جمع بندی آیا امامان از بدو خلقت پاک بوده اند؟

تب‌های اولیه

109 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

رئوف;525473 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

گمان می کنم بحث در حال تکرار شدن هست با این حال مجددا عرض می کنم:

- عصمت منافاتی با عدالت ندارد و پیش از این نیز چند بار این مسئله مورد بحث قرار گرفت. می توانید به پاسخ های قبلی که به مسائلی چون تفاوت در وظایف، تفاوت در توقع از فرد معصوم و غیر معصوم و تفاوت در نحوه محاسبه اعمال اشاره کرد. به طور کلی نابرابری در داشتن امکانات اولیه، به معنای بی عدالتی نیست، بی عدالتی هنگامی رخ می دهد که از افرادی که دارای امکانات اولیه متفاوت هستند، به یک اندازه توقع داشته باشیم.

- عرض بنده در مورد خلقت انسان ها بود که همگی پاک آفریده می شوند و بعد این خودشون هستند که سرشت شون رو آلوده می کنند یا اینکه ارتقا می بخشند. در مورد امام هم این علم خاص وجود دارد که بنا به اقتضائات وظایف شون به اونها داده شده است و مسئولیت سنگینی رو برای اونها به بار می آره. (در مورد اینکه چرا لازمه وظیفه اونها این علم خاص است به تفصیل بحث شد، لطفا به پاسخ های قبلی مراجعه کنید)

موفق باشید

[=arial]من جواب سوال 3 رو نگرفتم ... اون علم لازم برای شناخت گناه کی به اونها داده شد ... قبل از مقام امامت یا بعد از اون ... اگه از قبل که بی عدالتیه ... چون اون موقع هنوز امام نشده بود که مسئولیت داشته باشه ... و به خاطر اون شایستگی که خداوند میدونسته اونها خواهند داشت -حتی بدون علم و عصمت اولیه- اونها رو امام برای مردم قرار داده و بعدا هم به اونها علم لازم و عصمت رو داده ... اگه امام واقعا اون شایستگی رو دارا بود ... تا قبل از رسیدن به مقام امامت میتونست گذشته قابل قبولی برای خودش بسازه تا بعدا که امام شد مردم در برابر گذشته اش جبهه نگیرن ... اگه بعدش بود ... میشه اون چیزی که شما گفتین بشه ... یعنی مسئولیت و حساب کشیدن سنگینتر ... در برابر علم و عصمت خاصتر ...

[=arial]در رابطه با سوال 2 هم واقعا هنوز قانع نشدم ... وقتی میتونم بگم قانع شدم که بتونم این مسئله رو واسه دیگری هم جا بندازم ... در حالیکه من حتی نمیتونم به پرسش های خودم در این زمینه پاسخ بدم ... من گفتم شما گاهی با حرفاتون امام رو برای من هم ردیف مردم عادی ترسیم میکنین ... ایا این درست هست یا نه؟ ... بعد هم من از شما خواستم اینو برای من اثبات کنید اگر میشه و میتونید: دلیل عنایت خاص خداوند به معصومین برای شایستگی های خود اونها بوده ... و میزان پاکی اونها و میزان پاکی افراد عادی برابر بوده ... یعنی افرینش یکسان ... ( هرچند اون حدیثی که نقل میکنه 5تن از نور افریده شدن رو میزارم کنار ) ... حالا اگه این عنایات ( حالا اینجا صرفا منظورم علمیه که باعث شناخت ذات گناه میشه) به فرد عادی داده میشد ... ایا اون هم مثل امامان میشد یا خیر ... اگه اره اثبات کنید لطفا ... اگه نه چرا؟ ... اگر هم به نظر شما بحث در حال تکراره لطفا به خاط اینکه من متوجه نشدم دوباره بگین ...

مسلم زمانیان;525569 نوشت:
اگر امام یا پیامبری که وظیفه هدایت مردم را بر عهده دارد از سابقه و گذشته خوبی برخوردار نباشد و در دوران کودکی یا قبل از بلوغ اهل خویشتنداری و ادب و پرهیز از دروغگویی و... نباشد هرگز مردم به او اعتماد نخواهند کرد و این بی اعتمادی موجب نقض غرض الهی از ارسال انبیاء و ائمه می شد،

[=arial]بحث من هم همینه دیگه ... اگه قرار بود با ندادن این عصمت امام و انبیا گذشته خوبی نداشته باشند و اهل دروغگویی باشند و اهل ادب نباشند ... پس چرا خداوند عصمت و علم لازم را به این افراد داده ؟ دوستان گفتن خودم هم تا جایی که پرسیدم اینو گفتن که به خاطر شایستگیشون به اونها این علم و عصمت داده شده ... خوب اثبات این قضیه برای من عادی چیه ؟ وقتی میگن به اونها از بدو خلقت این عنایات شده ... من هم کمترین حقی که دارم اینه که بدونم دارم از چه کسی تبعیت میکنم ...

بانوی برفی;525761 نوشت:
[=arial]بحث من هم همینه دیگه ... اگه قرار بود با ندادن این عصمت امام و انبیا گذشته خوبی نداشته باشند و اهل دروغگویی باشند و اهل ادب نباشند ... پس چرا خداوند عصمت و علم لازم را به این افراد داده ؟ دوستان گفتن خودم هم تا جایی که پرسیدم اینو گفتن که به خاطر شایستگیشون به اونها این علم و عصمت داده شده ... خوب اثبات این قضیه برای من عادی چیه ؟ وقتی میگن به اونها از بدو خلقت این عنایات شده ... من هم کمترین حقی که دارم اینه که بدونم دارم از چه کسی تبعیت میکنم ...

این که امکان داشت اگر عصمت به آنها عطا نمی شد از گذشته خوبی برخوردار نباشند به این خاطر نیست که اهل عمل نبوده اند، بلکه به خاطر عدم آگاهی این امکان وجود می داشت، دقت کنید عصمت فقط علم است و اختیار عمل نیک از جانب خود آنها بوده است

با سلام خدمت شما دوست گرامی، بانوی برفی

چند مطلب:

مطالبی که در پاسخ به سوالات شما می خواهم عرض کنم، اموری است که پیش از این بیان شده و یا بنده بد بیان کرده ام و یا اینکه شما دقت کافی نکرده اید.

- چند بار عرض شد که مسئله عدالت خداوند، با تفاوت در نعمت هایی که فعلا به انسان ها داده شده است، مخدوش نمی شود. چه این نعمت خاص عصمت باشد و چه این نعمت قبل یا بعد از امامت داده شود. در مورد اینکه چرا بی عدالتی نیست نیز مفصلا توضیح دادم.

- شرایط برای امامت در یک لحظه شکل نمی گیرد که شما بخواهید عصمت را مربوط به بعد از آن بدانید. به عبارت دیگر نباید به مسئله شرایط امامت به صورت صفر یا صد نگاه کرد. فردی که قرار است امام باشد، باید از ابتدا دارای صلاحیت، پاکی و امانت باشد و نمی توان به مردم گفت که این فرد که از الان امام شده است، از الان دارای همه شرایط است، بلکه این شرایط (مانند پاکی و درستی) باید از پیش در فرد وجود داشته باشد تا اعتماد مردم را جلب کند.

- من عرض نکردم که امام مانند مردم عادی است، عرض من این بود که هر انسانی از ابتدا پاک آفریده می شود و این خود اوست که مسیرش را انتخاب می کند یا به سوی خوبی یا به سوی بدی.

- در این بین علم انسان در عمل به خوبی ها مضاعف می شود و خداوند علوم جدیدی به فرد اعطا میکند.

- امام از این علم ویژه که به کنه گناه و معصیت علم دارد، برخوردار است. (در مورد چرایی اینکه خداوند چنین علمی به آنها داده است، پیش از این بحث شد، اگر این بحث ها کافی نبوده است، با توجه به اینکه این سوال، به موضوع اصلی ما مستقیما مربوط نیست، می توانید به صورت سوالی مجزا آن را مطرح کنید تا دقیق تر مورد بررسی قرار گیرد.)

موفق باشید

[=arial]سلام
- مسلما اگر سوال من فقط با پاسخ های قبلی حل شده بود دیگه سوالی نداشتم
- به هرحال ممنون از پاسخگویی دوستان و کارشناس محترم

تمامی موجودات از بدو خلقت پاک بوده اند

پرسش:
آیا امامان از بدو خلقت پاک بوده اند.؟

پاسخ:
امامان از ابتدا پاک (معصوم) بوده اند. در عصمت پیامبران و امامان باید به این مسئله مهم توجه کرد که عصمت به معنای سلب اختیار نیست. به عبارت دیگر این که آن ها معصوم هستند به این معنا نیست که نمی توانند گناه کنند و از آن ها سلب اختیار شده است بلکه آن ها در عین داشتن اختیار مرتکب گناه نمی شوند.
برای فهم بهتر این مسئله باید به سرشت عصمت توجه کرد. سرشت و ذات عصمت سلب اختیار نیست بلکه ذات عصمت از معرفت است. فردی که معصوم است، دارای درجه خاصی از معرفت است. همان طور که ما نسبت به یک لیوان سم شناخت و معرفت داریم و می دانیم که برای ما کشنده و مهلک است، معصوم نیز حقیقت گناه را دریافته است و می داند که چقدر کشنده و مهلک است و همان طور که هیچ انسان سالمی، سم نمی نوشد، معصوم نیز مرتکب هیچ گناهی نمی شود و این عدم ارتکاب نه از روی بی اختیاری بلکه از روی شناخت حقیقت گناه است که مانند پرتاب شدن انسان به درّه است.

مطلب دیگر این است که راه رسیدن به درجات بالاتر معرفتی برای انسان فراهم است و انسان می تواند با عمل کردن به آنچه که بدان علم دارد و نیز در پی علم بودن نسبت به اموری که به آن ها علم ندارد، معرفت خود را ارتقاء دهد و به حدی برسد که او نیز حقیقت گناه را که امر مهلکی است دریابد و از این رو از گناه دوری کند. بنا بر این منافاتی وجود ندارد که فردی از ابتدای دوران نوجوانی و از زمانی که خوبی و بدی را درک کرد، گزینه ها خوب را انتخاب کند و از بدی ها به دور باشد. طبیعتا چنین فردی در تمام عمرش پاک خواهد بود.

- این که این معرفت چگونه توسط معصومین به دست آمده است، مسئله مهمی است. در کسب این معرفت تلاش آن ها نقش بسیار مهمی دارد به این معنا که اساسا معرفت انسان با عمل صالح و نیز التزام به دانسته های خود از حقیقت، گسترش می یابد. هر انسانی که به آن چه که می داند عمل کند، خداوند علم آن چه نمی داند را برای او مهیا می کند و این مضمون این حدیث است: «من عمل بما علم رزقه الله علم ما لم يعلم»؛ هر آنکه عمل کند به چیزی که می داند، خداوند علم آنچه نمی داند را نیز روزی او می کند.(1)

- با توجه به این مسئله، می توان گفت هر انسانی بسته به اینکه به چه اندازه ای به آن چه از حقیقت می داند، ملتزم است، مستعد دریافت معارف بیشتری می شود و این چنین است که فرد می تواند به درجات بالاتری از معرفت نائل شود.

- نکته دیگر این که اگر خداوند به فردی نعمت و ویژگی خاصی عنایت کند، به معنای بی عدالتی او نیست. بی عدالتی هنگامی رخ می دهد که از هر دو فرد به یک اندازه توقع داشته باشد. به عبارت دیگر، صرف این که دو نفر دارای دو سطح از ویژگی ها هستند، به معنای بی عدالتی خداوند نیست. بلکه بی عدالتی آن است که از دو نفر با سطح نعمت متفاوت، توقع یکسان داشته باشیم.

______________
(1) الميزان، ج7، چاپ بيروت، ص350.

موضوع قفل شده است