شیطان کافر نیست؛ خدا را قبول دارد و تکبر او باعث شد از مقامی که داشت صعود کند.
در ثانی نمیدونم کجا شنیدم یا خوندم ولی تاجایی که مطلع هست (راست و غلطشو نمیدونم) یه دفعه حضرت علی ع شیطان رو دیدند میخواستند بکشنش که شیطان گفت من تو را دوست دارم مرا نکش که از مهلت داده شدگانم _ شاید داستان از پیشم یه خورده تغییر خورده باشه....
الان شیطان هم خدا رو قبول داره هم ولایت حضرت علی ع رو داره؛ ایا تا ابد در دوزخ خواهد ماند؟
مگر ابدیت برعلاوه کافران برای فرقه های دیگری که خدا را قبول دارند هم هست؟
پاسخ:
با سلام .با تقدیر از شما
در ابتدا باید گفت : ابلیس در ترک سجده و عصیان و نافرمانی از دستور الهی تنها یک گناه انجام داد، اما بعد از آن گناهان بسیاری انجام دهد که مهم ترین آنها گمراه کردن بندگان الهی از راه خدا است.
اما از زاویه همان یک گناه، باید دانست که امتناع شیطان از سجده، ساده و معمولی نبود و گناه عادی محسوب نمیشد، بلکه سرکشی و تمرد آمیخته به اعتراض و انکار مقام پروردگار بود، زیرا این که میگوید: از آدم بهترم. به این معنى است که فرمان خدا در مورد سجده بر آدم بر خلاف حکمت و عدالت است و موجب مقدم داشتن مرجوح بر راجح میگردد، به این جهت مخالفت شیطان سر از کفر و انکار علم و حکمت خدا درآورد. به همین جهت میبایست تمام موقعیت خویش را در درگاه الهی از دست بدهد. (1)
از این نظر امکان ورود شیطان به بهشت وجود ندارد. او در پی تکبر و خود بزرگبینی در برابر خالق، فخرفروشی کرد. پیآمد کبر و تکبر در برابر خداوند، لعنت ابدی است که دامنگیر شیطان شد.
ابلیس سالیان دراز عبادت و بندگی خدا را نمود تا جایی که به مقام و مرتبه فرشتگان رسید. گناه از موجودی بزرگ و با عظمت هر چند کوچک باشد، گناه بزرگی خواهد بود. کسی که از قله کوه و یا جایی با ارتفاع بلند به زمین افتد، آسیب او بسیار بیشتر خواهد بود. این مسئله نه تنها در مورد ابلیس بلکه برای انسان ها نیز خواهد بود. اگر انسان با عظمت و بزرگی چون پیامبر گناهی مرتکب شود، گناه او بسیار سخت و عقوبت آن نیز بسیار سنگین خواهد بود.
اگر آدمی مثل شیطان در برابر خداوند تکبر و عصیان کند، او نیز مثل شیطان به عذاب ابدی گرفتار میشود. هیچ کس نفرموده است که انسان به سرنوشت شیطان گرفتار نمیشود،
امیرمؤمنان تصریح کرده:
«فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس إذ أحبط عمله الطویل وجهد الجهید عن کِبر ساعةٍ واحدة فمن ذا بعد ابلیس یسلم على الله بمثل معصیته؛(2) از آنچه خدا با ابلیس کرد عبرت بگیرید که اعمال طولانی و تلاش سخت کوشانة او را به خاطر ساعتی تکبّر باطل و تباه ساخت. کسی هست که بعد از ابلیس چنان گناهی را مرتکب شود و در پیشگاه خداوند از عذاب سالم بماند؟».
از کلام حضرت به دست می آید که اگر کسی مثل ابلیس در مقابل خدا عمداً تکبّر کند و با فرمان او از روی علم و آگاهی سرپیچی کند، مثل شیطان در عذاب ابدی خواهند بود، پس نباید آن گونه تصور کرد که در پرسش آمده است، در قرآن کریم در چندین آیه بر عذاب ابدی برخی آدمیان تأکید شده از جمله فرمود:
«مَنْ یعص الله ورسوله فانّ له نار جهنّم خالدین فیها أبدا؛(3) کسانی که نافرمانی خدا و رسولش را کنند، آتش دوزخ از آن آنهاست. همیشه در آن خواهند بود».
در جای دیگر فرمود:
«هر کس مؤمنی را عمداً به قتل برساند، مجازات او دوزخ است، جاودانه در آن میماند و خدا بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد، و عذاب بزرگی برای او آماده کرده است». (4)
بر اساس این گونه آیات معلوم میشود که برخی گناهان موجب میشود انسانها مثل شیطان در آتش ابدی جهنم بسوزند. اما در باره این که شیطان ولایت امیر مومنان را پذریفته است باید گفت این سخن نادرست است به فرض در جای نقل شده باشد . چون او ولایت خدا را نپذیرفت چگونه ولایت بنده خدا علی را می پذیرد ؟ دیگر این که او بعد از تمرد از سجده بر آدم از درگاه رحمت الهی رانده شد چنین موجودی هر گز نمی تواند توفیق درک ولایت علوی را پیدا کند .
سوم این که شیطان عامل همه بدی ها در عالم است واگر عده ی از پذریرش ولایت علی ع سر باز زده یا می زند بدلیل این است که شیطان آنها را وسوسه می کند . پس چگونه خود او ولایت را می پذیرد ؟
پینوشتها:
1. تفسیر نمونه، ج 6، ص 106، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران 1386ش.
2. نهج البلاغه.
3. جن (72) آیه 23.
4. نساء (4) آیه 93.
در ابتدا باید گفت : ابلیس در ترک سجده و عصیان و نافرمانی از دستور الهی تنها یک گناه انجام داد، اما بعد از آن گناهان بسیاری انجام دهد که مهم ترین آنها گمراه کردن بندگان الهی از راه خدا است.
اما از زاویه همان یک گناه، باید دانست که امتناع شیطان از سجده، ساده و معمولی نبود و گناه عادی محسوب نمیشد، بلکه سرکشی و تمرد آمیخته به اعتراض و انکار مقام پروردگار بود، زیرا این که میگوید: از آدم بهترم. به این معنى است که فرمان خدا در مورد سجده بر آدم بر خلاف حکمت و عدالت است و موجب مقدم داشتن مرجوح بر راجح میگردد، به این جهت مخالفت شیطان سر از کفر و انکار علم و حکمت خدا درآورد. به همین جهت میبایست تمام موقعیت خویش را در درگاه الهی از دست بدهد. (1)
از این نظر امکان ورود شیطان به بهشت وجود ندارد. او در پی تکبر و خود بزرگبینی در برابر خالق، فخرفروشی کرد. پیآمد کبر و تکبر در برابر خداوند، لعنت ابدی است که دامنگیر شیطان شد.
ابلیس سالیان دراز عبادت و بندگی خدا را نمود تا جایی که به مقام و مرتبه فرشتگان رسید. گناه از موجودی بزرگ و با عظمت هر چند کوچک باشد، گناه بزرگی خواهد بود. کسی که از قله کوه و یا جایی با ارتفاع بلند به زمین افتد، آسیب او بسیار بیشتر خواهد بود.
4. نساء (4) آیه 93.
با سلام و عرض ادب خدمت کارشناس محترم ،
اگر چنین است که فرمودید ، میتوان گفت که شیطان پس از رسیدن به مقام فرشتگان به لحاظ تشریعی در مقام مخالفت با خدا برآمد و در نهایت حاضر شد تا حاصل عبادات خود را (که بهشت است )با گرفتن مهلت طولانی برای گمراه کردن بشر معامله کند و جهنم را به جان بخرد و خداوند هم با درخواست او برای گمراهی انسانها موافقت کرده و این فرصت را به او داده است(گرچه اراده حق بر هدایت انسانهاست نه گمراهی). حال سئوالی پیش میاید و آن اینکه اگر کبر شیطان و سجده نکردن او بر انسان گناهی لحظه ای بود اما عصیان و تقابل او در برابر خداوند به درازای خلقت انسان و قدمت او بر روی کره خاکیست. آیا شیطان میداند که به دوزخ میرود و عذاب خواهد شد و آنوقت آگاهانه لحظه لحظه به بار گناهانش اضافه میکند؟
در بسیاری از آیات ،خداوند به کفار و گنهکاران وعده عذاب داده است و شرح حال آنان را در آخرت ذکر نموده است با اینحال هیچ انسانی نمیتواند خود را مصداق کامل و محاطب مستقیم این آیات بداند ولی شیطان کاملا با نامش وصف حال میشود مخاطب قرار میگیرد و حتی از گنهکاران تبری میجوید
: [=arial black][سوره الأنفال
وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ (48)
48- و (به ياد آور) هنگامى را كه شيطان اعمال آنها (مشركان) را در نظرشان جلوه داد، و گفت هيچكس از مردم بر شما پيروز نمىگردد و من همسايه (و پناه دهنده) شمايم، اما هنگامى كه دو گروه (جنگجويان و حمايت فرشتگان از مومنان) را ديد به عقب بازگشت و گفت من از شما (دوستان و پيروانم) بيزارم! من چيزى را مىبينم كه شما نمىبينيد، من از خدا مىترسم و خداوند شديد العقاب است!.
پس شیطان میبیند و از علم شهودی برخوردار است و معنی این آیات و عالم غیب را بهتر از من و شما میداند. چطور با درک چنین عظمتی از خداوند و آگاهی از عذاب اخروی همچنان به وسوسه انسانها ادامه میدهد؟ آیا وسوسه انسانها برای او یک ماموریت است و عذابی در پی ندارد؟
، یا جهنم جای ترسناکی نیست؟!
من اصلاً شیطان رو قبول ندارم!
به نظر من موجودی که قدرت و نفوذش نزدیک به سطح قدرت خدا باشه اصلاً وجود نداره و ساختگیه!
اینی هم که ما گولش و می خوریم شیطان نیست... نفس مونه!
نفس دنبال هوس و آرزو و کاهلی میره
شیطان یه فرشته ی رانده شده است که هیچکس دوسش نداره... همین!:khaneh:
پس شیطان میبیند و از علم شهودی برخوردار است و معنی این آیات و عالم غیب را بهتر از من و شما میداند. چطور با درک چنین عظمتی از خداوند و آگاهی از عذاب اخروی همچنان به وسوسه انسانها ادامه میدهد؟ آیا وسوسه انسانها برای او یک ماموریت است و عذابی در پی ندارد؟
، یا جهنم جای ترسناکی نیست؟!
به دلیل رذائل اخلاقی که دارد خصوصا حسادت.
چون وقتی خدا به او دستور داد که به آدم سجده کند حسادت کرد و گفت من از او بهترم و به دلیل همین حسادت از فرمان خدا سرپیچی کرد و سجده نکرد.
حسادت آدم را بیچاره میکند.
بعضی وقتها یک آدم به دلیل رذائل اخلاقی حاضر است جهنم را تحمل کند ولی در مقابل شخصی که به او حسودی میکند خودش را کوچک نکند.
وسوسه انسانها برای او یک ماموری نیست. بلکه او با اختیاری که دارد خودش تصمیم گرفته که این راه را انتخاب کند. او هم مثل ما مختار است.
تنها مخلوقاتی که اختیار دارد انسان و جن هستند.
همینطور است دلیل کشتن هابیل قابیل را. آن هم از روی حسادت بود چون که قربانی او قبول شد و از آن او قبول نشد.
همچنین در اواخر عمر عمر پسرش به او پیشنهاد داد که از علی حلالیت بطلب. عمر گفت او را صدا کن. امام علی علیه السلام نزد او آمد و گفت به شرطی تو را حلال میکنم که در حضور مردم اعتراف کنی که حق من را قصب کردی. او قبول نکرد و گفت تحمل جهنم آسان تر است.
حسادت آدم را بیچاره میکند.
شیطان فرشته نیست. بلکه جن است. ولی به دلیل عبادات زیادی که داشت به مرتبه فرشته ها رسیده بود و قاطی فرشته ها شده بود و عملا جزو فرشته ها شده بود. ولی از جنس جن است.
شیطان کافر نیست؛ خدا را قبول دارد و تکبر او باعث شد از مقامی که داشت صعود کند.
در ثانی نمیدونم کجا شنیدم یا خوندم ولی تاجایی که مطلع هست (راست و غلطشو نمیدونم) یه دفعه حضرت علی ع شیطان رو دیدند میخواستند بکشنش که شیطان گفت من تو را دوست دارم مرا نکش که از مهلت داده شدگانم _ شاید داستان از پیشم یه خورده تغییر خورده باشه....
الان شیطان هم خدا رو قبول داره هم ولایت حضرت علی ع رو داره؛ ایا تا ابد در دوزخ خواهد ماند؟
مگر ابدیت برعلاوه کافران برای فرقه های دیگری که خدا را قبول دارند هم هست؟
سلام
کسی که بنای همه کفرها و ولایتهای باطله چطور کافر و خارج از ولایت اولیاء الهی نیست ؟
والله الموفق
قبول داشتن خدا و دوست داشتن امام علی علیه السلام دلیل نمیشود که شخصی کافر نباشد.
خیلی از کافرها هستند که خدا را قبول دارند. و یک بت پرست هم شاید ایشان را دوست داشته باشد.
بودایی ها خدا را قبول دارند.
خیلی از بت پرستها هم خدا را قبول دارند و بت ها را برای تقرب به خدا میپرستند.
دوست داشتنی که بر مبنای ایمان باشد ارزش دارد. والا یک گدا هم که چیزی بهش بدهید شما را دوست دارد. ولی آن دوست داشتن برای خدا نیست. برای پول است.
شیطان از فرمان خدا سرپیچی کرد و عاصی شد و بسیاری را گمراه کرده.
به دلیل رذائل اخلاقی که دارد خصوصا حسادت.
چون وقتی خدا به او دستور داد که به آدم سجده کند حسادت کرد و گفت من از او بهترم و به دلیل همین حسادت از فرمان خدا سرپیچی کرد و سجده نکرد.
حسادت آدم را بیچاره میکند.
بعضی وقتها یک آدم به دلیل رذائل اخلاقی حاضر است جهنم را تحمل کند ولی در مقابل شخصی که به او حسودی میکند خودش را کوچک نکند.
وسوسه انسانها برای او یک ماموری نیست. بلکه او با اختیاری که دارد خودش تصمیم گرفته که این راه را انتخاب کند. او هم مثل ما مختار است.
تنها مخلوقاتی که اختیار دارد انسان و جن هستند.
همینطور است دلیل کشتن هابیل قابیل را. آن هم از روی حسادت بود چون که قربانی او قبول شد و از آن او قبول نشد.
همچنین در اواخر عمر عمر پسرش به او پیشنهاد داد که از علی حلالیت بطلب. عمر گفت او را صدا کن. امام علی علیه السلام نزد او آمد و گفت به شرطی تو را حلال میکنم که در حضور مردم اعتراف کنی که حق من را قصب کردی. او قبول نکرد و گفت تحمل جهنم آسان تر است.
حسادت آدم را بیچاره میکند.
تشکر
بله بارها گفته شده است که شیطان حسد ورزید و این راه را انتخاب کرد ،این را که من هم عرض کردم .ولی باید توجه داشت که انسانهایی که به یکدیگر حسادت میکنند و دارای سایر رذایل اخلاقی هستند مال همین دنیا هستند ، هیچکدام قبلا عالم غیب و ملکوت را به عینه ندیده اند و مستقیما با خدا گفتگو نداشته اند .اما شیطان چنین جایگاهی داشته است .پس نمیتوان آگاهی او را با انسان مقایسه کرد . بحث ما هم چیز دیگریست .لطفا به معنی آیات و سئوال دقت کنید.
من اصلاً شیطان رو قبول ندارم!
به نظر من موجودی که قدرت و نفوذش نزدیک به سطح قدرت خدا باشه اصلاً وجود نداره و ساختگیه!
اینی هم که ما گولش و می خوریم شیطان نیست... نفس مونه!
نفس دنبال هوس و آرزو و کاهلی میره
شیطان یه فرشته ی رانده شده است که هیچکس دوسش نداره... همین!:khaneh:
من با حرفتون موافق نیستم ...
بارها و بارها بوده که وجوده شیطون رو تو خودم احساس کردم که و اینکه داره گولم میزنه رو درک کردم ...
بارها شده ... که فکرم جایه دیگری بوده ... ناگهان نیرویی طرز تفکر من رو عوض کرده و خواسته که من رو به انجام کاری دیگر تحریک کنه ...
اگر چنین است که فرمودید ، میتوان گفت که شیطان پس از رسیدن به مقام فرشتگان به لحاظ تشریعی در مقام مخالفت با خدا برآمد و در نهایت حاضر شد تا حاصل عبادات خود را (که بهشت است )با گرفتن مهلت طولانی برای گمراه کردن بشر معامله کند و جهنم را به جان بخرد و خداوند هم با درخواست او برای گمراهی انسانها موافقت کرده و این فرصت را به او داده است(گرچه اراده حق بر هدایت انسانهاست نه گمراهی). حال سئوالی پیش میاید و آن اینکه اگر کبر شیطان و سجده نکردن او بر انسان گناهی لحظه ای بود اما عصیان و تقابل او در برابر خداوند به درازای خلقت انسان و قدمت او بر روی کره خاکیست. آیا شیطان میداند که به دوزخ میرود و عذاب خواهد شد و آنوقت آگاهانه لحظه لحظه به بار گناهانش اضافه میکند؟
در بسیاری از آیات ،خداوند به کفار و گنهکاران وعده عذاب داده است و شرح حال آنان را در آخرت ذکر نموده است با اینحال هیچ انسانی نمیتواند خود را مصداق کامل و محاطب مستقیم این آیات بداند ولی شیطان کاملا با نامش وصف حال میشود مخاطب قرار میگیرد و حتی از گنهکاران تبری میجوید
: [=arial black][سوره الأنفال
وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ (48)
48- و (به ياد آور) هنگامى را كه شيطان اعمال آنها (مشركان) را در نظرشان جلوه داد، و گفت هيچكس از مردم بر شما پيروز نمىگردد و من همسايه (و پناه دهنده) شمايم، اما هنگامى كه دو گروه (جنگجويان و حمايت فرشتگان از مومنان) را ديد به عقب بازگشت و گفت من از شما (دوستان و پيروانم) بيزارم! من چيزى را مىبينم كه شما نمىبينيد، من از خدا مىترسم و خداوند شديد العقاب است!.
پس شیطان میبیند و از علم شهودی برخوردار است و معنی این آیات و عالم غیب را بهتر از من و شما میداند. چطور با درک چنین عظمتی از خداوند و آگاهی از عذاب اخروی همچنان به وسوسه انسانها ادامه میدهد؟ آیا وسوسه انسانها برای او یک ماموریت است و عذابی در پی ندارد؟
، یا جهنم جای ترسناکی نیست؟!
پاسخ مجدد :
در این که جهنم جای عذاب درد ناک ووحشتناک است جای تردید نیست . چه این که شیطان علی رغم علم وآگاهی به تمرد خود ادامه می دهد نیز جای شک نیست .حال با توجه به این نکته باید گفت :
شیطان هیچ گاه از کار خود توبه نکرد تا خداوند او را ببخشد. اگر شیطان به توبه روی میآورد، خداوند توبه او را میپذیرفت، اما از دو جهت میتوان گفت که شیطان راه توبه را بر خود بسته است.
1 - قرآن مجید اعمالی را قابل توبه میداند که از روی نادانی انجام گیرد:
"انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة؛ پذیرش توبه بر خدا است نسبت به کسانی که از روی جهالت کار زشت انجام میدهند".(1)
در جای دیگر فرمود: "پروردگارتان رحمت بر بندگان را بر خود نوشته است که هر کس از روی نادانی کار زشتی انجام دهد، سپس توبه نماید و خود را اصلاح کند، او توبه پذیر و مهربان است".(2)
منظور از جهالت، ندانستن نیست، بلکه عمل زشتی است که از روی طغیانگری و عناد سر نزده باشد، بلکه از روی هوی و هوس انجام شده باشد. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که مقصود از جهالت، گناهی است که بندة خدا آن را انجام میدهد که گرچه از حکم آن آگاه میباشد، ولی آن گاه که تصمیم میگیرد عمل خلافی انجام میدهد، در واقع جاهل است. آن گاه حضرت به آیهای که مربوط به حضرت یوسف (ع) است استدلال میکند.(3) قرآن مجید از یوسف یاد میکند که وی به برادرانش گفت: آیا به خاطر دارید ستمی که بر یوسف و برادرش روا داشتید، در حالی که همگی نادان بودید؟(4) نادانی به معنای ناآگاهی آنان از زشتی ظلم نبود، بلکه همگی آن را میدانستند، ولی این علم در بازداری آنان مؤثر نبود، گویی نسبت به زشتی کار خود به کلی ناآگاه بودند. خودخواهی و هوی و هوس مانند حسادت میان آنان و زشتی عمل پردة ضخیمی پدید آورده بود.
بر این اساس شیطان که از روی طغیان و تمرد نافرمانی خدا را کرد، راه توبه را روی خود بسته است.
شیطان مرکز شرارت و لجاجت و طغیان است. او به هنگامی که خود را مطرود دستگاه خداوند دید، طغیان و لجاجت را بیشتر کرد و به جای توبه و بازگشت به سوی خدا، تنها چیزی که از خدا تقاضا کرد این بود که گفت: "خدایا تا پایان دنیا به من مهلت بده و زنده بگذار و خداوند نیز تقاضای او را به اجابت رساند و فرمود: به تو مهلت داده شد، ولی شیطان نمیخواست برای جبران گذشته زنده بماند و عمر طولانی کند، بلکه هدف خود را از این عمر طولانی چنین بیان کرد: "اکنون که مرا گمراه ساختی، بر سر راه مستقیم تو کمین میکنم و آنها را از راه به در میبرم. نه تنها بر سر راه آنها کمین میکنم، بلکه از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و طرف چپ به سراغ آنها میروم و آنان را گمراه میکنم.
خداوند او را از درگاه خود مطرود کرد. قال اخرج منها مذئوما مدحورا.(5) بیرون رو همراه با خواری و ذلت و سوگند یاد کرد که جهنم را از تو پر خواهم کرد. لمن تبعک منه لاملئن جهنم منکم اجمعین. (6)
از این آیات استفاده میشود که شیطان بعد از انجام آن گناه و ایستادگی و لجاجت او در برابر پروردگار، سعادت و نجات خود را در جهان دیگر به کلی به خطر انداخت. بنابر این، گناهان شیطان به حدی است که قابلیت توبه را از او سلب کرده و توبه او قابل پذیرش نیست و جایگاه ابدی او جهنم خواهد بود.(7)
2 - یکی از شرایط توبه، جبران گذشته و اصلاح آن است و این امر برای شیطان قابل اجرا نیست، زیرا گناه او علاوه بر نافرمانی خدا، گمراهی بسیاری از مردم بوده است. کسی که دیگری را گمراه کرده، اگر بخواهد توبه کند و توبهاش پذیرفته شود، باید همه آنها را هدایت نماید. چگونه میتواند شیطان، افرادی را که در طول قرنهای متمادی به هر طریق گمراه کرده، هدایت کند؟!
پینوشتها:
1. نساء (4) آیه 17.
2. انعام (6) آیه 54.
3. بحارالانوار، ج6، ص 32.
4. یوسف (12) آیه 89.
5. اعراف (7) آیه 18.
6. همان.
7. با استفاده از تفسیر نمونه، ج 6، ص 105 - 112، با تلخیص و اضافات.
تشکر
بله بارها گفته شده است که شیطان حسد ورزید و این راه را انتخاب کرد ،این را که من هم عرض کردم .ولی باید توجه داشت که انسانهایی که به یکدیگر حسادت میکنند و دارای سایر رذایل اخلاقی هستند مال همین دنیا هستند ، هیچکدام قبلا عالم غیب و ملکوت را به عینه ندیده اند و مستقیما با خدا گفتگو نداشته اند .اما شیطان چنین جایگاهی داشته است .پس نمیتوان آگاهی او را با انسان مقایسه کرد . بحث ما هم چیز دیگریست .لطفا به معنی آیات و سئوال دقت کنید.
خوب دلیل اصلی همین حسادت است دیگر.
خدا به شیطان گفت که حسود باشد؟
یعنی شما میگید هرکی خدا را ببینه دیگه حسادت نداره؟
دیدن عالم غیب و ملکوت به عینه یا جایگاه بالا دلیل نمیشود که کسی دیگر حسود نباشد.
معنی کدام آیات منظورتان است؟
در مورد سوال هم گفتم که قبول داشتن خدا و دوست داشتن امام علی علیه السلام دلیل بر کافر نبودن و عدم خلود نیست. کسی واقعا ایشان را دوست دارد که از ایشان تبعیت هم بکند. والا کسی که ایشان را دوست دارد ولی دشمن خداست چه ارزشی دارد؟
http://www.askdin.com/thread32605.html
جمع بندی _1
سوال : شیطان کافر نیست؛ خدا را قبول دارد و تکبر او باعث شد از مقامی که داشت صعود کند.
در ثانی نمیدونم کجا شنیدم یا خوندم ولی تاجایی که مطلع هست (راست و غلطشو نمیدونم) یه دفعه حضرت علی ع شیطان رو دیدند میخواستند بکشنش که شیطان گفت من تو را دوست دارم مرا نکش که از مهلت داده شدگانم _ شاید داستان از پیشم یه خورده تغییر خورده باشه....
الان شیطان هم خدا رو قبول داره هم ولایت حضرت علی ع رو داره؛ ایا تا ابد در دوزخ خواهد ماند؟
مگر ابدیت برعلاوه کافران برای فرقه های دیگری که خدا را قبول دارند هم هست؟ پاسخ:
در ابتدا باید گفت : ابلیس در ترک سجده و عصیان و نافرمانی از دستور الهی تنها یک گناه انجام داد، اما بعد از آن گناهان بسیاری انجام دهد که مهم ترین آنها گمراه کردن بندگان الهی از راه خدا است.
اما از زاویه همان یک گناه، باید دانست که امتناع شیطان از سجده، ساده و معمولی نبود و گناه عادی محسوب نمیشد، بلکه سرکشی و تمرد آمیخته به اعتراض و انکار مقام پروردگار بود، زیرا این که میگوید: از آدم بهترم. به این معنى است که فرمان خدا در مورد سجده بر آدم بر خلاف حکمت و عدالت است و موجب مقدم داشتن مرجوح بر راجح میگردد، به این جهت مخالفت شیطان سر از کفر و انکار علم و حکمت خدا درآورد. به همین جهت میبایست تمام موقعیت خویش را در درگاه الهی از دست بدهد. (1)
از این نظر امکان ورود شیطان به بهشت وجود ندارد. او در پی تکبر و خود بزرگبینی در برابر خالق، فخرفروشی کرد. پیآمد کبر و تکبر در برابر خداوند، لعنت ابدی است که دامنگیر شیطان شد.
ابلیس سالیان دراز عبادت و بندگی خدا را نمود تا جایی که به مقام و مرتبه فرشتگان رسید. گناه از موجودی بزرگ و با عظمت هر چند کوچک باشد، گناه بزرگی خواهد بود. کسی که از قله کوه و یا جایی با ارتفاع بلند به زمین افتد، آسیب او بسیار بیشتر خواهد بود. این مسئله نه تنها در مورد ابلیس بلکه برای انسان ها نیز خواهد بود. اگر انسان با عظمت و بزرگی چون پیامبر گناهی مرتکب شود، گناه او بسیار سخت و عقوبت آن نیز بسیار سنگین خواهد بود.
اگر آدمی مثل شیطان در برابر خداوند تکبر و عصیان کند، او نیز مثل شیطان به عذاب ابدی گرفتار میشود. هیچ کس نفرموده است که انسان به سرنوشت شیطان گرفتار نمیشود،
امیرمؤمنان تصریح کرده:
«فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس إذ أحبط عمله الطویل وجهد الجهید عن کِبر ساعةٍ واحدة فمن ذا بعد ابلیس یسلم على الله بمثل معصیته؛(2) از آنچه خدا با ابلیس کرد عبرت بگیرید که اعمال طولانی و تلاش سخت کوشانة او را به خاطر ساعتی تکبّر باطل و تباه ساخت. کسی هست که بعد از ابلیس چنان گناهی را مرتکب شود و در پیشگاه خداوند از عذاب سالم بماند؟».
از کلام حضرت به دست می آید که اگر کسی مثل ابلیس در مقابل خدا عمداً تکبّر کند و با فرمان او از روی علم و آگاهی سرپیچی کند، مثل شیطان در عذاب ابدی خواهند بود، پس نباید آن گونه تصور کرد که در پرسش آمده است، در قرآن کریم در چندین آیه بر عذاب ابدی برخی آدمیان تأکید شده از جمله فرمود:
«مَنْ یعص الله ورسوله فانّ له نار جهنّم خالدین فیها أبدا؛(3) کسانی که نافرمانی خدا و رسولش را کنند، آتش دوزخ از آن آنهاست. همیشه در آن خواهند بود».
در جای دیگر فرمود:
«هر کس مؤمنی را عمداً به قتل برساند، مجازات او دوزخ است، جاودانه در آن میماند و خدا بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد، و عذاب بزرگی برای او آماده کرده است». (4)
بر اساس این گونه آیات معلوم میشود که برخی گناهان موجب میشود انسانها مثل شیطان در آتش ابدی جهنم بسوزند. اما در باره این که شیطان ولایت امیر مومنان را پذریفته است باید گفت این سخن نادرست است به فرض در جای نقل شده باشد . چون او ولایت خدا را نپذیرفت چگونه ولایت بنده خدا علی را می پذیرد ؟ دیگر این که او بعد از تمرد از سجده بر آدم از درگاه رحمت الهی رانده شد چنین موجودی هر گز نمی تواند توفیق درک ولایت علوی را پیدا کند .
سوم این که شیطان عامل همه بدی ها در عالم است واگر عده ی از پذریرش ولایت علی ع سر باز زده یا می زند بدلیل این است که شیطان آنها را وسوسه می کند . پس چگونه خود او ولایت را می پذیرد ؟
پینوشتها:
1.مکار. تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران 1386ش. ج 6، ص 106،
2. نهج البلاغه.
3. جن (72) آیه 23.
4. نساء (4) آیه 93.
http://www.askdin.com/thread32605-2.html#post511233
جمع بندی _2
سوال : [=arial black]پس شیطان میبیند و از علم شهودی برخوردار است و معنی این آیات و عالم غیب را بهتر از من و شما میداند. چطور با درک چنین عظمتی از خداوند و آگاهی از عذاب اخروی همچنان به وسوسه انسانها ادامه میدهد؟ آیا وسوسه انسانها برای او یک ماموریت است و عذابی در پی ندارد؟
، یا جهنم جای ترسناکی نیست؟!
پاسخ :
در این که جهنم جای عذاب درد ناک ووحشتناک است جای تردید نیست . چه این که شیطان علی رغم علم وآگاهی به تمرد خود ادامه می دهد نیز جای شک نیست .حال با توجه به این نکته باید گفت :
شیطان هیچ گاه از کار خود توبه نکرد تا خداوند او را ببخشد. اگر شیطان به توبه روی میآورد، خداوند توبه او را میپذیرفت، اما از دو جهت میتوان گفت که شیطان راه توبه را بر خود بسته است.
1 - قرآن مجید اعمالی را قابل توبه میداند که از روی نادانی انجام گیرد:
"انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة؛ پذیرش توبه بر خدا است نسبت به کسانی که از روی جهالت کار زشت انجام میدهند".(1)
در جای دیگر فرمود: "پروردگارتان رحمت بر بندگان را بر خود نوشته است که هر کس از روی نادانی کار زشتی انجام دهد، سپس توبه نماید و خود را اصلاح کند، او توبه پذیر و مهربان است".(2)
منظور از جهالت، ندانستن نیست، بلکه عمل زشتی است که از روی طغیانگری و عناد سر نزده باشد، بلکه از روی هوی و هوس انجام شده باشد. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که مقصود از جهالت، گناهی است که بندة خدا آن را انجام میدهد که گرچه از حکم آن آگاه میباشد، ولی آن گاه که تصمیم میگیرد عمل خلافی انجام میدهد، در واقع جاهل است. آن گاه حضرت به آیهای که مربوط به حضرت یوسف (ع) است استدلال میکند.(3) قرآن مجید از یوسف یاد میکند که وی به برادرانش گفت: آیا به خاطر دارید ستمی که بر یوسف و برادرش روا داشتید، در حالی که همگی نادان بودید؟(4) نادانی به معنای ناآگاهی آنان از زشتی ظلم نبود، بلکه همگی آن را میدانستند، ولی این علم در بازداری آنان مؤثر نبود، گویی نسبت به زشتی کار خود به کلی ناآگاه بودند. خودخواهی و هوی و هوس مانند حسادت میان آنان و زشتی عمل پردة ضخیمی پدید آورده بود.
بر این اساس شیطان که از روی طغیان و تمرد نافرمانی خدا را کرد، راه توبه را روی خود بسته است.
شیطان مرکز شرارت و لجاجت و طغیان است. او به هنگامی که خود را مطرود دستگاه خداوند دید، طغیان و لجاجت را بیشتر کرد و به جای توبه و بازگشت به سوی خدا، تنها چیزی که از خدا تقاضا کرد این بود که گفت: "خدایا تا پایان دنیا به من مهلت بده و زنده بگذار و خداوند نیز تقاضای او را به اجابت رساند و فرمود: به تو مهلت داده شد، ولی شیطان نمیخواست برای جبران گذشته زنده بماند و عمر طولانی کند، بلکه هدف خود را از این عمر طولانی چنین بیان کرد: "اکنون که مرا گمراه ساختی، بر سر راه مستقیم تو کمین میکنم و آنها را از راه به در میبرم. نه تنها بر سر راه آنها کمین میکنم، بلکه از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و طرف چپ به سراغ آنها میروم و آنان را گمراه میکنم.
خداوند او را از درگاه خود مطرود کرد. قال اخرج منها مذئوما مدحورا.(5) بیرون رو همراه با خواری و ذلت و سوگند یاد کرد که جهنم را از تو پر خواهم کرد. لمن تبعک منه لاملئن جهنم منکم اجمعین. (6)
از این آیات استفاده میشود که شیطان بعد از انجام آن گناه و ایستادگی و لجاجت او در برابر پروردگار، سعادت و نجات خود را در جهان دیگر به کلی به خطر انداخت. بنابر این، گناهان شیطان به حدی است که قابلیت توبه را از او سلب کرده و توبه او قابل پذیرش نیست و جایگاه ابدی او جهنم خواهد بود.(7)
2 - یکی از شرایط توبه، جبران گذشته و اصلاح آن است و این امر برای شیطان قابل اجرا نیست، زیرا گناه او علاوه بر نافرمانی خدا، گمراهی بسیاری از مردم بوده است. کسی که دیگری را گمراه کرده، اگر بخواهد توبه کند و توبهاش پذیرفته شود، باید همه آنها را هدایت نماید. چگونه میتواند شیطان، افرادی را که در طول قرنهای متمادی به هر طریق گمراه کرده، هدایت کند؟!
پینوشتها:
1. نساء (4) آیه 17.
2. انعام (6) آیه 54.
3. بحارالانوار، ج6، ص 32.
4. یوسف (12) آیه 89.
5. اعراف (7) آیه 18.
6. همان.
7. با استفاده از تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه تهران .1378 ش . ج 6، ص 105 - 112،
کارشناس بحث: استاد صادق
پاسخ:
با سلام .با تقدیر از شما
در ابتدا باید گفت : ابلیس در ترک سجده و عصیان و نافرمانی از دستور الهی تنها یک گناه انجام داد، اما بعد از آن گناهان بسیاری انجام دهد که مهم ترین آنها گمراه کردن بندگان الهی از راه خدا است.
اما از زاویه همان یک گناه، باید دانست که امتناع شیطان از سجده، ساده و معمولی نبود و گناه عادی محسوب نمیشد، بلکه سرکشی و تمرد آمیخته به اعتراض و انکار مقام پروردگار بود، زیرا این که میگوید: از آدم بهترم. به این معنى است که فرمان خدا در مورد سجده بر آدم بر خلاف حکمت و عدالت است و موجب مقدم داشتن مرجوح بر راجح میگردد، به این جهت مخالفت شیطان سر از کفر و انکار علم و حکمت خدا درآورد. به همین جهت میبایست تمام موقعیت خویش را در درگاه الهی از دست بدهد. (1)
از این نظر امکان ورود شیطان به بهشت وجود ندارد. او در پی تکبر و خود بزرگبینی در برابر خالق، فخرفروشی کرد. پیآمد کبر و تکبر در برابر خداوند، لعنت ابدی است که دامنگیر شیطان شد.
ابلیس سالیان دراز عبادت و بندگی خدا را نمود تا جایی که به مقام و مرتبه فرشتگان رسید. گناه از موجودی بزرگ و با عظمت هر چند کوچک باشد، گناه بزرگی خواهد بود. کسی که از قله کوه و یا جایی با ارتفاع بلند به زمین افتد، آسیب او بسیار بیشتر خواهد بود. این مسئله نه تنها در مورد ابلیس بلکه برای انسان ها نیز خواهد بود. اگر انسان با عظمت و بزرگی چون پیامبر گناهی مرتکب شود، گناه او بسیار سخت و عقوبت آن نیز بسیار سنگین خواهد بود.
اگر آدمی مثل شیطان در برابر خداوند تکبر و عصیان کند، او نیز مثل شیطان به عذاب ابدی گرفتار میشود. هیچ کس نفرموده است که انسان به سرنوشت شیطان گرفتار نمیشود،
امیرمؤمنان تصریح کرده:
«فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس إذ أحبط عمله الطویل وجهد الجهید عن کِبر ساعةٍ واحدة فمن ذا بعد ابلیس یسلم على الله بمثل معصیته؛(2) از آنچه خدا با ابلیس کرد عبرت بگیرید که اعمال طولانی و تلاش سخت کوشانة او را به خاطر ساعتی تکبّر باطل و تباه ساخت. کسی هست که بعد از ابلیس چنان گناهی را مرتکب شود و در پیشگاه خداوند از عذاب سالم بماند؟».
از کلام حضرت به دست می آید که اگر کسی مثل ابلیس در مقابل خدا عمداً تکبّر کند و با فرمان او از روی علم و آگاهی سرپیچی کند، مثل شیطان در عذاب ابدی خواهند بود، پس نباید آن گونه تصور کرد که در پرسش آمده است، در قرآن کریم در چندین آیه بر عذاب ابدی برخی آدمیان تأکید شده از جمله فرمود:
«مَنْ یعص الله ورسوله فانّ له نار جهنّم خالدین فیها أبدا؛(3) کسانی که نافرمانی خدا و رسولش را کنند، آتش دوزخ از آن آنهاست. همیشه در آن خواهند بود».
در جای دیگر فرمود:
«هر کس مؤمنی را عمداً به قتل برساند، مجازات او دوزخ است، جاودانه در آن میماند و خدا بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد، و عذاب بزرگی برای او آماده کرده است». (4)
بر اساس این گونه آیات معلوم میشود که برخی گناهان موجب میشود انسانها مثل شیطان در آتش ابدی جهنم بسوزند.
اما در باره این که شیطان ولایت امیر مومنان را پذریفته است باید گفت این سخن نادرست است به فرض در جای نقل شده باشد . چون او ولایت خدا را نپذیرفت چگونه ولایت بنده خدا علی را می پذیرد ؟
دیگر این که او بعد از تمرد از سجده بر آدم از درگاه رحمت الهی رانده شد چنین موجودی هر گز نمی تواند توفیق درک ولایت علوی را پیدا کند .
سوم این که شیطان عامل همه بدی ها در عالم است واگر عده ی از پذریرش ولایت علی ع سر باز زده یا می زند بدلیل این است که شیطان آنها را وسوسه می کند . پس چگونه خود او ولایت را می پذیرد ؟
پینوشتها:
1. تفسیر نمونه، ج 6، ص 106، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران 1386ش.
2. نهج البلاغه.
3. جن (72) آیه 23.
4. نساء (4) آیه 93.
در آیاتی از قرآن به خلود در جهنم اشاره شده است که نشان میدهد برخی از کافران در جهنم جاودان خواهند بود.
با سلام و عرض ادب خدمت کارشناس محترم ،
اگر چنین است که فرمودید ، میتوان گفت که شیطان پس از رسیدن به مقام فرشتگان به لحاظ تشریعی در مقام مخالفت با خدا برآمد و در نهایت حاضر شد تا حاصل عبادات خود را (که بهشت است )با گرفتن مهلت طولانی برای گمراه کردن بشر معامله کند و جهنم را به جان بخرد و خداوند هم با درخواست او برای گمراهی انسانها موافقت کرده و این فرصت را به او داده است(گرچه اراده حق بر هدایت انسانهاست نه گمراهی). حال سئوالی پیش میاید و آن اینکه اگر کبر شیطان و سجده نکردن او بر انسان گناهی لحظه ای بود اما عصیان و تقابل او در برابر خداوند به درازای خلقت انسان و قدمت او بر روی کره خاکیست. آیا شیطان میداند که به دوزخ میرود و عذاب خواهد شد و آنوقت آگاهانه لحظه لحظه به بار گناهانش اضافه میکند؟
:در بسیاری از آیات ،خداوند به کفار و گنهکاران وعده عذاب داده است و شرح حال آنان را در آخرت ذکر نموده است با اینحال هیچ انسانی نمیتواند خود را مصداق کامل و محاطب مستقیم این آیات بداند ولی شیطان کاملا با نامش وصف حال میشود مخاطب قرار میگیرد و حتی از گنهکاران تبری میجوید
[=arial black][سوره الأنفال
وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ (48)
48- و (به ياد آور) هنگامى را كه شيطان اعمال آنها (مشركان) را در نظرشان جلوه داد، و گفت هيچكس از مردم بر شما پيروز نمىگردد و من همسايه (و پناه دهنده) شمايم، اما هنگامى كه دو گروه (جنگجويان و حمايت فرشتگان از مومنان) را ديد به عقب بازگشت و گفت من از شما (دوستان و پيروانم) بيزارم! من چيزى را مىبينم كه شما نمىبينيد، من از خدا مىترسم و خداوند شديد العقاب است!. پس شیطان میبیند و از علم شهودی برخوردار است و معنی این آیات و عالم غیب را بهتر از من و شما میداند. چطور با درک چنین عظمتی از خداوند و آگاهی از عذاب اخروی همچنان به وسوسه انسانها ادامه میدهد؟ آیا وسوسه انسانها برای او یک ماموریت است و عذابی در پی ندارد؟
، یا جهنم جای ترسناکی نیست؟!
من اصلاً شیطان رو قبول ندارم!
به نظر من موجودی که قدرت و نفوذش نزدیک به سطح قدرت خدا باشه اصلاً وجود نداره و ساختگیه!
اینی هم که ما گولش و می خوریم شیطان نیست... نفس مونه!
نفس دنبال هوس و آرزو و کاهلی میره
شیطان یه فرشته ی رانده شده است که هیچکس دوسش نداره... همین!:khaneh:
به دلیل رذائل اخلاقی که دارد خصوصا حسادت.
چون وقتی خدا به او دستور داد که به آدم سجده کند حسادت کرد و گفت من از او بهترم و به دلیل همین حسادت از فرمان خدا سرپیچی کرد و سجده نکرد.
حسادت آدم را بیچاره میکند.
بعضی وقتها یک آدم به دلیل رذائل اخلاقی حاضر است جهنم را تحمل کند ولی در مقابل شخصی که به او حسودی میکند خودش را کوچک نکند.
وسوسه انسانها برای او یک ماموری نیست. بلکه او با اختیاری که دارد خودش تصمیم گرفته که این راه را انتخاب کند. او هم مثل ما مختار است.
تنها مخلوقاتی که اختیار دارد انسان و جن هستند.
همینطور است دلیل کشتن هابیل قابیل را. آن هم از روی حسادت بود چون که قربانی او قبول شد و از آن او قبول نشد.
همچنین در اواخر عمر عمر پسرش به او پیشنهاد داد که از علی حلالیت بطلب. عمر گفت او را صدا کن. امام علی علیه السلام نزد او آمد و گفت به شرطی تو را حلال میکنم که در حضور مردم اعتراف کنی که حق من را قصب کردی. او قبول نکرد و گفت تحمل جهنم آسان تر است.
حسادت آدم را بیچاره میکند.
شیطان فرشته نیست. بلکه جن است. ولی به دلیل عبادات زیادی که داشت به مرتبه فرشته ها رسیده بود و قاطی فرشته ها شده بود و عملا جزو فرشته ها شده بود. ولی از جنس جن است.
[="Tahoma"]
سلام
کسی که بنای همه کفرها و ولایتهای باطله چطور کافر و خارج از ولایت اولیاء الهی نیست ؟
والله الموفق
قبول داشتن خدا و دوست داشتن امام علی علیه السلام دلیل نمیشود که شخصی کافر نباشد.
خیلی از کافرها هستند که خدا را قبول دارند. و یک بت پرست هم شاید ایشان را دوست داشته باشد.
بودایی ها خدا را قبول دارند.
خیلی از بت پرستها هم خدا را قبول دارند و بت ها را برای تقرب به خدا میپرستند.
دوست داشتنی که بر مبنای ایمان باشد ارزش دارد. والا یک گدا هم که چیزی بهش بدهید شما را دوست دارد. ولی آن دوست داشتن برای خدا نیست. برای پول است.
شیطان از فرمان خدا سرپیچی کرد و عاصی شد و بسیاری را گمراه کرده.
تشکر
بله بارها گفته شده است که شیطان حسد ورزید و این راه را انتخاب کرد ،این را که من هم عرض کردم .ولی باید توجه داشت که انسانهایی که به یکدیگر حسادت میکنند و دارای سایر رذایل اخلاقی هستند مال همین دنیا هستند ، هیچکدام قبلا عالم غیب و ملکوت را به عینه ندیده اند و مستقیما با خدا گفتگو نداشته اند .اما شیطان چنین جایگاهی داشته است .پس نمیتوان آگاهی او را با انسان مقایسه کرد . بحث ما هم چیز دیگریست .لطفا به معنی آیات و سئوال دقت کنید.
من با حرفتون موافق نیستم ...
بارها و بارها بوده که وجوده شیطون رو تو خودم احساس کردم که و اینکه داره گولم میزنه رو درک کردم ...
بارها شده ... که فکرم جایه دیگری بوده ... ناگهان نیرویی طرز تفکر من رو عوض کرده و خواسته که من رو به انجام کاری دیگر تحریک کنه ...
پاسخ مجدد :
در این که جهنم جای عذاب درد ناک ووحشتناک است جای تردید نیست . چه این که شیطان علی رغم علم وآگاهی به تمرد خود ادامه می دهد نیز جای شک نیست .حال با توجه به این نکته باید گفت :
شیطان هیچ گاه از کار خود توبه نکرد تا خداوند او را ببخشد. اگر شیطان به توبه روی میآورد، خداوند توبه او را میپذیرفت، اما از دو جهت میتوان گفت که شیطان راه توبه را بر خود بسته است.
1 - قرآن مجید اعمالی را قابل توبه میداند که از روی نادانی انجام گیرد:
"انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة؛ پذیرش توبه بر خدا است نسبت به کسانی که از روی جهالت کار زشت انجام میدهند".(1)
در جای دیگر فرمود: "پروردگارتان رحمت بر بندگان را بر خود نوشته است که هر کس از روی نادانی کار زشتی انجام دهد، سپس توبه نماید و خود را اصلاح کند، او توبه پذیر و مهربان است".(2)
منظور از جهالت، ندانستن نیست، بلکه عمل زشتی است که از روی طغیانگری و عناد سر نزده باشد، بلکه از روی هوی و هوس انجام شده باشد. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که مقصود از جهالت، گناهی است که بندة خدا آن را انجام میدهد که گرچه از حکم آن آگاه میباشد، ولی آن گاه که تصمیم میگیرد عمل خلافی انجام میدهد، در واقع جاهل است. آن گاه حضرت به آیهای که مربوط به حضرت یوسف (ع) است استدلال میکند.(3) قرآن مجید از یوسف یاد میکند که وی به برادرانش گفت: آیا به خاطر دارید ستمی که بر یوسف و برادرش روا داشتید، در حالی که همگی نادان بودید؟(4) نادانی به معنای ناآگاهی آنان از زشتی ظلم نبود، بلکه همگی آن را میدانستند، ولی این علم در بازداری آنان مؤثر نبود، گویی نسبت به زشتی کار خود به کلی ناآگاه بودند. خودخواهی و هوی و هوس مانند حسادت میان آنان و زشتی عمل پردة ضخیمی پدید آورده بود.
بر این اساس شیطان که از روی طغیان و تمرد نافرمانی خدا را کرد، راه توبه را روی خود بسته است.
شیطان مرکز شرارت و لجاجت و طغیان است. او به هنگامی که خود را مطرود دستگاه خداوند دید، طغیان و لجاجت را بیشتر کرد و به جای توبه و بازگشت به سوی خدا، تنها چیزی که از خدا تقاضا کرد این بود که گفت: "خدایا تا پایان دنیا به من مهلت بده و زنده بگذار و خداوند نیز تقاضای او را به اجابت رساند و فرمود: به تو مهلت داده شد، ولی شیطان نمیخواست برای جبران گذشته زنده بماند و عمر طولانی کند، بلکه هدف خود را از این عمر طولانی چنین بیان کرد: "اکنون که مرا گمراه ساختی، بر سر راه مستقیم تو کمین میکنم و آنها را از راه به در میبرم. نه تنها بر سر راه آنها کمین میکنم، بلکه از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و طرف چپ به سراغ آنها میروم و آنان را گمراه میکنم.
خداوند او را از درگاه خود مطرود کرد. قال اخرج منها مذئوما مدحورا.(5) بیرون رو همراه با خواری و ذلت و سوگند یاد کرد که جهنم را از تو پر خواهم کرد. لمن تبعک منه لاملئن جهنم منکم اجمعین. (6)
از این آیات استفاده میشود که شیطان بعد از انجام آن گناه و ایستادگی و لجاجت او در برابر پروردگار، سعادت و نجات خود را در جهان دیگر به کلی به خطر انداخت. بنابر این، گناهان شیطان به حدی است که قابلیت توبه را از او سلب کرده و توبه او قابل پذیرش نیست و جایگاه ابدی او جهنم خواهد بود.(7)
2 - یکی از شرایط توبه، جبران گذشته و اصلاح آن است و این امر برای شیطان قابل اجرا نیست، زیرا گناه او علاوه بر نافرمانی خدا، گمراهی بسیاری از مردم بوده است. کسی که دیگری را گمراه کرده، اگر بخواهد توبه کند و توبهاش پذیرفته شود، باید همه آنها را هدایت نماید. چگونه میتواند شیطان، افرادی را که در طول قرنهای متمادی به هر طریق گمراه کرده، هدایت کند؟!
پینوشتها:
1. نساء (4) آیه 17.
2. انعام (6) آیه 54.
3. بحارالانوار، ج6، ص 32.
4. یوسف (12) آیه 89.
5. اعراف (7) آیه 18.
6. همان.
7. با استفاده از تفسیر نمونه، ج 6، ص 105 - 112، با تلخیص و اضافات.
[=times new roman]وإذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجدوا إلا إبلیس أبى واستکبر وکان من الکافرین
شیطان از کافرین بود یعنی از قبل از سجده به ادم کفر پنهان داشت پس در کفر شیطان جای شک نیست !
و اینکه خدا راقیول دارد و از او میترسد دلیلی بر عدم کفر او نمیشود کفر یعنی ناسپاسی
خوب دلیل اصلی همین حسادت است دیگر.
خدا به شیطان گفت که حسود باشد؟
یعنی شما میگید هرکی خدا را ببینه دیگه حسادت نداره؟
دیدن عالم غیب و ملکوت به عینه یا جایگاه بالا دلیل نمیشود که کسی دیگر حسود نباشد.
معنی کدام آیات منظورتان است؟
در مورد سوال هم گفتم که قبول داشتن خدا و دوست داشتن امام علی علیه السلام دلیل بر کافر نبودن و عدم خلود نیست. کسی واقعا ایشان را دوست دارد که از ایشان تبعیت هم بکند. والا کسی که ایشان را دوست دارد ولی دشمن خداست چه ارزشی دارد؟
http://www.askdin.com/thread32605.html
جمع بندی _1
سوال : شیطان کافر نیست؛ خدا را قبول دارد و تکبر او باعث شد از مقامی که داشت صعود کند.
در ثانی نمیدونم کجا شنیدم یا خوندم ولی تاجایی که مطلع هست (راست و غلطشو نمیدونم) یه دفعه حضرت علی ع شیطان رو دیدند میخواستند بکشنش که شیطان گفت من تو را دوست دارم مرا نکش که از مهلت داده شدگانم _ شاید داستان از پیشم یه خورده تغییر خورده باشه....
الان شیطان هم خدا رو قبول داره هم ولایت حضرت علی ع رو داره؛ ایا تا ابد در دوزخ خواهد ماند؟
مگر ابدیت برعلاوه کافران برای فرقه های دیگری که خدا را قبول دارند هم هست؟
پاسخ:
در ابتدا باید گفت : ابلیس در ترک سجده و عصیان و نافرمانی از دستور الهی تنها یک گناه انجام داد، اما بعد از آن گناهان بسیاری انجام دهد که مهم ترین آنها گمراه کردن بندگان الهی از راه خدا است.
اما از زاویه همان یک گناه، باید دانست که امتناع شیطان از سجده، ساده و معمولی نبود و گناه عادی محسوب نمیشد، بلکه سرکشی و تمرد آمیخته به اعتراض و انکار مقام پروردگار بود، زیرا این که میگوید: از آدم بهترم. به این معنى است که فرمان خدا در مورد سجده بر آدم بر خلاف حکمت و عدالت است و موجب مقدم داشتن مرجوح بر راجح میگردد، به این جهت مخالفت شیطان سر از کفر و انکار علم و حکمت خدا درآورد. به همین جهت میبایست تمام موقعیت خویش را در درگاه الهی از دست بدهد. (1)
از این نظر امکان ورود شیطان به بهشت وجود ندارد. او در پی تکبر و خود بزرگبینی در برابر خالق، فخرفروشی کرد. پیآمد کبر و تکبر در برابر خداوند، لعنت ابدی است که دامنگیر شیطان شد.
ابلیس سالیان دراز عبادت و بندگی خدا را نمود تا جایی که به مقام و مرتبه فرشتگان رسید. گناه از موجودی بزرگ و با عظمت هر چند کوچک باشد، گناه بزرگی خواهد بود. کسی که از قله کوه و یا جایی با ارتفاع بلند به زمین افتد، آسیب او بسیار بیشتر خواهد بود. این مسئله نه تنها در مورد ابلیس بلکه برای انسان ها نیز خواهد بود. اگر انسان با عظمت و بزرگی چون پیامبر گناهی مرتکب شود، گناه او بسیار سخت و عقوبت آن نیز بسیار سنگین خواهد بود.
اگر آدمی مثل شیطان در برابر خداوند تکبر و عصیان کند، او نیز مثل شیطان به عذاب ابدی گرفتار میشود. هیچ کس نفرموده است که انسان به سرنوشت شیطان گرفتار نمیشود،
امیرمؤمنان تصریح کرده:
«فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس إذ أحبط عمله الطویل وجهد الجهید عن کِبر ساعةٍ واحدة فمن ذا بعد ابلیس یسلم على الله بمثل معصیته؛(2) از آنچه خدا با ابلیس کرد عبرت بگیرید که اعمال طولانی و تلاش سخت کوشانة او را به خاطر ساعتی تکبّر باطل و تباه ساخت. کسی هست که بعد از ابلیس چنان گناهی را مرتکب شود و در پیشگاه خداوند از عذاب سالم بماند؟».
از کلام حضرت به دست می آید که اگر کسی مثل ابلیس در مقابل خدا عمداً تکبّر کند و با فرمان او از روی علم و آگاهی سرپیچی کند، مثل شیطان در عذاب ابدی خواهند بود، پس نباید آن گونه تصور کرد که در پرسش آمده است، در قرآن کریم در چندین آیه بر عذاب ابدی برخی آدمیان تأکید شده از جمله فرمود:
«مَنْ یعص الله ورسوله فانّ له نار جهنّم خالدین فیها أبدا؛(3) کسانی که نافرمانی خدا و رسولش را کنند، آتش دوزخ از آن آنهاست. همیشه در آن خواهند بود».
در جای دیگر فرمود:
«هر کس مؤمنی را عمداً به قتل برساند، مجازات او دوزخ است، جاودانه در آن میماند و خدا بر او غضب میکند و او را از رحمتش دور میسازد، و عذاب بزرگی برای او آماده کرده است». (4)
بر اساس این گونه آیات معلوم میشود که برخی گناهان موجب میشود انسانها مثل شیطان در آتش ابدی جهنم بسوزند.
اما در باره این که شیطان ولایت امیر مومنان را پذریفته است باید گفت این سخن نادرست است به فرض در جای نقل شده باشد . چون او ولایت خدا را نپذیرفت چگونه ولایت بنده خدا علی را می پذیرد ؟
دیگر این که او بعد از تمرد از سجده بر آدم از درگاه رحمت الهی رانده شد چنین موجودی هر گز نمی تواند توفیق درک ولایت علوی را پیدا کند .
سوم این که شیطان عامل همه بدی ها در عالم است واگر عده ی از پذریرش ولایت علی ع سر باز زده یا می زند بدلیل این است که شیطان آنها را وسوسه می کند . پس چگونه خود او ولایت را می پذیرد ؟
پینوشتها:
1.مکار. تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران 1386ش. ج 6، ص 106،
2. نهج البلاغه.
3. جن (72) آیه 23.
4. نساء (4) آیه 93.
http://www.askdin.com/thread32605-2.html#post511233
جمع بندی _2
سوال : [=arial black]پس شیطان میبیند و از علم شهودی برخوردار است و معنی این آیات و عالم غیب را بهتر از من و شما میداند. چطور با درک چنین عظمتی از خداوند و آگاهی از عذاب اخروی همچنان به وسوسه انسانها ادامه میدهد؟ آیا وسوسه انسانها برای او یک ماموریت است و عذابی در پی ندارد؟
، یا جهنم جای ترسناکی نیست؟!
پاسخ :
در این که جهنم جای عذاب درد ناک ووحشتناک است جای تردید نیست . چه این که شیطان علی رغم علم وآگاهی به تمرد خود ادامه می دهد نیز جای شک نیست .حال با توجه به این نکته باید گفت :
شیطان هیچ گاه از کار خود توبه نکرد تا خداوند او را ببخشد. اگر شیطان به توبه روی میآورد، خداوند توبه او را میپذیرفت، اما از دو جهت میتوان گفت که شیطان راه توبه را بر خود بسته است.
1 - قرآن مجید اعمالی را قابل توبه میداند که از روی نادانی انجام گیرد:
"انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة؛ پذیرش توبه بر خدا است نسبت به کسانی که از روی جهالت کار زشت انجام میدهند".(1)
در جای دیگر فرمود: "پروردگارتان رحمت بر بندگان را بر خود نوشته است که هر کس از روی نادانی کار زشتی انجام دهد، سپس توبه نماید و خود را اصلاح کند، او توبه پذیر و مهربان است".(2)
منظور از جهالت، ندانستن نیست، بلکه عمل زشتی است که از روی طغیانگری و عناد سر نزده باشد، بلکه از روی هوی و هوس انجام شده باشد. در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که مقصود از جهالت، گناهی است که بندة خدا آن را انجام میدهد که گرچه از حکم آن آگاه میباشد، ولی آن گاه که تصمیم میگیرد عمل خلافی انجام میدهد، در واقع جاهل است. آن گاه حضرت به آیهای که مربوط به حضرت یوسف (ع) است استدلال میکند.(3) قرآن مجید از یوسف یاد میکند که وی به برادرانش گفت: آیا به خاطر دارید ستمی که بر یوسف و برادرش روا داشتید، در حالی که همگی نادان بودید؟(4) نادانی به معنای ناآگاهی آنان از زشتی ظلم نبود، بلکه همگی آن را میدانستند، ولی این علم در بازداری آنان مؤثر نبود، گویی نسبت به زشتی کار خود به کلی ناآگاه بودند. خودخواهی و هوی و هوس مانند حسادت میان آنان و زشتی عمل پردة ضخیمی پدید آورده بود.
بر این اساس شیطان که از روی طغیان و تمرد نافرمانی خدا را کرد، راه توبه را روی خود بسته است.
شیطان مرکز شرارت و لجاجت و طغیان است. او به هنگامی که خود را مطرود دستگاه خداوند دید، طغیان و لجاجت را بیشتر کرد و به جای توبه و بازگشت به سوی خدا، تنها چیزی که از خدا تقاضا کرد این بود که گفت: "خدایا تا پایان دنیا به من مهلت بده و زنده بگذار و خداوند نیز تقاضای او را به اجابت رساند و فرمود: به تو مهلت داده شد، ولی شیطان نمیخواست برای جبران گذشته زنده بماند و عمر طولانی کند، بلکه هدف خود را از این عمر طولانی چنین بیان کرد: "اکنون که مرا گمراه ساختی، بر سر راه مستقیم تو کمین میکنم و آنها را از راه به در میبرم. نه تنها بر سر راه آنها کمین میکنم، بلکه از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و طرف چپ به سراغ آنها میروم و آنان را گمراه میکنم.
خداوند او را از درگاه خود مطرود کرد. قال اخرج منها مذئوما مدحورا.(5) بیرون رو همراه با خواری و ذلت و سوگند یاد کرد که جهنم را از تو پر خواهم کرد. لمن تبعک منه لاملئن جهنم منکم اجمعین. (6)
از این آیات استفاده میشود که شیطان بعد از انجام آن گناه و ایستادگی و لجاجت او در برابر پروردگار، سعادت و نجات خود را در جهان دیگر به کلی به خطر انداخت. بنابر این، گناهان شیطان به حدی است که قابلیت توبه را از او سلب کرده و توبه او قابل پذیرش نیست و جایگاه ابدی او جهنم خواهد بود.(7)
2 - یکی از شرایط توبه، جبران گذشته و اصلاح آن است و این امر برای شیطان قابل اجرا نیست، زیرا گناه او علاوه بر نافرمانی خدا، گمراهی بسیاری از مردم بوده است. کسی که دیگری را گمراه کرده، اگر بخواهد توبه کند و توبهاش پذیرفته شود، باید همه آنها را هدایت نماید. چگونه میتواند شیطان، افرادی را که در طول قرنهای متمادی به هر طریق گمراه کرده، هدایت کند؟!
پینوشتها:
1. نساء (4) آیه 17.
2. انعام (6) آیه 54.
3. بحارالانوار، ج6، ص 32.
4. یوسف (12) آیه 89.
5. اعراف (7) آیه 18.
6. همان.
7. با استفاده از تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه تهران .1378 ش . ج 6، ص 105 - 112،