جمع بندی آیا تقوا واقعا ارزش است؟

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام. آقا خیلی مبهم می نویسید میشه کمی واضحتر توضیح بدهید مقصودتان از این حرف چیست؟ و همچنین ربط این حرفتان با پاسخ من را مشخص کنید؟

ملاali;736008 نوشت:
شخصی که بدی و خوبی را به بهشت و جهنم بشناسد و نه به خود بدی و خوبی ...چگونه باید انتظار داشت تا بین لذت گناه و لذت حلال فرق بگذارد

ملاali;736008 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط ع 110 نمایش پست ها
هر چیزی سر جای خودش ارزش داره. جواب دادن به سؤالات توی برگه امتحان ارزش داره از امتحان که بیرون آمدیم چه ارزشی داره.
ارزش تقوا و گذشتن از نفسانیات رسیدن به معنوایات است نه نفسانیات
لذا آنچه که برای اخرت میتوان متصور شد معنویات است

به عرایضم دقت کنید! من نگفتم انسان با ترک کردن نفسانیات به معنویات نمی رسه. اتفاقا منظورم هم این بود که به معنویات می رسه ولی این ترقی و به کمال رسیدن تنها در حالی صورت می گیره که در دنیا باشد، از دنیا که گذشت دیگر مصادیق خوب و بد عوض می شود. بد را خدا بی دلیل بد قرار نداده است. خوب را هم بی دلیل خوب قرار نداده است. اگر غیبت بد است چون به روح ما ضربه می زند. اگر شراب بد است چون ناسازگار با روح ماست. اگر عبادت خوب است چون باعث تعالی روح ما می شود، حالا اگه به دنیا دیگر برود و روحی را ببینیم که دیگر مرتبط با بدن نیست و دارای فراغ بال بیشتری است و مستقیماً در حال مشاهده عالم غیب و دوزخ و بهشت است؛ دیگر عبادت برایش باعث ترقی و خوبی نیست. پس عبادت دیگر مصداق خوب را ندارد. درباره بدها هم همین طور است.

ملاali;736206 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط ملاali نمایش پست ها
یه سوال:
اگه خداوند بگوید اونچه که الآن میخواهی را در بهشت نمیدهم اما یه چیزی میدم که سنخیتی با حوائج دنیایی ندارد اما واقعا راضی و خشنود میشوی و این رضایت جایی برای حاجت دیگر نمیگذارد .. جواب شما چیست؟ آیا بندگی خدا را میکنید یا خیر
صادقانه بگید
پاسخ این سوال ما را ندادید

بارها و بارها در همین تاپیک این سوال را به انحاء گوناگون پاسخ دادم.
توحید مراتبی دارد . بهشت هم مراتبی دارد . خداوند مهربان بهشت را فقط جای عارفان قرار نداده است.

ع 110;736276 نوشت:
به کمال رسیدن تنها در حالی صورت می گیره که در دنیا باشد، از دنیا که گذشت دیگر مصادیق خوب و بد عوض می شود. بد را خدا بی دلیل بد قرار نداده است.

متوجه این بند از سخنتان نشدم
بیشتر توضیح دهید

ملاali;736794 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط ع 110 نمایش پست ها
به کمال رسیدن تنها در حالی صورت می گیره که در دنیا باشد، از دنیا که گذشت دیگر مصادیق خوب و بد عوض می شود. بد را خدا بی دلیل بد قرار نداده است.
متوجه این بند از سخنتان نشدم
بیشتر توضیح دهید
سلام؛ یک بحث است به این صورت که: احکام تابع مصالح و مفاسد هستند و با تغییر دنیا، مصالح و مفاسد هم عوض می شوند. توضیح: خدا بی دلیل حکم نمی کند که چیزی خوب است یا بد است.(این حرف بر اساس حکمت خدا و دلائل آن است) مثلاً خدا می داند که شراب خواری بر بدن و مغز اثر منفی می گذارد با توجه به این مفاسد و تبعات منفی حکمِ حرام بودن شراب خواری را صادر می فرماید. یا مثلاً می داند که در طول روز ایستاده آب خوردن برای بدن مفید است به همین دلیل حکمِ مستحب بودن را برای ایستاده نوشیدن در طول روز صادر می کند. به همین دلیل انجام حرام بد است و انجام مستحب خوب است. اما فرض کنیم برزخ یا آخرت به سرکار آمد یعنی دنیای دیگر با بدن دیگر و موقعیت متفاوتی دیگر سر کار آمد. شاید شراب خوردن یا ایستاده آب نوشیدن و ... هیچ یک در روی آن بدن اثر مثبت یا منفی نداشته باشند. پس دیگر معنا ندارد که خدا حکم به حرام بودن یا مستحب بودن را برای دنیای دیگر هم صادر کند.

اگر سبب حکمِ واجب بودنِ روزه داری، درک کردن گرسنگی نیازمندان و ایجاد حس کمک به فقراء باشد ـ البته همه این سبب ها و علت ها را به عنوان مثال می گوییم و گر نه ما نمی دانیم خدا به چه دلیل روزه را واجب کرد فقط می دانیم حکم صادر کردن او بی دلیل نیست. ـ آیا معنا دارد در برزخ و قیامت هم حکم وجوب روزه باشد؟! در آن جا اگر کسی گناه کار است که از هر نعمتی از جمله غذا و ... محروم است و اگر نیکوکار است که غذا و غیره اش بر عهده خداست. به همین دلیل می گوییم: روزه داری و انجام بسیاری از رفتارهای واجب و حرام تنها در دنیا خوب است.

یکی دیگه.;736704 نوشت:
نوشته اصلی توسط ملاali
نقل قول نوشته اصلی توسط ملاali نمایش پست ها
یه سوال:
اگه خداوند بگوید اونچه که الآن میخواهی را در بهشت نمیدهم اما یه چیزی میدم که سنخیتی با حوائج دنیایی ندارد اما واقعا راضی و خشنود میشوی و این رضایت جایی برای حاجت دیگر نمیگذارد .. جواب شما چیست؟ آیا بندگی خدا را میکنید یا خیر
صادقانه بگید
پاسخ این سوال ما را ندادید
بارها و بارها در همین تاپیک این سوال را به انحاء گوناگون پاسخ دادم.
توحید مراتبی دارد . بهشت هم مراتبی دارد . خداوند مهربان بهشت را فقط جای عارفان قرار نداده است.

پاسخ ما را ندادید؟

[=microsoft sans serif]پرسش:
اگر تقوا و تهذیب نفس ارزش است و هدف از خلقت انسان تقرب به خدا و عبادت اوست، چرا خداوند در برابر آن به مشتهیات نفس وعده داده؟ آیا این نوعی عوام فریبی نیست که به بشری که دلیل تقوا و منع شدن از نفسانیات را نمیفهمد به او وعده همان نفسانیات را بدهیم؟ آیا همین دلیل دین ناباوری نیست؟

پاسخ:
باسلام
تقوا عبارت است از نیرویی بازدارنده که به صورت یک ملکه نفسانی و نیروی درونی در وجود انسان به وجود می آید و او را در برابر طغیان شهوات و ارتکاب کارهای خلاف حفظ مى‏کند.
تقوا دارای درجاتی است که کمترین آن، دوری از گناهان و محرمات است.
درجه بالاتر آن، دوری کردن از امور شبهه ناک است.
و عالی ترین درجه آن، دوری کردن از هر آنچه غیر خداوند است و قلب انسان را به خود مشغول میکند.(1)

از سوی دیگر امیال مختلفی در نهاد انسان ها قرار داده شده است؛ شهوت مال، شهوت قدرت، شهوت موقعیت اجتماعی و شهرت، شهوت جنسی و امیالی از این دست. هر گروهی از آنها، تمایل به یکی از این امیال دارد.
وجود اصل شهوت و غضب از لوازم زندگی دنیا و بقای نسل بر روی زمین است. اما از آنجا که انسان به دنبال به دست آوردن حداکثر منافع خود، سعی در پایمال کردن حق دیگران در بهره مندی از نعمت های الهی است، خداوند متعال، دستوراتی را در مورد نحوه به کار بستن این دو میل در قالب احکام شرعی در دین خود بیان کرده است.

بنابراین، اصل این امیال، در دنیا هیچ مشکلی ندارد و در عین حال خودش، یکی از لوازم و اسباب آزمایش انسان ها است که به چه صورتی از آن استفاده میکنند.

انسان به خاطر خو گرفتن و عادت کردن به نوع خاصی زندگی کم کم، نفسش همان را نهایت آرزوی خودش قرار میدهد.

چنین افرادی، از آنجا که نهایت آرزویشان رسیدن به این نعمت ها است، حتی در بهشت نیز در نهایت به این نعمت هاخواهند رسید نعمت هایی از قبیل حور و غلمان و شراب طهور و خانه های بزرگ و باغ های سرسبز نصیب او خواهد شد.

این نیز پاداش اطاعت های او در دنیا و استفاده درست از امیال نفسانی اش مطابق با دستور خداوند است.

یعنی او به واسطه همین اطاعت حداقلی اش، به درصدی از کمال دست یافته است؛ زیرا اطاعت کردن از دستورات خداوند موجب رسیدن نفس انسان به درصدی از کمال میشود، ولو قصد آن شخص رسیدن به بهشت یا دوری از عذاب جهنم باشد.

هرچند او به خاطر ضعف معرفتی، در همان سطح باقی مانده است و کمالش در همان حد است که از خداوند اطاعت کند ولی اطاعتش به خاطر رسیدن به نعمتهای بهشتی باشد. و این در حد و اندازه او اشکالی نداد.

به خاطر سطح درک او و اینکه میزان درکش از لذت، لذتهای مادی است، برای جلب توجه او و تشویقش خداوند متعال از نعمتهای مادی و برای ترساندنش از عذابهای جسمانی استفاده کرده است.

حال آنکه اگر او قدری سطح معرفتش را بالاتر میبرد و از شهوت خود را بالاتر میکشید و به سمت معرفت حقیقی حق تعالی و شناخت قدر و منزلت خویش گام بر میداشت، به نعمت هایی میرسید که زبان از وصفش ناتوان و عاجز است.

در حدیثی از مولا علی (علیه السلام) در مورد انواع و اقسام مردم در عبادت نقل شده است:

[=microsoft sans serif]«إِنَّ الْعِبَادَةَ ثَلَاثَةٌ: قَوْمٌ عَبَدُوا الله عَزَّ وَ جَلَّ- خَوْفاً، فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا الله تَبَارَكَ وَ تَعَالى‏- طَلَبَ الثَّوَابِ، فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ؛ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا الله عَزَّ وَ جَلَّ- حُبّاً لَهُ، فَتِلْكَعِبَادَةُ الْأَحْرَارِ، وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبَادَة»(2)

[=microsoft sans serif]
عبادت به سه صورت است: گروهی، خداوند را صرفا از روی ترس عبادت میکنند که عبادت آنان، عبادت بردگان است.
گروهی به دنبال رسیدن ثواب هستند و عبادت آنان عبادت تاجران و اجیران است.
گروهی نیز خداوند را صرفا به واسطه محبت او عبادت میکنند که این عبادت، عبادت آزادگان است و این عبادت، برترین عبادات است.

این گروه، از تبعیت از دستورات و حتی سفارش های خداوند هیچ قصد و غرضی ندارند جز رسیدن به خشنودی و رضایت پروردگار. قرآن کریم در مورد هدف این افراد چنین میفرماید:

[=microsoft sans serif]«و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد»(3)

[=microsoft sans serif]
این افراد حتی در فدا کردن جان خود، هیچ هدفی ندارند مگر رسیدن به رضای الهی.

به هر حال، فارغ از درجات عمومي كه براي همگان يكسان است، نعمت هايي در بهشت وجود دارد كه به برخي اختصاص داشته كه ديگران از آن محروم هستند و بالاترين درجه آن رسيدن به مرحله قرب الهي است كه خداوند در قرآن از آن به برترين درجه بهشت ياد مي كند:

[=microsoft sans serif]«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم‏»(4)

"خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن‏هاى پاكيزه‏اى در بهشت هاى جاودان (نصيب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اينها) برتر است و پيروزى بزرگ، همين است."



[=microsoft sans serif]
فردوس بالاترين مراتب بهشت است. و به نظر مي‏رسد كه رسیدن به این بهشت، مقامي فوق بهشت است زيرا با وجود اين‏كه تمام مراتب و درجات عالم ملكوت چه نعمت‏هاي مادي و چه نعمت‏هاي معنوي را دارند، با این حال، از نعمت هایی بهره مند میشوند که به فرموده خود خداوند، فهم آن از درک آدمیان و تصور آنان خارج است. این مطلب در روايتی از رسول خدا(ص) وارد شده است كه:
[=microsoft sans serif]" خداوند فرمود: من براي بندگان صالح خود چيزهايي را مهيّا كرده‏ ام كه هيچ چشمي نديده و هيچ گوشي نشنيده و بر هيچ دلي خطور نكرده است، از اين نعيم بهشتي كه من شما را آگاه كرده ‏ام سخن نگوييد و دست از كنجكاوي برداريد و اگر مي‏خواهيد در اين ارتباط چيزي بدانيد، اين آيه را قرائت كنيد: فلا تعلم نفس ما أخفي لهم من قرّة أعين (5).

[=microsoft sans serif]
این درجه بندی بهشتیان دقیقا انعکاس رفتار آن افراد در دنیا و ناشی از سطح معرفت آنان نسبت به خداوند و قرب متناسب با آن است.
نتیجه اینکه، وعده هایی که در قران کریم به انسانها داده شده نه با قرب الهی منافات دارد و نه با تقوا؛ چرا که تقوا، عبارت است از پرهیز از نافرمانی خداوند و این امر منافاتی نه ازدواج و استفاده از لذتهای مادی دارد و نه منافاتی با کسب درآمد.

اشکال اصلی سوال در این مطلب نهفته بود که:
اولا: از طرفی تقوا را با لذت بردن حلال در تنافی میدانست حال آنکه هیچ منافاتی بین آنها نیست.
ثانیا: پاداش های جسمانی بهشتی حتی به متقی ترین افراد را به معنای آن گرفته است که ایشان نیز به همین قصد و انگیزه عبادت خداوند را انجام داده اند.
ثالثا: رسیدن به کمال را امری دانسته که یک حالت بیشتر ندارد و آن، حالتی است که به هیچ وجه به لذتهای دنیوی و جسمانی توجهی نداشته باشد.

حال آنکه کسی میتواند در اوج تقوا باشد ولی در دنیا پولدار باشد و از لذتهای حلال خداوند نیز بهره مند باشد. همانطور که برعکس آن نیز کاملا ممکن و محتمل است.
در آخرت نیز به انسانها همین وعده ها داده شده است. برخی به خاطر بهره مندی از همین نعمتها، از خداوند اطاعت میکنند که به فرموده مولی علی ع، عبادت آنان عبادت تاجران و کاسبان است.
ولی کم هم نیستند انسانهایی که در عبادت او، هیچ هدف و طمعی ندارند جز اینکه او را شایسته عبادت دیده اند.

موفق باشید.
ــــــــــــــــــ
1. تفسیر نمونه، ج22، ص205
2. الکافی، طبع دارالحدیث، ج۳، ص۲۱۶
3. بقره، آیه۲۰۷
4. سوره توبه، آیه72
5. سجده، آيه 17: تفسير مجمع‏ البيان، طبرسي، طبع صيدا، ج4، ص33

[=microsoft sans serif]

موضوع قفل شده است