جمع بندی آیا عملکرد امام خمینی (ره) در برابر سلمان رشدی کامل ترین شیوه بود؟

تب‌های اولیه

102 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

پرسش
چرا امام خمینی(ره) ابتدا کتابی جامع و منطقی در رد کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی ننوشتند تا او را به جهان معرفی کنند؟ آیا ترور مخالفین راهکار درستی در مقابله با آنان است؟این فتوا جز وهن اسلام چه تاثیری داشت؟

پاسخ
برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است:

نکته اول
:
حکم ارتداد سلمان رشدی، حکم امام(ره) نبود، حکم خداوند و اسلام بود و امام فقط مصداق شناسی کرد، امام(ره) هرگز حق ندارد از خودش حکمی بدهد، خداوند برای مرتد شرائطی تعیین نموده و امام به عنوان یک مجتهد، ارتداد را در سلمان رشدی تشخیص داده و اعلام نمودند.

نکته دوم:
نکته دوم این که حتی کسی که می خواهد مطلب دینی را نقد کند، زبان اثر باید نقد علمی باشد، نه زبان استهزاء و تمسخر! اما کتاب آیات شیطانی از نوع مقالات علمی و کتاب های نقادانه نیست، توهین است، توهین، بی منطقی خودش را جار می زند، مثل کاری که شاهین نجفی انجام داد، یعنی بحث علمی با استدلال و به منظور نظریه پردازی مطرح نکرده اند تا نقد شود؛ شما امروز ببینید چقدر بحث های منحرفانه از سوی روشنفکران درونی و بیرونی مطرح می شود اما فتوای ارتداد صادر نمی شود، چون به هر نیتی که باشد، بالاخره بحث ها در قالب علمی است.

دشمنان اسلام از تعابیری چون آزادی بیان و مانند آن سوء استفاده می کنند، و به تمسخر و توهین می پردازند! یک انسان بصیر و آگاه کسی است که دقیق بداند چه کسی از باب مذاکره علمی وارد شده است، و چه کسی قصد توهین و تمسخر را دارد! نباید اجازه سوء استفاده از تعابیر اینچنینی را به دشمنان داد.

امام خمینی(ره) در بیانیه خودشان تصریح کرده اند که حکمت این حکم به این خاطر است که کسی جرأت توهین نکند، یعنی این را نقد قلمداد نکرده اند، توهین قلمداد کرده اند. عنوانی که برای کتاب انتخاب شده «Satanic verses» نیز گویای این است که نیت نویسنده نقد علمی نبوده است.

امام(ره) معتقد بودند که مسأله کتاب آیات شیطانی، کاری حساب شده برای زدن ریشه دین و دینداری و در رأس آن اسلام و روحانیت می‎باشد؛ و دفاع غربیها از رشدی را دفاع از جریان ضداسلامی و ضدارزشی بنگاه های صهیونیستی و انگلیس و امریکا خواندند. حتی اعلام کردند که از این ترس دارند که تحلیلگران آن روز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام رشدی مطابق قوانین و اصول دیپلماسی بوده است یا نه! و تأکید کردند که هرگز نباید خامی کرد و از کنار اهانت‎کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب گذشت.(1)

بنابراین هدف امام(ره) از این حکم در حقیقت کشتن سلمان رشدی نبود، بلکه بیشتر به دنبال بازخوردهای بعدی آن بود! وگرنه می توانستند مخفیانه دستور بدهند که سلمان رشدی کشته شود، اما با این حکم میخواستند عرصه را برای تمام توهین کنندگان روشن کنند که کسی که چنین کند زندگی در آرامش نخواهد داشت.

نکته سوم:
نکته آخر اینکه چنین تشخیصی منحصر به امام خمینی(ره) نبود، بلکه امام به خاطر تیزبینی که داشتند مسئله را زودتر تشخیص دادند وگرنه پس از امام(ره)، نمایندگان 47 کشور اسلامی در سازمان کنفرانس اسلامی نیز در هجدهمین اجلاس وزیران امور خارجه در اسفند 1367 کتاب آیات شیطانی را کفرآمیز خوانده و انتشار آن را به عنوان توهین به مقدسات امت مسلمان محکوم ساختند و نیز رشدی را مرتد اعلام نمودند.

نکته چهارم:
در مورد اینکه چرا امام نقدی بر این کتاب ننوشتند باید عرض کنم امام(ره) پیش از آنکه مسئولیت رهبری را به صورت رسمی بپذیرند اتفاقا اهل نقد نوشتن بودند و کتاب کشف الاسرار را در نقد کتاب اسرار هزار ساله نوشتند، اما در زمان رهبری واقعا اینکه خود رهبر بنشیند کتابی را نقد کند نه منطقی نیست، و نه فرصت آن را داشتند. این بر عهده جریان های دینی و حوزوی است که البته نقدهای متعددی بر این کتاب نوشته شده است.

نکته پنجم:

بحث ترور با بحث اعدام مرتد در صورت اثبات ارتداد تفاوت دارد، اگر امام دنبال ترور سلمان رشدی بودند که بدون اینکه آن را علنی کنند چند نفر را می فرستادند، نه اینکه آن را علنی کنند تا دولت انگلیس هزینه محافظت چند میلیون پوندی برای او در نظر بگیرد!! ترور آن است که بی خبر بیایند و شهید احمدی روشن و شهریاری و صیاد شیرازی و ... را بدون هیچگونه تفهیم اتهام و اطلاع رسانی پیشینی و... جلوی چشم خانواده شان بکشند؛

اما ارتداد در حقیقت محاکمه نوعی محاکمه است که به صورت غیابی توسط فقیه انجام می شود، و حکم آن علنی بیان می شود، یعنی جنبه بازدارندگی آن محور است، نه حذف طرف مقابل!
احکام مجازات اسلامی دنبال این است که چنین رفتاری اتفاق نیفتد به همین خاطر علنی صادر می شود، بر خلاف ترور که هدف حذف شخص مقابل است لذا کاملا مخفیانه و بدون تفهیم اتهام صورت می گیرد!

نکته ششم:
اما در مورد وهن بودن، و تاثیر حکم امام باید عرض کنم منظورتان از وهن اسلام چیست؟ اینکه غربی ها ناراحت می شوند؟! اینکه غربی ها سوء استفاده می کنند؟!!
اگر این است که خواهش می کنم ساده نباشید، این غربی ها تا ما را گام به گام از تمام اسام عقب ننشانند دست از وهن و تمسخر و تحریم و فشار و اینها دست بر نمی دارند! وهن در جایی است که حکمی از اسلام وارد نشده باشد، مثل قمه زنی!!
اما در جایی مثل استحباب غذا خوردن با دست اگر دیگران تمسخر کردند حکم استحباب لغو نمی شود!!
ارتداد هم حکم اسلام است، پس توهم هایی چون وهن و مانند آن مانع اجرای حکم نمی شود.

از نظر بنده اتفاقا این حکم اقتدار جهان اسلام را نشان داد که سلمان رشدی را مجبور به یک زندگی امنیتی کرده و میلیون ها پوند هزینه بر روی دست دولت انگلیس برای محافظت از وی گذاشت!!
این همه حفاظت در برابر نیرویی است که بدون هیچگونه پول و تدارک نظامی و ... برای کشتن سلمان رشدی فقط با یک فرمان جمع شده اند! این قدرت حقیقی اسلام است که با سخن یک پیرمرد، این همه هزینه بر روی یک دولت می گذارد و یک شخص را تا پایان عمر به زندگی امنیتی فور می برد!!
براستی چرا جایی که باید اظهار غرور کنیم، حس سرخوردگی و تحقیر می کنیم!!

گمان نکنید که حکم امام(ره) تاثیری نداشته است! اینکه یک شخصی مجبور شود تا پایان عمر تحت تدابیر شدید امنیتی زندگی کند کم است؟! بقیه این را می پسندند؟ شما درست است که می بینید که بعد از سلمان رشدی روزنامه های هلندی و فرانسوی هم توهین کردند اما زمانی می توانید بگوید حکم امام تاثیری نداشته است که بتوانید شرایط امروز را بدون حکم امام هم تصور کنید! آن وقت قضاوت کنید که آیا حکم امام در کاهش توهین ها تاثیر داشته است یا خیر! باید ببینید اگر امام آن حکم را نداده بود آیا باز هم فقط همان دو، سه روزنامه توهین می کردند یا موج توهین ها به راه می افتاد؟

امروز که می بینید توهین در همین حد است خب به خاطر ترس از این حکم است، زندگی را برایشان تلخ تر از مرگ می کند! زندگی اجتماعی انسان را مختل می کند! یک زندگی کاملا امنیتی! خب کمتر کسی زیر بار این زندگی میرود! اینکه سلمان رشدی تا به حال کشته نشده را مانعی در برابرحکم امام تلقی نکنید، همین زندگی سلمان رشدی عبرتی است برای کسانی که قصد توهین دارند. مقام معظم رهبری به درستی فرمودند:

«وقتى که نویسنده‌ى یک کتابى که پول گرفته براى لجن‌پراکنى و نوشتن هرزه، فهمید که با این کار جان خودش را از دست خواهد داد، و فهمید که این به قیمت گرانى برایش تمام خواهد شد، این قضیه فرق مى‌کند تا این‌که بیایند بگویند آقا ما این کتاب را تحریم کردیم! کار امام بود که درست به آن نقطه‌ى اصلى توطئه‌ى استکبار، آسیب وارد آورد. یعنى همه‌ى کسانى که بعد از این بخواهند یک چنین چیزى بنویسند یا آن را فیلم کنند، یا آن را به سینماها بیاورند یا آن را منتشر بکنند، منتظر خطر مرگ از طرف مسلمان‌هایى هستند که فتواى امام را تلقى و قبول کردند و مى‌خواهند عمل بکنند. دیگر آسان نیست برایشان این کار را انجام دادن، فتواى امام درست به قلب لشکر استکبار حمله کرد و او را تار و مار کرد، براى همین هم بود که این‌قدر سر و صداى اینها بلند شد در دنیا» (2)

غربی ها که از آثار این فتوا ناراحتند انگ مخالفت با حقوق بشر و آزادی بیان به آن می زنند، در حالی که انسان عاقل می فهمد همه اینها بازی است؛ قرآن کریم صراحتا می فرماید: ای پیامبر(ص) اینها تا کاملا تابع آنها نشوی از تو راضی نخواهند شد!!(3)
یعنی آنچه که برای ایشان رضایت می آورد تبعیت کامل از ایشان است، اینکه یک گام و دو گام عقب بنشینی هرگز موجب رضایت ایشان نخواهد شد، بلکه آنها را جری تر می کند!
حقوق بشر و مانند آن بازی غربی هاست، این از رفتار دوگانه آنها به خوبی رشن میشود، به حقوق بشر در ایران اعتراض می کنند و عربستان را به عنوان ریس پنل حقوق زن در سازمان ملل انتخاب میکنند!!
______________________________
1. صحیفه نور، ج21، ص 291 ـ 292.
2. بیانات در نمازجمعه تهران، ۱۳۶۷/۱۲/۱۲.
3. بقره:120/2.

موضوع قفل شده است