جمع بندی آیا گرفتن حق طلاق توسط زن کار درستی است؟

تب‌های اولیه

123 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

به نام خدا
سلام عليكم

متاسفانه يه ويروسي وارد ذهن خانم شده:هر لحظه ممكنه مردها خيانت كنند.بيرون برو هم نيست.مهريه بالا و حق طلاق هر دو توهين هست به مرد و شما داريد به طرف و خانوادش با صداي بلند ميگي:بهت اعتماد ندارم.توهين هست به دختر خانم ها(البته خانم در فرهنگ ايراني جايگاه بسيار والايي داره و به هر كسي نميگن خانم) كه قيمت من اينقدر سكه هست يا بايد حق طلاقي،چيزي گرو باشه.
حالا به انسان هاي غير مذهبي شايد اعتماد قدري كمتر باشه اما شخصي كه در اين دوران مذهبي هست هنوز،قابل اعتمادتر است.
به حال زندگي كه بر مبناي عدم اعتماد و آتو گيري و ثروت بنا ميشه به قول پيامبر اعظم منحوس است(آدم ياد رژيم منحوس صهيونيستي مي افته)

:Gol:[=BMitra]مردی به امام حسن (علیه السلام) عرض کرد: «دختری دارم، او را به ازدواج چگونه فردی در آورم؟ حضرت فرمودند: او را به ازدواج مردی با تقوا درآور؛ که اگر دوستش داشته باشد. او را گرامی می دارد و اگر هم دوستش نداشته باشد، به او ستم نمی کند.» (المستطرف، ج 2، ص 218):hamdel:

كلا به جاي اينكه مهر بالا و حق طلاق و اينها رو پشتوانه كنيد من دو مورد رو ميگم كه بهترين راه براي محكم كردن رابطتتون هست ١ : لوندي ( كه همه ميدونن چيه فقط دائم باشه نه فقط شش ماهه اول زندگي ) ٢ : سياست ( نه به معناي بدجنسي ، يعني بهترين رفتار تو هر موقعيت ) اين دوتا به علاوه چاشني علاقه باعث ميشه مردتون به هيچ زني چشم نداشته باشه شوهر من با اينكه مذهبي نيست ولي بسيار چشم پاكه اگه شما برا مردتون كم نذاريد هيچ وقت تو زرد از اب در نمياد

ملورين;685777 نوشت:
من خودم به حق طلاق و اينها اعتقاد ندارم نه به خاطر اينكه دين گفته چون اصلا ادم مذهبي نيستم به خاطر اينكه رمز موندگاري يه رابطه رو احترام متقابل و علاقه ميدونم وقتي اين از بين رفت حالا چه فرقي ميكنه مهر من چه قدر باشه و اينها به خاطر همين منم مهر خيلي پايين رو انتخاب كردم البته من عاشق شوهرم بودم و اصلا دوست نداشتم روابط مادي علاقمون رو تحت تاثير بده
حق طلاق رو هم من عقلا براي زن خوب نميدونم به خاطر احساسي بودنشون ، زن جماعت احتمال گرفتن افسردگي پس از زايمان داره ، دوره عادت كلا قاطي ميكنه ،اصلا از لحاظ هورمون و عواطف ثبات نداره اين يه جا حرف اسلام رو قبول دارم من خداييش

چه جالب. مثل ادمای مذهبی حرف زدین ولی اشاره کردین مذهبی نیستین! بعضی چیزها رو خوب درک کردین.

بحث از پاسخ به سوال پرسشگر منحرف شده و دوباره کشیده به فلسفه ی ازدواج و حق طلاق و...

نکته ی آخری هم که لازم می دونم به پرسشگر محترم یادآوری کنم این است که...
به دلیل آنکه خانواده ی همسرتان با انتخاب شما زیاد موافق نبودند، ممکن است گاهی رفتارهایی از آنها سربزند...شما نباید به هم بریزید و واکنش منفی از خود نشان دهید یا خدای نکرده به خاطرش همسرتان را سرزنش کنید...
اگر یه وقت دیدید که مادرشوهرتان، با شما برخورد سردی داشت...یا سایر عروسهایش را بیشتر از شما تحویل گرفت....به هم نریزید...
بلکه سعی کنید با محبت و گذشت، ایشان را جذب نمایید....اگرچه این جذب کردنه هم مدتها طول خواهد کشید...

البته همسرشما هم باید چنین رفتاری را نسبت به خانواده ی شما داشته باشد...
اما خب مردها حساسیتشون به "بی توجهی و تحویل نگرفتن" کمتره...شاید مردها هم ناراحت بشن...ولی به هم نمی ریزن!

سعی کنید درجلوی همسرتان از رفتارهای نامناسب خانواده اش شکایت نکنید...
کار اشتباه برخی خانم ها این است که جلوی شوهرشون از مادرشوهرشون شکایت می کنن و انتظار هم دارن که شوهره قشنگ درکشون کنه و تأیید و همدردی کنه!!!!
تعصب مردها نسبت به مادرشون معمولاً مانع چنین چیزی میشه! و چنین انتظاری از مردها عاقلانه نیست.
اگر نیاز به دردودل و همدردی در این مورد داشتید، سراغ دوستان امین خود بروید بهتر است!

یک نکته ی بسیار مهم و جالبی که از یکی از اساتیدمان شنیدم این بود:

نقل قول:
کسانی که ازدواج می کنن اینو تو ذهنشون فرو کنن که...
اگر خانواده ی همسرم کاری کردند به خود همسرم هیچ ربطی نداره!!!!

انصافاً اگر این یه جمله اجرا بشه بیشتر زندگی ها از تخریب، نجات پیدا می کنه....

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...
التماس دعا

بحث از پاسخ به سوال پرسشگر منحرف شده و دوباره کشیده به فلسفه ی ازدواج و حق طلاق و...

نکته ی آخری هم که لازم می دونم به پرسشگر محترم یادآوری کنم این است که...
به دلیل آنکه خانواده ی همسرتان با انتخاب شما زیاد موافق نبودند، ممکن است گاهی رفتارهایی از آنها سربزند...شما نباید به هم بریزید و واکنش منفی از خود نشان دهید یا خدای نکرده به خاطرش همسرتان را سرزنش کنید...
اگر یه وقت دیدید که مادرشوهرتان، با شما برخورد سردی داشت...یا سایر عروسهایش را بیشتر از شما تحویل گرفت....به هم نریزید...
بلکه سعی کنید با محبت و گذشت، ایشان را جذب نمایید....اگرچه این جذب کردنه هم مدتها طول خواهد کشید...

البته همسرشما هم باید چنین رفتاری را نسبت به خانواده ی شما داشته باشد...
اما خب مردها حساسیتشون به "بی توجهی و تحویل نگرفتن" کمتره...شاید مردها هم ناراحت بشن...ولی به هم نمی ریزن!

سعی کنید درجلوی همسرتان از رفتارهای نامناسب خانواده اش شکایت نکنید...
کار اشتباه برخی خانم ها این است که جلوی شوهرشون از مادرشوهرشون شکایت می کنن و انتظار هم دارن که شوهره قشنگ درکشون کنه و تأیید و همدردی کنه!!!!
تعصب مردها نسبت به مادرشون معمولاً مانع چنین چیزی میشه! و چنین انتظاری از مردها عاقلانه نیست.
اگر نیاز به دردودل و همدردی در این مورد داشتید، سراغ دوستان امین خود بروید بهتر است!

یک نکته ی بسیار مهم و جالبی که از یکی از اساتیدمان شنیدم این بود:

نقل قول:
کسانی که ازدواج می کنن اینو تو ذهنشون فرو کنن که...
اگر خانواده ی همسرم کاری کردند به خود همسرم هیچ ربطی نداره!!!!

انصافاً اگر این یه جمله اجرا بشه بیشتر زندگی ها از تخریب، نجات پیدا می کنه....

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...
التماس دعا
------------------------

ملورين;685821 نوشت:
كلا به جاي اينكه مهر بالا و حق طلاق و اينها رو پشتوانه كنيد من دو مورد رو ميگم كه بهترين راه براي محكم كردن رابطتتون هست ١ : لوندي ( كه همه ميدونن چيه فقط دائم باشه نه فقط شش ماهه اول زندگي ) ٢ : سياست ( نه به معناي بدجنسي ، يعني بهترين رفتار تو هر موقعيت ) اين دوتا به علاوه چاشني علاقه باعث ميشه مردتون به هيچ زني چشم نداشته باشه شوهر من با اينكه مذهبي نيست ولي بسيار چشم پاكه اگه شما برا مردتون كم نذاريد هيچ وقت تو زرد از اب در نمياد

نقل قول:

من خودم به حق طلاق و اينها اعتقاد ندارم نه به خاطر اينكه دين گفته چون اصلا ادم مذهبي نيستم به خاطر اينكه رمز موندگاري يه رابطه رو احترام متقابل و علاقه ميدونم وقتي اين از بين رفت حالا چه فرقي ميكنه مهر من چه قدر باشه و اينها به خاطر همين منم مهر خيلي پايين رو انتخاب كردم البته من عاشق شوهرم بودم و اصلا دوست نداشتم روابط مادي علاقمون رو تحت تاثير بده
حق طلاق رو هم من عقلا براي زن خوب نميدونم به خاطر احساسي بودنشون ، زن جماعت احتمال گرفتن افسردگي پس از زايمان داره ، دوره عادت كلا قاطي ميكنه ،اصلا از لحاظ هورمون و عواطف ثبات نداره:khaneh: اين يه جا حرف اسلام رو قبول دارم من خداييش

اجرکم عندالله....
ملورين;685801 نوشت:
اتفاقا جديدا دارم نسبت به نماز هم تمايل پيدا ميكنم

بعد نمازهاتون برای ما هم دعا کنید....

موضوع اصلی برای بحث :

[=arial]با سلام خدمت كارشناس محترم
سؤالي داشتم
بنده هنگام عقد مهريه خيلي پايين انتخاب كردم ولي از همسرم حق طلاق رو گرفتم ، ايشون هم مخالفتي نكردن چون شناخت كامل از هم داشتيم
اما اطرافيان و به خصوص والدين همسرم خيلي من رو بابت اين مساله سرزنش ميكنن
بنده اين كار رو به عنوان پشتوانه زندگي زناشوييم إنجام دادم ولي حالا همين مساله باعث اختلاف شده البته بگم خود همسرم اصلا مشكلي ندارن و رضايت من رو مهم دونستن ولي اطرافيان !....
كار من مگه خلاف شرع بوده ؟ از لحاظ اخلاقي مگه بد بوده ؟ چرا اينهمه سرزنش حتي دوستهاي خودمم سرزنش كردن
حالا واقعا برام سؤال شده چه ايرادي داره حق طلاق با زن باشه چرا مردم ما با اين مساله كنار نميان ؟
وقتي مهريه پايين باشه زن هيچ پشتوانه اي نداره همسر من توان دادن مهر بالا رو نداشتن منم به خاطر رعايت حالشون و البته اعتقاد قلبي خودم مهر پايين زدم ، حق طلاق رو هم براي محكم كاري انتخاب كردم ولي الان همه حتي والدين خودمم مخالف هستن
اين هم بگم حق طلاق رو وقتي همسرم بهم دادن اولش به كسي نگفتيم و همه بي خبر بودن بعدش كه اعلام كرديم مخالفت ها جدي شد
كار من خيلي بد بوده ؟:Ghamgin:

پاسخ کارشناس محترم

دوستان عزیز اگر در این راستا نظر و قصد کمک دارند امکان ادامه بحث می باشد در غیر اینصورت زودتر از موعد مقرر بسته خواهد شد.

یه دوست صمیمی دارم پدرشون خیلی ساله فوت شده ،قبل از ازدواج خواهرش ( به گفته خودش) اینطور گفته بود که تا اونجا که در توانت هست ببین بین خواسته خودت و خدا فاصله ای نباشه مثلا در قضیه مهریه هر چیزی که به نظرت اومد کمه همون رو اوکی بده ، چند تایی هم کتاب از ازدواج ائمه بهش داده بود که قبل از عقدش مطالعه کنه خواستگارش تنها ویژگی بارزش این بود که همه میگفتند آدم سالمیه همین، اولش ( حدود 9 سال پیش) با هیچی واقعی شروع کردند (مهریه 8 سکه!) و مدرک فوق دیپلم و منزل اجاره ای و .. ولی الان هم از لحاظ معنوی آدم حسابی به نظر میاند و هم اخلاقا آدمهای سر حالی هستند و شاد و هم اینکه غیر از ماشین (کمتر از) 100 میلیونی خدا بهشون خونه هم داده
خانمش میگه من فقط بهش روحیه دادم و یه گنج هم با هم پیدا کردیم قناعت
:tashvigh!:

کار خوبی کردی دستت درد نکنه منم میگیرم...
کار بدت این بود که علنی کردیش

اول جواب استارتر محترم تاپیک رو بدم:خواهرم زندگی شخصی شما به خودتون مربوطه،از اسمش هم معلومه:"زندگی شخصی"اگر سر موضوعی با هم به توافق رسیدین و به نظرتون به نفع زندکی مشترکتون بوده،بنابراین دیگه کار با حرف مردم نداشته باشین و از بودن در کنار هم لذت ببرید:Gol:

...............................................................................................................................................

یا "حق"

نظر من در رابطه با سوال کابر محترم اینه که احتمالا آقا داماد به خاطر اینکه شما مهریه را کم لحاظ کردید ایشون هم خواستند در قبالش حسن نیت خودشون را نشون بدهند
ولی به نظر میاد کار درستی نباشه
کاری که شما انجام دادید منطبق بر دستور ائمه اطهار هست ولی کار ایشون سنخیتی ندارد
والله اعلم

[=Times New Roman]کار بسیار اشتباهی کردید که حق طلاق گرفتید..و اشتباه بزرگتری کردید که با دیگران مطرحش کردید..
.
اون خانم هایی هم که ازدواج کردن و میگن کار درستی کردی بخاطر اینه که چوب نادانی خودشون رو خوردن..
.
دقت نکردن..احساسی تصمیم گرفتند..منطقی نبودند..درست تحقیق نکردند..حالا هم چوبش رو میل می کنند..با اینکار هم می خوان روی اشتباه خودشون سرپوش بزارند..
.
خانم ها خواهش می کنم توی انتخابتون دقت کنید..فقط با یک انسان سالم و با عرضه ازدواج کنید..بقیش به اندازه شپش هم مهم نیست..:khandeh!:
.
چون بعضی ها هستن انسان های سالم و خوبی هستن ولی عرضه ی اداره ی زندگی ندارند..یه بار میره بقالی میزنه ورشکست میشه..یه بار میره دستفروشی بدهی میاره بالا..با اینا هم ازدواج نکنید..
.
یه آشنایی داریم دامادشون وضعش تووووووووووپ..اخلاق هاپوووووو..سر کچللللللللللللل..شکم اندازه....نمی دونم اندازه چی ولی سالهاست آرزو داره وقتی سرشو می گیره پایین بتونه کفششو ببینه..:Gig:
.
دختره دسته گلشون رو بخاطر اخلاق و منش بزرگوارانه اش بهش دادن..:Cheshmak: حالا آقا هفته ای یه سرویس طلا واسه خانومش می خره..ولی در کنارش ساعت دوازده ظهر میره دم دبیرستان دخترونه مخ میزنه..:Gig:
.
همه هم می دونن..میگن خودت گفتی پولداره..اینم پولش..حالا با بچه ات بسوز و بساز..:Moshtagh:

به علت عدم رعایت موازین بحث ،

تا حضور مجدد کارشناس محترم

موضوع بسته خواهد بود.


ریاح;685053 نوشت:

با سلام
با عرض معذرت باید عرض کنم که ما نمونه های نقض این مطلب رو

زیاد دیدیم... گاهی مرد به خاطر همین حربه ای که در دستش داره زن رو تا جائی که میتونه اذیت میکنه. یعنی با رضایت ندادن به طلاق، در حقیقت زن رو مجبور میکنه که زندگیش رو ترک کنه؛ در اونصورت چون زن ناشزه به حساب میاد هیچ حق و حقوقی بهش تعلق نمیگیره...
گاهی هم مرد در زندگی مشکلی نداره چون خانم شوهرش رو اذیت نمیکنه ولی مرد (به دلیل روحیات اخلاقیش نه بدجنسی) هیچ احترام و حقی برای همسرش قائل نیست و خانم دلش نمیخواد زندگی رو ادامه بده. در این مورد زن طلاق میخواد ولی مرد طلاق نمیده چون مشکلی نداره... این مشکل در مورد یکی از دوستانم پیش اومده و الان سالهاست که دوستم و همسرش در یک خونه و زیر یک سقف زندگی میکنن ولی هیچ عاطفه ای در بین نیست و از زن هم کاری ساخته نیست چون مرد دلش نمیخواد زندگیش به هم بخوره...

سلام

منظورتون از زیاد چقدره؟! اگه دقیق تر آمار بدید استفاده می کنیم.

اما در مورد اینکه مرد زن رو اذیت میکنه تا حق و حقوقش مثل مهریه رو نده، عرض بنده هم همینه که بله در مواقعی چنین چیزی ممکنه و دیده هم شده؛ اما همونطور که عرض کردم اولا تعداد این افراد خیلی کمه و به اندازه ای نیست که بخوایم با شرط و شروط دیگر، ریسک بیشتری در زندگی ایجاد کنیم. معمول مردها اگه مهریه همسرشون به اندازه ای باشه که بتونن بدن و از طرفی به هر دلیلی نخوان به زندگی ادامه بدن، تریجیح میدن هر چه زودتر مهریه رو بدن و ... ثانیا این مسئله به خاطر اینه که شیوه اصلی اجرایی مهریه تغییر کرده. اصل مهریه اینه که همون اول به زن پرداخت بشه و برای همینه که گفته میشه باید در حد توان مرد باشه. اگه اینطور بود دیگه زن ترسی برای از دست دادن حقش نداشت و مرد هم ترسی برای پرداخت چیزی که در توانش نیست نداشت و کار به اینجاها کشیده نمیشد ثالثا وقتی کار به اینجا رسید که مرد برای در رفتن از زیر بار بدهی به همسرش فشار وارد میکنه، دیگه قضیه ربطی به حق طلاق و ... پیدا نمیکنه. میشه مثل دو تا آدم بدهکار و طلبکار. اگه طلبکار بتونه بدهیش رو از طریق قانونی بگیره که هیچ. اگر هم نتونه بگیره میمونه واسه اون دنیا که قطعا کارایی بیشتری براش داره.

اما در مورد مطلب آخرتون باید عرض کنم حرف شما درسته و ممکنه چنین اتفاقی هم بیفته؛ اما وقتی قراره یک قانون تصویب بشه و به مرحله اجرا گذاشته بشه، مصلحت عمومی در نظر گرفته میشه. شاید بشه گفت بخشی از مصلحت عمومی در دادن حق طلاق به مرد اینه که نسبت به زن از احساسات کمتری برخوداره و برای همین تصمیمات اون کمتر تحت تاثیر احساسات قرار میگیره. یک زن ممکنه با یک اتفاق کوچیک بگه که من دیگه نمیخوام به این زندگی ادامه بدم و اگه حق طلاق داشته باشه سریع میره طلاق میگیره و قطعا بعد از مدت کوتاهی پشیمون میشه.(این مسئله یعنی پشیمانی بعد از طلاق رو میتونید در زنان مطلقه که به اختیار یا فشار خودشون از همسرشون جدا شدن ببینین.) در حالی که غالب مردها چنین کاری نمی کنن و سعی می کنن هر طور شده یا مشکل رو حل کنن و یا اینکه حداقل نذارن با طلاق مشکلات بیشتر بشه و اگه یه روزی کار به طلاق کشیده بشه کمتر پیش میاد که ابراز پشیمونی کنن. برای همین قاعده کلی درسته و اگه کسی جریان زندگیش از این قضیه مستثنی بود، میتونه از روش های دیگری برای جدایی اقدام کنه که باید به طور خاص مورد مشورت قرار بگیره.

ريحانه سادات;685138 نوشت:
ممنونم از دوستان و كارشناس محترم به خاطر نظرات و كمك ها شون :Gol:
و اما توضيح بدم
خيلي ها گفتن چرا حق طلاق ؟
استدلال من اين بود : من و همسرم خيلي سخت بهم رسيديم بهتره بگم چهار سالي جنگيديم با خانواده ها تا راضي شدن مخالف هم خانواده من بودن به خاطر وضع مالي بد همسرم و مخالفت با من كه مهريه پايين رو انتخاب كنم در اخر به شرط اين راضي شدن كه مهر بالا رو بزنم ولي من سر عقد موقع گفتن مهريه از عاقد خواستم مهر رو كم كنن چون مي دونستم همسرم در توانشون نيست اين قول رو قبلا بهش داده بودم كه سر عقد ميارمش پايين و به جاش حق طلاق رو ميگيرم تا خانواده ام رو اينجور راضي كنم
بماند كه وقتي مهر رو تو مراسم اوردم پايين چه دلخوريهاي از سمت خانواده ام پيش اومد حتي كمي كار به جر و بحث كشيده شد تو مراسم ديگه جرات نكرديم حق طلاق رو بلند أعلام كنيم نگران عكس العمل خانواده همسرم بودم ولي بعد ثبت توي دفتر خودشون فهميدن و از اون روز سرزنش ها شروع شده حتي والدين خودم با اينكه اين كار رو براي رضايت اونها إنجام دادم شديدا ازم دلخور شدن و گفتن بايد مهرت رو بالا ميگرفتي
الان من واقعا موندم كاري كه كردم درست و أخلاقي بود يا نه
با حرف هاي كارشناس متوجه شدم كه حق طلاق گزينه خوبي نبوده ولي اگه من همين حق رو هم نميگرفتم خانواده ام شايد حتي بهم ميزدن عقد رو با شنيدن اين مساله باز كمي دل شون قرص شد
وگرنه من خودم بهش اعتماد كامل دارم

سلام

شما می تونستی به جای توافق بر سر اینکه حق طلاق رو با مهریه عوض کنید و سر عقد این مسئله رو مطرح کنید، با همسرتون توافق می کردین که مهریه بالا رو به ظاهر بپذیره و سر عقد هم اون رو قبول کنه و بعد از عقد شما اونو به مقدار معقول کاهش می دادین. اینجوری هم خونوادت عقد رو بهم نمی زدن و هم اینکه این قضایا پیش نمیومد

monji-sec;685173 نوشت:
کله نتیجه گیری بحثو تاپیکو کارشناسن کردن!
مهریه معقول بگیریم جای حق طلاق!
زنم حق طلاق داره!
دیگه جرعت ندارم بهش بگم تو! هرلحظه میخاد بگه من رفتم خدافظ!(الان میگن نه نمیگه نه زنا اینجور بگن؟استغرفرالله امکان نداره!
زن باید از مرد یه حسابی ببره! شاید زنه اصلا زد تو نخه خلاف مرده خواست بگه این کارو نکن باهاش دعوا کنه میزنه طلاقشم میگیره ک!
زندگیتونو برپایه اعتماد بسازین!
عده ای میگن چون زندگی ما اینطور بوده تو هم حق طلاقو بگیر مثه ما نشی!
مثه زنایی که طلاق گرفتن همش میترسن بچشونم طلاق بگیره بدبینن به مردا!
در یک کلام مهریه معقول حق طلاق با مرده! مردی که تو خونه نتونه یبار یه برندگی و مردونگی از خودش نشون بده واسه ترس از طلاق باید ...!
این که بذاریم دیگران هر حرفی بزنن هم نمیشه! عرف ملاکتون نیست؟ مسئله دینی میشه میگن نباید جوری لباس بپوشیم مردم بهمون حرف بزنن! مسئله بعدش عوض میشه مردم هرچی میخان بگن بگن!جالبه

سلام

متن یکم نامفهموم بود و من نفهمیدم دارید دفاع می کنید یا نقد!

اگه اشکالی به اصل بحث دارید به طور واضح بفرمایید تا در موردش بحث بشه.

96xy;684873 نوشت:
سلام كار شما اصلاً اشتباه و غير اخلاقي نبوده، مخصوصاً كه مهريه كم است به گفته ي خودتون (يعني خداي ناكرده احتمال سو استفاده ي شما از اون آقا نيست)
و هم اينكه اون طرف شما كه اصل كاري هست پذيرفته
و اين زندگي مشترك شماست، شما قراره زندگي كنيد، به ديگران چه مربوطه؟ حقي ندارن كه بخوان دخالت و قضاوت كنن

درسته احتمال صد در صد و مطلق نمي تونه باشه مخصوصاً اگه شناخت كافي قبل ازدواج باشه
اما خيلي كم هم نيست! انسان موجود غير قابل پيش بيني هست و گاهي اوقات دست به كاري ميزنه كه اصلاً حتي قابل تصور هم نيست !

و من مورد اينچنيني ديده ام! و البته موارد مشابه ديگه
وقتي كه مهريه كم و ناچيز باشه،حق طلاق خانوم، تهديدي براي آقا نيست كه به اون وسيله تحقير و سر افكنده بشن (بنظر من البته)
بله، اگه مهريه بالا و زياد باشه، قبول كردنش سخته چون ممكنه خانوم غير قابل پيش بيني بشه!!

1- کم و زیاد، مطلق نیست بلکه نسبیه. عدد 10 نسبت به 2 زیاده ولی نسبت به 20 کمه. در اینجا هم کم بودن به معنای اصلا نبودن نیست. کم بودن به این معناست که مقدار اون به اندازه ای نیست که بخوایم به خاطرش یک اصل و قانون رو نقض کنیم. حق طلاقی که به مرد داده شده یک قانونه که هر چند ممکنه بودن اون در مواردی خاص ایجاد مشکل کنه؛ ولی نقض اون مشکلات بیشتری رو ایجاد خواهد کرد. لذا در مقام مقایسه مشکلات بودن این قانون در مقابل نبودنش اصلا دیده نمیشه.

2- حق طلاقِ خانم تهدیدی برای آقا نیست؛ چون آقا از خداشه که بره یه زن جدید بگیره! :ok: بلکه تهدید اصلی متوجه نظام خانواده است. اینکه طلاق تا این حد نزد خداوند متعال منفوره، به خاطر اینه که نظام خانواده بهم نریزه.

ریحانه النبی;684887 نوشت:

سلام
ایشون مطرح کردند که شوهرشون با این قضیه مشکل ندارند ،

پس همسر ایشون آگاهانه این وکالتو دادند.

سلام

بله در این مسئله که شکی نیست؛ چنانچه خیلی از افراد آگاهانه تن به مهریه بالا می دهند. اما آیا صرف آگاهانه بودن باعث می شود عواقب و مشکلات احتمالی آن از بین برود؟!

96xy;684897 نوشت:
با احترام به شما كارشناس عزيز
ولي بنده حقير گاهي اوقات برخورد قاطع با دخالت ها و قضاوت هاي نابه جاي ديگران (مثل آشنايان) را لازم مي دانم، زيرا باعث از بين رفتن آرامش رواني انسان و كدورت بين عزيزان (مثل اعضاي خانواده) مي شود
و بنده نيز قرباني اين حرف هاي به اصطلاح خاله زنكي ! (واژه ي جايگزين پيدا نكردم!) شده ام و ضربه خوردم
بعضي ها واقعاً جاي احترام و صبر باقي نمي گذارند و اين حق يك انسان است كه در برابر اين چيزها از منافع خود دفاع كند

سلام

برخورد قاطع هم در مواردی لازم و ضروری است؛ منتها مسئله اساسی این است که بتوانیم این مواقع را به درستی تشیص دهیم؛ چون اگر اشتباه کنیم ممکن است مشکلات بزرگتری برای ما ایجاد شود؛ چنانچه در سوال تاپیک اگر طرف بخواهد برای دفاع از کارش خودش را به در و دیوار بزند و با همه در بیفتد، نه تنها مانع دخالت دیگران نمی شود بلکه حرف و حدیث ها بیشتر هم خواهد شد.

Mr.Karimi;684965 نوشت:
سلام بنده یک حقوق دان هستم ببخشید نباید خودتو بزرگ کنی و منظور من هم این نیست تنها مشاوره حقوقی می خواهم بهتون بدهم !
اولا بسیار کار خوبی کردید ! همیشه استادان من این توصیه رو به دانشجواها می کردند که در اضای مهریه حق طلاق رو بگیرید !
دوما مسائل حقوق خانواده بسیار پیچیده است نمیشه همیشه مسائل حقوقی رو استفاده کرد مگر در اخرین راه که ادامه زندگی مشترک ممکن نباشه !
شما هم نمی خواهد زیاد این مساله را بزرگ کنید در جواب بگویید که من این اختیار را از شوهرم گرفتم و وکیل او هستم در ضمن مگر ما قرار است از هم جدا شویم که شما ناراحت هستید در ضمن این شرط ضمن عقد خارج لازم است و غیر قابل فسخ و ابطال و عزل شما می باشد شوهر شما خود این اختیار را به شما داده ! دیگران چرا کاسه داغتر از اش می شوند اگر زیاد از حد نیز این مساله بزرگ شده از یکی از بزرگان یا رو حانیون یا یک حقوق دان در این رابطه استفاده کنید

سلام

1- مبانی اساتید شما برای چنین توصیه ای چیه؟

2- ظاهرا با اطلاعت مختصری که بنده دارم این کار از طرف وکیل، عزل نیست؛ استعفاست. لذا ایشون میتونه از وکالت خودش استعفا بده. حتی اگه شرط هم شده باشه که ایشون از این حق استفاده نکنه، ظاهرا باز هم منعی برای این کار وجود نداره و شدنیه. علیکم بروجوع الی الوکلاء

امین;687681 نوشت:

سلام

متن یکم نامفهموم بود و من نفهمیدم دارید دفاع می کنید یا نقد!

اگه اشکالی به اصل بحث دارید به طور واضح بفرمایید تا در موردش بحث بشه.

درود.
خیر منظورم این بود کارشناس گفت که مهریه معقول بگیرین جا حق طلاق...و بقیش توضیح بود........

مرد ابهت و بزرگی خونس ! حق داره ب موقعش داد بزنه! به موقعش دعوا کنه! به موقعش بخنده!به موقعش مهربانی کنه با زنش! ولی حق طلاق به شخصه که بدونم زنم هرلحظه میتونه طلاق بگیره جرعت نمیکنم بحثو کش بدم! اصلا شاید این خانم منحرف شد من خواستم زنمو با کمی مردانگی و ترس رفتارشو اصلاح کنم...خب این ک طلاق میگیره میره! بالاخره هر زنو شوهری در طول عمرشون 2 بار حداقل دعوا مفصل میکنن به بهانه های مختلف یا بی تجربگی اونم تو جوونی........

عنوان: آیا گرفتن حق طلاق توسط زن کار خوبی است؟

سوال:
سلام/ بنده هنگام عقد مهريه ای پايين انتخاب كردم و در عوض از همسرم حق طلاق را گرفتم و ايشان هم مخالفتي نكردند؛ چون شناخت كامل از هم داشتيم؛ اما اطرافيان و به خصوص والدين همسرم خيلي من را بابت اين مساله سرزنش مي كنند.
بنده اين كار را به عنوان پشتوانه زندگي زناشوييم إنجام دادم؛ ولي حالا همين مساله باعث اختلاف شده. البته خود همسرم اصلا مشكلي ندارند و رضايت من را مهم دانستند؛ ولي اطرافيان ...! كار من مگر خلاف شرع بوده؟ از لحاظ اخلاقي مگر بد بوده؟ چرا حتي دوستان خودم این همه مرا سرزنش كردند؟!
حالا واقعا برایم سؤال شده که چه ايرادي دارد که حق طلاق با زن باشد و چرا مردم ما با اين مساله كنار نمي آیند؟ وقتي مهريه پايين باشد، زن هيچ پشتوانه اي ندارد. همسر من توان دادن مهر بالا را نداشت و من هم به خاطر رعايت حالشان و البته اعتقاد قلبي خودم مهر پايين زدم و حق طلاق را هم براي محكم كاري انتخاب كردم؛ ولي الان همه حتي والدين خودم هم مخالف هستند.
اين را هم بگویم که اولش کسی از این مسئله خبر نداشت و مشکلی هم نبود؛ اما وقتی اعلام كرديم مخالفت ها جدي شد. كار من خيلي بد بوده؟

پاسخ:
سلام/ اصل کار شما از لحاظ شرعی و قانونی مشکلی ندارد؛ چون هر چند از لحاظ شرعی حق طلاق با مرد است؛ اما او می تواند به زن وکالت دهد که در شرایط خاص از جانب او خودش را طلاق دهد. منتها در شرایط عادی؛ یعنی جایی که هیچ ضرورتی برای چنین کاری وجود ندارد به نظر می رسد گرفتن حق طلاق نه تنها مزیتی ندارد؛ بلکه ممکن است مثل شرایطی که شما در آن هستید مشکل ساز هم شود. بعلاوه اینکه برنامه ای که دین اسلام برای ما ترسیم کرده است، همه جوانب زندگی را در نظر گرفته. اینکه اسلام حق طلاق را به مرد داده قطعا به خاطر مصالح و مفاسدی است که در نظر داشته است و نباید آن را از پیش خود دستکاری کنیم؛ مگر در شرایطی که واقعا ضرورت داشته باشد؛ آن هم به مقداری که دین دست ما را باز گذاشته است. بنابراین اگر لازم بود که حق طلاق یا حتی مهریه به عنوان پشتوانه زندگی زناشویی قرار بگیرد، قطعا اسلامی که خودش مهریه و حق طلاق را مطرح کرده، به این مسئله هم اشاره می کرد؛ در حالی که توصیه های دینی مبنی بر کم بودن مقدار مهریه، خلاف این را ثابت می کند. در مورد اینکه آیا مهریۀ بالا بازدارنده و حلال مشکلات است و یا اینکه نه تنها مشکلی حل نمی کند بلکه مشکل ساز هم هست، مفصل بحث شده که می توانید با جستجوی "مهریه بالا" مطالب مربوطه را مطالعه کنید.
با این حال اینکه می گویید این کار را برای پشتوانه زندگی زناشویی انجام داده اید، حرف قابل تاملی است! معمولا پشتوانه زندگی به ابزاری گفته می شود که بتواند زندگی را به بهترین شکل ممکن حفظ کند؛ نه ابزاری که برای برهم زدن آن استفاده شود. اگر هم منظورتان از پشتوانه، داشتن ابزاری برای خلاص شدن از زندگی در شرایط نابسامان است، مطمئن باشید وقتی زندگی بهم بخورد، همسر شما اگر به اندازه شما مشتاق جدایی نباشد، کمتر از شما هم نیست. اگر هم یک وقتی همسرتان مخالف طلاق باشد، این نشان دهنده این است که هنوز به شما علاقه دارد و میخواهد به زندگی با شما ادامه دهد. در چنین شرایطی هم هیچ عقل سلیمی به فکر جدایی نخواهد بود و تلاشش را برای بازسازی زندگی انجام خواهد دارد.
بله می شود یک درصد احتمال داد که مرد به فکر درست کردن زندگی نباشد و بخواهد برای اذیت کردن زن او را طلاق ندهد. در این مورد باید گفت اولا احتمالش خیلی کم است ثانیا در این شرایط راه برای زن بسته نیست و می تواند از راه های مختلف برای جدایی اقدام کند ثالثا در نظر گرفتنِ احتمالِ یک درصدی، در مقابل قرار دادن شرطی که ممکن است مشکلات زیادی ایجاد کند، مقرون به صرفه نیست. مثل این می ماند که مثلا شما به دلیل اینکه یک درصد احتمال می دهید تصادف کنید، در بزرگراه با سرعت 20 کیلومتر حرکت کنید! خب طبیعی است که این راهکار برای پیشگیری از تصادف عاقلانه نیست و مشکلات بزرگتری برای شما ایجاد خواهد کرد. آنچه تا اینجا گفته شد در مورد اصلِ گرفتنِ حق طلاق توسط زن بود.

در شرایط فعلی بهترین کاری که شما می توانید انجام دهید چیست؟
اما در مورد شرایطی که شما در آن قرار گرفتی، بهترین کار، حساسیت زدایی از اطرافیان است. برای این کار راه های مختلفی وجود دارد. یک راهش این است که شما با جرأت جلوی دیگران به اشتباه خود اعتراف کنید و بگویید من فکر می کردم این کار پشتوانه ای برای زندگی من خواهد بود؛ در حالی که با تحقیق بیشتر به این نتیجه رسیدم که فکر من درست نبود و نه حق طلاق و نه مهریۀ بالا نمی تواند ضامن خوشبختی باشد. برای همین الان می خواهم این شرط را از عقدنامه حذف کنم. این کار مزایای مختلفی دارد:
اول اینکه نگرانی همسرتان نسبت به اصلِ حق طلاق و همچنین نسبت به حرف و حدیث دیگران از بین خواهد رفت و در نتیجه عشق و علاقه ایشان به شما بیشتر خواهد شد؛ چون وقتی چنین چیزی نقل همه مجالس باشد، احتمالا همسرتان در مقابل دیگران احساس شکست و حقارت خواهد کرد و فکر کند با این کار مردانگیش زیر سوال رفته و ممکن است برای جبران این مسئله و اثبات مردانگیش از رفتارهای نامناسب و به اصطلاح مردسالارانه استفاده کند و موجب بروز مشکلاتی در زندگیتان شود. دوم اینکه اطرافیان متوجه می شوند چنین کاری درست نیست و به قول معروف یک کار فرهنگی انجام داده اید و یکی از دستورات باارزش دینی را در اطرافیان نهادینه می کنید. سوم اینکه از حرف و حدیث دیگران خلاص می شوید. چهارم اینکه از مشکلات احتمالی دیگری که پشت پرده حکمتِ دین در دادن حق طلاق به مرد است و ما از آن خبر نداریم پیشگیری می کند.
اما اگر به هر دلیلی نمی خواهید این حق را از خود سلب کنید، برای حساسیت زدایی می توانید مدتی در مقابل حرف و حدیث دیگران سکوت کنید. گذشت زمانی مسئله را حل خواهد کرد و بعد از مدتی برای همه عادی می شود؛ در حالی که اگر بخواهید دائم از کار خود دفاع کنید، این بحث کش پیدا می کند و به جای اینکه مشکل حل شود، جریان شما به یک واقعه تاریخی در اطرافیان و فامیل تبدیل خواهد شد و احتمالا بعدها مادربزرگ ها هم برای نوه ها تعریف خواهند کرد! البته این کار فقط مشکل حرف و حدیث دیگران را حل می کند و مشکلات احتمالی دیگری را که ممکن است از این مسئله ناشی شود و اسلام هم به خاطر همان ها این حکم را صادر کرده باشد از بین نرود.(1)

نتیجه:
گرفتن حق طلاق توسط زن هر چند قانونا شدنی است؛ اما به صلاح نظام خانواده نیست.

(1) سایت انجمن گفتگوی دینی، انجمن مشاوره، کارشناس: امین، تاریخ: 1394/10/07

موضوع قفل شده است