آیا دانشگاه تنها مسیر موفقیت است؟

تب‌های اولیه

115 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Purple"]

monji-sec;712512 نوشت:
شرمنده داداش:Khandidan!:
آخه من تو سه تا شهر کاردانششا دیدم:Khandidan!:
کمترین خلافشون خرید فروش مواد مخدره تو مدرسه:Khandidan!:
معاون دیدش! گفت چرا این کارو میکنی؟رفت مچشو گرفت ببرتش دفتر! با مشت کوبید صورت معاون! سه نفری ریختن سرش زدنش:Khandidan!:
دبیرمون میگه زنگ اول میری از مثلا 25 نفر 20 نفرشون حاضرن.....زنگ دوم میرم کلاس میشن 15:Khandidan!: زنگ سوم 10:Khandidan!: زنگای چهارم میرم خونه چون کسی نیست تو مدرسه:Khandidan!:

چه جاهایییییییییی مدرسه بوده یا مرکز باز پروری؟؟؟:khaneh:
والا ماکه 100کیلومتر با افغانیا فاصله داریم انقدرری که شما میگین افغانی ندیدیم:khandeh!:
اتفاقا به نظر من بچه های فنی و کاردانش برد میکنن که از اول تجربی یاد میگیرن و فقط چیز نمیخونن!
من راهنمایی بودم یکی از دوستام از انگلیس تازه اومده بود بهمون میگفت چرااینجا اینجوریه؟
ما هرچی میخوندیم یه ساعت عملی داشتیم یه ساعت تئوری!
ولی اینجا چی؟؟؟؟ حتی توی دانشگاه واحدهای آزمایشگاهی که اجباریه رو می پیچونن به هزارو یک دلیل چه برسه به مدارس!
اونوقت میخوان طرف وقتی فارغ التحصیل میشه چیزی بارش باشه!!![/]

Reza-D;712470 نوشت:
خواهر ببخشیدا ولی نمیتونم این جمله رو نگم! حالتون خوبه؟!!! :Gig:
دارید ارشد میگیرید
حوزه رو هم دارید تموم میکنید
نرم افزارهای مختلف رو بلدید
زبان هم که آموزش میدید

من اگر جای شما بودم ماهی 5 ملیون درآمد داشتم :Khandidan!:
ضمناً من فکر میکنم باید همین روزا منتظر باشیم که خواهرمون به عنوان یکی از کارشناسان صدا و سیما بیان توی تلویزیون
جدی میگم ، با این همه اطلاعات راه موفقیت پیش پای شما خیلی بازه


سلام
من که هیچکدوم از اینا رو ندارم
اما فکرشو که می کنم می بینم اگه داشتم هم بلدنبودم چطوری ماهی 5 میلیون دربیارم
میشه یه تاپیک بزنید آموزش کسب درآمد؟

rainygirl;712543 نوشت:

چه جاهایییییییییی مدرسه بوده یا مرکز باز پروری؟؟؟:khaneh:
والا ماکه 100کیلومتر با افغانیا فاصله داریم انقدرری که شما میگین افغانی ندیدیم:khandeh!:
اتفاقا به نظر من بچه های فنی و کاردانش برد میکنن که از اول تجربی یاد میگیرن و فقط چیز نمیخونن!
من راهنمایی بودم یکی از دوستام از انگلیس تازه اومده بود بهمون میگفت چرااینجا اینجوریه؟
ما هرچی میخوندیم یه ساعت عملی داشتیم یه ساعت تئوری!
ولی اینجا چی؟؟؟؟ حتی توی دانشگاه واحدهای آزمایشگاهی که اجباریه رو می پیچونن به هزارو یک دلیل چه برسه به مدارس!
اونوقت میخوان طرف وقتی فارغ التحصیل میشه چیزی بارش باشه!!!

http://farsnews.com/printable.php?nn=13930230000033

15 هزار کارگر افغانی تو شهر ما هست!
برین تو لینک از زبان نماینده مجلسمون بشنوین!
15 هزار:Moteajeb!:
میترسم فردا بیان ادعای استقلال کنن بندازنمون بیرون!
****
کار دانش دخترونه هم داریم راسی؟:Nishkhand: خبر ندارم.....
ولی کار دانشای پسرونه!
نمیشه گفت خوبن! چون کسی که معدلش حداقل 12 باشه نمیره کاردانش:Khandidan!:
*****
http://www.khabartehran.com/index.php/magmoe-damavand/4276-2015-06-10-13-02-16

اینم لینک بعدی امار افاغنه شهرستان آبسرد نزدیک تهران.........
واقعا اینجا شده ی معضل.....گاها راننده تاکسیامونم افغانین.........دندون پزشکای شهرمونم افغانین نمیدونم مجوز چجور میدن:Gig:
البته بنده نزدیک این شهرام!خوده همین شهرا هم نیستم اینجوریه تازه:Khandidan!:

kobram;712548 نوشت:
سلام
من که هیچکدوم از اینا رو ندارم
اما فکرشو که می کنم می بینم اگه داشتم هم بلدنبودم چطوری ماهی 5 میلیون دربیارم
میشه یه تاپیک بزنید آموزش کسب درآمد؟

بنده 12 ترم زبان خوندم! معلمم نیستم!
با چندتا مغازه کافی نت قرارداد بستم!
مقالاتشونو ترجمه میکنم کلی پول درمیارم! 70 درصد سود من میگیرم 30 اونا........
(البته مقالات تخصصی تخصصی نیست)
یکم فکر اقتصادی داشته باشین.......

rainygirl;712540 نوشت:
اگه دخترن واقعا به خواستگاراشون بگن مدرکم دیپلمه ببینن چقدر فرصت میمونه واسشون؟؟؟
اگه پسرن به دختر مورد علاقه شون بگن تحصیلات دانشگاهی ندارم ببینن فرصت دارن برای طرح بقیه حرفاشون؟؟؟
واقعا کی قبول داره بدون مدرک؟؟؟

قابل توجه خواهر گرامی
بنده دیپلم دارم و همسرم فوق دیپلم تا الان هم مثل هر زن و شوهر دیگه ای دعوامون هم شده ، ولی حتی 1 بار هم نشده اسمی از مدرک هامون بیاریم
حتی یه اشاره کوچیک!

rainygirl;712540 نوشت:
بابام همیشه میگه الان دیگه حتی واسه چوپونی م لیسانس لازمه ...
هرروز که میگذره ارزش و اعتبار مدارک کمتر میشه ...
الان دیگه دکترام داره از اعتبار میفته ...
ولی همین مدرکو نداشته باشی ببین نگاه جامعه چیه بهت؟؟؟

خودتون هم میگید روز به روز این مدرک ها دارن بی ارزش تر میشن. چرا؟
چون ارزشی که تا الان بهشون داده میشده کاذب بود

در مورد نگاه جامعه تا حدودی قبول دارم. اما خواهر یه مقداری هم خودمون بیش از حد بال و پر به موضوع دادیم
پدر محترم شما از جهاتی درست میگن. فقط هم حرف ایشون نیست ، خیلی از والدین چون دلسوز بچه ها هستن ، میخوان بهش هشدار بدن که یه وقت از قافله عقب نمونن
اما خود همین زیادی مته به خشخاش گذاشتن تصویر غلطی توی ذهن فرزندان ایجاد میکنه

تلویزیون هر روز میگه: قلم چیییییییی.... علوییییییییی..... گاااااااااج..... 29 دو تا شیش!
پدر و مادرها هم از روی نگرانی ، مدام تو گوش بچه ها میخونن که بدون مدرک هیچ کاری نمیشه کرد

قابل توجه شما و تمام دوستان
به شخصه به هیچ عنوان نمیگم که دانشگاه کلاً به هیچ دردی نمیخوره. حتی با همین وضعیت نابسامان ، باز هم می بینیم افرادی از همین دانشگاه ها ، یک مهندس کامل یا یک متخصص عالی بیرون میان و بسیار موفق هم هستن. نمونه هاش رو هم مثال زدم تو اقوام خودمون. اما حرف اینه که آیا واقعاً تا این حدی که تبلیغ میکنن ، همه چیز دانشگاهه؟! قسمت بعد عرائضم رو هم بخونید

kobram;712548 نوشت:
میشه یه تاپیک بزنید آموزش کسب درآمد؟

من که تخصص بازاریابی و این چیزا ندارم. اما با توجه به صحبت هایی که توی این تاپیک پیش اومد ، یه تاپیک میزنم با این عنوان:

راه های موفقیت ، بجز دانشگاه


اگر دوستان موافق هستن تا افتتاحش کنیم :Nishkhand:

ی چیزی بگم...
من هر دو مقطع کارشناسی و ارشدمو دانشگاه دولتی و روزانه خوندم! با بهترین رتبه های زمان خودم....
جزو استعدادها هم محسوب میشدم مثلا! واسه رتبه ی ارشدم... الکی مثلا من یکی از افتخارات ایران زمینم... :aks:
دانشگاهایی ک خوندم جزو بهترین دانشگاه های کشورن!
امـــــــــــــــــا
استادامون یکی از یکی بیسوادتر...
البته ب بیسوادی همشون شک دارم جز یکیشون!
ب نظرم بیشتر بخیل بودن و خست داشتن تو انتقال دانششون! وگرنه همشون هر روز تو تلویزیونن!!!! :Sokhan:
ولی یکیشون خیلی باحال بود بخدا....
روز اولی ک رفتیم سر کلاس ارشد نشستیم، مقاله هاشو داد گفت برین بخونین واسه جلسه ی بعد!
جلسه ی بعد شد...
ی آقا داشتیم تو کلاسمون ته سواد بوداااااااااااااااا...
گف استاد چند تا ایراد ب مقالتون وارده! الان بگم یا انتهای کلاس؟
استادمون گف بفرمایید! همین الان! :Lat:
اینم مقاله رو درآورد دیدیم اوووووووووووووفـــــــــــــــــــ کل مقاله خط خطی شده!!!
شروع کرد از خط اول ایراد گرفتن....
30مین از کلاس گذشته بود و این داشت همینجور میگفت! استادمونم قرمز شده بود!!!! :tamasha:
آخر سر استاد گف بقیشو بذارین انتهای کلاس.... :mohandes:
تا آخر ترم با این آقا لج بود! همین استاد، مدیر گروهمونم بود و بیشتر واحدامون با خودش بود...
بیچاره اون آقارو انداخت.....
ترم بعدشم همینجور...
و در آخر ایشون مشروط شدن و رفتن از دانشگاه.... :kharej:
و این درحالی بود ک خود اون آقا از نوابغ بودن و خودشون تدریس میکردن تو دانشگاه های دیگه و کلی مقاله داشتن.... و بنده ی خدا فقط اومده بود ک مدرک دانشگاهی بگیره.... رفت و عطای دانشگاه رو ب لقاش بخشید... :hey:
و اینچنین است رسم علم آموزی دانشگاه های ما..... :_loool:

baran bahari;712576 نوشت:
تا آخر ترم با این آقا لج بود! همین استاد، مدیر گروهمونم بود و بیشتر واحدامون با خودش بود...
بیچاره اون آقارو انداخت.....
ترم بعدشم همینجور...
یه جمله هست انگار روی مخم دارن راه میرن وقتی این جمله رو میشنوم!
دیدید یه نفر کار اشتباهی میکنه؟ بعد یارو کارشناس یا روانشاسه بهش میگه:

شما دیگه چرا؟ شما که تحصیل کرده هستی!!!!! :Narahat:
این جمله یه معنی کامل تر داره

معنی کامل این جمله اینه:
عزیزم شما دیگه چرا؟ شما که تحصیل کرده هستی
شما که مثل اینایی که دانشگاه نرفتن احمق و خرفت و نفهم نیستی!!!
شما که مثل دانشگاه ندیده ها بیشعور و بی فرهنگ نیستی!!!

یعنی با این جمله ، رو راست دارن به کسایی که دانشگاه نرفتن توهین میکنن!
اما واقعیت امر چیز دیگه ای هست! این هم نمونهء اساتید باشعور و بافرهنگ! که خواهرمون تعریف کردن

به نظر من شعور ، فرهنگ و فهمیده بودن ، به خود شخص برمیگرده. میخواد طرف دانشگاهی باشه ، میخواد نباشه

ادامه ی سخنانم! :khandeh!:
خدایی وقتی خواستم وارد محیط کار بشم! فک نمیکردم انقد زیرآب زنی و پارتی بازی و... باشه... :bastan:
من همیشه دوس داشتم مث ی انسان تکامل یافته و تحصیلکرده رفتار کنم! اما وقتی وقت کار شدم دیدم تنها چیزی ک خیلیا ب گوششون نرسیده تکامله و انسانیت!! :loool:
الان حتما میپرسین خب چی شد؟؟!
هیچـــــــــــــــــــی...
من حاضر نشدم وارد اون بازیا بشم و ترجیح دادم پیشرفت نکنم! چون دغل بازیای محیط کار آزارم میداد! :Nashnidan:
الانم اصلا از کاری ک کردم پشیمون نیستم! ولی پشیمونم ک درس خوندم!
توصیم ب پسرا اینه ک قبل هرچیزی دنبال ی کار خوووووووووب باشن... اگه خواستن درس بخونن وقت واسه درس هست بعدها.... :pir:
دخترا هم ک... با این اوضاع مملکت کار نکنن بهتره!
حداقل ی پسر میره سرکار، شرایط ازدواج پیدا میکنه....
البته بعضی کارای خاص حتما نیازه ک متخصصین خانوم حضور داشته باشن...
ایشالا همتون موفق باشین :pirooz:

[="Pink"]سلام و عرض ادب

ببخشید ولی آقایون حتی اگه دانشگاه هم نرن بالاخره میرن و برای خودشون یه کاری پیدا می کنند.

ولی به عنوان مثال یه دختر خانمی که پیش دانشگاهی درس میخونه و همزمان خودش رو برای کنکور آماده می کنه اگه کنکور فرضا قبول نشد یا حتی دوست نداشت بره دانشگاه چیکار میتونه

انجام بده؟

بیکار بشینه خونه؟

میتونه بره انواع هنرها رو یاد بگیره، مطالعه کنه و... ولی خانوم ها دستشون بسته س و به اندازه ی آقایون آزادی ندارند که خیلی راحت با اون چیزایی که یاد گرفتن وارده یه کاری بشن.

خانمی که بخواد مثلا کارهای فرهنگی انجام بده باید از کجا شروع کنه؟ اصلا میشه؟[/]

دختر با وقار;712631 نوشت:
سلام

سلام
عرض شد که بحث سر این نیست که دانشگاه نرن. حتی بحث مستقیماً به جنسیت هم ارتباط نداره (البته غیر مستقیم ارتباط داره)

استاد "حامی" حرف خیلی خوبی زدن. گفتن باید ابتدا استعداد و خواستهء خودمون رو بسنجیم بعد انتخاب کنیم
اگر خواست و استعداد ما با دانشگاه رفتن شکوفا میشه ، بسم الله ، خیلی هم عالیه

اما اگر خواست و استعداد ما مسیر دیگه ای نیاز داشت ، یا اینکه برای دانشگاه شعی کردیم و به هر دلیلی نشد ، باید اینقدر توانایی داشته باشیم که راه جایگزین پیدا کنیم
گفتم که یه تاپیک قراره بزنم. خدا بخواد اونجا میخوایم در مورد همین راه ها بحث کنیم

[="Purple"]

Reza-D;712560 نوشت:
قابل توجه خواهر گرامی
بنده دیپلم دارم و همسرم فوق دیپلم تا الان هم مثل هر زن و شوهر دیگه ای دعوامون هم شده ، ولی حتی 1 بار هم نشده اسمی از مدرک هامون بیاریم
حتی یه اشاره کوچیک!
:Nishkhand:

ببخشیدا من اصلا منظورم بعد ازدواج نبود که...
اگه دقت کنید قبل ازدواج بود ....
مراسم خواستگاری رو عرض کردم!!
گفتم طرف بره خواستگاری اصلا یکی از دلایل رد کردنش همینه! (نمونه ش خواهر خودم بفهمه دیپلمه نمیزاره حرف بزنه طرف )
از اونور دختره م یکی از بالاخره محاسن ش تحصیلات دانشگاهی حساب میاد و واقعا الان دیگه زمونه ای نیس که یه دکتر یا یه فوق یاحتی یه دیپلم به یه دختر مثلا دیپلم فک کنه مگـــــــــــــه اینکه دختر هنوز درحال تحصیل باشه (پیش و دبیرستان)!
اتفاقا یه خانمی تو همین سایت فعالیت میکنن کار واسطه گری ازدواج رو انجام میدن پیشنهاد میکنم از ایشون بپرسین یکی از شرایط اصلی دوطرف چیه؟؟؟؟؟ایا مدارک پایین ترو قبول دارن؟؟؟؟؟ اگه نگفتن داشتن حدااقل لیسانس و به کمترش فکرم نمیکنن (نگفتن اسممو عوض میکنم:Cheshmak: هرچند به دلیل تشابه اسمی تاچند روز دیگه که جناب مدیرفنی برگردن خودش عوض میشه:khandeh!:)

بعدشم شما چه زمانی ازدواج کردین؟؟؟
اصلا اختلاف سطح تحصیلی ای باهمسرتون ندارین که بخواین تو دعوا منت بزارین یا به رخ بکشین (نه شما نه ایشون)
بعدشم نمیدونم شما چند سالتونه ولی لابد زمان شما شرایط عالی بوده که با دیپلم تونستین کارمند بشین
الان پسرعموی من با دکترا کار یه لیسانسو انجام میده
پسرعمه م با مدرک مهندسی رفته مغازه زده
داداشم تو کلینیک کار یه دیپلمو انجام میده (البته همشون شرایط مالی شون متوسطه وچون چند شغله ن بدنیس)
ولیییییی وقتی بامدرک م به زور میتونی جا بازکنی میخوای بدون مدرک تحویلت بگیرن؟؟؟؟
شما الان یه دیقه از اونجا بیاین بیرون... مث همه جوونا بگردین دنبال کار .... لااقل شرایط استخدام که دستتون بیاد...
هفته پیش تیتر صرفا جهت اطلاع 20:30 این بود " استخدام لیسانس واسه رفتگری در شهرداری فلان شهر"
یعنی الان واسه رفتگری م لیسانس لازمه!!!!!!!!!!!!!
حالا شما بیاین تاپیک بزنین راههای موفقیت غیر دانشگاه!!!!!
راهی نیست جز واسه اونایی که سرمایه دارن یا ایده های نوین!
بقیه باید جا پای بقیه بزارن به امید فرداهای روشن!!!!![/]

rainygirl;712540 نوشت:
سلام ....
همه این حرفا درست ....
اصلا دانشگاهها و مدارکش همه الان الکی یه ...
حتی دولتی ش...
باچشم خودم دیدم نمره الکی میدن بعد یه ترم که گذشته و طرف افتاده ....
ولییییییییییی تا وقتی نگاه جامعه این باشه چیکار میشه کرد؟
تا وقتی بری تو جامعه و بدون مدرک نتونی خودتو ثابت کنی مجبوری این راهو بری هرچند هدر بره جوونیتو زندگیت....
اونایی که میگن همه چیز مدرک دانشگاهی نیس
اگه دخترن واقعا به خواستگاراشون بگن مدرکم دیپلمه ببینن چقدر فرصت میمونه واسشون؟؟؟
اگه پسرن به دختر مورد علاقه شون بگن تحصیلات دانشگاهی ندارم ببینن فرصت دارن برای طرح بقیه حرفاشون؟؟؟
واقعا کی قبول داره بدون مدرک؟؟؟
بابام همیشه میگه الان دیگه حتی واسه چوپونی م لیسانس لازمه ...
هرروز که میگذره ارزش و اعتبار مدارک کمتر میشه ...
الان دیگه دکترام داره از اعتبار میفته ...
ولی همین مدرکو نداشته باشی ببین نگاه جامعه چیه بهت؟؟؟

ما نباید توی زندگی به سمت وزش باد حرکت کنیم یعنی باد از هر طرف وزید ما هم از اون طرف حرکت کنیم. شاید فردایی اومد و مسیر باد عوض شد اون وقت چه تصمیمی می خواهیم بگیریم؟ درحالی که ما به جای اینکه استعدادهای ذاتی خودمون رو شکوفا کنیم با مسیر باد حرکت کردیم و...

rainygirl;712680 نوشت:
ببخشیدا من اصلا منظورم بعد ازدواج نبود که...
اگه دقت کنید قبل ازدواج بود ....
مراسم خواستگاری رو عرض کردم!!
من هم قبل از ازدواج رو گفتم. وقتی رفتم خواستگاری من دیپلم داشتم و همسرم فوق دیپلم

rainygirl;712680 نوشت:
بعدشم شما چه زمانی ازدواج کردین؟؟؟

70 سال پیش!!! :Khandidan!:
پیرمردوم کردید رفت دیگه! :Nishkhand:
حدود 4 سال پیش ازدواج کردم

rainygirl;712680 نوشت:
بعدشم نمیدونم شما چند سالتونه ولی لابد زمان شما شرایط عالی بوده که با دیپلم تونستین کارمند بشین
الان پسرعموی من با دکترا کار یه لیسانسو انجام میده
پسرعمه م با مدرک مهندسی رفته مغازه زده
داداشم تو کلینیک کار یه دیپلمو انجام میده (البته همشون شرایط مالی شون متوسطه وچون چند شغله ن بدنیس)
ولیییییی وقتی بامدرک م به زور میتونی جا بازکنی میخوای بدون مدرک تحویلت بگیرن؟؟؟؟
شما الان یه دیقه از اونجا بیاین بیرون... مث همه جوونا بگردین دنبال کار .... لااقل شرایط استخدام که دستتون بیاد...
هفته پیش تیتر صرفا جهت اطلاع 20:30 این بود " استخدام لیسانس واسه رفتگری در شهرداری فلان شهر"
یعنی الان واسه رفتگری م لیسانس لازمه!!!!!!!!!!!!!
حالا شما بیاین تاپیک بزنین راههای موفقیت غیر دانشگاه!!!!!
راهی نیست جز واسه اونایی که سرمایه دارن یا ایده های نوین!
بقیه باید جا پای بقیه بزارن به امید فرداهای روشن!!!!!

خب قصد ما هم از برقراری این تاپیک همین بود که بگیم چرا باید برای رفتگری هم لیسانس بخوان؟!
اصلاً انتقاد اصلی ما به همین بود که چرا توی کشور ما باید تا این حد افراطی به مدرک بها داده بشه؟

یه چیزی خواهر ، اینطوری که داره پیش میره ، تا چند وقت دیگه برا رفتگری دکترا میخوان
من موندم اون موقع جوون ها میخوان برای مهندس شدن چه مدرکی بگیرن؟! :Gig:

rainygirl;712680 نوشت:
ایا مدارک پایین ترو قبول دارن؟؟؟؟؟ اگه نگفتن داشتن حدااقل لیسانس و به کمترش فکرم نمیکنن
چرا؟ دلیلشون چیه؟

سلام ...

به نظره من مهمترین کاری که یه جوون 16 تا 17 ساله میتونه انجام بده تحصیل علم و درس خوندن هست و موفقیتش در درون همین مسیر هست .
اما مشگلی که اکثر دانشجویان دارن این هستش که مطابق با واقعیت ها انتخاب رشته نمیکنند و انتظار این رو دارند که موفق بشن .

مثلا رشته شیمی ... یا رشته ریاضی کاربردی .... یا رشته ....
طرف برنمیداره یه روزنامه بخونه ببینه که بابته اون رشته چه کاری رو میتونه انجام بده ... بعدش سرش رو میندازه پائین و میره در درون اون رشته ...

دومین مساله هم به نظره من این هستش که دانشجو انتظار داره که همه چیز رو در درون دانشگاه بهش یاد بدن ... در حالیکه علم یعنی قدرت و دارندگان علم معمولا علم رو مخفی میکنند تا بتونن ازش پول در بیارن . مثلا یک شرکت ساخت اتومبیل با چنگ و دندون علم ساخت موتور رو مخفی میکنه تا انحصاری باشه و بتونه ازش پول در بیاره ... در حالیکه دانشجو داره با این دید میره دانشگاه که بیان این علوم رو در اختیارش قرار بدن ... در حالیکه راه بدست آوردن این علوم مسیری دیگر هست .

سومین مساله هم به نظر من این هستش که صنعت و دانشگاه با هم join نشده اند . یک کاری که در درون کشورهای بزرگ مانند آلمان و فرانسه انجام میدند این هستش که صاحبان تکنولوژی مثلا میخوان در مورد مساله ای تحقیق کنند . این مساله رو با یک استاد دانشگاه در میون میزارن و این استاد دانشگاه این تحقیق رو در درون دانشگاه و بین دانشجو ها مطرح میکنه ... در اینصورت دانشجویان در درون دانشگاه تحقیق هایی در مسیری که دوست دارند و به صنعت ربط داره انجام میدن . اگر کارشون خوب باشه آینده شغلیشون تامین میشه و در ضمن هزینه تحقیقات برای اون شرکت هم خیلی خیلی پائین میاد .

به طور کل من با این صحبت موافق هستم که مسیر موفقیت تنها مسیر دانشگاه نیست .
همچنین موافق هستم که تنها و تنها مسیر موفقیت کسب علم هست .

پس به نظره من باید اینجوری نتیجه گیری کنیم که بهترین و سریعترین مسیر موفقیت کسب علم هست . اما لزوما دانشگاه اون علمی رو که میخوایم و برامون کاربردی هست رو در اختیارمون قرار نمیده ...

پس به نظرم بهترین کار همون مسیری هست که تقریبا دارن همه میرن .

0- تحقیق کامل در مورد رشته تحصیلی که شخص میخواد ادامه بده ( آینده شغلی )
1- دانشگاه خوب قبول شدن .
2- زیاد وسواس رویه انتگرال و دترمینان و مشتق و ... نداشته باشه و ببینه اصل موضوع چی هست و درس رو یه جور پاس کنه .
3- در محیط بیرون حتما حتما دنبال کار باشه . حتی شده کارمند ساده در ارتباط با یک شغلی که در ارتباط با رشته اش هست .
4- طبقه بندی کردن علومی که به دست میاره .

م.ح.;712682 نوشت:
امیدوارم که این تایپک رو به دل نگیرید چون منظورم شما نیستید بلکه یه قاعده کلیه:
.

نه به دل نمیگیرم ....
من که گفتم اگه بخوادم این اتفاق بیفته و همه سمت دانشگاه نرن لااقل قبلش باید فضای جامعه و نگاهش تغییر کنه وگرنه یکی موفق م باشه میگن اره رئیس فلان جاست بعد فکر میکنی باچی؟؟؟ دیپلم!!! و بعدش کلی فحش به دولت و...
حالا فکر نمیکنن طرف قابلیتشو داشته شاید! طرف زحمت کشیده! کلی جون کنده به اونجا رسیده! فکر میکنن حق اونا خورده شده باید این تفکرو عوض کرد بعد گفت حالا همه نرین سمت دانشگاه حالا کسایی که می تونن، حالا فقط رشته های کاربردی!

Reza-D;712685 نوشت:
من هم قبل از ازدواج رو گفتم. وقتی رفتم خواستگاری من دیپلم داشتم و همسرم فوق دیپلم


70 سال پیش!!! :Khandidan!:
پیرمردوم کردید رفت دیگه! :Nishkhand:
حدود 4 سال پیش ازدواج کردم


خب قصد ما هم از برقراری این تاپیک همین بود که بگیم چرا باید برای رفتگری هم لیسانس بخوان؟!
اصلاً انتقاد اصلی ما به همین بود که چرا توی کشور ما باید تا این حد افراطی به مدرک بها داده بشه؟

یه چیزی خواهر ، اینطوری که داره پیش میره ، تا چند وقت دیگه برا رفتگری دکترا میخوان
من موندم اون موقع جوون ها میخوان برای مهندس شدن چه مدرکی بگیرن؟! :Gig:

چرا؟ دلیلشون چیه؟


به خدا قصدم توهین نیست ...
منم خیلیا رو میشناسم تحصیلات دانشگاهی ندارن ولی اندازه یه کتابخونه کتاب خوندن ...
یا انقدر فهم و شعورشون و...... بالاست وقتی برخورد میکنی فکر میکنی این حتما دکترا رو داره

و اصلا واسه انسانیت مدرک نمیدن!
که اگه میدادن حتما و 100٪ به کسایی تعلق میگرفت که بقیه کمتر فکرشو میکردن و نه به مدرک خیلیا....

در مورد سن:Nishkhand: اخه چه جوری؟4سال پیش با دیپلم رفتین کارمند شدین؟ باورم نمیشه:Gig:
در مورد ازدواجم بهتون برنخوره توروخدا، ولی شما دریه سطح بودین خانم نمی تونسته بهونه ای بگیره! اگه شما میرفتین خواستگاری خانمی با لیسانس و فوق و بالاتر و جواب مثبت میداد اونوقت قانع میشدم!!!

اینکه گفتین چندسال دیگه واسه کار پیش پاافتاده م دکترا بخوان ....نمیدونم والا واقعا به کجا چنین شتابان؟؟؟

دلیل اینکه مدرک پایین رو قبول ندارن! از نظر پسرا رو نمیدونم ...
ولی از نظر دخترا اولا که به خاطر هم کفوی بعدشم به خاطر اینکه اینجوری جاافتاده که هرچی تحصیلات بیشتر فهمیم تر! سوما واسه چشم و هم چشمی!چهرما به خاطر حرف مردم پنجما ..... کلی دلیل داره ولییییییییییییی یکی از اساسی ترین چیزاش وقتی پسرا یکی از شرطاای اصلی شون فوق و دکترا باشه هس، چرا دخترا نباشه؟؟؟؟ اصلا این مدرک بیشتر به درد دخترا میخوره یا پسرا؟؟؟ کدومشون باید بره سرکار؟؟؟دختر وظیفه ای نداره پس مدرک لیسانسم کافیه ولی پسر برای جور شدن موقعیت کاری بهتر و حقوق بهتر هرچی مدرک بالاتر بهتر (دارم کلا نظر جامعه رو میگم نه خودمو)

مارینر;712714 نوشت:
به نظره من مهمترین کاری که یه جوون 16 تا 17 ساله میتونه انجام بده تحصیل علم و درس خوندن هست و موفقیتش در درون همین مسیر هست .
اما مشگلی که اکثر دانشجویان دارن این هستش که مطابق با واقعیت ها انتخاب رشته نمیکنند و انتظار این رو دارند که موفق بشن

فرمایش شما متین. ولی دقت دارید که انتخاب رشته همش هم دل بخواهی نیست
ظرفیت رشته ها ، نزدیک بودن دانشگاه به شهر خودمون ، اینکه چه رطبه ای میاری و مجاز به چه انتخاب هایی میشی ، نوع دانشگاه ، وجود یا عدم وجود خوابگاه و......

تمام اینها عواملی هستن که جوان ها رو مجبور میکنه گاهی بر خلاف میلشون انتخاب رشته کنن. به قولی به این نتیجه میرسن که: کاچی به ز هیچی!
ولی باز هم در مواردی مشکل همونی هست که شما فرمودید


مارینر;712714 نوشت:
دومین مساله هم به نظره من این هستش که دانشجو انتظار داره که همه چیز رو در درون دانشگاه بهش یاد بدن ... در حالیکه علم یعنی قدرت و دارندگان علم معمولا علم رو مخفی میکنند تا بتونن ازش پول در بیارن . مثلا یک شرکت ساخت اتومبیل با چنگ و دندون علم ساخت موتور رو مخفی میکنه تا انحصاری باشه و بتونه ازش پول در بیاره ... در حالیکه دانشجو داره با این دید میره دانشگاه که بیان این علوم رو در اختیارش قرار بدن ... در حالیکه راه بدست آوردن این علوم مسیری دیگر هست
کاملاً مخالفم به چند دلیل

1 - اساس کشور ما اسلامه و ما در اسلام چنین چیزی نداریم! بلکه برعکس اعتقاد ما اینه که زکات علم نشر اون هست

2 - دانشجوی ما نمیره از رئیس فلان شرکت علم یاد بگیره که بگیم طرف دلش نمیخواد یاد بده!
دانشجو میره سر کلاسِ یک استاد میشینه. اون استاد شغلش و وظیفه ش اینه که این علوم رو به دانشجو منتقل کنه و برای همین حقوق میگیره
لذا نمیتونه بگه این علم مال خودمه و دلم نمیخواد به کسی یاد بدم! اگر نمیخواد یاد بده ، چرا اومده استاد دانشگاه شده؟ میرفت یه شغل دیگه انتخاب میکرد

3 - من هم اعتقاد دارم قرار نیست همه چیز رو توی دانشگاه یاد بگیریم. اما مشکل اینجاست که حتی همون مقداری که باید یاد بگیریم رو هم یاد نمیدن!
شما میفرمایید قرار نیست 100 در 100 علم رو در دانشگاه یاد بگیریم. درست. اما قرار هم نیست روی هم 20 - 30 درصد یاد بگیریم

مارینر;712714 نوشت:
سومین مساله هم به نظر من این هستش که صنعت و دانشگاه با هم join نشده اند . یک کاری که در درون کشورهای بزرگ مانند آلمان و فرانسه انجام میدند این هستش که صاحبان تکنولوژی مثلا میخوان در مورد مساله ای تحقیق کنند . این مساله رو با یک استاد دانشگاه در میون میزارن و این استاد دانشگاه این تحقیق رو در درون دانشگاه و بین دانشجو ها مطرح میکنه ... در اینصورت دانشجویان در درون دانشگاه تحقیق هایی در مسیری که دوست دارند و به صنعت ربط داره انجام میدن . اگر کارشون خوب باشه آینده شغلیشون تامین میشه و در ضمن هزینه تحقیقات برای اون شرکت هم خیلی خیلی پائین میاد
احسنت به شما. با این بخش کاملاً موافقم
ولی متوجه شدید که این قسمت از فرمایش شما ، بخش قبل صحبتتون رو رد میکنه؟ چطور میشه شرکت ها نخوان علمشون رو در اختیار کسی قرار بدن ، اما اصلی ترین تحقیقات مربوط به شرکتشون رو به همون افراد واگذار کنن!

ببینید خواهر اینکه شرکت ها علم رو در اختیار قرار نمیدن ، جایی هست که با هم رقابت دارن
یعنی یک شرکت علمش رو در اختیار شرکت دیگه قرار نمیده ، نه اینکه در اختیار دانشجویان قرار نده
(روی همین هم حرف دارم که توی پست بعدی عرض میکنم)

مارینر;712714 نوشت:
پس به نظرم بهترین کار همون مسیری هست که تقریبا دارن همه میرن .

0- تحقیق کامل در مورد رشته تحصیلی که شخص میخواد ادامه بده ( آینده شغلی )
1- دانشگاه خوب قبول شدن .
2- زیاد وسواس رویه انتگرال و دترمینان و مشتق و ... نداشته باشه و ببینه اصل موضوع چی هست و درس رو یه جور پاس کنه .
3- در محیط بیرون حتما حتما دنبال کار باشه . حتی شده کارمند ساده در ارتباط با یک شغلی که در ارتباط با رشته اش هست .
4- طبقه بندی کردن علومی که به دست میاره

بهترین کار از نظر صحیح بودن یا بهترین کار از نظر همراه شدن با موج جامعه؟
عجیبه که این همه که از نظر شما دارن راه درست رو میرن ، بینشون این همه بیکار یا دارای شغل نامربوط وجود داره!
اگر خودم نمیخوندم ، قبول نمیکردم که این بخش از صحبت هم مال همون کسی باشه که نکات قبلی رو گفته

مارینر;712714 نوشت:
علم یعنی قدرت و دارندگان علم معمولا علم رو مخفی میکنند تا بتونن ازش پول در بیارن

نشر علم و موفقیت سونی:
قدیم که پیشرفت لوازم صوتی و تصویری به اندازهء الان نبود ، معدود شرکت هایی بودن که میتونستن لوازم خانگی (صوتی تصویری) در حد بسیار بالا تولید کنن
اون موقع قوی ترین شرکت در این زمینه شرکت سونی ژاپن بود. این شرکت در تولید لوازم صوتی به حدی جلوتر از دیگران بود که تقریباً این صنعت برای "سونی" انحصاری شده بود. البته نه انحصار به معنای عدم اجازه به دیگران ، بلکه دیگر شرکت ها اصلاً تکنولوژی و توان رقابت رو با "سونی" نداشتن

اما یک روز مدیرعامل سونی ، معاونین خودش رو جمع کرد و گفت:
از مدیران سایر شرکت ها دعوت کنید تا جاسه ای داشته باشیم و تکنولوژی خودمون رو در اختیار اونها بذاریم!!!!

همه تعجب کردن و گفتن:
چرا باید چنین کاری کنیم وقتی داریم همهء اونها رو شکست میدیم؟

ایشون پاسخ دادن:
اول اینکه وقتی شرکت های دیگه تضعیف بشن ، یعنی ژاپن تضعیف شده! و پیشرفت کشور اهمیت بسیار بیشتری داره تا صرفاً پیشرفت شرکت ما
دوم اینکه اگر شرکت های دیگه نتونن با ما رقابت کنن ، ما خیال میکنیم که خیلی پیشرفته هستیم و به همین دلیل از جایی که هستیم جلوتر نمیریم. اما اگر شرکت های دیگه بتونن با ما رقابت کنن ، اون وقت ما هم مجبوریم تلاش کنیم تا از اونها جلو بزنیم ، و این یعنی موفقیت

خودتون الان ببینید "سونی" کجای جهان ایستاده

مارینر;712714 نوشت:
مثلا یک شرکت ساخت اتومبیل با چنگ و دندون علم ساخت موتور رو مخفی میکنه تا انحصاری باشه و بتونه ازش پول در بیاره

عدم نشر علم و شکست سونی:
اما بر خلاف اون مدیر عامل ، شرکت سونی در مواردی کاملاً برعکس موضوع قبل عمل کرد ، یعنی سعی کرد تکنولوژی رو انحصاری کنه. خب ببینیم نتیجه ش چی شد

مورد اول:
شرکت سونی تکنولوژی بتامکس رو معرفی کرد. این تکنولوژی همون فیلم های ویدیویی قدیمی هستن که کوچک بودن (نه VHS). اما این تکنولوژی رو در اختیار شرکت های دیگه قرار نداد و اون رو انحصاری کرد. تا مدت ها سونی یکه تاز بازار بود. تا اینکه شرکت JVC ، تکنولوژی رقیب رو معرفی کرد یعنی VHS
اما برخلاف سونی ، جی.وی.سی بلافاصله اقدام به دادن لایسنس تولید محصول خودش به سایر شرکت ها کرد ، البته تمام شرکت ها به غیر از "سونی" :ok:

چیزی نگذشت که بازار دنیا رو تکنولوژی VHS فراگرفت ، جوری که تمام دستگاه های پخش ویدیو برای این تکنولوژی ساخته شدن و نوارهای اون هم بازار رو پر کرده بود. برای همین تکنولوژی بتامکس کاملاً بلااستفاده شد و سونی رو با یک شکست تجاری بزرگ مواجه کرد. نکتهء جالب اینکه از نظر کیفیت تصویر ، بتامکس بالاتر از VHS بود ، اما چون انحصاری بود از بین رفت

مورد دوم:
بعد از مدت ها دوباره همون اتفاق برای سونی پیش اومد. یعنی سونی تکنولوژی خاص خودش رو در حافظه های همراه (معروف به رَم) ارائه کرد که در مقابل میکرو اس.دی قرار داشت. سونی گوشی های خودش رو فقط به درگاه مربوط به حافظهء خودش مجهز کرد. اما بعد از مدتی تکنولوژی SD روی تمام گوشی ها کاربردی شد و دیگه مردم تمایل چندانی به خرید گوشی های سونی نشون نمیدادن. نتیجه اینکه بالاخره سونی مجبور شد تکنولوژی خودش رو کنار بذاره

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;712726 نوشت:
و اصلا واسه انسانیت مدرک نمیدن!
که اگه میدادن حتما و 100٪ به کسایی تعلق میگرفت که بقیه کمتر فکرشو میکردن و نه به مدرک خیلیا....

:Kaf: :Kaf: :Kaf: :Kaf:

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;712726 نوشت:
در مورد سن اخه چه جوری؟4سال پیش با دیپلم رفتین کارمند شدین؟ باورم نمیشه
نه خواهر ، شما پرسیدید ازدواجتون کی بوده من هم عرض کردم 4 سال پیش. کِی گفتم 4 سال پیش استخدام شدم؟! :Gig:
من چندین شغل عوض کردم تا الان شدم کارمند. بعدش هم اگر دقت کرده باشید تو پست های قبلی گفته بودم که کارمند سادهء امور اداری هستم

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;712726 نوشت:
اگه شما میرفتین خواستگاری خانمی با لیسانس و فوق و بالاتر و جواب مثبت میداد اونوقت قانع میشدم!!!
خودم که اگر خانمم دکتر هم بود جواب مثبت رو ازش میگرفتم :Cheshmak:

اما خب درست میفرمایید. الان بحث هم مدرک بودن خیلی مطرحه. حق با شماست


♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;712726 نوشت:
دلیل اینکه مدرک پایین رو قبول ندارن! از نظر پسرا رو نمیدونم ...
ولی از نظر دخترا اولا که به خاطر هم کفوی بعدشم به خاطر اینکه اینجوری جاافتاده که هرچی تحصیلات بیشتر فهمیم تر! سوما واسه چشم و هم چشمی!چهرما به خاطر حرف مردم پنجما ..... کلی دلیل داره ولییییییییییییی یکی از اساسی ترین چیزاش وقتی پسرا یکی از شرطاای اصلی شون فوق و دکترا باشه هس، چرا دخترا نباشه؟؟؟؟ اصلا این مدرک بیشتر به درد دخترا میخوره یا پسرا؟؟؟ کدومشون باید بره سرکار؟؟؟دختر وظیفه ای نداره پس مدرک لیسانسم کافیه ولی پسر برای جور شدن موقعیت کاری بهتر و حقوق بهتر هرچی مدرک بالاتر بهتر (دارم کلا نظر جامعه رو میگم نه خودمو)
بله منم میخواستم نظر جامعه رو بفرمایید
خب چندتا از این دلایل درسته؟
آیا هم مدرک بودن به معنای هم کفو بودنه؟
آیا تحصیلات بیشتر لزوماً به معنای فهم بیشتره؟
آیا چشم و هم چشمی یک کار صحیح و مثبته؟
آیا حرف مردم در هر زمینه ای ارزش داره؟
آیا اینکه پسرا یه اشتباهی میکنن دلیلی میشه که دخترها هم همون اشتباه رو تکرار کنن؟
اگر فردا پسرا گفتن ما دلمون میخواد زنمون بی حجاب باشه (که الانش هم برخی میگن) ، خانمها هم باید به تلافی بگن پس شوهر ما هم باید شراب خور باشه؟!
(البته منظورم قیاس دانشگاه با شراب و بی حجابی نیست)

[="Purple"]

Reza-D;712929 نوشت:


خب چندتا از این دلایل درسته؟
آیا هم مدرک بودن به معنای هم کفو بودنه؟
آیا تحصیلات بیشتر لزوماً به معنای فهم بیشتره؟
آیا چشم و هم چشمی یک کار صحیح و مثبته؟
آیا حرف مردم در هر زمینه ای ارزش داره؟
آیا اینکه پسرا یه اشتباهی میکنن دلیلی میشه که دخترها هم همون اشتباه رو تکرار کنن؟
اگر فردا پسرا گفتن ما دلمون میخواد زنمون بی حجاب باشه (که الانش هم برخی میگن) ، خانمها هم باید به تلافی بگن پس شوهر ما هم باید شراب خور باشه؟!
(البته منظورم قیاس دانشگاه با شراب و بی حجابی نیست)

منکه نگفتم اینا درسته یا غلط!!
فقط گفتم طرز فکر خیلیا اینجوریه ....
ولی اگه بخوام نظر خودمو در مورد تک تک شون بگم
هم مدرک بودن به معنای هم کفو بودن نیست ولی یکی از تناسب ها به شمار میره و واقعا با بی ظرفیتی خیلیا نمیشه نادیده ش گرفت!!
تحصیلات بیشتر لزوما مساوی فهم بالاتر نیست ولی نمی تونیم منکر میزان درک و توانایی و مهارتها و... بیشتر افراد با تحصیلات عالی بشیم!!!!
چشم و هم چشمی اسمش م منفی یه چه برسه به عملش! ولی فکر کنید وقتی همه دهن بین شدن و افراد نه براساس توانایی و قابلیتشون براساس مدرک و پست ومقام و سرمایه و.... می سنجن چه باید کرد؟؟؟
حرف مردم شاید تو این مورد زیادم تاثیر نداشته نباشه چون بالاخره انتخاب طرف بوده و کاملا اختیاری و میتونه جلو همه وایسته و دوست داشتنش اصلا باعث بی اهمیتی به حرف مردم بشه ولی دقت کنید همین حرفا باعث ازهم پاشیدن چه زندگیهایی که نشده...
اینکه یکی یه اشتباهو میکنه مسلمه که دیگری نباید تکرار کنه ولی منظور من این نبود! وقتی یه شرطی از طرف یه قشر از جامعه گذاشته میشه و الزامیه نمیشه اون طرف نادیده بگیرن و بی اهمیت باشه! اینجوری یعنی یه طرف کامل از حقش بگذره و چشم پوشی کنه یه طرفم زیاده روی کنه و بیشتر از حقش مطالبه کنه این عدالته؟؟؟[/]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;713004 نوشت:
منکه نگفتم اینا درسته یا غلط!!
میدونم. منظور من هم شما نبودید. فقط خواستم نظر شما رو بدونم


♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;713004 نوشت:
هم مدرک بودن به معنای هم کفو بودن نیست ولی یکی از تناسب ها به شمار میره و واقعا با بی ظرفیتی خیلیا نمیشه نادیده ش گرفت!!
تحصیلات بیشتر لزوما مساوی فهم بالاتر نیست ولی نمی تونیم منکر میزان درک و توانایی و مهارتها و... بیشتر افراد با تحصیلات عالی بشیم!!!!
کاملاً درسته

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;713004 نوشت:
چشم و هم چشمی اسمش م منفی یه چه برسه به عملش! ولی فکر کنید وقتی همه دهن بین شدن و افراد نه براساس توانایی و قابلیتشون براساس مدرک و پست ومقام و سرمایه و.... می سنجن چه باید کرد؟؟؟
شاید ظاهر حرفم شعاری باشه
ولی اگر پیامبر(ص) هم میگفت: وقتی همه بت پرستن چه باید کرد؟!
امام خمینی هم میگفت: وقتی رژیم شاهنشاهیه چه باید کرد؟!
اون وقت نه اسلامی الان داشتیم و نه انقلابی

اگر بتونیم در حد این بزرگواران باشیم که چه بهتر. اگر هم در این حد نمیتونیم ، در حد خودمون که میتونیم موثر باشیم. نمیتونیم؟

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;713004 نوشت:
حرف مردم شاید تو این مورد زیادم تاثیر نداشته نباشه چون بالاخره انتخاب طرف بوده و کاملا اختیاری و میتونه جلو همه وایسته و دوست داشتنش اصلا باعث بی اهمیتی به حرف مردم بشه ولی دقت کنید همین حرفا باعث ازهم پاشیدن چه زندگیهایی که نشده...
بله همینه ، آدما باید امتحان پس بدن. زن و شوهر باید در معرض هزارتا عامل قرار بگیرن و خودشون رو نگه دارن. اگر اینطوری باشه که یه مرد هم بیاد به زنش خیانت کنه ، بعدشم اینطور توجیح کنه که: مردم بهم میگفتن زنت خیلی زشته!!!

شما هر کاری کنید ، بهترین همسر روی کرهء زمین رو هم پیدا کنید باز مردم حرف خواهند زد. مردم (عوام) کارشون حرف زدنه. ما نباید اهمیت بدیم

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;713004 نوشت:
اینکه یکی یه اشتباهو میکنه مسلمه که دیگری نباید تکرار کنه ولی منظور من این نبود! وقتی یه شرطی از طرف یه قشر از جامعه گذاشته میشه و الزامیه نمیشه اون طرف نادیده بگیرن و بی اهمیت باشه! اینجوری یعنی یه طرف کامل از حقش بگذره و چشم پوشی کنه یه طرفم زیاده روی کنه و بیشتر از حقش مطالبه کنه این عدالته؟؟؟
خیر عدالت نیست. اما راهکارش هم درست نیست. دیگه شما بهتر از من میدونید که ابتدا به پسرها آزادی زیادی داده شد. دخترها به این آزادی بیش از حد اعتراض کردن و اون رو بی عدالتی دونستن. تا اینجاش درست

اما راه حل دخترها چی بود؟ اینکه ما هم باید آزادی بیش از حد داشته باشیم!!!! یعنی خواستهء خانمها درست بود اما راه حل اونها اشتباه بود

در این مورد هم خواستهء شما به حقه ، اما به نظر من بجای اینکه خانمها هم همون مسیر اشتباه رو تکرار کنن ، میتونن جوری رفتار کنن که مردها یاد بگیرن که اشتباه خودشون رو ترک کنن. البته تنها از خانمها انتظار نمیره ، بلکه مرهای عاقل هم در این زمینه وظیفه دارن

البته ما اینجا فرض رو بر این گذاشتیم که این مشکل از جانب مردها باشه :Cheshmak:

[="Purple"]

Reza-D;713018 نوشت:
شاید ظاهر حرفم شعاری باشه
ولی اگر پیامبر(ص) هم میگفت: وقتی همه بت پرستن چه باید کرد؟!
امام خمینی هم میگفت: وقتی رژیم شاهنشاهیه چه باید کرد؟!
اون وقت نه اسلامی الان داشتیم و نه انقلابی

اگر بتونیم در حد این بزرگواران باشیم که چه بهتر. اگر هم در این حد نمیتونیم ، در حد خودمون که میتونیم موثر باشیم. نمیتونیم؟


اره واقعا شعاریه .... حرف زدن خوبه کو عمل؟؟؟؟
وقتی تو موقعیتش باشی و بتونی بر خلاف امواج شناکنی اونوقت مردی! ولی خب شاید شما تونستین که حرفشم میزنین من یکی در توان خودم نمی بینم....

Reza-D;713018 نوشت:
بله همینه ، آدما باید امتحان پس بدن. زن و شوهر باید در معرض هزارتا عامل قرار بگیرن و خودشون رو نگه دارن. اگر اینطوری باشه که یه مرد هم بیاد به زنش خیانت کنه ، بعدشم اینطور توجیح کنه که: مردم بهم میگفتن زنت خیلی زشته!!!

شما هر کاری کنید ، بهترین همسر روی کرهء زمین رو هم پیدا کنید باز مردم حرف خواهند زد. مردم (عوام) کارشون حرف زدنه. ما نباید اهمیت بدیم


درسته قبول دارم اگه بخوای به حرف مردم زندگی کنی اصلا نمیتونی زندگی کنی چون در شرایط خیلییییی عالیم باز حرف میزنن و خب ضرب المثلم داریم"در دروازه را ميشه بست، اما در دهن مردم و نميشه بست"

Reza-D;713018 نوشت:
در این مورد هم خواستهء شما به حقه ، اما به نظر من بجای اینکه خانمها هم همون مسیر اشتباه رو تکرار کنن ، میتونن جوری رفتار کنن که مردها یاد بگیرن که اشتباه خودشون رو ترک کنن.

واقعا تصورتون اینه شدنیه؟؟؟؟؟؟؟؟[/]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;713034 نوشت:
واقعا تصورتون اینه شدنیه؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه یک جانبه نگاه نکنیم بله ، شدنیه
بیاین یه لحظه از دید یه مرد به این موضوع نگاه کنیم. دقت بفرمایید:

سؤال:
آقای احمدی (مثلاً) چرا شما اینقدر به مدرک همسر آیندتون توجه میکنید؟
درسته که تحصیلات دانشگاهی با ارزشه ، اما شما دیگه همه چیز رو توی مدرک می بینید. چرا؟

آقای احمدی:
رضا جان شما دخترا رو دیدی؟ خواستگاری هرکدومشون که میری ، میگن شغلت چیه؟ مدرکت چیه؟
دخترها همش دنبال دکتر و مهندس میگردن! آخه مگه اون پسری که دانشگاه نرفته گناه کرده؟!
خب وقتی دخترها اینقدر دنبال مدرک ما هستن ، چرا ما نباید از اونها مدرک بخوایم؟

می بینید خواهر؟ هر کسی میگه دیگری مقصره!
مردها میگن زنها ، زنها میگن مردها
بچه ها میگن پدر و مادر ها ، والدین میگن بچه ها
دانشجو ها میگن سیستم ایراد داره ، دانشگاه میگه جوانان درست انتخاب نمیکنن
و...........

و کمتر کسی هم حاضره از خودش شروع کنه

Reza-D;712897 نوشت:


کاملاً مخالفم به چند دلیل

1 - اساس کشور ما اسلامه و ما در اسلام چنین چیزی نداریم! بلکه برعکس اعتقاد ما اینه که زکات علم نشر اون هست

2 - دانشجوی ما نمیره از رئیس فلان شرکت علم یاد بگیره که بگیم طرف دلش نمیخواد یاد بده!
دانشجو میره سر کلاسِ یک استاد میشینه. اون استاد شغلش و وظیفه ش اینه که این علوم رو به دانشجو منتقل کنه و برای همین حقوق میگیره
لذا نمیتونه بگه این علم مال خودمه و دلم نمیخواد به کسی یاد بدم! اگر نمیخواد یاد بده ، چرا اومده استاد دانشگاه شده؟ میرفت یه شغل دیگه انتخاب میکرد


سلام آقا رضا ...

علم دانشگاه ... علمی کاربردی نیست .... سرفصل ها رو عنوان میکنند ولی علم کاربردی چیزی هست که یک مهندس با داشتن دانش دانشگاه اون رو در بیرون کسب میکنه ...

سالها و سالها حد و مشتق و انتگرال و ریاضی 1 و 2 و حساب دیفرانسیل و ... خوندیم ولی هیچ کدومشون علمی نیستند که در بیرون از محیط کار بدرد بخورند ... ولی مثلا یک مهندس الکترونیک در درون دانشگاه یک سرفصل مثلا ماشین های الکترونیکی میخونه و اون رو به نوعی در بیرون پیدا میکنه .
و یا یک مهندس مکانیک به نوعی دیگر .

بنابراین به نظره من علم دانشگاه لازم هست چون باید سرفصل ها و علم رو بدونیم ... ولی غرق شدن در درون فرمول های عجیب و غریب و ... رو من کاری درست نمیدونم .

دانشگاه خوب هست و بهترین کاری هستش که یک جوون 18 ساله میتونه انجام بده ... چون فرصتهای زیادی رو بابتش بدست میاره ولی بدی دانشگاه همون چیزی هستش که خدمتتون گفتم ....

دانشجو رو وارد پیچیدگی هایی میکنند که اصلا نیازی به اونها نیست و علت موفقیت خیلی از کسانی که وارد دانشگاه نمیشن همین هست ... وارد اون پیچیدی ها نشده اند ....

مغزشون و روابطشون رو محدود به درس و دانشگاه و ... نکردند ...

به خاطر همین هست که من اعتقادم این هست که ...

1- رشته دانشگاهی خیلی مهم هست ... ولی خود دانشگاه زیاد مهم نیست ... چون خوده طرف باید اصل علوم رو یاد بگیره .
2- علم رو باید از همون سال اول که میره دانشگاه در محیط بیرون بدست بیاره ...
3- وارد روابط پیچیده و فرمول ها و ... نشه ... تندی از هر علمی یه چیزی یاد بگیره و یه چیزی ازشون بدونه .

من واقعا اگر بر میگشتم زمان کنکورم ...
اونقدر به خودم سختی نمیدادم ... تنها کاری که میکردم این بود که کلاس های بیرون که در ارتباط با رشته ام بود شرکت میکردم و از همون سال اول بیرون کار میکردم .

مارینر;714161 نوشت:
سلام آقا رضا ...

علم دانشگاه ... علمی کاربردی نیست .... سرفصل ها رو عنوان میکنند ولی علم کاربردی چیزی هست که یک مهندس با داشتن دانش دانشگاه اون رو در بیرون کسب میکنه ...

سالها و سالها حد و مشتق و انتگرال و ریاضی 1 و 2 و حساب دیفرانسیل و ... خوندیم ولی هیچ کدومشون علمی نیستند که در بیرون از محیط کار بدرد بخورند ... ولی مثلا یک مهندس الکترونیک در درون دانشگاه یک سرفصل مثلا ماشین های الکترونیکی میخونه و اون رو به نوعی در بیرون پیدا میکنه .
و یا یک مهندس مکانیک به نوعی دیگر .

بنابراین به نظره من علم دانشگاه لازم هست چون باید سرفصل ها و علم رو بدونیم ... ولی غرق شدن در درون فرمول های عجیب و غریب و ... رو من کاری درست نمیدونم .

سلام.

من همه نظرات رو نخوندم ولی در پاسخ به دوستمون و همه کسانی که مطالب علمی دانشگاهها رو بدون کاربرد و بی فایده تلقی میکنند بگم :

بهتره بگیم این علوم در ایران کاربرد چندانی ندارن و الا هیچ علمی بدون کاربرد نیست فقط کافیه کمی در مورد تاریخچه علم و سرگذشت دانشمندان گذشته تحقیق کنید تا متوجه شوید که برای هر فرمول یا هر نظریه به ظاهر پیش پا افتاده چه بسیار رنج ها و سختی ها کشیده شده و گاهی حتی دانشمندان و عالمان بزرگ ، جان خود را در این راه از دست داده اند. واقعا این بزرگترین بی احترامی به هزاران دانشمندی است که ما دست آوردهای شگفت آن ها را بی فایده تلقی کنیم.

این که ما کاربرد یک موضوع رو نمی دانیم دلیل بر بلا استفاده بودن آن نیست . برای مثال در مورد همین حد و مشتق و انتگرال و ریاضی 1 و 2 و حساب دیفرانسیل میدونی که این مطالب پایه و اساس هر علمی است از مهندسی تا حتی علوم پایه مثل فیزیک و کیهانشناسی. این مطالب پر کاربرد ترین مباحث علمی جهان هستند ولی بیشتر در مباحث طراحی و تولید کاربردشون ظاهر میشه ، و ما ایرانی ها به دلیل اینکه همیشه مصرف کننده بوده ایم ! هیچگاه کاربرد این علوم را درک نمی کنیم ....

مارینر;714161 نوشت:
سلام آقا رضا ...

علم دانشگاه ... علمی کاربردی نیست .... سرفصل ها رو عنوان میکنند ولی علم کاربردی چیزی هست که یک مهندس با داشتن دانش دانشگاه اون رو در بیرون کسب میکنه ...

سالها و سالها حد و مشتق و انتگرال و ریاضی 1 و 2 و حساب دیفرانسیل و ... خوندیم ولی هیچ کدومشون علمی نیستند که در بیرون از محیط کار بدرد بخورند ... ولی مثلا یک مهندس الکترونیک در درون دانشگاه یک سرفصل مثلا ماشین های الکترونیکی میخونه و اون رو به نوعی در بیرون پیدا میکنه .
و یا یک مهندس مکانیک به نوعی دیگر .

بنابراین به نظره من علم دانشگاه لازم هست چون باید سرفصل ها و علم رو بدونیم ... ولی غرق شدن در درون فرمول های عجیب و غریب و ... رو من کاری درست نمیدونم .


سلام خواهر گرامی
احسنت به شما. دقیقاً یکی از اساسی ترین مشکلات همینه. اینکه دروس دانشگاه اونطور که باید و شاید کاربردی نیست
کلیت فرمایش شما رو قبول دارم البته. اصلاً غیرممکنه که انتظار داشته باشیم توی دانشگاه از سیر تا پیاز و تمام جزئیات یک رشته بیان بشه

اما حرف سر این هست که:
من هم قبول میکنم که قرار نیست
تمام علم عملی رو در دانشگاه یاد بگیریم. اما آیا ما نباید حتی ذره ای علم عملی در دانشگاه یاد بگیریم؟!

دو مورد براتون مثال میزنم:

تا چند سال پیش (که من اطلاع دارم و شاید الان فرق کرده باشه) ، رشتهء نقشه کشی صنعتی به این صورت بود

رشتهء دیپلم = طراحی صنعتی
رشتهء فوق دیپلم = طراحی صنعتی
رشتهء لیسانس = طراحی صنعتی
رشتهء فوق لیسانس
= طراحی صنعتی

اما در کشورهایی مثل ایتالیا (که مهد طراحی هست) ابداً اینطوری نیست
روش پذیرش در اونجا به این صورته که فرد تا پایان دورهء مقدماتی (همون دبیرستان خودمون) ، طراحی صنعتی میخونه.

یعنی بصورت کاملاً کلی
اما برای ورود به درجات بالاتر (دانشگاه ، کالج و.....) کاملاً رشته های طراحی صنعتی تفکیک میشن
یعنی:
طراحی صنعتی - اتومبیل
طراحی صنعتی - لوازم خانگی
طراحی صنعتی - شرکت های صنعتی
و......

یعنی بصورت کاملاً تخصصی در رشتهء مورد نیاز دانشجو

مورد بعدی در پست بعد...

مسلما دانشگاه همه چیز نیست ولی اگر کسی بتونه دانشگاه بره و نره ، هم خودش ضرر کرده و هم جامعه ای که در آن زندگی میکنه.

تحصیلات عالیه در هر کشوری ارزشمنده . خیلی خیلی ارزشمند ولی به شرطی که فقط به عنوان کار و منبع درآمد یا ملاک ازدواج بهش نگاه نشه. چیزی که امروز معضل دانشگاههای ماست ...

مارینر;714170 نوشت:
دانشگاه خوب هست

کاروان;714171 نوشت:
من همه نظرات رو نخوندم ولی در پاسخ به دوستمون و همه کسانی که مطالب علمی دانشگاهها رو بدون کاربرد و بی فایده تلقی میکنند بگم

سلام
خدمت هر دو دوست گرامی عرض کنم ، ابداً حرف بر سر این نیست که دانشگاه بد است!
اگر اولین پست بنده در این تاپیک رو بخونید (چون فکر میکنم لااقل کامل نخوندید) گفتم که:
Reza-D;709698 نوشت:
بنام خدا

سلام به تمامی کاربران
میدونیم که یکی از مکان های کسب علم دانشگاه هست. در اینکه یک دانشجو ، چه برای رفتن به دانشگاه و چه برای فارغ التحصیل شدن زحمت زیادی میکشه شکی نیست. لذا منظور از ایجاد این تاپیک ، نادیده گرفتن این تلاش نیست. اما گاهی اوقات این مکانِ علم آموزی ، بسیار بیشتر از اونچه که هست در محور اهمیت قرار میگیره

در واقع حرف ما بر سر این هست که:

1 - دانشگاه تنها راه موفقیت نیست و بدون رفتن به دانشگاه هم میشه موفق شد

2 - دانشگاه های ایران ایرادهای زیادی دارن. مثلاً: عدم تناسب دروس با نیاز دانشجو ، پذیرش بدون بررسی دانشجو ، ایجاد رشته بدون توجه به نیاز جامعه و....

امیدوارم توضیحم کافی باشه

مارینر;714161 نوشت:
ولی غرق شدن در درون فرمول های عجیب و غریب

کاروان;714171 نوشت:
حد و مشتق و انتگرال و ریاضی 1 و 2 و حساب دیفرانسیل میدونی که این مطالب پایه و اساس هر علمی است از مهندسی تا حتی علوم پایه مثل فیزیک و کیهانشناسی
جناب "کاروان" عزیز ، اتفاقاً مثال دومی که قولش رو به خواهر "مارینر" دادم در همین زمینه هست

تقریباً تمام اساتید ایرانی اعتقاد عجیبی به حفظ کردن فرمول ها دارن (همهء فرمول ها)
اما یه استاد رو میشناختم که روز امتحان از دانشجوهاش خواسته بود تمام فرمول ها رو همراه خودشون بیارن سر جلسهء امتحان!
دانشجوها براشون سؤال شد و علتش رو پرسیدن (چون سایر اساتید کاملاً این کار رو ممنوع کرده بودن)

ایشون گفتن:
فرمول برای حفظ کردن نیست! شما باید بتونید با فرمول کار کنید!
دانشجوها و حتی اساتیدی رو میشناسم که فرمول های بسیار زیادی رو حفظ هستن ، اما اگر یه نقشه بهشون بدی ، عمراً بتونن پیاده سازی کنن!
من سر جلسهء امتحان ، از شما پیاده سازی نقشه رو میخوام ، نه حفظ فرمول!

جناب "کاروان" ، منظور خواهرمون هم همینه که صرفاً ما رو درگیر یکسری تئوری ها میکنن. بدون اینکه کاربرد اونها رو برای ما توضیح بدن
و از طرفی فکر میکنن هر چی حجم بیشتری از این فرمول ها تو مخ دانشجو فرو کنن یعنی خیلی بهش چیز یاد دادن!
در واقع بیشتر دنبال کمیت هستن تا کیفیت

مشکل اینه برادر ، وگرنه اصل فرمایش شما کاملاً درسته

Reza-D;714178 نوشت:

سلام
خدمت هر دو دوست گرامی عرض کنم ، ابداً حرف بر سر این نیست که دانشگاه بد است!
اگر اولین پست بنده در این تاپیک رو بخونید (چون فکر میکنم لااقل کامل نخوندید) گفتم که:
در واقع حرف ما بر سر این هست که:

1 - دانشگاه تنها راه موفقیت نیست و بدون رفتن به دانشگاه هم میشه موفق شد

2 - دانشگاه های ایران ایرادهای زیادی دارن. مثلاً: عدم تناسب دروس با نیاز دانشجو ، پذیرش بدون بررسی دانشجو ، ایجاد رشته بدون توجه به نیاز جامعه و....

امیدوارم توضیحم کافی باشه

سلام.

بله پست اول رو خوندم ، منم نگفتم که دانشگاه تنها راه موفقیته (در پست قبلی توضیح دادم)، مخاطب پست من فقط کسانی هستند که ارزش علم رو درک نمیکنن و مطالب علمی که در دانشگاه تدریس میشه رو بدون کاربرد میدونن ، شکی در این نیست که دانشگاههای ما و کلا نظام آموزشی ما مشکلاتی دارن ولی تا جایی که من اطلاع دارم اکثر مطالبی که در هر رشته تحصیلی در دانشگاههای ما تدریس میشه تقریبا همون مطالبی هست که در دانشگاههای سراسر دنیا تدریس میشه و برای موفقیت در اون رشته کاملا حیاتی هستش.

پس من با این گزینه عدم تناسب دروس با نیاز دانشجو که ذکر کردین کاملا مخالفم (البته در مورد دروس تخصصی نه عمومی)

Reza-D;714183 نوشت:
جناب "کاروان" عزیز ، اتفاقاً مثال دومی که قولش رو به خواهر "مارینر" دادم در همین زمینه هست

تقریباً تمام اساتید ایرانی اعتقاد عجیبی به حفظ کردن فرمول ها دارن (همهء فرمول ها)
اما یه استاد رو میشناختم که روز امتحان از دانشجوهاش خواسته بود تمام فرمول ها رو همراه خودشون بیارن سر جلسهء امتحان!
دانشجوها براشون سؤال شد و علتش رو پرسیدن (چون سایر اساتید کاملاً این کار رو ممنوع کرده بودن)

ایشون گفتن:
فرمول برای حفظ کردن نیست! شما باید بتونید با فرمول کار کنید!
دانشجوها و حتی اساتیدی رو میشناسم که فرمول های بسیار زیادی رو حفظ هستن ، اما اگر یه نقشه بهشون بدی ، عمراً بتونن پیاده سازی کنن!
من سر جلسهء امتحان ، از شما پیاده سازی نقشه رو میخوام ، نه حفظ فرمول!

جناب "کاروان" ، منظور خواهرمون هم همینه که صرفاً ما رو درگیر یکسری تئوری ها میکنن. بدون اینکه کاربرد اونها رو برای ما توضیح بدن
و از طرفی فکر میکنن هر چی حجم بیشتری از این فرمول ها تو مخ دانشجو فرو کنن یعنی خیلی بهش چیز یاد دادن!
در واقع بیشتر دنبال کمیت هستن تا کیفیت

مشکل اینه برادر ، وگرنه اصل فرمایش شما کاملاً درسته

مشکل منم دقیقا با همین مورد هستش ، شما در مورد وجود مشکلات درست می فرمائید ولی دارید مباحث مجزا رو با هم مخلوط میکنید و نتیجه اشتباه میگیرید ، ارزش مباحث تئوری رو پایین نیارید ، در هر علمی تئوری مهمتر از عمل است شاید چیزی حدود 80 - 90 درصد باید تئوری یاد گرفت و درست یاد گرفت و باقی کار عملی است.(درصد شانسی گفتم !)

اینکه دانشجویان ما از لحاظ عملی خیلی ضعیف هستن دلیلش نبود امکانات و ارتباط دانشگاه با صنعت مربوطه است . وظیفه اصلی دانشگاه آموزش مباحث تئوری هستش (که این وظیفه رو تقریبا میشه گفت خیلی خوب انجام میده) و مباحث عملی رو باید در صنایع مربوطه یاد گرفت (البته در برخی رشته ها مثل شیمی یا فیزیک میشه با استفاده از آزمایشگاه ها در دانشگاه مشکل رو تا حدودی حل کرد ولی برای بسیاری از رشته ها از جمله رشته های مهندسی این کار امکانپذیر نیست مگر اینکه داخل دانشگاه پتروشیمی ! یا صنایع فولاد ! یا کارخانه های کشتی سازی و اتومبیل سازی احداث کنن !!!!!!!!!! )

البته چون ارتباط بین دانشگاه و صنایع در ایران بسیار ضعیف هست باعث شده که دانشجو فقط مباحث تئوری رو یاد بگیره و کاربرد اون ها رو در صنعت نبینه و احساس کنه که این مباحثی که یاد گرفته بی فایده است. فقط میخوام تاکید کنم که هیچ کار عملی نیست که پشت اون تئوری مستحکمی نباشه .

در مورد حفظ کردن فرمول ها هم حق با شماست ، این یک معضل بزرگ علمی ماست که بعد از گذشت این همه سال هنوز حل نشده و هنوز هم دنبال این هستیم که بلبل تربیت کنیم نه دانشجو ، البته این مشکل در رشته های مهندسی کمتر دیده میشه و اکثر امتحانات به صورت Open Book هستش (که اینم از روی ناچاریه نه دانایی ، چون طول برخی فرمول ها بیش از 5 خطه و عملا نمیشه حفظشون کرد ، اساتید مجبور میشن فرمول ها رو سر جلسه امتحان به دانشجو تحویل بدن !)

کاروان;714187 نوشت:
پس من با این گزینه عدم تناسب دروس با نیاز دانشجو که ذکر کردین کاملا مخالفم

1 - لااقل در دروس عمومی قبول دارید. پس کاملاً مخالف نیستید :ok:

2 - دانشگاه های سراسر دنیا هم بطور کامل وحی منزل نیستن. شاید یکی از دلایلی که برخی از اون بزرگانی که در ابتدا عرض کردم ، توی دانشگاه نموندن همین باشه

کاروان;714195 نوشت:
مشکل منم دقیقا با همین مورد هستش ، شما در مورد وجود مشکلات درست می فرمائید ولی دارید مباحث مجزا رو با هم مخلوط میکنید و نتیجه اشتباه میگیرید ، ارزش مباحث تئوری رو پایین نیارید ، در هر علمی تئوری مهمتر از عمل است شاید چیزی حدود 80 - 90 درصد باید تئوری یاد گرفت و درست یاد گرفت و باقی کار عملی است.(درصد شانسی گفتم !)
من ابداً ارزش مباحث تئوری رو پایین نمیارم. برعکس فکر میکنم شما منظور بنده رو اشتباه متوجه شدید
صحبت من دو جنبه داره برادر. یادگیری علم عملی و
عملی بودن تئوری ها

شما به بخش دوم تو عرائض بنده توجه نفرمودید. عرض شد که:

Reza-D;714183 نوشت:
جناب "کاروان" ، منظور خواهرمون هم همینه که صرفاً ما رو درگیر یکسری تئوری ها میکنن. بدون اینکه کاربرد اونها رو برای ما توضیح بدن

مگه رقتی اون استاد میگه:
ملاک برای من پیاده سازی نقشه است
منظورش عدم استفاده از تئوری ها و فرمول هاست؟! مگه نه اینکه نقشه رو باید با استفاده از همین فرمول ها پیاده سازی کرد؟
مطمئناً منظور ایشون چنین چیزی نبوده ، منظور من هم نیست

حرف سر هموین قسمت هست که گفتم:

Reza-D;714183 نوشت:
در واقع بیشتر دنبال کمیت هستن تا کیفیت

Reza-D;714198 نوشت:

1 - لااقل در دروس عمومی قبول دارید. پس کاملاً مخالف نیستید :ok:

2 - دانشگاه های سراسر دنیا هم بطور کامل وحی منزل نیستن. شاید یکی از دلایلی که برخی از اون بزرگانی که در ابتدا عرض کردم ، توی دانشگاه نموندن همین باشه

بله ولی شما از کجا میدونید این بزرگانی که نامبردید اگر دانشگاه میرفتن یا ادامه میدادن از اینی هم که هستن بهتر نمیشدن؟

به نظرم تعداد دانشمندانی که از دانشگاه بیرون اومدن رو نمیشه با تعداد انگشت شماری که بدون گذراندن سطوح مختلف آکادمیک به موفقیت علمی رسیدن مقایسه کرد.

در هر صورت همونطور که گفتم دانشگاه تنها راه موفقیت نیست ، ولی بهترین راهه در صورتیکه فرد مشکلی برای تحصیل نداشته باشه و به علم هم علاقه مند باشه.



دانشگاه یعنی مهد دانش ، دانشگاه اگر واقعا دانشگاه باشه ، جامعه رو متحول میکنه.

کاروان;714229 نوشت:
بله ولی شما از کجا میدونید این بزرگانی که نامبردید اگر دانشگاه میرفتن یا ادامه میدادن از اینی هم که هستن بهتر نمیشدن؟
این دیگه از اون حرفها بودا :Cheshmak:
شما از کجا میدونید که اگر زودتر از دانشگاه بیرون میومدن از اینی که هستن بهتر نمیشدن؟! :Nishkhand:

کاروان;714229 نوشت:
در هر صورت همونطور که گفتم دانشگاه تنها راه موفقیت نیست ، ولی بهترین راهه در صورتیکه فرد مشکلی برای تحصیل نداشته باشه و به علم هم علاقه مند باشه

یعنی شما اعتقاد دارید اگر افراد به علم علاقه داشته باشن و مشکلی هم برای ادامه تحصیل نداشته باشن
با فرض اینکه همه دنبال بهترین راه هستن و مثلاً 4 ملیون جوان داشته باشیم ، تمام این 4 ملیون باید برن دانشگاه؟!

در اون صورت:
نجار ، نانوا ، قصاب ، جوشکار ، فروشنده ، آرایشگر و....... از کجا باید میاوردیم؟!

Reza-D;714216 نوشت:
من ابداً ارزش مباحث تئوری رو پایین نمیارم. برعکس فکر میکنم شما منظور بنده رو اشتباه متوجه شدید
صحبت من دو جنبه داره برادر. یادگیری علم عملی و
عملی بودن تئوری ها

:

چرا دوست عزیزم من همون اول هم متوجه شدم منظور شما چیه ، فقط منظور شما از عملی بودن تئوری ها رو نفهمیدم ؟ مگه ما تئوری داریم که اصطلاحا عملی نباشه یا به عبارتی در عمل کاربردی نداشته باشه ؟ من فقط گفتم هر قسم از دانش در هر جایی که آموزش داده میشه (از جمله دانشگاه) کاملا در عمل کاربرد داره از جمله همه مباحث دانشگاهی ، اما گاهی زمینه برای به کار بردن اون دانش فراهم نیست .

ای کاش مشخصا مثال میزدید تا بهتر به نتیجه برسیم......

Reza-D;714238 نوشت:
این دیگه از اون حرفها بودا :Cheshmak:
شما از کجا میدونید که اگر زودتر از دانشگاه بیرون میومدن از اینی که هستن بهتر نمیشدن؟! :Nishkhand:

یعنی شما اعتقاد دارید اگر افراد به علم علاقه داشته باشن و مشکلی هم برای ادامه تحصیل نداشته باشن
با فرض اینکه همه دنبال بهترین راه هستن و مثلاً 4 ملیون جوان داشته باشیم ، تمام این 4 ملیون باید برن دانشگاه؟!

در اون صورت:
نجار ، نانوا ، قصاب ، جوشکار ، فروشنده ، آرایشگر و....... از کجا باید میاوردیم؟!

در مورد افراد نامبرده من مطمئن نیستم که حتما موفق تر میشدن (گفتم شاید موفق تر میشدن ) همانطور که شما مطمئن نیستی موفق تر نمیشدن.

ببینید ما باید دیدمون رو بازتر کنیم ، به نظر شما اگر کسی به علم علاقه داره ، مشکلی هم برای تحصیل نداشته باشه و توانایی فهم مسائل رشته مربوطه رو هم داشته باشه ، بهترین راه واسش اینه که نجار ، نانوا ، قصاب ، جوشکار ، فروشنده ، آرایشگر و....... بشه ؟

مسلما نه ! من نگفتم این شغل ها بی ارزش هستن ، بلکه مشاغلی که ذکر کردین رو خیلی از افراد معمولی هم میتونن انجام بدن ، ولی آیا همه میتونن دانشگاه برن و تحصیلات عالیه بگیرن و...

جامعه امروز ما به شدت با کمبود متخصص روبروست نه با کمبود نجار ، نانوا ، قصاب و ... برای همینه که اگر چنین افرادی وجود داشته باشن که توانایی کسب تخصص در رشته های روز دنیا رو داشته باشن باید حتما از وجودشون استفاده کرد ، دوست عزیز یک جامعه برای تربیت یک مهندس ، یک دکتر یا هر متخصص دیگه هزینه های سرسام آوری بسیار بیشتر از یک نانوا یا قصاب و ... رو متحمل میشه تا بعدها از وجودشون استفاده کنه. حالا اگر یک نفر با این مشخصات پیدا بشه باید استعدادش رو در زمینه ای دیگه هدر بده ؟

یک جمله شنیدم یادم نیست از کی بود (شاید از شهید مطهری) که مضمونش این بود :

اگر کسی بتواند معلم خوبی شود و شغلی غیر از این را انتخاب کند ، در حق خود و جامعه ای که در آن زندگی میکند جفا کرده است .....

بازم میگم دانشگاه تنها راه نیست و انتخاب آینده هر کسی با خودشه ولی عقل سلیم این رو میگه که باید راهی رو بری که بتونی استعدادت رو شکوفا کنی .......

کاروان;714240 نوشت:
ای کاش مشخصا مثال میزدید تا بهتر به نتیجه برسیم......
به روی چشم

کاروان;714240 نوشت:
مگه ما تئوری داریم که اصطلاحا عملی نباشه یا به عبارتی در عمل کاربردی نداشته باشه ؟
بله داریم

1 - ما از دبیرستان تا انتهای دانشگاه ، دروس انگلیسی و عربی رو داریم. یک دانشجو (مثلاً تا مقطع لیسانس) بطور میانگین 7 - 8 سال با این دروس درگیر بوده
انصافاً اگر الان 100 نفر لیسانس رو بیاریم و ازشون بخوایم فقط چند جمله به زبان انگلیسی و عربی صحبن کنن ، چند نفر از اونها میتونن؟!

2 - شما بفرمایید چرا برخی از دروس ، طی چندین سال از دبیرستان تا دانشگاه ، مدام در سال بعد تکرار میشه؟ (میخوام ابتدا شما نظرتون رو بگید)

کاروان;714240 نوشت:
هر قسم از دانش در هر جایی که آموزش داده میشه (از جمله دانشگاه) کاملا در عمل کاربرد داره از جمله همه مباحث دانشگاهی
کاربرد داره ، اما آیا کاربردش به درستی به دانشجو آموزش داده میشه؟

کاروان;714250 نوشت:
جامعه امروز ما به شدت با کمبود متخصص روبروست
آیا فارق التحصیل در مقاطع مختلف مثل لیسانس ، فوق لیسانس و دکترا کم داریم؟
بدون شک خیر ، اتفاقاً خیلی هم زیاد هستن
پس چرا با کمبود متخصص روبرو هستیم؟

ببین برادر ، شما حرفتون درمورد اصل وجود دانشگاه هست که من 100 در 100 تایید میکنم فرمایش شما رو که فرمودید:

کاروان;714229 نوشت:
دانشگاه یعنی مهد دانش ، دانشگاه اگر واقعا دانشگاه باشه ، جامعه رو متحول میکنه
بر منکرش رحمت (خواستم توهین نشه :Nishkhand:)
ولی اگر دانشگاه ، واقعاً دانشگاه باشه....
دقت بفرمایید ما درمورد دانشگاه آرمانی صحبت نمیکنیم ، درمورد چیزی که الان هست داریم صحبت میکنیم

کاروان;714250 نوشت:
ببینید ما باید دیدمون رو بازتر کنیم ، به نظر شما اگر کسی به علم علاقه داره ، مشکلی هم برای تحصیل نداشته باشه و توانایی فهم مسائل رشته مربوطه رو هم داشته باشه ، بهترین راه واسش اینه که نجار ، نانوا ، قصاب ، جوشکار ، فروشنده ، آرایشگر و....... بشه ؟
اول اینکه تعریف از علم متفاوته. همون نجاری و نانوایی رو هم میشه بطور علمی یاد گرفت. البته صرفاً از بابت یادآوری گفتم وگرنه میدونم منظور شما چی هست و از چه بابت گفتید
با فرضی که شما فرمودید ، خیر. بلکه باید دنبال همون علم و دانشی بره که به اونها علاقه داره که حتی در ایران (با وجود تمام کمبودها) یکی از بهترین راه ها دانشگاه هست

تا اینجا حرف شما کاملاً تایید. او.کِی؟

ولی من هم یه سؤال دارم برادر عزیز
آیا تنها محل کسب علم ، دانشگاه هست؟

Reza-D;714262 نوشت:

بله داریم

1 - ما از دبیرستان تا انتهای دانشگاه ، دروس انگلیسی و عربی رو داریم. یک دانشجو (مثلاً تا مقطع لیسانس) بطور میانگین 7 - 8 سال با این دروس درگیر بوده

انصافاً اگر الان 100 نفر لیسانس رو بیاریم و ازشون بخوایم فقط چند جمله به زبان انگلیسی و عربی صحبن کنن ، چند نفر از اونها میتونن؟!

2 - شما بفرمایید چرا برخی از دروس ، طی چندین سال از دبیرستان تا دانشگاه ، مدام در سال بعد تکرار میشه؟ (میخوام ابتدا شما نظرتون رو بگید)

کاربرد داره ، اما آیا کاربردش به درستی به دانشجو آموزش داده میشه؟


خوب البته مشکلات آموزشی رو قبول دارم . این یک واقعیت غیر قابل انکاره ....

به نظرم باید جملاتمون رو واضح تر بیان کنیم که وقتی یک نفر خوندشون برداشت اشتباه نکنه مثلا شما عنوان کردید که :

"ما از دبیرستان تا انتهای دانشگاه ، دروس انگلیسی و عربی رو داریم. یک دانشجو (مثلاً تا مقطع لیسانس) بطور میانگین 7 - 8 سال با این دروس درگیر بوده

انصافاً اگر الان 100 نفر لیسانس رو بیاریم و ازشون بخوایم فقط چند جمله به زبان انگلیسی و عربی صحبن کنن ، چند نفر از اونها میتونن؟!"

خوب من خواننده که اولین بار با این جمله روبرو میشم دو تا برداشت مختلف ازش میکنم :

1- اینکه نیازی به آموزش دروس عربی یا انگلیسی نیست .
2- نیاز به آموزش هست ولی خوب آموزش داده نمیشه .

مطمئنا منظور شما گزینه دومه که دلایل خاص خودش رو داره که خودتون چند موردش رو ذکر کردید.

اما در مورد سوال دومتون که چرا دروس مختلف این همه در مقاطع مختلف تحصیلی تکرار میشوند :

حتما برای شما هم پیش اومده که حل یک معادله ساده در راهنمایی براتون خیلی سخت بوده ولی با گذشت زمان و بعد از چند سال حلش واستون مثل آب خوردن شده.

جواب رو از زبان یکی از اساتید میدم که :

مباحث و قوانین طبیعت که در علوم مختلف وجود داره معمولا بسیار سنگین و تخصصی هستن که نمیشه یکدفعه به دانش آموز یا دانشجو منتقل کرد ،

بنابراین برای آموزش این مباحث دو راه وجود داره :

1- به دانش آموز مباحث سنگین آموزش داده نشه تا زمانی که از لحاظ عقلی رشد کنه و قابلیت درک این مفاهیم رو داشته باشه ! این یعنی عملا دبستان تا دبیرستان رو حذف و تا دانشگاه صبر کرد تا فرد کمی برای پذیرش این مباحث آماده بشه !

2- راه دوم اینه که همه مباحث موجود تا حد ممکن ساده سازی بشه و در مقاطع مختلف تحصیلی به وسیله تکرار به دانش آموز منتقل و نهایتا در دانشگاه تکمیل بشه. این روشی است که در حال حاضر در دنیا مرسومه و سنگین ترین مباحث رو از طریق ساده سازی و البته تکرار به فرد منتقل می کنن.

بزارید مثال بزنم :

مثلا مبحث قوانین نیوتون از دبیرستان تا آخر عمر یک دانش آموز ! مرتبا آموزش داده میشن . چرا ؟

جواب استاد : زمانی که نیوتون این قوانین رو کشف کرد 40 ساله بود ! و درک بسیار بالایی برای فهم این قوانین داشت . مسلما شما نمیتونید این مطالب رو مستقیما به یک نوجوان 14 -15 ساله منتقل کنید چون هنگ میکنه ! پس باید سطح این قوانین رو در حد فهم یک نوجوان پایین بیارید و نباید انتظار داشت که چیزی رو که نیوتون در 40 سالگی به سختی ! درک کرده ، یک نوجوان در این سن و سال کامل درک کنه . پس با ساده سازی این قوانین رو مرتبا در سطوح مختلف به فرد آموزش میدن و هر سال کمی جزئیاتش رو بیشتر می کنن ...

در مورد سایر علوم هم آموزش تقریبا به همین شکله ........

قبل از توضیح عرض کنم که این یه نظر کاملاً شخصیه

کاروان;714291 نوشت:
1 - به دانش آموز مباحث سنگین آموزش داده نشه تا زمانی که از لحاظ عقلی رشد کنه و قابلیت درک این مفاهیم رو داشته باشه ! این یعنی عملا دبستان تا دبیرستان رو حذف و تا دانشگاه صبر کرد تا فرد کمی برای پذیرش این مباحث آماده بشه !

2 - راه دوم اینه که همه مباحث موجود تا حد ممکن ساده سازی بشه و در مقاطع مختلف تحصیلی به وسیله تکرار به دانش آموز منتقل و نهایتا در دانشگاه تکمیل بشه. این روشی است که در حال حاضر در دنیا مرسومه و سنگین ترین مباحث رو از طریق ساده سازی و البته تکرار به فرد منتقل می کنن

نظر من چیزی بین این دوتاست ، با گرایش بیشتر به مورد دوم
درمورد اول فرمودید دبستان تا دبیرستان حذف بشه. چرا باید حذف بشه؟ فقط باید سبکتر بشه
درمورد دوم هم به نظر من ، دروس الان همچین هم ساده سازی نمیشن. اتفاقاً گاهاً می بینیم دروس دبستان تا دبیرستان ، از دانشگاه سنگین تر هستن!

من نظرم اینه:
اگر فرض کنیم هر کسی قراره 5 سال درس بخونه (مثلاً) ، آموزش به این شکل باشه
سال اول = 20 درصد
سال دوم = 20 درصد جدید + 5 درصد از سال اول
سال سوم
= 20 درصد جدید + 5 درصد از سال دوم
سال چهار
م = 20 درصد جدید + 5 درصد از سال سوم
سال پنجم = 20 درصد جدید + 5 درصد از سال چهارم

البته نه به این دقیقی ولی تقریباً با همین نسبت. و باز هم تاکید میکنم که این یه نظر شخصیه

Reza-D;714311 نوشت:


من نظرم اینه:
اگر فرض کنیم هر کسی قراره 5 سال درس بخونه (مثلاً) ، آموزش به این شکل باشه
سال اول = 20 درصد
سال دوم = 20 درصد جدید + 5 درصد از سال اول
سال سوم
= 20 درصد جدید + 5 درصد از سال دوم
سال چهار
م = 20 درصد جدید + 5 درصد از سال سوم
سال پنجم = 20 درصد جدید + 5 درصد از سال چهارم

فکر خوبیه

به نظرم الان هم همین روش اجرا میشه حالا شاید با نسبت های دیگه ....

Reza-D;714311 نوشت:


درمورد اول فرمودید دبستان تا دبیرستان حذف بشه. چرا باید حذف بشه؟ فقط باید سبکتر بشه
درمورد دوم هم به نظر من ، دروس الان همچین هم ساده سازی نمیشن. اتفاقاً گاهاً می بینیم دروس دبستان تا دبیرستان ، از دانشگاه سنگین تر هستن!

نمیدونم منظورتون چه درسایی هست . من که درسی ندیدم که در دبیرستان از دانشگاه سنگینتر باشه .... (البته در رشته های مهندسی)

مگر اینکه طراح درس اشتباه کرده باشه ........

مثلا همین حسابان و دیفرانسیل معمولا برای یک دانش آموز رشته ریاضی توی دبیرستان سخت ترین درس دنیاست ! ولی وقتی میاد دانشگاه تازه می فهمه که گستره مباحث دوره دبیرستان در برابر همین مباحث در دانشگاه مثل یک ذره غبار در بیابانه !!!

کاروان;714171 نوشت:
سلام.

من همه نظرات رو نخوندم ولی در پاسخ به دوستمون و همه کسانی که مطالب علمی دانشگاهها رو بدون کاربرد و بی فایده تلقی میکنند بگم :

بهتره بگیم این علوم در ایران کاربرد چندانی ندارن و الا هیچ علمی بدون کاربرد نیست فقط کافیه کمی در مورد تاریخچه علم و سرگذشت دانشمندان گذشته تحقیق کنید تا متوجه شوید که برای هر فرمول یا هر نظریه به ظاهر پیش پا افتاده چه بسیار رنج ها و سختی ها کشیده شده و گاهی حتی دانشمندان و عالمان بزرگ ، جان خود را در این راه از دست داده اند. واقعا این بزرگترین بی احترامی به هزاران دانشمندی است که ما دست آوردهای شگفت آن ها را بی فایده تلقی کنیم.

این که ما کاربرد یک موضوع رو نمی دانیم دلیل بر بلا استفاده بودن آن نیست . برای مثال در مورد همین حد و مشتق و انتگرال و ریاضی 1 و 2 و حساب دیفرانسیل میدونی که این مطالب پایه و اساس هر علمی است از مهندسی تا حتی علوم پایه مثل فیزیک و کیهانشناسی. این مطالب پر کاربرد ترین مباحث علمی جهان هستند ولی بیشتر در مباحث طراحی و تولید کاربردشون ظاهر میشه ، و ما ایرانی ها به دلیل اینکه همیشه مصرف کننده بوده ایم ! هیچگاه کاربرد این علوم را درک نمی کنیم ....

سلام ...
ما داریم در درون ایران زندگی میکنیم ... و باید بر همین اساس یایدها و نبایدهای خودمون رو طرح ریزی کنیم .
اگر کسی در درون ایران زندگی میکنه باید زبان فارسی بلد باشه و اگر کسی در درون ژاپن زندگی میکنه باید ژاپنی بلد باشه .

سوال این هست ؟؟؟ آیا ژاپنی بلد بودن یا انگلیسی بلد بودن یا عربی بلد بودن بد هست ...
خوب نه ... اتفاقا خیلی هم خوب هست ... ولی ...

شما یک دونه رفرنس "معماری کامپیوتر به زبان عربی" نمیتونه پیدا کنی ... پس بنابراین برای من عربی بی مصرف هست .

صحبت سره تخصیص منابع هست ... هر کسی انرژی و محدوده فکری و توان خاصی داره و بهتر هست که انرژیش رو در بازه ای به کار بگیره که بیشترین سودآوری رو براش داره ...

علوم پایه علومی خوب هستند ... ولی مشگلات خاص خودشون رو دارند ... مثلا فرض کن یک جمع 10 نفره کنار هم میشینن و سعی میکنند که اطلاعات باینری رو در درون یک کریستال ذخیره کنند ... کاری بسیار مشقت بار که از عهده افرادی خاص با توانایی و استعدادهای خاص و تامین مالی شده بر میاد ...

و اینکه بیایم و این علوم رو فراگیر در درون دانشگاه یاد بدیم و اون رو برای همه مناسب بدونیم از نظر من اشتباه هست ...

حد و مشتق و انتگرال کاربرد دارند ... در تمامی علوم ... از مباحث سرعت و حرکت زاویه ای و .... بگیر .... تا مباحث کنترلی ...

ولی صحبت سره این هستش که مهندسین این علوم از چنین دانشی در بازه کاری که براشون در جامعه مهیا میشه هیچ بهره ای نمیبرند ...

جناب کاروان من نمیدونم شما چند سالتون هست ... ولی زمانی میرسه که میبینین که پتانسیل های خیلی زیادی داری ... علوم خیلی زیادی رو بلد هستی ... ولی همشون برای جامعه و محیطی که دارین در درونش زندگی میکنین موهومی هست ....

اون موقه عست که با خودتون میگین کاشکی وقتم رو با این چیزا هدر نمیدادم و انرژیم رو سره چیزه دیگه ای میزاشتم .

همچنین ... من به دانشمندان توهین نکردم . کار ایشان از نظره من با ارزش هست .

مارینر;714867 نوشت:
حد و مشتق و انتگرال کاربرد دارند ... در تمامی علوم ... از مباحث سرعت و حرکت زاویه ای و .... بگیر .... تا مباحث کنترلی ...
ولی صحبت سره این هستش که مهندسین این علوم از چنین دانشی در بازه کاری که براشون در جامعه مهیا میشه هیچ بهره ای نمیبرند ...

تشکر خواهر. کل حرف من رو در چند جمله گفتید :ok:

سلام
یه چیزی بگم که خیلی به موضوع ربط نداره ولی چند روزه ذهنمو مشغول کرده

اطرافیان و هم نسلی های خودمونو که می بینم، خیلی هاشون هستن که میگن چرا باید این همه سخت گرفت. پدر و مادرای ما زیادی کمالگرا بودن. اصلا مگه همه باید درس بخونن. یکی درس دوست نداره برای چی عمرشو پای میز و کتاب تلف کنه. اونی هم که درس میخونه، برای چی این همه وقت بذاره که مثلا به جای نمره 18، 20 بگیره. به جای این کارا یکم زندگی کنن. کارای دیگه بکنن. اصلا یکی که استعداد نقاشی داره چرا باید ریاضی بخونه؟...
یا پدر باید با بچه دوست باشه. نباید این همه فاصله بین بچه و پدر و مادر باشه...
[SPOILER]اون زمانا اگه یادتون باشه خیلیا دو سال و سه سال مردود می شدن، بعد خودشون با خودکار 9 کارنامه شونو می کردن 19 ک شب که باباشون کارنامه شونو می بینه کتک نخورن.[/SPOILER]

خلاصه سعی کردن همه اشتباهات پدر و مادراشونو کنار بذارن.
ولی نتیجه ای که داریم می بینیم این نیست که بچه های امروزی موفق تر باشن. این نیست که خانواده های امروزی به هم نزدیک تر باشن.
از همه مهمتر اینکه بچه های اون روز سر به راه تر بودن

وقتی به مساله نگاه می کنم می بینم که واقعا لزومی نداره این همه آدم وارد دانشگاه بشن. ولی وقتی به جامعه نگاه می کنم می بینم خیلی از کسایی که درس و تحصیلو کنار میذارن ، کار دیگه ای جایگزینش نمی کنن.

مگه دانشگاه تو ایران مسیر موفقیته؟
یه مسیریه برای گذران عمر و وقت تلف کردن
شاید یک در هزار از ورودی های دانشگاهها رو بشه گفت موفق هستن که اونام بعد درسشون واسه کار باید یه پارتی درست حسابی داشته باشن

kobram;715025 نوشت:
سلام
یه چیزی بگم که خیلی به موضوع ربط نداره ولی چند روزه ذهنمو مشغول کرده

اطرافیان و هم نسلی های خودمونو که می بینم، خیلی هاشون هستن که میگن چرا باید این همه سخت گرفت. پدر و مادرای ما زیادی کمالگرا بودن. اصلا مگه همه باید درس بخونن. یکی درس دوست نداره برای چی عمرشو پای میز و کتاب تلف کنه. اونی هم که درس میخونه، برای چی این همه وقت بذاره که مثلا به جای نمره 18، 20 بگیره. به جای این کارا یکم زندگی کنن. کارای دیگه بکنن. اصلا یکی که استعداد نقاشی داره چرا باید ریاضی بخونه؟...
یا پدر باید با بچه دوست باشه. نباید این همه فاصله بین بچه و پدر و مادر باشه...
[SPOILER]اون زمانا اگه یادتون باشه خیلیا دو سال و سه سال مردود می شدن، بعد خودشون با خودکار 9 کارنامه شونو می کردن 19 ک شب که باباشون کارنامه شونو می بینه کتک نخورن.[/SPOILER]

خلاصه سعی کردن همه اشتباهات پدر و مادراشونو کنار بذارن.
ولی نتیجه ای که داریم می بینیم این نیست که بچه های امروزی موفق تر باشن. این نیست که خانواده های امروزی به هم نزدیک تر باشن.
از همه مهمتر اینکه بچه های اون روز سر به راه تر بودن

وقتی به مساله نگاه می کنم می بینم که واقعا لزومی نداره این همه آدم وارد دانشگاه بشن. ولی وقتی به جامعه نگاه می کنم می بینم خیلی از کسایی که درس و تحصیلو کنار میذارن ، کار دیگه ای جایگزینش نمی کنن.


دقیقا همینطوره
وضعیت جامعه ما جوریه که فقط اونایی که وضع مالی خانوادشون خیلی توپه و میتونن یه کاری راه بندازن میتونن درس نخونن
بقیه درس نخونن چیکار کنن؟

منظور من این نبود
منظورم نقش تربیتی سخت گیری های به زعم ما بی مورد پدر و مادرای قبلی بود

موضوع قفل شده است