديد كه منظر بنده از ولايت تكويني تفسير ان جمله است زيرا تصرفات در تبيعت نياز به ولايت و اراده تكويني دارد زيرا هر آنچه كه مربط به قدرت الله تبارك و تعالي هست و به اذن او باشد مي شود ولايت تكويني
متاسفانه شما همچنان در اتهام زني خود شهسواري مي كنيد دوست عزيز
اين همه مطالب بنده ارسال كردم و شما از پاسخ گويي به ان عاجز مانديد و فرار كرديد و فرار در بحث هم به معناي عدم حقانيت هست كه اين موضوع براي يك خواننده به وضوح روشن است
كمي بضاعت علمي خود را ارتقاء دهيد تا بتوانيد هم حرف خودتان را اثبات كنيد و اينقدر هم با گمانه زني و احتمالات و اتهام كارتان را پيش نبريد
پاره اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرا مى دهند; ولى بر دلهاى آنان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند; و در گوش هاى آنها، سنگينى قرار داده ايم. و اگر هر نشانه اى را ببينند، ايمان نمى آورند;تا آن جا كه وقتى به سراغ تو مى آيند با تو مجادله مى كنند; و كافران مى گويند: «اينها فقط افسانه هاى پيشينيان است.»
kheymegahabalfazl;364874 نوشت:
چرا شما هر چيزي را كه دوست داريد به ديگران نسبت مي دهيد دوست عزيز؟
این کار شماست که چیزی که ابن تیمیه نگفته (نحن لا نحس من ...) به او نسبت می دهید و وقتی به شما می گویم این کار را نکنید می گویید انما نحن المصلحون! الا انهم هم ....
kheymegahabalfazl;364874 نوشت:
بنده نيازي به موسسه تحقيقاتي ولي عصر ندارم چون مطلبم را از ان جا نگرفتم
از طرفی می گویید آقای قزوینی گفته فلان و ...
مگر نمی دانید این موسسه زیر نظر آقای قزوینی است!!!
بله شما حرف هیچ کسی را قبول نمی کنید کارشناس سایت می گوید قبول نمی کنید
سایت ولیعصر بگوید قبول نمی کنید
من با دلیل بگویم قبول نمی کنید و هیچ پاسخی به نقد های من نمی دهید.
پاره اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرا مى دهند; ولى بر دلهاى آنان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند; و در گوش هاى آنها، سنگينى قرار داده ايم. و اگر هر نشانه اى را ببينند، ايمان نمى آورند;تا آن جا كه وقتى به سراغ تو مى آيند با تو مجادله مى كنند; و كافران مى گويند: «اينها فقط افسانه هاى پيشينيان است.»
سلام علیکم
علیرغم درخواستی که مدیریت محترم سایت از کاربران شرکت کننده در بحث مبنی بر رعایت قوانین انجمن داشتند ، متاسفاته شاهد جدال و گفتگوهای دو طرفه هستیم که غالبا ربطی به موضوع اصلی نداره .
لذا تاپیک تا حضور مجدد کارشناس و اظهار نظر ایشون و جمع بندی بسته خواهد بود .
جالب است بنده فتوا از ابن تيميه مي آورم باز من محكوم مي شوم
ابن تيميه مي گويد صالحان مي توانند مرده زنده كنند در صورتي كه خودش را بالاتر از صالحان و در مرتبه انبياء مي داند باز من محكوم مي شوم
اين ديگر چه سيره و روش علمي هست كه شما دوستان داريد بنده در ان متحير هستم
:Gol:
با سلام و عرض ادب
الف)اینکه ابن تیمیه مبغض اهل بیت علیهم السلام است که در هر جا نامی از آنان برده در صدد کم فروغ نمودن نور آنان به زعم باطل خویش نموده شکی در آن نیست. وی در هر جا که به منقبتی از اهل بیت علیهم السلام می رسد در صدد نقد سندی و دلالی است، و هنگامی که از این امر نا امید می گردد در صدد بیان عدم اختصاص آن منقبت به اهل بیت علیهم السلام می گردد؛ اما با این حال مشاهده می شود که چگونه در مقابل احادیث موضوعه در مورد برخی سکوت و یا بدان استدلال نیز می نماید.
ب)ابن تیمیه در برخی از کتب خود کراماتی از صحابه و تابعین نقل نموده که اگر شیعه بدانها معتقد گردد مر تکب شرک شده؛ همچون احیای موتی توسط برخی از پیروان انبیا (النبوات،ص213) و کرامات دیگری که در کتاب:( مجموع الفتاوي،ج11،ص281.)و (الفرقانُ بينَ أولياءِ الرَّحمَنِ وأولياءِ الشَّيْطانِ) بدانها پرداخته است. اما سخن بر سر این است که در این قسمت ابن تیمیه در صدد بیان چنین مطلبی نیست و این گفتار مر بوط به وی نمی باشد؛ لذا اینکه شخصی به این قسمت استناد کند مبنی بر اینکه او چنین اعتقادی دارد سخنی خلاف واقع است.
ج)همچنان که قبلا هم گفته شد، چنین سخنی که ابن تیمیه در این قسمت از کتاب:«النبوات» گفته باشد که من قدرت بر احیای موتی دارم صحیح نمی باشد؛ بلکه در این بخش ابن تیمیه در صدد نقد کلام اشاعره پیرامون حقیقت اعجاز است.ابن تیمیه استدلال اشاعره را در ضمن دو مقدمه بیان می دارد و در پایان می گوید که هر دو مقدمه فاقد دلیل می باشند:
(وهذا القول، وهو: أنّ المعجزة لا تكون إلاَّ مقدورة للرب، لا للعباد: قولُ كثيرٍ من أهل الكلام؛ من القدرية[1]والمثبتة للقدر، وغيرهم. ثمّ إنّهم لمّا طُولبوا بالدليل على أنّه لا يجوز أن تقدر العباد على مثل: إبراء الأكمه، والأبرص، وإحياء الموتى، ونحو ذلك مما ذكروا أنّه يمتنع أن يكون مقدوراً لغير الله، اعتمدوا في الدلالة على (أنّ القابل للشيء لا يخلو عنه وعن ضده)، فلو جاز أن يكون العبد قادراً على هذه الأمور، لوجب أن لا يخلو من ذلك ومن ضده؛ وهو العجز، أو القدرة على ضدّذلك الفعل؛ كما يقولونه في فعل العبد إنّه إذا لم يقدر على الفعل، فلا بُدّ أن يكون عاجزاً، أو قادراً على ضدّه.
هذا احتجاج من يقول القدرة مع الفعل،[2] والقدرة عنده لا تصلح للضدّين؛ كالأشعرية، فيقول: لا يخلو من القدرة، أو العجز، فهذه مقدمة.
والمقدمة الثانية: ونحن لا نحسّ من أنفسنا عجزاً عن إبراء الأكمه، والأبرص، وإحياء الموتى، ونحو هذه الأمور، لكنّا غير قادرين عليها، ولا يجوز أن نقدر عليها. وهؤلاء يقولون: لا يكون الشيء عاجزاً إلاَّ عمّا يصحّ أن يكون قادراً عليه، بخلاف ما لا يصحّ أن يكون قادراً عليه، فلا يصحّ أن يكون عاجزاً عنه. ولهذا قالوا: لا ينبغي أن تُسمّى هذه معجزات؛ لأنّ ذلك يقتضي أنّ الله أعجز العباد عنها، وإنما يعجز العباد عما يصحّ قدرتهم عليه. هذا كلام القاضي أبي بكر، ومن وافقه.
رد ابن تیمیه عليهم
وكلا المقدمتين دعوى مجردة لم يقم على واحدة منها حجة...).
بنابراین ابن تیمیه در این قسمت نگفته که من قدرت بر زنده نمودن مردگان را دارم؛ هر چند که ممکن است در جاهای دیگری برای خود چنین شانی را قائل بوده باشد.
موفق باشید.
[/HR][=Calibri][1]. القدرية من الألفاظ المشتركة. فالقدرية النفاة هم الذين ينفون الإرادة عن الله تعالى، ويقولون بأنّ العبد يخلق فعل نفسه. وهذا المعروف من معتقد المعتزلة في القدر. والقدرية المثبتة الذين يجعلون العبد مجبوراً على أفعاله. [=Calibri][2]. هذا قول الأشاعرة. انظر: التمهيد للباقلاني ص 46. والإرشاد للجويني ص 219-220.ويقصد ابن تیمیه بهذا الكلام أن يُبيّن أنّهم يقولون: القدرة تكون مع الفعل، لا كما يقوله أهل السنة والجماعة: أنّ القدرة تكون قبل الفعل، ومع الفعل. انظر: درء تعارض العقل والنقل 1/60-62 ، 9/241-242. ومجموع الفتاوى 8/129-130، 290-292، 371-376، 10/32، 18/172-173. وشرح الطحاوية ص 45.
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام و عرض ادب
دوستان بزرگوار با تشکر از شرکت شما در مباحث و گفتگوهای دینی لطفا قوانین سایت و آداب گفتگو و مناظرات علمی و دینی را رعایت کنید و از بحث های دو طرفه خود داری کنید تا شاهد حذف و ویرایش پست های خود نباشید
با تشکر
جالب است بنده فتوا از ابن تيميه مي آورم باز من محكوم مي شوم
ابن تيميه مي گويد عالمان ما الاغ را زنده كرده اند باز من محكوم مي شوم
ابن تميمه مي گويد بنده لوح محفوظه دارم و خدا مي گويد كسي جز انبياء علم غيب ندارد و ابن تيميه خود را وارد دايره انبياء مي كند باز من محكوم مي شوم
ابن تيميه خود را وارد دايره انبياء مي كند و مي گويد انبياء مي توانند مرده زنده كنند باز من محكوم مي شوم
ابن تيميه مي گويد صالحان مي توانند مرده زنده كنند در صورتي كه خودش را بالاتر از صالحان و در مرتبه انبياء مي داند باز من محكوم مي شوم
اين ديگر چه سيره و روش علمي هست كه شما دوستان داريد بنده در ان متحير هستم
هر چه دليل از كتب هاي ديگر ابن تيميه مي اورم باز مي گوييد من اشتباه مي كنم
بنده قضاوت را با مخاطبين و خواننده ها واگذار مي كنم تا انها خودشان تصميم بگيرند
موفق و مويد باشيد:Gol:
شما در پست اول گفتید :
ونحن لا نحس من أنفسنا عجزا عن إبراء الأکمه والأبرص وإحیاء الموتى ونحو هذه الامور
دلیل آوردم که این سخن ابن تیمیه نیست جواب ندادید.
شما ثابت کن ابن تیمیه می گوید من این کار ها را می توانم انجام دهم چیز دیگری را نمی خواهد ثابت کنی.
و یا یکی از این ها را ثابت کن:
تهمت زدن هم بسیار راحت شده شما حرف بی منطق می زنی انتظار داری قبول کنیم؟
تو دلیل می آوری آسمان ابری است بعد می گویی پس ابن تیمیه دروغگو است!!!!
یک چیز بی ربط می آوری که ابن تیمیه می گوید انبیا و صالحان کراماتی داشتند بعد می گویی ابن تیمیه گفته این ها کرامات من بود!!!!
شما همان چیز هایی را که گفتم ثابت کن کرامات انبیا پیش کش!
نمی دانم چرا این تاپیک را مدام باز و بسته می کنند!!!!
سایت ولیعصر و آقای قزوینی و ... همه متوجه شدند این سخن ابن تیمیه نیست! اما شما مدام اصرار می ورزید در حالی که چندین دلیل ارایه شد و به هیچ یک جوابی ندادید: هذا كلام القاضي أبي بكر، ومن وافقه
یعنی چه و کدام کلام کلام قاضی ابوبکر است؟؟؟
اینکه بعد از آن نوشته شده رد شیخ الاسلام علیهم
ابن تیمیه چه چیزی را رد می کند؟؟؟ حرف خودش را؟؟؟
اما چون جوابی در این موارد نداری بحث را عوض کردی!!!!
اصلا می دانی بحث کتای نبوات ابن تیمیه در چه موردی است و درباره چه در کتابش مطلب نوشته؟
شما همان جمله که در پست اولتان زدید را ثابت کنید از ابن تیمیه است بعدا جملات دیگر او را بیاورید!!!
اما چه کنم که سخن منطقی به گوش یعضی از افراد نمی رود!!
کسانی که سایت های تحقیقاتی (ولیعصر) دارند و این جمله را نشر دادند اعتراف کردند این جمله ابن تیمیه نیست اما شما خیر....!!!!
شما بروید موسسه تحقیقاتی ولیعصر را قانع کنید بعد جواب من را بدهید.
همين جمله شما نشان از عدم تقدم تدبر شما بر نوشته هايتان دارد زيرا خود سايت ولي عصر در همان جا گفت ما اين مقاله را ننوشتيم بلكه برايمان ارسال كردند
حالا ديدي كي تعصب دارد و كه تدبر نمي كند
چرا شما هر چيزي را كه دوست داريد به ديگران نسبت مي دهيد دوست عزيز؟
در ضمن براي من اثبات شد شما اگر در مقام ناقد هستيد بحث علمي كنيد و نه گمانه زني
بنده نيازي به موسسه تحقيقاتي ولي عصر ندارم چون مطلبم را از ان جا نگرفتم
جناب چرا شما اينقدر دروغ به ديگران نسبت مي دهيد؟
اگر بنده كليپ ايت الله قزويني را اوردم كه خود ايشان مي گويد اين كلام ابن تيميه هست آنوقت چه مي گوييد باز هم مي گوييد فلان و بهمان؟
همين ترجمه هاي غلط شما براي ما كفايت مي كند كه بدانيم شما چقدر دركلام خود صادق نيستيد
برايم بسيار جالب هست كه اينقدر از ابن تيميه حمايت مي كني
خيلي برايم جالب شده است
جناب اسك كسي با هياهو نتاونسته حقانيتي را اثبات كنه شما هم نمي تواني و به جاي فرار از بحث و نشر مطالب بي مورد و بي ارتباط مطالب بنده را به صورت علمي نقد كن و نه اينكه بيايي و فقط ادعا كني بنده كلي روايت از ابن تيميه اورده ام كه اين تيميه مي گويد چه كساني الاغ و اسب و غيره زنده كرده اند و شما مي اييد مطالبي به بنده ارائه مي دهي كه اساس علمي ندارد
بنده ثابت كردم آيا شما تمكين مي كنيد و دست از شيخ الاسلامتان بر مي داريد جناب اسك؟
مشخص است به ايشان بسيار علاقه داريد كه اينگونه براي عدم مندراورديهايش مي كوشيد
مشكل از ارائه مطالبي هست كه كسي مي ايد ادعا مي كند كه دكتر قزويني هم پي برده كه اشتباه كرده اما از او سندي ندارد
مشكل اينجاست كسي مي ايد ادعا مي كند و در صورتي براي ادعاي خود مدرك ندارد
مشكل اينجاست كه دكتر قزويني خودشان مي گويد اين كلام ابن تيميه هست اما شما مي گوييد نه قزويني هم به اشتباه خود پي برده
مشكل اينجاست قزويني در مباحثاتش مي گويد اگر بنده حرف اشتباهي زدم دوستان بيايند اثبات كنند بعد شما مي گويي و در روز روشن به او اتهام اشتباه كردن مي زني
ايا اين روش علمي بحث كردن هست كه فقط به ديگران دروغ نسبت دهيم؟
بعد بگوييد چرا اينقدر باز و بسته مي شود
واقعا من در این همه ادعاهای شما مانده ام، خجالت نمی کشید تهمت می زنید؟؟
شما که از اول بحث یک متن آوردید با ترجمه غلط و من اشتباهتان را به شما یاد آور شدم آنوقت می گویید من غلط ترجمه کردم؟ما لکم کیف تحکمون؟
من ترجمه غلط می کنم یا شما؟؟ ما لکم کیف تحکمون؟
کدام کلمه معنی ولایت تکوینی می دهد؟ چشممان روشن شد که ابن تیمیه از ولایت تکوینی صحبت می کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خواهشا تهمت نزید،من دیگر با شما که تعصب دارید و تهمت می زنید حرفی ندارم. حرف آخر را هم از زبان کارشناس سایت نقل می کنم:
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَ في آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لا يُؤْمِنُوا بِها حَتّى إِذا جاؤُكَ يُجادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلّا أَساطيرُ الْأَوَّلينَ
پاره اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرا مى دهند; ولى بر دلهاى آنان پرده ها افكنده ايم تا آن را نفهمند; و در گوش هاى آنها، سنگينى قرار داده ايم. و اگر هر نشانه اى را ببينند، ايمان نمى آورند;تا آن جا كه وقتى به سراغ تو مى آيند با تو مجادله مى كنند; و كافران مى گويند: «اينها فقط افسانه هاى پيشينيان است.»
حکم الله بینی و بینک و هو خیر الحاکمین.
جناب برو خدا روزيت را جاي ديگر حواله دهد
انتظار ما از شما اين بود كه به جاي صحبت هايي كه بنيه و اساس علمي ندارد مي رفتيد تحقيقي مي كرديد تا به نتيجه مي رسيديد كه منظر بنده از ولايت تكويني تفسير ان جمله است زيرا تصرفات در تبيعت نياز به ولايت و اراده تكويني دارد زيرا هر آنچه كه مربط به قدرت الله تبارك و تعالي هست و به اذن او باشد مي شود ولايت تكويني
متاسفانه شما همچنان در اتهام زني خود شهسواري مي كنيد دوست عزيز
اين همه مطالب بنده ارسال كردم و شما از پاسخ گويي به ان عاجز مانديد و فرار كرديد و فرار در بحث هم به معناي عدم حقانيت هست كه اين موضوع براي يك خواننده به وضوح روشن است
كمي بضاعت علمي خود را ارتقاء دهيد تا بتوانيد هم حرف خودتان را اثبات كنيد و اينقدر هم با گمانه زني و احتمالات و اتهام كارتان را پيش نبريد
شما حتي به ايت الله قزويني هم تهمت زديد
وسلام علي من اتبع الهدي
پناه بر خدا از تهمت زنی! من کجا گفتم سایت ولیعصر این را نوشته گفتم این را نشر می دهد! تفاوت این دو را متوجه می شوی؟
این کار شماست که چیزی که ابن تیمیه نگفته (نحن لا نحس من ...) به او نسبت می دهید و وقتی به شما می گویم این کار را نکنید می گویید انما نحن المصلحون! الا انهم هم ....
از طرفی می گویید آقای قزوینی گفته فلان و ...
مگر نمی دانید این موسسه زیر نظر آقای قزوینی است!!!
بله شما حرف هیچ کسی را قبول نمی کنید کارشناس سایت می گوید قبول نمی کنید
سایت ولیعصر بگوید قبول نمی کنید
من با دلیل بگویم قبول نمی کنید و هیچ پاسخی به نقد های من نمی دهید.
ههه در ترجمه تفسیر هم می کنید!!!
ما شاء الله به این رو!!! شما پاسخ یکی از نقد های من را ندادید و از روی هوا و هوس گفتید این سخن ابن تیمیه است همچنان منتظر جواب شما هستم!!
به نام خدا
سلام علیکم
علیرغم درخواستی که مدیریت محترم سایت از کاربران شرکت کننده در بحث مبنی بر رعایت قوانین انجمن داشتند ، متاسفاته شاهد جدال و گفتگوهای دو طرفه هستیم که غالبا ربطی به موضوع اصلی نداره .
لذا تاپیک تا حضور مجدد کارشناس و اظهار نظر ایشون و جمع بندی بسته خواهد بود .
والسلام علی من اتبع الهدی
با سلام و عرض ادب
الف) اینکه ابن تیمیه مبغض اهل بیت علیهم السلام است که در هر جا نامی از آنان برده در صدد کم فروغ نمودن نور آنان به زعم باطل خویش نموده شکی در آن نیست. وی در هر جا که به منقبتی از اهل بیت علیهم السلام می رسد در صدد نقد سندی و دلالی است، و هنگامی که از این امر نا امید می گردد در صدد بیان عدم اختصاص آن منقبت به اهل بیت علیهم السلام می گردد؛ اما با این حال مشاهده می شود که چگونه در مقابل احادیث موضوعه در مورد برخی سکوت و یا بدان استدلال نیز می نماید.
ب) ابن تیمیه در برخی از کتب خود کراماتی از صحابه و تابعین نقل نموده که اگر شیعه بدانها معتقد گردد مر تکب شرک شده؛ همچون احیای موتی توسط برخی از پیروان انبیا (النبوات،ص213) و کرامات دیگری که در کتاب:( مجموع الفتاوي،ج11،ص281.)و (الفرقانُ بينَ أولياءِ الرَّحمَنِ وأولياءِ الشَّيْطانِ) بدانها پرداخته است. اما سخن بر سر این است که در این قسمت ابن تیمیه در صدد بیان چنین مطلبی نیست و این گفتار مر بوط به وی نمی باشد؛ لذا اینکه شخصی به این قسمت استناد کند مبنی بر اینکه او چنین اعتقادی دارد سخنی خلاف واقع است.
ج) همچنان که قبلا هم گفته شد، چنین سخنی که ابن تیمیه در این قسمت از کتاب:«النبوات» گفته باشد که من قدرت بر احیای موتی دارم صحیح نمی باشد؛ بلکه در این بخش ابن تیمیه در صدد نقد کلام اشاعره پیرامون حقیقت اعجاز است.ابن تیمیه استدلال اشاعره را در ضمن دو مقدمه بیان می دارد و در پایان می گوید که هر دو مقدمه فاقد دلیل می باشند:
(وهذا القول، وهو: أنّ المعجزة لا تكون إلاَّ مقدورة للرب، لا للعباد: قولُ كثيرٍ من أهل الكلام؛ من القدرية[1]والمثبتة للقدر، وغيرهم.
ثمّ إنّهم لمّا طُولبوا بالدليل على أنّه لا يجوز أن تقدر العباد على مثل: إبراء الأكمه، والأبرص، وإحياء الموتى، ونحو ذلك مما ذكروا أنّه يمتنع أن يكون مقدوراً لغير الله، اعتمدوا في الدلالة على (أنّ القابل للشيء لا يخلو عنه وعن ضده)، فلو جاز أن يكون العبد قادراً على هذه الأمور، لوجب أن لا يخلو من ذلك ومن ضده؛ وهو العجز، أو القدرة على ضدّذلك الفعل؛ كما يقولونه في فعل العبد إنّه إذا لم يقدر على الفعل، فلا بُدّ أن يكون عاجزاً، أو قادراً على ضدّه.
هذا احتجاج من يقول القدرة مع الفعل،[2] والقدرة عنده لا تصلح للضدّين؛ كالأشعرية، فيقول: لا يخلو من القدرة، أو العجز، فهذه مقدمة.
والمقدمة الثانية: ونحن لا نحسّ من أنفسنا عجزاً عن إبراء الأكمه، والأبرص، وإحياء الموتى، ونحو هذه الأمور، لكنّا غير قادرين عليها، ولا يجوز أن نقدر عليها. وهؤلاء يقولون: لا يكون الشيء عاجزاً إلاَّ عمّا يصحّ أن يكون قادراً عليه، بخلاف ما لا يصحّ أن يكون قادراً عليه، فلا يصحّ أن يكون عاجزاً عنه. ولهذا قالوا: لا ينبغي أن تُسمّى هذه معجزات؛ لأنّ ذلك يقتضي أنّ الله أعجز العباد عنها، وإنما يعجز العباد عما يصحّ قدرتهم عليه. هذا كلام القاضي أبي بكر، ومن وافقه.
رد ابن تیمیه عليهم
وكلا المقدمتين دعوى مجردة لم يقم على واحدة منها حجة...).
بنابراین ابن تیمیه در این قسمت نگفته که من قدرت بر زنده نمودن مردگان را دارم؛ هر چند که ممکن است در جاهای دیگری برای خود چنین شانی را قائل بوده باشد.
موفق باشید.
[/HR][=Calibri][1]. القدرية من الألفاظ المشتركة. فالقدرية النفاة هم الذين ينفون الإرادة عن الله تعالى، ويقولون بأنّ العبد يخلق فعل نفسه. وهذا المعروف من معتقد المعتزلة في القدر. والقدرية المثبتة الذين يجعلون العبد مجبوراً على أفعاله.
[=Calibri][2]. هذا قول الأشاعرة. انظر: التمهيد للباقلاني ص 46. والإرشاد للجويني ص 219-220.ويقصد ابن تیمیه بهذا الكلام أن يُبيّن أنّهم يقولون: القدرة تكون مع الفعل، لا كما يقوله أهل السنة والجماعة: أنّ القدرة تكون قبل الفعل، ومع الفعل. انظر: درء تعارض العقل والنقل 1/60-62 ، 9/241-242. ومجموع الفتاوى 8/129-130، 290-292، 371-376، 10/32، 18/172-173. وشرح الطحاوية ص 45.
با نام و یاد دوست
کارشناس بحث: استاد صدرا