جمع بندی آیا انسان در بهترین حالت آفریده شده؟

مرد مجرد شوهر کسی نیست(زن ندارد)
خداوند متعال نیز خالق ندارد
یعنی پرسیدن این که «خالق خدا کیست» از پرسیدن «مرد مجرد، شوهر کیست» خنده دار و مسخره تر است:Nishkhand:

آب خیس بودن تو ذاتشه
حالا ماده چی توذاتشه؟

فکر می کنم شما دارید از جواب دادن در میرید

تعریف خدا:(یا بهتر بگم بخشی از تعریف خدا) خداوند خالق جهان است.
از ویکیپدیا: God is the creator and sustainer of the universe

در مقابل اطلاع دارید که خیلی از دانشمندان بزرگ غربی وآمریکایی به خدا ایمان دارند وملحدان در اقلیت هستند،افرادی مانند:نیوتن،انیشتن،ودر عصر ما:پلانتینجا،مایکل پترسون ،ایان بابوروشما سخنان بخشی ازاین دانشمندان را از رشته های مختلف می توانید در کتاب علم وایمان در گفتگو با دانشمندان از جواد محقق مطالعه کنید واستدلالهی علمی که با توجه به تخصص خود بروجود خدا اقامه کرده اند.

از مجموع این سخنان بنده متوجه شدم که شما خالقیت خدا را قبول دارید ولی معتقدید که این خلقت تدریجی بوده است،آنوقت منشاحیت هم که از کجا آمده مشخص نیست.
حال بنده سوالی از شما دارم ودوست دارم واضح وروشن جواب دهید:وقتی از نظر شما نشاحیات مشخص نیست واز طرف دیگر نقش خدا را در خالقیت نفی نمی کنید،پس چرا دم به دم می گویید من به خدا ایمان ندارم؟مگر نگفتید که علم در مورد چیز که نمی داند می گوید نمی دانم،آیا شایسته نیست پیرو علم نیز در ورد چیزی که علم ندارد با این قاطعیت حرف نزند؟
اما جواب بنده به سخنان شما این است که به قول شما نظریه داروین چه منافات ومخالفتی با دین دارد؟شما با کدام دلیل این همه به سخنان دین واستدلالهی متدینان اشکال می کنید؟با چیزی که نمی دانید؟
ببینید براساس سخن داروین ما باید بدانیم آن تک سلول بحری که منشا تکامل است از کجا آمده است چون براساس قانون علیت چیزممکن نمی تواند بدون علت وخود به خود به وجود آمده باشد،وما می گوییم حتی برفرض قبول این نظریه خالق آن تک سلول ماوراءاین عالم است که خود نیاز به آفریننده ندارد ومتکی به ذات است واین عالم اسباب ومسببات را آفریده است.
به هر حال چه نظریه داروین را قبول کنیم وچه قبول نکنیم اشکالی در باورهای دینی به وجود نمی آورد.

این استدلال خیلی واضح وروشن است،بنده می پرسم شما جواب دهید،شیرینی شربت از کجاست؟لابد باید بگویید از شکری که در آن می ریزیم.آنوقت شیرینی شکر از کجاست؟شکر شیرینی را از جایی نگرفته است بلکه از خودش است.
یا اینکه زردی دیوار از رنگی است که به آن می زنند،آیا زردی زردآلو هم از جای دیگری است؟شما می توانید شیرینی را از شکروزردی را از زردآلو جدا کنید.البته حق جواب برای شما محفوظ است.ولی از لحاظ علمی اینها ذاتی شکر وزردآلو است وذاتی شی از او جدا شدنی نیست ولی اگر عرضی باشد مانند شیرینی شربت قابل انفکاک است.
در مورد خداوند متعال نیز وجود ذاتی اوست ودیگران وجودشان را از او گرفته اند،واین سلسله باید منشاروشنی داشته باشد والا اگر قرار باشد همین طور پیش رود وجایی بند نشود آنوقت کل مساله رو هوا خواهد بود وشما برای وجود هستی توجیه ودلیل محکمی نخواهید داشت.چطور است که نظریه تکامل منشا را یک تک سلول بحری می داند وبه آن منشا معتقد است ولی دیگر جوابی براین ندارد که این تک سلول از کجاست؟نظریه تکامل این قدر می داند که باید توجیه تکامل منشائی داشته باشد ولی وقتی برای عالم هستی خدایی بیان می شود که وجود ذاتی اوست قبولش سخت به ذهن می رسد؟!بنده فکر می کنم اگر کمی آزادنه وبدون تاثیر پذیری از جو علم زده غربی الان تدبر کنیم وپیش فرضهای خود را کنار گذاریم باور به وجود خدا چنان که دیان توحیدی گفته اند بسیار راحت خواهد بود.

[="Times New Roman"][="Navy"]سلام علیکم و رحمه الله

[/]

سوال:
طبق قرآن انسان در بهترین حالت خلق شده است پس وجود اجزای زائد مثل انگشت اضافه ویا عضوهایی مانند آپاندیس برای چیست؟

جواب:
خداوند انسان را در بهترین ترکیب و شکل آفریده است همانطور که خود در سورهتیم می فرماید: لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم، ما انسان را در نیکوترین صورتآفریدیم.
علامه طباطبایی در این زمینه می فرمایند:انسان ازجهت شوون کلی وجودی وحالات وجودی که دارد واعتدالی وهماهنگی که در آنهااست بهترینشکل خلقت را دارد.وبا توجه به آیه بعدی ثم رددناه اسفل سافلین،انسان به حسب خلقتقابلیت رسیدن به مقام قرب الهی وزندگی جاویدان را دارد که در آن هیچ سختی ومشقتی وخداوند به خاطر علم نافعی که در وجود او قرار داده وعمل صالحی که در سایه علم نافع به دست می آید این قابلیت وشان را در انسان قرار داده است وسایر موجودات این خصوصیات را ندارد.(المیزان،ج20،ص319)

خلقت خداوند بدون عیب وکامل است واگر نواقصی بر موجودات روی زمین وارد می شودبخاطر خاصیت ماده بودن است که قابل انفکاک نمی باشد و اشکال از خلقت الهی نیست. دراین میان انسان جایگاه ارزنده ای در عالم خلقت دارد حتی از لحاظ جسمی نیز ترکیب وقیافهبه مراتب جذاب تری نسبت به سایر موجودات دارد. همانطور که خداوند در سوره اسرا میفرماید: لقد کرمنا بنی آدم وانسان بخلاف سایر موجودات راست امت است ،صورتش بهپایین نیست بلکه به بالا است وسایر امتیازاتی که دارد.

اما اینکه بعضی ها می گفتندکه بعضی از اعضای بدن انسان مانند آپاندیس زاید است واین را نقصی بر خلقت الهی میدانستند غلط است چون علم همیشه در حال پیشرفت است وتا زمانی که در مساله ای بهتحقیات کامل ونهایی نرسیده باشد نمی تواند اظهار نظر کند فلذا مثلا جدیدا در موردفایده آپاندیس گفته شده است.
دانشمندان به نقش مهم زائده آپانديس در بدن پي برده اند. به گفته اين محققان ،آپانديس در توليد و حفاظت از ميکروب هاي مفيد براي روده دخالت دارد.

اين فرضيه اي است که جراحان و ايمني شناسان دانشگاه دوک ارائه کرده اند. تاکنونتصور مي شد آپانديس عملکرد خاصي در بدن نداشته و در صورت عفوني شدن مي تواند کشندهباشد. اما براساس فرضيه جديد ، عملکرد آن با جمعيت انبوه باکتري هاي موجود دردستگاه گوارش انسان ارتباط دارد. (سایت باشگاه پژوهشگران دانشجو)
سوال: آیا تعبد به دین باعث عقب افتادگی مسلمانان از قافله علم شده است؟

جواب: این از شبهات و افتراء ات جدیدی است که به دین وارد می شود وبعضی ها برایجدایی انداختن بین دین وعلم این نوع مسائل را گسترش می دهند. والبته چه بسا منشااین مسائل در روزگار ما مقایسه اسلام با دین حاکمیت کلیسا در قرون وسطی است که مقایسه ای اشتباه می باشد.

خداوند متعال در قرآن در موارد متعددی سفارش به علم کرده وبرای علماء ارزش فوقالعاده ای قائل است.
می فرماید: انما یخشی الله من عباده العلماء(فاطر/28) از میان بندگان تنها علماءهستند که از او می ترسند.
قل هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون انما یتذکر اولو االالباب (زمر/9) بگوآیا کسانی که دانایانند با کسانی که نادان هستند مساوی می باشند تنها صاحب خردهستند که پند پذیرند.

یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات والله بما تعملون خبیر(مجادله/12)خداوند رتبه کسانی از شما را که ایمان آورده اند وکسانی که دانشمندندبر( حسب) درجات بلند گرداند وخداوند به آنچه عمل می کنید آگاه است.
ودر کنار این روایات توصیه های زیادی که در احادیث برای کسب علم آمده است که ازجمله آنها این است که رسول خدا(ص)می فرماید: طلب العلم فریضة علی کل مسلم ومسلمة،طلب علم برای هر مسلمانی واجب است.
محکوم کردن اسلام به عقب ماندگی در علم با توجه به ارزشی که برای علم قائل است غیراز تهمت چیز دیگری نیست.

سوال: اسلام ومسلمانان چه خدمات علمی انجام داده اند؟
جواب: بیان خدمات علمی مسلمانان ودانشمنداسلامی در این مختصر نمی گنجد نمی گنجدومن فقط اشاره ای به این خدمات از زبان دیگران می کنم.
گوستاولبون در تاریخ تمدن خود اشاره کرده است که اروپاییان در جنگ های صلیبی اصولپیشرفت علمی و انسانی را از مسلمانان یاد گرفتند والا تا آنموقع پیشرفت چندانینداشتند.

دانشمندان اسلامی در رشته های مختلف علمی خدمات ارزنده ای انجام داده اند مثلاجابر بن حیان کاشف الکل واز گسترش دهنده های علم شیمی است. خوارزمی در ریاضیاتنظرات جدیدی ابراز کرد که الان نیز وجود دارد وبحث جبر از جمله آنها است. ادریسیدیگر دانشمند جغرافی دان مسلمان که برای اولین بار موقعیت خیلی از کشورها رامحاسبه وطراحی کرد وادوات جدیدی در این رشته اختراع نمود.

از همه مهمتر در کتاب مغز متفکر شیعه نوشته دانشمندان فرانسوی اثبات کرده اند کهاولین بار امام صادق علیه السلام نظریه ساخت تلسکوب را داد وگالیله با واسطه ایننظریه را دریافت وآنرا اختراع کرد. وآن اینکه امام فرمود وقتی اشعه خورشید می تابدپخش می شود وبعد از برخورد با اجسام می شکند وبه چشم ما منعکس می شود وما اجسام رامی بینیم واگر بتوان وسیله ای درست کرد که این اشعه ها را جمع کند چیزهایی که دورهستند نزدیک دیده می شوند.

کتاب علم ودین در حیات معقول از علامه جعفری ، تاریخ تمدن اسلامی از دکتر حسین نصروکتاب دکتر ولایتی در این زمینه وخدماتی که اسلام به جهان علم داده است مفید میباشد. ویک نمونه این دانشمندان شیخ بهایی است که در عین فقیه بودن مهندسوسیاستمدار نیز بود وطرح هاونظرات علمی جدیدی برای جهان علم باقی گذاشت.
سوال:آیا دعوت به عبادت باعث عقب افتادن از علم نیست؟

عبادت منافاتی با علم آموزی ندارد واسلام بیشتر از عبادت به علم آموزی توصیه کردهاست وتفکر را بهترین عمل در بهترین شب سال یعنی شب قدر می داند ودر واقع علموعبادت را در مقابل هم قرار نمی دهد بلکه علمی را که برای خدمت به انسانها باشدعبادت می داند وعبادت فقط نماز وروزه نیست.

خلاصه كلام اينكه خداوند انسان را به شکلی آفریده است که قامتش ایستاده است است بر خلاف سایر موجودات وصورت وچشمانش به سمت جلو است ودر حالتی خلق شده که از آسیب های طبیعی خود به خود حفظ شود ودر عین حال دارای شکل وقیافه بهتری در مقایسه با سایر موجودات است ودر عین حال دارای روح وفطرتی خدادای است که ممیز اصلی او از سایر حیوانات است ومسیر هدایت وسعادت را برای او هموار می سازد مگر اینکه کسی خدای خود را هوای نفس قرار دهد واز مسیر هدایت فاصله گیرد.