جمع بندی آیا با وجود وسواس می توان به فکر سلوک و رسیدن به مقام قرب الهی باشیم؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا با وجود وسواس می توان به فکر سلوک و رسیدن به مقام قرب الهی باشیم؟

هوالجبار
با سلام و عرض ادب
آیا کسی که دچار وسواس (عملی) است می تواند اصلا به فکر سیر و سلوک باشد؟اصلا می تواند به مقام قرب الهی برسد ؟یاخیالی بیش نیست؟

اگر همین فرد وسواسی ، ترک محرمات کند و خود را به انجام واجبات و مختصری مستحبات وا دارد و اگر خطایی کرد دچار پشیمانی شدیدی می شود و سریعاً توبه میکند آیا امیدی هست که به فکر سیر سلوک الی الله باشد؟
با تشکر
در پناه حق

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: جناب استاد

بنده حقیر خدا;636313 نوشت:
هوالجبار
با سلام و عرض ادب
آیا کسی که دچار وسواس (عملی) است می تواند اصلا به فکر سیر و سلوک باشد؟اصلا می تواند به مقام قرب الهی برسد ؟یاخیالی بیش نیست؟

اگر همین فرد وسواسی ، ترک محرمات کند و خود را به انجام واجبات و مختصری مستحبات وا دارد و اگر خطایی کرد دچار پشیمانی شدیدی می شود و سریعاً توبه میکند آیا امیدی هست که به فکر سیر سلوک الی الله باشد؟
با تشکر
در پناه حق

سلام علیکم
هر کسی که شاکله ی انسانی دارد یعنی به صورت انسان خلق شده است این استعداد را دارد که به کمال الهی برسد،منتهی خودش می تواند با اعمال و رفتار غلط این استعداد را از بین ببرد.
اشتباه شما کاربر گرامی اینست که وسواس را مساوی با گناه پنداشته اید.درست است که در وسواس اسراف صورت می گیرد اما وسواس یک بیماری است و باید از طریق مناسبش درمان شود.
فرض بفرمایید کسی جراحتی در بدنش ایجاد شده که می بایست روزانه 20 لیتر آب برای همان جراحت مصرف کند و یا شخصی بیماری دارد که باید از داروهای گران قیمت برای درمان استفاده کند،آیا کسی می گوید که این دو اسراف می کنند؟!!!!
بله اگر کسی که دچار وسواس است دنبال درمان صحیح نباشد،باید در پیشگاه الهی جواب کوتاهی خود را بدهد اما نباید وسواس را به چشم یک گناه نگاه کرد و در نتیجه میزان اضطراب را بالا برد که بیس و پایه ی وسواس همین اضطراب است.
باید مانند هر بیماری دیگری با جدیت دنبال درمان آن بود و گرنه در پیشگاه الهی مسئول و مورد مواخذه خواهد بود.
ان شاء الله را در مسیر سلوک موید به تأییدات الهی باشید.

استاد;637932 نوشت:
ان شاء الله را در مسیر سلوک موید به تأییدات الهی باشید.

جناب استاد با تشکر از شما
حناب استاد شما چه راهی را پیشنهاد میکند که بتوان به این آرزو رسید؟؟؟
از معصیت الهی بیزارم و هر وقت گتاهی مرتکب میشوم حال بسیار بدی پیدا میکنم.طاقت دورشدن از خدا را ندارم و بسیار پیش می اید که این احساس دورشدن از پروردگارم را در خود میبینم و بیشتر عذابم میدهد.
با وجود وسواس هم اسراف صورت میگرد که این خود باعث عذاب وجدان میشود.در مورد وسواس هم خیلی سعی کردم برطرفش کنم.اول شروع به یادگیری صحیح احکام کردم از دفتر مرجعم سوال میکردم و بعضی وقتها از چند جا می پرسیدم و حتی پیش می آمد بین جوابهایی که از دفتر مرجعم میگرفتم تفاوتهایی وجود داشت که این حود باعث تشدید وسواس می شد و من همش سخت ترین و قبول میکردم.به هر حال بعضی مواقع خیلی خوب کنترل میکنم اما بعضی مواقع نمی توانم.اتفاقات عجیبی هم برایم می افتد که ناخودگاه از نجس شدن جایی توسط دیگران اگاه میشوم و میبینم که باعث تشدید شدن موضوع می شود.

همش خواستم رسیدن به مقام قررب الهی بوده اما خیلی دور میبنمش البته بعضی مواقع عنایاتی به من شده نمی دانم واقعی است یا توهم...
نیاز به راهنمایی دارم تا برایم دیر نشود که فقط حسرتش برایم بماند و نکند در روزی که مردم حسرت می خوردند من هم جزء آنها باشم .......

بسم رب النور

عشقت رسد بفریاد ..

وسواس مانعی در راه وصال نیست. ولی کار او صدق میخواهد و با راه زاهد نمیتوان در او رسید. نمیدانیم از کدام زاهد بیخبری شنیدید که سالک باید «ترک محرمات کند و خود را به انجام واجبات و مختصری مستحبات وا دارد»

در نزد عرفا فقر و عشق تنها توشه راه سالک است.

البته راهها متتفاوتی برای رسیدن به حق هست ولی زاهد که ادعاها کرد و به دیگران هم وعده داد, از آن راه رفت و به منزل نرسید

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ .. چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد _ خواجه لسان الغیب شیرازی

بنده حقیر خدا;637949 نوشت:
جناب استاد با تشکر از شما
حناب استاد شما چه راهی را پیشنهاد میکند که بتوان به این آرزو رسید؟؟؟
از معصیت الهی بیزارم و هر وقت گتاهی مرتکب میشوم حال بسیار بدی پیدا میکنم.طاقت دورشدن از خدا را ندارم و بسیار پیش می اید که این احساس دورشدن از پروردگارم را در خود میبینم و بیشتر عذابم میدهد.
با وجود وسواس هم اسراف صورت میگرد که این خود باعث عذاب وجدان میشود.در مورد وسواس هم خیلی سعی کردم برطرفش کنم.اول شروع به یادگیری صحیح احکام کردم از دفتر مرجعم سوال میکردم و بعضی وقتها از چند جا می پرسیدم و حتی پیش می آمد بین جوابهایی که از دفتر مرجعم میگرفتم تفاوتهایی وجود داشت که این حود باعث تشدید وسواس می شد و من همش سخت ترین و قبول میکردم.به هر حال بعضی مواقع خیلی خوب کنترل میکنم اما بعضی مواقع نمی توانم.اتفاقات عجیبی هم برایم می افتد که ناخودگاه از نجس شدن جایی توسط دیگران اگاه میشوم و میبینم که باعث تشدید شدن موضوع می شود.

همش خواستم رسیدن به مقام قررب الهی بوده اما خیلی دور میبنمش البته بعضی مواقع عنایاتی به من شده نمی دانم واقعی است یا توهم...
نیاز به راهنمایی دارم تا برایم دیر نشود که فقط حسرتش برایم بماند و نکند در روزی که مردم حسرت می خوردند من هم جزء آنها نباشم .......

سلام علیکم
اینکه به فکر کمال خود هستید یقینا نعمتی الهی است که باید قدر دانش باشید،قدم اول برای شما درمان وسواس است بدین منظور باید به یک مشاور روانشناس مذهبی مراجعه کنید.می توانید از مشاورین همین سایت در انجمن مشاوره و دیگر مشاورین مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی به وسیله ارتباط تلفنی با شماره 096400 بهره بگیرید.
این قدم اول شماست.
در ادامه سعی کنید اعتقادات خود را یک بازنگری بکنید (منظور اصول دین است.توحید و معاد و نبوت و امامت و عدل)بدین منظور نیز می توانید به فراخور سلیقه ی خود از آثار علمایی مانند شهید سید عبدالحسین دستغیب و یا شهید مطهری و دیگر اعاظم استفاده کنید.
برای شناخت گناهان نیز کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب و گناه شناسی استاد قرائتی مفید است.

دوام ذکر شریف "لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم" برای وسواس مؤثر است. همچنین سوره شریفه ناس
و درمان به ضد یک اصل در دفع رذائل اخلاقی است، یعنی به خلاف مقتضای وسواس عمل کنید.
اگر وسواس فعلی است خلاف آن عمل کن، و اگر فکری و عقیدتی به خلاف آن توجه و تفکر کن تا فکر آرام بگیرد.

جمع بندی
_________________________________________________________________
سلوک
پرسش
با سلام و عرض ادب
آیا کسی که دچار وسواس (عملی) است می تواند اصلا به فکر سیر و سلوک باشد؟اصلا می تواند به مقام قرب الهی برسد ؟یاخیالی بیش نیست؟ اگر همین فرد وسواسی ، ترک محرمات کند و خود را به انجام واجبات و مختصری مستحبات وا دارد و اگر خطایی کرد دچار پشیمانی شدیدی می شود و سریعاً توبه میکند آیا امیدی هست که به فکر سیر سلوک الی الله باشد؟
پاسخ
هر کسی که شاکله ی انسانی دارد یعنی به صورت انسان خلق شده است این استعداد را دارد که به کمال الهی برسد،منتهی خودش می تواند با اعمال و رفتار غلط این استعداد را از بین ببرد.
اشتباه شما کاربر گرامی اینست که وسواس را مساوی با گناه پنداشته اید.درست است که در وسواس اسراف صورت می گیرد اما وسواس یک بیماری است و باید از طریق مناسبش درمان شود.
فرض بفرمایید کسی جراحتی در بدنش ایجاد شده که می بایست روزانه 20 لیتر آب برای همان جراحت مصرف کند و یا شخصی بیماری دارد که باید از داروهای گران قیمت برای درمان استفاده کند،آیا کسی می گوید که این دو اسراف می کنند؟!!!!
بله اگر کسی که دچار وسواس است دنبال درمان صحیح نباشد،باید در پیشگاه الهی جواب کوتاهی خود را بدهد اما نباید وسواس را به چشم یک گناه نگاه کرد و در نتیجه میزان اضطراب را بالا برد که بیس و پایه ی وسواس همین اضطراب است.
باید مانند هر بیماری دیگری با جدیت دنبال درمان آن بود و گرنه در پیشگاه الهی مسئول و مورد مواخذه خواهد بود.
ان شاء الله را در مسیر سلوک موید به تأییدات الهی باشید.

موضوع قفل شده است