آیا غیرت در زنان پسندیده است؟!!!

تب‌های اولیه

173 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

منتظر امامِ حق;531874 نوشت:
البته بدعتگزاران همیشه بر اساس اهواء و نظرات شخصی خود بیراهه خود را می روند!
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش منظورتان بنده هستم یا علماء عظامی که در مطالبم از ایشان نقل قول مستند شد ؟ این به نظر شما توهین نیست ؟ باز هم از پاسخ گفتن مستند وعلمی باز ماندید شروع به توهین مینمایید ؟ لطفا" از مطالبم ایراد مستند علمی بگیرید تا یا پاسخ بدهم یا از کذب مطالبم ویا سوء برداشتم رفع ابهام کنم فعلا" در پناه حق :Gol:

[="Tahoma"]

••ostad••;531873 نوشت:
بنده تمام مطالبم را مستند عرض کردم شما نیز از این قاعده پیروی کنید

••ostad••;531873 نوشت:
درضمن بنده این مطلب را که از خودم نگفتم که بخواهم توضیح دهم این یک مطلب با منبع علمی موثق است پس شما هم میتوانید با سرچ در اینترنت وبلود ،مطالب صحیح دراین باره را پیدا کنید وبه پاسخ خود برسید .البته شاید بنده فردا فرصت پیدا کنم و....

1- دقت کنید ویکی فقه منبع موثق نیست. ویکی یعنی منبعی که توسط عده کثیری مثلا همه مردم توسعه داده میشه مثل ویکی پدیا، ویکی فقه هم یک نمونه ویکی هست. لذا مستقلا اعتباری نداره مگر این که منبع داشته باشه. که زیر اون مطلبی که شما از ویکی فقه گذاشتید هیچگونه منبعی وجود نداره.

2- در همان مطلب خودتان هم آمده بود تاسیسی کمتر اجتهادپذیر است نه این که تاسیسی اجتهاد پذیر نیست ولی امضایی هست.

3- اکثر احکام اسلام امضایی هستند.

تارک دنیا;531851 نوشت:
نیاز عاطفی و جنسی مهم است ولی زنان بخاطر نیاز عاطفی و جنسی نمیمیرند ، من در میان دوستان و همکارانم افراد بیوه و مجرد با سن بالا هم هستند که حاضرند با تنهایی و حقوق مختصر خود کنار بیایند ولی کانون خانواده دیگری را برهم نزنند و وارد حریم زندگی زنان دیگر نشوند . این به وجدان و داشتن اصول اخلاقی مربوط میشود . شاید ربطی به دین نداشته باشد .

لطفا مغلطه نکنید یک اصطلاح عرفی را به معنای حقیقی معنا نکنید منظور از «بروند بمیرند» محروم شدن از خواسته هایشان بود.
همان دوستان شما اگر جامعه ما اینقدر وحشیانه در قبال همسر دوم شدن موضع نمی گرفت و اینقدر این مساله در اذهان جامعه و از جمله خود آن خانمها بد جا نیفتاده بود که آن را خیانت یا خراب کردن زندگی دیگری بدانند با کمال میل حاضر بودند با مرد متاهلی که بقیه شرایطش را می پسندیدند ازدواج کنند اما متاسفانه غربزدگی چنان اذهان را خراب کرده و از اسلام دور نموده که زنهای اول خود را در حسادتشان محق میدانند و بسیاری از بیوه زنان به قول شما با اخلاقیات متوهمانه همسر دوم شدن را جنایت در حق زن اول می پندارند.
به هر حال چه نظر همکاران شما این باشد و چه نباشد نیازهایشان سر جای خود باقی است! راه ارضائش هم فقط آن چیزی است که خالق انسان گفته.

••ostad••;531881 نوشت:
منظورتان بنده هستم یا علماء عظامی که در مطالبم از ایشان نقل قول مستند شد ؟

هیچکدام!!! مگر شما یا علما بدعت گذاشته اید؟؟؟!!! کدام فقیهی گفته تعدد زوجات مربوط به عرف آن زمان است و شما نقل قولش کردید؟!
چرا به خودتان گرفتید؟!
شما بطور کلی گفتید احکام امضایی چنین هستند بنده هم گفتم از این جهت فرقی با تاسیسی ندارند و برای شناخت اطلاق و قید احکام باید به ادله شرعی مراجعه کرد.
من در مطالبی که از شما خواندم ندیدم تعدد زوجات را مقید به عرف آن زمان کرده باشید.

••ostad••;531881 نوشت:
باز هم از پاسخ گفتن مستند وعلمی باز ماندید شروع به توهین مینمایید ؟ لطفا" از مطالبم ایراد مستند علمی بگیرید

ما هم چنین کردیم و توهینی نکردیم اما به نظر می رسد این شما هستید که بجای پاسخ مستدل خود را در معرض اتهام ما وانمود می کنید و تهمت توهین به ما می زنید تا از جواب طفره بروید.
ما گفتیم بدعت گذاران چنین می کنند شما می گویید منظورت من بودم یا علما!!!
بگذریم!
اصل مطلب را دوباره تقریر می کنم:
گفتید:
اهمیت تمایز احکام تأسیسی و امضایی در آن است که اگر حکمی تأسیسی باشد، شرایط و قلمرو و مفاد آن حکم را دقیقاً باید از ادله شرعی دریافت کرد و کمتر اجتهادپذیر است، اما اگر حکمی امضایی باشد، از مطالعه چگونگی اعتقاد مردم و نحوه اجرای حکم در زمان امضای آن، گاهی می‌توان به نتایج جدید رسید
عرض کردم چنین فرقی وجود ندارد امضایی و تاسیسی هر دو از جانب خدا هستند پس باید برای شناخت اطلاق و تقیید و عام و خاص بودنشان به ادله شرعی که آن احکام را بیان کرده اند مراجعه کرد. اگر منظور از اجتهاد این است که فرقی در امضایی و تاسیسی نیست و این همان استنباط احکام از منابع آن است و اگر منظور از اجتهاد در احکام امضایی نظر بی ضابطه و خارج از لسان یک حکم شرعی دادن است باز هم فرقی میان این دو نوع حکم نیست و این بدعت می شود.
حالا اگر نقدی بر این مطلب دارید بفرمایید.

به نام خدا

••ostad••;531821 نوشت:
اولاً تعدد زوجات با حکم الهی ایجاد نشده است، بلکه امری موجود، پذیرفته شده و در عین حال تعداد آن به چهار محدود گردیده است

بسه دیگه انقدر قرآن رو زیر سوال نبرید.
یکبار تعدد زوجات را قبول میکنید به عنوان یک حکم الهی.
یکبار رد میکنید.
از یک پاسخیار سایت به دور است انقدر سخنانش ضدو نقیض باشد.

خادم ولایت;530830 نوشت:
آیه 3 سوره نساء

وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى‏ فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ ذلِکَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَعُولُوا

«و اگر می‌ترسید که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم،) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشم‌پوشى کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر می‌ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها یک همسر بگیرید، و یا از زنانى که مالک آنهائید استفاده کنید، این کار، از ظلم و ستم بهتر جلوگیرى می‌کند»

__________________________________


تفسیر المیزان - استاد فرزانه علامه طباطبایی - خلاصه تفسیر ذیل آیه 3 سوره نساء


(وان خفتم الا تقسطوا فی الیتامی فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلث و رباع ):(و اگر ترسیدید که مبادا در باره یتیمان مراعات عدل و داد رانکنید، پس زنان را به نکاح خود در آورید که شما را نیکو و مناسب با عدالت است ، دو یا سه یا چهارتا (نه بیشتر))چون در جاهلیت به علت جنگ وخونریزی مدام ، یتیمان زیاد بودند و با نهی قرآن از اختلاط و خوردن اموال آنان مسلمانان در حرج افتادند و لذا آیات بعدی نازل شد که آنها را امر به اختلاط درضمن مراعات قسط نمود ،در این آیه در حقیقت می خواهد بگوید،اگر ترسیدیدکه با دختران یتیم و بی پدر ازدواج کنید و می ترسید که نتوانید عدالت را در موردآنان اجرا کنید در این صورت با هر که دلتان می خواهد ازدواج کنید، یکی ،دوتا،سه تا و چهار تا و این امر محدود کردن ازدواجهای نامحدودی بود که درجاهلیت واقع می شد، (فان خفتم الا تعدلوا فواحده او ما ملکت ایمانکم ذلک ادنی الا تعولوا):(و اگر ترسیدید که عدالت را رعایت نکنید ،پس یک زن بگیریدیا به کنیزی که دارید اکتفاء کنید که این نزدیکتر به عدالت و ترک ستمکاری است ) لذا هر کس گمان این را می برد که نمی تواند عدالت را بین زنان بجا آورد،پس به یک زن و یا کنیزانش اکتفاء کند ،چون خداوند حکم عدالت بین کنیزان راواجب نفرموده است ، و (عول ) به معنای میل و انحراف است ،یعنی این عمل شمارا به منحرف نشدن از راه میانه و حد وسط نزدیکتر می کند ،پس اساس تشریع احکام نکاح برقسط و عدالت و از بین بردن انحراف می باشد . [ نظرات / امتیازها ]

شان نزول آیه سه سوره نساء

این آیه در باره دختر یتیمى نازل شد که سرپرستش به مال و جمال او چشم دوخته بود و تصمیم داشت بدون دادن مهر با او ازدواج کند؛ از این‌رو خداوند دستور داد که با دختران یتیم ازدواج نکنید، مگر این‌که نسبت به آنها عادلانه رفتار کنید و مهر آنها را مطابق شئونشان بپردازید، یا این‌که با زنان دیگر ازدواج کنید و گرفتن زنان متعدد، تا چهار زن در صورت رعایت عدالت، براى شما بلا مانع است
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغى، محمد جواد، ج ‏3، ص 10، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.

بنابر این، آیه در مورد ازدواج مجدد مردان با زنانی که یتیم بوده‌اند نیست، بلکه به دنبال دستورى که در آیه سابق،براى حفظ اموال یتیمان داده شد در این آیه اشاره به یکى دیگر از حقوق آنها مى‌‏شود و آن این‌که: اگر مى‌‏ترسید به هنگام ازدواج با دختران یتیم رعایت حق و عدالت را در باره حقوق زوجیت و اموال آنان ننمایید از ازدواج با آنها چشم بپوشید و به سراغ زنان دیگر بروید

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏3، ص 252، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.

ادامه دارد ...ا

خادم ولایت;530838 نوشت:

به بیان دیگر، این جمله شرطیه -اگر ترسیدید در مورد یتیمان عدالت را رعایت نکنید، پس زنان دیگرى را به ازدواج خود در آورید- به منزله این است که اگر از ازدواج با دختران بى‌پدر کراهت دارید؛ چون مى‌‏ترسید در باره آنان نتوانید عدالت را رعایت کنید، با آنها ازدواج نکنید و زنان و دختران دیگرى را به عقد خود در آورید.

علامه طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏4، ص 166-167، دفتر انتشارت اسلامی

در حقیقت این آیه خطاب به همه مسلمانان است که شما براى دورى از ستم کردن در حق دختران یتیم، می‌‌توانید از ازدواج با آنها خوددارى کنید و با زنانى ازدواج نمایید که موقعیت اجتماعى و فامیلى آنها به شما اجازه ستم کردن را نمی‌دهد و می‌توانید از آنها دو نفر یا سه نفر یا چهار نفر به همسرى خود انتخاب کنید

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 252 – 253، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.

یازهرا:Gol:

به نام خدا

بانوی برفی;531840 نوشت:
چرا تا زمانی که حضرت زهرا (س) زنده و در قید حیات بودند حضرت علی (ع) همسر دیگه ای اختیار نکرد؟

یک سوال بنده میپرسم ، اگر توانستید پاسخ بدهید بنده پاسخ شما را میدهم.

برای چه حضرت علی(علیه سلام) هیچگاه نان گندم نخوردند؟

یازهرا:Gol:

••ostad••;531877 نوشت:
به هیچ عنوان مطلب بدون سند را نمیپذیرم لطفا" بر ادعای خود سند معتبر ارایه بفرمایید

اولا این شما هستید که باید بر ادعایتان یعنی فرق بین احکام امضایی و تاسیسی از جهت مورد ادعا اقامه دلیل کنید نه ما. ما می گوییم احکام شرعی همه از جانب خداست و برای فهم آنها باید به ادله شرعی کتاب و سنت مراجعه کرد. به نظرم هر کسی این اصل اولیه مبتنی بر عقل و شرع را قبول دارد حالا اگر شما مدعی هستید فرقی بین احکام امضایی و تاسیسی از این جهت هست و می خواهید برای آن اصل استثنا و تقییدی قائل شوید باید دلیل متقن ارائه کنید از شرع یا عقل

ثانیا خود ویکی فقه که نشد سند؟! بله اگر ویکی فقه یا هر سایت دیگری از قرآن و سنت و منابع فقهی دلیل بیاورد و حرفش را مستند کند این می شود دلیل که تازه می شود قابل بحث و گرنه هیچ سایتی فی نفسه و بدون ارجاع به منابع معتبر سخنش سند و دلیل نیست. ما داریم بحث فقهی و دینی می کنیم و این شوخی بردار نیست که با ارجاع به یک سایت خیالمان را راحت کنیم!

به نام خدا

مرسل;531859 نوشت:
باید این خاصان در همه جهت الگو باشند باید طاقت هوو داشتن را هم یاد بقیه زنان می دادند
تا بقیه زنان هم انان را الگو قرار دهند

هنوزهم دیر نشده تا این الگو را یاد بگیرید.
مرسل;531859 نوشت:
ما با توجه به الگوی بزرگ زنان اسلام حضرت فاطمه و خدیجه ع طرفدار تک همسری هستیم

یک حدیث از این بزرگوارن نقل کنید که چند همسری را رد کرده باشند و فرموده باشند حتما باید تک همسری بود!
مرسل;531859 نوشت:
زنده باد حضرت فاطمه و حضرت خدیجه ع که این مورد را به ما اموزش داده اند

تفکرات و افکار خودتان را به معصومین(علیهما سلام) نسبت ندهید.
این عمل شما جز توهین نیست.

یازهرا:Gol:

خادم ولایت;531887 نوشت:
بسه دیگه انقدر قرآن رو زیر سوال نبرید.
یکبار تعدد زوجات را قبول میکنید به عنوان یک حکم الهی.
یکبار رد میکنید.

ظاهرا ایشان می خواهد بگوید آیه قرآن حکم تعدد زوجات را تاسیس نکرده بلکه آنچه را بوده امضا فرموده است و البته محدود به چهار زن نموده است. منظورشان از حکم الهی نبودن همان تاسیسی نبودن است. البته قبول دارم که این تعبیر اشتباه است و خودم هم نقدش کردم. اما این به معنای زیر سوال بردن قرآن و انکار اصل حکم نیست.

منتظر امامِ حق;531883 نوشت:
اگر جامعه ما اینقدر وحشیانه در قبال همسر دوم شدن موضع نمی گرفت و اینقدر این مساله در اذهان جامعه و از جمله خود آن خانمها بد جا نیفتاده بود که آن را خیانت یا خراب کردن زندگی دیگری بدانند با کمال میل حاضر بودند با مرد متاهلی که بقیه شرایطش را می پسندیدند ازدواج کنند اما متاسفانه غربزدگی چنان اذهان را خراب کرده و از اسلام دور نموده که زنهای اول خود را در حسادتشان محق میدانند و بسیاری از بیوه زنان به قول شما با اخلاقیات متوهمانه همسر دوم شدن را جنایت در حق زن اول می پندارند.

عجب !! مثل اینکه خیلی عصبانی هستند دوستان!:Cheshmak:
نمیخواستم در بحثتان شرکت کنم ولی این برخورد واین گونه مقاومت کردن در برابر انچه که جامعه آنرا اخلاق مداری و از خود گذشتکی میداند واقعا عجیب است..
مواظب باشید با چنین ادبیاتی مبادا بجای دفاع از اسلام، به آن ضربه سنگین وارد کنید.چون با این حساب اگر رعایت کردن حریم خصوصی خانواده و پرهیز از اختلال در زندگی دیگران و احترام به نظر همسر حاصل غرب زدگی است پس غرب سرمنشا صفات انسانی و اخلاقیست!

امید به ظهور;531892 نوشت:
جامعه آنرا اخلاق مداری و از خود گذشتکی میداند

نظر جامعه مهم نیست نظر خالق متعال مهم است. چیزی را که خدا حلال دانسته اگر جامعه هزاران اسم بد چون خیانت، بی وفایی، هوسبازی، شهوترانی، رعایت نکردن حریم دیگران، اختلال در زندگی دیگران ووو...بر آن بگذارد حقیقت و پاکی آن چیز را عوض نمی کند. گمان نمی کنم فهم این مطلب برای انسان مؤمن سخت باشد.
جامعه ای ممکن است حجاب را هم بد بداند یا همجنس بازی را بد نداند این دلیل نمی شود بر بدی حجاب و خوبی همجنس بازی...

إن شاء الله شما هم مواظب باشید!

[="Tahoma"]

امید به ظهور;531892 نوشت:
چون با این حساب اگر رعایت کردن حریم خصوصی خانواده و پرهیز از اختلال در زندگی دیگران و احترام به نظر همسر حاصل غرب زدگی است پس غرب سرمنشا صفات انسانی و اخلاقیست!

به جای حمایت از غرب، تفکرات خود را اصلاح کنید.

مسائل دینی روشن تر از آن هستند که با نظر من یا شما یا دیگری تغییر کنند. شما فکر میکنید اینها غربزدگی نیست؟!!! یک کتاب تاریخ اجتماعی ایران بخوانید تا ببینید پیش از دوران مشروطه و قرن اخیر چنین صحبتی بین زنان ایرانی جایگاهی داشته یا هم اکنون در کشورهای عربی مثل عربستان سعودی دارد؟!!!

به نام خدا
سلام

منتظر امامِ حق;531891 نوشت:
ظاهرا ایشان می خواهد بگوید آیه قرآن حکم تعدد زوجات را تاسیس نکرده بلکه آنچه را بوده امضا فرموده است و البته محدود به چهار زن نموده است. منظورشان از حکم الهی نبودن همان تاسیسی نبودن است. البته قبول دارم که این تعبیر اشتباه است و خودم هم نقدش کردم. اما این به معنای زیر سوال بردن قرآن و انکار اصل حکم نیست.

دقیقا حق باشماست.

البته از بعضی از دوستان به دور نیست که این چنین سخن بگویند.
مهم نیست در گذشته چگونه بود یا چگونه نبود.حکمی که در قرآن آمده است به عنوان یک حکم الهی تایید شده است.و تاسیس و امضاء فقط یک بهانه پوچ و بی اساس است که هیچ سندیتی ندارد.

یازهرا:Gol:

به نام خدا

امید به ظهور;531892 نوشت:
اگر رعایت کردن حریم خصوصی خانواده و پرهیز از اختلال در زندگی دیگران و احترام به نظر همسر حاصل غرب زدگی است پس غرب سرمنشا صفات انسانی و اخلاقیست!

غرب! چه واژه غریبی!
اگر در کشورهای اسلامی تعدد زوجات مورد قبول است.
اگر در کشورهای غیر اسلامی تک همسری قانون است.

دو مورد وجود دارد.
یک اگز در غرب تعدد زوجات وجود ندارد ، بجایش قانون کثیف و ننگین معشوقه وجود دارد که باعث پایین آمدن ازدواج و فرزندان نامشروع شده است.
قانون اسلام باعث شد از وجود چنین پدیده های جلوگیری بشود.

یازهرا:Gol:

••ostad••;531723 نوشت:
ازدواج مجدد، در مواردی ممنوع و برخی از اوقات مباح و مشروط به رعایت شرایطی است که در شرع و قانون پیش­بینی شده و در هیچ موردی استحباب یا وجوب برای آن اثبات نمی­شود.

جمله آخر این مطلب اشتباه است. هم در مورد وجوب و هم استحباب
و اما وجوب: همه فقها می گویند: ازدواج در صورتی که انسان در اثر ترک آن به گناه بیفتد واجب است و فرقی بین ازدواج اول و ازدواج مجدد در این جهت نیست. طبق این فتوا مثلا مردی که از همسرش دور است اگر خوف وقوع در حرام داشته باشد واجب است ازدواج کند. (موقت یا دائم)
و در مورد استحباب: روایات فراوان تأکید دارد بر اینکه انجام متعه برای مرد به عنوان انجام سنت پیامبر حداقل یک بار در طول عمر مستحب است و فرقی میان مجرد و متاهل نگذاشته اند. فقهای شیعه نیز بر اساس این روایات به استحباب متعه فتوا داده اند.

سلام علیکم،
وسط بحث‌های فقهی و حقوقی سنگین دوستان یک مطلب معترضه درباره‌ی حضرت زهراء و خدیجه سلام‌الله‌علیهما بگم. سنت خداوند در دنیا این است که راه توجیه را بر کسانی که نمی‌خواهند به حکم خداوند تن بدهند باز بگذارد و ایشان را در تقابل میان عقل و نفس قرار دهد، کسی که عقل را اولویت داد تکامل انسانی یافته و کسی که هوی را اولویت داد (در شرایطی که با عقل در تزاحم بود) سیر نزولی را طی خواهد کرد.
خداوند این همه در ثقلین (قرآن+حدیث) این امر چندهمسری و متعه را حلال کرده و در برخی موارد از آن به راحتی برداشت استحباب هم می‌شود، بعد دو راه توجیه هم برای مخالفان قرار داده باشد:

  • یکی پنج زن برتر عالم (حضرات زهراء، خدیجه، مریم، آسیه و حواء سلام‌الله‌علیهما) که شوهرشان تک‌همسر بودند در زمان ایشان،
  • دیگری هم اینکه برخی (نه تمام) همسران رسول خدا و امیرمؤمنان علیهما السلام (نه سایر ائمه و انبیاء علیهم‌السلام) به جهات سیاسی و حکومتی بوده است
اگرچه در مطالعه‌ی روایات معصومین علیهم‌السلام بسیار دیده‌ام که هر رویداد بخصوص مرتبط با معصومین علیهم‌السلام تعداد زیادی حکمت هم‌زمان داشته و چندجانبه بوده‌اند اما اگر تک‌همسر بودن شوهر آن پنج زن برگزیده تنها همان باز کردن راه توجیه برای مخالفان احکام صریح خداوند در قرآن و از قول جانشینان او بر زمین باشد همین قدر برای حقیر کافی است:
اینک این شما و این بلاغ آشکار خداوند و البته لا اکراه فی الدین، خداوند راه هدایت را نشان داده است خواستید ایمان بیاورید و خواستید انکار کنید ... و البته به راستی هیچ یک از دو دلیل فوق حجت شرعی و عقلی نیست و تنها می‌تواند اساس حدس و گمانهایی باشند، حدس و گمان هم همان است که خداوند در محکم خود آنرا ناکافی برای هدایت به سوی حق دانسته است ... آیا با این حال سر تسلیم مقابل خداوند فرود خواهیم آورد یا از این کار اکراه خواهیم داشت؟

یا علی

پس‌نامه: عقل و شرع منطبق هستند، کسانی که معتقدند خداوند به زنان بر علیه ازدواج‌های مجدد دائم یا موقت شوهرشان غیرت قرار داده است و آنرا فطری می‌دانند، سپس می‌بینند که در ثقلین جواز آن از طرف خداوند به مردان داده شده است، برای ما یا لااقل خودشان ثابت کنند که به خدایی ایمان دارند که عادل است و ظالم نیست.
به یقین هیچ حکمی از اکام خداوند انکار نمی‌شود مگرآنکه در عوض آن نقصی به خداوند نسبت داده شود و چه کسی است ظالم‌تر از کسانی که به خداوند نسبت دروغ می‌دهند؟

owari;531903 نوشت:
کسانی که معتقدند خداوند به زنان بر علیه ازدواج‌های مجدد دائم یا موقت شوهرشان غیرت قرار داده است و آنرا فطری می‌دانند....

با سلام و عرض ادب

در برخی جوامع روستایی و قبیله ای در کشورمان زنان به چنین شرایطی تن در میدهند، باورهای قومی که بعضا زمینه ساز تبعیض جنسیتی است موجب میشود تا زنان تربیت شده در این نگرش اساسا حقوق خاص و حداقلی برای خود قائل نباشند. پس خود را بسیارکمتر از مرد و او را بالاتر از آن میدانند که منحصرا مال خودشان باشد و در چنین شرایطی با ازدواج مجدد مرد ممکن است کناربیایند همانگونه که با کتک خوردن توسط او کنار میآیند. هر چند باز هم از احساسات آنها و آنچه تحمل میکنند اطلاعی نداریم. رضایت به تعدد زوجات گاهی حاصل این نوع نگاه است. در جوامع شهری زنان ندرتا ممکن است به چنین امری رضایت دهند مگر در شرایطی که علاقه ای به همسرشان ندارند و به اصطلاح بخواهند او را از سر باز کنند، وگرنه در صورت عشق و علاقه به همسر این دردناکترین اتفاقی است که ممکن است در زندگی یک زن رخ دهد.چه بخواهیم بپذیریم و چه نخواهیم، عمده دلایل کراهت و عدم تمایل به ادامه زندگی در زنانی که دادخواست طلاق میدهند هم ناشی ازتماس و تمایل همسر آنها به زن دیگر است. (به عنوان کسی که در جریان مشاوره ها است عرض میکنم)، همانگونه که یک مرد در مورد همسرش تحمل چنین اتفاقی را ندارد.
مسلما اسلام که دینی بر اساس فطرت است بعید است که این بعد انسان را مورد غفلت قرار داده باشد و برای چنین حسی که درزنان است اصالتی قائل نباشد. متاسفانه جامعه ما باورهای دینی را با تفکرات مرد سالارانه به هم می آمیزد و بحثهای این چنینی به جای شناخت روحیات یکدیگر به جدال ختم میشود.
شهید مطهری در کتاب حجاب حقیقتی را بیان میدارد و نیازو خواسته زن را در تملک قلب مرد و نفوذ به او از درون دل او میداند، برخلاف مرد که بیشتر خواهان تسلط بر جسم زن است. خوب با این وجود سخت میتوان باور کرد که اسلام برای نیاز مرد شرایط متعدد جسمانی را فراهم کرده باشد ولی برای نیاز زن که تملک قلب مرد دلخواه اوست اصالتی قائل نباشد و همان را هم از زن دریغ کرده و زن ناچار باشد این قلب را با دیگران تقسیم کند و تمایل ذاتی خود را سرکوب نماید . هرچند احادیث در این زمینه بسیار و مفصل باشد ولی بعید است مطلق همه زمانها باشد و مسلما شرایط خاص خود را خواهد داشت،.میتوان گفت که اصرار به اطلاق آن در همه شرایط ،در اکثر موارد نظری سلیقه ای، ناشی از نگاه تبعیض آمیز و حاصل عدم شناخت روحیات زنان است.
در پناه حق

منتظر امامِ حق;531871 نوشت:
خانم مجرد حق دارد همانطور که خدا به او اجازه داده با مرد متاهل ازدواج کند به من و شما هم ربطی ندارد. خانم اول هم نباید حسادت کند و گرنه دین و دنیایش خراب می شود. محبت شوهرش به او بیشتر که نمی شود هیچ گاهی تنفر بجایش می آید . عقوبت الهی هم که جای خود دارد.
پس شما اگر حلال خدا را اغفال بنماید فقط بار اخرت خود را سنگین می کنید وگرنه دین خدا با پسند بزرگتر از شما هم تغییر نمی کند.
حرف آخر با شما و امثال شما که دین خدا را به رأی شخصی خود تفسیر می کنند و به هیچ منطقی هم تن نمی دهند نه آیه و روایت می پذیرند و نه حداقل فتوای علما را:
حد خود را بشناسید و بندگیتان را بکنید. گردنفرازی برای احکام خدا بد عاقبتتان میکند.
والسلام

سلام علیکم و رحمه الله

متاسفانه این شما و هم فکرانتان هستید که دین خدا را درست متوجه نمی شوید و تفسیر به رای می کنید
البته اولین بار نیست که دارید از این کارها می کنید زمانی می گفتید زنان حق رای ندارند
الان در عربستان می گویید زن حق رانندگی ندارد و رانندگی زن خلاف اسلام است !!!!!!!!!!
در افغانستان می گفتید زنان حق تحصیل ندارند و خلاف اسلام است که زن به مدرسه برود !!!!!
و بسیاری تفاسیر عجیب و غریب دیگر به نام اسلام مظلوم

واقعا اسلام چقدر مظلوم است که باید تحمل اینچنین عقایدی را بکند

والان هم اصرار دارید که مرد می تواندبدون ملاحضه زن و فرزندان هرچه خواست بکند !!!!! در حالی که حدیث پیامکبر را هم که اوردم مبنی بر
عدم اذیت و ازار زن قبول ندارید !!!!

واقعا دلم به حال اسلام می سوزد با چنین طرفدارانی که از بیخ و بن خرابش می کنند

حرف اخر من هم به شما این است لطفا و خواهشا اسلام را بهتر بفهمید
بیشتر مطالعه کنید و قران زیاد بخوانید
عمیق بخوانید
و تفکر کنید
تفکر و تفکر و تفکر کنید

و من الله التوفیق

منتظر امامِ حق;531889 نوشت:
اولا این شما هستید که باید بر ادعایتان یعنی فرق بین احکام امضایی و تاسیسی از جهت مورد ادعا اقامه دلیل کنید نه ما. ما می گوییم احکام شرعی همه از جانب خداست و برای فهم آنها باید به ادله شرعی کتاب و سنت مراجعه کرد. به نظرم هر کسی این اصل اولیه مبتنی بر عقل و شرع را قبول دارد حالا اگر شما مدعی هستید فرقی بین احکام امضایی و تاسیسی از این جهت هست و می خواهید برای آن اصل استثنا و تقییدی قائل شوید باید دلیل متقن ارائه کنید از شرع یا عقل

سلام علیکم و رحمه الله

همانطور که مستحضرید بسیاری از احکام امضایی هستند و قبل از اسلام در جاهلیت عرب رواج داشته
نظیر چند همسری و سنگ سار و قطع دست دزد و برده داری و و حتی عباداتی نظیر حج

و اسلام تنها بعضی از انها را اصلاح فرمود

من معتقدم این اصلاح با توجه به شرایط و امکانات ان زمان بوده و اگر الان می بود اصلاحات دیگری صورت می گرفت

مثلا برده داری را دقت فرمایید

اگر در زمان پیامبر زندانهای مجهز کنونی برای نگهداری اسرای جنگی موجود می بود حضرت حتما به جای برده بردن اسرا انها را روانه زندان می کردند

ایا این مطلب را قبول دارید ؟ اگر ندارید دلیل عقلی یا روایی و یا قرانی بیاورید تا بحث ادامه دهیم .

یا رحمان و یا رحیم

به نام خدا

مرسل;531921 نوشت:
متاسفانه این شما و هم فکرانتان هستید که دین خدا را درست متوجه نمی شوید و تفسیر به رای می کنید

شما که تفسیر به رای نمیکنید کلمه به کلمه آیه 3 سوره نساء را معنی کنید در همین تاپیک.

مرسل;531921 نوشت:
البته اولین بار نیست که دارید از این کارها می کنید زمانی می گفتید زنان حق رای ندارند

البته اینگونه تهمت زدن از سمت شما و همفکرانتان دور از انتظار نبود و نیست.
اسلام بود که به زن حق انتخاب و حق رای داد. و از وقتی که این کشور اسلامی شد (سال 1357) زنان حق رای داشتند و کسی نگفت زنان حق رای ندارند.
لازم به ذکر است اون غرب بود که تا 50 سال پیش زن را به عنوان یک کالا نگاه میکردند و همانند دیگر کالا به ارث گذاشته میشد.که البته در بعضی از شهرهای متعصب فرانسوی هنوز این عمل انجام میشود.

مرسل;531921 نوشت:
الان در عربستان می گویید زن حق رانندگی ندارد و رانندگی زن خلاف اسلام است !!!!!!!!!!

ما اصلا عربستان را قبول نداریم. کشوری با پادشاه یهودی که تظاهر به اسلام میکند.درضمن انقدر عمل کشورهای دیگر را پای اسلام نگذارید.
هیچ یک از اعمالی که مثال زده اید مورد قبول اسلام نبود و نیست.
و شماهم عمل دیگر کشورها را به افرادی که در اینجا آیات را نقل میکنند نچسبانید.و از این همه تهمت زدنی بپرهیزید.

مرسل;531921 نوشت:
والان هم اصرار دارید که مرد می تواندبدون ملاحضه زن و فرزندان هرچه خواست بکند !!!!! در حالی که حدیث پیامکبر را هم که اوردم مبنی بر
عدم اذیت و ازار زن قبول ندارید !!!!

کدوم حدیث؟ در حدیث حرفی از زن مجدد مرد به میان نیامد.
و شماهم انقدر تفسیر شخصی خودتان را پای اسلام نگذارید. شما نمیتوانید یک حدیث را برخلاف حکم قرآن ترجمه و تفسیر کنید.
خداوند هیچگاه حکمی را که باعث آزار دیگری شود را صادر نمیکند. و اگر این چنین کند تمام قرآن زیر سوال میرود.

مرسل;531921 نوشت:
واقعا دلم به حال اسلام می سوزد با چنین طرفدارانی که از بیخ و بن خرابش می کنند

دل من برای اسلام میسوزه که افرادی میایند و میخواهند با هر روش و طریقتی که شده است احکام اسلام را زیر سوا ببرند.
اما همش خیال خوش است.

و سخن آخر بنده به شما و همفکرانتان.

مرسل;531921 نوشت:
حرف اخر من هم به شما این است لطفا و خواهشا اسلام را بهتر بفهمید

و درضمن آیه 3 سوره نساء را بخوانید.

مرسل;531921 نوشت:
عمیق بخوانید
و تفکر کنید
تفکر و تفکر و تفکر کنید

یازهرا:Gol:

به نام خدا

مرسل;531924 نوشت:
همانطور که مستحضرید بسیاری از احکام امضایی هستند و قبل از اسلام در جاهلیت عرب رواج داشته
نظیر چند همسری و سنگ سار و قطع دست دزد و برده داری و و حتی عباداتی نظیر حج

بسه دیگه انقدر قرآن رو زیر سوال نبرید.

مهم نیست در عرب جاهلیت چه گذشت. هر حکمی که در قرآن امده است ، رعایتش واجب است. و با هیچ بهانه ای نمی توان احکام الهی را زیر سوال برد.

مرسل;531924 نوشت:
من معتقدم این اصلاح با توجه به شرایط و امکانات ان زمان بوده و اگر الان می بود اصلاحات دیگری صورت می گرفت

یک سوال اگر تعدد زوجات قبیح است. برای چه خداوند در آخرت به هر زن فقط یک شوهر میدهد و به هر مرد چندین زن و چندین حورالعین!
مگر شما نمیگویید قرآن حکم جاهلیت را بنا بر شرایط زمان اصلاح کرد!
در اخرت که دیگر شرایط های غلط وجود ندارد و کسی نیست که بخواهد با دستور خدا مقابله کند.و برای چه خداوند این حکم را در آخرت هم اجراء میکند و این بار فراتر از 4 زن!؟

یازهرا:Gol:

کارشناس گرامی جناب هادی
سلام

لطفا بحث را بر اساس قوانین جمع بندی هدایت و جمع بندی نمایید

با تشکر

موضوع قفل شده است