جمع بندی آیا قرآن با تکامل موجودات و نظریه ی علمی داروین منافات دارد؟ خلقت انسان از گل چگونه است؟

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا قرآن با تکامل موجودات و نظریه ی علمی داروین منافات دارد؟ خلقت انسان از گل چگونه است؟

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
با مطالعات زیادی که از علوم زیست شناسی داشتم و آزمایشاتی که برای اثبات تکامل موجودات در آزمایشگاه ها انجام میدادند متوجه شدم که بهترین دلیل برای موجودات هستی و پدیده های طبیعت تکامل موجودات است.
از آنجایی که علم در حال پیشرفت هست و مطالب آیات قران کریم روز به روز با علم بشر گشوده تر می شوند من میخواهم این چند مورد و نظر استادان شیعه را در این مورد بدانم:
1.آیا قرآن با تکامل موجودات منافات دارد؟
2.خلقت انسان با گل چگونه است؟ یعنی حضرت آدم چگونه با گل خلق شد؟
3.آیا آدم نطفه ای در رحم مادری بود یا نه خداوند مجسمه ای گلی ساخت و در او فوت کرد و انسان خلق شد؟
علارقم تاپیک ها و بحث هایی که در مورد تکامل شد لطفاً پاسخ سوالات بالا را فقط با ایات قرآن کریم دهید.
تشکر از شما...

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد میقات

برخی آیات مرتبط:

ـ برخی آیات قرآن در رابطه با اثبات نظریه تکامل، مورد استفاده قرار گرفته است؛ از جمله:

«وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ء»؛ و هر چيز زنده ‏اى را از آب قرار داديم‏. (انبیاء، 30)

«وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ»؛ و خداوند هر جنبنده‏ اى را از آبى آفريد گروهى از آنها بر شكم خود راه مى‏ روند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه مى‏ روند خداوند هر چه را بخواهد مى‏ آفريند. (نور، 45)

«وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدينَ»؛ ما شما را آفريديم سپس صورت بندى كرديم بعد به فرشتگان گفتيم: «براى آدم خضوع كنيد!» آنها همه سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود. (اعراف، 11)

ـ برخی آیات قرآن در رابطه با نظریه ثبات انواع (فیکسیسم)، مورد استفاده قرار گرفته است؛ از جمله:

«وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَع‏»؛ او كسى است كه شما را از يك نفس آفريد! و شما دو گروه هستيد: بعضى پايدار (از نظر ايمان يا خلقت كامل)، و بعضى ناپايدار. (انعام، 98)

«إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (آل عمران، 59)

«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّار»؛ انسان را از گِل خشكيده ‏اى همچون سفال آفريد. (الرحمن، 14)

ـ آیاتی از قرآن نیز قابل انطباق بر هر دو نظریه تکامل و ثبات انواع است؛ از جمله:

«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصيمٌ مُبين‏»؛ انسان را از نطفه بى‏ ارزشى آفريد و سرانجام (او موجودى فصيح، و) مدافع آشكار از خويشتن گرديد! (نحل، 4)

«الَّذي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ في‏ أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ»؛ همان خدايى كه تو را آفريد و سامان داد و منظّم ساخت، و در هر صورتى كه خواست تو را تركيب نمود. (انفطار، 7و8)

«أَ كَفَرْتَ بِالَّذي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلاً»؛ آيا به خدايى كه تو را از خاك، و سپس از نطفه آفريد، و پس از آن تو را مرد كاملى قرار داد، كافر شدى؟! (کهف، 37)

عقل و فطرت;575738 نوشت:
1.آیا قرآن با تکامل موجودات منافات دارد؟
2.خلقت انسان با گل چگونه است؟ یعنی حضرت آدم چگونه با گل خلق شد؟
3.آیا آدم نطفه ای در رحم مادری بود یا نه خداوند مجسمه ای گلی ساخت و در او فوت کرد و انسان خلق شد؟

با سلام و درود

1. آیات قرآن قابل انطباق با نظریه تکامل و نظریه ثبات انواع هر دو هست و آیه ای که نص یا ظهور قطعی در یکی از دو طرف باشد نداریم. لذا نمی توان یکی از دو نظریه را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد و گفت دیگری با قرآن منافات دارد.

2. علامه طباطبایی در این زمینه می آورد:
كيفيت خلقت آدم اين بوده كه اجزايى از خاک جمع كرد و سپس به آن فرمان داد كه "باش" و آن خاک به صورت و سيرت يک بشر تمام عيار، تكوّن يافت، بدون اين كه از پدرى متولد شده باشد.(ترجمه الميزان، ج ‏3، ص 333)

3. خیر، قرآن تصریح دارد که خلقت آدم از خاک است، نه نطفه:
«إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (آل عمران، 59)

دو نکته:

اول: استدلال به این آیات به معنای تمام و قطعی بودن استدلال نیست بلکه به هر کدام از این استدلال ها (از هر دو گروه) ایراد و اشکال هم وارد است، لذا نباید تصور نمود که چون به فلان آیه برای فلان نظریه استدلال شده است، این استدلال دیگر تمام است و دیگر هیچ نقصی بر آن وارد نیست.

دوم: نظریه های علمی در جوامع علمی معاصر، به صورت نظریات "ابطال پذیر" مطرح می شود یعنی به صورت نظریات مفید پذیرفته و تا وقتی نظریه بهتری جانشین آن نشده از دایره علم بیرون نمی رود.
نظریه تکامل، اثبات قطعی نشده ولی امروزه به عنوان یک نظریه مورد قبول اکثریت جامعه علمی (علوم تجربی) است. هر چند که هنوز هم نظریه ثبات انواع به صورت یک احتمال مطرح است.

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
تشکر از شما استاد میقات عزیز...
من نظر دیگری نسبت به آیات قرآن کریم دارم که سعی میکنم به صورت خلاصه وار ان را خدمت شما ارائه دهم و دوست دارم نظر شما را در این مورد بدانم.
از نظر من قرآن تکامل را رد نمی کند بلکه حتی آن را تایید هم می کند.من سعی میکنم مطالب خود را در همین مورد ارائه دهم.

برای مثال:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ ۚ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ۖ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّىٰ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا ۚ وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (22 | الحج - 5)
ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجّه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [= چیزی شبیه گوشت جویده شده‌]، که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل؛ تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)! و جنین‌هایی را که بخواهیم تا مدّت معیّنی در رحم (مادران) قرارمی‌دهیم؛ (و آنچه را بخواهیم ساقظ می‌کنیم؛)بعد شما را بصورت طفل بیرون می‌آوریم؛ سپس هدف این است که به حدّ رشد و بلوغ خویش برسید. در این میان بعضی از شما می‌میرند؛ و بعضی آن قدر عمر می‌کنند که به بدترین مرحله زندگی (و پیری) می‌رسند؛ آنچنان که بعد از علم و آگاهی، چیزی نمی‌دانند! (از سوی دیگر،) زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده می‌بینی، اما هنگامی که آب باران بر آن فرو می‌فرستیم، به حرکت درمی‌آید و می‌روید؛ و از هر نوع گیاهان زیبا می‌رویاند!

وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا ۚ وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ ۚ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (35 | فاطر - 11)
خداوند شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفه‌ای؛ سپس شما را بصورت زوجهایی قرار داد؛ هیچ جنس ماده‌ای باردار نمی‌شود و وضع حمل نمی‌کند مگر به علم او، و هیچ کس عمر طولانی نمی‌کند، یا از عمرش کاسته نمی‌شود مگر اینکه در کتاب (علم خداوند) ثبت است؛ اینها همه برای خداوند آسان است.

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا ۚ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّىٰ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (40 | غافر - 67)
او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلی (از شکم مادر) بیرون می‌فرستد، بعد به مرحله کمال قوّت خود می‌رسید، و بعد از آن پیر می‌شوید و (در این میان) گروهی از شما پیش از رسیدن به این مرحله می‌میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود می‌رسید؛ و شاید تعقّل کنید!

چیزی که در آیات بالا کاملاً مشهود است این است که همه ما از خاک خلق شده ایم... "سپس" از نطفه ای.
نکته ای که مرا شگفت زده کرده است در آیات بالا این است که چگونه خداوند مارا از خاک خلق کرده است و سپس نطفه؟ و این نشان دهنده ی این است که ما مجسمه ی گلی نبوده ایم و خاک و گل نبوده ایم که ناگهان نطفه شویم.
بلکه این نکته از نظر علمی هم مشهود هست که تمامی موادی ما میخوریم... از جمله میوه ها، گندم، نان و ... از خاک و آب = گل تشکیل شده اند.در نتیجه این خاک و اب تبدیل به میوه شده ما ان را میخوریم و مواد انها از جمله پروتئین ها و مواد عالی به وسیله خون به سلول های بدن رسیده و سلول ها با همین مواد مثل خود را میسازند...یعنی اسپرمی که در بدن انسان تشکیل می شود از همان خاک و آبی است که از طریق غذا ها به ما رسیده است.
یا به عبارت ساده خداوند خلقت انسان را از خاک همان خلق شدن انسان را از مواد اولیه ان مثال زده است.. زیرا در 1400 سال پیش واژه هایی مثل مولکول و پروتئین و مواد عالی و ... وجود نداشته است.

حال وقتی ما به خلقت حضرت عیسی نگاه می کنیم. میبینیم که ایشان هم از خاک خلق شده اند اما پدری نداشته اند... ولی مادر داشته اند..یعنی در رحم مادری بزرگ شده اند و متولد گردیده اند.
خداوند در آیه ای مثال خلقت عیسی را همچون آدم مثال میزند و اشاره می کند که هردو را از خاک خلق کرده است همانطور که ما را از خاک خلق کرده است:

إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (3 | آل عمران - 59)
مَثَل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است؛ که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد.

در نتیجه وقتی خلقت عیسی مثالش نزد خدا همچون آدم است و هر دو از خاک خلق شده اند. چگونه است که آدم از خاک خلق شده باشد ولی نطفه و در رحم مادری نباشد؟

از نظر بنده خداوند در ایه ی بالا وقتی خلقت عیسی را همچون خلقت ادم مثال میزند یعنی در اصل دارد تکامل و مادر داشتن آدم را تایید میکند زیرا هیچ کجای آیات قران مشهود نیست که آدم طور دیگری خلق شده.. بلکه خداوند اشاره کرده است که انسان را از خاک و نطفه خلق کرده است و این شامل آدم هم میشود:

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (16 | النحل - 4)
انسان را از نطفه بی‌ارزشی آفرید؛ و سرانجام (او موجودی فصیح، و) مدافع آشکار از خویشتن گردید!

أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (36 | يس - 77)
آیا انسان نمی‌داند که ما او را از نطفه‌ای بی‌ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا (76 | الإنسان - 2)
ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را می‌آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!

با تشکر از پاسخ و همراهی شما بزرگوار:Gol:.

بسم الله الرحمن الرحیم.
ضمن اینکه خاطر نشان می شوم که امروز دیگر "تکامل" یک نظریه نیست... بلکه یک فکت (fact) و واقعیت است و قابل آزمایش در ازمایشگاه ها می باشد.

[="Tahoma"]

عقل و فطرت;578918 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
تشکر از شما استاد میقات عزیز...
من نظر دیگری نسبت به آیات قرآن کریم دارم که سعی میکنم به صورت خلاصه وار ان را خدمت شما ارائه دهم و دوست دارم نظر شما را در این مورد بدانم.
از نظر من قرآن تکامل را رد نمی کند بلکه حتی آن را تایید هم می کند.من سعی میکنم مطالب خود را در همین مورد ارائه دهم.

.

با سلام و درود

قرآن با نظریه تکامل منافات ندارد ولی این معنایش این نیست که قرآن نظریه تکامل را اثبات می کند و با نظریه ثبات انواع ناسازگار است.

همان طور که عرض شد، قرآن تصریح و نصی در این زمینه ندارد و منافات با هیچ کدام از این دو نظریه نداشته و طرفداران هر کدام از این دو نظریه، برای اثبات نظر خود به آیاتی از قرآن استناد نموده اند.

البته این استناد ممکن است صحیح و یا این که ایراد و اشکال بر آن وارد باشد.

نقل قول:

چیزی که در آیات بالا کاملاً مشهود است این است که همه ما از خاک خلق شده ایم... "سپس" از نطفه ای.
نکته ای که مرا شگفت زده کرده است در آیات بالا این است که چگونه خداوند مارا از خاک خلق کرده است و سپس نطفه؟ و این نشان دهنده ی این است که ما مجسمه ی گلی نبوده ایم و خاک و گل نبوده ایم که ناگهان نطفه شویم.
بلکه این نکته از نظر علمی هم مشهود هست که تمامی موادی ما میخوریم... از جمله میوه ها، گندم، نان و ... از خاک و آب = گل تشکیل شده اند.در نتیجه این خاک و اب تبدیل به میوه شده ما ان را میخوریم و مواد انها از جمله پروتئین ها و مواد عالی به وسیله خون به سلول های بدن رسیده و سلول ها با همین مواد مثل خود را میسازند...یعنی اسپرمی که در بدن انسان تشکیل می شود از همان خاک و آبی است که از طریق غذا ها به ما رسیده است.
یا به عبارت ساده خداوند خلقت انسان را از خاک همان خلق شدن انسان را از مواد اولیه ان مثال زده است.. زیرا در 1400 سال پیش واژه هایی مثل مولکول و پروتئین و مواد عالی و ... وجود نداشته است.

این که مراد از تراب را مواد غذایی موجود در خاک و ... بدانیم، می تواند تصویر دیگری برای بیان آیاتی باشد که خلقت آدم را از خاک می داند؛ ولی ارتباطی با نظریه تکامل ندارد.

نظریه تکامل ناظر به خاک نیست بلکه او پیدایش موجودات زنده را به یک تک سلولی در اعماق اقیانوس ها می داند یعنی از آب و دریا شروع می کند. لذا با این بیان نمی توانید آن را به نظریه تکامل نسبت بدهید.

نقل قول:

حال وقتی ما به خلقت حضرت عیسی نگاه می کنیم. میبینیم که ایشان هم از خاک خلق شده اند اما پدری نداشته اند... ولی مادر داشته اند..یعنی در رحم مادری بزرگ شده اند و متولد گردیده اند.
خداوند در آیه ای مثال خلقت عیسی را همچون آدم مثال میزند و اشاره می کند که هردو را از خاک خلق کرده است همانطور که ما را از خاک خلق کرده است:

إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (3 | آل عمران - 59)
مَثَل عیسی در نزد خدا، همچون آدم است؛ که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد.

در نتیجه وقتی خلقت عیسی مثالش نزد خدا همچون آدم است و هر دو از خاک خلق شده اند. چگونه است که آدم از خاک خلق شده باشد ولی نطفه و در رحم مادری نباشد؟

از نظر بنده خداوند در ایه ی بالا وقتی خلقت عیسی را همچون خلقت ادم مثال میزند یعنی در اصل دارد تکامل و مادر داشتن آدم را تایید میکند زیرا هیچ کجای آیات قران مشهود نیست که آدم طور دیگری خلق شده..

آیه شریفه در مقام رد الوهیت حضرت عیسی است. آیه می خواهد در رد کسانی که معتقد به خدایی عیسی هستند دلیل بیاورد که او نیز مخلوق است.

آیه دارد خلقت عیسی را به آدم تشبیه می کند، نه خلقت آدم را به عیسی (آن گونه که شما تصور کرده اید).

وجه تشبیه ولادت حضرت عیسی به حضرت آدم، نه از این جهت است که ولادت آدم را هم از نطفه بداند بلکه از این جهت است که وقتی (معتقدان به خدایی عیسی) خلقت آدم را بدون پدر و مادر قبول دارند و برای او الوهیت و خدایی قائل نیستند، آیه می فرماید قبول ولادت عیسی بدون پدر که راحت تر است و دلیل بر اعتقاد به خدایی عیسی نیست.

به بیان دیگر، آیه می گوید، آدم بدون پدر و مادر و از خاک آفریده شده است و شما او را خدا نمی دانید، پس چرا عیسی که بدون پدر و از مادر متولد شده است را خدا می دانید؟!

به بیان سوم، وقتی آدم را که بدون پدر و مادر آفریده شده، نمی توان خدا دانست، در مورد عیسی به طریق اولی، خدا بودن گزاف و باطل است.

لذا اتفاقا این آیه بر رد نظریه تکامل دلالت دارد.

نقل قول:

بلکه خداوند اشاره کرده است که انسان را از خاک و نطفه خلق کرده است و این شامل آدم هم میشود:

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (16 | النحل - 4)
انسان را از نطفه بی‌ارزشی آفرید؛ و سرانجام (او موجودی فصیح، و) مدافع آشکار از خویشتن گردید!

أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (36 | يس - 77)
آیا انسان نمی‌داند که ما او را از نطفه‌ای بی‌ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا (76 | الإنسان - 2)
ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را می‌آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!

آیاتی که در انتها ذکر کرده اید به آفرینش سایر انسان ها و نسل آدم اشاره دارد، نه خود آدم علیه السلام.

آیات قرآن خلقت آدم را از خاک ولی نسل او از نطفه می داند: (کهف، 37)، (حج، 5)، (فاطر، 11)، ... .

نکته:

نظریه داروین در باره این نسل آدم نیست بلکه ناظر به ابتدای پیدایش موجودات زنده است لذا منافاتی ندارد که ما این نسل از انسان ها را از آدم علیه السلام بدانیم.

قران تکامل را تایید می کند. آدم نیز همانند عیسی از مادر و بدون پدر متولد شده است و اصلا و البته به نظر بنده فلسفه خلقت عیسی همین است که ما متاخرین بدانیم که آدم نیز این گونه خلق شده است.

[="Tahoma"]

موحد;579460 نوشت:
قران تکامل را تایید می کند. آدم نیز همانند عیسی از مادر و بدون پدر متولد شده است و اصلا و البته به نظر بنده فلسفه خلقت عیسی همین است که ما متاخرین بدانیم که آدم نیز این گونه خلق شده است.

با سلام و درود

کمترین انتظار این است که برای ادعایتان دلیل بیاورید و آن را اثبات کنید.

امیدوارم برای اثبات ادعای خلقت و تولد آدم از مادر، دلیل علمی و محکمی داشته باشید.

سلام
اول از همه پرچم سفید بلند کنم.و تا میتونم به زبان خودمونی می نویسم چون زمینه مطالعمون متفاوته سوء تفاتهم پیش نیاد.
فقط از دید یک زیست شناس مطالبی رو عنوان می کنم اگرم نا درست بود (ببخشید) بلاخره زمینه تحصیلی ما متفاوته.

میقات;578007 نوشت:
ـ برخی آیات قرآن در رابطه با اثبات نظریه تکامل، مورد استفاده قرار گرفته است؛ از جمله:

«وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ء»؛ و هر چيز زنده ‏اى را از آب قرار داديم‏. (انبیاء، 30)

«وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ»؛ و خداوند هر جنبنده‏ اى را از آبى آفريد گروهى از آنها بر شكم خود راه مى‏ روند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه مى‏ روند خداوند هر چه را بخواهد مى‏ آفريند. (نور، 45)

«وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدينَ»؛ ما شما را آفريديم سپس صورت بندى كرديم بعد به فرشتگان گفتيم: «براى آدم خضوع كنيد!» آنها همه سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود. (اعراف، 11)


کاملا درسته.آغاز خلقت از آب و دریا بوده وزمانی حیات واقعا معنا یافت که اولین موجودات تک سلولی آبی توانستن ویژگی خودشونو به نسل بعد انتقال بدن(از طریق تقسیم شدن)
یه مسئله مهم:یسری عزیزان(البته من اینطور حس کردم) نظر جالبی دارن:مثلا میگن خداوند نهنگ رو خلق کرد و به اون گفت باش پس شد (به زبان خودمونی در آسمون باز شد و نهنگی افتاد وسط آبها).....اما به نظر زیست شناس وقتی خداوند گفت باش عظمت خلقت بیشتر و منطقی تره»»» چون نهنگ اجدادی داشته شبیه کفتاران امروزی....ایا این نشون قدرت خدا نیست که از همچین موجودی نهنگ رو تکامل داده ..خداوندی که گفت باش واینگونه شد.

واینکه قبل از ما انسان هایی(انسان نما) بودن بیشتر با خصوصیات حیوانی که منقرض شدن ..... انسان نئاندرتال تکامل یافته از نخستی ها......(شایدم همون نسناس خودمون باش که کم وبیش ازشون روایت داریم)
مسئله دیگه: تولد حضرت عیسی (ع) نتیجه بکر زایی(تنها از یک والد) هست....در انسان_مار_زنبور و.... در جنس ماده اتفاق می افته.....کرمزوم های مادری یک نسخه جدید ساخته و تخمک را بارور می کنند و نوزاد متولد شده حتما(99%) مذکر خواهد بود.
و به خواست خداوند حضرت مریم(ع) صاحب فرزندی شده اینم از شگفتی خلقت خدا در بدن انسانهاست.
در حیوانات(معمولا بجز انسان)وقتی گونه ای در معرض خطر انقراض باشه و برای سالهای طولانی جنس مخالف هم نباشه این عمل مانع انقراض خواهد شد.

خلقت انسان(اشرف مخلوقات) از گل: اثباتش همه عناصر خاکی در بدن انسان موجوده و کاملا به خاک برمیگرده.خلقت اشرف مخلوقات ویژه بوده و من در این زمینه دانشی ندارم که بخام مطلبی عنوان کنم.فقط نظرم اینه که خدا وقتی انسان رو آفرید اونو در زنجیره دنیا(تکامل) قرار داد تا تآمل کنه و بدونه هدف اصلی روحشه!نه جسمش که متاسفانه جسمو تحویل گرفتن وبه هر جونوری نسبتش میدن............منظورم اینه که خدا امتحانشو وافعی واقعی جلوه داده .

برای شناخت خدا فقط کافیه سری به فقط یک سلول بدن موجودات بزنی چنان عظمت و دقتی درونش داره و دستگاههایی هست که آدمو متحیر می کنه.
پیشنهاد:زیست سلولی ملکولی لودیش.

اینم یکسری مطلب دانستنی از بدن انسانها.(بازم میگم بنظرم خدواند آفرینش و ورود انسان ب زمین رو در وسط زنجیره قرار داده تا سنجش حقیقی باشه...بهرحال یسری پی می برند که خلقت انسان متفاوت بوده ویسری.....)
[=Courier New]
13عضو بدن که استفاده ای ندارند.

1. ماهیچه سابکلاویوس:
ماهیچه کوچکی است که شانه را به اولین دنده وصل میکند. این ماهیچه فقط در صورتی مفید بود که انسانها روی چهار دست و پا راه میرفتند. بعضی از افراد یکی و بعضی دیگر دو تا از این ماهیچه دارند. تعدادی نیز فاقد این ماهیچه هستند.
.
2. آپاندیس:
این عضو به انسانهای اولیه در هضم گیاهان کمک میکرد. امروزه هر سال سیصد هزار آمریکایی آپاندیس خود را عمل میکنند (برمیدارند).
.
3. مجراهای شیر در مردان
نیازی به توضیح نیست! شاید استثناء وجود داشته باشد و بعضی مردان هم شیرده باشند.
.
4. دندانهای عقل:
این دندانها به انسانهای اولیه که مقدار زیادی از گیاهان تغذیه میکردند در جویدن غذا کمک میکردند. امروزه فقط 5 درصد جمعیت دندانهای عقل سالمی دارند.
.
5. ماهیچه های گوش بیرونی:
سه ماهیچه که به انسانهای اولیه اجازه میداد تا گوشهای خود را (مانند سگ و گربه) تکان دهند.
.
6. دنده گردن: دندههای کوچکی است که در یک درصد از انسانها مشاهده میشود و میتواند باعث مشکلات عصبی یا سرخرگی شود. این دندهها باقیمانده عصر خزندگی در انسان هستند.
.
7. مژه سوم:
پرندگان از این مژه برای حفاظت از چشم و پاک کردن گرد و غبار استفاده میکنند. انسانها قسمت کوچکی از این مژه را در داخل گوشه چشم خود دارند.
.
8. ماهیچه پالماریس: ماهیچه درازی است که از آرنج تا مچ کشیده شده. از این ماهیچه برای آویزان شدن و بالا رفتن استفاده میشده است. یازده درصد انسانها فاقد این ماهیچه هستند.
.
9. مو: (البته این مورد در زنان استثناء است!) درحالی که ابروها از ریزش عرق جلوگیری میکنند و یا اینکه موی صورت مردان ممکن است برای زنان جذاب باشد اکثر موهای بدن انسان هیچ کار خاصی انجام نمیدهند.
.
10. بلند کننده موی بدن:
حیوانات با استفاده از این ماهیچه موهای خود را به منظور بیشتر گرم شدن یا ترساندن حیوانات دیگر پف میکنند. با کمک همین ماهیچه است که مو بر تن ما سیخ میشود!
.
11. ماهیچه پالانتاریس:
این ماهیچه پا به میمونها کمک میکند تا بتوانند با پای خود چنگ بزنند. 9 درصد از انسانها فاقد این ماهیچه هستند.
.
12. استخوان COCCYX: کنترل کننده دم حیوانات . حیوانات از دم برای تعادل یا ارتباط استفاده میکنند. خارج کردن این استخوان از بدن هیچ مشکلی برای سلامتی ایجاد نمیکند.
.
13. سیزدهمین دنده: این دنده در گوریلها و شامپانزدهها وجود دارد ولی فقط هشت درصد انسانها دارای این دنده اضافی هستند.

منبع: مهندسی پزشکی مهندسی زندگی

Максин;579517 نوشت:
13عضو بدن که استفاده ای ندارند.

1. ماهیچه سابکلاویوس:
ماهیچه کوچکی است که شانه را به اولین دنده وصل میکند. این ماهیچه فقط در صورتی مفید بود که انسانها روی چهار دست و پا راه میرفتند. بعضی از افراد یکی و بعضی دیگر دو تا از این ماهیچه دارند. تعدادی نیز فاقد این ماهیچه هستند.
.
2. آپاندیس:
این عضو به انسانهای اولیه در هضم گیاهان کمک میکرد. امروزه هر سال سیصد هزار آمریکایی آپاندیس خود را عمل میکنند (برمیدارند).
.
3. مجراهای شیر در مردان
نیازی به توضیح نیست! شاید استثناء وجود داشته باشد و بعضی مردان هم شیرده باشند.
.
4. دندانهای عقل:
این دندانها به انسانهای اولیه که مقدار زیادی از گیاهان تغذیه میکردند در جویدن غذا کمک میکردند. امروزه فقط 5 درصد جمعیت دندانهای عقل سالمی دارند.
.
5. ماهیچه های گوش بیرونی:
سه ماهیچه که به انسانهای اولیه اجازه میداد تا گوشهای خود را (مانند سگ و گربه) تکان دهند.
.
6. دنده گردن: دندههای کوچکی است که در یک درصد از انسانها مشاهده میشود و میتواند باعث مشکلات عصبی یا سرخرگی شود. این دندهها باقیمانده عصر خزندگی در انسان هستند.
.
7. مژه سوم:
پرندگان از این مژه برای حفاظت از چشم و پاک کردن گرد و غبار استفاده میکنند. انسانها قسمت کوچکی از این مژه را در داخل گوشه چشم خود دارند.
.
8. ماهیچه پالماریس: ماهیچه درازی است که از آرنج تا مچ کشیده شده. از این ماهیچه برای آویزان شدن و بالا رفتن استفاده میشده است. یازده درصد انسانها فاقد این ماهیچه هستند.
.
9. مو: (البته این مورد در زنان استثناء است!) درحالی که ابروها از ریزش عرق جلوگیری میکنند و یا اینکه موی صورت مردان ممکن است برای زنان جذاب باشد اکثر موهای بدن انسان هیچ کار خاصی انجام نمیدهند.
.
10. بلند کننده موی بدن:
حیوانات با استفاده از این ماهیچه موهای خود را به منظور بیشتر گرم شدن یا ترساندن حیوانات دیگر پف میکنند. با کمک همین ماهیچه است که مو بر تن ما سیخ میشود!
.
11. ماهیچه پالانتاریس:
این ماهیچه پا به میمونها کمک میکند تا بتوانند با پای خود چنگ بزنند. 9 درصد از انسانها فاقد این ماهیچه هستند.
.
12. استخوان COCCYX: کنترل کننده دم حیوانات . حیوانات از دم برای تعادل یا ارتباط استفاده میکنند. خارج کردن این استخوان از بدن هیچ مشکلی برای سلامتی ایجاد نمیکند.
.
13. سیزدهمین دنده: این دنده در گوریلها و شامپانزدهها وجود دارد ولی فقط هشت درصد انسانها دارای این دنده اضافی هستند.

منبع: مهندسی پزشکی مهندسی زندگی

سلام
1-اگر فرض کنیم که این اندام ها واجزایی که شما فرمودید بی استفاده هستند واقعا در این زمان بی استفاده باشند باز هم دلیلی بر این نمیشود که قبلا آدم های اولیه از این اجزا استفاده میکردند و دلیلی بر تکامل نمیشود . صرفا میتوان احتمال داد که انسان های اولیه از انها به صورت کامل استفاده میکردند

2-اینکه ما به فایده اعضای بدن دست پیدا نکردیم دلیلی بر بی استفاده بودن آنها نمیشود .(به قول معلم علوم راهنماییمون علم جاده بی انتهاست اینکه راحت بگوییم این است و جز این نیست خصوصا در علوم تجربی یک قضاوت ظاهر بینانه است)

بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد موارد دیگر اطلاعی ندارم اما حقیر در سپتامبر همین سال مقاله ای مطالعه می کردم که به نقش احتمالی آپاندیس در مکانیسم های دفاعی اشاره داشت.

محمد132;579629 نوشت:
سلام
1-اگر فرض کنیم که این اندام ها واجزایی که شما فرمودید بی استفاده هستند واقعا در این زمان بی استفاده باشند باز هم دلیلی بر این نمیشود که قبلا آدم های اولیه از این اجزا استفاده میکردند و دلیلی بر تکامل نمیشود . صرفا میتوان احتمال داد که انسان های اولیه از انها به صورت کامل استفاده میکردند

2-اینکه ما به فایده اعضای بدن دست پیدا نکردیم دلیلی بر بی استفاده بودن آنها نمیشود .(به قول معلم علوم راهنماییمون علم جاده بی انتهاست اینکه راحت بگوییم این است و جز این نیست خصوصا در علوم تجربی یک قضاوت ظاهر بینانه است)


سلام منم این مواردو صرفا جهت دانستنی ها گذاشتم و اطلاعات این دانستنی تا اینجا بدست اومده ممکنه در آینده و با تحقیقات بیشتر عمل مفیدی برای این اعضا ذکر بشه و بلاخره این اطلاعات کنونی تغییر کنه.
خب نظر منم همینه.اینا رو خداوند گذاشته که زنجیره خلقت کامل باشن ینی از اول خلقت انسان از گل اونو به شیواه ای آفرید و نظم داد تا در پازل خلقتش قرار بگیره.وجود این اعضا ثابت کننده ارتباط انسان با موجودات قبل از خودش نیست.
...............................
خداوند انسان رو در بعد از آفرینش در پازل خلقتش قرار داد تا تفکر و تامل کنه.....ولی امروزه همه انسانو به زور به تکامل نسبت میدن....خو معلومه اگه خداوند مثلا اسنانو از نور خلق می کرد و میذاشت پیش موجودات خاکی زمین دیگه کاملا مشخص بود.

[="Tahoma"][="Navy"]

عقل و فطرت;575738 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
با مطالعات زیادی که از علوم زیست شناسی داشتم و آزمایشاتی که برای اثبات تکامل موجودات در آزمایشگاه ها انجام میدادند متوجه شدم که بهترین دلیل برای موجودات هستی و پدیده های طبیعت تکامل موجودات است.
از آنجایی که علم در حال پیشرفت هست و مطالب آیات قران کریم روز به روز با علم بشر گشوده تر می شوند من میخواهم این چند مورد و نظر استادان شیعه را در این مورد بدانم:
1.آیا قرآن با تکامل موجودات منافات دارد؟
2.خلقت انسان با گل چگونه است؟ یعنی حضرت آدم چگونه با گل خلق شد؟
3.آیا آدم نطفه ای در رحم مادری بود یا نه خداوند مجسمه ای گلی ساخت و در او فوت کرد و انسان خلق شد؟
علارقم تاپیک ها و بحث هایی که در مورد تکامل شد لطفاً پاسخ سوالات بالا را فقط با ایات قرآن کریم دهید.
تشکر از شما...

سلام
خلاصه نظر علمای شیعه در مورد تکامل را در ویکی پدیا هم می توانید ببینید
یا علیم[/]

Максин;579517 نوشت:
مسئله دیگه: تولد حضرت عیسی (ع) نتیجه بکر زایی(تنها از یک والد) هست....در انسان_مار_زنبور و.... در جنس ماده اتفاق می افته.....کرمزوم های مادری یک نسخه جدید ساخته و تخمک را بارور می کنند و نوزاد متولد شده حتما(99%) مذکر خواهد بود.

یا الله

اولا بکرزایی در هیچ انسانی رخ نمیده و این عمل مخصوص انسان ها نیست

دوما حتما نتیجه ی بکرزایی مذکر نیست،اگر حضرت مریم بکرزایی میکردند بچه اش مونث میشد،چون تخمک xx هستو هیچوقت نمیتونه یه زیگوت xy تولید کنه، یه حرف اشتباس که نتیجه بکرزایی مذکره

SeYEd MohAMad;579675 نوشت:
یا الله

اولا بکرزایی در هیچ انسانی رخ نمیده و این عمل مخصوص انسان ها نیست

دوما حتما نتیجه ی بکرزایی مذکر نیست،اگر حضرت مریم بکرزایی میکردند بچه اش مونث میشد،چون تخمک xx هستو هیچوقت نمیتونه یه زیگوت xy تولید کنه، یه حرف اشتباس که نتیجه بکرزایی مذکره


نخیر اگه ما داریم زنتیک پزشکی میخونیم .....بکرزایی در انسان هم رخ میده(زنتیک هزاره ج 2) . و همیشه هم فرزند مذکره.مگر اینکه در کراسینگ اوور اشتباهی رخ بده.یا درمضاعف شدن...... در واقع نوزاد مانند یک کلون از مادره و کاملا شبیه مادر

بكرزایی در مارها

بكرزایی یا تولید مثل یك جاندار ماده ،‌بدون انجام لقاح ، تاكنون در چند نوع متفاوت از خزندگان شامل مارمولك های خانواده Teiidae و جنس Lacerta از خانواده Lacertidae و مارهای خانواده Typhlopidae گزارش شده است. در تمام این موارد جمعیت های ایجاد شده توسط بكرزایی ، بطور كامل از افراد نر با ماهیت ژنتیكی یكسان (كلون) تشكیل یافته اند.

هنگامی كه دكتر David shiszar از دانشگاه كلورادو دریافت كه ماری از گونة Crotalus horridus كه در آزمایشگاه او نگهداری می شد و از زمان تولد با هیچ حیوان نری تماس نداشت، فرزندانی به دنیا آورده ، بسیار تعجب كرد. او و همكارانش متوجه شدند كه این زاده ها شامل یك بچة زنده ، دو بچة مرده و سه تخم بارور نشده هستند. نكته عجیب تر اینكه حیوان زنده و دو بچة مرده همگی نر بودند.( این اتفاق در ژانویه 1996 توسط دكتر Shiszar گزارش شد.

قبل از گزارش دكتر Shiszar ، تجربة‌ دیگری در دانشگاه آریزونا توسط دكتر Schuett مشاهده شده بود كه طی آن ماری از گونة Thamnophis elegans vagrans در حالی كه به مدت ده سال در آزمایشگاه و به دور از مارهای نر نگهداری شده بود، فرزندانی به دنیا آورد. دكتر Schuett از تكنیك انگشت نگاری DNA برای تعیین سهم DNA ی پدری در تشكیل این فرزندان استفاده كرد. نتایج نشان داد كه تمام DNA ی فرزندان از نوع مادری است. اما تمام DNA ی مادری در این فرزندان یافت نمی شود. لذا این یك بكرزایی واقعی بود كه جنس نر در آن هیچ دخالتی نداشت. از طرفی فقدان بخشی از DNA ی مادری همراه با این واقعیت كه تمام افراد نسل جدید را نرها تشكیل می دهند، باعث شد كه دكتر schuett معتقد شود این مورد، نوعی خاص از بكرزایی به نام بكرزایی اتومیكتیك Automictic Parthenogenesis (AP) است.

AP قبلاً در بوقلمون های اهلی و مرغ های خانگی گزارش شده بود و همیشه حاصل آن فرزندانی نر و دیپلوئید بودند.

اینجا رو دقت کنید»»»»
مثال:(ب زبان ساده) : یک مرغ خانگی به ویروس x مبتلا می کنیم این ویروس باعث از بین رفتن تخمدان مرغ خواهد شد و عفونت هم ایجاد می کنه.
پس از بین رفتن دستگاه داخلی مادر غلظت هورمونهای مادری به شدت افت می کنه و هورمونهای جنس مذکر فرصت بروز پیدا می کنند .تقریبا پس از بهبود مرغ.... دستگاه جنسی نر در بدنش تکامل پیدا می کندو در اثر این عفونت جنسیت تغییر پیدا می کنه و مرغ خانگی(خروس بعد از عفونت) قادر به تولید اسپرم خواهد بود .
این یه مثال از ژنتیک 2 هست ک پاس کردیم ب زبان خیلی ساده.متوجه شدید تغییرات تا این حد هم رخ میده.

موحد;579460 نوشت:
آدم نیز همانند عیسی از مادر و بدون پدر متولد شده است و اصلا و البته به نظر بنده فلسفه خلقت عیسی همین است که ما متاخرین بدانیم که آدم نیز این گونه خلق شده است.

«إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون‏»
مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنا بر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيّت او نيست.) (آل عمران، 59)

به ظاهر عبارت آیه دقت کنید! مثال حضرت عیسی را مانند حضرت آدم می داند، نه بر عکس. (این خیلی واضح و روشن است)

در صورت صحت ادعای شما، باید جای این دو در آیه جابجا باشد؛ در حالی که چنین نیست.

توجه به شأن نزول هم کافی است تا متوجه شویم که آیه شریفه پاسخی برای نصرانی های نجران است که بعلت متولد شدن حضرت عیسی بدون پدر، برای ایشان مقام الوهیت و خدایی قائل شدند.

قرآن می فرماید خلقت بدون پدر که جای تعجب ندارد و دلیل بر خدا بودن نیست؛ آدم که بدون پدر و مادر و از خاک آفریده شده است و الوهیت و خدایی ندارد؛ پس هر دو (آدم و عیسی) مخلوق و بنده خدا هستند.

Максин;579703 نوشت:
بكرزایی در مارها
بكرزایی یا تولید مثل یك جاندار ماده ،‌بدون انجام لقاح ، تاكنون در چند نوع متفاوت از خزندگان شامل مارمولك های خانواده Teiidae و جنس Lacerta از خانواده Lacertidae و مارهای خانواده Typhlopidae گزارش شده است. در تمام این موارد جمعیت های ایجاد شده توسط بكرزایی ، بطور كامل از افراد نر با ماهیت ژنتیكی یكسان (كلون) تشكیل یافته اند.
هنگامی كه دكتر David shiszar از دانشگاه كلورادو دریافت كه ماری از گونة Crotalus horridus كه در آزمایشگاه او نگهداری می شد و از زمان تولد با هیچ حیوان نری تماس نداشت، فرزندانی به دنیا آورده ، بسیار تعجب كرد. او و همكارانش متوجه شدند كه این زاده ها شامل یك بچة زنده ، دو بچة مرده و سه تخم بارور نشده هستند. نكته عجیب تر اینكه حیوان زنده و دو بچة مرده همگی نر بودند.( این اتفاق در ژانویه 1996 توسط دكتر Shiszar گزارش شد.

قبل از گزارش دكتر Shiszar ، تجربة‌ دیگری در دانشگاه آریزونا توسط دكتر Schuett مشاهده شده بود كه طی آن ماری از گونة Thamnophis elegans vagrans در حالی كه به مدت ده سال در آزمایشگاه و به دور از مارهای نر نگهداری شده بود، فرزندانی به دنیا آورد. دكتر Schuett از تكنیك انگشت نگاری DNA برای تعیین سهم DNA ی پدری در تشكیل این فرزندان استفاده كرد. نتایج نشان داد كه تمام DNA ی فرزندان از نوع مادری است. اما تمام DNA ی مادری در این فرزندان یافت نمی شود. لذا این یك بكرزایی واقعی بود كه جنس نر در آن هیچ دخالتی نداشت. از طرفی فقدان بخشی از DNA ی مادری همراه با این واقعیت كه تمام افراد نسل جدید را نرها تشكیل می دهند، باعث شد كه دكتر schuett معتقد شود این مورد، نوعی خاص از بكرزایی به نام بكرزایی اتومیكتیك Automictic Parthenogenesis (AP) است.
AP قبلاً در بوقلمون های اهلی و مرغ های خانگی گزارش شده بود و همیشه حاصل آن فرزندانی نر و دیپلوئید بودند.

یا الله

شما که پزشکی ژنتیک میخونی دیگه باید بدونی مرغ ها و مارهای ماده ZW هستند از راه بکر زایی احتمال بوجود اومدن جنس نر که ZZ هست وجود داره
اما تو انسان اینجوری نیست و از بکرزایی XX طبیعتا XY بوجود نمیاد. اگر نوزاد کلون از مادره که مونثه بحثی نداره،اگه هم بخواد بکرزایی صورت بگیره در انسان خب پسر نمیتونه حاصل شه،یا n کروموزومی هستند که جنسش جنس ماده است یا لقاح XX با XX هستش که هرصورتی میشه XX

SeYEd MohAMad;579740 نوشت:
شما که پزشکی ژنتیک میخونی دیگه باید بدونی مرغ ها و مارهای ماده ZW هستند از راه بکر زایی احتمال بوجود اومدن جنس نر که ZZ هست وجود داره
اما تو انسان اینجوری نیست و از بکرزایی XX طبیعتا XY بوجود نمیاد. اگر نوزاد کلون از مادره که مونثه بحثی نداره،اگه هم بخواد بکرزایی صورت بگیره در انسان خب پسر نمیتونه حاصل شه،یا n کروموزومی هستند که جنسش جنس ماده است یا لقاح XX با XX هستش که هرصورتی میشه XX

دوست خوبم درسته در یسری تعیین جنسیت بر عهده مادره ولی تغییرات کروموزومی و مسائل دیگش خیلی پیچیدست اینجا که نمیشه همچین حجم اطلاعاتی رو آورد.
در واقع اگر بکرزایی منجر به فرزند مونث بشه بی معنیه و بی دلیله بکرزایی وقتی معنا داره که مادر جنس مذکر تولید کنه.که برای بقای نسله.

Максин;579517 نوشت:
13عضو بدن که استفاده ای ندارند.

Максин;579517 نوشت:
9. مو: (البته این مورد در زنان استثناء است!) درحالی که ابروها از ریزش عرق جلوگیری میکنند و یا اینکه موی صورت مردان ممکن است برای زنان جذاب باشد اکثر موهای بدن انسان هیچ کار خاصی انجام نمیدهند.

[حكمت در رشد مو و ناخن‏]

تأمل كن و عبرت بگير در آفريدن مو و ناخن ها كه چون نمو مى‏ كنند و دراز مى‏ شوند و بسيار مى‏ شوند و بايد تخفيف داد به تدريج، پس به اين سبب آنها را بى‏ حس گردانيده كه از بريدن، الم نيابد و متأثر نشود، و اگر چنين نمى‏ بود آدمى ميان دو امر بد و ناملايم مردّد مى‏ شد يا آن كه مى‏ گذاشت كه دراز شوند و گران بودند بر او و اگر تخفيف مى‏ داد درد و الم مى‏ يافت.

مفضّل گفت: چرا حق تعالى چنان نيافريد اينها را كه بر يك اندازه باشند و بلند نشوند؟

حضرت فرمود كه: خدا را در بلند شدن و بريدن آنها نعمت‏ ها هست كه اكثر مردم قدر آن ها را ندانند و شكر خداى را بر آن ها نمى‏ كنند.
بدان كه دردهای بدن بيرون مى‏ رود به بيرون آمدن موها از مسامات آنها و به دراز شدن ناخنها از سر انگشتان و به اين سبب امر كرده‏ اند آدمى را به نوره ماليدن و سر تراشيدن و ناخن گرفتن در هر هفته تا مو و ناخن زودتر بلند شوند و به بيرون آمدن آن دردها از بدن بيرون رود، و چون بلند شوند و نبريدند ديرتر دراز مى‏ شوند و دردها و مواد آنها در بدن محتبس مى‏ شوند و باعث بيمارى‏ ها و علت‏ ها مى‏ گردند.
توحيد مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 85

شاید موارد دیگری هم در کتاب توحید مفضل موجود باشد

دانلود کتاب توحید مفضل(پاسخ های امام صادق علیه السلام درمورد شگفتی های آفرینش) در لینک زیر:
http://www.askdin.com/downloads.php?do=file&id=1661

یا علی

احمدمنتظرالمهدی;579755 نوشت:
[حكمت در رشد مو و ناخن‏]

تأمل كن و عبرت بگير در آفريدن مو و ناخن ها كه چون نمو مى‏ كنند و دراز مى‏ شوند و بسيار مى‏ شوند و بايد تخفيف داد به تدريج، پس به اين سبب آنها را بى‏ حس گردانيده كه از بريدن، الم نيابد و متأثر نشود، و اگر چنين نمى‏ بود آدمى ميان دو امر بد و ناملايم مردّد مى‏ شد يا آن كه مى‏ گذاشت كه دراز شوند و گران بودند بر او و اگر تخفيف مى‏ داد درد و الم مى‏ يافت.

مفضّل گفت: چرا حق تعالى چنان نيافريد اينها را كه بر يك اندازه باشند و بلند نشوند؟

حضرت فرمود كه: خدا را در بلند شدن و بريدن آنها نعمت‏ ها هست كه اكثر مردم قدر آن ها را ندانند و شكر خداى را بر آن ها نمى‏ كنند.
بدان كه دردهای بدن بيرون مى‏ رود به بيرون آمدن موها از مسامات آنها و به دراز شدن ناخنها از سر انگشتان و به اين سبب امر كرده‏ اند آدمى را به نوره ماليدن و سر تراشيدن و ناخن گرفتن در هر هفته تا مو و ناخن زودتر بلند شوند و به بيرون آمدن آن دردها از بدن بيرون رود، و چون بلند شوند و نبريدند ديرتر دراز مى‏ شوند و دردها و مواد آنها در بدن محتبس مى‏ شوند و باعث بيمارى‏ ها و علت‏ ها مى‏ گردند.
توحيد مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 85

شاید موارد دیگری هم در کتاب توحید مفضل موجود باشد

دانلود کتاب توحید مفضل(پاسخ های امام صادق علیه السلام درمورد شگفتی های آفرینش) در لینک زیر:
http://www.askdin.com/downloads.php?do=file&id=1661

یا علی


سلام دوستان من این مطالب رو برای تایید پستم نذاشتم فقط گفتم به صورت دانستنی یسری مطلب هست شاید براتون جالب باشه و ممکنه تغییر کنه (:
از بابت کتاب هم خیلی ممنون.:Gol::Gol:

جناب میقات

الأنبياء : 91 وَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمينَ‏
التحريم : 12 وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتين‏

در یکی از آیات بانو مریم مونث در نظر گرفته شده است و در یکی دیگر مذکر. چرا؟

النحل : 66 وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في‏ بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبين‏
المؤمنون : 21 وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في‏ بُطُونِها وَ لَكُمْ فيها مَنافِعُ كَثيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُون‏

در یکی از آیات انعام مونث در نظر گرفته شده است و در یکی دیگر مذکر. چرا؟

الشورى : 11 فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّميعُ الْبَصير

چرا حضرت الله تنها از انسانها و انعام ( شتر و گاو و گوسفند و بز ) برای خودشان زوج قرار داده است؟

پاسخ به این پرسش باعث مکشوف شدن راز خلقت آدم ( انسانهای اولیه ) خواهد شد.

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

میقات;579726 نوشت:
«إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون‏»
مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنا بر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيّت او نيست.) (آل عمران، 59)

به ظاهر عبارت آیه دقت کنید! مثال حضرت عیسی را مانند حضرت آدم می داند، نه بر عکس. (این خیلی واضح و روشن است)

در صورت صحت ادعای شما، باید جای این دو در آیه جابجا باشد؛ در حالی که چنین نیست.

اینکه مثال خلقت عیسی در نزد خدا همچون ادم است کفایت میکند که خلقت عیسی هم مانند آدم از خاک بوده است که در ادامه ی آیه ذکر شده... وگرنه خداوند نیازی نداشته که مثال ادم را در آیه بیاورد میتوانست بگوید مانند شما از خاک خلق شده ولی بدون پدر و کن فیکون شده و نطفه ایجاد شده.... شما خودتان توضیح دهید چگونه است که عیسی هم مانند ادم از خاک خلق شده خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ولی عیسی نطفه بوده و ادم نه؟ شما چه دلیلی میتوانید ارائه کنید که ادم چگونه خلق شده؟
ضمن اینکه خداوند هیچکجا اشاره به خلقت ادم به نوعی دیگری نکرده... بلکه خداوند اشاره میکند که انسان را از گل خلق کرد و انسان را از نطفه خلق کرد مگر اینکه شما ادم را از قاعده ی انسان خارج کنید!!!

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ (15 | الحجر - 26)
ما انسان را از گِل خشکیده‌ای (همچون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم!
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ (23 | المؤمنون - 12)
و ما انسان را از عصاره‌ای از گِل آفریدیم؛
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ (32 | السجدة - 7)
او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید؛ و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد؛
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ (55 | الرحمن - 14)
انسان را از گِل خشکیده‌ای همچون سفال آفرید،

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (16 | النحل - 4)
انسان را از نطفه بی‌ارزشی آفرید؛ و سرانجام (او موجودی فصیح، و) مدافع آشکار از خویشتن گردید!
أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (36 | يس - 77)
آیا انسان نمی‌داند که ما او را از نطفه‌ای بی‌ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا (76 | الإنسان - 2)
ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را می‌آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!

خیلی واضح است بنظرم.

[="Tahoma"]

موحد;579792 نوشت:
جناب میقات

الأنبياء : 91 وَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمينَ‏
التحريم : 12 وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتين‏

در یکی از آیات بانو مریم مونث در نظر گرفته شده است و در یکی دیگر مذکر. چرا؟

با سلام و درود

در آیه اول به صورت مجمل بیان شده و اشاره کلی به نفس حضرت مریم است؛ ولی در آیه دوم، تصریح کرده و اشاره به "فرج" دارد لذا ضمیر به صورت مذکر آمده است.(الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن، ج ‏28، ص 453)

نقل قول:

النحل : 66 وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في‏ بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبين‏
المؤمنون : 21 وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في‏ بُطُونِها وَ لَكُمْ فيها مَنافِعُ كَثيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُون‏

در یکی از آیات انعام مونث در نظر گرفته شده است و در یکی دیگر مذکر. چرا؟


كلمه «أنعام» آن جا كه مذكر حساب شده (نحل، 66)، به عنوان اسم مفرد به معناى جمع به كار رفته است، [در کلام عرب هم شاهد دارد]؛ و آن جا كه ضمير انعام مؤنّث آورده شده (مومنون، 21) به اين دليل است كه آن جمع مكسّر "نعم" گرفته شده است. (تفسير جوامع الجامع، ج ‏2، ص 295)

به بیان دیگر، در آیه اول، با توجه به لفظ انعام، ضمیر را مذکر آورده، و در آیه دوم، با توجه به معنا، ضمیر مؤنث آورده است. (تفسير كنز الدقائق، ج ‏7، ص 226)

نقل قول:
الشورى : 11 فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّميعُ الْبَصير

چرا حضرت الله تنها از انسانها و انعام ( شتر و گاو و گوسفند و بز )
برای خودشان زوج قرار داده است؟

شاید چون برای مخاطب، تناسل و تکثیر در حیوانات بیشتر مأنوس و مفهوم بوده، زوجیت حیوانات را هم متذکر شده است، کما این که در برخی آیات به تفصیل بیشتری در خصوص حیوانات پرداخته:

«وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً ... ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ ... وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ ...»؛ (او كسى است كه) از چهارپايان، براى شما حيوانات باربر، و حيوانات كوچك (براى منافع ديگر) آفريد؛ ... هشت جفت از چهارپايان (براى شما) آفريد، از ميش دو تا [یک جفت]، و از بز دو تا [یک جفت] ... و از شتر دو تا [يک جفت]، و از گاو دو تا [يک جفت] ... .(انعام، 142-144)

و الا آیات دیگری داریم که زوجیت کل موجودات را مطرح می کنند، مانند (ذاریات، 49).

و اما دو خطاب مستقل شاید به این جهت است که خداوند به خاطر حفظ مقام والای انسان، نخواسته انسان را با چهارپايان در يک خطاب جمع كند، کما این که در «يذرؤكم» تنها به انسانها خطاب كرده است، تا حكم بقيه نيز به تبع انسان ها روشن شود.(ر.ک: تفسير نمونه، ج ‏20، ص 366؛ تفسير آسان، ج ‏17، ص 394)

نقل قول:
پاسخ به این پرسش باعث مکشوف شدن راز خلقت آدم ( انسانهای اولیه ) خواهد شد.

در خدمتم تا استدلال های علمی و قرآنی شما بزرگوار را بخوانم.

[="Tahoma"]

عقل و فطرت;579939 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

اینکه مثال خلقت عیسی در نزد خدا همچون ادم است کفایت میکند که خلقت عیسی هم مانند آدم از خاک بوده است که در ادامه ی آیه ذکر شده... وگرنه خداوند نیازی نداشته که مثال ادم را در آیه بیاورد میتوانست بگوید مانند شما از خاک خلق شده ولی بدون پدر و کن فیکون شده و نطفه ایجاد شده.... شما خودتان توضیح دهید چگونه است که عیسی هم مانند ادم از خاک خلق شده خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ولی عیسی نطفه بوده و ادم نه؟ شما چه دلیلی میتوانید ارائه کنید که ادم چگونه خلق شده؟
ضمن اینکه خداوند هیچکجا اشاره به خلقت ادم به نوعی دیگری نکرده... بلکه خداوند اشاره میکند که انسان را از گل خلق کرد و انسان را از نطفه خلق کرد مگر اینکه شما ادم را از قاعده ی انسان خارج کنید!!!

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ (15 | الحجر - 26)
ما انسان را از گِل خشکیده‌ای (همچون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم!
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ (23 | المؤمنون - 12)
و ما انسان را از عصاره‌ای از گِل آفریدیم؛
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ (32 | السجدة - 7)
او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید؛ و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد؛
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ (55 | الرحمن - 14)
انسان را از گِل خشکیده‌ای همچون سفال آفرید،

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (16 | النحل - 4)
انسان را از نطفه بی‌ارزشی آفرید؛ و سرانجام (او موجودی فصیح، و) مدافع آشکار از خویشتن گردید!
أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ (36 | يس - 77)
آیا انسان نمی‌داند که ما او را از نطفه‌ای بی‌ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه آشکار (با ما) برخاست!
إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا (76 | الإنسان - 2)
ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم، و او را می‌آزماییم؛ (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم!

خیلی واضح است بنظرم.

با سلام و درود

چند نکته عرض می شود:

1. خیر؛ این گونه که شما می فرمایید نیست؛ زیرا در تشبیه باید به وجه شبه، توجه داشت و نمی توان بیش از آن را داخل دانست و به متکلم نسبت داد.

با توجه به سیاق آیات قبل و بعد، سخن بر روی الوهیت عیسی به خاطر بدون پدر متولد شدنش است، لذا خداوند در ابطال استدلال آن ها به آدم مثال می زند که از خاک آفریده شده و بدون پدر و مادر بوده است، با این که او نیز مخلوق خداوند محسوب می شود؛ پس دلیلی ندارد نصاری عیسی را از این جهت، خدا بدانند.

لذا جهت و حیث تشبیه، تولد غیر متعارف است زیرا همین تولد بدون پدر برای عیسی است که نصاری منحرف شده و او را خدا می دانند، و خداوند برای آن ها مورد بزرگتری را مثال می زند که بدانید آدم با این که بدون پدر و مادر و از خاک متولد شده، باز هم مخلوق است، پس عیسی به طریق اولی مخلوق است.

2. توجه داشته باشید که حضرت عیسی از خاک آفریده نشده بلکه از مادر زاییده شده است، این تصریح قرآن است که مریم سلام الله علیها، عیسی را باردار شد:

«فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا»؛ سرانجام (مريم) به او باردار شد و او را به نقطه دور دستى برد (و خلوت گزيد). (مریم، 22)

بنابر این، وجه شباهت آدم و عیسی در خلقت از خاک نیست، بلکه تعبیر خلقت از خاک برای آدم، خلقت بدون پدر و مادر است. لذا تعبیر از خاک، یعنی هیچ والدینی نداشته ولی عیسی مادر دارد، پس همان طور که آدم با این حال، مخلوق است، عیسی به طریق اولی مخلوق است.

جهت این که تشبیه به خلقت از خاک، منظور نیست و آیه نمی خواهد خلقت عیسی را مانند آدم از خاک بداند، آیاتی است که تصریح دارد که عیسی از مریم به دنیا آمده و مریم باردار شده است.

3. روشن است که تکثیر و ادامه نسل انسان از نطفه است و از طرفی خداوند خلقت آدم را از خاک می داند. پس جمع این آیات این است که آفرینش آدم و حوا، از خاک بوده ولی تکثیر نسل و ادامه نسل آدم، از طریق نطفه بوده است.

لذا لازم نیست آدم را از انسان بودن خارج کنیم و یا تولد همه انسان ها را از خاک بدانیم، بلکه با تفاوت در آفرینش اولین انسان با سایر انسان ها، هر کدام از آیات، معنای خودش را پیدا می کند.

همه انسان ها فرزندان آدم و حوا هستند و در قرآن هم به انسان ها خطاب «يا بَني‏ آدَم‏» می شود و آدم و حوا، پدر و مادر انسان ها نامیده می شوند: «يا بَني‏ آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّة»(اعراف، 27)

بنابر این، نسل انسان امروزی از آدم و حوا است، ولی نوع تولد و آفرینش آن ها متفاوت است. آدم و حوا از خاک و بدون پدر و مادر آفریده شده اند ولی سایر انسان ها از نطفه و از پدر و مادر زاده شده اند. که البته حضرت عیسی به عنوان معجزه الهی، استثناء شده است.

[="Tahoma"]

موحد;579460 نوشت:

آدم نیز همانند عیسی از مادر و بدون پدر متولد شده است

در نهج البلاغه در باره آفرینش آدم عليه السلام این گونه آمده است:

«ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ اَلْأَرْضِ وَ سَهْلِهَا وَ عَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ وَ لاَطَهَا بِالْبَلَّةِ حَتَّى لَزَبَتْ فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذَاتَ أَحْنَاءٍ وَ وُصُولٍ وَ أَعْضَاءٍ وَ فُصُولٍ أَجْمَدَهَا حَتَّى اِسْتَمْسَكَتْ وَ أَصْلَدَهَا حَتَّى صَلْصَلَتْ لِوَقْتٍ مَعْدُودٍ وَ أَمَدٍ مَعْلُومٍ ثُمَّ نَفَخَ فِيهَا مِنْ رُوحِهِ فَمَثُلَتْ إِنْسَاناً...»

سپس خداوند بزرگ، خاكى از قسمت هاى گوناگون زمين، از قسمتهاى سخت و نرم، شور و شيرين، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد، كه از آن، اندامى شايسته، و عضوهايى جدا و به يكديگر پيوسته آفريد، آن را خشكانيد تا محكم شد، خشكاندن را ادامه داد تا سخت شد، و تا زمانى معين، و سرانجامى مشخص، اندام انسان كامل گرديد، آنگاه از روحى كه آفريد در آن دميد تا به صورت انسانى زنده درآمد. (نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 1)

جناب میقات

1. آل‏ عمران : 59 إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون‏

این آیه تنها آیه ای در قران است که خلقت آدم به تراب نسبت داده شده است. در آیات دیگر خداوند می فرمایند که بشر و انسان و نه آدم از تراب خلق شده اند. در این آیه خداوند می فرمایند که این تنها آدم نیست که از تراب خلق شده است بلکه عیسی نیز از تراب خلق شده است و احتمالا منظور این است که مردم بر اساس دست نوشته های بشری تورات تصور نکنند که اول مجسمه آدم از گل درست شده و سپس بر این مجسمه دمیده شده است تا آدم حیات یابد. واژه مثل در این آیه به معنای مثل زدن برای تسهیل فهم نیست بلکه خداوند می فرمایند که حکایت خلقت عیسی مشابه خلقت آدم است.

2. ما بر این باوریم که از میان کتابهای آسمانی تنها قران از گزند تحریف مصون مانده است و اینکه کتابهای تورات و انجیل آمیزه ای از کلام الله و بشر است و از این رو افسانه های این دو کتاب نباید همانند آیات قران تلقی شود. مفسرین قرانی تورات گرا در خصوص خلقت انسان به هر رطب و یابسی دست یازیده اند تا افسانه های تورات را منطبق با متن قران جلوه دهند از جمله :
آورده اید که : " در آیه اول به صورت مجمل بیان شده و اشاره کلی به نفس حضرت مریم است؛ ولی در آیه دوم، تصریح کرده و اشاره به "فرج" دارد لذا ضمیر به صورت مذکر آمده است.(الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن، ج ‏28، ص 453) "
مفسر این ادعا را در خصوص دو آیه زیر کرده است:
الأنبياء : 91 وَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمينَ‏
التحريم : 12 وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتين‏
بر خلاف نظر مفسر در هر دو آیه به فرج بانو مریم اشاره شده است و اصلا ابتدای هر دو آیه همانند است الا اینکه در یکی ضمیر و در دیگری نام بانو مریم ذکر شده است. در یک آیه فرج مونث است و در دیگری مذکر. ضمنا آیات مربوط به انعام نیز به همین منوال مورد تحریف معنایی قرار گرفته است.

3. در قران نامی از حوا برده نشده است ولی در احادیث وارد شده توسط کعب الاحبارها چرا؟

4. انعام ( شتر و گاو و گوسفند و بز ) موجوداتی فرازمینی هستند که برای انسان شدن میمونها به این کره خاکی نازل شده اند ( وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ ). انعام از ریشه نعمت است.

[="Tahoma"]

موحد;583615 نوشت:
جناب میقات

1. آل‏ عمران : 59 إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون‏

این آیه تنها آیه ای در قران است که خلقت آدم به تراب نسبت داده شده است. در آیات دیگر خداوند می فرمایند که بشر و انسان و نه آدم از تراب خلق شده اند. در این آیه خداوند می فرمایند که این تنها آدم نیست که از تراب خلق شده است بلکه عیسی نیز از تراب خلق شده است و احتمالا منظور این است که مردم بر اساس دست نوشته های بشری تورات تصور نکنند که اول مجسمه آدم از گل درست شده و سپس بر این مجسمه دمیده شده است تا آدم حیات یابد. واژه مثل در این آیه به معنای مثل زدن برای تسهیل فهم نیست بلکه خداوند می فرمایند که حکایت خلقت عیسی مشابه خلقت آدم است.

2. ما بر این باوریم که از میان کتابهای آسمانی تنها قران از گزند تحریف مصون مانده است و اینکه کتابهای تورات و انجیل آمیزه ای از کلام الله و بشر است و از این رو افسانه های این دو کتاب نباید همانند آیات قران تلقی شود. مفسرین قرانی تورات گرا در خصوص خلقت انسان به هر رطب و یابسی دست یازیده اند تا افسانه های تورات را منطبق با متن قران جلوه دهند از جمله :
آورده اید که : " در آیه اول به صورت مجمل بیان شده و اشاره کلی به نفس حضرت مریم است؛ ولی در آیه دوم، تصریح کرده و اشاره به "فرج" دارد لذا ضمیر به صورت مذکر آمده است.(الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن، ج ‏28، ص 453) "
مفسر این ادعا را در خصوص دو آیه زیر کرده است:
الأنبياء : 91 وَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمينَ‏
التحريم : 12 وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتين‏
بر خلاف نظر مفسر در هر دو آیه به فرج بانو مریم اشاره شده است و اصلا ابتدای هر دو آیه همانند است الا اینکه در یکی ضمیر و در دیگری نام بانو مریم ذکر شده است. در یک آیه فرج مونث است و در دیگری مذکر. ضمنا آیات مربوط به انعام نیز به همین منوال مورد تحریف معنایی قرار گرفته است.

3. در قران نامی از حوا برده نشده است ولی در احادیث وارد شده توسط کعب الاحبارها چرا؟

4. انعام ( شتر و گاو و گوسفند و بز ) موجوداتی فرازمینی هستند که برای انسان شدن میمونها به این کره خاکی نازل شده اند ( وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ ). انعام از ریشه نعمت است.

با سلام و درود

1. آیات ذیل اشاره به آدم و خلقت او از خاک و گِل است:

«قالَ ما مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ»؛ (خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام كه به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنى؟» گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفريده ‏اى و او را از گل!» (اعراف، 12)

«الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ»؛ او همان كسى است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد. (صافات، 7)

«إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ»؛ و به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشرى را از گل مى ‏آفرينم! (ص، 71)

«وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طينا»؛ (به ياد آوريد) زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند، جز ابليس كه گفت: «آيا براى كسى سجده كنم كه او را از خاك آفريده ‏اى؟!» (سراء، 61)

این آیات، خلقت آدم را بدون پدر و مادر و از خاک می داند. لذا نمی توانید خلقت آدم را به حضرت عیسی تشبیه کرده و تولد او را از مادر بدانید. این با آیات قرآن کاملا ناسازگار است.

2. بیان نظرات تفسیری به صورت احتمال و نه قطعیت، تحریف معنوی محسوب نمی شود.

3. نام حواء، ارتباطی با موضوع سخن ما ندارد و البته روایات معتبر و موثق بسیاری داریم که این نام را تایید می کند. نمی توان همه روایات را جعلی دانست.

4. به اثبات و اقامه دلیل نیاز دارد.

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
استاد میقات عزیز در نظر داشته باشید که همه ی ما طبق ایات قران از طین و تراب خلق شده ایم و این فقط اختصاص به ادم ندارد و ایه ی مورد نظر که در مورد عیسی و آدم است به همین مساله اشاره دارد که همه ی ما از گل و تراب و نطفه خلق شده ایم.

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ (30 | الروم - 20)
از نشانه‌های او این است که شما را از خاک آفرید، سپس بناگاه انسانهایی شدید و در روی زمین گسترش یافتید!

وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا ۚ وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ ۚ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (35 | فاطر - 11)
خداوند شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفه‌ای؛ سپس شما را بصورت زوجهایی قرار داد؛ هیچ جنس ماده‌ای باردار نمی‌شود و وضع حمل نمی‌کند مگر به علم او، و هیچ کس عمر طولانی نمی‌کند، یا از عمرش کاسته نمی‌شود مگر اینکه در کتاب (علم خداوند) ثبت است؛ اینها همه برای خداوند آسان است.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا ۚ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّىٰ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (40 | غافر - 67)
او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلی (از شکم مادر) بیرون می‌فرستد، بعد به مرحله کمال قوّت خود می‌رسید، و بعد از آن پیر می‌شوید و (در این میان) گروهی از شما پیش از رسیدن به این مرحله می‌میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود می‌رسید؛ و شاید تعقّل کنید!

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَىٰ أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ۖ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ (6 | الأنعام - 2)
او کسی است که شما را از گل آفرید؛ سپس مدتی مقرّر داشت؛ و اجل حتمی نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با این همه، شما تردید می‌کنید!

[="Tahoma"]

عقل و فطرت;584670 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
استاد میقات عزیز در نظر داشته باشید که همه ی ما طبق ایات قران از طین و تراب خلق شده ایم و این فقط اختصاص به ادم ندارد و ایه ی مورد نظر که در مورد عیسی و آدم است به همین مساله اشاره دارد که همه ی ما از گل و تراب و نطفه خلق شده ایم.

با سلام و درود

بله، ولی باواسطه و بی واسطه دارد.

آدم و همسرش، بدون واسطه و مستقیما از خاک آفریده شده اند ولی سایر انسان ها، با واسطه، از خاک آفریده شده اند.

لذا تنها انسانی که خلقتش از خاک است، آدم و همسرش است، و سایر انسان ها خلقتشان مستقیما از خاک نیست.

حضرت عیسی علیه السلام هم خلقتش از خاک، مستقیما (مانند آدم) نیست. آن تشبیه هم از جهت خلقت بدون پدر است، که قبلا مطالبی عرض کرده ام.

میقات;584704 نوشت:

با سلام و درود

بله، ولی باواسطه و بی واسطه دارد.

آدم و همسرش، بدون واسطه و مستقیما از خاک آفریده شده اند ولی سایر انسان ها، با واسطه، از خاک آفریده شده اند.

لذا تنها انسانی که خلقتش از خاک است، آدم و همسرش است، و سایر انسان ها خلقتشان مستقیما از خاک نیست.

حضرت عیسی علیه السلام هم خلقتش از خاک، مستقیما (مانند آدم) نیست. آن تشبیه هم از جهت خلقت بدون پدر است، که قبلا مطالبی عرض کرده ام.

با سلام سوالی که از این بحثا واسم پیش اومده اینه که اولا اگه در جایی از قران نظریه خلقت استنباط میشه و در جایی دیگه نظریه تکامل، این تناقص نیست!؟ از طرفی بحث خاک که شده، خب انسان برای ساخت مواد مورد نیاز بدنش باید از مواد موجود در محیط کمک میگرفته که باعث میشه ترکیبات خاکی داشته باشه که خاکی بودن انسانو هم میشه ازش استنباط کرد!(تو زیست شناسی اینطور میگن که مثلا ماده مورد نیاز موجود xـه و تو محیط تموم میشه و موجوداتی که میتونن z رو به x تبدیل فقط زنده میمونن و نسلو تغییر میدن!) ولی همونطور که چون خودرو با سوخت کار میکنه و داخلشم سوخت هست نمیشه گفت خودرو از سوخت ساخته شده، اینم همینطوره!
فک نمیکنم که خدا بیاد بزاره تا موجودات تکامل پیدا کنن و بعد انسان اولیه رو ببینه و از روش آدم و حوا رو خلق کنه!! و از طرفی بعضی باکتریهای مفید درون بدن هستن که وجودشان برای ما لازمه!! این چطور توجیه میشه!؟ و همینطور گفته شده که انعام(گاو و شتر و...) برای انسان خلق شده در حالی که خیلی پیش از انسان حضور داشتن! رفع شبه ها بعضی وقتا شبه های بیشتری بوجود میاره واقعا!:khandeh!:

[="Tahoma"]

Masood11;584746 نوشت:
با سلام سوالی که از این بحثا واسم پیش اومده اینه که اولا اگه در جایی از قران نظریه خلقت استنباط میشه و در جایی دیگه نظریه تکامل، این تناقص نیست!؟ از طرفی بحث خاک که شده، خب انسان برای ساخت مواد مورد نیاز بدنش باید از مواد موجود در محیط کمک میگرفته که باعث میشه ترکیبات خاکی داشته باشه که خاکی بودن انسانو هم میشه ازش استنباط کرد!(تو زیست شناسی اینطور میگن که مثلا ماده مورد نیاز موجود xـه و تو محیط تموم میشه و موجوداتی که میتونن z رو به x تبدیل فقط زنده میمونن و نسلو تغییر میدن!) ولی همونطور که چون خودرو با سوخت کار میکنه و داخلشم سوخت هست نمیشه گفت خودرو از سوخت ساخته شده، اینم همینطوره!
فک نمیکنم که خدا بیاد بزاره تا موجودات تکامل پیدا کنن و بعد انسان اولیه رو ببینه و از روش آدم و حوا رو خلق کنه!! و از طرفی بعضی باکتریهای مفید درون بدن هستن که وجودشان برای ما لازمه!! این چطور توجیه میشه!؟ و همینطور گفته شده که انعام(گاو و شتر و...) برای انسان خلق شده در حالی که خیلی پیش از انسان حضور داشتن! رفع شبه ها بعضی وقتا شبه های بیشتری بوجود میاره واقعا!:khandeh!:

با سلام و درود

این که قرآن نسبت به موضوعی آن را بطور سربسته مطرح کرده باشد تا هر مخاطبی با فهم و ذهنیتی که دارد، قرآن را موافق خود بداند، این تناقض گویی نیست.

به بیان دیگر، قرآن چون کتاب زیست شناسی نیست و کتاب هدایت است، آن چه در این زمینه پیام هدایتگرانه داشته را بیان کرده و نسبت به بقیه مطالب، سکوت کرده است؛ و ساکت بودن به معنای تناقض داشتن نیست.

از طرفی نظریه تکامل، ناظر به ابتدای خلقت موجودات است نه خلقت آدم؛ و قرآن خلقت این نسل کنونی از انسان ها را به آدم و خلقت او از خاک نسبت می دهد، و این دو می توانند منافاتی با یکدیگر نداشته باشند.

امام آیه شریفه: «خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ»؛ او شما را از يك نفس آفريد، و همسرش را از (باقيمانده گِل) او خلق كرد و براى شما هشت زوج از چهارپايان ايجاد كرد. (زمر، 6)

آیه شریفه ناظر به تقدم و ابتدای خلقت انسان یا حیوان نیست، بلکه منافع خلقت چهارپایان برای انسان را مد نظر دارد. و این که بعد از خلقت انسان آورده شده، طبیعی است زیرا قبل از خلقت انسان که انسانی نیست تا بخواهد بهره ای ببرد. لذا نزول و آفرینش حیوانات در این آیه، ناظر به استفاده و بهره مندی انسان از آن ها است، نه این که ناظر به زمان خلقت آن ها باشد.

با سلام در پاسخ سوال اول: قرآن هیچ مخالفتی با تکامل ندارد همانگونه که می بینید انسان در حال تکامل است برای مثال انسان های زمان پیامبر نمی دانستند که میکروب چیست و پیامبر در حدیث خود برای آنها می گوید ناخن را کوتاه کنید که خانه ی شیطان است و آنها نمی دانستند که میکروب چیست بنابراین پیامبر به جای واژهی میکروب از واژه ی شیطان استفاده می کنند چون افراد آن زمان درک چنین مطالبی را ندارد
سوال دوم :خداوند انسان را باگل ساخت و بعد از روح مقدس خود در این جسم قرار داد و انسان زنده شد
سوال3:حضرت آدم را خدا با گل آفرید و از روح خود به او داد و به فرشتگان گفت که به آن سجده کنید طبق داستان معروف رانده شدن شیطان...پس می توان این برداشت را کرد که حضرت آدم از مادری زاییده نشده

جناب میقات

پیش از قرن نوزدهم ، نظریه تکامل در اروپا با نام " نظریه خلقت محمدی " شناخته می شد و تقریبا در همه کتابهای علمی و طبی مسلمانان این نظریه تعریف شده بود و در مدارس و دانشگاههای مسلمانان تدریس می شد. دانشمندان و صاحب نظران بزرگ مسلمان از جمله الکندی ، ابن رشد ، ابن طفیل ، ابن عربی و ابن خلدون به تشریح و توصیف این نظریه پرداخته بودند. آشنایی چارلز داروین با این نظریه که از مسلمانان فراگرفته بود وی را برانگیخت که به سفرهای علمی و اکتشافی دست بزند تا حقیقت موضوع را دریابد ولی وی به حدی انسانی وارسته بود که آنچه را خود نیافته بود به عنوان حلقه مفقوده اعلام کرد و به دروغ توسل نجست. آیا وی مشمول آیه زیر نیست: قُلْ سيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ : بگو در زمين سير و سفر كنيد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است و سپس نشأه‏ى آخرت را پديد مى‏آورد، بى گمان خداوند بر هر كارى تواناست. چگونه شده است که ما همصدا با مسیحیان معتقد به پدر ، پسر و روح القدس و حتی فراتر از آنها به محکومیت کسی پرداخته ایم که مشوق کارش اندیشمندان مسلمان بوده اند؟

عبدالرحمن بن محمد بن خلدون ( 1406 – 1332 ) که چهار صد سال پیش از داروین می زیست در صفحات 201 -200 جلد اول کتاب مقدمه خود ( ترجمه محمد پروین گنابادی ) می نویسد :

. . . آنگاه باید بدین جهان موالید در نگریم و ببینیم چگونه به ترتیب نخست از کانها و آنگاه از گیاهان و سپس از جانوران آغاز می شود، آنهم بدین شکل بدیع که به طور کامل درجه به درجه می باشد. چنانکه پایان افق کانها به آغاز افق گیاهان پستی که تخم ندارند پیوسته است و پایان افق گیاهها مانند درخت خرما و تاک به آغاز افق جانوران مانند حلزون و صدف متصل است که به جز قوۀ لمس در آنها نیروی دیگری یافت نمی شود و معنی پیوستگی و اتصال در این موالید این است که پایان افق هر یک از آنها بسیار مستعد است که در شمار آغاز افق مرحلۀ پس از خود در آید. و عالم جانوران رفته رفته توسعه یافته و به انواع گوناگونی در آمده است و در تکوین تدریجی به انسان منتهی شده است که صاحب اندیشه و بینش است و از جهان بوزینانی ( بوزینه : میمون ) که در آن حس و ادراک گرد آمده ولی هنوز به فعل به اندیشه و بینش نرسیده است بدین پایه ارتقاء می یابد و این نخستین افق انسان پس از عالم حیوان است و اینست نهایت مشاهدۀ ما. . .

جناب میقات

در کمصحیح بخاری حدیث زیر از بانو عایشه نقل شده است که پیامبر فرمود : خلقت الملائكة من نور و خلق إبليس من مارج من نار وخلق آدم مما وصف لكم

احتمالا منظور پیامبر این بوده است که در خصوص خلقت آدم باید تنها قران مورد استناد قرار گیرد و اینکه آن جناب با توجه به دانش محدود اصحاب خود نمی توانستند خلقت آدم را کما هو بیان فرمایند.

در بررسی خلقت انسان بر اساس آیات قران باید همه آیات مرتبط با موضوع خلقت مورد توجه قرار گیرند نه اینکه برخی آیات به کناری نهاده شوند.

در قران خلقت انسان به موارد زیر نسبت داده شده است:
1. خلقكم من تراب
2. خلقكم من طين
 .3خلقناهم من طين لازب
4. خلقنا الإنسان من صلصال من حمأمسنون
5. خلق الإنسان من صلصال كالفخار

اگر به تراب ( خاک ) آب اضافه شود گل ( طین ) حاصل می شود و از همین روست که حضرت در آیه ای دیگر می فرمایند که خلقت انسان را از گل شروع کرد یعنی آب از شروط لازم برای ایجاد حیات است و مادامی که آبی نباشد حیاتی نخواهد بود.

اگر گل مدت زمانی در جای تابتی قرار گیرد به گل چسبنده ( طین لازب ) تبدیل می شود.

اگر گل چسبنده در معرض نور خورشید قرار گیرد به صلصال كالفخار تبدیل می شود.

پس خاک و آب و نور خورشید عوامل پیش نیاز برای پیدایش حیات است.

سوره السجده
الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ (7)
ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهينٍ (8)
ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ (9)

همان كه خلقت همه چيز را نيكو كرده، و خلقت انسان را از گلى آغاز كرد.
و نژاد او را از مايه ‏اى از آب پست قرار داد.

آن گاه وى را پرداخت، و از روح خويش در او بدميد، و براى شما گوش و ديدگان و دلها آفريد، اما شما چه كم سپاس مى ‏داريد!.

اگر در این آیات دقت کنیم پی می بریم که خداوند خلقت انسان را از گل شروع فرموده اند و سپس نسل انسان از طریق آمیزش جنسی موجوداتی که مذکر آنها دارای منی بوده اند ادامه یافته و سپس موجود نهایی مورد پردازش قرار گرفته و در او روح دمیده شده است نه اینکه در مجسمه گلی روح دمیده شده باشد.

موحد;586098 نوشت:

سوره السجده
الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طينٍ (7)
ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهينٍ (8)
ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَليلاً ما تَشْكُرُونَ (9)

همان كه خلقت همه چيز را نيكو كرده، و خلقت انسان را از گلى آغاز كرد.
و نژاد او را از مايه ‏اى از آب پست قرار داد.

آن گاه وى را پرداخت، و از روح خويش در او بدميد، و براى شما گوش و ديدگان و دلها آفريد، اما شما چه كم سپاس مى ‏داريد!.

اگر در این آیات دقت کنیم پی می بریم که خداوند خلقت انسان را از گل شروع فرموده اند و سپس نسل انسان از طریق آمیزش جنسی موجوداتی که مذکر آنها دارای منی بوده اند ادامه یافته و سپس موجود نهایی مورد پردازش قرار گرفته و در او روح دمیده شده است نه اینکه در مجسمه گلی روح دمیده شده باشد.

با سلام و درود

این آیات سوره مبارکه سجده می تواند ناظر به خلقت و آفرینش نسل آدم باشد. چرا که در آیات دیگر در مورد خلقت و آفرینش خود آدم، بطور جداگانه مطالبی بیان فرموده است، مانند:

«إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ‏ِ خَالِقُ بَشَرًا مِّن طِينٍ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ» (ص، 71و72)

«وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ‏ِ خَالِقُ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ» (حجر، 28و29)

همان طور که مشاهده می فرمایید، این آیات ناظر به خلقت آدم علیه السلام است، و بین گِل بودن و ... دیگر نطفه فاصله نشده و همان ساختار گِل خشکیده، پس از دمیده شدن روح در آن، زنده شده است. و این با برداشت شما تفاوت زیادی دارد.

صاحب مجمع البیان چنین می آورد:

اصل آدم از خاک بوده، چون قرآن مى فرمايد: «خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ» (آدم را از خاک خلق كرد)
چيزى كه هست خاک مذكور را گل كرد، هم چنان كه فرموده: «وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» (تو آدم را از گل آفريدى)
آن گاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، هم چنان كه فرموده: «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (آدمى را از گل گنديده خلق كردم)
آن گاه آن گل را گذاشت تا خشک شد: «مِنْ صَلْصال‏» (از گل خشكيده)

بنا بر اين، تناقضى در اين تعبيرهاى مختلف قرآن نيست، زيرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمى را بيان مى ‏كند.(مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏6، ص 516)

جناب میقات

عرض شد که در بررسی موضوع خلقت آدم در قران باید همه آیات مرتبط مورد توجه قرار گیرند و ضمنا نظرات مفسران تورات گرای قدیم و جدید نظراتی هستند که با قران در تضادند.

الأنعام : 133 وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرين‏ : پروردگار تو، بى‏نياز و صاحب رحمت است، و بعد از شما، هر آفريده‏اى را كه بخواهد، جانشين شما مى ‏كند چنان كه شما را از نسل قومى ديگر پديد آورده است.

خداوند ما را از نسل کدام قوم انشا فرموده اند؟

موحد;586888 نوشت:
جناب میقات

عرض شد که در بررسی موضوع خلقت آدم در قران باید همه آیات مرتبط مورد توجه قرار گیرند و ضمنا نظرات مفسران تورات گرای قدیم و جدید نظراتی هستند که با قران در تضادند.

الأنعام : 133 وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرين‏ : پروردگار تو، بى‏نياز و صاحب رحمت است، و بعد از شما، هر آفريده‏اى را كه بخواهد، جانشين شما مى ‏كند چنان كه شما را از نسل قومى ديگر پديد آورده است.

خداوند ما را از نسل کدام قوم انشا فرموده اند؟

با سلام و درود

اتفاقا عرض بنده هم همین بود و آیات دیگر قرآن را آوردم تا حضرتعالی آیات دیگر قرآن را نیز مد نظر داشته باشید. آیاتی که بنده عرض کردم و برداشت از آن ها ـ برخلاف فرمایش شما ـ منافاتی با سایر آیات قرآن ندارد.

«وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرين‏»؛ پروردگارت بى‏نياز و مهربان است (پس به كسى ستم نمى كند بلكه همه، نتيجه اعمال خود را مى گيرند) اگر بخواهد، همه شما را مى برد سپس هر كس را بخواهد جانشين شما مى‏ سازد همان طور كه شما را از نسل اقوام ديگرى به وجود آورد. (انعام، 133)

این آیه اشاره به خلقت اولیه و آفرینش آدم علیه السلام نیست بلکه اشاره به اقوام مختلف است که پس از پدران و نیاکان خود، جانشین آن ها شده اند. به بیان دیگر، ظهور اولیه این آیه در باره نابودی و یا جانشینی اقوام به جای یکدیگر است، مانند نابودی قوم عاد و ثمود و آمدن اقوامی دیگر به جای آنان.

لذا نمی فرماید نسل آدم از نسل دیگری است، این برداشت با آیاتی که خلقت آدم را از خاک می داند، منافات دارد.

آیات قرآن، آدم علیه السلام را از خاک و نسل کنونی را از او می داند.

خلقت آدم از خاک: «كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ» (آل عمران، 59)
نسل کنونی از آدم و همسرش: «يا بَني‏ آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ» (اعراف، 27)

بنابر این:

با توجه به آیات دیگر، روشن می شود که این برداشت شما صحیح نیست و این آیه (انعام، 133) در مقام بیان نظریه تکامل و یا این که آدم علیه السلام و نسل او از نسلی دیگر هستند، نیست.

سؤال:
آیا قرآن با نظریه تکامل موجودات مخالف است؟

پاسخ:
برخی آیات مرتبط:
ـ برخی آیات قرآن در رابطه با اثبات نظریه تکامل، مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله:
«وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ء»؛ و هر چيز زنده‌‏اى را از آب قرار داديم‏. (1)
«وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ»؛ و خداوند هر جنبنده‏‌اى را از آبى آفريد گروهى از آن‌ها بر شكم خود راه مى‏‌روند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه مى‏‌روند خداوند هر چه را بخواهد مى‏‌آفريند. (2)
«وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدينَ»؛ ما شما را آفريديم سپس صورت‌بندى كرديم بعد به فرشتگان گفتيم: «براى آدم خضوع كنيد!» آنها همه سجده كردند جز ابليس كه از سجده‌كنندگان نبود. (3)
ـ برخی آیات قرآن در رابطه با ثبات انواع (فیکسیسم)، مورد استفاده قرار گرفته است؛ از جمله:
«وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَع‏»؛ او كسى است كه شما را از يک نفس آفريد! و شما دو گروه هستيد: بعضى پايدار (از نظر ايمان يا خلقت كامل)، و بعضى ناپايدار. (4)
«إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاک آفريد و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (5)
«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّار»؛ انسان را از گِل خشكيده‌‏اى همچون سفال آفريد. (6)
ـ آیاتی از قرآن نیز قابل انطباق بر هر دو نظریه تکامل و ثبات انواع است؛ از جمله:
«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصيمٌ مُبين‏»؛ انسان را از نطفه بى‏‌ارزشى آفريد و سرانجام (او موجودى فصيح و) مدافع آشكار از خويشتن گرديد. (7)
«الَّذي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ في‏ أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ»؛ همان خدايى كه تو را آفريد و سامان داد و منظّم ساخت و در هر صورتى كه خواست تو را تركيب نمود. (8)
«أَ كَفَرْتَ بِالَّذي خَلَقَكَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلاً»؛ آيا به خدايى كه تو را از خاک و سپس از نطفه آفريد و پس از آن تو را مرد كاملى قرار داد، كافر شدى؟! (9)

بیان تفسیری:
قرآن با نظریه تکامل منافات ندارد؛ ولی این معنایش این نیست که قرآن نظریه تکامل را اثبات می‌کند و با نظریه ثبات انواع ناسازگار است. قرآن تصریح و نصی در این زمینه ندارد و منافات با هیچ کدام از این دو نظریه نداشته و طرفداران هر کدام از این دو نظریه، برای اثبات نظر خود به آیاتی از قرآن استناد نموده‌اند. البته این استناد ممکن است صحیح و یا این که ایراد و اشکال بر آن وارد باشد.
به بیان دیگر؛ آیات قرآن قابل انطباق با نظریه تکامل و نظریه ثبات انواع هر دو هست و آیه‌ای که نص یا ظهور قطعی در یکی از دو طرف باشد نداریم. از این رو، نمی‌توان یکی از دو نظریه را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد و گفت دیگری با قرآن منافات دارد.
در مورد کیفیت خلقت آدم، علامه طباطبایی می‌فرماید: كيفيت خلقت آدم اين بوده كه اجزايى از خاک جمع كرد و سپس به آن فرمان داد كه «باش» و آن خاک به صورت و سيرت يک بشر تمام عيار، تكوّن يافت، بدون اين كه از پدرى متولد شده باشد. (10)
در نهج البلاغه درباره آفرینش آدم (عليه السلام) این گونه آمده است: «ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ اَلْأَرْضِ وَ سَهْلِهَا وَ عَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ وَ لاَطَهَا بِالْبَلَّةِ حَتَّى لَزَبَتْ فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذَاتَ أَحْنَاءٍ وَ وُصُولٍ وَ أَعْضَاءٍ وَ فُصُولٍ أَجْمَدَهَا حَتَّى اِسْتَمْسَكَتْ وَ أَصْلَدَهَا حَتَّى صَلْصَلَتْ لِوَقْتٍ مَعْدُودٍ وَ أَمَدٍ مَعْلُومٍ ثُمَّ نَفَخَ فِيهَا مِنْ رُوحِهِ فَمَثُلَتْ إِنْسَاناً»؛ سپس خداوند بزرگ، خاكى از قسمت‌هاى گوناگون زمين، از قسمت‌هاى سخت و نرم، شور و شيرين، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد، كه از آن، اندامى شايسته، و عضوهايى جدا و به يكديگر پيوسته آفريد، آن را خشكانيد تا محكم شد، خشكاندن را ادامه داد تا سخت شد، و تا زمانى معين، و سرانجامى مشخص، اندام انسان كامل گرديد، آن گاه از روحى كه آفريد در آن دميد تا به صورت انسانى زنده درآمد. (11)
مطلب دیگر؛ قرآن تصریح دارد که خلقت آدم از خاک است، نه نطفه:
«إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاک آفريد و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (12)

چند نکته:
اول: استدلال به این آیات به معنای تمام و قطعی بودن استدلال نیست؛ بلکه به هر کدام از این استدلال‌ها (از هر دو گروه) ایراد و اشکال هم وارد است، از این رو، نباید تصور نمود که چون به فلان آیه برای فلان نظریه استدلال شده است، این استدلال دیگر تمام است و دیگر هیچ نقصی بر آن وارد نیست.
دوم: نظریه‌های علمی در جوامع علمی معاصر، به صورت نظریات «ابطال‌پذیر» مطرح می‌شود. یعنی به صورت نظریات مفید پذیرفته و تا وقتی نظریه بهتری جانشین آن نشده از دایره علم بیرون نمی‌رود.
نظریه تکامل، اثبات قطعی نشده؛ ولی امروزه به عنوان یک نظریه مورد قبول اکثریت جامعه علمی (علوم تجربی) است. هر چند که هنوز هم نظریه ثبات انواع به صورت یک احتمال مطرح است.
سوم: این که مراد از تراب را مواد غذایی موجود در خاک و ... بدانیم، می‌تواند تصویر دیگری برای بیان آیاتی باشد که خلقت آدم را از خاک می‌داند؛ ولی ارتباطی با نظریه تکامل ندارد.
نظریه تکامل ناظر به خاک نیست؛ بلکه او پیدایش موجودات زنده را به یک تک سلولی در اعماق اقیانوس‌ها می‌داند. یعنی از آب و دریا شروع می‌کند. از این رو، با این بیان نمی‌توانید آن را به نظریه تکامل نسبت بدهید.
اما آیه شریفه: «إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون‏»؛ مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاک آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنا بر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيّت او نيست). (13)
به ظاهر عبارت آیه دقت کنید! مثال حضرت عیسی (علیه السلام) را مانند حضرت آدم (علیه السلام) می‌داند، نه بر عکس. (این خیلی واضح و روشن است)
توجه به شأن نزول هم کافی است تا متوجه شویم که آیه شریفه پاسخی برای نصرانی‌های نجران است که به علت متولد شدن حضرت عیسی (علیه السلام) بدون پدر، برای ایشان مقام الوهیت و خدایی قائل شدند. قرآن می‌فرماید: خلقت بدون پدر که جای تعجب ندارد و دلیل بر خدا بودن نیست؛ آدم که بدون پدر و مادر و از خاک آفریده شده است و الوهیت و خدایی ندارد؛ پس هر دو (آدم و عیسی) مخلوق و بنده خدا هستند.
از این رو، آیه شریفه در مقام رد الوهیت حضرت عیسی (علیه السلام) است. آیه می‌خواهد در رد کسانی که معتقد به خدایی عیسی هستند دلیل بیاورد که او نیز مخلوق است.
وجه تشبیه ولادت حضرت عیسی (علیه السلام) به حضرت آدم (علیه السلام)، نه از این جهت است که ولادت آدم را هم از نطفه بداند؛ بلکه از این جهت است که وقتی (معتقدان به خدایی عیسی) خلقت آدم را بدون پدر و مادر قبول دارند و برای او الوهیت و خدایی قائل نیستند، آیه می‌فرماید: قبول ولادت عیسی (علیه السلام) بدون پدر که راحت‌تر است و دلیل بر اعتقاد به خدایی عیسی نیست.
به بیان دیگر، آیه می‌گوید، آدم (علیه السلام) بدون پدر و مادر و از خاک آفریده شده است و شما او را خدا نمی‌دانید، پس چرا عیسی (علیه السلام) که بدون پدر و از مادر متولد شده است را خدا می‌دانید؟!
به بیان سوم، وقتی آدم (علیه السلام) را که بدون پدر و مادر آفریده شده، نمی‌توان خدا دانست، در مورد عیسی (علیه السلام) به طریق اولی، خدا بودن گزاف و باطل است. از این رو، اتفاقا این آیه بر رد نظریه تکامل دلالت دارد.
توجه داشته باشید که حضرت عیسی (علیه السلام) از خاک آفریده نشده بلکه از مادر زاییده شده است، این تصریح قرآن است که مریم (علیها السلام)، عیسی را باردار شد: «فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا»؛ سرانجام (مريم) به او باردار شد و او را به نقطه دور دستى برد (و خلوت گزيد). (14)
بنابر این، وجه شباهت آدم و عیسی (علیهما السلام) در خلقت از خاک نیست؛ بلکه تعبیر خلقت از خاک برای آدم، خلقت بدون پدر و مادر است. از این رو، تعبیر از خاک، یعنی هیچ والدینی نداشته؛ ولی عیسی (علیه السلام) مادر دارد، پس همان طور که آدم با این حال، مخلوق است، عیسی به طریق اولی مخلوق است.
مطلب دیگر؛ آیات (اعراف، 12؛ صافات، 7؛ ص، 71؛ اسراء، 61؛ و ...) خلقت آدم را بدون پدر و مادر و از خاک و گِل؛ و آیات (کهف، 37؛ حج، 5؛ فاطر، 11؛ و ...) خلقت نسل او از نطفه می‌داند. از این رو، آدم و همسرش، بدون واسطه و به طور مستقیم، از خاک آفریده شده‌اند؛ ولی سایر انسان‌ها، با واسطه، از خاک آفریده شده‌اند.
صاحب مجمع البیان چنین می آورد:
اصل آدم از خاک بوده، چون قرآن مى‌فرمايد: «خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ» (آدم را از خاک خلق كرد)
چيزى كه هست خاک مذكور را گل كرد، هم چنان كه فرموده: «وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» (تو آدم را از گل آفريدى)
آن گاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، هم چنان كه فرموده: «مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» (آدمى را از گل گنديده خلق كردم)
آن گاه آن گل را گذاشت تا خشک شد: «مِنْ صَلْصال‏» (از گل خشكيده)
بنا بر اين، تناقضى در اين تعبيرهاى مختلف قرآن نيست؛ زيرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمى را بيان مى‌كند. (15)
کلام آخر: نظریه تکامل، در باره این نسل آدم نیست؛ بلکه ناظر به ابتدای پیدایش موجودات زنده است؛ و قرآن خلقت این نسل کنونی از انسان‌ها را به آدم و خلقت او از خاک نسبت می‌دهد. از این رو، این دو می‌توانند منافاتی با یکدیگر نداشته و ما به طور قطع این نسل از انسان‌ها را از آدم (علیه السلام) بدانیم.

منابع:
1. انبیاء: 21/ 30.
2. نور: 24/ 45.
3. اعراف: 7/ 11.
4. انعام: 6/ 98.
5. آل عمران: 3/ 59.
6. الرحمن: 55/ 14.
7. نحل: 16/ 4.
8. انفطار: 82/ 7 ـ 8.
9. کهف: 18/ 37.
10. موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه الميزان، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏3، ص 333.
11. موسوی، سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 1.
12. آل عمران: 3/ 59.
13. آل عمران: 3/ 59.
14. مریم: 19/ 22.
15. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏6، ص 516.

موضوع قفل شده است