جمع بندی آیا خداوند لایق پرستش است؟

تب‌های اولیه

112 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مارینر;776618 نوشت:
به هر حال انسان علیلی اومد در این دنیا ...
این شخص با هزاران مشگل عدیده روبرو بود ...
به طوری که دیگه زندگی کردن براش درد کشیدن و شکنجه شدن بود ...
این شخص هم هر روز و هر ساعت آرزویه مرگ میکنه ... تا زودتر بمیره و راحت بشه ...
ولی خدا نمیکشتش ... ( چرا !!! دوست داره شکنجه شدن رو ببینه ؟؟؟ )

این موجود هم میمونه و به لجن کشیده میشه ...
این موجود چه چیزی رو تقدیس کنه !!!

یعنی با گوشت و استخونش چیزه دیگری رو لمس کرده ولی دروغ بگه ... سبحان الله سبحان الله سبحان الله ...
یعنی با گوشت و استخونش چیزه دیگری رو لمس کرده ولی دروغ بگه ... بسم الله الرحمن الرحیم ...
و ...
واقعا این کارا صواب داره !!!


به نظر من میتونه خدا رو عبادت نکنه . خدا کسی رو مجبور به عبادت نکرده که .
دوستی در زمان سختی معنی پیدا میکنه والا دوستی که فقط مال روزهای خوشی باشه به درد نمی خوره !

مارینر;776618 نوشت:
من واقعا نمیدونم خدا چجوری میخواد جواب اون کسایی که آرزویه مرگ کردن ... ولی بهشون مرگ رو نداده ... و بصیر بوده و شکنجه شدنشون رو دیده ... سمیع بوده و فریادهاشون رو شنیده ... و اونقدر نگهشون داشته تا گند بزنن به خودشون رو بده ...

منم اینجوری فکر میکردم
معلمی میخواد یک شاگردش رو تنبیه کنه به خاطر درس نخوندن و شاگرد میگه خوب من شرایط خانوادگیم بده اگه هر کسی در شرایط من باشه نمیتونه درس بخونه ! معلم مثل خدا چی باید جوابش رو بده؟ معلم یک شاگرد دیگش رو صدا میزنه شاگرد اول کلاسه . میگه ببین اینو . این شرایطش از مال تو خیلی بدتره ولی شاگرد اوله!! بعدش دهن شاگرد بسته میشه .
سر امامان و پیامبران خیلی بلاها اومده . مگه یادتون رفته خانواده ی امام حسین رو جلوش سلاخی کردن . اگه کسی بتونه پیش خدا دلیلی محکمتر برای پرستش نکردنش بیاره واقعا دمش گرم . اگه ناعدالتی بزرگتری نسبت به امام حسین در حقش واقع شد و دیگه خدا رو پرستش نکرد من خودم بهش حق میدم . خدا زرنگ تر از این حرفاست که واسه کسی اون دنیا بهانه ای بزاره بمونه :ok:

سبحان الله
پاک و منزه است
و لایق پرستش
و تنها راه نجات بشر انتخاب راه پرستش است و الا طعمه جهنم میشود.
آیا جهنم از آتش خود در عذاب است یا ندای هل من مزیدش بلند است؟
هر کس عبد شد نجات یافت.
سبحان الله
والحمد لله
و لا اله الا الله
و الله اکبر

سلام
اول سوالی از آغاز کننده تاپیک بپرسم که آیا قبول دارید کسانی که در این دنیا هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی تامین هستند حق ندارند حرف شما را بزنند؟ یعنی آیا آن ها موظف اند خدا را عبادت کنند؟ مثلا یک جوان را تصور کنید که پدرش پولدار است و در خانه شان از همان اول معنویت و دین بوده. پدر و مادر او خداترس هم هستند و مثلا در سن 18 سالگی پسره رو داماد می کنند و خانه و زندگی در اختیارش می گذارند. پسره هیچ مشکل جسمی هم ندارد. آیا چنین شخصی موظف به عبادت خدا نیست؟ شما اگر جای چنین انسانی بودید خدا را عبادت می کردید یا نه؟ خودتون را بگذارید جای او. آیا او دلیلی برای عبادت خدا دارد؟
سوال دیگر :به نظر میاد بیماری جسمی تون خوب شده. درسته؟
سوال دیگر: تصور کنید همین الان خدا تمام امکانات رابه شما داد. مثلا بیماریتان را اگه خوب نشده خوب کرد. یک پول قلمبه بهتون داد. شرایط بهترین تحصیلات را برایتان فراهم کرد. خلاصه ایام به کامتان می شد آیا حاضر بودید خدا را عبادت کنید یا نه؟ آیا در آن صورت اعتقاد داشتید که خدا لایق عبادت است یا نه؟
این ها را جواب بدید تا ببینیم آیامی تونیم بریم جلو؟

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;776611 نوشت:
یعنی مجبور است در حالیکه کسی مجبورش نکرده.ولی اقتضای وجودی انسان، انسان را مجبور نمی کند که تنها یک مسیر را انتخاب کند و آن مسیر بندگی مثلا باشد.انسان می تواند مسیر حیوان خویی را دنبال کند

باسلام
دوست عزیز تفاوت بین جبر بیرونی و اقتضای ذات، بسیار ظریف است.
اگر بخواهم تشبیهی برای شما داشته باشم، میتوان به خوب بودن برای معصوم اشاره کرد.
شخصی که معصوم است، در ان حیطه و گستره ای که عصمت دارد، گناه نمیکند، یعنی به صورتی است که حتی فکر اینکه گناه بکند نیز به سرش نمیزند.
اما با این وجود، ایا این شخص مجبور است که گناه نکند.
در اینجا هم، گناه نکردن، مانند لازمه ذات شخص شده است. عرض لازمی که خودش به اختیار خودش آنرا به دست اورده است.
این عرض لازم قابل مفارقت نیست ولی با اختیار نیز منافات ندارد.

پارسا مهر;776611 نوشت:
با این توضیحات آیا نباید گفت که خدا در واقع مجبور است که یک مسیر را انتخاب کند؟خلق کند دنیایی را و قیامتی را برپاکند و الی آخر؟؟

خداوند خودش انتخاب کرده که چنین کاری را انجام دهد. اجباری در کار نیست.

پارسا مهر;776611 نوشت:
واقعیت اینگونه من احساس خوبی نسبت به خدایم نمی توانم داشته باشم.

چرا!
خدائی که خوبی برایش امری ذاتی است، قابل اطمینان تر است یا خدایی که نمیدانی خوبی میکند یا بدی؟
خدایی که نمیدانی در جواب کارهای نیک، پاداش میدهد یا عذاب؟

[=microsoft sans serif]

پارسا مهر;776611 نوشت:
خوب شما می فرمایید که ذات خدا حسن است.آیا قبول دارید که خدا که این ذات را انتخاب نکرده.خوب، این ذات حسن، باعث می شود یا به عبارتی مجبور می کند خدا را که ظلم نکند و در نهایت باید گفت خدا مجبور است دیگر...تنها یک مسیر خیر را مثلا انتخاب کند.

ذات که انتخاب کردنی نیست.
ذات که یا همان وجود است یا قالب وجود(اگر ماهیت منظور باشد)، همان وجودی است که در واجب، ضرورت دارد و نه خودش انرا انتخاب کرده و نه دیگری به او داده است.
اتفاقا این ذات غیر قابل انتخاب و غیر قابل دادن ازجانب غیر، در اوج کمال است.
اما اینکه میفرمایید خدا مجبور است، با توضیحاتی که قبلا دادم برایم قابل فهم نیست.
در ضمن، اینکه امری از ذات ناشی شود، به معنای آن نیست که اجباری در کار هست، بلکه به این معناست که ضرورت دارد.
ضروری بودن اوصاف کمالی برای خداوند نیز به این معناست که حالت امکانی ندارد.
حالت امکانی داشتن یعنی اینکه یک موقع داشته باشد و یک موقع نداشته باشد.
یعنی مثلا خدا یک بار در برابر یک نیکوکار، بهشت بدهد و در موقعیت دیگر، احتمال دارد که بهشت را ندهد و عدالتش جاری نشود بلکه ظلم کند.

پارسا مهر;776611 نوشت:
ولی شما می فرمایید که خدا تنها یک مسیر را با توجه به ذاتی که دارد بر می گزیند و باز دم از اختیار خدا می زنید؟؟بنده درک نمی کنم....
تنها نتیجه که تا اینجا گرفتم نهایت این است که کسی خدا را مجبور نکرده، اما این به این معنا نیست که مجبور نیست....
لطف کنید کمی بیشتر شرح دهید.ممنونم واقعا....

دوست عزیز
لطفا دقت کنید.

اجبار در برابر اختیار است
و
ضرورت در برابر امکان خاص(تساوی دو حالت بودن و نبودن)

بنابراین این دو واژه به جای هم به کار نبرید.
اجبار هیچ ربطی به ضرورت ندارد.

مثلا کسی که خود را از ساختمان پرتاب میکند، زمانی که در فضای سقوط قرار گرفت، دیگر توان انکه نیفتد را ندارد و ضرورتا می افتد. اما ضرورتی که خودش منشأ آن بوده است.
در این مثال، اجباری در افتادن هست؟
خیر.
اما با این حال، حالت دیگری روی نمیدهد. یعنی ضرورت هست ولی اجبار نیست.

استاد شهید مطهری در تعریف پرستش می گوید: پرستش آن حالتی را می گویند که در آن انسان یک توجهی می کند از ناحیه باطنی خودش، به آن حقیقتی که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او می بیند. خودش را به او نیازمند و محتاج می بیند. در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می کند. این امر اساساً قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است.
یک مثال ساده ای عرض کنم: اگر ما کجاوه ای داشته باشیم و حیوان هایی، خورجین هایی که روی این حیوان ها می گذارند؛ باید تعادلشان برقرار باشد. نمی شود یک طرف پر باشد و طرف دیگر خالی. انسان در وجود خودش خانه خالی زیاد دارد. در دل انسان جای خیلی چیزها هست. هر احتیاجی که برآورده نشود؛ روح انسان را مضطرب و نامتعادل می کند. اگر انسان بخواهد در تمام عمر به عبادت بپردازد و حاجت های دیگر خود را بر نیاورد؛ همان حاجت ها او را ناراحت می کند. عکس مطلب هم این است که اگر انسان همیشه دنبال مادیات برود و وقتی برای معنویات نگذارد؛ باز همیشه روح و روان او ناراحت است.

سلام

صدیق;776474 نوشت:
برده نه بنده.
در ضمن بایدی در کار نیست.
هر کسی مختار است راه بندگی خدا را انتخاب کند یا بندگی غیر خدا(شیطان، خودش یا ..)

اجبار هست چون در حکومت اسلامی آزادی بیان وجود ندارد و مرتد اعدام میشود...شما اگه بیرون همین دنیای مجازی دستتون بهم میرسید پوستمو میکندید:khaneh:
صدیق;776474 نوشت:
نه سخت گیره و نه مستبد.
شما وقتی با یک پلیس روبرو میشوید که قوانین رانندگی را به دقت رعایت میکند و مراقب رانندگی ماست، میگویید مستبد؟
وقتی می بینید یک قاضی در برابر تخلفات ما می ایستد و به اصطلاح مو را از ماست بیرون میکشد میگویید سخت گیر یا عادل؟

پلیس یک موجود نامرئی نیست که به ما زندگی داده باشه و از ما بخاد که اونو بپرستیم و یا مارو تو آتیش بندازه از طرفی رابطه ما و پلیس کاملا مادی و قابل مشاهده هست...قیاس مع الفارق.

صدیق;776474 نوشت:
اگر رباتی برای راه رفتن بسازید ولی پا برایش تعبیه نکنید، باید به عقل شما شک کرد.
ولی اگر رباتی بسازید برای کنار هم چیدن قطعات ماشین، در این صورت، این ربات نیازی به پا ندارد و اتفاقا اگر برایش پا بگذارید کار بیهوده انجام داده اید.
قصدم این است که هدف سازنده مهم است نه آنچه فرد ناظر دوست دارد.
باید دید هدف سازنده با آنچه ساخته مطابق هست یا نه.
در ان صورت میتوان فهمید که سازنده عاقل است و حکیم یا دیوانه و سفیه.

با حدس و گمان نمیشه که حکمت خدا رو توجیه و ماستمالی کرد استاد عزیز...شما باید ثابت کنید اون فرد بیمار در موقع سلامت مضر هست یا در موقع بیماری مفید.

صدیق;776474 نوشت:
مغالطه!
تکنولوژی چه ربطی به حقوق بشر دارد!

مغالطه نیست...تکنولوِِژی و حقوق بشر در عرض یکدیگر در طول زمان پرورش یافتند...یعنی این افراد که این پیشرفت ها رو باعث شدند اونقدر عقل و شعور داشتند که برای سعادت دنیای انسانها قوانینی بشر دوستانه وضع کنند.

صدیق;776474 نوشت:
چطور وقتی سراغ امکانات میروید، فقط خودتان و عوامل طبیعی را میبینید، اما وقتی سراغ مشکلات میروید، از علت و عوامل فراطبیعی سخن میگویید؟!
کسی که به خدا ایمان ندارد، عامل بدبختی خودش را چه میداند؟
شما هم که عامل خوشبختی را خودتان و عوامل زمینی میدانید، عامل بدبختی و مشکلات خودتان را نیز خودتان و عوامل زمینی بدانید.
لطفا سیاست یک بام و دو هوا نداشته باشید.

اگر قرار باشه به خدا اعتقاد داشته باشم از بین امکانات رفاهی و سلامتی 10 درصد و در مقابل مشکلات و سختی ها 90 درصد...حالا خود ملتفت باشید که کدوم حالت بیشتر به نفع اثبات عدالت خدای شماست.
صدیق;776475 نوشت:
خیر عذاب اخرت با سختی دنیا فرق دارد
بحث این بود که بر اساس یک دیدگاه معروف، عذاب اخرت از پیش اماده نشده.
یعنی اینطور نیست که یک جایی باشد که پر از اتش باشد و ما را به درون آن بیندازند.
بلکه ما خودمان عذاب خودمان را با اعمالمان اماده میکنیم.
همانطور که بهشت را نیز خودمان می سازیم.

به نظر شما عذاب های خدا مثل اتش و سوزاندن در مواد مذاب منزجر کننده و خلاف روح بشر و عواطف انسان نیست ؟ مثلا برای مشرکان یا کافران....آیا در جهنم بین جرم و مجازات تناسب رعایت شده ؟
صدیق;776475 نوشت:
خب این چه اشکالی داره؟................................................

به نظر به این سادگی ها نیست...شما معتقدید که فقط کافیه عبادت کنیم و گوش بفرمان باشیم که بریم بهشت...بعد از طرفی معتقدید خدا مارو برای شناخت و رسیدن به کمال خلق کرد ! این چه جور شناخت و کمالی هست که با خم و راست شدن و با ادای کلمات عربی هم حاصل میشه...طرف شاید تا آخر عمرش واقعا ندونه داره چی میگه و چیکار میکنه...هدف خدا از این کارا چیه ؟ آیا این هدف از خلقت بسار سطحی و آبکی نیست به نظر شما ؟...به عنوان مثال اگر من یک ربات طراحی کنم در چه حالتی اون ربات به کمال و شناخت میرسه و من حتی به اون افتجار میکنم ؟ وقتی خوب فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اگه ربات و هوش مصنوعی اون اونقدر پیشرفت کنه که حتی خود منو به چالش بکشه و مثلا در یک بازی شطرنج منو شکست بده یا از وجود من سوال کنه یا حتی بر علیه من اقدامی کنه بنده بیشتر هیجان زده میشم تا وقتی که فقط دستورات منو اطاعت کنه...در واقع کمال اون ربات در این هست که حتی منو پشت سر بذاره و من در مقابلش کم بیارم اون زمان هست که اون ربات مایه تحسین و حیرت همگان شده و همه به سازندش که همچین موجود باهوشی رو ساخته تجلیل و ستایش میکنن.نه رباتی که به جز دستورات محدود من کاری بلد نباشه.(فقط در اینجا مغالطه نکنید که اون ربات میره و آدمارو بکشه...بحث سر هوش و علم ربات هست)این واقعا نظر من بود.

سلام

ابوالبرکات;776772 نوشت:
سلام
اول سوالی از آغاز کننده تاپیک بپرسم که آیا قبول دارید کسانی که در این دنیا هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی تامین هستند حق ندارند حرف شما را بزنند؟ یعنی آیا آن ها موظف اند خدا را عبادت کنند؟ مثلا یک جوان را تصور کنید که پدرش پولدار است و در خانه شان از همان اول معنویت و دین بوده. پدر و مادر او خداترس هم هستند و مثلا در سن 18 سالگی پسره رو داماد می کنند و خانه و زندگی در اختیارش می گذارند. پسره هیچ مشکل جسمی هم ندارد. آیا چنین شخصی موظف به عبادت خدا نیست؟ شما اگر جای چنین انسانی بودید خدا را عبادت می کردید یا نه؟ خودتون را بگذارید جای او. آیا او دلیلی برای عبادت خدا دارد؟

به نظر من همچین شخصی موظف به عبادت خدا هست مگر اینکه اون شخص به دلیل بی عدالتی در حق دیگر انسانها از خدا شاکی باشد.فعلا ما به یک آش شله قلمکار در دستگاه آفرینش طرف هستیم..هرکسی میتونه دلیلی برای عبادت یا عبادت نکردن خدا داشته باشه...در واقع هیچ نظمی وجود نداره...خداباوران فقط به نظم فیزیکی جهان اذعان دارند اما نظم های دیگرو غافل شدند.
ابوالبرکات;776772 نوشت:
سوال دیگر :به نظر میاد بیماری جسمی تون خوب شده. درسته؟

متاسفانه نه آنچنان به صورت تقریبی خوب شده.

ابوالبرکات;776772 نوشت:
سوال دیگر: تصور کنید همین الان خدا تمام امکانات رابه شما داد. مثلا بیماریتان را اگه خوب نشده خوب کرد. یک پول قلمبه بهتون داد. شرایط بهترین تحصیلات را برایتان فراهم کرد. خلاصه ایام به کامتان می شد آیا حاضر بودید خدا را عبادت کنید یا نه؟ آیا در آن صورت اعتقاد داشتید که خدا لایق عبادت است یا نه؟
این ها را جواب بدید تا ببینیم آیامی تونیم بریم جلو؟

مشکل که فقط من نیستم...بنده مورد بیماری خودمو فقط به عنوان مثال عرض کردم...اگر گفتم افراد بیچاره چرا باید خدا را عبادت کنند فقط از سر ناچاری بود...این افراد در قیامت بهانه ای در حضور خدا خواهند داشت...و همینطور افراد ثروتمند هم میتونن به دلیل تقسیم ناعادلانه ثروت و سلامتی خدا را بازخواست کنند البته اگه خدا اجازه حرف زدن بهشون بده و مثل بعضی از منادیان دین هم اکنونٰ آدمو اعدام نکنند:khaneh:.

[=microsoft sans serif]

بازی زندگی;777444 نوشت:
اجبار هست چون در حکومت اسلامی آزادی بیان وجود ندارد و مرتد اعدام میشود...

سلام
ارتداد شرایط زیادی دارد که در بیشتر موارد قابل اثبات نیست و بیشتر افراد، به خاطر شبهه علمی گرفتار شده اند.
شما هم اگر خواستید مرتد شوید، مختارید ولی نباید جار بزنید. اگر شبهه علمی دارید در محافل علمی مطرح کنید نه در بین عوام.

بازی زندگی;777444 نوشت:
شما اگه بیرون همین دنیای مجازی دستتون بهم میرسید پوستمو میکندید

:Moteajeb!:

بازی زندگی;777444 نوشت:
پلیس یک موجود نامرئی نیست که به ما زندگی داده باشه و از ما بخاد که اونو بپرستیم و یا مارو تو آتیش بندازه از طرفی رابطه ما و پلیس کاملا مادی و قابل مشاهده هست...قیاس مع الفارق.

بحث ما مگه ربطی به مرئی و غیر مرئی بودن بود؟
بحث بر سر این بود که این خداوند سختگیر است، من هم گفتم

بازی زندگی;777444 نوشت:
با حدس و گمان نمیشه که حکمت خدا رو توجیه و ماستمالی کرد

حکمت خدا دلیل عقلی دارد.

بازی زندگی;777444 نوشت:
شما باید ثابت کنید اون فرد بیمار در موقع سلامت مضر هست یا در موقع بیماری مفید.

سوال واضح نیست؟

بازی زندگی;777444 نوشت:
مغالطه نیست...تکنولوِِژی و حقوق بشر در عرض یکدیگر در طول زمان پرورش یافتند...یعنی این افراد که این پیشرفت ها رو باعث شدند اونقدر عقل و شعور داشتند که برای سعادت دنیای انسانها قوانینی بشر دوستانه وضع کنند.

اگه عقل داشت که الان وضعش این نبود.
بیماری های روحی و جسمی قرن اخیر به خاطر همین عقل! بشر بوده.
بشر خود اتکا و مغرور امروز سرمه به چشم میزنه ولی چشم رو هم کور میکنه.
راحتی ایجاد میکنه ولی انواع و اقسام مریضی های جدید را ایجاد میکنه.

بازی زندگی;777444 نوشت:
اگر قرار باشه به خدا اعتقاد داشته باشم از بین امکانات رفاهی و سلامتی 10 درصد و در مقابل مشکلات و سختی ها 90 درصد...حالا خود ملتفت باشید که کدوم حالت بیشتر به نفع اثبات عدالت خدای شماست.

چه ربطی داره؟
حرف من اینه که اگر قراره امکانات رفاهی و سلامتی را به حساب عوامل زمینی بگذاریم، برای مشکلاتمان دنبال عوامل فرازمینی نباشیم.

بازی زندگی;777444 نوشت:
به نظر شما عذاب های خدا مثل اتش و سوزاندن در مواد مذاب منزجر کننده و خلاف روح بشر و عواطف انسان نیست ؟ مثلا برای مشرکان یا کافران....آیا در جهنم بین جرم و مجازات تناسب رعایت شده ؟

لطفا دقت کنید.
گفتم طبق دیدگاه تجسم اعمال، مجازات را خود انسان با اعمالش میسازد نه اینکه کسی از قبل انرا اماده کرده باشد.
بنابراین، تناسب یک امر تکوینی هست نه قراردادی تا بخواهیم سوال کنیم تناسبی وجود داره یا نه.

[=microsoft sans serif]

بازی زندگی;777444 نوشت:
به نظر به این سادگی ها نیست...شما معتقدید که فقط کافیه عبادت کنیم و گوش بفرمان باشیم که بریم بهشت...بعد از طرفی معتقدید خدا مارو برای شناخت و رسیدن به کمال خلق کرد ! این چه جور شناخت و کمالی هست که با خم و راست شدن و با ادای کلمات عربی هم حاصل میشه...طرف شاید تا آخر عمرش واقعا ندونه داره چی میگه و چیکار میکنه....

هر کسی به هر اندازه که سطح شناختش بیشتر بشه، کمالش بیشتر میشه.
در ضمن، بالا رفتن سطح شناخت و معرفت، فقط به ادا کردن نماز و کلمات عربی اون نیست(هرچند او لازمه ولی شرط کافی نیست). چه بسا عربهایی که معنای کلمات را میفهمند ولی هیچ بهره ای از واقعیت او ندارند و چه بسا انسانهایی که هیچ سواد ندارند و اطلاعات عربی ندارند ولی هنگام نماز میفهمند با چه کسی سخن میگویند و با او ارتباط برقرار میکنند.

بازی زندگی;777444 نوشت:
هدف خدا از این کارا چیه ؟ آیا این هدف از خلقت بسار سطحی و آبکی نیست به نظر شما ؟...به عنوان مثال اگر من یک ربات طراحی کنم در چه حالتی اون ربات به کمال و شناخت میرسه و من حتی به اون افتجار میکنم ؟ وقتی خوب فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اگه ربات و هوش مصنوعی اون اونقدر پیشرفت کنه که حتی خود منو به چالش بکشه و مثلا در یک بازی شطرنج منو شکست بده یا از وجود من سوال کنه یا حتی بر علیه من اقدامی کنه بنده بیشتر هیجان زده میشم تا وقتی که فقط دستورات منو اطاعت کنه...در واقع کمال اون ربات در این هست که حتی منو پشت سر بذاره و من در مقابلش کم بیارم اون زمان هست که اون ربات مایه تحسین و حیرت همگان شده و همه به سازندش که همچین موجود باهوشی رو ساخته تجلیل و ستایش میکنن.نه رباتی که به جز دستورات محدود من کاری بلد نباشه.(فقط در اینجا مغالطه نکنید که اون ربات میره و آدمارو بکشه...بحث سر هوش و علم ربات هست)این واقعا نظر من بود.

عبادتهای رسمی، خودشان اهداف میان مدت و متوسط است.
هدف اصلی خلقت، عبودیت و عبد شدن است که با عبادت ایجاد میشود.
عبادت نیز فقط همین افعال و رفتار مرسوم نیست بلکه اینها تنها بخشی از عبادت است.
حتما برای شما عجیبه که در دین ما، کارهایی مثل کسب روزی حلال، از برترین عبادتها دانسته شده.
هر کاری که برای رضای خدا باشه و منعی از جانب دین نداشته باشه، عبادت محسوب میشه.

بازی زندگی;777444 نوشت:
به عنوان مثال اگر من یک ربات طراحی کنم در چه حالتی اون ربات به کمال و شناخت میرسه و من حتی به اون افتجار میکنم ؟ وقتی خوب فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اگه ربات و هوش مصنوعی اون اونقدر پیشرفت کنه که حتی خود منو به چالش بکشه و مثلا در یک بازی شطرنج منو شکست بده یا از وجود من سوال کنه یا حتی بر علیه من اقدامی کنه بنده بیشتر هیجان زده میشم تا وقتی که فقط دستورات منو اطاعت کنه...

خب؟
این یعنی چی؟
خدا که مشکلی با سوال کردن و به چالش کشیدنش نداره.
هر سوالی داری بپرس ولی درست بپرس.
طبق اسلوب و شیوه بپرس.
شما وقتی دکتر برای مریضی شما نسخه مینویسه ازش میپرسی که چرا این دارو رو نوشتی و چرا باید مثلا هر 8 ساعت از این دارو بخورم و هر 4 ساعت نخورم!؟
مشکل اینجاست که ما در زندگی روزمره خودمون که فهمش هیچ مشکلی نداره، این دقت نظرها رو نداریم و خیلی راحت زندگی میکنیم و اعتماد میکنیم.
بعد که نوبت مسائل ماورائی میشه میخواهیم از همه چیز سردر بیاریم.
دین یک برنامه مهندسی شده هست که فقط کلیات و اصولش با عقل ما قابل درک هست.
وگرنه جزئیات و دلیل ترکیبات آن، یک امر سری هست که خداوند اون رو به ما نداده.
مثل مخترعی که حتی اگر ترکیبات کلی اختراعش رو به ما بده، ولی میزان این ترکیب و علت و فلسفه اون رو به ما نمیده.

[=microsoft sans serif]پرسش:
[=microsoft sans serif]سوال اینه که چرا انسان ها همیشه باید با خضوع و خشوع تو هر شرایطی خدا رو بپرستند و شکر گذارش باشند؟ مگه ما انسانها با خدا روز اول عهد بستیم که طبق هر شرایطی فرمان بردار خدا باشیم؟

پاسخ:
[=microsoft sans serif]باسلام خدمت شما و ممنون از مشارکتی که داشتید.

در مطلبی که ارسال کردید، مطالب متنوع و زیادی را مطرح کردید.
از فلسفه پرستش خدا، از نیاز خدا به پرستش ما، از فایده پرستش برای ما، از علت عذاب، از عذاب کافران، از فایده ایمان به خدا و اموری از این دست.
محور اساسی سوال شما، به این باز میگردد که چرا انسان باید خدا را عبادت کند؟
وقتی پاسخ این سوال مشخص شود، فلسفه عبادت همه انسانها، حتی کسانی که دچار مشکلات جسمی و روحی در این دنیا هستند نیز مشخص میشود.
در ضمن، لازم است به این نکته نیز توجه شود، تمامی مشکلاتی که برای انسان در دنیا پیش می آید، ناشی از خداوند است یا نه؟

قرآن کریم، فلسفه و هدف آفرینش انسان را عبادت و به قول بزرگی عبودیت و بندگی معرفی کرده است:

[=microsoft sans serif]«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»(1[=microsoft sans serif])
[=microsoft sans serif] «و ما جن و انس را خلق نکردیم، مگر به خاطر اینکه عبادت کنند»[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]
آفرینش انسان دارای هدف و قصدی بوده است، اما این قصد و غرض، عبادت کردن بندگان و عابد شدن آنان است نه معبود شدن خداوند. به عبارت بهتر، این هدف ناظر به مخلوقات است نه خالق.
به همین جهت، می فرماید هدف از خلقت، عبادت کردن بندگان است نه عبادت شدن خدا.
وگرنه می فرمود: "لاعبد" یا "لاکون معبودا لهم" یعنی نفرموده تا انکه من پرستش شود یا تا من معبودشان باشم.

[=microsoft sans serif]بنابراین، با همین بیان لطیف مشخص میشود که فایده عبادت و عبودیت به خود انسان میرسد نه خداوند. چون خداوند غنی مطلق است:

[=microsoft sans serif]«[=microsoft sans serif]لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ [=Traditional Arabic]الْغَنِيُ‏ الْحَميدُ [=microsoft sans serif]»[=microsoft sans serif](2)[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]«
[=microsoft sans serif]آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيّت و فرمانروايى اوست؛ و يقيناً خداست كه خود بى‏نياز و ستوده است‏» [=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
خداوند انسان را خلق کرد تا انان عابد و عبد شوند.
عابد میشوند تا خداوند را بهتر بشناسند و معرفت کامل بیابند.
از طریق معرفت، کامل میشوند و از رهگذر تمام این امور، رحمت و مغفرت خداوند شامل حالشان میشود.
پس مشخص میشود که عبادت خودش هدف اصلی خلقت نیست بلکه هدف میانی است و هدف نهایی کمال و قرب انسان است که از طریق عبادت و معرفت برایش حاصل میشود.
[=microsoft sans serif](3)

چنانکه امام حسین(علیه السلام) در روایتی به این نکته اشاره دارد و می فرماید:

[=microsoft sans serif]«[=microsoft sans serif]ان اللَّه عز و جل ما خلق العباد الا ليعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه، فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه‏[=microsoft sans serif]»(4)
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]«[=microsoft sans serif] خداوند بزرگ بندگان را نيافريده مگر به خاطر اين كه او را بشناسند، هنگامى كه او را بشناسند عبادتش مى‏ كنند، و هنگامى كه بندگى او كنند از بندگى غير او بى نياز مى ‏شوند[=microsoft sans serif]»[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]مطلب دوم: عبادت چیست؟[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]ایا عبادت، [=microsoft sans serif]تنها انجام مراسمى مانند ركوع و سجود و قيام و قعود و نماز و روزه است؟ يا حقيقتى است بالاتر از اينها؟ هر چند عبادات رسمى نيز همگى واجد اهميتند.
[=microsoft sans serif]عبادت از ریشه "عبد" است و عبد کسی است که آخرین درجه خضوع در برابر معبود و مولایش را انجام میدهد. در برابر او مالک چیزی نیست و در اطاعت او هیچگونه سستی به خود راه نمیدهد.(5)
عبادت، حقیقتی دارد که انسان را به کارهایی وا میدارد تا این حالت درونی را به مولایش نمایان کند.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif] مطلب سوم: فایده عبادت چیست؟[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]عبادت فواید زیادی دارد.
بعضی ازاین فواید اخروی و برخی دنیوی است.
بعضی برای خود فرد است و برخی مربوط به اجتماع میشود.

برخی از فواید عبادت عبارتند از:

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]1. رهایی از پوچی و سرگردانی در زندگی:[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif] کسی که در دنیای امروز که موج انسان پرستی و خودپرستی سراسر عالم را گرفته است، خداوند را معبود خودش گرفته و او را از صمیم قلب دوست دارد و میپرستد، افرینش خود را دارای هدفی میداند و به همین جهت هیچ گاه گرفتار پوچی و یاس و ناامیدی نمیشود.(6)

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]2. یافتن پشتوانه نیرومند و مهربان:[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif] انسانی که خداوند را عبادت میکند، در دنیایی که سراپا سختی، ظلم و مشکلات است، پشتوانه ای را برای خودش یافته است که در مشکلات به او پناه میبرد. میداند که اگر، این نیروی قهار مشکلاتش در این دنیا حل میکند و اگر حل و برطرف نکند حتما به صلاحش بوده و با صبر منتظر اجر اخروی پاداش صبرش می ماند.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]3. سلامت و ارامش روان:[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif] عبادت به انسان آرامش روحی می بخشد. همانطور که قران کریم، یاد خداوند را مایه اطمینان قلب و آرامش معرفی میکند.(7) خصوصا در دنیای امروز که انسان همه تلاشش برای رسیدن به آرامش است، چه راهی بهتر از این.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]4. جلوگیری از غرور و تکبر[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]: حضرت علی(ع) در خطبه 196 نهج البلاغه بیان میکند که نماز و زکات و روزه، بندگان مومن را از سرکشی، ظلم و تکبر باز میدارد.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]5. جلوگیری از فحشا و بی بند وباری:[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif] قرآن کریم به این فایده عبادت و خصوصا نماز اشاره دارد و در این مورد میفرماید:
همانا نماز، انسان را از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد:

[=microsoft sans serif] «[=microsoft sans serif]ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر[=microsoft sans serif]»(8)

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]
با توجه به این نکات مشخص میشود که عبادت، برای خود انسان است و فایده آن به خود انسان میرسد نه به خداوند. پس دیگر این سوال که چرا کسی که بدبخت است باید عبادت کند. این سوال درست مانند این میماند که درمورد کسی که نان شب ندارد بخورد، بگوییم چرا باید لباس داشته باشد؟


[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]مطلب چهارم:[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif] نکته دیگری که باید به آن توجه کرد آن است که بر اساس مباحث فلسفی و نیز آموزه های قران کریم، تمام بدبختی هایی که به انسان میرسد، از جانب خودش است.
خداوندی که بر اساس ادله عقلی، رحیم، کریم، علیم و قدیر است، هیچ گاه بد بنده اش را نمیخواهد.
سختی هایی که به انسان در این دنیا میرسد از جهت منشأ و به وجود آورنده بر 2 و به یک تعبیری 4 دسته کلی است:
دسته اول: مشکلاتی که مستقیما نتیجه خواست خداوند است و با هدف و مصلحتی به وجود آمده است.
دسته دوم: مشکلاتی که مستقیما نتیجه خواست و اراده و عملکرد خود شخص است.
دسته سوم: مشکلاتی که مستقیما نتیجه اراده و عملکرد دیگران(انسانهای دیگر، حیوانات) است.
دسته چهارم: مشکلاتی که مستقیما نتیجه قهری و تکوینی این دنیاست.

دسته دوم و سوم که بحث چندانی ندارد.
مشکلی که نتیجه قهری اراده و فعل خود انسان است که ربطی به خداوند ندارد و خداوند نباید پاسخگوی آن باشد. به همین جهت، هیچ عوضی نیز برای این دسته از مشکلات در جهان آخرت در نظر گرفته نمیشود. به قول معروف "خودم کردم که لعنت بر خودم باد"
مشکلی که نتیجه اراده و فعل انسانهای دیگر است نیز مستقیما ربطی به خداوند ندارد. نتیجه اراده آزاد و اختیار داشتن انسانهاست. اینکه چرا خداوند چنین اختیاری به انسانها داده تا به دیگران ظلم کنند، ربطی به این تاپیک ندارد و تحت عنوان "شرور اخلاقی" باید پیگیری شود. با این حال، خداوند به جهت لطفی که به بندگانش دارد، عوض این سختی ها را در سرای آخرت به انسان میدهد. بعلاوه اگر انسان صبر کند، پاداش صبرش را نیز در آخرت خواهد دید.
مشکلات دسته چهارم نیز تحت عنوان "شرور طبیعی" معروف است و نتیجه تراحمات و کاستی های عالم ماده است. عالم ماده بیش از این تاب و کشش ندارد و در آن منافع همگان تامین نمیشود. نتیجه قهری و تکوینی تراکم گازهای درون زمین، زلزله است و ... هرچند برخی اوقات، این شرور طبیعی نتیجه افعال اراده و "شرور اخلاقی" است. با این حال، خداوند متعال، به جهت اینکه این شخص خودش باعث این مشکل نشده است، هم عوض این مشکلش را در اخرت می بیند و هم اگر صبر کند، اجر صبرش را در می یابد.
میماند دسته اول مشکلات که مستقیما نتیجه اراده خود خداوند است و هیچ اراده و قانون طبیعی عامل آن نیست. مانند جریاناتی که در داستان حضرت خضر و موسی(علیهما السلام) روی داد.
این دسته که البته خیلی کم است و در موارد معدود صورت میگیرد، به جهت اینکه خداوند را رحیم و عالم میدانیم، قطعا دارای هدف و مصلحتی است که گاه فقط خود خداوند از آن آگاه است و خودش است که میداند به چه جهتی است. این موارد نیز قطعا عوض و پاداشی برای تحمل و صبر خواهد داشت.
به همین جهت خداوند می فرماید:


[=microsoft sans serif]«[=microsoft sans serif]عَسى‏ أَنْ [=Traditional Arabic]تَكْرَهُوا [=Traditional Arabic]شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏[=microsoft sans serif]»(9)
[=microsoft sans serif] «
[=microsoft sans serif]و بسا چيزى را خوش نداريد و آن براى شما خير است، وبسا چيزى را دوست داريد و آن براى شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] مى‏ داند و شما نمى ‏دانيد.[=microsoft sans serif]»[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]بنابراین: [=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]اولا: فایده عبادت برای خود انسان است نه برای خداوند.
[=microsoft sans serif]ثانیا: مشکلات مالی و جسمانی در صورتی بهانه درستی برای عدم عبادت بود که فایده عبادت به خداوند میرسید، درصورتی که فایده آن برای خود انسان است. پس به این بهانه نمیتوان عبادت را ترک کرد. درست همانطور که انسان به بهانه لباس مناسب نداشتن، از خوردن غذا یا نفس کشیدن یا ... صرف نظر نمیکند.
[=microsoft sans serif]ثالثا: اکثر مشکلات انسان، از جانب خود او، انسانهای دیگر یا طبیعت است. با این حال، خداوند در آخرت پاداشی برای صبر در برابر این مشکلات به او میدهد و عوضی نیز به او خواهد داد.
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]ــــــــــــــــــــــــــــــ
1.
[=microsoft sans serif]سوره ذاریات، آیه56.[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]2. [=microsoft sans serif]سوره حج، آیه64[=microsoft sans serif]
3.
[=microsoft sans serif]تفسیر المیزان، ج18، ص386، جامع التفاسیر
[=microsoft sans serif]4. بحار الانوار، ج5، ص312، طبع بیروت، جامع الاحادیث
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]5. [=microsoft sans serif]تفسیر نمونه، ج22، ص387، جامع التفاسیر
6
. یادداشتهای شهید مطهری، ج6، ص196
7
. سوره رعد، آیه28
8
. سوره عنکبوت، آیه45

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]9. [=microsoft sans serif]سوره بقره، آیه216[=microsoft sans serif]


موضوع قفل شده است