جمع بندی آیا سنی ها در صلواتشان بر آل محمد نیز صلوات می فرستند؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام الله


کارشناس بحث: استاد صدرا

مهدی بیا مهدی بیا;489202 نوشت:
[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
جزی الله عنا محمدا ما هو اهله


[=arial]با عرض سلام و خسته نباشید...
ببخشید آیا هل سنت مانند ما شیعیان در صلواتشان بر آل محمد (ص) هم صلوات می فرستند؟ یا کلا هیچ صلواتی بهمراه آل محمد نمی فرستند؟
با تشکر فراوان

با سلام و عرض ادب

صلوات در سنت نبوی صلی الله علیه وآله و سلم

با نگاهی اجمالی به منابع عامه مشاهده می گردد که صلوات مشروع، صلواتی بوده که قرین بر درود بر آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین بوده است؛ وعدم ذکر صلوات بر آل به منزله ی صلوات ابتر تفسیر شده است.

با این حال در مجامع اهل سنت مشاهده می گردد که یا «آل» در ذکر صلوات گفته نمی شود، و یا اگر در صلوات «آل» ذکر می گردد اصحاب نیز بدان ضمیمه می گردد، که چنین امری با توجه به مبانی خود اهل سنت بدعت و حرام خواهد بود. نکته ی دیگر آنکه حتی افرادی که در ذکر صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وآله «آل» را هم بدان ملحق می نمایند؛ اما در نوشتار «آل» را ذکر نمی کنند و تنها بعد از ذکر پیامبر می نویسند: صلی الله علیه وسلم. که این امر خود سوالاتی را ایجاد می کند که ما بدان می پردازیم:

الف) کیفیت صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به روایت بخاری

در روایتی که کَعب بن عُجرَة نقل کرده است آمده است: عبد الرحمن بن ابی لیلی از کعب نقل می نماید که «کعب»، به او گفت: آیا می خواهی هدیه ای به تو بدهم که آنرا از پیامبر صلی الله علیه وآله شنیده ام؟ عرض کردم آری. به من هدیه بده. وی گفت: به پيامبر«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» عرض کرديم، بر شما اهل بيت چگونه درود بفرستيم، در حالي که از کيفيت دادن سلام آگاهيم. پيامبر اسلام«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم»فرمودند: بگوييد:

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَعَلي آلِ مُحَمَّد، کَما صَلَّيْتَ عَلي إِبْراهيمَ وَعَلي آلِ إِبْراهيمَ إِنَّکَ حَميدٌ مَجِيدٌ، اللّهُمَّ بارِکْ عَلي مُحَمَّد وَعَلي آلِ مُحَمَّد کَما بارَکْتَ عَلي إِبْراهيمَ وَآلِ إِبْراهيمَ إِنَّکَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».[1]

جلال الدین سیوطی(م:911)، در تفسير درّ المنثور، این حدیث را از طرق متعددی از طریق صحابی ای همچون:«ابن عباس» و «طلحه» و «ابو سعيد خدرى» و «ابو هريره» و «ابو مسعود انصارى» و «بريده» و «ابن مسعود انصاری» و «كعب بن عجرة» و«زید بن ابی خارجة» و «یونس بن خباب» و اميرمؤمنان على عليه السلامروایت نموده است.[2]

بخاری در سه موضع متعرض بحث صلوات شده است:



الف) کتاب احادیث الانبیاء، باب 12.(بخاری دو روایت در اینجا آورده است، روایتی که از طریق ابو حُمید ساعدی است که در آن بجای آل، ذریه و همسران داخل در صلوات شده اند؛ و روایتی که ازطریق کعب بن عجرة نقل شده که در آن صلوات بر آل تنها قرین درود بر پیامبر صلی الله علیه وآله شده است).

ب) کتاب التفسیر، سوره ی احزاب.(که در این قسمت بخاری سه روایت ذکر نموده از طریق کعب بن عجرة، و ابو سعید خدری، و یزیدبن عبدالله خباب . در این روایات خبری از صلوات بر ازواج وجود ندارد).

ج) کتاب الدعوات، باب 32.(بخاری در این باب روایت صلوات بر آل را از طریق کعب بن عجرة و ابو سعید خدری نقل نموده و در این باب نیز خبری از صلوت بر ازواج دیده نمی شود؛ البته بخاری در باب بعد صلوات بر ازواج را از طریق ابو حمید ساعدی نقل نموده است).

ب) بخاری و نقل روایت صلوات بر ازواج و ذریه:

بخاری این روایت را تنها از یک طریق ذکر نموده. وی به نقل از عمر بن سلیم زُرَقی روایت می کند که ابو حمید ساعدی به من خبر داد که آنان از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سؤال نمودند: ای رسول خدا چگونه بر شما درود بفرستیم؟ آنحضرت فرمودند بگوئیداللهم صل على محمد وأزواجه وذريته كما صليت على آل إبراهيم وبارك على محمد وأزواجه وذريته كما باركت على آل إبراهيم إنك حميد مجيد».[3] پروردگارا بر محمد درود فرست و بر همسران و ذریه ی آنحضرت درود فرست؛ همچنان که بر آل ابراهیم درود فرستادی و برکت فرست بر محمد و همسران و ذریه ی آنحضرت؛ همچنان که بر آل ابراهیم برکت فرستادی که تو حمید و مجیدی.

این امر در حالی است که روایت صلوات بر آل محمد صلی الله علیه وآله از چند طریق به واسطه ی صحابی ای همچون:«ابن عباس» و «طلحه» و «ابو سعيد خدرى» و «ابو هريره» و «ابو مسعود انصارى» و «بريده» و «ابن مسعود انصاری» و «كعب بن عجرة» و«زید بن ابی خارجة» و «یونس بن خباب» و اميرمؤمنان على عليه السلام روایت شده است.


[/HR] [1]. صحیح البخاری، کتاب الدعوات، باب 31، ح6230.
[2]. الدرالمنثور، السیوطی، ج5،ص218.
[3]. صحیح البخاری، کتاب الدعوات، باب 23.

ج) بیان ابن حجر هیتمی در رابطه با صیغه ی صلوات:



ابن حجر هیتمی مکی(م:974)، در کتاب:«الصواعق المحرقة»، در رابطه با صلوات بر آل می نویسد:
سؤال اصحاب بعد از نزول آیه ی:«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً»؛[1] و جواب پیامبر صلی الله علیه وآله به چگونگی درود فرستادن؛ دلیل آشکاری است مبنی بر اینکه امر به صلاة و درود بر اهل بیت[2] و بقیه ی آل[3] بعد از نزول این آیه بوده است...و صلوات بر آل از جمله ی مامور به بوده است.

وی سپس می گوید روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: بر من درود ناتمام نفرستید. عرض کردند: درود ناتمام چیست؟ حضرت فرمودند: نگوئید اللهم صل على محمد»آنگاه توقف کنید؛ بلکه بگوئید:«اللهم صل على محمد وعلى آل محمد».[4]

د) تلاش حدیث سازان بر تحریف صیغه ی صلوات

از آنجا که ذکر آل محمد صلی الله علیه وآله در صلوات بر آن حضرت امری یقینی بوده و صلوات با ذکر آل تشریع گردیده است؛ حدیث سازان در صدد کم رنگ نمودن این امر و قرار دادن عدلی برای عترت علیهم السلام برآمده اند؛ لذا در روایاتی که این روایات نیز در صحاح اهل سنت نقل شده است، ازواج پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز قرین یاد پیامبر صلی الله علیه وآله شده؛ به اینکه بعد از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وآله، بر ازواج و ذریه ی آن حضرت درود فرستاده شود.

ابن حجر در کتاب :«الصواعق المحرقة» در این رابطه می نویسد: روایت صلوات به دو صیغه ی (صلوات بر پیامبر و آل آنحضرت) و (صلوات بر پیامبر و ازواج و ذریه ی آنحضرت) وارد شده است؛ بنابراین منافاتی ندارد که در صحیحین آل حذف شده باشد؛[5] زیرا که در روایات دیگری ذکر آل محمد ثابت است. ابن حجر در جمع بین این دو دسته روایات(روایات متواتر که ذکر ال محمد آمده- و روایت ابو حمید ساعدی)، بیان می دارد: از اینجا دانسته می شود که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، همه ی این افراد را در کیفیت صلوات داخل فرموده اند، منتهی برخی از روات این قسمت (درود بر آل) را حفظ نموده اند، درحالی که صلوات بر ازواج و ذریه را حفظ ننموده اند و برخی دیگر صلوات بر ازواج و ذریه را حفظ نموده و صلوات بر آل را حفظ ننموده اند.[6]

ه) اشکال ما بر سخن ابن حجر هیتمی:

سخن ما این است که درود بر آل محمد صلی الله علیه وآله و قرین بودن آن در کنار نام پیامبر صلی الله علیه وآله امری متواتر بوده است؛ به گونه ای که فرض فراموشی و عدم حفظ آن از سوی راویان اخبار امری بعید می نماید؛ لذا ما معتقدیم که این اسقاط امری عمدی بوده در راستای کم رنگ نمودن جایگاه عترت بوده است.

همچنین اضافه نمودن این فقره :(صلوات بر ازواج)؛ با اینکه در روایات صحیح دیگر (که تعداد آنها زیاد است و از طریق صحابی ای همچون امام علی علیه السلام و ابن عباس و ابو سعید خدری و...نقل گردیده است)نامی از ازواج برده نشده؛ در حالی که این اصحاب شاخص ترین افراد امت بوده اند و دیگر اینکه راویانی که این اخبار را از این اصحاب نقل نموده اند؛ خود نسبت به ازواج عنایت ویژه ای داشته اند که فرض فراموشی این فقره از طرف آنان، فرضی بعید می نماید.

نکته ی دیگر اینکه در صلواتی که ذکر ازواج به میان آمده گفته شده: پروردگارا بر محمد و همسران و ذریه ی آنحضرت درود فرست؛ همچنان که بر آل ابراهیم درود فرستادی ... با نگاه به این روایات می یابیم که از خدا می خواهیم همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستادی بر محمد و آل محمد نیز صلوات بفرست.

این امر در روایات بیانگر صلوات بر آل امری واضح و روشن است؛ زیرا مقایسه بین پیامبر و آل آنحضرت علیهم السلام با ابراهیم و آل ابراهیم علیهم السلام صورت پذیرفته(صلوات بر محمد و آل- صلوات بر ابراهیم و آل)؛ در حالی که در صلواتی که ازواج قرار گرفته اند، هیچ تناسبی بین دو فقره مشاهده نمی گردد (یک طرف پیامبر و ازواج و ذریه قرار دارند. ودر طرف دیگر ابراهیم و آل او قرار دارند).

قرآن کریم نیز به هنگام یاد از ابراهیم علیه السلام می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ »؛[7] خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد. در این آیه سخنی از همسران حضرت ابراهیم به میان نیامده است؛(در حالی که مقام و منزلت حضرت هاجر بر کسی پوشیده نیست)؛ اما مراد از آل ابراهیم همان کسانی اند که به مقام رسالت و امامت نائل گشتندوَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين»؛[8] در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز، آل پیامبرند که با آنحضرت معیت و همراهی داشته اند؛ کسانی که به نص قرآن معصومند و تالی تلو مقام رسالت قرار گرفته اند.


[/HR] [1]. الاحزاب/33.

[2]. عبارت ابن حجر بدین صورت است: هذا دليل ظاهر على أن الأمر بالصلاة على أهل بيته وبقية آله مراد منه هذه الآية وإلا لم يسألوا عن الصلاة على أهل بيته وآله عقب نزولها ولم يجابوا بما ذكر فلما أجيبوا به دل على أن الصلاة عليهم من جملة المأمور به وأنه صلى الله عليه وآله أقامهم في ذلك مقام نفسه لأن القصد من الصلاة عليه مزيد تعظيمه ومنه تعظيمهم ومن ثم لما دخل من مر في الكساء قال : اللهم إنهم مني وأنا منهم فاجعل صلاتك ورحمتك ومغفرتك ورضوانك علي وعليهم.
[3].ابن حجر معتقد است که در صلوات بر پیامبر آل و ازواج و ذریه نیز داخلند؛ لذا ازواج اهل پیامبر صلی الله علیه وآله محسوب می شوند، اما (آل) او محسوب نمی شوند.

[4]. الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة، احمد بن حجر الهیتمی المکی، ص146، مکتبة القاهرة.

[5]. مراد تنها نقل ابوحمید ساعدی است.

[6]. همان.



[7]. آل عمران/33.

[8]. البقرة/124:«(به خاطر آوريد) هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شايسته اين مقامند)».

علت عدم ذکر آل محمد صلی الله علیه وآله در صلوات

با توجه به نکات گفته شده صلوات مشروع صلواتی است که به همراه درود بر آل محمد صلی الله علیه وآله بوده باشد؛ اما با این حال با دو ابهام در عملکرد اهل سنت مواجه هستیم:

الف)بسیار دیده می شود که اهل سنت به هنگام صلوات، یا آنرا قرین به آل نمی کنند و به درود بر پیامبر صلی الله علیه وآله اکتفا می نمایند، و یا اینکه اگر آل را ذکر می کنند اصحاب آن حضرت را هم داخل در درود می نمایند.(البته باید توجه داشت که دیدگاه غالبی آنان این است که ازواج آنحضرت جزو آل محسوب می شوند).

ب) نکته ی دیگر اینکه اهل سنت به هنگام کتابت درود بر پیامبر اینگونه می نویسند: صلی الله علیه وسلم. یعنی حتی افرادی نیز که در گفتار آل را قرین پیامبر صلی الله علیه وآله می کنند اما در کتابت چنین عمل نمی کنند. حال علت این رویه چه می تواند باشد؟

در باره ی عدم ذکر آل به هنگام صلوات گفته شد که چنین عملی مغایر با دستور و تشریع پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد؛ اما داخل نمودن اصحاب و مشمول نمودن درود بر آنان می توان به طور قطع گفت که عملی بدعی و بدعتی آشکار می باشد. و حکم بدعت نیز مشخص است که ضلالت و گمراهی است و هر گمراهی نیز در آتش است.

حافظ معاصر اهل سنت، عبدالله بن الصدیق الغماری المغربی، در رساله ای با عنوان:«القول المقنع فی الرد علی الالبانی المبتدع»، می نویسد:

«ودر اینجا خطائی که جمهور اهل سنت در آن واقع شده اند را تذکر می دهیم؛ خطائی که آنرا گروهی از گروه دیگر تبعیت نمودند؛ و بر این امر آگاهی نیافت مگر شیعه! و آن امر این است که مردم به هنگام صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وآله اصحاب را با آنحضرت ذکر می نمایند؟ در حالی که در جواب صحابه که از ایشان سوال نمودند چگونه بر شما صلوات بفرستیم آنحضرت جواب دادند: بگوئید: «اللهم صل على محمد وآل محمد». ودر روایتی دیگر آمده است:«اللهم صلعلى محمد وأزواجه وذريته». ودر هیچکدام از طرق حدیث نامی از اصحاب برده نشده است؛ با این که این طرق در حد تواتر نقل شده اند.

بنابراین ذکر صلوات بر اصحاب در صلوات؛ زیاد نمودن امری است در آنچه شارع مقدس به ما آموخته است؛ در حالی که چنین امری جایز نمی باشد».[1]


[/HR] [1] . القول المقنع فی الرد علی الالبانی المبتدع، عبدالله الصدیق الغماری، ص6:«و ننبه هنا على خطأ وقع من جماهير المسلمين ، قلد فيه بعضهم بعضا ولم يتفطن له إلاالشيعة . ذلك أن الناس حين يصلون على النبي صلى الله عليه وآله وسلم يذكرون معه أصحابه ، مع أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم حين سأله الصحابة فقالوا : كيف نصلي عليك ؟ أجابهم بقوله : " قولوا اللهم صل على محمد وآل محمد " وفي رواية " اللهم صل على محمد وأزواجه وذريته " ولم يأت في شيء من طرق الحديث ذكر أصحابه ، مع كثرة الطرق وبلوغها حد التواتر ، فذكر الصحابة في الصلاة على النبي صلى الله عليه وآله وسلم ،زيادة على ما علمه الشارع ، واستدرك عليه ، وهو لا يجوز . وأيضا فان الصلاة حق للنبي صلى الله عليه وآله وسلم و لآله ، لا دخل للصحابة فيها ، لكن يترضى عنهم».

ب) عدم کتابت آل به هنگام ذکر درود برآن حضرت

همچنان که گفته شد روش کتابتی اهل سنت به هنگام درود تنها اکتفاء به درود بر آنحضرت می باشد:صلی اله علیه و سلم. در حالی که طبق نصوص روائی باید صلی الله علیه وآله و سلم به نگارش درآید. علت عدم ذکر آل به هنگام کتابت چه خواهد بود؟

امیر یمنی، محمد بن اسماعیل صنعانی پرده از این راز برداشته است. وی در بیان علت این امر در کتاب فقهی خود:«سبل السلام شرح بلوغ المرام»، ج1،ص391 می نویسد:

«...وکانهم حذفوه خطاتقیة لما کان فی الدولة الامویة من یکره ذکرهم ثم استمر علیه عمل الناس متابعة من الاخر للاول فلا وجه له»؛ گویا حذف آل(محمد) در صلوات بخاطر تقیه(وترس از ذکر آن) در دوران بنی امیه بوده است، زیرا در این دوران افرادی بودند که از ذکر آل محمد کراهت داشتند. سپس عمل مردم بر همین امر استقرار یافت و متاخرین از متقدمین تبعیت نمودند؛ بنابراین وجهی برای عدم ذکر آل در صلوات وجود ندارد.

موفق باشید.

اهل بدعت(سنی ها) با این کارشان میخواهند نور خدا را خاموش کنند خبر ندارند روزی خواهد آمد که بسیار از این اعمال خودشان پشیمان میشوند

با سلام...

ببخشید در تلاوت سید متولی عبدالعال،سوره ی آل عمران،اجرا شده در لبنان در آخر، ایشان صلواتی که بین ما شیعه ها معمول است (اللهم صلی و سلم و زد و بارک علی رسول الله و آله الاطهار) را ذکر نمودند...لذا من به فکر افتادم که ایشان با آنکه سنی هستن چرا این صلوات را فرستادند...لطف میفرمایید توضیح دهید استاد گرامی؟

مهدی بیا مهدی بیا;497156 نوشت:
با سلام...

ببخشید در تلاوت سید متولی عبدالعال،سوره ی آل عمران،اجرا شده در لبنان در آخر، ایشان صلواتی که بین ما شیعه ها معمول است (اللهم صلی و سلم و زد و بارک علی رسول الله و آله الاطهار) را ذکر نمودند...لذا من به فکر افتادم که ایشان با آنکه سنی هستن چرا این صلوات را فرستادند...لطف میفرمایید توضیح دهید استاد گرامی؟

با سلام و عرض ادب

الف) همچنان که گفته شد در صیغه ی تشریع شده توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، صلوات بر آل قرین صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بوده است؛ لذا کم نمودن آن مخالف تشریع آن حضرت می باشد و ابن حجر هیتمی مکی نیز در کتاب «الصواعق المحرقه»، بیان نمود که «آل»پیامبر صلی الله علیه وآله، غیر از ازواج آن حضرت می باشند. بنابراین صیغه ی مشروع آن است که بر اهل بیت صلوات بفرستند و عدم ذکر اهل بیت علیهم السلام خلاف سنت پذیرفته شده توسط خودشان می باشد.

ب) در پست شماره 5 به عرض رسید حافظ عبدالله غماری از بزرگان محدثین معاصر اهل سنت به این حقیقت اعتراف می نماید که زیاد نمودن اصحاب در شمولیت صلوات امری بدعی می باشد، بنابراین صیغه مشروع در نزد اهل سنت تنها دو صیغه می باشد:

1. اللهم صل علی محمد و آل محمد....
2. اللهم صل علی محمد و علی ازواجه و ذریته.

ج) در پست شماره ی 6 از امیر صنعانی که خود از پرورش یافتگان سلفی می باشد بیان گردید که عدم ذکر آل در نوشتار به خاطر تقیه بوده است.

بنابراین این قاری قرآن چیزی بر خلاف مذهب خود بیان ننموده؛ بلکه بر اساس متون روایی خود صلوات مشروع را قرائت نموده است.

موفق باشید.

به گفته خود پیامبر گفته شده که هرجا اسم من به میان آمد نام مرا همراه آلم ببرید واگر واقعا یکی از اهل سنت تحقیق کرده باشد در روایات خود اهل سنت نیز موجود است اما منظور همه سنی ها از این کار قفط علی و خاندانش نیست بلکه بعضی از آن ها خلفای اول تاسوم را نیز جزء آل رسولله میدانند

چند سوال

1- راويان ذكر شده در توضيحات كارشناس محترم آيا مورد وثوق اهل سنت هم هستند ، يا فقط از طرف شيعيان معتبرند
2- در داستان ساخت منبر ، پيامبر اشخاصي كه بر او درود نفرستند را لعن نموده ( بر اساس شنيدههايم ) آيا در آن لحظه تعيين نكردند كه چه درود و با چه كيفيتي؟
3-ما هيچكدام چنين صلواتي كه در روايات هست را نميفرستيم ، پس اين صلوات كنوني ساختگي هست؟
4-روايات مشهور در ارتباط با آل محمد كدامست كه شيعه و سني ذكر كرده باشند؟

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]یعنی سنی ها که تشهد نماز رو میخونن باز صلوات ناقص میفرستن؟ :Gig:
پس اگه اینجوره که کلا نمازشون باطله که !
[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

بنده مدتی در بین اهل تسنن بلوچستان بودم.معمولا صلوات ایشان مثل ماست و گاهی هم همان طور که کارشناس محترم فرمودند اصحاب رو اضافه می کنند.

moaqfe;570841 نوشت:
1- راويان ذكر شده در توضيحات كارشناس محترم آيا مورد وثوق اهل سنت هم هستند ، يا فقط از طرف شيعيان معتبرند

کارشناس محترم تقریبا همه ی احادیث رو از کتب اهل تسنن ومخصوصا از صحاح آن ها ذکر کردند چه بسا قضیه بر عکس باشه و شیعه این احادیث رو قبول نکنه.البته قبول دارم که صرف وجود حدیث در منابع اهل تسنن باعث پذیرش آن ها نمی شود و باید کامل بررسی بشه.


moaqfe;570841 نوشت:
2- در داستان ساخت منبر ، پيامبر اشخاصي كه بر او درود نفرستند را لعن نموده ( بر اساس شنيدههايم ) آيا در آن لحظه تعيين نكردند كه چه درود و با چه كيفيتي؟

متن اصل حدیث و داستان ساخت منبر:

وَ أَمَّا حَنِينُ الْعُودِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص، فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَخْطُبُ بِالْمَدِينَةِ إِلَى جِذْعِ نَخْلَةٍ فِي صَحْنِ مَسْجِدِهَا، فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ:يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ النَّاسَ قَدْ كَثُرُوا، وَ إِنَّهُمْ يُحِبُّونَ النَّظَرَ إِلَيْكَ إِذَا خَطَبْتَ، فَلَوْأَذِنْتَ [فِي‏] أَنْ نَعْمَلَ لَكَ مِنْبَراً لَهُ مَرَاقٍ تَرْقَاهَا- فَيَرَاكَ النَّاسُ إِذَا خَطَبْتَ. فَأَذِنَ فِي ذَلِكَ.

فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ مَرَّ بِالْجِذْعِ‏، فَتَجَاوَزَهُ إِلَى الْمِنْبَرِ فَصَعِدَهُ، فَلَمَّا اسْتَوَى عَلَيْهِ حَنَ‏ إِلَيْهِ ذَلِكَ الْجِذْعُ حَنِينَ الثَّكْلَى، وَ أَنَّ أَنِينَ الْحُبْلَى، فَارْتَفَعَ بُكَاءُ النَّاسِ وَ حَنِينُهُمْ وَ أَنِينُهُمْ، وَ ارْتَفَعَ حَنِينُ الْجِذْعِ وَ أَنِينُهُ- فِي حَنِينِ النَّاسِ وَ أَنِينِهِمْ ارْتِفَاعاً بَيِّناً.

فَلَمَّا رَأَى رَسُولُ اللَّهِ ص ذَلِكَ نَزَلَ عَنِ الْمِنْبَرِ، وَ أَتَى الْجِذْعَ فَاحْتَضَنَهُ وَ مَسَحَ عَلَيْهِ يَدَهُ، وَ قَالَ: اسْكُنْ فَمَا تَجَاوَزَكَ رَسُولُ اللَّهِ ص تَهَاوُناً بِكَ، وَ لَا اسْتِخْفَافاً بِحُرْمَتِكَ وَ لَكِنْ لِيَتِمَّ لِعِبَادِ اللَّهِ مَصْلَحَتُهُمْ، وَ لَكَ جَلَالُكَ وَ فَضْلُكَ- إِذْ كُنْتَ مُسْتَنَدَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ. فَهَدَأَ حَنِينُهُ وَ أَنِينُهُ، وَ عَادَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى مِنْبَرِهِ، ثُمَّ قَالَ:

مَعَاشِرَ الْمُسْلِمِينَ هَذَا الْجِذْعُ يَحِنُّ إِلَى رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ يَحْزَنُ لِبُعْدِهِ عَنْهُ وَ فِي عِبَادِ اللَّهِ- الظَّالِمِينَ أَنْفُسَهُمْ- مَنْ لَا يُبَالِي: قَرُبَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ بَعُدَ [وَ][3] لَوْ لَا أَنِّي مَا احْتَضَنْتُ هَذَا الْجِذْعَ، وَ مَسَحْتُ يَدِي عَلَيْهِ- مَا هَدَأَ حَنِينُهُ [وَ أَنِينُهُ‏] إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.

وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَ إِمَائِهِ لَمَنْ يَحِنُّ إِلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ إِلَى عَلِيٍّ وَلِيِّ اللَّهِ كَحَنِينِ هَذَا الْجِذْعِ، وَ حَسْبُ الْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ قَلْبُهُ عَلَى مُوَالاةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ آلِهِمَا الطَّيِّبِينَ [الطَّاهِرِينَ‏] مُنْطَوِياً، أَ رَأَيْتُمْ شِدَّةَ حَنِينِ هَذَا الْجِذْعِ إِلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ‏
كَيْفَ هَدَأَ لِمَا احْتَضَنَهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ مَسَحَ يَدَهُ عَلَيْهِ قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً، إِنَّ حَنِينَ خُزَّانِ الْجِنَانِ وَ حُورِ عَيْنِهَا- وَ سَائِرِ قُصُورِهَا وَ مَنَازِلِهَا إِلَى مَنْ يَتَوَلَّى‏ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ آلَهُمَا الطَّيِّبِينَ وَ يَبْرَأُمِنْ أَعْدَائِهِمْ، لَأَشَدُّ مِنْ حَنِينِ هَذَا الْجِذْعِ- الَّذِي رَأَيْتُمُوهُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ.

وَ إِنَّ الَّذِي يُسَكِّنُ حَنِينَهُمْ وَ أَنِينَهُمْ، مَا يَرِدُ عَلَيْهِمْ مِنْ صَلَاةِ أَحَدِكُمْ- مَعَاشِرَ شِيعَتِنَا عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ، أَوْ صَلَاتِهِ لِلَّهِ‏ نَافِلَةً، أَوْ صَوْمٍ أَوْ صَدَقَةٍ.

وَ إِنَّ مِنْ عَظِيمِ مَا يُسَكِّنُ حَنِينَهُمْ إِلَى شِيعَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ مَا يَتَّصِلُ [بِهِمْ‏] مِنْ إِحْسَانِهِمْ إِلَى إِخْوَانِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ، وَ مَعُونَتِهِمْ لَهُمْ عَلَى دَهْرِهِمْ، يَقُولُ أَهْلُ الْجِنَانِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: لَا تَسْتَعْجِلُوا صَاحِبَكُمْ، فَمَا يُبْطِئُ عَنْكُمْ إِلَّا لِلزِّيَادَةِ فِي الدَّرَجَاتِ الْعَالِيَاتِ- فِي هَذِهِ الْجِنَانِ بِإِسْدَاءِ الْمَعْرُوفِ إِلَى إِخْوَانِهِ‏ الْمُؤْمِنِينَ.

وَ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِكَ- مِمَّا يُسَكِّنُ حَنِينَ سُكَّانِ الْجِنَانِ وَ حُورِهَا إِلَى شِيعَتِنَا مَا يَعْرِفُهُمُ اللَّهُ مِنْ صَبْرِ شِيعَتِنَا عَلَى التَّقِيَّةِ- وَ اسْتِعْمَالِهِمُ‏ التَّوْرِيَةَ لِيَسْلَمُوا بِهَا- مِنْ كَفَرَةِ عِبَادِ اللَّهِ وَ فَسَقَتِهِمْ‏ فَحِينَئِذٍ يَقُولُ خُزَّانُ الْجِنَانِ وَ حُورُهَا: لَنَصْبِرَنَّ عَلَى شَوْقِنَا إِلَيْهِمْ [وَ حَنِينِنَا]كَمَا يَصْبِرُونَ عَلَى سَمَاعِ الْمَكْرُوهِ- فِي سَادَاتِهِمْ وَ أَئِمَّتِهِمْ، وَ كَمَا يَتَجَرَّعُونَ الْغَيْظَ وَ يَسْكُتُونَ عَنْ إِظْهَارِ الْحَقِّ- لِمَا يُشَاهِدُونَ مِنْ ظُلْمِ مَنْ لَا يَقْدِرُونَ عَلَى دَفْعِ مَضَرَّتِهِ.

فَعِنْدَ ذَلِكَ يُنَادِيهِمْ رَبُّنَا عَزَّ وَ جَلَّ: «يَا سُكَّانَ جِنَانِي وَ يَا خُزَّانَ رَحْمَتِي- مَا لِبُخْلٍ أَخَّرْتُ عَنْكُمْ أَزْوَاجَكُمْ وَ سَادَاتِكُمْ، وَ لَكِنْ لِيَسْتَكْمِلُوا نَصِيبَهُمْ مِنْ كَرَامَتِي- بِمُوَاسَاتِهِم‏
إِخْوَانَهُمُ الْمُؤْمِنِينَ، وَ الْأَخْذِ بِأَيْدِي الْمَلْهُوفِينَ، وَ التَّنْفِيسِ عَنِ الْمَكْرُوبِينَ، وَ بِالصَّبْرِ عَلَى التَّقِيَّةِ مِنَ الْفَاسِقِينَ وَ الْكَافِرِينَ، حَتَّى إِذَا اسْتَكْمَلُوا أَجْزَلَ كَرَامَاتِي‏ نَقَلْتُهُمْ إِلَيْكُمْ عَلَى أَسَرِّ الْأَحْوَالِ وَ أَغْبَطِهَا فَأَبْشِرُوا».

فَعِنْدَ ذَلِكَ يَسْكُنُ حَنِينُهُمْ وَ أَنِينُهُم‏.

التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، 1جلد،ص188
بحارالانوار،ج 17 ، ص326


ظاهرا که حضرت لعنی درمورد کسانی که بر ایشان درود نفرستند نفرموده اند و کیفیت صلوات هم بیان نشده فقط در قسمت آبی رنگ فضیلت صلوات بیان شده.


قسمت سبز رنگ هم صرفا دلالت بر برائت دارد نه لعن


البته این برداشت حقیر بود که الزاما صحیح نیست.

moaqfe;570841 نوشت:
3-ما هيچكدام چنين صلواتي كه در روايات هست را نميفرستيم ، پس اين صلوات كنوني ساختگي هست؟

بخارى در كتاب دعوات، باب صلوات‏ على‏ النبى‏، به سند خود از عبد الرحمن بن ابى ليلى روايت كرده كه گفت: كعب بن عجزه مرا ديد و گفت:

مى‏ خواهى هديه‏ اى به تو بدهم؟ روزى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم بر ما وارد شد عرض كرديم يا رسول اللَّه فهميديم كه چگونه به تو سلام كنيم، حال بفرمائيد: چگونه صلوات بفرستيم؟ فرمود: بگوئيد: «اللّهمّ صلّ على محمد و آل محمّد»

بخارى، صحيح، ج 6، ص 27

با توجه به این روایت صلوات ما هم تطابق دارد.
والبته اصل مطلب ذکر « آل » در صلوات است حال ممکن است به اشکال و جملات مختلف باشد.

توضيحات بسيار مطلوبي فرموديد ممنونم

جمع بندی:
سؤال اول: صلوات مشروع که در روایات اهل سنت نیز نقل شده است به چه صیغه ای بوده است؟

جواب: با نگاهی اجمالی به منابع عامه مشاهده می گردد که صلوات مشروع، صلواتی بوده که قرین بر درود بر آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین بوده است؛ وعدم ذکر صلوات بر آل به منزله ی صلوات ابتر تفسیر شده است. در روایتی که کَعب بن عُجرَة نقل کرده است آمده است: عبد الرحمن بن ابی لیلی از کعب نقل می نماید که «کعب»، به او گفت: آیا می خواهی هدیه ای به تو بدهم که آنرا از پیامبر صلی الله علیه وآله شنیده ام؟ عرض کردم آری. به من هدیه بده. وی گفت: به پيامبر«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم» عرض کرديم، بر شما اهل بيت چگونه درود بفرستيم، در حالي که از کيفيت دادن سلام آگاهيم. پيامبر اسلام«صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم»فرمودند: بگوييد: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَعَلي آلِ مُحَمَّد، کَما صَلَّيْتَ عَلي إِبْراهيمَ وَعَلي آلِ إِبْراهيمَ إِنَّکَ حَميدٌ مَجِيدٌ، اللّهُمَّ بارِکْ عَلي مُحَمَّد وَعَلي آلِ مُحَمَّد کَما بارَکْتَ عَلي إِبْراهيمَ وَآلِ إِبْراهيمَ إِنَّکَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».[1]

جلال الدین سیوطی(م:911)، در تفسير درّ المنثور، این حدیث را از طرق متعددی از طریق صحابی ای همچون:«ابن عباس» و «طلحه» و «ابو سعيد خدرى» و «ابو هريره» و «ابو مسعود انصارى» و «بريده» و «ابن مسعود انصاری» و «كعب بن عجرة» و«زید بن ابی خارجة» و «یونس بن خباب» و اميرمؤمنان على عليه السلامروایت نموده است.[2]

سؤال دوم: بخاری در صحیح خود روایات صلوات را چگونه نقل نموده است؟
جواب:
بخاری در سه موضع متعرض بحث صلوات شده است:

الف) کتاب احادیث الانبیاء، باب 12.(بخاری دو روایت در اینجا آورده است، روایتی که از طریق ابو حُمید ساعدی است که در آن بجای آل، ذریه و همسران داخل در صلوات شده اند؛ و روایتی که ازطریق کعب بن عجرة نقل شده که در آن صلوات بر آل تنها قرین درود بر پیامبر صلی الله علیه وآله شده است).

ب) کتاب التفسیر، سوره ی احزاب.(که در این قسمت بخاری سه روایت ذکر نموده از طریق کعب بن عجرة، و ابو سعید خدری، و یزیدبن عبدالله خباب . در این روایات خبری از صلوات بر ازواج وجود ندارد).

ج) کتاب الدعوات، باب 32.(بخاری در این باب روایت صلوات بر آل را از طریق کعب بن عجرة و ابو سعید خدری نقل نموده و در این باب نیز خبری از صلوت بر ازواج دیده نمی شود؛ البته بخاری در باب بعد صلوات بر ازواج را از طریق ابو حمید ساعدی نقل نموده است).

سؤال سوم: بخاری روایتی را که مشتمل بر صلوات بر ازواج است را از چند طریق روایت نموده است؟
جواب:
بخاری این روایت را تنها از یک طریق ذکر نموده. وی به نقل از عمر بن سلیم زُرَقی روایت می کند که ابو حمید ساعدی به من خبر داد که آنان از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سؤال نمودند: ای رسول خدا چگونه بر شما درود بفرستیم؟

آنحضرت فرمودند بگوئید:«اللهم صل على محمد وأزواجه وذريته كما صليت على آل إبراهيم وبارك على محمد وأزواجه وذريته كما باركت على آل إبراهيم إنك حميد مجيد».[3] پروردگارا بر محمد درود فرست و بر همسران و ذریه ی آنحضرت درود فرست؛ همچنان که بر آل ابراهیم درود فرستادی و برکت فرست بر محمد و همسران و ذریه ی آنحضرت؛ همچنان که بر آل ابراهیم برکت فرستادی که تو حمید و مجیدی.

این امر در حالی است که روایت صلوات بر آل محمد صلی الله علیه وآله از چند طریق به واسطه ی صحابی ای همچون:«ابن عباس» و «طلحه» و «ابو سعيد خدرى» و «ابو هريره» و «ابو مسعود انصارى» و «بريده» و «ابن مسعود انصاری» و «كعب بن عجرة» و«زید بن ابی خارجة» و «یونس بن خباب» و اميرمؤمنان على عليه السلام روایت شده است.

سؤال چهارم: سخن ابن حجر هیتمی در رابطه با صیغه ی صلوات چیست؟
جواب:
ابن حجر هیتمی مکی(م:974)، در کتاب:«الصواعق المحرقة»، در رابطه با صلوات بر آل می نویسد: سؤال اصحاب بعد از نزول آیه ی:«إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً»؛[4] و جواب پیامبر صلی الله علیه وآله به چگونگی درود فرستادن؛ دلیل آشکاری است مبنی بر اینکه امر به صلاة و درود بر اهل بیت[5] و بقیه ی آل[6] بعد از نزول این آیه بوده است...و صلوات بر آل از جمله ی مامور به بوده است. وی سپس می گوید روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: بر من درود ناتمام نفرستید. عرض کردند: درود ناتمام چیست؟ حضرت فرمودند: نگوئید:« اللهم صل على محمد»آنگاه توقف کنید؛ بلکه بگوئید:«اللهم صل على محمد وعلى آل محمد».[7]

سؤال پنجم: چرا حدیث سازان در صیغه ی صلوات ازواج را نیز داخل نموده اند؟
جواب:
از آنجا که ذکر آل محمد صلی الله علیه وآله در صلوات بر آن حضرت امری یقینی بوده و صلوات با ذکر آل تشریع گردیده است؛ حدیث سازان در صدد کم رنگ نمودن این امر و قرار دادن عدلی برای عترت علیهم السلام برآمده اند؛ لذا در روایاتی که این روایات نیز در صحاح اهل سنت نقل شده است، ازواج پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز قرین یاد پیامبر صلی الله علیه وآله شده؛ به اینکه بعد از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وآله، بر ازواج و ذریه ی آن حضرت درود فرستاده شود.

ابن حجر در کتاب :«الصواعق المحرقة» در این رابطه می نویسد: روایت صلوات به دو صیغه ی (صلوات بر پیامبر و آل آنحضرت) و (صلوات بر پیامبر و ازواج و ذریه ی آنحضرت) وارد شده است؛ بنابراین منافاتی ندارد که در صحیحین آل حذف شده باشد؛[8] زیرا که در روایات دیگری ذکر آل محمد ثابت است.

ابن حجر در جمع بین این دو دسته روایات(روایات متواتر که ذکر ال محمد آمده- و روایت ابو حمید ساعدی)، بیان می دارد: از اینجا دانسته می شود که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، همه ی این افراد را در کیفیت صلوات داخل فرموده اند، منتهی برخی از روات این قسمت (درود بر آل) را حفظ نموده اند، درحالی که صلوات بر ازواج و ذریه را حفظ ننموده اند و برخی دیگر صلوات بر ازواج و ذریه را حفظ نموده و صلوات بر آل را حفظ ننموده اند.[9]

پاسخ ما به ابن حجر آن است که درود بر آل محمد صلی الله علیه وآله و قرین بودن آن در کنار نام پیامبر صلی الله علیه وآله امری متواتر بوده است؛ به گونه ای که فرض فراموشی و عدم حفظ آن از سوی راویان اخبار امری بعید می نماید؛ لذا ما معتقدیم که این اسقاط امری عمدی بوده در راستای کم رنگ نمودن جایگاه عترت بوده است.

همچنین اضافه نمودن این فقره :(صلوات بر ازواج)؛ با اینکه در روایات صحیح دیگر (که تعداد آنها زیاد است و از طریق صحابی ای همچون امام علی علیه السلام و ابن عباس و ابو سعید خدری و...نقل گردیده است)نامی از ازواج برده نشده؛ در حالی که این اصحاب شاخص ترین افراد امت بوده اند و دیگر اینکه راویانی که این اخبار را از این اصحاب نقل نموده اند؛ خود نسبت به ازواج عنایت ویژه ای داشته اند که فرض فراموشی این فقره از طرف آنان، فرضی بعید می نماید. نکته ی دیگر اینکه در صلواتی که ذکر ازواج به میان آمده گفته شده: پروردگارا بر محمد و همسران و ذریه ی آنحضرت درود فرست؛ همچنان که بر آل ابراهیم درود فرستادی ...

با نگاه به این روایات می یابیم که از خدا می خواهیم همچنان که بر ابراهیم و آل ابراهیم صلوات فرستادی بر محمد و آل محمد نیز صلوات بفرست. این امر در روایات بیانگر صلوات بر آل امری واضح و روشن است؛ زیرا مقایسه بین پیامبر و آل آنحضرت علیهم السلام با ابراهیم و آل ابراهیم علیهم السلام صورت پذیرفته(صلوات بر محمد و آل- صلوات بر ابراهیم و آل)؛ در حالی که در صلواتی که ازواج قرار گرفته اند، هیچ تناسبی بین دو فقره مشاهده نمی گردد (یک طرف پیامبر و ازواج و ذریه قرار دارند. ودر طرف دیگر ابراهیم و آل او قرار دارند).

قرآن کریم نیز به هنگام یاد از ابراهیم علیه السلام می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ »؛[10] خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد. در این آیه سخنی از همسران حضرت ابراهیم به میان نیامده است؛(در حالی که مقام و منزلت حضرت هاجر بر کسی پوشیده نیست)؛ اما مراد از آل ابراهیم همان کسانی اند که به مقام رسالت و امامت نائل گشتند:«وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين»؛[11] در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز، آل پیامبرند که با آنحضرت معیت و همراهی داشته اند؛ کسانی که به نص قرآن معصومند و تالی تلو مقام رسالت قرار گرفته اند.

سؤال ششم: علت عدم ذکر آل محمد صلی الله علیه وآله در صلوات از سوی اهل سنت چیست؟
جواب:
با توجه به نکات گفته شده صلوات مشروع صلواتی است که به همراه درود بر آل محمد صلی الله علیه وآله بوده باشد؛ اما با این حال با دو ابهام در عملکرد اهل سنت مواجه هستیم:

الف)بسیار دیده می شود که اهل سنت به هنگام صلوات، یا آنرا قرین به آل نمی کنند و به درود بر پیامبر صلی الله علیه وآله اکتفا می نمایند، و یا اینکه اگر آل را ذکر می کنند اصحاب آن حضرت را هم داخل در درود می نمایند.(البته باید توجه داشت که دیدگاه غالبی آنان این است که ازواج آنحضرت جزو آل محسوب می شوند).

ب) نکته ی دیگر اینکه اهل سنت به هنگام کتابت درود بر پیامبر اینگونه می نویسند: صلی الله علیه وسلم. یعنی حتی افرادی نیز که در گفتار آل را قرین پیامبر صلی الله علیه وآله می کنند اما در کتابت چنین عمل نمی کنند. حال علت این رویه چه می تواند باشد؟

درباره ی عدم ذکر آل به هنگام صلوات گفته شد که چنین عملی مغایر با دستور و تشریع پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد؛ اما داخل نمودن اصحاب و مشمول نمودن درود بر آنان می توان به طور قطع گفت که عملی بدعی و بدعتی آشکار می باشد. و حکم بدعت نیز مشخص است که ضلالت و گمراهی است و هر گمراهی نیز در آتش است.

حافظ معاصر اهل سنت، عبدالله بن الصدیق الغماری المغربی، در رساله ای با عنوان:«القول المقنع فی الرد علی الالبانی المبتدع»، می نویسد: «ودر اینجا خطائی که جمهور اهل سنت در آن واقع شده اند را تذکر می دهیم؛ خطائی که آنرا گروهی از گروه دیگر تبعیت نمودند؛ و بر این امر آگاهی نیافت مگر شیعه! و آن امر این است که مردم به هنگام صلوات بر پیامبر صلی الله علیه وآله اصحاب را با آنحضرت ذکر می نمایند؟ در حالی که در جواب صحابه که از ایشان سوال نمودند چگونه بر شما صلوات بفرستیم آنحضرت جواب دادند: بگوئید: «اللهم صل على محمد وآل محمد». ودر روایتی دیگر آمده است:«اللهم صل على محمد وأزواجه وذريته». ودر هیچکدام از طرق حدیث نامی از اصحاب برده نشده است؛ با این که این طرق در حد تواتر نقل شده اند. بنابراین ذکر صلوات بر اصحاب در صلوات؛ زیاد نمودن امری است در آنچه شارع مقدس به ما آموخته است؛ در حالی که چنین امری جایز نمی باشد».[12]

سؤال هفتم: علت عدم نوشتار آل در صیغه ی صلوات از سوی عده ی کثیری از اهل سنت چیست؟
جواب: روش کتابتی اهل سنت به هنگام درود تنها اکتفاء به درود بر آنحضرت می باشد:صلی الله علیه و سلم. در حالی که طبق نصوص روائی باید صلی الله علیه وآله و سلم به نگارش درآید. علت عدم ذکر آل به هنگام کتابت چه خواهد بود؟

امیر یمنی، محمد بن اسماعیل صنعانی پرده از این راز برداشته است. وی در بیان علت این امر در کتاب فقهی خود:«سبل السلام شرح بلوغ المرام»، ج1،ص391 می نویسد: «...وکانهم حذفوه خطا تقیة لما کان فی الدولة الامویة من یکره ذکرهم ثم استمر علیه عمل الناس متابعة من الاخر للاول فلا وجه له»؛ گویا حذف آل(محمد) در صلوات بخاطر تقیه(وترس از ذکر آن) در دوران بنی امیه بوده است، زیرا در این دوران افرادی بودند که از ذکر آل محمد کراهت داشتند. سپس عمل مردم بر همین امر استقرار یافت و متاخرین از متقدمین تبعیت نمودند؛ بنابراین وجهی برای عدم ذکر آل در صلوات وجود ندارد.



[/HR] [1] . صحیح البخاری، کتاب الدعوات، باب 31، ح6230.

[2] . الدرالمنثور، السیوطی، ج5،ص218.

[3] . صحیح البخاری، کتاب الدعوات، باب 23.

[4] . الاحزاب/33.

[5] . عبارت ابن حجر بدین صورت است: هذا دليل ظاهر على أن الأمر بالصلاة على أهل بيته وبقية آله مراد منه هذه الآية وإلا لم يسألوا عن الصلاة على أهل بيته وآله عقب نزولها ولم يجابوا بما ذكر فلما أجيبوا به دل على أن الصلاة عليهم من جملة المأمور به وأنه صلى الله عليه وآله أقامهم في ذلك مقام نفسه لأن القصد من الصلاة عليه مزيد تعظيمه ومنه تعظيمهم ومن ثم لما دخل من مر في الكساء قال : اللهم إنهم مني وأنا منهم فاجعل صلاتك ورحمتك ومغفرتك ورضوانك علي وعليهم.

[6] . ابن حجر معتقد است که در صلوات بر پیامبر آل و ازواج و ذریه نیز داخلند؛ لذا ازواج اهل پیامبر صلی الله علیه وآله محسوب می شوند، اما (آل) او محسوب نمی شوند.

[7] . الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة، احمد بن حجر الهیتمی المکی، ص146، مکتبة القاهرة.

[8] . مراد تنها نقل ابوحمید ساعدی است.

[9] . همان.

[10] . آل عمران/33.

[11] . البقرة/124:«(به خاطر آوريد) هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شايسته اين مقامند)».

[12] . القول المقنع فی الرد علی الالبانی المبتدع، عبدالله الصدیق الغماری، ص6:«و ننبه هنا على خطأ وقع من جماهير المسلمين ، قلد فيه بعضهم بعضا ولم يتفطن له إلاالشيعة . ذلك أن الناس حين يصلون على النبي صلى الله عليه وآله وسلم يذكرون معه أصحابه ، مع أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم حين سأله الصحابة فقالوا : كيف نصلي عليك ؟ أجابهم بقوله : " قولوا اللهم صل على محمد وآل محمد " وفي رواية " اللهم صل على محمد وأزواجه وذريته " ولم يأت في شيء من طرق الحديث ذكر أصحابه ، مع كثرة الطرق وبلوغها حد التواتر ، فذكر الصحابة في الصلاة على النبي صلى الله عليه وآله وسلم ،زيادة على ما علمه الشارع ، واستدرك عليه ، وهو لا يجوز . وأيضا فان الصلاة حق للنبي صلى الله عليه وآله وسلم و لآله ، لا دخل للصحابة فيها ، لكن يترضى عنهم».

موضوع قفل شده است