آیا متعه در احادیث شیعه حرام اعلام شده است؟

تب‌های اولیه

170 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سجاد;136072 نوشت:
صحبت این نیست که عرف جامعه ای به صورت مطلق متعه را هوسبازی تلقی کند که این نگاه از عرف متدین و آگاه جامعه شیعه بسیار بعید است اما اگر در مواردی متعه در نظر همان عرف نوعی هوسبازی باشد چه ؟ آیا باز هم فقیه ساکت می نشیند و بر طبل استحباب متعه می کوبد !؟

بنده هم نگفتم عرف بطور مطلق چنین شده همان "اگر" را پرسیدم.
اما مهمتر اینکه سوال بنده ـ بنا بر ادعای آنموقع شما ـ از حرام شدن به خاطر عرف بود نه برداشته شدن استحباب که الان می فرمایید! شما فرمودید:

"یک فقیه و یک مرجع می تواند برای ازدواج موقت ، شرایطی در نظر بگیرد مثلا در جایی که عرفا هوسبازی تلقی شود آنرا جایز نداند"

و من این را قبول نداشتم و مثال زدم که آیا حجاب به خاطر عدم پسند عرف برداشته می شود؟!

بنابراین سخن بر سر فتوا به عدم جواز بود به خاطر عرف! نه عدم استحباب!
ـ به فرض که عدم استحبابش را در این فرض بپذیریم ـ

سجاد;136072 نوشت:
باز هم عرض کردیم که حتی در شرایطی ازدواج موقت محدود به مواقع ضروری می شود مانند این حکم فقهی : سؤال: آيا براى مردى كه همسر دائم دارد ازدواج موقّت جايز است؟ (حكم مسأله را در صورتى كه همسر دوّم در همان محل زندگى همسر دائم يا در محل ديگرى زندگى كند بيان فرماييد). جواب: اشكالى ندارد، لكن فقط در صورت ضرورت اين كار را بكند.

شما از این جواب، عدم جواز را برداشت می کنید؟؟؟!!!!
این یک توصیه ارشادیست نه اینکه ایشان بگوید اگر ضرورت ندارد حرام است!!!
من خودم همین را که قبلا در سایت دیگری مطرح شده بود برای اطمینان بیشتر سوال کردم و ایشان پاسخ داد: مسلما حرام نیست.
از خود همین جواب فوق نیز معلوم است چون اول می گویند: اشکالی ندارد. و بعد به صورت توصیه ای می گویند:لکن فقط در صورت ضرورت...
شما هم می توانید استفتاء کنید و نتیجه را برای عموم ذکر کنید.دقیقا بپرسید: آیا منظورشما این است که در غیر ضرورت حرام است؟؟؟

سجاد;136072 نوشت:
بهتر نیست تشخیص مصالح را بر عهده مراجع عظام بگذاریم : معمولًا ازدواج موقّت به مصلحت دختران باكره نيست (4) نكاح موقّت به يقين يك سنّت اسلامى است؛ ولى اگر امروز تحت برنامۀ حساب‌شده‌اى قرار نگيرد منشأ مفاسد زيادى خواهد شد.(5)

ببینید اولا ایشان همه مراجع نیستند.

ثانیا احتمالا نظر به حفظ بکارت گفته اند که این مطلب عجیبی نیست. همه می دانند که بکارت برای ازدواج دائم دختر مهم است و در روایات هم توصیه شده که اگر باکره متعه شد بکارتش محفوظ بماند.

ثالثا گفتند معمولا نه همه موارد.

رابعا خود مراجع و از جمله ایشان گفته اند که تشخیص موضوع به عهده خود مکلف است و نه مرجع! مرجع حکم می دهد و مکلف خودش باید موضوع را تشخیص دهد و مثلا در جایی که مرجع می گوید این لیوان حاوی شراب است اما من مکلف یقین دارم که آب است هیچ مرجعی نمی گوید به تشخیص من باید عمل کنی. او می گوید من می گویم شراب حرام است حال اینکه این لیوان شراب دارد یا ندارد تشخیصش بر عهده خودت. پس آمد و دختر باکره رشیده ای ـ رشیده یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد ـ بنابر فتوای مرجع خودش در موردی متعه شدن را ـ بدون آمیزش ـ به صلاح خود دید آیا حق ندارد متعه شود؟

خامسا مواردی که بنده در پست قبل گفتم برای اینکه لزوم ترویج متعه را ـ بطور کلی و نه با تاکید بر قشر خاصی چون باکره ـ نشان بدهم بعید است مورد انکار آیت الله مکارم یا شما باشد. اینها از واقعیات واضح جامعه است و از آنجا که ازدواج دائم به تاخیر افتاده راهی شرعی برای هدایت غریزه جنسی در چارچوبهای مشخص نمی ماند جز متعه.

و نهایتا اینکه خود بنده همانجا تاکید کردم ضمن فرهنگ سازی برای جلوگیری از آسیبها باید متعه ترویج شود!!!پس ما هم منکر آسیبها نیستیم می گوییم اول همه بپذیریم که حکم مساله چیست بعد آسیب شناسی کنیم.

سجاد;136072 نوشت:
عرض کردم شرایط تنها مواردی که ذکر فرمودید نیست بلکه شرایط احکام ثانویه در فقه بسی گسترده است که مجال و فرصت بحث نیست

عرض شد که اولا در وجود شرایط بحث نیست فقط مهم این است که این شرایط در فقه مشخص شده و ضابطه دارد و سلیقه ای و دلبخواهی و کار غیر فقها نیست.
ثانیا به نظر بنده غیر از تقیه، بقیه موارد تحت عنوان تزاحم به معنای عام می گنجد. و آن را هم خود شرع مشخص کرده است.پس باید مصداقی بحث شود و نظر فقه را جویا شد.

سجاد;136072 نوشت:
مسألۀ متعه اختصاص به زمان معيّنى نداشته، و ندارد، ولى گاهى (مثل زمان ما) شرايط ايجاب مى‌كند قيود و شرايطى براى آن قائل شوند

ظاهر پاسخ ایشان نشان می دهد بحث قانون مطرح است نه حکم. فقهی و شرعی محض. ـ چون نوشته اند:"قائل شوند" یعنی دولت مجلس و...ـ. مثلا اینکه قانون بگذارند که ثبت محضری متعه تنها برای مردان مجرد انجام می شود و...
و البته همین مقدار هم مورد اختلاف مراجع است و عرض شد که آیت الله مکارم همه مراجع نیستند. مثلا آیت الله صافی درباره لایحه محدود کردن تعدد زوجات و قرار دادن مجازات برای کسانی که د رخارج از موارد لایحه اقدام به این کار کنند ، به صراحت این لایحه را محکوم کردند و نوشتند دولت و مجلس حق چنین کاری را ندارند. ـ خوشبختانه آن ماده از لایحه دولت حذف شد ـ

در پایان از حوصله ای که برای پاسخ به مطالب مطرح شده اختصاص دادید صمیمانه تشکر می کنم.

خیر البریه;136063 نوشت:
با سلام دوست گرامی ما هم نگفتیم که متعه حرام است ، ضمنا کمتر کسی است که آیت الله بهجت اعلی الله مقامه را نشناسد آیا کسی از ایشان عمل به این مستحب یعنی متعه را سراغ دارد یا هرچه دیدیم وشنیدیم تهذیب ومخالفت و ریاضات نفسانی بود ؟!

با سلام
ما هم نگفتیم که شما گفتید متعه حرام است! بحثهای ما با شما مشخص است از کجا شروع شد و چه بود.

آیا متعه را مثل نماز جماعت در ملا عام انجام می دهند؟!
شما از همه زندگی ایشان اطلاع دارید؟! از جوانی و ...
دیگران چطور؟!
نمی شود کسی متعه کند و فقط خودش بداند و آن خانم!؟
نهایتا اینکه برای ما قول مرجع که از شرع می گوید حجت شرعی ست یا فعل مرجع؟! آنهم در امری که کسی نگفته واجب است.
اگر مرجعی حلال یا حتی مستحبی را انجام نداد ـ به فرض که خودش با صراحت گفت انجام ندادم ـ این یعنی آن فعل دیگر مباح یا مستحب نیست؟!

خیر البریه;136063 نوشت:
تک بعدی نشویم . بله متعه حلال اما نماز شب از آن حلالتر ، روزه مستحبی از آن بهتر

ما هم نگفتیم فقط متعه خوب یا حلال یا مستحب است و نماز شب نیست. هر کدام جایگاه خودش را دارد.

خیر البریه;136063 نوشت:
يا معشر الشباب من استطاع منكم الباه فليتزوج ومن لم يستطعها فليدمن الصوم

خب همین روایت بهترین دلیل است برای بهتر بودن متعه برای دفع شهوت.
چون اول فرمود اگر می توانی نکاح کن اما اگر نتوانستی برای دفع شهوت روزه بگیر. نکاح هم دو نوع است: دائم یا موقت! پس اگر می توانی ازدواج دائم یا موقت کن و اگر توانایی هیجکدام را نداری روزه بگیر.
پس اهل بیت برای دفع شهوت اول نکاح ـ دائم یا موقت ـ را توصیه فرمودند و بعد روزه. پس از این نظر، متعه بهتر از روزه مستحبی ست.
قبلا عرض شد که در روایتی خود متعه از مصادیق عفت ورزیدن بیان شده است.

حال اینکه متعه را هوسبازی می نامند نمی دانم از کجا آمده؟!
اگر کسی هوسباز واقعی باشد که خود را مقید به نکاح نمی کند که مجبور به رعایت شرایطش باشد: عقد بخواند، زن متاهل نباشد، در عده نباشد، چنین باشد چنان باشد،ووو
راه زنا که باز باز است!!بدون این دردسرها!

البته اگر کسی اصرار دارد متعه را هوسبازی بنامد اشکال ندارد. ما می گوییم هوسبازی دو نوع است: حلال و حرام. حلالش مجاز است و حرامش بد.

...
ضمنا شما که احادیث منقول دیگران را به ضعف سند می رانید چرا خود از کتاب مصباح الشریعه که اینهمه مورد قیل و قال است نقل روایت می کنید به عنوان شاهد؟؟؟!!!
آنهم روایاتی که سند ندارند. یعنی گذشته از مشکوک بودن کتاب، خود روایاتی که آوردید مرسلند.

توی شرایط ملتهب جامعه با این آمار طلاق و سن بالای ازدواج بنظرم اصلا صلاح نیست راجع به این موضوع در محافل عمومی صحبت بشه. فقط مشکلاتو بیشتر میکنه. هرکس این کارس خودش بره دنبالش. دین اونقدر مباحث قشنگتر داره که به اینا نمیرسه.

سفیر;136156 نوشت:
البته اگر کسی اصرار دارد متعه را هوسبازی بنامد اشکال ندارد. ما می گوییم هوسبازی دو نوع است: حلال و حرام. حلالش مجاز است و حرامش بد.

ازون ور رسانه های غربی هوس حرومو تبلیغ میکنن وازین ورم شما هوس حلالو.نتیجه ازهم پاشیدگی هر چه سریعتر خانواده ها.جامعه ما نمیتونه این مباحثو بپذیره.

هست هستی;136164 نوشت:
توی شرایط ملتهب جامعه با این آمار طلاق و سن بالای ازدواج بنظرم اصلا صلاح نیست راجع به این موضوع در محافل عمومی صحبت بشه. فقط مشکلاتو بیشتر میکنه. هرکس این کارس خودش بره دنبالش. دین اونقدر مباحث قشنگتر داره که به اینا نمیرسه.

ازون ور رسانه های غربی هوس حرومو تبلیغ میکنن وازین ورم شما هوس حلالو.نتیجه ازهم پاشیدگی هر چه سریعتر خانواده ها.جامعه ما نمیتونه این مباحثو بپذیره.

دوست من اتفاقا این یکی از مباحث زیبای اسلام هست. امیر مومنان فرمودن اگر متعه ممنوع نشده بود هیچکس جز آدم شقی زنا نمی کرد. یعنی یه نیاز طبیعی رو اگر جلوش رو بگیری از بین که نمی ره از راههای منفی سر درمیاره تا برآورده بشه!

چون شما بحث طلاق رو مطرح کردین منم در گروه متاهلین نکاتی عرض می کنم:

ببینید اتفاقا یکی از دلایل طلاق همینه که طرف چون میبینه از یه طرف ارضاء نمیشه ـ به هر دلیل مثلا سرد مزاجی خانم یا طبیعت پرحرارت آقاـ و از طرفی هیچ راه مجاز دیگه ای برای رفع نیازش نداره چون جامعه راههای مشروع رو بسته خب چیکار می کنه میره طلاق میده تا یه همسر دیگه رو تجربه کنه تا شاید به رفع نیازش برسه! البته فقط نیاز جنسی نیست. مسائل عاطفی و ...هم هست.

بجای اینکه صورت مساله رو پاک کنیم بیایم بگیم آقایون اگه میخاین از این کارا بکنین حق کشی نکنین. خانما! به خاطر حسادت جلوی حکم خدا و حق شوهرتون واینستین!
الان تو بعضی جوامع عربی زنها این میل مرد رو درک کردن و پذیرفتن و به راحتی همسران دیگری برای شوهرشون می پذین. حالا سنیهاشون موقت رو قبول ندارن به شکل دائم. حتی در مقاله یکی از خانمای فمنیست ایرانی خوندم که با تعجب نوشته بود: در مصر بعضی زنان روشنفکر با منع تعدد زوجات مخالفت کردن و مقاله نوشتن در دفاع از اون!

میدونید یکی از دلایلی که متعه یا تعدد دائم توی جامعه ما مشکلات زیادی بار میاره چیه؟ اینه که جامعه باهاش مخالفه و مجبوره که زیرزمینی و مخفیانه انجام بشه. همین مخفی کاریها و پلیس بازیهای زن و مرد یا پدر و فرزند، شروع دعواها و درگیریهاست و نهایتا سست شدن بنیان خانواده.

چرا فکر می کنیم بنیان خانواده رو با زور و پلیس بازی و با مقاومت در برابر یه میل طبیعی ـ که هر چی هم ما انکارش کنیم اما هست ـ میشه نگه داشت؟؟؟!!!

چرا کار رو از ریشه حل نمی کنیم؟ تعدد زوجات(دائم یا موقت) علاوه بر یه نیاز اجتماعی برای حل ضرورتهای گریزناپذیری چون مشکل بیوه زنان و ...یک میل طبیعی هست که در خلقت مذکر کم و بیش وجود داره .

خیلی راحت اگه آمار بگیریم معلوم میشه اکثریت قریب به اتفاق مردان کم و بیش چنین میلی دارن! ـ بعضیها در حد یک نیازه بعضیها نه عادیه اما به هرحال بدشون نمیاد! ـ
به نظر می رسه همینکه قانون متعه یا تعدد در اسلام بصورت عام و نه فقط برای قشر خاصی از مردان وضع شده ـ در دائم با شرط عدالت و در موقت، با حقوق و وظایف کمتری ـ تاییدی بر عام بودن این میل هست. اگه چند همسری یه میل استثنایی بود خداوند فقط برای گروه خاصی قرار میداد نه برای همه. اگه اونجوری بود یه تبصره بود نه یه قانون عام. درسته که عملا برای عده کمی امکانش پیش میاد بر اثر مسائل اقتصادی و ...حتی در جامعه ای که مخالفت باهاش نشه اما به هر حال اصل طبیعی بودن این میل قابل انکار نیست.

در مورد لفظ هوسبازی منم دوست ندارم این لفظ رو که بار منفی داره برای یه امر مثبت به کار ببرم. اما چه می توان کرد که عده ای با اینجور الفاظ میخوان حقیقت رو انکار کنن و تغییر بدن! با اینجور الفاظ میخوان قید و شرط الکی برای قانون خدا بذارن.

و اما اینکه غرب تبلیغ حروم کنن و ما حلال که چیز بدی نیست خیلی هم خوبه. اونا سم میدن ما ضد سم. بحث افراط نیست. بحث سر اصل مطلبه.

اگر میبینیم این حلال مشکلات داره مال خود حکم نیست مال برخورد بد آدما و جامعه هست. مهمترین دلیلش مخالفت جامعه و موضعگیری علیه اصلش هست. به جای همراهی کردن و مدیریت کردن و معقول رفتار کردن و راهکار دادن برای کم کردن آسیبها، دوست داریم اصلا مطرح نشه! دربارش حرفی زده نشه!

با سلام:Gol:

سفیر;136198 نوشت:
یکی از دلایل طلاق همینه که طرف چون میبینه از یه طرف ارضاء نمیشه ـ به هر دلیل ـ و از طرفی هیچ راه مجاز دیگه ای برای رفع نیازش نداره چون جامعه راههای مشروع رو بسته خب چیکار می کنه میره طلاق میده.

مرد و زن ارضاء نمیشن برای جلوگیری از به گناه نیوفتادن مرد (توجه داشته باشین "مرد" ) باید بره از طرف افراد دیگه ارضاء بشه و گور بابای زن روزه بگیره که به گناه نیوفته!!!!

عجب!
این افکار و این بینش محدود نشان دهنده ی کوته فکر بودن انسانهاست!!!

جناب سفیر خدا رو بی نهایت شکر که خداوند و دین زیبایش برای زنان حق و حقوقی مساوی مردان در نظر گرفته است
افکار شما و راه حل دادن شما قابل تحسین است!!!!!!!!!!

سفیر;136198 نوشت:
هم فیزیولوژی جسمی و هم شواهد روانشناختی اینو تایید می کنن و هم خیلی راحت اگه آمار بگیرین و سوال کنین معلوم میشه اکثریت قریب به اتفاق مردان موافق این مساله هستن ـ فارغ از اینکه بتونن یا نه . صرف میل و خواسته رو میگم ـ !

بله جناب سفیر...
راستش اگر من هم مرد بودم همین حرف ها را میزدم!!!!
کی از هوس بازی بدش میاد!!!!
اکثرا تنوع طلب هستند اما اگر میبینید تعداد کمی تن به ازدواج موقت داده اند به خاطر ترس از خدا است که نکند این وسط حق همسرشون ضایع شود اما هوس باز ترها سنگ سنت پیامبر را بی هیچ گونه قید و شرطی به سینه میزنند!!!!

hedi;136217 نوشت:
گور بابای زن روزه بگیره که به گناه نیوفته!!!!

کمیت و کیفیت نیاز جنسی زن و مرد متفاوته. نیاز زن عمیق و دیر تحریک اما از مرد سطحی و زود تحریکه. این به لحاظ علمی و هم در روایات ما مشخص شده.
توجه به تفاوت احکام زن و مرد نیز به راحتی اینو تایید می کنه:
حجاب برای زن اما نا تا اون حد برای مرد
تمکین برای زن اما نه در اون حد برای مرد
و...
اینا نشون میده که غریزه مرد زود تحریک میشه اما زن نه!
البته برای ارضای جنسی زن توصیه هایی درباره آمیزش و مقدمات اون هست. این تعالیم میتونه با آموزش صحیح در جامعه گسترش پیدا کنه و مشکلات رو به حداقل برسونه.

اما از همه اینها گذشته کسی که مسلمانه یعنی تسلیمه. یعنی میگه خدایا هر چه تو گفتی همون حقه. هر چی تو دادی همون خوبه نه چیزی که ما تشخیص میدیم با ذهنیات خودمون. اینجوری که باشیم دیگه نمیگیم چرا مرد میتونه چند زن بگیره اما زن نمیتونه چند شوهر داشته باشه!!!
پس در چارچوب شرع مقید میشیم و اگر در دنیا هم دچار سختیها بشیم دینمون رو حفظ می کنیم. همانطور که جوانی هم که نیاز به ازدواج داره یا مردی هم که مثلا نیاز به ازدواج مجدد داره اگر امکان عملی براشون نیست اگر تسلیم باشن به خودشون اجازه نمیدن که به خاطر نیازشون، از احکام دینی فاصله بگیرن چه برسه به اینکه بخوان از اساس انکار کنن و مثلا بگن مرد و زن باید همه احکامشون یکسان باشه!

hedi;136221 نوشت:
اگر میبینید تعداد کمی تن به ازدواج موقت داده اند به خاطر ترس از خدا است که نکند این وسط حق همسرشون ضایع شود

اما به نظر می رسه اکثرا به خاطر جو خشن جامعه علیه این مطلب که از همسر و فرزندان شروع میشه تا همسایه و دیگران ـ و اکثرا از قشر زنان خداترس! ـ از اقدام به این کار سرباز می زنند. با اینکه در متعه حقوق زیادی وجود نداره در مقایسه با دائم. نه نفقه هست و نه همخوابگی. بنابراین با اینکه متوسط ترین افراد به لحاظ درآمد نیز میتونن اقدام کنن بدون اینکه حق واجبی از همسر یا فرزندانشون ضایع بشه و میل طبیعی هم که اقتضائش رو داره اما صرفنظر می کنن.
و البته آن قشر زنان خداترس! شاید کمتر به این مساله بیندیشند که صرفنظر از همسرانشان، در آنطرف قضیه هم زنانی هستند با نیازهای جنسی، عاطفی،و...که به هر دلیل امکان ازدواج دائم ندارند
و موقت را بر تنهایی ترجیح می دهند، که با این خشونتهای خداپسندانه! این گروه از همچنسان نیز از نیازهای طبیعی و مشروع خود محروم می شوند!

دکتر محمد حسین رجبی در برنامه درنگ (تحلیل سریال مختار نامه) حرف خوبی زدند.
ایشان گفتند: زنها در همه مسایل، مسلمان و تسلیم امر خداوند هستند الا در این مسأله (تعدد زوجات).

اگر هوس(خواسته نفس) مطلقا بد است چرا پس همان ازدواج اول سر میگیرد؟! چرا غذا می خوریم؟! و...؟ همه اینها را قربة إلی الله انجام می دهیم؟!

اگر هوس، مطلقا بد نیست و مهم این است که ضابطه مند ارضاء شود این ضابطه را چه کسی باید بگوید؟ من، شما، ایشان، آنها؟!
یا اینکه خالق انسان باید از طریق دین بگوبد؟!

خب حال که خالق انسان راههایی را برای ارضای غرایز(به قول بعضیها هوسها!) قرار داده است و چارچوبهایی تعیین فرموده است چرا ما جای خدا بنشینیم!و حرکت در این چارچوبها را ـ که کمیت و کیفیتش را هر کس خود مختار است انتخاب کند ـ بر خلاف خود خدا، منع کنیم یا منافی خداترسی بنامیم؟؟؟!!!

قل من حرم زینة الله التی أخرج لعباده و الطیبات من الرزق

با سلام..

هیچ کدام از احکام شرعی و ظاهری مطلق نیست بلکه همه قوانین شرعی بر موازین و قیودی استوار است که مصلحت و مفسده را مد نظر دارد پس اینکه یک حکم شرعی در هر شرایطی اطلاق از قیود مختلف داشته باشد یک سخن نادرست است چون قوانین مادی و قائم به ان از قبیل امور اجتماعی و فرهنگی و غیرهم این مطلب را بر نمی تابد...

البته کسانی هم هستند که احکام را تابع مصالح و مفاسد نمی دانند بلکه انها را فقط من باب جعل واعتبار قبول دارند ....

به هر حال اگر هدف از ازدواج موقت تنوع طلبي و چشيدن زنان گوناگون است كار حرامي نيست، بلكه حلال است، اما حلال مذموم و منفور! و اگر هدف رفع ضرورت و فرونشاندن عطش و گريز از زنا و گناه است حلال است و حلال ممدوح!

erfan_alavi;136234 نوشت:
اگر هدف رفع ضرورت و فرونشاندن عطش و گريز از زنا و گناه است حلال است و حلال ممدوح!

سلام.
در این فرض، تکلیف است و واجب. نه فقط حلال ممدوح.

یکی از ریشه های مشکل، این است که ما به مسأله جنسی، به چشم یک امر پلید نگاه می کنیم. (حالا از ازدواج اول گریزی نیست و نمی توانند با آن مخالفت بکنند. اما مابقی اش را دیگر برنمی تابند و آن را پیروی از هوس و شهوت حیوانی می شمارند). به نظر من این یکی از ریشه های مقاومت فرهنگی در برابر تعدد زوجات و ازدواج موقت است. در حالیکه اسلام عزیز، به مسأله جنسی همانند مسایلی چون خوردن و آشامیدن نگاه می کند.

سفیر;136233 نوشت:
اگر هوس(خواسته نفس) مطلقا بد است چرا پس همان ازدواج اول سر میگیرد؟! چرا غذا می خوریم؟! و...؟ همه اینها را قربة إلی الله انجام می دهیم؟! اگر هوس، مطلقا بد نیست و مهم این است که ضابطه مند ارضاء شود این ضابطه را چه کسی باید بگوید؟ من، شما، ایشان، آنها؟!
البته ممکن است مخالفان متعه در مقام پاسخ بگویند: هوسها بنا به ضرورتهایی در نهاد آدمی گذاشته شده، اما باید در تأمین (حتی تأمین ضابطه مند) آنها راه اعتدال را در پیش گرفت. نه افراط و نه تفریط.
در اینجا سئوال ما از مخالفان، این است که آیا "نقطه اعتدال" برای همگان مساوی است؟ یا طبق مزاجها و شخصیتها و شرایط، متفاوت است؟

یاقوت احمر;136235 نوشت:
سلام.
در این فرض، تکلیف است و واجب. نه فقط حلال ممدوح.

سلام بر شما..

اگر تکلیف باشد یک امر مولوی قرار می گیرد وعدم انجام ان مسولیت و عذاب اخروی را به دنبال دارد ،حال اگر شخص به جای عمل مربوطه روزه بگیرد تکلیف از گردنش ساقط نمی گردد ...

در حالی که عمل مربوطه وجوب را به هم نمی رساند.....

بسم الله الرحمن الرحیم
بعید می دانم کسی نفهمد که بنده شهوت خود است یا بنده خدا.

البته ممکن است شخصی باشد در عین اینکه واجبات شرعی اش را انجام میدهد درک هم نکند که دارد خدا را میپرستد یا میل جنسی اش را و یا اصلا نداند معنای پرستش چیست.

ولی الحمدلله قشر با سواد قشر قالب جامعه است و اهل دیانت هم هستند لذا خیلی ها میدانند که یکی از فاکتورهای پرستیدن هر معبودی اطاعت و حتی سرسپردگی و اطاعت مطلق است که هر قدر این بندگی عمیقتر اشد چون چرایش کمتر تا نهایتتا سمعا و طاعتا.

بدون شک اگر افسار عقل و اراده هر شخصی را تمایلات جنسی اش در اختیار داشته باشند او از بندگی خدا باز خواهد ماند.

یاحق

سفیر;136225 نوشت:
کمیت و کیفیت نیاز جنسی زن و مرد متفاوته. نیاز زن عمیق و دیر تحریک اما از مرد سطحی و زود تحریکه. این به لحاظ علمی و هم در روایات ما مشخص شده. توجه به تفاوت احکام زن و مرد نیز به راحتی اینو تایید می کنه: حجاب برای زن اما نا تا اون حد برای مرد تمکین برای زن اما نه در اون حد برای مرد و... اینا نشون میده که غریزه مرد زود تحریک میشه اما زن نه! البته برای ارضای جنسی زن توصیه هایی درباره آمیزش و مقدمات اون هست. این تعالیم میتونه با آموزش صحیح در جامعه گسترش پیدا کنه و مشکلات رو به حداقل برسونه.

اول میگویید دو طرف ارضاء نمیشون:

نقل قول:
یکی از دلایل طلاق همینه که طرف چون میبینه از یه طرف ارضاء نمیشه ـ به هر دلیل ـ و از طرفی هیچ راه مجاز دیگه ای برای رفع نیازش نداره چون جامعه راههای مشروع رو بسته خب چیکار می کنه میره طلاق میده.

وقتی جوابتون را میدهم و خودتون متوجه میشید که همه ی فکر و ذهنتان در پست هایتان تمایلات جنسی مردان است نه زنان, ویرایش میکنید:

سفیر;136198 نوشت:
اتفاقا یکی از دلایل طلاق همینه که طرف چون میبینه از یه طرف ارضاء نمیشه ـ به هر دلیل مثلا سرد مزاجی خانم یا طبیعت پرحرارت آقاـ و از طرفی هیچ راه مجاز دیگه ای برای رفع نیازش نداره چون جامعه راههای مشروع رو بسته خب چیکار می کنه میره طلاق میده

حالا هم در خیالتان خانم را سرد مزاج و آقا را گرم مزاج تصور کردید!!!!

وقتی میگویید دو طرف ارضاء نمیشوند یه راهه حل به خانم ها برای ارضاء شدن میدهید:

سفیر;136225 نوشت:
البته برای ارضای جنسی زن توصیه هایی درباره آمیزش و مقدمات اون هست. این تعالیم میتونه با آموزش صحیح در جامعه گسترش پیدا کنه و مشکلات رو به حداقل برسونه.

و به جای ریشه یابی ارضاء نشدن مرد دستور به ازدواج مجدد میدهید!!!!
اگر مشکل ارضاء نشدن ریشه ای باشد با یک ازدواج که هیچ با 100 صیغه هم حل نمیشود!!!
آمدیم مرد با زن صیغه ایش هم ارضاء نشد حتما میگویید انقدر زن و دختر را صیغه کند شاید فرجی بشود!!!!
یک سوال دیگه:
آمدیم مرد سرد مزاج بود و زن گرم مزاج و دو طرف ارضاء نشدن میشه بفرمایید حکم چیست؟؟؟!!!!!

سفیر;136225 نوشت:
اما از همه اینها گذشته کسی که مسلمانه یعنی تسلیمه. یعنی میگه خدایا هر چه تو گفتی همون حقه. هر چی تو دادی همون خوبه نه چیزی که ما تشخیص میدیم با ذهنیات خودمون

دقیقا!
میگه خدایا هر چه تو گفتی همونه نه هرچی افراد تفسیر به رای که به قول جناب بینا افسارشان دست تمایلات جنسیشان است!!!!!!!

سفیر;136227 نوشت:
و البته آن قشر زنان خداترس! شاید کمتر به این مساله بیندیشند که صرفنظر از همسرانشان، در آنطرف قضیه هم زنانی هستند با نیازهای جنسی، عاطفی،و...که به هر دلیل امکان ازدواج دائم ندارند و موقت را بر تنهایی ترجیح می دهند، که با این خشونتهای خداپسندانه! این گروه از همچنسان نیز از نیازهای طبیعی و مشروع خود محروم می شوند!

خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم!!!!:Black (7):
شما مایه ی افتخار هستید!!!
خوشحالم انقدر به حقوق زنان اهمیت میدهید!!!:ajab!:
زنان از حقوق شرعیشون باز میمونند یا مردان این وسط قربانیه خودخواهی و حسادت زنانشان میشوند و مجبورند بی تنوع همسر به زندگی ادامه دهند؟؟!!!

hedi;136286 نوشت:
آمدیم مرد سرد مزاج بود و زن گرم مزاج و دو طرف ارضاء نشدن میشه بفرمایید حکم چیست؟؟؟!!!!!

نوعا طبیعت مردان از اینجهت قابل مقایسه با زنان نیست. به همان دلیل که قبلا گفته شد.
البته اگر مشکل مرد، به لحاظ ساختار بدنی در حدی باشد که در فقه او را "عنین" می نامند زن حق فسخ نکاح را دارد.

اما در هر صورت در فرض سوال، اگر زن دین و دیانت دارد می تواند برای حل مشکل از هر راهی که شرع مجاز می داند اقدام کند.

اما اگر دین و دیانت سرش نمی شود می تواند هر غلطی دلش خواست انجام دهد: بهترین راهش! این است که با مردی گرم مزاج ارتباط برقرار کند!!!

حکم مرد هم همین است. یعنی اگر دیندار است از راههای مشروع می رود مثل متعه. که یکی از راههای حلال است. اگر هم مقید به احکام خدا نیست، زنا راه حل خوبی ست!!! چون در شرایط امروز جامعه بسیار آسان و در دسترس است. برعکس متعه!

یاد این روایت افتادم:

روزی حضرت رسول صلوات الله علیه و آله نشسته بودند که زنی عریان نزد ایشان آمد و ایستاد!و گفت ای رسول خدا من مرتکب فجور شدم پس مرا پاک گردان!(بر من حد جاری ساز)!
در اینحال مردی از راه رسید و لباسی بر بدن آن زن افکند.

حضرت پرسید : با این زن چه نسبتی داری؟

مرد گفت : همسر من است.من امروز با کنیز خود خلوت کرده بودم [که او دید] و [برای انتقام از من] مرتکب زنا شد!!

حضرت فرمود: او را بردار و برو !سپس فرمود : زنی که غیرت(حسادت) می ورزد بالای بیابان را از پایین آن تشخیص نمی دهد!

[کنایه از اینکه آنقدر حسادتش چشم عقل او را کور می کند که حتی بدیهی ترین چیزها را نیز تشخیص نمی دهد]

کافی ج5

hedi;136286 نوشت:
اول میگویید دو طرف ارضاء نمیشن:
"یکی از دلایل طلاق همینه که طرف چون میبینه از یه طرف ارضاء نمیشه ـ به هر دلیل ـ و از طرفی هیچ راه مجاز دیگه ای برای رفع نیازش نداره چون جامعه راههای مشروع رو بسته خب چیکار می کنه میره طلاق میده."....

وقتی جوابتون را میدهم و خودتون متوجه میشید که همه ی فکر و ذهنتان در پست هایتان تمایلات جنسی مردان است نه زنان, ویرایش میکنید

شما دقت نکردین و شاید تعصب، باعث شد متن واضح منو نبینین!
دقت کنید از همون اول و قبل از ویرایش، نظر من درباره عدم ارضاء مرد بود نه زن! و گرنه آخر جمله نمی گفتم: طلاق میده!!! از شما می پرسم:کی طلاق میده مرد زن رو یا برعکس؟؟؟!!! پس بحث من در جواب دوستمون که قصه طلاق رو مطرح کرد دقیقا همون بود که عدم ارضاء مرد ـ به هر دلیل ـ و بسته بودن راه متعه میتونه باعث بشه مرد بره زنش رو طلاق بده.
پس ویرایش پست من ربطی به اشکال شما نداشت چون در قسمت اشکال شما هیچ تغییری نکرد!!! تاکید روی میل مرد و عدم ارضاء اون بود و الان هم هست.

اصلا بنده ترسی از این ندارم که بگم طبیعت یا احکام زن و مرد متفاوته: مرد شهوت زود تحریک داره اما زن دیر تحریکه، مرد میتونه چند زن داشته باشه اما زن نمیتونه چند شوهر داشته باشه!!!
به نظرم برای یک مسلمان این مسائل چیزایی نیست که بخواد از مطرح کردنش بترسه!!!

ضمنا، نسبتهایی را که به بنده می دهید به خداوند وامی گذارم!!

یاقوت احمر;136236 نوشت:
یکی از ریشه های مشکل، این است که ما به مسأله جنسی، به چشم یک امر پلید نگاه می کنیم. (حالا از ازدواج اول گریزی نیست و نمی توانند با آن مخالفت بکنند. اما مابقی اش را دیگر برنمی تابند و آن را پیروی از هوس و شهوت حیوانی می شمارند). به نظر من این یکی از ریشه های مقاومت فرهنگی در برابر تعدد زوجات و ازدواج موقت است. در حالیکه اسلام عزیز، به مسأله جنسی همانند مسایلی چون خوردن و آشامیدن نگاه می کند.

خوب پس ازدواجم خوردن وآشامیدن است.یعنی هیچ مودتی نباید باشه.مطمئن باشین حتی یه زن هم به این مرد صیغه ای دل نمیبنده.مجبوره پاش صبرکنه.واقعا اون بچه ها عقده ای میشن.فکر کنید پدرخودتون بره سر مادرتون صیغه بگیره.همش فکر نمیکنید که مادرمن چه عیبی داشت که بابام رفت سرش صیغه گرفت؟به شخصه چندتا از بچه هایی رو که پدرشون زن صیغه ای داشتن دیدم که هر وقت درمورد صیغه کردن واین حرفا حرف زده میشه به شدت ناراحت واظهار تنفر میکنن.همشم ناراحتن.ارتباط صمیمانه و خوب نمیتونن برقرار کنن.به شدت خودخواه و منفعت طلبن.


خب با این حساب بنده متوجه منظور این آیه نمیشوم که میفرماید تا وقتی که ازدواج برایتان میسر نشد تقوی پیشه کنید.

اگر صیغه کردن اینقدر صواب دارد چرا به این نکته اشاره نمیکند . میشود جناب سفیر توضیحی بفرمائید منظور این آیه الهی از تقوی پیشه کردن چیست ؟

وَلْيسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يغْنِيهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَمَنْ يكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ(النور/33)
و کساني که امکاني براي ازدواج نمي‌يابند، بايد پاکدامني پيشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بي‌نياز گرداند! و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه [=قرار داد مخصوص براي آزاد شدن‌] هستند، با آنان قرار داد ببنديد اگر رشد و صلاح در آنان احساس مي‌کنيد (که بعد از آزادي، توانايي زندگي مستقل را دارند)؛ و چيزي از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهيد! و کنيزان خود را براي دستيابي متاع ناپايدار زندگي دنيا مجبور به خود فروشي نکنيد اگر خودشان مي‌خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر اين کار) اجبار کند، (سپس پشيمان گردد،) خداوند بعد از اين اجبار آنها غفور و رحيم است! (توبه کنيد و بازگرديد، تا خدا شما را ببخشد!)

سفیر;136149 نوشت:
در پایان از حوصله ای که برای پاسخ به مطالب مطرح شده اختصاص دادید صمیمانه تشکر می کنم.

حقیر هم از نکاتی که با حدت ذهنی خوبی که دارید بیان فرمودید که جای خوشحالی دارد تشکر می کنم.:ok:


اگر به مسائلی که فرمودید تک تک پاسخ دهم موجب پیچیده شدن بحث می شود از این رو تفاوت دیدگاه موهم بین بنده و حضرتعالی را در یک سئوال خلاصه می کنم که اگر پاسخ واضح و روشن شما به این پرسش مثبت باشد ان شاء الله اتفاق نظر داریم و بحث به اتمام می رسد هر چند این پاسخ بر خلاف برداشت حقیر و دوستان از فرمایشات گذشته شماست که بهتر است به صراحت بیان و تصحیح گردد.


سئوال این است :

آیا قبول دارید طبق دیدگاه مسلم فقهی ازدواج موقت مانند هر حکم فقهی دیگری شرایطی دارد و در شرایط خاصی حتی حرام است .

یا به توصیه شما مصداقی تر سئوال کنم ،

اگر ازدواج موقت مردی موجب تضییع حقی از دیگران یا همسرش گردد ، از دیدگاه فقه شیعه ، حرام است یا خیر ؟


همیشه موفق باشید

سلام بر دوستان:Gol:

سفیر;136310 نوشت:
حکم مرد هم همین است. یعنی اگر دیندار است از راههای مشروع می رود مثل متعه.

اگر دیندار است چندین راه دیگر هم وجود دارد اما باید دید که هدفش چیست!

سفیر;136314 نوشت:
دقت کنید از همون اول و قبل از ویرایش، نظر من درباره عدم ارضاء مرد بود نه زن! و گرنه آخر جمله نمی گفتم: طلاق میده!!!

من هم که گفتم تمام فکر و ذهنتان تمایلات جنسی مردان است نه زنان!

سفیر;136314 نوشت:
تاکید روی میل مرد و عدم ارضاء اون بود و الان هم هست.

میل مرد که به قول شما شهوت زود تحریک دارد قبول اما اگر بخواهد هم با یک نفر ارضاء میشود وای از آن روز که این تلقینات را بخواند که به چندین نفر در این امر نیاز است!!!
آیا به نظر شما همه ی مردانی که به یک زن اکتفا کردند حق خودشون را ضایع کردند و به خاطر نداشتن تنوع ارضاء نشدند؟!!

سفیر;136314 نوشت:
ضمنا، نسبتهایی را که به بنده می دهید به خداوند وامی گذارم!!

من اگر نسبتی داده باشم کلی دادم (منظور شخص خاصی نبوده) بستگی داره کی به خودش بگیره

هست هستی;136399 نوشت:
خوب پس ازدواجم خوردن وآشامیدن است.یعنی هیچ مودتی نباید باشه.

سلام.
این یک تمثیل است. در علم منطق بیان می شود که تمثیل، دارای چهار رکن است:

1- اصل (در اینجا: مسأله جنسی)
2- فرع (در اینجا: خوردن و آشامیدن)
3- جامع یا همان جهت مشابهت میان اصل و فرع (در اینجا: پلید نبودن)
4- حکم

شما، جامع (جهت مشابهت میان اصل و فرع) را اشتباه گرفتید. جامع ، "پلید نبودن" است. نه "نبودن مودت".

ضمنا توجه کنید که در یک تمثیل، قرار نیست اصل و فرع، در همه جهات ، مشابهت داشته باشند. معمولاً در هر تمثیلی فقط یک جهت تشابه بین اصل و فرع، مد نظر قرار می گیرد. لذا تفاوت در سایر جهات، هیچ خدشه ای به حکمی که منطقاً صادر می شود، نمی رساند.

سلام علیکم

جناب استاد نمیدانم تحقیقتان به کجا رسید ؟

اخیرا جناب استاد عباسی مبحثی را ارائه دادند که یک بحث جامع در ارتباط با تفکرات فروید است و آن حیوان دانستن و نامطمئن دانستن انسان است و راه حلی که فروید ارائه داده بود مبنی بر تامین بخش ناخودآگاه پست و حیوانی انسان بمنظور کنترل جامعه انسانی است.
این سخنرانی را حتما دانلود کنید مطمئنا بدردتان خواهد خورد . متاسفانه کارشناسان ما مانند پیرزنهای نق نقو تنها به آسیبها اشاره میکنند و میلی به ریشه یابی ندارند در ضمن تا زمانیکه اینها به این نتیجه برسند که راه کار برای مقابله با جریانی ارائه بدهند استخوانهای سهراب هم در گور پوسیده.

دانلود سخنرانی با حجم 13 مگابایت
لینک کمکی

من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 462
4593 وَ رَوَى أَبَانٌ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَذْرَاءُ الَّتِي لَهَا أَبٌ لَا تَتَزَوَّجُ مُتْعَةً إِلَّا بِإِذْنِ أَبِيهَ

وقتی که در آن سالها تا همین اواخر جوانها را بجرم اینکه در یک مهمانی بودند و یا دوست بودند به عقد دائم یکدیگر در می آوردند با مهریه ای شبیه به دیه بدون عوض این احادیث مورد وثوق بود

امام هفتم عليه السّلام را از متعه سؤال كردم، فرمود: حلال است براى كسى كه خداوند قدرت گرفتن زوجه دائمى را باو نداده است تا با اختيار متعه عفّت و آبروى خود را نگهدارد (و بفساد نيفتد)، آرى اگر زن دائمى داشت و از نزد او غائب بود و دسترسى به او نداشت باز ميتواند از متعه استفاده كند.
در خبر سوّم محمّد بن حسن شمّون گويد: «امام هفتم به برخى از شيعيانش نوشت: اصرارى بر متعه گرفتن نورزيد، و خود را به اشتغال به آن از خانواده و زن و فرزند خود باز نداريد تا سبب آن شود كه زنان دائمى شما بكفر گرايند و از حقّ بيزارى جويند، و به آن كس را كه بمتعه فرمان داد نفرين و ما را لعن كنند»، و بالاخره از مفضّل بن عمر روايت كرده كه گفت: «از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه در باره متعه ميفرمود: رها كنيد آن را، آيا شخص شرم نمى‏كند كه مردم (منكر متعه) وى را درگير مسائل جنسى ببينند و آن را بر همسلكان او كه بمتعه معتقدند خورده گيرند»، اين اطاله مطلب از آن جهت است كه پاره‏اى از خوانندگان بدانند كه ثوابى كه براى شخص متعه‏كننده ذكر شد اطلاق ندارد و همه كس را شامل نمى‏شود و تنها كسانى را كه بجهتى شرعى بدان اقدام كرده‏اند يا خواهند كرد در بر مى‏گيرد نه هر هوسباز شهوتران كه جز براى ارضاى غرائز جنسى نظرى ديگر ندارد و با اين عمل بسا مى‏شود كه اساس زندگى چندين ساله خود را متزلزل بلكه نابود ميكند»

( 4605- من لا يحضره الفقيه-ترجمه غفارى، ج‏5، ص: 125)

و البته در کنار این بحث چنین روایاتی را هم میدیدیم

و مرد با اينكه زن دائمى دارد و در شهر و ديار خود با اوست ميتواند زنى را متعه كند. ( همان آدرس بالا )

ولی کم کم بنا بر شرایط موضع ها تغئیر میکند و روایات با سند قوی جایشان را به روایاتی با سند قوی میدهند :

و هم در غيبت شيخ است كه: (1) ابو الحسن ايادى از ابو القاسم حسين بن روح ( از نواب ) پرسيد: چرا متعه دختر باكره مكروه است؟ در جواب گفت: پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: حياء از ايمان است. شرط اين كار هم ميان تو و اوست، وقتى دخترى را واداشتى كه قبول كند از او لذت ببرى از حياء بيرون رفته و ايمانش از ميان ميرود. پرسيد: اگر با اينفرض از دختر لذت ببرد زنا كرده؟ گفت: نه

مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار، متن، ص: 686

در این بین کسی نیست بپرسد چه شد از مرتبت اول به مرتبت اولی هجرت کردید در حالیکه این استفتاء با آیه قرآن همخوانی ندارد ؟


کسی هست اینجا بگوید چه شد چنین اتفاقی افتاد ؟

یاحق

bina88;136411 نوشت:
خب با این حساب بنده متوجه منظور این آیه نمیشوم که میفرماید تا وقتی که ازدواج برایتان میسر نشد تقوی پیشه کنید. اگر صیغه کردن اینقدر صواب دارد چرا به این نکته اشاره نمیکند . میشود جناب سفیر توضیحی بفرمائید منظور این آیه الهی از تقوی پیشه کردن چیست ؟ وَلْيسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يغْنِيهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ

توضیح درباره این آیه قبلا داده شد:
http://www.askdin.com/showpost.php?p=135139&postcount=39
خلاصه اینکه می فرماید اگر امکان نکاح نداشتید عفت بورزید و گناه نکنید. نکاح هم دو نوع است دائم و موقت پس یعنی اگر امکان نکاح دائم یا موقت نداشتید صبر بر گناه کنید و از مرز عفت خارج نشوید.
و زیبا اینکه در روایتی خود متعه را از اسباب عفت ورزیدن بیان فرمودند.

سجاد;136439 نوشت:
اگر پاسخ واضح و روشن شما به این پرسش مثبت باشد ان شاء الله اتفاق نظر داریم و بحث به اتمام می رسد ... سئوال این است : آیا قبول دارید طبق دیدگاه مسلم فقهی ازدواج موقت مانند هر حکم فقهی دیگری شرایطی دارد و در شرایط خاصی حتی حرام است .

با سلام و عرض تسلیت ایام شهادت امیر مومنان سلام الله علیه
گویا مطالبی که قبلا خدمت شما تقدیم شد بطور کامل مطالعه نشده که اگر چنین شده بود جایی برای این سوال باقی نمی ماند! بنده همانجا گفتم:

"حتی واجبات هم در مقام تعارض گاهی کنار می رود چه رسد به مستحبات و مباحات!...وقتی در مقام تزاحم دو حکم، وجوب برداشته می شود دیگر معلوم است که حکم اباحه نیز می تواند برداشته شود!"http://www.askdin.com/showpost.php?p=136137&postcount=108
مثال ایدز را نیز قبلا زده بودم:
"یا مثلا در مورد متعه، کسی می داند که خانمی مبتلا به ویروس ایدز است و نزدیکی با او باعث ابتلای خودش می شود خب اینجا هیچ کس نمی گوید چون متعه، مستحب است پس حتی اگر جانم را نیز در این راه بدهم یا مبتلا به مرضی لاعلاج شوم اشکال ندارد!!!"
http://www.askdin.com/showpost.php?p=135880&postcount=81

پس مسلم است که در شرایطی خاص کسی که متعه کند مرتکب حرام شده است. مثل مورد فوق که ضرر جانی به همراه دارد. ـ این یک مثال است و تنها این مورد نیست ـ در تمام امور جایز چنین است. یعنی اگر آن امر جایز، مستلزم انجام حرام یا ترک واجبی باشد مسلما دیگر جایز نیست.
مثلا خواب جایز است اما آیا در حالیکه که وقت نماز صبح رو به اتمام است حق دارم بخوابم؟! مسلما نه!
و مواردش در خود فقه بیان شده است.

پس باز هم تاکید می کنم اینکه در مقام تعارض بعضی احکام در مرحله اجرا حکمی تغییر می کند و مثلا متعه حلال، ممنوع می شود هیچ بحثی ندارد و مسلم است. اما مهم این است که همین شرایط را نیز خود شریعت تعیین فرموده و سلیقه و پسند ما در آن تاثیری ندارد.

سجاد;136439 نوشت:
اگر پاسخ واضح و روشن شما به این پرسش مثبت باشد ان شاء الله اتفاق نظر داریم و بحث به اتمام می رسد هر چند این پاسخ بر خلاف برداشت حقیر و دوستان از فرمایشات گذشته شماست که بهتر است به صراحت بیان و تصحیح گردد.

با توجه به آنچه که قبلا گفته بودم و در بالا آدرس دادم بسیار متعجبم که نه تنها این مطالب را صریح ندیده اید بلکه پیشاپیش پاسخ فعلی بنده را بر خلاف برداشت خود و دوستان از سخنان قبلی ام دانسته اید!!!!
خدا به همه ما دقت و انصاف عطا فرماید.

سجاد;136439 نوشت:
یا به توصیه شما مصداقی تر سئوال کنم ، اگر ازدواج موقت مردی موجب تضییع حقی از دیگران یا همسرش گردد ، از دیدگاه فقه شیعه ، حرام است یا خیر ؟

این هم یک مثال دیگر از تزاحم دو حکم که قبلا چند بار توضیح داده بودم.
مسلم است که اگر متعه کردن در یک مصداق خاص مساوی با ضایع کردن حقی باشد کسی که متعه می کند مرتکب حرام شده است.
مثلا فرض کنیم مردی در یک روز خاص نفقه واجب زن و فرزندش را نداده است خب مسلما وی نمی تواند این پول را که حق واجب دیگران است به عنوان مهریه متعه خود قرار دهد! یعنی او اگر بخواهد در آنروز متعه داشته باشد ـ فرض کنیم ان خانم مهریه اش را همان موقع می خواهد ـ مرتکب تضییع حق می گردد که حرام است پس متعه در آن مورد خاص ممنوع است و جایز نیست.

قبلا هم عرض کردم اینگونه تزاحمات و برداشته شدن حکم جواز چیزی و تبدیل آن به عدم جواز مسائل واضحی ست و اگر در سراسر نوشته جات بنده بگردید نه تنها موردی که موهم خلاف این مسائل باشد پیدا نمی کنید بلکه تصریحاتی بر آن می بینید مثلا اینجا نوشتم:
"بجای اینکه صورت مساله رو پاک کنیم بیایم بگیم آقایون اگه میخاین از این کارا بکنین حق کشی نکنین. خانما! به خاطر حسادت جلوی حکم خدا و حق شوهرتون واینستین!"http://www.askdin.com/showpost.php?p=136198&postcount=115

جناب سجاد عزیز! قبلا هم عرض کردم اگر از اول فضای این بحث را مروری بفرمایید معلوم می شود که اصلا نزاع بر سر احکام ثانویه و تزاحم احکام نیست که مثلا اگر متعه کردن باعث تضییع حقی می شود آیا جایز است یا نه؟!! یا اگر ضرری جانی به همراه دارد و...؟!

بحث اینجاست که بعضیها بنا دارند با برداشتهای غیر علمی از آیات یا روایات ـ که مورد تایید هیچ فقیهی نیست ـ و یا با سخنان عامیانه و الفاظی منفی چون هوسبازی و دختر بازی! و...حکم اولیه متعه را جور دیگر جلوه دهند!

برای خاتمه دادن به این بحثها، از شما که مدیر کارشناسان فقه و احکام در این سایت هستید سوالی مصداقی دارم که امیدوارم پاسخ صریح شما برای بعضی کاربران محترم، روشنگر حکمی واضح از احکام مسلم فقهی باشد.

سوال این است:
اگر مردی متاهل خانمی را ـ طبق شرایطی که در رساله ها آمده ـ عقد موقت بنماید ـ بدون اینکه حقی از حقوق همسر اول خود را ضایع کند ـ و هدفش از این کار تنها و تنها استفاده از لذتی حلال باشد ـ نه نیتش سنت پیامبر باشد و نه کمک به آن خانم و نه هیچ نیت خوب دیگری! ـ فقط و فقط بخواهد از لذتی مشروع بهره مند شود!
الف. آیا این مرد مرتکب حرام شده است؟
ب. اگر کسی به قصد توهین به چنین شخصی یا پشت سر او بگوید: هوسباز یا شهوتران یا شهوت پرست! آیا مرتکب گناه شده است یا خیر؟

با تشکر

یاقوت احمر;136484 نوشت:
سلام.
این یک تمثیل است. در علم منطق بیان می شود که تمثیل، دارای چهار رکن است:

1- اصل (در اینجا: مسأله جنسی)
2- فرع (در اینجا: خوردن و آشامیدن)
3- جامع یا همان جهت مشابهت میان اصل و فرع (در اینجا: پلید نبودن)
4- حکم

شما، جامع (جهت مشابهت میان اصل و فرع) را اشتباه گرفتید. جامع ، "پلید نبودن" است. نه "نبودن مودت".

ضمنا توجه کنید که در یک تمثیل، قرار نیست اصل و فرع، در همه جهات ، مشابهت داشته باشند. معمولاً در هر تمثیلی فقط یک جهت تشابه بین اصل و فرع، مد نظر قرار می گیرد. لذا تفاوت در سایر جهات، هیچ خدشه ای به حکمی که منطقاً صادر می شود، نمی رساند.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

نقش و کاربرد هر یک از حجج ذکر شده در استنباط حکم شرعی چیست؟
ا) به وسیله ی استقراء نمی توان به حکم شرعی رسید، زیرا به وسیله ی امور جزیی نمی توان به امور کلی دست یافت.
2) تمثیل نزد ما شیعیان حجت نیست. زیرا همان قیاس مصطلح در میان اصولیین اهل سنت است.
3) تنها راهی که باقی می ماند تا به وسیله ی آن بتوان به حکم شرعی دست یافت همان قیاس نزد اهل منطق است.
تالیف یک قیاس به چه صورت می باشد؟
یک قیاس دارای دو مقدمه است:
1) صغری.
2) کبری.
3) حکم یا نتیجه

..................................................................... حق یارتان :roz:..........................................................................................

سفیر;136794 نوشت:
جناب سجاد عزیز! قبلا هم عرض کردم اگر از اول فضای این بحث را مروری بفرمایید معلوم می شود که اصلا نزاع بر سر احکام ثانویه و تزاحم احکام نیست که مثلا اگر متعه کردن باعث تضییع حقی می شود آیا جایز است یا نه؟!! یا اگر ضرری جانی به همراه دارد و...؟!

حقیر هم این ایام را که متعلق به امیر مؤمنان علیه السلام است خدمتتان تسلیت عرض می کنم

نه جناب سفیر گرامی نوشته های حضرتعالی را دقیق مطالعه کردم و سئوال قبلی تنها استفهامی نبود بلکه خواستم سوء برداشت ها ، بر طرف شده و حسن توافق حاصل گردد .

بحمد الله با پاسخ روشنی که فرمودید کاملا مشخص شد که از نظر شما هم ازدواج موقت می تواند گاهی حرام باشد و گاهی مکروه یعنی فقیه می تواند بر اساس موارد و شرایطی که می بیند ، ازدواج موقت را حتی ممنوع کند .

این مطلب با اصل جواز یا استحباب فی نفسه آن منافاتی ندارد که به صراحت عرض شد و در بیان حضرتعالی هم آمده بود .

اما نکته ای که باعث ایجاد اختلاف شده ، این بود که شما فرمودید ، فقیهی وجود ندارد که بر اساس عرف از ازدواج موقت نهی کند حقیر هم در پاسخ دیدگاه آیت الله مکارم شیرازی را نقل کردم که نپذیرفتید !

سفیر;136149 نوشت:
شما فرمودید: "یک فقیه و یک مرجع می تواند برای ازدواج موقت ، شرایطی در نظر بگیرد مثلا در جایی که عرفا هوسبازی تلقی شود آنرا جایز نداند" و من این را قبول نداشتم و مثال زدم که آیا حجاب به خاطر عدم پسند عرف برداشته می شود؟!

آنچه که روشن است این است که حضرت آیت الله مکارم شیرازی در حکمی فرمودند ازدواج موقت نباید دستآویز هوسبازی هوسبازان قرار گیرد این حکم بدین معناست که ایشان در این صورت (در صورتی که موردی از متعه در عرف متدین و آگاه به مسئله ، هوسبازی تلقی شود) ، قائل به عدم جواز آن هستند.

علاوه بر مطالب مکتوب و روشنی که از ایشان در دست داریم که به برخی از آنها اشاره کردم . باز هم به امر حضرتعالی ، استفتایی صورت گرفت که ایشان در حکمی تکلیفی فرمودند که چنین ازدواج موقتی ، جایز نیست .(1)

بدیهی است که این عدم جواز از احکام اولیه نیست بلکه از احکام ثانویه است که مورد قبول شما قرار گرفته بود و ایشان بر اساس مشکلاتی که چنین ازدواج موقتی ایجاد می کند از آن نهی فرمودند .

در پاسخ به سئوال پایانی حضرتعالی و در نتیجه بحث ، باید عرض کنم که :

روشن شد که ازدواج موقت در فقه شیعه جایز یا مستحب است حتی اگر فقط برای لذت انجام گیرد اما بر اساس احکام ثانویه در مواردی که موجب تضییع حق دیگری یا همسر و فرزندان شود ،حرام یا مکروه می گردد و فقیه می تواند از برخی موارد ازدواج موقت که آنرا به مصحلت جامعه نمی بیند مثل موردی که یاد شده ، نهی نماید .

آرزوی توفیقات بیشتر برای حضرتعالی دارم

پی نوشت:
1. استفتاء از دفتر آیت الله مکارم شیرازی در قم

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از جناب استاد سجاد که به مسئله ی مورد نظر پاسخ فرمودند

اما سخنی با دیگر دوستان :

همین مطالب جناب سجاد را بنده در چندین پست آوردم اما دوستان با لجاجتی وصف ناپذیر به دلیل اینکه بنده یک خانم بودم صرف نظر از اینکه در فقه تخصص دارم مرتبا" با توهینات خود بنده را مورد خطاب قرار داده وهیچ یک از مدیران محترم حتی یک بار مطالب بنده را تایید نکردند مگر مدیر محترم سایت .که کمال تشکر را ازایشان دارم .شاید بقیه هم تصور میکنند یک خانم را چه به فقه ویا شاید تصور میکنند همه ی خانمها فقط احساساتی باید حرف بزنند ! واز ایشان خیلی از مسائل بعید است .مثلا" اگر بگوییم ماست سفید است شرط مردانگی این است که آنها بگویند خیر ماست سیاه است وبقیه هم در حاشیه بخندند !!!

وسخنی با آنهایی که خود را مسلمان مینامند و از توهین به دیگران پروا ندارند . این شیوه ی مسلمانی نیست اگر واقعا" قصدتان روشن شدن مطلب دینی بود باید صبر میکردید واز اطلاعات فقهی یک خانم پروا نمیکردید . شما را به خدا میسپارم تا او قضاوت کند . شاید روزی جایی دیگران هم مطلب را بفهمند.از پاک کردن پستم هم هیچ شکایتی ندارم اگر صلاح است پاک کنید اما ......

............................................................................. حق یارتان :roz:.........................................................................................

justgod5;136895 نوشت:
میشه بفرمایید کدام یک از دستورات فقهی را حضرت فاطمة فرمودند؟

ایشان مفتی و مجتهد نیستند متخصص علوم فقهی و دینی هستند و همین کفایت میکند که هم نظر کارشناسانه بدهند و هم نظرشان مورد احترام واقع شود حتی اگر بعض افراد که تنها زن را برای مساله دیگری مناسب میدانند این امر را تائید نکنند.

ضمنا حضرت زهرا دنیا را توی سر خلفاء اول و دوم کوبید شما خطبات فدک را ملاحظه بفرمائید مگر نیاز به فتوی داشتند ؟ خیز کافی بود مفاهیم دینی را بشناسند و از حق دفاع کنند.

من متاسفم ولی این کلام شما بی منطق و زشت بود.

و ادامه دارد.. انشاالله

سفیر;136781 نوشت:
توضیح درباره این آیه قبلا داده شد:

http://www.askdin.com/showpost.php?p=135139&

postcount=39 خلاصه اینکه می فرماید اگر امکان نکاح نداشتید عفت بورزید و گناه نکنید. نکاح هم دو نوع است دائم و موقت پس یعنی اگر امکان نکاح دائم یا موقت نداشتید صبر بر گناه کنید و از مرز عفت خارج نشوید. و زیبا اینکه در روایتی خود متعه را از اسباب عفت ورزیدن بیان فرمودند.



در این آیه چند حکم را در باب یک موضوع و آنهم نکاح مطرح میکند
و بنا بر آنچه که در این آیه ذکر شده نکاح بر خلاف آنچه که شما میفرمائید شامل متعه نمیشود تنها عقد دائم است چرا ؟ ( من دوباره آیه را ذکر میکنم تا متنش را در دسترس داشته باشید تفسیر المیزان و نمونه هم وجود است میخواهید بفرمائید ذکر کنم:


وَلْيسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يغْنِيهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَمَنْ يكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ(النور/33)
و کساني که امکاني براي ازدواج نمي‌يابند، بايد پاکدامني پيشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بي‌نياز گرداند! و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه [=قرار داد مخصوص براي آزاد شدن‌] هستند، با آنان قرار داد ببنديد اگر رشد و صلاح در آنان احساس مي‌کنيد (که بعد از آزادي، توانايي زندگي مستقل را دارند)؛ و چيزي از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهيد! و کنيزان خود را براي دستيابي متاع ناپايدار زندگي دنيا مجبور به خود فروشي نکنيد اگر خودشان مي‌خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر اين کار) اجبار کند، (سپس پشيمان گردد،) خداوند بعد از اين اجبار آنها غفور و رحيم است! (توبه کنيد و بازگرديد، تا خدا شما را ببخشد!)


اگر متعه
در صدر اسلام امری صواب و مجاز در هر موقعیتی بوده
پس چرا اینها قوادی میکردند ؟
مگر نه این است که متعه حلال است و صواب هم دارد پس چرا در این آیه بدان اشاره نشده و شکل حلال را به آنها گوشزد نکرده در عوض دعوت به توبه نموده؟

دلیلش این است که متعه امری بود که در هر زمانی مورد تائید خدا و به طبع آن پیامبر نبود و در شرایط خاص مورد تائید قرار میگرفته و لذا چون این در هر شرایطی مهیا نبوده این اشخاص قوادی میکردند و بجای اینکه کنیزان را متعه کنند آنها را به خودفروشی مجبور میکردند.
خداوند در ادامه آنها را به توبه دعوت میکند . بنا به همین دلیل منظور از نکاح در اول آیه صرفا عقد دائم بوده .

یاسبحان

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

البته متعه در زمانی که بیم بر گناه باشد یکی از بهترین احکام میباشد که تحت شرایط خاص اسلام بهترین راه جلوگیری از فحشاء است
زیرا با قید مهریه - وقید این مطلب که زن در تمام مدت متعه حق ندارد با مرد دیگری ارتباط داشته باشد - قید این که زن تا تمام شدن عده باید از هر کونه ازدواج وارتباط با مرد دیگری پرهیز کند و....در حکم متعالی اجتماهعی جای گرفته .

اما به شرطی که ازاین حکم سوءاستفاده ی بوالهوسانه جه خانم وچه آقا) نشود وباعث مفسده برای زنی نگردد و بنیان خانواده ی دائم راا به خطر نیاندازد و....

.................................................................................. حق یارتان :roz:..................................................................................

••ostad••;136798 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

نقش و کاربرد هر یک از حجج ذکر شده در استنباط حکم شرعی چیست؟
ا) به وسیله ی استقراء نمی توان به حکم شرعی رسید، زیرا به وسیله ی امور جزیی نمی توان به امور کلی دست یافت.
2) تمثیل نزد ما شیعیان حجت نیست. زیرا همان قیاس مصطلح در میان اصولیین اهل سنت است.
3) تنها راهی که باقی می ماند تا به وسیله ی آن بتوان به حکم شرعی دست یافت همان قیاس نزد اهل منطق است.
تالیف یک قیاس به چه صورت می باشد؟
یک قیاس دارای دو مقدمه است:
1) صغری.
2) کبری.
3) حکم یا نتیجه

..................................................................... حق یارتان :roz:..........................................................................................


سلام
کدام حکم شرعی؟
ما اینجا در مقام استنباط حکم شرعی نبودیم. قضیه « پلید نبودن مسأله جنسی از نظر اسلام » ، تا آنجا که بنده می دانم در زمره احکام شرعی قرار نمی گیرد. بلکه بیان اعتقاد و جهان بینی اسلامی است.

هدف ما در این جا فقط رفع اشتباه برخی دوستان بود که یا جامع بین دو امر را اشتباه گرفته بودند یا فکر می کردند دو چیزی که مثل همند، باید در همه ابعاد مثل هم باشند.

••ostad••;136889 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

با تشکر از جناب استاد سجاد که به مسئله ی مورد نظر پاسخ فرمودند

اما سخنی با دیگر دوستان :

همین مطالب جناب سجاد را بنده در چندین پست آوردم اما دوستان با لجاجتی وصف ناپذیر به دلیل اینکه بنده یک خانم بودم صرف نظر از اینکه در فقه تخصص دارم مرتبا" با توهینات خود بنده را مورد خطاب قرار داده وهیچ یک از مدیران محترم حتی یک بار مطالب بنده را تایید نکردند مگر مدیر محترم سایت .که کمال تشکر را ازایشان دارم .شاید بقیه هم تصور میکنند یک خانم را چه به فقه ویا شاید تصور میکنند همه ی خانمها فقط احساساتی باید حرف بزنند ! واز ایشان خیلی از مسائل بعید است .مثلا" اگر بگوییم ماست سفید است شرط مردانگی این است که آنها بگویند خیر ماست سیاه است وبقیه هم در حاشیه بخندند !!!

وسخنی با آنهایی که خود را مسلمان مینامند و از توهین به دیگران پروا ندارند . این شیوه ی مسلمانی نیست اگر واقعا" قصدتان روشن شدن مطلب دینی بود باید صبر میکردید واز اطلاعات فقهی یک خانم پروا نمیکردید . شما را به خدا میسپارم تا او قضاوت کند . شاید روزی جایی دیگران هم مطلب را بفهمند.از پاک کردن پستم هم هیچ شکایتی ندارم اگر صلاح است پاک کنید اما ......

............................................................................. حق یارتان :roz:.........................................................................................


سلام.
اجازه اظهار نظر دارم؟

بنده هم قبل از اینکه بفهمم شما خانم هستید، در مطالب شما، رایحه احساسات زنانه را حس کرده بودم و احتمال خانم بودن شما را می دادم. عقلاً این به معنی نفی اطلاعات علمی شما نیست. بلکه به این معنی است که شما واجد هر دو (اطلاعات و تخصص علمی + احساسات قوی) هستید و باز عقلاً ممکن است مطالب شما ممکن است تحت تأثیر هر دو یا دومی قرار بگیرد.

تشخیص این امر که آیا مطلبی که می خوانیم، تحت اثر تخصص علمی نویسنده به تحریر درآمده است یا تحت اثر تعصبات احساسی او، امر مشکلی نیست.

به هر حال ما تعصبات زنانه را می شناسیم و این برای ما امر ناآشنایی نیست. بنده رد این تعصبات را در سخنان برخی از بانوهای فاضله که در برنامه "هنگام درنگ" (تحلیل سریال مختارنامه) صحبت می کردند هم دیده ام.

امیدوارم خلاف احترام شما، سخن نگفته باشم.

یاقوت احمر;136933 نوشت:
سلام.
اجازه اظهار نظر دارم؟

بنده هم قبل از اینکه بفهمم شما خانم هستید، در مطالب شما، رایحه احساسات زنانه را حس کرده بودم و احتمال خانم بودن شما را می دادم. عقلاً این به معنی نفی اطلاعات علمی شما نیست. بلکه به این معنی است که شما واجد هر دو (اطلاعات و تخصص علمی + احساسات قوی) هستید و باز عقلاً ممکن است مطالب شما ممکن است تحت تأثیر هر دو یا دومی قرار بگیرد.

تشخیص این امر که آیا مطلبی که می خوانیم، تحت اثر تخصص علمی نویسنده به تحریر درآمده است یا تحت اثر تعصبات احساسی او، امر مشکلی نیست.

به هر حال ما تعصبات زنانه را می شناسیم و این برای ما امر ناآشنایی نیست. بنده رد این تعصبات را در سخنان برخی از بانوهای فاضله که در برنامه "هنگام درنگ" (تحلیل سریال مختارنامه) صحبت می کردند هم دیده ام.

امیدوارم خلاف احترام شما، سخن نگفته باشم.

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

فکر نمیکنید مشکل از خود شماست ؟ ایا این شما نیستید که با تعصب میخواهید هرکجا در مقابله ی علمی با یک خانم کم میآورید از این حربه استفاده میکنید ؟

برای بنده که فرقی نمیکند . بنده آنچه را میدانم میگویم شما میخواهید بپذیرید میخواهید نپذیرید فقط حق توهین وتهمت نداریرید وکنایه زدن هم دور از ادب اسلامی میباشد . شما مشکل دارید با خودتان که یاد گرفتید فقط با زورگویی اهدافتان را پیش ببرید لطفا" سری هم به این آدرس ها بزنید بد نیست .

هشدار ***از خداجویی افراطی تا بی خدایی در هجوم به سایت های دینی

جواب بدين چرا حجابتون اينجوريه ؟
............................................................................... حق یارتان :roz:.......................................................................................

••ostad••;136930 نوشت:
اما به شرطی که ازاین حکم سوءاستفاده ی بوالهوسانه جه خانم وچه آقا) نشود وباعث مفسده برای زنی نگردد و بنیان خانواده ی دائم راا به خطر نیاندازد و....

این مساله مهمترین و واجب ترین امری است که نیاز به تحلیلی کارشناسانه دارد تا برای افراد جامعه خط قرمزی را تعئین کند و هرکسی با هر حد سوادی بتواند بفهمد تا چه حد ارضاء میل جنسی درست و در چه زمانی شهوت رانی است.

از طرفی حکم متعه برای جلوگیری از فسق و فجور لازم الاجرا شده ( بالاخص در جامعه امروز ایران که ازدواجها در سنین بالا صورت میپذیرد ) ولی اگر یک حکم منحرف متعه بخواهد ایجاد فسق و فجور کند بهتر است که نباشد.

ما همه میدانیم دختر و پسر تا زمانیکه اولین تجربه جنسیشان را تجربه نکرده اند تمایلشان برای انجام یک عمل زناشوئی خیلی متفاوت از فردی است که حداقل این تجربه را برای یک بار داشته و میداند چه اتفاقی در انتظار اوست.

بدون شک دختر باکره ای که با عنوان صیغه همخوابه یک مرد گردد با این فشار شهوانی ای که در یک زن هست دیگر نمیتوان از او انتظار زیادی داشت.
بالاخص اگر این دختر در خانواده ای مقید به اصول اخلاق دینی بزرگ نشده باشد.

لذا کسانی که حکم به متعه دختر باکره را - با حکم احتیاطی رضایت پدر- میدهند حداقل چیزی را که باید بدانند این است که دختر صیغه شده و همخوابی با مرد را تجربه کرده را در پرتگاه انحراف جنسی یا بی قیدی در امور دینی خواهند دید و گناهش بدون شک دامنگیر تمام افراد جامعه و نهایتا خود مفتی خواهد شد.

یاحق

••ostad••;136129 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

خیر کاربر عموناصر گرامی :

بنده یکی از موارد را این موضوع(افراط عمر در حد پیشی گرفتن از پیامبر (ص) مد نظرم بوده) شما هرچه تلاش کنید متاسفانه فایده ندارد بنده موضوع بحث را عوض نمیکنم متعه در اجتماع با کج فهمی وبوالهوسی برخی افراد (اگر شما هم مثل بعضی به خودتان نگیرید) به مظلومیت کشیده شده وخوانندگان که اکثرا" قشر جوان ودختران جوان هستند باید با آسیبهایی که به این حکم وارد شده آشنا شوند . پس اگر در این باره مطلبی یا سوالی دارید بفرمایید تاپیک دیگری را در باره ی عمر ایجادکنید بنده آنجا در پاسخگویی حاضرم.
اینجا فقط آسیب شناسی اجتماعی حکم متعالی متعه .

.......................................................................... حق یارتان :roz:......................................................................................

بسم رب الحسین
با تشکر از تمامی همراهان این تاپیک
سرکار استاد من منتظر شما در ایجاد سخنتان در مورد عمر میمانم و امیدوارم که استادی کنید و این تاپیک را ایجاد کنید تا جواب شما را بدهم که بدانید سخت در اشتباه هستید
و اما بعد.. ازدواج موقت یا متعه از مسلمات فقه شیعه بوده و هیچ جای انکار و تردید در او وجود ندارد در کتاب وسائل الشیعه ج 14 تحت 46 باب حدود 219 حدیث در مورد متعه و احکام مربوط به آن جمع آوری شده است.
که چنانچه مایل باشید می توانید به همان آدرس کتاب نکاح باب 9 ابواب المتعه (ص 436 البته چاپها مختلف می باشد و این چاپ احیاء التراث عربی است) رجوع فرمائید این احادیث معمولاً از کتب اربعه (فروع کافی ـ تهذیب و استبصار و من لا یحضره الفقیه) جمع آوری شده اند.
مبناي شرعي ازدواج موقت در فقه شيعه از يك سو قرآن كريم و از سوي ديگر احاديث امامان بزرگوار (ع) است .
تا اینجا که فکر نکنم مشکلی باشد ؟
آنچه من از سخنان شما برداشت کردم مشکلات اجتماعی و احساسی شما میباشد که به قسمت اول جواب میدهم و به قسمت دوم احساسات شما میباشد که احساس شما در این امور بی ارتباط میباشد
چرا که اگر نظری به فحشا ی که در جامعه وجود دارد بیاندازید چند درصد بخاطر صیغه بوده که شما چنین از صیغه یاد میکنید ؟
چن
د جوان میشناسید که از راه صیغه به زانو در آمده اند ؟
سری به دادگاهها بزنید تا بیشتربدانید که مشکل از کجاست همین شما ها بودید که و ۲۰ سال پیش باصیغه به مخالفت پرداختید و به خاطر رفتار خشک به دور از احکام اسلام راه زنا را برای جوانان باز کردید
و حلال خداوند را به خاطر افکار فمینیستی و غرب گرایی که در گفتار خودتان هم به ان اشاره کرده اید حر
ام کردید و یا به مخالفت با ان پرداختید .
از شما سوال میکنم به عنوان یک کارشناس چه دست آوردی در این چند سال که به مبارزه با صیغه
پرداخته اید به دست آوردید؟
راه کشورهای عربی را به به دختران بستید و یا الان راه آذربایجان را؟
چرا چشمتان را به روی فساد و بی بندوباری که جوانان را هر روز بیشتر از دیروز تهدید میکند بسته اید ؟
شمایی که دلسوز این جوانان هستید چه جوابی به امیال غریزی جنسی آنها میدهید که ازدواج دائم برای آنها فراهم نیست؟
از شما می پرسم:آیا با این حال،با طبیعت و غریزه چه رفتاری بکنیم؟
آیا بیعت حاضر است به خاطر اینکه وضع زندگی ما در دنیای امروز اجازه نمی دهد که در سنین شانزده سالگی و هجده سالگی ازدواج کنیم دوران بلوغ را به تاخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده ایم غریزه جنسی از سر ما دست بردارد؟
آیا جوانان حاضرند یک دوره «رهبانیت موقت »را طی کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانی که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟
فرضا جوانی حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد،آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانی سهمگین و خطرناکی که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسی پیدا می شود و روانکاوی امروز از روی آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟

بخاطر اعده ای از خدا بی خبر که هوسباز هستند با حلال خداوند چرا به مبارزه میپردازید ؟
مگر هوسبازو بی بند و بار چه زن و چه مرد منتظر صیغه میشود ؟
چرا چشمتان را بروی حقایق جامعه بسته اید؟
لطف کرده و بر احساسات خودتان غلبه کنید و به مخالفت با احکام خداوند نپردازید


محسن قرائتی درکنگره خانواده و سلامت جنسی با بیان اینکه خدا که ما را خلق کرده، مهندسی جنسی را نیز در ما به ودیعت گذاشته، گفت: «اگر قرآن را کنار بگذاریم، گیج می‌شویم.»

محسن قرائتی درکنگره خانواده و سلامت جنسی با بیان اینکه خدا که ما را خلق کرده، مهندسی جنسی را نیز در ما به ودیعت گذاشته، گفت: «اگر قرآن را کنار بگذاریم، گیج می‌شویم.»

حجت الاسلام محسن قرائتی غریزه جنسی را یکی از حکمت‌های خداوند ذکر کرد و گفت: «برای بقای نسل، ارتباط فامیل‌ها و قبیله‌ها، آرام‌بخشی، توسعه شخصیت، شکستن استبداد و خودرایی و شکستن غرور غریزه جنسی در انسان وجود دارد».

رئیس ستاد اقامه نماز تصریح کرد: «آزادی زن در غرب باعث شده که غربی‌هادر لذت جنسی هم سرشان کلاه رفته است و لذت جنسی‌شان کمتر از مومنان است زیرا آنها زمانی که ازدواج می‌کنند، بارها و بارها لذت جنسی را تجربه کرده‌اند و ازدواج چیز جدیدی به آنها نمی‌دهد».

وی با بیان اینکه «در آمریکا طلاق گرفتن مانند تاکسی گرفتن در ایران است»، گفت: «نظام خانواده در غرب به دلیل هرزه‌گی گسسته است. اسلام توصیه می‌کند در شهوت نیز باید تمرکز داشت. خدا به زنان می‌گوید زینت خود را به کس دیگری نشان ندهند. این باعث می‌شود که در لذت جنسی تمرکز به وجود آید و لذت آن چند برابر شود».

رییس نهضت سوادآموزی با اشاره به اینکه کسی که همسر دارد، دو رکعت نمازش برابر هفتاد رکعت است، گفت: «زن و نماز یک خاصیت دارند. هر دو آنها از فحشا و منکر جلوگیری می‌کنند. اگر کسی زود ازدواج کند، 60درصد ایمان خود را حفظ کرده است. ازدواج در همه امور زندگی نقش دارد».

وی ادامه داد: «بسیاری از ازدواج‌ها در سال‌های اول زندگی شکست می‌خورند چون زوجین بچه‌دار نمی‌شوند؛ در حالی که تمام کمالات انسان در مادر شکوفا می‌شود. ضروری‌ترین نیازهای انسان، نیاز به اکسیژن، غذا و لباس است. قرآن همسران را تعبیر به لباس کرده است. بنابراین نیاز به همسر نیز جزو ضروری‌ترین نیازها است».

قرائتی با بیان اینکه باید آداب و رسومی را که خودمان درست کردیم بشکنیم، گفت: «چه کسی گفته زن بیوه نباید ازدواج کند. چه کسی گفته است در محرم و صفر رابطه زناشویی نباید باشد. مشکل ما در کمیسیون نیست، باید آداب و رسوم زاید ازدواج را حذف کرد. اسلام ازدواج را راحت‌ترین کارها قرار داده است اما برای طلاق موانع زیادی گذاشته است. اما ما آمدیم به جای لباس شنا، لحاف به خودمان بستیم و حالا می‌خواهیم شنا کنیم. باید این لحاف را دور بیندازیم».

وی افزود: «شب اول هر ماه آمیزش جنسی مکروه است جز شب اول ماه رمضان که این کار مستحب است. این نشان می‌دهد که باید راه را باز کنیم. برای این کار هم احتیاجی به کمیسیون نیست. کمی عرضه می‌خواهد. اگر دو سه تا آخوند همانند نواب‌صفوی و چند کت و شلواری مانند شهید رجایی داشتیم، این همه مشکل نداشتیم».

رییس ستاد اقامه نماز ادامه داد: «ازدواج موقت را قفل کردیم و می‌گوییم چه کار کنیم. پدر به دخترش می‌گوید بعد از لیسانس گرفتن ازدواج کن. چه کسی گفته باید چنین قید و بندهایی قرار دهیم. چه کسی گفته باید به دلیل مرگ فلانی تا 40 روز ازدواج را عقب بیندازیم. من دخترم را در دبیرستان شوهر دادم. خودمان هستیم که برای خودمان گیر درست کرده‌ایم».

وی با بیان اینکه قرآن می‌گوید یکی از وظایف انبیا، شکستن غل و زنجیرهاست، گفت: «چرا می‌گوییم تا وقتی دختر اول ازدواج نکرده، دختر دوم هم نباید ازدواج کند. چرا پسری که سربازی نرفته نباید زن بگیرد. پسر زن بگیرد، سربازی‌اش را هم برود. ما باید کاری کنیم که ازدواج در ایران تسهیل شود. باید قانونی درست شود که کسی که زن دارد، کمتر از دو سال خدمت سربازی انجام دهد. ما روی میخ نشستیم می‌گوییم آخ. چه اشکالی دارد ستادی درست شود برای ازدواج با 14 سکه. با جهیزیه سبک و با فاصله طولانی بین عقد و عروسی. البته در مدت عقد، زن و مرد باید از هم کام بگیرند اما دیرتر سر زندگی‌شان بروند. این کار چه اشکالی دارد».

قرائتی ادامه داد: «ازدواج و لذت جنسی آن‌قدر مهم است که قران می‌گوید وقتی زن ناشزه شد، رختخوابت را از وی جدا کن یعنی لذت جنسی آنقدر اهمیت دارد که بی‌توجهی به خواست جنسی زن یک نوع تنبیه محسوب می شود. در روایت داریم اگر کسی خواست با زنش خلوت کند، حق دارد هیچ‌کس را به خانه راه ندهد، حتی اگر مهم‌ترین مقام مملکت باشد. مشکلات اقتصادی نباید مانع از ازدواج شود. پول نداشتن یک غصه است و ازدواج نکردن هم یک غصه. چرا غصه پول نداشتن را با غصه ازدواج کردن دو برابر کنیم».

وی با بیان اینکه الان ازدواج‌ها، ازدواج آدم‌ها نیست بلکه ازدواج قالی و ماشین است، گفت: «باید به همان راهی رفت که خداوند فرموده است. قید و بندهایی هم که خودمان ساخته‌ایم به این موضوع ضربه می‌زند. پیغمبر روی منبر بود که یک زن به وی مراجعه کرد و گفت من شوهر می‌خواهم. پیغمبر سخنرانی خود را قطع کرد و گفت چه کسی حاضر است این زن را بگیرد. شأن ازدواج این قدر بالاست».

رییس ستاد اقامه نماز تصریح کرد: «نمی‌خواهم از دانشگاه آزاد تعریف کنم اما دانشگاه آزاد از زمان تشکیل خود قیدها را برداشته و در بیابان‌ها دانشگاه‌ ساخته است. از مدرسین بازنشسته استفاده می‌کند. چه اشکالی دارد بقیه ارگان‌ها نیز ساختارشکنی کنند. در همین خیابان فاطمی 10 تا سالن سخنرانی وجود دارد که یکی از آنها کافی است. این پول‌ها باید در جای دیگری خرج شود».

وی با بیان اینکه هر جا از اسلام دور شدیم برای آن کنگره می‌گیریم، خاطر نشان کرد: «فقط باید موانع را رفع کنیم. مشکل مملکت ما با چند تا خط شکن رفع می‌شود

حتی اهل سنت در کتب های خود برحلال بودن متعه اذعان دارند ولی عمر.................


ان الله قد احل المتعه اذ قال فی القران:


فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً

.سوره نساء/آيه24

و قال الجمهور المراد نكاح المتعة الذي كان في صدر الإسلام

من:

سيوطي در الدر المنثور، جلد2، صفحه140 و طبري در جامع البيان، جلد5، صفحه18 و تفسير أبو حيان، جلد3، صفحه218 و شوکاني در فتح القدير، جلد1، صفحه 449 و در تفسير إبن كثير، جلد1، صفحه486

. قال سیدنا الفاروق عمر بن خطاب :

متعتان كانتا على عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم أنا أنهى عنهما و أعاقب عليهما: متعة النساء و متعة الحج

من:

مسند احمد، ج3، ص325 - الاستذكار لإبن عبد البر، ج5، ص505 – كنز العمال للمتقي الهندي، ج16، ص519 - تفسير الرازي، ج5، ص167 - تفسير القرطبي، ج2، ص392 – تاريخ الإسلام للذهبي، ج15، ص418 - السنن الكبرى للبيهقي، ج7، ص206 - تذکرة الحفاظ للذهبي، ج1، ص366 - أحكام القرآن للجصاص، ج1، ص352 – الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص141


أن عمر قال: متعتان كانتا على عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم أفأنهى عنهما و أعاقب عليهما: متعة النساء و متعة الحج.


المغني لإبن قدامه، ج7، ص572



.

.

وقد قال علی بن ابی طالب:


لولا أن عمر نهي عن المتعة ما زني إلا شقي

من :


جامع البيان لإبن جرير الطبري، ج5، ص19 - تفسير الرازي، ج10، ص50 - تفسير القرطبي، ج5، ص130 – شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد، ج12، ص253 - تفسير البحر المحيط لأبي حيان الأندلسي، ج3، ص226 – الدر المنثور للسيوطي، ج2، ص140 - تفسير الثعلبي، ج3، ص286 - المصنف لعبد الرزاق الصنعاني، ج7، ص496 و 500


.

.

و قد ثبت على تحليلها بعد رسول الله صلى الله عليه و سلم جماعة من السلف رضي الله عنهم، منهم من الصحابة رضي الله عنهم أسماء بنت أبي بكر الصديق و جابر بن عبد الله و ابن مسعود و ابن عباس و معاوية بن أبي سفيان و عمرو بن حريث و أبو سعيد الخدري و سلمة و معبد أبناء أمية بن خلف


من :

المحلي لإبن حزم، ج9، ص519


عبد الملک بن عبد العزيز بن جُريْج – متوفاي 150 هجري مجمع علي ثقته ؛قد تزوج نحوا من سبعين إمرأة نكاح المتعة.

من کتب:

ميزان الإعتدال للذهبي، ج2، ص659 – تهذيب الکمال للمزي، ج4، ص544 – سير اعلام النبلاء للذهبي، ج6، ص331 - تاريخ بغداد للخطيب بغدادي، ج7، ص255


اذن المتعه کانت حلال فی عهد رسول الله ولکن ومع الاسف قد حرمها سیدنا عمر

وهذا اجتهاد فی قبال النص وهو حرام



••ostad••;136935 نوشت:
فکر نمیکنید مشکل از خود شماست ؟ ایا این شما نیستید که با تعصب میخواهید هرکجا در مقابله ی علمی با یک خانم کم میآورید از این حربه استفاده میکنید ؟ برای بنده که فرقی نمیکند . بنده آنچه را میدانم میگویم شما میخواهید بپذیرید میخواهید نپذیرید فقط حق توهین وتهمت نداریرید وکنایه زدن هم دور از ادب اسلامی میباشد . شما مشکل دارید با خودتان که یاد گرفتید فقط با زورگویی اهدافتان را پیش ببرید لطفا" سری هم به این آدرس ها بزنید بد نیست .

سلام علیکم
جناب استاد
لطفاً انصاف بدهید: آیا باز هم به جای بحث منطقی، مطلب احساسی درج نفرموده اید؟ (قسمتهای قرمز). در منطق به ما یاد داده اند که این یک نوع مغالطه است.
شما در همین پست خودتان چند بار به بنده توهین کردید؟ اما لطفاً یک توهینی که به شما کرده باشم را در پست بنده نشان بدهید.
اگر به جای اینکه دیگران را به اشتباه منسوب کنیم، کمی با دید نقادانه به خودمان نگاه کنیم، خیلی از مشکلات حل خواهد شد.

ضمناً مراتب علمی شما قابل انکار نیست و ما از تذکراتی که می فرمائید استفاده می کنیم.

بگذریم.

یا علی (ع);136956 نوشت:
چرا که اگر نظری به فحشا ی که در جامعه وجود دارد بیاندازید چند درصد بخاطر صیغه بوده که شما چنین از صیغه یاد میکنید ؟ چند جوان میشناسید که از راه صیغه به زانو در آمده اند ؟

من باب اطلاع دوستانی که از اول بحث نبودند و در جریان بحث نیستند این مطالب را عرض میکنم.

در این تاپیک کسی مخالف خوردن آب و متعه کردن نیست.

ولی همانطوریکه شرب آب حلال است ولی این حلال بی قید نیست و حد و حدودی برای مصرفش در شرع تعئین شده متعه نیز نیاز به تعئین همین حدود برای تعئین میزان حلال و حرام را دارد.

والسلام

بحث علامه طباطبائی در تفسیر المیزان راجع به ازدواج موقت

آیات سوره مؤ منون و سوره معارج قوى ترین دلالت را بر حلیت متعه دارد

http://www.cloob.com/club/article/show/articleid/231434/clubname/ezdvejbesabkeshie

bina88;136968 نوشت:
من باب اطلاع دوستانی که از اول بحث نبودند و در جریان بحث نیستند این مطالب را عرض میکنم.

در این تاپیک کسی مخالف خوردن آب و متعه کردن نیست.

ولی همانطوریکه شرب آب حلال است ولی این حلال بی قید نیست و حد و حدودی برای مصرفش در شرع تعئین شده متعه نیز نیاز به تعئین همین حدود برای تعئین میزان حلال و حرام را دارد.

والسلام

اکر تشنه شدید .............یک
اب نجس نباشد ..............دو
آب غصبی ومال دیگران نباشد............سه
آب بهداشتی وتمیز باشد...............چهار
می توانید از آن آب بنوشید درحد رفع تشنگی .........پنج
واگر خواستید در منزل و در یخجال ............از ان حفظ ونگهداری کنید ؛ مانعی ندارد......... شش

bina88;136968 نوشت:
همانطوریکه شرب آب حلال است ولی این حلال بی قید نیست و حد و حدودی برای مصرفش در شرع تعئین شده متعه نیز نیاز به تعئین همین حدود برای تعئین میزان حلال و حرام را دارد.

سلام
لطفا برخی از مصادیق قیود موجود و حد و حدود شرب آب را بیان کنید. البته حد و حدودی که عدم رعایت آن باعث خدشه بر حلیت شرعی شرب آب شود.

1 - اصلی داریم در اسلام
حلال محمد حلال الی یوم القیامه وحرامه حرام الی یوم القیامه
2 - در قران هشداری بسیارجدی وتکان دهنده برای پیامبر (ص) وجود دارد..........
اگر پیامبر عزیربخواهد سخنی ولو اندک غیراز وحی خدا به مردم گوید سخت مورد ملامت وکیفروعذاب قرارمی گیرد ..............
شاهرگش را می زدیم
قران :
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ ﴿۴۴﴾
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ﴿۴۵﴾
ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ ﴿۴۶﴾

.
.
ازدواج مؤقت
خدا میگوید .................حلال
محمد می گوید..................حلال
ائمه اطهار میگوند ..............حلال
عمر وپیروانش میگویند............نه....اما ....وچرا
تکلیف چیست؟

با سلام:Gol:

یاقوت احمر;136933 نوشت:
بنده هم قبل از اینکه بفهمم شما خانم هستید، در مطالب شما، رایحه احساسات زنانه را حس کرده بودم و احتمال خانم بودن شما را می دادم. عقلاً این به معنی نفی اطلاعات علمی شما نیست.

بلکه به این معنی است که شما واجد هر دو (اطلاعات و تخصص علمی + احساسات قوی) هستید و باز عقلاً ممکن است مطالب شما ممکن است تحت تأثیر هر دو یا دومی قرار بگیرد.

تشخیص این امر که آیا مطلبی که می خوانیم، تحت اثر تخصص علمی نویسنده به تحریر درآمده است یا تحت اثر تعصبات احساسی او، امر مشکلی نیست. به هر حال ما تعصبات زنانه را می شناسیم و این برای ما امر ناآشنایی نیست.

بنده رد این تعصبات را در سخنان برخی از بانوهای فاضله که در برنامه "هنگام درنگ" (تحلیل سریال مختارنامه) صحبت می کردند هم دیده ام.

جناب یاقوت احمر نه تنها شما بلکه سایر مردان هرگاه میبینند خانمی محقق حرف حقی میزنند برای اینکه به اصل صحبت های اون خانم کسی نپردازه و از اصل قضیه دور بشن ایشون رو به احساسی حرف زدن متهم میکنید در حالی که اگر پست های استاد بزرگوار را مطالعه کنید متوجه میشوید نه تنها احساسی نیست بلکه سر شار از تجربیات ایشون است و خیلی بیشتر قابل استفاده است تا با حرف های کسی که از جامعه بی خبر است و تنها برای هوا و هوس خودش منکر مشکلات احتمالیه این امر میشود




ما که بی صبرانه منتظر مقالات ارزشمند سرکار استاد هستیم:Kaf::Kaf::Kaf: تا تجربیاتشون رو از دانشگاه ها بگویند تا کسانی که چشمانشان را رو به حقایق بستند و فقط به فکر تمایلات جنسیشان هستند بی آنکه بدونند گاهی هم از قضا سركنجبین صفرا فزود...
موضوع قفل شده است