باید عرض کنم ذائقه غربی مطرحه.طبق همان روان شناسی غربی بعضی مشاغلی که در حال حاضر خانم ها بهش تمایل نشان می دهند،تمایلات عادی و درست یک خانم نیست.
این تمایلات بر اساس این است که غرب می کوشد حضور زنان را در لایه بیرونی جامعه از حد تعادل خارج کند و این بشود که شده -----> ارتباطات غلط و از حد شرع گذشته در سطح جامعه که هم به خانم ها لطمه زده و هم به آقایان.
سرد شدن کانون خانواده ها که در نتیجه اشتغال مادر خانواده.
اختلال در تربیت فرزندان در اثر افراط در بیرون بودن محور اصلی تربیت
هرزگی چه از جانب مردان و چه از طرف زنان
بله کاملا قبول دارم ، فرمایشات شما متین و حرف حساب جواب نداره :ok: ولی در ادامه بحث های زیبایی از جنابعالی و سرکار گل مینای عزیز هستش که فکر میکنم بهترین راهکار همین باشه (ولی با چند تا مشکل!!!) :
گل مینا;137143 نوشت:
ولی چاره چیست؟ آیا چاره این است که چیزی که نهادینه شده به یک باره بیام و بزنیم زیرش که آی خانم ها فلان کار مناسب روحیه شما نیست و فلان رشته مردونه است ؟ خیر چاره نهی کردن نیست چاره فرهنگ سازی از سنین پایین است
عرفان;137242 نوشت:
بله ما هم منظورمان این نیست که یک باره به تعبیر شما بزنیم زیر همه چیز بلکه در حال فرهنگ سازی هستیم که یکی از مراحل آن بحث و گفتگو برای رسیدن به تعادل که به نظرم رسید بحث مفیدی داشتیم و به نوبه خود از این بحث راضی هستم.
استاد این فرهنگ سازی هم برمیگرده به اصل و ریشه کار که متاسفانه از زمان های قبل که میشه گفت همون زمان قاجار که فرهنگ غربی وارد ایران شد و به زمان پهلوی کشیده شد و نهایتا هم به جمهوری اسلامی که رسیدیم همون روند پی گرفته شد(البته من به شخصه مخالف فرهنگ غربی نیستم ، چون پیشرفت هایی حاصل همین ورود فرهنگ بوده ، البته در نهایت همچین پیشرفت هایی شامل حال ایران هم میشده ولی با ورود ارادی این فرهنگ این پیشرفت تسریع شد) الان که در انقلاب اسلامی هستیم ، مسئولان کشور افرادی مسلمان هستن ، چرا اجازه ورود فرهنگ غربی داده میشه ؟ (بازم عرض میکنم فرهنگی که منجر به ایجاد مشکلاتی میشه ) این یک زمینه ساده است که به عینه دیده میشه و داریم راجع به اون بحث میکنیم ، بنده در حال حاضر دارم یه کتاب میخونم که مصوبات مجلس و قوانین هستش ، اینکه در جامعه اسلامی چه قوانینی به تصویب میرسه واقعا غیر قابل باور هستش:Ghamgin: و در جامعه ما فقط سعی بر روسازی هستش و اصلا هیــچ وقت سعی نمیشه از ریشه مساله ای حل شه ، تمام مشکلات فعلی و مسلما آتی جامع ما از همین جا نشات میگیره فقط میشه امید داشت نسل های بعدی که جایگزین میشن ، یه فکری به حال این مشکل واقعا بزرگ جامعه کنن و واقعا جامعه ای بسازیم که جامعه باشه
عرفان;137242 نوشت:
اینکه فرمودید در کلان شهر ها زندگی سخت شده، حرفی درست است،اما می دانید عامل مهم این وضعیت خود ما هستیم؟
استاد هر جامعه ای خوب و بد داره و وقتی زمینه رو فراهم میبینن چنین افرادی ، به راحتی چنین کاری رو میکنن استاد بزرگوار به نظر بنده این مسئله هم برمیگرده به مقامات بالاتر که این خطاها رو میبینن ولی هیـــــچ اقدامی برای جلوگیری صورت نمیگیره سبز باشید خیلی خیلی التماس دعا دارم ، امشب همه مردم و بنده حقیر رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید :Sham:
باسلام خدمت دوستان
به نظر میرسه مباحث نظری با مصادیق ونمونه های موردی خلط شده اساتید بهتره اول پایه های نظری بحث را تحلیل وبه نتیجه برسند بعد مصادیق وموارد را بر اساس اصول پذیرفته شده مشترک داوری کنند.این خلط ومغالطه بیشتر از جانب گل مینای محترم وسوال عزیز صورت گرفته.اگر مباحث را به لحاظ نظری سامان دهید بحث به نتیجه نزدیکتر می شود والا الکلام یجر الکلام و...
ممنون
با سلام خدمت دوستان
حضرت علی علیه السلام می فرمایند " زن ریحانه است نه قهرمان میدان نبرد" از این دیدگاه زن اگر هم می خواهد کار کند باید کارهایی بکند که با روحیه لطیف و سرشار از احساسات او منافاتی نداشته باشد والا اگه بخواهیم زن ها رو مثل مرد ها فرض کنیم و هر کاری که مردها انجام می دن زنها هم انجام بدن حرف حضرت علی نقض می شه که فرموده زن ریحانه هست نه قهرمان میدان نبرد. زن می تونه کار کنه ولی نه هر کاری کارهایی که با روحیات زن منافاتی نداشته باشه اینجوری خود زن هم احساس رضایت بیشتری می کنه و جامعه هم آسیب کمتری می بینه. با تشکر ...
-------------------------------------------------
یارب آن یوسف گمگشته به من باز رسان
تاطرب خانه کنی بیت حزن باز رسان...یا صاحب الزمان
سلام نازنین مریم عزی به نظر من دلیل عدم ازدواج میتونه:بیکاری باشه که گاهی بی کاری برای خانم ها هم از ازدواج جلوگیری میکنه مثلا خانمی که پدری نداره؟ آیا مینتونه بدون جهیزیه و.. ازدواج کنه؟
به علاوه گاهی افراد شرایط ازدواج دارن اما کسی رو که مطابق خواستشون باشه پیدانمیکنن
گاهی هم اینقدر برای ازدواج صبر کردی که دیگه دل زده میشی
[="red"]البته من درم به این نتیجه میرسم که باشرایط کنونی ازدواج برای بچه پولداراست[/]
عدالت جنسيتي به معناي رعايت تناسب زنان و مردان در دسترسي به همه امكانات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است به گونه اي كه در حق هيچ كدام ستم يا اجحافي نشود. اشتغال نيز عمدتا به كارهاي تمام وقت، داراي مزد و بيرون از خانه اطلاق مي شود. در اين مقاله با نگاهي علمي به موضوع اشتغال از ديدگاه اسلام پرداخته شده و ديدگاه ها و نظريه هاي جامعه شناسان و فمينيست ها نيز مورد نقد و بررسي قرار گرفته و معلوم مي شود؛ اشتغال زنان حقي است که تحت ضوابط كلي اشتغال مي باشد. اين ضوابط عبارتند از: تناسب شغل با ويژگي هاي زنانه، رعايت حجاب، عفاف و عدم اختلاط، عدم تعارض شغل زن با حقوق شوهر و وظيفه مادري؛ بر اين اساس شاخص عدالت جنسيتي در اشتغال زنان از ديدگاه اسلام همان رعايت معيارها و موازين اسلامي مي باشد. در اين نوشتار الگوي اشتغال نيمه وقت زنان که تناسب با عدالت جنسيتي دارد، براي زنان پيشنهاد شده است.
تبعات بیکاری مردان و اشتغال زنان چیست؟ / واژه زن خودسرپرست با فقه اسلامی تعارض دارد!!
اشغال فرصتهای شغلی بهوسیله زنان عملا باعث میشود تعدادی از مردها بیکار بمانند، چون این فرصتهای شغلی محدود است علیالقاعده چه کسی باید در اولویت قرار بگیرد؟ به ویژه در مشاغلی که صرفا درآمدزا است؟
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ بحث حقوق و تكاليف زن در اسلام و تدوين يك مدل جامع و متوازن جنسيتي بسيار مهم است، بدين منظور به ارائه مباحث دكتر فرهمندپور در اين خصوص ميپردازيم.
در بخشهای قبل هفت مقدمه را مطرح کردیم که عبارت بودند از: 1. مقدم داشتن بحث در موانع تکوینی جنسیت بر مباحث تشریعی؛ 2. تاکید بر ورود به عرصه تشریع با نگاه ساختاری؛ 3. تاکید بر لزوم ارائه مدل عملی، متعادل، متوازن و همه جانبه؛ 4. تاکید بر لزوم فهم، شناسایی و تفکیک دقیق مفهوم و مصداق حق و تکلیف؛ 5. تاکید بر امکان ارزیابی منطقی پیامدها تنها بعد از اجرای کامل و جامع مدل پیشنهادی؛ 6. تاکید بر لزوم تاسیس نهادهای جدید و بازتعریف ساختارهای موجود در جهت تحقق مدل مطلوب؛ 7. تاکید بر توجه منطقی ماموریت قانون در شمول حداکثری و نه صددرصد.
اصول بنیادین نظام حقوقی اسلام در مورد زنان و خانواده
اینها هفت مقدمه بحث بود، حالا میخواهیم وارد بیان 5 اصل بنیادی در مورد زنان و نظام خانواده در نظام حقوقی اسلام شویم. گفتیم که نظام حقوقی اسلام در بخشی كه مربوط به زنان و نظام خانواده است، 5 اصل بنیادین دارد.
دقت کنید که ما در اینجا پاسخ کسانی را میدهیم که معتقدند حقوق زن در اسلام پایمال شده و اسلام به زن به چشم انسان کامل و واقعی نگاه نکرده و حقوق او را تضییع نموده است. ما میگوییم اسلام به زن چه حقوقی داده و اینها اصول بنیادین نظام حقوقی اسلام نسبت به زنان و خانواده است.
تامین امنیت زنان و جامعه وظیفه مردان است
اصل اول: زنان حق دارند از امنیت کامل برخوردار باشند بدون آنکه برای ایجاد آن تکلیفی داشته باشند، پس حق برخورداری از امنیت، حق زن است بدون اینکه در این مورد خاص خودش تکلیفی داشته باشد، یعنی زن در قبال تولید امنیت برای جامعه تکلیفی ندارد و ایجاد، توسعه و حفظ امنیت در خانواده و جامعه وظیفه مرد است.
دو مورد استثنا که زنان نیز باید در تأمین امنیت وارد شوند
دو چیز در اسلام در این مورد خاص استثنا شده است. یکی جهاد دفاعی، یعنی اگر جامعه مورد تهدید قرار بگیرد و به اندازه کافی مرد حضور نداشته باشد، زنان بايد دفاع کنند.
استثناء دیگر امر به معروف و نهی ازمنکر است. قرآن تصریح دارد كه زنان موظف و مکلف به امر به معروف و نهی از منکر هستند، البته به قید احراز شرایط، یعنی باید مطمئن شویم اینجا جهاد دفاعی یا مورد امر به معروف و نهی از منکری است و شرایط احراز شده که زنها باید حضور داشته باشند و الا اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر یا شرایط جهاد دفاعی احراز نشده باشد، زنان تکلیفی ندارند، در عین اینکه حق دارند.
زنان حق دارند همواره از امنیت کامل برخوردار باشند، بنابراین مردان، به عنوان مرد خانواده یا به عنوان مرد جامعه یا به عنوان مردان سیستم حاکمیت، موظفند برای زنان امنیت ایجاد کنند.
این حق اول، حقی است که زنان در بسیاری از کشورها از آن برخوردار نیستند، یعنی موظفند خودشان برای خودشان امنیت ایجاد کنند، اینگونه نیست که بدون قید و شرط فقط مصرف کننده امنیت باشند، ولی اسلام میگوید تامین امنیت وظیفه مرد است و زن در این حوزه برخوردار میباشد.
زنان وظیفهای برای تامین معیشت خود و خانواده ندارند
اصل دوم: زنان حق دارند در تمام طول عمرشان، از تولد تا مرگ، به لحاظ معیشتی کاملا تامین باشند. با عزت هم تامین باشند، نه صدقه و کمیته امدادی، بدون اینکه در این زمینه تکلیفی متوجه خودشان باشد. شما در تمام کشورهای عالم بگردید در هيچجا اين حق را به این شکل و با این حیطه وسیع براي زن قائل نيستند.
یعنی چه؟ یعنی زن هرگز در هیچ بخشی از عمرش، نه تنها در قبال هیچ کس دیگر، حتی در قبال نیازهای اقتصادی خود نیز تکلیفی ندارد، بلکه همواره باید به لحاظ اقتصادی تامین باشد و نیازهای اقتصادی او را برآورده کنند.
چه کسی باید این نیازها را برآورده کند؟ چه کسی مامور تامین نیازهای دختری است که به دنیا میآید؟ پدر، به عنوان ولی قهری او؛ وقتی ازدواج میکند چه کسی مسئولیت تامین نیازهای او را دارد؟ همسرش.
حالا قبل از ازدواج پدر دختر فوت کرد، در یک دوره تجرد پدر نداشته است یا متاهل شد و شوهرش فوت کرد یا متاهل شد و از شوهرش جدا شد یا اصلا پدر و شوهر هستند ولی توان اداره او را ندارند و برایشان مقدور نیست که او را اداره کنند یا همسر رفته و دست کسی هم به او نمیرسد، در چنین جاهایی تکلیف زن چیست؟
حکومت اسلامی باید معیشت زنان بیسرپرست را تامین کند
در این موارد حکومت اسلامی شرعا موظف است زنانی را که به هر دلیل سرپرست ندارند يا سرپرست وظیفه خود را انجام نمیدهد يا نمیتواند وظایفش را انجام دهد تامین کند، یعنی اگر بخواهیم خیلی کاربردی حرف بزنیم، باید حکومت برای اداره زنان فاقد سرپرست یا زنان فاقد سرپرست سالم و فاقد سرپرست توانا ردیف بودجه داشته باشد.
واژه زن خودسرپرست با فقه اسلامی تعارض دارد!!
ما در جامعه خود واژهای درست کردیم و میگوییم زنان خودسرپرست یا میگوییم خانوادههای زن سرپرست؛ این واژگان، اساسا واژگانی نیستند که فقه اسلامي آنها را بپسندد، اصلا ما در فقه اسلامی چنین حرفی نداریم.
هیچ زنی مامور تامین معیشت هیچ خانوادهای نیست، هیچ زنی حتی مامور تامین معیشت خودش هم نیست. پدر، شوهر و هر کدام از اینها در درجه اول وظیفه دارند و اگر نتوانستند حکومت باید معیشت زن را تامین کند.
حالا ما چه کار کردیم؟ ما واژه زن سرپرست خانواده را درست کردیم، بعد هم یک چرخ خیاطی قسطی به او دادیم و گفتیم آفرین از صبح تا شب و از شب تا صبح خیاطی کن و خرج بچه را درآور یا مثلا هنر میکنیم و آمار میدهیم که این مقدار کار و فرصت شغلی برای زنان سرپرست خانواده ایجاد شده است.
یعنی از یک طرف تبلیغ میکنیم و میگوییم زنانی که شوهر دارند باید به خانه بروند و بالای سر بچههایشان باشند و از طرف دیگر مادر بچههایی را که پدر هم بالای سرشان نیست سرکار میفرستیم. ببینید چقدر دوگانه رفتار میکنیم، انگار نگاه مبنایی در کار نیست.
ارائه فرصتهای شغلی به مردان و حمایت از زنان وظیفه حکومت اسلامی است
آن وقت دولت يك رديف بودجه براي بيمه بيكاري دارد و به مردها بیمه بیکاری میدهد. نمیدانيم بخندیم يا گریه کنیم، فرصت شغلی برای زنان بیشوهر ايجاد میکنیم و آنها را از خانه بیرون میکشيم آن وقت بیمه بیکاری برای مردان بیکار داریم.
بايد فرصت شغلی را به مردها داده و آن ردیف را برای حمایت به زنها بدهیم. دین این را میگوید، یعنی هر کاری که دلمان بخواهد که نمیتوانیم بکنیم، بالاخره یا میخواهیم مطابق شرع عمل کنیم یا ميخواهيم هر كاري كه دوست داريم انجام دهيم؟!
شرع میگوید حکومت موظف است زنان را، زنان بی شوهر و بدون سرپرست را با عزت تامین کند. شما به فرآیند شغلی ما نگاه کنید و ببينيد كه چه اتفاقی افتاده است؟ خانمهای شاغل، برای چه سرکار میروند؟
دلایل زنان برای اشتغال چیست؟
یک طیف از خانمها براساس مسئولیت اجتماعی کار میکنند، آن را کنار بگذاریم که بحث دیگری است، اما بخش قابل توجهي از زنان شاغل ما برای چه شاغل هستند؟ به دليل نیاز مالی، حالا این نیاز گاهی نیاز فوری و گاهی نیاز برآمده از آیندهنگری است.
اسلام میخواهد زن تامین باشد، هم به لحاظ فوری و هم به لحاظ ذهنی، یعنی زن بداند همواره مورد حمایت مالی همسرش، پدرش یا حاکمیت است و زندگي او همواره تامین ميباشد.
اين همان چیزی است که ما درباره تامین اجتماعی میگوییم. كارگر بايد بيمه بيكاري داشته باشد تا اگر کارش را از دست داد خيالش راحت باشد كه لَنگ نمیشود، آن چیزی که اسلام برای زن خواسته همين است.
حالا ما چه کاري انجام ميدهيم؟ فرصتهای شغلی را به زنان اختصاص میدهند یا خود ما زنها حاضر میشویم حقوق کمتر بگیریم ولی کار کنیم.
نسبت بین اشغال فرصتهای شغلی بوسیله زنان و بیکاری مردان
اصلا این یک نکته جهانی است، زنان حاضر میشوند با امتیاز کمتر کار کنند، برای همین کارفرمایان ترجیح میدهند از نیروی کار زن استفاده کنند، زنها با مطالبات کمتر، فرصتهای شغلی را اشغال میکنند.
اشغال فرصتهای شغلی بهوسیله زنان عملا باعث میشود تعدادی از مردها بیکار بمانند، چون این فرصتهای شغلی محدود است علیالقاعده چه کسی باید در اولویت قرار بگیرد؟ به ویژه در مشاغلی که صرفا درآمدزا است؟
من در دومین نشست راهبردی دفتر مقام معظم رهبری که با عنوان عدالت برگزار شد، مقالهای را تحت عنوان «عدالت جنسیتی با تاکید بر الگوی اشتغال» ارائه کردم. خواهش میکنم به سایت khamenei.ir (سایت نشر آثار مقام معظم رهبری) مراجعه کنید.
در اين سایت اگر اسم من را جستجو کنید، سه مقاله در این سایت دارم. سومین مقاله، مقالهای است که چند ماه پیش در دومین نشست راهبردی مقام معظم رهبری با عنوان عدالت جنسیتی ارائه کردم، در این مقاله مفصل راجع به این پروسه بحث کردم و گفتم که الگوی کار و اشتغال فعلی ما الگوی غلطی است.
تبعات بیکاری مردان و اشتغال زنان؟؟
در امور تخصصی باید شایستهسالاری باشد، زن و مرد نداریم، اما در حوزههای غیرتخصصی که صرفا درآمد مطرح است اگر فرصتهای شغلی محدود است باید در اختیار مردان قرار بگیرد، چرا؟
چون وقتی اینطور نباشد و زنان فرصتهای شغلی محدود را بگیرند، تعداد بیشتری مرد بیکار میشوند، با بیکاری مردان دو اتفاق میافتد، آن مردانی که مجرد هستند امکان ازدواج پیدا نمیکنند و آنهایی که ازدواج کردهاند امکان تامین خانواده خود را نخواهند داشت.
در نتيجه، زنان مجرد بیشتری مجرد میمانند و زنان متاهل بیشتری نیازمند تامین اقتصادی ميشوند و بر این اساس زنان بیشتری مراجعه میکنند تا فرصتهای شغلی را ولو با مطالبات کمتر اشغال کنند.
وقتی زنان بیشتری فرصتهای شغلی را میگیرند، تعداد بیشتری از مردان بیکار میمانند و در نتيجه آمار ازدواج پایین آمده و آمار فقر بالا ميرود و این دور دائم تکرار خواهد شد. به طور كلي، این جریان اقتصاد و اشتغال بیمار است و اين شیوه، شیوه غلطی است.
اسلام گفته كه بايد خيال زنان از بابت تامين بودنشان راحت باشد. مرد موظف به تامين كردن زن ميباشد، این مرد، شوهر، پدر یا حکومت است. در حاكميت دینی زنان بايد اداره شوند و حق دارند به لحاظ معیشتی کاملا تامین باشند.
سیره امیرالمومنین(ع) در برخورد با زنان بی سرپرست
جالب است، زمانی که امام علی(ع) در زمان خلافتشان بعد از جنگ جمل در کوفه مستقر شدند، دو زن خدمت امام رسیدند، یکی عرب بود و دیگری عجم. عرض کردند شما سهم مردها را از بیتالمال معلوم کردید، اما ما مرد نداریم و چه کار بايد بکنیم؟
امام فرمودند شما که سرپرست مرد ندارید، مستقیما باید خودتان از بیتالمال مقرری داشته باشید، همانطور که مردها دارند و برای خانواده شان مقرری میگیرند، شما باید خودتان مستقیما مقرری بگیرید و برایشان مقرری تعیین فرمودند.
نکته جالب این است که به این دلیل که این زنان مدتها از این حق محروم بودند و خلفای قبلی حقوق آنها را ادا نکرده بودند، امام کارگزار خودشان، در واقع مباشر بیتالمال را صدا کردند و گفتند که این خانمها را با خودتان بازار ببرید (جالب است در متن روایات اسامی اینها هم هست) و برای اینها مثلا وسایل مورد نیاز بخر، حتی اقلام مصرفی خانه را برایشان تامین کن. ضمن اینکه از این به بعد اینها مقرری دارند و از این به بعد ماهانه بیایند و مقرری خود را بگیرند.
مگر ما نمیگوییم سیره معصوم برای ما حجت است، پس ما باید اینطور عمل کنیم. بنابراین زنان حق دارند به لحاظ معیشتی کاملا تامین باشند، بدون اینکه در این زمینه تکلیفی متوجه خود آنها باشد.
برخورداری از اشتغال سالم و ایمن حق زنان طالب کار است
اصل سوم: قبلا در مقدمات گفتیم که فرق حق و تکلیف را بفهمید، در قسمت قبل هم گفتیم که زنان حق دارند تامین باشند و تکلیف معیشتی ندارند، البته این به این معنی نیست که زنان حق ندارند سرکار بروند.
در اصل سوم میگوید با وجود اینکه زنان تکلیف معیشت ندارند، یعنی نباید موظف و ناچار باشند که کار کنند، اما اگر خواستند کار کنند، حق دارند از اشتغال سالم و ایمن برخوردار باشند.
یعنی جامعه باید تلاش کند تا بتواند فرصتهای شغلی ایمن و سالم ایجاد کند، البته روشن است اگر جامعه محدودیت تولید فرصتهای شغلی دارد، در فرصتهای شغلی اقتصادی اولویت با مردها است که قرار است تامین کننده معاش باشند، اما به این معنا نیست که جامعه بگوید زنها به من ربطی ندارند. جامعه موظف است برای زنانی که تمایل به کار کردن دارند اشتغال سالم و ایمن ایجاد کند.
دیدگاه اسلام نسبت به استقلال اقتصادی زن
در صورتی که زنان اشتغال و یا از هر طریق مشروع دیگر کسب ثروت داشته باشند، مثلا از پدرشان به آنها ارث برسد یا از بانک جایزه ببرند یا مثلا کسی به آنها هدیه دهد باید استقلال اقتصادی آنها به رسمیت شناخته شود.
این استقلال اقتصادی چیزی است که در جامعه ما هنوز خوب جا نیفتاده و جزو ارزشهایی است که باید بازتعریف شود. امروز اگر زن شاغلی بگوید من میخواهم سرکار بروم، اما میخواهم حقوقم را برای خودم پس انداز کنم و خرج خانه نکنم، این ضد ارزش تلقی میشود، در حالی که زن شرعا اجازه دارد از درآمد خودش برای خودش استفاده کند و درآمدش را در خانه خرج نکند.
آمیختگی حقوق و اخلاق در نظام حقوقی اسلام
من تاکید میکنم که ما الان بحثهای حقوقی میکنیم، ولی یادمان باشد که بحث حقوقی تنها کافی نیست. قرآن در مورد قتل که بدترین نوع جنایت است میگوید اگر قتل عمد باشد خانواده مقتول حق دارند قصاص قاتل را مطالبه کنند، این بحث حقوقی است، اما بلافاصله میگوید، اگر ببخشند بهتر است.
یکی از ویژگیهای نظام حقوقی اسلام این است که حقوق و اخلاق آن آمیخته است، یعنی میگوید حق دارد قصاص کند، ولی اخلاقی اگر ببخشد بهتر است.
در این قسمت فقط بحث حقوقی داریم، اما بحثهای اخلاقی باید در جای خود مطرح شود که من حتما خواهم گفت و به آن میرسم، اگر الان با ادبیات کوبنده صحبت میکنیم، اقتضای این قسمت از بحث است، ولی در جای خودش بحثهای اخلاقی را هم خواهیم گفت.
زنان وظیفه ندارند درآمد خود را خرج خانواده نمایند
زنان شرعا حق دارند ثروت و حقوقشان را، مبلغی را که ارث گرفتند و هر چیزی را که مشروع به دست آوردند برای خودشان نگه دارند و خرج خانواده نکنند، اما در عرف ما معمولا این حق به زنها داده نمیشود و زنها مجبور میشوند عمل اخلاقی انجام دهند.
انسان باید خودش بخواهد که به اخلاق عمل کند، وقتی که اخلاق زوری شد فایدهای ندارد. من وقتی عملی را انتخاب کنم، اخلاقی است، اما وقتی مجبور به انجام عملی شوم، آن عمل، اخلاقی نیست.
نماز خواندن از ترس خدا یا از ترس خلیفه دوم؟
در زمان خلیفه دوم یک نفر برای خواندن نماز به مسجد آمد، نماز را به سرعت خواند و خواست که برود. خلیفه دوم که در مسجد نشسته بود، کفشش را درآورد و به طرف او پرتاب کرد، فرد برگشت و گفت چه شده است؟ خلیفه گفت این چه طرز نماز خواندن بود؟ برگرد مثل آدم، شمرده و آرام نماز بخوان، این فرد هم از ترس خلیفه برگشت و نماز کامل با مستحبات و ... خواند.
وقتی خواست برود خلیفه به او گفت: آفرین، حالا خودت بگو این بهتر بود یا آن نماز اول؟ فرد با ترس و لرز گفت: باور کن اولی. خلیفه گفت: چرا؟ گفت: چون آن را از ترس خدا خواندم، این را از ترس خلیفه. نماز وقتی ارزش دارد که از ترس خدا باشد.
این اخلاق وقتی اخلاق است که انتخاب شخصی باشد نه از ترس جناب خلیفه. متاسفانه عرف ما، عرفی است که رعایت یکسری اخلاقیات را برای زنان اجبار کرده است.
برای همین زنی که اخلاقی عمل میکند از عمل اخلاقی خود لذت نمیبرد، بلکه احساس زجر و شکنجه میکند. این در صورتی است که وقتی کسی اخلاقی عمل میکند باید راضی و خوشحال باشد، اما راضی نیست، چرا راضی نیست؟ چون اخلاقیات را خودش انتخاب نکرده، بلکه عرف او را مجبور کرده است. این هم از اصل سوم، پس زنان حق دارند اشتغال سالم و ایمن به همراه استقلال اقتصادی داشته باشند.
مجددا سلام عرض میکنم خدمت همه بزرگواران :Gol:
طاعات و عباداتتون قبول باشه :Gol:
بله کاملا قبول دارم ، فرمایشات شما متین و حرف حساب جواب نداره :ok:
ولی در ادامه بحث های زیبایی از جنابعالی و سرکار گل مینای عزیز هستش که فکر میکنم بهترین راهکار همین باشه (ولی با چند تا مشکل!!!) :
استاد این فرهنگ سازی هم برمیگرده به اصل و ریشه کار که متاسفانه از زمان های قبل که میشه گفت همون زمان قاجار که فرهنگ غربی وارد ایران شد و به زمان پهلوی کشیده شد و نهایتا هم به جمهوری اسلامی که رسیدیم همون روند پی گرفته شد(البته من به شخصه مخالف فرهنگ غربی نیستم ، چون پیشرفت هایی حاصل همین ورود فرهنگ بوده ، البته در نهایت همچین پیشرفت هایی شامل حال ایران هم میشده ولی با ورود ارادی این فرهنگ این پیشرفت تسریع شد)
الان که در انقلاب اسلامی هستیم ، مسئولان کشور افرادی مسلمان هستن ، چرا اجازه ورود فرهنگ غربی داده میشه ؟ (بازم عرض میکنم فرهنگی که منجر به ایجاد مشکلاتی میشه )
این یک زمینه ساده است که به عینه دیده میشه و داریم راجع به اون بحث میکنیم ، بنده در حال حاضر دارم یه کتاب میخونم که مصوبات مجلس و قوانین هستش ، اینکه در جامعه اسلامی چه قوانینی به تصویب میرسه واقعا غیر قابل باور هستش:Ghamgin:
و در جامعه ما فقط سعی بر روسازی هستش و اصلا هیــچ وقت سعی نمیشه از ریشه مساله ای حل شه ، تمام مشکلات فعلی و مسلما آتی جامع ما از همین جا نشات میگیره
فقط میشه امید داشت نسل های بعدی که جایگزین میشن ، یه فکری به حال این مشکل واقعا بزرگ جامعه کنن و واقعا جامعه ای بسازیم که جامعه باشه
استاد هر جامعه ای خوب و بد داره و وقتی زمینه رو فراهم میبینن چنین افرادی ، به راحتی چنین کاری رو میکنن
استاد بزرگوار به نظر بنده این مسئله هم برمیگرده به مقامات بالاتر که این خطاها رو میبینن ولی هیـــــچ اقدامی برای جلوگیری صورت نمیگیره
سبز باشید
خیلی خیلی التماس دعا دارم ، امشب همه مردم و بنده حقیر رو از دعای خیرتون محروم نفرمایید :Sham:
باسلام خدمت دوستان
به نظر میرسه مباحث نظری با مصادیق ونمونه های موردی خلط شده اساتید بهتره اول پایه های نظری بحث را تحلیل وبه نتیجه برسند بعد مصادیق وموارد را بر اساس اصول پذیرفته شده مشترک داوری کنند.این خلط ومغالطه بیشتر از جانب گل مینای محترم وسوال عزیز صورت گرفته.اگر مباحث را به لحاظ نظری سامان دهید بحث به نتیجه نزدیکتر می شود والا الکلام یجر الکلام و...
ممنون
با سلام خدمت دوستان
حضرت علی علیه السلام می فرمایند " زن ریحانه است نه قهرمان میدان نبرد" از این دیدگاه زن اگر هم می خواهد کار کند باید کارهایی بکند که با روحیه لطیف و سرشار از احساسات او منافاتی نداشته باشد والا اگه بخواهیم زن ها رو مثل مرد ها فرض کنیم و هر کاری که مردها انجام می دن زنها هم انجام بدن حرف حضرت علی نقض می شه که فرموده زن ریحانه هست نه قهرمان میدان نبرد. زن می تونه کار کنه ولی نه هر کاری کارهایی که با روحیات زن منافاتی نداشته باشه اینجوری خود زن هم احساس رضایت بیشتری می کنه و جامعه هم آسیب کمتری می بینه. با تشکر ...
-------------------------------------------------
یارب آن یوسف گمگشته به من باز رسان
تاطرب خانه کنی بیت حزن باز رسان...یا صاحب الزمان
سلام نازنین مریم عزی به نظر من دلیل عدم ازدواج میتونه:بیکاری باشه که گاهی بی کاری برای خانم ها هم از ازدواج جلوگیری میکنه مثلا خانمی که پدری نداره؟ آیا مینتونه بدون جهیزیه و.. ازدواج کنه؟
به علاوه گاهی افراد شرایط ازدواج دارن اما کسی رو که مطابق خواستشون باشه پیدانمیکنن
گاهی هم اینقدر برای ازدواج صبر کردی که دیگه دل زده میشی
[="red"]البته من درم به این نتیجه میرسم که باشرایط کنونی ازدواج برای بچه پولداراست[/]
شما تو نظر سنجیتون گفتید که رابطه بین کار و ازدواج خوب من یه سوال از خانم های محترم میپرسم که شما حاظرید با یه مرد بیکار ازدواج کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Gig:
عدالت جنسيتي به معناي رعايت تناسب زنان و مردان در دسترسي به همه امكانات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است به گونه اي كه در حق هيچ كدام ستم يا اجحافي نشود. اشتغال نيز عمدتا به كارهاي تمام وقت، داراي مزد و بيرون از خانه اطلاق مي شود. در اين مقاله با نگاهي علمي به موضوع اشتغال از ديدگاه اسلام پرداخته شده و ديدگاه ها و نظريه هاي جامعه شناسان و فمينيست ها نيز مورد نقد و بررسي قرار گرفته و معلوم مي شود؛ اشتغال زنان حقي است که تحت ضوابط كلي اشتغال مي باشد. اين ضوابط عبارتند از: تناسب شغل با ويژگي هاي زنانه، رعايت حجاب، عفاف و عدم اختلاط، عدم تعارض شغل زن با حقوق شوهر و وظيفه مادري؛ بر اين اساس شاخص عدالت جنسيتي در اشتغال زنان از ديدگاه اسلام همان رعايت معيارها و موازين اسلامي مي باشد. در اين نوشتار الگوي اشتغال نيمه وقت زنان که تناسب با عدالت جنسيتي دارد، براي زنان پيشنهاد شده است.
تبعات بیکاری مردان و اشتغال زنان چیست؟ / واژه زن خودسرپرست با فقه اسلامی تعارض دارد!!
اشغال فرصتهای شغلی بهوسیله زنان عملا باعث میشود تعدادی از مردها بیکار بمانند، چون این فرصتهای شغلی محدود است علیالقاعده چه کسی باید در اولویت قرار بگیرد؟ به ویژه در مشاغلی که صرفا درآمدزا است؟
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ بحث حقوق و تكاليف زن در اسلام و تدوين يك مدل جامع و متوازن جنسيتي بسيار مهم است، بدين منظور به ارائه مباحث دكتر فرهمندپور در اين خصوص ميپردازيم.
در بخشهای قبل هفت مقدمه را مطرح کردیم که عبارت بودند از: 1. مقدم داشتن بحث در موانع تکوینی جنسیت بر مباحث تشریعی؛ 2. تاکید بر ورود به عرصه تشریع با نگاه ساختاری؛ 3. تاکید بر لزوم ارائه مدل عملی، متعادل، متوازن و همه جانبه؛ 4. تاکید بر لزوم فهم، شناسایی و تفکیک دقیق مفهوم و مصداق حق و تکلیف؛ 5. تاکید بر امکان ارزیابی منطقی پیامدها تنها بعد از اجرای کامل و جامع مدل پیشنهادی؛ 6. تاکید بر لزوم تاسیس نهادهای جدید و بازتعریف ساختارهای موجود در جهت تحقق مدل مطلوب؛ 7. تاکید بر توجه منطقی ماموریت قانون در شمول حداکثری و نه صددرصد.
اصول بنیادین نظام حقوقی اسلام در مورد زنان و خانواده
اینها هفت مقدمه بحث بود، حالا میخواهیم وارد بیان 5 اصل بنیادی در مورد زنان و نظام خانواده در نظام حقوقی اسلام شویم. گفتیم که نظام حقوقی اسلام در بخشی كه مربوط به زنان و نظام خانواده است، 5 اصل بنیادین دارد.
دقت کنید که ما در اینجا پاسخ کسانی را میدهیم که معتقدند حقوق زن در اسلام پایمال شده و اسلام به زن به چشم انسان کامل و واقعی نگاه نکرده و حقوق او را تضییع نموده است. ما میگوییم اسلام به زن چه حقوقی داده و اینها اصول بنیادین نظام حقوقی اسلام نسبت به زنان و خانواده است.
تامین امنیت زنان و جامعه وظیفه مردان است
اصل اول: زنان حق دارند از امنیت کامل برخوردار باشند بدون آنکه برای ایجاد آن تکلیفی داشته باشند، پس حق برخورداری از امنیت، حق زن است بدون اینکه در این مورد خاص خودش تکلیفی داشته باشد، یعنی زن در قبال تولید امنیت برای جامعه تکلیفی ندارد و ایجاد، توسعه و حفظ امنیت در خانواده و جامعه وظیفه مرد است.
دو مورد استثنا که زنان نیز باید در تأمین امنیت وارد شوند
دو چیز در اسلام در این مورد خاص استثنا شده است. یکی جهاد دفاعی، یعنی اگر جامعه مورد تهدید قرار بگیرد و به اندازه کافی مرد حضور نداشته باشد، زنان بايد دفاع کنند.
استثناء دیگر امر به معروف و نهی ازمنکر است. قرآن تصریح دارد كه زنان موظف و مکلف به امر به معروف و نهی از منکر هستند، البته به قید احراز شرایط، یعنی باید مطمئن شویم اینجا جهاد دفاعی یا مورد امر به معروف و نهی از منکری است و شرایط احراز شده که زنها باید حضور داشته باشند و الا اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر یا شرایط جهاد دفاعی احراز نشده باشد، زنان تکلیفی ندارند، در عین اینکه حق دارند.
زنان حق دارند همواره از امنیت کامل برخوردار باشند، بنابراین مردان، به عنوان مرد خانواده یا به عنوان مرد جامعه یا به عنوان مردان سیستم حاکمیت، موظفند برای زنان امنیت ایجاد کنند.
این حق اول، حقی است که زنان در بسیاری از کشورها از آن برخوردار نیستند، یعنی موظفند خودشان برای خودشان امنیت ایجاد کنند، اینگونه نیست که بدون قید و شرط فقط مصرف کننده امنیت باشند، ولی اسلام میگوید تامین امنیت وظیفه مرد است و زن در این حوزه برخوردار میباشد.
زنان وظیفهای برای تامین معیشت خود و خانواده ندارند
اصل دوم: زنان حق دارند در تمام طول عمرشان، از تولد تا مرگ، به لحاظ معیشتی کاملا تامین باشند. با عزت هم تامین باشند، نه صدقه و کمیته امدادی، بدون اینکه در این زمینه تکلیفی متوجه خودشان باشد. شما در تمام کشورهای عالم بگردید در هيچجا اين حق را به این شکل و با این حیطه وسیع براي زن قائل نيستند.
یعنی چه؟ یعنی زن هرگز در هیچ بخشی از عمرش، نه تنها در قبال هیچ کس دیگر، حتی در قبال نیازهای اقتصادی خود نیز تکلیفی ندارد، بلکه همواره باید به لحاظ اقتصادی تامین باشد و نیازهای اقتصادی او را برآورده کنند.
چه کسی باید این نیازها را برآورده کند؟ چه کسی مامور تامین نیازهای دختری است که به دنیا میآید؟ پدر، به عنوان ولی قهری او؛ وقتی ازدواج میکند چه کسی مسئولیت تامین نیازهای او را دارد؟ همسرش.
حالا قبل از ازدواج پدر دختر فوت کرد، در یک دوره تجرد پدر نداشته است یا متاهل شد و شوهرش فوت کرد یا متاهل شد و از شوهرش جدا شد یا اصلا پدر و شوهر هستند ولی توان اداره او را ندارند و برایشان مقدور نیست که او را اداره کنند یا همسر رفته و دست کسی هم به او نمیرسد، در چنین جاهایی تکلیف زن چیست؟
حکومت اسلامی باید معیشت زنان بیسرپرست را تامین کند
در این موارد حکومت اسلامی شرعا موظف است زنانی را که به هر دلیل سرپرست ندارند يا سرپرست وظیفه خود را انجام نمیدهد يا نمیتواند وظایفش را انجام دهد تامین کند، یعنی اگر بخواهیم خیلی کاربردی حرف بزنیم، باید حکومت برای اداره زنان فاقد سرپرست یا زنان فاقد سرپرست سالم و فاقد سرپرست توانا ردیف بودجه داشته باشد.
واژه زن خودسرپرست با فقه اسلامی تعارض دارد!!
ما در جامعه خود واژهای درست کردیم و میگوییم زنان خودسرپرست یا میگوییم خانوادههای زن سرپرست؛ این واژگان، اساسا واژگانی نیستند که فقه اسلامي آنها را بپسندد، اصلا ما در فقه اسلامی چنین حرفی نداریم.
هیچ زنی مامور تامین معیشت هیچ خانوادهای نیست، هیچ زنی حتی مامور تامین معیشت خودش هم نیست. پدر، شوهر و هر کدام از اینها در درجه اول وظیفه دارند و اگر نتوانستند حکومت باید معیشت زن را تامین کند.
حالا ما چه کار کردیم؟ ما واژه زن سرپرست خانواده را درست کردیم، بعد هم یک چرخ خیاطی قسطی به او دادیم و گفتیم آفرین از صبح تا شب و از شب تا صبح خیاطی کن و خرج بچه را درآور یا مثلا هنر میکنیم و آمار میدهیم که این مقدار کار و فرصت شغلی برای زنان سرپرست خانواده ایجاد شده است.
یعنی از یک طرف تبلیغ میکنیم و میگوییم زنانی که شوهر دارند باید به خانه بروند و بالای سر بچههایشان باشند و از طرف دیگر مادر بچههایی را که پدر هم بالای سرشان نیست سرکار میفرستیم. ببینید چقدر دوگانه رفتار میکنیم، انگار نگاه مبنایی در کار نیست.
ارائه فرصتهای شغلی به مردان و حمایت از زنان وظیفه حکومت اسلامی است
آن وقت دولت يك رديف بودجه براي بيمه بيكاري دارد و به مردها بیمه بیکاری میدهد. نمیدانيم بخندیم يا گریه کنیم، فرصت شغلی برای زنان بیشوهر ايجاد میکنیم و آنها را از خانه بیرون میکشيم آن وقت بیمه بیکاری برای مردان بیکار داریم.
بايد فرصت شغلی را به مردها داده و آن ردیف را برای حمایت به زنها بدهیم. دین این را میگوید، یعنی هر کاری که دلمان بخواهد که نمیتوانیم بکنیم، بالاخره یا میخواهیم مطابق شرع عمل کنیم یا ميخواهيم هر كاري كه دوست داريم انجام دهيم؟!
شرع میگوید حکومت موظف است زنان را، زنان بی شوهر و بدون سرپرست را با عزت تامین کند. شما به فرآیند شغلی ما نگاه کنید و ببينيد كه چه اتفاقی افتاده است؟ خانمهای شاغل، برای چه سرکار میروند؟
دلایل زنان برای اشتغال چیست؟
یک طیف از خانمها براساس مسئولیت اجتماعی کار میکنند، آن را کنار بگذاریم که بحث دیگری است، اما بخش قابل توجهي از زنان شاغل ما برای چه شاغل هستند؟ به دليل نیاز مالی، حالا این نیاز گاهی نیاز فوری و گاهی نیاز برآمده از آیندهنگری است.
اسلام میخواهد زن تامین باشد، هم به لحاظ فوری و هم به لحاظ ذهنی، یعنی زن بداند همواره مورد حمایت مالی همسرش، پدرش یا حاکمیت است و زندگي او همواره تامین ميباشد.
اين همان چیزی است که ما درباره تامین اجتماعی میگوییم. كارگر بايد بيمه بيكاري داشته باشد تا اگر کارش را از دست داد خيالش راحت باشد كه لَنگ نمیشود، آن چیزی که اسلام برای زن خواسته همين است.
حالا ما چه کاري انجام ميدهيم؟ فرصتهای شغلی را به زنان اختصاص میدهند یا خود ما زنها حاضر میشویم حقوق کمتر بگیریم ولی کار کنیم.
نسبت بین اشغال فرصتهای شغلی بوسیله زنان و بیکاری مردان
اصلا این یک نکته جهانی است، زنان حاضر میشوند با امتیاز کمتر کار کنند، برای همین کارفرمایان ترجیح میدهند از نیروی کار زن استفاده کنند، زنها با مطالبات کمتر، فرصتهای شغلی را اشغال میکنند.
اشغال فرصتهای شغلی بهوسیله زنان عملا باعث میشود تعدادی از مردها بیکار بمانند، چون این فرصتهای شغلی محدود است علیالقاعده چه کسی باید در اولویت قرار بگیرد؟ به ویژه در مشاغلی که صرفا درآمدزا است؟
من در دومین نشست راهبردی دفتر مقام معظم رهبری که با عنوان عدالت برگزار شد، مقالهای را تحت عنوان «عدالت جنسیتی با تاکید بر الگوی اشتغال» ارائه کردم. خواهش میکنم به سایت khamenei.ir (سایت نشر آثار مقام معظم رهبری) مراجعه کنید.
در اين سایت اگر اسم من را جستجو کنید، سه مقاله در این سایت دارم. سومین مقاله، مقالهای است که چند ماه پیش در دومین نشست راهبردی مقام معظم رهبری با عنوان عدالت جنسیتی ارائه کردم، در این مقاله مفصل راجع به این پروسه بحث کردم و گفتم که الگوی کار و اشتغال فعلی ما الگوی غلطی است.
تبعات بیکاری مردان و اشتغال زنان؟؟
در امور تخصصی باید شایستهسالاری باشد، زن و مرد نداریم، اما در حوزههای غیرتخصصی که صرفا درآمد مطرح است اگر فرصتهای شغلی محدود است باید در اختیار مردان قرار بگیرد، چرا؟
چون وقتی اینطور نباشد و زنان فرصتهای شغلی محدود را بگیرند، تعداد بیشتری مرد بیکار میشوند، با بیکاری مردان دو اتفاق میافتد، آن مردانی که مجرد هستند امکان ازدواج پیدا نمیکنند و آنهایی که ازدواج کردهاند امکان تامین خانواده خود را نخواهند داشت.
در نتيجه، زنان مجرد بیشتری مجرد میمانند و زنان متاهل بیشتری نیازمند تامین اقتصادی ميشوند و بر این اساس زنان بیشتری مراجعه میکنند تا فرصتهای شغلی را ولو با مطالبات کمتر اشغال کنند.
وقتی زنان بیشتری فرصتهای شغلی را میگیرند، تعداد بیشتری از مردان بیکار میمانند و در نتيجه آمار ازدواج پایین آمده و آمار فقر بالا ميرود و این دور دائم تکرار خواهد شد. به طور كلي، این جریان اقتصاد و اشتغال بیمار است و اين شیوه، شیوه غلطی است.
اسلام گفته كه بايد خيال زنان از بابت تامين بودنشان راحت باشد. مرد موظف به تامين كردن زن ميباشد، این مرد، شوهر، پدر یا حکومت است. در حاكميت دینی زنان بايد اداره شوند و حق دارند به لحاظ معیشتی کاملا تامین باشند.
سیره امیرالمومنین(ع) در برخورد با زنان بی سرپرست
جالب است، زمانی که امام علی(ع) در زمان خلافتشان بعد از جنگ جمل در کوفه مستقر شدند، دو زن خدمت امام رسیدند، یکی عرب بود و دیگری عجم. عرض کردند شما سهم مردها را از بیتالمال معلوم کردید، اما ما مرد نداریم و چه کار بايد بکنیم؟
امام فرمودند شما که سرپرست مرد ندارید، مستقیما باید خودتان از بیتالمال مقرری داشته باشید، همانطور که مردها دارند و برای خانواده شان مقرری میگیرند، شما باید خودتان مستقیما مقرری بگیرید و برایشان مقرری تعیین فرمودند.
نکته جالب این است که به این دلیل که این زنان مدتها از این حق محروم بودند و خلفای قبلی حقوق آنها را ادا نکرده بودند، امام کارگزار خودشان، در واقع مباشر بیتالمال را صدا کردند و گفتند که این خانمها را با خودتان بازار ببرید (جالب است در متن روایات اسامی اینها هم هست) و برای اینها مثلا وسایل مورد نیاز بخر، حتی اقلام مصرفی خانه را برایشان تامین کن. ضمن اینکه از این به بعد اینها مقرری دارند و از این به بعد ماهانه بیایند و مقرری خود را بگیرند.
مگر ما نمیگوییم سیره معصوم برای ما حجت است، پس ما باید اینطور عمل کنیم. بنابراین زنان حق دارند به لحاظ معیشتی کاملا تامین باشند، بدون اینکه در این زمینه تکلیفی متوجه خود آنها باشد.
برخورداری از اشتغال سالم و ایمن حق زنان طالب کار است
اصل سوم: قبلا در مقدمات گفتیم که فرق حق و تکلیف را بفهمید، در قسمت قبل هم گفتیم که زنان حق دارند تامین باشند و تکلیف معیشتی ندارند، البته این به این معنی نیست که زنان حق ندارند سرکار بروند.
در اصل سوم میگوید با وجود اینکه زنان تکلیف معیشت ندارند، یعنی نباید موظف و ناچار باشند که کار کنند، اما اگر خواستند کار کنند، حق دارند از اشتغال سالم و ایمن برخوردار باشند.
یعنی جامعه باید تلاش کند تا بتواند فرصتهای شغلی ایمن و سالم ایجاد کند، البته روشن است اگر جامعه محدودیت تولید فرصتهای شغلی دارد، در فرصتهای شغلی اقتصادی اولویت با مردها است که قرار است تامین کننده معاش باشند، اما به این معنا نیست که جامعه بگوید زنها به من ربطی ندارند. جامعه موظف است برای زنانی که تمایل به کار کردن دارند اشتغال سالم و ایمن ایجاد کند.
دیدگاه اسلام نسبت به استقلال اقتصادی زن
در صورتی که زنان اشتغال و یا از هر طریق مشروع دیگر کسب ثروت داشته باشند، مثلا از پدرشان به آنها ارث برسد یا از بانک جایزه ببرند یا مثلا کسی به آنها هدیه دهد باید استقلال اقتصادی آنها به رسمیت شناخته شود.
این استقلال اقتصادی چیزی است که در جامعه ما هنوز خوب جا نیفتاده و جزو ارزشهایی است که باید بازتعریف شود. امروز اگر زن شاغلی بگوید من میخواهم سرکار بروم، اما میخواهم حقوقم را برای خودم پس انداز کنم و خرج خانه نکنم، این ضد ارزش تلقی میشود، در حالی که زن شرعا اجازه دارد از درآمد خودش برای خودش استفاده کند و درآمدش را در خانه خرج نکند.
آمیختگی حقوق و اخلاق در نظام حقوقی اسلام
من تاکید میکنم که ما الان بحثهای حقوقی میکنیم، ولی یادمان باشد که بحث حقوقی تنها کافی نیست. قرآن در مورد قتل که بدترین نوع جنایت است میگوید اگر قتل عمد باشد خانواده مقتول حق دارند قصاص قاتل را مطالبه کنند، این بحث حقوقی است، اما بلافاصله میگوید، اگر ببخشند بهتر است.
یکی از ویژگیهای نظام حقوقی اسلام این است که حقوق و اخلاق آن آمیخته است، یعنی میگوید حق دارد قصاص کند، ولی اخلاقی اگر ببخشد بهتر است.
در این قسمت فقط بحث حقوقی داریم، اما بحثهای اخلاقی باید در جای خود مطرح شود که من حتما خواهم گفت و به آن میرسم، اگر الان با ادبیات کوبنده صحبت میکنیم، اقتضای این قسمت از بحث است، ولی در جای خودش بحثهای اخلاقی را هم خواهیم گفت.
زنان وظیفه ندارند درآمد خود را خرج خانواده نمایند
زنان شرعا حق دارند ثروت و حقوقشان را، مبلغی را که ارث گرفتند و هر چیزی را که مشروع به دست آوردند برای خودشان نگه دارند و خرج خانواده نکنند، اما در عرف ما معمولا این حق به زنها داده نمیشود و زنها مجبور میشوند عمل اخلاقی انجام دهند.
انسان باید خودش بخواهد که به اخلاق عمل کند، وقتی که اخلاق زوری شد فایدهای ندارد. من وقتی عملی را انتخاب کنم، اخلاقی است، اما وقتی مجبور به انجام عملی شوم، آن عمل، اخلاقی نیست.
نماز خواندن از ترس خدا یا از ترس خلیفه دوم؟
در زمان خلیفه دوم یک نفر برای خواندن نماز به مسجد آمد، نماز را به سرعت خواند و خواست که برود. خلیفه دوم که در مسجد نشسته بود، کفشش را درآورد و به طرف او پرتاب کرد، فرد برگشت و گفت چه شده است؟ خلیفه گفت این چه طرز نماز خواندن بود؟ برگرد مثل آدم، شمرده و آرام نماز بخوان، این فرد هم از ترس خلیفه برگشت و نماز کامل با مستحبات و ... خواند.
وقتی خواست برود خلیفه به او گفت: آفرین، حالا خودت بگو این بهتر بود یا آن نماز اول؟ فرد با ترس و لرز گفت: باور کن اولی. خلیفه گفت: چرا؟ گفت: چون آن را از ترس خدا خواندم، این را از ترس خلیفه. نماز وقتی ارزش دارد که از ترس خدا باشد.
این اخلاق وقتی اخلاق است که انتخاب شخصی باشد نه از ترس جناب خلیفه. متاسفانه عرف ما، عرفی است که رعایت یکسری اخلاقیات را برای زنان اجبار کرده است.
برای همین زنی که اخلاقی عمل میکند از عمل اخلاقی خود لذت نمیبرد، بلکه احساس زجر و شکنجه میکند. این در صورتی است که وقتی کسی اخلاقی عمل میکند باید راضی و خوشحال باشد، اما راضی نیست، چرا راضی نیست؟ چون اخلاقیات را خودش انتخاب نکرده، بلکه عرف او را مجبور کرده است. این هم از اصل سوم، پس زنان حق دارند اشتغال سالم و ایمن به همراه استقلال اقتصادی داشته باشند.