جمع بندی آیا دین یک امر موروثی است؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا دین یک امر موروثی است؟

به نظر شما انتخاب دین یک امر موروثی است.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

My God;598958 نوشت:
به نظر شما انتخاب دین یک امر موروثی است.

با سلام
عرض ادب و احترام
اگر منظورتان از موروثی بودن این است که بچه ها دین خودشان را از پدرو مادرشان فرامی گیرند
یعنی فرزندان در هر دینی به این علت که والدینشان در ان دین بودهند همان دین را برمی گزینند

چون از بچکی ان معارف را یاد گرفته اند و بدان پایبند هستند ؟؟
بله این مطلب درست است ولی اسم ان را نمی شود گذاشت موروثی بودن دین

به عبارتی دین از پدر به انسان ارث نمی رسد که نام ان را موروثی بودن دین بگذاریم
ولی چون فرزندان به تبع پدر و مادر ان دین را از بچگی یاد می گیرند نام ان را می گذارند موروثی بودن دین
در صورتی که این چنین نیست

دین مجموعه قوانینی است که از طرف خداوند بر پیامبر نازل می شود و پدرو مادر هیچ دخل و تصرفی نمی توانند در ان انجام دهند اصلا دین ارث پدری پدرانمان نیست که به ما ارث برسید

شما خودتان فرمودید انتخاب دین ؟؟؟ دقت نمایید
خب اگر ارث پدری بود که انسان قدرت انتخاب نداشت

در صورتی که انسان با تکیه بر قدرت انتخاب خود و با توسل به قوه عاقله می تواند هر دینی را خواست انتخاب نماید و والدین نقش معلمی را دارند که معارف دین را به انسان اموزش می دهند و تمام

ادامه دارد....

[=arial] این فرد در دین مسیح باشد یا یهود یا مسلمان و یا زرتشت و یا بت پرست و یا گاو پرست و............
این خود انسان است که پس از رسیدن به سن بلوغ به تکیه بر قدرت اختیار خود هر دینی را که بخواهد ان را انتخاب می کند

انسان می تواند پس از بزرک شدن و رسیدن به سنی که خود بتواند تعقل بکند و خوب و بد را از هم تشخیص بدهد می تواند به هر دینی که بخواهد در اید

و جبری هم در ان نیست در همین عصر زیاد داریم انسانهایی که به دین پدر ومادر خود در نیامده و دین و ایین جدیدی برگزیدند

اسلام هم این چنین است به پدر و مادر می فرماید تا سن بلوغ به بچه هایتان معارف دینی را یاد بدهید ولی خداوند تکلیفی از انها نمی خواهد و اکر احکام دین را به جای نیاوردند گناهی انجام نداده اند

و پس از سن بلوغ است که می توانند دین خود را انتخاب نمایند و بدان عمل نمایند

خداوند در قران به همین مطلب اشاره می فرماید: لااکراه فی الدین (1)
هیچ اکراهی در دین نیست

یعنی هر انسانی می تواند هر دینی را که دوست دارد برگزیند و خداوند هم از انسان تا زمانی که قدرت انتخاب ندارد تکلیفی هم نخواسته است
و پس از رسیدن به سن بلوغ از ایشان تکلیف می خواهد .

پی نوشت:
1-بقره-256

محراب;600949 نوشت:
اسلام هم این چنین است به پدر و مادر می فرماید تا سن بلوغ به بچه هایتان معارف دینی را یاد بدهید ولی خداوند تکلیفی از انها نمی خواهد و اکر احکام دین را به جای نیاوردند گناهی انجام نداده اند

و پس از سن بلوغ است که می توانند دین خود را انتخاب نمایند و بدان عمل نمایند


من صحبت های شما رو قبول دارم ولی با توجه به حرفای جوون های دور و برم وکرسی های ازاد اندیشی که برگزار میشن احساس میکنم بعضی ها از دین راضی نیستن ولی جرئت گفتن یا تغییر دادنش رو ندارن.

[=arial]

My God;601041 نوشت:
من صحبت های شما رو قبول دارم ولی با توجه به حرفای جوون های دور و برم وکرسی های ازاد اندیشی که برگزار میشن احساس میکنم بعضی ها از دین راضی نیستن ولی جرئت گفتن یا تغییر دادنش رو ندارن.

با سلام
عرض ادب و احترام

چون بنده بی ارتباط با این فضا ها نیستم
این نکته را خدمتتان عرض می نمایم
اکر واقعا کرسی های ازاد اندیشی با حضور افراد متخصص و عالم به مبانی دینی برگزار می شود و دانشجویان به نقد و بررسی می پردازند
حتما این متخصص توضیتی خواهند داد که عوض کردن دین در چه شرایطی است و چگونه است
ولی اگر این جلسات بدون افراد عالم و اساتید مجرب برگزار شود ضررش از خیرش بیشتر است

و اما در مورد راضی بودن یا نبودن جوانان از دین را در دو مورد خدمتتان توضیح می دهم:
باز اکر مطلبی بود بفرمایید

اولا برخی از جوانان مولفه های دینی و اصل دین را با دیندارن خلط می کنند به عبارتی احساس می کنند دین یعنی انچه که دیندارن بدان عمل می کنند و وقتی اشتباهی از دینداران می بینند به دین هجمه می برند و دیندار را تخطئه می کنند

غافل از این که دین مجموعه قوانین نازله از طرف خداست ولی دیندارن انسانهایی هستند که معصوم نیستند و احتمال اشتباه و خطا درایشان است

انسانها تا جایی که می توانند بدین عمل می کنند و احتمال دارد اشتباه هم بکنند
و وقتی که اشتباه می کنند واشتباهی ازایشان سر می زند نباید ان را به پای مکتب ایشان گذاشت

به عبارتی ما باید ذهن تحلیل داشته باشیم نه ذهن تعمیم
تعمیم یعنی عمومیت دادن یعنی وقتی فعلی از فردی دیدیم ان را به افراد هم مثل ان عمومیت دهیم این یعنی تعمیم

به این مثال دقت نمایید
اکر ما در خیابان دیدیم پلیسی خطایی انجام داد نباید ان را به تمام پلیس های جامعه عمومیت دهیم و بکوییم همه پلیس ها خطا کارند
بلکه باید تحلیل بکنیم و بکوییم این پلیس در این شرایط و اینجا این خطا را انجام داد و همه پلیس ها این گونه نیستند.

اگر با دین خطای پلیس ان خطا را به همه پلیس ها تعمیم دهیم یعنی که ذهن تعمیم داریم ولی اکر نه این مساله را تحلیل بکنیم و بکوییم این پلیس این اشتباه را کرد یعنی که ذهن تحلیل داریم
اگر افراد جامعه ذهن تحلیل داشته باشند و بتوانند مسایل را تحلیل نمایند برخی از این مشکلات حل خواهد شد و خطایی برخی از انسانها در جامعه را به همه دیندارن و البته دین نسبت نخواهند داد.

پس نباید مساله دین ودنیدارن باهم درامیخت و یه کاسه کرد بلکه باید از مسایل را از هم جدا کرد و مورد تحلیل قرار داد.

ادامه دارددددد

[=arial]
و اما مساله دوم:

برخی هم به علت نا اشنایی به مولفه های دینی دین را ناکارامد تلقی کرده و از ان ناراضی اند
جوانان این عصر ما علم کافی نسبت به مبانی معرفتی دین ندارند

زیرا به دنبال علم دینی نیستند بلکه به صورت پراکنده و در اینترنت و روزنامه و تلویزیون و .......برخی از مولفه های دینی را شنیده و یا خوانده اند و چون علم کافی نسبت به همه جوانب ان ندارند نمی توانند درست تحلیل بکنند

مثالی می زنم:
حتما پازل دیده اید
یک تصویر زیبا که به ابعاد متفاوت ومختلف بریده شده است و افراد ان قطعات را در کنار هم و البته جای خود قرار می دهند تا به شکل واقعی برسند این قطعات اکر درست و به جا کنار هم قرار داده نشود تصویر به دست امده اشتباه، نادرست و خنده دار خواهد شد

مجموعه مولفه های دین مانند قطعات پازل است که باید کنارهم چیده شود
اکر مولفه های دینی درست در کنار هم چیده نشود و یا به زور برخی مولفه های را در کنار برخی دیکر معنا بکنیم و یااشتباه معنا بکنیم تصویر بدست امد ازدین تصویری خواهد بود اشتاه، نامفهوم و نادرست و خنده دار و....

در نتیجه :
کسانی که از این تصویر انتظار تصویر زیبایی داشتند از ان ناراضی خواهند بود و صد البته کسانی که دین را زیبا می دانند و از ان تا به حال زیبایی شنیده اند با شنیدن این نوع دین ناراحت می شوند و ناراضی

دین اسلام از مجموعه قوانین تشکیل شده است که باید درکنار هم معنا شوند و اگر این قوانین ومعارف درست در کنار هم چیده نشوند و تحلیل نشوند دینی که در ذهن جوانان درست شده است دینی خواهد بود نادرست و اشتباه و قطعا از چنین دینی ناراضی خواهند بود

برای این کار ابتدا باید نسبت به مبانی معرفت دین علم و اکاهی کامل داشته باشند
ثانیا بتوانند تحلیل درستی از ان ارائه دهند و این هم میسر نخواهد بود الا بعد از مطالعات دقیق و حساب شده

و لذاست که درمورد دین گفته می شود دین امری است تخصصی که باید از متخصص در مورد ان سوال کرد

پرسش:
به نظر شما انتخاب دین یک امر موروثی است؟

پاسخ:
اگر منظورتان از موروثی بودن این است که بچه ها دین خودشان را از پدرو مادرشان فرا می گیرند یعنی فرزندان در هر دینی به این علت که والدینشان در آن دین بوده اند همان دین را بر می گزینند چون از بچگی آن معارف را یاد گرفته اند و بدان پایبند هستند؟ بله این مطلب درست است ولی اسم آن را نمی شود گذاشت موروثی بودن دین.
به عبارتی دین از پدر به انسان ارث نمی رسد که نام آن را موروثی بودن دین بگذاریم، ولی چون فرزندان به تبع پدر و مادر آن دین را از بچگی یاد می گیرند نام آن را می گذارند موروثی بودن دین، در صورتی که این چنین نیست.

دین مجموعه قوانینی است که از طرف خداوند بر پیامبر نازل می شود و پدر و مادر هیچ دخل و تصرفی نمی توانند در آن انجام دهند اصلا دین ارث پدری پدرانمان نیست که به ما ارث برسد.

شما خودتان فرمودید انتخاب دین؟ دقت نمایید؛ خب اگر ارث پدری بود که انسان قدرت انتخاب نداشت.
در صورتی که انسان با تکیه بر قدرت انتخاب خود و با توسل به قوه عاقله می تواند هر دینی را خواست انتخاب نماید و والدین نقش معلمی را دارند که معارف دین را به انسان آموزش می دهند و تمام.

این فرد در دین مسیح باشد یا یهود یا مسلمان و یا زرتشت و یا بت پرست و یا گاو پرست و ... این خود انسان است که پس از رسیدن به سن بلوغ به تکیه بر قدرت اختیار خود هر دینی را که بخواهد ان را انتخاب می کند.
انسان می تواند پس از بزرگ شدن و رسیدن به سنی که خود بتواند تعقل بکند و خوب و بد را از هم تشخیص بدهد می تواند به هر دینی که بخواهد در آید و جبری هم در آن نیست؛ در همین عصر زیاد داریم انسان هایی که به دین پدر ومادر خود در نیامده و دین و آیین جدیدی برگزیدند.

اسلام هم این چنین است به پدر و مادر می فرماید تا سن بلوغ به بچه هایتان معارف دینی را یاد بدهید ولی خداوند تکلیفی از آن ها نمی خواهد و اگر احکام دین را به جای نیاوردند گناهی انجام نداده اند. و پس از سن بلوغ است که می توانند دین خود را انتخاب نمایند و بدان عمل نمایند.
خداوند در قران به همین مطلب اشاره می فرماید: «لااکراه فی الدین»؛ هیچ اکراهی در دین نیست.(1)

یعنی هر انسانی می تواند هر دینی را که دوست دارد برگزیند و خداوند هم از انسان تا زمانی که قدرت انتخاب ندارد تکلیفی هم نخواسته است
و پس از رسیدن به سن بلوغ از ایشان تکلیف می خواهد.

_______
(1) بقره/ 256.

موضوع قفل شده است