آیا ایران کشور غمگینی است؟

تب‌های اولیه

216 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Reza-D;889781 نوشت:
متوجه منظورتان هستم ، اما همین هم درست نیست!
یک ضرب المثل هست که میگوید ، شجاعت بدون ترس معنایی ندارد

در اینکه هیجانها بخشی از وجود انسان هستند و وجود هر کدام از آنها بطور متعادل موجب سلامت روان خواهند بود شکی نیست.

عرض بنده در جواب به خانم یا زینب فاطمه

نقل قول:
گروه مؤمنین مرفّه و گروه مؤمنینِ مستضعف مادیات در روحیه شون اثر نداره که اگر داشت ما هم با غیر مسلمین فرقی نداشتیم

ایشان بطور قطعی گفتند اثر نداره بود، یعنی نباید داشته باشد ! منظورم این است که در واقعیت فعلی جامعه ما چی؟ آیا اثر نداره واقعا؟!

حال که در حقیقت جامعه مادیات در تضعیف و تقویت اثر گذار است، اینجا ما آموزه های دینی را خطا نمی دانیم در استنباط خود از این گزاره های دینی باید شک کنیم. وگرنه درجا خواهیم زد و رو به جلو نخواهیم داشت.

در یک آماری طبق مقیاس هایی افراد جامعه ایران ناشاد اعلام شدند،

نمی توانیم کبری صغری بچینیم و بطور حتم نتیجه گیری کنیم که:
دین اسلام دین شادی است
مردم ایران مسلمان هستند
پس همه ایرانیان شاد هستند!! و نهایتا این آمار غلط است!!!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر دوستان بزرگوار
ممنون ميشم
تمركز خاص روي پرسش پرسشگر شود
[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

یازینبِ فاطمه;889683 نوشت:
معیار شادی در زندگی اسلامی:

همراه با گناه نباشد؛

با غفلت از خدا مقرون نشود؛

اعتدال و میانه روی در آن رعایت شود

سلام و عرض ادب

سوال : آیا ایران کشور غمگینی هست ؟ (=آیا مردم ایران مردم غمگینی هستند)

نتیجه گیری شما برای رد ادعا اینگونه بوده.

1- مردم ایران مردم مومنی هستند

2- مومنین شاد هستند (و معیار های شادی مومنین رو بیان کردید)
نتیجه:
پس مردم ایران مردم شادی هستند.

با فرض پذیرش شماره 2 ( که اکثریت تاپیک با شما موافق هستند و شما در اکثر پست هاتون در حال اثبات اون هستید) شما ابتدا باید شماره 1 را اثبات کنید.

برای مثال من یک حدیث برای شما میارم احادیث زیادی در صفات مومنین هست.

روزی حسن بن محبوب از امام صادق (ع) پرسید: آیا ممکن است مومن بخیل باشد؟ امام فرمودند: آری.
حسن پرسید: آیا می شود ترسو باشد؟ حضرت فرمودند: آری.
مجدداً پرسید: آیا مومن دروغ نمی گوید؟ حضرت فرمودند: نه، و بدان مومن خائن نیز نمی باشد. سپس فرمودند: آگاه باش؛ مومن ممکن است بر هر خویی سرشته شود، ولی به خیانت و دروغ گویی آلوده نمی گردد. (مستدرک الوسایل، ج9: 84)

به نظرتون چند درصد مردم ایران دروغ نمیگن![/]

حق دوست;889792 نوشت:
مردم ایران مردم مومنی هستند

این مطلب را هم بنده اضافه کنم که ایران ، شامل مسئولین و مذهبی ها و روحانیون نیز میشود
اگر قرار است سنجشی را مد نظر داشته باشیم ، باید تمام طیف ها را مد نظر قرار بدهیم

حامی;889789 نوشت:
ممنون ميشم تمركز خاص روي پرسش پرسشگر شود

خب من نظر کلی خودم را عرض کنم

سوال اول:
آیا مؤسسهء گالوب و امثال آن ، "لزوماً" راست میگویند
پاسخ من: بعید است این غربی ها آماری بدهند و شیطنت در آن نباشد

سوال دوم:
آیا "لزوماً" راست میگویند
پاسخ من: معمولاً شیشه خورده قاطی آمارهای آنها وجود دارد ، اما نمیشود با قاطعیت گفت هر چه میگویند دروغ است

سوال سوم:
آیا آمارهای کشور خودمان حقیقت دارند
پاسخ من: خاک عالم! ایران و دروغ؟! خدایا توبع! :-"

نتیجه گیری:
آمارها معمولاً به یک سمت و سو جهت داده میشوند. در بعضی موارد عمدی و در بعضی موارد هم ناخواسته. اصولاً آمار نمی تواند یک منبع صددرصد مطمئن برای شناخت یک جامعه ، یک عملکرد یا یک فرایند باشد ، اما می تواند به برداشت بهتر کمک کند

بهترین و زیرکانه ترین برخورد با هر پدیده ای از جمله آمار ، این است که از آن به نفع خود استفاده کنیم. مثلاً در همین آماری که موسسه گالوب بیرون داده ، می توانیم بگردیم و هر بخشی که به واقعیت نزدیک است را پیدا کنیم و اگر در آن بخش ایراد داریم ، با تلاش سعی در رفع آن عیب کنیم. به قول معروف ، عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد (و خودمان بخواهیم)

از طرفی هر بخشی هم که دروغ پراکنی بود ، باید در ابتدا سعی کنیم با شناساندن فرهنگ و تفکر و نقاط قوتمان به دنیا ، عملیات ذهنی آنها را خنثی کنیم. اما قطعاً نمی توانیم همه چیز را برای همه کس توضیح بدهیم. خب توکل به خدا برای اینجاست. ما وقتی سعی خودمان را کردیم ، آنگاه میگوئیم خدایا ، طبق دستور تو ، من هر چه توان داشتم خرج کردم ، بقیه اش دیگر با خودت. آن وقت می بینی که چطور یک موسوی خمینی می تواند جلوی یک جهان بایستد :ok:

روزنه;889785 نوشت:
باز هم جوابش همون موارد بالا هست چه چیزی باعث شادی ماست؟؟ بفرمایید؟

من نظرم را گفتم .اگر نتوانستم ان را خوب بیان کنم ضعف از من هست . من هم مثل شما عقیده دارم امکانات باعث اسایش و گاهی شادی و ارامش هستند ولی هرگز تضمین کننده شادی نیستند می تواند باشد می تواند نباشد
مثلا خانواده ای را می شناسم مستاجرند حقوق ماهیانه زیر یک تومانه .امکانات رفاهیشون هم کمه ولی از کوچکترین فرصتی استفاده می کنند که ان لحظاتی را که با هم هستند به ارامی و شادی بگذره
شاید اگر کسی انها را نشناسه بگه اینها ادمهای الکی خوشند . در صورتیکه اینها ادمهای قانع و خوش بینی هستند که در لحظه و زمان حال زندگی می کنند برای خودشون فرصت می خرند و لحظه شاد ایجاد می کنند

اتفاقا عکس این موضوع را هم دیدم خانم و اقایی که هر دو شاغلند و زندگیشون بسیار از نظر امکانات رفاهی در سطح خوبیه . فرزندشون از نظر تحصیلی در بهترین مدرسه و با بهترین امکانات .. اما ان شادی را که به نظر می رسه این اسایش باید براشون فراهم کرده باشه ندارند .مثل اینه که این اسایش عادت شده براشون و تازگی نداره که بخواهد باعث شادیشون بشه
اگر گفتم معیار شادی چون تعریفش برای همه فرق می کنه و نمی تواند میزان سنجش مناسبی باشه و استاندارد نیست به این خاطر بود. نمیشه تضمین قطعی بدهیم که اگر مثلا ما هرگز عزاداری نکنیم ملت شادی خواهیم بود .چند ساله که دیگه عزاداریها فقط ظاهری شده دوست ندارم این را بگم ولی ما گاهی برای خودمون و گرفتاریهامون گریه می کنیم نه برای اصل قضیه
این اصلا خوب نیست که ما از هر جا کم میاریم تیشه به ریشه دینمون بزنیم
اگر بیکاری هست اگر اعتیاد و فساد هست اگر طلاق زیاد شده اگر زنا زیاد شده اگر تحریم شدیم و....
بگیم خدایا چرا ما را عذاب می دهی و یا بگوییم ما که تحریم را نیاوردیم خدا تحریم را اورده !!!!!!

تو ذکر یونسیه چی میگیم ؟ پس باید یقین اشته باشیم که اگر کم و کسری است از ما است نه از دین و ایینمون . عرض من همین بود که شما هم اخر جملاتتون ان را تایید کرده بودید

روزنه;889677 نوشت:
من با شادی های غیر حلال مخالفم

من میگم یا موافق نظر سنجی گالوپ هستیم و یا مخالف ان نظر سنجی . حد وسطی ندارد
حد وسط اخرش یا جلب گروه موافق میشه یا گروه مخالف

به نظر من شاید غمگین ترین نباشیم ولی غمگین هستیم
من یک چیزی که بین مردم میبینم اینه که مردم تو چشم هم نگاه نمیکنن و اگر نگاه هم میکنن به هم اخم میکنن و شاید به جنگ و دعوا برسه کسی لبخندی نمیزنه
کسی از شادی کسی خوشحال نمیشه
کسی دوست نداره راز موفقیتش رو به دیگری بگه
چی بگم والا

shamim313;889810 نوشت:
امکانات

shamim313;889810 نوشت:
مستاجر

shamim313;889810 نوشت:
حقوق ماهیانه

shamim313;889810 نوشت:
امکانات رفاهی

shamim313;889810 نوشت:
سطح امکانات خوب

shamim313;889810 نوشت:
بهترین مدرسه

سلام و عرض ادب
دوستان گرامی ، چرا اینقدر اصرار دارید مسائل را به مادیات ربط بدهید؟!
خانم "شمیم" ، شما دیگر چرا بزرگوار؟

این قیاسی که شما فرمودید ارتباطی به آمار ندارد
مثل این است که شما بپرسید آیا ورزش باعث سلامتی میشود؟
و من پاسخ بدهم خیر!
چرا؟
چون من یک نفر را می شناسم که رفت فوتبال پایش شکست!

خدا آن خانواده فقیری را که گفتید خیر دنیا و آخرت عطا کند و انشاالله همیشه سلامت باشند
مثال است. فرض کنید فرزند همین خاواده دچار یک بیماری سخت بشود و او را پیش دکتر ببرند
بعد بفهمند که عمل جراحی این بچه مثلاً 100 میلیون هزینه دارد ، و هر چه سریعتر هم باید انجام بشود
اما بیمه بگوید طبق قانون ایران ، این بیماری تحت پوشش بیمه نیست!
به نظر شما چه اتفاقی برای آن خانواده خواهد افتاد؟

حالا فرض کنید همین خانواده با همین اتفاق در زندگیشان
ولی وضع مالیشان مناسب تر بود و بالاخره می توانستند یک جوری هزینهء عمل را فراهم کنند
یا آنکه بیماری فرزندشان جزء بیمه بود و هزینه اش پرداخت میشد
خب آیا اینطوری بد میشد؟

ثانیاً مگر ما اینجا فقط داریم درمورد پول حرف میزنیم؟

اینکه شما مدرک لیسانس حسابداری داشته باشید ولی مجبور باشید توی تاکسی سرویس کار کنید
اینکه هر روز آسفالت خیابان ما را خراب کنند برای لوله کشی و سیم کشی
اینکه اتوموبیل بی کیفیت را باید با قیمت 30 میلیوت تومان بخرید بعد هر روز ببرید تعمیرگاه
اینکه حقوق یک کارمند 1 میلیون باشد ولی حقوق رئیس اداره 50 میلیون
اینکه گاهی از پلیس بیشتر باید بترسی تا از دزدها!
اینکه قاضی مثل آب خوردن حق مظلوم را بگیرد و بدهد به ظالم و من هم هیچ غلطی نتوانم بکنم!
اینکه سه اداره که کارشان به هم مربوط است ، یکی جنوب شهر است ، یکی شرق و دیگری شمال غربی!
اینکه سیستم بانکداری ربوی است و با گرفتن وام بانکی فرزند ما حرام خور خواهد شد
و...................

اینها که دیگر ربطی به پول ندارد خواهر گرامی

یازینبِ فاطمه;889723 نوشت:
معیار نظر سنجی گالوپ برای شادترین مردم دنیا:

به خوبی استراحت کرده اید؟

مورد احترام قرار گرفته اید؟

موقعیت لبخند و خنده زیاد برایتان پیش آمده است؟

موضوع جالب وتازه ای را یاد گرفته اید؟

شاد شده اید؟

معیار شادی در زندگی اسلامی:

همراه با گناه نباشد؛

با غفلت از خدا مقرون نشود؛

اعتدال و میانه روی در آن رعایت شود


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

می شود بگویید کدام یک از معیار های گالوپ طبق نقل شما با معیار هایی که از اسلام گفتید فرق داره؟

ملاک آن نه نحوه تشخیص.

در آمار: یک جامعه آماری هست، یک اعضای جامعه، یک نحوه آمار گیری

شیوه ایی که گالوپ آمار گیری کرده بر چه اساس است؟

تصادفی؟

سراسری؟

بر اساس تقسیم جامعه آماری بر جامعه های کوچک؟

این ها مهمه که تشخیص بدهیم آمارگیری آن چقدر محکم هست و از نظر علمی پذیرفته شده است یا در چه سطحی است؟

یازینبِ فاطمه;889727 نوشت:
گروه مؤمنین مرفّه و گروه مؤمنینِ مستضعف مادیات در روحیه شون اثر نداره که اگر داشت ما هم با غیر مسلمین فرقی نداشتیم

ببینید مادیات، و دوست داشتن و تمایل به مادیات یک بحث است و بحث اثر گذاشتن بنظرم یک بخش دیگر.

هرچند با حرف شما مخالف نیستم از این جهت که مومن با نگرشی که دارد به مادیات بود و نبود ان در شادی آن تاثیر خاصی نمی گذارد منظور تاثیری است که بشه گفت کلا ناراحت است و غمگین و اگر بگذارد شاد می شود.

یعنی ملاک شادی حقیقی رو رضایت خدا در نظر می گیرد به شادی و رضایت خدا شاد می شود

اما برای گسترش ان به جامعه کل نیاز به اینه که کل جامعه را بسنجیم ایمانشان را(یا در مکلاک های دیگر مادی و..) یا به طریق علمی نمونه گیری از جامعه داشته باشیم و بر اساس اون آمار را ارائه دهیم.

مومن غمگین هم می تواند بشود اما به واسطه ایمان به خدایی که دارد دائمی نیست و در حقیقت با تکیه بر خدا شاد است.

درجه ایمان هم فرق دارد.

یا علی(ع)@};-

Reza-D;889823 نوشت:
سلام و عرض ادب
دوستان گرامی ، چرا اینقدر اصرار دارید مسائل را به مادیات ربط بدهید؟!
خانم "شمیم" ، شما دیگر چرا بزرگوار؟

سلام و احترام استاد!
چون من ادم مادی گرایی هستم مدتی که اینجا در محضر بزرگان هستم رسم ادب به جا میارم که این بعد قضیه رو نشه .

Reza-D;889823 نوشت:
این قیاسی که شما فرمودید ارتباطی به آمار ندارد
مثل این است که شما بپرسید آیا ورزش باعث سلامتی میشود؟
و من پاسخ بدهم خیر!
چرا؟
چون من یک نفر را می شناسم که رفت فوتبال پایش شکست!

پاسخ من یک به یک بود و نه یک به صفر .

Reza-D;889823 نوشت:
خدا آن خانواده فقیری را که گفتید خیر دنیا و آخرت عطا کند و انشاالله همیشه سلامت باشند
مثال است. فرض کنید فرزند همین خاواده دچار یک بیماری سخت بشود و او را پیش دکتر ببرند
بعد بفهمند که عمل جراحی این بچه مثلاً 100 میلیون هزینه دارد ، و هر چه سریعتر هم باید انجام بشود
اما بیمه بگوید طبق قانون ایران ، این بیماری تحت پوشش بیمه نیست!
به نظر شما چه اتفاقی برای آن خانواده خواهد افتاد؟

حالا فرض کنید همین خانواده با همین اتفاق در زندگیشان
ولی وضع مالیشان مناسب تر بود و بالاخره می توانستند یک جوری هزینهء عمل را فراهم کنند
خب آیا اینطوری بد میشد؟


پاسخ من 50 درصد بود ایا اشتباهه؟

Reza-D;889823 نوشت:
ثانیاً مگر ما اینجا فقط داریم درمورد پول حرف میزنیم؟

مطلب این دوست من را هم می خواندید من روی معیار ایشون از شادی نظرم را دادم بحث من و ایشون امکانات و شادی بود

Reza-D;889823 نوشت:
اینها که دیگر ربطی به پول ندارد خواهر گرامی

این احقاق حقوق باعث شادی میشن یعنی عدالت شادی افرینه منظورتون اینه ؟
من مخالفتی با این قضیه ندارم ونظرتون درباره اینکه شادی ربط مستقیمی با پول نداره موافقم
ولی توجه داشته باشیم که ذهن عامه مردم از شادی و غم اول ظاهر قضایا را رو میکنه
اصلادوست ندارم بگم ولی میگم یک نگاه کلی به برخی جریانات نشان داده گاهی طرف به خاطر پول و اقتصاد بهتر حاضره به ننگ و ذلت تن بده
چرا مردم رو اوردند به تجمل گرایی رو اوردند به تملق به دلقک بازی به تمسخر دیگران به هیجانات کاذب به دزدی از بیت المال به..
قانون نسبیت نیست که بشه انرا محاسبه کرد
پول ؟! از نظر من مقوله دوست داشتنی هست که میشه ساعتها به ان پرداخت..

shamim313;889810 نوشت:
من نظرم را گفتم .اگر نتوانستم ان را خوب بیان کنم ضعف از من هست . من هم مثل شما عقیده دارم امکانات باعث اسایش و گاهی شادی و ارامش هستند ولی هرگز تضمین کننده شادی نیستند می تواند باشد می تواند نباشد
مثلا خانواده ای را می شناسم مستاجرند حقوق ماهیانه زیر یک تومانه .امکانات رفاهیشون هم کمه ولی از کوچکترین فرصتی استفاده می کنند که ان لحظاتی را که با هم هستند به ارامی و شادی بگذره
شاید اگر کسی انها را نشناسه بگه اینها ادمهای الکی خوشند . در صورتیکه اینها ادمهای قانع و خوش بینی هستند که در لحظه و زمان حال زندگی می کنند برای خودشون فرصت می خرند و لحظه شاد ایجاد می کنند

اتفاقا عکس این موضوع را هم دیدم خانم و اقایی که هر دو شاغلند و زندگیشون بسیار از نظر امکانات رفاهی در سطح خوبیه . فرزندشون از نظر تحصیلی در بهترین مدرسه و با بهترین امکانات .. اما ان شادی را که به نظر می رسه این اسایش باید براشون فراهم کرده باشه ندارند .مثل اینه که این اسایش عادت شده براشون و تازگی نداره که بخواهد باعث شادیشون بشه
اگر گفتم معیار شادی چون تعریفش برای همه فرق می کنه و نمی تواند میزان سنجش مناسبی باشه و استاندارد نیست به این خاطر بود. نمیشه تضمین قطعی بدهیم که اگر مثلا ما هرگز عزاداری نکنیم ملت شادی خواهیم بود .چند ساله که دیگه عزاداریها فقط ظاهری شده دوست ندارم این را بگم ولی ما گاهی برای خودمون و گرفتاریهامون گریه می کنیم نه برای اصل قضیه
این اصلا خوب نیست که ما از هر جا کم میاریم تیشه به ریشه دینمون بزنیم
اگر بیکاری هست اگر اعتیاد و فساد هست اگر طلاق زیاد شده اگر زنا زیاد شده اگر تحریم شدیم و....
بگیم خدایا چرا ما را عذاب می دهی و یا بگوییم ما که تحریم را نیاوردیم خدا تحریم را اورده !!!!!!

تو ذکر یونسیه چی میگیم ؟ پس باید یقین اشته باشیم که اگر کم و کسری است از ما است نه از دین و ایینمون . عرض من همین بود که شما هم اخر جملاتتون ان را تایید کرده بودید

من میگم یا موافق نظر سنجی گالوپ هستیم و یا مخالف ان نظر سنجی . حد وسطی ندارد
حد وسط اخرش یا جلب گروه موافق میشه یا گروه مخالف


بافرمایشات ومثالهایی که زدین موافقم.
اما در صورت مخالفت با این نتیجه در واقع چشممون رو به همه چیز میبندیم و این ندیدن برای دشمن یک فرصته.
و در مورد مذهب آیا درسته کاستی های خودمون رو بر پایه مذهب بنویسیم ؟ دقیقا هم با سخن شما موافقم نباید پای دین رو به میان آورد. این نظر سنجی هیچ ارتباطی به دین نداره چرا ما باید به خودمون بگیریم و بگیم به دینمون توهین شد خدای نکرده.
دین ما دینیه که جلوی فساد و میگیره و برای مشکلات راه حل داره.
مثال هایی که زدین هم مواردیه که به همه و کل نمیشه نسبتش داد. پس بهتره غمگین بودنمون رو به حساب دینمون نذاریم و یا دین رو مقصر ندونیم. و
یا علی

حق دوست;889830 نوشت:
قصه های بچه ها (کدو قلقله زن و ...) هم بر مبنای دروغگویی هست

استاد "حامی" قربان اون قد و بالات بروم ، گیر به این پست نده! X_X

برادر عزیزم "حق دوست" ، شخصیت "دیوی" در مجموعهء کلاه قرمزی را دیده اید؟

اولاً که دیو است و می دانیم دیو نماد شیطان است (همان Demon به معنای شیطان و اهریمن)
ثانیاً ویژگی او این است که همه چیز را برعکس میگوید که به نوعی همان دروغ میشود

آنقدر توی دلم درد دارم که خدا می داند
اما تا حرف بزنی میگویند طرف متوهم است!
باور دارم که غرب برای تک تک سلول های بدنمان برنامه دارد و این توهم نیست ، بلکه بیداری است
نمی دانم مسئولینمان کِی قرار است بیدار بشوند انشاالله....!

shamim313;889810 نوشت:
من میگم یا موافق نظر سنجی گالوپ هستیم و یا مخالف ان نظر سنجی . حد وسطی ندارد
حد وسط اخرش یا جلب گروه موافق میشه یا گروه مخالف

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

من با ریشه مطلبتون موافقم اگر درست متوجه شده باشم

شما شادی را در لحظه زندگی کردن می دانید؟

اگر بله

نظر من هم همین است همین که گفتم کی از آینده خبر داره منظورم همین است
همین مسئله که بنظرم مشکل ساز شده

آینده نگری خوبه اما حال رو خراب کنیم برای آینده بده
عبرت از گذشته ها خوبه اما غوطه ور شدن در آن و ماندن در آن بده

مثل فردی نون نداره الان بخوره پول داره سیر کنه خودش رو اما می گه بگذار بگذارم کنار برای فردام

آقا الان نون رو بخور سیر شوی برو تلاش کن برای فردات هم جور کن

الان شاد باش در لحظه زندگی کن

اما در مورد معیار گالوپ هم در پست قبلم گفتم

اما اینجا می گویم اگر گالوپ معیارش با معیار ما یکی باشد(حال یکی کلی بگوید یکی جزئی و مصداقی) دیگر موافق و مخالف معنا ندارد بله نحوه تشخیص مهمه.

یا علی(ع)@};-

shamim313;889831 نوشت:
مطلب این دوست من را هم می خواندید من روی معیار ایشون از شادی نظرم را دادم بحث من و ایشون امکانات و شادی بود

حق با شماست
باید مطالب دو طرف را کامل می خواندم
عذرخواهی میکنم گل

shamim313;889831 نوشت:
چرا مردم رو اوردند به تجمل گرایی رو اوردند به تملق به دلقک بازی به تمسخر دیگران به هیجانات کاذب به دزدی از بیت المال به...
اجازه بدهید مثالی بزنم (باز هم مثال :Nishkhand:)

شرایط ازدواج من فراهم نیست
در نتیجه میروم دنبال روابط نامشروع
شما میگوئید اگر این آدم دین و ایمان داشت ، دنبال لذت حلال میرفت ، نه حرام

در اینکه من (در این مثال) باید میرفتم دنبال راه حلال با شما موافقم
لذا سوال هایی که از شما نقل قول کردم سوال های من نیز هست
چرا مردم دروغگو شده اند؟ چرا دغل باز شده اند؟ چرا دنبال هیجانات کاذب هستند؟ و.....

پاسخ هر دوی ما نیز یکی است
چون دین در جامعهء ما کمرنگ شده است
هر جا که دین و یاد خدا نباشد ، با هر نسیمی دیوار انسانیت ممکن است فرو بریزد

اما می دانید تفاوت ما از کجا نشات می گیرد؟
اینکه شما (تا جایی که من دیدم و شاید برداشتم اشتباه باشد) به همین پاسخ اکتفا می کنید
اما من دوباره سوال دیگری می پرسم:

"چرا دین در جامعهء ما کمرنگ شده است؟"

خیلی راحت است که بگوئیم چون مردم دنیا طلب شده اند
من این پاسخ را کامل رد نمی کنم ، ولی تاییدش هم نمی کنم
نظر من این است که اگر تحقیق کنیم ، خواهیم دید
"خیلی زمینه ها برای بی دین شدن مردم فراهم شده است"

برگردیم به مثال ابتدایی
می دانید اشکال کار کجاست؟
وقتی یقهء آن جوان را می گیری و می پرسی چرا رفتی دنبال رابطهء نامشروع ، دهانش بسته نیست
توی چشمت نگاه می کند و می گوید قیمت یک خانهء اجاره ای چقدر است؟ کو شغل؟ کو درآمد؟
با کدام پول عروسی بگیرم؟ لیسانس گرفته ام به هیچ کاری نمی آید و....

حرف من این است که هر وقت جوری اسلام را پیاده کردیم که تمام راه های اعتراض بسته باشد
آن وقت می توانیم از مردم بپرسیم شما چرا بی دین شدید؟ چرا طالب دنیا شدید؟
ولی فعلاً این مردم نیستند که باید پاسخگو باشند
(در بعد اجتماعی)

امن;887409 نوشت:

سلام
احتمالا از رده بندی شرکت گالوپ که مروبط به غمگین ترین و شاد ترین کشور های جهان است مطلع هستید.
در این رده بندی ایران پس از عراق دومین کشور غمگین جهان است.
آیا این رده بندی معتبر است؟ و در داخل کشور مورد قبول است؟
آیا واقعا غربی ها به ما به چشم مردمی افسرده و غمگین می نگرند؟علت چیست؟چرا ما نباید الگوی کشورهای دیگر باشیم؟

سلام

آیا این رده بندی معتبر است؟ و در داخل کشور مورد قبول است؟

نظرم اینه - در فرض واقعی بودن - خیر، فاقد اعتباره! چون از منظر دینی ، صورت نگرفته بنابراین مردود هست .

باید آمار گرفت تا معلوم بشه چند درصد از مردم به سخنانی که از سمت آمریکا به دنیا عرضه میشه ، اعتماد دارند .

نظرم اینه ملّت ایران اعتماد ندارن چون هر روز دارن حُزن از دست دادن عزیزان شهیدشون رو متحمّل میشن

ولی به خاطر اینکه دشمن شاد نشن کمتر اشک میریزن و بیشتر صبر می کنند .

تا آمریکائیها و کلاً همۀ دنیا مثل ایرانیها و شیعیان دنیا حضرت زینب سلام الله علیها رو نشناسن نمی تونن بفهمن

میشه با همۀ مصائب چیزی جز زیبائی ندید : ما رأیتُ الّا جمیلا

کسی که جز زیبایی نمی بینه آیا غمگین میشه اون هم چی ؟ برای مسائل پوچ و زودگذر دنیا

آیا واقعا غربی ها به ما به چشم مردمی افسرده و غمگین می نگرند؟

به نظرم غربیها بسیار واهمه دارن که در سایۀ اسلام ملّتی ( با همۀ مشکلات و گرفتاریهای دنیا که ملاک زندگیِ مادّی هست ،)

در حال گذران زندگی هستن بدون یک قدم عقب نشینی از عقایدِ به حقّشون

البته در میان غربیها انسانهائی هستن که حقیقت رو فهمیدن : حقیقت اسلام ، قرآن ، ولیّ فقیه ، حجاب ، عبادت و از همه مهمتر حقیقت توحید و خداپرستی

در نتیجه غربیهای بی غرض و مرض این دیدگاه رو نسبت به ما ندارن

علت چیست؟چرا ما نباید الگوی کشورهای دیگر باشیم؟

الگو شدیم به خاطر همۀ چیزهائی که به خاطرش تلاش شده

در بستر مذهبی الگو هستیم و تونستیم اسلام رو به رهبری امام رحمة الله از نو به جهان عرضه کنیم و البته با الطاف الهی

و در بستر علمی و فرهنگی و ... هم که جای حرفی نیست

مگه میشه فرهنگ ِ حسینی رو با معیارهای آمریکائیها و غربیها سنجید ؟.

مگه میشه خون شهید و آه مظلوم رو با معیارهای بی ارزش تطبیق داد ؟

و بعد در کنار همۀ این ارزشهای الهی تردید کنیم و به حرف گزافِ نامسلمونا ، در برابر این فرهنگِ ناب تأسّی کنیم .

چنین چیزی با عقل سلیم جور نمیاد . هرگز

هیچ آیه و حدیثی نداریم که معیار شاد زیستن رو ذرّه ای با معیارهای مورد نظر اونها ، قرار داده باشه

همۀ دین به این اذعان و رهنمون داره : دنیا چیزی جز لهو و لعب نیست و همه چیزش فانی ست

برای چیزهای فانی غم و شادی بی معنیه . خصوصاً وقتی مرگ در کمین همه است از کودک در رحم تا جوان 20 ساله تا پیرمرد 90 ساله

شما بفرمائید چه چیز این دنیا باعث شادی میشه که ما ملّت از آن محروم هستیم ؟ ملّت حسینی

ستايشگر;889653 نوشت:
اینکه دقیقا کدوم فهرست بندی منظور نظر جناب امن هست رو خودشون باید بفرمایند. اما شما در این لینک یک فایل PDF رو میتونید مشاهده بفرمایید که نحوه جمع آوری اطلاعات در 138 کشور مورد بررسی رو گفته

سلام بزرگوار
فهرست بندی خاصی مورد نظر بنده نبوده.به طور شانسی در یکی از سایت های فارسی با این خبر مواجه شدم.البته برای دریافت اخبار گوناگون از جهان بنده منابع انگلیسی را جامع تر و بهتر از منابع فارسی می دانم.اما در مورد اخباری که محوریت آنها مروبط به دین و رهبری و مراجع و مقامات سیاسی باشند منابع انگلیسی از نظر خیلی ها اعتبار صد درصدی ندارند. چون در این موارد اشتباهات و شایعات فراوان است و ساده اندیشی است که هر چیزی در مورد دین و ساست از سایتهای خارجی و فیلتر شده می شنویم قبول کنیم. خود شما هم این مورد را قبول دارید.
با این حال در لینکهای که قرار داده اید خود این لینکهای خارجی منبع برای منابع فارسی بوده اند که آمار غمگین ترین کشورهای دنیا رو منتشر کرده اند.
خود گالوپ هم که ایران را دومین کشور غمگین خوانده به ایران حق داده که غمگین باشد و علل آن را بیکاری و مشکلات اقتصادی و تورم و تحریم و .. عنوان کرده.اما هیچ اشاره ای نکرده که معیارهای دینی و اخلاقی نظیر توکل به خدا و صبر بر مشکلات و .. هم در بین مردم هست که تا حدی باعث غلبه بر غم و تحمل مشکلات میشود.
نکته دیگر این که رده بندی گالوپ با رده بندی فوریس فرق می کند.در رده بندی فوریس ما جزء ده کشور غمگین نیستیم ولی همچنان رتبه خوبی نداریم. نکته مشترک این است که رده بندی بر اساس امکانات بوده.

یازینبِ فاطمه;889859 نوشت:
نظرم اینه - در فرض واقعی بودن - خیر، فاقد اعتباره! چون از منظر دینی ، صورت نگرفته بنابراین مردود هست .

باید آمار گرفت تا معلوم بشه چند درصد از مردم به سخنانی که از سمت آمریکا به دنیا عرضه میشه ، اعتماد دارند .

عرض سلام
بله قطعا هیچ یک از ما اعتبار آن را به طور کامل نمی پذیریم.به معیار های دینی هم باید توجه شود.کشوری مثل آمریکا افراد نیهلیسم زیاد دارن.و همین امر باعث افسرگی و خود کشی این افراد میشه.کسی که به دین معتقد باشد حد اقل از این عقاید در امان است.

یازینبِ فاطمه;889859 نوشت:
نظرم اینه ملّت ایران اعتماد ندارن چون هر روز دارن حُزن از دست دادن عزیزان شهیدشون رو متحمّل میشن

ولی به خاطر اینکه دشمن شاد نشن کمتر اشک میریزن و بیشتر صبر می کنند .

فکر نکنم دقیقا این طور باشد که شما می فرمایید.
اولا اکثر مردم ایران چنین نیستند.
ثانیا غم و حزن از دست دادن عزیزان و شهدا و کلا هر گونه عزاداری هیچ تاثیری در افسرده و غمگین کردن مردم ایران نداشته اند.اتفاقا من احساس میکنم گریه کردن بر شهید و یا عزاداری در محرم به انسان آرامش هم می دهد و حال هوای معنوی و روحانی ایجاد میکند.
غم مردم ایران از این موارد نیست. از چیزای دیگر هست که خودمان باید کشف کنیم.

روزنه;889832 نوشت:
اما در صورت مخالفت با این نتیجه در واقع چشممون رو به همه چیز میبندیم و این ندیدن برای دشمن یک فرصته.

ممنون از حسن نظر شما.
خوب دیدگاهها خیلی فرق نمی کنه نوع بیان متفاوته و من این مطلب را طور دیگری باز می کنم من هم با شما موافقم و نمیگم چشم ببندیم و نبینیم بلکه درست ارزیابی کنیم

اگر من مطلب جناب ستایشگر را مبنی بر منبع مطلب معیار سنجش گالوپ به شما پیشنهاد دادم به خاطر این بود که من مخالف تحقیق درست یا جمع اوری اطلاعات درست نیستم
البته موافق این هستم که دقت کنیم مطلبی که ارائه شده از منبع موثق باشه ببینیم غرض ورزی در کار نباشه

این امار ونظر سنجیها خیلی علمی نیستند ولی می توانیم بررسی کنیم تحقیق کنیم که چه کارهایی می تواند سبب خیر و شادی باشد .حتی می توانیم خودمون یک چنین نظر سنجیهایی داشته باشیم ( البته اگر این نظر سنجیها می تواند به بهبود شرایط کمک کند)می توانیم در این زمینه فعالیت کنیم تبلیغات کنیم . باید فرهنگ سازی بشه باید تجدد را معنا کنیم باید امروزی بودن را معنا کنیم باید برای ساده زیستن و سالم زیستن الگو بدهیم باید درست انتخاب کنیم باید غم و شادی را تعریف کنیم باید بستر سازی بشه و..و... خیلی کارها باید انجام بشه که حرف ما در مرحله حرف باقی نماند

وگرنه در حالت کلی اولویت تعلق علم و حتی اراضی به مسلمانان می رسد
وبه مسلمانان سفارش شده که علم بیاموزند دانش بگیرند صاحب تسلیحات بشوند
مثال :
[=&quot]امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: خُذِ الْحِكْمَةَ اَنّى كانَتْ، فَاِنَّ الْحِكْمَةَ [=&quot] [=&quot]تَكُونُ فى صَدْرِ الْمُنافِقِ فَتَلَجْلَجُ فى صَدْرِهِ حَتّى تَخْرُجَ[=&quot] [=&quot]فَتَسْكُنَ اِلى صَواحِبِها فى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ[=&quot].[=&quot] (نهج البلاغه، حکمت 79) [=&quot]ترجمه[=&quot]: حكمت را هر جا هست فرا گيريد، كه حكمت در سينه منافق هم هست، در آنجا قرار (ناآرام و جوشان) مى‌گيرد تا بيرون آيد و در سينه مـؤمن بـا ديگـر يـارانـش آرام گيـرد». [=&quot]امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ اَهْلِ النِّفاقِ. (نهج البلاغه، حکمت 80) [=&quot]ترجمه[=&quot]: حکمت گمشده‌ی مؤمن است، پس حكمت را فراگير گرچه از اهل نفاق باشد. [=&quot]امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: خُذُوا الْحِكمَةَ وَ لَوْ مِنَ المُشرِكينَ؛ (بحار، ج 2، ص 97) [=&quot]ترجمه[=&quot]: حكمت را بياموزيد ولو از مشركان.

ولی نگفته با مشرک همراه بشید گفته علمش را بگیرید خودش را رها کنید

خداوند متعال که دین اسلام را نسبت به ادیان دیگر برتری داده به همان نسبت مسلمان را به کافر برتری داده
هر چه در عالم بهتر از ان نیست را برای مسلمان خواسته .روی این قسمت که کسی نظر مخالفی ندارد

ممنون خواهرم از وقتی که گذاشتید بحث خوبی بود

امن;889957 نوشت:
غم و حزن از دست دادن عزیزان و شهدا و کلا هر گونه عزاداری هیچ تاثیری در افسرده و غمگین کردن مردم ایران نداشته اند.اتفاقا من احساس میکنم گریه کردن بر شهید و یا عزاداری در محرم به انسان آرامش هم می دهد و حال هوای معنوی و روحانی ایجاد میکند.
غم مردم ایران از این موارد نیست. از چیزای دیگر هست که خودمان باید کشف کنیم.

همینطوره گریه کردن تعریف غم و اندوه نیست ما در شادیها و بروز هیجانات احساسی و ذوقی هم گاهی گریه می کنیم وبه ارامش هم می رسیم

Reza-D;889846 نوشت:
اما من دوباره سوال دیگری می پرسم: "چرا دین در جامعهء ما کمرنگ شده است؟"

خیلی راحت است که بگوئیم چون مردم دنیا طلب شده اند
من این پاسخ را کامل رد نمی کنم ، ولی تاییدش هم نمی کنم
نظر من این است که اگر تحقیق کنیم ، خواهیم دید "خیلی زمینه ها برای بی دین شدن مردم فراهم شده است"

برگردیم به مثال ابتدایی
می دانید اشکال کار کجاست؟
وقتی یقهء آن جوان را می گیری و می پرسی چرا رفتی دنبال رابطهء نامشروع ، دهانش بسته نیست
توی چشمت نگاه می کند و می گوید قیمت یک خانهء اجاره ای چقدر است؟ کو شغل؟ کو درآمد؟
با کدام پول عروسی بگیرم؟ لیسانس گرفته ام به هیچ کاری نمی آید و....

حرف من این است که هر وقت جوری اسلام را پیاده کردیم که تمام راه های اعتراض بسته باشد
آن وقت می توانیم از مردم بپرسیم شما چرا بی دین شدید؟ چرا طالب دنیا شدید؟
ولی فعلاً این مردم نیستند که باید پاسخگو باشند (در بعد اجتماعی)

با این نظر که بین دین و تحولات اجتماعی یک رابطه دو طرفه است که لازم و ملزوم هم هستند موافقم
یعنی باید دین اسلام در جامعه پیاده بشه تا جلو انحرافات اجتماعی گرفته بشه
وبالعکس اگر می خواهیم جلو انحرافات را بگیریم باید دین را احیا کنیم

ولی در مطلب بالا یک موردی نادید گرفته شد و انهم اینه که گناه توجیه پذیر نیست

Reza-D;889846 نوشت:
وقتی یقهء آن جوان را می گیری و می پرسی چرا رفتی دنبال رابطهء نامشروع ، دهانش بسته نیست
توی چشمت نگاه می کند و می گوید قیمت یک خانهء اجاره ای چقدر است؟ کو شغل؟ کو درآمد؟
با کدام پول عروسی بگیرم؟ لیسانس گرفته ام به هیچ کاری نمی آید و....

خوب الان باید چه کار کرد ؟ حد و حدود و خط قرمزها مشخصه حتی اگر دین کم رنگ شده باشه
رابطه نا مشروع به این راحتی توجیه نمیشه اینجا پای قانون شرع وسط میاد و باید اجرا بشه.
انهم در دو جایگاه فردی و اجتماعی مرتکب جرم شده و بسته به میزان نوع گناهی که مرتکب شده طبعا باید مجازات بشه و کمترین حدش هم شلاق هست
این نباشه که دست بکشیم به سر این جوان بگیم اره تو راست می گی !
یعنی این اجازه را داری گناه کنی چون کسی نیست دین درست را پیاده کنه. خیر چنین چیزی نیست.
بریک مسلمان واجبه که به احکام دینش عمل کنه حتی اگر دنیا بی دین بشه .البته تقیه و...هم جزو همین دین استو مثل نماز واجب .

shamim313;889978 نوشت:
ممنون از حسن نظر شما.
خوب دیدگاهها خیلی فرق نمی کنه نوع بیان متفاوته و من این مطلب را طور دیگری باز می کنم من هم با شما موافقم و نمیگم چشم ببندیم و نبینیم بلکه درست ارزیابی کنیم

اگر من مطلب جناب ستایشگر را مبنی بر منبع مطلب معیار سنجش گالوپ به شما پیشنهاد دادم به خاطر این بود که من مخالف تحقیق درست یا جمع اوری اطلاعات درست نیستم
البته موافق این هستم که دقت کنیم مطلبی که ارائه شده از منبع موثق باشه ببینیم غرض ورزی در کار نباشه

این امار ونظر سنجیها خیلی علمی نیستند ولی می توانیم بررسی کنیم تحقیق کنیم که چه کارهایی می تواند سبب خیر و شادی باشد .حتی می توانیم خودمون یک چنین نظر سنجیهایی داشته باشیم ( البته اگر این نظر سنجیها می تواند به بهبود شرایط کمک کند)می توانیم در این زمینه فعالیت کنیم تبلیغات کنیم . باید فرهنگ سازی بشه باید تجدد را معنا کنیم باید امروزی بودن را معنا کنیم باید برای ساده زیستن و سالم زیستن الگو بدهیم باید درست انتخاب کنیم باید غم و شادی را تعریف کنیم باید بستر سازی بشه و..و... خیلی کارها باید انجام بشه که حرف ما در مرحله حرف باقی نماند

وگرنه در حالت کلی اولویت تعلق علم و حتی اراضی به مسلمانان می رسد
وبه مسلمانان سفارش شده که علم بیاموزند دانش بگیرند صاحب تسلیحات بشوند
مثال :
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: خُذِ الْحِكْمَةَ اَنّى كانَتْ، فَاِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فى صَدْرِ الْمُنافِقِ فَتَلَجْلَجُ فى صَدْرِهِ حَتّى تَخْرُجَفَتَسْكُنَ اِلى صَواحِبِها فى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ. (نهج البلاغه، حکمت 79) ترجمه: حكمت را هر جا هست فرا گيريد، كه حكمت در سينه منافق هم هست، در آنجا قرار (ناآرام و جوشان) مى‌گيرد تا بيرون آيد و در سينه مـؤمن بـا ديگـر يـارانـش آرام گيـرد». امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: الْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ اَهْلِ النِّفاقِ. (نهج البلاغه، حکمت 80) ترجمه: حکمت گمشده‌ی مؤمن است، پس حكمت را فراگير گرچه از اهل نفاق باشد. امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: خُذُوا الْحِكمَةَ وَ لَوْ مِنَ المُشرِكينَ؛ (بحار، ج 2، ص 97) ترجمه: حكمت را بياموزيد ولو از مشركان.

ولی نگفته با مشرک همراه بشید گفته علمش را بگیرید خودش را رها کنید

خداوند متعال که دین اسلام را نسبت به ادیان دیگر برتری داده به همان نسبت مسلمان را به کافر برتری داده
هر چه در عالم بهتر از ان نیست را برای مسلمان خواسته .روی این قسمت که کسی نظر مخالفی ندارد

ممنون خواهرم از وقتی که گذاشتید بحث خوبی بود


ممنون از احادیث زیباتون.
بله و با توجه به این امر که مسلمانان در منطقه ای خاص و مشخص نیستند.

باز هم عرض می کنم:

آیا اصولاً یک جامعۀ دینی غمگین است ؟

حال اگر هست چرا ؟

عوامل شادی در جامعۀ دینی چیست ؟

آیا به واقع کمبوداقتصاد غم را بر چهره های ما نشونده؟

مقاومت اقتصادی مردمی و دولتی چگونه می تونه در شادی ها مؤثّر باشه ؟ ( اگرغم ، اقتصادی ست )

چرا آمریکائی ها دست از تحریم ها برنمی دارند ؟

...............................................................................................................................

اکثر بزرگواران در این مورد که معیار غربیها و آمریکائیها در مورد شادی متفاوت از ما هست ، اشتراک نظر داریم

بُعد معنوی : ایمان و اخلاق

اما بعضی هم نقاط مشترک ِ معیارهای ما و معیارهای غربیها رو بیان فرمودن:

از بُعد مادّی : اقتصادی و علمی

....................

اصلاً هدف از ایجاد جمهوری اسلامی و رأی مثبت ما به آن چی بوده ؟

اگر قصد و هدف رسیدن به مادیات و ظواهر دنیوی بود که قولش رو آمریکا به شاه داده بود خب

ولی هفده شهریور و پانزده خرداد برای احیای جامعۀ دینی و معنوی بود

همۀ مردم برای این انقلاب و رسیدن به این آرمان زحمت و تلاش فراوان کشیدیم و خون دلها خوردیم .

ما نزدیک به چهل سال مبارزه کردیم

هیچ کس با رونق اقتصادی مخالف نیست ، کسی با پیشرفت علمی مخالفتی نداره

دست به دست هم میشه به اینها رسید و همه اذعان داریم چون وعدۀ الهی ست

حرف اینه که آیا این مملکت که مردم و مسئولینش همه در یک جهت در حرکتیم با علم کردن اشتباهات و ناکامیها و

بعضاً کم کاریها ، معیارهامون رو ندید بگیریم و روحیه مون رو با معیارهای غربیها بسنجیم ؟

همه میگیم اسلام با شادی مخالفتی نداره ، اسلام با داشتن مادیات و ظواهر دنیوی که مخالفتی نداره

در جامعۀ دینی مؤمنینِ سرمایه دار هم وجود دارن ، الحمد لله.

اصلاً کارها بر ای به دست آوردن سرمایه هست مانند کلّ بشر اما پایه و اساس ، مادّی نیست و نبوده

وهمین مادی نبودن و معنوی بودن ما رو در عرض قریب به چهل سال به این پیشرفت ها رسونده

و صد البته تا رسیدن به جامعۀ آرمانیِ مورد نظر هنوز قدم هایی باقی مونده.

رسیدن به یک جامعۀ دینی که از هر نظر ایده آل باشه : ایمانی ، اخلاقی ، فرهنگی ، اقتصادی ، و علمی

ولی کوبیدن بر طبل یأس و ناامیدی و در نظر گرفتن معیارهای غربی و اهمیت به آن کار درستی نیست .

باسمه الغنی

یازینبِ فاطمه;889538 نوشت:
رفاه و غم و شادی باهم مرتبط نیستن

امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

"فقر سبب پريشاني حواس، سرگشتگي عقل و گرفتار شدن به غم و اندوه است"

(آقا جمال خوانساری،شرح غرر و درر،ج2،ص498)

"الفقر الموت الاکبر"

فقر، مرگ بزرگ است.

(حکمت 163)

حبیبه;890215 نوشت:
باسمه الغنی

امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

"فقر سبب پريشاني حواس، سرگشتگي عقل و گرفتار شدن به غم و اندوه است"

(آقا جمال خوانساری،شرح غرر و درر،ج2،ص498)

"الفقر الموت الاکبر"

فقر، مرگ بزرگ است.

(حکمت 163)

حاجت، نیاز، بی چیزی و نداری معنای لغوی فقر است

دارنده، بی نیاز و توانگر معنای لغوی غنی است که نقطۀ مقابل فقره

بی گمان فقر به معنای ناتوانی انسان از تامین ابتدایی ترین امور زندگی، یکی از آفات زندگی اجتماعی است؛

زیرا با توجه به انبوه نعمت های خدادادی، همه انسانها می بایست به طور طبیعی توان برآوردن نیازهای ابتدایی خود را داشته باشند

البته باید تقسیم ثروت بر پایۀ عدالت اجتماعی باشه مثلاً همین

هدفمندی یارانه ها باید با این نگاه عدالت محور همراه باشد که حق فقیران پیش از دیگران پرداخت شود

ولی اینجا بحث رفاه است که مقولۀ دیگری ست . البته باز سوء تعبیر نشه

رفاه با ساده زیستی که نقطۀ مقابلش هست منافاتی نداره اما در شاد بودن یا نبودن ما مؤثّر نیست

نمیشه گفت که مرّفهین اجتماعِ ما شادند و ما بقی اقشارِ این جامعۀ دینی غمگین

shamim313;889980 نوشت:
در مطلب بالا یک موردی نادید گرفته شد و انهم اینه که گناه توجیه پذیر نیست

سلام
عذرخواهی میکنم کمی دیر پاسخ دادم

امام علی(ع):
مردی که نمی تواند نیاز جنسی کنیز خود را رفع کند ، باید او را به شوهر بدهد
اگر ندهد و کنیز مرتکب زنا شود ،
گناهش بر عهده صاحبش خواهد بود
همان، ج 21، ص 178، روایت 26836

امام رضا(ع):
حسن بن جهم نقل می­کند: امام رضا(ع) را دیدم که موهایش را رنگ کرده بود
با تعجب از او پرسیدم: فدایت شوم! موهایتان را رنگ نمودید؟!
ایشان فرمودند: بلی! اگر شوهری به خودش بیشتر رسیدگی نماید ، موجب پاکدامنی بیشتر همسرش می­شود

گاهی اوقات زنان از آن جهت منحرف می­شوند که شوهرانشان سر و وضع مناسبی ندارند!
همان، ج 20، ص 246، روایت 25549

پیامبر(ص):
دو گروه هستند که اگر آنها اصلاح شوند مردمان اصلاح می شوند
و اگر آنها فاسد باشند مردمان فاسد می شوند
آنها دانشمندان و زمامداران می باشند
نهج الفصاحه جلد 2 صفحه 393
المحجه البیضاء جلد 1 صفحه 15
تحف العقول صفحه 42

پس اولاً اجزای یک حکومت دینی مانند زنجیری به هم پیوسته است و هر حلقه ای که ایراد داشته باشد ، مکن است باعث از هم گسستن کل زنجیر بشود
و در این میان موثرترین حلقه ، همان است که آقا رسول الله(ص) فرمودند:
"عالمان و زمامداران"

ثانیاً من گناه را در پاسخ به صحبت شما نوشتم. اصلاً فرض کنیم که آن جوان گناه نکند ، خب چه میشود؟ آن جوان شاد میشود؟
بحث ما در این تاپیک بررسی شادی یا ناشادی جامعه است ، نه بررسی علل گناه! اما شما بحث را بردید روی اینکه گناه چقدر بد است!

ثالثاً بنده در بررسی علل ناشاد بودنِ مردم ، بیشتر از همه بحث عدالت اجتماعی را مطرح کردم
عرض شد اگر دلیل نبودن شرایطِ مناسب زندگی ، بخاطر امتحان الهی یا دشمنیِ دشمنان باشد ، برای هر مسلمان واقعی قابل پذیرش است
اما مشکل اینجاست که دلیل خیلی از مشکلات اینها نیست ، بلکه زیاده خواهی عده ای و بی برنامگی عده ای دیگر در ساختار کشور است

باسمه البصیر

یازینبِ فاطمه;890242 نوشت:
رفاه با ساده زیستی که نقطۀ مقابلش هست منافاتی نداره اما در شاد بودن یا نبودن ما مؤثّر نیست

سلام خواهر گرامی

بحث لغوی نمی کنیم،راجع به واقعیات ملموس جامعه سخن می گوئیم

با آمار گالوب هم کاری نداریم راجع به رابطه ی فقر و آثار مخرب روحی

روانی،اجتماعی و فرهنگیش سخن می گوئیم.

شما در ملکوت اعلی هم که سیر کنید اگر فرزندتان نان بخواهد

مجبورید از ملکوت به زیر آمده و فکر سیر کردن شکمش باشید

و اگر نتوانید غمگین نمی شوید دق می کنید(شمای نوعی)

آنوقت معنویت شما پاسخگوی شکم گرسنه ی فرزندتان نمی شود

چون معنویت روح را سیر می کند نه شکم را!!!!!!

shamim313;889980 نوشت:
این نباشه که دست بکشیم به سر این جوان بگیم اره تو راست می گی !
یعنی این اجازه را داری گناه کنی چون کسی نیست دین درست را پیاده کنه. خیر چنین چیزی نیست

:vamonde:

shamim313;889980 نوشت:
این جوان در دو جایگاه فردی و اجتماعی مرتکب جرم شده و بسته به میزان نوع گناهی که مرتکب شده طبعا باید مجازات بشه و کمترین حدش هم شلاق هست
خب جوانی که مرتکب زنا شده را شلاق زدیم
بعد از آن باید چه کنیم؟

shamim313;889980 نوشت:
بر یک مسلمان واجبه که به احکام دینش عمل کنه حتی اگر دنیا بی دین بشه

Reza-D;890271 نوشت:
:vamonde:

خب جوانی که مرتکب زنا شده را شلاق زدیم
بعد از آن باید چه کنیم؟

مگر به این نتیجه نرسیدیم که احیای دین در جامعه باعث نبودن انحرافات اجتماعی می شود؟!
خوب اجرای قانون شرعی همان احیای دین است .ایا اینطور نیست ؟
توضیح من در باب مجازات گناه بابت مثال شما بود وگرنه همه اینها تلنگری است برای خودم و لاغیر .تاکیدی است برای خودم و لاغیر .

منظورتان را از تصویر ارائه شده متوجه نشدم !!
شرع ما بر پایه و هماهنگ باسیاست است و این سیاست هم بصیرت می طلبد هم قیام . ساکن نیست که ضربه بخورد .

Reza-D;890265 نوشت:
ثانیاً من گناه را در پاسخ به صحبت شما نوشتم. اصلاً فرض کنیم که آن جوان گناه نکند ، خب چه میشود؟ آن جوان شاد میشود؟

عذر می خواهم اگر بحث بیراهه رفت . گناه خودش منشاء غم و اندوه و عذاب وجدان است . البته که اگر گناه نباشد شادی می تواند باشد .

در ویرایش اضافه کردم :
دیدم بی حدیث نمی شود زندگی کرد باز هم تلنگری است برای خودم و هم مناسب با موضوع مورد بحث ما یعنی شکیبایی نداشتن در برابر گناه.

امام حسين عليه السلام ـ به مردى كه عرض كرد: من مردى نا فرمانم و در برابر معصيت شكيبايى ندارم، پس مرا اندرزى فرما ـ فرمود : پنج كار بكن و آنگاه هر چه خواستى گناه كن. اوّل اينكه روزى خدا را نخور و هر چه خواهى گناه كن. دوم اينكه از قلمرو خدا بيرون شو و هرچه خواهى گناه كن. سوم اينكه به جايى برو كه خدا تو را نبيند و هرچه خواهى گناه كن. چهارم اينكه هرگاه ملك الموت براى گرفتن جان تو آمد، او را از خودت دور گردان و هرچه خواهى گناه كن. و پنجم اينكه هرگاه مالك (مأمورِ دوزخ) تو را به آتش برد، داخل آن نشو، و [آنگاه ]هرچه خواهى گناه كن!

بحار الأنوار : 78/126/7، میزان الحکمة جلد 13 صفحه 293

حبیبه;890267 نوشت:
باسمه البصیر

سلام خواهر گرامی

بحث لغوی نمی کنیم،راجع به واقعیات ملموس جامعه سخن می گوئیم

با آمار گالوب هم کاری نداریم راجع به رابطه ی فقر و آثار مخرب روحی

روانی،اجتماعی و فرهنگیش سخن می گوئیم.

شما در ملکوت اعلی هم که سیر کنید اگر فرزندتان نان بخواهد

مجبورید از ملکوت به زیر آمده و فکر سیر کردن شکمش باشید

و اگر نتوانید غمگین نمی شوید دق می کنید(شمای نوعی)

آنوقت معنویت شما پاسخگوی شکم گرسنه ی فرزندتان نمی شود

چون معنویت روح را سیر می کند نه شکم را!!!!!!


سلام خواهر خوبم

واقعیات ملموس جامعه چیه ؟ گرسنگی کودکان و غم ؟

ما داریم در مورد جمهوری اسلامی ایران گفتگو می کنیم و اینکه آیا کشور عزیز ما غمزده است ؟

آیا کشور ما که به سمت رشد دینی و معنوی در حرکته ، فقیره و در نتیجه مردممون غمگین هستند ؟

یعنی قبل از اسلامی شدن ، فقر و گرسنگی تو کشورمون بیداد نمی کرد ؟ و زیر چکمه های استکبار انگلیس و آمریکا همه شاد و خرّم بودیم ؟

ولی الان درسایۀ دین اسلام و به لطف !! تحریمِ مستکبرین غم بر چهره هامون نشسته و غمگین ترین مردم دنیا هستیم ؟

اصلاً جامعه ای که معنویت رو انتخاب کرده خدا هواشو نداره ؟

این انقلابی که خدا پیروزش کرده ، مردمش مانند آفریقا گرسنگی میکشن و مادرهای این سرزمین اسلامی

به خاطر گرسنگی فرزندانشون ، دست از دینشون کشیدن و به همین خاطر غمگین هستن ؟

آیا این واقعیت جامعه امروز ماست ؟

آیا در حاکمیت چهل سال پیش که عالمان خونه نشین بودند و حاکمان در قصرهای خودشون غرق فساد و تجملات بودند ، ملت ما شاد بود ؟

( حتی در همون زمان مادرها با همۀ فقر و نداری فرزندانشون رو با لقمه های معنویت ، سیر می کردند و همون بچه های پابرهنه سربازان این انقلاب بودند )

منصفانه و واقع گرایانه ببینیم :

ولی حالا که قراره در کنار معرفت دینی ، احتیاجات مادی مردم هم برطرف بشه ( انشاءالله) ، غم بر دلهامون نشسته ؟

حکومت 1500 سالۀ سلطنتی ، به تاریخ پیوست و این انقلاب به بار نشست به فضل الهی

و با حاکمیت ولیّ فقیه و عالمان دینی و حضور همیشگی همین مردمِ بااراده

با همۀ سختیها ، گرفتاریها ، ظلمهای دشمنان خارجی و عوامل فتنه انگیزِ داخلی ،

و حتی به قول شما بی تدبیری بعضی مدیران و مسئولان نالایق ( که درست هم هست )

اما گرامیان

خودمون ( مردم ) رو دست کم نگیریم و مسئولینِ مخلص رو تضعیف نکنیم

شور و شعور رو در صحنه ها ببینیم . این واقعیت اجتماعِ دینی ماست .

و حق با شماست اگر میخواهیم شادی مون واقعی باشه و نه کاذب باید با غیرت و همیت ملّی گناه رو در جامعه مون بخشکونیم .

غم ما ، شادی ما جنس دیگه ای داره که اصلاً با مادیات سنجیده نمیشه .

[=Microsoft Sans Serif]

یازینبِ فاطمه;890312 نوشت:
آیا کشور ما که به سمت رشد دینی و معنوی در حرکته ، فقیره و در نتیجه مردممون غمگین هستند ؟

سلام و عرض ادب

لطفا پارامتر های دین داری و معنویت یک جامعه اسلامی رو به صورت قابل اندازه گیری بیان کنید تا راجع به همون ها بحث کنیم.

مثلا درصد کسانی که به صورت شناسنامه ای مسلمان هستن. (یعنی ازشون بپرسین (بدون ترس از ارتداد) بگن مسلمان هستیم)

درصد کسانی که به ظواهر دین پایبند هستن مثل نماز روزه ذکات و خمس.

درصد کسانی که همون حس و حال و روحیه جبهه های جنگ و زمان انقلاب رو دارن.

این موارد رو در گذر زمان بررسی کنید (مثلا از 60 سال قبل هر 5 سال تا الان) ببینید کشور در زمینه معنویت وضعیتش چطوری بوده در طی زمان.

یازینبِ فاطمه;890312 نوشت:
منصفانه و واقع گرایانه ببینیم :

:jangjoo:
چیزی جز این شکلک خودکشی نمیتونم بذارم.

و سوال پایانی

به نظرتون این کشوری که شما ازش دارید به این قشنگی یاد میکنید چه نیازی به امام زمان (عج) داره؟ (بحثم نیاز جهان نیست، نیاز مردم ایران رو صرفا دارم میپرسم.)

و من الله توفیق

یا حق

حق دوست;890340 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

سلام و عرض ادب

لطفا پارامتر های دین داری و معنویت یک جامعه اسلامی رو به صورت قابل اندازه گیری بیان کنید تا راجع به همون ها بحث کنیم.

مثلا درصد کسانی که به صورت شناسنامه ای مسلمان هستن. (یعنی ازشون بپرسین (بدون ترس از ارتداد) بگن مسلمان هستیم)

درصد کسانی که به ظواهر دین پایبند هستن مثل نماز روزه ذکات و خمس.

درصد کسانی که همون حس و حال و روحیه جبهه های جنگ و زمان انقلاب رو دارن.

این موارد رو در گذر زمان بررسی کنید (مثلا از 60 سال قبل هر 5 سال تا الان) ببینید کشور در زمینه معنویت وضعیتش چطوری بوده در طی زمان.

:jangjoo:
چیزی جز این شکلک خودکشی نمیتونم بذارم.

و سوال پایانی

به نظرتون این کشوری که شما ازش دارید به این قشنگی یاد میکنید چه نیازی به امام زمان (عج) داره؟ (بحثم نیاز جهان نیست، نیاز مردم ایران رو صرفا دارم میپرسم.)

و من الله توفیق

یا حق


سلام

دقیقاً رسیدیم به نقطۀ مشترک

اما برای اینکه بحثمون خلط نشه و موضوع اصلی رو بررسی کنیم

اجازه بدید صحبتهای شما رو با قالبی متناسب با موضوع بیان کنیم :

لطفاً پارامترهای شادی و نشاط و هم چنین غم رو در یک جامعۀ معنوی اسلامی

و به صورت قابل اندازه گیری بفرمائید تا راجع به همون معیارهای گفته شده بحث کنیم .


- درصد کسانی که واقعاً شادند ( یعنی ازشون بپرسین ( بدون تظاهر سازی ) بگن شادیم )

مثل مردم انقلابی که در همۀ صحنه های سیاسی و مذهبی حضور فعّال دارن


- درصد کسانی که به ظاهر شادند اما در دلشون غم موج می زنه مثل خانواده های عزیز شهدا ( اما غمشون صد البته متفاوته )

- درصد کسانی که روحیه شون شاده ولی دغدغۀ پاسداری از جامعۀ اسلامیشون رو دارن مثلاً با کارهای فرهنگی و علمی و فناوری


این موارد رو در گذر زمان ( همون شصت سال قبل و هر پنج سال تا الان ) ببینیم کشورمون

وضعیت شادی و غمش به چه صورت بوده در طی زمان قبل و بعد از انقلاب


و با آرامش و امیدواری و دور ازهیجانات کاذب و نا معقول ( منظورم همون شکلک خودکشی )

این سؤال رو به جوابش برسیم

این کشوری که شما اینقدر ازش نا امید هستید آیا نمیتونه خودش رو برای ظهور آماده کنه ؟

( بحثمون نیاز جهانی باشه و اینکه یک مجموعۀ منتظر در نقطه ای از جهان

با استمداد و توکّل از بارگاه الهی و صرفاً جهت یاری و آماده سازی برای ظهور، در حدّ توا ن و وُسعشون )

البته تلاش بیشتر و همگانی رو انکار نباید کرد برای رسیدن به شادی واقعی که خداوند به بشریّت نوید داده

یازینبِ فاطمه;890362 نوشت:
مثل مردم انقلابی که در همۀ صحنه های سیاسی و مذهبی حضور فعّال دارن

- درصد کسانی که به ظاهر شادند اما در دلشون غم موج می زنه مثل خانواده های عزیز شهدا ( اما غمشون صد البته متفاوته )

- درصد کسانی که روحیه شون شاده ولی دغدغۀ پاسداری از جامعۀ اسلامیشون رو دارن مثلاً با کارهای فرهنگی و علمی و فناوری

سلام
شما طیف خاصی را در نظر گرفتید و نه عموم مردم را، آن هایی که در لیست شما نیستند جزئی از همین جامعه هستند و در صورت داشتن و نداشتن غم و شادی بر بقیه اقشار هم تاثیر گذار خواهند بود.

یازینبِ فاطمه;890362 نوشت:
وضعیت شادی و غمش به چه صورت بوده در طی زمان قبل و بعد از انقلاب

این مقایسه زمانی صورت خواهد گرفت که آماری از آن زمان هم ارائه شود ؛ مقتضیات زمان و پیشرفت علم، تغییر نگرش جامعه از نظر فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، رسانه ای، و.... در آمار نقش خواهد داشت، شما کدام بعد را می خواهید مقایسه کنید؟
یازینبِ فاطمه;890362 نوشت:
این کشوری که شما اینقدر ازش نا امید هستید آیا نمیتونه خودش رو برای ظهور آماده کنه ؟

آسیب شناسی یک جامعه نشانه عدم امیدواری به آن جامعه نیست، بلکه نشانه رو به جلو بودن و بهبود آن خواهد بود،
برای شناسایی موارد شادی آفرین و یا غم زدا نیاز به آمار دارد، فرض کنیم از همین آماری که آن را صد در صد قبول نداریم(گالوپ) و ممکن است بخشی از آن مورد تایید باشد،
بعنوان شروع استفاده کنیم، میتواند نقطه خوبی برای حرکت باشد و اینگونه عدو شود سبب خیر...

بوجود آوردن و تقویت شادی هم خود می تواند زمینه ای برای ظهور باشد.

باسمه السبحان

یازینبِ فاطمه;890312 نوشت:

آیا کشور ما که به سمت رشد دینی و معنوی در حرکته ، فقیره و در نتیجه مردممون غمگین هستند ؟

یعنی قبل از اسلامی شدن ، فقر و گرسنگی تو کشورمون بیداد نمی کرد ؟ و زیر چکمه های استکبار انگلیس و آمریکا همه شاد و خرّم بودیم ؟

ولی الان درسایۀ دین اسلام و به لطف !! تحریمِ مستکبرین غم بر چهره هامون نشسته و غمگین ترین مردم دنیا هستیم ؟

اصلاً جامعه ای که معنویت رو انتخاب کرده خدا هواشو نداره ؟

این انقلابی که خدا پیروزش کرده ، مردمش مانند آفریقا گرسنگی میکشن و مادرهای این سرزمین اسلامی

به خاطر گرسنگی فرزندانشون ، دست از دینشون کشیدن و به همین خاطر غمگین هستن ؟

آیا این واقعیت جامعه امروز ماست ؟

آیا در حاکمیت چهل سال پیش که عالمان خونه نشین بودند و حاکمان در قصرهای خودشون غرق فساد و تجملات بودند ، ملت ما شاد بود ؟

منصفانه و واقع گرایانه ببینیم :

ولی حالا که قراره در کنار معرفت دینی ، احتیاجات مادی مردم هم برطرف بشه ( انشاءالله) ، غم بر دلهامون نشسته ؟

.

عرض سلام و ادب

اگر این است نتایجی که از عرایض حقیر گرفتید دیگر جای حرفی باقی نمی ماند!

بسیار متشکر.

ریحــانه الــنبی;890366 نوشت:
سلام
شما طیف خاصی را در نظر گرفتید و نه عموم مردم را، آن هایی که در لیست شما نیستند جزئی از همین جامعه هستند و در صورت داشتن و نداشتن غم و شادی بر بقیه اقشار هم تاثیر گذار خواهند بود.

این مقایسه زمانی صورت خواهد گرفت که آماری از آن زمان هم ارائه شود ؛ مقتضیات زمان و پیشرفت علم، تغییر نگرش جامعه از نظر فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، رسانه ای، و.... در آمار نقش خواهد داشت، شما کدام بعد را می خواهید مقایسه کنید؟

آسیب شناسی یک جامعه نشانه عدم امیدواری به آن جامعه نیست، بلکه نشانه رو به جلو بودن و بهبود آن خواهد بود،
برای شناسایی موارد شادی آفرین و یا غم زدا نیاز به آمار دارد، فرض کنیم از همین آماری که آن را صد در صد قبول نداریم(گالوپ) و ممکن است بخشی از آن مورد تایید باشد،
بعنوان شروع استفاده کنیم، میتواند نقطه خوبی برای حرکت باشد و اینگونه عدو شود سبب خیر...

بوجود آوردن و تقویت شادی هم خود می تواند زمینه ای برای ظهور باشد.


سلام

اتّفاقاً طیف خاصی در نظرم نبود .مردم انقلابی شامل همۀ اقشارِ موجود در کشور هستن : همۀ ملّت ، سیاسی ، هنرمند ،

ورزشکار، اساتید ، دانشجو ، دانش آموز ، پدران ، مادران ، مرّفهین و غیر ، همۀ مسلمونای کشورمون و حتی اقلیّت های مذهبی


همه در صحنه های سیاسی و مذهبی حضور چشمگیر دارن و همۀ اتفاقات کشور رو رصد می کنن و اهمیت میدن

اتفاقا ما فقط با طیف خاصی که مقابل نظامِ اسلامی و مردم متدیّن ، هستن کاری نداریم درسته که بسیار اندکند

اما به هر حال به ترویج فرهنگ فسادو ابتذالِ غربی و غیر دینی در کشور مشغولن و شادی رو به هر قیمت به مردم القاء می کنن .


و بعد توجّه بفرمائین ، این طیف خاص که شما بهش معترض شدین ، به عنوان مثال و نمونه ذکر شد .

..........................

قرار نیست قطب بندی کنیم اونم حالا که به نکات مشترک برای هم اندیشی رسیدیم

البته اشتباه نکنید این اشتراک در مورد شرکت گالوپ و غیره نیست هنوز هم میگم ما در مورد آمارِ غم و شادی مون

با اونا وجه اشتراکی نداریم ولی اونا شاید بتونن نکات اشتراکشون رو با ما پیدا کنن که تا اون زمان به ما ربطی نداره

چون آغازِ این هم اندیشی و بررسی در مورد جمهوری اسلامی ایران هست که با معیارهای خودمون ارزیابی میکنیم و پیش میریم .

یعنی با

معیارهای قرآنی اسلامی باشه که در دینمون بهش اشاره شده به وضوح و روشنی و نمیشه انکارش کرد .

پس مبنای معیارها برای بررسی باید دقیق و دینی باشه نه احساسی و مادّی

همه با روند جامعه به سوی کمالات انسانی موافقیم چون مقدّمۀ ظهوره و شادی آفرین

همه با عدالت اجتماعی موافقیم و ریشه کن کردن فقرِ مادّی

همه با امر به معروف و نهی از منکر موافقیم برای رسیدن به کمال الهی و خشکاندن گناه درجامعه و ریشه کن کردن فقرِ معنوی

همه با مقاومت اقتصادی مردمی و دولتی موافقیم برای رسیدن به ثروت و رفاهِ مطلوب ( ساده زیستی منافاتی با رفاهِ مطلوب نداره )

معیار اگر معنوی و دینی باشه ما رو علاوه بر شادیِ واقعی و مورد نظر قرآن بلکه به شادی ظاهری و مادّی هم می رسونه اما معیارها

وقتی ظاهری و مادی گرایانه باشه ما رو نه تنها به شادی واقعی نمیرسونه بلکه دور و دورتر میکنه

نمونه ش همین

فرهنگِ مثلاً شاد و نشاط آفرینِ رو به زوال غرب و آمریکا هست

که به هر قیمت شادی رو برای مردمشون به ارمغان آوردن . شادی مملو از فساد و ابتذال و با

معیارهای خودشون

یازینبِ فاطمه;890391 نوشت:
اتّفاقاً طیف خاصی در نظرم نبود .مردم انقلابی شامل همۀ اقشارِ موجود در کشور هستن : همۀ ملّت ، سیاسی ، هنرمند ،

ورزشکار، اساتید ، دانشجو ، دانش آموز ، پدران ، مادران ، مرّفهین و غیر ، همۀ مسلمونای کشورمون و حتی اقلیّت های مذهبی

سلام
این اقشار که شما نام بردید و اکثریت مثبت جامعه را (طبق نظر شما) تشکیل می دهند،
بطور دقیق بفرمایید نظرتان اینست که همه شادند؟

.........
برای قسمت دوم فرمایش شما،
کسی دین را که موجب کمالات، عدالت، اقتصاد صحیح و... می باشد را عامل غم نمی داند حداقل در این بحث ،

صحبت بر سر این است در حال حاضر و فعلا کشور از نظر شادی کجاست؟

چه کسی یا چه نهادی و.. باید با مبنای دین شادی را اندازه گیری نماید؟

فقط توافق ما بر مسائل جامعه طبق معیار دین نمی تواند مدینه فاضله را بسازد، و توافق بنتهایی شادی اور نیست،

هرچند نظرم بر غمگین بودن مردم کشورم نیست، مردم ما راحت می خندند و راحت از بعضی مسائل رد می شوند، و اگر ردی از غم دیده میشود شاید مزین نبودن مثلا همین خنده و یا عبور از بعضی مسائل به اخلاق است که مشکل آفرینی می کند.

با کسب اجازه از محضر اساتید و شما بزرگواران یک جمع بندی مختصر می کنم

ستايشگر;889682 نوشت:
باید براش گفت مبنای اون چی بوده، چرا مبناش غلط بوده، مبنای ما چیه و چرا مبنای ما درسته. باید طرف رو قانع کرد. کل عرض بنده اینه: جواب باید اصولی، دقیق و علمی باشه و نه بر اساس تحریک احساسات مخاطب

با تصدیق و استفاده از مطلب ایشان می خواهم به این نتیجه برسم که پایه و اساس گالوپ در این نظرسنجی اشتباه است
یعنی می خواهم تاکید کنم که معیار شادی و غم نمی تواند معیار یک نظرسنجی جهانی باشد چون تعریف ان در ملتهای مختلف متفاوت است
حتی زمینه این تعریف و علتهای وابسته به این تعریف نسبی هستند و امکان صددرصدی ندارند
زمانی , ما یک معیار را برای نظر سنجی انتخاب می کنیم که بدانیم جوابهای ما یک جواب قاطع و مسلم باشد نه مقطع و نسبی .

حالا یکی از سوالات گالوپ بنا بر نظر دوستان این است : شاد شده اید ؟
خوب اینجا ما عواملی را برای شادی تعریف می کنیم که همین عوامل هم نسبی هستند و پاسخ هم طبیعتا پاسخ کاملی نخواهد بود

با اجازه از نظر خوب بزرگواران درباره برخی از این عوامل استفاده می کنم

روزنه;889677 نوشت:
میزان طلاق میزان اعتیاد میزان بیکاری، میزان کم ورزش و تفریحات خانواده ها و سلامت روانی و جسمی و .... رو اگر در نظر بگیریم

فرج اله عباسي;889694 نوشت:
اسلام هم می خواهد زمینه های شادی فراهم شود

Reza-D;889781 نوشت:
پس مادیات ، رفاه ، شهوت ، ثروت ، خانه ، ماشین و.... تمام اینها در شادی هر انسانی ، چه مسلمان و چه غیرمسلمان تاثیر خواهد داشت
و عظمت یک انسان در این است که حتی با وجود این تمایل ، باز هم بخاطر خدا و اعتقادش حاضر باشد از اینها بگذرد

یازینبِ فاطمه;890141 نوشت:
همه میگیم اسلام با شادی مخالفتی نداره ، اسلام با داشتن مادیات و ظواهر دنیوی که مخالفتی نداره

حبیبه;890215 نوشت:
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

"فقر سبب پريشاني حواس، سرگشتگي عقل و گرفتار شدن به غم و اندوه است"

(آقا جمال خوانساری،شرح غرر و درر،ج2،ص498)

"الفقر الموت الاکبر"

فقر، مرگ بزرگ است.

(حکمت 163)


همه اذعان داریم که این عوامل در شادی و غم تاثیر گزاره ولی نسبت قطعی و صددرصدی به ان ندادیم در تایید فرمایشات بزرگواران هم می شود احادیثی بر این مضمون یافت
به نمونه ای از این احادیث اشاره می کنیم:

امام حسین علیه السلام فرمودند: برای انسان کافی است شغلی که به وسیله آن اندوه خود را زائل سازد و دلبستگی به دنیا را از یاد او ببرد و بیشتر همتش مصروف خلاصی و نجات از دنیا باشد ، زیرا انسان پس از این گروگان کارهای خویش است و برای حساب آن بازداشت خواهد شد و در آن هنگام یاوری ندارد که مُمانعت از حساب او کند و پشتیبانی ندارد که بیچارگی را از او دور سازد و در این روز ( یعنی روز قیامت ) برای کسی که در دنیا ایمان نیاورده ، ایمان آوردن سودی ندارد و ( برای کسی که در دنیا مومن بوده ) ولی کار خیری نکرده ، کار خیر بی فائده است ، بگو در انتظار چنین روزی باشید ، ما در انتظار هستیم ؛( انوار البهیه / حاج شیخ عباس قمی )


امام حسین (علیه السلام) : ایمان بنده مومن کامل نمیشود مگر اینکه در او چهار خصلت باشد : 1.اخلاقش نیکو باشد ، 2.بخشنده باشد ، 3.از گفتن حرفهای زیادی خودداری کند ، 4.زیادی مالش را انفاق کند. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 454
در این حدیث اشاره نشده که مال و اموال برای مومن نباید باشد

امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

"فقر سبب پريشاني حواس، سرگشتگي عقل و گرفتار شدن به غم و اندوه است"

(آقا جمال خوانساری،شرح غرر و درر،ج2،ص498)

خداوند متعال دوست دارد که ظهور نعمتها را در بندگانش ببیند و با توجه به روایات مال و ثروت و شغل و درامد وخانه موجب شادی است اما در جایی هم روایات بسیاری داریم که این موضوع را محدود می کند
به خاطر اینکه مومن باید بین بعد مادی ومعنوی تعادل برقرار کند
اشاره صریح قران به اینکه دنیا دار قرار و اسایش نیست و روایات متعدد مبنی بر دل نسپردن به مادیات و حتی دوری از شادی مفرط وجود دارد اشاره ای می کنیم :

از حضرت ابى عبد اللَّه روايت شده خدا بحضرت عيسى وحى فرستاد كه اى عيسى از ترس من گريه كن دل خود را خاشع ، بدنت را خاضع گردان و ديدگانت را سرمه حزن و اندوه بكش در آن هنگام كه مردمان بيخبر خنده ميكنند بر فراز قبرستان بايست و مردگان را با صداى بلند بگو كه منهم بشما ملحق ميشوم شايد از آنان پند بگيرى‏. ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 231

در وصیت نامه موسی بن جعفر (علیه السلام) به هُشام مذکور است که حسین بن علی (علیه السلام) فرمود : همگی آنچه خورشید بر آن تابیده در مشرق و مغرب زمین ، دریاها و بیابانها ، زمینهای هموار و کوهها ، نزدیکی از دوستان خدا و اهل معرفت و شناسائی به حق خداوند مانند گذشتن سایه دیواری است ( همانطوریکه سایه دیوار بی اهمیت و بی ارزش است دنیا و آنچه در اوست نزد اولیاء خدا مانند آن است ) پس از آن فرمود : آیا آزادمردی نیست که این دنیای بی ارزش و ناچیز را ( که باقیمانده پیشینیان است ) برای اهل دنیا بگذارد و از آن بگذرد ؛ هیچ چیز بهای جانهای شما جز بهشت نیست ، پس جانهای خود را جز در برابر بهشت به چیزی نفروشید ، برای هرکس از خدا به داشتن دنیا خشنود شود ، به چیزی نا قابل خشنود شده است. انوارالبهیه { از تالیفات حاج شیخ عباس قمی رضوان الله علیه ) صفحه 91

امام حسين عليه السلام ـ در مسير خود به كربلا ـ فرمود : براستى كه اين دنيا ديگرگونه شده و چهره عوض كرده و خوبى هايش پشت كرده و رفته است و از آن جز ته مانده اى همچون ته مانده آبى در ظرفى و اندك عيشى همانند چراگاهى آفت زده باقى نمانده است. آيا نمى بينيد كه به حق عمل نمى شود و از باطل نهى نمى شود؟ براستى كه مؤمن بايد به [مرگ و ]ديدار خدا روى آورد. پس من مرگ را جز سعادت، و زندگى با ستمگران را جز رنج و ملال نمى بينم. تحف العقول : 245، میزان الحکمة جلد 13 صفحه 293

و مسلما شما بزرگواران نمونه های بسیاری برای اشاره در این باب دارید که سعادت و ارامش انسان در عزت نفس و دوری از ذلت و ترک زیاده خواهی و ارزوهای بلند و دل نسپردن به دنیا است و رضایت خدا بالاترین خشنودی و شادی مومن است

حالا اینکه مردم ایران چند درصد مومن هستند و چند درصد مسلمان به ظاهر هم روی ابعاد این نظر سنجی موثر است که انهم بر می گردد به عامل دینداری که چون گالوپ معیاری برای ان نداشت ما هم فرض کلی را بر همین نسبیت می گیریم و به ان اشاره نمی کنیم

نتیجه اینکه : معیار شادی در یک کشور مسلمان با معیار شادی در غرب متفاوته پس این نظر سنجی از نظر دید یک مسلمان مردود است
در حالت کلی چون تعریف شادی در جوامعه مختلف متفاوت و نسبی است این معیار درستی برای نظر سنجی و رتبه بندی نیست پس اصل نظر سنجی بر این معیار که ایا شاد شده اید مردود است
چه انکه شادی می تواند گذرا وموقت و لحظه ای باشد می توانداثر بخش و طولانی و ماندگار باشد .

حال انکه نظر بزگواران و اساتید در این باره هم شنیدنی است. اما چون بحث شادی شد یک حدیث هم بابت ایجاد شادی و تلطیف فضا خالی از حسن نیست

در مقتل خوارزمی و جامع الاخبار روایت شده است که مردی اعرابی به خدمت امام حسین (علیه السلام) آمد و گفت یابن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ضامن شده ام ادای دیت کامله را و ادای آنرا قادر نیستم ، لاجرم با خود گفتم که باید سوال کرد از کریمترین مردم و کسی کریمتر از اهل بیت رسالت (صلی الله علیه و آله و سلم) گمان ندارم ، حضرت فرمود ای برادر عرب من سه مسئله از تو می پرسم اگر یکی را جواب گفتی ثلث آن مال را به تو عطا میکنم و اگر دو سوال را جواب دادی دو ثلث مال خواهی گرفت و اگر هر سه را جواب دادی تمام آن مال را عطا خواهم کرد ، مرد اعرابی گفت یا بن رسول الله چگونه روا باشد که مثل تو کسی که از اهل علم و شرفی از این فدوی که یک عرب بدوی بیش نیستم سوال کند ، حضرت فرمود که از جدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود : المعروف بقدر المعرفته ، باب معروف و موهبت به اندازه معرفت به روی مردم گشاده باید داشت ، مرد اعرابی عرض کرد هرچه خواهی سوال کن اگر دانم جواب می گویم و اگر نه از شما فرا می گیریم (( ولا قوة الا الله )) حضرت فرمود که افضل اعمال چیست ؟ گفت ایمان به خدای تعالی.حضرت فرمود : چه چیز مردم را از مهالک نجات می دهد ؟ مرد اعرابی گفت توکل و اعتماد بر حق تعالی.امام فرمود : زینت آدمی در چه چیز است ؟ مرد اعرابی گفت علمی که به آن عمل شود.حضرت فرمود : اگر به دین شرف دست نیابد ؟ عرض کرد مالی که با مروت و جوانمردی باشد.حضرت فرمود که اگر این را نداشته باشد ؟ گفت فقر و پریشانی که با آن صبر و شکیبایی باشد.حضرت فرمود اگر این را نداشته باشد ؟ مرد عرض کرد صاعقه ای از آسمان فرود بیاید و او را بسوزاند که او لیاقت غیر این را ندارد.پس حضرت خندید و کیسه ای که هزار دینار طلای سرخ داشت نزد او گذاشت و انگشتری عطا کرد او را که نگین آن دویست درهم قیمت داشت و فرمود که با این طلاها دِین خود را بده و این خاتم را در نفقه خود صرف کن. مرد اعرابی آن طلاها را برداشت و آیه مبارکه را تلاوت کرد : (( الله اعلم حيث يجعل رسالته )) {خداوند داناتر است به اينكه رسالتش را در كدام خانواده قرار دهد}. منتهی الآمال جلد 1 صفحه 344

ریحــانه الــنبی;890392 نوشت:
سلام
این اقشار که شما نام بردید و اکثریت مثبت جامعه را (طبق نظر شما) تشکیل می دهند،
بطور دقیق بفرمایید نظرتان اینست که همه شادند؟

.........
برای قسمت دوم فرمایش شما،
کسی دین را که موجب کمالات، عدالت، اقتصاد صحیح و... می باشد را عامل غم نمی داند حداقل در این بحث ،

صحبت بر سر این است در حال حاضر و فعلا کشور از نظر شادی کجاست؟

چه کسی یا چه نهادی و.. باید با مبنای دین شادی را اندازه گیری نماید؟

فقط توافق ما بر مسائل جامعه طبق معیار دین نمی تواند مدینه فاضله را بسازد، و توافق بنتهایی شادی اور نیست،

هرچند نظرم بر غمگین بودن مردم کشورم نیست، مردم ما راحت می خندند و راحت از بعضی مسائل رد می شوند، و اگر ردی از غم دیده میشود شاید مزین نبودن مثلا همین خنده و یا عبور از بعضی مسائل به اخلاق است که مشکل آفرینی می کند.

سلام

اگه منصفانه و واقع گرایانه بگیم همۀ جامعۀ ما شادند چون همه مذهبی هستن .

اما درجات شادی متفاوته یعنی هر کس رشد معنویش بیشتر باشه ، شادتره .

این نظرشخصی نیست ، این سنّت الهی ست . مردمی که در اون خون پاک هزاران شهید در راه خدا ریخته شده

و برای اسلام مبارزه می کنن ، شاد هستن ، شادیِ معنوی نه شادی کاذب

در مورد غم ، هم صدق میکنه . غم ما جنسش معنوی و الهی ست نه مادی .

این که ما ملّت مورد نظر لطف الهی قرار گرفتیم و دستِ خدا بر سر ماست

و غم هامون در راستای غمِ بهترین های بشر هست ، گزاف نیست بلکه واقعیّته

............................

اندازه گیری شادی و غم بر اساس آیات و روایات و احادیث هست و فرموده های ولیّ فقیه.

تا مادامی که غرب و آمریکا از دین گریزانن و دین هراسی و خصوصاً اسلام هراسی می کنن ،

این توافق اول باید بین خودمون براساس و مبنای دین به نتیجه برسه

بعد به صورت خودکار و خودجوش انتشار و ترویج داده میشه (ان شاءالله ).

و اینکه نظر همه بر شاد بودن کشورمون هست مهم ترین وجه اشتراکه البته با توجه به کاستی ها

که با برنامه ریزی های صحیح و اخلاقِ اسلامی میشه مشکلات رو برطرف کرد .

بهترین و معتبرترین مرجع هم برای اندازه گیریِ غمها و شادیها ، حضور مردم

در همۀ عرصه های فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، رسانه ای، و....هست .

یازینبِ فاطمه;890401 نوشت:
اگه منصفانه و واقع گرایانه بگیم همۀ جامعۀ ما شادند چون همه مذهبی هستن

اما درجات شادی متفاوته یعنی هر کس رشد معنویش بیشتر باشه ، شادتره

با عرض پوزش با این فرمایش شما مخالفم،

فقط یک نمونه از جامعه را که متاسفانه تعدادشان کم نیست :
مراکز نگهداری کودکان بد سرپرست، نه بی سرپرست ،

بنظر شما این بچه ها شادند؟ والدین آنها به هر دلیلی که فرزندان را رها کردند شادند؟!!
بنظرم آسیب هایی که این کودکان از بدو تولد دیده اند هرچند از نظر فیزیولوژی سالمند، زیبا و طبیعی هستند، وچون در مراکز خیریه نگهداری می شوند از رفاه و رفع نیازهای اولیه به مراتب می توان گفت بهتر از خانواده های عادی بسر می برند ولی به سختی میتوان گفت آنها بتوانند شادی را تجربه کنند.

من نمی توانم قبول کنم جنس غم این ها معنوی است!!

حتی آثار غم آنها به مربیانشان گاهی منتقل می شود.

یازینبِ فاطمه;890401 نوشت:
اینکه نظر همه بر شاد بودن کشورمون هست مهم ترین وجه اشتراکه

آنجا با شما وجه اشتراک دارم : با دینداری و عبودیت آرامش و شادی ماندگار و زندگی سعادت گرا خواهیم داشت،
ولی این عقیده را ندارم که چون نسیمی از دین وزیدن گرفت طوفان شادی برپا شد!!

یازینبِ فاطمه;890401 نوشت:
بهترین و معتبرترین مرجع هم برای اندازه گیریِ غمها و شادیها ، حضور مردم در همۀ عرصه های فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، رسانه ای، و....هست .

بله خیرین در نگهداری و ساپورت کردن مالی و فرهنگی و اجتماعی و... مراکز بی سرپرستان حضور دارند و از آرامش نسبی برخوردار می شوند و برکت هم به مال و توانشان اضافه می شود، پس تا حدودی در این زمینه شادند و حداقل وجدان درد ندارند چون به اندازه توانشان حضور عرصه ای داشتند. خدا حفظشان کند که اگر این کمک ها نباشد طفلک مسئولان باید گامی بردارند(بلا بدور)

ولی افرادی که این خیرین بواسطه آنها بطور نسبی شادند، شاد نیستند....

shamim313;890298 نوشت:
خوب اجرای قانون شرعی همان احیای دین است

اولاً:
اجرای قوانین شرعی
"بخشی از" احیای دین است ، نه تمام آن
قوانین شرعی ابزاری هستند برای مدیریت جامعهء اسلامی

یک سوال از شما دارم
داور فوتبال سوت دارد ، کارت زرد و قرمز دارد ، اختیار قانونی دارد و دو دست یار (دو کمک داور)
اینها ابزارهای او هستند برای مدیریت در زمین
خب تمام داورها که اینها را دارند ، پس چرا یک داور معروف میشود و داور دیگری خیر؟!

مهمتر از آن ، چرا گاهی می بینیم یک داور در یک بازی به یک نوع خطا در یک جا کارت قرمز می دهد و در جای دیگر اصلاً کارت نمی دهد
اما کارشناسی که عملکرد این داور را بررسی می کند ، میگوید او کار
"مدیریت" را به درستی انجام داده و موفق بوده؟

ثانیاً:
اجرای قانون برای همه ، یا فقط برای یک عدهء خاص؟
خودم را مثال می زنم. الان از حقوق من مالیات کم میشود به این شکل که همان ابتدای واریز حقوق ، مالیات از کل حقوق کسر میشود. من هم با جان و دل راضی هستم ، اما به سه شرط

اول اینکه بدانم این مالیات خرج آبادانی کشورم میشود ، نه اینکه می رود توی جیب یک گردن کلفت! دوم اینکه بدانم از آن پولدارها نیز به همین دقت و بصورت مرتب مالیات کسر میشود. سوم اینکه بدانیم همانطور که قبل از واریز حقوقِ من ، مالیاتش کم میشود ، فلانی هم اینطور نباشد که 2 سال است مالیات نداده و مبلغ مالیاتش به چند میلیارد رسیده ، اما بجای آنکه بزنند پس گردنش و مالیاتش را بگیرند ، نیایند توی تلویزیون و درخواست کنند هر کس بیاید و مالیات معوقه اش را بدهد تازه تخفیف هم می گیرد!!!

پس اجرای قوانین شرعی هم خودش یکی از مصادیقی است که نشان می دهد عدالت اجتماعی در آن کشور وجود دارد یا نه

ثالثاً:
آن گناهی که شرع حق دارد با آن برخورد کند گناه علنی است. ولی می دانیم خیلی از گناهان در خفا انجام می گیرد که با اهرم قانون نمی شود آنها را کنترل کرد ، بلکه باید فیلتر قلبی در مردم ایجاد کنیم تا از گناه دور بشوند. باز هم روایتی از حضرت رسول(ص) نقل می کنم که البته می دانم خودتان می دانید. مگر نه اینکه ایشان می فرمایند وقتی جوانی ازدواج می کند دو سوم دینش را حفظ کرده؟ خب چرا ایشان چنین چیزی میگویند؟ دیگر از این واضحتر باید می گفتند احتمال گناه برای جوان مجرد ، نسبت به جوان متاهل سه برابر است؟


shamim313;890298 نوشت:
گناه خودش منشاء غم و اندوه و عذاب وجدان است
پس باید زمینه های شکل گیری آن را از بین ببریم

ببینید خواهر گرامی ، من هیچ جای حرفم منکر این نشدم که خود ما هم مسئول هستیم. اما از پیامبر(ص) برایتان روایت آوردم ایشان می فرمایند ، اگر زمامداران و عالِمان در جامعه صالح باشند ، مردم را اصلاح خواهند کرد. انتظاری که از چنین افرادی هست با انتظاری که از یک نوجوان 16 - 17 ساله ، نباید در یک حد باشد که بگوئیم خب این هم نباید زنا کند!

باز هم سوالی از شما دارم بزرگوار. نمی دانم مجرد هستید یا متاهل ، ولی فرض کنیم پسری برود و سر خود زن بگیرد. انصافاً همین شما چه قضاوتی درموردش می کنید؟ نمی گوئید چه جوان بی قیدی بوده که به والدینش اطلاع نداده؟ خب خواهرم ، چطور است که در اینجا ما انتظار داریم جوانان به وظیفهء خودشان مبنی بر احترام به بزرگترها عمل کنند ، اما اگر همین والدین برای این جوان زن نگرفتند و او آلوده شد ، میگوئیم حالا فرضاً ما هم برای تو کاری نکردیم ، تو نباید می رفتی زنا می کردی!

نه خواهر گرامی ، این دقیقاً یعنی فرار از مسئولیت. تا زمانی که والدین ، نظام آموزشی ، علما و کارشناسان ، و زمامداران حکومت ، وظایف خودشان را ناقص انجام بدهند ، هر خطای نوجوانان و جوانان را به شخصه متوجه آنها می دانم. همانطور که روایتی با شرایط مشابه را برایتان نوشتم که اگر مردی کنیزش را به شوهر ندهد و کنیز مرتکب زنا بشود ، گناهش به گردن صاحب او خواهد بود

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله و برکاته

ریحــانه الــنبی;890407 نوشت:
ولی این عقیده را ندارم که چون نسیمی از دین وزیدن گرفت طوفان شادی برپا شد!!

سرکار ریحانه النبی این بخش از سخن سرکار یا زینب فاطمه را نگاه کنید(سلام الله علی اهل البیت نبوة(ص))

یازینبِ فاطمه;890401 نوشت:
اما درجات شادی متفاوته یعنی هر کس رشد معنویش بیشتر باشه ، شادتره .

یا علی(ع)@};-

shamim313;890398 نوشت:
برای انسان کافی است شغلی که به وسیله آن اندوه خود را زائل سازد و دلبستگی به دنیا را از یاد او ببرد

خب باز هم بحث رفت روی مادیات ، به ذات مادیات

خواهر گرامی ، همین فرمایش امام حسین(ع) را در نظر بگیرید. حال بفرمائید چند نفر را می خواهید به شما نشان بدهم که یا اصلاً شغلی ندارند ، یا اگر هم دارند در حدی نیست که غم و اندوه آنها را از بین ببرد؟ با عذرخواهی باید بگویم نگاه شما و خانم "یا زینب فاطمه" ، شبیه به نگاه کسانی است که در ایران دارند حداقل حقوق را تعیین می کنند

من یک بار صحبت های یکی از مسئولینشان را گوش می کردم. ایشان می گفتند:
برای یک زندگی یک خانواده "در هر ماه" ، حدوداً 4 نفره ، نفری 100 هزارتومان برای غذا نیاز است ، نفری 50 هزارتومان هم برای پوشاک ، مقداری هم برای پول آب و برق و اینها. خب پس با ماهی 600 تا 700 هزارتومان میشود زندگی کرد اما مردم ما زیاده خواه هستند!

خب خوش انصاف (خطاب به آن مسئول) ، اولاً چطور حساب کردی که پول خوراک و پوشاک روی هم برای هر نفر میشود 150 هزار تومان؟!
بعد بگو بدانیم این 4 نفر قرار است توی چادر زندگی کنند یا مثل انسان های نخستین بروند توی غار؟!
مورد بعد اینکه اگر برای انها مهمان آمد دقیقاً چه نوع گِلی باید به سر بگیرند؟!
اگر یک موقع آنها را به عروسی دعوت کردند ، چه هدیه ای باید بگیرند که آبرویشان نرود؟!
و احیاناً اگر یکی از آنها بیمار شد و بیماریش هم جزء بیمه نبود باید چه کنند؟!
و اینکه اگر پدر خانواده بر اثر حادثه ای جانش را از دست داد ، اینها چه پس اندازی برای اینده دارند؟!

یازینبِ فاطمه;890401 نوشت:
هر کس رشد معنویش بیشتر باشه ، شادتره

امام علی(ع):
مسلمان نیست آن کسی که خودش سیر بخوابد ، در حالیکه برادر مسلمانش گرسنه است

رستگاران;890414 نوشت:
سرکار ریحانه النبی این بخش از سخن سرکار یا زینب فاطمه را نگاه کنیدسلام الله علی اهل البیت نبوة(ص))

سلام
ممنون از شما
بله سخن ایشان را دیدم و نظراتم را نوشتم،
متوجه منظور شما نمی شوم.

اگر شادی بعنوان یک هیجان در نظر گرفتید که با افزایش و کاهش معنویت تغییر می کند،
غم نیز یکی از 6 هیجان اصلی است ، که در همه ما وجود دارد و با عوامل مختلف دستخوش تغییرات خواهد بود از جمله معنویت.
یعنی منکر هیچکدام از این احساسات نباید شد، عرایض بنده در راستای موضوع می باشد که ایا ایران کشور شادی می باشد، خانم زینب فاطمه فرمودند:

نقل قول:
همۀ جامعۀ ما شادند چون همه مذهبی هستن .

البته مشکلی که در ادامه بحث با آن بیشتر مواجه خواهیم شد نداشتن تعریف درست از شادی و خوشی و شادکامی و آرامش خواهد بود. که انش الله با حضور کارشناس محترم بهتر به نتیجه خواهیم رسید.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;890417 نوشت:
اگر یک موقع آنها را به عروسی دعوت کردند ، چه هدیه ای باید بگیرند که آبرویشان نرود؟!
و احیاناً اگر یکی از آنها بیمار شد و بیماریش هم جزء بیمه نبود باید چه کنند؟!
و اینکه اگر پدر خانواده بر اثر حادثه ای جانش را از دست داد ، اینها چه پس اندازی برای اینده دارند؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

این هایی که گفتید احتمالات است

بنظرتون توی جامعه ایی که اعتماد و اتکا به خدا هست این ناشادی هایی که در اثر این احتمالات راغ ادم میاید کم نیست؟

وقتی انسان توجه کند به اینکه روزی رسون خداست می رساند
وقتی شفا را از او بداند(البته به معنای کتمان اسباب نیست و بحث می شود کرد روی این موضوعات)

آیا ناشاد می شود؟

Reza-D;890417 نوشت:
خب خوش انصاف (خطاب به آن مسئول) ، اولاً چطور حساب کردی که پول خوراک و پوشاک روی هم برای هر نفر میشود 150 هزار تومان؟!
بعد بگو بدانیم این 4 نفر قرار است توی چادر زندگی کنند یا مثل انسان های نخستین بروند توی غار؟!

اگر دوست داشتید بگویید سرانه مصرف چه چیز هایی بالا است تا یک حساب کنیم ببینیم چیست

مثلا اگر نان و برنج و حبوبات و شیر حساب شود با این غذا نمی شود زندگی کرد؟
یا با سیب زمینی؟

اگر ساده زندگی کرد غذای زیاد نخورد بر اساس نیاز روز خرید کرد یا نیاز 3 روز

باز مشکلی پیش می آید؟

یا علی(ع)[/]

ریحــانه الــنبی;890366 نوشت:
آسیب شناسی یک جامعه ، نشانه عدم امیدواری به آن جامعه نیست ، بلکه نشانه رو به جلو بودن و بهبود آن خواهد بود

:Kaf: :Kaf: :Kaf:

امام رضا(ع):
باید امر به معروف و نهی از منكر كنید ، وگرنه فاسقان بر شما سلطه خواهند یافت و آنگاه هرقدر هم نیكوكارانتان دعا كنند ، به اجابت نخواهد رسید
وسایل الشیعه، ج11، ص394، ح4

امام علی(ع):
با من آن گونه كه نزد ستمگرانِ تندخو ، از خود مراقبت می كنید تا خشم آنان متوجه شما نشود رفتار نكنید
از برخورد همراه با ظاهرسازی و مدارا بپرهیزید و خیال نكنید اگر سخن حقی به من گفته شود ، قبول آن بر من سنگین خواهد بود
یقیناً كسی كه شنیدن حق و یا عرضه عدالت بر او دشوار باشد ، عمل به آن اعمال بر او سنگین تر خواهد بود
من خود را از خطا ایمن نمی دانم ، مگر خداوند مرا یاری كند
نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص334، خ216؛ ترجمه فیض الاسلام، ص686، خ207

امام علی(ع) خطاب به جناب مالک اشتر:
باید برگزیده ترین آنان نزد تو، آن كس از وزیران باشد كه سخن تلخ حق را بیشتر به تو بازگو كند و كمتر تو را در آنچه خدا از اولیائش نمی پسندد و مطابق هوای توست، یاری و مساعدت كند. و خود را با صاحبان تقوا و صداقت، محشور كن، و عادتشان بده كه ثناگویی و ستایشت نكنند و از اینكه باطلی را ترك كرده ای كه وظیفه توست، با مدح خود تو را شادمان نسازند؛ زیرا ستایش زیاد، خودپسندی می آورد و شخص را به تكبّر نزدیك می كند
نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، ص430، نامه 53

ریحــانه الــنبی;890421 نوشت:
البته مشکلی که در ادامه بحث با آن بیشتر مواجه خواهیم شد نداشتن تعریف درست از شادی و خوشی و شادکامی و آرامش خواهد بود. که انش الله با حضور کارشناس محترم بهتر به نتیجه خواهیم رسید.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

ریحــانه الــنبی;890421 نوشت:
اگر شادی بعنوان یک هیجان در نظر گرفتید که با افزایش و کاهش معنویت تغییر می کند،
غم نیز یکی از 6 هیجان اصلی است ، که در همه ما وجود دارد و با عوامل مختلف دستخوش تغییرات خواهد بود از جمله معنویت.
یعنی منکر هیچکدام از این احساسات نباید شد، عرایض بنده در راستای موضوع می باشد که ایا ایران کشور شادی می باشد، خانم زینب فاطمه فرمودند:

ببنید برای فهم بهتر فکر کنم همه با با اثرات جابجایی آشنا باشیم

احساس لبخند و وجد بروز یک حس درونی است.
وقتی می خندیم از درون به آن فرمان می دهیم که ان خنده چه باشد
واقعی باشد
مصنوعی باشد
از روی فشار عصبی باشد
چه باشد

این روحیات درونی تعریف می کنه حالات چهره را مثال روشن تر گریه کردن است که انواع اقسام گریه داریم
کسی که گریه می کند الزاما غمگین نیست

حال ما بیاییم ظاهر گریه را ببینیم بگوییم طرف غمگینه

اینجاسن که تعریف شادی در درون ادم ها بنظر صحیح تر می آید.

جمله بعدی ایشان شادی و کم بودن یا نبودنش را رشد معنوی دانستند.

که در دو پست قبلم نقل کردم.

ریحــانه الــنبی;890421 نوشت:
البته مشکلی که در ادامه بحث با آن بیشتر مواجه خواهیم شد نداشتن تعریف درست از شادی و خوشی و شادکامی و آرامش خواهد بود. که انش الله با حضور کارشناس محترم بهتر به نتیجه خواهیم رسید.

بنظر همه ما شادی را می دانیم چیست

اما فرقمان در این است

که عده ایی شاید مثل خود من شادی را در ابتدا از درون می بینم به سمت بیرون که عوامل بیرونی(ثانویه) بر اون تاثیر می گذارد اما اگر درون قوی باشد تاثیری از عوامل ثانویه نمی گیرد.(عوامل درونی قوی تر تاثیر بر عوامل ثانویه می گذارد.)

و عده ایی نقش قوی تر بودن شرایط بیرونی را در نظر می گیرند(عوامل ثانویه قوی تر تاثیر بر عوامل درونی می گذارد.)

که بنظر هر دو درسته

یا علی(ع)@};-

رستگاران;890427 نوشت:
این هایی که گفتید احتمالات است
سلام
هدیه دادن ، آمدن مهمان به خانه و بیمار شدن ، احتمالات است؟!!!!

رستگاران;890427 نوشت:
وقتی انسان توجه کند به اینکه روزی رسون خداست می رساند
یک بار در تاپیکی استاد "هادی" ، مطلبی از کسی نقل قول کردند
آن شخص گفته بود ، اگر روزی رسان خداوند است ، چرا به گرسنه های آفریقا روزی رسانی نمی کند؟
شما پاسخش را بدهید

رستگاران;890427 نوشت:
وقتی شفا را از او بداند(البته به معنای کتمان اسباب نیست و بحث می شود کرد روی این موضوعات) آیا ناشاد می شود؟
کسی بیمار شده بود و مدام دعا میکرد اما بیماریش شفا نمی یافت
پیش پیامبر رفت و دلیلش را پرسید ، پیامبر هم پیش خدا برای او دعا کرد
وحی آمد که به او بگو تا زمانی که دارو نخوری تو را شفا خواهم داد!

رستگاران;890427 نوشت:
اگر ساده زندگی کرد غذای زیاد نخورد بر اساس نیاز روز خرید کرد یا نیاز 3 روز باز مشکلی پیش می آید؟

پیامبر(ص):
خداوند مرا به دین سهل و آسان مبعوث کرده ، نه به رُهبانیت!

امام صادق(ع):
إنّ اللّه َ تعالى يُحِبُّ الجَمالَ و التَّجميلَ ،

و يُبغِضُ البُؤسَ و التَّباؤسَ ، فإنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ إذا أنعَمَ على عَبدٍ نِعمَةً أحَبَّ أن يَرى علَيهِ أثَرَها
قيلَ : و كيفَ ذلكَ؟
قالَ : يُنَظِّفُ ثَوبَهُ ، و يُطَيِّبُ رِيحَهُ ، و يُجَصِّصُ دارَهُ ، و يَكنُسُ أفنِيَتَهُ ، حتّى إنّ السِّراجَ قَبلَ مَغيبِ الشَّمسِ يَنفي الفَقرَ و يَزيدُ في الرِّزقِ
خداوند زيبايى و خود آرايى را دوست دارد
و از بينوايى و بينوا نمايى نفرت دارد ؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ هرگاه به بنده اى نعمتى عطا كند دوست دارد اثر آن را در او ببيند
عرض شد: از چه طريق؟
فرمود: جامه تميز بپوشد ، بوى خوش به كار برد ، خانه اش را گچكارى كند ، جلو در منزلش را بروبد و حتى روشن كردن چراغ پيش از غروب آفتاب فقر را مى برد و روزى را زياد مى كند

رستگاران;890433 نوشت:
عده ایی شاید مثل خود من شادی را در ابتدا از درون می بینم به سمت بیرون که عوامل بیرونی(ثانویه) بر اون تاثیر می گذارد اما اگر درون قوی باشد تاثیری از عوامل ثانویه نمی گیرد (عوامل درونی قوی تر تاثیر بر عوامل ثانویه می گذارد.)

و عده ایی نقش قوی تر بودن شرایط بیرونی را در نظر می گیرند (عوامل ثانویه قوی تر تاثیر بر عوامل درونی می گذارد.)

که بنظر هر دو درسته


ما چیزی به اسم شادی از درون نداریم!
هر نوع شادی که مثال بزنید حاصل شناخت شما از یک موضوع بیرونی است
شناخت و یاد خدا نیز یک عامل بیرونی است که بعد وارد روح اسان شده و بخش فطری را قوت می بخشد

می دانید ایراد کار کجاست برادر؟
شما دارید مادیات و معنویات را
"در مقابل هم" قرار می دهید!

درست است که اینها دو مقوله جدا هستند (در ظاهر)
اما اولاً اینطور نیست که الزاماً در مقابل هم باشند
ثانیاً حتی گاهی می توانند یک چیز باشند

بفرمائید کسب روزی برای خانواده ، عملی مادی است یا معنوی؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;890435 نوشت:
سلام
هدیه دادن ، آمدن مهمان به خانه و بیمار شدن ، احتمالات است؟!!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

بله ممکن است بیاید ممکن است نیاید یعنی شما به این یقین می گویید؟

Reza-D;890435 نوشت:
آن شخص گفته بود ، اگر روزی رسان خداوند است ، چرا به گرسنه های آفریقا روزی رسانی نمی کند؟
شما پاسخش را بدهید

روزی رسان خدا هست شکی نیست اسباب هم مشخص شده شکی نیست

اما یک فرقی هست بین روزی و مال
(این فرق رو جویا شوید.)

Reza-D;890435 نوشت:
پیش پیامبر رفت و دلیلش را پرسید ، پیامبر هم پیش خدا برای او دعا کرد
وحی آمد که به او بگو تا زمانی که دارو نخوری تو را شفا خواهم داد!

ما داریم در مورد شادی صحبت می کنیم کسی که ایمان به خدا دارد نا امید نمی شود دنبال اسباب می گردد
این غمگینی است؟
کسی که خدا را نمی شناسد کاسه چه کنم دست می گیرد(منظور ابراز غم نیست حقیقت امر رو در نظر بگیرید.)
اما کسی که به خدا ایمان دارد اگر هم بگوید چه کنم باز شاد است و امیدوار که خدا را دارد نگرانیش بر طرف می شود.

Reza-D;890435 نوشت:
خداوند مرا به دین سهل و آسان مبعوث کرده ، نه به رُهبانیت!

بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید

این جمله کامله
اسراف نکنید!
زایده روی نکنید.
پر خوری نکنید

Reza-D;890435 نوشت:
خداوند زيبايى و خود آرايى را دوست دارد و از بينوايى و بينوا نمايى نفرت دارد ؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ هرگاه به بنده اى نعمتى عطا كند دوست دارد اثر آن را در او ببيند

نعمتی عطا می کند.

Reza-D;890435 نوشت:
فرمود: جامه تميز بپوشد ، بوى خوش به كار برد ، خانه اش را گچكارى كند ، جلو در منزلش را بروبد و حتى روشن كردن چراغ پيش از غروب آفتاب فقر را مى برد و روزى را زياد مى كند

ساده زیستی و ساده گرفتن چه ربطی به استفاده نکردن دارد؟

الان در یخچال را باز کنید
ببنید چقدر در خانه به اندازه 2 وعهده صبحانه و شام مواد خوراکی در خانه هست؟

چقدر وسال غیر ضروری در خانه هست؟

حساب کنید ببینید نمی شه زندگی کرد؟

یا علی(ع)@};-[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;890437 نوشت:
شناخت و یاد خدا نیز یک عامل بیرونی است که بعد وارد روح اسان شده و بخش فطری را قوت می بخشد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج
برای این خداشناسی رجوع کنید به بحث فطرت که گفته میشود خداشناسی درونی است.

Reza-D;890437 نوشت:
شما دارید مادیات و معنویات را "در مقابل هم" قرار می دهید!

کجای سخنم هم چین چیزی گفتم؟happy
نه در مقابل هم نیستند بلکه معنوی از مادی بر تری دارد.(به معنای نفی مادی نیست برتری دارد یعنی توجه بیشتری به ان شود مهم تر است.)

Reza-D;890437 نوشت:
بفرمائید کسب روزی برای خانواده ، عملی مادی است یا معنوی؟

کسب روزی بخواهیم در نظر بگیریم

می شود مادی و شاید معنوی

اما بگوییم کسب روزی حلال وجه معنوی آن بنظر بیشتر نمود پیدا می کند.

یا علی(ع)@};-[/]

رستگاران;890433 نوشت:
احساس لبخند و وجد بروز یک حس درونی است.
وقتی می خندیم از درون به آن فرمان می دهیم که ان خنده چه باشد
واقعی باشد
مصنوعی باشد
از روی فشار عصبی باشد
چه باشد

سلام
با کلیت فرمایش شما موافقم
حتی سفارش به این جابجایی هم داریم، شرکت در عزاداری امام حسین حال انسان را خوب می کند، حتی اگر تباکی کرده باشد،

اینکه من با ادا و یا جابجایی خودم را شاد کنم و یا برعکس غمگین یک بحث است .

ولی اینکه ادعا کنم مردم ایران همه شادند یک بحث دیگر. ابزار و لوازم را برای شاد بودن در اختیار داریم مانند دین که می گویند شاد و شادی آور است،ولی آیا ظرفیت دین مان برای شادی همین قدر است؟
مصادیق شادی را در جامعه نه اینکه نداشته باشیم، ولی کافی نیست چون ظرفیت این ابزار بیش از اینها می باشد بنابراین انتظار نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین نمی توانیم بخاطر استبناط غلطمان در استفاده از ابزار شادی گزاره های دینی مان را زیر سؤال ببریم. بلکه در سایه دین به آسیب زدایی بپردازیم.

مصادیق غم را هم کم نداریم، مثالی که در بالا گفتم مراکز نگهداری کودکان بد سرپرست و همچنین بی سرپرست و همچنین کمیته امداد و مراکز خیریه و....

فرض را بر این بگیریم که این مصادیق غم با غمشان کنار آمده اند و به آن رنگ معنویت داده اند من که جدای از این قشر هستم آیا می توانم شاد باشم؟!

موضوع قفل شده است