جمع بندی آیا از نظر علمی کوه ها ، میخ های زمین هستند؟

تب‌های اولیه

118 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"]

استوار;421175 نوشت:
لازم شد نقدی بر این کتاب الجدول فی اعراب القرآن بنویسیم.

تعلق گرفتن من فوقها به رواسی، حال چه به عنوان صفتی برای جبال محذوف، و یا اسم فاعل به معنای ثابتها و پابرجاها، بسیار نامفهوم و گنگ و مبهم است.

فوق یکی از جهات ششگانه است و حرف مِن نیز در کنار فوق از یک ابتدای مکانی حکایت دارد. برای همین منطقی آن است که به جعل تعلق گیرد.

به عنوان مثال: وقتی میگوئیم فلانی از بالای نردبان پائین آمد، از بالای بعد از فاعل جمله است. اما به آن متعلق نیست. بلکه عمل پائین آمدن است که نیاز به یک ابتدای مکانی دارد.

حال شما با توجه به چیزی که مد نظر دارید، این عبارت از آیه را ترجمه نمائید تا ببینیم مبهم خواهد بود یا نه.

ترجمه ما این است: «و قرار داد در آن استوارها را از بالای آن»


سلام
گفتیم که رواسی اسم فاعل جمع است و تعلق جار و مجرور ( من فوقها ) به آن بلااشکال است بخصوص که من فوقها بعد آن آمده نه بعد جعل
و اما تعبیر از کوهها به صفت آن نشان از مد نظر بودن ویژگی تثبیت کنندگی کوه است و من بیانگر این است که کوهها از بالای زمین دارند این تثبیت را انجام می دهند به عبارتی کدی است برای کسی که بخواهد تصوری از ساختار زمین داشته باشد . این کد بیانگر آنستکه که کوه در فوق از ساختار زمین است لذا زمین را زیری است با این بیان بطور کلی می توان دو لایه رو و زیر برای زمین قائل شد که لایه فوقانی که کوهها انرا تشکیل می دهند ویژگی تثبیت کنندگی برای زمین دارد .
با توجه به این معانی ترجمه جمله این است :
و در زمین تثبیت کننده های فوقانی قرار داده است یا تثبیت کننده هایی از بالا قرار داده است
والله العالم

حامد;421206 نوشت:
این کد بیانگر آنستکه که کوه در فوق از ساختار زمین است لذا زمین را زیری است با این بیان بطور کلی می توان دو لایه رو و زیر برای زمین قائل شد که لایه فوقانی که کوهها انرا تشکیل می دهند ویژگی تثبیت کنندگی برای زمین دارد .
با توجه به این معانی ترجمه جمله این است :
و در زمین تثبیت کننده های فوقانی قرار داده است یا تثبیت کننده هایی از بالا قرار داده است

کلا موافقم
و به دنبال معانی دیگر بودن ناشی از بی علمی هست
این یه مورد ساده ای هست و اصلا لزومی نداره این قدر روش مانور داده بشه
چیزی که با چشمان خودمان هم میبینیم کوه ها روی زمین ( یعنی بالای زمین ) قرار دارن.

استوار;421099 نوشت:
در اینجا نیز تنشها باعث ذخیره شدن انرژی میشود. و پس از تعویض جهت تنشها، قطعا باید در این نقطه نیز شاهد زمین لرزه شدیدی باشیم.

به نظر شما چطور میشه جهت تنش ها عوض بشه؟این اتفاق یک زمان طولانی میخواد چون فعلا که تنش از سوی پلیت عربستان هست و تا این پلیت ها تغییر مکان آنچنانی بدن که جهت حرکتشون هم فرق کنه یک دوره بلند زمین شناسی میخواد.
استوار;421099 نوشت:
زمین لرزه‌ها بر روی شکافهای عمودی به این دلیل اتفاق می‌افتند که دو قطعه پوسته به صورت افقی، و بدون هیچ یا اندکی جابجایی افقی، با شدت از روی یکدیگر عبور میکنند.
حتما میدانید زمین لرزه سال گذشته سوماترا به قدرت 8.6 ریشتر!! از یک شکاف عمودی در پوسته اقیانوس در 400 کیلومتری غرب سوماترا حاصل شد.
شکافهای عمودی معمولا چنین انرژی زیادی تولید نمیکنند.
و ظاهرا همانطور که خودتان بیان نمودید، تعویض جهت تنشها مسبب آزاد شدن این مقدار انرژی بوده.

شما منظور منو متوجه نشدید وقتی صفحه گسل عمودی باشه و جهت تنش ها عمود بر سطح حرکت اتفاق نمی افته ولی خیلی گسل های عمودی داریم که حرکت امتداد لغز دارند یعنی به صورت زیر


ما در تکتونیک یک سری گسل داریم که عمود بر مناطق برخوردی ایجاد می شوند ممکن است گسل سوماترا از این نوع گسل ها باشد.
چون جهت تنش در این منطقه عوض نشده و حرکت پلیت ها به همان صورت قبلی است.

بی نظیر;420821 نوشت:
به نظرم باید بپذیریم قران کلام محمد ص است و خودمون رو خلاص کنیم

سلام

من بعد از گفتن این کلام نگاهی دقیقتر به چند کتاب کردم و ایات مربوطه
از ایات قران به این نتیجه رسیدم که احتمالا رواسی با کوه فرق داره
و یکی گرفتن این دو اشتباه مترجمان بوده
در قران وقتی صحبت از کوه می کنه یعنی جبل از جعل استفاده می کنه
و جایی که از رواسی صحبت می کنه از القی استفاده می کنه
پس باید حتما فرقی بین جبل و رواسی باشه

موفق باشید

حامد;420822 نوشت:
سلام
اولا در لغت آمده که القی فیه الشی به معنای جعل است
ثانیا با توجه به دقت بسیار قرآن در انتخاب الفاظ باید بین جعل به معنای معمولش و آنجا که القی به معنای آن استعمال شده تفاوتی باشد که بنده احتمالی را در این مورد مطرح کردم و البته احتمالات دیگر هم قابل تحقیق است
والله الموفق

سلام

مطلب مهمی گفتین دقت قران در انتخاب
پس اگر به این موضوع معتقد باشید پس حتما بین رواسی و کوه باید فرقی وجود داشته باشه

همانطور که در پست بالا گفتم

با تشکر

استوار;421099 نوشت:
آیا در ایران گسل عمودی در مناطق غیر کوهستانی داریم؟

اکثر گسل های بزرگ و اصلی ایران از نوع معکوس است و گسل های معکوس معمولا شیب کمی دارند.
ممکن است گسل هایی باشند که ترکیبی از حرکات معکوس و امتداد لغز داشته باشند ولی کاملا عمودی نمیتوانند باشندو اینکه ممکن است گسل عمودی در مناطق هموار یعنی گسل کاملا امتداد لغزی باشد ولی به علت اینکه مطالعات دقیق ژئوفیزیکی در همه مناطق ایران انجام نشده صحبت کردن درمورد این گسل ها مشکل است.مطالعات ژئوفیزیکی ایران بیشتر محدود به مناطق نفت خیز و مهم است و معمولا این مناطق هموار و دشت گونه مثل کویرهای ایران نیستند.

بی نظیر;421279 نوشت:
من بعد از گفتن این کلام نگاهی دقیقتر به چند کتاب کردم و ایات مربوطه
از ایات قران به این نتیجه رسیدم که احتمالا رواسی با کوه فرق داره
و یکی گرفتن این دو اشتباه مترجمان بوده
در قران وقتی صحبت از کوه می کنه یعنی جبل از جعل استفاده می کنه
و جایی که از رواسی صحبت می کنه از القی استفاده می کنه
پس باید حتما فرقی بین جبل و رواسی باشه

خب من که این مطلبو تو این قسمت عرض کردم.
سیده راضیه;420785 نوشت:
والارض مددنها و القينا فيها رواسی......
در فرايند تشکيل كوه‌ها، کشش در پوسته زمين و نه در کل کره زمين معنی رسا و کامل‌تری دارد. و در اين مورد قرآن مجيد هيچ‌وقت لغت جبل يا جبال را به‌کار نبرده و لغت رواسی به‌کار برده است و اين می‌تواند همان كوه‌زادهای بزرگ در لبه‌های فعال پوسته قاره‌ای و پشته‌های ميان اقيانوسی را دربرگيرد.

[="Tahoma"]

بی نظیر;421279 نوشت:
سلام

من بعد از گفتن این کلام نگاهی دقیقتر به چند کتاب کردم و ایات مربوطه
از ایات قران به این نتیجه رسیدم که احتمالا رواسی با کوه فرق داره
و یکی گرفتن این دو اشتباه مترجمان بوده
در قران وقتی صحبت از کوه می کنه یعنی جبل از جعل استفاده می کنه
و جایی که از رواسی صحبت می کنه از القی استفاده می کنه
پس باید حتما فرقی بین جبل و رواسی باشه

موفق باشید


سلام
در قرآن نه مورد رواسی داریم که 5 مورد آن با جعل و 4 مورد با القی آمده است پس نتیجه گیری شما هم نباید درست باشد
والله الموفق

سیده راضیه;420785 نوشت:
نقش كوه‌ها در ثبات پوسته زمين

حامد;420805 نوشت:
با توجه به این معنا باید ببینیم کوهها که جزء لایه بیرونی زمین و به اصطلاح روی زمین اند چه نحو تثبیت کنندگی دارند

سلام

من امروز کتابی می خوندم که این نقش ثبات و تثبیت کنندگی رو از دیدگاه دیگری بررسی کرده بود
طبق این کتاب
طوفانها شدید باعث تغییر در سرعت زمین می شوند که این تغییر سرعتها باعث لرزشهای خیلی شدید
در زمین خواهد شد و تنها عاملی که جلوی این تغییر سرعت رو می گیره کوهها هستند

البته توی این کتاب خیلی مفصل و علمی مساله رو مطرح کرده بود ولی ساده و خلاصش همینه

موفق باشید

[="Tahoma"]

بی نظیر;421280 نوشت:
سلام

مطلب مهمی گفتین دقت قران در انتخاب
پس اگر به این موضوع معتقد باشید پس حتما بین رواسی و کوه باید فرقی وجود داشته باشه

همانطور که در پست بالا گفتم

با تشکر


سلام
القی ، انداختن یکی از مواردش چین انداختن است حال تو تعابیر ما
و اتفاقا به کوهها و بلندیها چین خوردگی زمین هم گفته میشود
چه بسا این مطلب مد نظر باشد
البته اثباتش نیازمند به تحقیق بیشتر در لغت و شیوع این معنا در گذشته و حال دارد
والله العالم

سیده راضیه;421285 نوشت:
خب من که این مطلبو تو این قسمت عرض کردم.

سلام

حق با شماست دوست گرامی

من چون پستها زیاد شده خط در میون اونها رو می خونم

هرکدوم کوتاه تره اول می خونم :khandeh!:

حامد;421292 نوشت:
سلام
در قرآن نه مورد رواسی داریم که 5 مورد آن با جعل و 4 مورد با القی آمده است پس نتیجه گیری شما هم نباید درست باشد
والله الموفق

سلام

بله مثل اینکه من همه ایات و ندیدم ولی به هرحال بازم فکر می کنم رواسی با کوه
اختلافهایی باید داشته باشند که خانم راضیه در مطلبشون به اون اشاره کردند

سیده راضیه;421285 نوشت:
نقل قول نوشته اصلی توسط سیده راضیه نمایش پست ها
والارض مددنها و القينا فيها رواسی......
در فرايند تشکيل كوه‌ها، کشش در پوسته زمين و نه در کل کره زمين معنی رسا و کامل‌تری دارد. و در اين مورد قرآن مجيد هيچ‌وقت لغت جبل يا جبال را به‌کار نبرده و لغت رواسی به‌کار برده است و اين می‌تواند همان كوه‌زادهای بزرگ در لبه‌های فعال پوسته قاره‌ای و پشته‌های ميان اقيانوسی را دربرگيرد.

[="Tahoma"]

بی نظیر;421313 نوشت:
سلام

بله مثل اینکه من همه ایات و ندیدم ولی به هرحال بازم فکر می کنم رواسی با کوه
اختلافهایی باید داشته باشند که خانم راضیه در مطلبشون به اون اشاره کردند


سلام
با توجه به قرائنی به احتمال زیاد منظور از رواسی همان کوهها باشند مثلا تعبیر راسیات شامخات یا تعابیر دیگر
اما باید دوستان توجه داشته باشند که
اغلب موارد استعمال ارض در قرآن به معنای خشکی است
والله الموفق

سلام و عرض ادب.

حامد;421206 نوشت:
من بیانگر این است که کوهها از بالای زمین دارند این تثبیت را انجام می دهند

حامد;421206 نوشت:
ترجمه جمله این است :
و در زمین تثبیت کننده های فوقانی قرار داده است یا تثبیت کننده هایی از بالا قرار داده است

با توجه به معنی رواسی و نیز تعبیر کوه‌ها به میخ، اینکه این تثبیت از بالای زمین انجام میشود به نظرم مبهم است.
بلکه مکانیزم این تثبیت کنندگی باید از زیر زمین باشد. چون این مفهوم بیشتر با تعبیر لنگر و میخ مطابقت دارد.
لذا هنوز معتقدم من فوقها متعلق به جعل باشد.

سلام.

سیده راضیه;421254 نوشت:
به نظر شما چطور میشه جهت تنش ها عوض بشه؟این اتفاق یک زمان طولانی میخواد چون فعلا که تنش از سوی پلیت عربستان هست و تا این پلیت ها تغییر مکان آنچنانی بدن که جهت حرکتشون هم فرق کنه یک دوره بلند زمین شناسی میخواد.

درست میفرمائید. ولی این اتقاق خواهد افتاد و انرژی زیادی آزاد خواهد شد.

سیده راضیه;421254 نوشت:
شما منظور منو متوجه نشدید وقتی صفحه گسل عمودی باشه و جهت تنش ها عمود بر سطح حرکت اتفاق نمی افته

متوجه منظورتان شدم. منظور حقیر هم گسل امتداد لغز نبود. بلکه جهت حرکت عمود بر سطح شکاف را مد نظر داشتم.
واقعیت اینست که شکاف عمودی موجود مانند یک قالب پنیر نیست که هنگامی با کارد بریده می‌شود کاملا صاف و در همه ضخامتش عمودی باشد.
نا منظم بودن سطح ضخامت شکاف عمودی باعث میشود که نیروهای وارده دارای مؤلفه عمودی نیز گردد. و این نیروی عمودی به مرور انرژیش ذخیره شده و باعث میگردد که دو قطعه پوسته بصورت ناگهانی و بشدت از روی هم عبور کنند.

سلام و عرض ادب.

بی نظیر;421310 نوشت:
من امروز کتابی می خوندم که این نقش ثبات و تثبیت کنندگی رو از دیدگاه دیگری بررسی کرده بود
طبق این کتاب
طوفانها شدید باعث تغییر در سرعت زمین می شوند که این تغییر سرعتها باعث لرزشهای خیلی شدید
در زمین خواهد شد و تنها عاملی که جلوی این تغییر سرعت رو می گیره کوهها هستند

البته توی این کتاب خیلی مفصل و علمی مساله رو مطرح کرده بود ولی ساده و خلاصش همینه

در آیه 15 سوره نحل میفرماید: «وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ»
با توجه به معنای تمید و مید و انطباق لرزش و ارتعاش با این کلمه، بنظر می‌آید بیشتر با زمین لرزه مرتبط باشد.
در مورد وزش طوفانهای شدید و تغییر سرعت زمین و در نتیجه اندازه حرکت آن، بگمانم اثرات ارتعاشی نداشته باشد که بتوان بر تمید منطبقش کرد.

به هر حال اگر نام کتاب و مولف آنرا بیان کنید ممنون میشوم.

استوار;421400 نوشت:
متوجه منظورتان شدم. منظور حقیر هم گسل امتداد لغز نبود. بلکه جهت حرکت عمود بر سطح شکاف را مد نظر داشتم.
واقعیت اینست که شکاف عمودی موجود مانند یک قالب پنیر نیست که هنگامی با کارد بریده می‌شود کاملا صاف و در همه ضخامتش عمودی باشد.
نا منظم بودن سطح ضخامت شکاف عمودی باعث میشود که نیروهای وارده دارای مؤلفه عمودی نیز گردد. و این نیروی عمودی به مرور انرژیش ذخیره شده و باعث میگردد که دو قطعه پوسته بصورت ناگهانی و بشدت از روی هم عبور کنند.

جالبه که شما دارین به من مقدمات زمین شناسی رو یاد میدین.
درتجزیه نیروها همونطور که شاید میدونید فشاری که به یک سطح وارد میشه اگر با زاویه باشه به دو مولفه عمودی و افقی تجزیه میشه و مولفه افقی باعث حرکت اون روی سطح و مولفه عمودی باعث جلوگیری از حرکتش میشه و هرکدوم مقدارش بیشتر باشه پیروز میشه.
حالا اگه فشار ما کاملا عمودی وارد بشه دیگه مولفه افقی نداره که باعث حرکت بشه.
بله سطح گسل کاملا صاف نیست و بعضی گسل های بزرگ هستند که به صورت منطقه ای و محدود باعث حرکت گسل میشن و اتفاقا همین مناطق هستند که انرژی ذخیره شده رو مثل یه شیر اطمینان تخلیه میکنند و این نکته هم مهمه که بدونید بزرگی یک زلزله با طول گسل رابطه مستقیم داره و گسل های کوچک هرچقدر هم انرژی داشته باشند زلزله چندان بزرگی ایجاد نمی کنند.

استوار;421432 نوشت:
در آیه 15 سوره نحل میفرماید: «وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ»
با توجه به معنای تمید و مید و انطباق لرزش و ارتعاش با این کلمه، بنظر می‌آید بیشتر با زمین لرزه مرتبط باشد.
در مورد وزش طوفانهای شدید و تغییر سرعت زمین و در نتیجه اندازه حرکت آن، بگمانم اثرات ارتعاشی نداشته باشد که بتوان بر تمید منطبقش کرد.
به هر حال اگر نام کتاب و مولف آنرا بیان کنید ممنون میشوم.

اسم کتاب قران و اسرار افرینش

و نویسنده ان ایت الله جعفر سبحانی

البته همانطور که گفتم ایشون کاملا با توجه به علم روز و قوانین علمی اثبات شده
این مطالب و بیان کرده

حالا من اگر وقت و حوصله کنم انشالله این مطلب و اینجا قرار می دم

موفق باشید

سلام.

سیده راضیه;421442 نوشت:
فشاری که به یک سطح وارد میشه اگر با زاویه باشه به دو مولفه عمودی و افقی تجزیه میشه و مولفه افقی باعث حرکت اون روی سطح و مولفه عمودی باعث جلوگیری از حرکتش میشه و هرکدوم مقدارش بیشتر باشه پیروز میشه.

فرمایش سرکار برای یک سطح صاف و یکنواخت صحیح است.
اما اگر همین سطح غیر یکنواخت باشد، سطوح متعدد کوچکتری با زوایای مختلف را شامل می‌گردد.
پس نیرویی که به تک تک این سطوح کوچکتر وارد میشود، دیگه بر همه آن سطوح عمود نخواهد بود. و مولفه افقی هم پیدا میکند.
این مولفه افقی یا آنقدر مقدارش زیاد است که بتواند باعث حرکت در جهت افق بشود، یا به مرور ذخیره شده و وقتی به پتانسیل لازم رسید، آزاد شده و حرکت افقی را سبب میشود.

استوار;421504 نوشت:
فرمایش سرکار برای یک سطح صاف و یکنواخت صحیح است.
اما اگر همین سطح غیر یکنواخت باشد، سطوح متعدد کوچکتری با زوایای مختلف را شامل می‌گردد.
پس نیرویی که به تک تک این سطوح کوچکتر وارد میشود، دیگه بر همه آن سطوح عمود نخواهد بود. و مولفه افقی هم پیدا میکند.
این مولفه افقی یا آنقدر مقدارش زیاد است که بتواند باعث حرکت در جهت افق بشود، یا به مرور ذخیره شده و وقتی به پتانسیل لازم رسید، آزاد شده و حرکت افقی را سبب میشود.

این سطوح کوچک هیچ وقت باعث حرکت کل توده سنگی با اون بزرگی نمیشن.

[="Tahoma"]

استوار;421380 نوشت:
با توجه به معنی رواسی و نیز تعبیر کوه‌ها به میخ، اینکه این تثبیت از بالای زمین انجام میشود به نظرم مبهم است.
بلکه مکانیزم این تثبیت کنندگی باید از زیر زمین باشد. چون این مفهوم بیشتر با تعبیر لنگر و میخ مطابقت دارد.
لذا هنوز معتقدم من فوقها متعلق به جعل باشد.

سلام
باید توجه کنید که در عصر نزول تصور افراد از زمین یک تصور صفحه ای بوده نه کروی
بطور کلی تصور قدما از زمین تصور فعلی ما نبوده است لذا قراردادن اشاراتی برای درک صحیح مطلب لازم به نظر میرسد
حال اگر این من فوق را متعلق به جعل بدانیم مفهومش چیست ؟ یعنی خدای متعال کوهها را از بالا روی زمین گذاشته است ؟
والله الموفق

سلام.

سیده راضیه;421541 نوشت:
این سطوح کوچک هیچ وقت باعث حرکت کل توده سنگی با اون بزرگی نمیشن.

این سطوح کوچکتر، حاصل تقسیم بندی یک سطح بزرگ میباشند.
مولفه‌های افقی سطوح با هم جمعِ بُرداری میشوند و نیروی بزرگتری حاصل میشود.
اگر این نیروی بزرگتر برای حرکت دادن کافی بود که مسئله حل است.
و اگر کافی نبود این افزایش نیروی پتانسیل، با گذشت زمان ادامه پیدا میکند تا جائیکه به حد کفایت برسد.

سلام و عرض ادب.

حامد;421591 نوشت:
باید توجه کنید که در عصر نزول تصور افراد از زمین یک تصور صفحه ای بوده نه کروی
بطور کلی تصور قدما از زمین تصور فعلی ما نبوده است لذا قراردادن اشاراتی برای درک صحیح مطلب لازم به نظر میرسد
حال اگر این من فوق را متعلق به جعل بدانیم مفهومش چیست ؟ یعنی خدای متعال کوهها را از بالا روی زمین گذاشته است ؟

برادر بزرگوار، ببخشید که جواب سؤالتان را با سؤال میدهم:

1) حال اگر این من فوق را متعلق به جعل ندانیم، مفهومش چیست؟ آیا کوه‌ها عمل تثبیت کنندگی را از بالای زمین انجام میدهند؟

2) حال اگر این من فوق را متعلق به جعل بدانیم، با توجه به اشاره‌ای که به تصور افراد در عصر نزول کردید، آیا تعابیر افکندن لنگر و نصب میخ از بالای زمین انجام نمیپذیرد؟

[="Tahoma"]

استوار;421611 نوشت:
حال اگر این من فوق را متعلق به جعل ندانیم، مفهومش چیست؟ آیا کوه‌ها عمل تثبیت کنندگی را از بالای زمین انجام میدهند؟

سلام
منظور از بالای زمین همان طبقه فوقانی زمین است در حقیقت من فوقها اشاره ای است به وجود کوهها در طبقه فوقانی زمین


استوار;421611 نوشت:
حال اگر این من فوق را متعلق به جعل بدانیم، با توجه به اشاره‌ای که به تصور افراد در عصر نزول کردید، آیا تعابیر افکندن لنگر و نصب میخ از بالای زمین انجام نمیپذیرد؟

تعلق من فوقها به جعل صرفا این نگاه عامیانه را تقویت میکند که پدید آمدن کوها در زمین مثل کوبیدن میخ به دیوار بوده است در حالیکه هیچیک نمی خواهد چنین معنایی را برساند
والله الموفق

استوار;421602 نوشت:
این سطوح کوچکتر، حاصل تقسیم بندی یک سطح بزرگ میباشند.
مولفه‌های افقی سطوح با هم جمعِ بُرداری میشوند و نیروی بزرگتری حاصل میشود.
اگر این نیروی بزرگتر برای حرکت دادن کافی بود که مسئله حل است.
و اگر کافی نبود این افزایش نیروی پتانسیل، با گذشت زمان ادامه پیدا میکند تا جائیکه به حد کفایت برسد.

وقتی ما میگیم یه گسل دارای شیب و امتداد فلان هست یعنی بطور کلی این هست. دیگه صفحات کوچک که تو اون مقیاس بزرگ به چشم نمیان اگه همچین اثری که شما میگین داشته باشه که دیگه نمیشه گفت اون امتداد و شیب قبلی رو داره.
من دیگه به این بحث ادامه نمیدم چون اطلاعات شما فقط تصورات ذهنیتونه نه واقعیات زمین شناسی.

سلام.

سیده راضیه;421677 نوشت:
وقتی ما میگیم یه گسل دارای شیب و امتداد فلان هست یعنی بطور کلی این هست. دیگه صفحات کوچک که تو اون مقیاس بزرگ به چشم نمیان اگه همچین اثری که شما میگین داشته باشه که دیگه نمیشه گفت اون امتداد و شیب قبلی رو داره.

اینجانب منکر امتداد و زاویه کلی گسل نبودم. بحثم فقط بر سر یکنواخت نبودن سطح شکاف است.
این یکنواخت نبودن سطوح در هر صورت باعث ذخیره انرژی میشود. چه در حرکت همگرا و چه حرکت موازی.
شما به راحتی از این سطوح زاویه دار در یک شکاف عمودی صرف نظر میکنید. در صورتیکه این نگاه کاملا اشتباه و غیر علمیست.
دو قطعه پوسته زمین را در نظر بگیرید که حرکت همگرا دارند (در جهت افقی) و شکاف بینشان عمودیست.
چه عاملی باعث می‌شود در این فصل مشترک، چین خوردگی به وجود بیاید؟
آیا بجز مولفه عمودی نیرو، چیز دیگری میتواند چین خوردگی را رقم بزند؟
این مولفه عمودی از کجا حاصل میشود؟
آیا ناشی از همان سطوح زاویه دار در کل ضخامت شکاف نیست؟ سطوحی که شما به راحتی آب خوردن از آنها صرف نظر نمودید.

سیده راضیه;421677 نوشت:
من دیگه به این بحث ادامه نمیدم چون اطلاعات شما فقط تصورات ذهنیتونه نه واقعیات زمین شناسی.

همه ما در مورد علومی که کسب میکنیم، رسالتی داریم.
یکی از مهمترین این رسالتها، نشر علوم است که اسلام نیز به آن سفارش دارد.
نباید به غیر متخصصین در رشته تخصصی‌مان از بالا نگاه کنیم.
رسالت یک متخصص این است که با صبر و حوصله دیگران را از نادانی به سمت دانائی سوق دهد.
حقیر چیزی بیان نکردم که مخالف مبحث حرکت، نیرو و تجزیه نیرو باشد.
در مورد مسائلی که بیان نمودم که به نظر شما تصورات ذهنی محسوب میشود، قضاوت با خوانندگان.
البته با این طرز برخورد سرکار در تاپیکی دیگر نیز آشنائی دارم.

موفق باشید.

بی نظیر;421470 نوشت:
اسم کتاب قران و اسرار افرینش

و نویسنده ان ایت الله جعفر سبحانی

البته همانطور که گفتم ایشون کاملا با توجه به علم روز و قوانین علمی اثبات شده
این مطالب و بیان کرده

حالا من اگر وقت و حوصله کنم انشالله این مطلب و اینجا قرار می دم

سلام خدمت دوستان

مطلبی که در کتاب فوق امده بود برای راست ازمایی بیان می کنم

به نقل از این کتاب
هنگامی که طوفان می اید نیرویی بر خلاف حرکت درختها و ساختمانها به انها وارد می کند و این نیرو
در حکت و چرخش زمین بدور محور خود اخلال ایجاد می کند و چون طوفان شدید و ضعیف می شود
تغییر سرعت زمین هم دچار تناوب می شود و این تغییر سرعت ایجاد شتاب می کند
و شتاب ایجاد شده باعث لرزشهای شدید در روی زمین خواهد شد

حال نقش کوهها بعنوان چرخ لنگری است
و دلیل به نقل از این کتاب
وقتی در منطقه ای طوفان می اید بطوری که موجب تغییراتی در سرعت زمین شود کلیه کوههای
کره زمین که همراه زمین حرکت دورانی دارند با نیروی جنبش ذخیره شده در خود تغییرات ناگهانی
سرعت را به تغییرات تدریجی سرعت تبدیل نموده و مارا از شر ان ضربه ها نجات می دهد

قسمت ابی رنگ عین جملات کتاب است

ممنون از نقد دوستان بر این مطلب

[="Tahoma"]

بی نظیر;421742 نوشت:
وقتی در منطقه ای طوفان می اید بطوری که موجب تغییراتی در سرعت زمین شود کلیه کوههای
کره زمین که همراه زمین حرکت دورانی دارند با نیروی جنبش ذخیره شده در خود تغییرات ناگهانی
سرعت را به تغییرات تدریجی سرعت تبدیل نموده و مارا از شر ان ضربه ها نجات می دهد

سلام
دلیل چندان جالبی به نظر نمی رسد چون کوهها با حجم زیادی که دارند خودشان یکی از عوامل تاثیر باد بر پوسته زمین خواهند بود و دیگر اینکه کوهها چیز جدایی از پوسته نیستند تا وزن آنها بخواهد آنرا از لرزش حفظ کنند اما بعید نیست کوهها در جلوگیری از انتقال و حرکت آسیب زای جو و هوای اطراف زمین یا کاهش شدت زلزله ها تاثیر داشته باشند
والله الموفق

حامد;421760 نوشت:
سلام
دلیل چندان جالبی به نظر نمی رسد چون کوهها با حجم زیادی که دارند خودشان یکی از عوامل تاثیر باد بر پوسته زمین خواهند بود

سلام

در ست می فرمایید اگر قرار بر ایجاد نیرویی مخالف حرکت زمین توسط ساختمانها و درختها باشد خود کوهها
از همه بیشتر باعث ایجاد این نیروها خواهد شد

به هرحال در ان کتاب هم نقل شده بود این مطلب توسط فردی ناشناس :Gig:بیان شده است
ولی جای سوال است که چرا مطلبی که درستی ان مشخص نیست
در کتابی به عنوان قران و اسرار افرینش بیان شود

ان هم به نویسندگی ایت الله جعفر سبحانی

موفق باشید

استوار;421719 نوشت:
دو قطعه پوسته زمین را در نظر بگیرید که حرکت همگرا دارند (در جهت افقی) و شکاف بینشان عمودیست.
چه عاملی باعث می‌شود در این فصل مشترک، چین خوردگی به وجود بیاید؟
آیا بجز مولفه عمودی نیرو، چیز دیگری میتواند چین خوردگی را رقم بزند؟
این مولفه عمودی از کجا حاصل میشود؟
آیا ناشی از همان سطوح زاویه دار در کل ضخامت شکاف نیست؟ سطوحی که شما به راحتی آب خوردن از آنها صرف نظر نمودید.

مشکل اینجاست که شما فرق چین خوردگی و گسل خوردگی رو نمیدونید.
خب چین مسلمه که در اثر نیروهای افقی به لایه های سنگی ایجاد میشه.
استوار;421719 نوشت:
همه ما در مورد علومی که کسب میکنیم، رسالتی داریم.
یکی از مهمترین این رسالتها، نشر علوم است که اسلام نیز به آن سفارش دارد.
نباید به غیر متخصصین در رشته تخصصی‌مان از بالا نگاه کنیم.
رسالت یک متخصص این است که با صبر و حوصله دیگران را از نادانی به سمت دانائی سوق دهد.
حقیر چیزی بیان نکردم که مخالف مبحث حرکت، نیرو و تجزیه نیرو باشد.
در مورد مسائلی که بیان نمودم که به نظر شما تصورات ذهنی محسوب میشود، قضاوت با خوانندگان.
البته با این طرز برخورد سرکار در تاپیکی دیگر نیز آشنائی دارم.

اتفاقا من برای همین دلیل تو این تاپیک هستم ولی متاسفانه صبر حضرت ایوب ندارم.
و با شناختی که من از عقبه شما سراغ دارم حاضر به قبول هیچ حرفی مخالف فکر خودتون نیستید.برای همین از ادامه بحث صرف نظر میکنم چون فقط وقتم تلف میشه.

سلام.

حامد;421634 نوشت:
منظور از بالای زمین همان طبقه فوقانی زمین است در حقیقت مِن فوقها اشاره ای است به وجود کوهها در طبقه فوقانی زمین

بالا یک جهت است و وقتی میگوئیم از بالا در واقع یک ابتدای مکانی را مشخص میکنیم.
ابتدای مکانی به چه چیزی تعلق میگیرد؟ به یک فعل مانند آمدن، دیدن، قرار دادن، پریدن، افکندن و ...
شما حتی برای تعلق از بالا به کوه‌ها قبلا گفتید کوه‌ها تثبیت کردن را از بالای زمین انجام میدهند. یعنی باز آنرا به یک فعل مرتبط کردید. (تثبیت کردن)
اگر این تعلق را بلا اشکال بگیریم، باز به این میرسیم که تثبیت کنندگی کوه‌ها مکانیزمی در زیر زمین دارد نه بالای آن.
حالا هم که میفرمائید آیه اشاره دارد به وجود کوه‌ها در طبقه فوقانی زمین. پس مِن کجا رفت؟
برایم عجیب است که چگونه از کنار حرف مِن میگذرید و به آن توجه نمیکنید.

سلام.

سیده راضیه;421793 نوشت:
مشکل اینجاست که شما فرق چین خوردگی و گسل خوردگی رو نمیدونید.
خب چین مسلمه که در اثر نیروهای افقی به لایه های سنگی ایجاد میشه.

نیروی افقی به تنهائی نمیتواند خمش ایجاد کند. چین خوردگی نمادی از خمش است. ایجاد تنش خمشی نیاز به مولفه عمودی نیرو دارد.
به عبارت دیگر مولفه افقی نیرو نمیتواند باعث حرکت جسم در جهت عمودی گردد.

سیده راضیه;421793 نوشت:
اتفاقا من برای همین دلیل تو این تاپیک هستم ولی متاسفانه صبر حضرت ایوب ندارم.
و با شناختی که من از عقبه شما سراغ دارم حاضر به قبول هیچ حرفی مخالف فکر خودتون نیستید.برای همین از ادامه بحث صرف نظر میکنم چون فقط وقتم تلف میشه.

امیدوارم قضاوت شما در مورد حقیر درست باشد. چون باعث میشه کمر همت ببندم برای رفع ایرادها و نواقص رفتار و گفتارم.

تعیین صحت و سقم علمی مطالبی که عنوان نمودم به عهده خوانندگان.

از اینکه وقت گرانبهای سرکار را با بی اطلاعی خودم از مبحث زمین شناسی به هدر دادم، صمیمانه از حضورتان پوزش میطلبم.

موفق باشید.

سلام

خوبه یک نتیجه گیری بحث و تا اینجا بکنیم
کوهها میخهای زمین هستند احتمالا به این صورت است که
انها محل اتصال ورقه های پوسته زمین هستند
درون زمین فعل و انفعالات شیمیایی در جریان هست که باعث تشکیل گاز می شود
اگر این کوهها ورقه های پوسته را به هم جوش نداده بودند خروج دایمی این گازها
همیشه باعث لرزش در سطح زمین می شد ولی وجود کوهها باعث میشه این گازها درون زمین
تجمع پیدا کنه و سپس وقتی به حد انفجار رسید با شکافتن سطح زمین و خروج باعث زلزله می شود

البته سوالات زیادی همچنان باقیست از جمله
1) فرق رواسی با جبل چیست ؟
2)چرا قران در بعضی ایات از واژه جعل و در بعضی جاهای دیگر
از واژه القی برای جبل و رواسی استفاده کرده ؟

با تشکر

[="Tahoma"]

استوار;421817 نوشت:
بالا یک جهت است و وقتی میگوئیم از بالا در واقع یک ابتدای مکانی را مشخص میکنیم.
ابتدای مکانی به چه چیزی تعلق میگیرد؟ به یک فعل مانند آمدن، دیدن، قرار دادن، پریدن، افکندن و ...
شما حتی برای تعلق از بالا به کوه‌ها قبلا گفتید کوه‌ها تثبیت کردن را از بالای زمین انجام میدهند. یعنی باز آنرا به یک فعل مرتبط کردید. (تثبیت کردن)
اگر این تعلق را بلا اشکال بگیریم، باز به این میرسیم که تثبیت کنندگی کوه‌ها مکانیزمی در زیر زمین دارد نه بالای آن.
حالا هم که میفرمائید آیه اشاره دارد به وجود کوه‌ها در طبقه فوقانی زمین. پس مِن کجا رفت؟
برایم عجیب است که چگونه از کنار حرف مِن میگذرید و به آن توجه نمیکنید.

سلام
من مورد غفلت قرار نگرفته است اما لازم نیست ترجمه تحت اللفظی کنیم تا ترجمه تمام کلمات آمده باشد . همانطور که گفتیم معنایی که من فوقها میخواهد برساند این است که این تثبیت کنندگی کوهها از بالای زمین یعنی از طبقه فوقانی زمین صورت می گیرد که در ترجمه مد نظر قرار گرفت
والله الموفق

سلام و عرض ادب.

حامد;421960 نوشت:

مِن مورد غفلت قرار نگرفته است اما لازم نیست ترجمه تحت اللفظی کنیم تا ترجمه تمام کلمات آمده باشد . همانطور که گفتیم معنایی که من فوقها میخواهد برساند این است که این تثبیت کنندگی کوهها از بالای زمین یعنی از طبقه فوقانی زمین صورت می گیرد که در ترجمه مد نظر قرار گرفت

بسیار خوب برادر. با توجه به مفهوم میخ و راسیه، و به توجه به ریشه دار بودن کوه‌ها، معنای علمی جمله قرمز رنگتان را متوجه نمیشوم.
به عبارت دیگر، به نظر میرسد عمل تثبیت کنندگی در زیر زمین انجام میگردد. و نه از روی آن.

[="Tahoma"]

استوار;421988 نوشت:
به عبارت دیگر، به نظر میرسد عمل تثبیت کنندگی در زیر زمین انجام میگردد. و نه از روی آن.

سلام
معنای ساده ترش این است که طبقه فوقانی نقش تثبیت کنندگی دارد
والله الموفق

استوار;421988 نوشت:
به عبارت دیگر، به نظر میرسد عمل تثبیت کنندگی در زیر زمین انجام میگردد. و نه از روی آن.

سلام

البته عمل تثبیت کنندگی بخاطر حجم زیاد و سنگینی قسمت بالای پوسته
می تواند از بالا هم صورت بگیرد

و اگر این قسمت بالایی نبود قسمت زیرین توان این تثبیت کنندگی را نداشت

موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
القا کردن به این معنا نیست که از بالا به پایین انداخته باشند بلکه ممکن است از هر طرفی کوها به زمین القا شوند دقت داشته باشید در ایاتی که آورده میشه گاهی اوقات از واژه جعلنا استفاده میشه و گاهی از واژه القا.مثلاً ممکنه از بالا با شهاب و یا پیدایش اولیه زمین ممکن است به گونه ای باشد که زمین به مرور گرد و ترمیم شده باشد و دور اون سنگ ها و شهاب هایی بوده که به وسیله جاذبه جذب شده و از پایین به وسیله رسوبات و رانش زمین و ....
و تمام زمین طبق قرآن در چهار روز درست شد.و اگر این روز به روز ما انسان ها باشد به وسیله رسوبات ممکن نبوده مگر اینکه تحولات عظیمی در زمین رخ داده باشه.و در آیه ای است که هر روز نزد خداوند 1000 سال هست و اگر اینگونه بوده باشه میشه چهار هزار سال به روز ما.پس زمین با نعمت هاش در چهار هزار سال درست شده و این یعنی کوها و .... باید طی این چهار هزار سال درست شده باشه و ممکنه که کوه ها فقط طی دو هزار سال کارشون تموم شده باشه.یعنی اگر ساخت زمین و کوها رو دو هزار سال بگیریم و ساخت نعماتش و پیدایش اب و اکسیژن و میوه ها رو هم دو هزار سال حساب کنیم طی چهار هزار سال کامل میشه.اگر هم بخواهیم بیشتر مساله را بشکافیم به آیه 10 سوره فصلت مینگریم که به سه مورد اشاره میکته:ابتدا کوه ها(چون اگر اول نعمات رو میذاشت به وسیله رانش زمین نعمات از بین میرفت پس کوه ها رو قرار داد تا نعمات رو محکم حفظ کنند) سپس برکات یعنی پیدایش مولکول ها و مواد آلی و سپس به وسیله اکسیژن و مواد آلی درختان و مواد غذایی.یعنی سه مورد که در چهار هزار سال درست شده و زمان مشخصی برای اون در نظر گرفته نشده که هر کدوم طی چند هزار سال بوده.

قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذالِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ (041 | فصلت - 9)

بگو: «آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز [= در دوران] آفريد كافر مى شويد و براى او همانندهايى قرار مى دهيد؟! او پروردگار جهانيان است

وَ جَعَلَ فِيها رَواسِىَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيّامٍ سَواءً لِلسّائِلِينَ (041 | فصلت - 10)
او برفراز زمين كوههاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن نهادو مواد غذايى آن را مقدّر فرمود، ـ اينها همه در چهار روز [= چهار دوران ] بود ـ درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان.»

وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدُّونَ (022 | حج - 47)
آنان از تو تقاضاى شتاب در عذاب مى كنند; در حالى كه خداوند هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد كرد. و يك روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهايى است كه شما مى شمريد!

مساله میخ بودن کوه ها هم که کاملا واضح هست.شما وقتی پنکه توی اتاقتون رو روشن میکنید اگر سفره ای برای غذا پهن کرده باشید مجبورید یه جسم سنگین روی سفره بذارید که تحت تاثیر باد قرار نگیره.کوه ها هم در هر زمینه ای برای زمین سود مند هستند.هم برای حفظ تعادل و هم برای رانش ها و لرزش ها و هم در مقابل باد ها و حتی سایبان برای موجودات زنده و ...
اینکه فرموده بر فراز زمین قرار دادیم منظور این است که در سطح زمین قرار دادیم نه اینکه روی هوا قرار داده باشیم

وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ (015 | حجر - 19)و زمين را گسترديم; و در آن كوههاى استوارى قرار داديم; و از هر گياه موزون، در آن رويانديم;

وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (016 | نحل - 15)و در زمين، كوههاى استوارى قرار داد تا شما را نلرزاند; و نهرها و راههايى ايجاد كرد، تا (به مقصدتان) راه يابيد.

وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (021 | انبياء - 31)و در زمين، كوههاى استوارى قرار داديم، مبادا آنان را بلرزاند! ودر آن، دره ها و راههايى قرار داديم تا راه يابند.

وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (050 | ق - 7)و زمين را گسترش داديم و در آن كوههايى عظيم و استوار افكنديم و از هر نوع گياه بهجت انگيز در آن رويانديم،

وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً (077 | مرسلات - 27)و در آن كوههاى استوار و بلندى قرار داديم، و آبى گوارا به شما نوشانديم.

موفق و سربلند باشید در پناه حق.

سلام.

حامد;421990 نوشت:

سلام
معنای ساده ترش این است که طبقه فوقانی نقش تثبیت کنندگی دارد
والله الموفق

اما در مورد عمل تثبیت کردن، طبقه فوقانی مفعول است و نه فاعل.
پس طبقه فوقانی نقش تثبیت کنندگی ندارد، بلکه تثبیت میشود.

[="Tahoma"]

استوار;422051 نوشت:
اما در مورد عمل تثبیت کردن، طبقه فوقانی مفعول است و نه فاعل.
پس طبقه فوقانی نقش تثبیت کنندگی ندارد، بلکه تثبیت میشود.

سلام
حتی اگر خودش در تثبیت خودش تاثیر داشته باشد فی الجمله تثبیت کننده است
و چه بسا ابعادی از تثبیت کنندگی آن هنوز روشن نشده باشد
والله الموفق

عــــلی;422023 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
القا کردن به این معنا نیست که از بالا به پایین انداخته باشند بلکه ممکن است از هر طرفی کوها به زمین القا شوند دقت داشته باشید در ایاتی که آورده میشه گاهی اوقات از واژه جعلنا استفاده میشه و گاهی از واژه القا.مثلاً ممکنه از بالا با شهاب و یا پیدایش اولیه زمین ممکن است به گونه ای باشد که زمین به مرور گرد و ترمیم شده باشد و دور اون سنگ ها و شهاب هایی بوده که به وسیله جاذبه جذب شده و از پایین به وسیله رسوبات و رانش زمین و ..

سلام

موارد خوبی اشاره کردین
ممکنه شهاب سنگهای بزرگی به زمین سقوط کرده باشه که منشا پیدایش ناهمواریها و کوهها بودند
که کلمه القا اینجا با معنی می شه

با تشکر

سلام

استوار;421827 نوشت:
نیروی افقی به تنهائی نمیتواند خمش ایجاد کند. چین خوردگی نمادی از خمش است. ایجاد تنش خمشی نیاز به مولفه عمودی نیرو دارد.
چرا نيروي افقي به تنهايي نمي تونه خمش ايجاد كنه ؟ شما الان با فشار دستتان فرش را در جهت افقي فشار دهيد ، آيا چين خوردگي در فرش بوجود نمي ايد ؟ آيا شما نيروري عمودي وارد كرده بوديد ؟ خير .
لطفا اين بخش نوشته تان را توضيح مي هيد ؟

حامد;421960 نوشت:
من مورد غفلت قرار نگرفته است اما لازم نیست ترجمه تحت اللفظی کنیم تا ترجمه تمام کلمات آمده باشد

سلام

مورد بسیار خوبی اشاره فرمودین که ممکنه در رفع خیلی شبهات موثر باشه
چون در زبان انگلیسی هم این مورد بسیار مشاهده میشه
وقتی می خواهیم یک متن انگلیسی رو به فارسی ترجمه کنیم اگر ترجمه کلمه به کلمه
بکنیم کلا ممکنه یک چیز بی معنی دربیاد

با تشکر

سلام و عرض ادب.

كنجكاو;422162 نوشت:
سلام
چرا نيروي افقي به تنهايي نمي تونه خمش ايجاد كنه ؟ شما الان با فشار دستتان فرش را در جهت افقي فشار دهيد ، آيا چين خوردگي در فرش بوجود نمي ايد ؟ آيا شما نيروري عمودي وارد كرده بوديد ؟ خير .
لطفا اين بخش نوشته تان را توضيح مي هيد ؟

با تشکر از شما دوست عزیز.
در فیزیک، کمیتهائی مانند نیرو، فشار، شتاب و سرعت، کمیتهای بُرداری و جهت دار هستند.
قانون دوم نیوتون بیان میکند که شتاب جسمی به جرم m که نیروی F بر آن وارد می‌شود هم جهت و متناسب با نیروی وارد بر آن است و با جرم جسم نسبت عکس دارد.
مطابق این قانون: F=m.a
پس نیرو و شتاب که دو کمیت برداری هستند مطابق قانون دوم نیوتون هم جهت میباشند. چون جرم در این رابطه، کمیت بُرداری و جهت دار نیست.
از طرفی شتاب، تغییر سرعت جسم در واحد زمان است. بنابراین سرعت برابر است با حاصلضرب شتاب در زمان: v=a.t
با توجه به رابطه بالا و اینکه زمان کمیت بُرداری نیست، پس شتاب و سرعت نیز هم جهت هستند.
از سوی دیگر جابجائی یک جسم برابر است با حاصلضرب سرعت در زمان: x=v.t
مطابق رابطه فوق، چون زمان کمیتِ جهت دار نیست، پس بُردارهای جابجائی و سرعت همجهت می‌باشند.
نتیجه مطالب فوق از ابتدا تا انتها ثابت میکند که نیرو و جابجائی هم جهت هستند.

وقتی شما به فرش نیروی افقی وارد میکنید و فرش در جهت افقی مانعی برای حرکت داشته باشد، تحت فشار قرار میگیرد و این تنش فشاری در فرش ذخیره میگردد.
از آنجا که سطح تماس فرش با زمین یک سطح کاملا صاف و یکنواخت نیست، پس قطعا سطوح کوچکی فصل مشترک زمین و فرش وجود دارند که زاویه بسیار اندکی با افق خواهند داشت.
همین زاویه دار بودنِ بسیار اندک این سطوحِ بسیار کوچک نسبت به افق، باعث میشود که مولفه‌ای از آن نیروی افقی در جهت عمودی بوجود آید.
با توجه به اینکه مطابق قانون دوم نیوتون ثابت شد که نیرو و جابجائی در یک جهت هستند، پس این مولفه عمودی نیرو که به حد کفایت در فرش ذخیره شده، باعث تغییر مکان و جابجائی قسمتی از فرش به سمت بالا و ایجاد چین در آن میگردد.

استوار;422209 نوشت:
از آنجا که سطح تماس فرش با زمین یک سطح کاملا صاف و یکنواخت نیست، پس قطعا سطوح کوچکی فصل مشترک زمین و فرش وجود دارند که زاویه بسیار اندکی با افق خواهند داشت.
همین زاویه دار بودنِ بسیار اندک این سطوحِ بسیار کوچک نسبت به افق، باعث میشود که مولفه‌ای از آن نیروی افقی در جهت عمودی بوجود آید.

سلام شما یک برگ کاغذ رو رو هوا بگیرید و از هردوطرف فشار بدید کا غذ چین میخوره. اینجا که دیگه سطح تماس و سطوح کوچکی وجود نداره این چین خوردگی رو چطور توجیه میکنید؟

سلام و عرض ادب.

بی نظیر;422190 نوشت:
مورد بسیار خوبی اشاره فرمودین که ممکنه در رفع خیلی شبهات موثر باشه
چون در زبان انگلیسی هم این مورد بسیار مشاهده میشه
وقتی می خواهیم یک متن انگلیسی رو به فارسی ترجمه کنیم اگر ترجمه کلمه به کلمه
بکنیم کلا ممکنه یک چیز بی معنی دربیاد

البته توجه کنید که این بخاطر تفاوت قرار گرفتن فاعل، فعل، مفعول، صفت و موصوف و ... در جمله در زبان فارسی با زبانهای دیگر است. و نیز معادل‌های نامناسب در ترجمه.
وقتی در انگلیسی بگوئید from the top نمیتوانید آنرا روی یا در روی معنا کنید. باید بگوئید از بالا یا از روی.
در اینجا شاید ارتباط من فوقها به رواسی مطابق فرمایش جناب حامد بلا اشکال باشد، اما باز در ترجمه نمیتوان از حرف مِن صرف نظر نمود.
بنابراین معنای جمله میشود: کوه‌ها عمل تثبیت کنندگی را از بالای زمین انجام میدهند.

حقیر در چند پست در این تاپیک متهم شدم.
یکی گفت: مانور دادن روی مِن فوقها بیهوده و نشانه بی علمیست.
دیگری گفت: اطلاعتم در حد تصورات ذهنیه و عقبه‌ام نشون میده که حرفهای مخالف نظرم را پذیرا نیستم. و بدلیل بی اطلاعیم از علم زمین شناسی، بحث با حقیر وقت تلف کردنه.

به همین دلیل علیرغم اینکه از مطالب عنوان شده قانع نشده‌ام، ترجیح میدهم بیش از این مزاحمتی برای کاربران و اساتیدی که بحث را پیش میبرند بوجود نیاورم.
به عنوان ختم کلام، خدمت شما استارتر گرامی تاپیک عرض میکنم:
اینکه جناب حامد من فوقها را به رواسی متعلق دانستند نه به جعل، همانطور که خودشان فرمودند بدلیل تفسیر مشکل آن بود.
و وقتی این تعلق به رواسی را در نظر گرفتند، رسیدند به اینجا که عمل تثبیت کنندگی از روی زمین انجام میشه.
حال با توجه به نقل قولهای زیر:

سیده راضیه;420518 نوشت:
کوه هایی که حاصل چین خوردگی و یا آتشفشان هستند نیز دارای ریشه هستند
به این دلیل که هرجا توده ای عظیم در قسمتی از پوسته ایجاد شود به علت ایزوستازی به نسبت ارتفاع و چگالی خود پایین میرود و هرچه این حجم بیشتر باشد میزان پایین رفتگی یا ریشه آن نیز بیشتر است.جالب است بدانید زمانی که به هر دلیلی مثل فرسایش ارتفاع این کوه کاهش یابد کوه بالا می آید و ریشه آن نیز تا عمق کمتری فرو می رود.

بی نظیر;421995 نوشت:
البته عمل تثبیت کنندگی بخاطر حجم زیاد و سنگینی قسمت بالای پوسته
می تواند از بالا هم صورت بگیرد
و اگر این قسمت بالایی نبود قسمت زیرین توان این تثبیت کنندگی را نداشت

نظر حقیر اینست:
مکانیزم تثبیت کنندگی در زیر زمین انجام میشه. چون در آنجاست که تشبیهات میخ و لنگر، نمود پیدا میکند.
وزن کوه یکی از عوامل میزان فرو رفتن کوه در پوسته است، و نه مکانیزم تثبیت کنندگی.
در مورد میخ، مکانیزم تثبیت کنندگی جسم روئی، قفل شدن آن به جسم زیرین در محل فصل مشترکشان است که باعث عدم حرکت می‌گردد.
در اینجا نمیگیم که میخ عمل تثبیت کنندگی را از روی سطح روئی انجام میده، بلکه میگیم عمل تثبیت کنندگی به واسطه وجود میخ در فصل مشترک دو جسم (زیر سطح روئی یا روی سطح زیری) و قفل شدن آنها، انجام میشه.

هر چند که قبلا هم عرض کردم، همین قفل شدنها باعث ذخیره شدن انرژی شده و آنگاه که انرژی پتانسیل به حدی برسه که قفلها توان تحملش را نداشته باشند، ناگهان آزاد شده و زمین لرزه بوجود میاد.
نمونه آماری و شاهد این مدعا را میتونید با ملاحضه نقشه گسلهای ایران ببینید که قسمت اعظم گسلها در مناطق کوهستانیه.
و نیز آمار زلزله‌ها و قدرتشون هم نشانگر وقوع غالب زمین لرزه‌ها در مناطق کوهستانی و یا در نزدیکی کوه‌هاست . (حداقل توی ایران خودمون)

نقل قول:
ایران كشوری لرزه خیز است. ایران بر روی یكی از دو كمربند بزرگ لرزه خیزی جهان موسوم به «آلپا» قرار دارد و هر از گاهی زمین لرزه های بزرگی در آن بوقوع می پیوندد.
از سال 1340 تاكنون زمین لرزه های مختلف و در مواقعی ویران كننده مناطق مختلف كشور را با خسارات و تلفات سنگینی روبه رو كرده است.
زمین‌لرزه بم که در 5 دیماه سال 82 به شدت 6.6 ریشتر شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند، طبق آمار رسمی 40 هزار قربانی، 30 هزار مجروح و بیش از صدهزار نفر بی‌خانمان به جای گذاشت.
زمین لرزه‌ای كه در سال 79 و در دو استان زنجان و قزوین با قدرت 5.2 در مقیاس ریشتر به وقوع پیوست، مناطق طارم، خدابنده، ابهر، خرمدره و سلطانیه و همچنین بویین زهرا را لرزاند و خسارت ها و تلفاتی به بار آورد. بیش از 500 نفر بر اثر وقوع این زمین لرزه كشته شدند.
بزرگترین زمین لرزه ای كه در سالهای اخیر در ایران به وقوع پیوست مربوط به 31 خرداد 1369 در استانهای گیلان و زنجان با قدرت هفت و سه دهم در مقیاس ریشتر بود. این زمین لرزه بیش از 40 هزار كشته برجای گذاشت كه خونبارترین زمین لرزه در ایران به حساب می آید. این زلزله در عرض چند ثانیه حدود دو هزار و 100 كیلومتر مربع كه 27 شهر و 1871 روستا را در برمی گرفت، ویران كرد.
این در حالی است كه دیگر كشورهای منطقه مانند، تركیه، سوریه، ارمنستان و یا افغانستان نیز به دلیل قرار گرفتن در این خط زلزله با تعداد بیشماری از این قبیل زمین لرزه ها رو به رو هستند.
دانشمندان گفته‌اند كه دلیل این پدیده در بستر اقیانوسها كه نشانه های حركت شبه قاره هند به سمت قاره های آسیا و اروپا را آشكار می سازد، نهفته است.
قاره هند از 30 میلیون سال گذشته با سرعتی معادل 10 سانتی متر در سال به سمت قاره های اروپا و آسیا حركت كرده است و در زمان حاضر این سرعت به پنج سانتی متر در سال كاهش پیدا كرده است. فهرستی از زمان و میزان قربانیان زمین لرزه های به وقوع پیوسته در ایران در ذیل به طور خلاصه ارائه می شود :
- آوریل سال 1960 (فروردین / اردیبهشت 1339) 450 تن در شهر لار، واقع در جنوب كشور كشته شدند.
-
سپتامبر 1962 (شهریور / مهر 1341) 11 هزار تن كشته و 200 روستا در غرب تهران ویران شد.
- اوت 1968 (مرداد / شهریور 1347) حدود 10 هزار تن در استان خراسان جان سپردند.
- آوریل 1972‌ (فروردین / اردیبهشت 1351) پنج هزار و 44 تن در جنوب كشور كشته شدند.
- آوریل 1977 (فروردین / اردیبهشت 1356) حدود 900 تن در منطقه اصفهان جان باختند.
- سپتامبر 1978 ((شهریور / مهر 1357) 25 هزار تن در شرق ایران كشته شدند.
- نوامبر 1979 (آبان / آذر 1358) 600 تن در شمال شرقی ایران جان سپردند.
- ژوئن 1981 (خرداد / تیر 1360)، یكهزار و 28 تن در استان كرمان كشته شدند.
- ژوئیه 1981 (تیر/ مرداد 1360) یكهزار و 300 تن در استان كرمان جان باختند.
- 21 ژوئن 1990 (31 خرداد 1369) حدود 40 هزار تن در شهر رودبار در شمال كشور در اثر سنگین ترین زمین لرزه كشته شدند.
- 28 فوریه 1997 (10 اسفند 1375) حدود یك هزار و 100 تن در اردبیل كشته شدند، بزرگی آن زمین لرزه، 5.5 درجه در مقیاس ریشتر بود.
- 10 مه 1997 (20 اردیبهشت 1375) یكهزار و 613 تن در بیرجند بر اثر زمین لرزه با بزرگی 7.1 درجه در مقیاس ریشتر، جان باختند.
(منبع : اینترنت)

فایل فشرده پیوست، یک فایل pdf هست که نقشه گسلهای ایران مرکزی رو نشون میده و خوبیش اینه که ارتفاعات نیز در نقشه مشخصه.

موفق باشید.

سلام.

سیده راضیه;422288 نوشت:
سلام شما یک برگ کاغذ رو رو هوا بگیرید و از هردوطرف فشار بدید کا غذ چین میخوره. اینجا که دیگه سطح تماس و سطوح کوچکی وجود نداره این چین خوردگی رو چطور توجیه میکنید؟

دستان ما دو تکیه‌گاه در دو طرف کاغذ است.
نیروی گرانش زمین، مرکز ثقل کاغذ که در وسط آن است را به سمت خود میکشد. یعنی یک نیروی عمودی به سمت پائین به وسط کاغذ وارد میگردد.
حال اگر ما این کاغذ را کاملا افقی بگیریم، اگر نیروی دو دستمان کاملا در یک امتداد باشد، اگر دستانمان هیچ لرزشی نداشته باشد و... پس تنها نیروی عمودی که به وسط کاغذ اعمال میشود همان نیروی جاذبه است.
از آنجا که کاغذ را میتوان یک جسم دو بعدی فرض کرد، وقتی در این حالت توسط نیروی دستانمان تحت فشار واقع شود، به مقدار بسیار زیادی مستعد خمش است.
لذا مقدار بسیار ناچیزی نیروی عمودی میتواند باعث خمش آن گردد.

سلام

اجازه بدین من بصورت دیگه ای بیان کنم
وقتی یک میخ عمل تثبیت کنندگی انجام میده ما چی می گیم ؟
معمولا می گیم میخ این عمل و انجام داده
دیگه نمی گیم قسمت بالای میخ انجام داده یا قسمت پایین
کل میخ بعنوان یک جسم این عمل و انجام داده
چه نیازی به جداسازی بالای میخ از پایین میخ است ؟

حالا همین رو برای کوه می تونیم در نظر بگیریم
چرا باید تاکید کنیم تثبیت کنندگی از بالا انجام شده یا از پایین ؟
چیزی که مشخصه تثبیت کننده توسط کوه انجام شده

در باره من فوقها یا از بالای زمین

به این مثال دقت کنید
فرض کنید در یک محل مرتفع سربازی از درون یک سنگر
که ان سنگر کمی عمیق است دارد دیده بانی می کند
در اینجا ما چه می گوییم ؟
ایا نمی گوییم سربازی از بالا داره دیده بانی می کنه ؟

این دقیقا مثل همان است که بگوییم کوهها از بالای زمین عمل تثبیت کننده گی را انجام می دهند


موفق باشید

استوار;422348 نوشت:
دستان ما دو تکیه‌گاه در دو طرف کاغذ است.
نیروی گرانش زمین، مرکز ثقل کاغذ که در وسط آن است را به سمت خود میکشد. یعنی یک نیروی عمودی به سمت پائین به وسط کاغذ وارد میگردد.
حال اگر ما این کاغذ را کاملا افقی بگیریم، اگر نیروی دو دستمان کاملا در یک امتداد باشد، اگر دستانمان هیچ لرزشی نداشته باشد و... پس تنها نیروی عمودی که به وسط کاغذ اعمال میشود همان نیروی جاذبه است.
از آنجا که کاغذ را میتوان یک جسم دو بعدی فرض کرد، وقتی در این حالت توسط نیروی دستانمان تحت فشار واقع شود، به مقدار بسیار زیادی مستعد خمش است.
لذا مقدار بسیار ناچیزی نیروی عمودی میتواند باعث خمش آن گردد.

من یک مثال دم دست زدم شما یک لایه انعطاف پذیر ضخیم رو در نظر بگیرید و از دو طرف به اون فشار وارد کنید حتما این لایه چین میخوره و مکانیسم چین خوردگیش bukeling هست یعنی چین خوردگی در اثر نیروی موازی لایه ها.
یه سوال:
نیروی جاذبه فقط لایه رو به طرف زمین میکشه خمش به سمت بالا رو چطور میشه توضیح داد؟
چین خوردگی مکانیزم های مختلفی داره و اونی که شما میگید در اثر نیروهای عمودی، bending هست و این فقط یکی از مکانیزم هاست که معمولا کمتر هم اتفاق میافته که یک لایه فقط در اثر وزن خودش به پایین خم بشه.

سلام
ممنون از توضيحاتتون
همه رو متوجه شدم جز دو قسمت قرمز رنگ رو :

استوار;422209 نوشت:
وقتی شما به فرش نیروی افقی وارد میکنید و فرش در جهت افقی مانعی برای حرکت داشته باشد، تحت فشار قرار میگیرد و این تنش فشاری در فرش ذخیره میگردد.
از آنجا که سطح تماس فرش با زمین یک سطح کاملا صاف و یکنواخت نیست، پس قطعا سطوح کوچکی فصل مشترک زمین و فرش وجود دارند که زاویه بسیار اندکی با افق خواهند داشت.
همین زاویه دار بودنِ بسیار اندک این سطوحِ بسیار کوچک نسبت به افق، باعث میشود که مولفه‌ای از آن نیروی افقی در جهت عمودی بوجود آید.
با توجه به اینکه مطابق قانون دوم نیوتون ثابت شد که نیرو و جابجائی در یک جهت هستند، پس این مولفه عمودی نیرو که به حد کفایت در فرش ذخیره شده، باعث تغییر مکان و جابجائی قسمتی از فرش به سمت بالا و ایجاد چین در آن میگردد.

نيروي افقي ذخيره شده بود چطور به مولفه عمودي تبديل شد ؟ببخشيد اگر خارج از موضوع تاپيكه بفرماييد خصوصي بپرسم قصدم انحراف موضوع نيست .
موضوع قفل شده است