جناب رئوف حالا دقت بفرماييد تا به شما بگويم كه چه كسي بي ادبي مي كند
بي ادبي جزء سيره مخالفين و دشمنان علي ع هست، اينان سب كردن و دشنام دادن را از مولايشان معاويه ياد گرفته اند و هزينه هاي اقتصادي و مالي كه معاويه لحاظ مي نمود به جهت دشنام دادن به علي و تحريف مناقب علي، در ادوار تاريخ نيز از اين افراد كم نبودند و نيستند و نخواهند بود حال فرزندان و جانشينان خلف آنها در اين سايت پيرو و ادامه دهنده همان سيره اخلاقي آنها هستند و عطف به منويات و رهنمود هاي انها عمل مي كنند و حال شما از ما چه انتظار داريد، ايا شما مي خواهيد ما با انها تساهل كنيم و بگوييم ايرادي ندارد اگر ما هم بي ادبي كرديم حق باشماست اما ما انچه را كه در شان و ثناي انها بود را با روايات و قران پاسخ داديم
[="]46 - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَرْعَرَةَ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ زُبَیْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا وَائِلٍ
عَنْ الْمُرْجِئَةِ فَقَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ[="] [="]فحش دادن به مومن موجب فسق و پیکار با وی سبب کفر است[="] [="]صحیح بخاری کتاب الایمان بَاب خَوْفِ الْمُؤْمِنِ مِنْ أَنْ یَحْبَطَ عَمَلُهُ حدیث46[="]
ببينيد پس ما از خودمان چيزي درنياورديم كتب ما نيز به فحاشان لقب فسق و كافر را زده
موضوع دوم اين است شما از ما مي خواهيد مطالب بي ربط كاربران وهابي را جواب ندهيم يا شما محتويات انها را ويرايش كنيد و يا حذف وگرنه وجود شبهه حتي الامكان نداشتن ارتباط با تاپيك خود عامل انحراف و انحطاط فكري هست پس باز هم انتظار سكوت نداشته باشد
موضوع سوم: اگر هم مقاله اي به نتيجه رسيده پس تاپيك را قفل نماييد تا مدعيان ادعاهاي دروغين خود را به جهت برهم زني تاپيك ارائه ندهند
اما تذكر حقير: بنده بعد از دو ماه حضور مجدد در سايت پيدا كرده ام و قبلا هم به مسئولين گفتم يكي از عواملش همين اشارات و نسبت هاي بي مورد مديران بوده كه بدون اينكه انديشه اي شود فورا پيشداوري كرده و سريعا مطلبي ا مطرح مي كنند ايا اين كه شما مي گوييد بي ادبي نشود و رعايت اخلاق شود كاربري كه فقط جمله شما را مي خواند و پست هاي قبلي را نگاه نمي كند ايا او دچار انزواي فكر نسبت به حقير و استادم علي مع الحق نمي شود كه شما اينگونه سم پاشي مي كنيد؟
اگر قرار باشد همين خصائص خودتان را ادامه دهيد همان بهتر كه ما سكوت كنيم و اساتيد و مديراني كه جز اشكال و ايراد شرح وظايفي ندارند به مباحثه بنشينند و بعد نگوييد چرا اهل سنت سكوت مي كند حال سني كه در مقابل دشمنان ايستاده از او مي خواهيد سكوت كند باشد ما به سكوت مي نشينيم تا جناب عالي با رعايت ادب و اخلاق مباحثه كنيد و ببينيم شما چه گلستاني درست مي كنيد
موفق و مويد باشيد
از همه دوستان عذر خواهي مي كنم از اينكه اصلا ورود كردم و اگر بي ادبي شد حلال كنيد دوستان خوبدم الاخصوص استاد و برادر خوبم مجاهد في سبيل الله علي مع الحق
با آرزوي پيروزي اسلام بدرود:Gol:
- اولا متاسفم که با چنین ادبیاتی سخن گفته می شود و الفاظی به کار برده شده که مناسب شان این گفتگو نیست ولی نمی خواهم در مورد مطالبی که نسبت به شخص من گفته شد سخن بگویم(که می توانست در قالبی اخلاقی تر بیان شود)، مطلب من به مسئله عام تری ناظر است:
- بنده چند مطلب در متن قبلی بیان کردم، اول آن بود که از موضوع اصلی خارج نشوید. به نظر روشن است که بحث از موضوع اصلی خارج شده است و کسانی که خارج از موضوع اصلی سخن می گویند باید مطالب خود را در این چارچوب تنظیم کنند.
- مطلب دیگر این بود که از دوستان با هر گرایش اسلامی خواستم که در چارچوب اخلاق نظرات خود را بیان کنند. در این زمینه آموزه های دینی بسیار زیادی را می توان یافت و تنها به چند نمونه اشاره می کنم:
از پیامبر اکرم نقل شده است که : انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق (1) براستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شده ام.
پیامبر اسلام، پیامبری است که طبق حدیث فوق برای احیای مکارم اخلاق مبعوث شده است و پیامبری است که ما او را رحمه للعالمین می شناسیم و این رویه پیامبر است و هرکسی که داعیه اسلام دارد، باید از این روش و منش پیامبر پیروی کند.
ممکن است گفته شود کاربر جدید سخنان ناشایستی به کار برده است که بنده در پاسخ عرض می کنم اولا تذکر بنده شامل ایشان هم می شد ثانیا بر فرض ایشان لغات نامناسب به کار ببرد، دلیل و مجوزی نیست که ما نیز چنین کنیم.
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، برای خدا ، حق گفتن را بر پای خيزيد و به عدل گواهی دهيد دشمنی با گروهی ديگر وادارتان نکند که عدالت نورزيد عدالت ورزيد که به تقوی نزديک تر است و از خدا بترسيد که او به هر کاری که می کنيد آگاه است
مطلب نهایی که باید مورد توجه واقع شود این است که برای هدایت یا راهنمایی یک فرد تنها استدلال های قوی، کافی نیست و پیامبر (ع) و اهل بیت (ع) از ما خواسته اند که در عمل آموزه های خود را به افراد دگر اندیش نشان دهیم و در عمل متخلق به اخلاق اسلامی باشیم.
امام صادق (ع) در حدیثی می فرمایند: کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛(3)با غیر زبان هآیتان (عملتان) مردم را دعوت کنید.
با توجه به مطالب بیان شده، خواسته بنده این است که در سایتی که برای گفتگوی دینی تشکیل شده است و شرکت کنندگان در آن در پی فهمی عمیق تر از دین هستند، باید بر اساس اخلاق اسلامی با دیگران تعامل شود و ممکن است فرد دیگر با ما مخالف باشد و یا حتی خود آن فرد اخلاق را رعایت نکند.
در پایان از همه دوستان می خواهم که طبق مطالبی که بیان شد به انتشار مطالب خود بپردازند و از ادامه دادن به مباحثی که در چند پست اخیر مطرح شد، اجتناب کنند.
ابن تیمیه از نظر علمای معاصر اهل سنت ناصبی و منافق وملعون دانسته شده
توهین های ابن تیمیه ناصبی ملعون به صدیقه طاهره حضرت فاطمه:
ابن تيميه در منهاج السنه، ج4، ص245 با کمال وقاحت مي‌گويد:
اينکه حضرت فاطمه (سلام الله عليها) آمد پيش ابوبکر و فدک را طلب کرد و ابوبکر هم فدک را به او نداد، [HL]از مصاديق منافقين است[/HL] که قرآن درباره آنها مي‌گويد:
[HL]کساني که مدح حضرت فاطمه[/HL] (سلام الله عليها) تلاش مي‌کنند، در او [HL]شباهتي از منافقين[/HL] است.
با كمال وقاحت مي‌گويد:
[HL]و فيها شعبة من النفاق.
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) يك شعبه‌اي از نفاق است.[/HL]
نعوذ بالله از این سخن ابن تیمیه ملعون منافق بی دین
**************************************************
1- محمد زکي الدين ابراهيم از علماي بزرگ مصر و الازهر به اين تعبير مي‌رسد، مي‌گويد:
ابن تيميه کسي است که بغض أهل بيت (عليهم السلام) در سينه دارد و نسبت به حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) جسارت کرده تا جايي که او را منافق مي‌نامد العياذ بالله.
و مع ان ابن تيمية انحرافات شتي فلعل من اوقحها هذا الانحراف اللئيم.
ابن تيميه انحرافات زيادي داشته و از وقيحترين انحرافاتش، همين جسارت به حضرت فاطمه (سلام الله عليها) است.
کلمه الرائد، ج2، ص546
2- استاد حسن سقاف از دانشمندان معاصر اردن است و مي‌گويد:
ابن تيمية يحتج کثير من الناس بکلامه و يسميه بعضهم شيخ الاسلام و هو ناصبي عدو لعلي (عليه السلام) و وسمها فاطمة بأن فيها شعبة من النفاق.
بعضي از افراد به سخنان ابن تيميه استدلال مي‌کنند [HL]و او را شيخ الاسلام مي‌نامند. او يک فرد ناصبي و دشمن اميرالمؤمنين (عليه السلام) است و گفته که حضرت فاطمه (سلام الله عليها) شعبه‌اي از نفاق در او است.[/HL]
التنبيه و الرد، ص7
3- حافظ احمد بن محمد صديق که از علماي معاصر بوده و در سال 1380 از دنيا رفته، ايشان مي‌گويد:
و كيف لا يلزم بالنفاق مع نطقه قبحه الله تعالى بما لا ينطق به مؤمن في حق فاطمة سيدة نساء العاملين رضي الله عنها ... فقد قال في السيدة فاطمة البتول: أن فيها شبها من المنافقين الذين وصفهم الله تعالى في قوله: "فان أعطوا منها رضوا و ان لم يعطوا منها إذا هم يسخطون" قال لعنة الله عليه: فكذلك فعلت هي إذ لم يعطها أبو بكر رضي الله عنه من ميراث والدها صلى الله عليه و سلم
چطور ابن تيميه را منافق ندانيم، با اينکه نسبت به حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) وقيحترين عبارت را آورده است و گفته که در حضرت فاطمه (سلام الله عليها) شباهتي از نفاق هست که قرآن در مورد آنان مي‌گويد:
فان أعطوا منها رضوا و ان لم يعطوا منها إذا هم يسخطون.
[HL]در ادامه مي‌گويد لعنت خداوند بر ابن تيميه باد ... .[/HL]
عده ای از علمای اهل سنت به ناصبی و معاند بودن ابن تیمیه نسبت به اهل بیت(علیهم السلام)اعتراف کرده اند که در اینجا به برخی عبارات آنها اشاره می شود:
1 ـ [HL]ابن حجر عسقلانی[/HL]: «مردم درباره ابن تیمیه اختلاف دارند برخی او را به تجسیم، گروهی به کفر و عده ای به نفاق نسبت داده اند به جهت نسبت ناروایی که به علی(علیه السلام) می دهد».
2 ـ [HL]ابن حجر هیثمی[/HL]: «وی کسی است که خداوند او را خوار، گمراه، کور، کر و ذلیل کرد. صاحبان امر، به این مطلب تصریح نموده اند».
3 ـ [HL]علامه زاهد کوثری[/HL]: «... از کلمات او آثار بغض و دشمنی با علی(علیه السلام) ظاهر می گردد».
4 ـ [HL]شیخ عبدالله غماری[/HL]: «علمای عصرش او را به جهت انحرافش از علی(علیه السلام) به نفاق نسبت داده اند».
5 ـ [HL]حسن بن علی سقاف[/HL]: «ابن تیمیه را شیخ الاسلام می نامند و به کلماتش استدلال می کنند. در حالی که او ناصبی و دشمن علی(علیه السلام) است و به فاطمه(علیها السلام) نسبت نفاق داده».
6 ـ [HL]شیخ عبدالله حبشی[/HL]: «ابن تیمیه علی بن ابی طالب(علیه السلام)را سرزنش می کرد و می گفت: جنگ های او به ضرر مسلمین بوده».
7 ـ [HL]ناصرالدین البانی [/HL](محدث وهابی)، وی بعد از تصحیح حدیث «ولایت»(و هو ـ یعنی علی ـ ولیّ کل مؤمن بعدی) که از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسیده می گوید: «شیخ الاسلام ابن تیمیه، این حدیث را با وجود سندهای صحیحی که برای آن هست چگونه تکذیب و انکار می کند.(304) و این چیزی جز تسریع و مبالغه گویی در ردّ بر شیعه نیست».منهاج السنه، ج4، ص 104
سوال:
ابن تیمیه: « مسلمانان بدانيد كه علي براي خدا جهاد نكرد » !!!
پاسخ:
همان طور که این دوست گرامی و دیگر دوستان بیان کردند، سخن ابن تیمیه به حدی سخیف است که هیچ دلیلی را نمی توان در تایید سخن او مطرح کرد. این ایده که جهادهای حضرت علی از روی اخلاص و نیت الهی نبوده است از جهات متعددی دارای اشکال است. مهم ترین آنها بیاناتی است که پیامبر اکرم (ص) در وصف حضرت علی و جهاد های او فرموده اند که دوستان به برخی از آنها اشاره کردند.
همچنین بررسی تاریخی جنگ هایی که حضرت علی در آنها شرکت کرده است و تاثیری که ایشان در روند کلی آن جنگ ها داشته است، نشانگر آن است که هدف حضرت خدمت در راه اسلام و دفاع از آن در مقابل دشمنان بوده است .
این از خود گذشتگی ها تنها به جنگ ها محدود نمی شود وقایع دیگری مانند لیله المبیت که حضرت علی در شب هجرت به جای پیامبر در رخت خواب ایشان خوابیدند و در واقع با این کار جان خود را در معرض خطر قرار دادند و موارد متعدد دیگر، همگی نشان از اخلاص ایشان است.
در پایان باید توجه داشت که در بررسی مطالب علمی، باید فارغ از تعصبات عمل کنیم و واقعا در پی حقیقت باشیم. نمونه شخصی که بغض خود را در مسائل علمی دخیل کرده است همین ابن تیمیه است که مسائل روشن و واضح تاریخی را به خاطر برخی تعصبات ، انکار کرده است.
روایات و شواهد بسیاری در متن ذکر شده است که نمی توان تمام آنها را در جمع بندی متذکر شد فقط به دو مورد اکتفا می شود:
«ضربة علي يوم الخندق أفضل من أعمال أُمّتي إلى يوم القيامة» (1) ضربه على در جنگ خندق از عبادت تمامى امّت تا روز قیامت برتر است.
استقبله رسول الله(صلى الله عليه وآله) وهو يقول: «لَمُبَارَزَة عليٍّ بن أبي طالب لِعَمرو بن عبد ودٍّ أفضلُ من عَمل أُمّتي إلى يوم القيامة» (2) بعد از مبارزه علي (ع) و عمر بن عبدود پيامبر به استقبال علي رض رفته و فرمود: مبارزه على بن ابي طالب با عمر بن عبدود از عبادت تمامى امّت تا روز قیامت برتر است.
روایاتی این چنین و شواهد تاریخی به قدری زیاد است که نمی توان به ذکر تمام آنها اقدام کرد و بخشی از آنها در پست ها مطرح شده است که بسیار بیشتر از مقداری است که برای رد این ادعا لازم است.
کاربر مهمان خوش آمدید
جناب رئوف حالا دقت بفرماييد تا به شما بگويم كه چه كسي بي ادبي مي كند
بي ادبي جزء سيره مخالفين و دشمنان علي ع هست، اينان سب كردن و دشنام دادن را از مولايشان معاويه ياد گرفته اند و هزينه هاي اقتصادي و مالي كه معاويه لحاظ مي نمود به جهت دشنام دادن به علي و تحريف مناقب علي، در ادوار تاريخ نيز از اين افراد كم نبودند و نيستند و نخواهند بود حال فرزندان و جانشينان خلف آنها در اين سايت پيرو و ادامه دهنده همان سيره اخلاقي آنها هستند و عطف به منويات و رهنمود هاي انها عمل مي كنند و حال شما از ما چه انتظار داريد، ايا شما مي خواهيد ما با انها تساهل كنيم و بگوييم ايرادي ندارد اگر ما هم بي ادبي كرديم حق باشماست اما ما انچه را كه در شان و ثناي انها بود را با روايات و قران پاسخ داديم
[="]46 - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَرْعَرَةَ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ زُبَیْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا وَائِلٍ
عَنْ الْمُرْجِئَةِ فَقَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ اللَّهِ أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ[="]
[="]فحش دادن به مومن موجب فسق و پیکار با وی سبب کفر است[="]
[="]صحیح بخاری کتاب الایمان بَاب خَوْفِ الْمُؤْمِنِ مِنْ أَنْ یَحْبَطَ عَمَلُهُ حدیث46[="]
ببينيد پس ما از خودمان چيزي درنياورديم كتب ما نيز به فحاشان لقب فسق و كافر را زده
موضوع دوم اين است شما از ما مي خواهيد مطالب بي ربط كاربران وهابي را جواب ندهيم يا شما محتويات انها را ويرايش كنيد و يا حذف وگرنه وجود شبهه حتي الامكان نداشتن ارتباط با تاپيك خود عامل انحراف و انحطاط فكري هست پس باز هم انتظار سكوت نداشته باشد
موضوع سوم: اگر هم مقاله اي به نتيجه رسيده پس تاپيك را قفل نماييد تا مدعيان ادعاهاي دروغين خود را به جهت برهم زني تاپيك ارائه ندهند
اما تذكر حقير: بنده بعد از دو ماه حضور مجدد در سايت پيدا كرده ام و قبلا هم به مسئولين گفتم يكي از عواملش همين اشارات و نسبت هاي بي مورد مديران بوده كه بدون اينكه انديشه اي شود فورا پيشداوري كرده و سريعا مطلبي ا مطرح مي كنند ايا اين كه شما مي گوييد بي ادبي نشود و رعايت اخلاق شود كاربري كه فقط جمله شما را مي خواند و پست هاي قبلي را نگاه نمي كند ايا او دچار انزواي فكر نسبت به حقير و استادم علي مع الحق نمي شود كه شما اينگونه سم پاشي مي كنيد؟
اگر قرار باشد همين خصائص خودتان را ادامه دهيد همان بهتر كه ما سكوت كنيم و اساتيد و مديراني كه جز اشكال و ايراد شرح وظايفي ندارند به مباحثه بنشينند و بعد نگوييد چرا اهل سنت سكوت مي كند حال سني كه در مقابل دشمنان ايستاده از او مي خواهيد سكوت كند باشد ما به سكوت مي نشينيم تا جناب عالي با رعايت ادب و اخلاق مباحثه كنيد و ببينيم شما چه گلستاني درست مي كنيد
موفق و مويد باشيد
از همه دوستان عذر خواهي مي كنم از اينكه اصلا ورود كردم و اگر بي ادبي شد حلال كنيد دوستان خوبدم الاخصوص استاد و برادر خوبم مجاهد في سبيل الله علي مع الحق
با آرزوي پيروزي اسلام
بدرود:Gol:
با سلام خدمت دوستان گرامی
چند مطلب:
- اولا متاسفم که با چنین ادبیاتی سخن گفته می شود و الفاظی به کار برده شده که مناسب شان این گفتگو نیست ولی نمی خواهم در مورد مطالبی که نسبت به شخص من گفته شد سخن بگویم(که می توانست در قالبی اخلاقی تر بیان شود)، مطلب من به مسئله عام تری ناظر است:
- بنده چند مطلب در متن قبلی بیان کردم، اول آن بود که از موضوع اصلی خارج نشوید. به نظر روشن است که بحث از موضوع اصلی خارج شده است و کسانی که خارج از موضوع اصلی سخن می گویند باید مطالب خود را در این چارچوب تنظیم کنند.
- مطلب دیگر این بود که از دوستان با هر گرایش اسلامی خواستم که در چارچوب اخلاق نظرات خود را بیان کنند. در این زمینه آموزه های دینی بسیار زیادی را می توان یافت و تنها به چند نمونه اشاره می کنم:
از پیامبر اکرم نقل شده است که : انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق (1) براستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شده ام.
پیامبر اسلام، پیامبری است که طبق حدیث فوق برای احیای مکارم اخلاق مبعوث شده است و پیامبری است که ما او را رحمه للعالمین می شناسیم و این رویه پیامبر است و هرکسی که داعیه اسلام دارد، باید از این روش و منش پیامبر پیروی کند.
ممکن است گفته شود کاربر جدید سخنان ناشایستی به کار برده است که بنده در پاسخ عرض می کنم اولا تذکر بنده شامل ایشان هم می شد ثانیا بر فرض ایشان لغات نامناسب به کار ببرد، دلیل و مجوزی نیست که ما نیز چنین کنیم.
خداوند در قرآن می فرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (2)
ای کسانی که ايمان آورده ايد ، برای خدا ، حق گفتن را بر پای خيزيد و به عدل گواهی دهيد دشمنی با گروهی ديگر وادارتان نکند که عدالت نورزيد عدالت ورزيد که به تقوی نزديک تر است و از خدا بترسيد که او به هر کاری که می کنيد آگاه است
مطلب نهایی که باید مورد توجه واقع شود این است که برای هدایت یا راهنمایی یک فرد تنها استدلال های قوی، کافی نیست و پیامبر (ع) و اهل بیت (ع) از ما خواسته اند که در عمل آموزه های خود را به افراد دگر اندیش نشان دهیم و در عمل متخلق به اخلاق اسلامی باشیم.
امام صادق (ع) در حدیثی می فرمایند:
کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛(3)با غیر زبان هآیتان (عملتان) مردم را دعوت کنید.
با توجه به مطالب بیان شده، خواسته بنده این است که در سایتی که برای گفتگوی دینی تشکیل شده است و شرکت کنندگان در آن در پی فهمی عمیق تر از دین هستند، باید بر اساس اخلاق اسلامی با دیگران تعامل شود و ممکن است فرد دیگر با ما مخالف باشد و یا حتی خود آن فرد اخلاق را رعایت نکند.
در پایان از همه دوستان می خواهم که طبق مطالبی که بیان شد به انتشار مطالب خود بپردازند و از ادامه دادن به مباحثی که در چند پست اخیر مطرح شد، اجتناب کنند.
موفق باشید
1. كنزالعمال،ج13، ص151، ح36472
2. مائده 8
3. کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365، ج 2، ص 78.
سلام علیکم
ابن تیمیه از نظر علمای معاصر اهل سنت ناصبی و منافق وملعون دانسته شده
توهین های ابن تیمیه ناصبی ملعون به صدیقه طاهره حضرت فاطمه:
ابن تيميه در منهاج السنه، ج4، ص245 با کمال وقاحت مي‌گويد:
اينکه حضرت فاطمه (سلام الله عليها) آمد پيش ابوبکر و فدک را طلب کرد و ابوبکر هم فدک را به او نداد، [HL]از مصاديق منافقين است[/HL] که قرآن درباره آنها مي‌گويد:
[HL]وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ[/HL] فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ
(توبه/58)
و مي‌گويد:
[HL]فمن مدح فاطمة، بما فيها اشتبه من هولاء[/HL].
[HL]کساني که مدح حضرت فاطمه[/HL] (سلام الله عليها) تلاش مي‌کنند، در او [HL]شباهتي از منافقين[/HL] است.
با كمال وقاحت مي‌گويد:
[HL]و فيها شعبة من النفاق.
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) يك شعبه‌اي از نفاق است.[/HL]
نعوذ بالله از این سخن ابن تیمیه ملعون منافق بی دین
**************************************************
1- محمد زکي الدين ابراهيم از علماي بزرگ مصر و الازهر به اين تعبير مي‌رسد، مي‌گويد:
ابن تيميه کسي است که بغض أهل بيت (عليهم السلام) در سينه دارد و نسبت به حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) جسارت کرده تا جايي که او را منافق مي‌نامد العياذ بالله.
و مع ان ابن تيمية انحرافات شتي فلعل من اوقحها هذا الانحراف اللئيم.
ابن تيميه انحرافات زيادي داشته و از وقيحترين انحرافاتش، همين جسارت به حضرت فاطمه (سلام الله عليها) است.
کلمه الرائد، ج2، ص546
2- استاد حسن سقاف از دانشمندان معاصر اردن است و مي‌گويد:
ابن تيمية يحتج کثير من الناس بکلامه و يسميه بعضهم شيخ الاسلام و هو ناصبي عدو لعلي (عليه السلام) و وسمها فاطمة بأن فيها شعبة من النفاق.
بعضي از افراد به سخنان ابن تيميه استدلال مي‌کنند [HL]و او را شيخ الاسلام مي‌نامند. او يک فرد ناصبي و دشمن اميرالمؤمنين (عليه السلام) است و گفته که حضرت فاطمه (سلام الله عليها) شعبه‌اي از نفاق در او است.[/HL]
التنبيه و الرد، ص7
3- حافظ احمد بن محمد صديق که از علماي معاصر بوده و در سال 1380 از دنيا رفته، ايشان مي‌گويد:
و كيف لا يلزم بالنفاق مع نطقه قبحه الله تعالى بما لا ينطق به مؤمن في حق فاطمة سيدة نساء العاملين رضي الله عنها ... فقد قال في السيدة فاطمة البتول: أن فيها شبها من المنافقين الذين وصفهم الله تعالى في قوله: "فان أعطوا منها رضوا و ان لم يعطوا منها إذا هم يسخطون" قال لعنة الله عليه: فكذلك فعلت هي إذ لم يعطها أبو بكر رضي الله عنه من ميراث والدها صلى الله عليه و سلم
چطور ابن تيميه را منافق ندانيم، با اينکه نسبت به حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) وقيحترين عبارت را آورده است و گفته که در حضرت فاطمه (سلام الله عليها) شباهتي از نفاق هست که قرآن در مورد آنان مي‌گويد:
فان أعطوا منها رضوا و ان لم يعطوا منها إذا هم يسخطون.
[HL]در ادامه مي‌گويد لعنت خداوند بر ابن تيميه باد ... .[/HL]
البرهان الجلي، 53، چاپ اول سال 1389
مگه شما سنی هستی؟
سلام
من هم سنی هستم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما سنی حقیقی که شیعه مولا علی است.
عده ای از علمای اهل سنت به ناصبی و معاند بودن ابن تیمیه نسبت به اهل بیت(علیهم السلام)اعتراف کرده اند که در اینجا به برخی عبارات آنها اشاره می شود:
1 ـ [HL]ابن حجر عسقلانی[/HL]: «مردم درباره ابن تیمیه اختلاف دارند برخی او را به تجسیم، گروهی به کفر و عده ای به نفاق نسبت داده اند به جهت نسبت ناروایی که به علی(علیه السلام) می دهد».
2 ـ [HL]ابن حجر هیثمی[/HL]: «وی کسی است که خداوند او را خوار، گمراه، کور، کر و ذلیل کرد. صاحبان امر، به این مطلب تصریح نموده اند».
3 ـ [HL]علامه زاهد کوثری[/HL]: «... از کلمات او آثار بغض و دشمنی با علی(علیه السلام) ظاهر می گردد».
4 ـ [HL]شیخ عبدالله غماری[/HL]: «علمای عصرش او را به جهت انحرافش از علی(علیه السلام) به نفاق نسبت داده اند».
5 ـ [HL]حسن بن علی سقاف[/HL]: «ابن تیمیه را شیخ الاسلام می نامند و به کلماتش استدلال می کنند. در حالی که او ناصبی و دشمن علی(علیه السلام) است و به فاطمه(علیها السلام) نسبت نفاق داده».
6 ـ [HL]شیخ عبدالله حبشی[/HL]: «ابن تیمیه علی بن ابی طالب(علیه السلام)را سرزنش می کرد و می گفت: جنگ های او به ضرر مسلمین بوده».
7 ـ [HL]ناصرالدین البانی [/HL](محدث وهابی)، وی بعد از تصحیح حدیث «ولایت»(و هو ـ یعنی علی ـ ولیّ کل مؤمن بعدی) که از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسیده می گوید: «شیخ الاسلام ابن تیمیه، این حدیث را با وجود سندهای صحیحی که برای آن هست چگونه تکذیب و انکار می کند.(304) و این چیزی جز تسریع و مبالغه گویی در ردّ بر شیعه نیست».منهاج السنه، ج4، ص 104
سوال:
ابن تیمیه: « مسلمانان بدانيد كه علي براي خدا جهاد نكرد » !!!
پاسخ:
همان طور که این دوست گرامی و دیگر دوستان بیان کردند، سخن ابن تیمیه به حدی سخیف است که هیچ دلیلی را نمی توان در تایید سخن او مطرح کرد. این ایده که جهادهای حضرت علی از روی اخلاص و نیت الهی نبوده است از جهات متعددی دارای اشکال است. مهم ترین آنها بیاناتی است که پیامبر اکرم (ص) در وصف حضرت علی و جهاد های او فرموده اند که دوستان به برخی از آنها اشاره کردند.
همچنین بررسی تاریخی جنگ هایی که حضرت علی در آنها شرکت کرده است و تاثیری که ایشان در روند کلی آن جنگ ها داشته است، نشانگر آن است که هدف حضرت خدمت در راه اسلام و دفاع از آن در مقابل دشمنان بوده است .
این از خود گذشتگی ها تنها به جنگ ها محدود نمی شود وقایع دیگری مانند لیله المبیت که حضرت علی در شب هجرت به جای پیامبر در رخت خواب ایشان خوابیدند و در واقع با این کار جان خود را در معرض خطر قرار دادند و موارد متعدد دیگر، همگی نشان از اخلاص ایشان است.
در پایان باید توجه داشت که در بررسی مطالب علمی، باید فارغ از تعصبات عمل کنیم و واقعا در پی حقیقت باشیم. نمونه شخصی که بغض خود را در مسائل علمی دخیل کرده است همین ابن تیمیه است که مسائل روشن و واضح تاریخی را به خاطر برخی تعصبات ، انکار کرده است.
روایات و شواهد بسیاری در متن ذکر شده است که نمی توان تمام آنها را در جمع بندی متذکر شد فقط به دو مورد اکتفا می شود:
«ضربة علي يوم الخندق أفضل من أعمال أُمّتي إلى يوم القيامة» (1) ضربه على در جنگ خندق از عبادت تمامى امّت تا روز قیامت برتر است.
استقبله رسول الله(صلى الله عليه وآله) وهو يقول: «لَمُبَارَزَة عليٍّ بن أبي طالب لِعَمرو بن عبد ودٍّ أفضلُ من عَمل أُمّتي إلى يوم القيامة» (2) بعد از مبارزه علي (ع) و عمر بن عبدود پيامبر به استقبال علي رض رفته و فرمود: مبارزه على بن ابي طالب با عمر بن عبدود از عبادت تمامى امّت تا روز قیامت برتر است.
روایاتی این چنین و شواهد تاریخی به قدری زیاد است که نمی توان به ذکر تمام آنها اقدام کرد و بخشی از آنها در پست ها مطرح شده است که بسیار بیشتر از مقداری است که برای رد این ادعا لازم است.
1. ينابيع المودّة 1/412.
2.شواهد التنزيل 2/14.