تا جایی که (فکر کنم همه) میدانند، فیزیک انسان بصورت 100 درصد به ارث رسیده از پدر و مادرش هست!
حالا اگر من زشتم، یا مادرم زشت بوده
یا پدرم زشت بوده
و یا ژن این دو نفر مشکل داشته
حتی اگر مادرم خوب بوده و مشکل از پدر بوده، بازم تقصیر همون مادر بوده که رفته شوهر معیوب کرده که الان کسی به خاطر قیافه نخواد با من ازدواج کنه!
یعنی از هر طرف ببینی، کسی که باید بدهکار باشه، خودشو طلبکار میدونه!
درباره سوال استارتر که یک زمان سوال من هم بود. باید خدمت شما عرض کنم که، شما نباید دچار دیدگاه مقایسه بشی چون بیچاره میشی! و شاید هرگز خوشبخت نشی! چون تا آخر عمر همه رو با همسرت مقایسه میکنی! و اکثر اوقات بقیه برنده میشند و شما میمونی و یک همسر همیشه بازنده! چون میای قدش رو با قد بلند ها قیاس میکنی، چشماشو با چشم آبی ها، پوستشو با پوست خوب ها، مدرکشو با درسخون ها، صداشو با خوش صداها و ....
و مشخصه که هیچ فردی همه ی خصوصیات رو در حد اعلا نداره. پس همیشه توی قیاس با بهترین های اون خصوصیت، شکست میخوره.
آدمها 1 یا 2 خصوصیت ایده ال و شاخص دارند
چندتا خصوصیت معمولی رو به بالا دارند. چنتا معمولی . چنتا معمولی به پایین.
چنتا هم خصوصیت بد.
اگر کسی قراره مقایسه ای هم بکنه (که من میگم 100 درصد اشتباهه و نباید بکنه، چون اول و آخر به خودش آزار میرسونه)، باید معدل بگیره از همه خصوصیات یک فرد، و بعد قیاس کنه! تا حداقل قیاس جوانمردانه باشه.
من فکر میکنم (کما اینکه گویا روانشناسهای بزرگ هم همین نظرو دارند)، شما از یک مورد که با توجه به شناخت نسبی که ازش داری (یا خودت دیدیش یا بهت معرفی شده) برو جلو. و هرجا حس کردی همین مقدار ظاهر و باطن، برای زندگی مشترک مناسبه و میشه خوشبخت شد، کارو با همون فرد تموم کن. ولو فرد اول باشه!!
هرگز به طمع افراد بعدی که ممکنه بهتر باشند، مورد الان رو خرابش نکن. چون تجربه نشون داده (!!) طمغ انسان رو به ته چاه میندازه و همیشه اشتباه از آب درمیادش!
شما قبل هر اقدامی، اول حداقل هاتو مشخص کن، بعد اولین نفری که این حداقل رو آورد، باش ازدواج کن!
سلام. ببخشید بنده حرفهای شما رو قبول ندارم. به نظرم خیلی سرسری وسریع جواب دادین .
شما مختارید بپذیرید یا نپذیرید.اگر دلیل شما منطقی باشد حتما می پذیرم./علت اختصار در پاسخگویی مجال دادن به دوستان انجمن جهت پاسخگویی مفصل تر است و در نهایت هنگام جمع بندی به طور مفصل توضیح داده می شود.
nobelist;929551 نوشت:
شما یک حدیث یا روایت یا موردی از ائمه پیدا کنید که اینکار را تایید کرده باشند.
حسن مثنّى هنگامى كه به سنّ ازدواج رسید، براى خواستگارى به نزد عمویش امام حسین علیه السلام آمد و خواستهاش را به حضرت اظهار داشت. امام حسین علیه السلام به او فرمود: پسرم! من از تو چنین انتظارى را داشتم، برخیز و با من بیا. و آنگاه یادگار برادر را به منزل آورد و او را در انتخاب یكى از دخترانش (فاطمه یا سكینه) آزاد گذاشت. اما شرم و حیاء مانع شد كه او حرف دلش را بزند. به این جهت، امام حسین علیه السلام به وى فرمود: دخترم، فاطمه را انتخاب كن كه از جهاتى شبیه مادرم فاطمه زهراعلیها السلام مىباشد. سپس او را به همسرى حسن بن حسن درآورد.
[=BBNacim]مفید، ارشاد، ص۳۶۶
همانطور که در متن آمده امام حسین علیه السلام هر دو دختر عزیز و آسمانیش را در معرض انتخاب حسن مثنی گذاشت.او را به منزل برد و دخترانش را به اونشان داد. با توجه به این مطلب آیا شما برداشتی غیر از این دارید.
این در مورد پسران و اما در مورد دختران بنده روایتی ندیده ام که از این کار منع کند.شما که مدعی هستید این کار درست نیست روایتی بیاورید تا ماهم نظرمان را اصلاح کنیم.
امام حسین علیه السلام یادگار برادر را به منزل آورد و او را در انتخاب یكى از دخترانش (فاطمه یا سكینه) آزاد گذاشت
سلام استاد عزيز
اين روايت كه گذاشتيد فقط گفته است كه امام حسين(ع) ، پسربرادرشان را در انتخاب يكي از دختران مختار كردند
نه اينكه بگويند همزمان به خواستگاري هر دو بيا و با هر دو چند جلسه اي صحبت كن
ضمن اينكه بزرگوار ، نوع ازدواج در آن زمان با حالا (بخصوص در مثالي كه شما آورديد) خيلي متفاوت است
در آن زمان خواسته ها و شرايط بسيار محدودتر بود و افراد نيز از يكديگر شناخت نسبتاً خوبي داشتند. بخصوص در مثال شما كه اقوام مد نظر است
حتي انتخابها بيشتر بر مبناي قوم و قبيله بوده تا بحث علاقه و دوست داشتن بين دختر و پسر
و در مجموع ، بيشتر ازدواج ها فقط در همان جلسهء اول خواستگاري تاييد نهايي ميشدند
امین;929720 نوشت:
شما که مدعی هستید این کار درست نیست روایتی بیاورید تا ماهم نظرمان را اصلاح کنیم.
خب استاد گرامي ، بنده هم معتقدم حياط خانهء ما مركز زمين است و البته مدركي هم براي ادعايم ندارم
شما كه مدعي هستيد حياط خانهء ما مركز زمين نيست ، دليل بياوريد تا من نظرم را اصلاح كنم!
با اين حال:
nobelist;929545 نوشت:
هیچ وقت این حرف آقای دهنوی یادم نمیره که در برنامه گلبرگ گفت: پیامبر اسلام فرموده اند: هیچ یک از شما دختری را که دیگری خواستگاری کرده، خواستگاری نکند
ایشان همان زمان هم در گلبرگ گفتند گه نه آقابان همزمان به خواستگاری چند نفر بروند و نه خانم ها هنرمان چند خواستگار بپذیرند چون بسیار آسیب زا است. بلکه خانم ها همان خوتستگار اول را بررسی کنند و اگر معیارها را نداشت او را رد کنند و بعد شخص دیگری را برسی کنند. آقایان هم همین طور
خب استاد گرامي ، بنده هم معتقدم حياط خانهء ما مركز زمين است و البته مدركي هم براي ادعايم ندارم
شما كه مدعي هستيد حياط خانهء ما مركز زمين نيست ، دليل بياوريد تا من نظرم را اصلاح كنم!
البینه علی المدعی:دلیل و سند را کسی باید بیاورد که مدعی باشد.ایشان ادعا دارند که نباید همزمان چند خواستگار بیاید.بنابراین ایشان باید دلیل بیاورد.من عرض کردم که دلیلی در رد ندارم.
Reza-D;929816 نوشت:
سند صحبت خانم "nobelist":
پیامبر خدا (ص) فرمود:
لا یخطب احدکم علی خطبة اخیه
هیچ یک از شما زنی را که دیگری خواستگاری می کند، خواستگاری نکند. [تا اینکه با او ازدواج کند و یا اینکه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاریش بلامانع است]
الفائق فی غریب الحدیث ج 1 ، ص 126 (منبع ارائه شده در سايت آويني ، حديث شماره 211 - لينك: http://old.aviny.com/hadis-mozooee/ejtemai/ezdevaj.aspx )
صحیح مسلم ، ج 2 ، ص 1034 ، ح 56 (مبنع ارائه شده در سايت حوزه ، شماره 21 آداب خواستگاري - لينك: http://www.hawzah.net/fa/Article/Vie...88%D8%A7%D8%AC )
اولا این حدیث از اهل سنت نقل شده ودر منابع شیعی نقل نشده. ثانیا که روایت صحیح هم که باشد دلالت بر مطلب ما ندارد.این روایت ظاهرا در موردی است که خواستگار خواهان دختر است و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اخلاقا توصیه کرده که مانع وصال کسی که عاشق شده نشید.ولی موضوع بحث ما در مورد خواستگارانی است که صرفا برای آشنایی آمده اند و هنوز معلوم نیست که آیا دختر را میخواهند یا خیر.
این کار اشکالی ندارد و کاملا منطقیه. مثلا ممکن است به شما در یک زمان 3 مورد پیشنهاد شود.این که به خواستگاری بروید و از میان آنها آ ن موردی که تناسب بیشتری با شما دارد را انتخاب کنید کاملا منطقی است.همین حالت در مورد دختران هم هست.یعنی از میان چند خواستگار می توانند انتخاب داشته باشند
لذا اگر قرار به آوردن روايت به منظور تاييد باشد (كه البته بنده چنين چيزي نخواستم بلكه خانم nobelist خواستند) شما مدعيِ "بي اشكال بودن" در اين موضوع بوديد. پس البينه علي المدعي
امین;929825 نوشت:
روایت صحیح هم که باشد دلالت بر مطلب ما ندارد
این روایت ظاهرا در موردی است که خواستگار خواهان دختر است و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اخلاقا توصیه کرده که مانع وصال کسی که عاشق شده نشید
ولی موضوع بحث ما در مورد خواستگارانی است که صرفا برای آشنایی آمده اند و هنوز معلوم نیست که آیا دختر را میخواهند یا خیر
من دليلي نمي بينم كه چنين برداشتي از روايت داشته باشيم
چون پيامبر(ص) هيچ لفظي يا قرينه اي به كار نبرده اند كه برداشتِ مورد نظر شما را به ذهن برساند
شما اگر نشانه اي داريد كه اين معنا را مي رساند ، بفرمائيد
ثانياً مگر خواستگار دوم علم غيب دارد كه بفهمد خواستگار اول ، دختر را پسنديده يا نه؟! مگر از دلش و نيتش خبر دارد؟
ثالثاً اصلاً موضوع بحث ما درمورد دو خواستگار نيست بلكه درمورد دختر است (يا پسري كه چند دختر مقابلش هستند)
لذا اينجا چيزي كه مهم است پسند شخص واحد (در اينجا دختر) است و نه پسند چند نفري كه در مقابل قرار دارند پس حتي با فرض پذيرش برداشت شما ، باز سوال است كه چرا پيامبر(ص) شرايط تقابل دو خواستگار را در نظر گرفته اند و نه خواست و ميل انتخاب كننده را؟
در حاليكه صحبت ابتدايي شما خطاب به اين خانم (شخص واحد) بوده كه حق دارد چند مورد را بررسي كند (يا متقابلاً آقايي حق دارد به خواستگاري چند دختر برود)
و اگر قرار بود صحبت پيامبر(ص) با شما همسو باشد ، ايشان بايد مي فرمودند تا زماني كه دختر انتخاب نكرده هر تعداد كه دلشان مي خواهد به خواستگاري بروند
من دليلي نمي بينم كه چنين برداشتي از روايت داشته باشيم
چون پيامبر(ص) هيچ لفظي يا قرينه اي به كار نبرده اند كه برداشتِ مورد نظر شما را به ذهن برساند
شما اگر نشانه اي داريد كه اين معنا را مي رساند ، بفرمائيد
نهایت برداشتی که می شود از این روایت کرد این است که به خواستگارها توصیه می کند که اگر فهمیدی کسی به خواستگاری دختری رفته نرو تا تکلیفش معلوم بشه بعد شما برو.اما آیا روایت می گوید دختر بیشتر از یک خواستگار نپذیرد؟این یک توصیه اخلاقی به پسرهاست اما نمی توان برداشت کرد که پس دخترها هم بیش از یک خواستگار قبول نکنند.دقیقا مانند همین روایت در مورد معامله کالا هم آمده است.پیامبر(صی الله علیه وآله) فرمودند که در معامله کسی که در حال خرید است وارد نشوید.
[=BMitra]امام صادق(عليه السلام) از پدرانش روايت كرده است كه «نهى رسول الله أن يدخل الرّجل في سوم أخيه المسلم; رسول خدا از ورود انسان به معامله برادر مسلمانش نهى كرده است». وسائل الشيعه، ج 12، ص 338، ح 3
آیا شما از این روایت برداشت می کنید که پس فروشنده از پذیرش چند خریدار خودداری کند؟
یعنی یک دختر خانم همزمان مثلا 3 خواستگار را بپذیرد و با هر یک مثلا 3 جلسه 2 ساعته صحبت کند، وبژگی های اخلاقیش را بگوید، حرفهای طرف را کامل بشنود، حتی برخی مسائل خصوصی را به هم بگویند و خوب فاجعه زمانی است که مدام در ذهنش در حال بالا و پایبن کردن اینها باشد و .... فاجعه بزرگتر این که هر سه نمرات خوبی بگیرند و نتواند بین آنها انتخاب کند و در این صورت همسر آینده با یکی دو نمره اختلاف با رقبا انتخاب شود! در مورد آقا پسر هم همین طور است. شما با یه دختر حرف می زنید و ته و توی زندگیشان را در می آورید و ساعت ها گپ می زنید نا ببینید به دلتان می نشینند یا خیر و فاجعه اینجاست که هر سه به دل ا ونشستند و هر سه را خواست! آنوقت چه کند؟ استخاره کند یا ناپلئونی یکی را انتخاب کند؟ مگر میوه فروشی و خرید خیار و گوجه است که دستمان بگیریم و خوب لمس کنیم و زیر و رویش را دراوریم و بعد ببینیم یکی خوش آب و رنگ تر هست و آن را انتخاب کنیم؟
اولا بابت اینکه به همه اشکالات شما جواب ندادم عذرخواهی میکنم.کثرت اشتغالات مانع شد.
ثانیا سؤال اصلی اینه که آیا فی نفسه اشکالی دارد همزمان چند خواستگار بیایند؟آیا حرام است؟خیر.اشکالی ندارد ولی ممکن است آسیبهایی هم داشته باشد که با در نظر گرفتن آنها می توان از بروز آسیب جلو گیری کرد.دوستان هم اشاره داشتند.می توان به همه آنها برای جلسه اول اجازه داد ولی برای جلسات بعدی بعضی گزینه ها حذف می شوند لا اقل در اکثر مواقع اینطور است.در موارد نادری هر دو یا هر سه خوبن.صرف مذاکره کردن جهت ازدواج مشکلی ایجاد نمی کند.اما چنانچه بخواهند به صورت بی حجاب او را ببینند در اینجا دیگر بایستی بعد از قطعی شدن یکی این کار انجام شود.در مورد مسائل خصوصی هم کسی نگفته در جلسه اول شما مسائل خصوصی را به خواستگار بگو.این مسائل در مراحل بعدی در صورت نیاز گفته می شود.
آیا شما با حتی برگزاری جلسه اول این خواستگارها هم مخالف هستید؟دلیلتان چیست؟
بنده کاملا با این پست موافقم. و همچنین پست قبلی جناب رضا . بنابراین دوباره تکرار نمیکنم.
اینجا دو مدعی وجود داردیکی بنده و یکی شما
شما مدعی هستید که دین مخالفه.بنده عرض کردم دلیل بیاورید.روایتی نقل شد که این روایت ادعای شما را اثبات نمی کرد.
بنده مدعی بودم که دلیلی از دین برای مخالفت نداریم یعنی روایتی وجود ندارد.بنابراین آیا می شود چیزی(روایت)که نیست را اثبات کرد.پس نتیجه می گیریم که آن کسی باید دلیل بیاورد که مدعی وجود روایت هست.بنده که مدعی وجود روایت نیستم.استدلال بنده برای جواز این کار بر اساس عقل است و نه روایت.ولی در مورد پسران، روایت حسن مثنی از نظر بنده دلالت می کند.فعل معصوم برای ما حجت است.
nobelist;929906 نوشت:
جناب استاد، حسن مثنی که بود؟ فرزند امام حسن مجتبی. اگر یک فرد غریبه ولو شیعه معمولی از امام حسین دخترش را خواستگاری کرده بود، امام همین کار را می کرد؟ میگفت بیا برویم خانه هر دو را ببین و هر کدام را میخواهی بردار؟ شما اگر دو دختر داشته باشید و یک فرد غریبه ولو تا حدی شناخته شده از شما دخترتان را خواستگاری میکرد، این کار امام را انجام می دادید؟؟
اما شما همین حرف خودتان را هم قبول ندارید.یعنی اگر کسی به خواستگاری دختر عموهایش برود و عموی او همه دخترانش را نشانش بدهد و بگوید شما یکی را انتخاب کن شما با این کار موافقید؟پسر عمو که غریبه نیست.موافقید؟
نهایت برداشتی که می شود از این روایت کرد این است که به خواستگارها توصیه می کند که اگر فهمیدی کسی به خواستگاری دختری رفته نرو
تا تکلیفش معلوم بشه بعد شما برو
اما آیا روایت می گوید دختر بیشتر از یک خواستگار نپذیرد؟
بله دقیقاً میشود چنین برداشتی کرد
به این دلیل که قطعاً در این موضوع زیانی وجود داشته که پیامبر(ص) چنین مطلبی را گفته اند
ضمن اینکه از قاعدهء قرینه نیز میشود در این موضوع استفاده کرد
به این صورت که اگر خواستگارِ ثانی بودن اشتباه است ، به قرینهء آن ، پذیرشِ خواستگار ثانی هم اشتباه است
همچنین اگر داشتنِ دو خواستگار همزمان اشتباه است ، به قرینهء آن ، خواستگاریِ همزمان از دو دختر نیز اشتباه است
خود شما قبل تر گفتید که:
امین;929825 نوشت:
این روایت ظاهرا در موردی است که خواستگار خواهان دختر است
و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اخلاقا توصیه کرده که مانع وصال کسی که عاشق شده نشید
اولاً نتیجهء حرف شما این میشود که پیامبر(ص) خطاب به پسرها فرموده اند:
"اگر دیدید کسی عاشق شده است و دختری را پسندیده است ، اخلاق حکم میکند به خواستگاری آن دختر نروید و مانع وصال یک عاشق نشوید
اما اگر خودِ دختر شما را پذیرفت دیگر بیخیالِ اخلاق شده و بروید مانع از وصال یک عاشق بشوید!!"
ثانیاً ، اگر توصیهء پیامبر(ص) حق است که هست ، پس پسرها باید به توصیه ایشان عمل کنند و اخلاقاً به خواستگاری دختری که خواستگار دارد نروند نتیجه اینکه اگر پسری به خواستگاری دختری که خواستگار دیگری دارد برود ، میشود گفت این پسر به توصیه های پیامبرش بی اهمیت است
حال شما به خانمها پیشنهاد میکنید مردی که توصیهء پیامبر(ص) برایش بی اهمیت است را بپذیرد؟!
اگر خودِ خواستگار قضیه خواستگاریهای همزمانش را بگه حس ناخوشایندیه، بنظر میاد داره رقابت ایجاد میکنه یه همچین حسهایی ...
ولی اگه تصادفی یا از طریق واسطه باشه دلیلی برای ناراحت شدن نیست، بنظر خیلی عادیه ...
Reza-D;929528 نوشت:
حالت دوم ، شما اطلاع ندارید و بعد از ازدواج می فهمید
همان سوال های بالا برایتان پیش نمی آید؟
با خود نمی گوئید ، یعنی همان روزهایی که به دیدن من میامد ، همزمان به دیدن دو دختر دیگر هم می رفت؟
نه چرا باید این سؤالات پیش بیاد! این خیلی طبیعیه که یک مجرد خواستگاری های متعدد داشته باشه همزمان یا ...
Reza-D;929528 نوشت:
آنچه شما به عنوان استاندارد می فرمائید ،
منظور من از استاندارد اینه :
خانومی از اولویت اولش این است که مثلا یک روحانی و طلبه را بعنوان همسر نمی پذیرد حال سه خواستگار همزمان دارد که یکی روحانی است، پذیرفتن آن روحانی در حد گفت و گو که ببینم کیه چیه!!، این خواستگاری را از استاندارد شخصی این فرد خارج کرده است چون در هر صورت او ایشان را نخواهد پذیرفت.
بنده به د لایل بالا حتی با 10 دقیقه همزمانی چه برای خواستگاری کردن و چه شدن مخالفم. شما از کجا گارانتی می کنید که دختر یا پسر دچار چالش اخلاقی و مقایسه مدام این با آن نشوند.
بنده قبول می کنم که این کار آسیبهایی دارد ولی هرچیزی که آسیب داشت دلیل نمی شود کلا منکر آن شد.
از مقایسه گریزی نیست.حتی اگر همزمان هم نباشد بعداز ورود به زندگی مشترک این مقایسه ها اتفاق می افتد.
nobelist;929929 نوشت:
سلام. استاد سوال اصلی فی نفسه بودن نیست. سما از کجای سوال این را برداشت کردید؟
بعد ، آیا در سوال درباره حرام بودن سوال شد ؟ این یک سوال مشاوره ایی بوده نه سوال فقهی و جواب را از نظر اجتماعی و اخلاقی می خواسته اند وگرنه در انجمن احکام می پرسیدند.
متوجه هستم که بحث مشاوره ایه،شما نظر دین را خواستید که ناگزیر به روایات مراجعه کردیم و وارد بحث دینی شدیم.
nobelist;929929 نوشت:
عد این که شما از کجا گارانتی می کنید که حتما کسی در جلسه اول حذف می شود؟
گارانتی در کار نیست ومن هم چنین ادعایی نکردم.عرض کردم که در صورتی که به یک خواستگار متمایل شد ابتدا همان یک مورد را پیش ببرد و بعد موارد دیگه.
nobelist;929929 نوشت:
در ضمن پاسخ پستهای جناب رضا و بنده را ندادید. اگر قرار است شبهه رفع شود باید برای تمام حالات بیان شده جوابی باشد، نه این که شما بگویید و انتظار داشته باسید دربست هم قبول شود. ؟
آیا بنده از شما خواسته ام که حرفهایم را بپذیرید.اینجا انجمن است و بعد از بحث و نظر، موضوع ،جمع بندی میشود.اینطور نیست که قائل به وحی منزل بودن نظراتم باشم.اگر اشکالی باشد میپذیرم.بعضا دوستان فرهیخته ای در گروه هستند که واقعا نظراتشون عالیه و استفاده میکنم.
اینجا همه آزادند که هم نظر بدهند و هم نظرات رو رد کنند.حُسن انجمن هم همینه.هدف همفکری کردنه.بعضی سؤالات جوابش رو توی هیچ کتابی ننوشتن و بایستی با همفکری به جواب رسید.
انجمن میدان مسابقه نیست که ببینیم کی توی بحثها پیروز میشه وکی شکست میخوره.نباید کسی موقع بحث کردن طوری بحث کنه که بخواد نظرش رو تحمیل کنه و درصورت عدم پذیرش برچسب بی اخلاقی و کج اندیشی به او بزنیم.
نظر علما ی متأخر درباب موضوع خواستگاری از دختری که خواستگار منتظر جواب دارد
سؤال : برای دختری خواستگاری آمده ودختر به خواستگار هنوز جوابی نداده اما انتظار شنیدن جواب مثبت از جانب ایشان است
خواستگار دومی دراین حین قصد خواستگاری از ایشان را دارد حکم شرعی مسئله چیست ؟
1- پاسخ استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری :(تهران )
شرعا" ایرادی ندارد اما بهتر است به خواستگاری نرود تا دختر جواب خواستگار اولی را بدهد وتکلیف او روشن شود بعد اگر دختر پاسخ منفی داد خواستگار دوم اقدام به خواستگاری نماید
2- پاسخ استفتاء همین مطلب از دفتر آیت الله مکارم شیرازی تهران )
از نظر شرعی ایراد دارد وجایز نیست زیرا این مطلب در حکم یک نوع دخالت در معاملات دیگران است ودارای اشکال میباشد .مخصوصا" اگر امید به پاسخ مثبت ایشان به خواستگار اول باشد
همانطور که مشاهده می شود مسأله اختلافی است.یعنی مقام معظم رهبری معتقد است که جایز است ولی آیت الله مکارم می فرمایند جایز نیست.
بنابراین می شود در بحث خواستگاری پسران به این نتیجه رسید که بایستی احتیاط کرد.و همچنین با توجه به اینکه در بحث قبول خواستگارهمزمان از جانب دختر منعی نرسیده می توان احتیاط کرد ولی حرام نیست.(البته این جواب کارشناسان بخش احکامه و درست هم هست.)
کاربر مهمان خوش آمدید
تا جایی که (فکر کنم همه) میدانند، فیزیک انسان بصورت 100 درصد به ارث رسیده از پدر و مادرش هست!
حالا اگر من زشتم، یا مادرم زشت بوده
یا پدرم زشت بوده
و یا ژن این دو نفر مشکل داشته
حتی اگر مادرم خوب بوده و مشکل از پدر بوده، بازم تقصیر همون مادر بوده که رفته شوهر معیوب کرده که الان کسی به خاطر قیافه نخواد با من ازدواج کنه!
یعنی از هر طرف ببینی، کسی که باید بدهکار باشه، خودشو طلبکار میدونه!
خیلی جالب بود واسم و نتونستم اظهار فضل نکنم!
سلام
درباره سوال استارتر که یک زمان سوال من هم بود. باید خدمت شما عرض کنم که، شما نباید دچار دیدگاه مقایسه بشی چون بیچاره میشی! و شاید هرگز خوشبخت نشی! چون تا آخر عمر همه رو با همسرت مقایسه میکنی! و اکثر اوقات بقیه برنده میشند و شما میمونی و یک همسر همیشه بازنده! چون میای قدش رو با قد بلند ها قیاس میکنی، چشماشو با چشم آبی ها، پوستشو با پوست خوب ها، مدرکشو با درسخون ها، صداشو با خوش صداها و ....
و مشخصه که هیچ فردی همه ی خصوصیات رو در حد اعلا نداره. پس همیشه توی قیاس با بهترین های اون خصوصیت، شکست میخوره.
آدمها 1 یا 2 خصوصیت ایده ال و شاخص دارند
چندتا خصوصیت معمولی رو به بالا دارند. چنتا معمولی . چنتا معمولی به پایین.
چنتا هم خصوصیت بد.
اگر کسی قراره مقایسه ای هم بکنه (که من میگم 100 درصد اشتباهه و نباید بکنه، چون اول و آخر به خودش آزار میرسونه)، باید معدل بگیره از همه خصوصیات یک فرد، و بعد قیاس کنه! تا حداقل قیاس جوانمردانه باشه.
من فکر میکنم (کما اینکه گویا روانشناسهای بزرگ هم همین نظرو دارند)، شما از یک مورد که با توجه به شناخت نسبی که ازش داری (یا خودت دیدیش یا بهت معرفی شده) برو جلو. و هرجا حس کردی همین مقدار ظاهر و باطن، برای زندگی مشترک مناسبه و میشه خوشبخت شد، کارو با همون فرد تموم کن. ولو فرد اول باشه!!
هرگز به طمع افراد بعدی که ممکنه بهتر باشند، مورد الان رو خرابش نکن. چون تجربه نشون داده (!!) طمغ انسان رو به ته چاه میندازه و همیشه اشتباه از آب درمیادش!
شما قبل هر اقدامی، اول حداقل هاتو مشخص کن، بعد اولین نفری که این حداقل رو آورد، باش ازدواج کن!
شما مختارید بپذیرید یا نپذیرید.اگر دلیل شما منطقی باشد حتما می پذیرم./علت اختصار در پاسخگویی مجال دادن به دوستان انجمن جهت پاسخگویی مفصل تر است و در نهایت هنگام جمع بندی به طور مفصل توضیح داده می شود.
حسن مثنّى هنگامى كه به سنّ ازدواج رسید، براى خواستگارى به نزد عمویش امام حسین علیه السلام آمد و خواستهاش را به حضرت اظهار داشت. امام حسین علیه السلام به او فرمود: پسرم! من از تو چنین انتظارى را داشتم، برخیز و با من بیا. و آنگاه یادگار برادر را به منزل آورد و او را در انتخاب یكى از دخترانش (فاطمه یا سكینه) آزاد گذاشت. اما شرم و حیاء مانع شد كه او حرف دلش را بزند. به این جهت، امام حسین علیه السلام به وى فرمود: دخترم، فاطمه را انتخاب كن كه از جهاتى شبیه مادرم فاطمه زهراعلیها السلام مىباشد. سپس او را به همسرى حسن بن حسن درآورد.
همانطور که در متن آمده امام حسین علیه السلام هر دو دختر عزیز و آسمانیش را در معرض انتخاب حسن مثنی گذاشت.او را به منزل برد و دخترانش را به اونشان داد. با توجه به این مطلب آیا شما برداشتی غیر از این دارید.
این در مورد پسران و اما در مورد دختران بنده روایتی ندیده ام که از این کار منع کند.شما که مدعی هستید این کار درست نیست روایتی بیاورید تا ماهم نظرمان را اصلاح کنیم.
سلام استاد عزيز
اين روايت كه گذاشتيد فقط گفته است كه امام حسين(ع) ، پسربرادرشان را در انتخاب يكي از دختران مختار كردند
نه اينكه بگويند همزمان به خواستگاري هر دو بيا و با هر دو چند جلسه اي صحبت كن ضمن اينكه بزرگوار ، نوع ازدواج در آن زمان با حالا (بخصوص در مثالي كه شما آورديد) خيلي متفاوت است
در آن زمان خواسته ها و شرايط بسيار محدودتر بود و افراد نيز از يكديگر شناخت نسبتاً خوبي داشتند. بخصوص در مثال شما كه اقوام مد نظر است
حتي انتخابها بيشتر بر مبناي قوم و قبيله بوده تا بحث علاقه و دوست داشتن بين دختر و پسر
و در مجموع ، بيشتر ازدواج ها فقط در همان جلسهء اول خواستگاري تاييد نهايي ميشدند
خب استاد گرامي ، بنده هم معتقدم حياط خانهء ما مركز زمين است و البته مدركي هم براي ادعايم ندارم
شما كه مدعي هستيد حياط خانهء ما مركز زمين نيست ، دليل بياوريد تا من نظرم را اصلاح كنم!
با اين حال:
سند صحبت خانم "nobelist":
پیامبر خدا (ص) فرمود:
لا یخطب احدکم علی خطبة اخیه
هیچ یک از شما زنی را که دیگری خواستگاری می کند، خواستگاری نکند. [تا اینکه با او ازدواج کند و یا اینکه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاریش بلامانع است]
الفائق فی غریب الحدیث ج 1 ، ص 126 (منبع ارائه شده در سايت آويني ، حديث شماره 21 - لينك: http://old.aviny.com/hadis-mozooee/ejtemai/ezdevaj.aspx )
صحیح مسلم ، ج 2 ، ص 1034 ، ح 56 (مبنع ارائه شده در سايت حوزه ، شماره 21 آداب خواستگاري - لينك: http://www.hawzah.net/fa/Article/View/4298/%DA%86%D9%87%D9%84-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC )
البینه علی المدعی:دلیل و سند را کسی باید بیاورد که مدعی باشد.ایشان ادعا دارند که نباید همزمان چند خواستگار بیاید.بنابراین ایشان باید دلیل بیاورد.من عرض کردم که دلیلی در رد ندارم.
اولا این حدیث از اهل سنت نقل شده ودر منابع شیعی نقل نشده. ثانیا که روایت صحیح هم که باشد دلالت بر مطلب ما ندارد.این روایت ظاهرا در موردی است که خواستگار خواهان دختر است و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اخلاقا توصیه کرده که مانع وصال کسی که عاشق شده نشید.ولی موضوع بحث ما در مورد خواستگارانی است که صرفا برای آشنایی آمده اند و هنوز معلوم نیست که آیا دختر را میخواهند یا خیر.
اولين ادعا را شما كرديد بزرگوار و گفتيد كه:
لذا اگر قرار به آوردن روايت به منظور تاييد باشد (كه البته بنده چنين چيزي نخواستم بلكه خانم nobelist خواستند) شما مدعيِ "بي اشكال بودن" در اين موضوع بوديد. پس البينه علي المدعي
من دليلي نمي بينم كه چنين برداشتي از روايت داشته باشيم
چون پيامبر(ص) هيچ لفظي يا قرينه اي به كار نبرده اند كه برداشتِ مورد نظر شما را به ذهن برساند
شما اگر نشانه اي داريد كه اين معنا را مي رساند ، بفرمائيد
ثانياً مگر خواستگار دوم علم غيب دارد كه بفهمد خواستگار اول ، دختر را پسنديده يا نه؟! مگر از دلش و نيتش خبر دارد؟
ثالثاً اصلاً موضوع بحث ما درمورد دو خواستگار نيست بلكه درمورد دختر است (يا پسري كه چند دختر مقابلش هستند)
لذا اينجا چيزي كه مهم است پسند شخص واحد (در اينجا دختر) است و نه پسند چند نفري كه در مقابل قرار دارند
پس حتي با فرض پذيرش برداشت شما ، باز سوال است كه چرا پيامبر(ص) شرايط تقابل دو خواستگار را در نظر گرفته اند و نه خواست و ميل انتخاب كننده را؟
در حاليكه صحبت ابتدايي شما خطاب به اين خانم (شخص واحد) بوده كه حق دارد چند مورد را بررسي كند (يا متقابلاً آقايي حق دارد به خواستگاري چند دختر برود)
و اگر قرار بود صحبت پيامبر(ص) با شما همسو باشد ، ايشان بايد مي فرمودند تا زماني كه دختر انتخاب نكرده هر تعداد كه دلشان مي خواهد به خواستگاري بروند
نهایت برداشتی که می شود از این روایت کرد این است که به خواستگارها توصیه می کند که اگر فهمیدی کسی به خواستگاری دختری رفته نرو تا تکلیفش معلوم بشه بعد شما برو.اما آیا روایت می گوید دختر بیشتر از یک خواستگار نپذیرد؟این یک توصیه اخلاقی به پسرهاست اما نمی توان برداشت کرد که پس دخترها هم بیش از یک خواستگار قبول نکنند.دقیقا مانند همین روایت در مورد معامله کالا هم آمده است.پیامبر(صی الله علیه وآله) فرمودند که در معامله کسی که در حال خرید است وارد نشوید.
آیا شما از این روایت برداشت می کنید که پس فروشنده از پذیرش چند خریدار خودداری کند؟
اولا بابت اینکه به همه اشکالات شما جواب ندادم عذرخواهی میکنم.کثرت اشتغالات مانع شد.
ثانیا سؤال اصلی اینه که آیا فی نفسه اشکالی دارد همزمان چند خواستگار بیایند؟آیا حرام است؟خیر.اشکالی ندارد ولی ممکن است آسیبهایی هم داشته باشد که با در نظر گرفتن آنها می توان از بروز آسیب جلو گیری کرد.دوستان هم اشاره داشتند.می توان به همه آنها برای جلسه اول اجازه داد ولی برای جلسات بعدی بعضی گزینه ها حذف می شوند لا اقل در اکثر مواقع اینطور است.در موارد نادری هر دو یا هر سه خوبن.صرف مذاکره کردن جهت ازدواج مشکلی ایجاد نمی کند.اما چنانچه بخواهند به صورت بی حجاب او را ببینند در اینجا دیگر بایستی بعد از قطعی شدن یکی این کار انجام شود.در مورد مسائل خصوصی هم کسی نگفته در جلسه اول شما مسائل خصوصی را به خواستگار بگو.این مسائل در مراحل بعدی در صورت نیاز گفته می شود.
آیا شما با حتی برگزاری جلسه اول این خواستگارها هم مخالف هستید؟دلیلتان چیست؟
اینجا دو مدعی وجود داردیکی بنده و یکی شما
شما مدعی هستید که دین مخالفه.بنده عرض کردم دلیل بیاورید.روایتی نقل شد که این روایت ادعای شما را اثبات نمی کرد.
بنده مدعی بودم که دلیلی از دین برای مخالفت نداریم یعنی روایتی وجود ندارد.بنابراین آیا می شود چیزی(روایت)که نیست را اثبات کرد.پس نتیجه می گیریم که آن کسی باید دلیل بیاورد که مدعی وجود روایت هست.بنده که مدعی وجود روایت نیستم.استدلال بنده برای جواز این کار بر اساس عقل است و نه روایت.ولی در مورد پسران، روایت حسن مثنی از نظر بنده دلالت می کند.فعل معصوم برای ما حجت است.
اما شما همین حرف خودتان را هم قبول ندارید.یعنی اگر کسی به خواستگاری دختر عموهایش برود و عموی او همه دخترانش را نشانش بدهد و بگوید شما یکی را انتخاب کن شما با این کار موافقید؟پسر عمو که غریبه نیست.موافقید؟
بله دقیقاً میشود چنین برداشتی کرد
به این دلیل که قطعاً در این موضوع زیانی وجود داشته که پیامبر(ص) چنین مطلبی را گفته اند ضمن اینکه از قاعدهء قرینه نیز میشود در این موضوع استفاده کرد به این صورت که اگر خواستگارِ ثانی بودن اشتباه است ، به قرینهء آن ، پذیرشِ خواستگار ثانی هم اشتباه است
همچنین اگر داشتنِ دو خواستگار همزمان اشتباه است ، به قرینهء آن ، خواستگاریِ همزمان از دو دختر نیز اشتباه است
خود شما قبل تر گفتید که:
اولاً نتیجهء حرف شما این میشود که پیامبر(ص) خطاب به پسرها فرموده اند:
"اگر دیدید کسی عاشق شده است و دختری را پسندیده است ، اخلاق حکم میکند به خواستگاری آن دختر نروید و مانع وصال یک عاشق نشویداما اگر خودِ دختر شما را پذیرفت دیگر بیخیالِ اخلاق شده و بروید مانع از وصال یک عاشق بشوید!!"
ثانیاً ، اگر توصیهء پیامبر(ص) حق است که هست ، پس پسرها باید به توصیه ایشان عمل کنند و اخلاقاً به خواستگاری دختری که خواستگار دارد نروند
نتیجه اینکه اگر پسری به خواستگاری دختری که خواستگار دیگری دارد برود ، میشود گفت این پسر به توصیه های پیامبرش بی اهمیت است
حال شما به خانمها پیشنهاد میکنید مردی که توصیهء پیامبر(ص) برایش بی اهمیت است را بپذیرد؟!
اگر خودِ خواستگار قضیه خواستگاریهای همزمانش را بگه حس ناخوشایندیه، بنظر میاد داره رقابت ایجاد میکنه یه همچین حسهایی ...
ولی اگه تصادفی یا از طریق واسطه باشه دلیلی برای ناراحت شدن نیست، بنظر خیلی عادیه ...
نه چرا باید این سؤالات پیش بیاد! این خیلی طبیعیه که یک مجرد خواستگاری های متعدد داشته باشه همزمان یا ...
منظور من از استاندارد اینه :
خانومی از اولویت اولش این است که مثلا یک روحانی و طلبه را بعنوان همسر نمی پذیرد حال سه خواستگار همزمان دارد که یکی روحانی است، پذیرفتن آن روحانی در حد گفت و گو که ببینم کیه چیه!!، این خواستگاری را از استاندارد شخصی این فرد خارج کرده است چون در هر صورت او ایشان را نخواهد پذیرفت.
همچنین برای اقایون...
سلام و عرض ادب
یک مقدار مباحث زیاد شده
پیشنهاد میکنم مطالب قبلی که رد و بدل شده را بخوانید ، اگر موردی بود بفرمائید تا باز گفگو کنیم
بنده قبول می کنم که این کار آسیبهایی دارد ولی هرچیزی که آسیب داشت دلیل نمی شود کلا منکر آن شد.
از مقایسه گریزی نیست.حتی اگر همزمان هم نباشد بعداز ورود به زندگی مشترک این مقایسه ها اتفاق می افتد.
متوجه هستم که بحث مشاوره ایه،شما نظر دین را خواستید که ناگزیر به روایات مراجعه کردیم و وارد بحث دینی شدیم.
گارانتی در کار نیست ومن هم چنین ادعایی نکردم.عرض کردم که در صورتی که به یک خواستگار متمایل شد ابتدا همان یک مورد را پیش ببرد و بعد موارد دیگه.
آیا بنده از شما خواسته ام که حرفهایم را بپذیرید.اینجا انجمن است و بعد از بحث و نظر، موضوع ،جمع بندی میشود.اینطور نیست که قائل به وحی منزل بودن نظراتم باشم.اگر اشکالی باشد میپذیرم.بعضا دوستان فرهیخته ای در گروه هستند که واقعا نظراتشون عالیه و استفاده میکنم.
اینجا همه آزادند که هم نظر بدهند و هم نظرات رو رد کنند.حُسن انجمن هم همینه.هدف همفکری کردنه.بعضی سؤالات جوابش رو توی هیچ کتابی ننوشتن و بایستی با همفکری به جواب رسید.
انجمن میدان مسابقه نیست که ببینیم کی توی بحثها پیروز میشه وکی شکست میخوره.نباید کسی موقع بحث کردن طوری بحث کنه که بخواد نظرش رو تحمیل کنه و درصورت عدم پذیرش برچسب بی اخلاقی و کج اندیشی به او بزنیم.
همانطور که مشاهده می شود مسأله اختلافی است.یعنی مقام معظم رهبری معتقد است که جایز است ولی آیت الله مکارم می فرمایند جایز نیست.
بنابراین می شود در بحث خواستگاری پسران به این نتیجه رسید که بایستی احتیاط کرد.و همچنین با توجه به اینکه در بحث قبول خواستگارهمزمان از جانب دختر منعی نرسیده می توان احتیاط کرد ولی حرام نیست.(البته این جواب کارشناسان بخش احکامه و درست هم هست.)
کلا متوجه منظورتو نشدم جناب:-??
پس باید قسم بخورید:-":d والیمین علی المنکر