جمع بندی آیا اجنه مسلمان هم مرجع تقلید دارند؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا اجنه مسلمان هم مرجع تقلید دارند؟
 سلام ایا اجنه مسلمان هم مرجع تقلید دارن ؟ ایا اجنه ها همشون میتونن به گذشته برن و انجا سیر کنند ؟ ایا اجنه می تونند از مراجع تقلید انسانها هم تقلید کنند ؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد شعیب
با سلام خدمت شما دوست گرامی اطلاعات ما از عالم اجنه زیاد نیست مخصوصا از جزئیات زندگی آنها و دین داری آنها آگاه نیستسم و بیشتر یک سری اطلاعات کلی از آنها داریم : اجنه مانند انسان از قوه اراده و اختیار برخوردار هستند و متعلق تکلیف قرار گرفته و می توانند خدا را بشناسند و او را عبادت کرده و یا این که به او کافر شوند: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» اما این که اجنه مانند ما انسان ها مرجع تقلید داشته باشند و از او تقلید کنند و یا منبع دریافت علم آنها مانند ما باشد برای ما واضح نیست. اما درباره این که اجنه به گذشته دستیابی دارند یا نه :    
ادامه.. دو عامل موجب می شود که جنیان از غیب آگاه نباشند؛ نخست آن که آنان را با شهاب ها که ابزارهای خاصی هستند می رانند تا دریافت اطلاعات صورت نگیرد و دیگر این که این اطلاعات می تواند به شکلی محافظت شده به مادیت برسد که دور از چشم و دسترس جنیان مثالی باشد. این مساله درباره حضرت سلیمان (ع) و مرگ وی به خوبی نمایانده شده است که جنیان غیب و آگاه مخفی شده و حفاظت شده را نمی توانند دریافت کنند. خداوند دراین باره می فرماید: فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّهُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ(سبا آیه ۱۴) زمانی که مرگ سلیمان را در گرفت چیز جز موریانه ای که عصای سلیمان را خورد بر مرگ او راهنمایی نکرد. پس زمانی که سلیمان فرو افتاد مساله برای جنیان روشن و آشکار شد که اگر غیب می دانستند تا این زمان در بند عذاب خوارکننده سلیمان باقی نمی ماندند. بنابراین جنیان از مرگ انسانی که رو به روی ایشان بود و آنان را به بند کشیده و به بیگاری مشغول داشته بود آگاه نبودند و اگر غیب می دانستند می بایست از مرگ آن حضرت آگاه می شدند. بنابراین آنان حتی از مرگ انسانی آگاه نیستند چه برسد که غیب بدانند. البته از آن جایی که جنیان همانند انسان ها دارای درجات و مراتب مختلفی علم و دانشی و توانایی هستند برخی از ایشان می توانند به اموری دست یابند ولی این گونه نیست که اهل غیب و اطلاع از امور آینده باشند.   ادامه دارد...
ادامه... بر این اساس این که گفته شود که جنیان از آینده و یا مسایل غیب و پشت پرده عالم اطلاع دارند امری نادرست و این گونه نیست که داشتن چشم برزخی و دیدن انسان بی آن که دیده شوند موجب شود تا از اینده و مسایل غیبی مطلع بوده و پیش بینی و یا پیش گویی کنند. به هر حال آنان نیز موجودات انسان هستند که دارای توانایی هایی چون دیدن و دیده نشدن هستند ولی از ناتوانی های بسیاری نیز رنج می برند که موجب شده است که به حکم ازلی و ابدی مسخر انسان شوند و با سجده بر انسان خلافت ربوبی او را بپذیرند هر چند که ابلیس و یارانش از این خلافت سر باز زدند ولی این موجب نمی شود که انسان بر آنان برتر نباشد. کسانی از جنیان که به استراق سمع می روند و از امری که از عوالم برتر به عالم مثال درآمده است آگاهی می شوند بسیار کم هستند و بسیاری از ایشان به شهاب ثاقب رانده می شوند: إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌثَاقِبٌ( صافات آیه ۱۰) خداوند یکی از علت های وجود کواکب و ستارگان را زینت بر شمرده و در ادامه می افزاید: إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَهٍ الْکَوَاکِبِ وَحِفْظًا مِّن کُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِدٍ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ( صافات آیات ۶ تا ۱۰) این آیات بیان می کنند که آنان می خواهند اطلاعاتی را از ملا اعلی به دست آورند تا پیش گویی و آینده نگری کنند و با بهره برداری از آن انسان ها را گمراه نمایند ولی خداوند آنان را می راند. این جنیان که به این کار مشغول می شوند جنیان مارد و سرکشی هستند که می خواهند مردمان را گمراه سازند.   ادامه دارد...
ادامه... همین جنیان اولیای برخی از انسان ها هستند که حتی جنیان مومن از این که برخی از انسان ها از آن ها پیروی می کنند شگفت زده شده و مردمان را نکوهش می کنند. این مساله در سوره جن این گونه گزارش شده است: وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا( جن آیه ۶) و در ادامه جنیان ضمن دسته بندی خود به صالحان و گمراهان می گویند که به سبب پرشدن آسمان از نگهبانان و شهاب های ثاقب دیگر نمی توان به اطلاعاتی دست یافت که پیش از این امکان آن وجود داشته است: وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا( جن آیه ۹) یعنی ما پیش از این برای کسب اطلاعات و سرقت آن در گوشه کنار اسمان می نشستیم ولی اکنون این امکان فراهم نیست زیرا شهاب های رصد کننده آنان را تعقیب می کنند افزون بر این که نگهبانان نیز افزایش یافته و حراست تشدید شده است: وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا( جن آیه ۸) این گزارش ها و منابع به خوبی روشن می سازد که اطلاعات جنیان نسبت به غیب نادرست و غلط است و اگر در گذشته از برخی اطلاعات وارد شده در عالم مثال و برزخ خبر داشتند اکنون تا تبدیل آن به مادیت محض آگاه نیستند و نمی توانند نسبت به آینده خبری و اطلاع به کسی دهند. این در حالی است که انسان خود با تقویت باطن و تزکیه و خودسازی خویش می تواند دست کم از راه خواب و رویا در سیر شبانه خویش اطلاعاتی را که از عوالم برتر شکار کرده است با خود بدون آلوده شدن به اموری به زمین اورد و آگاهی درست تری از وضعیت خویش داشته باشد. از این روست که استاد علامه حسن زاده همواره از استاد خویش علامه طباطبایی نقل می کرد که هر کس روز خوبی داشته باشد شب شکارهای خوب تری خواهد داشت. به جای آن که به دامن جنیان چنگ زنیم که راه های گوناگون گمراهی را می نمایاند: وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا(جن آیه ۱۱) به دامن تقوا و تزکیه بیاویزیم که دست کم از رویاهای صادق که بخشی از نبوت است آگاه و بهره مند شویم.( نگاه کنید آیات ۶۰سوره اسراء و صافات آیه ۱۰۵ و آیات سوره یوسف درباره دیدن موقعیت آینده خود و وضعیت بحران مصر در طول هفت سال خشکسالی) این ها بخشی کوچکی از معارف قرآنی است که می تواند برای درک جهان و رابطه درست و منطقی با آن از آن ها بهره برد.
شعیب said in ادامه...
ادامه... بر این اساس این که گفته شود که جنیان از آینده و یا مسایل غیب و پشت پرده عالم اطلاع دارند امری نادرست و این گونه نیست که داشتن چشم برزخی و دیدن انسان بی آن که دیده شوند موجب شود تا از اینده و مسایل غیبی مطلع بوده و پیش بینی و یا پیش گویی کنند. به هر حال آنان نیز موجودات انسان هستند که دارای توانایی هایی چون دیدن و دیده نشدن هستند ولی از ناتوانی های بسیاری نیز رنج می برند که موجب شده است که به حکم ازلی و ابدی مسخر انسان شوند و با سجده بر انسان خلافت ربوبی او را بپذیرند هر چند که ابلیس و یارانش از این خلافت سر باز زدند ولی این موجب نمی شود که انسان بر آنان برتر نباشد. کسانی از جنیان که به استراق سمع می روند و از امری که از عوالم برتر به عالم مثال درآمده است آگاهی می شوند بسیار کم هستند و بسیاری از ایشان به شهاب ثاقب رانده می شوند: إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌثَاقِبٌ( صافات آیه ۱۰) خداوند یکی از علت های وجود کواکب و ستارگان را زینت بر شمرده و در ادامه می افزاید: إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَهٍ الْکَوَاکِبِ وَحِفْظًا مِّن کُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِدٍ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ( صافات آیات ۶ تا ۱۰) این آیات بیان می کنند که آنان می خواهند اطلاعاتی را از ملا اعلی به دست آورند تا پیش گویی و آینده نگری کنند و با بهره برداری از آن انسان ها را گمراه نمایند ولی خداوند آنان را می راند. این جنیان که به این کار مشغول می شوند جنیان مارد و سرکشی هستند که می خواهند مردمان را گمراه سازند.   ادامه دارد...
سلام شهاب ها چگونه جن رو که دیده نمیشه میرانند؟
بی ادعا said in ادامه...
سلام شهاب ها چگونه جن رو که دیده نمیشه میرانند؟
مسیر حرکت شهابها قابل پیش بینیه و برای هدف قرار دادن یک موجود مختار مناسب نیستند. بنابراین تفاسیری بر این آیه ذکر شده. به طور مثال ممکنه منظور از آسمان و شهاب، این آسمان و شهابی که مورد تصور ماست نباشد: https://www.tebyan.net/QuranIndex.aspx?pid=257676
فروردین said in سلام
بی ادعا said in ادامه...
سلام شهاب ها چگونه جن رو که دیده نمیشه میرانند؟
مسیر حرکت شهابها قابل پیش بینیه و برای هدف قرار دادن یک موجود مختار مناسب نیستند. بنابراین تفاسیری بر این آیه ذکر شده. به طور مثال ممکنه منظور از آسمان و شهاب، این آسمان و شهابی که مورد تصور ماست نباشد: https://www.tebyan.net/QuranIndex.aspx?pid=257676
تفسیرش مورد قبول نیست.زیرا در قرآن به کلمه سمای دنیا اشاره شده که با زینت ستارگان آراسته شده (زینا السمائ الدنیا بزینه الکواکب) ودر نتیجه  منظور از شهابها هم همین شهابهای مادی هستن
سلام شهاب ها چگونه جن رو که دیده نمیشه میرانند؟
 
مسیر حرکت شهابها قابل پیش بینیه و برای هدف قرار دادن یک موجود مختار مناسب نیستند. بنابراین تفاسیری بر این آیه ذکر شده. به طور مثال ممکنه منظور از آسمان و شهاب، این آسمان و شهابی که مورد تصور ماست نباشد:
با سلام بحث تاپیک ما بحث رصد اجنه توسط شهاب نیست ولی چون سوال کردید به صورت مختصر به آن می پردازیم: به دو جمله زیر توجّه فرمایید! ۱ـ ما شهاب ها را فقط برای این می فرستیم که شیاطین را از آسمان برانند. ۲ـ ما به وسیله شهاب ها مانع از آن می شویم که شیاطین وارد آسمان شوند. برخی خیال کرده اند که حاصل کلام قرآن درباره راندن شیاطین با شهاب ها، گزاره اوّل است؛ لذا گفته اند: این گزاره با علم در تضادّ می باشد. چون علم ثابت نموده که بارش شهاب ها منشاء طبیعی دارد؛ پس چه شیاطین باشند یا نباشند، بارش شهاب ها وجود خواهد داشت. امّا آنچه از مجموع آیات در این باره حاصل می شود، گزاره دوم می باشد نه گزاره اوّل؛ یعنی بارش شهاب ها ربطی به وجود شیاطین ندارند؛ امّا هرگاه شیاطین بخواهند وارد فضای خارج از جوّ زمین گردند، به طور طبیعی مورد اصابت شهاب سنگ ها واقع می شوند. کما این که اگر انسان نیز بخواهد بدون حفاظ محکم، از جوّ خارج گردد با شهاب سنگ های ریز و درشت برخورد می نماید. بسیاری از این شهاب ها در حدّ غبار می باشند،امّا از آنجا که با سرعتی بسیار زیاد حرکت می کنند، به شدّت خطرناکند. پس خداوند هیچگاه نفرموده که ما شهاب سنگ ها را برای زدن شیاطین می فرستیم؛ بلکه فرموده که اگر شیاطین بخواهند برای استراق سمع وارد آسمان شوند مورد اصابت شهاب سنگ ها واقع می شوند. یعنی شهاب سنگ ها به طور طبیعی در حال بارش به سمت زمین می باشند؛ پس اگر شیاطین جنّی هوس کنند که از جوّ زمین بیرون روند به طور طبیعی با شهاب ها برخورد خواهند داشت؛ کما این که هر چیزی بخواهد از جوّ زمین خارج گردد مورد اصابت شهاب ها قرار خواهد گرفت. لذا جداره های سفینه های فضایی و نیز لباس های فضانوردان را به گونه ای می سازند که در برابر برخورد این ذرّات ریز مقاومت لازم را داشته باشند. البته اگر اتّفاقاً شهاب سنگی نسبتاً بزرگ با فضانورد یا سفینه تصادم نماید، می تواند فاجعه بار باشد.   ادامه دارد...
ادامه...   در باب راندن شیاطین با شهاب ثاقب و تفسیر آیات فوق، سه نگاه عمده در بین مفسّرین وجود دارد. عدّه ای این آیات را تعابیری استعاری و کنایی دانسته و گفته اند که مقصود از شهاب ثاقب، همین شهاب های مادّی نیستند؛ بلکه اموری هستند که از حیث درخشش، سرعت زیاد و ناگهانی و غیر قابل پیش بینی بودن و قدرت سوزانندگی، به شهاب تشبیه شده اند. امّا عدّه ای دیگر بر این باورند که مراد از شهاب در این آیات، حقیقتاً همین شهاب های آسمانی است و تعبیری کنایی و استعاری نمی باشد. امّا نگاه سوم قائل به این است که این آیات هم معانی ظاهری دارند، هم معانی باطنی؛ لذا در آیات مورد بحث و روایات اهل بیت (ع)، بر هر دو امر شواهدی وجود دارد. امّا معتقدین هر کدام از این سه نظر عمده، در بیان حقیقت امر، مطالب گوناگونی گفته اند که به اجمال به آنها خواهیم پرداخت.  
نظر نهایی شهاب سنگ های مادّی نیز حقیقتی در عالم ملکوت دارند و تدبیر آنها به دست ملائک می باشد. و قوانین علمی حاکم بر عالم چیزی نیستند جز ظهور دنیایی سبک کار ملائک عالم ملکوت که در زبان قرآن کریم از این قوانین با عنوان سنّت های الهی یاد می شود. پس آنگاه که شیاطین به آسمان مادّی صعود می کنند که با ترفندهای خاصّ خود از ملکوت آسمان کسب اطّلاع نمایند، مورد اصابت شهاب سنگ های موجود در فضا قرار می گیرند؛ و چون این شهاب های مادّی بند به ملکوت خویش می باشند و ظهور دنیایی آنها هستند، لذا همانگونه که رجم و سنگسار شدن شیاطین را می توان به شهاب های مادّی نسبت داد، می توان آن را به حقیقت ملکوتی این شهاب ها هم نسبت داد. چرا که نسبت ملکوت به ناسوت (طبیعت) مثل نسبت روح است به بدن. پس همان گونه که تا روح اراده نکند بدن کاری نمی کند؛ و کار بدن نشان از فعل روح دارد، بین ملکوت شهاب سنگ ها و وجود مادّی آنها نیز چنین رابطه ای وجود دارد. البته روشن است که کار شهاب ملکوتی در عالم مادّه طبق قوانین خاصّ همین عالم خواهد؛ همانگونه که کار غیر فیزیکی روح، به هنگام ظهور در بدن مادّی، طبق قواعد عالم مادّه ظاهر می گردد.  
اگر برخورد سنگ به شیاطین باعث نابودیشون میشد، می تونستیم در دیوارهای خانه یه سری تیغ و ... قرار بدیم تا هر وقت شیاطین بخواهند بخواهند وارد شوند به این تیغها برخورد کنند و از بین بروند. به نظرم همون تعبیر غیر مادی منطقی تره.
اگر برخورد سنگ به شیاطین باعث نابودیشون میشد، می تونستیم در دیوارهای خانه یه سری تیغ و ... قرار بدیم تا هر وقت شیاطین بخواهند بخواهند وارد شوند به این تیغها برخورد کنند و از بین بروند. به نظرم همون تعبیر غیر مادی منطقی تره.
با سلام  همان طور که می دانید اجنه از ماده و جسم هستند البته جسم لطیف به گونه ای که نا مرئی هستند امروزه موجودات تقریبا نامرئی را با اشعه ها و امواج مادی مرئی و نا مرئی مثل مادون قرمز و ماوراء بنفش و امواج رادیویی و امواج صدا و لیزر و ... از بین می برند . بنابر این وقتی در قرآن از هدف قرار دادن اجنه توسط شهاب سنگ سخن می گوید منظور این نیست که هر سنگی بتواند آن ها را مورد اصابت قرار دهد بلکه سنگی در حجم و قدرت و سرعت و خصوصیات شهاب سنگ ها می تواند این کار را انجام دهد چه بسا از حرکت شهاب سنگ ها در این سرعت و حجم امواجی ایجاد می شود که اجنه را از حرکت باز می دارد (30 هزار کیلومتر بر ساعت در حالی که سرعت صوت 1236 کیلومتر بر ساعت می باشد یعنی حدود 25 برابر سرعت صوت) . بنا بر این مقایسه حرکت شهاب سنگ با آنچه که شما گفتید قیاس مع الفارق و نا صحیح است
 سلام علیکم  استاد شعیب سوال دیگری هم دارم  این فالگیرها مگه چه کاری برای اجنه  ها می کنند که اونها حاضرا در خدمتشون باشند ؟ نکنه حقوق میدن بهشون laugh  لطفا در این باره توضیح بفرمایید . ممنونم
آیا حرز ابی دجانه سندیت دارد؟  و چی هست اصلا ؟ لطفا جواب بدین ممنونم
 سلام علیکم    استاد شعیب سوال دیگری هم دارم  این فالگیرها مگه چه کاری برای اجنه  ها می کنند که اونها حاضرا در خدمتشون باشند ؟ نکنه حقوق میدن بهشون  لطفا در این باره توضیح بفرمایید . ممنونم
غالب این فالگیری ها و ادعای ارتباط با احنه؛ شیادی های یک عده حقه باز است که از سادگی مردم سوء استفاده می کنند و قصد آنها فقط کیسه دوختن برای اموال ساده لوحان است . نمونه های متعددی بر ملا شده است که فرد فال گیر دارای گروه هایی برای تحقیق درباهر اسرار شخصی زندگی مراجعین خود بوده که با بیان این اسرار مراجعه کننده به اعجاب فرو می رود که عجب!! این اسرار زندگی من را این از کجا می داد؟!! و بر همین اساس به او اعتماد کرده و پول های خود را خرج این توهمات می کند.
آری برخی با اجنه در ارتباطند که اولا این افراد بسیار کم هستند و ثانیا آنقدر انسانیت خود را به حراج این اجنه گذاشته اند که بستری برای ارتباط با اجنه شده اند.  
حرز به دعایی گفته می‌شود که به گردن می‌آویزند. برخی معتقدان به وجود جن بر این باورند که این دعا در دفع جن موثر است و این دعا را از پیامبر اسلام می‌دانند که پیامبر، آن را به شخصی به نام ابی دجانه داده است چون شب هنگام جن‌ها دعای حرز ابی دجانه را در منزلش اذیت می‌کردند. – اصل روایت: در حیاه الحیوان (در باب قنفذ) بیهقى در دلائل النبوه از ابى دجانه‏ که نامش سماک بن خرشه است روایت کرده که من به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله شکوه کردم از اینکه چون در بستر بخوابم سوتى مانند سوت آسیا و جنجالى چون جنجال مگس عسل بشنوم و پرتوى چون برق، و سر بردارم و در برابر خود سیاهى بینم که بالا رود بدرازى صحن خانه‏ام و دست بپوستش کشم مانند پوست خارپشت است، و به چهره‏ام مانند شراره آتش افکند، فرمود: این جن خانه تو است اى ابو دجانه وانگاه دوات و کاغذ خواست و بعلى علیه السّلام فرمود بنویسد: (سپس دعا را گفت) ابو دجانه گفت: نامه را گرفتم و تا کردم و بخانه آوردم و زیر سرم نهادم و شب را آسوده خوابیدم و بیدار نشدم جز از فریاد کسى که می‏گفت: اى ابو دجانه ما را با این کلمات آتش زدى تو را بحق سرورت که این نامه را از ما بردار که ما را بازگشتى بخانه‏ات و در کنارت و در هر جا این نامه باشد نباشد، ابو دجانه گفت: برش ندارم تا رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلم اجازه دهد. ابو دجانه گفت: از این ناله و شیون و گریه پریان که شنیدم شبم دراز گذشت و بامداد نماز صبح را با رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلم خواندم و آنچه آن شب از پریان شنیدم بوى‏ گزارش دادم و هر آنچه هم من به آنها گفتم. فرمود: اى ابو دجانه دست از این قوم بردار بدان که مرا براستى فرستاده آنان تا روز رستاخیز درد کشند. این روایت در کتاب «جن‏ها همه جا هستند» سید محمد مهدی حسینی ص۳۲و۳۳ و همچنین در کتاب آسمان و جهان، محمد باقر کمره اى‏ ج ‏۷ ص ۹۸ و ۹۹ که ترجمه کتاب السماء و العالم بحار است و همچنین در بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۶۰ ص ۱۲۵ و ۱۲۶ و همچنین در المصباح، کفعمی، ص ۲۲۹نقل شده است. در لغتنامهٔ دهخدا آمده: «سماک بن خرشه یا سماک بن اوس بن خرشه بن لوذان بن عبدودّبن ثعلبه انصاری ساعدی خزرجی ، ملقب به ذوالمشهره یکی از صحابهٔ رسول صلی اللّه علیه وآله . وی در غزوه بدر و هم احد در رکاب رسول صلی اللّه علیه وآله وسلم بود و به روز احد پیغمبر صلوات اللّه علیه او را شمشیری عطا فرمود. و در مدینه او را با عتبه بن غزوان مواخات داد. ابودجانه در جنگ یمامه با مسیلمه ، بشهادت رسید و گویند او در قتل مسیلمه شرکت داشت و در ضعاف اخبار آمده است که او تا جنگ صفین بزیست و در آن جنگ حضور یافت حرزی به نام حرز ابی دجانه در کتب دعوات معروف است.» – متن دعا : بسم الله الرحمن الرحیم هذا کتابُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ رَبِّ العَالَمینَ اِلی مَن طَرَقَ الدّارَ مِنَ العُمارِ وَ الزُوّارِ اِلّا طارِقاٌ یَطرُقُ بِخَیرٍ اَما بَعدُ فَاِنَّ لَنا وَلَکُم فِی الحَقِّ سَعَهً فَاِن تَکُ عاشِقاً مُولِعاً اَو فاجِراً مُقتَحِماً فَهذا کِتابُ اللهِ یَنطِقُ عَلَینا وَ عَلَیکُم بالحَقِّ اِنُا کُنّا نَستَنسِخُ ما کُنتُم تَعملَونَ وَرُسُلُنا یکتُبُونَ ما تَمکُرُونَ اُترُکُوا صاحِبَ کَِتابی هذا و انطَلِقوا اِلی عَبَدَهِ الاَصنامِ وَ اِلی مَن یَزعَمُ اَنَّ مَعَ اللهِ اِلهاً اخَرَ لا اِلهَ اِلا هُوَ کُلُّ شَی ء هالَکٌ اِلا وَجهَهُ لََهُ الحُکمُ وَ اِلَیهِ تُرجَعُونَ حم لا یُنصَرونَ حمعسق تَفرَّقَت اَعداءُ اللهِ وَ بَلَغَت حُجَّهُ اللهِ وَ لا حَولَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِااللهِ العلی العظیم فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَ هُوَ السَّمیعُ  
جمع بندی پرسش: آیا اجنه مسلمان هم مرجع تقلید دارند؟آیا اجنه میتوانند به گذشته بروند و آنجا سیر کنند ؟ آیا اجنه می تونند از مراجع تقلید انسانها هم تقلید کنند ؟ پاسخ: اطلاعات ما از عالم اجنه زیاد نیست مخصوصا از جزئیات زندگی آنها و دین داری آنها آگاه نیستیم و بیشتر یک سری اطلاعات کلی از آنها داریم. اجنه مانند انسان از قوه اراده و اختیار برخوردار هستند و مکلف بوده و می توانند خدا را بشناسند و او را عبادت کرده و یا این که به او کافر شوند: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ» جن و انس را جز برای عبادت خلق نکردم(1) اما این که اجنه مانند ما انسان ها مرجع تقلید داشته باشند و از او تقلید کنند و یا منبع دریافت علم آنها مانند ما باشد برای ما واضح نیست. اما درباره این که اجنه به گذشته دستیابی دارند یا نه: دو عامل موجب می شود که جنیان از غیب آگاه نباشند؛ نخست آن که آنان را با شهاب ها که ابزارهای خاصی هستند می رانند تا دریافت اطلاعات صورت نگیرد و دیگر این که این اطلاعات می تواند به شکلی محافظت شده به مادیت برسد که دور از چشم و دسترس جنیان مثالی باشد. این مساله درباره حضرت سلیمان (علی نبینا و آله و علیه السلام) و مرگ وی به خوبی نمایانده شده است که جنیان از امور غیبی آگاهی ندارند و امور حفاظت شده در عالم را نمی توانند دریافت کنند. خداوند دراین باره می فرماید: «فَلَمَّا قَضَیْنَا عَلَیْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّهُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ مَا لَبِثُوا فِی الْعَذَابِ الْمُهِینِ» زمانی که مرگ سلیمان را در گرفت چیزی جز موریانه ای که عصای سلیمان را خورد بر مرگ او راهنمایی نکرد. پس زمانی که سلیمان فرو افتاد مساله برای جنیان روشن و آشکار شد که اگر غیب می دانستند تا این زمان در بند عذاب خوارکننده سلیمان باقی نمی ماندند.(2) بنابراین جنیان از مرگ انسانی که رو به روی ایشان بود و آنان را به بند کشیده و به بیگاری مشغول داشته بود آگاه نبودند و اگر غیب می دانستند می بایست از مرگ آن حضرت آگاه می شدند. بنابراین آنان حتی از مرگ انسانی آگاه نیستند چه برسد که غیب بدانند. البته از آن جایی که جنیان همانند انسان ها دارای درجات و مراتب مختلف علم و دانش و توانایی هستند برخی از ایشان می توانند به اموری دست یابند ولی این گونه نیست که اهل غیب و اطلاع از امور آینده باشند. به هر حال آنان نیز موجوداتی مانند انسان هستند که دارای توانایی هایی چون دیدن و دیده نشدن هستند. ولی از ناتوانی های بسیاری نیز رنج می برند که موجب شده است که به حکم ازلی و ابدی مسخّر انسان شوند و با سجده بر انسان خلافت ربوبی او را بپذیرند هر چند که ابلیس و یارانش از این خلافت سر باز زدند ولی این موجب نمی شود که انسان بر آنان برتر نباشد. کسانی از جنیان که به استراق سمع می روند و از امری که از عوالم برتر به عالم مثال درآمده است آگاهی می شوند بسیار کم هستند و بسیاری از ایشان به شهاب ثاقب رانده می شوند: «إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌثَاقِبٌ»(3) خداوند یکی از علت های وجود کواکب و ستارگان را زینت بر شمرده و در ادامه می افزاید: «إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِزِینَهٍ الْکَوَاکِبِ وَحِفْظًا مِّن کُلِّ شَیْطَانٍ مَّارِدٍ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ»همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم و آن را از هر شیطان سرکشی حفظ کردیم، آنان نمی‌توانند به سخنان فرشتگان بسیار مکرم و شریف گوش فرا دهند، و [هرگاه به گوش دادن برخیزند] از هر سو [شهاب] به سویشان پرتاب می‌شود، و با خفت و خواری رانده شوند، وبرای آنان عذابی همیشگی است،مگر آنکه شیطانی خبری را [دزدانه و] با سرعت برباید [و فرار کند] که در این صورت گلوله‌‌‌ای آتشین و شکافنده او را دنبال می‌کند.(4) این آیات بیان می کنند که آنان می خواهند اطلاعاتی را از ملا اعلی به دست آورند تا پیش گویی و آینده نگری کنند و با بهره برداری از آن انسان ها را گمراه نمایند ولی خداوند آنان را می راند. این جنیان که به این کار مشغول می شوند جنیان مارد و سرکشی هستند که می خواهند مردمان را گمراه سازند. همین جنیان اولیای برخی از انسان ها هستند که حتی جنیان مومن از این که برخی از انسان ها از آن ها پیروی می کنند شگفت زده شده و مردمان را نکوهش می کنند. این مساله در سوره جن این گونه گزارش شده است: «وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا» و همانا مردانی از نوع بشر به مردانی از گروه جنّ پناه می‌بردند (و خود را در بیابانها به جنّیان می‌سپردند) و جنّیان بر غرور و جهل آنها سخت می‌افزودند (آیه چنین تفسیر شده که زمان جاهلیّت عرب در بیابان پناه به بزرگ جنّیان آنجا می‌برد تا ایمن باشد آن‌گاه آسوده می‌خفت و مال و جانش به خطر می‌افتاد).(5) و در ادامه جنیان ضمن دسته بندی خود به صالحان و گمراهان می گویند که به سبب پرشدن آسمان از نگهبانان و شهاب های ثاقب دیگر نمی توان به اطلاعاتی دست یافت که پیش از این امکان آن وجود داشته است: «وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا»و ما (پیش از نزول قرآن) در کمین شنیدن سخنان آسمانی و اسرار وحی می‌نشستیم اما اینک هر که (از اسرار وحی الهی) سخنی بخواهد شنید تیر شهاب در کمینگاه اوست. (6) یعنی ما پیش از این برای کسب اطلاعات و سرقت آن در گوشه کنار آسمان می نشستیم ولی اکنون این امکان فراهم نیست زیرا شهاب های رصد کننده آنان را تعقیب می کنند افزون بر این که نگهبانان نیز افزایش یافته و حراست تشدید شده است: «وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا»و جنّیان گفتند ما به آسمان بر شدیم (تا اسرار وحی را استراق کنیم) لیکن یافتیم که آنجا فرشته نگهبان با قدرت و تیر شهاب آتشبار فراوان است.(7) این گزارش ها و منابع به خوبی روشن می سازد که اطلاعات جنیان نسبت به غیب نادرست و غلط است و اگر در گذشته از برخی اطلاعات وارد شده در عالم مثال و برزخ خبر داشتند اکنون تا تبدیل آن به مادیت محض آگاه نیستند و نمی توانند نسبت به آینده خبری و اطلاع به کسی دهند. این در حالی است که انسان خود با تقویت باطن و تزکیه و خودسازی خویش می تواند دست کم از راه خواب و رویا در سیر شبانه خویش اطلاعاتی را که از عوالم برتر شکار کرده است با خود بدون آلوده شدن به اموری به زمین آورد و آگاهی درست تری از وضعیت خویش داشته باشد. به جای آن که به دامن جنیان چنگ زنیم که راه های گوناگون گمراهی را می نمایاند به دامن تقوا و تزکیه بیاویزیم که دست کم از رویاهای صادق که بخشی از نبوت است آگاه و بهره مند شویم: «وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا» و همانا برخی از ما صالح و نیکوکار هستیم و برخی بر خلاف آن، عقیده و اعمال ما هم بسیار متفرق و مختلف است. (8) این ها بخش کوچکی از معارف قرآنی است که می تواند برای درک جهان و رابطه درست و منطقی با او، از آنها بهره برد.(9)   پی نوشت ها: 1- ذاریات: 56. 2-سبا:14. 3- صافات:10. 4-صافت:6-10. 5- جن: 10. 6- جن: 9. 7-جن:8. 8- جن 11. 9- نگاه کنید به: آیات ۶۰سوره اسراء و صافات آیه ۱۰۵ و آیات سوره یوسف درباره دیدن موقعیت آینده خود و وضعیت بحران مصر در طول هفت سال خشکسالی.  
موضوع قفل شده است