جمع بندی آیا شأن انسانی زن در اسلام ، همانند مرد است؟

تب‌های اولیه

300 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Niyaz;369814 نوشت:
زن و مرد از لحاظ فیزیولوژی و روانی و ادراکی با هم متفاوت اند

سلام
دقیقا هینطور است و عقل مردان به خاطر همین تفاوت ها از زنان بیشتر است

Niyaz;369814 نوشت:
اسلام مرد را قوام و زن را ریحان می داند

البته قسمت دیگر آیه را فراموش کردی بگویی أَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ
که به طور واضح قیمومیت مرد را دلیل برتری مرد بر زن می داند.

Niyaz;369814 نوشت:
حضرت امام خمینی می فرمایند:«از دامن زن، مرد به معراج می رود.»

این سخن از جهتی درست و از جهتی نادرست است
از این جهت درست است که مرد به معراج می رود و در جایی نگفته زن به واسطه مرد خوب به معراج می رود چون زن اصلا به معراج نمی رود.
و از این جهت غلط است که ایشان معصوم نیستند و سخنشان خلاف امام معصوم است
از نهج الفصاحه:
لو لا المرأة لدخل الرّجل الجنّة.

اگر زن نبود مرد ببهشت ميرفت.

لو لا النّساء يعبد اللَّه حقّ عبادته.

اگر زنان نبودند خدا چنان كه شايسته پرستش اوست پرستيده ميشد.

الشّباب شعبة من الجنون و النّساء حبالة الشّيطان.

جوانى شعبه‏اى از ديوانگى است و زنان دام شيطانند.

پس واضح است سخن آن شخص خلاف سخن پیامبر است

Niyaz;369814 نوشت:
ونیز قران کریم انسان ساز است وزنان نیز انسان ساز

جالبه
سخنان امام معصوم را قبول نمی کند سخن غیر معصوم که هیچ دلیلی برآن نیست را قبول می کند یک دلیل قرآنی و روایی و یا عقلی بر این حرف بیاورید

Niyaz;369814 نوشت:
اين روايت خطاب به يك زن خاصي است كه در زمان حضرت علي بودند

این را من بارها جواب دادم که استدلال ها عام است اما احدی نتوانست جواب من را بدهد و فقط این جمله را تکرار کرد که این خطاب به عایشه است! هاتوا بر هانکم ان کنتم صادقین!

اما این سخن پیامبر را چه می کنی ؟؟ این خطاب به کیست؟ این که سخن رسول الله است!
من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 391

وَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ عَلَى نِسْوَةٍ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَا مَعَاشِرَ النِّسَاءِ مَا رَأَيْتُ نَوَاقِصَ عُقُولٍ وَ دِينٍ أَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِي الْأَلْبَابِ مِنْكُنَّ إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنَّكُنَّ أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَتَقَرَّبْنَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا اسْتَطَعْتُنَّ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَ عُقُولِنَا فَقَالَ أَمَّا نُقْصَانُ دِينِكُنَّ فَالْحَيْضُ الَّذِي يُصِيبُكُنَّ فَتَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا تُصَلِّي وَ لَا تَصُومُ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِكُنَّ فَشَهَادَتُكُنَّ إِنَّمَا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ شَهَادَةِ الرَّجُلِ.

و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را گذر بر زنانى افتاد و در كنار آنان توقفى فرمود و بعد خطاب بآنان فرمود: اى گروه زنان من نديدم كم‏خردان و سست‏دينانى تيزتر از شما به ربودن عقل خردمندان، و اين چنين مى‏انديشم كه در روز رستاخيز بيشتر اهل دوزخ شما باشيد، پس از شما ميخواهم كه بخداوند عزّ و جلّ خود را نزديك كنيد و باو تقرب جوئيد هر قدر كه در توان داريد، پس زنى پرسيد يا رسول اللَّه از كجا دين و عقل ما ناقص است؟ حضرت فرمود: أمّا كسرى دينتان همين خونى است كه در هر ماه شما را از نماز و گاهى از روزه باز ميدارد، و أمّا كسر عقلتان از شهادتتان كه هر دو تن از شما برابر با يك مرد است.

این را هم درباره عایشه گفته؟ ای تحریف کنندگان کلام امام معصوم؟؟

Niyaz;369814 نوشت:
وقتي دكتران و متخصصان علوم دين در رسانه جمعي اين را ميگويند

جالبه!
دکتران و متحصصان!! بهتر است بروید شرح هایی که بر نهج البلاغه نوشته می شده و مربوط به علمای قدیم است را مطالعه کنید که توسط بزرگان نوشته می شده و تماما سخن ما را تایید می کند اما جدیدا فقهای آخر الزمان دارند برای اینکه به خیال خودشان اسلام را حفظ کنند-در حالی که دارند اسلام را نا بود می کنند-کلام ها را تحریف می کنند.
از دیدگاه ابن میثم بحرانی
و به خاطر این مسألهاست که مرد زن را تحمّل می کندالبته وجود شر در درون زن،عقلی است که قوی تر از معلول می باشد(شرح نهج البلاغه ابن میثمج۵)
و اگر دشمن مرد باشدبا بهتان و دورغ بر او پیروز می شودبا تمام این اوصاف مرد ناچار از بودن با زن است و رهایی وی از دست زن امکان پذیر نیست(منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه ،علامه خوئی،ج٢١)

و بسیاری از سخنان دیگر!
حالا تکلیف ما چیست فقهای آخر الزمان صحیح می گویند و یا علمای قدیم! اینجا به سخن امام معصوم رجوع می کنیم:

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ يُسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَ هِيَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى فُقَهَاءُ ذَلِكَ الزَّمَانِ شَرُّ فُقَهَاءَ تَحْتَ ظِلِّ السَّمَاءِ مِنْهُمْ خَرَجَتِ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَعُودُ.

رسول خدا (ص) فرموده است بر مردم زمانى آيد كه از قرآن جز نامى نماند و از اسلام و مسلمانى جز اسمى نيست مردم خود را مسلمان نامند و از مسلمانى دورتر كسان باشند، مسجدهاى آنان آبادان است و از رهبرى و هدايت بحق تهى است فقيهان اين دوران بد ترين فقهاى زير آسمانند فتنه از آن‏ها برآيد و بدان‏ها بازگردد.

Niyaz;369814 نوشت:
حالا يك مشت مدعي كه فقط دوتا آيه و حديث از اسلام را ديده اند براي ما شده اند كاسه داغ تر از آش.... !

یک مشت؟؟!!! این ادب شما هم یکی دیگر از دلایل نقصان ایمان زنان نسبت به مردان است و ما با ادبیات قرآنی به شما جواب می دهیم سلاما سلاما
وَ عِبادُ الرَّحْمانِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً

ما سخنان معصوم را بدون کم و کاستی و تغییر می آوریم و معتقدیم اسلام را باید همانطور معرفی کرد که هست نه همانطور که مخاطب بپسندد.

ask;369824 نوشت:
البته قسمت دیگر آیه را فراموش کردی بگویی أَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ
که به طور واضح قیمومیت مرد را دلیل برتری مرد بر زن می داند.
سلام.بنده دانشجوی ادبیات عرب هستم.در زمان قبل ازاسلام ودر دوره جاهلیت مردمان در خیمه زندگی میکرده اند وبرپا کننده خیمه ونگهدارنده آن مردان بوده اند واین هم از جهت برتری فیزیکی آنهاست بر زنان.وکلمه قوامون به معنای برپا کننده است.

ask;369824 نوشت:
از نهج الفصاحه:
لو لا المرأة لدخل الرّجل الجنّة.

اگر زن نبود مرد ببهشت ميرفت.

لو لا النّساء يعبد اللَّه حقّ عبادته.

اگر زنان نبودند خدا چنان كه شايسته پرستش اوست پرستيده ميشد.

الشّباب شعبة من الجنون و النّساء حبالة الشّيطان.

ازنظر صحت کلام نهج الفصاحه یک منبع مورد اعتماد دربین زبان عرب نیست.حتی درنهج البلاغه آمده که حضرت علی میفرمایند که بازنان مشورت نکنید این حدیث جعلی است.البته من تمام پست هارونتونستم بخونم اگه اشتباهی رخ داد ببخشید

YA MOHAMMAD;369827 نوشت:
بنده دانشجوی ادبیات عرب هستم.در زمان قبل ازاسلام ودر دوره جاهلیت مردمان در خیمه زندگی میکرده اند وبرپا کننده خیمه ونگهدارنده آن مردان بوده اند واین هم از جهت برتری فیزیکی آنهاست بر زنان.وکلمه قوامون به معنای برپا کننده است.

سلام
احتمالا از این متن را منظورتان است:قالَ ابنُ الأَثيرِ: القَوْم‏ في الأَصْل مَصْدَر قامَ‏ ثم غلبَ على الرِّجالِ دُوْن النِّساء، و سُمُّوْا بذلِكَ لأنَّهم‏ قَوَّامُونَ‏ عَلَى النِّساءِ بالأُمورِ التي ليسَ للنِّساء أَنْ‏ يقمْنَ‏ بها.

اما مطالب دیگری هم بهتر است بیان کنم:
فرهنگ ابجدى، متن، ص: 710
القَوَّام‏- ج‏ قَوَّامُون‏ [قوم‏]: خوش قامت، نيرومندى كه زمام امور را بتواند بدست بگيرد، فرمانروا.

قاموس قرآن، ج‏6، ص: 51
مراد از قوّام در آيه قيّم و قائم بامر و سرپرست است لذا در اقرب الموارد امير را از معانى آن شمرده و در مجمع گفته: گويند رجل قيّم و قيّام و قوّام و آن براى مبالغه و تكثير است.

النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج‏2، ص: 202
القوم‏ فى الأصل: مصدر قام‏، فوصف به، ثم غلب على الرجال دون النساء، و لذلك قابلهنّ به. و سمّوا بذلك لأنّهم‏ قَوَّامُونَ‏ عَلَى النِّساءِ بالأمور التى ليس للنّساء أن‏ يَقُمْن‏ بها.

اما هیچ یک از مترجمین چنین چیزی که شما می گویید نگفته اند(البته دلیل بر اشتباه بودن گفتار شما نیست چون بسیاری از جا ها لغات معنای حقیقی نمی دهند یا چندین معنی دارند)

ترجمه الهی قمشه ای: مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانى است به واسطه آن برترى كه خدا براى بعضى بر بعضى مقرر داشته
ترجمه انصاریان: مردان، كارگزاران و تدبيركنندگانِ [زندگى‏] زنانند، به خاطر آنكه خدا مردان را [از جهت توان جسمى، تحمل مشكلات و قدرت روحى و فكرى‏] بر زنان برترى داده
ترجمه المیزان: مردان بر زنان قيمومت و سرپرستى دارند، به خاطر اينكه خدا بعضى را بر بعضى برترى داده
ترجمه مکارم: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است

YA MOHAMMAD;369827 نوشت:
ازنظر صحت کلام نهج الفصاحه یک منبع مورد اعتماد دربین زبان عرب نیست

نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول( ص)

معرفى اجمالى‏

نهج الفصاحة كتابى است كه در آن سخنان فصيح پيامبر گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه خود را أفصح العرب مى‏خواند فراهم آمده است. پيامبر اكرم در ميان سخنگويان عرب در فصاحت ممتاز و در بلاغت بى همتا بود و اين عجب نيست زيرا قلب وى مهبط الهام بود و گفتار الهى بر زبانش جارى مى‏شد، هر چند اسلوب سخنان وى با گفتار الهى مختلف است اما در اين جهت با هم اشتراك دارند كه هر دو از دسترس معارضه و تقليد بركنارند.

نويسنده در جمع‏آورى اين مجموعه از منابعى چون: كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب، استبصار، صحاح سته اهل سنت، اعيان الشيعة، ناسخ التواريخ، ابى مع الصغير من حديث البشير النذير، البيان و التبيين، العقد الفريد، ربيع الابرار و غيره بهره جسته است.

برخى كلمات اين مجموعه در رديف كلمات قصار على بن ابى طالب عليه السلام نقل شده و اين توارد در بسيارى از كلمات و اخبار منتسب به على بن ابيطالب عليه السلام ديده مى‏شود كه سرچشمه آن تقارب و تشابه معنوى ميان محمد( ص) و على( ع) است نه اشتباه راويان.

نويسنده خود اين كلمات گهربار را به فارسى روان ترجمه نموده و مقدمه‏اى زيبا بر آن نگاشته است. مقدمه‏اى كوتاه بر چاپ اول كتاب و مقدمه‏اى مبسوط بر دومين طبع كتاب كه در آن به زندگى پيامبر( ص) پرداخته شده است. در پايان كتاب نيز فهرست موضوعى كلمات قصار در اختيار خواننده قرار داده شده است.

که چون که از صحاح اهل سنت هم استفاده شده منبع خیلی معتبری نیست اما این روایات که بنده ذکر کردم اگر نتوانستید در سایر کتب شیعه پیدا کنید به بنده اطلاع دهید تا برایتان منابع دیگر هم قرار دهم

YA MOHAMMAD;369827 نوشت:
حتی درنهج البلاغه آمده که حضرت علی میفرمایند که بازنان مشورت نکنید این حدیث جعلی است

این سخن شما هم نیاز به اثبات دارد که جعلی بودن یک روایت را ثابت کنید

و الله الموفق

حامد;369680 نوشت:
مورد اول
از ظاهر خطاب فهمیده میشود هشدار به زنان عصر حضرت بوده است و نمی توان از آن قانون عام در همه زمانها و مکانها و شرایط برداشت کرد

سلام
انفاقا از ظاهر کلام همچنین ال نساء که ال جنس است این موضوع برداشت می شود که مربوط به جنس است نه در یک زمان چون در همان زمان زن هایی بودند که هرگز اکنون مانندی ندارند مثل حضرت فاطمه و حضرت خدیجه و حضرت زینب که نشان دهنده خوبی برخی از زنان زمان رسول الله است و شما مانند یکی از این زنان را در این عصر نمی یابی پس اگر هم زنانی بد باشند زنان این زمان هستند.

حامد;369680 نوشت:
مورد دوم
مکر بیشتر به معنای هوش بیشتر است و این هوش اگر هدایت شود میتواند در زمینه های مناسب و بهشت آفرینی هزینه شود

واقعا متاسفم برای این جواب شما!
یعنی زلیخا با هوش بود و حضرت یوسف معاذ الله نادان!! یعنی شیطان با هوش است؟ کید به معنای مکر و حیله است "فَتَوَلّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى" یعنی فرعون هم با هوش است؟؟!! پس لابد معاویه خدای هوش هاست!!! العیاذ بالله مثل اینکه این سخن را فراموش کرده اید که این هایی که این ها دارند هوش و عقل نیست بلکه مکر و حیله است

حامد;369680 نوشت:
مورد سوم
به جهت ضعف مردان در مقابل زنان که ناشی از محبت بدانهاست نیز می باشد در حقیقت تذکری است که مانع از تاثیرپذیری ناشی از محبت می شود و این برای مدیر خانواده مهم است که عقلش را فدای دلش نکند تا شیرازه امور از دستش در برود

بله این مورد صحیح است اما جواب تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ را ندادید که می گوید از شر زن به خدا پناه ببرید.و یا اینکه در معروف هم مخالفت کنید با زنان!

بار دیگر مطالب را می زنم تا جوابی قانع کننده پیدا شود:(البته این ها جوابی ندارد)

ask;369652 نوشت:
دلیل دیگر در نقصان عقل زنان:

بیشتر اهل جهنم زنان هستند يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَكْثِرْنَ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنِّي رَأَيْتُكُنَ‏ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّار

و امام در تعریف عقل می فرمایند چیزی است که بهشت را بدست می آورد الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ‏ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏

و چون زنان اکثرا جهنمی هستند و بهشت را بدست نیاورده اند پس عقل ناقص دارند.

ask;369603 نوشت:
الكافي ، ج‏5، ص: 517

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ اعْصُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ‏ قَبْلَ أَنْ يَأْمُرْنَكُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ.
که علامه مجلسی در مرآه العقول این حدبث را صحیح می داند

رسول الله درباره زنان گفت در کار های خوب با آن ها مخالفت کنید قبل از آنکه شما را به منکر امر کنند از شر زنان به خدا پناه ببرید و از زنان خوب هم بر حذر و به دور باشید.

که این حدیث صحیح چند نکته را می رساند:
1-از شر زنان به خدا پناه ببرید که نشان دهنده آن مکر عظیم زنان است.
2-از زنان خوب هم بر حذر باشید چون باز مکر عظیمی دارند.
3-با زنان حتی در کار های خوب مخالفت کند.


ask;369603 نوشت:
مکر زن از مکر شیطان هم بزرگتر است (پناه بر خدا از زنان)

خداوند در قرآن وقتی به شیطان می رسد می فر ماید إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً زيرا كه مکر و حیله شيطان،ضعيف است.
اما خداوند وقتی به زن می رسد می فرماید إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظيمٌ اين از مكر و حيله شما زنان است; كه مكر و حيله شما زنان، عظيم است.

ممکن است این ایراد توسط متعصبین فمینیسم وارد شود که آیه دوم در سوره یوسف است و سخن غیر معصوم!
باید عرض شود که اولا این آیه سوره یوسف چهار ویژگی دارد:
1-نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ سوره یوسف بهترین قصه است
2-لَقَدْ كانَ في يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسّائِلينَ خداوند به طور واضح بیان می کند که در داستان یوسف آیات فراوانی برای سوال کنندگان است و این یکی از آیات است
3-لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثاً يُفْتَرَى به طور صریح قرآن این سخنان را عبرت بیان می کند برای عاقلان و می گوید این سخن دروغ نیست
4-اگر مطلبی در قرآن بیان شود و خداوند آن را رد نکند به معنای پذیرش آن است

بنا بر این مکر زنان از مکر شیطان بزرگتر است و خداوند مکر شیطان را ضعیف و مکر زنان را عظیم خوانده! سبحان الله

ask;369838 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط ask نمایش پست ها
دلیل دیگر در نقصان عقل زنان:

بیشتر اهل جهنم زنان هستند يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَكْثِرْنَ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنِّي رَأَيْتُكُنَ‏ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّار

و امام در تعریف عقل می فرمایند چیزی است که بهشت را بدست می آورد الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ‏ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏

و چون زنان اکثرا جهنمی هستند و بهشت را بدست نیاورده اند پس عقل ناقص دارند.

سلام

جواب :

بیشتر اهل جهنم زنان هستند

نتیجه :

1)در جهنم مردان هم حضور دارند و طبق استدلال شما چون مردان نتوانستند بهشت را بدست بیاورند پس مردان کم عقل هستند

2)همه زنان در جهنم نیستند بلکه به قول شما بیشترشون
نتیجه :
چون زنان توانستند بهشت را بدست بیاورند پس زنان عاقل هستند

نتیجه کلی :زنان عاقل هستند و مردان کم عقل

ask;369838 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط ask نمایش پست ها
الكافي ، ج‏5، ص: 517

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ اعْصُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ‏ قَبْلَ أَنْ يَأْمُرْنَكُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ.
که علامه مجلسی در مرآه العقول این حدبث را صحیح می داند

رسول الله درباره زنان گفت در کار های خوب با آن ها مخالفت کنید قبل از آنکه شما را به منکر امر کنند از شر زنان به خدا پناه ببرید و از زنان خوب هم بر حذر و به دور باشید.

که این حدیث صحیح چند نکته را می رساند:
1-از شر زنان به خدا پناه ببرید که نشان دهنده آن مکر عظیم زنان است.
2-از زنان خوب هم بر حذر باشید چون باز مکر عظیمی دارند.
3-با زنان حتی در کار های خوب مخالفت کند.

این گزاره ها کلی نیستند و اشاره به برخی از زنان دارند در صورت کلی بودن نتیج زیر حاصل می شود

1) از شر حضرت خدیجه و فاطمه و زینب به خدا پناه ببرید
2)از حضرت فاطمه و خدیجه و زینب بر حذر باشید
3)پیامبر باید با ازدواج علی ع و فاطمه ع مخالفت می کرد که نکرد
پس پیامبر استغفرااالله به حرف خودش هم عمل نکرد پس دروغگوست

ask;369838 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط ask نمایش پست ها
مکر زن از مکر شیطان هم بزرگتر است (پناه بر خدا از زنان)

خداوند در قرآن وقتی به شیطان می رسد می فر ماید إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً زيرا كه مکر و حیله شيطان،ضعيف است.
اما خداوند وقتی به زن می رسد می فرماید إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظيمٌ اين از مكر و حيله شما زنان است; كه مكر و حيله شما زنان، عظيم است.

ممکن است این ایراد توسط متعصبین فمینیسم وارد شود که آیه دوم در سوره یوسف است و سخن غیر معصوم!
باید عرض شود که اولا این آیه سوره یوسف چهار ویژگی دارد:
1-نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ سوره یوسف بهترین قصه است
2-لَقَدْ كانَ في يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسّائِلينَ خداوند به طور واضح بیان می کند که در داستان یوسف آیات فراوانی برای سوال کنندگان است و این یکی از آیات است
3-لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثاً يُفْتَرَى به طور صریح قرآن این سخنان را عبرت بیان می کند برای عاقلان و می گوید این سخن دروغ نیست
4-اگر مطلبی در قرآن بیان شود و خداوند آن را رد نکند به معنای پذیرش آن است

بنا بر این مکر زنان از مکر شیطان بزرگتر است و خداوند مکر شیطان را ضعیف و مکر زنان را عظیم خوانده! سبحان الله

و اما جواب اخری

انجا که خداوند می فرماید مکر شیطان ضعیف است
این ضعیفی در مقابل مکر خداوند است که خداوند خود را مکارترین می نامد

و در داستان یوسف اشاره به مورد خاص زلیخا و زنانی نظیر ان دارد
و در صورتی که کلی در نظر بگیریم پس شامل همسر پیامبر و دخترش و
هزاران زن دیگر صدر اسلام مانند سمیه و همسران پیامبر و غیره هم باید بشود

و نکته اخر : شما از مکر زن برای کم عقلی او استفاده می کنید
پس خداوند که خود را مکارترین می داند استغفرالله کم عقل ترین باید باشد

بزرگوار یک ایه از اول قران بردارین با یک ایه از اخر قران و از انها نتیجه دلخواهتان را بدست می اورید
می دانید به این کار می گویند سفسطه
با سفسطه غیر ممکن ها را هم می شود اثبات کرد

در حالی که برای درک یک از ایه قران باید ایات پس و پیش ان و محتوای سوره هم در نظر گرفته شود

ask;369838 نوشت:
سلام
انفاقا از ظاهر کلام همچنین ال نساء که ال جنس است این موضوع برداشت می شود که مربوط به جنس است نه در یک زمان چون در همان زمان زن هایی بودند که هرگز اکنون مانندی ندارند مثل حضرت فاطمه و حضرت خدیجه و حضرت زینب که نشان دهنده خوبی برخی از زنان زمان رسول الله است و شما مانند یکی از این زنان را در این عصر نمی یابی پس اگر هم زنانی بد باشند زنان این زمان هستند.

سلام
در متن روایت تعبیر :
می بینم شما را وجود دارد و از این تعبیر می توان فهمید که مخاطب حضرت ، زنان آن زمان بوده اند و بیش از این نیاز به دلیل دارد

ask;369838 نوشت:
واقعا متاسفم برای این جواب شما!
یعنی زلیخا با هوش بود و حضرت یوسف معاذ الله نادان!! یعنی شیطان با هوش است؟ کید به معنای مکر و حیله است "فَتَوَلّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى" یعنی فرعون هم با هوش است؟؟!! پس لابد معاویه خدای هوش هاست!!! العیاذ بالله مثل اینکه این سخن را فراموش کرده اید که این هایی که این ها دارند هوش و عقل نیست بلکه مکر و حیله است

منشا هردو یکی است تفاوت در نوع کاربرد است اگر در راه کسب کمال انسانی استفاده شود عقل است و اگر در راه کسب دنیا و امور غیر الهی و انسانی خرج شود کید است ضمن اینکه عظیم دانستن کید زنان به معنای کوچک بودن کید مردان نیست چه بسا کید مردان از کید زنان فراگیرتر و قوی تر باشد

ask;369838 نوشت:
بله این مورد صحیح است اما جواب تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ را ندادید که می گوید از شر زن به خدا پناه ببرید.و یا اینکه در معروف هم مخالفت کنید با زنان!

شرار به معنای افراد شرور است نه شرها ترجمه جمله این است : از افراد شرور آنها به خدا پناه ببرید
و هوالله الموفق

بی نظیر;369844 نوشت:
جواب :بیشتر اهل جهنم زنان هستند

بی نظیر;369844 نوشت:
نتیجه :1)در جهنم مردان هم حضور دارند و طبق استدلال شما چون مردان نتوانستند بهشت را بدست بیاورند پس مردان کم عقل هستند

سلام
جواب مغلطه شما این است که:اکثر مردان در بهشت اند و چون با عقل بهشت حاصل می شود پس اکثریت عاقل اند و عقل کاملی دارند.
اما اکثریت زنان جهنمی هستند پس عقل کمتری دارند که نتوانستند بهشت را بدست بیاورند.
اما آن تعداد از زنان که بهشت را بدست آوردند به جز استثنا هایی که در بین آن هاست با همان عقل کمتر از مردان بهشت را بدست آوردند و این نشان دهنده این است که با عقل ناقص هم میتوان بهشت را بدست آورد.
آن تعداد مردانی کمی که در جهنم هستند هم به دلیل کم عقلیشان است اما عقلشان از زنانی که در جهنم هستند بیشتر است!

بی نظیر;369849 نوشت:
1) از شر حضرت خدیجه و فاطمه و زینب به خدا پناه ببرید
2)از حضرت فاطمه و خدیجه و زینب بر حذر باشید

از اول هم گفتم که چند زن استثنا هستند از ناقص العقل بودن مثل حضرت فاطمه سلام الله علیها و چون ناقص العقل نیستند پس شری ندارند.
چون استدلال های امام بر آن ها صدق نمی کند:
1-شهادت حضرت نصف مردان نیست و شهادت ایشان حجت است چون معصوم اند در حالی که درباه زنان دیگر اینطور نیست
2-یکی از دلایل نقص ایمان که در روایت امام به آن اشاره شد عادت ماهیانه زنان است که حضرت فاطمه بتول بودند بتول به زنی گفته میشود که عادت ماهانه ندارد و چون حضرت فاطمه هرگز عادت ماهانه نداشته و خدا ایشان را از این خون، پاک نگه داشته بود به همین جهت به آنها بتول می گویند.منبع: علل الشرایع ص 181
3-اما در مورد ارث،پیامبر ارثی که گذاشت ابوبکر حدیث درست کرد که پیامبران ارث نمی گذارند و استدلال سوم هم محقق نشد و اگر هم محقق می شد پیامبر پسری نداشت و منظور از بهره بهره مادی است!
این استدلال ها بر سایر زنان هم قابل تطبیق است غیر این ها که استثنا هستند همه زنان دارای نقضان عقل هستند
پس چون هیج یک از استدلال های امام بر حضرت فاطمه صدق نمی کند ایشان استثنا هستند و این که شما به ایشان استناد می کنید نا معقول است.
بی نظیر;369849 نوشت:
3)پیامبر باید با ازدواج علی ع و فاطمه ع مخالفت می کرد که نکرد

گفتم حضرت فاطمه استثنا هستند و بر حذر بودن به معنای ازدواج نکردن نیست چون به قول حضرت علی در نهج البلاغه چاره ای جز بودن با زنان نیست الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا

بی نظیر;369858 نوشت:
انجا که خداوند می فرماید مکر شیطان ضعیف است
این ضعیفی در مقابل مکر خداوند است که خداوند خود را مکارترین می نامد

مکر با کید اندکی متفاوت است پس مغلطه نفرمایید و می گوید کید شیطان ضعیف است نه مکر شیطان و می گوید خدا خیر الماکرین است یعنی خداوند مکر آن ها را به خود بر می گرداند نه العیاذ بالله خدا مکار و حیله گر است. و نمی گوید در آیه کید شیطان در مقابل کید خدا ضعیف خوانده نشده در آیه دقت کنید

بی نظیر;369858 نوشت:
و در داستان یوسف اشاره به مورد خاص زلیخا و زنانی نظیر ان دارد

نمی گوید ان کیدک عظیم بلکه کلی بیان می شود در داستان یعنی ان کیدکن عظیم

بی نظیر;369858 نوشت:
و در صورتی که کلی در نظر بگیریم پس شامل همسر پیامبر و دخترش و
هزاران زن دیگر صدر اسلام مانند سمیه و همسران پیامبر و غیره هم باید بشود

بار ها گفتم حضرت فاطمه معصوم هستند و حضرت خدیجه و ان هایی که استدلال امام شامل آن ها نمی شود اما در مورد همسران پیامبر بله شامل آن ها هم می شود شامل عایشه و حفضه و ... هم می شود این مربوط به زنان بد اما زنان خوب چه؟پیامبر می گوید از خوبان آن ها هم بر حذر باش.

بی نظیر;369858 نوشت:
و نکته اخر : شما از مکر زن برای کم عقلی او استفاده می کنید
پس خداوند که خود را مکارترین می داند استغفرالله کم عقل ترین باید باشد

برای اثبات کید عظیم زنان از این آیات استفاده کردم گفتم کید و مکر اندکی تفاوت دارد و در مورد خداوند یعنی خداوند مکر آن ها را به خودشان باز می گرداند

بی نظیر;369858 نوشت:
بزرگوار یک ایه از اول قران بردارین با یک ایه از اخر قران و از انها نتیجه دلخواهتان را بدست می اورید
می دانید به این کار می گویند سفسطه
با سفسطه غیر ممکن ها را هم می شود اثبات کرد

به این سفسطه نمی گویند می گویند تفسیر قرآن به قرآن

حامد;369861 نوشت:
در متن روایت تعبیر : می بینم شما را وجود دارد و از این تعبیر می توان فهمید که مخاطب حضرت ، زنان آن زمان بوده اند و بیش از این نیاز به دلیل دارد

سلام
شما متن اول و دوم و سوم و جواب های آن را قاطی کردید این جواب من به حدیث عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ اعْصُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ‏ قَبْلَ أَنْ يَأْمُرْنَكُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ. بود
و در متن روایت می بینم وجود ندارد
اما پیامبر در معراج اکثر زنان را در جهنم دید و معراج مربوط به آن زمان نیست و از لحاظ عقلی هم واضح است چون مواردی که برای زنان گناه است بیشتر از مواردی است که برای مردان گناه است
حامد;369861 نوشت:
منشا هردو یکی است تفاوت در نوع کاربرد است

برای بار دوم هم از جواب شما متاسف شدم! یعنی یوسف بلد نبود چطوری از هوش خود استفاده کند اما زلیخاه توانست؟؟! شما اسم این کار زلیخاه را هوش می گذارید یا مکر؟ یعنی کسی از این کار های زلیخاه انجام دهد در اسلام با هوش است یا مکار؟؟

حامد;369861 نوشت:
اگر در راه کسب کمال انسانی استفاده شود عقل است و اگر در راه کسب دنیا و امور غیر الهی و انسانی خرج شود کید است ضمن اینکه عظیم دانستن کید زنان به معنای کوچک بودن کید مردان نیست چه بسا کید مردان از کید زنان فراگیرتر و قوی تر باشد

باز هم متاسف شدم! شما کید و هوش و عقل و ... همه چیز را با هم قاطی کردید جواب من این شد که یوسف هوش یا به قول شما عقل نداشت که در راه درست استفاده کند اما زلیخاه هوش را در راه باطل استفاده کرد و شد کید!!!
اما درباره کید مردان هم کم کم با این جواب هایی که می بینم دارد آن هم به طور تجربی برایم ثابت می شود هرچند هیچ دلیل قرآنی و روایی بر آن نیست اما استثنا که در بین مردان می تواند باشد!!

حامد;369861 نوشت:
شرار به معنای افراد شرور است نه شرها ترجمه جمله این است : از افراد شرور آنها به خدا پناه ببرید

سلمنا که اینطور است پس ثابت می شود افراد شرور در بین زنان زیاد است اما در بین مردان اشاره ای نشده و در ضمن جواب این را ندادید که از خوبانشان هم بر حذر باشید یعنی چه؟

ask;369835 نوشت:
ترجمه الهی قمشه ای: مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانى است به واسطه آن برترى كه خدا براى بعضى بر بعضى مقرر داشته
ترجمه انصاریان: مردان، كارگزاران و تدبيركنندگانِ [زندگى‏] زنانند، به خاطر آنكه خدا مردان را [از جهت توان جسمى، تحمل مشكلات و قدرت روحى و فكرى‏] بر زنان برترى داده
ترجمه المیزان: مردان بر زنان قيمومت و سرپرستى دارند، به خاطر اينكه خدا بعضى را بر بعضى برترى داده
ترجمه مکارم: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است
سلام.این ترجمه هایی که شما بیان نمودید ازضعیف ترین ترجمه هاست.یکی ازواحدهای درسی ما ترجمه وتفسیر قرآن است واصلا به ما اجازه خواندن این ترجمه هارا نمیدهند,بایدببخشید دقیقا همین ترجمه هایی که شما فرمودید.ترجمه ی گرمارودی یکی ازبهترین ترجمه هاست.

ask;369835 نوشت:
نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول( ص)

معرفى اجمالى‏

نهج الفصاحة كتابى است كه در آن سخنان فصيح پيامبر گرامى اسلام صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه خود را أفصح العرب مى‏خواند فراهم آمده است. پيامبر اكرم در ميان سخنگويان عرب در فصاحت ممتاز و در بلاغت بى همتا بود و اين عجب نيست زيرا قلب وى مهبط الهام بود و گفتار الهى بر زبانش جارى مى‏شد، هر چند اسلوب سخنان وى با گفتار الهى مختلف است اما در اين جهت با هم اشتراك دارند كه هر دو از دسترس معارضه و تقليد بركنارند.

نويسنده در جمع‏آورى اين مجموعه از منابعى چون: كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب، استبصار، صحاح سته اهل سنت، اعيان الشيعة، ناسخ التواريخ، ابى مع الصغير من حديث البشير النذير، البيان و التبيين، العقد الفريد، ربيع الابرار و غيره بهره جسته است.

برخى كلمات اين مجموعه در رديف كلمات قصار على بن ابى طالب عليه السلام نقل شده و اين توارد در بسيارى از كلمات و اخبار منتسب به على بن ابيطالب عليه السلام ديده مى‏شود كه سرچشمه آن تقارب و تشابه معنوى ميان محمد( ص) و على( ع) است نه اشتباه راويان.

نويسنده خود اين كلمات گهربار را به فارسى روان ترجمه نموده و مقدمه‏اى زيبا بر آن نگاشته است. مقدمه‏اى كوتاه بر چاپ اول كتاب و مقدمه‏اى مبسوط بر دومين طبع كتاب كه در آن به زندگى پيامبر( ص) پرداخته شده است. در پايان كتاب نيز فهرست موضوعى كلمات قصار در اختيار خواننده قرار داده شده است.

که چون که از صحاح اهل سنت هم استفاده شده منبع خیلی معتبری نیست اما این روایات که بنده ذکر کردم اگر نتوانستید در سایر کتب شیعه پیدا کنید به بنده اطلاع دهید تا برایتان منابع دیگر هم قرار دهم

بله من میدونم نهج الفصاحه چه کتابی است ومن میدونم که سخنان رسول اکرم است اما از نظر صحت حدیث منبع قابل اعتمادی نیست.عرض کردم خدمتتون حتی درمورد نهج البلاغه همین طور است.

ask;369835 نوشت:
این سخن شما هم نیاز به اثبات دارد که جعلی بودن یک روایت را ثابت کنید

و الله الموفق

اما نمیدونم که در این مورد اطلاع دارید یانه.در زمان بنی امیه معاویه برای مشروعیت دادن به حکومت خود به مترجمان زمان دستور داد تا احادیثی از جانب پیامبر جعل کنند,هر مترجمی که حدیث بهتری راجعل میکرد,سکه های بیشتری به اوتعلق میگرفت.

YA MOHAMMAD;370022 نوشت:
سلام.این ترجمه هایی که شما بیان نمودید ازضعیف ترین ترجمه هاست.یکی ازواحدهای درسی ما ترجمه وتفسیر قرآن است واصلا به ما اجازه خواندن این ترجمه هارا نمیدهند,بایدببخشید دقیقا همین ترجمه هایی که شما فرمودید.ترجمه ی گرمارودی یکی ازبهترین ترجمه هاست.

سلام
این هم ترجمه گرمارودی: مردان سرپرست زنانند بدان روى كه خداوند برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى داده است

YA MOHAMMAD;370022 نوشت:
بله من میدونم نهج الفصاحه چه کتابی است ومن میدونم که سخنان رسول اکرم است اما از نظر صحت حدیث منبع قابل اعتمادی نیست.عرض کردم خدمتتون حتی درمورد نهج البلاغه همین طور است.

به این دلیل می گویند غیر قابل اعتماد چون احادیث به طور مرسل نقل شده اند اما به معنای دروغ بودن نیست و اگر کسی می خواهد مثلا بگوید فلان خطبه نهج البلاغه ضعیف است باید برود و سند آن را در کتب دیگر برسی کند و بعد با دلیل بگوید

YA MOHAMMAD;370022 نوشت:
اما نمیدونم که در این مورد اطلاع دارید یانه.در زمان بنی امیه معاویه برای مشروعیت دادن به حکومت خود به مترجمان زمان دستور داد تا احادیثی از جانب پیامبر جعل کنند,هر مترجمی که حدیث بهتری راجعل میکرد,سکه های بیشتری به اوتعلق میگرفت.

بله
اما این احادیث بیشتر در مورد فضایل خلفای ظالم بوده و معمولا سودی ندارد برایشان که از اینگونه احادیث که من بدان استناد کردم جعل کنند و اگر هم کسی ادعای جعلی بودن دارد باید اثبات کند
و الله الموفق

ask;370026 نوشت:
سلام
این هم ترجمه گرمارودی: مردان سرپرست زنانند بدان روى كه خداوند برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى داده است
خب خیلی از کلمات قرآن هست که چندین معنا دارد واحتیاج به تفسیر دارد.من نمیدونم شما چه علمی از قرآن میدونید اما کسی که این سخنانی که عرض کردم خدمتتون گفته یکی ازبرترین اساتید ترجمه درکشور است که مرکز ترجمه مشهد که یکی از بزرگترین مراکز هست دست ایشونه.

ask;370026 نوشت:
بله
اما این احادیث بیشتر در مورد فضایل خلفای ظالم بوده و معمولا سودی ندارد برایشان که از اینگونه احادیث که من بدان استناد کردم جعل کنند و اگر هم کسی ادعای جعلی بودن دارد باید اثبات کند
و الله الموفق
خودتون هم حتما میدونید پیدا کردن سابقه وسند هر حدیث احتیاج به زمان زیادی دارد.
اما درمورد شان زنی که شما میفرمایید,حتما داستان رساندن سلام خداوند به حضرت خدیجه رامیدانید,وبه اندازه شان یک زن باالاست که سوره ای مانند سوره ی کوثر برای اوست وجزو اهل بیت ایست که خداوند دستورش را داده,ویا حضرت زینبی که واقعه ای به بزرگی عاشورا را زنده نگه میداردوبه اوعقیله میگویند,اما این را هم میدانم که هیچ یک ازنان جهان حتی اجازه یفکر به مقایسه با این بزرگوران را ندارند.
پس مقام زن والا است.خواهشا دین زدگی نکنید

YA MOHAMMAD;370044 نوشت:
خب خیلی از کلمات قرآن هست که چندین معنا دارد واحتیاج به تفسیر دارد.

سلام
تفسیر آن هم همان است که من از قرآن و روایات گفتم شما سخن شخصی را بیاور که این آیه را جور دیگر معنا کرده باشد

الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 193

لَوْ لَا الرِّجَالُ مَا خُلِقَ النِّسَاءُ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض‏
اگر مرد ها نبودند زن ها خلق نمی شدند به خاطر سخن خدا که الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض‏

YA MOHAMMAD;370044 نوشت:
اما درمورد شان زنی که شما میفرمایید,حتما داستان رساندن سلام خداوند به حضرت خدیجه رامیدانید

اگر داستان است که نمی دانم اما اگر حدیث است باید با منبع باشد و منبع هم داشته باشد باز هم نفی تفاوت بین زن و مرد را نمی کند

YA MOHAMMAD;370044 نوشت:
وبه اندازه شان یک زن باالاست که سوره ای مانند سوره ی کوثر برای اوست وجزو اهل بیت ایست که خداوند دستورش را داده

بله حضرت فاطمه انسان کامل است اما زنان دارای نقصان عقل هستند طبق استدلال های نهج البلاغه اما این استدلال ها بر حضرت فاطمه صدق نمی کند.

YA MOHAMMAD;370044 نوشت:
پس مقام زن والا است.

من هم نگفتم مقام زن پست است و یا ارزش ندارد سخن من تفاوت های بین مرد و زن هست شما که مرد و زن را در استعداد ها و توانایی ها یکجور نمی دانید؟؟

YA MOHAMMAD;370044 نوشت:
خواهشا دین زدگی نکنید

اگر بگوییم حکم مرتد اعدام است می گویند چرا حرف خلاف منشور حقوق بشر می زنید
اگر بگوییم حکم بعضی اعمال سنگسار است می گویند خلاف حقوق بشر است
اگر بگوییم فحشا را گسترش ندهند می گویند خلاف آزادی زنان است
اگر بگوییم بین زن و مرد تفاوت است یا این را کتمان می کنند یا می گویند دین زدگی نکنید

بگذارید بگویند....

ask;370055 نوشت:
اگر بگوییم حکم مرتد اعدام است می گویند چرا حرف خلاف منشور حقوق بشر می زنید
اگر بگوییم حکم بعضی اعمال سنگسار است می گویند خلاف حقوق بشر است
اگر بگوییم فحشا را گسترش ندهند می گویند خلاف آزادی زنان است
اگر بگوییم بین زن و مرد تفاوت است یا این را کتمان می کنند یا می گویند دین زدگی نکنید

بگذارید بگویند....

پس اشکال در این است کهاجرا کنندگان دینی خوبی نیستیم.اما ببخشید شما کمی تند صحبت میکنید

ask;370055 نوشت:
اگر داستان است که نمی دانم اما اگر حدیث است باید با منبع باشد و منبع هم داشته باشد باز هم نفی تفاوت بین زن و مرد را نمی کند
یک روایت است که بارها تکرار شده

ای کاش یاد میگرفتیم با کوچک کردن دیگران بزرگ نمیشویم....!

hoorshid;370070 نوشت:
ای کاش یاد میگرفتیم با کوچک کردن دیگران بزرگ نمیشویم....!
سلام ببخشید ممنظورتون چیه؟:khandeh!::Moteajeb!:

ask;370026 نوشت:
به این دلیل می گویند غیر قابل اعتماد چون احادیث به طور مرسل نقل شده اند اما به معنای دروغ بودن نیست و اگر کسی می خواهد مثلا بگوید فلان خطبه نهج البلاغه ضعیف است باید برود و سند آن را در کتب دیگر برسی کند و بعد با دلیل بگوید

سند اینجا بررسی شده
http://www.askdin.com/thread9586.html#post73942

YA MOHAMMAD;370073 نوشت:
سلام ببخشید ممنظورتون چیه؟
میگن حرفو بنداز صاحبش بر میداره!منظورم با شما نبود ولی مربوط به همین تاپیکه...

YA MOHAMMAD;370063 نوشت:
پس اشکال در این است کهاجرا کنندگان دینی خوبی نیستیم.اما ببخشید شما کمی تند صحبت میکنید

سلام
نمی دانم! شاید کمی تند صحبت کنم
YA MOHAMMAD;370063 نوشت:
یک روایت است که بارها تکرار شده

این روایت بر فرض صحت سند دلیل بر نفی تفاوت بین زن و مرد نیست.
YA MOHAMMAD;370073 نوشت:
سلام ببخشید ممنظورتون چیه؟

من منظورشون را متوجه شدم و در جواب می گویم موجودی که کوچک است نیازی به کوچک کردن ندارد بلکه نیاز به بیان حقایق دارد

در مورد خطبه ی حضرت سخن حضرت رسول و ایاتی که اشکال میکنید در ابتدای تاپیک کامل توضیح داده شده...لینکی رو هم که بهتون دادم از یک تاپیک دیگه کامل محتوی و سند خطبه ی حضرت امیر رو بررسی کرده.در ابتدای تاپیک هم بنده نقل قول هایی رو از ایت الله جوادی در این مورد اوردم پست های ابتدایی و پست 14.و البته کارشناس محترم هم کلی توضیح دادن به جای بحث های تکراری و گاهی تفسیر به رای مطالعه بفرمایید اونهارو...

hoorshid;370077 نوشت:
تفاوت زن و مرد در قدرت تعقل
ببخشید.ممنون از آدرسی که دادید.حالا نظر شما چیست موافقید یا مخالف تفاوت عقل؟

hoorshid;370077 نوشت:
سند اینجا بررسی شده
تفاوت زن و مرد در قدرت تعقل

از آن پاسخ هایی که آنجا دیدم معلوم بود که توسط یک زن آن هم با کمال تعصب پاسخ داده شده چون تاپیک قفل است امکان پاسخ در آنجا وجود ندارد

پس مطالب آن تاپیک را در اینجا قرار دهید تا پاسخ داده شود

ask;370085 نوشت:
از آن پاسخ هایی که آنجا دیدم معلوم بود که توسط یک زن آن هم با کمال تعصب پاسخ داده شده چون تاپیک قفل است امکان پاسخ در آنجا وجود ندارد پس اگر می خواهید بحث کنید آن متن را اینجا قرار دهید
چه جالب!
مولا علي(ع):حرف حق را اگر از ديوانه ترين انسان شنيدي بپذير و ناحق را اگر از عالم ترين عالم شنيدي نپذير
شما یا علم رجال بلدین که پاسخ میدین یا بلد نیستین که دیگه حق تهمت ندارین!
بعد هم جناب طارق خیلی وقت است در سایت مشغولند جنسیتشون هم معلومه مگر اینکه به ایشون هم تهمت بزنید که به دروغ نوشتند مرد هستن!
راستی نکنه ایت الله جوادی املی هم زن اند؟!...

از لحن و گفتار شما ذهنیتتان معلومه بنده هم قصد جدل ندارم هر چه باید گفته میشد رو در اوایل تاپیک گفتم...صفحات اول و دوم...
تنها چیزی که لازم دیدم الان به شما بگم همان حرف پست های قبلی بود:http://www.askdin.com/thread24629-22.html#post370070

یا علی.

ask;370081 نوشت:
سلام
نمی دانم! شاید کمی تند صحبت کنم
اما عکسی که گذاشتید اصلا شبیه کسایی نیست که به این راحتی میگن تند صحبت میکنند.گذشته از این دلیلی برای تند صحبت کردن نیست

ask;370005 نوشت:
جواب مغلطه شما این است که:اکثر مردان در بهشت اند و چون با عقل بهشت حاصل می شود پس اکثریت عاقل اند و عقل

کاملی دارند.

سلام
اولا من مغلطه نکردم و با دلیل رفتم جلو اما جواب شما رو که دیدم فهمیدم واقعها همه را دست انداخته اید نمی دانم اسم این کارو عاقلی یا ...

و اما باز از طریق جواب خودتان

اکثر مردان در بهشت اند نتیجه اینکه اقل انها در جهنمند
پس اکثریت عاقلند و اقلیت کم عقل

پس مردان کم عقل ثابت شد وجود دارند

ask;370005 نوشت:
اما اکثریت زنان جهنمی هستند پس عقل کمتری دارند که نتوانستند بهشت را بدست بیاورند

اکثریت زنان جهنمی هستند پس اغلیت بهشتی اند
نتیجه اینکه بیشتر زنان کم عقلند و کمترشان عاقل

اما هرکی در جهنمه حتما کم عقل تر از کسی هست که در بهشته چون نتونسته بهشت و بدست بیاره( بدیهی است )

پس ان تعداد از مردان که در جهنمند کم عقل تر از تعدای از زنان هستند که در بهشتند

پس مردان زیادی وجود داره که از زنان کم عقل ترند
لطفا هرجا اشکالی داره دقیقا به همونجا اشاره کرده و بگویید این قسمت درست نیست یا منطقی نیست

اما جواب مغلطه شما

ask;370005 نوشت:
اما آن تعداد از زنان که بهشت را بدست آوردند به جز استثنا هایی که در بین آن هاست با همان عقل کمتر از مردان بهشت را بدست آوردند و این نشان دهنده این است که با عقل ناقص هم میتوان بهشت را بدست آورد.

برای قسمت قرمز رنگ دلیل با سند بیاورید

ask;370005 نوشت:
آن تعداد مردانی کمی که در جهنم هستند هم به دلیل کم عقلیشان است اما عقلشان از زنانی که در جهنم هستند بیشتر است!

همچنین دلیل روایی بر این مدعا

جناب askبه نظر یکم زیاده روی کردین.............

بفرماید زنان رو خدای دیگری خلق کرده

قابل توجه افرادی که قصد دارند احادیث ناقص بودن عقل زنان را ضعیف نشان بدهند

محمدبن یعقوب عن عدة من اصحابنا عن احمد بن ابی عبدالله عن ابیه عن سلیمان بن جعفر الجعفری عن ذکره عن ابی عبدالله علیه‏السلام قال: قال رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله : «ما رایت من ضعیفات الدین و ناقصات العقول اسلب لذی لب منکن.»( الكافي ، ج‏5، ص: 322)
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
سست دین‏تر و کم عقل ترینی که عقل دزدتر از شما زنان باشد ندیده‏ام.»

بررسی شرح حال راویان حدیث
الف) محمد بن یعقوب کلینی که مشهور است به موثق بودن و مراد از عدة من اصحابنا، نیز بنا بر گفته شیخ کلینی یکی از جماعات چهارگانه است که نزد اهل رجال شناخته شده هستند که کل آنها ثقه هستند و نیازی به ذکر اسماء آنها نیست.

ب) احمد بن ابی عبدالله البرقی: ایشان احمد بن محمد بن خالد البرقی هستند که نجاشی و شیخ و علامه او را تأیید کرده و گفته‏اند ایشان ثقه است اما از ضعفا نقل حدیث کرده و به حدیثهای مرسله نیز اعتماد کرده است.(1) به نقل از فهرست شیخ طوسی ص 56 و رجال علامه ص 14.
مرحوم خویی در مورد ایشان گفته‏اند: که او کثیر الروایة بود. اما چون زیاد نقل از ضعیفان کرده او را از شهر قم بیرون کرده‏اند و این طعنی است که متوجه راویان است که هر سخنی را از زبان هر شخصی گفته‏اند.(2)

ج) ابی عبدالله برقیک همان محمد بن خالد است او از سلیمان بن جعفر حدیث نقل کرده است. و پسرش از او حدیث نقل کرده است. شیخ طوسی و علامه کشی(3) او را موثق دانسته‏اند. ولی نجاشی به دلیل اینکه از ضعفاء نقل حدیث کرده او را ضعیف شمرده است.(4)
مرحوم خویی فرموده‏اند: او جدا کثیرالروایه است و ضعف او ناشی از نقل قول از ضعیفان می‏باشد نه از وثاقت شخص او، در توثیق شیخ معارضی دیده نمی‏شود.(5)

د) سلیمان بن جعفر الجعفری: سلیمان بن جعفر بن ابراهیم بن محمد الجعفری و پدرش هر دو ثقه بودند.(6)
برخی از عالمان ایشان را جزء اعلام و رؤسایی شمرده‏اند که حلال و حرام از آنان نقل شده و راهی برای خدمت هیچیک از آنها نیست، ایشان در «رساله الرد علی اصحاب العدد» می‏نویسد:
«و اما رواة الحدیث بأن شهر رمضان تسعة و عشرون یوما، فهم فقهاء اصحاب ابی جعفر و ابی عبدالله علیه‏السلام و ابی الحسن و ابی محمد صلوات الله علیهم الاعلام و الرؤساء المأخوذ عنهم الحلال و الحرام و الفتیا و الاحکام الذین لایطعن علیهم و لا طریق الی ذم واحد منهم و هم اصحاب الاصول المدونة و المصنفات المشهورة ثم ذکر جماعة تقدم کثیر منهم فی «فصل الثقات المصرحة بتوثیقهم» و ذکر منهم ابراهیم بن حمزة الغنوی و محمدبن قیس و اباجارود، و...».(7)

آیا با توجه به راویان سلسله سند این روایت می‏توان حکم به صحیح بودن حدیث کرد؟
اشکالی که در حدیث به نظر می‏رسد مرسله بودن آن است زیرا واسطه بین سلیمان جعفری و ابی عبد الله علیه‏السلام ذکر نشده است ولی در کتاب «معجم الرجال» نقل شده که سلیمان جعفری یا از پدرش یا از ابی الحسن موسی بن جعفر و یا ابی الحسن امام رضا(ع) نقل حدیث می‏کرده است.(8) البته از سه نفر دیگر که حماد بن عیسی و موسی بن حمزة بن بزیع و سکونی هستند نیز نقل حدیث کرده است که آنها هم هر سه ثقه هستند.(9)

پس کل راویان حدیث افرادی موثق هستند و مرسله بودن این حدیث به صحت آن حذر نمی‏زند پس می‏توان گفت حدیث صحیحه است. زیرا فرد مجهول منحصر است به سه نفر که کل آنها موثق‏اند. خلاصه پس از بررسی سلسله راویان سند، آن حلقه مجهوله، تقریبا مشخص است، پس می‏توان گفت حدیث صحیحه است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

1ـ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 374.
2ـ نجاشی، رجال نجاشی، همان، ج 1، ص 205-204؛ خویی، معجم الرجال، ج 2، ص 34؛ معجم الثقات، همان، ص 12.
3ـ فقهی زاده، درآمدی بر علم رجال (ترجمه مقدمه معجم الرجال مرحوم خویی)، ص 72.
4ـ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 107.
5ـ نجاشی، رجال نجاشی، همان، ج 2، ص 221.
6ـ خویی، معجم الرجال، همان، ج 14، ص 214، و جلد 16، ص 52 و ج 16 ص 68-64.
25ـ نجاشی، رجال نجاشی، ج 1، ص 412؛ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 60 (نقل از رجال نجاشی و علامه ص 77 و شیخ طوسی، فهرست ص 103 و رجال شیخ طوسی ص 377 و ابن شهر آشوب ص 79)؛ خویی، معجم الرجال، ج 8، ص 238.
7ـ به نقل از معجم الثقات، همان، ص 228-227.
8ـ خویی، معجم الرجال، همان. ص 238.
9ـ سکونی: معجم الثقات، همان، ص 17 و 145؛ (حماد بن عیسی): معجم الثقات، همان، ص 46، موسی بن بزیع (معجم الثقات، همان، ص 125

سلام
آیا کسانی که معتقدند عقل زن و مرد برابر است و هیچ تفاوتی ندارند آیا دلیلی بر مدعای خویش دارند؟

بی نظیر;370103 نوشت:
اکثر مردان در بهشت اند نتیجه اینکه اقل انها در جهنمند
پس اکثریت عاقلند و اقلیت کم عقل

پس مردان کم عقل ثابت شد وجود دارند

سلام
شما دو مطلب را با هم خلط کردید
استعداد و فعلیت
استعداد یعنی توانایی درونی که در انسان وجود دارد.
فعلیت یعنی از این استعداد بهره بردن و استفاده از این استعداد.

من می گویم استعداد عقلانی مردان بیشتر از زنان است.طبق آیات و روایات
اما ممکن است مردانی از این استعداد استفاده نکنند و به جهنم بروند! اما دلیل بر این نیست که این استعداد بیشتر نبوده.

بی نظیر;370103 نوشت:
کثریت زنان جهنمی هستند پس اغلیت بهشتی اند
نتیجه اینکه بیشتر زنان کم عقلند و کمترشان عاقل

اما هرکی در جهنمه حتما کم عقل تر از کسی هست که در بهشته چون نتونسته بهشت و بدست بیاره( بدیهی است )

پس ان تعداد از مردان که در جهنمند کم عقل تر از تعدای از زنان هستند که در بهشتند

این جا هم بین استعداد و فعلیت خلط کردید.
مرد هایی که در جهنم هستند استعداد عقلانی آن ها بیشتر از زنانی است که در بهشت اند اما این استعداد کم زنان به فعلیت رسید اما آن استعداد قوی مردان به فعلیت نرسید مثل اینکه یک دانش آموز با هوش درس نمی خواند و موفق نمی شود اما یک دانش آموز با هوش متوسط تلاش فراوانی می کند و موفق می شود.اما این دلیل بر برتری هوش او نیست.

در این مطالب جواب سایر سوالات شما بود اگر جواب را نیافتید دوباره بپرسید مشکل شما این است که بین استعداد و فعلیت تفاوت قائل نمی شوید

سلام
مطالبی که هنوز جواب درستی یه آن ها داده نشده:(که البته جواب هم ندارد)

ask;370135 نوشت:
قابل توجه افرادی که قصد دارند احادیث ناقص بودن عقل زنان را ضعیف نشان بدهند

محمدبن یعقوب عن عدة من اصحابنا عن احمد بن ابی عبدالله عن ابیه عن سلیمان بن جعفر الجعفری عن ذکره عن ابی عبدالله علیه‏السلام قال: قال رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله : «ما رایت من ضعیفات الدین و ناقصات العقول اسلب لذی لب منکن.»( الكافي ، ج‏5، ص: 322)
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
سست دین‏تر و کم عقل ترینی که عقل دزدتر از شما زنان باشد ندیده‏ام.»

بررسی شرح حال راویان حدیث
الف) محمد بن یعقوب کلینی که مشهور است به موثق بودن و مراد از عدة من اصحابنا، نیز بنا بر گفته شیخ کلینی یکی از جماعات چهارگانه است که نزد اهل رجال شناخته شده هستند که کل آنها ثقه هستند و نیازی به ذکر اسماء آنها نیست.

ب) احمد بن ابی عبدالله البرقی: ایشان احمد بن محمد بن خالد البرقی هستند که نجاشی و شیخ و علامه او را تأیید کرده و گفته‏اند ایشان ثقه است اما از ضعفا نقل حدیث کرده و به حدیثهای مرسله نیز اعتماد کرده است.(1) به نقل از فهرست شیخ طوسی ص 56 و رجال علامه ص 14.
مرحوم خویی در مورد ایشان گفته‏اند: که او کثیر الروایة بود. اما چون زیاد نقل از ضعیفان کرده او را از شهر قم بیرون کرده‏اند و این طعنی است که متوجه راویان است که هر سخنی را از زبان هر شخصی گفته‏اند.(2)

ج) ابی عبدالله برقیک همان محمد بن خالد است او از سلیمان بن جعفر حدیث نقل کرده است. و پسرش از او حدیث نقل کرده است. شیخ طوسی و علامه کشی(3) او را موثق دانسته‏اند. ولی نجاشی به دلیل اینکه از ضعفاء نقل حدیث کرده او را ضعیف شمرده است.(4)
مرحوم خویی فرموده‏اند: او جدا کثیرالروایه است و ضعف او ناشی از نقل قول از ضعیفان می‏باشد نه از وثاقت شخص او، در توثیق شیخ معارضی دیده نمی‏شود.(5)

د) سلیمان بن جعفر الجعفری: سلیمان بن جعفر بن ابراهیم بن محمد الجعفری و پدرش هر دو ثقه بودند.(6)
برخی از عالمان ایشان را جزء اعلام و رؤسایی شمرده‏اند که حلال و حرام از آنان نقل شده و راهی برای خدمت هیچیک از آنها نیست، ایشان در «رساله الرد علی اصحاب العدد» می‏نویسد:
«و اما رواة الحدیث بأن شهر رمضان تسعة و عشرون یوما، فهم فقهاء اصحاب ابی جعفر و ابی عبدالله علیه‏السلام و ابی الحسن و ابی محمد صلوات الله علیهم الاعلام و الرؤساء المأخوذ عنهم الحلال و الحرام و الفتیا و الاحکام الذین لایطعن علیهم و لا طریق الی ذم واحد منهم و هم اصحاب الاصول المدونة و المصنفات المشهورة ثم ذکر جماعة تقدم کثیر منهم فی «فصل الثقات المصرحة بتوثیقهم» و ذکر منهم ابراهیم بن حمزة الغنوی و محمدبن قیس و اباجارود، و...».(7)

آیا با توجه به راویان سلسله سند این روایت می‏توان حکم به صحیح بودن حدیث کرد؟
اشکالی که در حدیث به نظر می‏رسد مرسله بودن آن است زیرا واسطه بین سلیمان جعفری و ابی عبد الله علیه‏السلام ذکر نشده است ولی در کتاب «معجم الرجال» نقل شده که سلیمان جعفری یا از پدرش یا از ابی الحسن موسی بن جعفر و یا ابی الحسن امام رضا(ع) نقل حدیث می‏کرده است.(8) البته از سه نفر دیگر که حماد بن عیسی و موسی بن حمزة بن بزیع و سکونی هستند نیز نقل حدیث کرده است که آنها هم هر سه ثقه هستند.(9)

پس کل راویان حدیث افرادی موثق هستند و مرسله بودن این حدیث به صحت آن حذر نمی‏زند پس می‏توان گفت حدیث صحیحه است. زیرا فرد مجهول منحصر است به سه نفر که کل آنها موثق‏اند. خلاصه پس از بررسی سلسله راویان سند، آن حلقه مجهوله، تقریبا مشخص است، پس می‏توان گفت حدیث صحیحه است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1ـ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 374.
2ـ نجاشی، رجال نجاشی، همان، ج 1، ص 205-204؛ خویی، معجم الرجال، ج 2، ص 34؛ معجم الثقات، همان، ص 12.
3ـ فقهی زاده، درآمدی بر علم رجال (ترجمه مقدمه معجم الرجال مرحوم خویی)، ص 72.
4ـ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 107.
5ـ نجاشی، رجال نجاشی، همان، ج 2، ص 221.
6ـ خویی، معجم الرجال، همان، ج 14، ص 214، و جلد 16، ص 52 و ج 16 ص 68-64.
25ـ نجاشی، رجال نجاشی، ج 1، ص 412؛ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 60 (نقل از رجال نجاشی و علامه ص 77 و شیخ طوسی، فهرست ص 103 و رجال شیخ طوسی ص 377 و ابن شهر آشوب ص 79)؛ خویی، معجم الرجال، ج 8، ص 238.
7ـ به نقل از معجم الثقات، همان، ص 228-227.
8ـ خویی، معجم الرجال، همان. ص 238.
9ـ سکونی: معجم الثقات، همان، ص 17 و 145؛ (حماد بن عیسی): معجم الثقات، همان، ص 46، موسی بن بزیع (معجم الثقات، همان، ص 125


ask;369838 نوشت:
مکر زن از مکر شیطان هم بزرگتر است (پناه بر خدا از زنان)

خداوند در قرآن وقتی به شیطان می رسد می فر ماید إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً زيرا كه مکر و حیله شيطان،ضعيف است.
اما خداوند وقتی به زن می رسد می فرماید إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظيمٌ اين از مكر و حيله شما زنان است; كه مكر و حيله شما زنان، عظيم است.

ممکن است این ایراد توسط متعصبین فمینیسم وارد شود که آیه دوم در سوره یوسف است و سخن غیر معصوم!
باید عرض شود که اولا این آیه سوره یوسف چهار ویژگی دارد:
1-نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ سوره یوسف بهترین قصه است
2-لَقَدْ كانَ في يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسّائِلينَ خداوند به طور واضح بیان می کند که در داستان یوسف آیات فراوانی برای سوال کنندگان است و این یکی از آیات است
3-لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثاً يُفْتَرَى به طور صریح قرآن این سخنان را عبرت بیان می کند برای عاقلان و می گوید این سخن دروغ نیست
4-اگر مطلبی در قرآن بیان شود و خداوند آن را رد نکند به معنای پذیرش آن است

بنا بر این مکر زنان از مکر شیطان بزرگتر است و خداوند مکر شیطان را ضعیف و مکر زنان را عظیم خوانده! سبحان الله


ask;369838 نوشت:
الكافي ، ج‏5، ص: 517

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ اعْصُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ‏ قَبْلَ أَنْ يَأْمُرْنَكُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ.
که علامه مجلسی در مرآه العقول این حدبث را صحیح می داند

رسول الله درباره زنان گفت در کار های خوب با آن ها مخالفت کنید قبل از آنکه شما را به منکر امر کنند از زنان شرور به خدا پناه ببرید و از زنان خوب هم بر حذر و به دور باشید.

که این حدیث صحیح چند نکته را می رساند:
1-از زنان شرور به خدا پناه ببرید که نشان دهنده آن مکر عظیم زنان است.
2-از زنان خوب هم بر حذر باشید چون باز مکر عظیمی دارند.
3-با زنان حتی در کار های خوب مخالفت کند.


ask;369838 نوشت:
دلیل دیگر در نقصان عقل زنان:

بیشتر اهل جهنم زنان هستند يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَكْثِرْنَ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنِّي رَأَيْتُكُنَ‏ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّار

و امام در تعریف عقل می فرمایند چیزی است که بهشت را بدست می آورد الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ‏ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏

و چون زنان اکثرا جهنمی هستند و بهشت را بدست نیاورده اند پس عقل ناقص دارند.


ask;370135 نوشت:
برتری مردان بر زنان در قرآن:
وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللهُ عَزيزٌ حَكيمٌ
و مردان بر زنان برترى دارند; و خداوند توانا و حكيم است

أَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ

مردان سرپرست زنانند بدان روى كه خداوند برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى داده است

ask;370214 نوشت:
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است
سلام.خیلی خوشحالم که همین رو قبول داریدکه قرآن گفته همین مردان که ادعای عقل برتر هستند,محافظ ونگهبان زنان اند,اگه دوست داشته باشید که بفهمید این آیه نشان از شان بالای زنان دارد وبرتری فیزیکی مردان

ask;370214 نوشت:
سلام
مطالبی که هنوز جواب درستی یه آن ها داده نشده:(که البته جواب هم ندارد)
ببخشید میشه بگید شما درچه رشته ای تحصیلات دارید؟

نقل قول:
من می گویم استعداد عقلانی مردان بیشتر از زنان است.طبق آیات و روایات


[=arial narrow]شرمنده من میخوام این جمله شما روکمی ویرایش کنم..بااجازه ازشما:
من می گویم استعداد عقلانی مردان بیشتر از زنان است...طبق عقیده خودم....که البته ظاهر این جملات دراحادیث وایات امده که من انهارو این طور معنی میکنم!

البته درهیچ مدرک علمی بابررسی مغزانسان دیده نشده مردبرتراززن ویا باهوش ترویا ازنظرعقلی کاملتره..
تفاوت درمغززن ومرد دیده شده منتهی تفاوتهاانقدرنیستن که دانشمندان بیان کنند مرداززن باهوشترویاازنظر عقلانی یا استعدادقویترند!
این ها عواملی هستند که هوش رازیادوعقل روکاملترمیکنه:
1)یادگیری..
2)تحصیل علم
3)تجربه
4)اراده قوی برای رشددادن استعداد.
5)...
حالا این موارد درهرجامعه به شکل خاص پیاده میشه.
مثلا دریک جامعه سنتی ایرانی یک زن بیشترنقش مادرداشت..
واما الان زن درکنارمادربودن نقش های دیگرداره وحتی شغل وکاربیرون منزل روهم برمیگزند.
تاوقتی مردسالاری بود قدرت پرورش عقلانیت زنان در جامعه کم بود.واگرزن سالاری باشدویا مکرزنان درجامعه زیادشود میتوانند به راحتی جلوی پیشرفت مردان راگرفته وخودشان ازنظرعقلی کامل شوند!
میبینیم عوامل محیط نقش دارندونه قدرت فطرت وذاتی..مثلا نمیتونیم بگیم خداوند فطرتا مردرا ازنظرهوش وعقلی والاترقرارداده.

YA MOHAMMAD;370240 نوشت:
سلام.خیلی خوشحالم که همین رو قبول داریدکه قرآن گفته همین مردان که ادعای عقل برتر هستند,محافظ ونگهبان زنان اند,اگه دوست داشته باشید که بفهمید این آیه نشان از شان بالای زنان دارد وبرتری فیزیکی مردان

سلام
ببخشید حواسم نبود چون این ترجمه آقای مکارم بود و شما گفتید این ترجمه جز ترجمه هایی است که به ما می گفتند نخوانید

اما ترجمه گرمارودی: مردان سرپرست زنانند بدان روى كه خداوند برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى داده است

YA MOHAMMAD;370241 نوشت:
ببخشید میشه بگید شما درچه رشته ای تحصیلات دارید؟

این سوال چه ربطی به موضوع تاپیک دارد؟

ask;370286 نوشت:
این سوال چه ربطی به موضوع تاپیک دارد؟
خیلی ربط داره مخصوصا به پاسخ هایی که میدید.

نقل قول:
و مردان بر زنان برترى دارند; و خداوند توانا و حكيم است


بهرحال اینکه یک تکه ازآیه گلچین بشه اشتباست.برتری قران کریم ازسایرکتب به این خاطره که تک تک کلمات ریاضی واربه هم ربط دارند.
این آیه که درتاپیک دیگری توضیح داده شده برتری مردرو ازنظر به دست اوردن عاطفه شکست خورده یک زن روبه میان میاره.
بله درسته مردان در اینکه بتوانندازعواطف زنان نگهبانی کنند برتری دارندوهیچ کس مثل یک مردنمیتونه زن مطلقه اش رو دوباره راضی کنه وبااون زندگی کنه...
مردان به راحتی میتوانند احساسات یک زن رودردست بگیرند..خب دراین برتری دارندوآیه به این اشاره کرده..چون زنی که طلاق میگیره بیشترازمردازنظر عاطفی دچارمشکل میشه ومردبرتری داره دراینکه بین خودشون صلح ایجادکنه..چرا؟
چون این مرد هست که میتونه قلب شکسته زن روالتیام ببخشه.

سبزينه ظهور;370291 نوشت:
بهرحال اینکه یک تکه ازآیه گلچین بشه اشتباست.برتری قران کریم ازسایرکتب به این خاطره که تک تک کلمات ریاضی واربه هم ربط دارند.
این آیه که درتاپیک دیگری توضیح داده شده برتری مردرو ازنظر به دست اوردن عاطفه شکست خورده یک زن روبه میان میاره.
بله درسته مردان در اینکه بتوانندازعواطف زنان نگهبانی کنند برتری دارندوهیچ کس مثل یک مردنمیتونه زن مطلقه اش رو دوباره راضی کنه وبااون زندگی کنه...
مردان به راحتی میتوانند احساسات یک زن رودردست بگیرند..خب دراین برتری دارندوآیه به این اشاره کرده..چون زنی که طلاق میگیره بیشترازمردازنظر عاطفی دچارمشکل میشه ومردبرتری داره دراینکه بین خودشون صلح ایجادکنه..چرا؟
چون این مرد هست که میتونه قلب شکسته زن روالتیام ببخشه.
سلام.بزرگوار توی این تایپک موضوع تعصبی شده.هردوطرف هرچی ممکن باشه میگن تا نظرشونو اثبات کنن.البته متاسفانه

نقل قول:
مردان سرپرست زنانند بدان روى كه خداوند برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى داده است

آره درسته اما این نشانه برتری ویا کاملتربودن عقل مردان نیست.
ازنظر روان شناسی زن دوست داره تکیه گاه داشته باشه سرپرست داشته باشه تابتونه قدرت بگیره یک مادرنمونه باشه..
همه زنان این سرپرستی رو میپذیرند..سرپرستی به معنای برتری نیست..چه بسا پدری که سرپرستی پسرش روبرعهده داره اما مکارم اخلاقی پسروالاترازپدرشه..
سرپرست یعنی نگهبان ومراقبت.
مردباید مراقبت کنه ازهمسروزندگیش این وظیفه اش هست..وخدابرای راضی کردن مردکه این وظیفه روبپذیره دراین وظیفه برتری هایی بهش داده وهمین طور این علاقه رودرقلبش ایجادکرده که حس مسئولیت پذیری رو دوست داشته باشه.

سبزينه ظهور;370282 نوشت:
من میخوام این جمله شما روکمی ویرایش کنم..بااجازه ازشما:

سلام
من هم این ویرایش را نقد میکنم

سبزينه ظهور;370282 نوشت:
من می گویم استعداد عقلانی مردان بیشتر از زنان است...طبق عقیده خودم....که البته ظاهر این جملات دراحادیث وایات امده که من انهارو این طور معنی میکنم!

اولا این عقیده من نیست چون از خودم چیزی نمی گویم.
ثانیا صریح روایات است اگر شما چیز دیگری متوجه می شوید بفرمایید.
ثالثا معنی خودم هم نیست بلکه معنی ایست که مترجمین ترجمه کرده اند.

سبزينه ظهور;370282 نوشت:
البته درهیچ مدرک علمی بابررسی مغزانسان دیده نشده مردبرتراززن ویا باهوش ترویا ازنظرعقلی کاملتره..

این مطلب را یکبار جواب دادم البته آن شخصی که این را می گفت مدعی بود در علم ثابت شده مغز زنان پیچیده تر از مردان است.
جوابی که به این شخص دادم این بود که علم و دین دو حقیقت هستند که حقایق را با دو زبان بیان می کنند مثلا قرآن می گوید در دلهای منافقین مرض است (فی قلوبهم مرض) حالا بهترین متخصصان و دانشمندان علوم تجربی جمع شوند نمی توانند این مرض را کشف کنند چون زبان قرآن و روایات را متوجه نشده اند.
در زبان قرآن عقل این چیزی نیست که در سر انسان وجود دارد که با بررسی بگویند مثلا زن نصف سرش خالی است! و یا زن و مرد از این لحاظ با هم برابرند.

سبزينه ظهور;370282 نوشت:
مثلا دریک جامعه سنتی ایرانی یک زن بیشترنقش مادرداشت..
واما الان زن درکنارمادربودن نقش های دیگرداره وحتی شغل وکاربیرون منزل روهم برمیگزند.

با عرض معذرت از شما که این جمله را می گویم اما
این جمله نشان گر عدم درک صحیح شما از عقل است!!
یعنی شما داشتن کار های دیگر در کنار مادری را نشان گر عقل می دانید! بگذارید مثالی بزنم که شما مدام برای کامل بودن عقل زن مثال میزنید!! حضرت فاطمه نقش مادر و همسر را داشت و شغل بیرون خانه نداشت اما عایشه همسر پیامبر علاوه در خانه در بیرون هم فعالیت داشت (جنگ جمل)!
در اسلام یا حداقل شیعه کدام یک را عاقل تر می دانند؟ عایشه را چون نقش زیادی داشت!!!

سبزينه ظهور;370282 نوشت:
تاوقتی مردسالاری بود قدرت پرورش عقلانیت زنان در جامعه کم بود.واگرزن سالاری باشدویا مکرزنان درجامعه زیادشود میتوانند به راحتی جلوی پیشرفت مردان راگرفته وخودشان ازنظرعقلی کامل شوند!

به شما گفتم شما معنی و مفهوم عقل در اسلام را نمی دانید و گر نه این را نمی گفتید. برای من طبق مبانی دینی عقل را تعریف کنید.لطفا

سبزينه ظهور;370282 نوشت:
میبینیم عوامل محیط نقش دارندونه قدرت فطرت وذاتی..

عوامل محیطی هم نقش دارند اما نفی نمی کنند استعداد درونی را
سبزينه ظهور;370282 نوشت:
مثلا نمیتونیم بگیم خداوند فطرتا مردرا ازنظرهوش وعقلی والاترقرارداده.

دلیلی از قرآن و روایات برای این سخن دارید؟؟
سبزينه ظهور;370291 نوشت:
بهرحال اینکه یک تکه ازآیه گلچین بشه اشتباست

سبحان الله
عن زرارة عن ابى جعفر عليه السلام قال : ليس شئ أبعد من عقول الناس من تفسير القرآن ، ان الآية ينزل اولها في شئ وأوسطها في شئ ، وآخرها في شئ ،ثم قال : ( انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا )تفسير العياشي ج1_ص17
امام صادق ع مي فرمايد :هيچ چيزي مانند عقل مردم دورتر از علم قران نيست .همانا که ايه نازل مي شود و در ابتدايش در امري و ودر وسطش در امري و در اخرش در امري ديگر مي باشد ((انما يريد الله ليذهب الرجس عنکم اهل البيت و يطهرکم تطهيرا))
وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً وَ اذْكُرْنَ ما يُتْلى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آياتِ اللهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللهَ كانَ لَطِيفاً خَبِيراً

این سخن شما خلاف سخن امام معصوم است چون از هر قسمت قرآن چیزی برداشت می شود

سبزينه ظهور;370293 نوشت:
..سرپرستی به معنای برتری نیست..

قرآن داره میگه چون که بعضی(مردان) بر بعضی دیگر (زنان) برتری دارند مردان سرپرست هستند و علت سرپرست بودن مرد را برتری می داند.حالا شما میگی برتری نیست! خود قرآن میگه دلیلش برتری است.

یک حدیث زیبا:


بحار الأنوار، ج‏100، ص: 262

كِتَابُ الْإِمَامَةِ وَ التَّبْصِرَةِ، عَنْ هَارُونَ بْنِ مُوسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: شَاوِرُوا النِّسَاءَ وَ خَالِفُوهُنَّ فَإِنَّ خِلَافَهُنَّ بَرَكَةٌ.


با زنان مشورت کنید و سپس با آن ها مخالفت کنید (هر چه زنان گفتند بر عکس عمل کنید) که قطعا در مخالفت با آن ها برکت است

حدیثی دیگر:


كافي ، ج‏11، ص: 228


. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ:عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: النِّسَاءُ عَيٌّ وَ عَوْرَةٌ، فَاسْتُرُوا الْعَوْرَاتِ بِالْبُيُوتِ، وَ اسْتُرُوا الْعِيَّ بِالسُّكُوت‏.

از امام صادق: زنان (ناموس) و همچنین گمراه هستند،پس [شما مردان] (ناموس) را با خانه و گمراهیشان را با سكوت بپوشانيد.

برای کسانی که دنبال سند حدیث هستند علامه مجلسی در مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏20، ص: 375 حدیث را حسن می داند.



سلام

اگر شخصی می خواهد جواب بدهد صفحه قبل را هم مطالعه کرده و به آن ها هم جواب بدهد.

و الله الهادی

نقل قول:
جوابی که به این شخص دادم این بود که علم و دین دو حقیقت هستند که حقایق را با دو زبان بیان می کنند مثلا قرآن می گوید در دلهای منافقین مرض است (فی قلوبهم مرض) حالا بهترین متخصصان و دانشمندان علوم تجربی جمع شوند نمی توانند این مرض را کشف کنند چون زبان قرآن و روایات را متوجه نشده اند.
در زبان قرآن عقل این چیزی نیست که در سر انسان وجود دارد که با بررسی بگویند مثلا زن نصف سرش خالی است! و یا زن و مرد از این لحاظ با هم برابرند


متشکرم پاسخ دادید.

!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
[=arial narrow]قرآن وعلم دوزبان متفاوت هستند؟!
اگراینطوربود که تاریخ علم اززمان دانشمندان مسلمان شروع ویابه اوج نمیرسید!
اتفاقا علت اینکه مسلمانان روزبه روزبیشترمیشوند تحصیل علمه وارتباط بسیارزیبای دین باعلمه!
[=arial narrow]قرآن وعلم یک زبان مشترک منتهی بارنگ های متفاوت هستند..یعنی فقط ظاهر متفاوته.
[=arial narrow]اتفاقا درمورد این موضوع که مثال زدید:
وقتی انسان دروغ میگه فعالیتهای مغزاون دچارتغییرمیشن.1)

وقتی انسان زیادگناه کنه امواج اطراف اون بسیار متفاوت ترازدیگران میشه2)

انسانی که اهل حرص طمع باشه قلبش بیشتردرمعرض بیماریه والبته بیماری های عصبی میگیره ومقاومتش نسبت به میکروب وباکتری ها کمتره.3)[=arial narrow]اینها میتونند گوشه ایی اززبان قران رومعنی کنند..پس دنیای علم میتونه کمی قرآن روبه مابفهمونه.
[=arial narrow]

نقل قول:
یعنی شما داشتن کار های دیگر در کنار مادری را نشان گر عقل می دانید! بگذارید مثالی بزنم که شما مدام برای کامل بودن عقل زن مثال میزنید!! حضرت فاطمه نقش مادر و همسر را داشت و شغل بیرون خانه نداشت اما عایشه همسر پیامبر علاوه در خانه در بیرون هم فعالیت داشت (جنگ جمل)!
در اسلام یا حداقل شیعه کدام یک را عاقل تر می دانند؟ عایشه را چون نقش زیادی داشت!!!


[=arial narrow]خب نه مسلما.شاید بدتوضیح دادم درتاپیک قبلی.

همان طورکه خودشمافرمودید خداوند وقتی به مرد در بعضی جهات به مرد وظایفی داده است برای اینکه مردرو راضی نگه داره به ان وظایف بهش برتری هایی هم میده.اما نه برتری کامل درعقل!

[=arial narrow][=arial narrow]عقل انسان دارای چندین بعده.یکی ازابعاداون میتونه درمردان بیشترباشه ونه کل عقل..اگراین طوربود اکثرآیاتی که خداوندهم زنان وهم مردان رومورد خطاب قرار داده دراحکام شرعی،همگی زیرسوال میروند.
[=arial narrow]
[=arial narrow]منظوراز بررسی تفاوت زن درگذشته وآینده فقط این بودکه بگیم محیط وتربیت هست که میتونه اثربذاره عقل کی سالم باشه وکی ناقص!

[=arial narrow]ازطرفی وظیفه حضرت فاطمه فقط درخانه وهمسرداری نبود..وگرنه من خانم عایشه رو به میپذیرفتم ونه حضرت فاطمه رو.
[=arial narrow]حضرت فاطمه ظاهرا وظیفه درخانه داشتند اما: دفاع ازحق امام علی،شرکت درمسائل سیاسی ان زمان،هم دوش وهم قدم پیامبردرتمام دوران های سخت اسلام،پرستارمجروحین درجنگمعلم اخلاق مسلمانان و تربیت زنان آن زمان و خصوصا معلم واقعی امام حسن وحسین،ولایت معنوی برامت ،و.....
دیدید.حضرت فاطمه به خاطر انجام این وظایف برترشدند.درمنظر اسلام برتری فقط وفقط در انجام وظایف ازجمله تقوا بندگی کسب علوم آگاهی ومعرفت ویقین می باشد..که زن ومرد هردودراین مسیر نیروی یکسان دارند که البته نحوه رسیدن درآن هادرهردومتفاوته.واین تفاوت دربعضی جهات برای زن برتری داره ودربعضی جهات برای مرد.

نقل قول:
دلیلی از قرآن و روایات برای این سخن دارید؟؟

[=arial narrow]خب نیازی نیست آیه خاصی رو بیارم.ازانجایی که شمااهل قران هستید ومطمئن هستم دیدید که[=arial narrow] بارهابااین آیات مواجه شدید که خداوند درآیات اززنان ومردان مومن برای انجام واجبات ومحرمات هردورو خطاب قرارداده.1)
[=arial narrow]نه زن ونه مرد حق ندارند شراب بخورند....دروغ..تهمت بی نمازی....
تفاوت فقط دربعضی واجباته..مثلا درحجاب و...
[=arial narrow][=arial narrow]از طرفی دربسیاری ازآیات وروایات ما میبینیم که خداوند برای انجام واجبات میگه هرکس به اندازه توانایی.2)
[=arial narrow]
[=arial narrow]ونکته دیگه اینکه خداوند ازمراحل سیروسلوک وعرفان روعقل کامل معرفی میکنه.تطهیرعقل دستوری هست که مساوی به زن ومردداده شده3)
[=arial narrow]اگر1تا3روکنارهم بذاریم میبینیم خداوند زن ومرد رو برابرمیدونه...اگرزن عقلش از مرد کم تر باشه این بهانه برای او ایجاد میشه که میتونه درواجبات کوتاهی کنه..چون خداوند به اندازه توانایی هرشخصی که بهش فطرتا داده انتظارداره!

[QUOTE]هيچ چيزي مانند عقل مردم دورتر از علم قران نيست
[/
QUOTE]
[=arial narrow]همان طور که شمامیدانید حضرت صادق دراین جا منظورش ازعلم چیزدیگریست.
احادیث رونباید به صورت فارسی وتک بعدی معنی کنیم.دیحدیثی که بیان میکنند هرآیه قران یک باب معنی...وهرمعنای ان دوباب معنی..وهرباب ان هفتاد باب معنی وهرباب ان .......
وقتی همه رودرهم ضرب کردم عددی درحد میلیاردی به دست اومد که دوراز تصوره!!
معلومه که هم چنین علم وگنج بسیارعجیبی ازعقل مردم دوره.
[=arial narrow]علم قران یعنی :علمی درجهت میلیاردها بعد معنا که این معنا ذهنی نیست که یادبگیریم درباب روح ترجمه میشوند.

[
QUOTE]سرپرست بودن مرد را برتری می داند.حالا شما میگی برتری نیست! خود قرآن میگه دلیلش برتری است.
[/
QUOTE]

مرد سرپرسته چون برتره.درسته کاملا درست فرمودید..اما منظورقرآن در این آیه برتری اون درهمه جهات ازجمله عقل نیست.
[=arial narrow]زن فطرتا تکیه گاه داشتن رودوست داره ومرد هم فطرتا نگهبانی ونگهداری رو...

این نوع علاقه نیازبه ابزارداره..خداوند درنوع سرپرستی مرد روبرترکرده در نوع سرپرستی تا بتونه خوب نگهداری کنه..
البته زن هم دراینکه تکیه گاهش رو خوب مثل یک پیچک حفظ کنه ازمرد برتری داره بخاطر همین میگن زنه که باید محبت درخانه روحفظ کنه.

به کل آیه دقت کنید.ببینید چی روبرتر میدونه.

[
QUOTE]با زنان مشورت کنید و سپس با آن ها مخالفت کنید (هر چه زنان گفتند بر عکس عمل کنید) که قطعا در مخالفت با آن ها برکت است
[/
QUOTE]
کارندارم این حدیث روشیعه بیان کرده ویاسنی.
[=arial narrow]اما باتوجه به خواندن تاریخ زمان اعراب زنان آن زمان به دلیل نداشتن سوادکافی وآگاهی بسیارکم (به خاطرتعصبات خاص مردان وفرهنگ جاافتاده)مسلما عقل درست وحسابی نداشتند.
اگر من هم بودم حتما هرچی زنان میگفتند برعکسش روانجام میدادم!

[QUOTE]از امام صادق: زنان (ناموس) و همچنین گمراه هستند،پس [شما مردان] (ناموس) را با خانه و گمراهیشان را با سكوت بپوشانيد.
[/
QUOTE]

[=arial narrow]وقتی یه خانم مراجعه کننده میاد وازمن درخواست میکنه براش توضیح بدم چرا باید حجاب داشته باشه ازش میخوام ازهمسرش سوال کنه!
مردها خیلی خوب این مسائل رو میدونند درصورتی که زن دراین مرود گمراهه.
زنان فطرتا دوست دارند زیبایی خودشون رونشان بدن واگراین دوست داشتن باعقده روحی همراه بشه پس ابایی نداره نامحرم هم اون روببینه.
هیچ کسی مثل مردان دراین مورد نمیتونند به ماآگاهی بدن..ومن قبول دارم زنان دربعضی امورازجمله امری که حضرت فرموردند گمراه هستند..
اما حضرت نگفتند که زن ها چون عقلشون ناقصه وچه بخوان علم یادبگیرن چه نخوان باز عقلشون درهرصورت ناقصه و هیچی نمیفهمن پس شماحواستون باشه اون رو یا زندانی کن یا موقع نادونی کردنش سکوت کن یا نمیدونم......
ببینید آیه با چه شانی وچه هدفی نازل شده وحدیث هم به چه هدفی..
خب زن
خصوصا زمان جاهلیت نمیتونست درک کنه بی حجابی اون تاچقدرمردان رو درگیرمیکنه..اما مردان دراین مورد به صورت عجیبی آگاهی دارندطوری که اززمان نوجوانی بدون مطالعه هیچ کتابی تمامی این مسائل روددرک میکنند.اما اگر زن اگاهی نداشته باشه زیبایی خودش رو به تماشا میذاره چون واقعا نمیدونه مردان تاچقدردراین وهله حساس هستند.از طرفی زن نمیتونه مثل یک مرد به خوبی درک کنه چه خطراتی واقعا دربیرون تهدیدش میکنه..اما مردان همدیگررو خیلی خوب میشناسن وازطرفی چون میدونن خودشون دراین راه به خطا میرن وچون قدرت فیزیکی بیشتری دارند زنان درمعرض خطر هستند.


ask;369766 نوشت:
سلام
فرهنگ اسلامی جدای از انسانیت نیست و من هم چنین تعبیری نکردم.
اما در مورد علم و دین هر دو،دو حقیقت هستند که حقیقت را با زبان های مختلف بیان می کنند.
ببینید مثلا قرآن می گوید منافقین در قلب هایشان مرض است(فی قلوبهم مرض) اما اگر تمام متخصصان قلب جمع شوند و بخواهند این مرض را در قلب منافق پیدا کنند عاجز خواهند بود و در انتها خواهند گفت مرض قلبی وجود ندارد چون که زبان قرآن را متوجه نشده اند.این امر در موضوع مورد بحث ما هم مصداق دارد.

اما بنده روش سخن گفتنم را تغییر می دهم و سخن خداوند را تکرار می کنم که ملاک برتری در نزد خدا لهجه و جنسیت و مرد و زن بودن نیست بلکه فقط و فقط تقوا است مهم نیست مرد هستی یا زن مهم این است که چقدر تقوا داری این ملاک برتری است و نه زن یا مرد بودن.

يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ

اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرارداديم تا يكديگر را بشناسيد; (اينها ملاك برترى نيست،) گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست; به يقين خداوند دانا و آگاه است.

سلام
پست بالا رو الان دیدم
فکر می کنم کاربرای دیگر هم ندیده باشند برای همین اینجا نقل قولش می کنم

نقل قول:
الرِّجَالُ مَا خُلِقَ النِّسَاءُ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْض‏

ترجمه آيه توسط آيت الله مكارم شيرازي:
مردان سرپرست و نگبان زنانند به خاطر برتريهايي كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براي بعضي نسبت به بعضي ديگر قرار داده است. و به خاطر انفاقهايي كه از اموالشان(در مورد زنان) مي كنند.

نقل قول:
مکر زن از مکر شیطان هم بزرگتر است (پناه بر خدا از زنان)

خداوند در قرآن وقتی به شیطان می رسد می فر ماید إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً زيرا كه مکر و حیله شيطان،ضعيف است.
اما خداوند وقتی به زن می رسد می فرماید إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظيمٌ اين از مكر و حيله شما زنان است; كه مكر و حيله شما زنان، عظيم است.

بنا بر این مکر زنان از مکر شیطان بزرگتر است و خداوند مکر شیطان را ضعیف و مکر زنان را عظیم خوانده! سبحان الله

و مکرو مکرالله و الله خیر الماکرین....
بله سبحان الله....
همين يك آيه كافيست كه براي استدلالهايي همانند استدلالهاي نارواي برخي:
خداوند بهترين مكر كننندگان است پس مكر چيز بدي نيست.
زن هم طبق مطلب فوق داراي مكر عظيم است.
مكر صفت خدايي است.... زن هم در اين صفت خدايي خيلي قوي است.
حال زن برتر است يا مرد؟!!!

يك سوال مهمتر: آيا به نظر شما مي توان گفت چون يك فرد زيباست پس نسبت به ديگري برتر است؟ مگر خودش و اراده اش در اين زيبايي نقش داشته؟
آيا مي توان گفت چون شخصي در پيشرفته ترين كشور جهان متولد شده از بقيه برتر است؟ مگر خودش تلاشي براي آن كرده؟ آيا ميتوان گفت فردي كه پدرش متخصص مغز و اعصاب است خيلي با هوش و برتر از بقيه است؟ مگر بچه براي آن زحمتي كشيد؟
آيا مي توان گفت شان مرد از زن بيشتر است؟ مرد از زن برتر است....مگر دست انسانها بوده و انسانها با اراده و تلاش خود زن يا مرد شده اند كه حال برخي به دنبال برتري ميان اين دو هستند.... زن يا مرد بودن فارغ از اراده بشري است و تنها و تنها ملاك برتري و شان تقواست.

Niyaz;370577 نوشت:
ترجمه آيه توسط آيت الله مكارم شيرازي:

سلام
یکی از کاربران این سایت وقتی من این ترجمه آقای مکارم را زدم اینطور به من گفت
YA MOHAMMAD;370022 نوشت:
.این ترجمه هایی که شما بیان نمودید ازضعیف ترین ترجمه هاست.یکی ازواحدهای درسی ما ترجمه وتفسیر قرآن است واصلا به ما اجازه خواندن این ترجمه هارا نمیدهند,بایدببخشید دقیقا همین ترجمه هایی که شما فرمودید.ترجمه ی گرمارودی یکی ازبهترین ترجمه هاست.

بنا بر این من هم به شما توصیه می کنم ترجمه گرمارودی را بخوانید.

این هم ترجمه گرمارودی: مردان سرپرست زنانند بدان روى كه خداوند برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى داده است

Niyaz;370577 نوشت:
و مکرو مکرالله و الله خیر الماکرین....

وقتی می گوید خدا خیر الماکرین است یعنی خدا مکر آن را به خودشان باز می گرداند
قسمت هایی از تفسیر نمونه:
منظور از آيه مورد بحث، و آيات متعدد ديگرى كه «مكر» را به خدا نسبت مى دهد اين است كه: دشمنان «مسيح» با طرح هاى شيطانى خود مى خواستند جلو اين دعوت الهى را بگيرند اما خداوند براى حفظ جان پيامبر خود و پيشرفت آيينش تدبير كرد، و نقشه هاى آنها نقش بر آب شد و همچنين در موارد ديگر.

پس خداوند مکر کرد به معنای این است که مکر آن ها را به خود آن ها باز گرداند نه اینکه خداوند معاذ الله مکار است

بعد هم در آن آیه می گوید زنان کید عظیم دارند و در این آیه می گوید خیر الماکرین آنجا کید است و اینجا مکر

Niyaz;370577 نوشت:
همين يك آيه كافيست كه براي استدلالهايي همانند استدلالهاي نارواي برخي:

با عرض معذرت اما این آیه متشابه است و معنی حقیقی نمی دهد و خداوند می گوید
فَأَمَّا الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ
امّا آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال آيات متشابه اند، تا فتنه انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند); و تفسير (نادرستى) براى آن مى طلبند

Niyaz;370577 نوشت:
زن هم در اين صفت خدايي خيلي قوي است.
حال زن برتر است يا مرد؟!!!

من از شما می پرسم زلیخاه مکار بود اما حضرت یوسف نبود و معنی خیر الماکرین هم این است که خداوند مکر آن ها را به خودشان بازگرداند حالا یوسف که مکر نکرد برتر بود یا زلیخاه که مکار بود؟

Niyaz;370577 نوشت:
مگر دست انسانها بوده و انسانها با اراده و تلاش خود زن يا مرد شده اند كه حال برخي به دنبال برتري ميان اين دو هستند....

بله می توان گفت
مثلا ملائکه اختیاری نداشتند که ملک باشند و حیوان هم اختیاری نداشت که حیوان باشد اما ملائکه از حیوان برتر است

Niyaz;370577 نوشت:
زن يا مرد بودن فارغ از اراده بشري است و تنها و تنها ملاك برتري و شان تقواست

گرامی ترین نزد خدا با تقوا ترین است

سبزينه ظهور;370491 نوشت:
قرآن وعلم دوزبان متفاوت هستند؟!
اگراینطوربود که تاریخ علم اززمان دانشمندان مسلمان شروع ویابه اوج نمیرسید!

سلام
زبان دین با زبان علم متفاوت است،اصولا اگر زبان هردو یک زبان بود دین می گفت خدا خلق کرد و علم هم می گفت خدا خلق کرد دیگر بحث تعارض دین با علم مطرح نمی شد! دیگر کسی منکر وجود خدا نمی شد جز انسان متعصب که نمی خواهد در چهار چوب دین باشد.
بحث تعارض دین با علم که توسط ملحدین مطرح می شود یک بحث بسیار طولانی است که اینجا نمی توان آن را مطرح کرد. اصلا به خاطر همین تفاوت زبان هاست که دانشمندانی چون هاوکینگ منکر وجود خدا می شوند و می گویند برای توجیه پدیده ها نیازی به وجود خدا نیست.اگر زبان ها یکی بود انکار دیگر چرا؟
مثلا دین می گوید هو الذی خلقکم اوست که شما را آفرید اما علم اصلا این گونه سخن نمی گوید که چه کسی آفرید بلکه می گوید به این شکل و به این گونه مثلا پس از انفجار بزرگ با این شیوه و این شکل جهان به وجود آمد و تکامل یافت و ...
مثلا در همان مثالی که مطرح کردم دین می گوید خَتَمَ اللهُ عَلى قُلُوبِهِمْ خداوند می گوید بر قلبهایشان مهر زده اما به این معنا نیست که کسی رفت قلب یک انسانی که ایمان نمی آورد را ببیند متوجه شود که مثلا دریچه قلب او بسته شده و یا ...!!!!! چه بسا قلبش از یک انسان مسلمان بهتر کار کند و عمرش هم طولانی تر باشد!
اصلا قلب در اصطلاح قرآن به یکی از اجزا گردش خون گفته نمی شود بلکه منظور از قلب چیزی است که انسان با آن حقایق الهی را می فهمد لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها
یعنی قلبی که در قرآن گفته شده به معمای قلبی که در علم مطرح می شود نیست و دقیقا عقل هم به آن چیزی گفته نمی شود که در مغز وجود دارد که قابل بررسی باشد. عقل در فرهنگ قرآنی مربوط به ویژگی روح است و ربطی به جسم ندارد.
بقیه مواردی هم گفتید چون ربطی به این ندارد جواب نمی دهم چون عقل مربوط به روح است نه جسم پس با علم قابل شناسایی و بررسی نیست.

سبزينه ظهور;370491 نوشت:
عقل انسان دارای چندین بعده.یکی ازابعاداون میتونه درمردان بیشترباشه ونه کل عقل..اگراین طوربود اکثرآیاتی که خداوندهم زنان وهم مردان رومورد خطاب قرار داده دراحکام شرعی،همگی زیرسوال میروند.

قسمت اول سخنانتان قبول که عقل مرد در ابعادی از زن بیشتره اما عقل زن در هیچ ابعادی از مرد بیشتر نیست پس عقل مرد چون در ابعادی بیشتره می توان گفت در کل بیشتره
هیچ یک از احکام زیر سوال نمی روند مثلا خداوند به پیامبر و من هر دو می گوید روزه بگیر این دلیل بر این نیست که عقل من و پیامبر برابر باشد خداوند به زن و مرد هم می گوید احکام را انجام بده ودلیل بر تساوی عقل زن و مرد نیست.
سبزينه ظهور;370491 نوشت:
منظوراز بررسی تفاوت زن درگذشته وآینده فقط این بودکه بگیم محیط وتربیت هست که میتونه اثربذاره عقل کی سالم باشه وکی ناقص!

پس طبق سخنان شما که محیط هم موثر است باید زنان الان عاقل تر از زنان گذشته باشند شما به من یک زن را در این زمان نشان دهید که عقلش از حضرت فاطمه و خدیجه زینب بیشتر باشد!! اگر نیست پس ربطی به زمان نداره و همچنین ربطی به محیط ندارد چون محیط آن زمان به قول ما جاهلیت بوده! و می تواند تربیت دینی در عقل موثر باشد فقط همین
سبزينه ظهور;370491 نوشت:
که زن ومرد هردودراین مسیر نیروی یکسان دارند که البته نحوه رسیدن درآن هادرهردومتفاوته.واین تفاوت دربعضی جهات برای زن برتری داره ودربعضی جهات برای مرد.

اینکه زن و مرد نیروی مساوی و برابری برای رسیدن به مسیر دارند غلطه از چند جهت
1-اگر زنانی که به مقامات معنوی رسیدند نسبت به مردان بررسی کنیم قطعا متوجه می شویم که تعداد مردان بیشتر بوده
2-اکثر اهل جهنم زنان هستند و این هم خلاف گفته شما را ثابت می کند يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَكْثِرْنَ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنِّي رَأَيْتُكُنَ‏ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّار

من از شما پرسیدم که شما می گویید اینچنین نیست که عقل مرد ذاتا از زن بیشتر باشد و دلیل قرآنی برای من بیاورید و شما این دلایل را آوردید

سبزينه ظهور;370491 نوشت:
خب نیازی نیست آیه خاصی رو بیارم.ازانجایی که شمااهل قران هستید ومطمئن هستم دیدید که بارهابااین آیات مواجه شدید که خداوند درآیات اززنان ومردان مومن برای انجام واجبات ومحرمات هردورو خطاب قرارداده

این هم دلیل مساوی بودن نیست همان مثالی که زدم پیامبر و من هر دو به روزه امر شدیم اما پیامبر از زمان تولد معصوم متولد شدند و برتری ذاتی بر من داشتند
اما این شبهه ای که مطرح کردید خدا گفته به اندازه توانایی و اگر توان مرد و زن برابر نبود زن می تواند این ها را انجام ندهد با همان مثال حل می شود که اگر من توانستم به این بهانه که امام معصوم که از زمان تولد معصوم بوده و توانایی بیشتری نسبت به من دارد مثل من دستور به روزه به او داده شده پس من می توانم روزه نگیرم! اگر این صحیح است آن مثال شبهه شما هم صحیح است
سبزينه ظهور;370491 نوشت:
ونکته دیگه اینکه خداوند ازمراحل سیروسلوک وعرفان روعقل کامل معرفی میکنه.تطهیرعقل دستوری هست که مساوی به زن ومردداده شده

این هم با همان مثال که زدم حل می شود ( امام معصوم و فرد عادی)

سبزينه ظهور;370493 نوشت:
حدیثی که بیان میکنند هرآیه قران یک باب معنی...وهرمعنای ان دوباب معنی..وهرباب ان هفتاد باب معنی وهرباب ان .......
وقتی همه رودرهم ضرب کردم عددی درحد میلیاردی به دست اومد که دوراز تصوره!!

ببینید این سخن صحیح است اما آنجا امام منظور دیگری دارد و اصلا منظورش را با مثال نشان می دهد
عن زرارة عن ابى جعفر عليه السلام قال : ليس شئ أبعد من عقول الناس من تفسير القرآن ، ان الآية ينزل اولها في شئ وأوسطها في شئ ، وآخرها في شئ ،ثم قال : ( انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا )تفسير العياشي ج1_ص17
امام صادق ع مي فرمايد :هيچ چيزي مانند عقل مردم دورتر از علم قران نيست .همانا که ايه نازل مي شود و در ابتدايش امری است و ودر وسطش موضوع دیگری و در اخرش موضوع ديگر مي باشد انما يريد الله ليذهب الرجس عنکم اهل البيت و يطهرکم تطهيرا
می گوید یک آیه نازل می شود مثل آیه تطهیر که در اولش مربوط به همسران پیامبر است و بعد از آن هم مربط به همسران پیامبر و در بین آن یک آیه هست که موضوعش چیز دیگری است و در مورد اشخاص دیگری است اما اهل سنت این آیه را هم به دلیل سیاق آیه در شان ازواج پیامبر می دانند اما در شان آن ها نازل نشده
امام می خواهد بگوید این که یک آیه یا قسمتی از یک ایه را به قبل و بعد آن نسبت بدهی بدون اینکه امام معصوم چنین چیزی را بگوید اشتباه کرده ای پس شما هم نمی توانی بگویید که للرجال علیهن درجه مربوط به قبل و بعد است مگر اینکه کلامی از امام بیاورید

سبزينه ظهور;370493 نوشت:
باتوجه به خواندن تاریخ زمان اعراب زنان آن زمان به دلیل نداشتن سوادکافی وآگاهی بسیارکم (به خاطرتعصبات خاص مردان وفرهنگ جاافتاده)مسلما عقل درست وحسابی نداشتند.
اگر من هم بودم حتما هرچی زنان میگفتند برعکسش روانجام میدادم!

اولا مرد ها هم آن زمان سواد نداشتند مثل پیامبر
ثانیا عقل به سواد نیست چون پیامبر سواد نداشت اما عاقل تر از او من نمی شناسم
ثالثا کفار سوادشان از مسلمانان بیشتر بود چون وقتی کفار اسیر می شدند به آن ها می گفتند اگر به چند مسلمان خواندن و نوشتن یاد دهید آزاد می شوید اما بیشتر بودن سواد کفار دلیل عاقل تر بودن آن ها نیست
رابعا ممکن است کسی علم زیادی داشته باشد و دانشمند باشد مثل هاوکینگ اما بی عقل باشد(چون منکر خداست)( نمی دانم چرا تا حالا دوبار اسم هاوکینگ آمد!!!!)
پس بین عقل و سواد خلط نفرمایید لطفا
پس عقل به سواد نیست و مردان که سواد نداشتند عقل آن ها بیشتر از زنان بی سواد بود و الان هم که هم مرد و هم زن سواد دارند باز هم عقل مرد بیشتر از زن است!! به همین دلیل می گویند با زنان مشورت کنید (چون عقل ناقصی دارند) هر چه گفتند بر عکس عمل کنید.(چون عقل ناقص راه غلط را نشان می دهد)
سبزينه ظهور;370493 نوشت:
مردها خیلی خوب این مسائل رو میدونند درصورتی که زن دراین مرود گمراهه.

سبزينه ظهور;370493 نوشت:
ومن قبول دارم زنان دربعضی امورازجمله امری که حضرت فرموردند گمراه هستند

این سخن شما صحیح و قابل قبول

اگر به بخشی از سخنانتون جواب ندادم ببخشید چون خیلی زیاد بود

سخن پایانی:
ملاک برتری در نزد خدا لهجه و جنسیت و مرد و زن بودن نیست بلکه فقط و فقط تقوا است مهم نیست مرد هستی یا زن مهم این است که چقدر تقوا داری این ملاک برتری است و نه زن یا مرد بودن.

يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ

اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرارداديم تا يكديگر را بشناسيد; (اينها ملاك برترى نيست،) گرامى ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست; به يقين خداوند دانا و آگاه است.

ask;370135 نوشت:
قابل توجه افرادی که قصد دارند احادیث ناقص بودن عقل زنان را ضعیف نشان بدهند

محمدبن یعقوب عن عدة من اصحابنا عن احمد بن ابی عبدالله عن ابیه عن سلیمان بن جعفر الجعفری عن ذکره عن ابی عبدالله علیه‏السلام قال: قال رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله : «ما رایت من ضعیفات الدین و ناقصات العقول اسلب لذی لب منکن.»( الكافي ، ج‏5، ص: 322)
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
سست دین‏تر و کم عقل ترینی که عقل دزدتر از شما زنان باشد ندیده‏ام.»

بررسی شرح حال راویان حدیث
الف) محمد بن یعقوب کلینی که مشهور است به موثق بودن و مراد از عدة من اصحابنا، نیز بنا بر گفته شیخ کلینی یکی از جماعات چهارگانه است که نزد اهل رجال شناخته شده هستند که کل آنها ثقه هستند و نیازی به ذکر اسماء آنها نیست.

ب) احمد بن ابی عبدالله البرقی: ایشان احمد بن محمد بن خالد البرقی هستند که نجاشی و شیخ و علامه او را تأیید کرده و گفته‏اند ایشان ثقه است اما از ضعفا نقل حدیث کرده و به حدیثهای مرسله نیز اعتماد کرده است.(1) به نقل از فهرست شیخ طوسی ص 56 و رجال علامه ص 14.
مرحوم خویی در مورد ایشان گفته‏اند: که او کثیر الروایة بود. اما چون زیاد نقل از ضعیفان کرده او را از شهر قم بیرون کرده‏اند و این طعنی است که متوجه راویان است که هر سخنی را از زبان هر شخصی گفته‏اند.(2)

ج) ابی عبدالله برقیک همان محمد بن خالد است او از سلیمان بن جعفر حدیث نقل کرده است. و پسرش از او حدیث نقل کرده است. شیخ طوسی و علامه کشی(3) او را موثق دانسته‏اند. ولی نجاشی به دلیل اینکه از ضعفاء نقل حدیث کرده او را ضعیف شمرده است.(4)
مرحوم خویی فرموده‏اند: او جدا کثیرالروایه است و ضعف او ناشی از نقل قول از ضعیفان می‏باشد نه از وثاقت شخص او، در توثیق شیخ معارضی دیده نمی‏شود.(5)

د) سلیمان بن جعفر الجعفری: سلیمان بن جعفر بن ابراهیم بن محمد الجعفری و پدرش هر دو ثقه بودند.(6)
برخی از عالمان ایشان را جزء اعلام و رؤسایی شمرده‏اند که حلال و حرام از آنان نقل شده و راهی برای خدمت هیچیک از آنها نیست، ایشان در «رساله الرد علی اصحاب العدد» می‏نویسد:
«و اما رواة الحدیث بأن شهر رمضان تسعة و عشرون یوما، فهم فقهاء اصحاب ابی جعفر و ابی عبدالله علیه‏السلام و ابی الحسن و ابی محمد صلوات الله علیهم الاعلام و الرؤساء المأخوذ عنهم الحلال و الحرام و الفتیا و الاحکام الذین لایطعن علیهم و لا طریق الی ذم واحد منهم و هم اصحاب الاصول المدونة و المصنفات المشهورة ثم ذکر جماعة تقدم کثیر منهم فی «فصل الثقات المصرحة بتوثیقهم» و ذکر منهم ابراهیم بن حمزة الغنوی و محمدبن قیس و اباجارود، و...».(7)

آیا با توجه به راویان سلسله سند این روایت می‏توان حکم به صحیح بودن حدیث کرد؟
اشکالی که در حدیث به نظر می‏رسد مرسله بودن آن است زیرا واسطه بین سلیمان جعفری و ابی عبد الله علیه‏السلام ذکر نشده است ولی در کتاب «معجم الرجال» نقل شده که سلیمان جعفری یا از پدرش یا از ابی الحسن موسی بن جعفر و یا ابی الحسن امام رضا(ع) نقل حدیث می‏کرده است.(8) البته از سه نفر دیگر که حماد بن عیسی و موسی بن حمزة بن بزیع و سکونی هستند نیز نقل حدیث کرده است که آنها هم هر سه ثقه هستند.(9)

پس کل راویان حدیث افرادی موثق هستند و مرسله بودن این حدیث به صحت آن حذر نمی‏زند پس می‏توان گفت حدیث صحیحه است. زیرا فرد مجهول منحصر است به سه نفر که کل آنها موثق‏اند. خلاصه پس از بررسی سلسله راویان سند، آن حلقه مجهوله، تقریبا مشخص است، پس می‏توان گفت حدیث صحیحه است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1ـ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 374.
2ـ نجاشی، رجال نجاشی، همان، ج 1، ص 205-204؛ خویی، معجم الرجال، ج 2، ص 34؛ معجم الثقات، همان، ص 12.
3ـ فقهی زاده، درآمدی بر علم رجال (ترجمه مقدمه معجم الرجال مرحوم خویی)، ص 72.
4ـ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 107.
5ـ نجاشی، رجال نجاشی، همان، ج 2، ص 221.
6ـ خویی، معجم الرجال، همان، ج 14، ص 214، و جلد 16، ص 52 و ج 16 ص 68-64.
25ـ نجاشی، رجال نجاشی، ج 1، ص 412؛ تجلیل، معجم الثقات، همان، ص 60 (نقل از رجال نجاشی و علامه ص 77 و شیخ طوسی، فهرست ص 103 و رجال شیخ طوسی ص 377 و ابن شهر آشوب ص 79)؛ خویی، معجم الرجال، ج 8، ص 238.
7ـ به نقل از معجم الثقات، همان، ص 228-227.
8ـ خویی، معجم الرجال، همان. ص 238.
9ـ سکونی: معجم الثقات، همان، ص 17 و 145؛ (حماد بن عیسی): معجم الثقات، همان، ص 46، موسی بن بزیع (معجم الثقات، همان، ص 125


ask;369838 نوشت:
مکر زن از مکر شیطان هم بزرگتر است (پناه بر خدا از زنان)

خداوند در قرآن وقتی به شیطان می رسد می فر ماید إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً زيرا كه مکر و حیله شيطان،ضعيف است.
اما خداوند وقتی به زن می رسد می فرماید إِنَّهُ مِنْ كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظيمٌ اين از مكر و حيله شما زنان است; كه مكر و حيله شما زنان، عظيم است.

ممکن است این ایراد توسط متعصبین فمینیسم وارد شود که آیه دوم در سوره یوسف است و سخن غیر معصوم!
باید عرض شود که اولا این آیه سوره یوسف چهار ویژگی دارد:
1-نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ سوره یوسف بهترین قصه است
2-لَقَدْ كانَ في يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسّائِلينَ خداوند به طور واضح بیان می کند که در داستان یوسف آیات فراوانی برای سوال کنندگان است و این یکی از آیات است
3-لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُوْلِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثاً يُفْتَرَى به طور صریح قرآن این سخنان را عبرت بیان می کند برای عاقلان و می گوید این سخن دروغ نیست
4-اگر مطلبی در قرآن بیان شود و خداوند آن را رد نکند به معنای پذیرش آن است

بنا بر این مکر زنان از مکر شیطان بزرگتر است و خداوند مکر شیطان را ضعیف و مکر زنان را عظیم خوانده! سبحان الله


ask;369838 نوشت:
الكافي ، ج‏5، ص: 517

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ اعْصُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ‏ قَبْلَ أَنْ يَأْمُرْنَكُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ.
که علامه مجلسی در مرآه العقول این حدبث را صحیح می داند

رسول الله درباره زنان گفت در کار های خوب با آن ها مخالفت کنید قبل از آنکه شما را به منکر امر کنند از زنان شرور به خدا پناه ببرید و از زنان خوب هم بر حذر و به دور باشید.

که این حدیث صحیح چند نکته را می رساند:
1-اززنان شرور به خدا پناه ببرید که نشان دهنده آن مکر عظیم زنان است.
2-از زنان خوب هم بر حذر باشید چون باز مکر عظیمی دارند.
3-با زنان حتی در کار های خوب مخالفت کند.


ask;369838 نوشت:
دلیل دیگر در نقصان عقل زنان:

بیشتر اهل جهنم زنان هستند يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ أَكْثِرْنَ الِاسْتِغْفَارَ فَإِنِّي رَأَيْتُكُنَ‏ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّار

و امام در تعریف عقل می فرمایند چیزی است که بهشت را بدست می آورد الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ‏ الرَّحْمَنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏

و چون زنان اکثرا جهنمی هستند و بهشت را بدست نیاورده اند پس عقل ناقص دارند.


ask;370135 نوشت:
برتری مردان بر زنان در قرآن:
وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللهُ عَزيزٌ حَكيمٌ
و مردان بر زنان برترى دارند; و خداوند توانا و حكيم است
که بیانگر برتری مرد در برخی امور است

أَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ
مردان سرپرست زنانند بدان روى كه خداوند برخى از آنان را بر برخى ديگر برترى داده است
که بیانگر فضیلت مرد در برخی امور است


ask;370332 نوشت:
بحار الأنوار، ج‏100، ص: 262

كِتَابُ الْإِمَامَةِ وَ التَّبْصِرَةِ، عَنْ هَارُونَ بْنِ مُوسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ: شَاوِرُوا النِّسَاءَ وَ خَالِفُوهُنَّ فَإِنَّ خِلَافَهُنَّ بَرَكَةٌ.

با زنان مشورت کنید و سپس با آن ها مخالفت کنید (هر چه زنان گفتند بر عکس عمل کنید) که قطعا در مخالفت با آن ها برکت است


ask;370337 نوشت:
كافي ، ج‏11، ص: 228

. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ:عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: النِّسَاءُ عَيٌّ وَ عَوْرَةٌ، فَاسْتُرُوا الْعَوْرَاتِ بِالْبُيُوتِ، وَ اسْتُرُوا الْعِيَّ بِالسُّكُوت‏.

از امام صادق: زنان (ناموس) و همچنین گمراه هستند،پس [شما مردان] (ناموس) را با خانه و گمراهیشان را با سكوت بپوشانيد.

برای کسانی که دنبال سند حدیث هستند علامه مجلسی در مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏20، ص: 375 حدیث را حسن می داند.

موضوع قفل شده است