آیا مؤمن افسرده می شود؟

تب‌های اولیه

46 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا مؤمن افسرده می شود؟

سلام آیا مومن درست و حسابی افسرده می شود؟ می دانم ایمان درجاتی دارد اما آیا کسی که افسرده است می توانیم بگوییم درجات پایینی از ایمان دارد یا اصلا ایمان ندارد؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما پرسشگر محترم
براي پاسخ به اين سؤال توجه به نكات زير ضروري است:
1- انسان از منظري سه ساحتي است:1- جسم، 2- روان (ذهن)، 3- روح
2- هر كدام از اين ابعاد سلامت و بيماري و پزشك و درمانگر مربوط به خود را دارد.
3- به دليل ارتباط تنگاتنگشان بر هم اثر مي گذارند و از هم اثر مي پذيرند.
4- ما رواياتي داريم كه مربوط به بيماري، شفا، رجوع به متخصص، مخفي نكردن بيماري از متخصص، دوري نكردن از مراجعه به پزشك به بهانه توكل و ... است. در اين روايات نمي بينيم كه بگويند مؤمن غمگين يا افسرده نمي شود. همان طور كه ما سرما مي خوريم از نظر رواني هم ممكن است افسرده شويم. اصلا به دليل شيوع افسردگي بين مردم به سرماخوردگي رواني مشهور است.
5- از سوي ديگر در بحث سبب شناسي بايد در نظر بگيريم كه افسردگي غالبا معلول تركيبي از اختلالات جسمي، رواني، اجتماعي و معنوي است.
6- مؤمن از اين جهت كه دستورات ديني را رعايت مي كند زمينه افسردگي را در اين جهات كاهش مي دهد مانند صله رحم كردن، نماز خواندن، تطهير و غسل كردن و آراستگي، عطر زدن، اجتناب از پرخوري، پرخوابي و بي كاري و خوشحال كردن مؤمنان و.... . اگر فرد دينداري اين امور را رعايت نكند زمينه افسردگي را براي خود فراهم مي كند.
7- فرد به ظاهر دينداري كه به دستور عقل اهميت نداده و براي گزينش دينش تحقيق نكرده است و به سؤالات اساسي ( من كيم؟ اينجا چه مي كنم؟ با كه هستم؟ تا كي هستم؟ كي خواهم رفت؟ كجا خواهم رفت و..) براي زندگي هدف و معنايي نمي يابد و در مشكلات رنج ها، شكست ها و فقدان عزيزان را بي معنا و ناعادلانه تفسير مي كند و افسرده مي شود.
8- برخي از عوامل افسردگي زيستي و ژنتيكي و براثر عدم تعادل در كاركرد برخي غدد درون ريز مانند تيروئيد و يا اختلالات در كار كرد انتقال دهنده هاي شيميايي بين سلول هاي عصبي (نورون ها ) است. فرد در بسياري از اين عوامل دخلي نداشته است. بنابراين از اين جهت ممكن است حتي يك مرجع تقليد هم گرفتار بيماري افسردگي شود. بنابراين نبايد مؤمن وقتي دستورات دين را رعايت مي كند نبايد هنگام اضطراب يا افسردگي يا وسواس خود را سرزنش كند. بايد راضي به رضاي خداوند باشد و با توكل بر خدا از متخصصان براي درمان كمك بگيرد.
9- پيامبري بيمار شد به خداوند گفت: من مي دانم درد و درمان از خداست به همين دليل از دارو و پزشك كمك نمي گيرم تا خودت شفايم دهي. خطاب شد كه من اگر دنبال دارو نباشي شفايت نمي دهم. خداوند شفاي بيماري و كليد مشكلات را در اسباب طبيعي و غيرطبيعي ( دعا، صدقه، توسل، تربت امام حسين، آب زمزم و..) قرار داده است.

[/]

با سلام

سوال خوبیه ...

اتفاقا خیلی وقته که بهش فکر میکنم ... تا اونجایی که بنده مطالعه و تحقیق کردم ، مومن واقعی افسرده نمیشه ..

چند نکته رو میتونیم با هم بحث بشینیم :

اولین مورد ، ایمان هست که عین لیزر عمل میکنه ... هر آنچه که پیش بیاد رو حکمتی میدونه از جانب خدای عالمیان و بهش از چند زاویه نگاه میکنه و وقتی ذهن قدرت پذیرش چیزی رو داشته باشه ، دیگه تمومه !! دیگه نگاهش تک بعدی نیست ... اگرچه قبلش باید بدونیم که مومن ، دچار هر مشکل بی سرو تهی نباید بشه چون عقلش رو بکار میندازه .

دومین مورد ، دستورات اسلام برای سبک زندگی ( خوردوخوراک ، ازدواج به موقع و .. ) .. وقتی سالم زندگی کنیم ، سالم و شاداب میمونیم و نیرو و قوای کافی رو برای مقابله داریم ..

سومین مورد ، نماز و قرآن .. آنچنان تاثیر روحی و جسمی عمیقی دارن که حیرت انگیزه .. تعادل و گرمی طبع رو به جسم و روح برمیگرده ..

این موارد زیاد و مفصل هستن ... در دل هر مورد ، موارد دیگری نهفته ست ...

با ایمان و اطمینان قلبی میگم که مومن واقعی ، دچار افسردگی نمیشه .. و افسردگی ازش فرار میکنه مثل یک موجود زنده !!

در اطرافم آدمهایی هستن که دچار افسردگی های مزمن یا غیرمزمن هستن ، وقتی باهاشون صحبت میکنم میبینم که میل زیادی به پوچ گرایی دارن و یا تکلیفشون با خیلی از مسائل روشن نیست ..

بگذریم ..

حالا این وسط ، اگر هم مشکل جسمی پیش بیاد یعنی بیماری ای رخ بده ، متوجه هست که مثلا به دلیل ضعف در فلان ناحیه این مشکل پیش اومده ( و یا حکمت خداست ) و با درست کردن سبک زندگی قرآنی چه در تغذیه و چه در موارد دیگر ، باز به تعادل برمیگرده و صرفا جسمش ممکنه ضعیف شه نه عقلش و روحش و قالب ذهنی ای که داره..

تاثیر ذهن روی بدن رو نمیشه نادیده گرفت ، اینهایی که بعد از چندجلسه تلقین ، روی آتش راه میرن و نمیسوزن ! و به بدن خودشون دستور میدن که نسوز و قالب ذهن رو تغییر میدن ...

در زمینه ی قالب های ذهنی بسیار تحقیق شده ... یک مورد رو عنوان میکنم و اینکه ، در زمان هیپنوتیزم ، وقتی که به لایه ی عمیقی از ناخودآگاه نفوذ میشه ، اگر هوا گرم هم باشه و به شخص بگی که هوا سرده و براش برف رو تداعی کنی ، اون شخص شروع میکنه به لرزیدن و پایین اومدن دمای بدنش ...

یعنی محرک های محیطی بی تاثیر میشن و آنچه میمونه قالب های ذهنی ست . دلیل اینی هم که رسانه رو یهود بدست گرفته و انقدر مخربه ، همین هست ... اونها خیلی وقته پی بردن به این نکته ...

پس اگر مومن باشیم به دینی که داریم و خدایی که قادر متعادل هست ... محرک های محیطی اثرشون رو به شدت از دست میدن و مومن میمونه و یک عالمه شجاعت و صبر و توکل ... چه جای افسردگی ست در این نوع قالب ذهنی ؟ Smile

سلام آقای حامی آیا شما حرف های خانم مشک را قبول دارید مبنی بر این که مومن واقعی هیچ گاه افسرده نمی شود دراین صورت اون مرجعی که افسرده شود را آیا می توانیم بگوییم ایمان ندارد؟ اگر قبول کنیم که مومنین ممکن است افسرده شوند بنابراین آیا ایمان ارزش دارد؟ آیا متعلق ایمان یعنی خدا و پیغمبر و معاد و... ارزش دارند وقتی نمی توانند مومنین خودشان را از افسردگی نجات دهند. آیا این خدا ارزشی خواهد داشت؟ خدایی که ایمان به او افسردگی را ازبین نمی برد آیا ارزشی دارد؟مشکل مومنین افسرده پس کجاست؟

سلام

خیلی دوست دارم که این بحث رو ، نه صرفا بصورت کلیشه ای و غرب گرایانه ، که بصورت اسلامی و دینی هم بررسی کنیم ...

بنده حرف زیاد دارم برای گفتن در این باب ... و به یقین رسیدم که ایمان و افسردگی در یک مکان قابل جمع شدن نیستن.

بنده نمیخوام خلاف نظر کارشناسان صحبتی کنم اما نیاز به یک تلنگر داریم برای بیرون کشیدن خیلی ها از منجلاب مشکلات روحی و فکری .. چرا باید رفیق مسلمان و هم وطن عزیز من گرفتار یک لوپ بیخودی و خانمان سوز بمونه و بمیره و آخر نفهمه که کافی بود فقط یک مفهوم رو خوب درک کنه " ایمان به خدا "

استاد حامی شما استاد بنده هستین ، پس منت بزارید و انقلابی راه بندازین .. نگاه نکنید که کلام از دهن کی بیرون میاد ، به کلام گفته شده فکرکنید و به عمقش رجوع کنید .

واقعا اگر مسلمان هستیم باید پاسخ گو باشیم ... نباید بین من مسلمان که ایمان داشتن رو جار میزنم و تو بوق و کرنا میکنم ، فرقی باشه با یک لائیکِ پوچ گرا ؟؟؟

نه این نیست .. این نیست...

اجحاف شده در حق کلام خدا و مسئول هستیم تک تکمون باید جواب پس بدیم ..

کلن هر کسی تو ایران زندگی منه در معرض افسردگی شدیده مومن و کافرم نداره.

با نام خدا

بستگی دارد چطور مومنی باشــــــــد . . .
.

مومن اگر عاشقانه مومن باشد و عاشقانه زندگی کند

دلش و روحش وسعت می یابد
.
.

اگر به درجه بالا رسید

هیچ بیماری روحی سراغش نمیاد

.
Smile

مشک;747337 نوشت:
با سلام
سوال خوبیه ...
اتفاقا خیلی وقته که بهش فکر میکنم ... تا اونجایی که بنده مطالعه و تحقیق کردم ، مومن واقعی افسرده نمیشه ..
چند نکته رو میتونیم با هم بحث بشینیم :
اولین مورد ، ایمان هست که عین لیزر عمل میکنه ... هر آنچه که پیش بیاد رو حکمتی میدونه از جانب خدای عالمیان و بهش از چند زاویه نگاه میکنه و وقتی ذهن قدرت پذیرش چیزی رو داشته باشه ، دیگه تمومه !! دیگه نگاهش تک بعدی نیست ... اگرچه قبلش باید بدونیم که مومن ، دچار هر مشکل بی سرو تهی نباید بشه چون عقلش رو بکار میندازه .
دومین مورد ، دستورات اسلام برای سبک زندگی ( خوردوخوراک ، ازدواج به موقع و .. ) .. وقتی سالم زندگی کنیم ، سالم و شاداب میمونیم و نیرو و قوای کافی رو برای مقابله داریم ..
سومین مورد ، نماز و قرآن .. آنچنان تاثیر روحی و جسمی عمیقی دارن که حیرت انگیزه .. تعادل و گرمی طبع رو به جسم و روح برمیگرده ..
این موارد زیاد و مفصل هستن ... در دل هر مورد ، موارد دیگری نهفته ست ...
با ایمان و اطمینان قلبی میگم که مومن واقعی ، دچار افسردگی نمیشه .. و افسردگی ازش فرار میکنه مثل یک موجود زنده !!
در اطرافم آدمهایی هستن که دچار افسردگی های مزمن یا غیرمزمن هستن ، وقتی باهاشون صحبت میکنم میبینم که میل زیادی به پوچ گرایی دارن و یا تکلیفشون با خیلی از مسائل روشن نیست ..

بگذریم ..
حالا این وسط ، اگر هم مشکل جسمی پیش بیاد یعنی بیماری ای رخ بده ، متوجه هست که مثلا به دلیل ضعف در فلان ناحیه این مشکل پیش اومده ( و یا حکمت خداست ) و با درست کردن سبک زندگی قرآنی چه در تغذیه و چه در موارد دیگر ، باز به تعادل برمیگرده و صرفا جسمش ممکنه ضعیف شه نه عقلش و روحش و قالب ذهنی ای که داره..
تاثیر ذهن روی بدن رو نمیشه نادیده گرفت ، اینهایی که بعد از چندجلسه تلقین ، روی آتش راه میرن و نمیسوزن ! و به بدن خودشون دستور میدن که نسوز و قالب ذهن رو تغییر میدن ...
در زمینه ی قالب های ذهنی بسیار تحقیق شده ... یک مورد رو عنوان میکنم و اینکه ، در زمان هیپنوتیزم ، وقتی که به لایه ی عمیقی از ناخودآگاه نفوذ میشه ، اگر هوا گرم هم باشه و به شخص بگی که هوا سرده و براش برف رو تداعی کنی ، اون شخص شروع میکنه به لرزیدن و پایین اومدن دمای بدنش ...
یعنی محرک های محیطی بی تاثیر میشن و آنچه میمونه قالب های ذهنی ست . دلیل اینی هم که رسانه رو یهود بدست گرفته و انقدر مخربه ، همین هست ... اونها خیلی وقته پی بردن به این نکته ...
پس اگر مومن باشیم به دینی که داریم و خدایی که قادر متعادل هست ... محرک های محیطی اثرشون رو به شدت از دست میدن و مومن میمونه و یک عالمه شجاعت و صبر و توکل ... چه جای افسردگی ست در این نوع قالب ذهنی ؟ :)

ابوالبرکات;749999 نوشت:
سلام آقای حامی آیا شما حرف های خانم مشک را قبول دارید مبنی بر این که مومن واقعی هیچ گاه افسرده نمی شود دراین صورت اون مرجعی که افسرده شود را آیا می توانیم بگوییم ایمان ندارد؟ اگر قبول کنیم که مومنین ممکن است افسرده شوند بنابراین آیا ایمان ارزش دارد؟ آیا متعلق ایمان یعنی خدا و پیغمبر و معاد و... ارزش دارند وقتی نمی توانند مومنین خودشان را از افسردگی نجات دهند. آیا این خدا ارزشی خواهد داشت؟ خدایی که ایمان به او افسردگی را ازبین نمی برد آیا ارزشی دارد؟مشکل مومنین افسرده پس کجاست؟

سلام بر شما
سركار خانم مشك نكات كليدي خوبي گفتند ولي
يك نكته را دقت كنيم
بهداشت روان چهار بعد جسمي، ذهني (رواني)، اجتماعي و معنوي(روحي) دارد.
در رواياتي داريم كه مثلا ائمه به چشم درد يا تب و...مبتلا شده بودند. همين طور كه مؤمن به سرماخوردگي جسمي مبتلا مي شويم به سرماخوردگي رواني (افسردگي) هم ممكن است مبتلا شود. بله كسي كه دستورات دين را انجام مي دهد فوق العاده در برابر عوامل بيماري جسمي و رواني مقاوم مي شود
ولي برخي از عوامل به دست ما نيست مثلا مؤمن ممكن است با تغيير فصول دچار افسردگي ملايم شود يا به دليل زمينه هاي ژنتيكي به اضطراب، وسواس و افسردگي گرفتار شود كما اين كه اين موارد را در بين مؤمنان و روحانيون مقيد هم مي بينيم.

يك نكته قابل: مؤمن با باورهاي عميقي ديني اش و انجام دستورات ديني درصد ابتلا به بيماري رواني را كاهش مي دهد و در درمان سعت مي بخشد.
نيز اگر شرايط مساوي باشد ممكن است يك كافر به خاطر افسردگي خودكشي كند ولي مؤمن اين را از مقدرات الهي بداند و مهار كند و دنبال درمان دارويي و روحاني باشد

mohsen1990;750498 نوشت:
کلن هر کسی تو ایران زندگی منه در معرض افسردگی شدیده مومن و کافرم نداره.

رسانه ها و اخبار دروغینشون ، شب و روز همینو دارن میکنن تو کله ی ملت!!!

بنده سفری به چند کشور غربی داشتم ، آلمانیها که اصلا سگشونم افسرده ست چه برسه به خودشون !!

این آمار رو به خورد منو شما میدن تا تلاش نکنیم برای بهبود وضع جامعه مون .. ایران و ایرانیان آسیب زیادی دیدن ، به خودی خود مشکلی نیست اما مگر میزارن ؟ این همه هجمه ی تبلیغاتی و رسانه ای ، چقدر هم دلسوز ایرانیان هستن که مثلا شبکه ای مثل bbc از مردم انگلیس تکس گرفته میشه بابتش اما برای ایران مجانیه !! آخی چقدر مارو دوست دارن !!!!

اینجوری نگید ، قدر بدونید .. این کشور جنگ زده ست و نیاز به زمان داره برای روی پا ایستادن .. اینجا مهد دانشمندان بزرگه چه اونهایی که از بینمون رفتن و چه اونهایی که هستن و ناشناخته و مظلوم باقی موندن ...

همینقدر که اذان از گلدسته های مساجد پخش میشه و محیط رو نورانی میکنه ، خیلی از تاثیرات منفی روحی و جسمی رو دور میکنه ، قلب رو گرم میکنه ..

مشکلات باید به مرور حل بشه ، بنده هم مشکل دارم و ظلم زیادی بهم شده اما میدونم که از کجا آب میخوره !! و میدونم که ضعف مدیریتی هست.

افسردگی رو وارد کردن به این کشور و ان شاالله همشو بزودی صادر میکنیم و برمیگردونیم به خودشون ... ریشه شون رو میخشکونیم به لطف خدا.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;750500 نوشت:
فوق العاده در برابر عوامل بيماري جسمي و رواني مقاوم مي شود

سه روز روزه گرفتن با قدرت ايمان : و يطعمون الطعام علي حبه....
كندن در خيبر : با قدرت ايمان
مبارزه امام حسين و حبيب بن مظاهر با دشمن در سن بالا:‌قدرت ايمان
تحمل مصائب زياد حضرت زينب؛ 18 شهيد از خويشاوندان نزديك در يك روز: قدرت ايمان
...
بزرگان خبرگان را بزنم به تخته ببينيد:Nishkhand:
اگر مردم عادي بودند هر كدامشان نياز داشتند كه مجموعه پسران و دختران و نوه ها براي مراقبت از آنها بسيج شوند.
ما به پدر بزرگمان دير سلام كنيد افسردگي مي گيرد:Nishkhand: ولي افراد ناداني عليه مثلا آيت الله جنتي در كشور پيامك هاي هجو درست مي كنند و افراد نادان تر آنها را منتشر مي كنند ايشان براي رضاي خدا مي شنود و تحمل مي كند[/]

حامی;750500 نوشت:
ولي برخي از عوامل به دست ما نيست مثلا مؤمن ممكن است با تغيير فصول دچار افسردگي ملايم شود يا به دليل زمينه هاي ژنتيكي به اضطراب، وسواس و افسردگي گرفتار شود كما اين كه اين موارد را در بين مؤمنان و روحانيون مقيد هم مي بينيم.

استاد گرامی ... بیماری sad بیماری هست که در فصل سرما بخصوص به سراغ انسان میاد اما اگر طبق طبی که از ائمه و بزرگان ما برامون به ارث گذاشته شده ، خرما مصرف بشه این بیماری که بر اثر کمتر در معرض آفتاب بودن بوجود میاد ، رفع میشه .. ( اینهایی که میگم رو روی اطرافیانم امتحان کردم )

موضوع ژنتیک ... تعلیمات و آموزه های زیادی وجود دارن در مورد بسته شدن نطفه ، زمانش ، وضعیت و شرایطش ... که اگر رعایت بشن تا حد بسیار زیادی این ضعف ها در وجود نسل بعدی از بین میره ...

وسواس : مومنین و روحانیونی را که به وسواس دچار هستن یک قرون هم قبول نکنید ... و بدونید که عالم بی عمل هستند.

چطور ممکنه که انسان به گفته ی فقه اسلام ایمان داشته باشه و کثیرالشک بودن رو درک کرده باشه و باز هم وسواسی بمونه ؟ این چه ایمانیه ؟

حامی;750502 نوشت:
زرگان خبرگان را بزنم به تخته ببينيد
اگر مردم عادي بودند هر كدامشان نياز داشتند كه مجموعه پسران و دختران و نوه ها براي مراقبت از آنها بسيج شوند.
ما به پدر بزرگمان دير سلام كنيد افسردگي مي گيرد ولي افراد ناداني عليه مثلا آيت الله جنتي در كشور پيامك هاي هجو درست مي كنند و افراد نادان تر آنها را منتشر مي كنند ايشان براي رضاي خدا مي شنود و تحمل مي كند

استاد گرامی ... تاپیک رو نبندید اجازه بدید که بحث کنیم ... متشکرم :Gol:

اسلام در مورد وسواس ( اینجا خاصه در مورد طهارت بحث میکنیم ) گفته که :

آقا شما انقدر آب بریز و اینجوری طهارت کن ... خب طرف اینارو شنیده و میدونه ، باز هم "دلش" راضی نمیشه ... و باز شک میکنه و باز طهارت میکنه و الی ماشالله

پس اینجا طرف اومده حکم دین و فقه اسلام رو نادیده گرفته و با پای دلش راه میره نه به حکم دینش ... وقتی نور ایمان قلب این شخص رو پر نکرده معلومه که حرف دلش رو قبول میکنه نه احکام خدایی رو ...

ایمان اگر باشه ، منی دیگه نمیمونه این وسط که بخواد وسواسی در پی داشته باشه ...

گرفتار هستیم ... گرفتار ، در کوچه پس کوچه های علوم غربی و باور اینکه هر چه اونها گفتن حق است و بقیه خاک زیر پای کفشهای دانشمندان غربی...

گرفتار هستیم چون جرات تغییر مسیر دادن نداریم و فقط یک جمله رو بارها و بارها تکرار میکنیم و نمیخوایم به عمق کلمه ی " ایمان " پی ببریم چون شاید حتی خودمون از نون خوردن بیفتیم ...

شما شده برای نجات شخص افسرده فقط یک ساعت در مورد ایمان به خدا با طرف صحبت کنید و اون رو سرشار از عشق و زندگی دوباره ببینید ؟ شده که فقط چند دقیقه در مورد علت آفرینش و مسیر درستی که باید بریم صحبت کنید و شخص چشماش پر بشه از اشک و به گریه بیفته و خدای خودشو سجده کنه ؟ شده که با شخص افسرده دقایقی در مورد بخشندگی خدا و دوری از گناه صحبت کنید و طرف رنگ عوض کنه و توبه کنه ؟ نهایت تمام این راهها از بین رفتن افسردگی و هزاران دردومرضی ست که از ضعف ایمان به جسم و روح عارض میشه ...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750505 نوشت:
وسواس : مومنین و روحانیونی را که به وسواس دچار هستن یک قرون هم قبول نکنید ... و بدونید که عالم بی عمل هستند.

پس با عرض معذرت بايد بگويم كه شناخت خوبي از بيماري وسواس ندارند
وسواس را با كثيرالشك عادي يكي ندانيد غالبا ريشه ژنتيكي دارد
...
با اين اوصاف شما تا حالا به هيچ بيماري اي مبتلا نشده ايد؟
پيامبر سال حزن داشتند
پيامبر هم دلشان مي گرفت و گاهي عرب بياباني مي آمد با شوخي ايشان را مي خنداند
پيامبر نام خديجه مي امد بعد از وفاتشان اشك مي ريختند و بعد از شهادت حضرت حمزه از نظر روحي آشفته شدند
به حكم انسان بودن ايشان اين نوسانات هيجاني طبيعي است
ولي
مؤمنان ديگر كه ان ايمان را ندارند و به خواص غذاهاي معنوي (دعا، آيات و...) و مادي ميوه ها و غذاها آشنايي ندارند نوسان هيجانشان شديدتر خواهد بود
...
راستي با نسخه شما مؤمن نبايد بيماري ترنس سكچوال يا هرمافروديت يا....بگيرد[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750510 نوشت:
اسلام در مورد وسواس ( اینجا خاصه در مورد طهارت بحث میکنیم ) گفته که :

آقا شما انقدر آب بریز و اینجوری طهارت کن ... خب طرف اینارو شنیده و میدونه ، باز هم "دلش" راضی نمیشه ... و باز شک میکنه و باز طهارت میکنه و الی ماشالله

پس اینجا طرف اومده حکم دین و فقه اسلام رو نادیده گرفته و با پای دلش راه میره نه به حکم دینش ... وقتی نور ایمان قلب این شخص رو پر نکرده معلومه که حرف دلش رو قبول میکنه نه احکام خدایی رو ...

ایمان اگر باشه ، منی دیگه نمیمونه این وسط که بخواد وسواسی در پی داشته باشه ...

عجب!!!!
پس مسيحي و يهودي كه در وسواس گرفتار اسراف در آب ريختن و شستشو و..مي شوند را چه مي گوييد؟[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750505 نوشت:
چطور ممکنه که انسان به گفته ی فقه اسلام ایمان داشته باشه و کثیرالشک بودن رو درک کرده باشه و باز هم وسواسی بمونه ؟ این چه ایمانیه ؟

بنده كاملا با مسائل اسلامي وسواس آشنايي دارم
مطالعه كتاب بي خيال درماني سايت گواه اين امر است
ولي وسواس ممكن است اساسا موضوعش ديني نباشد
يعني يك مرجع تقليدي كه به اين امر مبتلا شده پيوسته بلند شود برود درب منزل يا شير گاز را چك كند و باز برگردد سرجاي خود.[/]

مشک;750524 نوشت:
شما شده برای نجات شخص افسرده فقط یک ساعت در مورد ایمان به خدا با طرف صحبت کنید و اون رو سرشار از عشق و زندگی دوباره ببینید ؟

پس مشخص است كه از افسردگي عميق هم اطلاع خوبي نداريد
ببخشيد اين طوري صحبت مي كنم
فرد افسرده مانند مرده است يعني موتور بسياري از انگيزه ها در او خاموش است.
هيجان منفي چتر بزرگ و سنگيني روي شناختش انداخته است و باورهايش ايزوله و بلوكه شده است (دقت بفرماييد)
فرد افسرده ممكن است خودش سال ها درس اخلاق هم گفته باشد و كلام و تفسير هم تدريس كرده باشد
مثلا فردي كه در جبهه مبتلا به بيماري اختلال تنيدگي پس ضربه اي شده است ممكن است پيش نماز هم بوده باشد و مشتاق شهادت.

حامی;750537 نوشت:

پس با عرض معذرت بايد بگويم كه شناخت خوبي از بيماري وسواس ندارند
وسواس را با كثيرالشك عادي يكي ندانيد غالبا ريشه ژنتيكي دارد
...
با اين اوصاف شما تا حالا به هيچ بيماري اي مبتلا نشده ايد؟
پيامبر سال حزن داشتند
پيامبر هم دلشان مي گرفت و گاهي عرب بياباني مي آمد با شوخي ايشان را مي خنداند
پيامبر نام خديجه مي امد بعد از وفاتشان اشك مي ريختند و بعد از شهادت حضرت حمزه از نظر روحي آشفته شدند
به حكم انسان بودن ايشان اين نوسانات هيجاني طبيعي است
ولي
مؤمنان ديگر كه ان ايمان را ندارند و به خواص غذاهاي معنوي (دعا، آيات و...) و مادي ميوه ها و غذاها آشنايي ندارند نوسان هيجانشان شديدتر خواهد بود
...
راستي با نسخه شما مؤمن نبايد بيماري ترنس سكچوال يا هرمافروديت يا....بگيرد

کثیرالشک با وسواس فکری رابطه ی مستقیم دارند و آشنایی دارم الحمدالله

کسیکه زیاد شک میکنه تو مسائل از جمله وسواس در طهارت یا در نماز و یا تصمیمات ... اینها با هم در یک راستا هستند .

از وقتی ایمان آورده ام بیمار نشدم خیر :ok:.. به لطف خدا ، اما قبل آن به شدت بیمار بودم ، کلکسیونی بودم تماشایی!!

استاد عزیز ، بنده در مورد افسردگی صحبت میکنم نه در مورد هم و غم که اگر انسان دچارش نشه از انسانیت خارجه !

افسردگی معنای بسیار متفاوت تری داره ..

ایمان بخدا باعث شکل گیری قالبی در ذهن و در نتیجه افکار میشه که انسان این تیپی به این راحتی ها از پا در نمیاد ... بنده صحبت از بیماری افسردگی میکنم ، خاصه افسردگی اینجا مد نظر هست ، گرچه معتقدم که بسیاری از بیماریهای دیگر هم وارداتی هستند که شخص با ایمان و رعایت آداب دینی میتونه از خودش دور کنه اما بله ، افسردگی مد نظرمه و رابظش با ایمان ...

نقل قول:
عجب!!!!
پس مسيحي و يهودي كه در وسواس گرفتار اسراف در آب ريختن و شستشو و..مي شوند را چه مي گوييد؟

میگویم ایمان بیاورید یه اسلام وقرآن و ائمه ی اطهار تا درمان شوید ...

و آموزه های دین رو نه آنطور در حد علمِ آن روحانیون و مومنینی که شما ازشون به عنوان وسواسی یاد گردید ، بلکه ایمان به معنای واقعی رو براشون تعریف میکنم و البته با کمک یک فقیه عالم و بعد نتیجه را خواهیم دید ...

باز هم تاکید میکنم که بنده در مورد ایمانی صحبت میکنم که استارتر تاپیک بهش اشاره کرده ... و با ایشون موافقم .

حامی;750539 نوشت:
يعني يك مرجع تقليدي كه به اين امر مبتلا شده پيوسته بلند شود برود درب منزل يا شير گاز را چك كند و باز برگردد سرجاي خود.

یک سوال ...

یک مرجع تقلید با ایمان آیا انقدر درگیر منیت ها و افکار خودشه که بخواد مرتب بره همه چیزو چک کنه ؟ پس پیوسته در یاد خدا بودن چه مفهومی داره اینجا ؟

چطوری نمیتونه بر وسوسه و ندای قلبش فائق بیاد ؟

آیا اگر این شخص ایمان محکمی داشته باشه ، نمیتونه با یاد خدا قلبش رو آروم کنه و وسوسه هارو دفع کنه ؟

پس ایمان نقشش چیه ؟

استاد عزیز و گرامی

احترام خاصی برای شما قائل هستم :Gol:

میتونم لطفا تعریف شمارو در مورد ایمان بدونم ؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750545 نوشت:
یک سوال ...

یک مرجع تقلید با ایمان آیا انقدر درگیر منیت ها و افکار خودشه که بخواد مرتب بره همه چیزو چک کنه ؟ پس پیوسته در یاد خدا بودن چه مفهومی داره اینجا ؟

چطوری نمیتونه بر وسوسه و ندای قلبش فائق بیاد ؟

آیا اگر این شخص ایمان محکمی داشته باشه ، نمیتونه با یاد خدا قلبش رو آروم کنه و وسوسه هارو دفع کنه ؟

پس ایمان نقشش چیه ؟

شما وقتي خميازه مي كشيد اراده اي نداريد
برخي از بيماري هايي كه بنده از آن سخن مي گويد تا حد زيادي اراده فرد را تسخير مي كند.
مثل اين است كه يك مرجع تقليد اين قدر به امور دنيا وابسته شده است كه عطسه مي كند؟ يا يك مرتاض يك سال زير خاك مي ماند و دستانش را فقط از خاك بيرون مي گذارند فلان عالم ديني چقدر ايمانش ضعيف بود در فشار جمعيت منا كشته شد[/]

حامی;750541 نوشت:
س مشخص است كه از افسردگي عميق هم اطلاع خوبي نداريد
ببخشيد اين طوري صحبت مي كنم
فرد افسرده مانند مرده است يعني موتور بسياري از انگيزه ها در او خاموش است.
هيجان منفي چتر بزرگ و سنگيني روي شناختش انداخته است و باورهايش ايزوله و بلوكه شده است (دقت بفرماييد)
فرد افسرده ممكن است خودش سال ها درس اخلاق هم گفته باشد و كلام و تفسير هم تدريس كرده باشد
مثلا فردي كه در جبهه مبتلا به بيماري اختلال تنيدگي پس ضربه اي شده است ممكن است پيش نماز هم بوده باشد و مشتاق شهادت.

خب اون بلوکه رو با نور ایمان میشکونیم ... چرا نور ایمان رو دست کم میگیرید ؟؟؟؟

ایجاد اختلالات در خود دیواره ی مغز و سپس بیماریهایی که به دلیلی ایجاد مشکل در سلولهای عصبی مغز بوجود میان ، از جسم برروح عارض شدن و این هم مورد بحث من نیست ...

افسردگی در جوانان و نوجوانان موج میزنه ... بدون هیج عارضه ی جسمی و مغزی ... و این از روح به جسم عارض میشه ...

بنده این مورد محل بحثم هست .

پيامبر فرمودند در تعريف ايمان
الإیمان إقرار باللسان، و معرفة بالقلب، و عمل بالجوارح

ايمان كه عرض كنم
تقوا از ايمان بالاتر است
فرد باتقوا هم به افسردگي ممكن است مبتلا شود و اين ذره اي به باورهاي ديني اش خدشه وار نمي كند همان گونه چشم درد چنين فردي به باورش ضربه نمي زند. مانند چشم درد امام علي (عليه اسلام )در جنگ خندق.

حامی;750551 نوشت:
شما وقتي خميازه مي كشيد اراده اي نداريد
برخي از بيماري هايي كه بنده از آن سخن مي گويد تا حد زيادي اراده فرد را تسخير مي كند.
مثل اين است كه يك مرجع تقليد اين قدر به امور دنيا وابسته شده است كه عطسه مي كند؟ يا يك مرتاض يك سال زير خاك مي ماند و دستانش را فقط از خاك بيرون مي گذارند فلان عالم ديني چقدر ايمانش ضعيف بود در فشار جمعيت منا كشته شد

آها اینه نکته ... که فکر و قالب های ذهنی اراده و کل موجودیت فرد رو تسخیر میکنه ... دقیقا همینه .

مثال ها تناسب ندارن اما اجازه بدین واضح تر صحبت کنم ...

آیا شما ندیدید اشخاص افسرده رو که افسردگی رو فقط با کلاسهای خنده و یوگا درمان میکنن ؟ چرا ؟ علتش چیه ؟

بنده دیدم باهاشونم صحبت کردم ... افسردگی ماژور داشتن با یوگا خوب شدن ... با یوگا نیدرا و تلقین مثبت خوب شدن .. چرا ؟؟

حامی;750554 نوشت:
پيامبر فرمودند در تعريف ايمان
الإیمان إقرار باللسان، و معرفة بالقلب، و عمل بالجوارح

ايمان كه عرض كنم
تقوا از ايمان بالاتر است
فرد باتقوا هم به افسردگي ممكن است مبتلا شود و اين ذره اي به باورهاي ديني اش خدشه وار نمي كند همان گونه چشم درد چنين فردي به باورش ضربه نمي زند. مانند چشم درد امام علي (عليه اسلام )در جنگ خندق.

دقیقا ... پس قلبی که دچار وسوسه های بی دلیل میشه ، خالی از ایمانه ... و جوارحی که در راه انجام به وسوسه های غلط وارد عمل میشن ، خالی از نور ایمان هستن.

صحبت بنده هم همینه .

چطور ممکنه فرد افسرده با خنده درمانی خوب بشه اما با قرآن درمانی نه ؟

پس این چه دین و چه سبک و چه کتابیه که از پس درمان مشکل روحی ای که با خنده ممکنه رفع میشه ، بر نمیاد ؟!

ببخشید سرتونو درد آوردم .. معذرت میخوام...

میدونم دیروقته ... یک وقت تو رودبایستی نمونید و از خوابتون بزنید ...

:Gol:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750555 نوشت:
آیا شما ندیدید اشخاص افسرده رو که افسردگی رو فقط با کلاسهای خنده و یوگا درمان میکنن ؟ چرا ؟ علتش چیه ؟

خب تشخيص افسردگي روي اين فرد اشتباه بوده است
من خودم اگر خدا قبول كند سر سوزني به خدا اعتقاد دارم و در كارهاي مشاوره اي هم از اين سرسوزن استفاده مي كنم ولي فرد افسرده تمام راه هاي نفوذ شما را مي بندد چون اميد ندارد شب خواب ندارد، تمركز ندارد، فكرهاي خودكشي گراي اتوماتيكي سراغش نمي آيد به خاطر خلق پايين و نارضايتي از زندگي نمي تواند با جنبه هاي طنز و شوخي ارتباط برقرار كند و...
يك فرد افسرده وقتي بنشيند روبه روي شما بعد از نيم ساخت هاله اي از هيجان منفي اش شما را فرا مي گيرد[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750558 نوشت:
چطور ممکنه فرد افسرده با خنده درمانی خوب بشه اما با قرآن درمانی نه ؟

كي گفته افسرده با خند درماني خوب شده

بنا بر آموزه‌هاي ناب اسلامي و پژوهش‌هاي علمي، همان‌گونه كه حشره‌كش، مگس‌هاي مزاحم را از بين مي‌برد، شوخ‏ طبعي متعادل هم افكار سمّي، استرس‌ها، اضطراب‌ها و آشفتگي‌هاي ذهني را تار و مار مي‌كند.
روان‌پزشكي به بيمار افسرده‌‌اي گفت: « اين نسخه رو بگير، اما لازمه در كنار دارودرماني، از خنده‌درماني ام كمك بگيري. تازگي‏ ها سيركي به شهر اُومده، پيشنهاد مي‌كنم، يه سري سر بري اونجا و حال و هوايي. عوض کني.»
مرد پژمرده، زوركي، لبخند تلخي زد و گفت: اُوه، كارها و نمايش‌هاي مسخره اُون مرد دلقك رو ميگي؟ اُون مردك خودمم.».

بنابراين، «شوخي و خنده ‏درماني» اگر به متكاي «جهان‌بيني توحيدي» و «رضايت به تقدير الهي» لَم ندهد و جاخوش نكند، خودش مسخره است و خنده‌دار. خنده بدون جهان بيني مانند اسكناس بدون پشتوانه است مانند كشيدن سيگار براي كاهش اضطراب و استرس، شادي آني دارد و ويراني باقي.[1]

1.شوخ طبعي هاي طلبگي، محمدحسين قديري، ص2[/]

حامی;750563 نوشت:
خب تشخيص افسردگي روي اين فرد اشتباه بوده است
من خودم اگر خدا قبول كند سر سوزني به خدا اعتقاد دارم و در كارهاي مشاوره اي هم از اين سرسوزن استفاده مي كنم ولي فرد افسرده تمام راه هاي نفوذ شما را مي بندد چون اميد ندارد شب خواب ندارد، تمركز ندارد، فكرهاي خودكشي گراي اتوماتيكي سراغش نمي آيد به خاطر خلق پايين و نارضايتي از زندگي نمي تواند با جنبه هاي طنز و شوخي ارتباط برقرار كند و...
يك فرد افسرده وقتي بنشيند روبه روي شما بعد از نيم ساخت هاله اي از هيجان منفي اش شما را فرا مي گيرد

استاد گرامی اولا که متشکرم بابت همراهیتون ... بنده همیشه از هم کلامی با شما لذت میبرم :Gol:

استاد این چند موردی که یاد شد ، قرص مصرف میکردن در اثر افسردگی ماژور ... بنده در کلاسهای گفتار درمانی اینها هم شرکت کردم و در جمع اینها بودم ، باور کنید که انسانهایی هستن با تفکراتی که گفتید اما با چند جلسه ، هیپنوتیزم ، تلقین ، خنده درمانی ، یوگا ، یوگانیدرا و از این دست درمانها خوب شدن و قرصهاشون رو گذاشتن کنار.

دقیقا دچار افکار خودکشی ، ناامیدی ، کمبود انرژی و از این قبیل مشکلات .

اما درمان شدن ..میدونید چرا و چطوری درمان شدن ؟

چون استاد بهشون تلقین مثبت میکرد ، خیلیها حتی همونجا سرکلاس میزدن زیرگریه و هق هق چنان اشک میریختن و بعد محکم میگفتن که ما دیگه عوض میشیم و زندگیمون رو تغییر میدیم !!

استاد عزیز ...

قلب اینها مملو از تاریکی شده و افکار منفی ... افکاری که از قلب ناآرومشون سرچشمه میگیره و از داخل مثل خوره میخورتشون و اگر نور خدا به این قلب بتابه غوغا میکنه .

نور خدا و ایمان به اون ، میشکنه و نابود میکنه و میشوره و میبره ...

بنده دوست زردتشتی داشتم که افسرده بود ، چون آدم کم تجربه ای هستم کار زیادی برد تا دنیارو بهش شناسوندم و ایمان رو براش شرح دادم ، هم افسردگیش رفع شد و هم نماز خون شد الحمدالله .. البته کار من نبود کار نور ایمان بود ...

آدمی که صداش میلرزید و با هر کلام میخواست اشک بریزه و خواب نداشت !!

آدمی که موقع صحبت کردن هزار بار نوک انگشتاشو فشار میداد و میمرد تا یک کلام حرف بزنه ... لاغر و کم غذا ...

بهرحال امتحان کنید . امتحانش مجانیه ...

شما استاد ما هستید و نور چشم ما ... ممکنه که با این اشخاص در مدت کمی صحبت کردید و نتیجه نداده ... وقت بیشتری بزارید نتیجه میده ...

حامی;750565 نوشت:
كي گفته افسرده با خند درماني خوب شده

بنا بر آموزه‌هاي ناب اسلامي و پژوهش‌هاي علمي، همان‌گونه كه حشره‌كش، مگس‌هاي مزاحم را از بين مي‌برد، شوخ‏ طبعي متعادل هم افكار سمّي، استرس‌ها، اضطراب‌ها و آشفتگي‌هاي ذهني را تار و مار مي‌كند.
روان‌پزشكي به بيمار افسرده‌‌اي گفت: « اين نسخه رو بگير، اما لازمه در كنار دارودرماني، از خنده‌درماني ام كمك بگيري. تازگي‏ ها سيركي به شهر اُومده، پيشنهاد مي‌كنم، يه سري سر بري اونجا و حال و هوايي. عوض کني.»
مرد پژمرده، زوركي، لبخند تلخي زد و گفت: اُوه، كارها و نمايش‌هاي مسخره اُون مرد دلقك رو ميگي؟ اُون مردك خودمم.».

بنابراين، «شوخي و خنده ‏درماني» اگر به متكاي «جهان‌بيني توحيدي» و «رضايت به تقدير الهي» لَم ندهد و جاخوش نكند، خودش مسخره است و خنده‌دار. خنده بدون جهان بيني مانند اسكناس بدون پشتوانه است مانند كشيدن سيگار براي كاهش اضطراب و استرس، شادي آني دارد و ويراني باقي.[1]

پس تجربیاتی که به عینه دیدم و داشتم رو باور کنم یا متون این کتاب ؟ شما بمن بگید ...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام
بحث خوبي است و كار هم نشده است
مطلبي بود بگذاريد ان شاالله فردا ادامه مي دهيم
[/]

حامی;750572 نوشت:
سلام
بحث خوبي است و كار هم نشده است
مطلبي بود بگذاريد ان شاالله فردا ادامه مي دهيم

سلام بر شما

:Gol:

ان شاالله

متشکرم بابت همراهیتون ...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750571 نوشت:
پس تجربیاتی که به عینه دیدم و داشتم رو باور کنم یا متون این کتاب ؟ شما بمن بگید ...

سلام
بعيد مي دونم تجربيات شما بيش از يك روان شناس باشد كه خودش طلبه هم هست ( اگر خدا قبول كنه):Nishkhand:[/]

حامی;750574 نوشت:
بعيد مي دونم تجربيات شما بيش از يك روان شناس باشد كه خودش طلبه هم هست ( اگر خدا قبول كنه)

صددرصد ، یک هزارم شما هم نیست ... با یقین میگم .:ok:

اما احتمالا در تمامی آنها صرفا یک راه رو در نظر داشتید و روی همون کلید میکردید و پیش میرفتید ...

با سلام

این چند تا مقاله( 1 و 2 و 3 و 4) ( البته مقالات زیادی هست در این مورد ) موید خنده درمانی ست برای مشکلات روحی بخصوص افسردگی و حتی برای کسانیکه مقاوم به داروهای ضدافسردگی هستن ... و جاهایی هم از گاز خنده استفاده میکنن تا این حالت رو بصورت مصنوعی به بدن شخص تلقین کنن ...

آیا ما نمیتونیم ایمان درمانی و قرآن درمانی رو هم تو لیستی که پره از انواع درمانهای عجیب و غریب ، اضافه کنیم ؟؟ مگه ما چمونه ؟؟ هیچی ، فقط خودمونو دست کم میگیریم ...

چطوریه که این کشیش مسیحی با گفتن جملاتی که هممون بهترشو بلدیم ، جمعیتی رو منقلب میکنه و مفهوم توکل و صبر رو بسیار زیبا بیان میکنه و قلب ها رو گرم میکنه با نور ایمانی که در حد فهم خودش چشیده و درک کرده ...

شخصی که بقول شما انرژیاش و افکارش و هاله اش بلوکه شده ، نیاز به چرخش انرژی و شکستن این موانع قلبی و بت های ذهنی داره ... کافیه چند جلسه از نور و رحمت و عطوفت و حکمت الهی بهش گفته بشه با کلامی زیبا و تاثیرگذار .. کسی باید این مسئولیت رو تقبل کنه که خودشم چشیده باشه و کلام چون از دل برآید لاجرم بر دل نشیند ... در کنارش هم از طریق مواد طبیعی و نه شیمیایی ، میشه شروع به درمان جسمی هم کرد ، بنده که کاملا درمان دارویی رو رد نمیکنم اما درمان طبیعی ، بنظر میرسه درمانی که یه جارو خوب کنه و بزنه جای دیگرو داغون کنه ، درمان نیست ، از مشکلی به مشکل دیگر پریدن و از مصیبتی به مصیبت دیگر نقل مکان کردن ست.

بنده در پست ابتدایی گفتم که شخصی که در مرحله ی نیمه هوشیاری ست رو میشه ازش عکس العملی خواست که کاملا مجزا از متغییرهای محیطی ست ...

ضمیرناخودآگاه مثل اسفنج عمل میکنه ، هر مفهومی که بهش بدی میگیره و جذب میکنه ، نمیفهمه که آب تمیزه یا آب لجن ! یعنی قدرت درک نداره .. ولی اگر این ضمیر رو با تعلیمات مناسب پرورش بدیم ، اونه که اسمش میشه اشرف مخلوقات .. یعنی باید بتونیم که ضمیرناخودآگاه رو درراستای عقلِ تصمیم گیرنده به یک جهت سوق بدیم ..

بخاطر همینه که یهود اهتمام عجیبی در مورد رسانه ی تصویری داره .. و الان هم گیم های کامپیوتری ارجح هستن ...

شخصی که در حالت نیمه هوشیاری و خلسه هست ، تسلطی به تصمیم گیری و دیدن شواهد نداره ، آدمی که بیداره و میبینه که هواگرمه ، هزاربارم بهش بگی هوا سرده باز میخنده و میگه خب از شواهد میبینم و میفهمم که هوا گرمه ... اما آدمی که در حالت نیمه هوشیاری ست و ضمیرناخودآگاهش فعال میشه ، وقتی بهش بگی که هوا سرده ( با وجود اینکه هوا گرمه ) فقط میفهمه که بهش گفته شده " سرد " این سرد در ضمیر وصله به تصاویری مربوط به عکس العمل هایی چون " لرزیدن ، پایین اومدن حرارت بدن ، جمع کردن بدن " و همونو نشون میده از خودش ...

حالا شما ببینید که چه بسر ما و بچه های ما داره میاد با این بازیهای کامپیوتری و ماهواره ..

آدم افسرده ، آدمیه که گیر کرده ، گیجه ، منگه ، معلقه ، چون انسان فطرتا نیاز به خداگرایی و پرستش داره ولی نمیفهمه که چرا و چطور دور شده و چطور باید برگرده و اینجا کجاست و میمونه بین تعالیمی که توی ضمیرش نشسته و عقلی که آنچنان قدرت نداره که با دلایل محکمه پسند راه رو نشونش بده ... این آدم ناامید میشه ، به خودکشی فکر میکنه ، گوشه نشین میشه ، لاجرم جسمش هم درگیر میشه ، مشکلات معده عصبی ، دردهای نهان و بی دلیل جسمی میاد سراغش .

خب حالا شما قرص بدید به اینا ... بالفرضم که خوردن و با تلقین هورمونهای مصنوعی به زور ذهنشون رو گول زدیم ، خب تا کی ؟ تا کجا ؟ این یعنی پاک کردن صورت مساله... چه مشکلی حل شد این وسط؟؟؟

این شخص باید تا قبل از اینکه به مرحله ای از بی تفاوتی و خشونت برسه ، ایمان رو به قلبش تابوند... باید بفهمه هدفش رو باید بفهمه که ما انسانیم و اومدیم تا اثبات کنیم که مخلوق آن قدرت لایتناهی هستیم و هدف اصلی عبادت و پرستش اوست بقیه ی کارها فرع هستن ...

ما نیومدیم که صبح تا شب فقط کار کنیم و بخوریم وبخوابیم و صحبت کنیم و منتظر صحبتهای بی سروته دیگران باشیم !! اینها که همش شد حجاب !! حجاب ظلمانی ...

چقدر زیبا گفت چگوارا ، که شبها تا دیروقت بیدار میموند و فکر میکرد و نقشه میکشید برای نجات انسانهای سرزمینش و مظلومین دیگر کشورها و میگفت که " دیگر نباید خفت "

هدف همینه ، پرستش خدا ، برقراری عدالت علوی ، نجات مظلومین ..

وقتش نیست تکونی بخوریم و انقلابی دیگر درون این انقلاب ، بپا کنیم ؟

مشک;750501 نوشت:
رسانه ها و اخبار دروغینشون ، شب و روز همینو دارن میکنن تو کله ی ملت!!!

اتفاقا برداشت من با چیزیه که اطرافم میبینم.نه رسانه ها.

مشک;750501 نوشت:
بنده سفری به چند کشور غربی داشتم

خوش بحالت.ایشالا قسمت منم بشه برم و برنگردم.

مشک;750501 نوشت:
، آلمانیها که اصلا سگشونم افسرده ست چه برسه به خودشون !!

بله.اونا که وام های درصد بالایی که ما ایرانیا میگیریمو نمیدن.اونجا که اشتغال و کار زیاد نیست مثل اینجا.اونجا که پسراش دوسال از بهترین سن زندگیشونو نباید برن سربازی.اونجا که برای خونه دار شدن همه ی جد وابادشون نمیاد جلوشون و اونجا که اختلاصای میلیاردی نمیشه و ....
امریکا و انگلیس هم ببینین.

مشک;750501 نوشت:
این آمار رو به خورد منو شما میدن تا تلاش نکنیم برای بهبود وضع جامعه مون

شما سنتون کمه فک کنم.منم قبلن همیچین عقایدی داشتم که میگفتم وطنم پاره تنم .خودم میسازمش.ولی وقتی دیدم.چقدر اختلاس و باند بازی تو کشور هست.ناامید شدم.امیدوارم شما اینجوری نشین.

مشک;750501 نوشت:
این همه هجمه ی تبلیغاتی و رسانه ای ، چقدر هم دلسوز ایرانیان هستن که مثلا شبکه ای مثل bbc از مردم انگلیس تکس گرفته میشه بابتش اما برای ایران مجانیه !! آخی چقدر مارو دوست دارن !!!!

شبکه خبریه.میخاین بیان ایران از ما پول بگیرن.به خیلی زبونهای دیگه هم خبر میدن بیرون.درسته بعضی خبراشون دروغه ولی خیلیاشم حقیقته.شما خودتون چرا نگاشون میکنین اگه دروغه؟!!!

مشک;750501 نوشت:
این کشور جنگ زده ست و نیاز به زمان داره برای روی پا ایستادن .

چند ساله دیگه!!!اگه اینجوری ژاپن باید هزار سال دیگه روی پاش می ایستاد.

مشک;750501 نوشت:
مشکلات باید به مرور حل بشه ، بنده هم مشکل دارم و ظلم زیادی بهم شده اما میدونم که از کجا آب میخوره !! و میدونم که ضعف مدیریتی هست.

مشکلات یه دختر با یه پسر خیلی فرق میکنه.وقتی میدونی ضعف مدیریتی هست پس چرا میگین درست میشه همه چیز!چجوری!

مشک;750501 نوشت:
افسردگی رو وارد کردن به این کشور و ان شاالله همشو بزودی صادر میکنیم و برمیگردونیم به خودشون ... ریشه شون رو میخشکونیم به لطف خدا.

نمیدونم فقط کشور ماس که همه چیزو گردن بیگانه میندازه!یا بقیه کشورها هم همینجورین!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام
ولي ما درمان هاي معنويت گرا را جداي از درمان افسردگي نمي بينيم
درمان افسردگي درمان التقاطي است يعني از مجموع چند روش درماني استفاده مي شود يكي از آنها معنادرماني است
[h=1]حاج آقا درماني[/h]
[/]

mohsen1990;750678 نوشت:
اتفاقا برداشت من با چیزیه که اطرافم میبینم.نه رسانه ها.
خوش بحالت.ایشالا قسمت منم بشه برم و برنگردم.
بله.اونا که وام های درصد بالایی که ما ایرانیا میگیریمو نمیدن.اونجا که اشتغال و کار زیاد نیست مثل اینجا.اونجا که پسراش دوسال از بهترین سن زندگیشونو نباید برن سربازی.اونجا که برای خونه دار شدن همه ی جد وابادشون نمیاد جلوشون و اونجا که اختلاصای میلیاردی نمیشه و ....
امریکا و انگلیس هم ببینین.

شما سنتون کمه فک کنم.منم قبلن همیچین عقایدی داشتم که میگفتم وطنم پاره تنم .خودم میسازمش.ولی وقتی دیدم.چقدر اختلاس و باند بازی تو کشور هست.ناامید شدم.امیدوارم شما اینجوری نشین.

شبکه خبریه.میخاین بیان ایران از ما پول بگیرن.به خیلی زبونهای دیگه هم خبر میدن بیرون.درسته بعضی خبراشون دروغه ولی خیلیاشم حقیقته.شما خودتون چرا نگاشون میکنین اگه دروغه؟!!!

چند ساله دیگه!!!اگه اینجوری ژاپن باید هزار سال دیگه روی پاش می ایستاد.
مشکلات یه دختر با یه پسر خیلی فرق میکنه.وقتی میدونی ضعف مدیریتی هست پس چرا میگین درست میشه همه چیز!چجوری!

نمیدونم فقط کشور ماس که همه چیزو گردن بیگانه میندازه!یا بقیه کشورها هم همینجورین!

سلام ...

چرا باید پاک بکنم دوست عزیز ... هرکسی میتونه آزادانه نظرشو بگه و چیزی از احترام بنده و اشخاص دیگه به منتقدین کم نمیشه بلکه منتقد میتونه ایراد من رو رفع کنه و چه بسیار انتقادات این چنینی که مفید واقع شدن :Gol:

با بعضی از صحبت های شما موافقم .. ضعف مدیریتی از خودمونه ، نه از بیگانگان .. اما بعضی از مشکلات هم وارداتی هستن ..

اونها در کفرشون و دشمنی شون و آدم کشی شون بسیار راسخ تر و مصمم تر هستن و مدیریتشون قابل تحسینه .. شکی درش نیست.

ایران کشوری هست که در مقابل تمام جهان ایستاد ، ابرقدرتهایی از جمله آمریکا انگلیس فرانسه آلمان ، همینها بس هستن تا بتونن اخلال ایجاد کنن در روند پیشرفت کشوری جنگ زده ...

وقتی اقتصادمون بشه برپایه ی اقتصادی نئوکینزی و فریدمنی و بانکداری یهود که پایه اش رباست ، اختلاس چیز عیجبی نیست .. اینها باید به مرور رفع بشه ... خب حالا بالفرض هم که دررفتیم و رفتیم مقیم کشور دیگری شدیم ... آیا فکر کردید که بازخواست نمیشیم بابت شونه خالی کردن از همکاری در جامعه ای که بعنوان یک جوان میتونستیم بمونیم و اقلا گوشه ای از اون رو بسازیم ؟ اون هم جامعه ی اسلامی که نیاکانمون برامون به ارث گذاشتن و خون شهدا پاش ریخته شده ؟؟؟

من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی برخیزد ؟

زمان رسو الله (ص) ، سلمان وقتی آوازه ی وجود پیامبر وعده داده شده رو شنید ، رفت و ایشون رو ملاقات کرد و دیگه برنگشت .. زندگیش رو وقف احیای اسلام و گسترش اون کرد ، میتونست ایمان بیاره و برگرده ، برگرده و زندگیش رو بکنه ولی موند دررکاب اون حضرت ... هدف از زندگی همینه ... همینه که خدا رو بشناسیم ، اسلام رو بشناسیم و ایمان بیاریم و گسترشش بدیم و علوم خدا رو بشناسیم ...

خسته نشید ، خیلی ها همینو میخوان ... خستگی و افسردگی.

حامی;750685 نوشت:
سلام
ولي ما درمان هاي معنويت گرا را جداي از درمان افسردگي نمي بينيم
درمان افسردگي درمان التقاطي است يعني از مجموع چند روش درماني استفاده مي شود يكي از آنها معنادرماني است

سلام

معنادرمانی اما چه مفهوم و معنای ... اگر معنویت منظور شما تقویت ایمان است که بسیار عالیست .

در غیراینصورت ، این اشخاص درمان نمیشن و صرفا معتاد به دارو و بی تفاوت میشن ...

باید مفاهیم قرآنی رو بصورتی شیرین و تاثیرگذار بیان کرد ..

مشک;750689 نوشت:
چرا باید پاک بکنم دوست عزیز

شما رو نگفتم پاک میکنین.مدیرهای مسئول پاکسازی.میپاکن.گفتم شاید بگن غیرمرتبطه یا بحث دوطرفه هست پاک کنن.نه اینکه انتقادنپذیرن.

مشک;750689 نوشت:
ایران کشوری هست که در مقابل تمام جهان ایستاد ، ابرقدرتهایی از جمله آمریکا انگلیس فرانسه آلمان

چرا!به چه قیمتی!به قیمت اینکه بعد از توافق به همون جای قبلیمون رسیدیم!به قیمتی که اینهمه هزینه کردن الان دارن نابود میکننشون!به قیمت بدبختی بیشتر مردم.

مشک;750689 نوشت:
همینها بس هستن تا بتونن اخلال ایجاد کنن در روند پیشرفت کشوری جنگ زده ...

شما از مسائل سیاسی اطلاع دارین؟میدونین کی بیشتر از همه سود میبره؟از مذاکرات پشت پرده چیزی میدونین!

مشک;750689 نوشت:
اینها باید به مرور رفع ب

شاید نوه ها یا نتیجه های من بتونن اونروزو ببینن.اینهمه سال گذشته درست نشده که!

مشک;750689 نوشت:
. آیا فکر کردید که بازخواست نمیشیم بابت شونه خالی کردن از همکاری در جامعه ای که بعنوان یک جوان میتونستیم بمونیم و اقلا گوشه ای از اون رو بسازیم ؟ اون هم جامعه ی اسلامی که نیاکانمون برامون به ارث گذاشتن و خون شهدا پاش ریخته شده ؟؟؟

پولای این مملکت و سرمایش برای اقازاده ها.من نخاستم.چپ و راست میری رانت و رشوه و پارتیه.

منکه کاره خودمو میکنم.ولی اگه یه روز شرایطو محیا دیدم که برم.شک نمیکنم.اصلا با این وضعی که داره کشور پیش میره.در اینده .......خواهید دید....

شما احتمالا مریض ندارین تو خونوادتون که با خرجاش کمرتون بشکنه.احتمالا برادر ندارین که سن ازدواجش باشه و دنبال کار بگرده و بخاد بره سربازی.(هرجند داشتینم درکش نمیکردین.چون خودتون باید توی موقعیتش باشن).

mohsen1990;750696 نوشت:
شما رو نگفتم پاک میکنین.مدیرهای مسئول پاکسازی.میپاکن.گفتم شاید بگن غیرمرتبطه یا بحث دوطرفه هست پاک کنن.نه اینکه انتقادنپذیرن.

چرا!به چه قیمتی!به قیمت اینکه بعد از توافق به همون جای قبلیمون رسیدیم!به قیمتی که اینهمه هزینه کردن الان دارن نابود میکننشون!به قیمت بدبختی بیشتر مردم.

شما از مسائل سیاسی اطلاع دارین؟میدونین کی بیشتر از همه سود میبره؟از مذاکرات پشت پرده چیزی میدونین!
شاید نوه ها یا نتیجه های من بتونن اونروزو ببینن.اینهمه سال گذشته درست نشده که!

پولای این مملکت و سرمایش برای اقازاده ها.من نخاستم.چپ و راست میری رانت و رشوه و پارتیه.

منکه کاره خودمو میکنم.ولی اگه یه روز شرایطو محیا دیدم که برم.شک نمیکنم.اصلا با این وضعی که داره کشور پیش میره.در اینده .......خواهید دید....

شما احتمالا مریض ندارین تو خونوادتون که با خرجاش کمرتون بشکنه.احتمالا برادر ندارین که سن ازدواجش باشه و دنبال کار بگرده و بخاد بره سربازی.(هرجند داشتینم درکش نمیکردین.چون خودتون باید توی موقعیتش باشن).

درسته خارج از بحثه .. میخواین در این مورد تو تاپیک دیگه ای بحث کنیم ؟

باز هم انسانی که ایمان داره بر مشکلات صبر میکنه و همچون زینب (س) می ایسته و جز زیبایی چیزی نمیبینه ..

مشکلاتی که بنده داشتم و از سر گذروندم هم دست کمی از مواردی که گفتید نداره .. باور کنید که با پوست و گوشتم حس میکنم عمق حرفاتون رو اما ، توکل به خدا و صبر و ایمان ، کلید فائق اومدن به مشکلاته چون در این صورت اول فواد انسان گشوده میشه و گرم میشه به نور ایمان و خدا راه حل هایی رو به دل انسان میندازه و در ثانی اون آرامشی که انسان با صبر و توکل میگیره ، ذهن رو باز میکنه برای اقدامات منطقی و ریشه ای ...

اگر پیش پیش ، درهای تفکر و پیروزی بر مشکلات رو با افکار خودمون ببندیم ، چی میتونه به ذهن برسه جز افسردگی و ناامیدی ؟

خدا رو بزرگتر از مشکلاتتون ببینید .. برادر من ، خدا رو دست کم نگیرید اون همیشه دستگیر بنده های با ایمانشه ...

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مشک;750693 نوشت:
سلام
معنادرمانی اما چه مفهوم و معنای ... اگر معنویت منظور شما تقویت ایمان است که بسیار عالیست .
در غیراینصورت ، این اشخاص درمان نمیشن و صرفا معتاد به دارو و بی تفاوت میشن ...
باید مفاهیم قرآنی رو بصورتی شیرین و تاثیرگذار بیان کرد ..

سلام
باور كنيد ما هم مسلمان هستيم ها طلبگي كه هوچ:Nishkhand:[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]در اين مجله مقالات زيادي هست كه بنا اين است كه دين مسير را مشخص كند
ولي دينداري با استفاده از دستاوردهاي علمي ديگران منافات ندارد همين طور كه پيامبر و ائمه برخي را تشويق مي كردند طب و علوم كشورهاي ديگر را ياد بگيرند
30 روان شناسي و دين - تابستان 1394

29 روان شناسي و دين - بهار1394

28 روان شناسي و دين - زمستان 1393

27 روان شناسي و دين - پاييز 1393

26 روان شناسي و دين - تابستان 1393

25 روان شناسي و دين - بهار 1393

24 روان شناسي و دين - زمستان 1392

23 روان شناسي و دين - پاييز 1392

22 روان شناسي و دين - تابستان 1392

21 روان شناسي و دين - بهار 1392

20 روان شناسی و دین - زمستان1391

19 روان شناسی و دین - پاييز1391

18 روان شناسی و دین - تابستان1391

17 روان شناسی و دین - بهار 1391

16 روان شناسی و دین - زمستان 1390

15 روان شناسی و دین - پاييز 1390

14 روان شناسی و دین - تابستان 1390

13 روان شناسي و دين - بهار 1390

12 روان شناسي و دين - زمستان 1389

11 روان شناسي و دين - پاييز 1389

10 روان شناسي و دين - تابستان 1389

09 روان شناسي و دين - بهار 1389

07 روان شناسي و دين - پاييز 1388

06 روان شناسي و دين

05 روان شناسي و دين

04 روان شناسي و دين

03 روان شناسي و دين

02 روان شناسي و دين

01 روان شناسي و دين

08 روان شناسي و دين - زمستان 1388[/]

نقل قول:
باور كنيد ما هم مسلمان هستيم ها طلبگي كه هوچ

سلام

همینطوره میدونم ... :Gol:

حامی;750734 نوشت:
ولي دينداري با استفاده از دستاوردهاي علمي ديگران منافات ندارد همين طور كه پيامبر و ائمه برخي را تشويق مي كردند طب و علوم كشورهاي ديگر را ياد بگيرند

بله پیامبر وائمه علم رو دوست داشتن و پیگیری میکردن ..

مثال میزنم :

کسیکه سریع نیاز به عمل جراحی داره و باید درمان بشه ، در این حالت که ضرورت هست ، خیلی هم عالیه استفاده از این طب دستشونم درد نکنه که از علوم دانشمندان مسلمان و ائمه ی ما استفاده کردن ، زمانی که ما خواب بودیم ، و به این طب دست پیدا کردن.

اما شخصی که سرماخورده ، همونطور که شما اگر خارج از ایران برید میبینید که دکترهاشون میگن ، سرماخوردگی باید با خوردن مایعات داغ مثل شیرداغ و استراحت رفع بشه نه با درمان شیمیایی و اگر خاطرتون باشه اوایل اومدن آمپی سیلین دادن و بعد بدلیل عوارض بدی از جمله عوارضی که روی میکروب های مفید روده داشت منسوخش کردن ( اما دیگه هزاران نفر رو مبتلا به بیماریهای شاخ و دم دار کرده بودن ) ..

حالا فرد افسرده مشکلش چیه ؟ اینکه ذهنش و روحش و قلبش حقیقت رو میخواد اما نمیتونه ندای درونش رو ترجمه کنه و تحلیل کنه و کشیده میشه به مسائل این چنینی ... و اگر هم بگیم از کمبود ویتامین و یا مسائل این چنینی ست که ما طب ائمه رو داریم و میدونیم که چی نشاط آور و آرامش بخشه .. و اگر ایمان بخدا داریم باید ایمان داشته باشیم که اون هر چه نیازه بشر بوده رو طبیعی و بکر آفریده و گفته بخورید و بنوشید که همه برای شماست در اختیار شماست ..

پس چرا باید نقص ایمانِ غرب رو تحمیل کنیم به یک مسلمان ؟ و روی برگردونیم از طب الصادق و طبیعتی که خدای تعالی متناسب با جسم و روح ما خلق کرده و فقط و فقط خاصیت دارویی گیاهان مد نظر نیست ، بلکه شخص باایمان میخوره با یادِ او و میبینه که تاثیراتِ گیاهان در مقوله ی مسائل روحانی هم تاثیر گذاره ..

گیاهان طبیعی فقط ویتامین و هورمون ندارن ، روح دارن استاد .. روح طبیعی و الهی دارن .. یاد او رو زنده تر میکنن در سلول به سلول جسم انسان .. انسان رو یکی میکنن با محیط اطراف و نفخات روحانی ...

طبق آزمایشهای دانشمندان غربی ، اگر کسی که سردرد داره بهش قرصی از گچ بدید و اون فکر کنه که این قرص برای درمان سردرده ، در اکثر موارد به طرز عجیبی شخص درمان میشه !!

خب اون چیه که شخص رو درمان میکنه ؟ چیزیه جز ایمان به قرص؟!! ایمان به اکتشاف دانشمندان ؟؟؟ ایمان به وجود سلامتی در اون قرص؟؟

چطوره که ایمان به الله به این نور عظیم بی همتا ، نمیتونه منِ مسلمانِ به ظاهر مومن رو درمان کنه ؟ غیر از اینه که ضعف ایمان دارم ؟ غیر از اینه که به خدای رحمان و رحیم و آفریده اش و تکامل در آفرینشش ایمان ندارم ؟ غیر از اینه که انقدر ایمان ندارم که او رو جاری ببینم در همه چیز ؟؟

ایمان بیاریم ، ایمان راستین .. ایمان زینبی و حسینی .. ایمان قرآنی .. ایمانی که از انسان کوه میسازه و نگاه رو نافذ و نفس رو شفای دیگران میکنه .. این ایمان مد نظره ..

بنده سوگند میخورم که اگر چند تا آدم عالم و ایمان چشیده و نافذ شروع کنن به سخنرانی و اشاعه ی حقیقی ایمان ، اونطور که شیرینی ای رو که خودشون چشیدن بتونن انتقال بدن ، محاله محاله محاله که افسرده که هیچ بسیاری از بیماریها ی دیگه همچون شیزوفرنی باقی بمونه ..

وقتی درِ ایمان و تعقل و فوادِ حقیقت طلب انسانها باز شد به سوی خدا ، نور او آنچنان عشق و محبت و گرمایی رو وارد چهارستون بدن میکنه که بیماری ها فرار میکنن ...

چرا وقی به شیخ نخودکی میگفتن که فلانی تب داره میگفت که به تب بگویید برود !! و شخص خوب میشد !! ایشون که معصوم نبودن ولی تونستن با رخنه ی ایمان هم خودشون رو در مقابل بیماریها ایمن کنن و هم دیگران رو !! ( و احیانا اینکه بیماریها همچون موجود زنده شعور دارن و میفهمن!! مثل عوامل شیطان یا یک همچین چیزی ! نمیدونم...)

باید نهادی تاسیس بشه که در کنار طب الطادق ، ایمان درمانی هم باشه ... این کلیپ جالبه ببینید ..

هر چیزی رو به سهو یا عمد ، میخوریم یا میبینیم یا مینوشیم یا میشنویم یا بهش فکر میکنیم ، تاثیر میزاره رو انرژی های سیال جسم .. بخاطر همینه که یهود هم از طریق دیداری هم شنیداری هم خوردنی و هم نوشیدنی هم القای تفکرات ، وارد شده ...

خب چی میمونه از این آدم ، جز لاشه ای بیمار و افسرده ؟

و ما نتونستیم که الهی و قرآنی ، تولید کنیم چه از لحاظ فرهنگی برای دیدن و شنیدن چه از لحاظ نیاز انسانی برای خوردن و نوشیدن و جه از لحاظ پرورش تفکر برای ایمان عمیق داشتن ...

چقدر هرروز داره گندِ محصولات کارخونه ای بالا میاد که چربی خوک در فلان شکلات هاست ، استخوان خوک در بعضی ژله هاست ، سرب و کبدِ جنین در نوشابه هاست ، فیلم هاشون ذهن رو از یاد خدا تهی میکنه ، یادی که خدای در اون نباشه ، لاجرم شیطان میشینه .. تفکری که بره سمت فرار از مملکتی که شعارش رسیدن به انقلاب مهدی ست ، چه امیدی درش میمونه ؟؟

بیاید این تفکر رو گسترس بدیم و مفاهیم قرآنی رو اشاعه بدیم و ایمان بیاریم و این نور رو به دیگران هم تقدیم کنیم :hamdel:

mohsen1990;750696 نوشت:

پولای این مملکت و سرمایش برای اقازاده ها.من نخاستم.چپ و راست میری رانت و رشوه و پارتیه.

عزیز دل برادر اگر از رحمت خدا نا امید شدی توبه کن
اگر از ظلم و نا برابری در جامعه رنج میبری این خودش نشانه یک همت بزرگه یک انگیزه بزرگ
حدیث داریم مومن غمگین است بخاطر اینه که شوق وصال دارد انگیزه دارد
ولی آدم افسرده برعکس است همه شرایط برایش مهیا است ولی اقدامی نمی کند چون انگیزه ای ندارد

موضوع قفل شده است