این دقیقا چیزی هست که برای رد رضایت ، اختیار و اراده زنانی که همسر دوم و سوم و چهارم میشن می توان بیان کرد باید با این اوصاف کنجکاو شد پس این خانم برای چی خودش همسر دوم و سوم و.. کسی میشه ؟ پس ذاتا زنان رضایت و اختیاری برای پذیرش این قانون ندارن.. غیر از اینکه فشار اجتماع ، شرایط اقصادی و فرهنگ نادرست جامعه یه خانم رو وادار به پذیرش میکنه ؟ این وادار شدن و اجبار در پذیرش این شرایط رو نباید به رضایت و و خواست اون خانم مربوط دونست..
همانطور كه قبلا هم عرض كردم يا بسيار بي تجربه ايد يا پذيرش اين مساله كه زنان خود در امر تعدد زوجات مردان نقش تعيين كننده اي دارند برايتان بسيار سخت است كه دست به توجيهات و مظلوم نمايي مي زنيد اگر اينگونه است كه شما مي گوييد چرا اين خانمها با مردان مجرد – چه كساني كه تا كنون ازدواج نكرده اند و چه كساني كه همسرانشان فوت شده يا طلاق گرفته اند – ازدواج نمي كنند ؟ تنها پاسخي كه اين زنان در هنگام ازدواج با مردان متاهل غالبا به اين سوال مي دهند اين است كه " مگر حرام است ؟ مگر خلاف شرع است ؟"اينكه مجبوريم و مشكلات داريم و .... مال بعد از ازدواجشان است كه ديگر نفعشان به گونه اي ديگر اقتضا مي كند كه خود را مجبور و ... وانمود نمايند . خانم ممبر اگر بنده و شما چشممان را به روي حقايق ببنديم ، حقايق عوض نمي شوند ، واقعيت اين است كه برخي از زنان به خود زحمت كنترل و مديريت احساسات و عواطفشان را نمي دهند تا دست به انتخاب درست و كيسهاي مجرد بزنند ، اتفاقا كم نيستند زناني كه موقعيت ازدواج ديگر با كيس مجرد را هم دارند اما به دليل اينكه عاشق آقاي متاهل شده اند اقدام به ازدواج با او مي كنند بعدها كه داغي عاشقي از سرشان افتاد و مي بيند كه مورد ملامت جامعه است اقدام به توجيهاتي از اين قبيل مي كند كه مجبور بودم و مشكلات داشتم و ... پيشنهاد مي كنم بنيان استدلالتان را بر سخنان اين خانمها قرار ندهيد زيرا اطميناني به آن نيست . اگر شما اين توجيه اين خانمها را صحيح بدانيد بايد اين توجيه آقايان را هم صحيح بدانيد كه خب اين خانم بي سرپرست و با مشكلات عديده و بدون حامي و ... نيازمند يك حامي و سرپرست بود و ما هم براي حل اين مشكل اقدام كرديم .
پس قبول دارین که زنان در هر کجای دنیا هم نیازهایی مشابه مردان دارن و میخوان که برطرفش کنن ؟ چه چیزی باعث شده که زنان ازدواج موقت رو نپذیرن ؟ و نخوان موقتی همسر کسی بشن ؟ دقیقا همین توضیح شماست :
نمي خواهند همسر موقت باشند و نمي خواهند موقتا نياز جنسي يا مالي آنها برطرف شود
زنان به حقوق و خواسته ها و نیازهای خودشون احترام میذارن ازدواج موقت جوابگوی نیاز ها و حقوق و خواسته های زنان نیست!
فقط فشارهای احتماعی و فقر فرهنگی و اقتصادی هست که یه زن رو وادار میکنه ازدواج موقت رو بپذیره ..چرا ازین طرف قضیه به مسئله ازدواج موقت نگاه نمیشه ؟
چرا فقط از طرف رفع نیاز مردان به ازدواج موقت نگاه میکنید ؟
مگر مردان اينطور نيستند ؟ بسياري از مردان هم با اينكه ازدواج موقت منع شرعي و قانوني و ... برايشان ندارد مايل نيستند به ازدواج موقت اقدام كنند . وانگهي يكي از ابعاد ازدواج – چه موقتش چه دائمش – مسائل اقتصادي است و يكي ديگر از ابعادش هم مسائل جنسي است ، زنان همينطور كه مايل نيستند مسائل اقتصاديشان موقتا رفع شود ، مايل نيستند مسائل جنسي شان هم موقتا رفع شود و امروز با يكي و فردا با كس ديگري باشند .ازدواج موقت همانطور كه از نامش بر مي آيد موقت است و موقتا نياز هاي افراد را در زمينه ازدواج مرتفع مي كند و بسياري – چه زن و چه مرد – مايل به رفع موقتي نياز هايشان از اين كانال نيستند هر چند كه اين كانال براي رفع نياز هاي مختلف آنان شرعا باز است و بن بستي در كار نيست اما انسانها مختارند كه بخواهند مسائلشان را از چه طرقي حل كنند نه اينكه اين طريق راه ناپسندي باشد اما براي همه ي افراد مناسب نيست يا همه ي افراد مايل نيستند از اين طريق حل مساله كنند .
[="]فقط فشارهای احتماعی و فقر فرهنگی و اقتصادی هست که یه زن رو وادار میکنه ازدواج موقت رو بپذیره
"فقط" خير .
اين يك قضاوت بسيار بي پايه و از روي احساسات محض است و يا از روي بي اطلاعي و بي تجربگي . خيلي از خانمها و بويژه دختران ، براي مسائل عاطفي اقدام به عقد موقت مي كنند .
نقل قول:
اگر اسلام واقعا برای به خطا نرفتن کسی چنین قانونی رو گذاشته حقوق هر دو طرف رو به صورت عادلانه در نظر میگرفت برای خطا نرفتن زن هم چنین راهکاری رو ارائه میداد (بدون اجازه ولی! درست مشابه مردان که نیازی به اجازه ولی برای برطرف کردن نیازشون ندارن) ولی وقتی فقط بر اساس شهوت و نیاز جنسی مرد این قانون گذاشته بشه مسلمه که مردان برای همین مسئله طرفدارش میشن چون این قانون برخلاف ادعایی که داره (نظارت شرع بر رفتارهای جنسی زن و مرد) هیچ نظارتی بر رفتارهای جنسی زن نداشته و گرنه زن هم میتونست به راحتی مرد نیازش رو با صیغه برطرف
کنه!
زن هم نيازي به اجازه ولي براي ازدواج ندارد مگر اينكه دختر باكره باشد كه آنهم اولا اگر پدر مصلحت دختر را در نظر نگيرد و كفو مناسبي پيدا بشود و او اذن ندهد با مراجعه به دادگاه اذن پدر ساقط شده و حاكم شرع اذن به ازدواج دختر مي دهد . و ثانيا اذن ولي براي ملاحظه و مصلحت خود دختر است ، دختري كه سرشار از عواطف و احساسات است در سنيني كه اقتضاي جواني و احساسات كور را دارد و بسيارند كساني كه در صدد سوء استفاده از اين موقعيت در دختران هستند ، بد نيست يك مشاور دلسوز و با تجربه ، در اين سنين دختر را همراهي كند ، آيا آمار شما حاكي از غلبه ي مفيد اين قانون به سود دختران است يا بعكسش؟ بنظر شما اينكه هر دختر 16-17 ساله اي به صرف علاقه به پسري ، با وعده هاي فريبنده به راحتي – و بدون اذن ولي و نظارت و تاييد يك مشاور دلسوز- به عقد موقت او در بيايد و پس از استفاده جنسي از او ، با يك فرزند در شكم رهايش كنند ، آنوقت اين قانون در جهت رفع نياز جنسي دختران و به سود آنها بود ؟ زنان مطلقه يا بيوه اي كه در عده نيستند هم كه منعي ندارند نه در ازدواج دائم و نه در موقت نيازي به اذن ولي ندارند .
[="]تو اکثر جوامع (به خصوص جهان سوم و کشورهای مسلمان) انقدر رفع نیاز جنسی زنان قبیح و زشت به نظر میاد که حتی دربارش صحبت هم نمیشه فکر میکنید انقدر جنایت و خیانت از طرف زنان برای چی اتفاق می افته ؟ من و شما ممکنه چنین خواسته ها و نیازهایی رو احساس نکنیم ولی این دلیل نمیشه تمام زنان عالم که انواع فرهنگ بزرگ شدن رو مشابه خودمون بدونیم! زن چنین اجازه ای نداره بدون اینکه همسرش اجازه بده ازش جدا بشه[/]
[="]رفتاري كه از مسلمانان مي بينيد لزوما آن چيزي نيست كه در اسلام ، مورد تاييد است . اگر مرد همسرش را از نظر جنسي تامين نكند و او را معلقه بگذارد زن با مراجعه به دادگاه مي تواند طلاق بگيرد . ما ضعف در اجراي قوانين اسلام داريم نه خود قوانين اسلام.
[/]
نقل قول:
[="] [="]چرا ؟ مگه هر دو یک غریزه ندارن ؟ (جواب اینه که نه از نظر غریزی یکسان نیستن ولی در واقعیت اگر شواهد دنیا رو در نظر بگیریم در هر کشور و مذهب و فرهنگی میبینیم که چنین چیزی درست نیست زنان هم مشابه مردان چنین غرایزی دارن) بر چه اساسی باید قبول کنیم که این دو جنس راهکار مساوی برای رفع نیاز جنسی نباید داشته باشن ؟[/]
شما چرا مغالطه مي كنيد ؟ ظاهرا صحبتهاي بنده را تحريف كرده ايد . در واقع آنچه را كه صراحتا و مشخصا بيان كردم را وارونه بيان كرديد . من عرض كردم كه هر دو ، نياز مشترك دارند اما شما از شواهد كشورهاي ديگر و اديان و مذاهب ديگر شاهد آورده ايد كه بله زنان هم مشابه مردان چنين غرايزي دارند .خب مگر ما گفته بوديم ندارند ؟ گويا با عجله پاسخها را مطالعه مي كنيد و دقت لازم را نداريد . من گفتم نياز مشابه دارند اما راهكار مساوي براي رفع اين نياز مشابه وجود ندارد يعني يك مرد مي تواند همزمان يك تا چهار همسر داشته باشد اما يك زن در يك زمان نمي تواند دو همسر داشته باشد .اگر نياز جنسي اش را همسرش مرتفع نمي كند – چون بحث سر اين نياز و غريزي بودن آن است اگر بخاطر داشته باشيد – مي تواند با مراجعه به دادگاه جدا شود . اگر مي خواهد خودش هر وقت خواست طلاق بگيرد ، آنرا شرط ضمن عقد كند ، اگر مي خواهد تنوع جنسي با مردان متعدد داشته باشد ، تن به ازدواج دائم ندهد بلكه عقد موقت كوتاه مدت كند تا هر دو سه ماه يكبار با مرد ديگري باشد و شرعا مشكل هم نداشته باشد و حقوقش هم محفوظ باشد . [من از تمامي خوانندگان تاپيك عذر خواهي مي كنم كه اين شقوق مختلف را در بالا بيان نمودم ، نه روحيات بنده ، نه اخلاقياتم و نه منشم در پاسخگويي اينگونه نبوده است منتها سوالات سركار ممبر ، و اشكالاتي كه وارد نمودند راهي جز بيان راهكارهاي مختلفي كه در اسلام براي رفع نياز جنسي زن در نظر گرفته شده است را براي بنده باقي نگذاشت البته توضيح اين نكته را هم لازم مي دانم كه سركار ممبر از باب دريافت پاسخ به شبهات اين سوالات را مطرح فرموده اند و خداي ناكرده نه ما و نه هيچ كس ديگري چنين سوالاتي را از جانب ايشان حمل بر امري ناپسند و نامطلوب نمي كنيم . ] در اديان ديگر و كشورهاي ديگر هم اگر يك آمار دقيق بگيرديد و به نظر كارشناسان و روانشناسان مراجعه نماييد – نه افرادي كه كاملا غير متخصص اند و مغرضانه اظهار نظر مي كنند – خواهيد يافت كه زنان ميل به تك همسري دارند زيرا همانگونه كه از قول روانشناسان عرض كرديم كه هر رابطه جنسی دو بعد دارد: عاطفی و شهوانی. اگر بعد شهوانی قویتر باشد میل به تنوع طلبی بیشتر است و اگر بعد عاطفی قویتر باشد میل به یگانه خواهی جنسی. در کل در مردان به دلیل اهمیت بیشتر بعد شهوانی( تحت تاثیرژنتیک و آموزه های محیطی)، تنوع طلبی بیشتر دیده میشود و در زنان به دلیل اهمیت بیشتر بعد عاطفی، یگانه خواهی جنسی بیشتر غالب است .
در شرق و کشور های مسلمان هم زن اگر صیغه بخونه می تونه نیاز جنسی مرد همکار همسایه و دوستش رو برطرف کنه !
من درباره زنان کل دنیا صحبت میکنم نه فقط جامعه مسلمانان یا کشور های جهان سوم
والا در اسلام هم حق و حقوقی برای زن در نظر گرفته نشده اگر تن فروشی بد هست در غرب در کشور های مسلمان هم باید بد باشه حتی اگر صیغه بین طرفین خونده شده باشه..
اگر اجازه پدر با دلیل باشه چی؟ دختر درباره رفع نیازش باید چی کار کنه باید صبر کنه تا پدرش اجازه بده ؟! چیزی که برای من جالبه اینه که اسلام به صورت اورژانسی مسائل مرتبط با غرایز جنسی مرد رو رسیدگی میکنه و برای برای حفظ ارزشمندی زنان این قوانین رو وضع کرده .. برام خیلی جالبه زمان جوابگویی به نیازهای انسانی زن ارزشمند و مرد پست به شمار میاد ولی زمانی که بحث حقوق مطرح میشه زن بی ارزش و مرد ارزشمند میشه ..
1- شما وقتي در مقام پاسخ به عرايض بنده بر مي آييد ظاهرا فراموش مي كنيد كه سوال خودتان يا اشكالتان چه بوده كه من چنين مطالبي را در پاسخش عرض كردم . شما گفتيد :" این نوع ارزش گذاری ها برای اینه که زن بتونه تحت تسلط مرد باشه و به اسم عقوبت و گناه یا به اسم زیر پا گذاشتن قانون خدا زیر سلطه مرد باشه و نیاز جنسی مردش رو برطرف کنه"ومن در پاسخ به اين مطلبتان عرض كردم كه :" الان در جوامع غربي كه هيچگونه خويشتن داري و محدوديتي در ارتباطات زنان و مردان ، مجرد يا متاهل و ... وجود ندارد ، زن ، ارزشمند است ؟! زن بدون هيچگونه حق و حقوقي ، نياز جنسي مرد همكار و همسايه و دوست و ... را برطرف نمي كند ؟ !" خانم ممبر ! زن در اسلام بواسطه عقد – چه موقتش چه دائمش- حق و حقوقي مي يابد حتي اگر نياز جنسي خودش يا همسرش مرتفع نشود – جهت اطلاع : پس از اجراي صيغه عقد حتي اگر ارتباط زناشويي هم برقرار نشود نصف مهريه به دختر تعلق مي گيرد و برخي فقها در عقد موقت معتقدند كه تمام مهريه تعلق مي گيرد- فرزند احتمالي هم مانند فرزند حاصل از ازدواج دائم ، مخارج و ... با پدرش است اما در كشور هاي غربي اينطور نيست ، زن در اين ارتباط هيچ حقي و حقوقي ندارد ، بچه احتمالي را هم يا سر به نيست مي كنند يا مادرش جورش را مي كشد .
2-
نقل قول:
در اسلام هم حق و حقوقی برای زن در نظر گرفته نشده اگر تن فروشی بد هست در غرب در کشور های مسلمان هم باید بد باشه حتی اگر صیغه بین طرفین خونده شده باشه..
ظاهرا سازتان را مخالف كوك فرموده ايد زيرا در هر دو صورت ، اعتراض داريد و مخالفيد .
اول ادعا مي كنيد كه نياز جنسي زن در اسلام در نظر گرفته نشده و چرا يك زن نمي تواند با چند مرد ارتباط داشته باشد بعد پاسخ مي شنويد كه خير در يك زمان زن نمي تواند چند شوهر داشته باشد اما در عقد موقت اگر مدت عقد را كوتاه تعيين كنند مي تواند پس از سپري شدن مدت عده به عقد موقت مرد ديگري در آيد بعد شما نام آنرا تن فروشي مي گذاريد ، يعني از نظر شما عقد موقت – با حق و حقوقي كه زن دارد- تن فروشي است و قبيح است اما ارتباط همزمان يك زن با چند مرد ، حق و حقوق انساني ، بجا ، شايسته ، قابل تحسين ، قابل دفاع و امري عادلانه و فطري است و ابدا تن فروشي و روسپي گري نام ندارد !!!! بالاخره ارتباط با مردان متعدد از نظر شما خوب است يا بد ؟ اينگونه كه شما فرموديد معنايش اين است كه زن با هر چند مردي در هر شرايطي بخواهد ارتباط داشته باشد خوب و قابل قبول و حقي انساني است اما اگر در قالب چهارچوبي حقوقي باشد كه در آن حق و حقوقي براي زن در نظر گرفته شود نامش مي شود تن فروشي . خوب است لطفا كمي در استدلالهايتان تجديد نظر كنيد .
[="]اگر اجازه پدر با دلیل باشه چی؟ دختر درباره رفع نیازش باید چی کار کنه باید صبر کنه تا پدرش اجازه بده ؟!
[="]خانم ممبر من از شما تقاضا دارم كمي به معاني ، مفاهيم و عواقب عملي مطالبي كه بيان مي كنيد بيانديشيد . يعني شما اگر يك دختر مثلا 16 ساله داشته باشيد كه يك دزد معتاد خوش تيپ و خوش زبان خواستگارش بود و دختر شما هم نياز جنسي داشت و هم فريب تيپ و زبان اين مرد را خورد به دليل اينكه نياز جنسي دارد او را به عقد اين مرد در مي آوريد تا نياز جنسي اش بي پاسخ نماند !!!! آخر اين چه استدلالي است ! كمي حرفتان را سبك و سنگين كنيد . مگر نياز جنسي نياز به آب و غذاست كه اگر دو روز دير و زود شود حيات فرد به مخاطره بيافتد ؟ درست است كه بايد در مواقع نياز پاسخ صحيح به آن داده شود اما اين غريزه قابل مديريت و كنترل است . همان نياز به آب و غذا هم اينگونه نيست، مگر به محض احساس گرسنگي و تشنگي ، افراد به هر چه دم دستشان در كوچه و خيابان و اموال مردم رسيد ، دست درازي مي كنند تا نياز غريزي تشنگي و گرسنگيشان را مرتفع كنند ؟ يكي از فرق هاي اساسي انسان و حيوان ، توانايي انسان در مديريت و كنترل غرايز است . شما ابعاد كنترل و مديريت غرايز و بويژه غريزه جنسي را كاملا حذف مي كنيد . بله در اسلام بن بستي براي اين مساله نداريم و در هر سني دختران و پسران مي توانند ازدواج كنند منتها در پسران مشروط به اينكه توانايي انجام وظايف و تكاليفي كه ازدواج بر عهده آنان مي گذارد را داشته باشند و در دختران ، اذن پدر ، حكم يك دزدگير را براي دختر دارد تا هر كسي با هر نيت و قصد و موقعيت نامطلوبي اقدام به فريب دختران و سوء استفاده از آنها ننمايند . اتفاقا شما را به آيات و رواياتي كه در باب ازدواج مجردان و دختران و پسران جوان در اسلام توصيه فرموده ارجاع مي دهم .مانندآيه: وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ (نور/32) بى همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد [="]
[="]همچنين از امـام رضـا(ع ) نقل شده است: جـبـرئيـل بر پيامبر(ص )فرود آمد و گفت : اى محمد[="]! [="]پروردگارت تو را سلام مـى رسـانـد ومـى فرمايد : دوشيزگان همچون ميوه روى درخت هستند ميوه چون برسد براى آن دارويى جز چيدن نباشد وگرنه براثر آفتاب و باد خراب مى شود دوشيزگان نيز هرگاه به مرحله زنـان بـرسـند آنان را دارويى جزشوهر دادن نباشد وگرنه از گمراهى و فساد ايمن نخواهند بود پـس , رسول خدا(ص ) بر منبررفت و مردم را جمع كرد و فرمان خداى عزوجل را به آگاهى آنان رساند[="].[="] (1)
این قسمت آخر را ممنون میشم با ذکر منبع از مفسران گذشته و حال و احادیثی از پیامبر و امامان بزرگوار ذکر بفرمایید (مخصوصا اینکه فرمودید حتی مشروعش).چون این منابع باعث جلوگیری از سو استفاده برخی افراد به ظاهر مومن ولی هوسران را می شود.
امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: هر کس شهوت رانی کند و ازدواج های متعددی انجام دهد، رسوایی ها او را فرا گرفته و مفتضح خواهد شد (1)
در پستهاي قبلي عرض كرديم كه در روايات اسلامى مرد «ذوّاق» يعنى كسى كه زنان رابراى كام‌جويى گرفته، سپس طلاق‌مى‌دهد، لعن و نفرين شده است :فقال رسول الله صلى الله عليه وآله: إن الله عزوجل يبغض أو يلعن كل ذواق من الرجال وكل ذواقة من النساء.(2) اين در مورد مذمت و تقبيح تنوع طلبي و هوسراني در ازدواج دائم ؛ و اما در مذمت و تقبيح هوسراني در ازدواج موقت :
عقد موقت بر طبق برخي روايات ، براي مردان متاهلي كه دسترسي به همسر دائم خود دارند مورد سوال و اعتراض از ناحيه معصوم عليه السلام واقع شده است : فتح بن يزيد گويد: از حضرت ابوالحسن )عليه السلام( درباره متعه پرسيدم فرمود: متعه حلال و مباح و آزاد است براى مردي كه خدا او را با نكاح دائم زنى بى نياز نكرده باشد. او خود را با متعه كردن از انحراف نگه مى دارد، ولى اگر به وسيله نكاح دائم بى نياز شده است، متعه هنگامى بر او مباح است كه از حضور نزد زوجه اش غايب باشد.( 3)
على بن يقطين گويد: از حضرت ابوالحسن )عليه السلام( درباره متعه پرسيدم، فرمود: ترا با متعه چكار؟ خداوند ترا بى نيازكرده است.[ توضيح اينكه علي ابن يقطين مرد متاهلي بود كه به همسر دائمش دسترسي داشت] (4)
(1)- مظاهری، حسین، اخلاق در خانه، انتشارات اخلاق. چاپ چهارم
(2)- اصول كافي، حديث 110656
(3)- وافى، ج 3 ،ص 56
(4)- همان ، ص55
پرسش: موضوع چند همسری از مسایلی است که همزاد و همراه خانواده در بستر تاریخ مطرح بوده و غالباً بعنوان یک نا هنجاری خانواده را تهدید نموده است. حال با توجه به این موضوع که تعدد زوجات از احکام الهی است چرا در جامعۀ امروزی تا این اندازه نسبت به آن با دید منفی بحث می شود ؟
پاسخ: با سلام و عرض ادب شايد علتش اين است كه با اين مساله نه با ديدگاه قرآني صحيحش مواجه مي شويم ونه برخورد منطقي درستي - حداقل به عنوان يك مساله اجتماعي - داريم و لذا برخي قانون همه و برخي قانون هيچ را در مورد تعدد زوجات روا مي دانند .
در واقع سه ديدگاه در خصوص تعدد زوجات مي شود متصور شد :
1- آنرا مطلقا ممنوع بدانيم
2- آنرا مطلقا مجاز برشمريم
3- آنرا بشكل مشروط بپذيريم يعني در شرايط خاص ، آنرا مجاز بدانيم
از ميان اين سه ديدگاه ، ديدگاه اول تفريط گرايانه و ديدگاه دوم افراط آميز است و هیچ كدام با فطرت اصيل بشر- که از افراط و تفریط گریزان است - نمی سازد. از این رو اسلام که دین اعتدال به شمار می آید تعدد زوجات را بنا بر مصالحی پذیرفته و برای آن نیز شروطی قرار داده است. در واقع ، تعدد زوجات از اختراعات اسلام نيست بلکه اسلام به شكلي منطقي براي عامل به آن و براي انجام آن ، شروط و قيودي معين نموده است يعني همانگونه كه نمي توانيم منكر ضرورت تعدد زوجات براي برخي شويم ، همچنين نمي توانيم از اين راهكار تخصصي براي همه كس و همه جا استفاده كنيم مثل اينكه يك فرد كاملا سالم يا فردي كه بيمار هست اما بيماري او معمولي است نه از نوع بيماري هاي خاص و فوق تخصصي ، بيايد و از يك داروي فوق تخصصي استفاده كند ، نتيجه اينكه او سلامتي خود را از دست خواهد داد و پس از مصرف دارو نه تنها بهبود نخواهد يافت و سلامتي اش تداومي ندارد بلكه سريعا به انوع بيماري ها مبتلا خواهد شد لذا هر دارويي براي درد خاصي است . در خصوص تعدد زوجات نيز بنظر مي رسد چنين باشد ، با توجه به اينكه آيه 3 سوره مباركه نساء، صرفا جواز تعدد زوجات را صادر فرموده نه وجوبش و نه حتي استحبابش را ، حال بايد ديد عمل به اين حكم از سوي مردان در شرايط وفرهنگي ، اجتماعي ، خانوادگي ، زماني و ... مختلف ، تا چه حد به حفظ سلامت خود و خانواده شان منجر خواهد شد و آيا مشكلي را حل مي كند يا مشكلاتي بر مشكل قبلي مي افزايد ؟و اينكه آيا مشكل قبلي از راه ديگري قابل حل نبود ؟
آيا با وجود اقدام به تعدد زوجات ، مرد مي تواند از عهده ي تكاليف شرعي اش در هر دو يا سه يا چهار خانواده اي كه تشكيل داده بر آيد ؟ مي دانيم كه شرعا تكليف زن ، خانه داري و فرزند داري نيست حال كسي كه اقدام به چنين كاري مي كند آيا مي تواند تكاليف شرعي اش را نسبت به زن و فرزندان خانواده اول و دوم و ... بجا آورد ؟
در روايات داريم كه :«لا قربة بالنوافل اذا اضرت بالفرائض» «اگر مستحبات به واجبات لطمه بزند، مايه تقرب به خداوند نيست». (1 ) حال با توجه به اين روايت آيا عمل صرفا مجاز و مباحي كه به واجب لطمه بزند ، جايز است ؟
اما همچنان نمي توانيم منكر ضرورت آن ، براي برخي بشويم اما در هر صورت چه كسي به ضرورت اقدام به تعدد زوجات نمايد يا به غير ضرورت بايد جداي از انجام تكاليف شرعي خودش در حوزه خانواده اول و ...وچهارم ، شرط عدالت را نيز رعايت نمايد در غير اينصورت بايد بداند كه خداوند وي را مجاز به اين كار نكرده است:...فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً... لذا "در فرهنگ اسلامی، با این موضوع، موافقت یا مخالفت مطلق نشده است بلکه اولاً جز در موارد ضروری که بیان کردیم، به آن سفارش نمی کند. ثانیاً برای آن حد و مرز خاصی قرار داده است یعنی هیچ کس حتی در موارد ضروری، مجاز نیست با بیشتر از چهار زن، ازدواج دائمی بکند. ثالثاً تعدد زوجات مشروط به رعایت عدالت بین زنان است. بنابراین مردی که نمی تواند، عدالت را بین آنان رعایت کند، مجاز نیست با بیشتر از یک زن ازدواج دائم کند".( 2.)( 3) برخي ، يكي از علل تعدد زوجات را بيشتر بودن تعداد زنان آماده ازدواج نسبت به مردان مي دانند هر چند در برخي زمانها و در برخي جوامع كليت اين مساله را نمي توان منكر شد اما در برخي زمانها و در برخي جوامع و شرايط ( مانند جامعه فعلي و شرايط فعلي ما)، درست است كه تعداد دختران در سن ازدواج و آماده ازدواج بسيار است اما از تعداد پسران در سن ازدواج كه به دلايلي - حال هر چه باشد :شغل ، مسكن ، ازدواج ، توقع بالااز آمادگي خود براي ازدواج، ترس از مسئوليت پذيري ، مشغول به تحصيل و ....- ازدواج نكرده اند هم نبايد غفلت ورزيد به اين تعداد ، مرداني كه همسرانشان را از دست داده اند - به دليل فوت يا طلاق- را هم بيافزاييد خواهيد ديد كه اختلاف ، بسيار زياد نيست فقط يك مديريت قوي و سازماندهي شده مي خواهد كه اين دختران و احيانا زنان- مطلقه يا بيوه- را به كيسهايي از مردان بي همسر وصل كند تا هم مشكل جوانان مجرد از ميان برود و فساد و بي عفتي دامنگير جامعه نشود و هم خانواده هاي ديگر ، از آسيب هاي احتمالي چنين امري ، محفوظ بمانند و درواقع اين حكم و اين داروي تخصصي ، صرفا در جاي خودش و براي موارد تخصصي خودش بكار رود . بهر حال معقول ترين راه بنظر آن است كه در انجام يا ترك يك فعل مجاز ، محاسن و معايب احتمالي آتي اش را در نظر گرفت و با تفوق محاسن بر معايب آن ، اقدام به آن كار نمود . نكته مهم و مغفولي كه در بحث تعدد زوجات قابل تامل است اين است كه لحظه اي با خود بيانديشيد كه يك زن شوهر دار در ازدواج مجدد همسرش با يك مرد طرف نيست بلكه با يك زن طرف است ، زني كه احتمالا تا ديروز تعدد زوجات را منفور بر مي شمرد و اما امروز آنرا حكم صحيح خدا و عملش را مطابق دين بر مي شمرد . اگر يك سازماندهي قوي براي همسان گزيني در كشور – آن هم در عصري كه ارتباطات و ارائه راهكارهاي مختلف اجتماعي در مرحله ي بسيار خوبي از پيشرفت قرار دارد – وجود داشته باشد و دختران مجرد يا زنان بيوه و مطلقه ، براي تشكيل خانواده به اين سازمانها مراجعه و كفو خود را بيابند ، سلامت جامعه از جهات بسياري محفوظ خواهد ماند . هم يك خانواده با تعدد زوجات داراي مشكل نمي شود ، هم يك زن و مرد مجرد ، متاهل شده و از جمعيت مجردان جامعه كاسته خواهد شد و هم بر عفاف جامعه افزوده مي شود. البته اين مساله بر طبق نص شريف قرآن كريم وظيفه هر مسلماني است :
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ(4)... بى همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد
لذا اگرتزويج مردان و زنان بي همسر را وظيفه خود بدانيم حداقل به تعداد مردان بي همسر ، از زنان بي همسر در جامعه كاسته خواهد شد .
بنظر مي رسد هم زنان بايد بجاي موضع گيري در مقابل يكديگر و برخوردهاي كاسبكارانه و معامله گرانه با احكام – كه يك روز حكمي را منفور و روز ديگر آنرا صحيح و بجا تلقي كنند- حتي المقدور ، بجاي ازدواج با مردان متاهل به فكر ازدواج با مردان مجرد باشند و حكم تعدد زوجات را براي ضرورتها وانهند و هم مردان از چنين حكمي سوء استفاده نكنند و بنياني را كه با صرف جواني و خالصانه ترين عواطف با همسرشان بنا نهاده اند به هر دليل غير ضروري و قابل حلي بر باد نداده و در صدد استحكام آن باشند و حتي المقدور مشكلات موجود را از طرق ديگري حل نمايند و آنان نيز تعدد زوجات را براي ضرورتها وانهند .
پرسش:برای من سوالی پیش امده.اینکه مرد جواز 4 همسر را با شرایط خاص و عدالت دارد.این 4 تا شامل هم زنان عقد دائم و عقد موقت می شود یا نه تنها شامل عقد دائم؟
در صورتی که تنها عقد دائم باشد نمیتوانیم بگوییم اسلام چند همسری را محدود و کنترل کرده چون فرد می تواند ده ها همسر با عقد موقت داشته باشد بدون اینکه دردسرها و بسیاری از مسئولیت های همسر با عقد دائم را داشته باشد.
خواهش میکنم این موضوع را برام بیشتر توضیح بدین. پاسخ: در پاسخ به سوال اول شما عرض مي شود كه بله اين جواز 4 همسري صرفا در عقد دائم است و در عقد موقت مرد مي تواند بيش از اين تعداد را به عقد خود در آورد اما چند نكته :
در عقد موقت مهريه بايد پرداخت شود و نفقه هم مي تواند در ضمن مهريه لحاظ گردد و هر چند ممكن است اين مسائل اقتصادي براي برخي از مردان مهم نباشد اما خود مانعي بر سر راه تعدد متعه از سوي غالب مردان است .
فرزند حاصل از ازدواج موقت مانند فرزند حاصل از ازدواج دائم است و مخارج و هزينه ها و مسئوليت او بر عهده پدر است و اين نيز خود وظيفه و منعي جدي است .
يكي از اهداف عقد موقت ، رفع نياز غريزى بشر و جلوگيرى از گرفتار شدن انسانها به فحشا و حرام است و از ديدگاه اسلام و همه اديان آسمانى هوسرانى ، مذموم و مردود است چنانكه در روايات اسلامى مرد «ذوّاق» يعنى كسى كه زنان رابراى كام‌جويى گرفته، سپس طلاق‌مى‌دهد، لعن و نفرين شده است (5)
سوء استفاده از قوانين در همه جا صورت مي گيرد مانند خانمهايي كه شغلشان ازدواج است ( چه دائمش و چه موقتش و چه در آمد هنگفت و سرمايه كلاني كه از اين راه به جيب نمي زنند!) آيا تمامي خانمها اينگونه اند ؟ برخي مردان نيز در خصوص تعدد زوجات و يا عقد موقت ممكن است از اين قانون سوء استفاده كنند و به فرمايش شما مردي باشد كه با دهها زن عقد موقت ببندد آيا قصد شارع مقدس از چنين حكمي ، سوء استفاده هاي اينچنيني بوده است ؟ در حاليكه مفسران حقيقي قرآن كريم از شهوتراني و افسارگسيختگي –حتي بشكل مشروعش- منع و نهي نموده اند .(6)
نكته بسيار مهم و شايان توجه اينكه عقد موقت صرفا وسيله و ابزاري براي اطفاء شهوات نيست بلكه وسيله اي براي ايجاد محرميتها هم مي باشد مانند رضاع- شير دادن- . محرميتهاي سببي لازم ،ضروري و بسياري كه به هيچ طريقي نمي توانند ايجاد شوند، با استفاده از عقد موقت اتفاق مي افتد .يك مثال ساده: دختر بچه بي سرپرستي را كه به سرپرستي ميگيرند بر پدرخوانده اش نامحرم است و پس از سن تكليف شرعا بايد از پدرخوانده خود حجاب كند حال اگر او را براي يكساعت به عقد پدر پدرخوانده اش دربياورند ، او ديگر بر پدرخوانده خود هميشه محرم خواهد بود و مشكل بزرگ اينچنيني با استفاده از حكم عقد موقت به راحتي حل مي شود . از اينگونه استفاده ها از عقد موقت كه موجب رفع مشكلات مي شود زياد هستند و شايد علت عدم تعيين تعداد در ازدواج موقت ، استفاده كاربردي زياد اين حكم باشد ؛ حال اگر يك نفر مريض بود و از حكمي بد استفاده كرد آيا بايد حكم تعطيل شود ؟يا اينكه علت و فلسفه ي وضع آن حكم را ، آن سوء استفاده برشمريم؟
نكته فوق ، علتي مهم و بسيار كاربردي در عقد موقت بوده كه متاسفانه تقريبا در بحثهايي كه در ارتباط با عقد موقت صورت مي گيرد ، مورد غفلت واقع مي شود .
(1)- نهج البلاغه، ص 475
(2)-شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 347-365
(3)- با تغيير .ر.ك:سايت حوزه دات نت (4)-نور/32 (5)- الكافى، ج6، ص54ـ55; وسائل الشيعه، ج22، ص9 (6)- فتح بن يزيدگويد: ازحضرت ابوالحسن )عليه السلام( درباره متعه پرسيدم فرمود: متعه حلال ومباح و آزاد است براى مردي كه خدا او را بانكاح دائم زنى بى نيازنكرده باشد. او خودرابا متعه كردن ازانحراف نگه مى دارد،ولى اگربه وسيله نكاح دائم بى نيازشده است،متعه هنگامى براومباح است كه ازحضورنزد زوجه اش غايب باشد.( وافى،ج 3 ،ص 56)
كليد واژه ها : تعدد زوجات ، عقد موقت ، سوء استفاده مردان از تعدد زوجات
کاربر مهمان خوش آمدید
همانطور كه قبلا هم عرض كردم يا بسيار بي تجربه ايد يا پذيرش اين مساله كه زنان خود در امر تعدد زوجات مردان نقش تعيين كننده اي دارند برايتان بسيار سخت است كه دست به توجيهات و مظلوم نمايي مي زنيد اگر اينگونه است كه شما مي گوييد چرا اين خانمها با مردان مجرد – چه كساني كه تا كنون ازدواج نكرده اند و چه كساني كه همسرانشان فوت شده يا طلاق گرفته اند – ازدواج نمي كنند ؟ تنها پاسخي كه اين زنان در هنگام ازدواج با مردان متاهل غالبا به اين سوال مي دهند اين است كه " مگر حرام است ؟ مگر خلاف شرع است ؟"اينكه مجبوريم و مشكلات داريم و .... مال بعد از ازدواجشان است كه ديگر نفعشان به گونه اي ديگر اقتضا مي كند كه خود را مجبور و ... وانمود نمايند . خانم ممبر اگر بنده و شما چشممان را به روي حقايق ببنديم ، حقايق عوض نمي شوند ، واقعيت اين است كه برخي از زنان به خود زحمت كنترل و مديريت احساسات و عواطفشان را نمي دهند تا دست به انتخاب درست و كيسهاي مجرد بزنند ، اتفاقا كم نيستند زناني كه موقعيت ازدواج ديگر با كيس مجرد را هم دارند اما به دليل اينكه عاشق آقاي متاهل شده اند اقدام به ازدواج با او مي كنند بعدها كه داغي عاشقي از سرشان افتاد و مي بيند كه مورد ملامت جامعه است اقدام به توجيهاتي از اين قبيل مي كند كه مجبور بودم و مشكلات داشتم و ... پيشنهاد مي كنم بنيان استدلالتان را بر سخنان اين خانمها قرار ندهيد زيرا اطميناني به آن نيست . اگر شما اين توجيه اين خانمها را صحيح بدانيد بايد اين توجيه آقايان را هم صحيح بدانيد كه خب اين خانم بي سرپرست و با مشكلات عديده و بدون حامي و ... نيازمند يك حامي و سرپرست بود و ما هم براي حل اين مشكل اقدام كرديم .
مگر مردان اينطور نيستند ؟ بسياري از مردان هم با اينكه ازدواج موقت منع شرعي و قانوني و ... برايشان ندارد مايل نيستند به ازدواج موقت اقدام كنند . وانگهي يكي از ابعاد ازدواج – چه موقتش چه دائمش – مسائل اقتصادي است و يكي ديگر از ابعادش هم مسائل جنسي است ، زنان همينطور كه مايل نيستند مسائل اقتصاديشان موقتا رفع شود ، مايل نيستند مسائل جنسي شان هم موقتا رفع شود و امروز با يكي و فردا با كس ديگري باشند .ازدواج موقت همانطور كه از نامش بر مي آيد موقت است و موقتا نياز هاي افراد را در زمينه ازدواج مرتفع مي كند و بسياري – چه زن و چه مرد – مايل به رفع موقتي نياز هايشان از اين كانال نيستند هر چند كه اين كانال براي رفع نياز هاي مختلف آنان شرعا باز است و بن بستي در كار نيست اما انسانها مختارند كه بخواهند مسائلشان را از چه طرقي حل كنند نه اينكه اين طريق راه ناپسندي باشد اما براي همه ي افراد مناسب نيست يا همه ي افراد مايل نيستند از اين طريق حل مساله كنند .
"فقط" خير .
اين يك قضاوت بسيار بي پايه و از روي احساسات محض است و يا از روي بي اطلاعي و بي تجربگي . خيلي از خانمها و بويژه دختران ، براي مسائل عاطفي اقدام به عقد موقت مي كنند .
زن هم نيازي به اجازه ولي براي ازدواج ندارد مگر اينكه دختر باكره باشد كه آنهم اولا اگر پدر مصلحت دختر را در نظر نگيرد و كفو مناسبي پيدا بشود و او اذن ندهد با مراجعه به دادگاه اذن پدر ساقط شده و حاكم شرع اذن به ازدواج دختر مي دهد . و ثانيا اذن ولي براي ملاحظه و مصلحت خود دختر است ، دختري كه سرشار از عواطف و احساسات است در سنيني كه اقتضاي جواني و احساسات كور را دارد و بسيارند كساني كه در صدد سوء استفاده از اين موقعيت در دختران هستند ، بد نيست يك مشاور دلسوز و با تجربه ، در اين سنين دختر را همراهي كند ، آيا آمار شما حاكي از غلبه ي مفيد اين قانون به سود دختران است يا بعكسش؟ بنظر شما اينكه هر دختر 16-17 ساله اي به صرف علاقه به پسري ، با وعده هاي فريبنده به راحتي – و بدون اذن ولي و نظارت و تاييد يك مشاور دلسوز- به عقد موقت او در بيايد و پس از استفاده جنسي از او ، با يك فرزند در شكم رهايش كنند ، آنوقت اين قانون در جهت رفع نياز جنسي دختران و به سود آنها بود ؟ زنان مطلقه يا بيوه اي كه در عده نيستند هم كه منعي ندارند نه در ازدواج دائم و نه در موقت نيازي به اذن ولي ندارند .
[="]رفتاري كه از مسلمانان مي بينيد لزوما آن چيزي نيست كه در اسلام ، مورد تاييد است . اگر مرد همسرش را از نظر جنسي تامين نكند و او را معلقه بگذارد زن با مراجعه به دادگاه مي تواند طلاق بگيرد . ما ضعف در اجراي قوانين اسلام داريم نه خود قوانين اسلام.
[/]
شما چرا مغالطه مي كنيد ؟ ظاهرا صحبتهاي بنده را تحريف كرده ايد . در واقع آنچه را كه صراحتا و مشخصا بيان كردم را وارونه بيان كرديد . من عرض كردم كه هر دو ، نياز مشترك دارند اما شما از شواهد كشورهاي ديگر و اديان و مذاهب ديگر شاهد آورده ايد كه بله زنان هم مشابه مردان چنين غرايزي دارند .خب مگر ما گفته بوديم ندارند ؟ گويا با عجله پاسخها را مطالعه مي كنيد و دقت لازم را نداريد . من گفتم نياز مشابه دارند اما راهكار مساوي براي رفع اين نياز مشابه وجود ندارد يعني يك مرد مي تواند همزمان يك تا چهار همسر داشته باشد اما يك زن در يك زمان نمي تواند دو همسر داشته باشد .اگر نياز جنسي اش را همسرش مرتفع نمي كند – چون بحث سر اين نياز و غريزي بودن آن است اگر بخاطر داشته باشيد – مي تواند با مراجعه به دادگاه جدا شود . اگر مي خواهد خودش هر وقت خواست طلاق بگيرد ، آنرا شرط ضمن عقد كند ، اگر مي خواهد تنوع جنسي با مردان متعدد داشته باشد ، تن به ازدواج دائم ندهد بلكه عقد موقت كوتاه مدت كند تا هر دو سه ماه يكبار با مرد ديگري باشد و شرعا مشكل هم نداشته باشد و حقوقش هم محفوظ باشد . [من از تمامي خوانندگان تاپيك عذر خواهي مي كنم كه اين شقوق مختلف را در بالا بيان نمودم ، نه روحيات بنده ، نه اخلاقياتم و نه منشم در پاسخگويي اينگونه نبوده است منتها سوالات سركار ممبر ، و اشكالاتي كه وارد نمودند راهي جز بيان راهكارهاي مختلفي كه در اسلام براي رفع نياز جنسي زن در نظر گرفته شده است را براي بنده باقي نگذاشت البته توضيح اين نكته را هم لازم مي دانم كه سركار ممبر از باب دريافت پاسخ به شبهات اين سوالات را مطرح فرموده اند و خداي ناكرده نه ما و نه هيچ كس ديگري چنين سوالاتي را از جانب ايشان حمل بر امري ناپسند و نامطلوب نمي كنيم . ] در اديان ديگر و كشورهاي ديگر هم اگر يك آمار دقيق بگيرديد و به نظر كارشناسان و روانشناسان مراجعه نماييد – نه افرادي كه كاملا غير متخصص اند و مغرضانه اظهار نظر مي كنند – خواهيد يافت كه زنان ميل به تك همسري دارند زيرا همانگونه كه از قول روانشناسان عرض كرديم كه هر رابطه جنسی دو بعد دارد: عاطفی و شهوانی. اگر بعد شهوانی قویتر باشد میل به تنوع طلبی بیشتر است و اگر بعد عاطفی قویتر باشد میل به یگانه خواهی جنسی. در کل در مردان به دلیل اهمیت بیشتر بعد شهوانی( تحت تاثیرژنتیک و آموزه های محیطی)، تنوع طلبی بیشتر دیده میشود و در زنان به دلیل اهمیت بیشتر بعد عاطفی، یگانه خواهی جنسی بیشتر غالب است .
[/]
1- شما وقتي در مقام پاسخ به عرايض بنده بر مي آييد ظاهرا فراموش مي كنيد كه سوال خودتان يا اشكالتان چه بوده كه من چنين مطالبي را در پاسخش عرض كردم . شما گفتيد :" این نوع ارزش گذاری ها برای اینه که زن بتونه تحت تسلط مرد باشه و به اسم عقوبت و گناه یا به اسم زیر پا گذاشتن قانون خدا زیر سلطه مرد باشه و نیاز جنسی مردش رو برطرف کنه"ومن در پاسخ به اين مطلبتان عرض كردم كه :" الان در جوامع غربي كه هيچگونه خويشتن داري و محدوديتي در ارتباطات زنان و مردان ، مجرد يا متاهل و ... وجود ندارد ، زن ، ارزشمند است ؟! زن بدون هيچگونه حق و حقوقي ، نياز جنسي مرد همكار و همسايه و دوست و ... را برطرف نمي كند ؟ !" خانم ممبر ! زن در اسلام بواسطه عقد – چه موقتش چه دائمش- حق و حقوقي مي يابد حتي اگر نياز جنسي خودش يا همسرش مرتفع نشود – جهت اطلاع : پس از اجراي صيغه عقد حتي اگر ارتباط زناشويي هم برقرار نشود نصف مهريه به دختر تعلق مي گيرد و برخي فقها در عقد موقت معتقدند كه تمام مهريه تعلق مي گيرد- فرزند احتمالي هم مانند فرزند حاصل از ازدواج دائم ، مخارج و ... با پدرش است اما در كشور هاي غربي اينطور نيست ، زن در اين ارتباط هيچ حقي و حقوقي ندارد ، بچه احتمالي را هم يا سر به نيست مي كنند يا مادرش جورش را مي كشد .
2-
اول ادعا مي كنيد كه نياز جنسي زن در اسلام در نظر گرفته نشده و چرا يك زن نمي تواند با چند مرد ارتباط داشته باشد بعد پاسخ مي شنويد كه خير در يك زمان زن نمي تواند چند شوهر داشته باشد اما در عقد موقت اگر مدت عقد را كوتاه تعيين كنند مي تواند پس از سپري شدن مدت عده به عقد موقت مرد ديگري در آيد بعد شما نام آنرا تن فروشي مي گذاريد ، يعني از نظر شما عقد موقت – با حق و حقوقي كه زن دارد- تن فروشي است و قبيح است اما ارتباط همزمان يك زن با چند مرد ، حق و حقوق انساني ، بجا ، شايسته ، قابل تحسين ، قابل دفاع و امري عادلانه و فطري است و ابدا تن فروشي و روسپي گري نام ندارد !!!! بالاخره ارتباط با مردان متعدد از نظر شما خوب است يا بد ؟ اينگونه كه شما فرموديد معنايش اين است كه زن با هر چند مردي در هر شرايطي بخواهد ارتباط داشته باشد خوب و قابل قبول و حقي انساني است اما اگر در قالب چهارچوبي حقوقي باشد كه در آن حق و حقوقي براي زن در نظر گرفته شود نامش مي شود تن فروشي . خوب است لطفا كمي در استدلالهايتان تجديد نظر كنيد .
[="]خانم ممبر من از شما تقاضا دارم كمي به معاني ، مفاهيم و عواقب عملي مطالبي كه بيان مي كنيد بيانديشيد . يعني شما اگر يك دختر مثلا 16 ساله داشته باشيد كه يك دزد معتاد خوش تيپ و خوش زبان خواستگارش بود و دختر شما هم نياز جنسي داشت و هم فريب تيپ و زبان اين مرد را خورد به دليل اينكه نياز جنسي دارد او را به عقد اين مرد در مي آوريد تا نياز جنسي اش بي پاسخ نماند !!!! آخر اين چه استدلالي است ! كمي حرفتان را سبك و سنگين كنيد . مگر نياز جنسي نياز به آب و غذاست كه اگر دو روز دير و زود شود حيات فرد به مخاطره بيافتد ؟ درست است كه بايد در مواقع نياز پاسخ صحيح به آن داده شود اما اين غريزه قابل مديريت و كنترل است . همان نياز به آب و غذا هم اينگونه نيست، مگر به محض احساس گرسنگي و تشنگي ، افراد به هر چه دم دستشان در كوچه و خيابان و اموال مردم رسيد ، دست درازي مي كنند تا نياز غريزي تشنگي و گرسنگيشان را مرتفع كنند ؟ يكي از فرق هاي اساسي انسان و حيوان ، توانايي انسان در مديريت و كنترل غرايز است . شما ابعاد كنترل و مديريت غرايز و بويژه غريزه جنسي را كاملا حذف مي كنيد . بله در اسلام بن بستي براي اين مساله نداريم و در هر سني دختران و پسران مي توانند ازدواج كنند منتها در پسران مشروط به اينكه توانايي انجام وظايف و تكاليفي كه ازدواج بر عهده آنان مي گذارد را داشته باشند و در دختران ، اذن پدر ، حكم يك دزدگير را براي دختر دارد تا هر كسي با هر نيت و قصد و موقعيت نامطلوبي اقدام به فريب دختران و سوء استفاده از آنها ننمايند . اتفاقا شما را به آيات و رواياتي كه در باب ازدواج مجردان و دختران و پسران جوان در اسلام توصيه فرموده ارجاع مي دهم .مانندآيه: وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ (نور/32) بى همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد [="]
[="]همچنين از امـام رضـا(ع ) نقل شده است: جـبـرئيـل بر پيامبر(ص )فرود آمد و گفت : اى محمد[="]! [="]پروردگارت تو را سلام مـى رسـانـد ومـى فرمايد : دوشيزگان همچون ميوه روى درخت هستند ميوه چون برسد براى آن دارويى جز چيدن نباشد وگرنه براثر آفتاب و باد خراب مى شود دوشيزگان نيز هرگاه به مرحله زنـان بـرسـند آنان را دارويى جزشوهر دادن نباشد وگرنه از گمراهى و فساد ايمن نخواهند بود پـس , رسول خدا(ص ) بر منبررفت و مردم را جمع كرد و فرمان خداى عزوجل را به آگاهى آنان رساند[="].[="] (1)
(1)- [="]وسائل الشيعة ، ج۱۴ ، ص۳۸ ، باب ۲۳
[="]
امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: هر کس شهوت رانی کند و ازدواج های متعددی انجام دهد، رسوایی ها او را فرا گرفته و مفتضح خواهد شد (1)
در پستهاي قبلي عرض كرديم كه در روايات اسلامى مرد «ذوّاق» يعنى كسى كه زنان رابراى كام‌جويى گرفته، سپس طلاق‌مى‌دهد، لعن و نفرين شده است :فقال رسول الله صلى الله عليه وآله: إن الله عزوجل يبغض أو يلعن كل ذواق من الرجال وكل ذواقة من النساء.(2) اين در مورد مذمت و تقبيح تنوع طلبي و هوسراني در ازدواج دائم ؛ و اما در مذمت و تقبيح هوسراني در ازدواج موقت :
عقد موقت بر طبق برخي روايات ، براي مردان متاهلي كه دسترسي به همسر دائم خود دارند مورد سوال و اعتراض از ناحيه معصوم عليه السلام واقع شده است : فتح بن يزيد گويد: از حضرت ابوالحسن )عليه السلام( درباره متعه پرسيدم فرمود: متعه حلال و مباح و آزاد است براى مردي كه خدا او را با نكاح دائم زنى بى نياز نكرده باشد. او خود را با متعه كردن از انحراف نگه مى دارد، ولى اگر به وسيله نكاح دائم بى نياز شده است، متعه هنگامى بر او مباح است كه از حضور نزد زوجه اش غايب باشد.( 3)
على بن يقطين گويد: از حضرت ابوالحسن )عليه السلام( درباره متعه پرسيدم، فرمود: ترا با متعه چكار؟ خداوند ترا بى نيازكرده است.[ توضيح اينكه علي ابن يقطين مرد متاهلي بود كه به همسر دائمش دسترسي داشت] (4)
(1)- مظاهری، حسین، اخلاق در خانه، انتشارات اخلاق. چاپ چهارم
(2)- اصول كافي، حديث 110656
(3)- وافى، ج 3 ،ص 56
(4)- همان ، ص55
سوء استفاده مردان از احكام تعدد زوجات و عقد موقت
پرسش: موضوع چند همسری از مسایلی است که همزاد و همراه خانواده در بستر تاریخ مطرح بوده و غالباً بعنوان یک نا هنجاری خانواده را تهدید نموده است. حال با توجه به این موضوع که تعدد زوجات از احکام الهی است چرا در جامعۀ امروزی تا این اندازه نسبت به آن با دید منفی بحث می شود ؟
پاسخ: با سلام و عرض ادب
شايد علتش اين است كه با اين مساله نه با ديدگاه قرآني صحيحش مواجه مي شويم ونه برخورد منطقي درستي - حداقل به عنوان يك مساله اجتماعي - داريم و لذا برخي قانون همه و برخي قانون هيچ را در مورد تعدد زوجات روا مي دانند .
در واقع سه ديدگاه در خصوص تعدد زوجات مي شود متصور شد :
1- آنرا مطلقا ممنوع بدانيم
2- آنرا مطلقا مجاز برشمريم
3- آنرا بشكل مشروط بپذيريم يعني در شرايط خاص ، آنرا مجاز بدانيم
از ميان اين سه ديدگاه ، ديدگاه اول تفريط گرايانه و ديدگاه دوم افراط آميز است و هیچ كدام با فطرت اصيل بشر- که از افراط و تفریط گریزان است - نمی سازد. از این رو اسلام که دین اعتدال به شمار می آید تعدد زوجات را بنا بر مصالحی پذیرفته و برای آن نیز شروطی قرار داده است. در واقع ، تعدد زوجات از اختراعات اسلام نيست بلکه اسلام به شكلي منطقي براي عامل به آن و براي انجام آن ، شروط و قيودي معين نموده است يعني همانگونه كه نمي توانيم منكر ضرورت تعدد زوجات براي برخي شويم ، همچنين نمي توانيم از اين راهكار تخصصي براي همه كس و همه جا استفاده كنيم مثل اينكه يك فرد كاملا سالم يا فردي كه بيمار هست اما بيماري او معمولي است نه از نوع بيماري هاي خاص و فوق تخصصي ، بيايد و از يك داروي فوق تخصصي استفاده كند ، نتيجه اينكه او سلامتي خود را از دست خواهد داد و پس از مصرف دارو نه تنها بهبود نخواهد يافت و سلامتي اش تداومي ندارد بلكه سريعا به انوع بيماري ها مبتلا خواهد شد لذا هر دارويي براي درد خاصي است . در خصوص تعدد زوجات نيز بنظر مي رسد چنين باشد ، با توجه به اينكه آيه 3 سوره مباركه نساء، صرفا جواز تعدد زوجات را صادر فرموده نه وجوبش و نه حتي استحبابش را ، حال بايد ديد عمل به اين حكم از سوي مردان در شرايط وفرهنگي ، اجتماعي ، خانوادگي ، زماني و ... مختلف ، تا چه حد به حفظ سلامت خود و خانواده شان منجر خواهد شد و آيا مشكلي را حل مي كند يا مشكلاتي بر مشكل قبلي مي افزايد ؟و اينكه آيا مشكل قبلي از راه ديگري قابل حل نبود ؟
آيا با وجود اقدام به تعدد زوجات ، مرد مي تواند از عهده ي تكاليف شرعي اش در هر دو يا سه يا چهار خانواده اي كه تشكيل داده بر آيد ؟ مي دانيم كه شرعا تكليف زن ، خانه داري و فرزند داري نيست حال كسي كه اقدام به چنين كاري مي كند آيا مي تواند تكاليف شرعي اش را نسبت به زن و فرزندان خانواده اول و دوم و ... بجا آورد ؟
در روايات داريم كه :«لا قربة بالنوافل اذا اضرت بالفرائض» «اگر مستحبات به واجبات لطمه بزند، مايه تقرب به خداوند نيست». (1 ) حال با توجه به اين روايت آيا عمل صرفا مجاز و مباحي كه به واجب لطمه بزند ، جايز است ؟
اما همچنان نمي توانيم منكر ضرورت آن ، براي برخي بشويم اما در هر صورت چه كسي به ضرورت اقدام به تعدد زوجات نمايد يا به غير ضرورت بايد جداي از انجام تكاليف شرعي خودش در حوزه خانواده اول و ...وچهارم ، شرط عدالت را نيز رعايت نمايد در غير اينصورت بايد بداند كه خداوند وي را مجاز به اين كار نكرده است:...فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً...
لذا "در فرهنگ اسلامی، با این موضوع، موافقت یا مخالفت مطلق نشده است بلکه اولاً جز در موارد ضروری که بیان کردیم، به آن سفارش نمی کند. ثانیاً برای آن حد و مرز خاصی قرار داده است یعنی هیچ کس حتی در موارد ضروری، مجاز نیست با بیشتر از چهار زن، ازدواج دائمی بکند. ثالثاً تعدد زوجات مشروط به رعایت عدالت بین زنان است. بنابراین مردی که نمی تواند، عدالت را بین آنان رعایت کند، مجاز نیست با بیشتر از یک زن ازدواج دائم کند".( 2.)( 3)
برخي ، يكي از علل تعدد زوجات را بيشتر بودن تعداد زنان آماده ازدواج نسبت به مردان مي دانند هر چند در برخي زمانها و در برخي جوامع كليت اين مساله را نمي توان منكر شد اما در برخي زمانها و در برخي جوامع و شرايط ( مانند جامعه فعلي و شرايط فعلي ما)، درست است كه تعداد دختران در سن ازدواج و آماده ازدواج بسيار است اما از تعداد پسران در سن ازدواج كه به دلايلي - حال هر چه باشد :شغل ، مسكن ، ازدواج ، توقع بالااز آمادگي خود براي ازدواج، ترس از مسئوليت پذيري ، مشغول به تحصيل و ....- ازدواج نكرده اند هم نبايد غفلت ورزيد به اين تعداد ، مرداني كه همسرانشان را از دست داده اند - به دليل فوت يا طلاق- را هم بيافزاييد خواهيد ديد كه اختلاف ، بسيار زياد نيست فقط يك مديريت قوي و سازماندهي شده مي خواهد كه اين دختران و احيانا زنان- مطلقه يا بيوه- را به كيسهايي از مردان بي همسر وصل كند تا هم مشكل جوانان مجرد از ميان برود و فساد و بي عفتي دامنگير جامعه نشود و هم خانواده هاي ديگر ، از آسيب هاي احتمالي چنين امري ، محفوظ بمانند و درواقع اين حكم و اين داروي تخصصي ، صرفا در جاي خودش و براي موارد تخصصي خودش بكار رود . بهر حال معقول ترين راه بنظر آن است كه در انجام يا ترك يك فعل مجاز ، محاسن و معايب احتمالي آتي اش را در نظر گرفت و با تفوق محاسن بر معايب آن ، اقدام به آن كار نمود .
نكته مهم و مغفولي كه در بحث تعدد زوجات قابل تامل است اين است كه لحظه اي با خود بيانديشيد كه يك زن شوهر دار در ازدواج مجدد همسرش با يك مرد طرف نيست بلكه با يك زن طرف است ، زني كه احتمالا تا ديروز تعدد زوجات را منفور بر مي شمرد و اما امروز آنرا حكم صحيح خدا و عملش را مطابق دين بر مي شمرد . اگر يك سازماندهي قوي براي همسان گزيني در كشور – آن هم در عصري كه ارتباطات و ارائه راهكارهاي مختلف اجتماعي در مرحله ي بسيار خوبي از پيشرفت قرار دارد – وجود داشته باشد و دختران مجرد يا زنان بيوه و مطلقه ، براي تشكيل خانواده به اين سازمانها مراجعه و كفو خود را بيابند ، سلامت جامعه از جهات بسياري محفوظ خواهد ماند . هم يك خانواده با تعدد زوجات داراي مشكل نمي شود ، هم يك زن و مرد مجرد ، متاهل شده و از جمعيت مجردان جامعه كاسته خواهد شد و هم بر عفاف جامعه افزوده مي شود. البته اين مساله بر طبق نص شريف قرآن كريم وظيفه هر مسلماني است :
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ(4)... بى همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد
لذا اگرتزويج مردان و زنان بي همسر را وظيفه خود بدانيم حداقل به تعداد مردان بي همسر ، از زنان بي همسر در جامعه كاسته خواهد شد .
بنظر مي رسد هم زنان بايد بجاي موضع گيري در مقابل يكديگر و برخوردهاي كاسبكارانه و معامله گرانه با احكام – كه يك روز حكمي را منفور و روز ديگر آنرا صحيح و بجا تلقي كنند- حتي المقدور ، بجاي ازدواج با مردان متاهل به فكر ازدواج با مردان مجرد باشند و حكم تعدد زوجات را براي ضرورتها وانهند و هم مردان از چنين حكمي سوء استفاده نكنند و بنياني را كه با صرف جواني و خالصانه ترين عواطف با همسرشان بنا نهاده اند به هر دليل غير ضروري و قابل حلي بر باد نداده و در صدد استحكام آن باشند و حتي المقدور مشكلات موجود را از طرق ديگري حل نمايند و آنان نيز تعدد زوجات را براي ضرورتها وانهند .
پرسش:برای من سوالی پیش امده.اینکه مرد جواز 4 همسر را با شرایط خاص و عدالت دارد.این 4 تا شامل هم زنان عقد دائم و عقد موقت می شود یا نه تنها شامل عقد دائم؟
در صورتی که تنها عقد دائم باشد نمیتوانیم بگوییم اسلام چند همسری را محدود و کنترل کرده چون فرد می تواند ده ها همسر با عقد موقت داشته باشد بدون اینکه دردسرها و بسیاری از مسئولیت های همسر با عقد دائم را داشته باشد.
خواهش میکنم این موضوع را برام بیشتر توضیح بدین.
پاسخ: در پاسخ به سوال اول شما عرض مي شود كه بله اين جواز 4 همسري صرفا در عقد دائم است و در عقد موقت مرد مي تواند بيش از اين تعداد را به عقد خود در آورد اما چند نكته :
نكته فوق ، علتي مهم و بسيار كاربردي در عقد موقت بوده كه متاسفانه تقريبا در بحثهايي كه در ارتباط با عقد موقت صورت مي گيرد ، مورد غفلت واقع مي شود .
(1)- نهج البلاغه، ص 475
(2)-شهید مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 19، ص 347-365
(3)- با تغيير .ر.ك:سايت حوزه دات نت
(4)-نور/32
(5)- الكافى، ج6، ص54ـ55; وسائل الشيعه، ج22، ص9
(6)- فتح بن يزيدگويد: ازحضرت ابوالحسن )عليه السلام( درباره متعه پرسيدم فرمود: متعه حلال ومباح و آزاد است براى مردي كه خدا او را بانكاح دائم زنى بى نيازنكرده باشد. او خودرابا متعه كردن ازانحراف نگه مى دارد،ولى اگربه وسيله نكاح دائم بى نيازشده است،متعه هنگامى براومباح است كه ازحضورنزد زوجه اش غايب باشد.( وافى،ج 3 ،ص 56)
كليد واژه ها : تعدد زوجات ، عقد موقت ، سوء استفاده مردان از تعدد زوجات