جمع بندی آیا خشم حضرت سلیمان (ع) به جا بود؟

تب‌های اولیه

29 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد هدی

[TD][/TD]

با سلام و عرض ادب

در آیات 20 و 21 سوره مبارکه نمل، جریان سرکشی حضرت سلیمان (علیه السلام) از پرندگان و فقدان هدهد و تهدید حضرت سلیمان(علیه السلام) نسبت به او بیان شده است:

«وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ *لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ؛(1) و جوياى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است كه هدهد را نمى ‏بينم يا شايد از غايبان است*قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد»

در تفسیر نمونه در توضیح این برخورد انظباطی حضرت سلیمان(علیه السلام) با هدهد، علت را به دقت در فعل و انفعالات یک قلمرو بزرگ و حفظ نظم آن و منظم نمودن ارکان مسئولیتی آن بیان می نماید:

« يك حكومت سازمان يافته و منظم و پر توان، چاره ‏اى ندارد جز اينكه تمام فعل و انفعالاتى را كه در محيط كشور و قلمرو او واقع مى‏ شود زير نظر بگيرد، و حتى بود و نبود يك پرنده، يك مامور عادى را از نظر دور ندارد، و اين يك درس بزرگ است.

" سليمان" براى اينكه حكم غيابى نكرده باشد، و در ضمن غيبت هدهد روى بقيه پرندگان، تا چه رسد به انسانهايى كه پست هاى حساسى بر عهده داشتند اثر نگذارد افزود:" من او را قطعا كيفر شديدى خواهم داد"! (لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِيداً).
" و يا او را ذبح مى‏ كنم"! (أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ).
" يا براى غيبتش بايد دليل روشنى به من ارائه دهد" (أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ مُبِينٍ).
منظور از" سلطان" در اينجا، دليلى است كه مايه تسلط انسان، بر اثبات مقصودش گردد، و تاكيد آن بوسيله" مبين" براى اين است كه اين فرد متخلف حتما بايد دليل كاملا روشنى بر تخلف خود اقامه كند.»(2)

لذا در این توضیح، حفظ انظباط میان ماموران حکومت و جلوگیری از سرایت یک فعالیت نامنظم به بقیه اعضا، علت این برخورد حضرت سلیمان(علیه السلام) عنوان شده است .

پی نوشت ها:
1. نمل/20 و 21
2. تفسیر نمونه، ج15، ص 441و442

هدی;1022180 نوشت:
لذا در این توضیح، حفظ انظباط میان ماموران حکومت و جلوگیری از سرایت یک فعالیت نامنظم به بقیه اعضا، علت این برخورد حضرت سلیمان(علیه السلام) عنوان شده است .

سلام

البته در صورت سوال گفتم بودم که خشم سلیمان بجا بوده ولی اینکه میزان مجازات تا حده ذبح را به یک پرنده هشدار می دهد برایم تعجب اوره.یعنی اگر هدهد بدون دلیل غیبت داشت حتما او را ذبح میکرد؟

هدی;1022180 نوشت:
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ؛(1) قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد

علتی که برای این رفتار ذکر کردید نمیتواند چنین برخورد خشن وگاز انبری رو توجیه کند چون وجدانا بین شدت رفتار اشتباه پرنده و شدت مجازات تناسب وجود نداره واین قبیح است از شخصی که نماینده وخلیفه ارحم راحمین است مگر اینکه دلیل آن رفتار نبی الهی بیان شود که فعلا فقط دلیل اجمالی عصمت نبی است ولی دلیل تفصیلی بنده ندیدم

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

Bee;1022321 نوشت:

علتی که برای این رفتار ذکر کردید نمیتواند چنین برخورد خشن وگاز انبری رو توجیه کند چون وجدانا بین شدت رفتار اشتباه پرنده و شدت مجازات تناسب وجود نداره واین قبیح است از شخصی که نماینده وخلیفه ارحم راحمین است مگر اینکه دلیل آن رفتار نبی الهی بیان شود که فعلا فقط دلیل اجمالی عصمت نبی است ولی دلیل تفصیلی بنده ندیدم

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
وقتی می گوییم خلیفه الرحمن است یعنی فعل او و رفتار او در چارچوب آن است
مگر قید خلیفه الرحمن بودن را حذف کنید.
پس اینکه تعجب ما بجاست یا منجر به انکار نبی الرحمن باشد پس ضعف ماست که به جای انتخاب معیار اللهی خودمان و عامه را معیار قرار دادیم
در روش الگو پذیری وقتی الگوی مناسب معرفی می شود پای تحلیل رفتار و انتخاب دلیل و الگو گیری و اصلاح نفس بر عهده ماست.
این برداشت بنده
یا علی(س)[/]

بی ادعا;1022240 نوشت:
سلام

البته در صورت سوال گفتم بودم که خشم سلیمان بجا بوده ولی اینکه میزان مجازات تا حده ذبح را به یک پرنده هشدار می دهد برایم تعجب اوره.یعنی اگر هدهد بدون دلیل غیبت داشت حتما او را ذبح میکرد؟


با سلام
اجازه بدهید نکته ای را در خصوص سطح افراد و تناسب مجازات با سطح مجرم در زمینه های مختلف و نیز در قرآن کریم با هم مرور کنیم:
در جهان عینی و ظاهری و طبق قواعد و قوانین طبیعت، شما اگر از پله دوم یک نردبان بلغزید و سقوط کنید ممکن است منجر به شکستگی یا پیچ خوردگی استخوانهایتان شود اما اگر سطحتان را بالا بیاورید مثلا به نزدیکی های قله یک کوه بلند برسید و آنجا بلغزید و خدا ناکرده سقوط کنید، نتیجه به یک شکستگی و در رفتگی ختم نخواهد شد.
در سایر سطوح عقلی، عرفانی، عبودیتی و ... نیز وضع بر همین منوال است.
مثلا در جریان سامری، آیه شریفه 96 سوره طه، تفاوت سطح او با سایرین و در واقع سطح بالای او را نشان می دهد: «قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ...(1)گفت به چيزى كه [ديگران] به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا جبرئيل] برداشتم و آن را در پيكر [گوساله] انداختم...»
یک چنین فردی با چنین سطحی، لغزیده است، معلوم است که مجازات او بسیار شدید است.

1. طه/96

نمونه دیگر :

در آیات 112 -115 سوره مائده جریان درخواست حواریون حضرت عیسی(علیه السلام) از آن حضرت بیان می شود. آنان درخواست نزول مائده آسمانی میکنند تا حضرت عیسی(علیه السلام) از خداوند درخواست نموده و بر آنان نازل شده و آنها از آن مائده تناول کنند تا قلوبشان مطمئن شده و از گواهان بر آن باشند:

«قَالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ(1) گفتند مى‏ خواهيم از آن بخوريم و دلهاى ما آرامش يابد و بدانيم كه به ما راست گفته‏ اى و بر آن از گواهان باشيم» و خداوند در پاسخ این درخواست اینگونه می فرماید:
«قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ(2) خدا فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد و[لى] هر كس از شما پس از آن انكار ورزد وى را [چنان] عذابى كنم كه هيچ يك از جهانيان را [آن چنان] عذاب نكرده باشم»

یعنی وقتی چنین عنایتی شد و سطح افراد آنقدر بالا آمد که چنین اعجازی را به چشم دیدند که هیچ احدی آنرا ملاحظه نکرده است دیگر انکار آن هم مجازاتی در پی دارد که احدی در عالم آن مجازات را نداشته است .

غرض اینکه وقتی سطح بالا می آید، همانگونه که درجه افزایش یافته، اگر لغزش و خطای عمدی هم صورت بگیرد، مجازات بالاتری در انتظار فرد خواهد بود.
حال به جریان هدهد، متن قرآن کریم در این خصوص و سوال شما باز میگردیم:

1. مائده/113
2. مائده/115

هدهد، طیور، جنیان و انسانهای بسیاری در خدمت و معیت حضرت سلیمان(علیه السلام) و در ملک عظیمی از فرمانروایی الهی آن حضرت بودند و به چشم آنرا مشاهده کرده و آن حضرت با زبان حیوانات با آنان سخن می فرمود؛ طبیعتا رویت و در معیت چنین پیامبری بودن، خود بخود سطوح آن افراد را بالا می آورد و جایی برای نافرمانی و عصیان و تخلف(چه تخلفی؟ تخلف عمدی و بدون علت موجه)، باقی نمی گذارد زیرا همانگونه که در مطالب قبل عرض شد، وقتی سطح بالا آمد، مجازات هم با همان سطوح طبیعتا تعریف می شود؛ متن قرآن کریم:

«لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ(1) قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد»

یعنی اگر دلیل روشن و موجهی برای او نباشد معنایش این است که تخلف عمدی و سرپیچی تعمدی درکار بوده است (دقت کنید) که سزایش عذاب شدید یا ذبح اوست، دقیقا همانگونه که در سایر موارد در استشهادات قبل، از قرآن کریم نمونه آوردیم که مجازاتهای سنگینی برای تخلف عمدی افراد در سطوح بالا تعریف شده بود .

1. نمل/20

البته لازم به ذکر است که در برخی از تفاسیر «عذابا شدیدا» به منع خدمت و معیت ولی الهی یعنی حضرت سلیمان(علیه السلام) تاویل یا تفسیر شده است (1) یعنی از خدمت و همراهی حضرت سلیمان(علیه السلام) مفارقت خواهد نمود.
اما بله در متن آیه صراحتا دارد که اگر دلیل موجه و بینی نداشته باشد -که گفتیم معنایش این است که از سر تخلف و تعمد از دستور حضرت سلیمان(علیه السلام) سرپیچی نموده است- می تواند مجازات اعدام- ذبح- هم داشته باشد کما اینکه در سایر موارد در خصوص انسانها هم چنین حکمی در چنین موارد - یعنی تخلفات عمدی- وجود دارد.
نکته قابل تامل اینکه همان خدای ارحم الراحمینی که انبیاء الهی را برای هدایت و سعادت بشر برانگیخته است، خود در مواردی برای مجازات متخلفین حتی عذابی را تبین می فرماید که احدی در عالم به آن مجازات نشده است -آیه 115 مائده- لذا این بیان که پیامبر الهی، رسول خدای ارحم الراحمین است و لذا باید در تمامی موارد- حتی تخلفات عمدی که منجر به نفوذ و شیوع بی انضباطی های اجتناعی و رسمی خواهد شد - از در رحمت وارد شده و با اغماض و چشم پوشی برخورد کند، بیان صحیحی نیست.
و در عدالت و رحمت حضرت سلیمان(علیه السلام) همین بس که با وجود تعریف چنین مجازاتی در ملاء عام، ابتدا صحبتهای هدهد را شنید و فرصت دفاع به او داد و همچون پیامبری عادل و مشفق، دلیل او را برای غیبتش، موجه دانست و از مجازات او صرف نظر نمود.

1. تفسیر کبیر، طبری، ج5، ص 15

هدی;1022403 نوشت:
هدهد، طیور، جنیان و انسانهای بسیاری در خدمت و معیت حضرت سلیمان(علیه السلام) و در ملک عظیمی از فرمانروایی الهی آن حضرت بودند و به چشم آنرا مشاهده کرده و آن حضرت با زبان حیوانات با آنان سخن می فرمود؛ طبیعتا رویت و در معیت چنین پیامبری بودن، خود بخود سطوح آن افراد را بالا می آورد و جایی برای نافرمانی و عصیان و تخلف(چه تخلفی؟ تخلف عمدی و بدون علت موجه)، باقی نمی گذارد

هدی;1022402 نوشت:
در آیات 112 -115 سوره مائده جریان درخواست حواریون حضرت عیسی(علیه السلام) از آن حضرت بیان می شود. آنان درخواست نزول مائده آسمانی میکنند تا حضرت عیسی(علیه السلام) از خداوند درخواست نموده و بر آنان نازل شده و آنها از آن مائده تناول کنند تا قلوبشان مطمئن شده و از گواهان بر آن باشند:

هدی;1022401 نوشت:
مثلا در جریان سامری، آیه شریفه 96 سوره طه، تفاوت سطح او با سایرین و در واقع سطح بالای او را نشان می دهد: «قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ...(1)گفت به چيزى كه [ديگران] به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا جبرئيل] برداشتم و آن را در پيكر [گوساله] انداختم...»
یک چنین فردی با چنین سطحی، لغزیده است، معلوم است که مجازات او بسیار شدید است.

سلام

این قیاس صحیح نیست چون هدهد یک پرنده هست و سطح شعور یک پرنده نمیتواند به سطح هیچ انسانی برسد.

بی ادعا;1021846 نوشت:
آیا خشم حضرت سلیمان (ع) به جا بود؟

سلام

در قرآن آمده وقتی حضرت سلیمان با خبر شد هدهد غایب است بسیار خشمگین شد و گفت اگر بدون عذر غیبت کرده او را بسختی مجازات می کنم و سرش را می برم

درسته خشم سلیمان بیهوده نبود ولی این قدر خشم و مجازات واقعا غیر انسانی و سخت گیرانه نیست؟ آن هم در برابر یک پرنده؟

باسلام

در اینجا دو نکته حائض اهمیت است

بی ادعا;1021846 نوشت:
آیا خشم حضرت سلیمان (ع) به جا بود؟

سلام

در قرآن آمده وقتی حضرت سلیمان با خبر شد هدهد غایب است بسیار خشمگین شد و گفت اگر بدون عذر غیبت کرده او را بسختی مجازات می کنم و سرش را می برم

درسته خشم سلیمان بیهوده نبود ولی این قدر خشم و مجازات واقعا غیر انسانی و سخت گیرانه نیست؟ آن هم در برابر یک پرنده؟

با سلام

در این سئوال دو نکته حائز اهمیت است اول نگاه ما در حمایت از حیوانات جالب است که میلیونها پرنده در روز ذبح میشود وهیچ کس ککش هم نمیگزد حال این یکی معلوم نیست چرا اینقدر عزیز شده

ونکته دوم در مورد عدول یک مامور در اجرای وظیفه اش کاش مسئولین ما هم کمی میاموختند که باید تا چه اندازه در مورد ماموران وظیفه نشناس سخت گیر باشند تا ما امروز با این همه نا بسامانی مواجه نمیشدیم .

بی ادعا;1022420 نوشت:
سلام
این قیاس صحیح نیست چون هدهد یک پرنده هست و سطح شعور یک پرنده نمیتواند به سطح هیچ انسانی برسد.

از نگاه دینی، حتی یک مورچه با اون سیستم عصبی ساده می تونه چنین گفتگویی رو با حضرت سلیمان داشته باشه، چه رسد به یک پرنده:
https://article.tebyan.net/Article/AmpShow/254621

شاکی;1022421 نوشت:
در این سئوال دو نکته حائز اهمیت است اول نگاه ما در حمایت از حیوانات جالب است که میلیونها پرنده در روز ذبح میشود وهیچ کس ککش هم نمیگزد حال این یکی معلوم نیست چرا اینقدر عزیز شده

دقت کنید اینجا بحث ما مربوط به پیامبر و خداست و گرنه اونهایی که این کار رو انجام میدن انسان معمولین یا جنایت کارن

لطفا بحث را منحرف نکنید

فروردین;1022430 نوشت:
از نگاه دینی، حتی یک مورچه با اون سیستم عصبی ضعیفش می تونه چنین گفتگویی رو با حضرت سلیمان داشته باشه، چه رسد به یک پرنده:
https://article.tebyan.net/Article/AmpShow/254621

از نظر بعضی نویسنده ها یک مورچه نه تنها قادر به سخن گفتن با ان سیستم عصبی ساده اش می باشد بلکه از یک پیامبر هم بهتر می فهمد!!!

هر چی نوشتند توی هر سایتی با اسم سایت مذهبی را باور کنیم به همین راحتی!!

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

بی ادعا;1022420 نوشت:
سلام

این قیاس صحیح نیست چون هدهد یک پرنده هست و سطح شعور یک پرنده نمیتواند به سطح هیچ انسانی برسد.


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لدلیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
بحث شعور و سطح حیوانات تا جایی که آگاهم اختلافی است
اما مساله این است وقتی یک سگ همنشین اصحاب کهف شد از آنان حساب شد و در شماره آمد
هد هد هم همنشین سلیمان نبی(ع) شد و در شماره فرماندهان در آمد
بعد هد هد فرمانده طیور بوده یعنی از جانب خدا مامور به خدمت بوده
پس وقتی خدا او را مامور کرده حتی اگر در قواعد معمولی نباشد در مسیر استثنا است.
یا علی(س)[/]

بی ادعا;1022435 نوشت:
دقت کنید اینجا بحث ما مربوط به پیامبر و خداست و گرنه اونهایی که این کار رو انجام میدن انسان معمولین یا جنایت کارن

لطفا بحث را منحرف نکنید

باسلام

یعنی میلیونها موجود که توسط سایرموجودات کشته و خورده میشوند این مسئله جزء خلقتشان نیست .

بی ادعا;1022420 نوشت:
سلام

این قیاس صحیح نیست چون هدهد یک پرنده هست و سطح شعور یک پرنده نمیتواند به سطح هیچ انسانی برسد.


با سلام
اما بیان آیات شریفه مربوطه، از گزارشی که هدهد با آن دقت و صحت نقل کرد، مخالف فرمایش و برداشت شماست:

«إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ*وَجَدْتُهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ(1) من [آنجا] زنى را يافتم كه بر آنها سلطنت میکرد و از هر چيزى به او داده شده بود و تختى بزرگ داشت*او و قومش را چنين يافتم كه به جاى خدا به خورشيد سجده مى كنند و شيطان اعمالشان را برايشان آراسته و آنان را از راه [راست] باز داشته بود در نتيجه [به حق] راه نيافته بودند»
این بیان قرآن کریم گویای آن است که سطح این پرنده آنگونه که شما فرض می کنید نبوده زیرا او توانسته موحد را از غیر موحد تشخیص داده، مورد پرستش آن قوم را بشناسد، به امکانات ملکه سبا پی ببرد و حضرت سلیمان (علیه السلام) در پی بررسی صدق و کذب سخن او بر می آید، آیا چنین مواردی گویای سطح بالای این حیوان نبوده است؟
وانگهی ما او را با انسانها مقایسه نکردیم بلکه عرض کردیم تفاوت سطح، منجر به تفاوت مجازات است، همه جا اینگونه است. و پرنده ای با این ویژگیها آنهم در معیت و خدمت نبی الهی معلوم است که سطحش باسایر همنوعانش متفاوت است.

1. 23 و 24 نمل

در اين تصميم حضرت سليمان ع دو نتيجه حاصل ميشه:
1. سليمان نبي ع نه تنها به زبان حيوانات بلکه به قوانين و احکام حيوانات که به او در قضاوت کمک مي کرده هم علم داشتند
2. محدوده ي فکري پرندگان با انسانها متفاوت است ( پر واضحه )


خدا هر موجود را در اين عالم در حد توانايي اش مسئول کرده.
گرچه ممکنه در همه مخلوقات موضوعات تکليفي يکي باشه.
حکم ثواب و عقاب آنها براي جنس خودشان قابل اجراست نه براي جنس مخلوق ديگري.

اگر سليمان نبي ع عقاب حد تجاوز هد هد رو ذبح کردنش دانست پس اگر انسان بود مثل اين بود که قتلي از روي عمد انجام داده
اين حکم سليمان ع حقه چراکه اگر حق نبود اول از همه خدا اورا مواخذه مي کرد

شاکی;1022447 نوشت:
یعنی میلیونها موجود که توسط سایرموجودات کشته و خورده میشوند این مسئله جزء خلقتشان نیست .

ربطی به سوال تاپیک نداره

هدی;1022505 نوشت:
وانگهی ما او را با انسانها مقایسه نکردیم بلکه عرض کردیم تفاوت سطح، منجر به تفاوت مجازات است، همه جا اینگونه است. و پرنده ای با این ویژگیها آنهم در معیت و خدمت نبی الهی معلوم است که سطحش باسایر همنوعانش متفاوت است.

چگونه این پرنده به سطح بالا رسیده؟ از راه غیر طبیعی و اعجاز؟

بی ادعا;1021846 نوشت:
سلام

در قرآن آمده وقتی حضرت سلیمان با خبر شد هدهد غایب است بسیار خشمگین شد و گفت اگر بدون عذر غیبت کرده او را بسختی مجازات می کنم و سرش را می برم

درسته خشم سلیمان بیهوده نبود ولی این قدر خشم و مجازات واقعا غیر انسانی و سخت گیرانه نیست؟ آن هم در برابر یک پرنده؟


با سلام
یک تفسیر دیگر از هدهد وجود دارد.اینکه حضرت سلیمان به زبان پرندگان آگاه بودن،اختلافی نیست.(آیه 16 نمل)
حالا زبان پرندگان چگونه است،نمی دانیم.به هر حال نیازی نیست زبان پرندگان بصورت صوت باشد،چون در عالم انسان ها هم میتوان با اشاره کردن پیام را به دیگران رساند...

تفسیر دیگری که از هدهد شده آنست که اصلا هدهد پرنده نیست بلکه یک انسان است...برای اطلاع بیشتر میتونید به

این سایت مراجعه کنید

از تیتر "کشور سلیمان" شروع به مطالعه کنید.

بی ادعا;1022435 نوشت:
دقت کنید اینجا بحث ما مربوط به پیامبر و خداست و گرنه اونهایی که این کار رو انجام میدن انسان معمولین یا جنایت کارن

بی ادعا;1022645 نوشت:
ربطی به سوال تاپیک نداره

چطور ربط نداره یعنی خدا که اجازه میدهد حیوانی توسط خیوان دیگر دریده شود جنایتکار است ؟

شاکی;1022747 نوشت:
چطور ربط نداره یعنی خدا که اجازه میدهد حیوانی توسط خیوان دیگر دریده شود جنایتکار است ؟

با دقت سوال را بخوانید متوجه میشوید به سوال ربطی ندارد
سوال مربوط به چرایی حکم حضرت سلیمان به ذبح پرنده هست

نه عدالت خدا در مورد حیوانات

اگر سوالی داریددر تاپیک جدا مطرح کرده و خارج از موضوع بحث نکنید
چنانچه ادامه دهید جواب نمی دهم.

بی ادعا;1022749 نوشت:
با دقت سوال را بخوانید متوجه میشوید به سوال ربطی ندارد
سوال مربوط به چرایی حکم حضرت سلیمان به ذبح پرنده هست

نه عدالت خدا در مورد حیوانات

اگر سوالی داریددر تاپیک جدا مطرح کرده و خارج از موضوع بحث نکنید
چنانچه ادامه دهید جواب نمی دهم.

همان اغاز عرض کردم سوال شما دو جنبه دارد یا بحث حمایت از حیوانات است که با توجه به عرایض من منتفی است یا بحث تنبیه مامور است که شما هیچ پاسخی به ان ندادید .

هدهد مامور نگهبانی از سربازان انهم زمان جنگ است و سزای ماموری که عدم توجهش به ماموریت خطیزش میتواند موجب شکست و تلفات شود بسیار سنگین است .

بی ادعا;1022646 نوشت:
چگونه این پرنده به سطح بالا رسیده؟ از راه غیر طبیعی و اعجاز؟

با سلام
شاید چگونگی این مطلب مشخص نباشد اما اینکه موجودات بسیاری از شیاطین و تندباد و ... برای حضرت سلیمان(علیه السلام) رام شده بودند قطعی است :

«وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ؛(1) و براى سليمان تندباد را [رام كرديم] كه به فرمان او به سوى سرزمينى كه در آن بركت نهاده بوديم جريان مى‏ يافت و ما به هر چيزى دانا بوديم»

«وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ؛(2) و برخى از شياطين بودند كه براى او غواصى و كارهايى غير از آن میکردند و ما مراقب [حال] آنها بوديم»

اینها تماما نشان دهنده حکومتی فوق طبیعی بر موجودات است باد و شیاطینی که رام آن حضرت بودند حال چه استبعادی دارد که یک پرنده رام ایشان باشد یا به سطحی بالاتر از سایر پرندگان رسیده باشد؟

اصولا حکومت ولی الهی دارای برکات بسیاری برای همه موجودات است. مثلا در بحارالانوار در خصوص سطح آگاهی افراد بعد از عصر ظهور اینگونه آمده:

«در عصر ظهور حضرت مهدي(عج) بركات خداوندي به بشر ارزاني داشته و دست رحمت ايزدي بر عقلهاي مردم كشيده ميشود و مردم از نظر عقل و بصيرت در وضع بي مانندي قرار ميگيرند.»(3)

لذا استبعادی ندارد که یک پرنده در معیت ولی الهی، به سطح بالاتری از اقران خود رسیده باشد.

1. انبیاء/81
2. انبیاء/82
3. بحارالانوار، ج 75، ص 51

UTD;1022684 نوشت:
با سلام
یک تفسیر دیگر از هدهد وجود دارد.اینکه حضرت سلیمان به زبان پرندگان آگاه بودن،اختلافی نیست.(آیه 16 نمل)
حالا زبان پرندگان چگونه است،نمی دانیم.به هر حال نیازی نیست زبان پرندگان بصورت صوت باشد،چون در عالم انسان ها هم میتوان با اشاره کردن پیام را به دیگران رساند...

تفسیر دیگری که از هدهد شده آنست که اصلا هدهد پرنده نیست بلکه یک انسان است...برای اطلاع بیشتر میتونید به

این سایت مراجعه کنید

از تیتر "کشور سلیمان" شروع به مطالعه کنید.


با سلام
این تفسیر با نقد های جدی مواجه است.
تعارض آیات و نیز تعارض تفاسیر با برداشت نویسنده در موارد متعددی وجوددارد.
مثلا در بخشی از توضیحات ایشان آمده:

«اما در عرصه‌ی حدیث: نهج البلاغه، ج1 ص341-342:
«وَ لَوْ أَنَّ أَحَداً یجِدُ إِلَى الْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِیلًا لَکانَ ذَلِک سُلَیمَانَ بْنَ دَاوُدَ الَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْک الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَعَ النُّبُوَّةِ [16] اگر قرار بود کسی برای جاودان زیستن وسیله‌ای بیابد می‌بایست سلیمان به آن وسیله می‌رسید که بر جن و انس حکومت می‌کرد».
در این حدیث حکومت او بر جن و انس آمده اما نامی از مرغان نیامده است. و هیچ حدیث مستند نداریم که حضرت سلیمان مرغان را نیز به خدمت کارهای خود بگیرد.»

اگر با این برداشت بخواهیم با روایات مواجه شویم خب در این روایت از حکومت حضرت سلیمان بر تندبادها هم نامی برده نشده اما به نص صریح قرآن کریم تند باد رام آن حضرت بوده است(1)

لذا روایت نهج شریف احتمالا در مقام بیان اهم افراد تحت حکومت حضرت سلیمان(علیه السلام) بوده است نه بیان تک تک آنها.


1. «وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ...(انبیاء/81)»

وانگهی ما روایاتی منقول از ائمه (علیهم السلام) داریم که اتفاقا بیان میکنند که مراد از هدهد همین پرنده معروف و معهود است نه مردان پرواز:

در تفسیر مجمع البیان آمده :
« عياشى ميگويد: ابو حنيفه از امام صادق (علیه السلام) پرسيد: چرا سليمان از ميان همه مرغان فقط هدهد را جستجو كرد؟ فرمود: بخاطر اينكه هدهد آب را در دل زمين مى‏ بيند، همانطورى كه شما روغن را در شيشه مى‏ بينيد: ابو حنيفه به اصحاب خود نگريست و خنديد. امام فرمود: چرا خنديدى؟ گفت: فدايت شوم. بر تو ظفر يافتم. فرمود: چگونه ظفر يافتى؟ عرض كرد: پرنده‏اى كه آب را در دل زمين مى‏بيند، چرا دام را در زير خاك نمى‏بيند و بگردنش مى‏ افتد؟ فرمود: اى نعمان، مگر نميدانى كه وقتى مقدرات نازل مى‏ شوند، روى چشم پوشيده مى‏شود؟»(2) که این روایت گویای آن است که هدهد یک پرنده بوده نه یک شخص و فرد انسانی.

گذشته از این در جریان انتقال تخت بلقیس از سبا به قصر حضرت سلیمان(علیه السلام) بیان قرآن از فردی که چنین کاری را در کمتر از چشم برهم نهادن انجام داد، "طیر" نبود در حالی که با بیان نویسنده بهترین زمان برای بیان این خطاب و نام، در همین جاست که طی الارض و یا بگوییم سرعت، در آن نقش داشته است اما نه تنها نامی از آن برده نشده بلکه بیان قرآن
کریم و توصیف ایات الهی از آن با زیباترین وصف است :

«قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ...؛(3)كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود گفت من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مى ‏آورم ...»

همچنین شیخ طوسی در تبیان نیز این قول را غلط خوانده و آنرا از اقوال بعید برشمرده است.(4)

2. ترجمه تفسير مجمع البيان، ج‏18، ص 96
3. نمل/40
4. تبیان، شیخ طوسی، ج 8، ص90

پرسش: در قرآن آمده وقتی حضرت سلیمان با خبر شد هدهد غایب است بسیار خشمگین شد و گفت اگر بدون عذر غیبت کرده او را بسختی مجازات می کنم و سرش را می برم
درسته خشم سلیمان بیهوده نبود ولی این قدر خشم و مجازات واقعا غیر انسانی و سخت گیرانه نیست؟ آن هم در برابر یک پرنده؟

پاسخ: در آیات 20 و 21 سوره مبارکه نمل، جریان سرکشی حضرت سلیمان (علیه السلام) از پرندگان و فقدان هدهد و تهدید حضرت سلیمان(علیه السلام) نسبت به او بیان شده است:

«وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ *لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ؛(1) و جوياى [حال] پرندگان شد و گفت مرا چه شده است كه هدهد را نمى ‏بينم يا شايد از غايبان است*قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد»

در تفسیر نمونه در توضیح این برخورد انظباطی حضرت سلیمان(علیه السلام) با هدهد، علت را به دقت در فعل و انفعالات یک قلمرو بزرگ و حفظ نظم آن و منظم نمودن ارکان مسئولیتی آن بیان می نماید:

« يك حكومت سازمان يافته و منظم و پر توان، چاره ‏اى ندارد جز اينكه تمام فعل و انفعالاتى را كه در محيط كشور و قلمرو او واقع مى‏ شود زير نظر بگيرد، و حتى بود و نبود يك پرنده، يك مامور عادى را از نظر دور ندارد، و اين يك درس بزرگ است.

" سليمان" براى اينكه حكم غيابى نكرده باشد، و در ضمن غيبت هدهد روى بقيه پرندگان، تا چه رسد به انسانهايى كه پست هاى حساسى بر عهده داشتند اثر نگذارد افزود:" من او را قطعا كيفر شديدى خواهم داد"! (لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذاباً شَدِيداً).
" و يا او را ذبح مى‏ كنم"! (أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ).
" يا براى غيبتش بايد دليل روشنى به من ارائه دهد" (أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطانٍ مُبِينٍ).
منظور از" سلطان" در اينجا، دليلى است كه مايه تسلط انسان، بر اثبات مقصودش گردد، و تاكيد آن بوسيله" مبين" براى اين است كه اين فرد متخلف حتما بايد دليل كاملا روشنى بر تخلف خود اقامه كند.»(2)

همچنین تفاوت سطح افراد، در نوع برخورد با آنها موثر است مانند برخورد با سامری که سطح بالایی داشت (3) یا جریان طلب مائده حواریون (4)
لذا در این توضیح، حفظ انظباط میان ماموران حکومت و جلوگیری از سرایت یک فعالیت نامنظم به بقیه اعضا، به همراه تفاوت سطح افراد که طبعا تفاوت مجزات را می طلبد، را می توان بعنوان علت این برخورد حضرت سلیمان(علیه السلام) برشمرد.

پی نوشت ها:
1. نمل/20 و 21
2. تفسیر نمونه، ج15، ص 441و442
3. آیه شریفه 96 سوره طه، تفاوت سطح او با سایرین و در واقع سطح بالای او را نشان می دهد: «قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ...(طه/96)گفت به چيزى كه [ديگران] به آن پى نبردند پى بردم و به قدر مشتى از رد پاى فرستاده [خدا جبرئيل] برداشتم و آن را در پيكر [گوساله] انداختم...»
یک چنین فردی با چنین سطحی، لغزیده است، معلوم است که مجازات او بسیار شدید است.
4. در آیات 112 -115 سوره مائده جریان درخواست حواریون حضرت عیسی(علیه السلام) از آن حضرت بیان می شود. آنان درخواست نزول مائده آسمانی میکنند تا حضرت عیسی(علیه السلام) از خداوند درخواست نموده و بر آنان نازل شده و آنها از آن مائده تناول کنند تا قلوبشان مطمئن شده و از گواهان بر آن باشند:
«قَالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ( مائده/113) گفتند مى‏ خواهيم از آن بخوريم و دلهاى ما آرامش يابد و بدانيم كه به ما راست گفته‏ اى و بر آن از گواهان باشيم» و خداوند در پاسخ این درخواست اینگونه می فرماید:
«قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ(مائده/115) خدا فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد و[لى] هر كس از شما پس از آن انكار ورزد وى را [چنان] عذابى كنم كه هيچ يك از جهانيان را [آن چنان] عذاب نكرده باشم»
یعنی وقتی چنین عنایتی شد و سطح افراد آنقدر بالا آمد که چنین اعجازی را به چشم دیدند که هیچ احدی آنرا ملاحظه نکرده است دیگر انکار آن هم مجازاتی در پی دارد که احدی در عالم آن مجازات را نداشته است .

موضوع قفل شده است