جمع بندی آیا یک قانون ظالمانه واقعا قانون است؟

تب‌های اولیه

103 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

.امین.;571652 نوشت:
جمود فکری یعنی همین که آدم یک مساله ای مثل قصاص پدر را توجیه خوبی بداند ، تا بخاطرش علیه نظام اسلامی حرف بزند. چیزی که خیلی نادر هست و قوانین خاص خودش را دارد


امین را نشاید کلام درشت
سخن نرم باید نه با ضرب مشت
بود پند پیران والا نشان
بنرمی سخن گو وبگشا زبان
چو این جا بود جای گفت وشنود
نه جای خمود ونه جای جمود

در خصوص استنباط حکم قطع دست دزد از آیه 38 سوره المائده ( وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم‏ ) چندین اشکال مطرح شده است از جمله:

الف. اگر منظور از عبارت فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما قطع دست است پس چرا از آیه 31 سوره یوسف که همین عبارت مطرح شده است چنین استنباطی صورت نمی گیرد؟

يوسف : 31 فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَ آتَتْ كُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّيناً وَ قالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما هذا بَشَراً إِنْ هذا إِلاَّ مَلَكٌ كَريم‏ : و همين كه از فكر آنان با خبر شد كس نزدشان فرستاد و مجلسى مهيا كرد و براى آنها پشتیهاى گران قيمتى فراهم ساخت و به هر يك از آنان كاردى داد و به يوسف گفت بيرون شو بر ايشان. همين كه وى را بديدند حيران او شدند و دستهاى خويش ببريدند و گفتند منزه است خدا كه اين بشر نيست، اين فرشته‏ اى بزرگوار است‏.

ب. النور : 2 الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنين‏ : بايد شما مؤمنان هر يك از زنان و مردان زناكار را به صد تازيانه مجازات و تنبيه كنيد و هرگز در باره آنان در دين خدا رأفت و ترحم روا مداريد اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد و بايد عذاب آن بدكاران را جمعى از مؤمنان مشاهده كنند.

در این آیه حضرت حق می فرمایند که در مجازات زناکاران که یک صد ضربه شلاق است مبادا بر اثر دلرحمی کوتاهی کنید. پرسش این است که آیا قطع دست از نظر عذاب وارده شدیدتر است یا یک صد ضربه شلاق؟ و پاسخ این است که مطمئنا قطع دست و پرسش بعدی این است که پس چرا حضرت در آیه مربوط به حکم سارقان از چنین عبارتی استفاده نفرموده اند؟

ادامه دارد . . .

موحد;571770 نوشت:
در خصوص استنباط حکم قطع دست دزد از آیه 38 سوره المائده ( وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما جَزاءً بِما كَسَبا نَكالاً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم‏ ) چندین اشکال مطرح شده است از جمله:

الف. اگر منظور از عبارت فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما قطع دست است پس چرا از آیه 31 سوره یوسف که همین عبارت مطرح شده است چنین استنباطی صورت نمی گیرد؟

يوسف : 31 فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَ آتَتْ كُلَّ واحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّيناً وَ قالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَ قُلْنَ حاشَ لِلَّهِ ما هذا بَشَراً إِنْ هذا إِلاَّ مَلَكٌ كَريم‏ : و همين كه از فكر آنان با خبر شد كس نزدشان فرستاد و مجلسى مهيا كرد و براى آنها پشتیهاى گران قيمتى فراهم ساخت و به هر يك از آنان كاردى داد و به يوسف گفت بيرون شو بر ايشان. همين كه وى را بديدند حيران او شدند و دستهاى خويش ببريدند و گفتند منزه است خدا كه اين بشر نيست، اين فرشته‏ اى بزرگوار است‏.



بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

اگر به ادامه آیه دقت بفرمایید آورده است: جزاء بما کسبا نکالا من الله.

نکال مجازاتی هست برای جلوگیری از ارتکاب مجدد جرم که مایه عبرت دیگران هم باشد.

همچنین در چند آیه قبلش هم میفرماید:

إنما جزاء الذين يحاربون الله و رسوله و يسعون فى الارض فسادا أن يقتلوا أو يصلبوا أو
تقطع أيديهم و أرجلهم من خلف أو ينفوا من الارض ذلك لهم خزى فى الدنيا و لهم فى الاخرة عذاب عظيم

در کیفر مفسد فی الارضی که با خدا و رسولش در محاربه است ، چند مورد عنوان میفرماید از جمله اعدام و به دار آویختن و بریدن یک دست و یک پایشان .

سپس میفرماید این کیفرها برای اینست که در دنیا خوار و رسوا شوند.

پس قطع ید نمیتواند به گونه ای باشد که به چشم نیاید.

از آنچه در روایات هم آمده مشخص میشود منظور از قطع ، تا 4 انگشت است نه بیشتر.

اما قطع دست دزد چندین شرط دارد از جمله اینکه :

12- کسی که از او سرقت شده است ، شکایت نزد حاکم برد و درخواست قطع ید کند . اگر مطالبه نکند، سارق حد قطع دست نخواهد داشت .

عصران;571597 نوشت:
با سلام و افسوس
من بعد از نقل این اسناد یک نماز راحت خواندم.ولی با دیدن توجیهات شما میخکوب شدم.برادر عزیز توجیهات شما را یزید برای شهادت امام حسین و یارانش و اسرائیل برای جنایاتش به کار نبرد به نظر می رسد که اصلا نخواستید درست بخوانید.

مگر مد لباس هست که جدیدش را می خواهی؟

شما که مخالف مقایسه کردن بودید پس چه شد که صدو هشتاد درجه از نظرتان برگشتید؟

برای پدر این ضمانت 3 سال تا 10 سال زندان است ولی برای مادر اعدام.

بله کارهای انسانی بودند!!!!

شما اصلا متن را خواندید یا نه؟من هم با اهدای عضو مخالفتی ندارم.اما آن دختر بچه را پدرش با شکنجه کشته بود.در عکسهایی که آوردم آثار شکنجه پدر مشهود بود.

متاسفانه بحث با شما بیهوده است فکر کردم که دنبال حق هستید.
ومن الله توفیق

باسلام
اولاشماعلاقه به مقیاسه داشتیدازدیدگاه خودتان حرفم راتاییدکردم نه ازدیدگاه خودم
ثانیاازمدلباس هم پرتفاوت تراست زیراهرروزقانون جدیدی وضع میشود

درعین اینکه هنوزاینقدرعلم ندارم که به خودم جرات اظهارنظربدم بعضی ازدوستان که هیچ علمی نداردخیلی راحت یک قانون راظالمانه میخوانندوصلاحیت تحصیل کرده هارازیرسوال میبرندوازحدودخودتجاوزمیکنند

اولادررابطه باقصاص نص داریم وچگونگی قصاص هم همینطورامادرشیوه معصومین شرایط مختلف لحاظ شده
جواب بدی رابابدی مثل ان بدهید
اگرپدربرای تادیب فرزندش اورابزندچون این حق راشرعا وعرفاوقانونادارداگرمضاف برتادیب باشدقصاص نبایدشودزیراحق اولیه برایش ایجادشده واضح تربگم فرضاشخصی موردتهاجم قرارگرفته مدافع به مقدارتجاوزحق داردبه برای دفع مهاجم واردعمل شودواگرازحق اولیه مدافع تجاوزکندقصاص نیست بلکه مضاف بران مستلزم پرداخت دیه است
امامستقیم قصاص نمیشه چون حق اولیه ایجادشده
امانکته بعدکه بسیارمهم است شمایک موردرابیان وشدیداان راسرکوب کردید
امابرخی فقهامثل ایت ا...صانعی متوجه شدم تفکیک برای قصاص پدرازروی تادیب وظلم قایل شدند
درتادیب حق اولیه ایجادشده امااگرباظلم باشدچه؟
امامتاسفانه برخی فقهااین تفکیک راقایل نشدندوبیان میکنندچون پدرسبب وجودفرزنداست فرزندنبایدسبب قتل علت خودباشد
یعنی سبب وجودفرزندپدراست واین ایجادکننده حق برای پدرنسبت به فرزنداست امابرای این حق بایدتفکیک قایل شد
اماتمام مواردمذکوربرای مادرهم صادق پس چرامادرقصاص نشودبایدبگم فقهای شیعه میگوینددرمنابع شرعی چیزی نیافتیم
وخیلی راحت میان میگن کلماحکم بالشرع حکم باالعقل کلیت نداردشایدعقل بشرنرسیده
دلیل دیگرسبب وجودزن مرداست پس وقتی سبب زن مرداست سبب فرزندان زن ومرد زن نیست بلکه اصلیتش ازمرد است.
امادللایل فوق برای هیچ کس قانع کننده نیست
اولانوعی مشروعیت برای ارتکاب جرم به پدران داده شده وسلامت جامعه درخطراست
ثانیااگرحکم قطع دست سارق باتوجه به شرایط زمانی بایدتغیرکندچرااین حکم تغیرپیدانکنددرحالی که عقل میگه درشرایط بایدتغیرکند
ثالثابازدارندگی به علت این قانون برای انان ایجادنمیشه زیراقانون محکمی نیست پس هرپدرباهردلیلی میتواندبه خودچنین اجازه ای دهد ومیدانددرپایان فقط بایددیه بپردازد
متاسفانه تغیراین قانون مستلزم تغیرنظربرخی فقهاست امابرخی ازفقهامن جمله ایت ا...صانعی خواهان تفکیک ان هستنداماتاکنون نتیجه بخش نبوده هرچندقصد بیان این مطالب رانداشتم چون نامربوط هست به کارشناسان این برنامه اماجناب عصران
نمیدونم چطوربه خودچنین اجازه ای داد
امااگربگیم کاملا اشتباه است اشتباه گفتیم واگربگیم کاملادرست بازهم همینطور
یاحق
یاحق

احمد;571901 نوشت:
اولانوعی مشروعیت برای ارتکاب جرم به پدران داده شده وسلامت جامعه درخطراست

با عرض سلام

من با این حرف شما که میفرمایید با اینکار سلامت جامعه در خطر است ، موافق نیستم.

چون قتل فرزند توسط پدر یک اتفاق بسیار نادری است که نه تنها در بین مسلمانان جرم محسوب میشود که غیر مسلمانان هم آن را ناپپسند میدانند.

بسیار پیش میاید که یک فرزند به دلایل مختلفی مثل مالی و عشقی و در عین سلامت عقل پدرش را بکشد. اما عکسش بیشتر به دلیل نداشتن سلامت روحی پیش می آید.

که قاعدتا در این مورد هم قانون خاص خود اعمال خواهد شد و چنین فردی را آزاد نخواهند گذاشت تا بقیه فرزندانش را هم به قتل برساند.

ازآنجا که این مساله برای شما بسیار مهم است لازم است یک آماری برای اثبات سخن خود بیاورید. یعنی آماری از پدرانی که بدلیل اختلال روانی مرتکب قتل فرزند شدند و پس از پرداخت دیه آزاد شده اند.

باتشکر

.امین.;571924 نوشت:
با عرض سلام

من با این حرف شما که میفرمایید با اینکار سلامت جامعه در خطر است ، موافق نیستم.

چون قتل فرزند توسط پدر یک اتفاق بسیار نادری است که نه تنها در بین مسلمانان جرم محسوب میشود که غیر مسلمانان هم آن را ناپپسند میدانند.

بسیار پیش میاید که یک فرزند به دلایل مختلفی مثل مالی و عشقی و در عین سلامت عقل پدرش را بکشد. اما عکسش بیشتر به دلیل نداشتن سلامت روحی پیش می آید.

که قاعدتا در این مورد هم قانون خاص خود اعمال خواهد شد و چنین فردی را آزاد نخواهند گذاشت تا بقیه فرزندانش را هم به قتل برساند.

ازآنجا که این مساله برای شما بسیار مهم است لازم است یک آماری برای اثبات سخن خود بیاورید. یعنی آماری از پدرانی که بدلیل اختلال روانی مرتکب قتل فرزند شدند و پس از پرداخت دیه آزاد شده اند.

باتشکر

باسلام
اولانادرنیست پس مواردبسیاری بودندکه اثبات شده پدرازظلم وکینه و..فرزندش راکشته پذیرفتن همین حرف شمایعنی پذیرفتن تفکیک قایل شدن
اماراجع به قسمت دوم صحبت هایتان ترجیح میدم چیزی نگم.
ونیازبه امارنیست قانون واضح است
این نکته روهم بگم حقیرنگفتم این انتقادات کاملا صحیح است هم چنین که قانون فعلی کاملا صحیح نیست
یاحق

احمد;571932 نوشت:
باسلام
اولانادرنیست پس مواردبسیاری بودندکه اثبات شده پدرازظلم وکینه و..فرزندش راکشته پذیرفتن همین حرف شمایعنی پذیرفتن تفکیک قایل شدن
اماراجع به قسمت دوم صحبت هایتان ترجیح میدم چیزی نگم.
ونیازبه امارنیست قانون واضح است


بسم الله الرحمن الرحیم

علیک سلام

خیلی راحت خود را از دادن پاسخ معاف کردید. من در یک جستجویی که در اینباره داشتم آماری از سال 87 بدست آوردم. که وقوع جرم فرزند کشی در طی 9 ماه را 64 فقره عنوان کرده بود.

دلایلی که برای این جرم میاورند،بیانگر
بازدارنده نبودن قانون در این جرم است، به این معنی که قصاص و قتل پدر هم تاثیری در گرفتن درس عبرت از سوی دیگر پدران ندارد و این نگرانی شما دراینباره بیمورد است.

از جمله:



بیماری روانی والدین ، نا مشروع بودن کودک وقتل کودک به جهت مخفی نگاه داشتن این رابطه ، ناقص الخلقه بودن کودک ، سوء ظن پدر نسبت به نامشروع بودن فرزند ، جنون های آنی بواسطه فشارهای عصبی ، استفاده از مواد مخدر و الکل

" در این میان برخی والدین کودک آزار یا فرزندکش فقر را انگیزه خود از جنایت هولناک شان اعلام می کنند حال آنکه این ادعا را صرفاً برای تبرئه کردن خودشان مطرح می کنند. آمار نشان داده است تنها یک یا دو درصد کودک آزاری های شدید یا قتل به دلیل فقر رخ می دهد و البته در چنین مواردی نیز مشکل مالی علت اصلی ارتکاب جنایت نیست بلکه مشکلات روحی و روانی ناشی از فقر سبب ساز این گونه اعمال فجیع می شود.

تحقیقات صورت گرفته نشان داده است گسترش خشونت و افزایش استفاده از مواد روانگردان از علل اصلی بالا رفتن آمار فرزندکشی است به گونه یی که طبق آمار ۸۵ درصد والدین فرزندکش یا کودک آزار به مواد روانگردان و توهم زا آلوده بوده اند. در واقع در بیشتر این حوادث فرد به دلیل ابتلا به توهم در شرایط بحرانی و عصبی دست به قتل یا آزار شدید فرزند خود می زند.

علاوه بر این دو عامل، مشکلات روحی نیز نقش موثری در بروز این معضل دارد. به گونه یی که عقده های روانی انباشته شده از کودکی فرد را به موجود سنگدلی تبدیل می کند که فرزند خود را می کشد یا مورد آزار قرار می دهد.

مجید ابهری

متخصص علوم رفتاری و استاد دانشگاه

با توجه به اینکه چنین جرمی معمولا بخاطر انگیزه های منفعت طلبانه صورت نمیگیرد در نتیجه قصاص در این مورد برای دیگر پدران ترسی که باعث پیشگیری از قتل شود ایجاد نمیکند ثانیا:


پدر نان آور خانواده است و با مرگ او نه تنها یك نفر مرده است بلكه سایر اعضای خانواده از كوچك و بزرگ از حیث زندگی و جنبه‌های اقتصادی و مالی با مشكلات فراوانی مواجه می‌شوند.

احمد;571932 نوشت:
این نکته روهم بگم حقیرنگفتم این انتقادات کاملا صحیح است هم چنین که قانون فعلی کاملا صحیح نیست
یاحق

این قانون چیزیست که از سنت و روایات معصوم به دست آمده است. پس باید توجه داشت که اگر درمورد آن سلیقه ای و احساساتی برخورد شود به احتمال زیاد مرتکب قتل نفسی شده اند که خونشان را خداوند حرام کرده است.

فقیهی که بدون دلیل پای چنین حکمی را امضاء کند ، خون همه ی افرادی که به دستور او کشته شده اند برگردنش است.

بعلاوه دیدگاه علمای اهلسنت هم بغیر از شافعی که (قتل عمد را مستوجب قصاص میداند) در این مورد شبیه فقه امامیه است

.امین.;572038 نوشت:


بسم الله الرحمن الرحیم

علیک سلام

خیلی راحت خود را از دادن پاسخ معاف کردید. من در یک جستجویی که در اینباره داشتم آماری از سال 87 بدست آوردم. که وقوع جرم فرزند کشی در طی 9 ماه را 64 فقره عنوان کرده بود.

دلایلی که برای این جرم میاورند،بیانگر
بازدارنده نبودن قانون در این جرم است، به این معنی که قصاص و قتل پدر هم تاثیری در گرفتن درس عبرت از سوی دیگر پدران ندارد و این نگرانی شما دراینباره بیمورد است.

از جمله:



بیماری روانی والدین ، نا مشروع بودن کودک وقتل کودک به جهت مخفی نگاه داشتن این رابطه ، ناقص الخلقه بودن کودک ، سوء ظن پدر نسبت به نامشروع بودن فرزند ، جنون های آنی بواسطه فشارهای عصبی ، استفاده از مواد مخدر و الکل

" در این میان برخی والدین کودک آزار یا فرزندکش فقر را انگیزه خود از جنایت هولناک شان اعلام می کنند حال آنکه این ادعا را صرفاً برای تبرئه کردن خودشان مطرح می کنند. آمار نشان داده است تنها یک یا دو درصد کودک آزاری های شدید یا قتل به دلیل فقر رخ می دهد و البته در چنین مواردی نیز مشکل مالی علت اصلی ارتکاب جنایت نیست بلکه مشکلات روحی و روانی ناشی از فقر سبب ساز این گونه اعمال فجیع می شود.

تحقیقات صورت گرفته نشان داده است گسترش خشونت و افزایش استفاده از مواد روانگردان از علل اصلی بالا رفتن آمار فرزندکشی است به گونه یی که طبق آمار ۸۵ درصد والدین فرزندکش یا کودک آزار به مواد روانگردان و توهم زا آلوده بوده اند. در واقع در بیشتر این حوادث فرد به دلیل ابتلا به توهم در شرایط بحرانی و عصبی دست به قتل یا آزار شدید فرزند خود می زند.

علاوه بر این دو عامل، مشکلات روحی نیز نقش موثری در بروز این معضل دارد. به گونه یی که عقده های روانی انباشته شده از کودکی فرد را به موجود سنگدلی تبدیل می کند که فرزند خود را می کشد یا مورد آزار قرار می دهد.

مجید ابهری

متخصص علوم رفتاری و استاد دانشگاه

با توجه به اینکه چنین جرمی معمولا بخاطر انگیزه های منفعت طلبانه صورت نمیگیرد در نتیجه قصاص در این مورد برای دیگر پدران ترسی که باعث پیشگیری از قتل شود ایجاد نمیکند ثانیا:


پدر نان آور خانواده است و با مرگ او نه تنها یك نفر مرده است بلكه سایر اعضای خانواده از كوچك و بزرگ از حیث زندگی و جنبه‌های اقتصادی و مالی با مشكلات فراوانی مواجه می‌شوند.

این قانون چیزیست که از سنت و روایات معصوم به دست آمده است. پس باید توجه داشت که اگر درمورد آن سلیقه ای و احساساتی برخورد شود به احتمال زیاد مرتکب قتل نفسی شده اند که خونشان را خداوند حرام کرده است.

فقیهی که بدون دلیل پای چنین حکمی را امضاء کند ، خون همه ی افرادی که به دستور او کشته شده اند برگردنش است.

بعلاوه دیدگاه علمای اهلسنت هم بغیر از شافعی که (قتل عمد را مستوجب قصاص میداند) در این مورد شبیه فقه امامیه است

باسلام
باتشکراززحمات شما
پس قبول داریدعلتش بازدارنده نبودن این قانون است
شمافرمودیداکثرافرزندکشی علتش عدم تعادل پدرهست پس بازهم قبول کردیدکه درصدکمی ازفرزندکشی هاعلتش ظلم وکینه و..پدرهست
پس خداروشکرشمامتوجه مفهوم این تفکیک شده ایدبحث ماهم همین است نبایدپدری که براثرعدم تعادل مجازات میشودمجازاتش باپدری که ازروی لذت وکینه وظلم میکندیکی باشدکه شواهدوقراین بیانگرصدق حرفام هست مواردبسیاری بوده پدرازروی کینه وحتی حسادت فرزندخودراقطعه قطعه کرده ودرانتهاملزم به پرداخت دیه شده!!
این تفکیک روحقیرتنهااعتقادندارم بسیاری ازدوستان وفقهاو..براین نظرهستنداماان عده دیگرحدیث راپیش میکشندکه درکامنت قبل دقیقا پاسخ دادم اگربرای قطع یدمصلحت وعقل حکم میکنداحادیث تغیرکندچرابرای این موردنبایدتفکیک قایل شدوبازهم اگردقت میکردیداین یک موردازچندین موردی بودکه بیان کردم وشماگفتیدفقط بااین موردموافق نیستم البته نظرشمامحترم هست
یاحق

احمد;572048 نوشت:
باسلام
باتشکراززحمات شما
پس قبول داریدعلتش بازدارنده نبودن این قانون است
شمافرمودیداکثرافرزندکشی علتش عدم تعادل پدرهست پس بازهم قبول کردیدکه درصدکمی ازفرزندکشی هاعلتش ظلم وکینه و..پدرهست
پس خداروشکرشمامتوجه مفهوم این تفکیک شده ایدبحث ماهم همین است نبایدپدری که براثرعدم تعادل مجازات میشودمجازاتش باپدری که ازروی لذت وکینه وظلم میکندیکی باشدکه شواهدوقراین بیانگرصدق حرفام هست مواردبسیاری بوده پدرازروی کینه وحتی حسادت فرزندخودراقطعه قطعه کرده ودرانتهاملزم به پرداخت دیه شده!!
این تفکیک روحقیرتنهااعتقادندارم بسیاری ازدوستان وفقهاو..براین نظرهستنداماان عده دیگرحدیث راپیش میکشندکه درکامنت قبل دقیقا پاسخ دادم اگربرای قطع یدمصلحت وعقل حکم میکنداحادیث تغیرکندچرابرای این موردنبایدتفکیک قایل شدوبازهم اگردقت میکردیداین یک موردازچندین موردی بودکه بیان کردم وشماگفتیدفقط بااین موردموافق نیستم البته نظرشمامحترم هست
یاحق

با سلام مجدد

جناب احمد خدمت شما عرض شود که بنده هنوز فرصت پیدا نکردم پستهای قبلی شما رو مطالعه کنم. شما فرمودید خیلی از این قتلها به سبب ظلم پدر هست من گفتم چنین نیست لطفا آمار بیاورید. که نیاوردید. هنوز هم همین را میگویم.

یک مساله ای رو که لازمه همه ما در کل قوانین شرعی در نظر بگیریم استثناءاتی هست که هیچگاه بخاطر وجود آن استثناءات شارع مقدس ، حکم دومی و بقول معروف تبصره ای در آن حکم نمیاورد. شاید برای ما استثناء هست اما این مساله دلیل یا دلایل خاصی دارد که بر ما پوشیده است.

اما در هر صورت چون در خیلی موتارد ممکن است دلیل این جنایت مشخص نشود نمیتوانند به راحتی حکم بر قصاص و قتل صادر کنند.

در ثانی شما به عرایض بنده توجه نکردید. مجددا برای اینکه بهتر متوجه شوید به وجه دیگری صحبتم را مطرح میکنم.

فرض بفرمایید شما خود فقیه هستید. یانه قصد تحقیق در این مساله را دارید. لطفا چند نمونه از مواردی که معصوم علیه السلام حکم بر قصاص پدر را داده است برایمان بیاورید. تا دلیل موجهی بر چنین تفکیکی بیابیم

ضمنا متوجه عرض بنده نشدید. بحث بر سر بازدارنده نبودن قانون قصاص پدر است نه قانون قصاص نکردن...

.امین.;572089 نوشت:
با سلام مجدد

جناب احمد خدمت شما عرض شود که بنده هنوز فرصت پیدا نکردم پستهای قبلی شما رو مطالعه کنم. شما فرمودید خیلی از این قتلها به سبب ظلم پدر هست من گفتم چنین نیست لطفا آمار بیاورید. که نیاوردید. هنوز هم همین را میگویم.

یک مساله ای رو که لازمه همه ما در کل قوانین شرعی در نظر بگیریم استثناءاتی هست که هیچگاه بخاطر وجود آن استثناءات شارع مقدس ، حکم دومی و بقول معروف تبصره ای در آن حکم نمیاورد. شاید برای ما استثناء هست اما این مساله دلیل یا دلایل خاصی دارد که بر ما پوشیده است.

اما در هر صورت چون در خیلی موتارد ممکن است دلیل این جنایت مشخص نشود نمیتوانند به راحتی حکم بر قصاص و قتل صادر کنند.

در ثانی شما به عرایض بنده توجه نکردید. مجددا برای اینکه بهتر متوجه شوید به وجه دیگری صحبتم را مطرح میکنم.

فرض بفرمایید شما خود فقیه هستید. یانه قصد تحقیق در این مساله را دارید. لطفا چند نمونه از مواردی که معصوم علیه السلام حکم بر قصاص پدر را داده است برایمان بیاورید. تا دلیل موجهی بر چنین تفکیکی بیابیم

ضمنا متوجه عرض بنده نشدید. بحث بر سر بازدارنده نبودن قانون قصاص پدر است نه قانون قصاص نکردن...

باسلام
پس هروقت فرصت کردیدمطالعه کنید
حقیردرهیچ یک ازکامنت ها نگفتم اکثرقتل هابه علت ظلم پدرهست بلکه برعکس اکثرش موضاعات دیگراست پس نیازی به امارنیست دوست عزیز
بلکه صحبت ازتفکیک وعدم ان است چه کم باشدوچه زیادنبایدظلم شود
وامادلیلی که برماپوشیده است خب این دلیل نمیتونه برای قطع یدباشه پس
شماازفقهابیش ترمیدانیدزیراانان باتوجه به اینکه جواب بدی بدی مثل ان است شرایط زمانی ومصلحت وعقل رادرنظرمیگیرند
وهمچنین درخیلی مواردبه طورقطع اثبات شده .,,نمونه میخوایدجناب عصران اورددرابتدا
میگیدممکن اثبات نشه خب اگه نشه که بحثی نمیمونه قصاص نمیشه
زیرابحث ماتفکیک قایل شدن براین حکم است که اگرثابت شودازروی ظلم هست بایدقصاص شود
ایابرابراست پدری که فرزندش راازروی لذت وکینه وحسادت و..کشته باپدری که ازروی شرایط احساسی وروانی وتربیتی وشواهدبیانگراین موضوع خواهدبود
وامادرموردحدیث اولا تنهاحدیث حقیرتاکیدمعصومین برعهده دارشدن فقهاازاین مسایل که بایدازروی عقل ومصلحت باشداست
وتاییدحرفم شماحدیثی بیاوریدکه دست یک دزدکه نص صریح وشیوه معصومین بوده قطع نشده بلکه دست چه فقیروچه غنی قطع شده که البته دراینجاهم تفکیک قایل شده که اولاسارق نبایددراموال شریک باشدبایدکاملا مقرض شودو..
یاحق

.امین.;572089 نوشت:
با سلام مجدد

ضمنا متوجه عرض بنده نشدید. بحث بر سر بازدارنده نبودن قانون قصاص پدر است نه قانون قصاص نکردن...

باسلام
چگونه بازدارنده نیست
پدری که میدانداگرازروی کینه فرزندش رامیکشدمجازاتش قصاصش است باپدری که باانگیزه کینه میکشدومیداندجرمش تنهادیه است یکیست
حتی ظالمانه هم هست که این پدرقصاص نشود علاوه بربازدارنده بودن
واگرازجنبه عادلانه به موضوع بنگریم میبینیم
ایاعدالت است پدری که ازروی ظلم فرزندش راکشته باپدری که ازروی عدم تعادل اعتیادو..؟؟!!
یاحق

حاضر: قانون در این جهان بر دو قسم هستند: یکی قانون ظالمانه و دیگر قانون عادلانه. قانون ظالمانه، قانون هست ولی ظالمانه است. پس نمی شود به آن گفت که قانون نیست. همچنان که انسان ظالم، انسان است ولی ظالم است و عادل نیست. قانون داشتن در اسلام بهتر از بی قانونی است به همین دلیل، امام علی فرمود که حاکم ظالم بهتر از بی حاکم بودن است؛ زیرا جامعه و محیطی که قانون نداشته باشد، حتی به صورت ظالمانه آن، هرج و مرج پیش می آید و از نظر اسلام، امنیت مقدم بر عدالت است. یعنی اگر امر دائر بر این باشد که امنیت برقرار شود یا عدالت، امنیت مقدم است و تا امنیت نباشد، عدالت برقرار نخواهد گشت.

احمد;572091 نوشت:
باسلام
پس هروقت فرصت کردیدمطالعه کنید
حقیردرهیچ یک ازکامنت ها نگفتم اکثرقتل هابه علت ظلم پدرهست بلکه برعکس اکثرش موضاعات دیگراست پس نیازی به امارنیست دوست عزیز
بلکه صحبت ازتفکیک وعدم ان است چه کم باشدوچه زیادنبایدظلم شود
وامادلیلی که برماپوشیده است خب این دلیل نمیتونه برای قطع یدباشه پس
شماازفقهابیش ترمیدانیدزیراانان باتوجه به اینکه جواب بدی بدی مثل ان است شرایط زمانی ومصلحت وعقل رادرنظرمیگیرند
وهمچنین درخیلی مواردبه طورقطع اثبات شده .,,نمونه میخوایدجناب عصران اورددرابتدا
میگیدممکن اثبات نشه خب اگه نشه که بحثی نمیمونه قصاص نمیشه
زیرابحث ماتفکیک قایل شدن براین حکم است که اگرثابت شودازروی ظلم هست بایدقصاص شود
ایابرابراست پدری که فرزندش راازروی لذت وکینه وحسادت و..کشته باپدری که ازروی شرایط احساسی وروانی وتربیتی وشواهدبیانگراین موضوع خواهدبود
وامادرموردحدیث اولا تنهاحدیث حقیرتاکیدمعصومین برعهده دارشدن فقهاازاین مسایل که بایدازروی عقل ومصلحت باشداست
وتاییدحرفم شماحدیثی بیاوریدکه دست یک دزدکه نص صریح وشیوه معصومین بوده قطع نشده بلکه دست چه فقیروچه غنی قطع شده که البته دراینجاهم تفکیک قایل شده که اولاسارق نبایددراموال شریک باشدبایدکاملا مقرض شودو..
یاحق

احمد;572096 نوشت:
باسلام
چگونه بازدارنده نیست
پدری که میدانداگرازروی کینه فرزندش رامیکشدمجازاتش قصاصش است باپدری که باانگیزه کینه میکشدومیداندجرمش تنهادیه است یکیست
حتی ظالمانه هم هست که این پدرقصاص نشود علاوه بربازدارنده بودن
واگرازجنبه عادلانه به موضوع بنگریم میبینیم
ایاعدالت است پدری که ازروی ظلم فرزندش راکشته باپدری که ازروی عدم تعادل اعتیادو..؟؟!!
یاحق

بسم الله الرحمن الرحیم

علیکم السلام

جناب احمد من از شما خواستم مواردی را بیاورید که معصوم (ع) پدری را در قتل فرزند ، قصاص کرده باشند. لطفا در اینباره تحقیق کنید و پاسخ دهید.

فراموش نکنید که:

حلال محمد حلال الي يوم القيامه و حرامه حرام الي يوم القيامة :

حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند:

حلال محمّد (ص) حلال است هميشه تا روز قيامت، و حرام او حرام است هميشه تا روز قيامت

قتل نفسی هم که حرام شده با این دلیل که انگیزه قاتل لذت و کینه و حسادت بوده حلال نمیشود. دلایلش را هم در پستهای قبلی آوردم.

پس دیگر بحثی باقی نمیماند الا جهل ما در استنباط از مسائل فقهی که لازم است برای رسیدن به جواب زحمت کشیده و کتب فقهی را مطالعه کرده و پای درس اساتید این علم بنشینیم تا به همه جوانب قضیه تسلط پیدا کنیم.

.امین.;572140 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

علیکم السلام

جناب احمد من از شما خواستم مواردی را بیاورید که معصوم (ع) پدری را در قتل فرزند ، قصاص کرده باشند. لطفا در اینباره تحقیق کنید و پاسخ دهید.

فراموش نکنید که:

حلال محمد حلال الي يوم القيامه و حرامه حرام الي يوم القيامة :

حضرت امام صادق علیه السلام میفرمایند:

حلال محمّد (ص) حلال است هميشه تا روز قيامت، و حرام او حرام است هميشه تا روز قيامت

قتل نفسی هم که حرام شده با این دلیل که انگیزه قاتل لذت و کینه و حسادت بوده حرام نمیشود. دلایلش را هم در پستهای قبلی آوردم.

پس دیگر بحثی باقی نمیماند الا جهل ما در استنباط از مسائل فقهی که لازم است برای رسیدن به جواب زحمت کشیده و کتب فقهی را مطالعه کرده و پای درس اساتید این علم بنشینیم تا به همه جوانب قضیه تسلط پیدا کنیم.

باسلام
دوست عزیزلطفا کامنت هارادرست مطالعه بفرمایید
اولاحقیرهم ازشماخواستم حدیثی بیاوریدکه قطع یدانجام نشده به جزتفکیکی که خودمعصومین ان راانجام دادندمثلادرمال دزدی شریک نباشدو..
ثانیااگرپذیرفتیداین حکم باتوجه به مصلحت وشرایط زمانی وعقلی تغیرمیکندپس دیگه جای بحث برای قصاص نیست
مادرموردحلال وحرام صحبت نمیکنیم درموردواجب ویامتغیرش صحبت میکنیم حتی اگرهم برفرض شمابگیم حلال حرام درموردقطع یدهم صادق خواهدبود
وکسانی که پای درس نشسته اندخواستارتعویض این حکم بودندامانتیجه بخش نبودمثل ایت ا...صانعی و..
یاحق

احمد;572146 نوشت:
باسلام
دوست عزیزلطفا کامنت هارادرست مطالعه بفرمایید
اولاحقیرهم ازشماخواستم حدیثی بیاوریدکه قطع یدانجام نشده به جزتفکیکی که خودمعصومین ان راانجام دادندمثلادرمال دزدی شریک نباشدو..
ثانیااگرپذیرفتیداین حکم باتوجه به مصلحت وشرایط زمانی وعقلی تغیرمیکندپس دیگه جای بحث برای قصاص نیست
مادرموردحلال وحرام صحبت نمیکنیم درموردواجب ویامتغیرش صحبت میکنیم حتی اگرهم برفرض شمابگیم حلال حرام درموردقطع یدهم صادق خواهدبود
وکسانی که پای درس نشسته اندخواستارتعویض این حکم بودندامانتیجه بخش نبودمثل ایت ا...صانعی و..
یاحق

جناب احمد با انداختن توپ در زمین من نمیتوانید چیزی را ثابت کنید. والیبال که بازی نمیکنیم.

این مسائل قبلا ثابت شده که مورد اتفاق اکثر فقهای شیعه و سنی هست. پس من و شمایی که در اینباره علمی نداریم حق اظهار نظر در آن را نداریم. ای کاش متوجه این مطلب میشدید.

همان کسانی حق دارند اظهار نظر کنند که درسی خوانده اند و در حضور خود علما. هیچ مرجعی هم در اینجا به این شبهات پاسخ نمیدهد.

شرایط زمانی و این قبیل مسائل هم بر میگردد به همان علم فقه که من و شما نداریم. البته همانطور که عرض شد شرایط زمانی در باره حلال و حرام صدق نمیکند.

مثلا هیچ زمانی نجس، حکم پاک را پیدا نمیکند، هیچ زمانی مسکرات ، حلال نمیشوند، هیچ زمانی و به هیچ صورتی زنا حلال نمیشود، همینطور است نفسی که ریختن خونش حرام است، هیچ زمانی و به هیچ صورتی ریختن چنین خونی حلال نمیشود.

اما درمورد قطع ید، یا مشابه آن که حلال و حرام محسوب نمیشود بلکه از احکامی است که نیاز به استنباط فقهی دارد، عفو در اینگونه موارد حرام نشده است و فقها ، با در نظر گرفتن شرایط روز، حق دادن چنین جوازی را دارند.

ضمنا عفو کسی هم که خونش حلال است ، از طرف حاکم جامعه یا فقها ، حرام نیست.

.امین.;572154 نوشت:
جناب احمد با انداختن توپ در زمین من نمیتوانید چیزی را ثابت کنید. والیبال که بازی نمیکنیم.

این مسائل قبلا ثابت شده که مورد اتفاق اکثر فقهای شیعه و سنی هست. پس من و شمایی که در اینباره علمی نداریم حق اظهار نظر در آن را نداریم. ای کاش متوجه این مطلب میشدید.

همان کسانی حق دارند اظهار نظر کنند که درسی خوانده اند و در حضور خود علما. هیچ مرجعی هم در اینجا به این شبهات پاسخ نمیدهد.

شرایط زمانی و این قبیل مسائل هم بر میگردد به همان علم فقه که من و شما نداریم. البته همانطور که عرض شد شرایط زمانی در باره حلال و حرام صدق نمیکند.

مثلا هیچ زمانی نجس، حکم پاک را پیدا نمیکند، هیچ زمانی مسکرات ، حلال نمیشوند، هیچ زمانی و به هیچ صورتی زنا حلال نمیشود، همینطور است نفسی که ریختن خونش حرام است، هیچ زمانی و به هیچ صورتی ریختن چنین خونی حلال نمیشود.

اما درمورد قطع ید، یا مشابه آن که حلال و حرام محسوب نمیشود بلکه از احکامی است که نیاز به استنباط فقهی دارد، عفو در اینگونه موارد حرام نشده است و فقها ، با در نظر گرفتن شرایط روز، حق دادن چنین جوازی را دارند.

باسلام
باکمال احترام ازهمان اول میگفتیدمافقیه نیستیم حق اظهارنظرم نداریم
پس چرامیگیدبااین موردموافقم بااین یکی نیستم!!!!
به هرحال ازتوجه شماسپاس گزارم
ولی این راهم بدانیدهمان تحصیل کرده هامخافت های بسیاری کرده انداماتوان تغیرش ویاتفکیک راندارند وهمانطورکه قطع یدنیازمتداستنباط است برای قصاص هم بایدمصلحت واستباط توجه شود
یاحق

[QUOTE=.امینید
[=#b22222]
این مسائل قبلا ثابت شده که مورد اتفاق اکثر فقهای شیعه و سنی هست. پس من /QUOTE]

بله مورداتفاق هست امااولادرموردتفکیک اختلاف نظرهست اگرعلاقه به مقایسه داریددرفرانسه وکاناداوانگلیس و...خلاف این هست
یاحق

احمد;572160 نوشت:
باسلام
باکمال احترام ازهمان اول میگفتیدمافقیه نیستیم حق اظهارنظرم نداریم
پس چرامیگیدبااین موردموافقم بااین یکی نیستم!!!!
به هرحال ازتوجه شماسپاس گزارم
ولی این راهم بدانیدهمان تحصیل کرده هامخافت های بسیاری کرده انداماتوان تغیرش ویاتفکیک راندارند وهمانطورکه قطع یدنیازمتداستنباط است برای قصاص هم بایدمصلحت واستباط توجه شود
یاحق

با عرض سلام و تشکر

احمد آقا ، فقیه نیستیم دلیل نمیشود که نتوانیم جواب شما رو بدیم....

بسیارند تحصیل کرده های تازه به دوران رسیده ای که سعی دارند مبانی احکام فقهی را تغییر دهند، (در مواردی هم موفق بوده اند) الحمدلله هنوز صاحبانش زنده هستند و ان شاء لله به زودی صاحب اصلیش خواهد آمد و جلوی بدعتها را خواهد گرفت.

احمد;572162 نوشت:
[QUOTE=.امینید
[=#b22222]
این مسائل قبلا ثابت شده که مورد اتفاق اکثر فقهای شیعه و سنی هست. پس من /QUOTE]

بله مورداتفاق هست امااولادرموردتفکیک اختلاف نظرهست اگرعلاقه به مقایسه داریددرفرانسه وکاناداوانگلیس و...خلاف این هست
یاحق

کلی عرض کردم.

نخیر نیازی به مقایسه نیست. چون اخبار رسیده از کشورهای غربی ثابت میکند که قصاص پدر هیچ نقشی در تادیب پدران دیگر نداشته است.

در پناه حق

:Gol:

.امین.;572166 نوشت:
با عرض سلام و تشکر

احمد آقا ، فقیه نیستیم دلیل نمیشود که نتوانیم جواب شما رو بدیم....

بسیارند تحصیل کرده های تازه به دوران رسیده ای که سعی دارند مبانی احکام فقهی را تغییر دهند، (در مواردی هم موفق بوده اند) الحمدلله هنوز صاحبانش زنده هستند و ان شاء لله به زودی صاحب اصلیش خواهد آمد و جلوی بدعتها را خواهد گرفت.

احمد;572162 نوشت:

کلی عرض کردم.

نخیر نیازی به مقایسه نیست. چون اخبار رسیده از کشورهای غربی ثابت میکند که قصاص پدر هیچ نقشی در تادیب پدران دیگر نداشته است.

در پناه حق

:gol:

باسلام
مبانی احکام نیست زیراطبق گفته خودتان بایدبه سخنان تخصیل کرده هاتوجه کردوقتی فقهااختلاف نظردارندبهتران است شرایط عقلی وزمانی و..مدنظرباشدچون سخن معصومین هم همین بوده طبعیت ازمعصومین به تشخیص صحیح انان
اگرعلاقه به اخبارداریددرموردقطع یددرعربستان هم اخبارش راببینید اپرشرایط رامتفاوت میدانیدپس نگیداهل سنت و..هم همینطورهستند
یاحق

احمد;572180 نوشت:

باسلام
مبانی احکام نیست زیراطبق گفته خودتان بایدبه سخنان تخصیل کرده هاتوجه کردوقتی فقهااختلاف نظردارندبهتران است شرایط عقلی وزمانی و..مدنظرباشدچون سخن معصومین هم همین بوده طبعیت ازمعصومین به تشخیص صحیح انان
اگرعلاقه به اخبارداریددرموردقطع یددرعربستان هم اخبارش راببینید اپرشرایط رامتفاوت میدانیدپس نگیداهل سنت و..هم همینطورهستند
یاحق

سلام علیکم
همه فرمایشات شما قبلا پاسخ داده شده
:Gol:

احمد;572180 نوشت:
درعربستان هم اخبارش راببینید اپرشرایط رامتفاوت میدانیدپس نگیداهل سنت و..هم همینطورهستند

در عربستان هم همانطور که عرض شد این قانون بازدارنده نبوده است. به همان دلیلی که هنوز جوانان دزدی میکنند و دستشان قطع میشود.

به سبب همان استنباط غلطشان از حکم قرانی و رجوع نکردن به سیره اهلبیت علیهم السلام

حال چه فرقی میکند؟ شما میگویید ما هم باید به طرق دیگری در این موارد مرتکب خطا شویم؟

.امین.;572185 نوشت:
در عربستان هم همانطور که عرض شد این قانون بازدارنده نبوده است. به همان دلیلی که هنوز جوانان دزدی میکنند و دستشان قطع میشود.

به سبب همان استنباط غلطشان از حکم قرانی و رجوع نکردن به سیره اهلبیت علیهم السلام

حال چه فرقی میکند؟ شما میگویید ما هم باید به طرق دیگری در این موارد مرتکب خطا شویم؟

باسلام
اولابازم میگم مقایسه واخبارغلط هست
اماچون خودشماعلاقه داشتیدبهتری سری به اماربزنیدوباایران مقایسه کنید
حتمامتعجب خواهیدشد
یاحق

[QUOTE=.ا

حال چه فرقی میکند؟ شما میگویید ما هم باید به طرق دیگری در این موارد مرتکب خطا شویم؟

نه چون درخطاهستیدهرجاکه بخواهیدشیوه معصومین رانادیده ومصلحت رابیان میکنید
درجای دیگرهم که بایدمصلحت وشرایط زمانی لحاظ شود احادیث رابیان میکنید
درحالی که هیچ اتفاق نظری نیست
یاحق

شما به دلایل ریشه ای قصد ندارید تفاوتی بین بحثهای مختلف قائل شوید.

.امین.;572199 نوشت:
شما به دلایل ریشه ای قصد ندارید تفاوتی بین بحثهای مختلف قائل شوید.

بدرود

مانگفتیم حدیث روردکنیم بلکه هیچ ایرادی دران نیست فقط میگم بین قتل ازظلم وتادیب بایدتفکیک قایل شداین موضوع راایت ا...صانعی هم میگوید
یاحق

احمد;572213 نوشت:
مانگفتیم حدیث روردکنیم بلکه هیچ ایرادی دران نیست فقط میگم بین قتل ازظلم وتادیب بایدتفکیک قایل شداین موضوع راایت ا...صانعی هم میگوید
یاحق

[SPOILER]
حالا که برای چندمین بار تکرار کردید باید بگویم خیر شما حرفتان چیز دیگریست. حرف شما اینست که با عنوان حمایت از یک عده ی قلیل ومظلوم نمایی کردن از جانب ایشان فردی مثل آیت الله صانعی!!! را که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فاقد صلاحیت لازم برای مرجعیت دانسته بود را مطرح کنید. آنهم با توسل به نظری خلاف نظر اکثریت مراجع عظام و در راس آنها حاکم اسلامی [/SPOILER]

در اينجا لازم به ذكر است كه در روایات پیرامون این حکم، كلمه والد ذكر گرديده و در عربي، والد اعم از پدر و مادر است.

در تفسير آن، برخي از علما منظور از آن را صرفاً پدر كودك مي‌دانند، اما برخي ديگر معتقدند كه منظور، پدر و مادر هر دو با هم مي‌باشند.

از جمله مقام معظم رهبري چنين رأيي را دارند. بر همین اساس و مطابق رای فقهی مقام معظم رهبری، هم اکنون پیشنهاد اصلاحی جهت تغییر این قانون آماده شده و از مجاری قانونی پیگیری می شود.

منبع: كتاب حقوق زنان برابري يا نابرابري
ناشر: نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها
[SPOILER]پوچ بود رودست خوردی[/SPOILER]

.امین.;572224 نوشت:
[SPOILER]
حالا که برای چندمین بار تکرار کردید باید بگویم خیر شما حرفتان چیز دیگریست. حرف شما اینست که با عنوان حمایت از یک عده ی قلیل ومظلوم نمایی کردن از جانب ایشان فردی مثل آیت الله صانعی!!! را که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فاقد صلاحیت لازم برای مرجعیت دانسته بود را مطرح کنید. آنهم با توسل به نظری خلاف نظر اکثریت مراجع عظام و در راس آنها حاکم اسلامی [/SPOILER]

باسلام
لطفا نظرات خودرابه حساب کلمات حقیرنزارید
هرکسی ازظن من شدیارمن/وزدرون من نجست اسرارمن
یاحق

.امین.;572224 نوشت:
[SPOILER] و در راس آنها حاکم اسلامی [/SPOILER]

باسلام
طبق گفته جناب عصران
حتی مقام معظم رهبری قایل به تفکیک اند
یاحق

احمد;572245 نوشت:
باسلام
لطفا نظرات خودرابه حساب کلمات حقیرنزارید
هرکسی ازظن من شدیارمن/وزدرون من نجست اسرارمن
یاحق

ببخشید این هم از اسرار شماست که قوانین مملکت اسلامی را ظالمانه میدانید؟

احمد;572250 نوشت:
باسلام
طبق گفته جناب عصران
حتی مقام معظم رهبری قایل به تفکیک اند
یاحق

توجه نکردید مضحکه ایشان شدید

.امین.;572251 نوشت:
توجه نکردید مضحکه ایشان شدید

پست دوم از این لینک را ببینید http://www.askdin.com/thread681-2.html

عصران;572256 نوشت:
پست دوم از این لینک را ببینید http://www.askdin.com/thread681-2.html

عصران;572243 نوشت:
در اينجا لازم به ذكر است كه در روایات پیرامون این حکم، كلمه والد ذكر گرديده و در عربي، والد اعم از پدر و مادر است.

در تفسير آن، برخي از علما منظور از آن را صرفاً پدر كودك مي‌دانند، اما برخي ديگر معتقدند كه منظور، پدر و مادر هر دو با هم مي‌باشند.

از جمله مقام معظم رهبري چنين رأيي را دارند. بر همین اساس و مطابق رای فقهی مقام معظم رهبری، هم اکنون پیشنهاد اصلاحی جهت تغییر این قانون آماده شده و از مجاری قانونی پیگیری می شود.

منبع: كتاب حقوق زنان برابري يا نابرابري
ناشر: نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها
[SPOILER]پوچ بود رودست خوردی[/SPOILER]


متن پنهان شما:

پوچ بود رودست خوردی

احمد;572250 نوشت:
باسلام
طبق گفته جناب عصران
حتی مقام معظم رهبری قایل به تفکیک اند
یاحق

چه ارتباطی به بحث ما داشت؟

.امین.;572258 نوشت:
[h=2]

با عرض پوزش از روح مظلومان[/h]

عصران;572243 نوشت:
در اينجا لازم به ذكر است كه در روایات پیرامون این حکم، كلمه والد ذكر گرديده و در عربي، والد اعم از پدر و مادر است.

در تفسير آن، برخي از علما منظور از آن را صرفاً پدر كودك مي‌دانند، اما برخي ديگر معتقدند كه منظور، پدر و مادر هر دو با هم مي‌باشند.

از جمله مقام معظم رهبري چنين رأيي را دارند. بر همین اساس و مطابق رای فقهی مقام معظم رهبری، هم اکنون پیشنهاد اصلاحی جهت تغییر این قانون آماده شده و از مجاری قانونی پیگیری می شود.

منبع: كتاب حقوق زنان برابري يا نابرابري
ناشر: نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها

متن پنهان شما:

پوچ بود رودست خوردی

چه ارتباطی به بحث ما داشت؟

باسلام
شماکه نتوانستیدجواب قانع کننده بدهید
تنهایک انسان راسرکوب کردید
توجه شمارابه این جمله معروف جلب میکنم
ازاحتیاط های خودبکاه زیرادین اسلام
شریعت های اسان است
یاحق

احمد;572260 نوشت:
.امین.;572258 نوشت:

با عرض پوزش از روح مظلومان

باسلام
شماکه نتوانستیدجواب قانع کننده بدهید
تنهایک انسان راسرکوب کردید
توجه شمارابه این جمله معروف جلب میکنم
ازاحتیاط های خودبکاه زیرادین اسلام
شریعت های اسان است
یاحق

سلام
شما امروز وقت بنده رو به خودت اختصاص دادی و همچنان طفره میروی و به روی مبارک نمیاوری. میتونم بپرسم چند ساله هستی؟

.امین.;572264 نوشت:
احمد;572260 نوشت:

شما امروز وقت بنده رو به خودت اختصاص دادی و همچنان طفره میروی و به روی مبارک نمیاوری. میتونم بپرسم چند ساله هستی؟

اتفاقا برای حقیرهم دقیقا همین اتفاق افتادوشماهمچنان ازفرضیات صحبت میکنید
میتونم بپرسم تحصیلات شماچیست؟

احمد;572260 نوشت:
باسلام
شماکه نتوانستیدجواب قانع کننده بدهید
تنهایک انسان راسرکوب کردید
توجه شمارابه این جمله معروف جلب میکنم
ازاحتیاط های خودبکاه زیرادین اسلام
شریعت های اسان است
یاحق

جواب قانع کننده را آیت الله صانعی!!! قبلا داده اند

راستی ما نفهمیدیم تفکیک علل جرمها چه ارتباطی به قانون والد که شامل مادر هم شده است دارد؟

احمد;572267 نوشت:
.امین.;572264 نوشت:

اتفاقا برای حقیرهم دقیقا همین اتفاق افتادوشماهمچنان ازفرضیات صحبت میکنید
میتونم بپرسم تحصیلات شماچیست؟

همچنان سوال رو با سوال پاسخ بدهید.اینهم یک روش برای کوتاه نیامدن هست

والسلام علی من اتبع الهدی

احمد;572260 نوشت:
شماکه نتوانستیدجواب قانع کننده بدهید
تنهایک انسان راسرکوب کردید

قبل از اینکه تاپیک بسته شود نکته ای به نظرم آمد که لازم دیدم در پاسخ شما بگویم:

همین پست زیر :

عصران;572243 نوشت:
در اينجا لازم به ذكر است كه در روایات پیرامون این حکم، كلمه والد ذكر گرديده و در عربي، والد اعم از پدر و مادر است.

در تفسير آن، برخي از علما منظور از آن را صرفاً پدر كودك مي‌دانند، اما برخي ديگر معتقدند كه منظور، پدر و مادر هر دو با هم مي‌باشند.

از جمله مقام معظم رهبري چنين رأيي را دارند. بر همین اساس و مطابق رای فقهی مقام معظم رهبری، هم اکنون پیشنهاد اصلاحی جهت تغییر این قانون آماده شده و از مجاری قانونی پیگیری می شود.

منبع: كتاب حقوق زنان برابري يا نابرابري
ناشر: نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها

پاسخگوی شماست. اگر قانع نشدید، به این معناست که نظرات ولی فقیهتان را قبول ندارید.

اگر قصاص نکردن پدربودحرام و خلاف قرآن بود، فقها آن را اصلاح میکردند نه اینکه برای مادر هم همین حکم را اجرا کنند.

الان شما میتوانید این مساله را هم به قوانین ظالمانه اتان اضافه کنید.

.امین.;572309 نوشت:
قبل از اینکه تاپیک بسته شود نکته ای به نظرم آمد که لازم دیدم در پاسخ شما بگویم:

همین پست زیر :

پاسخگوی شماست. اگر قانع نشدید، به این معناست که نظرات ولی فقیهتان را قبول ندارید.

اگر قصاص نکردن پدربودحرام و خلاف قرآن بود، فقها آن را اصلاح میکردند نه اینکه برای مادر هم همین حکم را اجرا کنند.

الان شما میتوانید این مساله را هم به قوانین ظالمانه اتان اضافه کنید.

باسلام
من عاشق ولی فقیهم هستم واگرمخالفتم باایشان بودجوردیگری مطالبم رابیان میکردم
اماایشان هم به تنهایی نمیتوانندکاری کنندحقیرمطمنم همه علمابراین حکم عقلانی قایل به تفکیک اندولی کسی جرات بیان ندارداگربیان کندمثل ایت ا...صانعی سرکوب میشود
یاحق

احمد;572338 نوشت:
باسلام
من عاشق ولی فقیهم هستم واگرمخالفتم باایشان بودجوردیگری مطالبم رابیان میکردم
اماایشان هم به تنهایی نمیتوانندکاری کنندحقیرمطمنم همه علمابراین حکم عقلانی قایل به تفکیک اندولی کسی جرات بیان ندارداگربیان کندمثل ایت ا...صانعی سرکوب میشود
یاحق

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

الحمدلله که شما عاشق ولی فقیهید. پس بهتر بود از اول شیوه ای را در پیش میگرفتیدکه این اشتباه پیش نیاید، قصدتان نسبت دادن ظلم به ایشان یا دیگر فقهاست.

در اینکه فرمودید ایشان نمیتوانند کاری بکنند، چنین نیست.

خود مقام معظم رهبری فرمودند که من هم ممکن است اشتباه کنم و از انتقادات هم استقبال میکنند. اگر میشد چنین تفکیکی انجام داد قطعا بر آن حکم میکردند.

اما مساله اینست که نمیتوان چنین کرد. چون کسی که باید مشخص کند چنین جنایتی با داشتن عقل سالم و بدون تاثیر از شرایط محیطی بوده است خودش یک انسان است که در قضاوتهایش مرتکب خطا میشود.

و اگر اشتباه کند ، یک بیگناه به پای دار خواهد رفت.

اما عفو فردی که خونش حلال است، یا مشمول قطع ید میباشد، از جانب حاکم اسلامی ، گناه نیست،

برعکس اگر حکم تفکیکی وجود داشته باشد و در این میان اشتباهی حکم کنند، گناهش به پای کسی است که آن را صادر کرده.

همین مساله ای که عنوان شد درمورد اصلاح حکم قصاص مادران ثابت کننده اینست که این چنین احکامی چقدر حساس میباشند که اگر به اشتباه عمل شود ، چه بسیار انسانهایی که به اشتباه قصاص میشوند.

پاسخگوی آن کیست؟
افراد؟ یا همان فقها؟

در آینده هم اگر فقها تحت تاثیر چنین فشارهایی بر تفکیک حکم کنند ، یقین بدانید عاقبتی نخواهد داشت جز ستم کردن بر این مجرمان، که خلاف سیره امیرالمومنین علیه السلام است.

در ارتباط با اجرای حدود در زمان غیبت چهار قول وجود دارد:

۱) قول به عدم جواز اجرای حدود در زمان غیبت امام معصوم (ع) و اختصاص آن به زمان حضور آن حضرت که قائلین به این قول عبارتند از:

الف) محقق حلی در شرایع ـ که از آن تعبیر به قرآن الفقه گردیده ـ قول به جواز اجرای حدود در زمان غیبت را تضعیف نموده و از آن تعبیر به آورده و فرموده است: ۱۱)‌ همچنین صاحب جواهر می‌فرماید:۲۲)‌ علا‌مه حلی۳۳)‌ در برخی کتبش در بحث اجرا یا عدم اجرا، توقف نموده است.

ب) دو فقیه بزرگوار ابن زهره و ابن ادریس همان‌طور که در کتب فقها نقل شده است، قائل به عدم جواز اجرای حدود در زمان غیبت بوده‌اند.۴۴)

ج) فقیه متقی و پرهیزگار معاصر حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج سیداحمد خوانساری (قدس سره) در کتاب گرانسنگ جامع المدارک.۵۵)

۲) قول به عدم جواز اجرای حدود در زمان غیبت و جایگزینی تعزیر به جای آنکه قائل به آن، محقق شهیر، میرزای قمی (قدس‌سره) در دو موضع از کتاب جامع الشتات۶۶)‌ این قول را اختیار نموده‌اند و ناگفته نماند. بنابر این قول، استدلا‌ل مثل علا‌مه در مختلف۷۷)‌ و شهید ثانی در مسالک۸۸)‌ و غیر آنها که برای جواز اجرای حدود در زمان غیبت، به اشاعه فساد و فحشا و معاصی در صورت عدم اجرای حدود، تمسک نموده‌اند، پاسخ داده می‌شود چرا که تعزیر که عمده مجازات‌های اسلا‌م است راهی برای جلوگیری از فساد و فحشا همانند حدود می‌باشد.

۳) قول به جواز اجرای حدود در زمان غیبت امام معصوم(ع) به شرط اثبات آن از طرق خاص شرعی مذکور در شرع انور، این قول مختار حضرت آیت‌الله‌العظمی صانعی می‌باشد و عیناً متن استفتاء از معظم‌له ـ که در جلد ۱ کتاب استفتائات قضایی۹۹)‌ آمده است ـ آورده می‌شود:

آیا اجرای حدود الهی اختصاص به زمان معصوم(ع) دارد یا خیر؟ چرا؟

پاسخ: برخی از فقها را عقیده بر آن است که اختصاص به زمان معصوم(ع) دارد، به خاطر شک در شرطیت حضور و لزوم اجرا به ید امام(ع) و اصل با فرض شک بر عدم جواز است و آنان ظاهراً معتقدند که در زمان غیبت ولو در موارد حدود، باید با تعزیر، جلوی مفاسد گرفته شود و البته به نظر این جانب تبعاً للمشهور، اختصاص به زمان حضور ندارد و اطلا‌ق ادله‌اش دلیل بر عمومیت است؛ و ناگفته نماند که با توجه به محدود بودن موارد حدود و با توجه به نظر این جانب تبعاً لغیر واحد من الا‌صحاب که در امور عرضیه بیش از دو راه اثبات وجود ندارد: یکی، چهار مرتبه اقرار ناشی از وجدان دینی و با کمال رضایت و اختیار، دوم، با شهادت ۴ شاهد عادل، آن هم به نحو خاص که غالباً بلکه دائماً در ازمنه مختلف مخصوصاً امروزه غیرقابل تحقق است؛ به نظر می‌رسد که اسلا‌م بیشتر مایل به ثابت نشدن سبب حد در امور عرضیه بوده و هست و می‌خواسته امور عرضیه مستور بماند و بر فرض معلوم شدن هم به نحوی معلوم شود که به تعزیر اکتفا گردد. (برای اطلا‌ع بیشتر می‌توانید به سایر استفتائات در صفحات ۸۱-۸۳ مراجعه فرمایید.) ۱۶/۹/۸

۴) جواز اجرای حدود در زمان غیبت به‌طور مطلق ولو آنکه با علم قاضی ثابت گردد، این مبنا مختار برخی فقهای معاصر می‌باشد. ‌

و ناگفته نماند که در بحث قانونگذاری و اجرا هر یک از این فتاوا می‌تواند مورد لحاظ قانونگذار قرار گیرد؛ زیرا آنچه در قانون اساسی در اصل چهارم۱۰۰-) که تأمین کننده و پشتوانه محکمی برای اسلا‌می بودن قوانین می‌باشد- آمده، مطابقت با موازین اسلا‌می است و نه فتوایی خاص، بنا بر این هیچیک از این فتاوا و قوانین منطبق بر آن را (در صورت تصویب) نمی‌توان خلا‌ف موازین شرع دانست و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلا‌می می‌توانند با استناد به فتوای فقیه بزرگی مانند میرزای قمی (قدس‌سره) قانون عدم جواز اجرای حدود در زمان غیبت و جایگزینی تعزیر به جای آن را تصویب نمایند.

منبع : روزنامه اعتماد ملی

.امین.;572361 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

الحمدلله که شما عاشق ولی فقیهید. پس بهتر بود از اول شیوه ای را در پیش میگرفتیدکه این اشتباه پیش نیاید، قصدتان نسبت دادن ظلم به ایشان یا دیگر فقهاست.

در اینکه فرمودید ایشان نمیتوانند کاری بکنند، چنین نیست.

خود مقام معظم رهبری فرمودند که من هم ممکن است اشتباه کنم و از انتقادات هم استقبال میکنند. اگر میشد چنین تفکیکی انجام داد قطعا بر آن حکم میکردند.

اما مساله اینست که نمیتوان چنین کرد. چون کسی که باید مشخص کند چنین جنایتی با داشتن عقل سالم و بدون تاثیر از شرایط محیطی بوده است خودش یک انسان است که در قضاوتهایش مرتکب خطا میشود.

و اگر اشتباه کند ، یک بیگناه به پای دار خواهد رفت.

اما عفو فردی که خونش حلال است، یا مشمول قطع ید میباشد، از جانب حاکم اسلامی ، گناه نیست،

برعکس اگر حکم تفکیکی وجود داشته باشد و در این میان اشتباهی حکم کنند، گناهش به پای کسی است که آن را صادر کرده.

همین مساله ای که عنوان شد درمورد اصلاح حکم قصاص مادران ثابت کننده اینست که این چنین احکامی چقدر حساس میباشند که اگر به اشتباه عمل شود ، چه بسیار انسانهایی که به اشتباه قصاص میشوند.

پاسخگوی آن کیست؟
افراد؟ یا همان فقها؟

در آینده هم اگر فقها تحت تاثیر چنین فشارهایی بر تفکیک حکم کنند ، یقین بدانید عاقبتی نخواهد داشت جز ستم کردن بر این مجرمان، که خلاف سیره امیرالمومنین علیه السلام است.

در زمینه اجرای حدود بعضی از علما قائل بر اینند که حدود را فقط معصوم باید اجرا کند و در زمان غیبت معصوم اجرا نمیشود.

http://hamidgholamilawyer.blogfa.com/post-325.aspx

باسلام
بازهم اگرمیخواهیدحکم فقهارابدانید
اکثرفقهامن جمله شیخ مفیدقطع ید راواجب میداند
این استدلال شماغلط هست پس بایدبه مجرمین اجازه دهندهرجرمی مرتکب شوندسپس بپوسنداجرای حدمال غیبت است
پس اگرباتوجه به مصلحت وزمان وهردلیل دیگه و..فقهاتونستندباتوجه به احادیث که درزمان غیبت فقهابایدبادرنظرگرفتن مصلحت وعقل حکم کنندومردم طابع باشنداگرباتوجه به عقل ومصلحت قطع ید راانجام ندادندچراهمین کاررابرای تفکیک قصاص قایل نشدنداین بیانگرعدم جرات انان هستندهمانطورکه امام خمینی جرات کردوتنهاکسی بودکه شطرنج راحلال شمردامااکنون اگرکسی چنین جراتی کندمثل صانعی سرکوب میشه
وامادرموردتفکیک عقل ومصلحت میگه بایدتفکی باشه متفاوت است پدری که صددرصدثابت شودازظلم وکینه وحسادت و..فرزندکشته باپدری که ازروی تادیب وعدم تعادل
درموردخطابایدبگم باتوجه به شواهدوقراین تفکیک میشه واگرکاملا مقرض نشه ازروی ظلم بوده هرگزقصاص نمیشودودیگه بحثی نیست
حتی خودمعصومین هم قایل به تفکیک شدندمثلابرای قطع یدتنهابه ایه قران بسنده نکرده وبحث عقلی راپیش کشیدندمثلا دست دزدی که درمال شریک است قطع نمیشودامادرقران وجودندارد
امروزهم وظیفه فقهاست که عقل راپیش گیرندشایدموضوع جدیدی باشدکه هیچ معصومی ازبرای ان حکم نداده این هم بیانگروظیفه خطیروعقلانی فقهاست که بحث عقلی راپیش گیرند
یاحق

.امین.;571281 نوشت:
سلام علیکم

درباره حکم فقهی قطع دست سارق و شرایط و چگونگی آن بحثی نمیکنم.

اما این تفسیر شما از آیه مربوطه صحیح نیست. چرا که پس از آنکه میفرماید "فاقطعوا ایدیهما" میفرماید : جزاء بما کسبا نکالا من الله.

این قطع دست را جزا و کیفر کاری که انجام داده اند، میداند

سلام علیکم.

حق با شماست دوست عزیز..

بنده بدون علم، صحبت کردم، صرفا تفسیر ذوقی بود برای نزدیک شدن مطلب به ذهن.

موفق باشید.

ما این را به وضوح از قرآن دیده ایم اما اگر یک نفر به اشتباه یا به ناچار دست به دزدی زده یا کسی به کسی پول داده باشد که بیاید و شهادت بدهد که او از من دزدی کرده قاضیان ما از کجا بفهمند به همین دلیل تا سه مرتبه به او فرصت اشتباه میدهند ولی در بار سوم حتمأ دست او قطع میشود واگر قطع نشد اگر شاکی خصوصی داشت میتواند با رفتن به دیوان عالی قضاوت کشوری. درخواست قطع دست او را بدهدوالبته این که میگویید قانون ظالمانه مثلا چه قانونی چه قانون ظالمانه ای در جمهوری اسلامی تصویب شده است

در بعد قطع دست را هر گاه که یک فقیه جامع الشرایط دستور به قطع دست دهند باید اجرا شود ولی رهبرمان میتوانند به هر نحوی هم میتوانند دستور به قطع دست بدهند هم میتوانند کسی را از اعدام نجات دهند ایشان رهبر این جامع بزرگ هستند وعلاوه بر علما و فقها در کشور در خارج از کشور هم به این نکته معترفند که در زمان حال احدی نمیتواند جز ایشان این کشور و این ملت باعقاید گوناگون را درست کنترل کند

لوح دل;577177 نوشت:
سلام علیکم.

حق با شماست دوست عزیز..

بنده بدون علم، صحبت کردم، صرفا تفسیر ذوقی بود برای نزدیک شدن مطلب به ذهن.

موفق باشید.

باسلام
صرفابدون علم صحبت نکنیدبهترنیست؟

mahdihg;577191 نوشت:
ما این را به وضوح از قرآن دیده ایم اما اگر یک نفر به اشتباه یا به ناچار دست به دزدی زده یا کسی به کسی پول داده باشد که بیاید و شهادت بدهد که او از من دزدی کرده قاضیان ما از کجا بفهمند به همین دلیل تا سه مرتبه به او فرصت اشتباه میدهند ولی در بار سوم حتمأ دست او قطع میشود واگر قطع نشد اگر شاکی خصوصی داشت میتواند با رفتن به دیوان عالی قضاوت کشوری. درخواست قطع دست او را بدهدوالبته این که میگویید قانون ظالمانه مثلا چه قانونی چه قانون ظالمانه ای در جمهوری اسلامی تصویب شده است

باسلام
تفاوتی ایجادنمیکند حکم قران وشیوه معصومین حتی حکم اکثرفقهابارز است جایی برای مغالطه نیست
یاحق

mahdihg;577193 نوشت:
دارج از کشور هم به این نکته معترفند که در زمان حال احدی نمیتواند جز ایشان این کشور و این ملت باعقاید گوناگون را درست کنترل کند

باسلام
کاملا درست میفرماییداگرازاین دیدنگاه کنیم حق باشماست
ولی عده ای این مطلب رانمیپذیرند ودلایل خودشان رادارند
یاحق

[="Tahoma"][="Navy"]

احمد;580551 نوشت:
باسلام
صرفابدون علم صحبت نکنیدبهترنیست؟

سلام علیکم.

ممنون از تذکرتان،

نفس اژدرهاست، او کی مرده است؟ از غم بی آلتی افسرده است.

بهتر بودن که بهتره، ولی انسان ممکن الخطا است...

شما به بزرگی آن تصویر آواتارتان ببخشید.

موفق باشید.[/]

لوح دل;580557 نوشت:
[="Tahoma"][="Navy"]

سلام علیکم.

ممنون از تذکرتان،

نفس اژدرهاست، او کی مرده است؟ از غم بی آلتی افسرده است.

بهتر بودن که بهتره، ولی انسان ممکن الخطا است...

شما به بزرگی آن تصویر آواتارتان ببخشید.

موفق باشید.

[/]

باسلام
حقیقتا سوالم تذکر نبود خواستم بیشتر عقایدشمارابدانم
یاحق

موضوع قفل شده است