جمع بندی آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه داد؟

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه داد؟

سلام. اسلام در قرن هفت میلادی نظام خلافت رو اجرا کرد. درست زمانی که مدعیان دموکراسی در اروپا هنوز درگیر نظام های پادشاهی بودند و نظام آمریکا هنوز وجود خارجی نداشت و قاره آمریکا کشف نشده بود!!! نظام خلافتی که اولا حاکمانش موروثی نبودند و دوما با انتخاب و بیعت مردم به خلافت میرسیدند! سوال من اینه که: 1- آیا قبل از اسلا در کشور های دیگه نظام دموکراتیک دیگه ای وجود داشته که حاکمان از طرف مردم و بدون وراثت انتخاب بشن یا خلافت اسلام اولین بوده؟ 2-همین خلافت توسط اسلام ابداع شده و یا قبل از اسلام توسط اعراب اجرا میشده؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد ممسوس

خدارا خدارا;962089 نوشت:
اسلام در قرن هفت میلادی نظام خلافت رو اجرا کرد. درست زمانی که مدعیان دموکراسی در اروپا هنوز درگیر نظام های پادشاهی بودند و نظام آمریکا هنوز وجود خارجی نداشت و قاره آمریکا کشف نشده بود!!!
نظام خلافتی که اولا حاکمانش موروثی نبودند و دوما با انتخاب و بیعت مردم به خلافت میرسیدند!

با سلام و احترام
اینکه در دوران پیامبر صلی الله علیه و اله و صدر اسلام و پس از ان حاکمان جامعه اسلامی با انتخاب مردم در راس حکومت قرار میگرفتند ثابت نیست. زیرا تا زمانی که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و اله در قید حیات بودند با معرفی حضرت علی علیه السلام به عنوان جانشین خویش تصور بر این بود که حضرت علی علیه السلام جانشین پیامبر میگردد متاسفانه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله با توجه به اینکه صحابه پیامبر صلی الله علیه و اله از جریان غدیر و حدیث منزلت و شواهد دیگر مبنی بر جانشینی حضرت علی علیه السلام آگاه بودند در سقیفه بنی ساعده نشستند و حق حضرت علی علیه السلام را غصب نموده و ابوبکر را به جای پیامبر صلی الله علیه و اله به خلافت رساندند پس در این مورد بیعت با مردم صورت نگرفت این مشکل یعنی عدم اقبال عمومی جامعه در مورد خلفای بعدی هم صورت گرفت ابوبکر در واپسین روزهای عمر خود بدون اینکه مردم را در تصمیم خود شرکت دهد عمر بن خطاب را به عنوان جانشین پس از خویش معرفی نمود پس در این مورد هم مردیم نقشی نداشتند همچنین در شورای شش نفره عمر بن خطاب به گونه ای مهره های این شورا چینش شده بود به وجهی شرایط وضع شده بود که حضرت علی علیه السلام با ان همه سابقه درخشان در اسلام رای خلافت را نیاورد و بار دیگر حکومت در دست کسی افتاد که شایستگی ان را نداشت. در این شورای شش نفره عمر هم بیعت با مردم لحاظ نشده بود تا اینکه نوبت به حضرت علی رسید در این باره به جرات میتوان گفت تنها حکومتی که پس از پیامبر با رای و نظر و انتخاب و بیعت مردم رقم خورد حکومت حضرت علی علیه السلام بود.
این نکته را عرض کردم که روشن باشد چه کسانی توسط بابیعت مردم روی کار امدند و چه کسانی بدون بیعت با مردم
بهتر میتوان گفت که حکومت حضرت علی علیه السلام هم اقبال و پشتوانه مردمی داشت و هم نص و نصب الهی. هم حضرت علی علیه السلام از طرف خداوند حاکم و جانشین پیامبر بود ( با توجه به ایات ابلغ و اکمال در قران و شواهد متعدد دیگر) هم با رای و بیعتی فراگیر از مردم به حکومت رسید.

خدارا خدارا;962089 نوشت:
- آیا قبل از اسلا در کشور های دیگه نظام دموکراتیک دیگه ای وجود داشته که حاکمان از طرف مردم و بدون وراثت انتخاب بشن یا خلافت اسلام اولین بوده؟
2-همین خلافت توسط اسلام ابداع شده و یا قبل از اسلام توسط اعراب اجرا میشده؟

با سلام و احترام
قبل از اسلام در جزیرة العرب خصوصا در شمال و مرکز ان که آبادانی و پوشش گیاهی وجود نداشته است خصوصا در مکه و مدینه هیچ حکومتی وجود نداشت و حتی حکومتهای دیگر چشم طمع به این منطقه نیانداخته بودند زیرا از لحاظ مادی برای انان به صرفه نبود که انجا را به تصرف خود در اورند اما در یمن که جنوب عربستان است حکومت وجود داشت و معمولا زیر نظر حکومت ساسانی اداره میشد دراین باب میتوان به باذان حاکم یمن که از طرف پادشاه ساسانی خسرو پرویز منصوب شده بود اشاره کرد. پس اگر سوال شود که جزیره العرب چگونه اداره میشد؟ پاسخ واضح است ان چه در دوران جاهلیت نظم و انضباطی ولو بدوی به ساکنین عصر جاهلیت میبخشید نظام قبیله ای در عرب بود. این نظام که سرمنشا ان همان نسب خونی و قوم و قبیله ای بود در بین اعراب بسیار تاثیر گذار بود. به گونه ای که رییس قبیله حرف اول و اخر را در قبیله میزد و همه ملزم بودند از دستورات او اطاعت کنند و تخلف از رییس قبیله حکم مطرود شدن از قبیله را داشت. همین نظام قبیله ای بعدها باعث شد سقیفه به وجود اید و یا برخی از مشکلات سیاسی جامعه اسلامی به نظام قبیله ای باز میگردد.
بنابر این در شبه جزیره عربستان سخنی از بیعت با مردم و حتی حکومت وجود ندارد.

زمانی که پیامبرصلی الله علیه واله در مکه به رسالت مبعوث شد به مدت 13 سال به امر تبلیغ دین اسلام و توحید و یکتاپرستی مشغول بود. در این مدت حکومتهای مختلفی در نقاط مختلف دنیا به سر میبردند حکومت هرقل پادشاه رومیان، حکومت مقوقس در مصر، حکومت منذر در بحرین، حکومت خسرو پرویز در ایران، حکومت نجاشی در حبشه، حکومت هوذه بن علی حنفی در یمامه، حکومت حارث بن شمر غسانی
با توجه به انچه در منابع تاریخی وجود دارد حکومت این افراد توسط بیعت مردم با انان شکل نگرفته است و معمولا حکومت این افراد یا موروثی پسر از پدر است یا حکومت انان به قهر و غلبه شکل گرفته است پس در این حکومتها سخنی از بیعت با مردم وجود ندارد.
اما پس از اینکه اسلام جای خود را در منطقه جزیرة العرب باز نمود برخی از حاکمان، دین اسلام را پذیرفته و در رشد و ترویج آن همت گماشتند. حاکمیت در جامعه اسلامی اولین حکومتی بود که بر اساس فرامین و اموزه های دینی اسلامی پایه گذاری میشد. البته حکومت پیامبر هم به عنوان اخرین پیامبر از انبیای الهی و اخرین پیامبر اولوالعزم با الگوی وحی و نص صریح ایات الهی بر مردم عرضه شد. طبیعتا در تاسیس این حکومت و تعیین پیامبر به عنوان اخرین رهبر از انبیای الهی مردم هیچ نقشی نداشتند اگر چه به ان حضرت ایمان اورده و او را در دریافت وحی و به عنوان پیامبر تایید کرده و پذیرفتند.
درزمان خلفا هم سخنی از بیعت مردم با انان نیست بلکه در بیعت با ابوبکر به قول عمر بن خطاب فلتة و ناگهانی بود و کسانی که در سقیفه بودند جمع اهل حل و عقد بودند که بیعت عمومی محسوب نمیشود و در زمان عمر بن خطاب و عثمان هم بیعتی از مردم گرفته نشد اما در زمان حضرت علی علیه السلام این امر محقق گردید.
بنابر این میتوان گفت اولین حکومتی که با بیعت عمومی مردم و بدون اجبار و ارعاب در جزیرة العرب شکل گرفت حکومت حضرت علی علیه السلام است. البته ناگفته نماند که مشروعیت حکومت ان حضرت از طرف خداوند ایجاد گردید و مردم هم در غدیر خم با ان حضرت به عنوان جانشین پیامبر بیعت نمودند اما متاسفانه همه ان ارزشهای دینی و اعتقادی در سقیفه از بین رفت.

خدارا خدارا;962089 نوشت:
سلام.

اسلام در قرن هفت میلادی نظام خلافت رو اجرا کرد. درست زمانی که مدعیان دموکراسی در اروپا هنوز درگیر نظام های پادشاهی بودند و نظام آمریکا هنوز وجود خارجی نداشت و قاره آمریکا کشف نشده بود!!!
نظام خلافتی که اولا حاکمانش موروثی نبودند و دوما با انتخاب و بیعت مردم به خلافت میرسیدند!

سوال من اینه که:
1- آیا قبل از اسلا در کشور های دیگه نظام دموکراتیک دیگه ای وجود داشته که حاکمان از طرف مردم و بدون وراثت انتخاب بشن یا خلافت اسلام اولین بوده؟
2-همین خلافت توسط اسلام ابداع شده و یا قبل از اسلام توسط اعراب اجرا میشده؟



درود بر هموطن
واقعا حرفهای عجیبی میزنید
1-یک تعریف از اسلام ارایه دهید ؟
2-یک تعریف از دموکراسی ارایه دهید؟

عرب پیش از اسلام دارای نظام قبیله ای بود که برخی از ویژگی های دموکراسی نوین را در خود داشت منتها با امدن اسلام این ویزگی ها رو به تضیعف رفت.
ولی کوششهای اعراب که دارای فرهنگ ازاده گی بودند در جهت بازگرداندن قوانین پیش از اسلام بی تاثیر نبود
بهیمن دلیل در جهان اسلام بخصوص پس از پیامبر اسلام ما نشانه های تاثیر ازادی خواهی را در بین اعراب میبینیم

ممسوس;962899 نوشت:
زمانی که پیامبرصلی الله علیه واله در مکه به رسالت مبعوث شد به مدت 13 سال به امر تبلیغ دین اسلام و توحید و یکتاپرستی مشغول بود. در این مدت حکومتهای مختلفی در نقاط مختلف دنیا به سر میبردند حکومت هرقل پادشاه رومیان، حکومت مقوقس در مصر، حکومت منذر در بحرین، حکومت خسرو پرویز در ایران، حکومت نجاشی در حبشه، حکومت هوذه بن علی حنفی در یمامه، حکومت حارث بن شمر غسانی
با توجه به انچه در منابع تاریخی وجود دارد حکومت این افراد توسط بیعت مردم با انان شکل نگرفته است و معمولا حکومت این افراد یا موروثی پسر از پدر است یا حکومت انان به قهر و غلبه شکل گرفته است پس در این حکومتها سخنی از بیعت با مردم وجود ندارد.
اما پس از اینکه اسلام جای خود را در منطقه جزیرة العرب باز نمود برخی از حاکمان، دین اسلام را پذیرفته و در رشد و ترویج آن همت گماشتند. حاکمیت در جامعه اسلامی اولین حکومتی بود که بر اساس فرامین و اموزه های دینی اسلامی پایه گذاری میشد. البته حکومت پیامبر هم به عنوان اخرین پیامبر از انبیای الهی و اخرین پیامبر اولوالعزم با الگوی وحی و نص صریح ایات الهی بر مردم عرضه شد. طبیعتا در تاسیس این حکومت و تعیین پیامبر به عنوان اخرین رهبر از انبیای الهی مردم هیچ نقشی نداشتند اگر چه به ان حضرت ایمان اورده و او را در دریافت وحی و به عنوان پیامبر تایید کرده و پذیرفتند.
درزمان خلفا هم سخنی از بیعت مردم با انان نیست بلکه در بیعت با ابوبکر به قول عمر بن خطاب فلتة و ناگهانی بود و کسانی که در سقیفه بودند جمع اهل حل و عقد بودند که بیعت عمومی محسوب نمیشود و در زمان عمر بن خطاب و عثمان هم بیعتی از مردم گرفته نشد اما در زمان حضرت علی علیه السلام این امر محقق گردید.
بنابر این میتوان گفت اولین حکومتی که با بیعت عمومی مردم و بدون اجبار و ارعاب در جزیرة العرب شکل گرفت حکومت حضرت علی علیه السلام است. البته ناگفته نماند که مشروعیت حکومت ان حضرت از طرف خداوند ایجاد گردید و مردم هم در غدیر خم با ان حضرت به عنوان جانشین پیامبر بیعت نمودند اما متاسفانه همه ان ارزشهای دینی و اعتقادی در سقیفه از بین رفت.

سلام.
پس با این حساب کلیت و شکل و ساختار نظام خلافت توسط اسلام ابداع شده ولی 3 خلیفه اول بهش عمل نکردند و در زمان امیر المومنین اجرا شده. درسته؟

mmns2001;962911 نوشت:
درود بر هموطن
واقعا حرفهای عجیبی میزنید
1-یک تعریف از اسلام ارایه دهید ؟
2-یک تعریف از دموکراسی ارایه دهید؟

سلام.
قرارنیست هرچیزی که فکر میکنید درسته واقعا درست باشه. شما دلبسته ی فرهنگ و تمدن و ساختار سیاسی غرب هستید. ما 4 ساعت هم بحث کنیم نه من حرف شمارو قبول خواهم کرد نه شما حرف منو.
شما تعریفتون از دموکراسی اون چیزیه که در غرب میبینید.
تعریف من از دموکراسی اینه که اولا حاکم با انتخاب مردم بیاد بالا ثانیا موروثی نباشه. امام حسن مجتبی (ع) درباره همین موروثی نبودن یک بند در صلحنامه گنجوند. منتها عرب آزاده خواه جناب معاویه قبول نکرد و بچشو که نه تنها از دین بلکه از سیاست هم چیزی بارش نبود آورد گزاشت جای خودش.

mmns2001;962911 نوشت:
عرب پیش از اسلام دارای نظام قبیله ای بود که برخی از ویژگی های دموکراسی نوین را در خود داشت منتها با امدن اسلام این ویزگی ها رو به تضیعف رفت.
ولی کوششهای اعراب که دارای فرهنگ ازاده گی بودند در جهت بازگرداندن قوانین پیش از اسلام بی تاثیر نبود
بهیمن دلیل در جهان اسلام بخصوص پس از پیامبر اسلام ما نشانه های تاثیر ازادی خواهی را در بین اعراب میبینیم

بله بله بله. حق با شماست. به همین دلیله که بعد از 1400 سال این اعراب آزادی خواه نظام پادشاهی دارن که اند و آخر دموکراسیه.
نمیدونستم زنده به گور کردن دختران و به زور شوهر دادن دختران و این چیزا فرهنگ آزادگی محسوب میشه!

اساسا اسلام مظلومه. طبق گفته کارشناس اولین نظام دموکراتیک که حاکمش رو مردم انتخاب میکنن توسط اسلام ابداع شده. اونوقت همین به اسلام انگ دیکداتوری زدن. و یا اینکه اسلام پرچمدار حمایت از حقوق زنان بوده جزو نخسین آیه های قرآن بوده حمایت از دختران زنده به گور شده. اسلام در دنیایی که به زنان اندازه یک حیوان هم ارزش قائل نبودند اومد از زن دفاع کرد. اونوقت یه عده اومدن به اسلام انگ ظلم به زنان میزنن.
مهم نیست. من هم خواهم مرد. شما هم خواهی مرد. ولی خواهند دید که اسلام تا قیامت زنده خواهد بود.@};-

خدارا خدارا;962089 نوشت:
- آیا قبل از اسلا در کشور های دیگه نظام دموکراتیک دیگه ای وجود داشته که حاکمان از طرف مردم و بدون وراثت انتخاب بشن یا خلافت اسلام اولین بوده؟
2-همین خلافت توسط اسلام ابداع شده و یا قبل از اسلام توسط اعراب اجرا میشده؟

سلام

به نظر من
در اهل سنت افراد بر اساس رای و نظر شخصی افراد و به زور شمشیر حاکم انتخاب می شد و در اسلام شیعه شخص حاکم یا منصوب از طرف خدا است یا باید اعلم افراد زمان خود از نظر اشنایی به اسلام و مصالح امور حکومت باشد.
در ایران هم هوتن به داریوش پیشنهاد حکومت دموکراسی داد که مورد موافقت داریوش قرار نگرفت.در کل دموکراسی یک پدیده غربی با ریشه یونانی است.
سلامت و موفق باشید

قدیما;962996 نوشت:
سلام

به نظر من
در اهل سنت افراد بر اساس رای و نظر شخصی افراد و به زور شمشیر حاکم انتخاب می شد و در اسلام شیعه شخص حاکم یا منصوب از طرف خدا است یا باید اعلم افراد زمان خود از نظر اشنایی به اسلام و مصالح امور حکومت باشد.
در ایران هم هوتن به داریوش پیشنهاد حکومت دموکراسی داد که مورد موافقت داریوش قرار نگرفت.در کل دموکراسی یک پدیده غربی با ریشه یونانی است.
سلامت و موفق باشید

سلام و درود
اولا اینکه باید فرد اعلم تر حاکم باشه به نظرم تناقضی با دموکراسی نداره. در غرب هم حتی خب کسی دلش نمیخواد یک آدم نادان رئیس جمهور بشه!
دوما درباره منصوب از طرف خداوند بودن. درسته بله خداوند گفته که باید جانشینان پیامبر این 12 امام بزرگوار باشن. اما نه به دلیل وراثت و امثالهم! بلکه به این دلیل که این 12 نفر اعلم ترین افراد در جامعه بودند که حتی در قرآن به پاکیشون اشاره شده. و سزاوار هست که اعلم ترین ها حاکم باشند. همونطور که خودتون گفتین این اعلم ترین هم فقط مختص 12 امام معصوم نیست (که بگیم مستقیم از طرف خدا انتخاب شدند) برای بعد از اون هم هست. در هر حالی باید اعلم ترین ها و کار آمد ترین ها سر کار باشن. که خب متاسفانه مردم خیلی دیر امام رو به حکومت رسوندند.

خدارا خدارا;962917 نوشت:
سلام.
پس با این حساب کلیت و شکل و ساختار نظام خلافت توسط اسلام ابداع شده ولی 3 خلیفه اول بهش عمل نکردند و در زمان امیر المومنین اجرا شده. درسته؟

سلام.
قرارنیست هرچیزی که فکر میکنید درسته واقعا درست باشه. شما دلبسته ی فرهنگ و تمدن و ساختار سیاسی غرب هستید. ما 4 ساعت هم بحث کنیم نه من حرف شمارو قبول خواهم کرد نه شما حرف منو.
شما تعریفتون از دموکراسی اون چیزیه که در غرب میبینید.
تعریف من از دموکراسی اینه که اولا حاکم با انتخاب مردم بیاد بالا ثانیا موروثی نباشه. امام حسن مجتبی (ع) درباره همین موروثی نبودن یک بند در صلحنامه گنجوند. منتها عرب آزاده خواه جناب معاویه قبول نکرد و بچشو که نه تنها از دین بلکه از سیاست هم چیزی بارش نبود آورد گزاشت جای خودش.

بله بله بله. حق با شماست. به همین دلیله که بعد از 1400 سال این اعراب آزادی خواه نظام پادشاهی دارن که اند و آخر دموکراسیه.
نمیدونستم زنده به گور کردن دختران و به زور شوهر دادن دختران و این چیزا فرهنگ آزادگی محسوب میشه!

اساسا اسلام مظلومه. طبق گفته کارشناس اولین نظام دموکراتیک که حاکمش رو مردم انتخاب میکنن توسط اسلام ابداع شده. اونوقت همین به اسلام انگ دیکداتوری زدن. و یا اینکه اسلام پرچمدار حمایت از حقوق زنان بوده جزو نخسین آیه های قرآن بوده حمایت از دختران زنده به گور شده. اسلام در دنیایی که به زنان اندازه یک حیوان هم ارزش قائل نبودند اومد از زن دفاع کرد. اونوقت یه عده اومدن به اسلام انگ ظلم به زنان میزنن.
مهم نیست. من هم خواهم مرد. شما هم خواهی مرد. ولی خواهند دید که اسلام تا قیامت زنده خواهد بود.@};-


درود بر هموطن
بنده محقق هستم و کار علمی انجام میدهم
حالا اینکه نتایج تحقیقاتم با سلیقه مسلمانان خوش بیایید یا نیایید اهمیتی ندارد هدف محقق فقط کشف حقایق هست
شما گویا تنها چیزهایی را قبول میکنید که با معتقداتان جور باشد اصراری نیست
منتها برای اطلاع عموم خوانندگان عرض کنم که نظام عرب پیش از اسلام بصورت قبیله ای بود و رییس قبیله از طریق بیعت با تمامی افراد قبیله انتخاب میشد این شکل ابتدایی دموکراسی بود که جزو فرهنگ اولیه عرب بود
اسلام که بمعنی تسلیم امر الله و محمد میبود در مدینه بوسیله نامه ها و تهدید محمد پیامبر اسلام و در صورت سرپیچی با حمله مسلحانه پیامبر اسلام و صحابه وی در نزد عرب بادیه گسترش میافت
فرهنگ عرب پیش از اسلام چنین بود که تنها فرمانبرداری شخص عرب از رییس قبیله و یا پدر و در صورت نبود پدر فرزند ارشد میتوانست حکم رانی کند و بهیچ روی عرب اهل تسلیم و فرمانبرداری از حکومت مرکزی نبود بهمین جهت پس از فوت محمد از اطاعت بار دیگر سرباز زدند و اهل رده نام گرفتند.
اهل رده در حقیقت کسانی بودند که از پیمان که با محمد بسته بودندسرباز زدند
پس از مرگ محمد بدلیل اینکه طرف قراردادشان مرده بود نیازی به حفظ قرار داد نمیدیدند(باید توجه کرد انها از اسلام جز همان پیمانی که با محمد بسته بودند نمیدانستند پیمان هم چنین بود که انها به مسلمانان زکات بدهند و مسلمانان هم تعهد کنند به انها یورش نبرند) منتها حکومت مرکزی تصمیم سرکوب نظامی کشید


در مورد عربستان پرسش فرمودید ال سعود یک قبیله ای بودند که تا همین یک قرن پیش در چادر میزیستند و بدلیل فروش نفت توانستند این ثروت را جمع اوری کنند و این حکومت را تاسیس کنند
وگرنه عرب بادیه همچنان هم انسانهای ازاده ای هستند و زیر یوغ استبداد نمیروند
تعریف شما از دموکراسی مهم نیست دموکراسی خودش تعریف و سابقه تاریخی دارد
از پس جنگ ماراتن با امپراطوری هخامنشیان و بدین دلیل که در این جنگ همه مردم حضور داشتند در یونان مجلس سنا تاسیس شد و نمایندگان مردم بصورت مستقیم انتخاب میشدند
دموکراسی نوین قرنها بعد در اروپا شکل دیگری گرفت و اصولا در جهان شرق دموکراسی وجود نداشت تا همین دو قرن پیش
پس دموکراسی یک واژه غربی هست
بقیه حرفهایتان راجع به عرب پیش از اسلام دروغهایی هست که مسلمانان ساختند و در همه انها مغلطه و جعل وجود دارد
انها حتی نام عرب پیش از اسلام را به عرب جاهلی تغییر دادند (یعنی عرب نادان)
ببینید تعصب تا چه حد بوده است
حسن ابن علی هم در نامه نخست خود به معاویه به پیمان پیشین پدرش با معاویه اشاره کرد که در ان قید شده بود معاویه حق تعیین جانشین ندارد مقصودش اجرای دموکراسی نبود
سپس هم 6 میلیون درهم نقره پول گرفت و خلافت را به معاویه فروخت
اینها همگی در تواریخ درجه یک اسلام موجود هست نامه هایی که بین معایه و حسن بوده
بقیه نامه ها علی در نهج البلاغه و بقیه منابع هم امده میتوانید مراجعه کنید و مطالعه بفرمایید

mmns2001;963040 نوشت:
درود بر هموطن

سلام علیکم

mmns2001;963040 نوشت:
بنده محقق هستم و کار علمی انجام میدهم

خیلی خوبه

mmns2001;963040 نوشت:
حالا اینکه نتایج تحقیقاتم با سلیقه مسلمانان خوش بیایید یا نیایید اهمیتی ندارد هدف محقق فقط کشف حقایق هست

بله,حق کاملاََ حق است اما نکته اینجاست که خورشید گاهی پشت ابر می مونه,خورشید رو نمی بینم ولی منکرش نیستم!

mmns2001;963040 نوشت:
شما گویا تنها چیزهایی را قبول میکنید که با معتقداتان جور باشد اصراری نیست

مشکل افراد این هست که می بینند کاری انجام شده و آن را به گردن دین می اندازند چون دیواری کوتاه تر از آن نیست و همون لحظه یقه آدم رو نمیگیره

mmns2001;963040 نوشت:
منتها برای اطلاع عموم خوانندگان عرض کنم که نظام عرب پیش از اسلام بصورت قبیله ای بود و رییس قبیله از طریق بیعت با تمامی افراد قبیله انتخاب میشد این شکل ابتدایی دموکراسی بود که جزو فرهنگ اولیه عرب بود

آنچنان هم دموکراتیک نبود و دموکراسی نبود,فرزند رئیس قبیله به ریاست می رسید چه بقیه خوششون بیاد چه نیاد

mmns2001;963040 نوشت:
اسلام که بمعنی تسلیم امر الله و محمد میبود در مدینه بوسیله نامه ها و تهدید محمد پیامبر اسلام و در صورت سرپیچی با حمله مسلحانه پیامبر اسلام و صحابه وی در نزد عرب بادیه گسترش میافت

دوست عزیز شما چند کتاب تاریخی مطالعه کردید؟

پیامبر اسلام 13 سال مردم رو دعوت به اسلام کرد,13 سال کم نیست یک عمر هست
زمانی خواستند پیغمبر خدا رو در لیله المبیت به قتل برسونند,با این آدم ها چیکار میشه کرد؟

جنگ بدر به خاطر وضعیت اقتصادی شکل گرفت که مسلمانان در مضیقه بودند و کفار شکست خوردند بعد در جواب بدر جنگ احد رو کفار به راه انداختند چون در جنگ قبلی شکست خورده بودند
ابوسفیان بعد احد دید فرصت مناسبی هست جنگ خندق رو راه انداخت که دیگه کار اسلام رو یکسره کنه ولی غافل از اینکه این کار شدنی نیست!

کسی بخواد شما رو بکشه چیکار میکنی؟ نازش که نمیکنی!!

کی میاد 13 سال مردم رو با صبر و بردباری دعوت کنه,این جنگ ها تحمیل شد به پیامبر اسلام

mmns2001;963040 نوشت:
پس از مرگ محمد بدلیل اینکه طرف قراردادشان مرده بود نیازی به حفظ قرار داد نمیدیدند

« قالَتِ الاعرابُ ءامَنّا قُل لَم تُؤمِنوا ولکِن قولوا اسلَمنا ولَمّا یَدخُلِ الایمنُ فى قُلوبِکُم» (حجرات/ 14)
«عربهاى بادیه‌نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولى بگویید اسلام آورده‌ایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است.»

mmns2001;963040 نوشت:
(باید توجه کرد انها از اسلام جز همان پیمانی که با محمد بسته بودند نمیدانستند پیمان هم چنین بود که انها به مسلمانان زکات بدهند و مسلمانان هم تعهد کنند به انها یورش نبرند) منتها حکومت مرکزی تصمیم سرکوب نظامی کشید

دوست عزیز,برعکس که فکر می کنید فقط پیمان بوده خیر اینطور نبوده اونها اسلام رو قبول کردند (حالا چه در ظاهر چه در باطن)
فهمّ ابوبكر بقتل المقاتلة و قسمة النساء و الذرية فمنعه عمر عن ذلك
وقتي كه اسراء را به مدينه آوردند ابوبكر مي‌خواست آنها را در ميان مردم تقسيم كند، عمر ممانعت كرد و گفت: اينها همه زنان مسلمان و گوينده لا إله إلا الله هستند.

اصلاََ حرف اینها چیز دیگه ای بود.

فهمّ ابوبكر بقتل المقاتلة و قسمة النساء و الذرية فمنعه عمر عن ذلك
علامه سید مرتضی عسکری در کتاب معالم المدرستین جلد 1 صفحه 247 همین مطلب رو نقل میکنه

علاوه بر این شیخ محمد سند در کتاب الصحابة بين العدالة و العصمة صفحه 375 همین مطلب رو ذکر میکنه و اضافه بر این می نویسه:والحقيقة أنّهم أبوا إمارة أبي بكر یعنی امارت ابوبکر رو رد کردند نه اینکه طبق گفته شما از اسلام برگشته باشند.

mmns2001;963040 نوشت:
دموکراسی نوین قرنها بعد در اروپا شکل دیگری گرفت و اصولا در جهان شرق دموکراسی وجود نداشت تا همین دو قرن پیش
پس دموکراسی یک واژه غربی هست
بقیه حرفهایتان راجع به عرب پیش از اسلام دروغهایی هست که مسلمانان ساختند و در همه انها مغلطه و جعل وجود دارد
انها حتی نام عرب پیش از اسلام را به عرب جاهلی تغییر دادند (یعنی عرب نادان)

همون غربی ها:

گوستاولوبون فرانسوي:تمام آساني و سهولت بي نظير اسلام روي همين توحيد خالص است. رمز پيشرفت اسلام نيز در همان سهولت و آساني آن است

دموکراسی غرب که واقعاََ قابل ستایش و.......
هنوز تو این قرن دارند به خاطر رنگ پوست آدم می کشند,اگر رسانه نبود و نمی دیدیم میگفتیم دروغه در حالی که در قرآن آمده "ان اکرمکم عندالله اتقاکم" رنگ پوست چه اهمیتی داره هر کی تقوای بهتری داره!

mmns2001;963040 نوشت:
حسن ابن علی هم در نامه نخست خود به معاویه به پیمان پیشین پدرش با معاویه اشاره کرد که در ان قید شده بود معاویه حق تعیین جانشین ندارد مقصودش اجرای دموکراسی نبود

دوست عزیز,این نامه و پیمان دقیقاََ از کجاست؟!

تنها موضوع بین حضرت علی و معاویه بحث حکمیت بود که در همون زمان تموم شد,برای خاطر همین جنگ نهراون درگرفت.

در مفاد حکمیت هم در یکی از بندها اینطور بود که اگر یکی از 2 طرف فوت کرد! یکی دیگه جانشینش بشه مفاد حکمیت رو هم در تاریخ طبری جلد 3 صفحه 103 می تونید بخونید.

این جمله شما" قید شده بود معاویه حق تعیین جانشین ندارد"
مربوط به صلح نامه امام حسن علیه السلام هست,
چیز دردناکتری از این هست که امام حسن اینقدر مظلوم بود که یارانش از دورش رفتند و حضرت به خاطر حفظ خون مسلمین از هر چی داشت گذشت اگر مفاد اون صلحنامه رو بخونید می بینید معاویه همه رو زیر پا گذاشت

قصد حضرت هم همین بود وقتی سستی یارانش رو دید که سجاده زیر پای حضرت رو کشیدند و حتی با خنجر (شمشیر) به ران پای حضرت ضربه زدند
خواست تا با این بندها چهره واقعی معاویه رو به مردم نشون بده.اما دریغ که مردم دیر فهمیدند که حضرت در بین اینها نبود
چه دردی از این بالاتر که تو خونه خودت مسموم بشی و بدنت رو تیربارون کنند

نقل قول:
سپس هم 6 میلیون درهم نقره پول گرفت و خلافت را به معاویه فروخت

دوست عزیز,بعید می دونم محقق باشید! اصلاََ کتاب های شیعه رو هم که نخونده باشید در کتابهای دیگه که ربطی به شیعه هم نداره که اشکال دفاع مطرح بشه چنین چیزی نیست
بلاذری در انساب الاشراف جلد 3 صفحه 42 بندهای صلح نامه رو اینطور میگه:
رفتار معاويه براساس كتاب و سنّت و سلوك خلفاى سلف باشد؛
معاويه براى پس از خود جانشينى تعيين نكند و اين امر را به شورا واگذارد؛
جان و مال و فرزندان مردم در امان بماند؛
و معاويه در نهان و آشكار به بدخواهى على و حسن و آزردن ياران ايشان نپردازد

میشه منبع این 6 میلیون درهم رو معرفی کنید

بندهای مالی که احتمالاََ ذکر شده یکی 500 هزار درهم بوده که باز بلاذرى و ابن‌اعثم چیزی از این بند ذکر نکردند

ابن اثیر اضافه میکنه که 5 میلیون بیت المال کوفه بوده

درجای دیگه هم یه 2 میلیون درهم اومده

علامه باقر شریف قرشى بند مالی را غیر واقعى مى‏داند، زیرا طبق استدلال ایشان، بیت المال در اختیار امام مجتبى(علیه السلام) بود و درخواست معنا ندارد و دیگر اینكه این بند با سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) كه بیت المال را هر شب مى روبید، سازگار نیست. در پاسخ باید گفت: اولا: امام(علیه السلام) با این حركت، صداقت‏خویش را ثابت كرد و براى همیشه از اتهام اختلاس بیت المال رهایى یافت و هیچ كس نتوانست آن حضرت و برادرش و دیگر دست اندركاران حكومتش را متهم كند.

ثانیا: مگر مى‏ شود مملكتى كه گرفتار جنگ‏هاى پرهزینه‏اى همچون صفین و جمل و... بود و پیوسته به اسب، شتر، لباس و شمشیر و سپر و نیزه نیاز داشت پشتوانه‏اى در بیت المال نداشته باشد؟ آنهم جنگى كه بیش از هشتاد هزار نیرو و جنگجو در آن شركت جسته است.

ثالثا: سیره على(علیه السلام) افزون كردن بیت المال است «توفیر فیئكم علیكم‏» به طورى كه پشتوانه‏اى قوى براى مسلمانان باشد و فئ غنائم، مالیات و زكوات را شامل مى‏شود.

رابعا: صدقات و حق فقرا، كه على بن ابى‏طالب(علیه السلام) آن را نگه نمى‏داشت و به فقرا مى‏رساند و سعى مى‏كرد چیزى از آن را نگاه ندارد، جزئى از بیت المال عمومى كشور بود نه همه آن.
و اما در مورد درخواست 2 میلیون درهم در سال براى حسین(علیه السلام )‏، باید توجه داشت كه این مبلغ براى مصرف شخصى خود امام حسین(علیه السلام) نبوده، بلكه جهت فقرا و درماندگان هزینه مى‏شد، زیرا خانواده‏هاى فقیر و آبرومندى در كوفه بودند كه غیر از امام و برادرش(علیه السلام) كسى آنها را نمى‏ شناخت.

mmns2001;963040 نوشت:
اینها همگی در تواریخ درجه یک اسلام موجود هست نامه هایی که بین معایه و حسن بوده
بقیه نامه ها علی در نهج البلاغه و بقیه منابع هم امده میتوانید مراجعه کنید و مطالعه بفرمایید

بله همه این مظلومیت ها در تاریخ ثبت شد
مرتیکه مجری احمق اللهیاری رفته تو خاک کفار داره بین سنی و شیعه اختلاف میندازه خب کسی که داره برنامه این احمق رو می بینه چه قضاوتی داره!

یکی نیست به این خدانشناس بگه تو اگر واقعاََ پیرو حضرت علی علیه السلام هستی تو خاک کفار چیکار میکنی تو کشور معاویه رفتی چیکار!

عشق علی بن ابی طالب تا کجا رفته که جرج جرداق مسیحی میاد کتاب می نویسه علی صوت عدالت و انسانیت

در جنگ جمل مردی به فکر فرو رفت که یک طرف حضرت علی و در طرف دیگه عایشه و طلحه و زبیر

فکر میکنی حضرت علی بهش گفت برو بجنگ چون من میگم ؟

نه

حضرت فرمود:
نك لملبوس عليك. إن الحق و الباطل، لا يعرفان بأفدار الرجالإعرف الحق تعرف أهله و إعرف الباطل تعرف أهله
همانا حقيقت بر تو اشتباه شده است. به درستي كه حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمي توان شناخت.
اول حق را بشناس تا اهل آن را بشناسي و باطل را نيز بشناس،‌ اهل آن برايت آشكار مي گردد.

در جنگ صفین هم که رسول خدا از قبل برای عمار فرموده بود ان عماراً تقتلُه الفئة الباغيه و اجمعوا علي انه قتل عمار نشانه بود که بدست معاویه کشته شد.
کسانی که این حدیث رو نقل کردند

محمد بن طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول في مناقب آل الرسول صفحه 106

علامع حلی در نهج الحق وكشف الصدق صفحه 306

سید بحرالعلوم در الفوائد الرجالية جلد 3 صفحه 172

ابن حجر عسقلانی در کتاب الإصابة في تمييز الصحابة جلد 4 صفحه 474

سردمداران دنیا کجا هستند زمانی که حضرت علی فی البداهه خطبه بدون نقطه رو ایراد کردند

الحمد لله اهل الحمد و ماواه و له اوكد الحمد و احلاه و اسرع الحمد و اسراه و اطهر الحمد و اسماه و اكرم الحمد و اولاه , الحمدلله الملك المحمود و المالك الودود مصور كل مولود و مآل كل مطرود, ساطح المهاد و موطد الاطواد و مرسل الامطار و مسهل الاوطار, عالم الاسرار و مدركها و مدمرالاملاك و مهلكها و مكور الدهور و مكررها و مورد الامور و مصدرها, عم سماحه و كمل ركامه و همل , وطاوع السوال و الامل و اوسع الرمل و ارمل , احمده حمدا ممدودا و اوحده كما وحه الاواه , و هوالله لااله للامم سواه و لا صادع لما عدله و سواه ارسل محمدا علما للاسلام و اماما للحكام و مسدد اللرعاع و معطل احكام ود و سواع , اعلم و علم و حكم و ائحكم , اصل الاصول و مهد, واكد الموعود واوعد, اوصل الله له الاكرام و اودع روحه السلام , و رحم آله واهله الكرام , ما دمع رائل و ملع دائل و طلع هلال و سمع اهلال . اعملوا رعاكم الله اصلح الاعمال و اسلكوا مسالك الحلال , و اطرحوا الحرام و دعوه واسمعوا امرالله وعوه و صلوا لارحام وراعوها و عاصوا الاهوائ و اردعوها و صاهروا ائهل الصلاح والورع , و صارموا رهط اللهو والطمع , و مصاهركم اطهرالاحرار مولداو اسراهم سوئددا واحلاهم موردا وها, هو امكم و حل حرمكم ممسكا عروسكم المكرمه و ماهر الهاكما مهر رسول الله (ص ) ام سلمه و هو اكرم صهر اودع الاولاد و ملك ما اراد, و ماسها مملكه ولاوهم , ولاوكس صلاحه ولاوصم , اسال الله لكم احماد وصاله و دوام اسعاده والهم كلا اصلاح حاله و الاعداد لمآله و معاده وله الحمد السرمد والمدح لرسوله احمد(ص )

هان,تمام دنیا رو جمع کنید تا 2 خط خطبه بگن با معنی و مفهوم

دوست و دشمن مسلمان و غیرمسلمان در برابر این عظمت تاب مقاومت ندارند

کار لایل:ما نمي توانيم علي را دوست نداشته باشيم و به وي عشق نورزيم زيرا هر چه خوبي هست كه ما آن را دوست داريم همه در علي جمع است. او جوانمرد شريف و بزرگواري بود كه دلش سرشار از مهر و عطوفت و دليري بود، از بشر شجاع تر، اما شجاعتش آميخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.

"پطروشفسكي استاد دانشگاه لنينگراد مي گويد: علي (عليه السلام) تا سرحد شور و عشق پاي بند دين، صادق و راستگو بود... و مقام صفات اولياءالله در وجودش جمع بود

شبلي شميل شاگرد مکتب داروین:امام و پيشواي انسان ها علي بن ابيطالب بزرگ بزرگان و يگانه نسخه اي است كه با اصل خود «پيامبر(صلي الله عليه و آله)» مطابق است هرگز اهل شرق و غرب، سخنراني نظير او در گذشته و حال نديده است

جبران خلیل جبران:به عقيده من علي بن ابيطالب (پس از پيامبر) نخستين مرد از قوم عرب است كه وجودش، همه فضائل كامل بودن را در قوم خويش دميد و آهنگ آن را به گوش مردمي رسانيد كه پيش از آن مانند آن را نشنيده بودند و در بين تاريكي هاي جاهليت از روش روشن او متحير ماندند؛ پس كسي كه طريق علي را پسنديد به فطرت سليم بازگشت و آن كه از باب خصومت وارد شد جاهيلت را ترجيح داد

جرج جرداق مسيحي، نويسنده معروف لبناني در كتاب "صوت العدالة الانسانية " درباره علي (عليه السلام) چنين مي نويسد: اي دنيا چه مي شد اگر همه نيروهايت را در هم مي فشردي و دوباره شخصيتي مانند علي با آن عقل، قلب، زبان و شمشير نمودار مي كردي؟"

mmns2001;963040 نوشت:
سپس هم 6 میلیون درهم نقره پول گرفت و خلافت را به معاویه فروخت
اینها همگی در تواریخ درجه یک اسلام موجود هست نامه هایی که بین معایه و حسن بوده

بايع الحسن بن علي (ص) معاوية على أن لا يسميه أمير المؤمنين و لا يقيم عنده شهادة و على أن لا يتعقب على شيعة علي شيئا و على أن يفرق في أولاد من قتل مع أبيه يوم الجمل و أولاد من قتل مع أبيه بصفين ألف ألف درهم و أن يجعل ذلك من خراج دارابجرد قال ما ألطف حيلة الحسن (ص) هذه في إسقاطه إياه عن إمرة المؤمنين قال يوسف فسمعت القاسم بن محيمة يقول ما وفى معاوية للحسن بن علي (ص) بشيء عاهده عليه و إني قرأت كتاب الحسن (ع) إلى معاوية يعد عليه ذنوبه إليه و إلى شيعة علي (ع) فبدأ بذكر عبد الله بن يحيى الحضرمي و من قتلهم معه.
http://lib.eshia.ir/10107/1/212

فحيث كان درابجرد صولح عليها مثل فدك ، كان يجب حمل مال صلحها إلى زعيم أهل البيت لقوله تعالى : « وما أفاء الله على رسوله منهم فما أوجفتم عليه من خيل ولا ركاب إلى قوله تعالى ما أفاء الله على رسوله من أهل القرى فلله وللرسول ولذى القربى واليتامى والمساكين وابن السبيل كى لا يكون دولة بين الاغنياء منكم ».

وأما سائر الاراضى المفتوحة عنوة بايجاف الخيل والركاب ، فكان حكم خراجها أن يقاسم بين مقاتليها ، فانها فيئ وغنيمة كما فعله رسول الله 9 في أراضى خيبر ، بعدما أخرج سهم الخمس ، لكن لم يعمل عمر بن الخطاب بتلك السنة النبوية وتأول قوله تعالى « والذين جاؤا من بعدهم » فجعل خراجها لعامة المسلمين ودون لهم ديوان العطاء.
http://lib.eshia.ir/11008/44/10

صندلی;962089 نوشت:
سلام.

اسلام در قرن هفت میلادی نظام خلافت رو اجرا کرد. درست زمانی که مدعیان دموکراسی در اروپا هنوز درگیر نظام های پادشاهی بودند و نظام آمریکا هنوز وجود خارجی نداشت و قاره آمریکا کشف نشده بود!!!
نظام خلافتی که اولا حاکمانش موروثی نبودند و دوما با انتخاب و بیعت مردم به خلافت میرسیدند!

سوال من اینه که:
1- آیا قبل از اسلا در کشور های دیگه نظام دموکراتیک دیگه ای وجود داشته که حاکمان از طرف مردم و بدون وراثت انتخاب بشن یا خلافت اسلام اولین بوده؟
2-همین خلافت توسط اسلام ابداع شده و یا قبل از اسلام توسط اعراب اجرا میشده؟


[=microsoft sans serif]
سلام و عرض ادب

دموکراسی - چه مفهوم آن و چه اصل کلمه - از یونان برخاسته و مصداقش نیز نوع حکومت در دولت شهر آتن بوده است . بنابراین اصل ادعای شما مبنی بر ارائه نخستین حکومت دموکراتیک توسط اسلام و اعراب نادرست است .

اما آیا دموکراسی را می توان در میان حکومت های صدر اسلام مشاهده کرد ؟! اینجا با دو رویکرد مواجه هستیم . اولی دیدگاه شیعه در خصوص حکومت و حکومتداری است . در این دیدگاه امام از طرف خدا منصوب می شود و حق حاکمیت را دارد . هرکس هم غیر او حاکم باشد طاغوت است و ائمه علیهم السلام صرفا از باب مصلحت و نبود نیروی کافی در برابر طاغوت های زمان خود سکوت کرده اند . در این دیدگاه نه مردم که خدا حاکم حقیقی را تعیین می کند ، اگر هم احیانا مردم کس دیگری را انتخاب کنند این آنها هستند که اشتباه کرده اند و حق حاکمیت امام (ع) محفوظ است .

از طرف دیگر اما آنچه از تاریخ اسلام بر می آید این است که دستکم برای مدت 30 سال پس از رحلت رسول الله (ص) رگه هایی ضعیف از دموکراسی در میان اعراب قابل مشاهده است که البته همانطور که اشاره شد همان نیز از سابقه نظام قبیله ای در عصر پیش از اسلام بر می آید . یک مفهومی در کلام ایجاد شد تحت عنوان «اهل حل و عقد» که اینها را در یک نظر می توان «خبرگان امت» دانست . منتهی خبره از حیث مسائل شرعی و دینی .
بیعت این گروه با حاکم موجب شد تا ابوبکر ، عمر ، عثمان و علی (ع) به ترتیب به خلافت پیامبر و حکومت مسلمین برسند . این همان مفهومی است که حضرت امیر(ع) در نامه ششم نهج البلاغه از آن با عنوان بیعت «مجاهدین و انصار» یاد کرده اند که اگر به حکومت کسی راضی شوند خدا هم از انتخاب آنان خشنود می شود .
البته منظور بیعت تک تک افراد نیست ، بلکه بیعت بزرگان هر قبیله می باشد ( از آنجا که هر قبیله مطیع زعیم خود بود بیعت بزرگ قبیله به منزله بیعت تمامی افراد قبیله محسوب می شد ) .

با این حساب شاید عده ای آنچه در مدت کوتاه پس از درگذشت حضرت محمد (ص) و در عهد خلفای راشدین اتفاق افتاده است و با توجه به اینکه حکومت هم موروثی نبوده و چهار نفر از چهار قبیله مختلف به قدرت رسیده اند را نوعی دموکراسی تلقی کنند . پس از این دوران اما چه در عصر امویان و مروانیان و چه در عهد خلافت عباسی و پس از آن در دوان خلافت(امپراطوری؟) عثمانی و حکومت صفویان و سایر حکومت های اسلامی نوع حکومت ها همگی سلطنتی بوده است . حالا اینکه آن 30 سال از مجموع 1400 سال تاریخ اسلام چقدر به چشم بیاید به عوامل مختلفی بستگی دارد /

*حسام الدین*;963154 نوشت:
دموکراسی - چه مفهوم آن و چه اصل کلمه - از یونان برخاسته و مصداقش نیز نوع حکومت در دولت شهر آتن بوده است . بنابراین اصل ادعای شما مبنی بر ارائه نخستین حکومت دموکراتیک توسط اسلام و اعراب نادرست است .

سلام و درود. خودتون حرفتونو نقض میکنید:

*حسام الدین*;963154 نوشت:
برای مدت 30 سال پس از رحلت رسول الله (ص) رگه هایی ضعیف از دموکراسی در میان اعراب قابل مشاهده است

برای اینکه دچار اشتباه نشید بهتره اون کلمه رو عوض کنم تا دنبال دموکراسی مد نظر غرب نرید.
منظور از دموکراسی که گفتم همون «مردم سالاری» هست.

*حسام الدین*;963154 نوشت:
اولی دیدگاه شیعه در خصوص حکومت و حکومتداری است . در این دیدگاه امام از طرف خدا منصوب می شود و حق حاکمیت را دارد . هرکس هم غیر او حاکم باشد طاغوت است و ائمه علیهم السلام صرفا از باب مصلحت و نبود نیروی کافی در برابر طاغوت های زمان خود سکوت کرده اند . در این دیدگاه نه مردم که خدا حاکم حقیقی را تعیین می کند ، اگر هم احیانا مردم کس دیگری را انتخاب کنند این آنها هستند که اشتباه کرده اند و حق حاکمیت امام (ع) محفوظ است .

ولی همین الان امام خامنه ای حاکم هست، طاغوت هم نیست. خود شیعه هم ولایتشو قبول داره!
به نظرم ما میگیم چون امامان از طرف خدا به امامت برگزیده شدند و عالم ترین انسان ها هستند و پاک و معصوم، سزاوار نیست که وقتی ائمه ظاهر و حاضر هستند کس دیگه ای بر مسند قدرت بشینه. چون اصلح ترین کسان ائمه هستند.
*حسام الدین*;963154 نوشت:
با این حساب شاید عده ای آنچه در مدت کوتاه پس از درگذشت حضرت محمد (ص) و در عهد خلفای راشدین اتفاق افتاده است و با توجه به اینکه حکومت هم موروثی نبوده و چهار نفر از چهار قبیله مختلف به قدرت رسیده اند را نوعی دموکراسی تلقی کنند . پس از این دوران اما چه در عصر امویان و مروانیان و چه در عهد خلافت عباسی و پس از آن در دوان خلافت(امپراطوری؟) عثمانی و حکومت صفویان و سایر حکومت های اسلامی نوع حکومت ها همگی سلطنتی بوده است . حالا اینکه آن 30 سال از مجموع 1400 سال تاریخ اسلام چقدر به چشم بیاید به عوامل مختلفی بستگی دارد /

قبول دارم منحرف شد. اما سوال من درباره اون چه که انجام شده نیست. درباره اون چه که از طرف اسلام ارائه شده هست.
چون فقط این که نیست خیلی چیزا هست اسلام ارائه داده ولی عمل کننده ای نداره(جز عده معدودی از صالحان).و اینکه کسی عمل نمیکنه دلیل بر عدم وجودش در اسلام که نیست. اسلام به ذات خود ندارد هیچ عیبی***هر عیب که هست از مسلمانی ماست

صندلی;963172 نوشت:
سلام و درود. خودتون حرفتونو نقض میکنید:

[=microsoft sans serif]عنوان این تاپیک هست : آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه کرد ؟!

و پاسخ بنده : خیر ! اساسا مهد دموکراسی یونان باستان و دولت شهر آتن هست .

ان شاء الله در اینکه یونانی ها سالها پیش از اعراب زندگی می کرده اند اشکالی ندارید ؟!

نقل قول:
ولی همین الان امام خامنه ای حاکم هست، طاغوت هم نیست. خود شیعه هم ولایتشو قبول داره!
به نظرم ما میگیم چون امامان از طرف خدا به امامت برگزیده شدند و عالم ترین انسان ها هستند و پاک و معصوم، سزاوار نیست که وقتی ائمه ظاهر و حاضر هستند کس دیگه ای بر مسند قدرت بشینه. چون اصلح ترین کسان ائمه هستند.[=microsoft sans serif]

بله بنده هم همین موضوع رو مطرح کردم . اما آیا این با مردمسالاری مد نظر شما هم خوانی داره ؟!

شما معتقدید پس از رحلت پیامبر (ص) حکومت به انحراف کشیده شد ، خب کی به انحراف کشید ؟! مردم ! یعنی مردم اشتباه کردند و به جای امیرالمومنین (ع) با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند .
به عبارتی مردم سالاری در عصر پس از پیامبر نتیجه اش شد : حکومت ابوبکر و عمر و عثمان و حتی کشته شدن عثمان ( چون همان مردم از عثمان ناراضی بودند و انقلاب کردند ! )

*حسام الدین*;963175 نوشت:
عنوان این تاپیک هست : آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه کرد ؟!

و پاسخ بنده : خیر ! اساسا مهد دموکراسی یونان باستان و دولت شهر آتن هست .

ان شاء الله در اینکه یونانی ها سالها پیش از اعراب زندگی می کرده اند اشکالی ندارید ؟!

آهان الان متوجه حرفتون شدم. چون کارشناس در زمینه جهانی توضیحی ندادن و فقط شبه جزیره عربستان رو گفتند من دچار اشتباه شدم. عذر میخوام.

پس با این حساب اولین نظام دموکراتیک در اسلام نبوده و قبل از اون در یونان وجود داشته.
خیلی ممنون از پاسخگویی.@};-

*حسام الدین*;963175 نوشت:
به عبارتی مردم سالاری در عصر پس از پیامبر نتیجه اش شد : حکومت ابوبکر و عمر و عثمان و حتی کشته شدن عثمان

سلام

هیچکدام از سه خلیفه اول بر اساس نظر مردم انتخاب نشدند. ابوبکر با زور شمشیر و چوب و چماق قیبله اسلم و لگد مال کردن سعد بن عباده و اتش زدن خانه حضرت علی(ع) به خلافت رسید.عمر بر اساس نظر ابوبکر و بر خلاف خواست اکثریت که عمر را بد اخلاق و ناشایست برای خلافت می دانستند به خلافت رسید.عثمان هم با یک شورای شش نفره که عمر انتخاب کرده بوده نه مردم انتخاب شد که به قول حضرت علی(ع) از ابتدا معلوم بود در این شوری ایشان به خلافت نمی رسید و هر کس هم با عثمان بیعت نمی کرد طبق نظر عمر باید کشته می شد.

سلامت و موفق باشید

*حسام الدین*;963175 نوشت:
عنوان این تاپیک هست : آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه کرد ؟!

و پاسخ بنده : خیر ! اساسا مهد دموکراسی یونان باستان و دولت شهر آتن هست .

ان شاء الله در اینکه یونانی ها سالها پیش از اعراب زندگی می کرده اند اشکالی ندارید ؟!


سلام علیکم

دوست عزیز,درسته که این کلمه به یونان برمیگرده ولی دلیل نمیشه که آنها اون رو رعایت می کردند! الان در همین زمان در غرب کلمه دموکراسی فقط در قالب لفظ هست نه اجرای اون

دموکراسی اونها خرده شیشه داشت و کامل نبود به عنوان مثال:

یاکوبسن در کتاب پیش از عصر فلسفه می نویسد:در دموکراسی بدوی سومر قدرت نهایی سیاسی در دست مجمع عمومی شهر قرار داشت که از تمام مردم بالغ آزاد تشکیل می‌گشت. به‌طور‌متعارف، امور روزمره جامعه را شورای معمرین شهر اداره می‌کرد و تمام کارهای بزرگ و تمام تصمیم‌های مهم ازمجمع عمومی همه اتباع سرچشمه می‌گرفت.

در خود یونان که ادعای دموکراسی بوده این دموکراسی حق همه نبوده (مردم در دیدگاه اینها به همه ی مردم اطلاق نمیشه بلکه به قشری خاص محدود میشه)

همۀ افراد جامعه را شهروندانِ بالغ تشکیل نمی دادند و زنان و بردگان نیز از هیچ حقی برخوردار نبودند.

دیوید هلد:تردید نیست که نظام سیاسیِ آتنِ باستان بر بنیادی کاملاً غیر دموکراتیک استوار بود (این کتاب ترجمه شده که می تونید بخونید مدل های سیاسی/دیوید هلد)

نسخه انگلیسی:
[h=3]Models of Democracy[/h]
معلّم افلاطون نيز مخالف دموكراسی آتن بود؛ زيرا برابری انسان‏ها را قبول نداشت و می‏گفت:
در اين شوراها افرادی كه خوب حرف می‏زنند، نه آن‏كه حرف خوب می‏زنند بر مردم مسلّط می‏شوند.
وی معتقد بود كه مردم در دموكراسی آتن مانند گلّه گوسفندی می‏باشد كه جهل و خودپرستی را رواج می‏دهند

حتی در دوره های خلفای سه گانه هم تغییراتی به وجود اومد که آشکارترین اون تقسیم ناعادلانه بیت المال بود.

علی بن ابی طالب علیه اسلام گفت همه برابر این غلام با فلانی در گرفتن سهم هیچ فرقی نداره,اون جمله معروف هست که علی رو بخاطر عدالتش شهید کردند

بلاذری در انساب الاشراف جلد 2 صفحه 141 داستانی رو نقل میکنه:
كُنْتُ عِنْدَ عَلِيٍّ فَأَتَتْهُ امْرَأَتَانِ فَقَالَتَا: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (إِنَّنَا) فَقِيرَتَانِ مِسْكِينَتَانِ. فَقَالَ: [قَدْ وَجَبَ حَقُّكُمَا عَلَيْنَا وَعَلَى كُلِّ ذِي سَعَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِنْ كُنْتُمَا صَادِقَتَيْنِ؟!! ثُمَّ أمر رجلا فقال: انطلق بهما (ظ) إِلَى سُوقِنَا فَاشْتَرِ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا كُرًّا من طعام [1] وثلاثة أثواب- فذكر رداء وخمارا وَإِزَارًا- وَأَعْطِ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مِنْ عَطَائِي مِائَةَ دِرْهَمٍ!!!] فَلَمَّا وَلَّتَا سَفَرَتْ إِحْدَاهُمَا وَقَالَتْ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَضِّلْنِي بِمَا فَضَّلَكَ اللَّهُ بِهِ وَشَرَّفَكَ. قَالَ: وَبِمَاذَا فَضَّلَنِي اللَّهُ وَشَرَّفَنِي؟
قَالَتْ: بِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. قَالَ: صدقت وما أنت؟
قالت: (أَنَا) امْرَأَةٌ مِنَ الْعَرَبِ وَهَذِهِ مِنَ الْمَوَالِي!!! قال (الحرث) ، فتناول (أمير المؤمنين عليه السّلام) شَيْئًا مِنَ الأَرْضِ ثُمَّ قَالَ: قَدْ قَرَأْتُ ما بين اللوحين فَمَا رَأَيْتُ لِوَلَدِ إِسْمَاعِيلَ عَلَى وَلَدِ إِسْحَاقَ عَلَيْهِمَا السَّلامُ فَضْلا وَلا جَنَاحَ بَعُوضَةٍ.

یکی از آن دو زن پس از دریافت کمک‌ها، با استناد به عرب ‌بودنِ خود و عجم بودنِ دیگری درخواست کمک بیشتری کرد. حضرت علی(ع) با ردّ این خواسته، به وی فرمود: «قرآن را خوانده‌ و در آن نگریسته‌ام؛ اما ندیده‌ام در آن برای فرزندان اسماعیل (عرب) بر فرزندان اسحاق (عجم) حتی به اندازه بال پشه‌ای برتری باشد»

صندلی;963183 نوشت:
آهان الان متوجه حرفتون شدم. چون کارشناس در زمینه جهانی توضیحی ندادن و فقط شبه جزیره عربستان رو گفتند من دچار اشتباه شدم. عذر میخوام.

پس با این حساب اولین نظام دموکراتیک در اسلام نبوده و قبل از اون در یونان وجود داشته.
خیلی ممنون از پاسخگویی

گل

قدیما;963184 نوشت:
سلام

هیچکدام از سه خلیفه اول بر اساس نظر مردم انتخاب نشدند. ابوبکر با زور شمشیر و چوب و چماق قیبله اسلم و لگد مال کردن سعد بن عباده و اتش زدن خانه حضرت علی(ع) به خلافت رسید.عمر بر اساس نظر ابوبکر و بر خلاف خواست اکثریت که عمر را بد اخلاق و ناشایست برای خلافت می دانستند به خلافت رسید.عثمان هم با یک شورای شش نفره که عمر انتخاب کرده بوده نه مردم انتخاب شد که به قول حضرت علی(ع) از ابتدا معلوم بود در این شوری ایشان به خلافت نمی رسید و هر کس هم با عثمان بیعت نمی کرد طبق نظر عمر باید کشته می شد.

سلامت و موفق باشید

می توان در این خصوص بحث های فراوانی کرد . اول عرایضم هم گفتم اهمیت نظر و رأی مردم به شکل بسیار ضعیفی در صدر اسلام و آنهم در یک مدت کوتاه سی ساله مشاهده شده است . حداقل من شخصا انتظار ندارم در آن محیط بیابانی و مبتنی بر نظام قبیله ای دموکراسی بیرون بیاید . منتهی نکته اینجاست که ما در این بحث به دنبال چه باشیم ؟!

اگر کسی بخواهد دموکراسی و مفاهیم مرتبط با آنرا از تاریخ اسلامی و یا به طور کلی از تاریخ استخراج کند و از همان مرزی که گذشتگان تعیین کرده اند فراتر نرود قطعا در اشتباه است . این دید واپس گرا نمی تواند به پیشرفت منجر شود .
من شخصا در این بحث می خواهم نوع حکومت کردن در آن سی سال پس از رحلت پیامبر ص را بررسی کنم .

در خصوص خلفای راشدین به هر حال ما مدرک مهمی از نامه ششم نهج البلاغه داریم که حضرت علی (ع) کلیت نحوه انتخاب خودشان را مانند سه خلیفه قبلی می دانند . پس با استناد به این نامه می توان برای هر چهار خلیفه یک حکم صادر کرد . حالا ممکن است در جزئیات با هم تفاوت هایی داشته باشند ، اما اساس حکومت هر چهار نفر مبتنی بر رأی بزرگان انصار و مهاجرین بوده است . از طرف دیگر چون هر یک از این چهار نفر از چهار قبیله مختلف بوده اند و دست کم حکومت در زمان آنها موروثی نشده ، می تواند مهم و مثبت ارزیابی شود .

سعید مسلم;963189 نوشت:
سلام علیکم

دوست عزیز,درسته که این کلمه به یونان برمیگرده ولی دلیل نمیشه که آنها اون رو رعایت می کردند! الان در همین زمان در غرب کلمه دموکراسی فقط در قالب لفظ هست نه اجرای اون

دموکراسی اونها خرده شیشه داشت و کامل نبود به عنوان مثال:

یاکوبسن در کتاب پیش از عصر فلسفه می نویسد:در دموکراسی بدوی سومر قدرت نهایی سیاسی در دست مجمع عمومی شهر قرار داشت که از تمام مردم بالغ آزاد تشکیل می‌گشت. به‌طور‌متعارف، امور روزمره جامعه را شورای معمرین شهر اداره می‌کرد و تمام کارهای بزرگ و تمام تصمیم‌های مهم ازمجمع عمومی همه اتباع سرچشمه می‌گرفت.

در خود یونان که ادعای دموکراسی بوده این دموکراسی حق همه نبوده (مردم در دیدگاه اینها به همه ی مردم اطلاق نمیشه بلکه به قشری خاص محدود میشه)

همۀ افراد جامعه را شهروندانِ بالغ تشکیل نمی دادند و زنان و بردگان نیز از هیچ حقی برخوردار نبودند.

دیوید هلد:تردید نیست که نظام سیاسیِ آتنِ باستان بر بنیادی کاملاً غیر دموکراتیک استوار بود (این کتاب ترجمه شده که می تونید بخونید مدل های سیاسی/دیوید هلد)

حالا البته در مقابل این نظر ، پال وودراف در کتاب نخستین دموکراسی خود به تمجید و ستایش از دموکراسی یونان می پردازد و آنرا دموکراسی حقیقی می داند .

فایده بحث و گفتگو هم همین است . نظرات مختلف با سلائق مختلف ارائه می شوند و به بحث گذاشته می شوند . اما بحث در مورد گذشته نباید به داستان اسب بیکن منجر شود !

مطلبی که تا امروز قابل بحث و مستند به مدارک می باشد این است که برای نخستین بار این یونانی ها بودند که به شکل منسجم و عمیق به مفهوم حکومت و دولت و دموکراسی پرداختند و در قالب یک فکر منسجم و یک فلسفه سیاسی مشخص آنرا به جهان عرضه کردند . حالا اینکه در گوشه و کنار دنیا آیا ردی از دموکراسی می توان مشاهده کرد به معنای انکار فکت مذکور نیست .
اینکه به فرمایش برخی پژوهشگران در دولت شهر های تمدن سومری نشانه هایی از دموکراسی مشاهده میشده البته قابل توجه است ، اما نمی تواند منجر به این شود که بگوئیم سومری ها بودند که دموکراسی را به جهانیان عرضه کردند !!

بگذارید مثالی دقیق تر بزنم : یکی از مورخان یونانی هنگامی که وقایع قیام داریوش کبیر علیه گئومات مغ (بردیای دروغین) را گزارش می کند می گوید : در شورای تصمیم گیری یکی از ایرانیان سخنی گوید که با نوع حکومتداری مرسوم در میان ایشان متضاد است ، چرا که نزد ایشان حکومت از آن پادشاه است و حال آنکه وی از اعطای حق حاکمیت به مردم سخن می گفت .
در همان گزارش آمده که یکی دیگر از افراد مدلی از حکومت داری را معرفی می کند که مبنی بر نظر اشراف قوم بوده است ، نظیر آنچه در اندیشه های افلاطونی برای مدل حکومت داری پیشنهاد شده است . اما در نهایت این داریوش کبیر است که مدل حکومت پادشاهی مطلقه را ارائه می کند و مورد قبول حاضرین می باشد .

همین گزارش و گزارشات دیگر را برخی دست مایه قرار می دهند و مدعی می شوند حکمت از ایران به یونان منتقل شده است . با این حال به دلیل آنکه افکار مدون و منسجم ، مانند آنچه در مورد یونان و فلاسفه آن وجود دارد در ایران و یا تمدن های دیگر در دست نیست نمی توان روی نقل قول ها و گزارش های منفرد تاریخی حساب زیادی باز کرد .

*حسام الدین*;963224 نوشت:
اما اساس حکومت هر چهار نفر مبتنی بر رأی بزرگان انصار و مهاجرین بوده است . از طرف دیگر چون هر یک از این چهار نفر از چهار قبیله مختلف بوده اند و دست کم حکومت در زمان آنها موروثی نشده ، می تواند مهم و مثبت ارزیابی شود .

سلام علیکم
.
خیر دوست عزیز بر اساس نظر و رای بزرگان نبود.

چه کسانی بیعت نکردند.تاریخ یعقوبی جلد 2 صفحه 124

1-عباس بن عبدالمطلب 2-فضل بن عباس 3-زبیر بن عوام 4-خالد بن سعید 5-مقداد بن عمرو 6-سلمان فارسی 7-ابوذرغفاری 8-عمار بن یاسر 9-براء بن عازب 10-ابی بن کعب
تخلف عن بيعة أبي بكر قوم من المهاجرين و الأنصار، و مالوا مع علي بن أبي طالب، منهم: العباس بن عبد المطلب، و الفضل بن العباس، و الزبير بن العوام بن العاص، و خالد بن سعيد، و المقداد بن عمرو، و سلمان الفارسي، و أبو ذر الغفاري، و عمار بن ياسر، و البراء بن عازب، و أبي بن كعب

حتی قبیله هایی بودند که بیعت نکردند

نقل قول:
از طرف دیگر چون هر یک از این چهار نفر از چهار قبیله مختلف بوده اند و دست کم حکومت در زمان آنها موروثی نشده ، می تواند مهم و مثبت ارزیابی شود

چه چیز خوبی وجود داشت که خوب باشه!

هر روز از دوران رسول خدا فاصله گرفتند,چرا باید زمانی که حضرت علی بیت المال بالسویه تقسیم کرد صدای عده ای در بیاد,هم حکم خدا بود و هم در زمان پیامبر ولی در دوران خلافه آرام آرام از دوران رسول خدا دور شدند و زندگی اشرافی گری درست کردند

معاویه چطور معاویه شد و سلطنت برای خودش ساخت

سید قطب می نویسد:واقعاََ این درد آسف انگیز است که علی سومین خلیفه نشد اگر او پس از عمر روی کار می آمد دیگر راه برای منحرفین باز نبود و هرگز نمی توانستند با قدرت خلافت و روح دینی مردم مقابله کنند زیرا دوران 13 ساله حکومت عثمانی بود که از معاویه,معاویه ساخت و.........

مطرف بن عبدالله می گوید:همراه عمران بن حصین پشت سر امام علی علیه السلام نماز می خواندم پس از نماز عمران دست مرا گرفت,گفت:او همانند پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نماز خواند و مرا به یاد نماز پیامبر انداخت.
چرا باید اینطور باشه که امام جماعت بودن حضرت علی آنها را به یاد پیامبر بیندازد!

مردی از عبدالله بن عمر از عمره تمتع پرسید
گفت حلال است
مرد گفت مگر پدر تو نهی نکرد عبدالله گفت:اگر پدرم منع کرده پیامبر انجام داده تو پیروی از پیامبر میکنی یا پدرم!!!!

نقل قول:
پال وودراف در کتاب نخستین دموکراسی خود به تمجید و ستایش از دموکراسی یونان می پردازد و آنرا دموکراسی حقیقی می داند

پال وودراف سه بدل مهم را گوشزد می‌کند که عبارتند از رأی‌گیری، حکومت اکثریت و نمایندگان منتخب. در نظر او، رأی‌گیری را می‌توان مهندسی، نتایج آن را با تبلیغات از پیش تعیین کرد. به‌عنوان مثال اگر در جامعه‌ای با اکثریت سفیدپوست، سفیدپوستان نظرات خود را بر رنگین‌پوستان تحمیل کنند، همسازی اجتماعی را تهدید کرده‌اند. نمایندگان منتخب نیز می‌توانند به کمک اقلیت ثروتمند یا قدرتمند و با لابی‌گری آنها تعیین شوند.

یعنی امکان این هست که شامل همه مردم نشه و توده مردم رو دموکراسی ببینند.

شیعه قائل به امامت هست چون امام رو در همه ابعاد کامل می دونه. و نص هم همین بود و امامت از جانب خدا بود.البته در نظر شیعه
مخالفین حضرت علی هم به عدالت و مدیریت امام علی معترف بودند یکی خود معاویه

به قول شما اگر یونان هم دموکراسی رو اجرا کرد اما نتونست حق اون رو به صورت کامل ادا کنه

علی علیه اسلام ابوالاسود دوئلی رو به خاطر اینکه صداش در دادگاه بلند شد! از منصب قضاوت خلع کرد کجای دنیا چنین چیزی رو دیدین!

جرج جرداق مسیحی در وصف حضرت علی می گوید:
آیا بین مردم فرمانروایی را می شناسی که در روزگار خود، خودش گندم را آرد کند و از آن چه آرد کرد ، نان خشکی فراهم آورد و آن را با زانویش بشکند و بخورد و یا کفش خودش را خود پینه بزند و چنان که گفتیم هرگز از مال دنیا چیزی برای خود جمع نکند؟ چون همه همت او در آن بود که حق مستضعفان، ستم دیدگان و فقیران را از بهره کشان و احتکارگران باز پس بگیرد و زندگی آنان را پاس بدارد تا با کرامت روزگار بگذرانند و در پی آن نباشد که خود شکم سیر، لباس پوشیده و خواب راحت داشته باشد؛ چرا که بین مردم « کسانی هستند که امید به قرص نانی ندارند» و «شکم هایی تهی و دل هایی انده بار وجود دارد.»

*حسام الدین*;963224 نوشت:
در خصوص خلفای راشدین به هر حال ما مدرک مهمی از نامه ششم نهج البلاغه داریم که حضرت علی (ع) کلیت نحوه انتخاب خودشان را مانند سه خلیفه قبلی می دانند . پس با استناد به این نامه می توان برای هر چهار خلیفه یک حکم صادر کرد . حالا ممکن است در جزئیات با هم تفاوت هایی داشته باشند ، اما اساس حکومت هر چهار نفر مبتنی بر رأی بزرگان انصار و مهاجرین بوده است . از طرف دیگر چون هر یک از این چهار نفر از چهار قبیله مختلف بوده اند و دست کم حکومت در زمان آنها موروثی نشده ، می تواند مهم و مثبت ارزیابی شود .

سلام

برداشت من از نامه ششم نهج البلاغه متفاوت است.حضرت علی(ع) در این نامه طبق قاعده الزام معاویه و مخالفین را به پذیرش رای و نظر مهاجرین و انصار دعوت کرده زیرا مخالفین ایشان امامت الهی را قبول نداشتن و در ظاهر رای و نظر مهاجرین و انصار را مهم می دانستن(در عمل فقط زور شمشیر بود) بنابراین استدلال به امامت الهی برای انها اب در هاون کوبیدن بود.منقول است حضرت علی(ع) وقتی امثال عبدالله بن عمر و سعد بن ابی وقاص با ایشان بیعت نکردند ان را بی اهمیت دانست.

در زمان حضور امام معصوم رای و نظر مردم نمی تواند ملاک باشد.ولی در زمان غیبت امام زمان(عج) انتخاب فرد اعلم از طرف مردم یک راه عقلانی است.

قاعده الزام یعنی اینکه شما از عقیده و کتبی که فرد مقابل ان را قبول دارد دلیل بیاوری.مثلا پیامبر(ص)از تورات یهودیان دلیل می اوردند یا شیعیان برای اثبات حقانیت خود از کتب اهل سنت مثل صحیح بخاری و مسلم دلیل می اورند با این که این کتب را قبول ندارند.

نقل است از امام كاظم (علیه السلام) كه مي‌فرمايد:
«ألزموهم بما ألزموا أنفسهم»
«آنها را ملزم كنيد به آنچه كه خودشان را بر آن ملزم مي‌كنند»

موفق و سلامت باشید

[="Microsoft Sans Serif"]سلام و عرض ادب

قدیما;963305 نوشت:
سلام

برداشت من از نامه ششم نهج البلاغه متفاوت است.حضرت علی(ع) در این نامه طبق قاعده الزام معاویه و مخالفین را به پذیرش رای و نظر مهاجرین و انصار دعوت کرده زیرا مخالفین ایشان امامت الهی را قبول نداشتن و در ظاهر رای و نظر مهاجرین و انصار را مهم می دانستن(در عمل فقط زور شمشیر بود) بنابراین استدلال به امامت الهی برای انها اب در هاون کوبیدن بود.منقول است حضرت علی(ع) وقتی امثال عبدالله بن عمر و سعد بن ابی وقاص با ایشان بیعت نکردند ان را بی اهمیت دانست.

در زمان حضور امام معصوم رای و نظر مردم نمی تواند ملاک باشد.ولی در زمان غیبت امام زمان(عج) انتخاب فرد اعلم از طرف مردم یک راه عقلانی است.

قاعده الزام یعنی اینکه شما از عقیده و کتبی که فرد مقابل ان را قبول دارد دلیل بیاوری.مثلا پیامبر(ص)از تورات یهودیان دلیل می اوردند یا شیعیان برای اثبات حقانیت خود از کتب اهل سنت مثل صحیح بخاری و مسلم دلیل می اورند با این که این کتب را قبول ندارند.

نقل است از امام كاظم (علیه السلام) كه مي‌فرمايد:
«ألزموهم بما ألزموا أنفسهم»
«آنها را ملزم كنيد به آنچه كه خودشان را بر آن ملزم مي‌كنند»

موفق و سلامت باشید

[=microsoft sans serif]این قسمت اگرچه مربوط به گذشته است و یک بحث صرف تاریخی است ، اما به هر حال نشان می دهد دست کم برای جامعه ای که امام در آن حضور دارد طبق نظر سنتی شیعه مردم رأی ندارند .

اما قسمت بعدی از این جهت مهم است که بحث روز است . به نظر من در این خصوص باید به سراغ بهترین مدل حکومت رفت و آن نیز نمی تواند چیزی جز «حکومت مردم ، از سوی مردم و برای مردم » باشد .

در مورد نامه نهج البلاغه هم به هر حال نمی توان گفت خود حضرت علی (ع) به سخنانش باور نداشته و صرفا برای متقاعد کردن معاویه آن نامه را نوشته است . اگر شیعه از کتاب های اهل سنت حدیث می خواند شاید بقیه احادیث آن کتاب ها را قبول نداشته باشد ، اما به هر حال همان حدیثی که مطرح می کند را که قبول دارد !

*حسام الدین*;963308 نوشت:
در مورد نامه نهج البلاغه هم به هر حال نمی توان گفت خود حضرت علی (ع) به سخنانش باور نداشته و صرفا برای متقاعد کردن معاویه آن نامه را نوشته است . اگر شیعه از کتاب های اهل سنت حدیث می خواند شاید بقیه احادیث آن کتاب ها را قبول نداشته باشد ، اما به هر حال همان حدیثی که مطرح می کند را که قبول دارد !

خیر،در قاعده الزام حتما فرد نباید به ان مورد الزام اعتقاد داشته باشد.مثلا در قاعده الزام در فقه داریم:

اگر مرد سنى مذهب بدون حضور دو شاهد عادل زن خود را طلاق دهد و يا مقدارى از بدن زن خود را، مثلاً يك انگشت از زنش را طلاق دهد، بر مذهب او اين طلاق صحيح است و طلاق تمام زن واقع مى‌شود ولى بر مذهب اماميه اين طلاق باطل است و بايد طلاق در حضور دو عادل واقع شود.بنابراين مرد شيعه مذهب بنا به قاعده الزام مى‌تواند با آن زن مطلقه پس از تمام شدن ايام عده ازدواج كند.

پیروز و سربلند باشید

*حسام الدین*;963308 نوشت:
اما قسمت بعدی از این جهت مهم است که بحث روز است . به نظر من در این خصوص باید به سراغ بهترین مدل حکومت رفت و آن نیز نمی تواند چیزی جز «حکومت مردم ، از سوی مردم و برای مردم » باشد .

من هم با نظر شما موافقم.البته رای مردم همیشه درست نیست.ممکنه از رای مردم فردی مثل هیتلر بیرون بیاید و یا بر عکس ان در یک رژیم دیکتاتوری مثل قاجار فردی مثل امیر کبیر به صدارت برسد.

نظر من این است که بهترین مدل حکومت در زمان غیر معصوم «حکومت مردم ، از سوی مردم و برای مردم »است.

اگر حکومت حضرت ابراهیم یا نوح یا لوط را به رای می گذاشتیم احتمالا یک کافر و بت پرست بیش از ایشان رای می اورد.چرا که ان موقع اکثریت با بت پرستان بود.

[="Microsoft Sans Serif"]

قدیما;963312 نوشت:
خیر،در قاعده الزام حتما فرد نباید به ان مورد الزام اعتقاد داشته باشد.مثلا در قاعده الزام در فقه داریم:

اگر مرد سنى مذهب بدون حضور دو شاهد عادل زن خود را طلاق دهد و يا مقدارى از بدن زن خود را، مثلاً يك انگشت از زنش را طلاق دهد، بر مذهب او اين طلاق صحيح است و طلاق تمام زن واقع مى‌شود ولى بر مذهب اماميه اين طلاق باطل است و بايد طلاق در حضور دو عادل واقع شود.بنابراين مرد شيعه مذهب بنا به قاعده الزام مى‌تواند با آن زن مطلقه پس از تمام شدن ايام عده ازدواج كند.

پیروز و سربلند باشید

بله گاهی ممکن است خود ملزم به آن نباشد ، اما در موضوع بحث ما حضرت علی (ع) خود به آن امر معتقد است . ما اصلا بحث امامت الهی را اینجا مطرح نمی کنیم ، موضوع حکومت و خلافت است . حضرت علی چگونه به خلافت رسید ؟! با بیعت مردم ! البته بخشی از مردم با او بیعت نکردند ( مردم شام ، گروهی نیز بیعت را شکستند ) ، اما به هر حال بیعت گروهی از جامعه اسلامی با ایشان بود . در نامه ششم نهج البلاغه نیز می فرمایند همان گروهی که با من بیعت کردند همان ها نیز با سه خلیفه قبلی بیعت کردند . حضرت علی (ع) یا رأی مردم را قبول داشته است ، یا قبول نداشته ! اگر رأی مردم را قبول داشته است که همینطور هم هست پس آن ملاک را نه فقط برای خود که برای سه خلیفه قبلی هم مطرح کرده است . در غیر اینصورت می توانستند مشخصا در نامه بگویند ای معاویه تو می گویی که سه خلیفه سابق با بیعت انصار و مهاجرین به خلافت رسیده اند . من هم به همان طریق به خلافت رسیده ام ! این تفاوتی است که باید به آن دقت کرد .

قدیما;963315 نوشت:
من هم با نظر شما موافقم.البته رای مردم همیشه درست نیست.ممکنه از رای مردم فردی مثل هیتلر بیرون بیاید و یا بر عکس ان در یک رژیم دیکتاتوری مثل قاجار فردی مثل امیر کبیر به صدارت برسد.

نظر من این است که بهترین مدل حکومت در زمان غیر معصوم «حکومت مردم ، از سوی مردم و برای مردم »است.

اگر حکومت حضرت ابراهیم یا نوح یا لوط را به رای می گذاشتیم احتمالا یک کافر و بت پرست بیش از ایشان رای می اورد.چرا که ان موقع اکثریت با بت پرستان بود.

دموکراسی مدعی بی خطا و اشتباه بودن نیست اما بهتر و کم اشتباه تر از بقیه است . در عین حال فضا در جامعه ی دموکراتیک برای رشد و افزایش آگاهی مردم مهیاتر و مساعد تر است که خود باعث کاهش معایب احتمالی می شود .

سعید مسلم;963066 نوشت:
سلام علیکم

"


درود بر هموطن
سعید مسلم;963066 نوشت:
خیلی خوبه

"


امیدوارم شما هم روزی محقق شوید .محقق واقعی نه شخصی که کارش بریده کرده کلام دیگران و سو استفاده از خطوط تاریخ و سخنان دیگران است.
محقق تاریخ را میخواند در موردش فکر میکند و استنباط خودش را مطرح مکیند نه اینکه یک خط از یک صفحه از یک نوشته که معلوم نیست چقدر اعتبار دارد فقط بدین دلیل که با تعصباتش جور شده را بعنوان سند ارایه کند.و احساس کند عجب پاسخی داده
هر چند که بنده در حال بحث با شما نبودم و علاوه بر این از پاسخ دادن به کسانی که کپی پیست میکنند هم خوشم نمیاید ولی به این پست شما پاسخ میدهم .و اگر واقعا مدعی تحقیق دارید در همین مواردی که پاسخ گفتید و اختلاف نظر داریم یک مورد را تعیین کنید تا روی ان بحث شود نه اینکه دها مورد را که هر کدام صدها صفحه تاریخ و هزاران صفحه تحقیق در موردش موجود هست را میخواهد در یک پست برسی کنید.این کاری غیر ممکن هست و بنده هم وقت انرا ندارم صدها خط پاسخ دهم

سعید مسلم;963066 نوشت:

بله,حق کاملاََ حق است اما نکته اینجاست که خورشید گاهی پشت ابر می مونه,خورشید رو نمی بینم ولی منکرش نیستم!

مشکل افراد این هست که می بینند کاری انجام شده و آن را به گردن دین می اندازند چون دیواری کوتاه تر از آن نیست و همون لحظه یقه آدم رو نمیگیره

آنچنان هم دموکراتیک نبود و دموکراسی نبود,فرزند رئیس قبیله به ریاست می رسید چه بقیه خوششون بیاد چه نیاد

دوست عزیز شما چند کتاب تاریخی مطالعه کردید؟

پیامبر اسلام 13 سال مردم رو دعوت به اسلام کرد,13 سال کم نیست یک عمر هست
زمانی خواستند پیغمبر خدا رو در لیله المبیت به قتل برسونند,با این آدم ها چیکار میشه کرد؟

جنگ بدر به خاطر وضعیت اقتصادی شکل گرفت که مسلمانان در مضیقه بودند و کفار شکست خوردند بعد در جواب بدر جنگ احد رو کفار به راه انداختند چون در جنگ قبلی شکست خورده بودند
ابوسفیان بعد احد دید فرصت مناسبی هست جنگ خندق رو راه انداخت که دیگه کار اسلام رو یکسره کنه ولی غافل از اینکه این کار شدنی نیست!

کسی بخواد شما رو بکشه چیکار میکنی؟ نازش که نمیکنی!!

کی میاد 13 سال مردم رو با صبر و بردباری دعوت کنه,این جنگ ها تحمیل شد به پیامبر اسلام

« قالَتِ الاعرابُ ءامَنّا قُل لَم تُؤمِنوا ولکِن قولوا اسلَمنا ولَمّا یَدخُلِ الایمنُ فى قُلوبِکُم» (حجرات/ 14)
«عربهاى بادیه‌نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولى بگویید اسلام آورده‌ایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است.»

دوست عزیز,برعکس که فکر می کنید فقط پیمان بوده خیر اینطور نبوده اونها اسلام رو قبول کردند (حالا چه در ظاهر چه در باطن)
فهمّ ابوبكر بقتل المقاتلة و قسمة النساء و الذرية فمنعه عمر عن ذلك
وقتي كه اسراء را به مدينه آوردند ابوبكر مي‌خواست آنها را در ميان مردم تقسيم كند، عمر ممانعت كرد و گفت: اينها همه زنان مسلمان و گوينده لا إله إلا الله هستند.

اصلاََ حرف اینها چیز دیگه ای بود.

فهمّ ابوبكر بقتل المقاتلة و قسمة النساء و الذرية فمنعه عمر عن ذلك
علامه سید مرتضی عسکری در کتاب معالم المدرستین جلد 1 صفحه 247 همین مطلب رو نقل میکنه

علاوه بر این شیخ محمد سند در کتاب الصحابة بين العدالة و العصمة صفحه 375 همین مطلب رو ذکر میکنه و اضافه بر این می نویسه:والحقيقة أنّهم أبوا إمارة أبي بكر یعنی امارت ابوبکر رو رد کردند نه اینکه طبق گفته شما از اسلام برگشته باشند.

همون غربی ها:

گوستاولوبون فرانسوي:تمام آساني و سهولت بي نظير اسلام روي همين توحيد خالص است. رمز پيشرفت اسلام نيز در همان سهولت و آساني آن است

دموکراسی غرب که واقعاََ قابل ستایش و.......
هنوز تو این قرن دارند به خاطر رنگ پوست آدم می کشند,اگر رسانه نبود و نمی دیدیم میگفتیم دروغه در حالی که در قرآن آمده "ان اکرمکم عندالله اتقاکم" رنگ پوست چه اهمیتی داره هر کی تقوای بهتری داره!

دوست عزیز,این نامه و پیمان دقیقاََ از کجاست؟!

تنها موضوع بین حضرت علی و معاویه بحث حکمیت بود که در همون زمان تموم شد,برای خاطر همین جنگ نهراون درگرفت.

در مفاد حکمیت هم در یکی از بندها اینطور بود که اگر یکی از 2 طرف فوت کرد! یکی دیگه جانشینش بشه مفاد حکمیت رو هم در تاریخ طبری جلد 3 صفحه 103 می تونید بخونید.

این جمله شما" قید شده بود معاویه حق تعیین جانشین ندارد"
مربوط به صلح نامه امام حسن علیه السلام هست,
چیز دردناکتری از این هست که امام حسن اینقدر مظلوم بود که یارانش از دورش رفتند و حضرت به خاطر حفظ خون مسلمین از هر چی داشت گذشت اگر مفاد اون صلحنامه رو بخونید می بینید معاویه همه رو زیر پا گذاشت

قصد حضرت هم همین بود وقتی سستی یارانش رو دید که سجاده زیر پای حضرت رو کشیدند و حتی با خنجر (شمشیر) به ران پای حضرت ضربه زدند
خواست تا با این بندها چهره واقعی معاویه رو به مردم نشون بده.اما دریغ که مردم دیر فهمیدند که حضرت در بین اینها نبود
چه دردی از این بالاتر که تو خونه خودت مسموم بشی و بدنت رو تیربارون کنند

دوست عزیز,بعید می دونم محقق باشید! اصلاََ کتاب های شیعه رو هم که نخونده باشید در کتابهای دیگه که ربطی به شیعه هم نداره که اشکال دفاع مطرح بشه چنین چیزی نیست
بلاذری در انساب الاشراف جلد 3 صفحه 42 بندهای صلح نامه رو اینطور میگه:
رفتار معاويه براساس كتاب و سنّت و سلوك خلفاى سلف باشد؛
معاويه براى پس از خود جانشينى تعيين نكند و اين امر را به شورا واگذارد؛
جان و مال و فرزندان مردم در امان بماند؛
و معاويه در نهان و آشكار به بدخواهى على و حسن و آزردن ياران ايشان نپردازد

میشه منبع این 6 میلیون درهم رو معرفی کنید

بندهای مالی که احتمالاََ ذکر شده یکی 500 هزار درهم بوده که باز بلاذرى و ابن‌اعثم چیزی از این بند ذکر نکردند

ابن اثیر اضافه میکنه که 5 میلیون بیت المال کوفه بوده

درجای دیگه هم یه 2 میلیون درهم اومده

علامه باقر شریف قرشى بند مالی را غیر واقعى مى‏داند، زیرا طبق استدلال ایشان، بیت المال در اختیار امام مجتبى(علیه السلام) بود و درخواست معنا ندارد و دیگر اینكه این بند با سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) كه بیت المال را هر شب مى روبید، سازگار نیست. در پاسخ باید گفت: اولا: امام(علیه السلام) با این حركت، صداقت‏خویش را ثابت كرد و براى همیشه از اتهام اختلاس بیت المال رهایى یافت و هیچ كس نتوانست آن حضرت و برادرش و دیگر دست اندركاران حكومتش را متهم كند.

ثانیا: مگر مى‏ شود مملكتى كه گرفتار جنگ‏هاى پرهزینه‏اى همچون صفین و جمل و... بود و پیوسته به اسب، شتر، لباس و شمشیر و سپر و نیزه نیاز داشت پشتوانه‏اى در بیت المال نداشته باشد؟ آنهم جنگى كه بیش از هشتاد هزار نیرو و جنگجو در آن شركت جسته است.

ثالثا: سیره على(علیه السلام) افزون كردن بیت المال است «توفیر فیئكم علیكم‏» به طورى كه پشتوانه‏اى قوى براى مسلمانان باشد و فئ غنائم، مالیات و زكوات را شامل مى‏شود.

رابعا: صدقات و حق فقرا، كه على بن ابى‏طالب(علیه السلام) آن را نگه نمى‏داشت و به فقرا مى‏رساند و سعى مى‏كرد چیزى از آن را نگاه ندارد، جزئى از بیت المال عمومى كشور بود نه همه آن.
و اما در مورد درخواست 2 میلیون درهم در سال براى حسین(علیه السلام )‏، باید توجه داشت كه این مبلغ براى مصرف شخصى خود امام حسین(علیه السلام) نبوده، بلكه جهت فقرا و درماندگان هزینه مى‏شد، زیرا خانواده‏هاى فقیر و آبرومندى در كوفه بودند كه غیر از امام و برادرش(علیه السلام) كسى آنها را نمى‏ شناخت.

بله همه این مظلومیت ها در تاریخ ثبت شد
مرتیکه مجری احمق اللهیاری رفته تو خاک کفار داره بین سنی و شیعه اختلاف میندازه خب کسی که داره برنامه این احمق رو می بینه چه قضاوتی داره!

یکی نیست به این خدانشناس بگه تو اگر واقعاََ پیرو حضرت علی علیه السلام هستی تو خاک کفار چیکار میکنی تو کشور معاویه رفتی چیکار!

عشق علی بن ابی طالب تا کجا رفته که جرج جرداق مسیحی میاد کتاب می نویسه علی صوت عدالت و انسانیت

در جنگ جمل مردی به فکر فرو رفت که یک طرف حضرت علی و در طرف دیگه عایشه و طلحه و زبیر

فکر میکنی حضرت علی بهش گفت برو بجنگ چون من میگم ؟

نه

حضرت فرمود:
نك لملبوس عليك. إن الحق و الباطل، لا يعرفان بأفدار الرجالإعرف الحق تعرف أهله و إعرف الباطل تعرف أهله
همانا حقيقت بر تو اشتباه شده است. به درستي كه حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمي توان شناخت.
اول حق را بشناس تا اهل آن را بشناسي و باطل را نيز بشناس،‌ اهل آن برايت آشكار مي گردد.

در جنگ صفین هم که رسول خدا از قبل برای عمار فرموده بود ان عماراً تقتلُه الفئة الباغيه و اجمعوا علي انه قتل عمار نشانه بود که بدست معاویه کشته شد.
کسانی که این حدیث رو نقل کردند

محمد بن طلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول في مناقب آل الرسول صفحه 106

علامع حلی در نهج الحق وكشف الصدق صفحه 306

سید بحرالعلوم در الفوائد الرجالية جلد 3 صفحه 172

ابن حجر عسقلانی در کتاب الإصابة في تمييز الصحابة جلد 4 صفحه 474

سردمداران دنیا کجا هستند زمانی که حضرت علی فی البداهه خطبه بدون نقطه رو ایراد کردند

الحمد لله اهل الحمد و ماواه و له اوكد الحمد و احلاه و اسرع الحمد و اسراه و اطهر الحمد و اسماه و اكرم الحمد و اولاه , الحمدلله الملك المحمود و المالك الودود مصور كل مولود و مآل كل مطرود, ساطح المهاد و موطد الاطواد و مرسل الامطار و مسهل الاوطار, عالم الاسرار و مدركها و مدمرالاملاك و مهلكها و مكور الدهور و مكررها و مورد الامور و مصدرها, عم سماحه و كمل ركامه و همل , وطاوع السوال و الامل و اوسع الرمل و ارمل , احمده حمدا ممدودا و اوحده كما وحه الاواه , و هوالله لااله للامم سواه و لا صادع لما عدله و سواه ارسل محمدا علما للاسلام و اماما للحكام و مسدد اللرعاع و معطل احكام ود و سواع , اعلم و علم و حكم و ائحكم , اصل الاصول و مهد, واكد الموعود واوعد, اوصل الله له الاكرام و اودع روحه السلام , و رحم آله واهله الكرام , ما دمع رائل و ملع دائل و طلع هلال و سمع اهلال . اعملوا رعاكم الله اصلح الاعمال و اسلكوا مسالك الحلال , و اطرحوا الحرام و دعوه واسمعوا امرالله وعوه و صلوا لارحام وراعوها و عاصوا الاهوائ و اردعوها و صاهروا ائهل الصلاح والورع , و صارموا رهط اللهو والطمع , و مصاهركم اطهرالاحرار مولداو اسراهم سوئددا واحلاهم موردا وها, هو امكم و حل حرمكم ممسكا عروسكم المكرمه و ماهر الهاكما مهر رسول الله (ص ) ام سلمه و هو اكرم صهر اودع الاولاد و ملك ما اراد, و ماسها مملكه ولاوهم , ولاوكس صلاحه ولاوصم , اسال الله لكم احماد وصاله و دوام اسعاده والهم كلا اصلاح حاله و الاعداد لمآله و معاده وله الحمد السرمد والمدح لرسوله احمد(ص )

هان,تمام دنیا رو جمع کنید تا 2 خط خطبه بگن با معنی و مفهوم

دوست و دشمن مسلمان و غیرمسلمان در برابر این عظمت تاب مقاومت ندارند

کار لایل:ما نمي توانيم علي را دوست نداشته باشيم و به وي عشق نورزيم زيرا هر چه خوبي هست كه ما آن را دوست داريم همه در علي جمع است. او جوانمرد شريف و بزرگواري بود كه دلش سرشار از مهر و عطوفت و دليري بود، از بشر شجاع تر، اما شجاعتش آميخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.

"پطروشفسكي استاد دانشگاه لنينگراد مي گويد: علي (عليه السلام) تا سرحد شور و عشق پاي بند دين، صادق و راستگو بود... و مقام صفات اولياءالله در وجودش جمع بود

شبلي شميل شاگرد مکتب داروین:امام و پيشواي انسان ها علي بن ابيطالب بزرگ بزرگان و يگانه نسخه اي است كه با اصل خود «پيامبر(صلي الله عليه و آله)» مطابق است هرگز اهل شرق و غرب، سخنراني نظير او در گذشته و حال نديده است

جبران خلیل جبران:به عقيده من علي بن ابيطالب (پس از پيامبر) نخستين مرد از قوم عرب است كه وجودش، همه فضائل كامل بودن را در قوم خويش دميد و آهنگ آن را به گوش مردمي رسانيد كه پيش از آن مانند آن را نشنيده بودند و در بين تاريكي هاي جاهليت از روش روشن او متحير ماندند؛ پس كسي كه طريق علي را پسنديد به فطرت سليم بازگشت و آن كه از باب خصومت وارد شد جاهيلت را ترجيح داد

جرج جرداق مسيحي، نويسنده معروف لبناني در كتاب "صوت العدالة الانسانية " درباره علي (عليه السلام) چنين مي نويسد: اي دنيا چه مي شد اگر همه نيروهايت را در هم مي فشردي و دوباره شخصيتي مانند علي با آن عقل، قلب، زبان و شمشير نمودار مي كردي؟"

mmns2001;963407 نوشت:
امیدوارم شما هم روزی محقق شوید .محقق واقعی نه شخصی که کارش بریده کرده کلام دیگران و سو استفاده از خطوط تاریخ و سخنان دیگران است.
محقق تاریخ را میخواند در موردش فکر میکند و استنباط خودش را مطرح مکیند نه اینکه یک خط از یک صفحه از یک نوشته که معلوم نیست چقدر اعتبار دارد فقط بدین دلیل که با تعصباتش جور شده را بعنوان سند ارایه کند.و احساس کند عجب پاسخی داده
هر چند که بنده در حال بحث با شما نبودم و علاوه بر این از پاسخ دادن به کسانی که کپی پیست میکنند هم خوشم نمیاید ولی به این پست شما پاسخ میدهم .و اگر واقعا مدعی تحقیق دارید در همین مواردی که پاسخ گفتید و اختلاف نظر داریم یک مورد را تعیین کنید تا روی ان بحث شود نه اینکه دها مورد را که هر کدام صدها صفحه تاریخ و هزاران صفحه تحقیق در موردش موجود هست را میخواهد در یک پست برسی کنید.این کاری غیر ممکن هست و بنده هم وقت انرا ندارم صدها خط پاسخ دهم

سلام علیکم

mmns2001;963407 نوشت:
محقق تاریخ را میخواند در موردش فکر میکند و استنباط خودش را مطرح مکیند نه اینکه یک خط از یک صفحه از یک نوشته که معلوم نیست چقدر اعتبار دارد فقط بدین دلیل که با تعصباتش جور شده را بعنوان سند ارایه کند.و احساس کند عجب پاسخی داده

دوست عزیز,در بالا هم عرض کردم بعید می دونم محقق باشید.
نقل قول:
(باید توجه کرد انها از اسلام جز همان پیمانی که با محمد بسته بودند نمیدانستند پیمان هم چنین بود که انها به مسلمانان زکات بدهند و مسلمانان هم تعهد کنند به انها یورش نبرند) منتها حکومت مرکزی تصمیم سرکوب نظامی کشید

شما وقتی با کسی بحث می کنید باید از کتاب های خودش اون رو قانع کنید,الان همین موضوع جنگ رده و اصحاب رده که مطرح کردید رو هنوز متوجه نشدید بحث اینها زکات نبود,اینها خود ابوبکر رو قبول نداشتند خود خلیفه دوم هم معترض هست که نمیشه با اینها جنگید
نقل قول:
کپی پیست

در مورد این هم اگر مشکل شما کپی پیس هست باید عرض کنم بیشتر کتاب ها PDF شده و میشه استفاده کرد و وقتی میشه متنی که هست رو زودتر گذاشت و در وقت صرفه جویی کرد,چرا این کار نشه
وقتی این کار خوب نیست که اصل خود نوشته نباشه نه وقتی که هست,اگر مشکل شما متن خود کتاب هست این هم متن کتاب (درباره اعتراض عمر به ابوبکر)

نقل قول:
چقدر اعتبار دارد فقط بدین دلیل که با تعصباتش جور شده را بعنوان سند ارایه کند.و احساس کند عجب پاسخی داده

هر کدوم رو که غیر معتبر می دونید بگین,همین مورد بالا (زکات) از کتاب صحیح بخاری هست که شماره حدیث هم در تصویر مشخص هست
صحیح بخاری هم یکی از کتاب های مهم اهل سنت و معتبرترین اون ها است
نقل قول:
حسن ابن علی هم در نامه نخست خود به معاویه به پیمان پیشین پدرش با معاویه اشاره کرد که در ان قید شده بود معاویه حق تعیین جانشین ندارد مقصودش اجرای دموکراسی نبود
سپس هم 6 میلیون درهم نقره پول گرفت و خلافت را به معاویه فروخت

نقل قول:
اگر واقعا مدعی تحقیق دارید در همین مواردی که پاسخ گفتید و اختلاف نظر داریم یک مورد را تعیین کنید تا روی ان بحث شود

بسم الله

همین 2 خط که نوشتید حالا در همین تاپیک یا در تاپیک دیگه ای (عیناََ همین 2 خط رو کپی پیس کنید و برای ما شرح بدید)
1-متن همین نخسین نامه که گفتید رو قرار بدید و این پیمان پیشین پدرش با معاویه اشاره کرد رو هم در متن مشخص کنید

نقل قول:
سپس هم 6 میلیون درهم نقره پول گرفت و خلافت را به معاویه فروخت

منبعی که این 6 میلیون رو نوشته باشه درهم رو هم نوشته باشه نقره رو هم نوشته باشه رو هم ذکر کنید.حتماََ در کتب معتبری خوندید.

سعید مسلم;963427 نوشت:
سلام علیکم

دوست عزیز,در بالا هم عرض کردم بعید می دونم محقق باشید.

شما وقتی با کسی بحث می کنید باید از کتاب های خودش اون رو قانع کنید,الان همین موضوع جنگ رده و اصحاب رده که مطرح کردید رو هنوز متوجه نشدید بحث اینها زکات نبود,اینها خود ابوبکر رو قبول نداشتند خود خلیفه دوم هم معترض هست که نمیشه با اینها جنگید

در مورد این هم اگر مشکل شما کپی پیس هست باید عرض کنم بیشتر کتاب ها PDF شده و میشه استفاده کرد و وقتی میشه متنی که هست رو زودتر گذاشت و در وقت صرفه جویی کرد,چرا این کار نشه
وقتی این کار خوب نیست که اصل خود نوشته نباشه نه وقتی که هست,اگر مشکل شما متن خود کتاب هست این هم متن کتاب (درباره اعتراض عمر به ابوبکر)

هر کدوم رو که غیر معتبر می دونید بگین,همین مورد بالا (زکات) از کتاب صحیح بخاری هست که شماره حدیث هم در تصویر مشخص هست
صحیح بخاری هم یکی از کتاب های مهم اهل سنت و معتبرترین اون ها است

بسم الله

همین 2 خط که نوشتید حالا در همین تاپیک یا در تاپیک دیگه ای (عیناََ همین 2 خط رو کپی پیس کنید و برای ما شرح بدید)
1-متن همین نخسین نامه که گفتید رو قرار بدید و این پیمان پیشین پدرش با معاویه اشاره کرد رو هم در متن مشخص کنید

منبعی که این 6 میلیون رو نوشته باشه درهم رو هم نوشته باشه نقره رو هم نوشته باشه رو هم ذکر کنید.حتماََ در کتب معتبری خوندید.


درود بر هموطن
ولی من مطمعن هستم شما اهل کپی پیست هستید و اهل تحقیق نیستید
اشتباهاتی که مطرح کردید اشتباهات لپی هست
چرا 5 میلیون رو شش میلیون(شما الان سر اون یک میلیون بحث نکن)

یا چرا بجای پیمان حسن با معاویه نوشتی پیمان علی با معاویه(این به هدف بحث خللی وارد نمیکنه)
اشکال کپی پیست هم اینه که بجایی که شخص مطالب تاریخی رو بصرت پیوسته مطالعه کنه و بتونه کلیت ماجرا رو درک کنه میشه محقق برشکاری از اینجا دو تا مطلب کپی کنید و از انجا دو تا دیگر و چهار صفحه پاسخ بیارید که درک و استنباط دقیقی از اون نیست خیلی بدتر از اون هست که مثل بنده بدلیل گذشت از زمان مطالعه در جزییات اشتباه بشه
در ضمن شخصی که محقق هست وقتی میخواهد در مورد موضوعی کتاب بنویسد مجدادا منابع رو جلو روی قرار میدهد و فیش برداری میکند بهمین دلیل این اشتباهات هم ایجاد نمیشود ولی اینجا که جای نوشتن کتاب نیست که شما ایراد میگیرید

(ابتدا گمان کردم من اشتباه کردم چون در طبری والکامل ابن اثیر که از روی روایات طبری البته بیان شده همین 5 میلیون امده ولی وقتی بدقت رجوع کردم دیدم در منابع متاخرتر از طبری مانند ابن سعد در طبقات کبیر جلد 5 همین 6 میلیونی که بنده گفتم اورده است در مورد معاویه هم بنده یک بیعت موقت به سنت خلافای پیشین پس از قضیه حکمیت در ذهن دارم یعنی پیش از فوت علی واین خود نشان دهنده عدم مشروعیت برای تعیین جانشین هست و همین مورد باعث شد که پیمان معاویه و حسن را به اشتباه به علی با معاویه نسبت دهم)
در مورد قضیه رده پاسخ بسیار مفصلی دارد باید چند مورد
از کتاب محمد ابن عمر واقدی در مورد قبایلی مخصوصا که پیمان با محمد بسته بودند را ابتدا اورده و برسی کنیم این نتیجه ای بوده که از مطالعه منابع بدست امده و دلایل بسیاری دارد که تا فتح ایران و جنگ قادسیه بصورت شواهد بسیاری دارد برخی اسلام شناسان نامدار بهمین عقیده هستند در فرصتی دیگر حتما این قضیه را برسی میکنم

mmns2001;963453 نوشت:
اشتباهاتی که مطرح کردید اشتباهات لپی هست

نقل قول:
بجای پیمان حسن با معاویه نوشتی پیمان علی با معاویه

نقل قول:
بتونه کلیت ماجرا رو درک کنه

نقل قول:
ابتدا گمان کردم من اشتباه کردم

سلام علیکم
.
مطلبی که برای من مهم بود,این بود که کسی که این مطالب رو می خونه بتونه راست و نادرست رو تشخیص بده که بنظر حالا می تونه این کار رو انجام بده.

محقق اول میره منابعش رو نگاه میکنه مطمئن که شد میاد چیزی رو می نویسه,معلوم نیست آدم یه دقیقه دیگه زنده باشه تا بیاد فلان مطلب رو دوباره تصحیح کنه!!!

نقل قول:
(این به هدف بحث خللی وارد نمیکنه)

چرا وارد نیست,چیزی که شما بین امام علی و معاویه از پیمان اسم بردید اصلاََ وجود خارجی نداره (ماجرای حکمیت بود که قبلاََ گفتم)

طوری که شما مطلب نوشتید این میشه:حالا یه چیزی بنویسم بعداََ میرم درست و غلطش رو پیدا میکنم
اعداد هم زیاد اهمیتی نداره یا 5 باشه یا 6 ,پیمان هم حالا بین معاویه و امام علی یا بین معاویه و امام حسن چه فرقی میکنه مهم کل مطلب هست که یه چیزی بکشی بیرون
متن نامه امام حسن به معاویه رو هم که نذاشتید که معلومه زیاد اهمیتی نداره

نقل قول:
طبقات کبیر جلد 5 همین 6 میلیونی

صفحه چند؟
البته این برام جالب هست چون اگر این مطلب باشه نقص کار من رو میرسونه که دقت نکردم.
نقل قول:
قبایلی مخصوصا که پیمان با محمد بسته بودند

اون چیزی که شما میگین پیمان اون رو برای کسانی که جزیه می دادند (قبایلی که اسلام رو قبول نداشتند ولی جزیه می دادند مثل یهودی ها) به کار می برند نه برای کسانی که زکات میدادن!
وقتی کسی اسلام رو قبول میکنه یعنی همه اسلام باز نمیاد برای نماز و زکات و روزه و...پیمان ببنده!

نقل قول:
در فرصتی دیگر حتما این قضیه را برسی میکنم

@};-منتظریم

این همه بحث شد ولی موضوع اصلی "آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه داد"
من نظر خودم این هست:

اگر قبلاََ نظام هایی هم بوده که دموکراسی و ...رعایت می کردند,اما تمام و کمال از اجرای اون برنیومدن ولی اسلام (البته اسلام واقعی نه اونچه برخی از اون به اسلام یاد می کنند) این کار رو انجام داد.

صندلی;962917 نوشت:
س با این حساب کلیت و شکل و ساختار نظام خلافت توسط اسلام ابداع شده ولی 3 خلیفه اول بهش عمل نکردند و در زمان امیر المومنین اجرا شده. درسته؟

با سلام و احترام

در مورد سوال شما باید به گذشته مراجعه کنیم ببینیم ایا پیامبران قبل از حضرت محمد صلی الله علیه و اله حکومت ایجاد کردند و ایا اجازه چنین کاری را داشتند؟ طبعا اگر این امر ثابت شود میتوان نتیجه گرفت که اسلام هم میتواند حکومت ایجاد کند و پیامبر هم در صدد ان بوده است و ادامه حکومت به خلافت میرسد که باید حضرت علی علیه السلام سکان ان را به دست میگرفت اما سوگمندانه مسیر حکومت اسلامی به انحراف کشیده شد. خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«و ما ارسلنا من رسول الا ليطاع باذن الله‏»(نساء 64) هيچ پيامبرى را نفرستاديم. مگر اينكه به خواست‏ خدا مطيع فرمان او باشند. خداوند مى‏خواهد همه پيامبران و اوصياى آنان در جامعه‏ اى كه در آن مبعوث شده‏ اند، مطاع باشند و معناى مطاع جز رهبر، حاكم و سلطان بودن نيست." آيا آنكه خلق را به راه حق رهبرى مى‏كند، سزاوار به پيروى است‏ يا آنكه خود هدايت نمى‏شود (و راه نمى‏يابد) مگر اينكه هدايت گردد، پس شما را چه شده و چگونه قضاوت مى‏كنيد؟(یونس 36) بر این اساس همه پيامبران به اين وظيفه خدايى قيام كردند و مردم را به اطاعت از خويش فرا خواندند و آنانى كه با اجابت مردم مواجه شدند، حكومت تشكيل دادند و به اجراى احكام پرداختند.
بعضى از مفسران احتمال داده ‏اند كه داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون، اين شش نفر، از پيامبرانى بودند كه علاوه بر مقام نبوت و رسالت داراى حكومت و زمامدارى بودند ( مکارم شیرازی تفسیر نمونه ج 6 ص 261). همچنین پیامبر اسلام (ص) نیز حکومت تشکیل داد.
بنابر این حکومت و رهبری از زمان پیامبران گذشته شکل گرفته است و حکومت اسلامی در امتداد حکومت انبیا و پیامبران الهی جاری وساری بوده است. طبیعتا این حکومت باید پس از پیامبر ادامه داشته باشد کما اینکه انبیای الهی هم وصی و جانشین داشتند پس لزوما پیامبر اسلام هم باید برای خود جانشینی انتخاب کند با توجه به ایات ابلاغ و اکمال پیامبر خدا حضرت علی علیه السلام را در غدیر خم به عنوان جانشین خود معرفی کرد و البته قبل از ان هم در موارد مختلفی این امر اتفاق افتاده بود با اینکه همه کسانی که در غدیر خم حاضر بودند صلاحیت و شایستگی حضرت علی علیه السلام را به عنوان جانشین پیامبر شنیده و دیدند مع الاسف با تشکیل سقیفه غدیر به فراموشی سپرده شد و راه اسلام از مسیر صحییح خود یعنی مسیری که انبیا و پیامبران الهی برای بشر ترسیم نموده بودند به بیراهه کشیده شد.

سعید مسلم;963463 نوشت:
سلام علیکم
.
مطلبی که برای من مهم بود,این بود که کسی که این مطالب رو می خونه بتونه راست و نادرست رو تشخیص بده که بنظر حالا می تونه این کار رو انجام بده.

محقق اول میره منابعش رو نگاه میکنه مطمئن که شد میاد چیزی رو می نویسه,معلوم نیست آدم یه دقیقه دیگه زنده باشه تا بیاد فلان مطلب رو دوباره تصحیح کنه!!!

چرا وارد نیست,چیزی که شما بین امام علی و معاویه از پیمان اسم بردید اصلاََ وجود خارجی نداره (ماجرای حکمیت بود که قبلاََ گفتم)

طوری که شما مطلب نوشتید این میشه:حالا یه چیزی بنویسم بعداََ میرم درست و غلطش رو پیدا میکنم
اعداد هم زیاد اهمیتی نداره یا 5 باشه یا 6 ,پیمان هم حالا بین معاویه و امام علی یا بین معاویه و امام حسن چه فرقی میکنه مهم کل مطلب هست که یه چیزی بکشی بیرون
متن نامه امام حسن به معاویه رو هم که نذاشتید که معلومه زیاد اهمیتی نداره

صفحه چند؟
البته این برام جالب هست چون اگر این مطلب باشه نقص کار من رو میرسونه که دقت نکردم.

اون چیزی که شما میگین پیمان اون رو برای کسانی که جزیه می دادند (قبایلی که اسلام رو قبول نداشتند ولی جزیه می دادند مثل یهودی ها) به کار می برند نه برای کسانی که زکات میدادن!
وقتی کسی اسلام رو قبول میکنه یعنی همه اسلام باز نمیاد برای نماز و زکات و روزه و...پیمان ببنده!

@};-منتظریم

این همه بحث شد ولی موضوع اصلی "آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه داد"
من نظر خودم این هست:

اگر قبلاََ نظام هایی هم بوده که دموکراسی و ...رعایت می کردند,اما تمام و کمال از اجرای اون برنیومدن ولی اسلام (البته اسلام واقعی نه اونچه برخی از اون به اسلام یاد می کنند) این کار رو انجام داد.


درود بر هموطن
ترجمه طبقات الکبری جلد 5 صفحه 33:

اما حسن عمر ابن سلمه ارحبی را فرا خواند و او را همراه نامه ای سوی معاویه ابن ابوسفیان گسیل داشت و از او تقاضای صلح کرد که با سه شرط حکومت را به او واگذارد
نخست اینکه بیت المال در اختیار امام حسن قرار گیرد تا وامها و تعهدات خود را واگذار کند و هزینه سفر خود و همراهنشان را که افراد خانواده و فرزندان خودش و امیر المونین علی علیه اسلام بودند فراهم اورد دوم انکه در حضور او و هنگامی که او میشنود به علی(ع) دشنام ندهد سوم انکه خراج فسا و داربگرد از مناطق فارس تا هنگامی که او زنده هست همه ساله برای او فرستاده شود معاویه با قبول پیشنهادهای او صلح را پذیرفت و گفته شده امام حسن(ع) عبدالله ابن حارث ابن نوفل را پیش معاویه گسیل داشت تا از معاویه تعهد انجام خواسته های او را بگیرد .معاویه هم عبدالله ابن عامر بن کریر و عبدالرحمان بنصمره ابن حبیب بن عبد شمس
که به مداین و حضور امام حسن(ع) امدندو انچه را خواسته بود پذیرفتند و مورد تاکید قرار دادند.در این هنگام امام حسن(ع)برای معاویه نوشت تا بیایید و معاویه پس از 5 روز از پل منج به مسکن امد و روز ششم به مسکن در امدو امام حسن حکومت را به او سپرد و با او بیعت کرد.هر دو حرکت کردند و چجون به کوفه رسیدند امام حسن در ساختمان حومتی و معاویه نخلیه ساکن شدند.امام حسن چند بار در لشکر گاه معاویه در نخلیه به دیدار او امد.معاویه بیت المال را که در ان هنگام شش میلیون درهم بود به امام حسن واگذار کرد و ایشان ان مبلغ را برای فراهم کردن لوازم سفر خود و خانواده اش به مدینه تصرف کرد و معاویه از دشنام دادن به علی در جایی که امام حسن بشنود خودداری کرد.
معاویه مردم بصره را تحریک کرد و انان کارگذار امام حسن را از بصره بیرون کردند و گفتند نباید مالیات و درامد ما یعنی خراج داربگرد و فسا برای کس دیگری غیر از خودمان هزینه شود .معاویه برای امام حسن سالیانه یک میلیون درهم مقرری برقرار ساخت و امام حسن پس از ان ده سال زندگی کرد.

ولی برای مطلبی که گفتم اساسا جنگهای رده بر سر دادن زکات بوده و قبایل بدوی تا زمان محمد خود را پایبند به دادن زکات میدانستند و پس از ان بدلیل اینکه محمد فوت شده بود الزامی به حفظ ان نمیدیدند را از برخی منابع می اورم:
عز الدین ابن اثیر تاریخ الکامل ترجمه روحانی (حوادث سال یازدهم هجری در بیان مرتدین شرح حال طلیحه اسدی):

فرازه و غطفان بجنوب طیبه کوچ کردندذ.ولی طی در محل خود باقی ماند.اسد هم در سمیرا ماندند.عبس و ثلعبه بن سعد و مره در ابرق از ناحیه ربذه تجمع نمودند.ان محل گنجایش انها را نداشت نالگذیر پراکنده شدند.دو دسته شدند یک گروه در ابرق ماند و گروه دیگری به بذی قصه کوچ کرد.(اینها نامهای طوایف عرب بادیه هستند که پس از فوت پیامبر با هم و تحت رهبری طلیحه متحد شدند )
طلیحه هم برادر خود حبال را برای یاری انها روانه کرد او هم فرماندهی انان و مردمی که با انها بودند از قبیله لیث و مدلج بر عهده گرفت.انها به مدینه نماینده فرستادند که برای ادای نماز حاضر میشوند ولی زکات هرگز نخواهند داد.ابوبکر گفت اگر بند از بند انگشتان من جدا کنید با انها جهاد میکنم تا انرا بستانم.

یا در مورد قبیله بزرگ بنی تمیم که قسمتهای بزرگی از شبه جزیره و عراق در انزمان گسترش داشتند در زمان حضور پیامبر اسلام اینها بدلیل اینکه باید زکات پرداخت میکردند از اسلام سرباز زده به مقابله برخواسته و در مدینه هم به مناظره و مباحثه پرداختند و پیامبر اسلام به نمایندگان انها پاداش داد و انها را به اسلام در اورد
ولی پس از فوت پیامبر اسلام اینها هم بدلیل اینکه باید زکات پرداخت میکردند سرباز زدند و دلیلی نمیدیدند که مسلمان بمانند این در عمده تواریخ قدیم و معتبر اسلام امده نگاه بقیه قبایل هم به این قبایل بزرگ بود که عاقبت کار انها مشخص شود در صورت پیروزی انها(منظور اهل رده) از اسلام و دادن زکات بیرون بیایییند
در صورت شکست برای حفظ و دفع خطر حمله مسلمانان مدینه مسلمان بمانند و باجشان را به حکومت مرکزی بدهند

این نظریه که میفرمایید اگر بجای ابوبکر کس دیگر میبود قضیه رده پیش نمی امد هم گفته ای تاریخی نیست
کسی که تواریخ اسلام را بدقت مطالعه کرده باشد میداند در فرهنگ عرب بادیه غارت و سرقت بخش مهمی از زندگی انها بوده و مسلمانان قدرت نو ظهوری بودند که بر غارتگران دیگر به لحاظ قدرت نظامی و اعمال تروریستی سبقت گرفته بودند منتها با ایجاد یک حربه به نام زکات که شبیه یکی از احکام ایین مانی بود توانستند با یک تیر دو نشان بزند و هم منابع مالی را از قبایل تامین کنند و هم البته متحدان خود را حفظ کند

اینها در صفحات تواریخ اسلامی مسطور هست

نظر برخی اسلام شناسان در مورد همین نکته را در پست بعدی می اورم که اساسامشخص شود یک اجماعی در بین اسلام شناسان درجه یک در مورد این مساله هست

mmns2001;963543 نوشت:
درود بر هموطن
ترجمه طبقات الکبری جلد 5 صفحه 33:

اما حسن عمر ابن سلمه ارحبی را فرا خواند و او را همراه نامه ای سوی معاویه ابن ابوسفیان گسیل داشت و از او تقاضای صلح کرد که با سه شرط حکومت را به او واگذارد
نخست اینکه بیت المال در اختیار امام حسن قرار گیرد تا وامها و تعهدات خود را واگذار کند و هزینه سفر خود و همراهنشان را که افراد خانواده و فرزندان خودش و امیر المونین علی علیه اسلام بودند فراهم اورد دوم انکه در حضور او و هنگامی که او میشنود به علی(ع) دشنام ندهد سوم انکه خراج فسا و داربگرد از مناطق فارس تا هنگامی که او زنده هست همه ساله برای او فرستاده شود معاویه با قبول پیشنهادهای او صلح را پذیرفت و گفته شده امام حسن(ع) عبدالله ابن حارث ابن نوفل را پیش معاویه گسیل داشت تا از معاویه تعهد انجام خواسته های او را بگیرد .معاویه هم عبدالله ابن عامر بن کریر و عبدالرحمان بنصمره ابن حبیب بن عبد شمس
که به مداین و حضور امام حسن(ع) امدندو انچه را خواسته بود پذیرفتند و مورد تاکید قرار دادند.در این هنگام امام حسن(ع)برای معاویه نوشت تا بیایید و معاویه پس از 5 روز از پل منج به مسکن امد و روز ششم به مسکن در امدو امام حسن حکومت را به او سپرد و با او بیعت کرد.هر دو حرکت کردند و چجون به کوفه رسیدند امام حسن در ساختمان حومتی و معاویه نخلیه ساکن شدند.امام حسن چند بار در لشکر گاه معاویه در نخلیه به دیدار او امد.معاویه بیت المال را که در ان هنگام شش میلیون درهم بود به امام حسن واگذار کرد و ایشان ان مبلغ را برای فراهم کردن لوازم سفر خود و خانواده اش به مدینه تصرف کرد و معاویه از دشنام دادن به علی در جایی که امام حسن بشنود خودداری کرد.
معاویه مردم بصره را تحریک کرد و انان کارگذار امام حسن را از بصره بیرون کردند و گفتند نباید مالیات و درامد ما یعنی خراج داربگرد و فسا برای کس دیگری غیر از خودمان هزینه شود .معاویه برای امام حسن سالیانه یک میلیون درهم مقرری برقرار ساخت و امام حسن پس از ان ده سال زندگی کرد.


سلام علیکم
.
از اول همین متن رو میذاشتیدhappy (کلاََ اگر چیزی نقل می کنید کتاب و شماره صفحه رو هم مشخص کنید که دیگران هم دسترسی داشته باشند)

از کلام شما بر میاد که باید در مورد مسائل به اجماع برسید و نقل قول های تک تاریخی رو شاید قبول نداشته باشید.

نقل قول:
عمر ابن سلمه ارحبی

این نام که ذکرکردید قبول,چنین آدمی بوده و ثبت هم شده اما در طبقات ابن سعد جلد 8 صفحه 131 نام این فرد اومده
حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي جَهْمٍ الی آخر.......

و خبری از نامه ای که گفتید نیست! اگر زحمتی نیست متن عربی نامه رو از خود طبقات ابن سعد (جلد و صفحه) بذارید گل

از کلام شما بر میاد که باید در مورد مسائل به اجماع برسید و نقل قول های تک تاریخی رو شاید قبول نداشته باشید.اگر غیر این هست و اجماع و غیراجماع یکی هست لطفاََ ذکر کنید.

اگر به غیر از قول ابن سعد در طبقات الکبری دیگری هم به این بندها در صلح نامه اشاره کرده ذکر کنید.

اما بلاذری در انساب الاشراف جلد 3 در صفحات 37 و 42 طور دیگری مفاد رو ذکر میکنه (اما عمربن سلمه رو ذکر مکینه شهد عَبْد اللَّهِ بن الحرث، وعمرو بن سلمة )

دکتر طه حسین در کتاب علی و فرزندانش صفحه 206 بند مالی رو ذکر نمیکنه

بر خلاف گفته شما معاویه پیشنهاد صلح رو مطرح کرد شاهد این مدعا این هست که ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خودش جلد 4 صفحه 8 نقل میکنه که معاویه کاغذ سفید مهر شده ای رو برای امام حسن فرستاد و.........

شاهد دیگه این مدعا که معاویه پیشنهاد صلح داد این هست که معاویه در جنگ توانایی مقابله با حضرت علی و امام حسن رو نداشت,جبهه سیاسی امام علی در جنگ صفین خیلی سنگین تر از معاویه هست و اصلاََ قابل قیاس نیست اکابر صحابه و شخصیت های سیاسی مثل ابن عباس,مالک اشتر نخعی,حجر بن عدی,عدی بن حاتم طایی در سپاه حضرت بودند اگر خدعه عمرو عاص نبود بدون شک معاویه کشته شده بود.

در زمان امام حسن هم معاویه می خواست هر طور شده از جنگیدن فرار کنه,برای همین جاسوسانی رو فرستاده بود,پول خرج میکرد و...
اگر جنگ در میگرفت معاویه 100% شکست می خورد

معاویه فقط به دنبال خلافت بود و بس برای معاویه اهمیتی نداشت چی در اون صلحنامه باشه!

بر خلاف معاویه,امام حسن علیه السلام بندهایی رو ذکر کردند که نقاب از چهره معاویه برای مردم کنار بره!

معاویه حتی به شروطش هم پایبند نبود یکی از شروط امنیت شیعیان امیرالمومنین بود که داستان حجر بن عدی در این زمینه معروف هست.

بند امنیت جانی شیعیان حضرت علی رو عده زیادی نقل کردند.

طبری جلد 6 صفحه 97
ابن اثیر جلد 3 صفحه 166
مقاتل الطالبین صفحه 26

این پست را حذف کردم

سعید مسلم;963574 نوشت:
سلام علیکم
.
از اول همین متن رو میذاشتیدhappy (کلاََ اگر چیزی نقل می کنید کتاب و شماره صفحه رو هم مشخص کنید که دیگران هم دسترسی داشته باشند)

از کلام شما بر میاد که باید در مورد مسائل به اجماع برسید و نقل قول های تک تاریخی رو شاید قبول نداشته باشید.

این نام که ذکرکردید قبول,چنین آدمی بوده و ثبت هم شده اما در طبقات ابن سعد جلد 8 صفحه 131 نام این فرد اومده
حَدَّثَنِي عُمَرُ بْنُ سَلَمَةَ، عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي جَهْمٍ الی آخر.......

و خبری از نامه ای که گفتید نیست! اگر زحمتی نیست متن عربی نامه رو از خود طبقات ابن سعد (جلد و صفحه) بذارید گل

از کلام شما بر میاد که باید در مورد مسائل به اجماع برسید و نقل قول های تک تاریخی رو شاید قبول نداشته باشید.اگر غیر این هست و اجماع و غیراجماع یکی هست لطفاََ ذکر کنید.

اگر به غیر از قول ابن سعد در طبقات الکبری دیگری هم به این بندها در صلح نامه اشاره کرده ذکر کنید.

اما بلاذری در انساب الاشراف جلد 3 در صفحات 37 و 42 طور دیگری مفاد رو ذکر میکنه (اما عمربن سلمه رو ذکر مکینه شهد عَبْد اللَّهِ بن الحرث، وعمرو بن سلمة )

دکتر طه حسین در کتاب علی و فرزندانش صفحه 206 بند مالی رو ذکر نمیکنه

بر خلاف گفته شما معاویه پیشنهاد صلح رو مطرح کرد شاهد این مدعا این هست که ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خودش جلد 4 صفحه 8 نقل میکنه که معاویه کاغذ سفید مهر شده ای رو برای امام حسن فرستاد و.........

شاهد دیگه این مدعا که معاویه پیشنهاد صلح داد این هست که معاویه در جنگ توانایی مقابله با حضرت علی و امام حسن رو نداشت,جبهه سیاسی امام علی در جنگ صفین خیلی سنگین تر از معاویه هست و اصلاََ قابل قیاس نیست اکابر صحابه و شخصیت های سیاسی مثل ابن عباس,مالک اشتر نخعی,حجر بن عدی,عدی بن حاتم طایی در سپاه حضرت بودند اگر خدعه عمرو عاص نبود بدون شک معاویه کشته شده بود.

در زمان امام حسن هم معاویه می خواست هر طور شده از جنگیدن فرار کنه,برای همین جاسوسانی رو فرستاده بود,پول خرج میکرد و...
اگر جنگ در میگرفت معاویه 100% شکست می خورد

معاویه فقط به دنبال خلافت بود و بس برای معاویه اهمیتی نداشت چی در اون صلحنامه باشه!

بر خلاف معاویه,امام حسن علیه السلام بندهایی رو ذکر کردند که نقاب از چهره معاویه برای مردم کنار بره!

معاویه حتی به شروطش هم پایبند نبود یکی از شروط امنیت شیعیان امیرالمومنین بود که داستان حجر بن عدی در این زمینه معروف هست.

بند امنیت جانی شیعیان حضرت علی رو عده زیادی نقل کردند.

طبری جلد 6 صفحه 97
ابن اثیر جلد 3 صفحه 166
مقاتل الطالبین صفحه 26


درود بر هموطن
تصویر کتاب و قسمتهای مد نظر را در پایین قرار دادم
بقیه ماند ابن عساکر از روی ابن سعد نوشته اند
این هر دو روایات موجود هست زیاد هم با هم تفاوت ندارد یکی از زهری هست یکی از عثمان این عبدالرحمن در روایت زهری میگوید که معاویه و حسن همزمان به هم نامه زدند معاویه کاغذ سفید امضا فرستاده بود و حسن این سه شرط را قرار داده بود و چون نامه حسن زودتر به دست معاویه رسیده بود معاویه همان را قبول کرد

در مورد سخنان شما هم اینطور نیست معاویه ادم نیرومندی بود و علی بعد از جنگ نهروان دیگر نتوانست نیرو نظامی چندانی با خود همراه کند و در ان سو معاویه قلمرو خود را بسرعت گسترش میداد

من دلیلش را جنگ نهروان میدانم مورخان و راویان تاریخ اسلام حقایق این جنگ را لاپوشانی کرده اند متاسفانه ولی چند بازتاب ان را بوضوح در تاریخ میبینیم که یکی را بیان میکنم
طبق گزاراشت از سپاهیان علی 5 یا 7 نفر فقط کشته شده و از خوارج در کمترین امارها 2800 نفر این نشان میدهد این یک کشتار همگانی بوده نه جنگ و مایه شرم سپاه علی شده مرتکب شدن این کار
در صورتی که سپاه علی برای جنگ با معاویه تجهیز و اماده شده بود و فقط برای رسیدگی به دعاوی خوارج بصورت موقت به نهروان رفت.ولی بلافاصله پس از این کشتار همگانی سپاه علی از فرمانش سرپیچی کرد و بازگشتند


قدیما;963589 نوشت:
اقای محقق!!! این مطلب دقیقا کجای طبقات الکبری ابن سعد امده؟

Lol laughing

__________________________________________________

مجید جان دلبندم "عبدالرحمن بن سمره" درست است نه "عبدالرحمان بن صمره"

مجید جان دلبندم "منبج" درست است نه "منج". منبج یک شهر در استان حلب سوریه است و منج در چهارمحال و بختیاری است.


درود بر هموطن
دقیقا اینجا امده :

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/56555/1_Untitled.png0.png" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/56555/medium/1_Untitled.png0.png" alt="" class="bb-image" /></a>)

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/56555/1_Untitled.png" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/56555/medium/1_Untitled.png" alt="" class="bb-image" /></a>)

IMAGE(<a href="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/56555/1_Untitled.png2.png" class="bb-url" rel="nofollow"><img src="http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/56555/medium/1_Untitled.png2.png" alt="" class="bb-image" /></a>)

در ضمن گویا شما چون ایرادی نمیتوانید به موضع بحث بنده بگیرید شروع میکنید غلط املایی از توی متن در اوردن

mmns2001;963661 نوشت:
تصویر کتاب و قسمتهای مد نظر را در پایین قرار دادم
بقیه ماند ابن عساکر از روی ابن سعد نوشته اند

گل
سلام و علیکم,همینطور که گفتم ار نظر شما اجماع باشد نمیشه بر ابن سعد تکیه کنید(مثل اینکه فقط ابن سعد این مطلب رو نوشته و به قول شما ابن عساکر هم از اون نقل کرده)

اما بلاذری و ابن اعثم و شیخ صدوق و...از علمای شیعه و اهل سنت بر خلاف این رو گفتند منظورم مفاد صلحنامه هست)

mmns2001;963661 نوشت:
در مورد سخنان شما هم اینطور نیست معاویه ادم نیرومندی بود و علی بعد از جنگ نهروان دیگر نتوانست نیرو نظامی چندانی با خود همراه کند و در ان سو معاویه قلمرو خود را بسرعت گسترش میداد

از شما بعید هست اگر کمی به خود تاریخ دقت کنید,همینطور که گفتم اصلاََ سپاه امام علی با معاویه قابل قیاس نیست.

ابن جوزی حنبلی در کتاب المنتظم في تاريخ الملوك والأمم جلد 5 صصفحه 120
در جنگ صفين هفتاد هزار نفر؛ چهل و پنج هزار نفر از اهل شام، بيست و پنج هزار نفر از اهل عراق كشته شدند كه بيست و پنج نفر از آن ها بدري بودند.

الان دقیقاََ شاخصه شما برای نیرومندی معاویه چی هست به این گزارشات تاریخی نگاه کنید:

مسعودی در مروج الذهب جلد 2 صفحه 361
تعداد صحابیان پیامبر(صلى الله علیه وآله) که به همراه امام علی(ع)در جنگ صفین حضور داشتند بیش از دو هزار و هشتصد نفر می رسیدند

یعقوبی در تاریخ خودش جلد 2 صفحه 188 تاریخ دمشق جلد 19 صفحه 442
در جـنگ صفّـین، به همراه عـلى(علیه السلام) هفتاد نفر از بدریان بودند

از حیث یاران هم که حساب کنید اصلاََ و بدون هیچ شکی یاران امام علی با سپاه معاویه قابل قیاس نیستند

مالک اشتر نخعی که فاصله چندانی با خیمه معاویه نداشت از خواص یاران حضرت علی هست همین سخن حضرت علی نشانگر عطمت مالک در نزد اوست

به خدا سوگند ، مرگ او اهل مغرب(شام) را عزّت بخشید و اهل مشرق(عراق) را خوار کرد الاختصاص صفحه 81

ابن ابی الحدید معتزلی در شرحش جلد 15 صفحه 98
اگر انسان قسم بخورد که خداوند، میان عرب و عجم شجاع تر از او جز استادش امیرالمؤمنین نیافریده، من گمان نمی کنم که گناه کرده باشد

عدی بن حاتم طایی فرزند حاتم طایی معروف رئیس قیبله طی از اکابر صحابه رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم

خزیمه بن ثابت معروف به دوشهادتین از اصحاب رسول خدا

ابن عباس که نزد شیعه و اهل سنت ثقه هست و حضرت علی اون رو برای حکم انتخاب کرد ولی خوارج گوش نکردند و شد آنچه که شد

سهل بن حنیف از اکابر یاران رسول خدا در جنگ بدر و احد در جنگ احد خیلی ها فرار کردند که در تاریخ ثبت شده و سهل از اندک کسانی بود که فرار نکرد ابن عبدالبر، الاستیعاب جلد 2 صفحه 662
او جزو شرطة الخمیس حضرت علی بود

دیگر یاران حضرت علی حجر بن عدی,اویس قرنى، ابو هیثم مالک بن تیّهان,

در سپاه معاویه چند نفر رو می شناسید که در شجاعت و علم و ......اصلاََ قابل قیاس با همین چند نفری که گفتم باشند

معاویه سال ها بدون هیچ مانعی بر شام حکمرانی کرد چند نفر رو تونست تربیت کنه اگر به همین تاریخ رجوع کنید بهتون میگه هیچی مالک اشتر خودش یه سپاه جدا بود!

نقل قول:
من دلیلش را جنگ نهروان میدانم مورخان و راویان تاریخ اسلام حقایق این جنگ را لاپوشانی کرده اند متاسفانه ولی چند بازتاب ان را بوضوح در تاریخ میبینیم که یکی را بیان میکنم
طبق گزاراشت از سپاهیان علی 5 یا 7 نفر فقط کشته شده و از خوارج در کمترین امارها 2800 نفر این نشان میدهد این یک کشتار همگانی بوده نه جنگ و مایه شرم سپاه علی شده مرتکب شدن این کار
در صورتی که سپاه علی برای جنگ با معاویه تجهیز و اماده شده بود و فقط برای رسیدگی به دعاوی خوارج بصورت موقت به نهروان رفت.ولی بلافاصله پس از این کشتار همگانی سپاه علی از فرمانش سرپیچی کرد و بازگشتند

دوست عزیز هیچ متوجه حرفی که میزنی هستی شما خوارج رو چه فرض کردی اگر حضرت علی اینها رو جمع نمیکرد تا قیامت دنیا از شر اینها در امان نبود و همین کسانی که این سخنان مضحک رو میزنند شرم سپاه علی همین ها می گفتند چرا علی اون کار رو نکرد چرا این کار رو نکرد.بعد پایان هر چیزی آدم می تونه لاف بزنه!

خوارج عبد الله بن خَبّاب رو کشتند و زن باردارش رو هم به قتل رسوندند شکمش رو دریدند!!!!.زن باردار متوجه هستید که چی میگم دوست عزیز

تاريخ الطبري، ج 5، ص 81 و82 و83
الكامل في التاريخ، ج 2، ص 403
أنساب الأشراف، ج 3، ص 142
الإمامة والسياسة، ج 1، ص 167
مسند ابن حنبل، ج 7، ص 452 ح 21121
تاريخ الطبري، ج 5، ص 81
الطبقات الكبرى، ج 5، ص 245
مسند أبي يعلى، ج 6، ص 374، ح 7180
تاريخ بغداد ج 1، ص 205

نقل قول:
طبق گزاراشت از سپاهیان علی 5 یا 7 نفر فقط کشته شده و از خوارج در کمترین امارها 2800 نفر این نشان میدهد این یک کشتار همگانی بوده نه جنگ و مایه شرم سپاه علی شده مرتکب شدن این کار

شما معلوم نیست به کجای تاریخ از این شرم ساختگی استناد می کنید و من این موضوع رو برای دوستان عزیزی که شاید این شبهه براشون پیش بیاد که جنگ نهروان مایه شرمساری هست یا خیر روشن میکنم

رسول خدا از این جنگ خبر داده بود
یا علی؛ ستقاتل بعدی الناكثین و القاسطین و المارقین ؛ علی پس از من با ناكثین، قاسطین و مارقین نبرد خواهی كرد.
ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 201 همچنین اضافه میکند: این روایت یکی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتب است، زیرا که اخباری صریح است از آینده و غیب که هیچ‌گونه تاویل و اجمالی در آن راه ندارد.

مناقب الإمام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب(ع) للكوفي جلد 2 صفحه 341
خود حضرت علی هم می فرماید:«اُمرتُ بقتال الناكثين و القاسطين و المارقين؛ به جنگ با پيمان شكنان و ستمكاران و بيرون روندگان از دين مأمور شدم

امام علی در این جنگ هایی که انجام داد حق و حقیقت محض بود.و به این سخن رسول خدا میشه استناد کرد

علىٌّ مع الحق و الحق معَ علىٍّ اللّهمَّ ادر الحقّ مع على حيثما دار
كشف الغمة، ج 1، ص 143
اعلام الورى، ج 1، ص 316
المستدرك على الصحيحين،ج3،ص135
تاريخ بغداد،ج14،ص321

يا امّ سلمة، هذا[على] والله، قاتل القاسطين و الناكثين و المارقين بعدي

تاريخ دمشق، ج 42، ص 470
المناقب، ص 190
البداية و النهاية، ج 7، ص 306
كشف الغمة، ج 1، ص 126
الغدير، ج 3، ص 188

اگر امام اینها رو رها میکرد هر کسی رو که پیدا می کردند می کشتند و باید با اینها مقابله میشد

حضرت خیلی برای هدایت اینها تلاش کرد خودش شخصاََ با اینها صحبت کرد

نهج البلاغه، خطبه 121 و 127 و 177
تاريخ طبرى، ج 5، ص 84
الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 404

mmns2001;963661 نوشت:
در ضمن گویا شما چون ایرادی نمیتوانید به موضع بحث بنده بگیرید شروع میکنید غلط املایی از توی متن در اوردن

سلام علیکم

بله حق با شما است.در طبقات الکبری وجود دارد.وقتی من سرچ کردم سایت پیدا نکرد.

از شما عذرخواهی می کنم
________________________________________

درباره مطلب طبقات ابن سعد این مطلب با سند معتبر فقط به شعبی و ابواسحاق سبیعی می رسد.ابواسحاق در ان زمان 10 یا 11 ساله بوده و من هیچ مطلبی درباره حضور شعبی در صلح امام حسن و معاویه پیدا نکردم و احتمالا شعبی تدلیس کرده ولی شخصا در موارد تاریخی در مورد سند مطلب سخت گیری ندارم.
درباره متن خود روایت هم اشکالاتی دارد مثلا گفته شده سب حضرت علی جلوی ایشان انجام نشود که غیر منطقی است و در دیگر اقوال منع سب کلی امده.یا در اقوال دیگر تاریخی دلیلی بر گرفتن شش میلیون یا پنج میلیون درهم برای پرداخت وام و قرض و خانواده نیامده.بلکه همانطور که علامه مجلسی و دیگران بیان کردند این اموال بین خانواده مقتولین جنگ ها تقسیم شده.

اگر هم فرض را بر گرفتن این پول برای شخص خود امام حسن(ع) بگیریم با توجه به غارت اموال ایشان توسط مزدوران معاویه و زخمی کردن ران ایشان این پول حق ایشان بوده و هیچکس گرفتن حق را به عنوان رشوه حساب نکرده.این حکم عقل است که وقتی اموال شما غارت می شود به دنبال جبران خسارت از غارتگر باشید.

نقل قول:
من دلیلش را جنگ نهروان میدانم مورخان و راویان تاریخ اسلام حقایق این جنگ را لاپوشانی کرده اند متاسفانه ولی چند بازتاب ان را بوضوح در تاریخ میبینیم که یکی را بیان میکنم
طبق گزاراشت از سپاهیان علی 5 یا 7 نفر فقط کشته شده و از خوارج در کمترین امارها 2800 نفر این نشان میدهد این یک کشتار همگانی بوده نه جنگ و مایه شرم سپاه علی شده مرتکب شدن این کار

در کارنامه این 2800 نفر دریدن شکم زن باردار و به نیزه کردن جنین او امده و زنده ماندن این افراد خطرشان برای جامعه و مردم بسیار زیاد است.همانطور که خطر زنده مانده داعشی ها در این روزگار بسیار زیاد است.

شما این عدد را با کشته های جنگ های ایران باستان مثلا در دوره هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان مقایسه بفرمایید عدد بسیار کمی است.

سعید مسلم;963665 نوشت:
@};-
سلام و علیکم,همینطور که گفتم ار نظر شما اجماع باشد نمیشه بر ابن سعد تکیه کنید(مثل اینکه فقط ابن سعد این مطلب رو نوشته و به قول شما ابن عساکر هم از اون نقل کرده)

اما بلاذری و ابن اعثم و شیخ صدوق و...از علمای شیعه و اهل سنت بر خلاف این رو گفتند منظورم مفاد صلحنامه هست)

از شما بعید هست اگر کمی به خود تاریخ دقت کنید,همینطور که گفتم اصلاََ سپاه امام علی با معاویه قابل قیاس نیست.

ابن جوزی حنبلی در کتاب المنتظم في تاريخ الملوك والأمم جلد 5 صصفحه 120
در جنگ صفين هفتاد هزار نفر؛ چهل و پنج هزار نفر از اهل شام، بيست و پنج هزار نفر از اهل عراق كشته شدند كه بيست و پنج نفر از آن ها بدري بودند.

الان دقیقاََ شاخصه شما برای نیرومندی معاویه چی هست به این گزارشات تاریخی نگاه کنید:

مسعودی در مروج الذهب جلد 2 صفحه 361
تعداد صحابیان پیامبر(صلى الله علیه وآله) که به همراه امام علی(ع)در جنگ صفین حضور داشتند بیش از دو هزار و هشتصد نفر می رسیدند

یعقوبی در تاریخ خودش جلد 2 صفحه 188 تاریخ دمشق جلد 19 صفحه 442
در جـنگ صفّـین، به همراه عـلى(علیه السلام) هفتاد نفر از بدریان بودند

از حیث یاران هم که حساب کنید اصلاََ و بدون هیچ شکی یاران امام علی با سپاه معاویه قابل قیاس نیستند

مالک اشتر نخعی که فاصله چندانی با خیمه معاویه نداشت از خواص یاران حضرت علی هست همین سخن حضرت علی نشانگر عطمت مالک در نزد اوست

به خدا سوگند ، مرگ او اهل مغرب(شام) را عزّت بخشید و اهل مشرق(عراق) را خوار کرد الاختصاص صفحه 81

ابن ابی الحدید معتزلی در شرحش جلد 15 صفحه 98
اگر انسان قسم بخورد که خداوند، میان عرب و عجم شجاع تر از او جز استادش امیرالمؤمنین نیافریده، من گمان نمی کنم که گناه کرده باشد

عدی بن حاتم طایی فرزند حاتم طایی معروف رئیس قیبله طی از اکابر صحابه رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم

خزیمه بن ثابت معروف به دوشهادتین از اصحاب رسول خدا

ابن عباس که نزد شیعه و اهل سنت ثقه هست و حضرت علی اون رو برای حکم انتخاب کرد ولی خوارج گوش نکردند و شد آنچه که شد

سهل بن حنیف از اکابر یاران رسول خدا در جنگ بدر و احد در جنگ احد خیلی ها فرار کردند که در تاریخ ثبت شده و سهل از اندک کسانی بود که فرار نکرد ابن عبدالبر، الاستیعاب جلد 2 صفحه 662
او جزو شرطة الخمیس حضرت علی بود

دیگر یاران حضرت علی حجر بن عدی,اویس قرنى، ابو هیثم مالک بن تیّهان,

در سپاه معاویه چند نفر رو می شناسید که در شجاعت و علم و ......اصلاََ قابل قیاس با همین چند نفری که گفتم باشند

معاویه سال ها بدون هیچ مانعی بر شام حکمرانی کرد چند نفر رو تونست تربیت کنه اگر به همین تاریخ رجوع کنید بهتون میگه هیچی مالک اشتر خودش یه سپاه جدا بود!

دوست عزیز هیچ متوجه حرفی که میزنی هستی شما خوارج رو چه فرض کردی اگر حضرت علی اینها رو جمع نمیکرد تا قیامت دنیا از شر اینها در امان نبود و همین کسانی که این سخنان مضحک رو میزنند شرم سپاه علی همین ها می گفتند چرا علی اون کار رو نکرد چرا این کار رو نکرد.بعد پایان هر چیزی آدم می تونه لاف بزنه!

خوارج عبد الله بن خَبّاب رو کشتند و زن باردارش رو هم به قتل رسوندند شکمش رو دریدند!!!!.زن باردار متوجه هستید که چی میگم دوست عزیز

تاريخ الطبري، ج 5، ص 81 و82 و83
الكامل في التاريخ، ج 2، ص 403
أنساب الأشراف، ج 3، ص 142
الإمامة والسياسة، ج 1، ص 167
مسند ابن حنبل، ج 7، ص 452 ح 21121
تاريخ الطبري، ج 5، ص 81
الطبقات الكبرى، ج 5، ص 245
مسند أبي يعلى، ج 6، ص 374، ح 7180
تاريخ بغداد ج 1، ص 205

شما معلوم نیست به کجای تاریخ از این شرم ساختگی استناد می کنید و من این موضوع رو برای دوستان عزیزی که شاید این شبهه براشون پیش بیاد که جنگ نهروان مایه شرمساری هست یا خیر روشن میکنم

رسول خدا از این جنگ خبر داده بود
یا علی؛ ستقاتل بعدی الناكثین و القاسطین و المارقین ؛ علی پس از من با ناكثین، قاسطین و مارقین نبرد خواهی كرد.
ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 201 همچنین اضافه میکند: این روایت یکی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتب است، زیرا که اخباری صریح است از آینده و غیب که هیچ‌گونه تاویل و اجمالی در آن راه ندارد.

مناقب الإمام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب(ع) للكوفي جلد 2 صفحه 341
خود حضرت علی هم می فرماید:«اُمرتُ بقتال الناكثين و القاسطين و المارقين؛ به جنگ با پيمان شكنان و ستمكاران و بيرون روندگان از دين مأمور شدم

امام علی در این جنگ هایی که انجام داد حق و حقیقت محض بود.و به این سخن رسول خدا میشه استناد کرد

علىٌّ مع الحق و الحق معَ علىٍّ اللّهمَّ ادر الحقّ مع على حيثما دار
كشف الغمة، ج 1، ص 143
اعلام الورى، ج 1، ص 316
المستدرك على الصحيحين،ج3،ص135
تاريخ بغداد،ج14،ص321

يا امّ سلمة، هذا[على] والله، قاتل القاسطين و الناكثين و المارقين بعدي

تاريخ دمشق، ج 42، ص 470
المناقب، ص 190
البداية و النهاية، ج 7، ص 306
كشف الغمة، ج 1، ص 126
الغدير، ج 3، ص 188

اگر امام اینها رو رها میکرد هر کسی رو که پیدا می کردند می کشتند و باید با اینها مقابله میشد

حضرت خیلی برای هدایت اینها تلاش کرد خودش شخصاََ با اینها صحبت کرد

نهج البلاغه، خطبه 121 و 127 و 177
تاريخ طبرى، ج 5، ص 84
الكامل فى التاريخ، ج 2، ص 404


درود بر هموطن
دلیل نیرومند بودن معاویه و ضعف علی رزومه انها هست که در تاریخ ضبط شده

علی 5 سال حکومت کرد وجز ایجاد اشوب داخلی و تفرقه نتیجه ای خلافتش نداشت و سپس از دست داد و در اخر خلافتش حتی فرمانش را هم بر نمیتافتند
معاویه حکومت مغشوش را تحویل گرفت و توانست انرا سامان بخشد به قلمرو بیفزاید و ارتش و سیستم منظم ایجاد کند و همچنین از هر نظر نسبت به خلافای پیشین مدرنتر حکومت کند
در حقیقت اولین امپراطوری اسلام را معاویه تاسیس کرد (امیدوارم به پژوهش لامنس تحت عنوان پژوهشی درباره معاویه اول برای تحقیق بیشتر رجوع کنید)
علی نتوانست خوارج را جمع کند فرقه خوارج یکی از بزرگترین فرق اسلامی به مدت 400 سال پس از ماجرای نهروان بود و دارای ایده سیاسی بودند که بسیار دقیق بود و بقیه فرق اسلامی از ان بی بهره بودند (همین ولایت فقیه که در ایران امروز اجرا میشود و اقای خمینی در سال 48 در کتاب ولایت فقیه مطرح کرد و البته پیش از ان در زمان قاجارو سپس در عصر مشروطه مطرح شده بود هم در حقیقت از ایده سیاسی فرقه خوارج هست این نشان میدهد که در اسلام هیچ انظریه سیاسی به قوت این نمیتواند مطرح شود)
خوارج مبارزه سیستماتیک با امپراطوری های امویان و عباسیان میکردند
برای اینکه در این موارد تحقیق کنید باید به کتابهای ملل و نحل اسلامی مراجعه کنید مانند الفرق بین الفرق و ملل و نحل شهرستانی

در فرهنگ عرب اینگونه کشتار معنی نداشته است شما باید مسایل انزمان را با اخلاقیات رایج در همان زمان برسی کنید
واین حرفهایی که رسول پیش بینی کرده که خوارج می ایند و فلان و بامان واقعا در روشهای علمی بی کاربرد هست

قدیما;963667 نوشت:
سلام علیکم

بله حق با شما است.در طبقات الکبری وجود دارد.وقتی من سرچ کردم سایت پیدا نکرد.

از شما عذرخواهی می کنم
________________________________________

درباره مطلب طبقات ابن سعد این مطلب با سند معتبر فقط به شعبی و ابواسحاق سبیعی می رسد.ابواسحاق در ان زمان 10 یا 11 ساله بوده و من هیچ مطلبی درباره حضور شعبی در صلح امام حسن و معاویه پیدا نکردم و احتمالا شعبی تدلیس کرده ولی شخصا در موارد تاریخی در مورد سند مطلب سخت گیری ندارم.
درباره متن خود روایت هم اشکالاتی دارد مثلا گفته شده سب حضرت علی جلوی ایشان انجام نشود که غیر منطقی است و در دیگر اقوال منع سب کلی امده.یا در اقوال دیگر تاریخی دلیلی بر گرفتن شش میلیون یا پنج میلیون درهم برای پرداخت وام و قرض و خانواده نیامده.بلکه همانطور که علامه مجلسی و دیگران بیان کردند این اموال بین خانواده مقتولین جنگ ها تقسیم شده.

اگر هم فرض را بر گرفتن این پول برای شخص خود امام حسن(ع) بگیریم با توجه به غارت اموال ایشان توسط مزدوران معاویه و زخمی کردن ران ایشان این پول حق ایشان بوده و هیچکس گرفتن حق را به عنوان رشوه حساب نکرده.این حکم عقل است که وقتی اموال شما غارت می شود به دنبال جبران خسارت از غارتگر باشید.


درود بر هموطن
امروز در جستاری دیگر قانون اساسی جمهوری اسلامی و نظام حاکم و همین تاریخ 40 ساله اخیر که همگی دارای فیلم و عکس هست و نسل تاریخ ساز موجود هست را برسی میکنیم شما و هم فکرانتان نمیپذیرید که استبدادی که امروز هست با فریب پیش رفته و تا انجا ادامه میدهید که دموکراسی را هر جور دوست دارید معنی میکنید.
بنده چطور میتوانم در مورد تاریخی که مربوط به 1400 سال پیش هست چیزی را به کسانی با این طرز نگرش اثبات کنم
زمان گذشته نتیجتا یکسری اسناد که با جعل همراه بوده بصورت ناقص بدست ما رسیده
شما در کل تاریخ و اسنادی که در درجه اول اهمیت هست نمیتوانید یک راوی از مشرکین و یا یهودیان و مسیحیان که مسلمان نشدند و یا خوارج پیدا کنید
تاریخ اسلام کاملا یکطرفه هست و بقیه اسناد همگی حذف شده و همانها هم در طول زمان جعل شده حتی مورخان بزرگی مانند ابن اثیر در تاریخشان بنده موارد جعلی زیادی یافتم که نشان میدهد یا خودش جعل کرده و یا پس از طبری کسانی جعل کردند و وی گمان کرده درست است و به روایات طبری که البته انها هم روایت جعلی دارد افزوده تازه اینها برترین تاریخهای اسلام هست بقیه اسناد مخصوصا کتب حدیث مانند صحاح سته اهل تسنن بیشتر درصدش موارد جعلی است
مسایل تاریخی کتب اربعه شیعه که بیش از اینها جعل است و اساساسخت هست که در ان روایات درست را تمیز داد چون روایات بر پایه کینه و بغض و تعصب جمع اوری شده

روش درایه الحدیث هم

برای یافتن حقایق تاریخی کهنه و ضعیف هست
فقط ما میتوانیم به شرح مغازی اعتماد کنیم انهم برخی از روایات جعلی درش راه یافته

دیگر جواب سخن شما را نمیدهم چون وقت تلف کردن هست

mmns2001;963816 نوشت:
امروز در جستاری دیگر قانون اساسی جمهوری اسلامی و نظام حاکم و همین تاریخ 40 ساله اخیر که همگی دارای فیلم و عکس هست و نسل تاریخ ساز موجود هست را برسی میکنیم شما و هم فکرانتان نمیپذیرید که استبدادی که امروز هست با فریب پیش رفته و تا انجا ادامه میدهید که دموکراسی را هر جور دوست دارید معنی میکنید.

سلام

چرا از طرف من نظر می دهید.من کی گفتم الان استبداد و فساد نیست؟صبح از خواب بلند می شوی می بینی یک اختلاس شده فقط چند ثانیه طول میکشه صفر هاشو بشموری.پهلوی و قاجاریه هم بدتر از الان .تاریخ بشریت غالبا همینه.

mmns2001;963816 نوشت:
بنده چطور میتوانم در مورد تاریخی که مربوط به 1400 سال پیش هست چیزی را به کسانی با این طرز نگرش اثبات کنم
زمان گذشته نتیجتا یکسری اسناد که با جعل همراه بوده بصورت ناقص بدست ما رسیده
شما در کل تاریخ و اسنادی که در درجه اول اهمیت هست نمیتوانید یک راوی از مشرکین و یا یهودیان و مسیحیان که مسلمان نشدند و یا خوارج پیدا کنید
تاریخ اسلام کاملا یکطرفه هست و بقیه اسناد همگی حذف شده و همانها هم در طول زمان جعل شده حتی مورخان بزرگی مانند ابن اثیر در تاریخشان بنده موارد جعلی زیادی یافتم که نشان میدهد یا خودش جعل کرده و یا پس از طبری کسانی جعل کردند و وی گمان کرده درست است و به روایات طبری که البته انها هم روایت جعلی دارد افزوده تازه اینها برترین تاریخهای اسلام هست بقیه اسناد مخصوصا کتب حدیث مانند صحاح سته اهل تسنن بیشتر درصدش موارد جعلی است
مسایل تاریخی کتب اربعه شیعه که بیش از اینها جعل است و اساساسخت هست که در ان روایات درست را تمیز داد چون روایات بر پایه کینه و بغض و تعصب جمع اوری شده

روش درایه الحدیث هم برای یافتن حقایق تاریخی کهنه و ضعیف هست
فقط ما میتوانیم به شرح مغازی اعتماد کنیم انهم برخی از روایات جعلی درش راه یافته

شما صحاح اهل سنت را قبول نداری مسائل تاریخی کتب اربعه شیعه را قبول نداری درایه را هم ضعیف می دانی شرح مغازی هم در ان جعلیات هست.پس شما چی قبول داری؟

الان در تاریخ ایران باستان هرودوت دروغگو و افسانه سرا است.کتزیاس افسانه سرا و می گویند درغگو است و مغرضانه بر ضد هخامنشیان نوشته .گزنفون افسانه سرا است و فکر می کرده بصره عراق کنار ارمنستانه! تاریخ یهود درباره ایران باستان بسیار کم و فقط در حد چند صفحه است و دارای جعلیات.الواح گلی یکسری توسط امثال جیمز ریچ و غیره جعل شده است و انهایی هم که جعل نیست غالبا اسناد اقتصادی بانک اگیبی که نشان از برده داری ما می دهد.و این منابع در بسیاری از موارد با هم تضاد دارند.منبع اساسی دیگه ای هم نداریم.حالا شما با این تفکر وسواس گونه چه جوری می خواهی تاریخ ایران باستان را بررسی کنی؟

mmns2001;963816 نوشت:
شما در کل تاریخ و اسنادی که در درجه اول اهمیت هست نمیتوانید یک راوی از مشرکین و یا یهودیان و مسیحیان که مسلمان نشدند و یا خوارج پیدا کنید

شما الان برای من از محمد بن سعد و شعبی اوردی که در نظر من فرق زیادی با یهودیان و مشرکان و خوارج ندارند.خود محمد بن سعد را بعضی از اهل سنت مثل یحیی بن معین قبول ندارند چه برسه به شیعه.ولی من نگفتم چرا برای من شیعه دوازده امامی از این افراد تاریخ را نقل کردی.اگر از یهود و مشرکین هم می اوردی ان را بررسی می کردم.اگر انها تاریخ ندارند این مشکل من نیست.

mmns2001;963816 نوشت:
دیگر جواب سخن شما را نمیدهم چون وقت تلف کردن هست

باز هم اگر جسارتی در طول بحث شد عذرخواهی می کنم.از نظر من در کل بحث علمی خوبی بود.

mmns2001;963813 نوشت:
علی 5 سال حکومت کرد وجز ایجاد اشوب داخلی و تفرقه نتیجه ای خلافتش نداشت و سپس از دست داد و در اخر خلافتش حتی فرمانش را هم بر نمیتافتند
معاویه حکومت مغشوش را تحویل گرفت و توانست انرا سامان بخشد به قلمرو بیفزاید و ارتش و سیستم منظم ایجاد کند و همچنین از هر نظر نسبت به خلافای پیشین مدرنتر حکومت کند
در حقیقت اولین امپراطوری اسلام را معاویه تاسیس کرد (امیدوارم به پژوهش لامنس تحت عنوان پژوهشی درباره معاویه اول برای تحقیق بیشتر رجوع کنید)

اگر حضرت علی(ع) هم می خواست مثل معاویه کار را با رشوه و ترور و با زور شمشیر بیعت گرفتن پیش ببرد قطعا این کار ها را بهتر از معاویه بلد بود ولی حضرت علی(ع) از خدا می ترسید و این کارها را نکرد.شما دارید دو نفر با شیوه های مختلف حکومت داری را با هم مقایسه می کنید.

در زمان داریوش کبیر هم شورش اتفاق افتاد.

mmns2001;963813 نوشت:
دلیل نیرومند بودن معاویه و ضعف علی رزومه انها هست که در تاریخ ضبط شده

سلام علیکم
.
من آنچه باید بنویسیم نوشتم و خواننده خودش خوب و بد رو تشخیص میده ان شاءالله

mmns2001;963813 نوشت:
علی 5 سال حکومت کرد وجز ایجاد اشوب داخلی و تفرقه نتیجه ای خلافتش نداشت و سپس از دست داد و در اخر خلافتش حتی فرمانش را هم بر نمیتافتند

شاید حرف های شما برای دیگران جالب بیاد ولی همه اش سفسطه (درست نوشتم) و مغالطه کاری هست.

تمام جنگ های حضرت علی تحمیلی بود,جنگ جمل رو کی شروع کرد طلحه و زبیر و..که عثمان بن حنیف که فرماندار حضرت بود رو کتک زدند و نزدیک بود به قتل برسونند که از ترس برادرش سهل بن حنیف این کار رو نکردند

زمانی که حضرت علی به حکومت رسید مردم به اجماع حضرتش رو انتخاب کردند بر عکس خلفای قبلی چطور معاویه به خودش اجازه می دهد که از فرمان خلیفه مسلمین تخلف کند؟

حساب خوارج هم که معلوم هست

در عالم یارانی مثل خواص یاران حضرت پیدا نمی کنید,علی انسان های وارسته زیادی تربیت کرد که در شجاعت و بلاغت علم و تقوا سرآمد روزگار خویش بودند.
کجای سپاه معاویه کسی مثل مالک اشتر نخعی پیدا می کنید/
معاویه چند تا از این افراد تربیت کرده,بله امثال عمروعاص رو تربیت کرد که در جنگ صفین کشف عورت کرد و از حیای امام استفاده و از میدان گریخت

زمانی که عدی بن حاتم طایی با معاویه برخورد کرد معاویه برای نمک زدن به زخم عدی به او گفت:علی با تو انصاف نکرد پسران تو را به کشتن داد و پسران خود را زنده نگه داشت

عدی در پاسخ او گفت:نه بلکه من با علی انصاف نکردم که او کشته (شهید) شد و من زنده ماندم.کجای تاریخ چنین ارادتی رو پیدا می کنید و از دهان چه کسانی به غیر تربیت شده گان مکتب علی چنین علاقه و محبتی بیرون آید؟

در زمان خلافت معاویه سوده همدانی برای اعتراض به رفتار حاکم معاویه به دیدار او رفت در آخر گفت:ما خود می توانستیم حق خود را از او بگیریم ولی......

معاویه خشمگین شد و گفت من را از قیام قوم خود می ترسانی! چقدر علی شما را قویدل نموده!

داستان طرماح بدن عدی و برخورد اون با معاویه در تاریخ ثبت شد.در آخر معاویه رو به افرادش گفت:
معاويه به اصحاب خود گفت اگر من همه دارائى و اموال دنيايى خودم را به يكى از شما مى دادم نمى توانستيد يك دهم از يك دهم آنچه را كه اين اعرابى طرمّاح از رسالت امامش انجام وظيفه كرد را انجام دهيد. به خدا قسم كه دنيا بر من تنگ شد. عمروعاص گفت اگر تو را قرابتى با رسول خدا مثل على بن ابيطالب بود و مانند اولاد او بودى و حق با تو بود ما هم به تو بيش از آنچه را كه اعرابى انجام داد احترام مى گذاشتيم . معاويه گفت خدا دهن تو را بشكند و پر از طعامى كند كه سنگريزه داشته باشد به خدا قسم اين سخن تو كوبنده تر از كلام اعرابى بود به تحقيق كه دنيا بر من تنگ و تاريك شد

mmns2001;963813 نوشت:
معاویه حکومت مغشوش را تحویل گرفت و توانست انرا سامان بخشد به قلمرو بیفزاید و ارتش و سیستم منظم ایجاد کند و همچنین از هر نظر نسبت به خلافای پیشین مدرنتر حکومت کند

کدام حکومت مغشوش سال ها در زمان خلفاء حکومت کرد اما نتونست یارانی برای خودش جمع کنه که واقعاََ طالب او باشند بلکه طالب پول او بودند نه خود او!
ارتش منظم واقعاََ خنده دار است چطور ارتش منظم او که در دوران 13 ساله حکومت عثمان ساخت نتوانست در برابر لشگر چند روزه حضرت علی دوام (بعد از رسیدن به خلافت معاویه رو خلع کرد,و در طی چند روز لشگرش رو آماده کرد) بیاورد و نزدیک بود مالک اشتر کارش را تمام کند!
من بهتون میگم چرا,یاران علی فقط منتظر دستور حضرتش بودند که از لبان مبارک چه سخنی خواهد گفت برعکس معاویه که به زور زر و سیم ارتشی ساخت!

mmns2001;963813 نوشت:
در حقیقت اولین امپراطوری اسلام را معاویه تاسیس کرد

بله بر خلاف پیمانی که با امام حسن بسته بود,تمام کسانی که می توانستند حکومت را بعد از معاویه بگیرند همه رو مسموم کرد تا راه را برای یزید باز کند یزیدی که در کربلا حسین علیه السلام رو به شهادت رسوند.

مسموم کردن سعد بن ابی وقاص

ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خودش ج16، ص49 احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، 1385 ش، می نویسد:
معاویه هنگام گفتگو به وی اعتراض کرد که چرا ابوتراب(ع) را لعن نمی‌کنی؟ سعد گفت: «من از پیامبر دربارۀ علی(ع) فضایلی شنیده ام که تا آنها در ذهن من است هرگز او را لعن نمی‌کنم.» معاویه از پاسخ سعد به شدت ناراحت شد و مجلس را ترک کرد و سرانجام تصمیم گرفت که وی را از مسیر راه ولایتعهدی یزید بردارد؛ از این رو با سمّ کشنده او را به قتل رساند

ابوالفرج اصفهانی هم همین مطلب رو در مقاتل الطالبین صفحه 85 نقل میکنه.

مسموم کردن عبدالرحمن بن خالد

اسدالغابه جلد 3 صفحه 289

در مجلسی معاویه پرسید بعد از من چه کسی شایسته این امر هست همگی به عبدالرحمن بن خالد رای دادند ولی معاویه خودداری کرد تا وقتی عبدالرحمن مریض شد و معاویه یکی از اطباء خودش رو فرستاد و الی آخر....

دکتر طه حسین مصری می نویسد: (علی و فرزندانش صفحه 243)
از جمله کارهای منفور و بدعت جدید را که معاویه در اسلام ایجاد نمود این بود که پسرش را خلیفه مسلمین کرد.......

جرجی زیدان در کتاب تاریخ تمدن اسلام صفحه 293 می نویسد:
همین که معاویه نمی توانست حریف را با زور و زر رام سازد به مکر و حیله او را از پای در می آورد و مسمومش میکرد مانند عبدالرحمن بن خالد و مالک اشتر.......


امام مالک در کتاب خود موطا جلد 2 صفحه 634 به روایت از عطا می نویسد:
معاویه جامی طلا را به بیش از وزنش داد
ابودردا گفت:رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرمود:طلا را با طلا اگر عوض نمودید فقط مثلی به مثل باشد اضافه گرفتن ربا و حرام است
معاویه گفت:به نظر من عیب ندارد
ابودردا می گوید:کدام مسلمان این سخن را می پذیرد من می گویم پیامبر خدا نهی کرده او (معاویه) از نفس خود می گوید و.....


mmns2001;963813 نوشت:
علی نتوانست خوارج را جمع کند

بر کسی پوشیده نیست که خوارج از دستور امیر خود حضرت علی تخلف کردند آیا این بیعت شکنی نیست؟
هر کس بر سر راهشان بود اگر مخالف آنها بود می کشتند و شکم زن باردار رو دریدند کسانی که از خوارج حمایت می کنند بهتر از خود آنها نیستند بلکه در گناه آنها شریک هستند

چون روز قیامت شود منادی ندا کند که کجایندظالمان و کسانی که شبیه و مانند ظالمان اند؟ حتی آن کسی که قلمی از برای ایشان تراشیده، یا دواتی به جهت ایشان «لیقه» کرده؟ پس همگی را در تابوتی از آهن جمع سازند و در آتش جهنم اندازند
معراج‌السّعاده، ص۴۸۵

اگر حضرت علی فتنه خوارج رو جمع نمیکرد تا قیامت نمیشد اون رو جمع کرد

mmns2001;963813 نوشت:
در فرهنگ عرب اینگونه کشتار معنی نداشته است شما باید مسایل انزمان را با اخلاقیات رایج در همان زمان برسی کنید
واین حرفهایی که رسول پیش بینی کرده که خوارج می ایند و فلان و بامان واقعا در روشهای علمی بی کاربرد هست

ما رسول خدا رو در وحی تصدیق می کنیم چطور این سخنان را نشنویم,در جایی که سخنان شما از تاریخ و استنباط و ...غیره هست چطور این روایت جنبه علمی و کاربردی پیدا کرد.

نقل قول:
طبق گزاراشت از سپاهیان علی 5 یا 7 نفر فقط کشته شده و از خوارج در کمترین امارها 2800 نفر این نشان میدهد این یک کشتار همگانی بوده نه جنگ و مایه شرم سپاه علی شده مرتکب شدن این کار

شما معلوم نیست به کجای تاریخ از این شرم ساختگی استناد می کنید و من این موضوع رو برای دوستان عزیزی که شاید این شبهه براشون پیش بیاد که جنگ نهروان مایه شرمساری هست یا خیر روشن میکنم

رسول خدا از این جنگ خبر داده بود
یا علی؛ ستقاتل بعدی الناكثین و القاسطین و المارقین ؛ علی پس از من با ناكثین، قاسطین و مارقین نبرد خواهی كرد.
ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 201 همچنین اضافه میکند: این روایت یکی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتب است، زیرا که اخباری صریح است از آینده و غیب که هیچ‌گونه تاویل و اجمالی در آن راه ندارد.

مناقب الإمام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب(ع) للكوفي جلد 2 صفحه 341
خود حضرت علی هم می فرماید:«اُمرتُ بقتال الناكثين و القاسطين و المارقين؛ به جنگ با پيمان شكنان و ستمكاران و بيرون روندگان از دين مأمور شدم

امام علی در این جنگ هایی که انجام داد حق و حقیقت محض بود.و به این سخن رسول خدا میشه استناد کرد

علىٌّ مع الحق و الحق معَ علىٍّ اللّهمَّ ادر الحقّ مع على حيثما دار
كشف الغمة، ج 1، ص 143
اعلام الورى، ج 1، ص 316
المستدرك على الصحيحين،ج3،ص135
تاريخ بغداد،ج14،ص321

يا امّ سلمة، هذا[على] والله، قاتل القاسطين و الناكثين و المارقين بعدي

تاريخ دمشق، ج 42، ص 470
المناقب، ص 190
البداية و النهاية، ج 7، ص 306
كشف الغمة، ج 1، ص 126

نقل قول:
شما باید مسایل انزمان را با اخلاقیات رایج در همان زمان برسی کنید

بله به نکته خوبی اشاره شد,مسائل آن زمان راستی چرا معاویه که از فرمان خلیفه مسلمین سرپیچی کرد شد آدم خوب!؟؟؟

راستی چرا بعد از خون خواهی از عثمان,قاتلان او را مجازات نکرد؟؟؟!!

به راستی چرا معاویه زمانی که عثمان در محاصره بود به کمک او نرفت؟؟

یک سوال دیگر + سوال های بالا از شما دارم
.
شما پادشاه یک کشور هستید,3 وزیر دارید که از دشمنان سرسخت شما هستند (می خوان سر به تن شما نباشه,البته نعوذبالله) به دلایل سیاسی مثل نفوذ آنها در دربار و بین مردم باید تحمل کنید.

روزی شما مریض میشین,وزیر اول برای شما عسل میاره و ...که انشاءالله خوب شین
چیکار می کنید؟عسل رو می خورید یا نه؟ (با ذکر دلیل)

وزیر دوم میگه من پزشکی رو در فلان سفر دیدم (از خارج سرزمین شما قرار هست بیاد) اگه اجازه بدید,بیاد شما رو درمان کنه
اجاز می دین یا نه/چرا؟

وزیر سوم که از قضا روابط خوبی با پسر شما داره میگه در فلان نقطه چشمه خوبی هست که برای درمان شما مناسبه و خوب هست به اونجا بروید.میگه اگه اجازه بدین خودش تمام کارهای سفر رو انجام بده.
شما بهش اجازه میدن یا نه و به این سفر میرین یا نه/چرا؟

فکر نکنم سوال زیاد سختی باشه,اگر مایل هستید جواب بدید و دلایل کارهاتون رو هم توضیح بدید.

سعید مسلم;963851 نوشت:
سلام علیکم
.
من آنچه باید بنویسیم نوشتم و خواننده خودش خوب و بد رو تشخیص میده ان شاءالله

شاید حرف های شما برای دیگران جالب بیاد ولی همه اش سفسطه (درست نوشتم) و مغالطه کاری هست.

تمام جنگ های حضرت علی تحمیلی بود,جنگ جمل رو کی شروع کرد طلحه و زبیر و..که عثمان بن حنیف که فرماندار حضرت بود رو کتک زدند و نزدیک بود به قتل برسونند که از ترس برادرش سهل بن حنیف این کار رو نکردند

زمانی که حضرت علی به حکومت رسید مردم به اجماع حضرتش رو انتخاب کردند بر عکس خلفای قبلی چطور معاویه به خودش اجازه می دهد که از فرمان خلیفه مسلمین تخلف کند؟

حساب خوارج هم که معلوم هست

در عالم یارانی مثل خواص یاران حضرت پیدا نمی کنید,علی انسان های وارسته زیادی تربیت کرد که در شجاعت و بلاغت علم و تقوا سرآمد روزگار خویش بودند.
کجای سپاه معاویه کسی مثل مالک اشتر نخعی پیدا می کنید/
معاویه چند تا از این افراد تربیت کرده,بله امثال عمروعاص رو تربیت کرد که در جنگ صفین کشف عورت کرد و از حیای امام استفاده و از میدان گریخت

زمانی که عدی بن حاتم طایی با معاویه برخورد کرد معاویه برای نمک زدن به زخم عدی به او گفت:علی با تو انصاف نکرد پسران تو را به کشتن داد و پسران خود را زنده نگه داشت

عدی در پاسخ او گفت:نه بلکه من با علی انصاف نکردم که او کشته (شهید) شد و من زنده ماندم.کجای تاریخ چنین ارادتی رو پیدا می کنید و از دهان چه کسانی به غیر تربیت شده گان مکتب علی چنین علاقه و محبتی بیرون آید؟

در زمان خلافت معاویه سوده همدانی برای اعتراض به رفتار حاکم معاویه به دیدار او رفت در آخر گفت:ما خود می توانستیم حق خود را از او بگیریم ولی......

معاویه خشمگین شد و گفت من را از قیام قوم خود می ترسانی! چقدر علی شما را قویدل نموده!

داستان طرماح بدن عدی و برخورد اون با معاویه در تاریخ ثبت شد.در آخر معاویه رو به افرادش گفت:
معاويه به اصحاب خود گفت اگر من همه دارائى و اموال دنيايى خودم را به يكى از شما مى دادم نمى توانستيد يك دهم از يك دهم آنچه را كه اين اعرابى طرمّاح از رسالت امامش انجام وظيفه كرد را انجام دهيد. به خدا قسم كه دنيا بر من تنگ شد. عمروعاص گفت اگر تو را قرابتى با رسول خدا مثل على بن ابيطالب بود و مانند اولاد او بودى و حق با تو بود ما هم به تو بيش از آنچه را كه اعرابى انجام داد احترام مى گذاشتيم . معاويه گفت خدا دهن تو را بشكند و پر از طعامى كند كه سنگريزه داشته باشد به خدا قسم اين سخن تو كوبنده تر از كلام اعرابى بود به تحقيق كه دنيا بر من تنگ و تاريك شد

کدام حکومت مغشوش سال ها در زمان خلفاء حکومت کرد اما نتونست یارانی برای خودش جمع کنه که واقعاََ طالب او باشند بلکه طالب پول او بودند نه خود او!
ارتش منظم واقعاََ خنده دار است چطور ارتش منظم او که در دوران 13 ساله حکومت عثمان ساخت نتوانست در برابر لشگر چند روزه حضرت علی دوام (بعد از رسیدن به خلافت معاویه رو خلع کرد,و در طی چند روز لشگرش رو آماده کرد) بیاورد و نزدیک بود مالک اشتر کارش را تمام کند!
من بهتون میگم چرا,یاران علی فقط منتظر دستور حضرتش بودند که از لبان مبارک چه سخنی خواهد گفت برعکس معاویه که به زور زر و سیم ارتشی ساخت!

بله بر خلاف پیمانی که با امام حسن بسته بود,تمام کسانی که می توانستند حکومت را بعد از معاویه بگیرند همه رو مسموم کرد تا راه را برای یزید باز کند یزیدی که در کربلا حسین علیه السلام رو به شهادت رسوند.

مسموم کردن سعد بن ابی وقاص

ابن ابی الحدید معتزلی در شرح خودش ج16، ص49 احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، 1385 ش، می نویسد:
معاویه هنگام گفتگو به وی اعتراض کرد که چرا ابوتراب(ع) را لعن نمی‌کنی؟ سعد گفت: «من از پیامبر دربارۀ علی(ع) فضایلی شنیده ام که تا آنها در ذهن من است هرگز او را لعن نمی‌کنم.» معاویه از پاسخ سعد به شدت ناراحت شد و مجلس را ترک کرد و سرانجام تصمیم گرفت که وی را از مسیر راه ولایتعهدی یزید بردارد؛ از این رو با سمّ کشنده او را به قتل رساند

ابوالفرج اصفهانی هم همین مطلب رو در مقاتل الطالبین صفحه 85 نقل میکنه.

مسموم کردن عبدالرحمن بن خالد

اسدالغابه جلد 3 صفحه 289

در مجلسی معاویه پرسید بعد از من چه کسی شایسته این امر هست همگی به عبدالرحمن بن خالد رای دادند ولی معاویه خودداری کرد تا وقتی عبدالرحمن مریض شد و معاویه یکی از اطباء خودش رو فرستاد و الی آخر....

دکتر طه حسین مصری می نویسد: (علی و فرزندانش صفحه 243)
از جمله کارهای منفور و بدعت جدید را که معاویه در اسلام ایجاد نمود این بود که پسرش را خلیفه مسلمین کرد.......

جرجی زیدان در کتاب تاریخ تمدن اسلام صفحه 293 می نویسد:
همین که معاویه نمی توانست حریف را با زور و زر رام سازد به مکر و حیله او را از پای در می آورد و مسمومش میکرد مانند عبدالرحمن بن خالد و مالک اشتر.......


امام مالک در کتاب خود موطا جلد 2 صفحه 634 به روایت از عطا می نویسد:
معاویه جامی طلا را به بیش از وزنش داد
ابودردا گفت:رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرمود:طلا را با طلا اگر عوض نمودید فقط مثلی به مثل باشد اضافه گرفتن ربا و حرام است
معاویه گفت:به نظر من عیب ندارد
ابودردا می گوید:کدام مسلمان این سخن را می پذیرد من می گویم پیامبر خدا نهی کرده او (معاویه) از نفس خود می گوید و.....

بر کسی پوشیده نیست که خوارج از دستور امیر خود حضرت علی تخلف کردند آیا این بیعت شکنی نیست؟
هر کس بر سر راهشان بود اگر مخالف آنها بود می کشتند و شکم زن باردار رو دریدند کسانی که از خوارج حمایت می کنند بهتر از خود آنها نیستند بلکه در گناه آنها شریک هستند

چون روز قیامت شود منادی ندا کند که کجایندظالمان و کسانی که شبیه و مانند ظالمان اند؟ حتی آن کسی که قلمی از برای ایشان تراشیده، یا دواتی به جهت ایشان «لیقه» کرده؟ پس همگی را در تابوتی از آهن جمع سازند و در آتش جهنم اندازند
معراج‌السّعاده، ص۴۸۵

اگر حضرت علی فتنه خوارج رو جمع نمیکرد تا قیامت نمیشد اون رو جمع کرد

ما رسول خدا رو در وحی تصدیق می کنیم چطور این سخنان را نشنویم,در جایی که سخنان شما از تاریخ و استنباط و ...غیره هست چطور این روایت جنبه علمی و کاربردی پیدا کرد.

شما معلوم نیست به کجای تاریخ از این شرم ساختگی استناد می کنید و من این موضوع رو برای دوستان عزیزی که شاید این شبهه براشون پیش بیاد که جنگ نهروان مایه شرمساری هست یا خیر روشن میکنم

رسول خدا از این جنگ خبر داده بود
یا علی؛ ستقاتل بعدی الناكثین و القاسطین و المارقین ؛ علی پس از من با ناكثین، قاسطین و مارقین نبرد خواهی كرد.
ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 201 همچنین اضافه میکند: این روایت یکی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتب است، زیرا که اخباری صریح است از آینده و غیب که هیچ‌گونه تاویل و اجمالی در آن راه ندارد.

مناقب الإمام أمير المؤمنين علي بن أبي طالب(ع) للكوفي جلد 2 صفحه 341
خود حضرت علی هم می فرماید:«اُمرتُ بقتال الناكثين و القاسطين و المارقين؛ به جنگ با پيمان شكنان و ستمكاران و بيرون روندگان از دين مأمور شدم

امام علی در این جنگ هایی که انجام داد حق و حقیقت محض بود.و به این سخن رسول خدا میشه استناد کرد

علىٌّ مع الحق و الحق معَ علىٍّ اللّهمَّ ادر الحقّ مع على حيثما دار
كشف الغمة، ج 1، ص 143
اعلام الورى، ج 1، ص 316
المستدرك على الصحيحين،ج3،ص135
تاريخ بغداد،ج14،ص321

يا امّ سلمة، هذا[على] والله، قاتل القاسطين و الناكثين و المارقين بعدي

تاريخ دمشق، ج 42، ص 470
المناقب، ص 190
البداية و النهاية، ج 7، ص 306
كشف الغمة، ج 1، ص 126

بله به نکته خوبی اشاره شد,مسائل آن زمان راستی چرا معاویه که از فرمان خلیفه مسلمین سرپیچی کرد شد آدم خوب!؟؟؟

راستی چرا بعد از خون خواهی از عثمان,قاتلان او را مجازات نکرد؟؟؟!!

به راستی چرا معاویه زمانی که عثمان در محاصره بود به کمک او نرفت؟؟

یک سوال دیگر + سوال های بالا از شما دارم
.
شما پادشاه یک کشور هستید,3 وزیر دارید که از دشمنان سرسخت شما هستند (می خوان سر به تن شما نباشه,البته نعوذبالله) به دلایل سیاسی مثل نفوذ آنها در دربار و بین مردم باید تحمل کنید.

روزی شما مریض میشین,وزیر اول برای شما عسل میاره و ...که انشاءالله خوب شین
چیکار می کنید؟عسل رو می خورید یا نه؟ (با ذکر دلیل)

وزیر دوم میگه من پزشکی رو در فلان سفر دیدم (از خارج سرزمین شما قرار هست بیاد) اگه اجازه بدید,بیاد شما رو درمان کنه
اجاز می دین یا نه/چرا؟

وزیر سوم که از قضا روابط خوبی با پسر شما داره میگه در فلان نقطه چشمه خوبی هست که برای درمان شما مناسبه و خوب هست به اونجا بروید.میگه اگه اجازه بدین خودش تمام کارهای سفر رو انجام بده.
شما بهش اجازه میدن یا نه و به این سفر میرین یا نه/چرا؟

فکر نکنم سوال زیاد سختی باشه,اگر مایل هستید جواب بدید و دلایل کارهاتون رو هم توضیح بدید.


درود بر هموطن
لطفا اینقدر طولانی گویی نکنید.
شما کارتان گویا زدن حرفهای بی مزه و مزحک است
این روایات هم که می اورید جعلی هست و ارزش علمی ندارد
تعصب نتیجه ای ندارد و روش استدلال علمی اینگونه نیست(من برای خودتان میگویم به من نفع و ضرری نمیرسد هر چقدر شما از این حرفها بگویید منتها انسان متفکر و دانشمند برای چنین سخنان و استدلالاتی پشیزی ارزش قایل نیست)

اولا عمده رجال صاحب نام عرب با علی بیعت نکردند

عمدتا در عرب علی را کسی بعنوان حاکم لایق یا خلیفه نمیپذیرفتند و بعنوان یک سرباز خوب میشناختند که خیلی ها را هم سربریده بود و ازو نفرت داشتند و مالک اشتر جزو تروریستهایی بود که به خانه عثمان حمله کردند دلیل انتقاد معاویه هم همین بود

حال این مسایلی که غالیان بیان کردند و احادیثی که ساختند در کتب حدیث و روایت موجود هست

(قطعا خوارج سلاح نداشتند و برای گفتمان و توبه مستقر شده بودند و علی انها را کشتار کرد .باید توجه کنیم جنگ جمل هم سابقه وی را تخریب کرده بود زیرا در یک سو همسر محبوب پیامبر و یاران و دوستان رسول بودند و در سوی دیگر علی و چند تن از نزدیکان و دوستان رسول که این مورد دوگانگی و اختلاف را بین مسلمانان برای حمایت از یکطرف پدید اورده بود منتها همچنان تا نهروان جمهور کوفه و مداین و بصره با او همراه بودند)

همانطور که بیان کردم پس از کشتار همگانی خوارج در نهروان
توسط علی مسلمانان بدین دلیل که به طبقات اسلامی معتقد بودند (باید توجه داشت در بین خوارج از طبقات بالای جامعه مسلمان افراد زیادی حضور داشتند) دیگر شوق و شوری به قرار گیری در سپاه علی و حمایت از وی نداشتند و حاکمی مانند عمر را ارزو میکردند
این دلیل منتج شد که از نهروان سپاهیانی که برای رفتن به شام اماده شده بودند برگشتند و علی تا پایان عمر نتوانست تدارک یک سپاه بزرگ برای مقابله با معاویه را ببیند

قدیما;963849 نوشت:
سلام

چرا از طرف من نظر می دهید.من کی گفتم الان استبداد و فساد نیست؟صبح از خواب بلند می شوی می بینی یک اختلاس شده فقط چند ثانیه طول میکشه صفر هاشو بشموری.پهلوی و قاجاریه هم بدتر از الان .تاریخ بشریت غالبا همینه.

شما صحاح اهل سنت را قبول نداری مسائل تاریخی کتب اربعه شیعه را قبول نداری درایه را هم ضعیف می دانی شرح مغازی هم در ان جعلیات هست.پس شما چی قبول داری؟

الان در تاریخ ایران باستان هرودوت دروغگو و افسانه سرا است.کتزیاس افسانه سرا و می گویند درغگو است و مغرضانه بر ضد هخامنشیان نوشته .گزنفون افسانه سرا است و فکر می کرده بصره عراق کنار ارمنستانه! تاریخ یهود درباره ایران باستان بسیار کم و فقط در حد چند صفحه است و دارای جعلیات.الواح گلی یکسری توسط امثال جیمز ریچ و غیره جعل شده است و انهایی هم که جعل نیست غالبا اسناد اقتصادی بانک اگیبی که نشان از برده داری ما می دهد.و این منابع در بسیاری از موارد با هم تضاد دارند.منبع اساسی دیگه ای هم نداریم.حالا شما با این تفکر وسواس گونه چه جوری می خواهی تاریخ ایران باستان را بررسی کنی؟

شما الان برای من از محمد بن سعد و شعبی اوردی که در نظر من فرق زیادی با یهودیان و مشرکان و خوارج ندارند.خود محمد بن سعد را بعضی از اهل سنت مثل یحیی بن معین قبول ندارند چه برسه به شیعه.ولی من نگفتم چرا برای من شیعه دوازده امامی از این افراد تاریخ را نقل کردی.اگر از یهود و مشرکین هم می اوردی ان را بررسی می کردم.اگر انها تاریخ ندارند این مشکل من نیست.

باز هم اگر جسارتی در طول بحث شد عذرخواهی می کنم.از نظر من در کل بحث علمی خوبی بود.


درود بر هموطن
من همه منابع را قبول دارم ولی منابع را به لحاظ اولویت برسی میکنم
منتها در منابع قسمتهایی که با روش علمی بخواند را جدا کرده و تنها این قسمتها را پذیرفته و بقیه را مهمل میگذارم تا اسناد دیگری انها را تایید کند
کسی که با روش علمی کار میکند بی نیاز هست از روشهای دینی مانند درایه الحدیث و امثالهم چه بسا بسیاری از احادیث قوی و متواتر که توسط اشخاص ثقه بارها نقل شده ولی به روش علمی در همان ابتدا برسی رد میشود
تاریخ ایران باستان و ایران پس از اسلام به هم باجی نمیدهد.در یکی اسناد بیشتر هست و جعلیات بمراتب بیشتر و در دیگری اسناد کم و جعلیات کمتر
پس برای محقق کار در هر دو فرقی نمیکند

برای بنده اهمیتی ندارد برای شما چه چیز سند هست

قدیما;963850 نوشت:
اگر حضرت علی(ع) هم می خواست مثل معاویه کار را با رشوه و ترور و با زور شمشیر بیعت گرفتن پیش ببرد قطعا این کار ها را بهتر از معاویه بلد بود ولی حضرت علی(ع) از خدا می ترسید و این کارها را نکرد.شما دارید دو نفر با شیوه های مختلف حکومت داری را با هم مقایسه می کنید.

در زمان داریوش کبیر هم شورش اتفاق افتاد.


درود بر هموطن
علی نمیتوانست چون سیاستمدار خوبی نبود علی قابلیت نظامی در حد سرباز داشت و حاکم خوبی نبود
فیثاغورس هم ریاضی دان قابلی بود !!!!
حالا شما به داریوش کبیر وسط بحث اسلام شناسی چه کار داری؟

mmns2001;965114 نوشت:
درود بر هموطن
علی نمیتوانست چون سیاستمدار خوبی نبود علی قابلیت نظامی در حد سرباز داشت و حاکم خوبی نبود
فیثاغورس هم ریاضی دان قابلی بود !!!!
حالا شما به داریوش کبیر وسط بحث اسلام شناسی چه کار داری؟

سلام.
آقای محترم.
قبلا گفتم بازم میگم. توهین نکن. شما پی در پی توی پست هات هم به مخاطبت در بحث توهین میکنی و هم به عقاید و امامان ما. چرا همیشه ما باید سند بدیم. شما برای حرفای بی اساست سند بیار.
انقدر مغرض هستید که قابلیت نظامی امام رو هم که زبان زد خاص و عامه زیر سوال میبرید و ایشونو در حد سرباز پایین میارید.
لطفا انقدر هم از بحث علمی صحبت نکنید که حرفا و رفتار شما مصداق بارز بحث تهی از علم و منطقه.
اغراض تا این حد که همه مردم خوب بودن، خوارج نهروان خوب بودن. دنیا در آرامش بود فقط امام ما بد بود!
برای این حرفای بی معنی سند معتبری هم دارید ؟

mmns2001;965103 نوشت:
منتها در منابع قسمتهایی که با روش علمی بخواند را جدا کرده و تنها این قسمتها را پذیرفته و بقیه را مهمل میگذارم تا اسناد دیگری انها را تایید کند
کسی که با روش علمی کار میکند بی نیاز هست از روشهای دینی مانند درایه الحدیث و امثالهم چه بسا بسیاری از احادیث قوی و متواتر که توسط اشخاص ثقه بارها نقل شده ولی به روش علمی در همان ابتدا برسی رد میشود

لطفا این روش علمی را برای من توضیح بده.

علم درایه را قبول نداری،باشه قبول،کار من را راحت کردی.از کجا می فهمی محمد بن سعد راست گفته یا دروغ؟؟؟ فرمودید اسناد دیگر باید ان را تایید کند،سند دیگر را بیار تا من بررسی کنم

صحبت محمد بن سعد مهمل،ثابت کن مهمل نیست.

mmns2001;965103 نوشت:
برای بنده اهمیتی ندارد برای شما چه چیز سند هست

برای من هم نظر شما اهمیتی ندارد.اینکه روش علمی نشد

mmns2001;965114 نوشت:
علی نمیتوانست چون سیاستمدار خوبی نبود علی قابلیت نظامی در حد سرباز داشت و حاکم خوبی نبود

چه کسی این حرف را زده؟ از خودت در اوردی؟

جرج جرداق مسیحی : علي بن ابي طالب ، در خرد ، يگانه بود ، او قطب اسلام و سرچشمه ي معارف و علوم عرب بود ، هيچ دانشي در عرب وجود ندارد ، مگر آن که اساسش را علي عليه السلام پايه گذاري کرده ، يا در وضع آن ، سهيم و شريک بوده است.
امام علي عليه السلام صداي عدالت انساني ، ترجمه ي هادي خسرو شاهي.صفحه52
_______________________________
سلیمان کتانی مسیحی:...مردی به وجود آمد با گنجينه‌هائی گرانبار از مواهب و استعداد و فضائل که نمی‌شود کسی بدان دست يابد و هم طراز نوابغ و قهرمانان بزرگ نشود.
الامام علي نبراس و متراس
_______________________________
حضرت علی(ع):به خدا سوگند! اشتباه می کنید. معاویه از من زیرک تر نیست. او دغل باز و فاسد است. من نمی خواهم دغل بازی بکنم و از جادّه حقیقت منحرف شوم و فسق و جور مرتکب شوم. اگر خدای تبارک و تعالی، دغل بازی را دشمنی نمی پنداشت، در آن وقت می دیدید که زرنگ ترین مردم دنیا، علی(ع) است.
نهج البلاغه خطبه 191
_______________________________________

شما خودتان سیاستمدار خوبی نیستید،حرف می زنید عمل نمی کنید.


mmns2001 در تاریخ 7 بهمن:دیگر جواب سخن شما را نمیدهم چون وقت تلف کردن هست.

نقل قول:
حالا شما به داریوش کبیر وسط بحث اسلام شناسی چه کار داری؟

[=arial] خود شما وسط بحث آیا اسلام اولین نظام دموکراتیک را ارائه داد؟ به مفاد قرار داد صلح امام حسن(ع) و معاویه و سیاستمدار خوب یا بد بودن حضرت علی(ع) چه کار داری؟

نقل قول:
تاریخ ایران باستان و ایران پس از اسلام به هم باجی نمیدهد.در یکی اسناد بیشتر هست و جعلیات بمراتب بیشتر و در دیگری اسناد کم و جعلیات کمتر
پس برای محقق کار در هر دو فرقی نمیکند

مشکل منابع ایران باستان اینکه هم کم هم پر از جعلیات

mmns2001;965101 نوشت:
درود بر هموطن
لطفا اینقدر طولانی گویی نکنید.
شما کارتان گویا زدن حرفهای بی مزه و مزحک است

سلام علیکم
.
بسم الله اگر حرف های ما مضحک و باطل هست,باطل بودن آن را به دیگران که این مطلب را می خوانند ثابت کنید.

mmns2001;965101 نوشت:
این روایات هم که می اورید جعلی هست و ارزش علمی ندارد

چطور روایتی را جعلی می خوانید,هر چند روات آن قابل اعتماد و ثقه باشند و از قول بزرگانی باشد.

بله,آنچه بر مزاق شما خوش نیاید جعلیست.اگر این احادیث جعلیست شما ما را بر بهتر از آن راهنمایی کنید

mmns2001;965101 نوشت:
تعصب نتیجه ای ندارد و روش استدلال علمی اینگونه نیست

توصیه میکنم در جلو آیینه روزانه جندین بار این جمله را تکرار کنید.

mmns2001;965101 نوشت:
اولا عمده رجال صاحب نام عرب با علی بیعت نکردند

کدام رجال آنها را به ما نشان دهید؟

وقتی اصحاب بدر در سپاه حضرت علی هستند,همین بس که رجال صاحب نام شما معاویه خواهد بود که شرح کارهایش را نوشتم و ابایی ندارم تا زندگی ننگین او را برای همه به تصویر بکشم,طوری که خواننده آن را به چشم ببینید

mmns2001;965101 نوشت:
عمدتا در عرب علی را کسی بعنوان حاکم لایق یا خلیفه نمیپذیرفتند و بعنوان یک سرباز خوب میشناختند که خیلی ها را هم سربریده بود و ازو نفرت داشتند و مالک اشتر جزو تروریستهایی بود که به خانه عثمان حمله کردند دلیل انتقاد معاویه هم همین بود

اگر آن عرب ها از امثال شما باشند بله همینطور خواهد بود؛چون طالبان حق و حقیقت پیرو و محب علی هستند

علی بن ابی طالبی که پیغمبر در باره آیه خیر البریه فرمود:
پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی (ع) فرمود: « هو أنت و شیعتک، تأتی أنت و شیعتک یوم القیامة راضین مرضیینیا علی!آن(خیرالبریه) تو و شیعیانت هستید.

این حدیث را حاکم حسکانی در کتاب شواهد التنزیل جلد 2 صفحه 358 ذکر کرده دیگران هم آورده اند البته با نگاه تاریخی شما که همه دروغگو هستند این احادیث جایگاهی نخواهد داشت!

mmns2001;965101 نوشت:
حال این مسایلی که غالیان بیان کردند و احادیثی که ساختند در کتب حدیث و روایت موجود هست

(قطعا خوارج سلاح نداشتند و برای گفتمان و توبه مستقر شده بودند و علی انها را کشتار کرد .باید توجه کنیم جنگ جمل هم سابقه وی را تخریب کرده بود زیرا در یک سو همسر محبوب پیامبر و یاران و دوستان رسول بودند و در سوی دیگر علی و چند تن از نزدیکان و دوستان رسول که این مورد دوگانگی و اختلاف را بین مسلمانان برای حمایت از یکطرف پدید اورده بود منتها همچنان تا نهروان جمهور کوفه و مداین و بصره با او همراه بودند)
همانطور که بیان کردم پس از کشتار همگانی خوارج در نهروان توسط علی مسلمانان بدین دلیل که به طبقات اسلامی معتقد بودند (باید توجه داشت در بین خوارج از طبقات بالای جامعه مسلمان افراد زیادی حضور داشتند) دیگر شوق و شوری به قرار گیری در سپاه علی و حمایت از وی نداشتند و حاکمی مانند عمر را ارزو میکردند
این دلیل منتج شد که از نهروان سپاهیانی که برای رفتن به شام اماده شده بودند برگشتند و علی تا پایان عمر نتوانست تدارک یک سپاه بزرگ برای مقابله با معاویه را ببیند

من کلام خود را نوشتم و ترسی ندارم که خواننده با خواندن آن پی به حقیقت خواهد برد و سخنان تاریخ را که خود شما بر ما از آن می خوانید نوشتم و از نویسنده مسیحی هم آوردم که جای شک و شبهه نباشد که معاویه که بوده

شما فقط حرف می زنید جایی که من از شیعه و اهل سنت و نویسنده مسیحی چهره معاویه را به تصویر کشیدم چیزی برای من نیاوردید که با آن استدلال بر بهتر بودن معاویه کنید,گمانم تاریخ سکوت کرده

صندلی;965130 نوشت:
سلام.
آقای محترم.
قبلا گفتم بازم میگم. توهین نکن. شما پی در پی توی پست هات هم به مخاطبت در بحث توهین میکنی و هم به عقاید و امامان ما. چرا همیشه ما باید سند بدیم. شما برای حرفای بی اساست سند بیار.
انقدر مغرض هستید که قابلیت نظامی امام رو هم که زبان زد خاص و عامه زیر سوال میبرید و ایشونو در حد سرباز پایین میارید.
لطفا انقدر هم از بحث علمی صحبت نکنید که حرفا و رفتار شما مصداق بارز بحث تهی از علم و منطقه.
اغراض تا این حد که همه مردم خوب بودن، خوارج نهروان خوب بودن. دنیا در آرامش بود فقط امام ما بد بود!
برای این حرفای بی معنی سند معتبری هم دارید ؟

درود بر هموطن
شما متاسفانه از سخنان علمی و عقلی ناراحت میشوید و انها را توهین میپندارید زیرا از عصبیت رنج میبرید
اگر بالا را خوب بخوانی اسناد را خواهی یافت همگی موجود هست
بنده تنها با انسانهایی بحث میکنم که حداقل سوادی داشته باشند
پس دیگر پاسخ شما را نمیدهم
موضوع قفل شده است