آيا تجويز ازدواج موقت، ترويج هوس‏رانى و مخالف حفظ نظام خانواده نيست؟

تب‌های اولیه

78 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آيا تجويز ازدواج موقت، ترويج هوس‏رانى و مخالف حفظ نظام خانواده نيست؟

آيا تجويز ازدواج موقت، ترويج هوس‏رانى و مخالف حفظ نظام خانواده نيست؟

با سلام برای پاسخ به حضرتعالی بهتر دیدم قسمتی از بیانات شهید مطهری را نقل بنمایم
معايب و مفاسدى كه براى نكاح منقطع ذكر شده از اين قرار است :

1. پـايـه ازدواج بـايـد بـر دوام بـاشـد، و زوجـيـن از اول كه پيمان زناشويى مى بندند بايد خود را براى هميشه متعلق به يكديگر بدانند و تـصـور جـدايـى در مـخيله آنها خطور نكند، عليهذا ازدواج موقت نمى تواند پيمان استوارى ميان زوجين باشد.
ايـنـكه پايه ازدواج بايد بر دوام باشد بسيار مطلب درستى است ، ولى اين ايراد وقتى وارد اسـت كـه بـخـواهـيـم ازدواج مـوقـت را جـانـشين ازدواج دائم كنيم و ازدواج دائم را منسوخ نماييم .
بـدون شـك هـنـگـامـى كـه طـرفـيـن قـادر بـه ازدواج دائم هـسـتـنـد و اطـمـيـنـان كـامـل نـسـبـت بـه يـكـديـگر پيدا كرده اند و تصميم دارند براى هميشه متعلق به يكديگر باشند پيمان ازدواج دائم مى بندند.
ازدواج موقت از آن جهت تشريع شده است كه ازدواج دائم به تنهايى قادر نبوده است كه در هـمـه شـرايـط و احـوال رفـع احتياجات بشر را بكند و انحصار به ازدواج دائم مستلزم اين بـوده اسـت كه افراد يا به رهبانيت موقت مكلف گردند و يا در ورطه كمونيسم جنسى غرق شـونـد. بـديـهى است كه هيچ پسر يا دخترى آنجا كه برايش زمينه يك زناشويى دائم و هميشگى فراهم است خود را با يك امر موقتى سرگرم نمى كند.
2. ازدواج مـوقـت از طـرف زنـان و دخـتـران ايـرانـى ـ كـه شـيـعـه مـذهـب مـى بـاشـنـد ـ اسـتـقبال نشده است و آن را نوعى تحقير براى خود دانسته اند، پس افكار عمومى خود مردم شيعه نيز آن را طرد مى كند.
جـواب ايـن است كه اولا منفوريت متعه در ميان زنان ، مولود سوء استفاده هايى است كه مردان هـوسـران در ايـن زمـيـنـه كـرده انـد و قانون بايد جلو آنها را بگيرد و ما درباره اين سوء اسـتـفـاده هـا بـحـث خـواهـيـم كـرد. ثـانـيـا انـتظار اينكه ازدواج موقت به اندازه ازدواج دائم استقبال شود ـ در صورتى كه فلسفه ازدواج موقت يا عدم امكان طرفين يا يك طرف براى ازدواج دائم است ـ انتظار بيجا و غلطى است .
3. نكاح منقطع برخلاف حيثيت و احترام زن است ، زيرا نوعى كرايه دادن آدم و جواز شرعى آدم فـروشـى اسـت ، خـلاف حـيـثـيـت انـسـانـى زن اسـت كـه در مقابل وجهى كه از مردى مى گيرد وجود خود را در اختيار او قرار دهد.
اين ايراد از همه عجيب تر است . اولا ازدواج موقت با مشخصاتى كه در مقاله پيش گفتيم چه ربـطـى بـه اجـاره و كـرايـه دارد و آيـا مـحدوديت مدت ازدواج موجب مى شود كه از صورت ازدواج خـارج و شـكـل اجـاره و كـرايه به خود بگيرد؟ آيا چون حتما بايد مهر معين و قطعى داشـته باشد كرايه و اجاره است ؟ كه اگر بدون مهر بود و مرد چيزى نثار زن نكرد، زن حيثيت انسان خود را باز يافته است ؟ ما درباره مساءله مهر جداگانه بحث خواهيم كرد.
از قضا فقها تصريح كرده اند و قانون مدنى نيز بر همان اساس مواد خود را تنظيم كرده است كه ازدواج موقت و ازدواج دائم از لحاظ ماهيت قرارداد هيچ گونه تفاوتى با هم ندارند و نـبـايـد داشـته باشند. هر دو ازدواجند و هر دو بايد با الفاظ مخصوص ازدواج صورت بـگـيـرنـد و اگـر نـكـاح مـنـقـطـع را صـيـغـه هـاى مـخـصـوص اجـاره و كـرايـه بـخـوانـند باطل است .
ثـانـيـا از كـى و چـه تـاريـخى كرايه آدم منسوخ شده است ؟ تمام خياطها و باربرها تمام پزشكها و كارشناسها، تمام كارمندان دولت از نخست وزير گرفته تا كارمند دون رتبه ، تمام كارگران كارخانه ها آدمهاى كرايه اى هستند.
ثـالثـا زنـى كـه بـه اخـتيار و اراده خود با مرد بخصوصى عقد ازدواج موقت مى بندد آدم كـرايـه اى نـيـسـت كارى بر خلاف حيثيت و شرافت انسانى نكرده است ، اگر مى خواهيد زن كـرايـه اى را بـشـنـاسـيد، اگر مى خواهيد بردگى زن را ببينيد به اروپا و امريكا سفر كـنـيد و سرى به كمپانيهاى فيلمبردارى بزنيد تا ببينيد زن كرايه اى يعنى چه . ببينيد چگونه كمپانيهاى مزبور، حركات زن ، ژست هاى زن ، اطوار زنانه زن ، هنرهاى جنسى زن را به معرض فروش ‍ مى گذارند. بليطهاى كه شما براى سينماها و تئاترها مى خريد، در حـقـيـقـت اجاره بهاى زن هاى كرايه اى را مى پردازيد. ببينيد در آنجا زن بدبخت براى ايـنـكـه پـولى بگيرد تن به چه كارهاى مى دهد. مدتها تحت نظر متخصصان كار آزموده و شـريـف ! بـايد رموز تحريكات جنسى را بياموزد، بدن و روح و شخصيت خود را در اختيار يـك مـؤ سسه پول درآورى قرار دهد براى اينكه مشتريان بيشترى براى آن مؤ سسه پيدا كند.
سرى به كاباره ها و هتلها بزنيد ببينيد زن چه شرافتى بدست آورده است و براى اينكه مـزد نـاچـيـزى بـگيرد و جيب فلان پولدار را پرتر كند چگونه بايد همه حيثيت و شرافت خود را در اختيار مهمانان قرار دهد.
زن كرايه اى آن مانكنها هستند كه اجير و مزدور فروشندگيهاى بزرگ مى شوند و شرف و عزت خود را وسيله پيشرفت و توسعه حرص و آز آنها قرار مى دهند.
زن كـرايـه اى آن زنـى اسـت كه براى جلب مشترى براى يك مؤ سسه اقتصادى با هزاران اطـوار ـ كـه اغـلب آنـهـا تـصـنـعـى و بـه خـاطـر انـجـام وظـيـفـه مـزدورى است روى صفحه تلويزيون ظاهر مى شود و به نفع يك كالاى تجارت تبليغ مى كند.
كيست كه نداند امروز در مغرب زمين زيبايى زن ، جاذبه جنسى زن ، آواز زن ، هنر و ابتكار زن ، روح و بـدن و بـالاخـره شـخـصـيـت زن ، وسـيله حقير و ناچيزى در خدمت سرمايه دارى اروپـا و امريكا است ؟ و متاءسفانه شما ـ دانسته يا ندانسته ـ زن شريف و نجيب ايرانى را به سوى اين چنين اسارتى مى كشانيد. من نمى دانم چرا اگر زنى با شرايط آزاد با يك مـرد به طور موقت ازدواج كند زن كرايه اى محسوب مى شود. اما اگر زنى در يك عروسى يـا شب نشينى در مقابل چشمان حريص هزار مرد و براى ارضاء تمايلات جنسى آنها حنجره خـود را پـاره كـنـد و هـزار و يـك نـوع معلق بزند تا مزد معينى دريافت دارد زن كرايه اى محسوب نمى شود.
آيا اسلام كه جلو مردان را از اين گونه بهره بردارى ها از زن گرفته است و خود زن را بـه ايـن اسـارت آگـاه و او را از تـن دادن بـه آن و ارتـزاق از آن منع كرده است مقام زن را پايين آورده است يا اروپاى نيمه دوم قرن بيستم ؟
اگر روزى زن به درستى آگاه و بيدار شود و دامهايى كه مرد قرن بيستم در سر راه او گـذاشـتـه و مخفى كرده بشناسد، عليه تمام اين فريب ها قيام خواهد كرد و آنوقت تصديق خـواهـد كرد يگانه پناهگاه و حامى جدى و راستگوى او قرآن است ، و البته چنين روزى دور نيست .
مـجـله زن روز در شماره 87 صفحه 8 رپورتاژى از زنى به نام مرضيه و مردى به نام رضـا تـحـت عنوان (زن كرايه اى ) تهيه كرده است و بدبختى زن بيچاره اى را شرح داده است .
ايـن داسـتـان طـبـق اظـهـارات رضا از خواستگارى زن آغاز شده ، يعنى براى اولين بار از فـرمـول (چـهل پيشنهاد) پيروى شده است و زن به خواستگارى مرد رفته است بديهى است كه داستانى كه از خواستگارى زن از مرد آغاز گردد، پايانى بهتر از آن نمى تواند داشته باشد.
امـا طـبق اظهارات مرضيه مردى هوسران و قسىّالقلب ، زنى را به عنوان اين كه مى خواهد او را زوجـه دائم خـود قـرار دهـد و از او و فـرزنـدان او حـمـايـت و سـرپـرسـتـى كـنـد اغـفـال كـرده و بدون آنكه زن بدبخت خواسته باشد، او را به نام اينكه صيغه كرده است مورد كامجويى و سپس بى اعتنايى قرار داده است .
اگر اين اظهارات صحيح باشد، عقدى است باطل . مردى قسى ، زنى بى خبر و بى اطلاع از قانون شرعى و عرفى را مورد تجاوز قرار داده و بايد مجازات شود.
قـبـل از ايـنـكـه امـثـال رضـاهـا مـجـازات شـونـد، بـايـد تـربـيـت شـونـد و قبل از آنكه رضاها مجازات يا تربيت شوند بايد مرضيه ها آگاهانيده شوند.
جـنـايـتـى كه از قساوت مردى و بى خبرى و غفلت زنى سرچشمه گرفته است چه ربطى بـه قانون دارد كه مجله زن روز قيافه حق به جانب به رضا مى دهد و بعد نيز تيغ خود را مـتـوجـه قـانـون مـى كـنـد؟ آيـا اگر قانون ازدواج موقت نمى بود، رضاى قسى القلب مرضيه غافل و بى خبر را آرام مى گذاشت ؟
چـرا از زيـر بـار تربيت و آگاهانيدن زن و مرد شانه خالى ميكنيد، حقوق و وظايف شرعى زن و مـرد را كـتمان ميكنيد و زنان بيچاره را اغفال كرده يگانه قانون حامى و راستگوى زن را دشمن او معرفى مى كنيد و با دست خود او مى خواهيد يگانه پناهگاه او را بكوبيد؟

نكاح منقطع و تعدد زوجات
4. نكاح منقطع ، چون به هر حال نوعى اجازه تعدد زوجات است و تعدد زوجات محكوم است پس نكاح منقطع محكوم است .
راجـع بـه ايـنـكه نكاح منقطع براى چه گونه افرادى تشريع شده در دنباله همين مبحث و راجـع بـه خـود تـعـدد زوجـات بـه يـارى خـدا جـداگـانـه و مفصل بحث خواهيم كرد.

سرنوشت فرزندان در ازدواج موقت
5. نـكـاح مـنقطع از نظر اينكه دوام ندارد، آشيانه نامناسبى براى كودكانى است كه بعدا بـه وجـود مـى آيـنـد. لازمـه نـكـاح منقطع اين است كه فرزندان آينده ، بى سرپرست و از حمايت پدرى مهربان و مادرى دلگرم به خانه و آشيانه محروم بمانند.
ايـن ايـراد ايـرادى اسـت كـه مـجـله زن روز بـسـيـار روى آن تـكـيـه كـرده اسـت ، ولى بـا توضيحاتى كه داديم گمان نمى كنم جاى بحث و ايرادى باشد.
در مـقـاله پيش گفتيم كه يكى از تفاوتهاى ازدواج موقت و ازدواج دائم مربوط به توليد نـسـل است . در ازدواج دائم هيچ يك از زوجين بدون جلب رضايت ديگرى نمى تواند از زير بـار تناسل شانه خالى كند. برخلاف ازدواج موقت كه هر دو طرف آزادند. در ازدواج موقت ، زن نـبـايـد مانع استمتاع مرد بشود ولى مى تواند بدون آنكه لطمه اى به استمتاع مرد وارد آيـد مـانـع حـامـلگـى خـود بـشـود و ايـن مـوضـوع بـا وسايل ضد آبستنى امروز كاملا حل شده است .
عليهذا اگر زوجين در ازدواج موقت مايل باشند توليد فرزند كنند و مسؤ وليت نگهدارى و تربيت فرزند آتيه را بپذيرند، توليد فرزند مى كنند. بديهى است كه از نظر عاطفه طـبـيعى فرقى ميان فرزند زوجه دائم با زوجه موقت نيست و اگر فرضا پدر يا مادر از وظيفه خود امتناع كند قانون آنها را مكلف و مجبور مى كند، همان گونه كه در صورت وقوع طـلاق قـانـون بـايـد دخـالت كـنـد و مـانـع ضـايـع شـدن حـقـوق فرزندان گردد، و اگر مـايـل نـباشند كه توليد فرزند نمايند و هدفشان از ازدواج موقت فقط تسكين غريزه است از بوجود آمدن فرزند جلوگيرى مى كنند.
همچنانكه مى دانيم كليسا جلوگيرى از آبستنى را امر نامشروع مى داند ولى از نظر اسلام اگر زوجين از اول مانع پيدايش فرزند بشوند مانعى ندارد اما اگر نطفه منعقد شد و هسته اولى تكوين فرزند بوجود آمد اسلام به هيچ وجه اجازه معدوم كردن آن را نمى دهد.
ايـنـكـه فـقـهـاى شـيـعـه مـى گـويـنـد هـدف ازدواج دائم تـوليـد نسل است و هدف ازدواج موقت ، استمتاع و تسكين غريزه است همين منظور را بيان مى كنند.
انتقادات
نـويـسـنـده (چـهـل پيشنهاد) در شماره 87 مجله زن روز نكاح منقطع را مورد نقد قرار داده است .
اولا مى گويد:
(مـوضـوع قـانـون نـكـاح يـا ازدواج مـنقطع طورى ناراحت كننده است كه حتى نويسندگان قـانـون ازدواج نـتـوانـسـتـه انـد در خـصـوص آن شـرح و تـفصيل بدهند. مثل اينكه از كار خودشان ناراضى بوده اند كه فقط براى حفظ ظاهر، به موجب مواد 1075 ،1076 ،1077 الفاظ و عباراتى سر هم بندى كرده گذاشته اند.
تـنـظـيـم كـنـنـدگـان مـواد قـانـونى مربوط به نكاح منقطع (متعه ) طورى از كار خودشان ناراضى بوده اند كه اساسا عقد مزبور را تعريف نكرده اند و تشريفات و شرايط آن را توضيح نداده اند ...)
سـپـس آقـاى نـويـسـنـده خـودشـان ايـن نقص قانون مدنى را جبران مى كنند و نكاح منقطع را تعريف مى كنند و مى گويند:
(نـكاح مزبور عبارت است از اينكه زن مجرد در برابر اخذ اجرت و دستمزد معين و مشخص در مدت و زمانى معلوم و معين ولو چند ساعت و يا چند دقيقه خودش را براى قضاى شهوت و تمتع و اجراى اعمال جنسى در اختيار مرد مى گذارد.)
آنگاه مى گويند:
(بـراى ايـجـاب و قبول عقد نكاح مزبور در كتب فقه شيعه الفاظ عربى مخصوص ذكر شـده اسـت كـه قـانـون مـدنـى بـا آنـهـا اشـاره و تـوجـه نـكـرده و مثل اينكه از نظر قانون گذار به هر لفظى كه دلالت بر مقصود بالا (يعنى مفهوم اجاره و دستمزد گرفتن ) نمايد ولو غير عربى هم باشد واقع مى شود.)

از نظر برخي دوستان :
الف . قانون مدنى ، نكاح منقطع را تعريف نكرده و شرايط آن را توضيح نداده است .
ب . مـاهـيـت نـكـاح مـنـقـطـع ايـن اسـت كـه زن خـود را در مقابل دستمزد معينى به مردى اجاره مى دهد.
ج . از نـظر قانون مدنى ، هر لفظى كه دلالت بر مفهوم مورد اجاره واقع شدن زن بكند، براى ايجاب و قبول نكاح منقطع كافى است .
مـن از آقـاى نـويـسـنـده دعـوت مـى كنم يك بار ديگر قانون مدنى را مطالعه كنند و با دقت مـطـالعـه كـنند و همچنين از خوانندگان مجله زن روز خواهش مى كنم هر طور هست يك نسخه از قانون مدنى تهيه و در قسمتهاى ذيل دقت كنند.
در قـانـون مـدنـى ، فصل ششم از (كتاب نكاح )، مخصوص نكاح منقطع است و سه جمله ساده هم بيش نيست :
اول ايـنـكـه نـكـاح وقـتـى منقطع است كه براى مدت معينى واقع شده باشد. دوم اينكه مدت نـكـاح مـنـقطع بايد كاملا معين شود، سوم اينكه احكام مربوط به مهر و ارث در نكاح منقطع همان است كه در فصلهاى مربوط به مهر و ارث گفته شده است .
نـويـسـنـده مـحـتـرم چـهـل پـيـشـنـهـاد خـيـال كـرده اسـت كـه آنـچـه از اول كـتـاب نـكـاح در پـنج فصل گفته شده است همه مربوط به نكاح دائم است و تنها اين سـه مـاده بـه نـكـاح مـنـقـطـع مـربـوط اسـت . غـافـل از ايـنـكـه تـمـام مـواد آن پـنـج فـصـل جـز آنـها كه تصريح شده است مانند ماده 1069 و يا آنچه مربوط به طلاق است ، مـشـتـرك اسـت مـيان نكاح دائم و منقطع مثلا ماده 1062 كه مى گويد: (نكاح واقع مى شود بـه ايـجـاب و قـبول به الفاظى كه صريحا دلالت بر قصد ازدواج نمايد) مخصوص نـكـاح دائم نـيست ، به هر دو نكاح مربوط است . شرايطى كه براى عاقد يا عقد يا زوجين ذكـر كـرده است نيز مربوط به هر دو نكاح است . اگر قانون مدنى نكاح منقطع را تعريف نكرده است ، براى اين است كه نيازى به تعريف نداشته است همچنان كه نكاح دائم را نيز تـعـريـف نـكرده است و مستغنى از تعريف دانسته است . قانون مدنى هر لفظ صريحى كه دلالت بـر ازدواج و وقـوع زوجـيـت بـكند براى عقد كافى دانسته است خواه در نكاح دائم ، خـواه در نـكـاح مـنـقـطـع . ولى اگـر لفـظـى مـفـهـوم ديگرى غير از زوجيت داشته باشد از قـبـيـل مـعـاوضـه و داد و ستد و اجاره و كرايه براى صحت عقد نكاح (چه دائم و چه منقطع ) كافى نيست .
مـن بـه مـوجـب ايـن نـوشـتـه مـتـعـهـد مـى شـوم كـه اگـر عـده اى از قـضـات فاضل و كارشناسان واقعى قانون ـ كه خوشبختانه در دادگسترى زيادند ـ تشخيص دادند كـه ايـراد وارده بـر قـانـون مـدنـى كه در بالا شرح داده شد وارد است ، من از هم اكنون از انتقاد ساير نوشته هاى (زن روز) خوددارى مى كنم .

ازدواج موقت و مساله حرمسرا
يـكـى از سـوژه هـاى كـه مـغـرب زمـيـن عـليه مشرق زمين در دست دارد و به رخ او مى كشد و بـرايـش فـيـلمـهـا و نـمـايـشـهـا تـهـيـه كـرده و مـى كـنـد، مـسـاءله تـشـكـيـل حـرمـسـراست كه متاسفانه در تاريخ مشرق زمين نمونه هاى زيادى مى توان از آن يافت .
زندگى برخى از خلفا و سلاطين مشرق زمين ، نمونه كاملى از اين ماجرا به شمار مى رود و حرمسرا سازى مظهر اتم و اكمل هوسرانى و هواپرستى يك مرد شرقى قلمداد مى گردد. مـى گـويـنـد مـجـاز شـمـردن ازدواج مـوقـت مـسـاوى اسـت بـا مـجـاز دانـسـتـن تشكيل حرمسرا كه نقطه ضعف و مايه سرافكندگى مشرق زمين در برابر مغرب زمين است . بـلكـه مـسـاوى اسـت بـا مـجـاز شـمـردن هـوسـرانـى و هـوى پـرسـتـى كـه بـه هـر شـكـل و هـر صـورت بـاشـد مـنـافـى اخـلاق و پـيـشـرفـت و عامل سقوط و تباهى است .
عـيـن ايـن مطلب درباره تعدد زوجات گفته شده است . جواز تعدد زوجات را به عنوان جواز تـشكيل حرمسرا تفسير كرده اند. ما درباره تعدد زوجات جداگانه بحث خواهيم كرد و اكنون بحث خود را اختصاص مى دهيم به ازدواج موقت .
ايـن مـسـاءله را از دو جـهـت بـايـد بـررسـى كـرد: يـكـى از ايـن نـظـر كـه عـامـل تـشـكـيـل حـرمـسـرا از جـنـبـه اجـتـمـاعـى چـه بـوده اسـت ؟ آيـا قـانـون ازدواج مـوقت در تشكيل حرمسراهاى مشرق زمين تاءثير داشته است يا نه ؟
دوم ايـنـكـه آيـا مـنـظـور از تـشـريـع قـانـون ازدواج مـوقـت ايـن بوده است كه ضمنا وسيله هوسرانى و حرمسراسازى براى عده اى از مردان فراهم گردد، يا نه ؟

علل اجتماعى حرمسراسازى
امـا بـخـش اول پـيـدايـش حـرمـسـرا مـعـلول دسـت بـدسـت دادن دو عامل است :
اوليـن عـامـل حـرمـسـرا سازى تقوا و عفاف زن است ، يعنى شرايط اخلاقى و اجتماعى محيط بايد طورى باشد كه به زنان اجازه ندهد در حالى كه با مرد بخصوصى رابطه جنسى دارنـد بـا مـردان ديـگـر نيز ارتباط داشته باشند. در اين شرايط مرد هوسران عياش متمكن چـاره خـود را مـنـحـصـر مـى بـيـنـد كـه گـروهى از زنان را نزد خود گرد آورده حرمسرايى تشكيل دهد.
بـديـهـى اسـت كه اگر شرايط اخلاقى و اجتماعى ، عفاف و تقوا را بر زن لازم نشمارد و زن رايـگـان و آسـان خـود را در اخـتـيار هر مردى قرار دهد و مردان بتوانند هر لحظه با هر زنـى هـوسرانى كنند و وسيله هوسرانى همه جا و هر وقت و در هر شرايطى فراهم باشد، هـرگـز ايـن گـونـه مـردان زحـمـت تـشـكـيـل حـرمـسـراهـايـى عـريـض و طويل با هزينه هنگفت و تشكيلات وسيع به خود نمى دهند.
عامل ديگر، نبودن عدالت اجتماعى است . هنگاميكه عدالت اجتماعى برقرار نباشد، يكى غرق دريا دريا نعمت و ديگرى گرفتار كشتى كشتى فقر و افلاس و بيچارگى باشد، گروه زيـادى از مـردان از تشكيل عائله و داشتن همسر محروم مى مانند و عدد زنان مجرد افزايش مى يابد و زمينه براى حرمسراسازى فراهم مى گردد.
اگـر عـدالت اجـتـمـاعـى بـرقـرار و وسـيـله تشكيل عائله و انتخاب همسر براى همه فراهم بـاشـد، قـهـرا هر زنى به مرد معينى اختصاص پيدا مى كند و زمينه عياشى و هوسرانى و حرمسراسازى منتفى مى گردد.
مگر عده زنان چقدر از مردان زيادتر است كه با وجود اينكه همه مردان بالغ از داشتن همسر بـرخـوردار بـاشـنـد بـاز هـم بـراى هـر مردى و لااقل براى هر مرد متمكن و پولدارى امكان تشكيل حرمسرا باقى بماند؟
عـادت تـاريـخ ايـن اسـت كه سرگذشت حرمسراهاى دربارهاى خلفا و سلاطين را نشان دهد، عيشها و عشرتهاى آنها را مو به مو شرح دهد اما از توضيح و تشريح محروميتها و ناكاميها و حـسـرتـهـا و آرزو و به گور رفتنهاى آنانكه در پاى قصر آنها جان داده اند و شرايط اجـتـماعى به آنها اجازه انتخاب همسر نمى داده است سكوت نمايد. ده ها و صدها زنانيكه در حرمسراها بسر مى برده اند در واقع حق طبيعى يك عده محروم و بيچاره بوده اند كه تا آخر عمر مجرد زيسته اند.
مـسـلمـا اگـر ايـن دو عـامـل معدوم گردد، يعنى عفاف و تقوا براى زن امر لازم شمرده شود و كـامـيـابـى جـنـسـى جز در كادر ازدواج (اعم از دائم يا موقت ) ناممكن گردد و از طرف ديگر نـاهـمـواريـهـاى اقتصادى ، اجتماعى از ميان برود و براى همه افراد بالغ امكان استفاده از طـبـيـعـى تـريـن حـق بـشـرى يـعـنـى حـق تـاءهـل فـراهـم گـردد تشكيل حرمسرا امرى محال و ممتنع خواهد بود.
يـك نـگـاه مـخـتـصر به تاريخ نشان مى دهد كه قانون ازدواج موقت كوچكترين تاءثير در تـشـكـيـل حـرمـسـرا نـداشته است . خلفاى عباسى و سلاطين عثمانى كه بيش از همه به اين عـنـوان شـهرت دارند هيچ كدام پيرو مذهب شيعه نبوده اند كه از قانون ازدواج موقت استفاده كرده باشند.
سلاطين شيعه مذهب با آنكه مى توانسته اند اين قانون را بهانه كار قرار دهند هرگز به پـايـه خـلفـاى عـبـاسـى و سـلاطـيـن عثمانى نرسيده اند. اين خود مى رساند كه اين ماجرا معلول اوضاع خاص اجتماعى ديگر است .
آيا تشريع ازدواج موقت براى تامين هوسرانى است ؟
امـا بـخـش دوم . در هر چيزى اگر بشود ترديد كرد در اين جهت نمى توان ترديد كرد كه اديـان آسـمـانى عموما بر ضد هوسرانى و هواپرستى قيام كرده اند، تا آنجا كه در ميان پـيـروان غـالب اديـان تـرك هـوسـرانـى و هـواپـرسـتـى بـصـورت تحمل رياضتهاى شاقه در آمده است .
يكى از اصول واضح و مسلم اسلام مبارزه با هواپرستى است . قرآن كريم هواپرستى را در رديف بت پرستى قرار داده است . در اسلام آدم (ذواق ) يعنى كسى كه هدفش اين است كـه زنـان گـونـاگـون را مـورد كـامـجويى و (چشش ) قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند مـعـرفـى شـده اسـت . مـا آنـجـا كه راجع به طلاق بحث مى كنيم مدارك اسلامى اين مطلب را نقل خواهيم كرد.
امتياز اسلام از برخى شرايع ديگر به اين است كه رياضت و رهبانيت را مردود مى شمارد، نـه ايـنـكـه هواپرستى را جايز و مباح مى داند. از نظر اسلام تمام غرايز (اعم از جنسى و غـيره ) بايد در حدود اقتضاء و احتياج طبيعت اشباع و ارضاء گردد. اما اسلام اجازه نمى دهد كـه انـسـان آتـش غـرايـز را دامـن بـزنـد و آنـهـا را بـه شكل يك عطش پايان ناپذير روحى در آورد. از اين رو اگر چيزى رنگ هواپرستى يا ظلم و بى عدالتى به خود بگيرد، كافى است كه بدانيم مطابق منظور اسلام نيست .
جـاى تـرديـد نـيـسـت كـه هـدف مـقـنـن قـانون ازدواج موقت اين نبوده است كه وسيله عياشى و حـرمـسـراسـازى براى مردم هواپرست و وسيله بدبختى و دربدرى براى يك زن و يك عده كودك فراهم سازد.
تـشـويـق و تـرغيب فراوانى كه از طرف ائمه دين به امر ازدواج موقت شده است ، فلسفه خاصى دارد كه عن قريب توضيح خواهم داد.

حرمسرا در دنياى امروز
اكـنـون بـبـينيم دنياى امروز با تشكيل حرمسرا چه كرده است ؟ دنياى امروز رسم حرمسرا را مـنـسـوخ كـرده اسـت . دنـيـاى امـروز حـرمـسـرادارى را كـارى نـاپـسـنـد مـى دانـد و عـامـل وجـود آن را از مـيـان بـرده اسـت . امـا كـدام عـامـل ؟ آيـا عامل ناهمواريهاى اجتماعى را از ميان برده است ؟
خـيـر، كـار ديـگـرى كـرده اسـت ، بـا عـامـل اول يـعـنـى عـفـاف و تـقواى زن مبارزه كرده ، و بزرگترين خدمت را از اين راه به جنس مرد انـجـام داده اسـت . تـقـوا و عفاف زن به همان نسبت كه به زن ارزش مى دهد و او را عزيز و گرانيها مى كند براى مرد مانع شمرده مى شود.
دنـيـاى امـروز كـارى كـرده اسـت كـه مـرد عـيـاش ايـن قـرن نـيـازى بـه تـشـكيل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت ندارد. براى مرد اين قرن از بركت تمدن غرب همه جـا حـرمـسـراسـت . مـرد ايـن قـرن بـراى خـود لازم نمى داند كه به اندازه هارون الرشيد و فـضـل بـن يـحـيـى بـرمـكـى پـول و قـدرت داشته باشد تا به اندازه آنها جنس زن را در نوعهاى مختلف و رنگهاى مختلف مورد بهره بردارى قرار دهد.
بـراى مـرد ايـن قـرن داشتن يك اتومبيل سوارى و ماهى دو سه هزار تومان درآمد كافى است تا آنچنان وسيله عياشى و بهره بردارى از جنس زن را فراهم كند كه هارون الرشيد هم در خـواب نـديـده اسـت . هـتـلهـا و رسـتـورانـهـا و كافه ها از پيش تر آمادگى خود را به جاى حرمسرا براى مرد اين قرن اعلام كرده اند.
جـوان مانند عادل كوتوالى در اين قرن با كمال صراحت ادعا مى كند كه در آن واحد بيست و دو معشوقه در شكلها و قيافه هاى مختلف داشته است . چه از اين بهتر براى مرد اين قرن ! از بـركـت تـمـدن غربى چيزى از حرمسرادارى جز مخارج هنگفت و زحمت دردسر از دست نداده است .
اگـر قـهـرمـان (هـزار و يـك شـب ) سـر از خـاك بردارد و امكانات وسيع عيش و عشرت و ارزانـى و رايـگـانـى زن امـروز را بـبـيـنـد، بـه هـيـچ وجـه حـاضـر بـه تـشـكـيـل حـرمـسـرا بـا آنهمه خرج و زحمت نخواهد شد و از مردم مغرب زمين كه او را از زحمت حـرمـسـرادارى مـعـاف كـرده انـد تشكر خواهد كرد و بيدرنگ اعلام خواهد كرد تعدد زوجات و ازدواج مـوقـت مـلغى ، زيرا اينها براى مردان در برابر زنان تكليف و مسؤ وليت ايجاد مى كند.
اگـر بـپـرسيد برنده اين بازى ديروز و امروز معلوم شد، پس بازنده كيست ؟ متاءسفانه بـايـد بـگـويم آنكه هم ديروز و هم امروزى بازى را باخته است ، آن موجود خوش باور و ساده دلى است كه به نام جنس زن معروف است .

منع خليفه از ازدواج موقت
ازدواج موقت از مختصات فقه جعفرى است ، ساير رشته هاى فقهى اسلامى آن را مجاز نمى شـمـارنـد. مـن بـه هـيـچ وجه مايل نيستم وارد نزاع اسلام برانداز شيعه و سنى بشوم . در اينجا فقط اشاره مختصرى به تاريخچه اين مساءله مى كنم .
مـسـلمـانـان اتـفـاق و اجـمـاع دارنـد كـه در صـدر اسـلام ازدواج مـوقـت مـجـاز بـوده اسـت و رسـول اكرم در برخى از سفرها كه مسلمانان از همسران خود دور مى افتادند و در ناراحتى بـسر مى بردند به آنها اجازه ازدواج موقت مى داده است . و همچنين مورد اتفاق مسلمانان است كـه خليفه دوم در زمان خلافت خود نكاح منقطع را تحريم كرد. خليفه دوم در عبارت معروف و مـشـهـور خـود چـنين گفت : (دو چيز در زمان پيغمبر روا بود من امروز آن را ممنوع اعلام مى كنم و مرتكب آنها را مجازات مى نمايم : متعه زنها و و متعه حج ).
گـروهـى از اهل تسنن عقيده دارند كه نكاح منقطع را پيغمبر اكرم خودش در اواخر عمر ممنوع كـرده بـود و مـنـع خـليـفـه در واقـع اعلام ممنوعيت آن از طرف پيغمبر اكرم بوده است . ولى چنانكه مى دانيم عبارتى كه از خود خليفه رسيده است خلاف اين مطلب را بيان مى كند.
توجيه صحيح اين مطلب همان است كه علامه كاشف الغطاء بيان كرده اند. خليفه از آن جهت بـه خـود حـق داد ايـن مـوضـوع را قـدغـن كـنـد كـه تـصـور مـى كـرد ايـن مـسـاءله داخـل در حـوزه اختيارات ولى امر مسلمين است هر حاكم و ولى امرى مى تواند از اختيارات خود بحسب مقتضاى عصر و زمان در اين گونه امور استفاده كند.
بـه عبارت ديگر، نهى خليفه نهى سياسى بود نه نهى شرعى و قانونى . طبق آنچه از تـاريخ استفاده مى شود، خليفه در دوره زعامت ، نگرانى خود را از پراكنده شدن صحابه در اقـطـار كـشـور تـازه وسـعـت يـافـتـه اسـلامـى و اخـتـلاط بـا مـلل تـازه مـسـلمـان پـنـهان نمى كرد، تا زنده بود مانع پراكنده شدن آنها از مدينه بود، بـطـريـق اولى از امـتـزاج خـونـى آنـهـا بـا تـازه مـسـلمـانـان قـبـل از آنـكـه تـربـيـت اسـلامـى عميقا در آنها اثر كند ناراضى بود و آن را خطرى براى نـسـل آيـنده به شمار مى آورد، و بديهى است كه اين علت امر موقتى بيش نبود. و علت اين كه مسلمين آنوقت زير بار اين تحريم خليفه رفتند اين بود كه فرمان خليفه را به عنوان يـك مـصـلحـت سـيـاسى و موقتى تلقى كردند نه به عنوان يك قانون دائم . والا ممكن نبود خليفه وقت بگويد پيغمبر چنان دستور داده است و من چنين دستور مى دهم و مردم هم سخن او را بپذيرند.
ولى بـعـدهـا در اثر جريانات بخصوصى (سيره ) خلفاى پيشين ، بالاخص دو خليفه اول يـك بـرنـامـه ثـابـت تـلقـى شـد و كـار تـعـصـب ، بـه آنـجـا كـشـيـد كـه شـكـل يـك قـانـون اصـلى بـه خـود گـرفـت . لهـذا ايـرادى كـه در ايـنـجـا بـر بـرادران اهـل سنت ما وارد است بيش از آن است كه بر خود خليفه وارد است . خليفه به عنوان يك نهى سـيـاسـى و مـوقت ـ نظير تحريم تنباكو در قرن ما ـ نكاح منقطع را تحريم كرد. ديگران نمى بايست به آن شكل ابديت بدهند.
بـديـهـى اسـت كـه نـظـريه علامه كاشف الغطاء ناظر بدين نيست كه آيا دخالت خليفه از اصـل صـحـيح بود يا نبود؟ و هم ناظر بدين نيست كه آيا مساءله ازدواج موقت جزء مسائلى است كه ولى شرعى مسلمين مى تواند ولو براى مدت موقت قدغن كند يا نه ، بلكه صرفا نـاظـر بـديـن جهت است كه آنچه در آغاز صورت گرفت با اين نام و اين عنوان بود و به همين جهت مواجه با عكس العمل مخالف از طرف عموم مسلمين نگرديد.
به هر حال نفوذ و شخصيت خليفه و تعصب مردم در پيروى از سيرت و روش كشوردارى او سـبـب شـد كـه ايـن قـانـون در مـحـاق نـسـيـان و فـرامـوشـى قـرار گـيـرد و ايـن سـنـت كه مكمل ازدواج دائم است و تعطيل آن ناراحتيها بوجود مى آورد براى هميشه متروك بماند.
اينجا بود كه ائمه اطهار ـ كه پاسداران دين مبين هستند ـ به خاطر اينكه اين سنت اسلامى ، مـتـروك و فـرامـوش نـشـود آن را ترغيب و تشويق فراوان كردند. امام جعفر صادق (ع ) مى فرمود يكى از موضوعاتى كه من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است .
و ايـنجا بود كه يك مصلحت و حكمت ثانوى با حكمت اولى تشريع نكاح منقطع تواءم شد و آن كوشش در احياء يك (سنت متروكه ) است . به نظر اين بنده آنجا كه ائمه اطهار مردان زن دار را از ايـن كـار مـنـع كـرده انـد بـه اعـتـبـار حكمت اولى اين قانون است ، خواسته اند بـگـويـنـد ايـن قـانـون براى مردانى كه احتياجى ندارند وضع نشده است ، همچنان كه امام كاظم عليه السلام به على بن يقطين فرمود:

(تو را با نكاح متعه چه كار و حال آنكه خداوند تو را از آن بى نياز كرده است ).
و به ديگرى فرمود:
(اين كار براى كسى روا است كه خداوند او را با داشتن همسرى از اينكار بى نياز نكرده اسـت . و امـا كـسى كه داراى همسر است ، فقط هنگامى مى تواند دست به اين كار بزند كه دسترسى به همسر خود نداشته باشد).
و امـا آنـجـا كـه عـمـوم افراد را ترغيب و تشويق كرده اند، به خاطر حكمت ثانوى آن يعنى (احـيـاء سنت متروكه ) بوده است . زيرا تنها ترغيب و تشويق نيازمندان براى احياء اين سنت متروكه كافى نبوده است .
اين مطلب را به طور وضوح از اخبار و روايات شيعه مى توان استفاده كرد.
بـه هـر حـال آنـچـه مـسـلم اسـت ايـن اسـت كـه هـرگـز مـنـظـور و مـقـصـود قـانـون گـذار اول از وضع و تشريع اين قانون و منظور ائمه اطهار از ترغيب و تشويق به آن اين نبوده اسـت كـه وسـيـله هـوسـرانى و هواپرستى و حرمسراسازى براى حيوان صفتان و يا وسيله بيچارگى براى عده اى زنان اغفال شده و فرزندان بى سرپرست فراهم كنند.
حديثى از على عليه السلام
آقاى مهدوى نويسنده (چهل پيشنهاد) در شماره 87 مجله زن روز مى نويسد:
(در كـتـاب الاحـوال الشـخـصـيـه تـاءليـف شـيـخ مـحـمـد ابـوزهـره از امـيـرالمـؤ مـنـيـن نقل شده است : لااعلم احدا تمتع و هو محصن الارجمته بالحجارة .
آقاى مهدوى اين عبارت را اين چنين ترجمه كرده اند:
(هـرگـاه بـدانـم شـخـص نـااهـلى متعه كرده است حد زناى محصن را بر او جارى ساخته و سنگسارش خواهم كرد).
اولا اگـر بـنـاسـت ما در مقابل گفتار اميرالمؤ منين عليه السلام تسليم باشيم چرا اين همه روايـاتـى كـه از آن حـضـرت در كـتـب شـيـعـه و غـيـر شـيعه در باب متعه روايت شده كنار بـگـذاريـم و بـه ايـن يـك روايـت كـه نـاقـل آن يـكـى از عـلمـاء اهل تسنن است و سند معلومى ندارد بچسبيم ؟

از سخنان بسيار پرارزش اميرالمؤ منين اين است كه :
(اگـر عـمـر سبقت نمى جست و متعه را تحريم نمى كرد، احدى جز افرادى كه سرشتشان منحرف است زنا نمى كرد).
يـعـنـى اگـر مـتـعـه تحريم نشده بود هيچكس از نظر غريزه اجبار به زنا پيدا نمى كرد، تـنـهـا كـسـانـى مـرتـكـب ايـن عـمـل مـى شـدنـد كـه هـمـواره عمل خلاف قانون را بر عمل قانونى ترجيح مى دهند.
ثـانـيـا مـعـنـى عـبـارت بالا اين است : (هرگاه بدانم شخص زن دارى متعه كرده است او را سنگسار مى كنم ). من نمى دانم چرا آقاى مهدوى كلمه (محصن ) را كه به معنى مرد زن دار است (نااهل ) ترجمه كرده اند.
عـليـهـذا مـقصود روايت اين است كه افراد زن دار حق ندارند نكاح منقطع كنند! و اگر مقصود اين بود كه هيچكس حق ندارد متعه بگيرد قيد (و هو محصن ) لغو بود.
پس اين روايت اگر اصلى داشته باشد آن نظر را تاييد مى كند كه مى گويد: (قانون مـتـعـه بـراى مـردمـان نيازمند به زن يعنى افراد مجرد يا افرادى كه همسرانشان نزدشان نـيـسـتـنـد تـشـريـع شـده اسـت ). پـس ايـن روايـت دليـل بـر جـواز ازدواج مـوقـت اسـت نه دليل بر حرمت آن .

باسمه تعالی
تجویز ازدواج موقت از ناحیه شارع مقدس( خدای متعال) است و حکم شارع بنابر مصلحت بشری است نه موجب ترویج هوس رانی و ازهم گسیختن نظام خانواده. آنچه که ممکن است سبب از هم گسیختگی خانواده شود عمل نکردن صحیح به دستورات دین است.

در روایتی از امام صادقعلیه السلام آمده: هر کس به حلیت ازدواج موقت عقیده نداشته باشد از ما نیست.یکی از حکمتهای تشریع ازدواج موقت آن است که كسانى كه قدرت ازدواج دائمى ندارند و ممكن است به ارتكاب اعمال منافى عفّت دست يازند، شارع مقدس براى جلوگيرى از اين فساد ازدواج موقّت را تجويز فرموده تا به بهانه عدم قدرت مالى كسانى خود را آلوده زشتكارى و عمل خلاف قانون نكنند، و اين يكى از روشن بینی های اسلام است.اما در مورد کسانی که متاهل هستند هم ممکن است شرایطی ایجاد شود که مرد نتواند استفاده جنسی از زن خود ببرد مثل اینکه به سفر برود و نتواند زن خود را به همراه ببرد و یا به علت قوی بودن قوای جنسی یک زن برای او کافی نباشد و او هم توان ازدواج مجدد را نداشته باشد و...که در همه این صورتها ممکن است مرد به سمت گناه کشیده شود که ازدواج موقت مانع از اعمال زشت و ناپسند می شود و البته موجب حفظ نظام خانواده است.


با سلام

ايا مردي ازدواج دايم داردمي تواند ازدواج موقت هم داشته باشد؟

ممنون

صدر;4854 نوشت:

ايـنـكـه فـقـهـاى شـيـعـه مـى گـويـنـد هـدف ازدواج دائم تـوليـد نسل است و هدف ازدواج موقت ، استمتاع و تسكين غريزه است همين منظور را بيان مى كنند.

احسنت به فقهای شیعه خودمون، پس معلوم گردید که ازدواج موقت بر اساس غریزه هست.
مشکل اینجاست که برخی در قالب ازدواج موقت هوسرانی می کنند نه اینکه ازدواج موقت وسیله ای باشدبرای اجتناب از گناه!!



نیایش سبز;4892 نوشت:
احسنت به فقهای شیعه خودمون، پس معلوم گردید که ازدواج موقت بر اساس غریزه هست.
مشکل اینجاست که برخی در قالب ازدواج موقت هوسرانی می کنند نه اینکه ازدواج موقت وسیله ای باشدبرای اجتناب از گناه!!


سلام

اصل تشریع احکام دین برای خیر و صلاح و با توجه به ضرورت بوده است. مثلاً همین ازدواج موقت؛ از آنجائیکه شرایط ازدواج دائم در مقطع زمانی خاصی برای همه امکان پذیر نبوده و یا در سفر و یا محذوراتی از این قبیل ممکن است مرد تحت تمایلات شدید نفسانی به گناه بیفتد، خداوند به علم و حکمت بی نهایتش این احکام را از سر ضرورت و مصلحت، برای بشر تشریع نموده است.

اسلام به عنوان کامل ترین دین، ازدواج موقت را به جهت مشکلاتی که ممکن است برخی افراد در انجام ازدواج دائم داشته باشند، تشریع و تجویز نموده است که می تواند به صورت یک مسکِّن موقت، مورد استفاده قرار گیرد. این یکی از نقاط مثبت و مترقی فقه شیعه و اهل بیت است که در کنار پاسخ گویی به غریزۀ جنسی به طور دائم، راه حل موقت و قانون مند آن را نیز ارائه نموده است.

مثلاً برای یک جوان محصل یا دانشجو که امکان ازدواج دائم را ندارد، بهترین و مطمئن ترین و سالم ترین راه محافظت از فریب های شیطان، ازدواج موقت است؛ و برای ایشان، آرامش و آسایش خاطر در سایۀ ازدواج دائم و همیشگی فراهم می شود. زیرا نه بی بندوباری و آزادی جنسی مورد تأیید است، و نه رهبانیت و تحمل فشار شدید جنسی.

نکته ای که در این مجال حائز اهمیت بوده و مورد اشارۀ پرسشگر محترم نیز قرار گرفته، بحث استفادۀ نابجا و بهره مندی آن توسط گروهی از مردم بمنظور هوسرانی، خوشگذرانی و رواج حرمسرایی و مستمسک قرار دادن آن برای رسیدن به خواسته های نفسانی خودشان است. که البته این مسأله نیز نظیر بسیاری احکام مترقی دیگر دین مورد ظلم واقع شده اینکه عمل ناصواب و استفادۀ نابجای افراد از آن حکم دین را به پای دین بنویسیم؛ یا حکم مذکور را غیر ضروری و ناصواب و یا دین را وسیله و مستمسک برای رسیدن به خواسته ها و تمایلات نفسانی افراد برشماریم.

پس اصل احکام دینی ضروری، از سر حکمت و مصلحت و خیر و صلاح بشر بوده، اما شیوۀ استفادۀ آن محل بحث و گفتگو است.

موفق باشید ...:roz:


[=Times New Roman]

بسم الله الحمن الرحیم
در آیه 3نساء؛فانکحو ما طاب لکم من النساءمثنی و ثلاث و رباع فان خفتم اللا تعدلوا فواحده...؛
اسلام دو قید می آورد 1-محدودیت .2-عدالت.
در اینجا مساله خوف نیز آمده .حتی چنانچه ترس بی عدالتی نسبت به دو همسر داشتی پس به یک همسر اکتفا کن. خوف بسی بالاتر از خود بی عدالتی است نه اینکه واقعا بی عدالت باشی که خوف بی عدالتی هم باید ترک ازدواج مجدد شود.
شهید مطهری در کتاب حقوق زن در اسلام معتقد است اصل در اسلام تک همسری است چند همسری اصل ثانوی و حکم علاجی دارد.
در جهان غرب تک همسری و در جهان شرق که از قرن 19 به بعد رواج یافت زن مشترک است .ولی در اسلام فقط چند همسری برای علاج بیماری های جامعه تجویز می شود.که همانا همه افراد نمی توانند امکانات مساوی ، خصوصیات بدنی یکسان وشرایط زندگی یکسان داشته باشند . لذا اسلام که ادعای کامل بودن نسبت به همه ادیان را داردباید در شرایط بحرانی جامعه هم راهکاری داشته باشد که هم خواسته های افراد را لحاظ کند و هم لطمه به هویت انسانی وارد نشود و هم استعدادها و قابلیتهای افراد جامعه هرز نشود .چطور یک پزشک در مقام معالجه بیماری خلاف میل باطنی خود از داروی تلخ وحتی داغ کردن عضو بیمار بدن استفاده می کند.
بنابر این اصل اولی تک همسری است و چند همسری اصل ثانوی و در مقا م علاج بحران در جامعه انسانی است که کاملا با عدالت الهی نیز سازگار است.

صدیق;4906 نوشت:

سلام

مثلاً برای یک جوان محصل یا دانشجو که امکان ازدواج دائم را ندارد، بهترین و مطمئن ترین و سالم ترین راه محافظت از فریب های شیطان، ازدواج موقت است؛ و برای ایشان، آرامش و آسایش خاطر در سایۀ ازدواج دائم و همیشگی فراهم می شود. زیرا نه بی بندوباری و آزادی جنسی مورد تأیید است، و نه رهبانیت و تحمل فشار شدید جنسی.

نکته ای که در این مجال حائز اهمیت بوده و مورد اشارۀ پرسشگر محترم نیز قرار گرفته، بحث استفادۀ نابجا و بهره مندی آن توسط گروهی از مردم بمنظور هوسرانی، خوشگذرانی و رواج حرمسرایی و مستمسک قرار دادن آن برای رسیدن به خواسته های نفسانی خودشان است.

پس اصل احکام دینی ضروری، از سر حکمت و مصلحت و خیر و صلاح بشر بوده، اما شیوۀ استفادۀ آن محل بحث و گفتگو است.

موفق باشید ...:roz:


با سلام
مشکل اصلی ازدواج موقت عرف جامعه هست و در عرف این ازدواج بسیار نکوهیده هست. مثال محصل و دانشجو را به خوبی بیان کردید ولی آیا این دانشجو و محصل بعد از ازدواج موقت به راحتی و آسایش می تواند به سراغ ازدواج دائم برود؟ البته عرف و دیدگاه منفی جامعه هم به علت شیوه استفاده نادرست ازدواج موقت شکل یافته و مخالف با ازدواج موقت است وگرنه اگر ازدواج موقت وسیله ای می شد برای اجتناب از گناهان جامعه حتی از آن استقبال می کرد مثل نماز خواندن و روزه گرفتن

حماد بن عثمان گفت به محضر امام صادق (ع) رسیدم، مردی به حضرت عرض کرد! خداوند تو را اصلاح کند. شیوه امیرالمومنین (ع) این بود که جامه زبر و زبون در بر می کرد. و پیراهن چهاردرهمی می پوشید، ولی اکنون برتن شما، جامه های نور و پرارزش می بینم. حضرت در پاسخ فرمود: امیرالمومنین (ع) آن لباس ژنده را در زمانی می پوشید که براو زشت نمی شمردند، اما اگر من امروز مانند آن لباس را بپوشم انگشت نما می شوم. بهترین جامه هر زمانی، جامعه معمول آن زمان است» (کافی، ج 1، ص 411)

آیا راهی، شیوه ای و یا قانونی برای اصلاح شیوه استفاده نادرست وجود دارد؟

نیایش سبز;4967 نوشت:
آیا راهی، شیوه ای و یا قانونی برای اصلاح شیوه استفاده نادرست وجود دارد؟

سلام دوست گرامی

چنانکه اشاره کردید، مشکلاتی در اجرای این قانون وجود دارد که بیشتر ناشی از جهل و نادانی است و به فرمایش امیرالمؤمنین (ع): "مردم دشمن چیزی هستند که نسبت به آن جاهل اند و آگاهی ندارند".(1)

اگر فواید و منافع ازدواج موقت به صورت گسترده مطرح شود، مسلماً مردم، خانواده ها و به ویژه خانم ها آمادگی بیشتری جهت پذیرش آن دارند، لکن عدم آگاهی باعث شده تا برخی نسبت به آن بدبین و یا از آن متنفر باشند.

بنابراین، یکی از مهم ­­­­ترین راه ترویج این فرهنگ و قانون، معرفی و بیان امتیازات آن است که از طریق رسانه های عمومی نوشتاری و شنیداری و دیداری می تواند صورت بگیرد.

به نظر می آید که برای ترویج این سنت، باید هم مسئولان، هم خانواده ها و هم جوانان همیاری و همکاری داشته باشند. ضمنا وجود یک متولی قوی برای شروع این کار لازم است و باید نهاد یا اداره ای برای حل این مشکل جوانان تأسیس گردد که وظیفۀ آن اطلاع رسانی و آگاهی بخشی نسبت به منافع و چگونگی انجام آن بوده و حمایت های لازم را از جوانان در انجام این عمل به عهده گیرد.

موفق باشید ...:roz:

پاورقی______________________

1. "الناس اعداء ما جهلوا"، نهج البلاغه، حکمت 172، بنقل از سایت اسلام کوئست.

صدر;4854 نوشت:
در اسلام آدم (ذواق ) يعنى كسى كه هدفش اين است كـه زنـان گـونـاگـون را مـورد كـامـجويى و (چشش ) قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند مـعـرفـى شـده اسـت .

سلام

خدا بر درجات شهید مطهری رحمه الله بیفزاید ولی این سخن رو قبول ندارم و فکر نکنم در اسلام چنین چیزی باشه و من سر فرصت دلیل ها مو میارم.

با تشکر

خبر داغ ؛خدا در دادگاه خانواده محاکمه می شود
http://www.askdin.com/showthread.php?t=1541

اینجا نظر اسلام مطرح شده که من گفتم اینطور نیست!

همونطور که گفتم برداشت از کلمه ذواق به اینگونه صحیح نیست چون معنی ظاهری کلمه منظور نیست بلکه ذواق یک اصطلاح در باب طلاقه
لذا اونجایی ذواق صدق می کنه که طلاقی هم وجود داشته باشه و شامل ازدواج نمی شه!!

کلمه "ذواق" در روایات طلاق آمده و مربوط به طلاق است.

اما دلیل:

1........................
این روایت از وسائل الشیعه ج 22 ص 9
قَالَ وَ قَالَ ع تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الذَّوَّاقِينَ وَ الذَّوَّاقَاتِ
معصوم فرمود: ازدواج کنید و طلاق ندهید پس همانا خدا ذواق از مردان و ذواق از زنان را دوست ندارد
1:صدر این روایت صراحتا امر به ازدواج می کند[و اونو مباح می دونه] که این امر با تعریف ذواق به کسی که (برای چشیدن)زیاد ازدواج می کنه ,ناسازگاره!
2:از رابطه ای که در روایت هست می فهمیم منظور از ذواق طلاق دهنده است .یعنی: عدم محبوب بودن ذواق , نزد خدا ,علت عدم طلاق ذکر شده است.خب یقینا معنی طلاق هیچ ربطی به تعریفی که از ذواق ارائه شد [یعنی کسی که زیاد ازدواج می کنه برای چشیدن]نداره لذا طبق این معنی که برای ذواق ادعا شده , ارتباط بین دو بخش روایت از بین میره و بی معنی میشه!

2................................
ازدواج مستحبه(به عنوان اولی) (حتی بعد از هر ازدواج)و فرقی بین ازدواج دائم و موقت نیست. (رجوع کنید به عروة الوثقی مساله 2 از کتاب نکاح)

روایت صحیحه از من لا یحضره الفقیه :

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَرَّمَ عَلَى شِیعَتِنَا الْمُسْكِرَ مِنْ كُلِّ شَرَابٍ وَ عَوَّضَهُمْ مِنْ ذَلِكَ الْمُتْعَةَ (من لا یحضر ج 3 ص 467)

از امام صادق علیه السلام فرمود:همانا خداوند تبارک و تعالی ,مست کننده از هر نوشیدنی را بر شیعیان ما حرام کرد و بجای آن متعه ( ازدواج موقت ) را برایشان قرار داد.

نکاتی که از این روایت به دست می آید:

1:حضرت نفرمود , خدا بجای زنا , متعه رو قرار داد بلکه فرمود بجای شرابی که انسان بهش نیاز حیاتی نداره .

2:متعه برای مواقع ضروری و اضطراری نیست بر خلاف تصور خیلی ها!

3:مخصوص مجرد ها نیست .

4:جایگاه اصلی ای که روزی متعه باید در آن رده قرار گیرد, تفریح سالمی برای نشاط روح و روان است .

5:انسان چون کمال طلبه , لذت رو دوست داره لذا برای رسیدن به لذت روحی , امروزه رو به مواد مخدر و شراب و غیره آورده که یه جورایی عقل رو تعطیل کنه و به مستی برسه تا از قید و بند خلاص بشه. حال , اینها برای یک شیعه و مسلمان حرامه! در واقع این یک لطف و رحمت عظیم از طرف خالق مهربان بر شیعیان واقعی است.




ازدواج موقت در اسلام ، همانند ازدواج دايم مقرراتى دارد که مانع برخى از

سوء استفاده ها از اين قانون مى شود ; از جمله اين که در حال ازدواج

موقت زن حق ارتباط جنسى باديگران ندارد و هنگامى که مدت آن (چه کم و

چه زياد) پايان يافت ، بايد عده نگه دارد ;يعنى اگر حامله نيست و حيض مى

بيند بايد به مقدار دو حيض ، و اگر حيض نمى بيند ، چهل و پنج روز از ازدواج

خوددارى کند ; حتى اگر با وسايل جلوگيرى ، اقدام به جلوگيرى از انعقاد

نطفه کرده باشد ، باز هم رعايت اين مدت واجب است (و به اين طريق

اختلاط نسل از بين رفته و بهداشت جنسى و بهداشت نسل رعايت مى

شود) ، و اگر حامله شده باشد ، بايد تا هنگام وضع حمل از ازدواج خوددارى

کند ; بنابراين ، ازدواج موقت همان گونه که از اسمش پيداست ، موقتى

است و فقط در شرايط و موارد خاص مفيد است ; در حالى که غريزه جنسى

در انسان يک غريزه دايمى است ; به همين جهت ازدواج موقت نمى تواند از

ازدواج دايم جلوگيرى کرده ، جايگزين آن شود ، و سفارش هاى زيادى هم که

در آيات و روايات درباره ازدواج شده ، مربوط به ازدواج دايم است نه ازدواج

موقت .
ثانياً ، فلسفه و انگيزه ازدواج ، فقط ارضاء شهوت جنسى نيست ; بلکه

ازدواج وسيله اى براى تربيت فرزندان صالح و حفظ نسل بشر است ، و هدف

از آن ، رسيدن به سکون و آرامش جسمى ، روحى ، فردى ، اجتماعى ، و

مودت و رحمتى است که خداوند متعال در بين زن و شوهر و خانواده قرار

داده ; «و از نشانه هاى او اين که همسرانى از جنس خودتان براى شما

آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد ، و در بينتان مودّت و رحمت قرار داد . در اين

، نشانه هايى است براى گروهى که تفکر مى کنند .»1 ;

و اين اهداف ، با ازدواج دايم حاصل و انسان از عدم تعادل روحى خارج مى

شود و از مرحله تجرد ، به مرحله زندگى گام گذارده و شخصيت تازه اى مى

يابد و احساس

مسؤوليت بيشتر مى کند و.. . ; بنابراين ، ازدواج موقت هر چند يکى از

برنامه هاى ارزشمند اسلام براى تأمين نيازهاى موقت جنسى با حفظ عفاف

و بهداشت جامعه است ; ولى براى هميشه نمى تواند نياز جنسى و

غيرجنسى انسان را تأمين کند ; به همين جهت تا به حال باعث جلوگيرى از

ازدواج دايم نشده و نخواهد شد و کسانى هم که بخواهند ـ با وجود مقررات ـ

از اين قانون الهى سوء استفاده کنند (همانند ظالمان ديگر) در قيامت عذاب

دردناکى خواهند داشت

.2

1. روم ، 21 .
2 . اقتباس از : تفسير نمونه ، آيت الله مکارم شيرازى و ديگران ، ج 3 ، ص 335 ـ 346

سلام و تشکر

حکیم;11748 نوشت:
فقط در شرايط و موارد خاص مفيد است

اینطور نیست دوست عزیز!

یه دلیلش هم روایتی که پست قبلیم آوردم.

حکیم;11748 نوشت:
ثانياً ، فلسفه و انگيزه ازدواج ، فقط ارضاء شهوت جنسى نيست ; بلکه ازدواج وسيله اى براى تربيت فرزندان صالح و حفظ نسل بشر است ، و هدف از آن ، رسيدن به سکون و آرامش جسمى ، روحى ، فردى ، اجتماعى ، و مودت و رحمتى است که خداوند متعال در بين زن و شوهر و خانواده قرار داده ; «و از نشانه هاى او اين که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد ، و در بينتان مودّت و رحمت قرار داد . در اين ، نشانه هايى است براى گروهى که تفکر مى کنند .»1 ; و اين اهداف ، با ازدواج دايم حاصل و انسان از عدم تعادل روحى خارج مى شود و از مرحله تجرد ، به مرحله زندگى گام گذارده و شخصيت تازه اى مى يابد و احساس

ازدواج دائم و موقت در وجود آرامش و حفظ نسل شرعا مساوی اند (و عمل عرف و مردم دلیل بر نبود این دو مورد نیست)

حکیم;11748 نوشت:
سفارش هاى زيادى هم که در آيات و روايات درباره ازدواج شده ، مربوط به ازدواج دايم است نه ازدواج موقت .

تو این آدرس حسابی سرش بحث شده که اینطور نیست.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=2683&page=3

آیات و روایات ازدواج, جز مواردی (مثل بحث ارث) که تخصیص به ازدواج دائم خورده , بقیه مطلق است و شامل هر دو می شود !

موفق باشید

حکیم;11748 نوشت:



ازدواج موقت در اسلام ، همانند ازدواج دايم مقرراتى دارد که مانع برخى از

سوء استفاده ها از اين قانون مى شود ; از جمله اين که در حال ازدواج

موقت زن حق ارتباط جنسى باديگران ندارد و هنگامى که مدت آن (چه کم و

چه زياد) پايان يافت ، بايد عده نگه دارد ;يعنى اگر حامله نيست و حيض مى

بيند بايد به مقدار دو حيض ، و اگر حيض نمى بيند ، چهل و پنج روز از ازدواج

خوددارى کند ; حتى اگر با وسايل جلوگيرى ، اقدام به جلوگيرى از انعقاد

نطفه کرده باشد ، باز هم رعايت اين مدت واجب است (و به اين طريق

اختلاط نسل از بين رفته و بهداشت جنسى و بهداشت نسل رعايت مى

شود) ، و اگر حامله شده باشد ، بايد تا هنگام وضع حمل از ازدواج خوددارى

کند ; بنابراين ، ازدواج موقت همان گونه که از اسمش پيداست ، موقتى

است و فقط در شرايط و موارد خاص مفيد است ; در حالى که غريزه جنسى

در انسان يک غريزه دايمى است ; به همين جهت ازدواج موقت نمى تواند از

ازدواج دايم جلوگيرى کرده ، جايگزين آن شود ، و سفارش هاى زيادى هم که

در آيات و روايات درباره ازدواج شده ، مربوط به ازدواج دايم است نه ازدواج

موقت .
ثانياً ، فلسفه و انگيزه ازدواج ، فقط ارضاء شهوت جنسى نيست ; بلکه

ازدواج وسيله اى براى تربيت فرزندان صالح و حفظ نسل بشر است ، و هدف

از آن ، رسيدن به سکون و آرامش جسمى ، روحى ، فردى ، اجتماعى ، و

مودت و رحمتى است که خداوند متعال در بين زن و شوهر و خانواده قرار

داده ; «و از نشانه هاى او اين که همسرانى از جنس خودتان براى شما

آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد ، و در بينتان مودّت و رحمت قرار داد . در اين

، نشانه هايى است براى گروهى که تفکر مى کنند .»1 ;

و اين اهداف ، با ازدواج دايم حاصل و انسان از عدم تعادل روحى خارج مى

شود و از مرحله تجرد ، به مرحله زندگى گام گذارده و شخصيت تازه اى مى

يابد و احساس

مسؤوليت بيشتر مى کند و.. . ; بنابراين ، ازدواج موقت هر چند يکى از

برنامه هاى ارزشمند اسلام براى تأمين نيازهاى موقت جنسى با حفظ عفاف

و بهداشت جامعه است ; ولى براى هميشه نمى تواند نياز جنسى و

غيرجنسى انسان را تأمين کند ; به همين جهت تا به حال باعث جلوگيرى از

ازدواج دايم نشده و نخواهد شد و کسانى هم که بخواهند ـ با وجود مقررات ـ

از اين قانون الهى سوء استفاده کنند (همانند ظالمان ديگر) در قيامت عذاب

دردناکى خواهند داشت

.2

1. روم ، 21 .
2 . اقتباس از : تفسير نمونه ، آيت الله مکارم شيرازى و ديگران ، ج 3 ، ص 335 ـ 346


اینکه ازدواج موقت نمی تواند جای ازدواج دائم را بگیرد صحیح است ولی فکر می کنم از این باب که ازدواج موقت به دلیل مدت دار بودنش ارتباطی عاطفی همراه با دلبستگی نیست. لذا نیاز های عاطفی انسان در آن ارضا نمی شود برای همین ازدواج موقت نمی تونه جای ازدواج دایم رو بگیره.
اما این که می فرمایید ازدواج موقت برای موارد خاص است هم صحیح نیست.
این هم که می فرمایید سفارشات اهل بیت ع در مورد ازدواج مربوط به نوع دایم آن است. خوب است کمی مطالعه بفرمایید تا تاکیدات حضرات ع در مورد متعه را نیز بشنوید.

من خودم از مخالفان ازدواج موقت هستم
بنظر من دلیلی برای اینکار نیست در هیچ کجا؟
اگه کسی نظر مخالف بنده داره بگه تا بحث کنیم

با سلام و عرض ادب :Gol:

احکام اسلام یک بسته کامل است که باید همه آن با هم انجام شود. طبیعی است که وقتی قسمتهایی از آن انجام نشود، از بقیه می توان سوء استفاده کرد.

در رابطه با ازدواج موقت، بنده کاملاً با آن موافقم. مخصوصاً امروز که به خاطر شرایط جامعه ازدواج دائم کاری غیر ممکن برای بسیاری از جوانها شده است.

جوان وقتی به 18 سالگی رسید، کاملاً از نظر غریزه آماده است، و به ارضای آن محتاج. مخالفت با ازدواج موقت، ترویج اعمال منافی عفت در جامعه است. در بهترین حالت، استمناء ترویج پیدا می کند. بی دینها هم که به سراغ زنا می روند.

در چنین شرایطی، ازدواج موقت باعث می شود تا جوان از نظر روحی آرام شده، بسیاری از انحرافات و مشکلات روانی پیشگیری شوند. ولی این امر در جامعه جا نمی افتد، چرا؟ زیرا عده ای فکر می کنند که همسر مورد علاقه آنها که سوار بر اسب سفید می آید (چه مرد باشد و چه زن)، حق ندارد پیش از آنها، با هیچ کس هیچ رابطه ای (حتی شرعی) داشته باشد.

نوعی تقدس جعلی و احمقانه، اگر توی 25 ساله با هیچ کس رابطه نداشته ای، بالاخره غریزه ات را به نحوی ارضا کرده ای؟؟؟ امروزه ثابت شده است که بسیاری از افراد، حداقل در دوره ای از زندگی به عمل استمناء مبتلا بوده اند. ولی دید جامعه طوری شده است که استمناء همسر در دوران پیش از ازدواج امری غیر مهم، و عملاً مباح محسوب می شود. ولی وای به وقتی که همین همسر بگوید پیش از تو یک بار ازدواج موقت داشته ام. زندگی مشترک آنها به کلی متلاشی می شود، و اسب سفید یار زندگی، در دید طرف مقابل تبدیل به الاغ شل می شود!!!

در حالی که خداوند برای استمناء مجازات قرار داده، ولی برای ازدواج موقت مجازاتی وجود ندارد. حکم خدا را رها کرده اند، و به جای خداوند صلاح جامعه را تشخیص می دهند. :Narahat:

مگر همین حالا روابط نامشروع وجود ندارد؟ چرا نباید این روابط نامشروع، مشروع شود؟ چه عیبی دارد؟ مگر همین حالا تعداد زیادی از همسران خیانت نمی کنند؟

سوء استفاده چی، به هر حال کارش را می کند. چه ازدواج موقت باشد و چه نباشد. اگر نباشد، به زنا رو می آورد. واقعاً فکر کرده اید با ممنوعیت ازدواج موقت، کسی که قصد رابطه با کسی غیر از همسرش را دارد، منصرف می شود؟

همانطور که گفتم، عده ای سوء استفاده می کنند، و با آنها با استناد به بخشهای دیگری از احکام اسلام (عدم رعایت عدالت) می توان برخورد کرد.

ولی یکی از موضوعات اصلی این است که زنان امروز، اصلاً مسئله رابطه شرعی شوهر با زن دیگر را برنمی تابند. یعنی اگر معلوم شود که شوهر بیچاره، در سفری که به یک کشور دیگر داشته، ازدواج مجدد کرده، روزگارش را سیاه می کنند. ولی اگر معلوم شود که او در این مدت مدام استمناء می کرده، هیچ اشکالی ندارد، و از «عدم خیانت» او تشکر هم می کنند!

البته هستند زنان مذهبی که اینطور نیستند. پس ناگهان همه به من حمله نکنید! :Cheshmak:

در ضمن، عرایض بنده هم شامل مردان می شود و هم زنان. بسیاری از مردان هم اگر بفهمند همسرشان باکره نبوده، جهنمی برپا می شود!!!

بنده خودم هرگز ازدواج موقت نکرده ام. پس فکر نکنید آمده ام اینجا از هوسرانی ام دفاع کنم. قصدم فقط دفاع از حق است.

یا حق

بینام;49742 نوشت:
مگر همین حالا روابط نامشروع وجود ندارد؟ چرا نباید این روابط نامشروع، مشروع شود؟ چه عیبی دارد؟ مگر همین حالا تعداد زیادی از همسران خیانت نمی کنند؟ سوء استفاده چی، به هر حال کارش را می کند. چه ازدواج موقت باشد و چه نباشد. اگر نباشد، به زنا رو می آورد. واقعاً فکر کرده اید با ممنوعیت ازدواج موقت، کسی که قصد رابطه با کسی غیر از همسرش را دارد، منصرف می شود؟

بله کاملا با نظر شما موافقم ؛ کسیکه قصد ایجاد رابطه با جنس مخالف دارد ویا از راه حرام می خواهد خود را ارضا کند ازدواج موقت بهترین راه است
اما
کسانی که در این وادی و تصمیم نیستند یا مشکلات این چنینی ندارند چی ؟
آیا ترویج ازدواج موقت برای آنا ایجاد انگیزه نمی کند وباعث ترویج هوسرانی نمی شود ؟
باز همان سوال ابتدای تاپیک آیا نظام خانواده ها را بهم نمیزند؟

مشکلات بعدی را چکار کنیم ؟

razsaeed;49696 نوشت:
من خودم از مخالفان ازدواج موقت هستم
بنظر من دلیلی برای اینکار نیست در هیچ کجا؟
اگه کسی نظر مخالف بنده داره بگه تا بحث کنیم

ازدواج موقت مورد تایید در اسلام و تشیع است مثل سایر دستورات .
این درست نیست شیعه ای به این کلیت و صراحت بگویدمخالفم
به نظر شما سایر دستورات و احکام دین ، در همه جا دلیل برایش داریم که می گویید برای ازدواج موقت در هیچ کجا دلیل نیست ؟
اگر دلیلی با ذائقه مان خوش نبود بگیم پس مخالفم

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:

کسانی که در این وادی و تصمیم نیستند یا مشکلات این چنینی ندارند چی ؟
آیا ترویج ازدواج موقت برای آنا ایجاد انگیزه نمی کند وباعث ترویج هوسرانی نمی شود ؟
باز همان سوال ابتدای تاپیک آیا نظام خانواده ها را بهم نمیزند؟

کسانی که به آنها اشاره کردید دو دسته اند: 1- مجردهایی که مشکلات این چنینی ندارند 2- متأهلها

در دسته اول، خیر. نام آن هوسرانی نیست. بهره گیری مشروع است. اگر افراطی باشد، هوسرانی است. هیچ اشکالی ندارد که یک جوان مجرد، به خاطر لذت، از طریق حلال ازدواج موقت کند. خداوند این لذت را حلال کرده، و کراهتی هم ندارد. فواید بسیاری هم دارد، مخصوصاً از نظر روانی.

دسته دوم، متأهلند و همین حالا توانایی ارضای حلال خودشان را دارند. حال سؤال این است که چرا چنین کسی باید مجدداً ازدواج کند (حالا یا موقت، یا دائم). اگر همسر او توانایی ارضای او را ندارد، و شوهر حس می کند که خطر افتادن در گناه تهدیدش می کند، خوب این بحث دیگری است، و شرع راه را مشخص کرده. اعتراضی هم وارد نیست.

ولی اگر شوهر صرفاً به قصد هوسرانی می خواهد چنین کاری بکند، آن وقت قضیه فرق می کند. همه می دانیم که لذت طلبی افراطی (حالا در هر موضوع که باشد) جزو صفات ناپسند بوده، مکروه است. به همین دلیل مرد متدین، به خاطر لذت جویی افراطی چنین کاری نخواهد کرد. همانطور که گفتم احکام اسلام بسته ای کاملند که باید همه آن را با هم در نظر گرفت.

اگر هم این اتفاق رخ داد، در صورت مشاهده تخلف از قوانین اسلام (عدم رعایت عدالت و غیره)، زن می تواند اعتراض کرده به قاضی شرع مراجعه کند و حقوقی را که شرع برای او تعیین کرده بگیرد.

حالا عده ای می گویند چنین خانواده ای از هم می پاشد. در پاسخ می گویم چنین خانواده ای مدتهاست که از هم پاشیده. ازدواج با مردی اینقدر هوسباز، نتیجه ای جز این هم نمی توانست داشته باشد...

بله، ترویج ازدواج موقت ممکن است در بعضی موارد منجر به از هم پاشیده شدن بعضی خانواده ها هم بشود، خانواده هایی که در صورت نبود این قانون، ممکن بود به صورت حبابی و پوشالی برقرار باقی بمانند. ولی منافع ترویج این امر در جامعه آن قدر زیاد است که از مضرات احتمالی آن می توان صرف نظر کرد.

نقل قول:
مشکلات بعدی را چکار کنیم ؟

هیچ وقت نمی شود کاملاً جلوی سوء استفاده ها را گرفت. ولی همانطور که گفتم، منافع این امر آن قدر زیاد است که حیات پوشالی اندکی از خانواده ها نمی تواند دلیلی برای جلوگیری از آن باشد. عموم مردم، هوسبازانی فرصت طلب نیستند که با رواج این امر، جامعه دچار مشکل شود.

مشکل اساسی جامعه که امروزه با آن سر و کار داریم دقیقاً سخت بودن امر ازدواج و ارضا نشدن جمع کثیری از جوانان مجرد است که سالها از وقت طبیعی ازدواج آنها می گذرد. مشکلات روانی که این موضوع ایجاد می کند، به مراتب مهم تر از سرنوشت قلیلی خانواده نابسامان است.

البته با اقداماتی می توان مضرات این مطلب را به حداقل رساند. ولی همانطور که گفتم هوسبازانی هستند که به هر حال کار خودشان را می کنند.

در مجموع فکر نمی کنم رواج این امر، افراد زیادی را برای ازدواج مجدد تحریک کند. وقتی یک خانواده به خوبی دارند زندگی می کنند، مگر شوهر مرض دارد که آرامش را مبدل به تشنج کند؟

با تشکر
یا حق

ا سلام به دوستان عزیز
در مورد ازدواج موقت مطالب زیادی شنیده اید. در این سایت. سایت تبیان. و سایت manmote.com و یا هر مرجع دیگری.
در مورد ضرورت و اهمیت وجود فرهنگ ازدواج موقت در جامعه اسلامی چیزهای زیادی می دانید. البته ممکن است مثل خیلی از احکام الهی افرادی این حکم، ضرورت و لطافت های آن را درک نکنند. ولی با توجه به قطعیت مطالب زیر لازم است. بحث را در مورد ازدواج موقت به جای دیگری ببریم.
آنچه می دانیم:

  • ازدواج موقت از نظر شرعی حکمی حلال است.
  • استثنائات این حکم فقط بانوان متاهل و دوشیزگانی هستند که سابقه ازدواج نداشته اند و باید اذن پدر داشته باشند و از نظر فقهی برای آقایان مجرد یا متاهل ممانعتی نیست.
  • ازدواج موقت اسباب هوس رانی در جامعه نیست.
اما آنچه که می خواهم نظر شما را به آن معطوف سازم این است که چگونه این فرهنگ، که در جامعه ما کم رنگ است، بایدفرهنگ سازی شده تا با کمترین هزینه، کمترین نزاع، کمترین آفات و کمترین آسیب ها، این حکم الهی (حکیمانه مثل بقیه احکام الهی) در جامعه جاری و ساری شود تا به فرمده امیرالمومنین ع جز افراد شقی زنا نکنند. استعداد ها به خاطر فشار و انحارف مسائل جنسی هدر و گاهی از بین نرود. عفت و حیا حفظ شود و جامعه اسلامی به کمال خود نیل کند تا افراد در آن جامعه به کمال برسند. اینجانب مقدمه رو عرض خواهم کرد و منتظر نظرات دوشتان خواهم بود.

مقدمه

فرهنگ سازی یکی از کارهای مشکلی است که در جامعه می توان انجام داد.
برای فرهنگ سازی در زمینه متعه لازم است چند نکته را در مورد متعه و جامعه اسلامی بدانیم:

متعه


  • به هیچ عنوان در زندگی امان مجاز به گناه نیستیم. و به طریق اولی در جستجو، انتخاب و رفتار با متعه نیز نباید به شکلی عمل شود خدای نخواسته گناه اتفاق بیفتد. مثل نگاه حرام، هیز شدن، تعدی به حریم دیگران، فکر آلوده، قلب ناپاک، ایجاد مزاحمت و هر فعلی که ممکن است گناه باشد، زمینه گناه را فراهم سازد و یا به گناه ختم شود.
  • طبیعی است متعه نباید ما را از انجام وظایف یومیه، از جمله واجبات، وظایفی که در محل کار و یا منزل داریم و و ادای حقوق همسران دایم بازدارد.
  • خانم هایی که متعه می شوند، معمولا یا همسرشان را ازدست داده اند یا طلاق گرفته اند. در هر دو صروت لطمه روحی سختی خورده اند. بنابراین در رفتار با آنان باید کمال دقت را داشت.
  • متعه ارتباط مدت دار است که پس از انقضا مدت زمان آن باید طرفین از هم جدا شوند. بدیهی است هر گونه دلبستگی در این رابطه موجب آسیب دیدگی طرفین در زمان جدایی می شود. با توجه به این شرط در این حکم. طرفین که قصد جدایی دارند نباید به گونه ای رفتار کنند تا دلبستگی ایجاد شود. یعنی این رابطه اساسا بک رابطه عاطفی نیست. افرادی که در این مورد احساس خطر (خصوصا خانمها) باید با دقت زیادی رفتار کنند.
  • در ازدواج موقت مرد به مادر آن خانم محرم ابدی می شود. یعنی یک مرد نمی تواند با مادر آن خانم دیگر ازدواج کنند. همچنین اگر ارتباط جنسی داشته باشند دیگر نمی تواند با دختر آن خانم ازدواج کند. نکته مهمی که این حکم به ما می دهد این است که ازدواج موقت باید با آشنایی طرفین از خانواده ها صورت گیرد. این تفاوت خیلی مهم متعه با ارتباطات دوستی و ارتباطات نامشروع دیگر است.
  • متعه ممکن است منجر به تولد فرزند شود. البته فرزندی کاملا حلال (فرق مهم متعه با زنا) مثل ما و شما. البته باید طرفین آمادگی پذیرش این مسئله را داشته باشند و احکام این مسئله را نیز از نظر شرعی و قانونی باید بدانند.
  • و ... .
جامعه اسلامی
جامعه اسلامی نیز باید محل رشد، کمال، بروز استعدادها و مطابق با احکام اسلامی باشد. با حجاب، متین، موقر. بدون جلب توجه. بدون محرک های منفی (اعتیاد، قمار، مسائل غیر اخلاقی و جنسی). بنابراین مسلم است، متعه جواز چشم چرانی، نظر به نوامیس مردم، مزاحمت برای بانوان در جامعه یا محل کار نیست. جامعه محل عرض اندام، رفتار های جنسی نیست.
جامعه اسلامی باید به گونه باشد که افراد بتوانند همه استعدادهای خود را به کار گرفته و اسباب پیشرفت را فراهم آورند.
اما آنچه هم اکنون شاهد آن هستیم، بروز رفتار های غیر اخلاقی، بد حجابی، چشم چرانی ، هیزی، ارتباطات نامشروع، دوستی های دختران و پسران که سبب وابستگی عاطفی و لطمات روحی انها می شود، انحرافات جنسی مخفی، چشم های ناپاک از دیدن فیلم های غیر اخلاقی و همه آنچه شما بهتر از من می دانید.

به نظر شما فرهنگ متعه را چگونه باید در جامعه جا انداخت تا این جامعه با این افراد به آن جامعه سالم و با آن افراد سالم برسد.
چقدر استعدادها از بین می روند.
چقدر جوان ها به خاطر فشارها و انحرافات جنسی آزار می بینند.
چرا باید خانم ها در جامعه عرض اندام کنند در حالی می توانند با محرم خود باشند و نیاز خود را ارضا کنند.
چرا باید مرد جامعه ما فیلم رقص زن ها را ببینند و لی از حلال خدا استفاده نکنند؟
مردها و زن ها در نهان و آشکار رفتار های غیراخلاقی داشته باشند ولی به متعه بگویند شهوت رانی؟

من فکر می کنم مشکلات فراوانی با فرهنگ متعه حل خواهد شد. این یک قاعده است. همیشه احکام الهی هزاران حکمت دارند.

کمک کنید تا فرهنگ متعه را شناخته و آن را آنگونه که خدا می خواهد در جامعه اجرا کنیم.

صلوات;50111 نوشت:
به نظر شما سایر دستورات و احکام دین ، در همه جا دلیل برایش داریم که می گویید برای ازدواج موقت در هیچ کجا دلیل نیست ؟ اگر دلیلی با ذائقه مان خوش نبود بگیم پس مخالفم

سلام علیکم جمیعا

من یک بلوتوثی از یکی از دوستان سر این بحث گرفتم که اگر شان این سایت و عزیزان و دوستان حاضر اجازه میداد آپلود میکردم تا کمی این مبحث روشنتر شود که آیا متعه کردن یک مردی که زنش از درب منزل بیرون رفته برای خرید صحیح است یا خیر چون طبق فتاوا این مسئله خالی از اشکال است.

از طرفی بدون نقل ماوقع من قبلا از اساتید پرسیدم که اگر مردی پس از متعه زنی بیاید منزل و بنا بر هر اتفاقی زن متوجه گردد که مرد با زن دیگری صیغه کرده بوده و از مرد بپرسد که آیا شما صیغه کرده بودی و الان با زن دیگری بودی مرد چه جوابی در پاسخ به همسرش باید بدهد؟

کارشناسان بنا بر استفتائات اصطلاحی را بجای دروغ گفتن بکار بردند که باید مثلا این کار را بکند راست نگوید و این کار معنای دروغ را نمی دهد.

در ادامه بحث بنده معنای دروغ را توصیف کردم بدین شکل که دروغ بمعنی پوشاندن و ستر است و شخص دروغگو کسی است که با رفتار و گفتار و یا هر عملی اقدام به پوشاندن حق کند.
لدا دروغگوئی با هر اصطلاحی جایش را عوض کند ماهیت آن تغئیری نکرده در نهایت شخص دروغ گفته است. و همه میدانیم که دروغ چگونه صفتی از صفات شیطانی است.

ادامه بحث ما به انجمن اساتید کلام واگذار و بنوعی بی خیال بابا گیر دادی...

اما موضوع مورد نظر این است که اگر این اتفاق بیفتد و اساس یک خانواده سست گردد به هیچ عنوان اگر همسر مرد بخشنده ترین و متدین ترین انسانها باشد احساس خوبی نداشته و تا آخر عمر فراموش نخواهد کرد.

حال این مبحث را با دوستان ادامه میدهیم.

یاحق

دوستان عزیز چون در اکثر مباحث و مطالب سوء استفاده از دستورات دینی از بررسی لزوم یا عدم لزوم یک دستور دینی تفکیک نمی شود و بحث به بیراهه می رود من خود شخصا نمی توانم در بحث شرکت نمایم والسلام

bina88;52420 نوشت:
اما موضوع مورد نظر این است که اگر این اتفاق بیفتد و اساس یک خانواده سست گردد به هیچ عنوان اگر همسر مرد بخشنده ترین و متدین ترین انسانها باشد احساس خوبی نداشته و تا آخر عمر فراموش نخواهد کرد.

چرا باید ازدواج موقت سبب سست شدن بنیان خانواده بشود؟
اگر مرد با ازدواج موقت از حق و حقوق همسران دایم خود کم بگذارد بدیهی است اسلام مخالف است. اما اصل این که ازدواج موقت سبب پاشیده شدن خانواده می شود درست نیست.
مشکلی که ما امروز داریم این است که بانوان مسلمان و شیعه دچار یک تصور غلط نسبت به ازدواج موقت هستند و متوجه نیستند که این امر الهی است و تصور آن هاست که غلط است.
خانم ها اساسا نمی توانند به دو همسر فکر کنند (ازنظر روانی روانشاناسان اثبات کرده اند)ولی آقایان این گونه نیستند. این کار برای زنان خیانت و جرمی سنگین است ولی برای آقایان این طور نیست. یک مرد می توانند از لحاظ روانی به دو همسر فکر کنند. و این کار نه زشت است و نه حرام خواه زن دایم یا زن موقت. بر خلاف تصور خانم ها (که از دریچه دید خودشان نگاه می کنند) این کار برای آقایان نه عیب است نه زشت است نه خیانت است و نه جرم.

با سلام

نقل قول:
سلام دوستان . من مدتیه که در مورداسلام و دیگر ادیان مطالعه میکنم . متاسفانه بر خلاف دیگر ادیان ، در اسلام ، مسلمونا از سوال زیادی خوششون نمیادو اگر حس کنن طرف زیادی داره حرف میزنه و میپرسه فوری یه جوری حذفش میکنن.

اگر سؤال مؤدبانه پرسیده بشود مانعی ندارد.

نقل قول:
این دیدگاه من درسته یا خیر؟

خیر. ادبیات توهین آمیز شما در این رابطه به احتمال زیاد منجر به حذف پست شما خواهد شد. اولاً حضرت محمد (ص) پسرخاله شما نیست که اینطوری نام او را می آورید. دوماً، از کی تا حالا دشمنان اسلام شده اند بدبختهایی که پیامبر اکرم (ص) به آنها حمله می کرده و از آنها سوءاستفاده می کرده است؟

نقل قول:
به طور کلی تا جایی که متوجه شدم در اسلام بیشتر شهوت رانی رو به پیروانش یاد میدن . نمیدونم چرا و به چه دلیل . در کتابهای ادیان دیگه اصلا به همخوابی و شهوت رانی پرداخته نشده.

این طور نیست. اسلام دین کاملی است که به تمام مسائل می پردازد. فرو رفتن در شهوات از اسلام به دور بوده، برای کسی که طالب معرفت الهی است منع شده است.

ماجرای 9 ساله بودن عایشه هم یک شایعه بیش نیست که در تاپیکی به آن پرداخته شده است. گشتم، آن را نیافتم. دوستان اگر کسی آدرس آن را دارد، لطفاً لینکش را بگذارد.

درباره رساله، اسلام برای هر چیزی قانون دارد.

نقل قول:
کدوم یکی از شماها خواهر یا دختر 9 سالتونو حاضرید بدید به یه آخوند .... و به این ترتیب حکم اسلام رو پیاده کرده باشید؟

اولاً هیچ دلیلی ندارد کسی دخترش را حتماً به عقد یک روحانی در آورد. دوم، لازم نیست حتماً 9 ساله باشد تا حکم اسلام پیاده شود. سوم، برادر مسئول خواهر نیست. چهارم، قانون مملکت اجازه ازدواج رسمی در این سن را نمی دهد. پنجم، اگر من دختری کم سن و سال داشته باشم که از نظر غریزه تحت فشار باشد، اول او را راهنمایی می کنم تا این غریزه را تحت کنترل درآورد. اگر از توان او خارج بود، موظفم ترتیب ازدواجش را بدهم. چه عیبی دارد که دختر و پسر چند سال زودتر تحت نظر خانواده ها با هم آشنا شده، به هم محرم شوند؟ مگر حتماً باید پسر خانه و ماشین و درآمد ثابت داشته باشد، تا به دختر محرم شود؟

ازدواج امر آسانی است. مردم آن را اینقدر پیچیده می کنند. آن چیزی هم که مردم غیرت می نامند، تعصبی جاهلانه و کورکورانه بوده، هیچ ربطی به دین خدا ندارد. غیرت جایی دارد و استفاده ای. از کی تا حالا ازدواج کردن در سن پایین، مغایر با غیرت شده است؟ من مطمئنم خود آن نوجوانی که از نظر غریزه تحت فشار است (چه دختر و چه پسر) از شنیدن این خبر که خانواده می خواهد ترتیب ازدواجش را بدهد خوشحال می شود. حالا دائم نشد، موقت.

کسی حق ندارد به خاطر نظرات شخصی خودش، جلوی اجرای حکم خدا را بگیرد. اگر بچه من (چه دختر و چه پسر) نتواند غریزه خودش را کنترل کند، موظفم راهکار حلال را جلوی پایش بگذارم.

نقل قول:
میبخشیدا ولی به نظر میاد یه نفر یه اشتباهی از اول کرده حالا دیگه هیچکس نمیتونه جمعش کنه . و به همین دلیل همه دارن بدون منطق از ش پشتیبانی و تعریف میکن و بهش شاخ و برگ میدن . در بین همه اهل علم و عقل و دانش و اهالی دین در همه جای دنیا این کار زشت و مذمومه . چرا مسلمونا ازش دفاع میکنن نمیدونم .

چه کاری زشت و مذمومه؟ صیغه، یا ازدواج فرد مسن با دختر 9 ساله؟ در ضمن عرایض بنده که بالاتر به آن اشاره شد، کاملاً منطقی است. من با نوجوانهای غربی بعضاً بحث می کنم. هیچ می دانستید که بسیاری از آنها رفتارهای نامشروع داشته اند؟ هیچ می دانستید که در غرب این یک نرم است که پسر و دختر، از سنین نوجوانی با هم دوست شوند (همان دوست پسر و دوست دختر خودمان)؟ هیچ می دانستید که رفتارهای نامشروع در غرب بیداد می کند؟ هیچ می دانستید که بسیاری از آنها به تصاویر مستهجن معتادند؟ اگر قوانین اسلام حقیقتاً جاری شوند، جلوی تمام این مسائل گرفته می شود.

نقل قول:
شاید من اشتباه میکنم !!!!

خوشحالم که حداقل این احتمال را می دهید. در ضمن، من نه روحانی هستم، نه طلبه، پسری 22 ساله هستم. گیتار برقی هم دارم! گفتم شاید فکر کنید من جزو آن دسته از افرادی هستم که در چشم شما خوار و کوچک هستند. البته من هیچ مشکلی با آن دسته از افراد که شما با آنها مخالفید ندارم. خواستم شما دچار سوء تفاهم و پیش داوری های کورکورانه نشوید.

یا حق

با سلام و تشکر از همۀ دوستان، بلحاظ مشارکت تان در مباحث، برای آگاهی و بهره مندی هر چه بیشتر از ابعاد مختلف بحث ازدواج موقت (متعه) می توانید به لینک های زیر نیز سری بزنید:

1. آسیب های ازدواج موقت در مردان متأهل؛ http://www.askdin.com/showthread.php?t=2806

2. آسیب های ازدواج موقت در پسرهای مجرد؛ http://www.askdin.com/showthread.php?t=2683

و ...

موفق باشید ...:Gol:

دوستان باسلام : سوالی که مطرح کردم متاسفانه به وسیله مدیر ان سایت سانسور شد . همانطور که حدس زده بودم . اگر اینجا مرکز پاسخ به سوالات دینیه که منم یک سوال مطرح کردم . یعنی همه باید موافق فکری شما باشن تا جوابشو بدید ؟ من در سایت بهاییها و مسیحیا هم میرم و خیلی راحت سوال میپرسم . هیچکس و هیچکس نمیاد بگه چرا با بهاالله
پسر خاله شدی یا چرا با عیسی مسیح پسر خاله شدی . چرا این سوال رو پرسیدی . مستدل میان جواب میدن . فقط توی سایت های مسلموناس که بدشون میاد از سوال و بجای جواب اصل سوال رو پاک میکنن . لطفا اگرکسی در این مورد مطالعه و معلوماتی داره پخته و مستدل جواب بده .من نه قصد توهین دارم نه بی ادبی . سوالم رو دوباره خوندم و کاملتر کردم . هیچ مورد توهین توش ندیدم . خواهشا جو گیر نشید و فکر نکنید اسلام در خطرافتاده . مستدل جواب بدید.

سوال :
سلام دوستان . من مدتیه که در مورداسلام و دیگر ادیان مطالعه میکنم . متاسفانه بر خلاف دیگر ادیان ، در اسلام ، مسلمونا از سوال زیادی خوششون نمیادو اگر حس کنن طرف زیادی داره حرف میزنه و میپرسه فوری یه جوری حذفش میکنن .

بحرحال من سوالی در مورد صیغه دارم . در مذهب اهل تسنن در مسیحیت در بهائیت صیغه و چند زنی حرام است . ( هر دو حرامند) ولی در اسلام کاملا آزاده و مردم و توصیه میکنن به صیغه .

میبخشیدا ولی به نظر میاد یه نفر یه اشتباهی از اول کرده حالا دیگه هیچکس نمیتونه جمعش کنه و بهمین دلیل همه دارن بدون منطق ازش پشتیبانی و تعریف میکنن و بهش شاخ و برگ میدن . در بین همه اهل علم و عقل و دانش و اهالی دین در همه جای دنیا این کار زشت و مذمومه . چرا مسلمونا ازش دفاع میکنن نمیدونم .

ممنون میشم نظرتون رو بگید . شاید من اشتباه میکنم !!!!

با سلام

من پاسخ شما را دادم. در ضمن، وقتی کسی پیامبر اسلام را متهم به اشغالگری و سوءاستفاده کند، این مسئله توهین محسوب شده، مدیریت سایت اقدامات مربوطه را انجام می دهد. شما می توانستید همین سؤال را خیلی خیلی مؤدبانه تر بپرسید. می توانستید بگویید:

جایی شنیدم کسی می گفت حضرت محمد (ص) زنهای دشمنان را مصادره می کرده تا از آنها استفاده کند. پاسخ چنین ادعایی چیست؟؟؟؟

بله دوست عزیز. می شد همان مطالب را طوری مطرح کرد تا به مقدسات دیگران توهین نشود. می شد کنار نام مبارک رسول الله (ص) کلمه حضرت گذاشته شود. می شد کنار نام رهبر انقلاب کلمه امام گذاشته شود.

حتی اگر شما به این چیزها هیچ اعتقادی نداشته باشید، اخلاقی این است که مطلب را طوری مطرح کنید تا به مقدسات و اعتقادات دیگران توهین نشود.

به هر حال، هنگام عضویت در سایت، قوانین آن را پذیرفته اید و مجبورید بر اساس آن عمل کنید. پست شما توهین آمیز است. اگر شما این را درک نمی کنید، مشکل شماست.

توصیه می کنم پیش از آنکه مدیریت سایت مجدداً اقدام کند، خودتان آن را اصلاح کنید.

والسلام

یا حق

farhaad;53248 نوشت:
دوستان باسلام : سوالی که مطرح کردم متاسفانه به وسیله مدیر ان سایت سانسور شد .

دوست عزیز پست ارسالی توسط شما به علت در بر داشتن مطالب موهن وغیر واقعی نسبت به ساحت رسول گرامی اسلام طبق قوانین سایت ویرایش شد اما متاسفانه شما مجددا اقدام به درج آن نمودید لطفا هنگام درج سوالات خود از ادبیات بهتری استفاده نمایید.

سلام دوست خوب من
خوش آمدید
به نظرم سئوالات منطقی است و سئوال کردن هم حق شماست . مقداری که در این سایت بمانید نظرت در باره ما عوض خواهد شد .
در اسلام بیش از هر آیین و شریعتی توصیه به سئوال کردن و پرسیدن شده است فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون و شما آیات قرآن را ببین و یسئلونک های آن را ملاحظه بفرمایید و یا سیری در مکتب اهل بیت از امام علی ع تا امام باقر و امام صادق و امام رضاو تا سایر اهل بیت و همچنین علما و دانشمندان اسلامی داشته باشید خواهید دید که یکی از محورهای ترویج و نشر افکار الهی شیوه پرسش و پاسخ بوده است .
در باره حرام بودن چند زن اختیار کردن هم نظر شما به نظرم صحیح نیست چون اولا اهل تسنن نیز از مسلمانان هستند و در ازدواج دائم اختیار کردن تا چهار زن را جایز می دانند و حرام نیست تنها اختلاف در ازدواج موقت است که آنها حرام میدانند که البته با تغییرات جزیی و عوض کردن اسم آن اکنون آنها هم این ازدواج را دارند که به آن نکاح مسیار گفته می شود .
اسلام این حکم را تحت شرایط خاصی وضع کرده و برای آن احکام و ضوابطی قرار داه است .
در جوامع غربی ممکنه چنین ازدواجی وجود نداشته باشه ولی باید پرسید که آمار فحشا و منکراتی مانند زنا تا کجا رفته است .
بزودی کارشناسان سایت در این مورد نظرات کارشناسی خود را به استحضار شما خواهند رساند . البته در صفحات و پست های قبلی همین تاپیک و موضوعات مشابه در باره این بحث شده است با کمک از جستجوی سایت میتوانید ببینید .

با تشکر

صلوات عزیز سلام
بنظر من در این نوع ازدواج اثری از عشق و محبت و پایداری خانواده وجود ندارد
اصلا خانواده ایی وجود ندارد
اگه میشه شما حسن های ازدواج موقت را بگویید؟؟
آقا اصلا وقتی میشه با یک ذره زمان صرف کردن یک زوج مناسب که مکمل شما باشد پیدا کرد و نیمه دیگر دین را بدست آورد چرا ازدواج موقت؟؟؟

خیر چون اصل وضع ازدواج موقت برای مشکلات متعددی است که افراد ازازدواج دائم عاجزندیاباوجودذائم مشکلی درزندگیشان بروزکرده که فکروزندگیشان را تحت الشعاع خودقرارداده است:Sokhan:

سلام علیکم جمیعا

موضوعیت تاپیک ازدواج موقت ( متعه ) بود ولی فرهاد گرامی موضوعیت را به پیامبر اکرم ص ارتباط دادند که مبحثی ویژه و مختص خود دارد و قابل اثبات است از لحاظ عقلی حتی از دیدگاه متریالیستها.

اما در مورد ازدواج موقت آقایان و سوء استفاده از این مطلب توسط متاهلینی که دسترسی به همسر دارند و هیچ عذری برای ارضاء جنسی و معنوی برایشان وجود ندارد ولی باز اقدام به متعه میکنند.

ببینید اگر منظور اسلام است که چنین توصیه ای کرده که شخصی که زنش از در خانه رفت بیرون و هیچگونه مشکلی با او ندارد این مرد میتواند برود صیغه ند باید بگویم این مطلب هیچ ارتباطی با اسلام ندارد چراکه دین اسلام وحی الهی است و نقص در وحی الهی وجود ندارد.

از نواقصی که این نوع متعه در کانون خانواده ایجا میکند من نمونه هائی را ذکر میکنم تا با قضاوت بنشینیم.
مردی در همسایگی ما هست و انسان ناپاکی است

از این لحاظ که حرام خور است در کاسبی و اصلا مسایل دینی در خانواده او جریان ندارد.

همسر ایشان برای یک نصفه روز با دخترانش به بیرون شهر میروند که او زنی را به خانه می آورد پسر خانواده به مادرش زنگ میزند و آنه بر میگردند

از عواقب این رفتار این است که زن این مرد در 50 سالگی افسردگی شدید گرفته و دختران و پسرش با این رفتار ایشان که مکررا انجام شده با اشکال مختلف ولی هیچکدام تا این حد مستند نبوده به اعمال پلید بصورت علنی دست میزنند.

شخص دیگری بود از مومنین ( البته به ظاهر ) که خواهر خانمش او را در این حال دید هم الان از زنش جدا شده و فرزندانش بدون مادر با پدری ذلیل شده و تحقیر شده زندگی میکنند که حتی به او توهینهائی میکنند که زبانزد است.

مانند این اوصاف زیاد است اگر بخواهیم هرچیزی که ما دلمان خواست در قالب دین در بیاوریم و در کتب استفتائی ذکر نمائیم باید بگویم این مسئله عین بدعت و تحریف دین و بدنام کردن آن است

یاحق

کسانی که حکم به متعه می دهند آیا حاضرند خواهرانشان متعه کسان دیگری باشند؟ اصلا کدام مرد با غیرتی حاضر است؟ در منطقه ای که ما زندگی می کنیم اگر پیر زن شوهر مرده ای به عقد ازدواج دائم کس دیگری درآید باید حتما این کار را مخفیانه و بدون اطلاع پسرانش انجام دهد.

موحد;53773 نوشت:
کسانی که حکم به متعه می دهند آیا حاضرند خواهرانشان متعه کسان دیگری باشند؟ اصلا کدام مرد با غیرتی حاضر است؟

تمنا میکنم کمی ملایم تر و مودب تر سخن بگوئید.

متعه برای زن مطلقه و مردی که ازدواج نکرده یا کرده ولی بنا به دلایلی از تمتع جنسی بی بهره است رواست و این صیغه کرده با کلماتی است که با زنا متفاوتش میکند.

یعنی مانند عقد دایم رضایت از طریق زن ادا میشود ولی در زنای معمول این رضایت ممکن است از طرف زن نباشد.

اگر کسی مانند ابن تیمیه پیدا شود که اصلا صیغه را روا نداند و بگوید زنا است. و خودش ازدواج نکند تنها یک راه برای حل مسئله جنسی این مرد میماند و آنهم مشخص است چیست و لازم نیست نام ببرم.

آن عمل عینا بیماری جسمی و روانی بدنبال دارد لذا کلماتی که از این شخص صادر شده بنا به همین دلیل احتمال انحراف بسیاری دارد.

در قرآن در آیه ای ذکر کرده که ما مرد را برای زن و زن را برای مرد آفریدیم. این ازدواج نوعی مداوای روحی و سلامت روحی را بدنبال دارد.

ولی مانند هر قائده ای مسلما دارای قواعدی است و همینطوری نمیشود قواعد و مبنای آنرا بهم ریخت و هر چیزی را جزو دین بیان کرد.

یاحق

[="Red"]متاسفانه ما به این مبحث از منظر وسابقه ذهنی خودمان نگاه میکنیم نه از نظر اسلام [/]:geryeh:

[="Black"]نظر اولیه اسلام برای افراد نکاح یا همان ازدواج دایم است لذا کسی که توانایی ازدواج دایم را دارد اسلام برای او ازدواج موقت را روا نمی داند اما از آنجا که اسلام دین جامع و کاملی است همیشه برای شرایط اضطراری و ضروری هم راه حل هایی را گذاشته است[/]

[="navy"]یکی از مسائل بسیار مهم غریزه جنسی است که بنا به تحقیقات امروزی عامل بسیاری از انواع آسیبها به عدم ارضاع یا اشتباه ارضاع شدن این غریزه بر میگردد لذا اسلام برای زنهای بیوه که دیگر شرایط ازدواج دایم را ندارند یا افرادی که به هر دلیل از ازدواج دایم معذورند(که بنده یک مورد این طوری را می شناختم که دکتر گفته بود اگر تشکیل زندگی بدهی مریضی تو شدید تر میشود) خوب چنین کسانی باید چه کنند باید مثل مسیحیت که ازدواج را برای کشیشها حرام میداند آنها را از این غریزه محروم کرد (تا مثل کلیسا ها آمار تجاوز به بچه ها سر به فلک بکشد) ؟! خیر اسلام برای این افراد در چاچوب معین و با محدودیتهای فراوان این راه را گذاشته[/]

[="Red"]حال اگر افرادی به خاطر هوس رانی خود و بی تقوایی خویش از این دستور اسلام سوء استفاده میکنند این تقصیر اسلام نیست چقدر ما از ائمه دستور داریم که شهوت خود را بر امور دیگر مقدم ندارید از هوس بازی بپرهیزید خوب اگر کسی واقعا می خواهد دستورات اسلام را رعایت کند اینها مقدم است بر اینکه سراغ متعه برود:Narahat:[/]

[="Black"]امیدوارم توانسته باشم این را برسانم که اگر کسی دستور اسلام را در جای خودش استفاده نکرد به احکام اسلام نقصی وارد نیست نقصان از دینداری آن فرد است که دین را ملعبه هواهای نفسانی خود کرده است
[/]

[="Orange"]اللهم ارزقنا هدی المهتدین وارزقنا اجتهاد المجتهدین ولا تجعلنا من الغافلین المبعدین[/]
[="Lime"]یا مهدی ادرکنی:goleroz:[/]

با سلام خدمت شما دوستان:
باید عرض کنم که در قرآن مجيد موضوع متعه يا ازدواج موقت مطرح شده است :
از اين آيه استفاده مي شود اصل تشريع ازدواج موقت , قبل از نزول اين آيه ,براي مسلمانان مسلم بوده است , كه در اين آيه نسبت به پرداخت مهريهء آن هاتوصيه مي كند. امام صادق(ع)مي فرمايد:
فلسفهء اصلي ازدواج موقت , حفظ عفت و پيشگري از فحشا و منكر است .با توجه به بالابودن سن ازدواج و مسائل پيچيدهء اجتماعي و معضلات اقتصادي كمتر جواني مي تواند در سنين پايين و در عنفوان جواني ـ كه غريزهء جنسي به اوج خود رسيده و شكل حادي به خود گرفته است ازدواج نمايد. طرح ازدواج موقت , نه شرايط سنگين ازدواج دائم را دارد و نه زيان هاي فجايع جنسي وفحشا را. هدف از ازدواج موقت , بي بند و باري و عياشي نيست ; از اين روضوابط خاص خود را دارد, ولي متأسفانه اين سنت در زمان خليفهء دوم تعطيل شد, كه هنوز آثار منفي آن باقي است .

اماقبح اين مسئله مانند قبح برخي ديگر از مسائل عواملي دارد. بايد آنها را مورد بررسي قرار داد. اصولا هر چيزي كه در جامعه منفور شد، ميتواند اين عوامل را داشته باشد: ازدواج مكرر و موقت نزد مردان منفور نيست، چون مطابق ميلشان است، ولي نزد زنان منفور است، چون مطابق ميلشان نيست، زنها نميتوانند تحمل كنند كه شوهرشان زن ديگري داشته باشد، مرداني كه دو يا چند زن ميگيرند، غالبا درگيري خانوادگي دارند. يكي از علل قبح ازدواج موقت سوء استفاده هايي است كه مردان يا زنان از اين مسئله كردهاند. اين سوء استفادهها يكي ديگر از عوامل اين است كه زنان سخت از ازدواج موقت در سايه تبليغات دشمنان تنفّر پيدا كردهاند. حاضرند روابط نامشروع داشته باشند، ولي نامي از صيغه نشنوند، در صورتي كه ارتباط نامشروع گناهي است ماندگار، ولي طبق قانون حركت كردن ثوابي است ماندگار.

موفق باشید.

فنا;53839 نوشت:
حاضرند روابط نامشروع داشته باشند، ولي نامي از صيغه نشنوند، در صورتي كه ارتباط نامشروع گناهي است ماندگار، ولي طبق قانون حركت كردن ثوابي است ماندگار.

سلام علیکم جمیعا
این مطلب با هر عنوانی برای متاهلین خانمان برانداز است.

من در کلیپی که دارم از یک خانواده مذهبی صحبت میشود که ( دقیقا نام نمیبرم چه نوع آن ) زن خانواده به خانه بر میگردد و مرد به آن زن میگوید بلندشو چادر سرت کن نماز بخوان بگویم زیر باران بودی غریب بودی و ... موقع نماز بود آوردمت خونه و ...

آن زن بدبخت هم می آید چای درست میکند ( طرف که بلا نصبت خر که نیست ) به روی خودش نمی آورد و آن زن را خواهر میخواند که مثلا من نفهمیدم.

اینها شرم آور است. این خانواده که باید سرآمد مذهبی بودن باید باشند با این مسئله به ظاهر روا چنین رفتار میکنند و این بدین معناست که یک جای کار لنگ میزند.

چیزی که بنیان خانواده را از بین میبرد هر عنوانی که میخواهید بگذارید باید بدانیم زن بر اساس خمیر مایه ای که دارد احتیاج به یک مرد برای تکیه گاه است و با این مطلب احساس خطر میکند ( حداقل )

یاحق

نقل قول:
این مطلب با هر عنوانی برای متاهلین خانمان برانداز است.

[="Navy"]با تشکر از بینای عزیز
البته این مطلب هست که چرا متاسفانه متعه یا همون ازدواج موقت میان متاهلان بیشتر رواج دارد تا آنها که مصداق واقعی برای این بحث باید باشند:Gig:[/]

[="Black"]جوابش اینه که یکی از آسیبهای روانشناسی خانواده ها که بنابر آمار در ایران بسیار زیاد است درست ارضاع نشدن زوجین است در بسیاری موارد زوجین پس از یک عمل زناشویی ارضاع نمیشوند و این به خاطر اطلاعات ناقص یا در اکثر موارد بی اطلاعی زوجین نسبت به این مساله است البته عکس ها وفیلمهای مبتذل که امروزه به برکت سر مایه گذاری دشمن کم هم نیست روابط سالم یک زوج را نابود میکند و در بعضی موارد مخاطبان این فیلمها با پارتیهای بسیار آلوده وکثیف هم ارضاع نمیشوند!:jangjoo:[/]

[="Red"]لذا زن وشوهر باید روابط جنسی روانشناسی شده وسالم داشته باشند و از طرف دیگر به چارچوب شکیل وزیبای اسلام پایبند باشند تا از طریقهای عادی ومشروع کاملا ارضاع شوند واحتیاجی به مباحثی مثل متعه یا راههای غیر مشروع نداشته باشند.:reading:[/]

[="DarkRed"]اعاذنا الله من شرور انفسنا [/]
[="Lime"]یا مهدی ادرکنی[/]:goleroz:

farhaad;53248 نوشت:
در مذهب اهل تسنن در مسیحیت در بهائیت صیغه و چند زنی حرام است . ( هر دو حرامند) ولی در اسلام کاملا آزاده و مردم و توصیه میکنن به صیغه .

سلام فرهاد عزیز
اینقدر خوش بینانه و ساده لوحانه به قانون مسیحیا و بهائیها نگاه نکن
این چیزها فقط در قانونشون نوشته شده اما در عمل جور دیگه رفتار می کنند

جهت اطلاع خوبه بدونید
توشون زیادن مردایی که به یک زن اکتفا نمی کنند فقط اسمش رو تغییر دادند ؛ معشوقه و دوست و ......
لااقل در اسلام یک چارچوب و ضوابطی مثل مهریه ، مدت زمان ، مهمتر از همه عده و..... قرار داده شده تا مردان و زنان هوسران را کمی مهار کند اونها که این چیزها را هم ندارند
و مذهب اهل تسنن هم درسته صیغه ندارند اما در عوض همزمان چند تا زن دائم دارند

razsaeed;53648 نوشت:
صلوات عزیز سلام
بنظر من در این نوع ازدواج اثری از عشق و محبت و پایداری خانواده وجود ندارد
اصلا خانواده ایی وجود ندارد
اگه میشه شما حسن های ازدواج موقت را بگویید؟؟
آقا اصلا وقتی میشه با یک ذره زمان صرف کردن یک زوج مناسب که مکمل شما باشد پیدا کرد و نیمه دیگر دین را بدست آورد چرا ازدواج موقت؟؟؟

بله من هم قبول دارم محبت و پایداری در این نوع ازدواج کمه اما نمیشه از مصالح اون هم غافل شده
مثلا
کیسکه شرایط ازدواج دائم و تشکیل خانواده رو نداره
مردی که به همسرش دسترسی نداره یا همسرش شرایطی داره که نمی تونه نیازهای شوهرش رو براورده کنه وخیلی مثالهای دیگه
پس این افراد برن به گنه و حرام نیازهاشون برطرف کنند ؟

اتفاقا حکم ازدواج موقت بیانگردقت نظر و دید همه جانبه اسلام است که در هیچ شرایطی بدون راهکار و مسکوت نمانده است

صلوات;54111 نوشت:
در مذهب اهل تسنن در مسیحیت در بهائیت صیغه و چند زنی حرام است . ( هر دو حرامند) ولی در اسلام کاملا آزاده و مردم و توصیه میکنن به صیغه .

با سلام خدمت شما دوستان در ادامه جواب دوستان دانستن این نکات خوب است که :

از آية "فما استمتعتم به منهن فآتوهنّ أجورهن فريضه؛(1) زناني را كه متعه مي كنيد واجب است مهر آنان را بپردازيد". جواز ازدواج موقت استفاده مي شود. روايات فراواني دربارة جواز ازدواج موقت آمده است. در روايت مفضل، امام صادق(ع) فرمود: " از آية " فما استمتعتم به منهنّ..." استفاده مي شود كه متعه حلال است".
سپس فرمود: "مسلمانان در زمان پيامبر(ص) در حج وغير حج متعه مي كردند و در زمان ابوبكر و چهار سال اوّل ايام خلافت عمر، متعه رواج داشت، سپس عمر آن را حرام كرد".(2)
عمر خليف? دوم صريحاً اعلام كرد: "متعتان كانتان علي عهد رسول الله(ص) أنهي عنهما و أعاقب عليها متعة النساء: متعة الحج؛ دو نوع متعه در زمان پيامبر حلال بود، ولي من آن دو را حرام كردم و هر كس انجام دهد، او را عذاب مي‌كنم" (3)
بنابر اين اهل سنّت نيز ابتدا ازدواج موقت را قبول داشتند، سپس با تحريم "عمر" آن را براي هميشه حرام دانستند. اما چون مبناي فقهي شيعه بر اساس سنت پيامبر و روايات معصومان است و در آن‌ها متعه (عقد موقت) صراحتاً بيان شده، آن را قبول داشته و مي‌پذيرند.
فلسفة ازدواج موقت همچون ازدواج دائم اين است كه مردان و زنان از نظر غريزة جنسي كمبودي احساس نكنند و راه ازدواج صحيح باز باشد تا دچار زنا و فساد نشوند. چه بسا زناني كه شوهرانشان از دنيا رفته و بي سرپرست مانده اند و غريزة شهوت به آنان فشار مي آورد. از طرفي مرداني هستند كه زمينة ازدواج دائم برايشان فراهم نيست. در اسلام راه صحيح ازدواج خوب و آسان فراهم شده تا كسي به گناه آلوده نشود.
در ازدواج موقت شرايطِ سخت ازدواج دائم وجود ندارد.
اين حقيقت قابل انكار نيست كه غرائز طبيعي را نمي توان از بين برد. فرضاً هم بتوانيم از بين ببريم چنين اقدامي عاقلانه نيست، زيرا اين كار مبارزه با قانون آفرينش است. بنابراين راه صحيح آن است كه آن ها را از طريق معقول و قانونمند اشباع نماييم و از آن ها در مسير سازندگي بهره برداري كنيم.
پاره‌اي از روانكاوان غريزة‌ جنسي را غريزة اصيل انسان مي دانند و تمام غرائز ديگر را به آن باز مي گردانند. بنابراين در بسياري از شرايط و محيط ها، افراد فراواني در سنين خاصي قادر به ازدواج دائم نيستند، يا افراد متأهل در مسافرت‌هاي طولاني يا مأموريت‌ها با مشكل عدم ارضاي غريزة جنسي روبه رو مي شوند.
اين موضوع مخصوصاً در عصر ما كه سنّ ازدواج بر اثر طولاني شدن دورة تحصيل و مسائل پيچيدة اجتماعي بالا رفته و كمتر جواني مي تواند در سنين پايين يعني در داغ ترين دوران غريزة جنسي اقدام به ازدواج كند شكل حاد تري به خود گرفته است. با اين وضع يا بايد راه زنا و فحشا باز باشد يا ازدواج موقت و دائم گسترش يابد يا مانند راهبان و راهبه ها غريزة شهوي را سركوب كرد. از بين اين سه راه قطعاً ازدواج موقت بهتر و سالم تر است.(4)
دربارة‌ فلسفة ازدواج موقت مي توانيد از مطالعة كتاب نظام حقوق زن در اسلام نوشتة استاد شهيد مطهري بهره‌مند شويد.
پي نوشت:
1 - نساء (4) آية 24.
2 - بحارالانوار، ج 103، ص 303.
3 - كنز العمال، ج 16، ص 518؛ شرح ابن ابي الحديد، ج 12 ، ص 251.
4 - تفسير نمونه، ج3، ص 341، با تلخيص.

یاوران منجی;53935 نوشت:
جوابش اینه که یکی از آسیبهای روانشناسی خانواده ها که بنابر آمار در ایران بسیار زیاد است درست ارضاع نشدن زوجین است در بسیاری موارد زوجین پس از یک عمل زناشویی ارضاع نمیشوند و این به خاطر اطلاعات ناقص یا در اکثر موارد بی اطلاعی زوجین نسبت به این مساله است

سلام علیکم جمیعا

در ایران پس از اسلام بدلیل منعیاتی که در اسلام وجود داشت تاثیر شگرفی را ما در عرف جامعه ایرانی و اسلامی شاهد بودیم.

این تغییرات لزوما منطبق با دین صورت میگرفت ولی آیا دقیقا چنین شد ؟
در پاسخ باید گفت خیر.

وقتی حرف از حجاب - حجب - حیا و ... در جامعه میشود خیلی از مسائل مورد نیاز برای پردازش هم در این میان در زیر ستر حجاب سرپوش گذاشته میشود و بیان نمیگردد.

مثلا هیچ پدر یا برادری در جامعه ایرانی به پسر نمیگوید شب زفاف و اوقات دیگر را باید چگونه بگذراند.
یا هیچ مادر یا خواهری چنین مطالبی را به خواهرشان نمیگویند.

دلیلش اولا حجب است دوم اینکه حتی خودشان هم نمیدانند و یک عمر مشترک زیستن را به خطا رفته اند.

متاسفانه طی این ادوار کمتر کسی از رجال دینی و مذهبی هم پا پیش گذاشته تا این مطلب را حل کند و این عرف غلط را تصحیح نماید.

نتیجتا آنچه که باید درست انجام شود غلط از آب در آمده باعث بروز بزرگترین مشکلات در بین زوجهای جوان میگردد.

یاوران منجی;53935 نوشت:
البته این مطلب هست که چرا متاسفانه متعه یا همون ازدواج موقت میان متاهلان بیشتر رواج دارد تا آنها که مصداق واقعی برای این بحث باید باشند

با اینحال دلیل و بهانه ای برای متعه یک مرد متاهل وجود ندارد مگر شهوت پرستی.

ببینید عالم ماده برای خود نظامی دارد و دقیقا طبق آن نظم ادامه داده.

این ساده لوحانه است و بدور از عقل است که ما عالم معنی را بدون نظام و هارمونی فرض کنیم.

یعنی مثلا من نوعی بیایم به دیگران بگویم در اینجها میتوانید ربا بخورید.

اصل ربا بر اساس خودخواهی و طمع که از صفات شیطانی است نشات گرفته و اگر معمله ای بانی تشدید طمع و خودخواهی در وجود کسی گردد حرام است و برای مفتی این فتوا عواقب بدنبال دارد.

مثالی دیگر :

کسی در بین یکی از مذاهب فتوا داده در جائیکه زن برای رفع نیاز جنسی نیست ( مثلا در سفر ) میتوان پسری که موی بر صورتش در نیامده را باهاش فلان کرد.

ببینید این بدتر از لواط معمولی است چون ملوطین نیاز دوطرفه را ارضاء میکنند و هر دوشان در ظلماتند ولی با یک پسر بچه چنین کردن حداقل کاری را که با روح این جوان کرده اند این است که لواط را برایش موجه کرده اند.

لذا باید در هر فتوائی به بعد معنوی مطلب نگاه انداخت و بالاخص بر اساس هوای نفس فتوا نداد.

یاشافی

نقل قول:
مثلا هیچ پدر یا برادری در جامعه ایرانی به پسر نمیگوید شب زفاف و اوقات دیگر را باید چگونه بگذراند.
یا هیچ مادر یا خواهری چنین مطالبی را به خواهرشان نمیگویند.

دلیلش اولا حجب است دوم اینکه حتی خودشان هم نمیدانند و یک عمر مشترک زیستن را به خطا رفته اند.


سلام بر همه دوستان

[="Black"]البته با تشکر از بینای عزیز اما به نظرم مییاد این نکته هم جاداشته باشه که چنین حجب وحیایی در اسلام مذمت شده شهید مطهری هم این مطلب رو در یکی از کتبش آورده بود وحدیث داریم که لاحیاءفی الدین خجالت در مسائل دینی جائی ندارد که البته این حدیث جای بحث دارد که حیا همیشه به معنای خجالت نیست و حیائی که در کنار عفت وحجاب می یاد به این معنا نیست که آقای مطهری بحت هاش رو مفصل میکنه .بگذریم[/]

[="DarkRed"]ولی اسلام خجالت و این نوع حیاء افراطی رو در آموزش مسائل دینی مذمت میکنه ومیگه این خجالت اشتباهه که متاسفانه یک نگاه افراطی به دین میگه من حیاء میکنم به بچه ام اینها را بگویم یا قبلادر زمانه ای افراد تاشب عروسی هیچ اطلاعی از این مسائل نداشتند اما متاسفانه حالا فکر میکنند با دیدن چند تا کلیپ وحشیانه و کثیف (...) دیگر از همه چیز مطلع هستند و احتیاجی به آموزش ندارند!!:geryeh:[/]

[="Indigo"]البته این یک اعتراف تلخ است که در کشور ما مسائل روانشناسی به عنوان یک مسئله مهم مطرح نیست و جایگاه مشاوره در ایران ضعیف است که به برکت برنامه هائی مثل گلبرگ وآقای دهنوی فرهنگ عمومی داره به این سمت سوق داده میشه[/]

نقل قول:
در مذهب اهل تسنن در مسیحیت در بهائیت صیغه و چند زنی حرام است . ( هر دو حرامند) ولی در اسلام کاملا آزاده و مردم و توصیه میکنن به صیغه .

[="Navy"]وخدمت این دوست عزیزم عرض کنم که آیا می دانید در بهائیت ازدواج با محارم جایز است؟! میدانید اکثر اهل تسنن به یک زن و دو زن اکتفا نمیکنند و بعضا چهار زن دایم دارند ؟! می دانید آمار تجاوز جنسی در میان مسیحیان چقدر است ؟! همان آبرو ریزی کشیکهایشان کافی است ![/]

[="Sienna"]وفقنا الله وایاکم لما تحب وترضی[/]
[="lime"]یا مهدی ادرکنی:parvaneh:[/]

سلام دوستان سوالی دارم

آیا مستقیما در قرآن هم در مورد ازدواج موقت صحبت شده ؟

ممنون

یه موضوعی که خیلی مهمه اینه که خود خانمها باید در این مورد شناخت پیدا کنند

وقتی زنی که شیعه هم هست خودش رو هم نسبت به همه امور دینی متعهد می داند پس باید همه امور را قبول کند دیگه ؟ غیر از اینه ؟ مشکل اینحاست که هر کسی برای خودش یه جاهایی از دین رو قبول می کنه یه جاهایی رو قبول نمی کنه ... در مورد آقایون هم همین طور هست

باسلام
آقا محمد لطف کنید و سوالتون رو تو یه موضوع جدید مطرح کنید این موضوع داره زیادی به مبحثهای غیر مرتبط کشیده میشه
تو یه تایپیک مختص در خدمتیم
یا مهدی ادرکنی

سلام
در حال حاضر میبینیم که از ازدواج موقت برای هوسرانی استفاده میکنند
همانطوریکه در جامعه امروزی میبینیم مردی ازدواج موقت میکنه و موجب عشق و علاقه زن میشه و بعد از مدتی زن را رها میکنه و سراغ نفر بعدی میره و در نهایت با دختری ازدواج میکنه و با این کارش موجب نفرت مردم نسبت به ازدواج موقت میشه.
آیا پیامبر و یا ائمه هم ازدواج موقت را به صورت پنهانی داشتند و بعد از مدتی زن را رها میکردند
طبق داستانهایی که از زندگی امامان شنیدیم و خوندیم اکثر ازدواجهای آنها علنی بوده
زمانیکه پیامبر با حضرت خدیجه و حضرت علی با حضرت فاطمه ازدواج کردند و تا زمانیکه این دو بانو زنده بودند من جایی نخوندم که این دو بزرگوار ازدواج دیگه ای داشته باشند و این به دلیل علاقه اونها به همسرشون میتونسته باشه و بعد از حضرت خدیجه تعدد ازدواج برای پیامبر بوده که همه علنی بودند نه پنهانی و هر کدام از ازدواجهای ایشون برای آموزش مساله ای به اعراب بوده
و همونطور که میدونید امام رضا وقتی به ایران اومدند طبق سنت ایرانیها فقط یک همسر داشتند
ما در اسلام خیلی چیزهای مهمتر وبزرگتر از ازدواج موقت داریم فکر نمکنید هوس و شهوت زیاد از حد ما باعث شده اینقدر این مساله مهم جلوه کنه
من مخالف ازدواج موقت نیستم ولی برای کسیکه همسرش توانایی تامین اون را نداره و یا کسیکه توانایی ازدواج دائم را نداره و البته به شرط اینکه پنهان از همسر اول یا خانواده نباشه و اینکه در افراد مجرد اگر به هم علاقه پیدا کردند به ازدواج دائم تبدیل بشه نه اینکه دختر رها بشه و به هزاران راه خطای دیگه کشیده بشه.
نمیدونم خوندید یا نه ، یک خانمی به پیامبر اظهار علاقه شدید کردند و پیامبر با ایشون ازدواج کردند خواستید کل مطلب را براتون میفرستم
تمام زندگی پیامبر و ائمه درس هست که متاسفانه ما فقط به یک موردش توجه کردیم و برامون خیلی مهم شده چون ....
در پناه حق

محمد-1353;54224 نوشت:
سلام دوستان سوالی دارم

آیا مستقیما در قرآن هم در مورد ازدواج موقت صحبت شده ؟

ممنون

بله ، صحبت شده
«فمااستمتعتم به منهن فآتوهن اُجورهن فریضه و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضه»

پس زنانی را که متعه می کنید، مَهر انها را واجب است بپردازید و گناهی بر شما نیست نسبت به آنچه با یکدیگر توافق کرده اید بعد از تعیین مهر .

(نساء/24)
موضوع قفل شده است